• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 40444
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : با محيط و جوى كه درآن دختران دانشجو بالباس‏هاى كذايى وبدحجابى جوانان‏رابه سوى خود مى‏كشند چه بايد كرد؟
پاسخ : در اين رابطه بايد با تمام مظاهر خلاف شرع مقابله‏اى صحيح و منطقى نمود. لازم است دانشجويان متعهد و تشكيلات دانشجويى با همكارى نهاد نمايندگى براى از بين بردن چنين جوى تلاشى پيگير نمايند.
کد سوال : 40445
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : اگر كسى قادر به تلفظ صحيح و اداى بعضى حروف نماز نباشد، تكليف چيست؟
پاسخ : درباره‏ى نمازهاى گذشته اگر فكر مى‏كرد كه نماز را صحيح مى‏خواند و دسترسى به مسئله و يا فرصت ياد گرفتن نداشته است قضا ندارد. در حال حاضر بايد سعى كند نزد اهل فن نماز را به طور صحيح ياد بگيرد؛ اما اگر كوشش كند ولى عيبى در زبانش باشد كه قادر به اداى بعضى حروف نباشد به همين صورت كه بخواند اشكال ندارد، (استفتاآت ج 1 ص 158 سؤال 114).
کد سوال : 40446
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : اخذ اجرت در مقابل ريش تراشى با تيغ چه حكمى دارد؟
پاسخ : پول گرفتن در مقابل ريش‏تراشى با تيغ حرام است، (استفتا از دفتر آيت‏الله‏فاضل).
کد سوال : 40447
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : راه‏هاى ارتباط با امام زمان(عج) چگونه است؟
پاسخ : ملاقات با امام زمان(عج) و ديگر اولياى الهى نياز به سنخيت با آنان دارد. به دست آوردن سنخيت با اولياى الهى نياز به تحقّق دو بُعد؛ يعنى، معرفت و عمل دارد. اگر كسى خود را به اولياى الهى شبيه نمود، به لقاى آنان نيز واصل خواهد شد.
 نوريان مرنوريان را طالبند         ناريان مرناريان را جاذبند
  آنچه وظيفه ماست تشبه به آن حضرات و پيمودن راه آنان است ما بايد در همه حال سرباز آماده باش آن حضرت بوده و همواره در خدمت ايشان باشيم. اين مسأله را آيه 200 سوره آل عمران بيان فرموده: يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اِتَّقُوا اَللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‏؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، صبر كنيد و يكديگر را به صبر واداريد و مرابطه نماييد و تقوا و خداترسى را پيشه سازيد، باشد كه رستگار شويد. امام باقر(ع) در تفسير اين آيه شريفه مى‏فرمايند: «صبر كنيد بر اداى فرايض (يعنى در انجام تكاليف الهى استقامت داشته باشيد) و در برابر دشمنان پايدارى كنيد و با امامتان (كه انتظارش را مى‏كشيد) مرابطه نماييد»، (كتاب الغنية، شيخ مفيد، ص 105) مرابطه با امام زمان(عج) يعنى خود را به رشته ولايت او بستن و بر خدمت و پيروى و يارى او گردن نهادن و اين يكى از اركان ايمان است كه آدمى خود را به امام خويش مربوط سازد و از او جدا نشود. هم‏چنين بايد كارهايى انجام دهيم كه آن حضرت و اصحابشان انجام مى‏دهند. قرآن راجع به حضرت مهدى و اصحاب ايشان مى‏فرمايد: اَلَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي اَلْأَرْضِ أَقامُوا اَلصَّلاةَ وَ آتَوُا اَلزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ اَلْمُنْكَرِ؛ كسانى كه اگر در زمين به آنان توانايى دهيم نماز را بپا داشته و زكات (به مستحق) بخشيده و به معروف امر نموده و از منكر نهى كنند، (حج، آيه 41). امام باقر(ع) در تفسير اين آيه مى‏فرمايند: «اين آيه براى آل محمد است؛ يعنى، مهدى(عج) و اصحاب او»، (تفسير قمّى، ج 2، ص 87). در نتيجه اگر ما هم مى‏خواهيم از اصحاب و ياران آن حضرت باشيم، بايد به اين امور اهتمام ورزيم. خوب است بدانيم؛ امام زمان شديداً به شيعيان خود عشق مى‏ورزند. بلكه علاقه آن حضرت به شيعيان و دوستانشان خيلى بيشتر از علاقه‏اى است كه ما نسبت به آن حضرت داريم. آن حضرت همواره به شيعيان خود دعا مى‏كنند. از آن حضرت نقل شده است:
انا غير مهملين لمراعاتكم ولاناسين لذكركم‏؛ ما هرگز در رعايت احوال شما كوتاهى نمى‏كنيم و شما را از ياد نمى‏بريم‏، (بحارالانوار، ج 53، ص 174). ناگفته نماند ما مكلف به ارتباط به معناى ملاقات با امام زمان(عج) نيستيم آنچه بر ماست جلب رضايت آن بزرگوار مى‏باشد. ارتباط با امام زمان يعنى خود را به رشته ولايت او بستن و بر خدمت و پيروى و يارى او گردن نهادن و اين يكى از اركان ايمان است كه آدمى خود را به امام خويش مربوط سازد و از او جدا نشود. پيوستگى با او يعنى مطيع او بودن. آنچه در روايات زياد سفارش شده است انتظار فرج است ما بايد ارتباط معنوى خود را با امام زمان(عج) با عمل به دستورات آن حضرت و انتظار فرج به معناى واقعى ثابت و مستدام نگه داريم. از اين رو بسيار بجاست كه خصوصيات منتظر واقعى حضرت مهدى(عج) را بدانيد و سپس آن را در خود عملى كنيد پس بحث زير ضرورى به نظر مى‏رسد. منتظر واقعى مهدى(عج) بايد چندين خصوصيت داشته باشد: 1- عمل به تكاليف دينى منتظر واقعى بايد تمام وظايف دينى و احكام الهى را انجام دهد. 2- محزون بودن به علت محروم بودن از زيارت آن وجود مبارك
عزيز على ان ارى الخلق و لاترى و لا اسمع لك حسيساً و لا نجوى...؛ بر من گران است كه خلق را ببينم و تو ديده نشوى و سخن آشكار و پنهان تو را نشنوم‏، (دعاى ندبه). 3- براى تقويت ارتباط هر روز صبح «دعاى عهد» را بخوانيم. 4- انتظار فرج آن حضرت در دل و ظاهر جلوه‏گر كنيم. در روايات متعدد داريم كه در زمان غييبت امام زمان(ع) بهترين اعمال انتظار فرج است اينجا نياز به توضيح دارد كه چرا بهترين اعمال انتظار فرج است. فرج؛ يعنى، نصرت و پيروزى و گشايش و مقصود نصرت و پيروزى حكومت عدل علوى بر حكومت‏هاى كفر و شرك و بى داد است پيروزى عدل گسترى كه به رهبرى امام عصر(عج) تشكيل مى‏گردد بنابراين انتظار فرج يعنى انتظار تحقق‏يافتنى اين آرمان بزرگ و جهانى است و منتظر حقيقى كسى است كه حقيقتاً خواهان تشكيل چنين حكومتى باشد و اين خواسته آن گاه جدى و راست است كه شخص منتظر عامل به عدل و گريزان از ستم و تباهى باشد و گرنه انتظار فرج در حد يك ادعا و شعار بى محتوا باقى خواهد بود ازاين‏رو در روايات آمده است كه انتظار فرج خود فرج است زيرا كسى كه حقيقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاًسيس حكومت عدل گستر اوست زندگى خود را بر پايه عدل و داد استوار مى‏سازد و او انسانى است كه حضور و غيبت امام در نحوه رفتار و سير و سلوكش تفاوتى ندارد و قبل از تشكيل حكومت عدل او چنين حكومتى را در زندگى خود پايدار ساخته است بنابراين انتظار فرج حقيقى ريشه در معرفت به حق و عدل و ايمان و عشق به آن دارد و آثار آن نيز در عمل نمايان مى‏گردد و چنين حقيقت اصيل و عميقى با لفظ و شعار به دست نمى‏آيد و با بى تفاوتى و بى اعتنايى نسبت به مقدمات دينى و رسالت‏هاى انسانى در تعارض و تناقض است از اين جا نادرستى يك تفسير از انتظار فرج روشن مى‏شود زيرا بعضى بر اين تصور خام هستند كه انتظار فرج يعنى بى تفاوتى نسبت به آنچه در جوامع بشر مى‏گذرد و دست روى دست گذاشتن به اميد اينكه امام زمان ظهور كند و آنهارا اصلاح نمايد. انتظار فرج تعهدآفرين و مسؤوليت‏ساز است و با بى‏تفاوتى و بى‏اعتنايى به سرنوشت بشر و حقيقت و فضليت منافات دارد. انتظار فرج يعنى: الف) معرفت امام معصوم و عادل و پيشواى فضيلت. ب) ايمان به امامت و قيادت رهبرى الهى و عدالت پيشه. ج) عشق به عدالت وارزش‏هاى انسانى. ه) اميد به آينده‏اى روشن و نويد بخش. ك) تلاش براى برقرارى حكومتى عدل پيشه و عدل گستر. ح) رعايت موازين و قوانين دينى و اخلاقى. خ) داشتن روحيه تعهد و مسؤوليت‏پذيرى. اين انتظار فرج است كه بهترين اعمال و بهترين عبادت است و چنين منتظرى، مقامى عالى دارد و هر گاه در زمان غيبت از دنيا برود به منزله كسانى است كه پس از ظهور حضرت حجت(عج) زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد مى‏كنند، (بحارالانوار ج 52 ص 125 - ره‏توشه راهيان نور، دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم چاپ اول تيرماه 1374 ص 193-190 با تصرف). 5- داستان‏هاى واقعى بزرگانى كه با امام زمان(عج) در ارتباط بودند را بخوانيم. در پايان به اين نكته مهم توجه داشته باشيم كه امام زمان(عج) به عنوان «حجت خدا» و «ولى‏عصر» بر اعمال و رفتار ما آگاهى دارد و خود را در محضر ايشان ببينيم و براى گره‏گشايى‏هاى مادى و معنوى از ايشان به عنوان واسطه فيض الهى درخواست داشته باشيم. براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1- يكصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان(عج)، رجالى تهرانى 2- ترجمه منتخب‏الاثر، آيت‏الله‏صافى 3- مهدى موعود، ترجمه: على دوانى 4- وابستگى جهان به امام زمان(عج)، لطف الله صافى 5- امام زمان در گفتار ديگران، على دوانى‏
کد سوال : 40448
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا مى‏توانيم امام خمينى(ره) را به معناى واقعى كلمه عارف بدانيم؟
پاسخ : امام خمينى ضمن اين كه فقيه و اصولى و فيلسوف و يك سياستمدار به معناى واقعى كلمه بود، عارف فانى و واصل نيز بودند. اين مطلب را در كتاب‏هاى به يادگار مانده و نيز در سلوك عملى ايشان مى‏توان ديد. از جمله مصاج الهداية الى الخلافة والولاية، شرح دعاى سحر، كه هر دو در زمينه عرفان نظرى است. يا كتاب‏هاى اسرارالصلاة، آداب نماز، تعليقه بر شرح فصوص‏الحكم، مفتاح الغيب، مصباح الانس، چهل حديث، جهاد اكبر كه از افاضات عرفانى آن حضرت مى‏باشند. مجموعه اشعارى كه از حضرت امام در سال‏هاى اخير عمرشان از ايشان به يادگار مانده است حاوى رموز عرفانى و در خور ادبيات رمزى عرفانى قرار مى‏گيرد، غزليات امام اغلب حديث نفس عرفانى و بيان حال است و اصطلاحاتى در آنها آمده است همان‏هاست كه در شعرهاى حافظ، عراقى، عطار، مولوى و... به كار رفته است. اگر رباعيات حضرت امام را در نظر بگيريم بيشتر حامل پيامى فلسفى يا عرفانى است يا به تعبيرى دقيق‏تر مشحون است از معرفت باللَّه و نتايج نظرى آن. اگر به دوران تحصيل و تدريس حضرت امام نيز نگاه كنيم مى‏بينيم كه ايشان اخلاق و عرفان را پيش عارف و اخلاقى بزرگ ميرزا جوادآقا ملكى تبريزى و عرفان نظرى و عملى را پيش عارف واصل حاج ميرزا محمدعلى شاه‏آبادى تعليم ديده و خودشان نوآورى‏هايى در زمينه عرفان و اخلاق داشته‏اند.
کد سوال : 40449
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا در كشور ما با مجرمان و قاچاقچيان برخورد جدى نمى‏شود؟
پاسخ : برخورد با مفسدان و كسانى كه سلامت جامعه را به خطر مى‏اندازند، بايد بسيار جدّى و شديد باشد. قوانين جمهورى اسلامى نيز در برخورد با قاچاقچيان مواد مخدر، بسيار قاطع است. تاكنون در ميان كشورهاى مختلف، ايران قاطعانه‏ترين برخوردها را با اين عناصر داشته و دارد. آمار كسانى كه به همين جهت تاكنون اعدام شده‏اند، گواه اين ادعا است. به هر حال اگر در جايى نيز سهل‏انگارى و تسامحى برخلاف قانون صورت گيرد، بايد آن را با ذكر موارد به مراجع ذى‏صلاح ارائه نمود تا در جهت اصلاح آن اقدام كنند.
کد سوال : 40450
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : اهداف قيام امام حسين(ع) كدام است؟
پاسخ : هداف و درس‏هاى عاشورا چنان وسيع و گسترده است كه نمى‏توان از آن فهرست كاملى داد. به ويژه آن كه با گذشت زمان و كاوش هرچه بيشتر و عميق‏تر و تحليل دقيق آن روزنه‏هاى جديدى گشوده و رازهاى نهفته‏اى برملا مى‏شود. اما برخى از كليات آن عبارتند از: 1- اصالت دادن به حق در حيات اجتماعى و باطل ستيزى ( الا ترون ان الحق لا يعمل به والباطل لا يتناهى عنه). 2- تقدم حفظ اسلام بر حفظ جان ( ان كان دين محمد لم يستقم الا بقتلى فياسيوف خذينى). 3- شهامت، شجاعت، ايثار، آزادگى، نترسيدن از قدرت‏هاى ظاهرى. مرگ آرى ننگ هرگز (الموت اولى من ركوب العار) نخست فلسفه قتل شاه دين اين است كه مرگ سرخ به از زندگى ننگين است نه ظلم كن به كسى‏نى به زير ظلم برو كه اين مرام حسين است و منطق دين است. 4- درايت، تدبير، موقعيت شناسى. 5- مبارزه با علت‏ها (كه علت العلل مفاسد اجتماعى حكومت‏هاى طاغوتى‏اند) به جاى پرداختن به معلول. 6- مهربانى، عطوفت و وفادارى در نيروهاى داخلى ( قضيه حضرت ابوالفضل 7). 7- بزرگوارى و كرامت حتى در برخورد با دشمن ( آب دادن به حر و نيروهايش). 8- نقش ارشادى داشتن در همه جا حتى در برابر دشمن در ميدان جنگ ( سخنرانى‏هاى امام حسين). 9- امكان اصلاح و بازگشت در همه حال ( توبه حر ). 10- نقش فعال و سازنده زن ( مادر وهب و نقش زينب 3 ). 11- اهميت نماز به ابوثمامه فرمودند: « جعلك الله من المصلين ». 12- تصوير زيباى عواطف انسانى (امام بر بالين شهيدان). 13- فرماندهى صحيح تاكتيك‏هاى پيشرفته نظامى ( خندق كندن پشت خيمه در اختفا و استتار كامل ). 14- هماهنگى نيروها. 15- عدم توجه به كمبودها و اهميت ندادن به آنها. 16- غيرت و فتوت ( بازگشتن از نهر زمان حمله دشمن به خيمه‏ها ). 17- مروت و جوانمردى ( آغازگر جنگ نبودن ). و ده‏ها و صدها درس ديگر.  در شجاعت شير ربانيستى‏         در مروت خود كه داند كيستى‏ 
کد سوال : 40451
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : خداوند را چگونه بشناسيم تا بهتر او را عبادت كنيم؟
پاسخ : اما در باب اين‏كه چگونه بهتر خدا را بشناسيد تا بهتر بتوانيد او را عبادت كنيد لازم است به نكات ذيل توجه فرماييد: در برآيند كلى شناخت انسان نسبت به خداوند سبحان دوگونه است: 1- شناخت حصولى: كه مقصود از آن شناخت از را عقل، تفكر، انديشه، استدلال و برهان است. 2- شناخت حضورى، كه خود دوگونه است: 1-2- درك فطرى يا خداشناسى فطرى: كه يك علم حضورى غيراكتسابى در نهاد انسان و بيرون از محدوده اختيار اوست. اين شناخت فطرى -كه در قلمرو اخلاق قرار نمى‏گيرد در بيشتر انسان‏ها تنها استعداد و مايه‏اى است كه آدمى با تلاش خود مى‏تواند آن را از استعداد به فعليت و از حالت ابهام به مرحله درك حضورى آگاهانه برساند. 2-2- علم حضورى اكتسابى: كه يك علم حضورى روشن و آگاهانه است و آدمى با تلاش و پس از پيمودن مراحل تكامل، اين شايستگى را مى‏يابد كه خداوند آن را به او افاضه نمايد. اين نوع معرفت داراى مراتب گوناگون شديد و ضعيف است كه آخرين مرحله آن همان هدف نهايى آفرينش و بالاترين مرتبه كمال انسانى مى‏باشد. هر چند دريافت اين معرفت حضورى، مانند گونه قبل مستقيماً در اختيار آدمى نيست، اما مقدمات دست‏يابى به آن از افعال اختيارى است. در حقيقت افاضه اين كمال - معرفت به خداوند - پاداش بخشى از افعال اختيارى انسان است كه به صورت تام و كامل در آخرت به او داده مى‏شود هر چند مراتب ديگرى از اين معرفت حضورى براى برخى از اولياى خدا در اين دنيا فراهم مى‏آيد. بر اساس مطالب پيش گفته با شناخت نفس يا روح يا حقيقت خود و توجه به اين امر كه اصل ما يعنى روح ما چه بوده، چه گشته و چه مى‏تواند باشد و آگاهى از چگونگى تهذيب نفس و طريق سلوك و راه حصول كمال مى‏توانيد خداوند را با علم حضورى اكتسابى بيشتر، بهتر و عميق‏تر بشناسيد. در واقع معرفت نفسى كه پلى براى معرفت خداوند است، همان سلوك عملى و شرعى است كه بايد با استفاده از استادى مجرب و تأييد شده و عمل به دستورات او محقق مى‏شود. بنابراين، امرى كه انسان را به شهود وجه حق مى‏رساند، شناخت حقيقت خود و حركت به سوى مقام اصلى خود است و اين جز با تحصيل تقوا ميسر نخواهد بود. در اين رابطه توصيه مى‏كنيم كتاب «مقالات» استاد محمد شجاعى را كه در سه جلد از سوى انتشارات سروش به چاپ رسيده است با دقت، تكرار و وسواس مطالعه فرماييد. به هر حال بايد دانست كه:
 هر كسى اندازه روشندلى‏         غيب را بيند به قدر صيقلى‏
 
 هر كه صيقل بيش كرد او بيش ديد         بيشتر آمد بر او صورت پديد
  (مثنوى/دفتر چهارم، ابيات 2909 - 2910)
کد سوال : 40452
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا نعمت‏هايى بنام ميوه‏هاى بهشتى، در تناقض با معرفى فضاى غيرمادى آن‏نيست؟
پاسخ : بايد توجه داشت كه يكى از اعتقادات مسلم ما در زمينه معاد دو بعدى بودن معاد است. به دلايل عقلى و نقلى معاد هم روحانى است و هم جسمانى. با توجه به اين كه معاد انسان دو بعدى است، لذا نعمت‏ها و عذاب آخرت نيز دوگونه مى‏باشد. گروهى روحانى و دسته‏اى جسمانى است. البته بحث ديگرى در بين است كه آيا جسم در آن عالم عين جسم در اين عالم است يا نه. گروهى از فلاسفه و محققين معتقدند كه جسم در آن عالم تحول يافته و متفاوت با جسم اين عالم است، (ر.ك: آموزش كلام اسلامى، ج 2، محمد سعيدى مهر، ص 257 - 252 و 319 و 330).
کد سوال : 40453
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا انسان از مرگ مى‏ترسد؟
پاسخ : علت ترس از مرگ چند چيز است: 1- نشناختن ماهيت مرگ و فنا پندارى آن، 2- گناه و ذخيره ساختن آتش براى خود، 3- وابستگى و محبت مفرط به دنيا و تعلقات دنيوى. در روايت است كه از امام مجتبى(ع) پرسيدند: چرا از مرگ مى‏ترسيم؟ فرمودند:
لانكم عمرتم الدنيا و اخربتم الاخره‏؛ زيرا شما دنياى خود را آباد و آخرت را ويران ساختيد. يعنى، به جاى برقرارى موازنه بين دنيا و آخرت بيشترين تلاش خود را مصروف خواست‏هاى گذران دنيا ساختيد و از تلاش براى آباد سازى جهان آخرت با اعمال صالحه و ترك گناه دست كشيديد. در نتيجه چون مرگ در رسد از آبادانگاه خود به ويرانكده سيئات مى‏رويد. در حالى كه اگر آن را آباد مى‏ساختيد به مرگ مشتاق و علاقه‏مند بوديد. چنان كه اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: «فوالله لابن ابى طالب انس بالموت من الطفل بثديى امه؛ به خدا قسم! مرگ براى على گواراتر از پستان‏هاى مادر براى كودك است»، (نهج‏البلاغه). براى آگاهى بيشتر ر . ك : «معاد شناسى» علامه طهرانى.