• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 40194
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : عقوق والدين يعنى چه؟ و چطور فرزند عاق والدين مى‏شود؟
پاسخ : عقوق والدين امرى خطرناك است كه بايد به شدت از آن پرهيز كرد؛ چرا كه داراى آثار وضعى بر زندگى انسان است. البته پدر و مادرى كه موجب شوند فرزند سر بر طغيان بردارد و موجبات عقوق خويش را فراهم آورد، از گرفتارى در امان نيستند؛ چرا كه آنان نيز وظيفه‏اى خطير در قبال فرزندان خويش دارند. ولى وقتى شرايط قابل تغيير نيست، فرزندان كه نوعاً از اعصاب قوى‏ترى برخوردارند، بايد به گونه‏اى رفتار نمايند كه خداى ناكرده موجبات ناراحتى و نارضايتى واقعى والدين را فراهم نياورند.
کد سوال : 40195
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : براى ما طبقه عادى مردم كه به مربيان اخلاق، دسترسى نداريم، خودسازى راچگونه و از كجا آغاز كنيم؟
پاسخ : خودسازى مراتبى دارد: اولين مرتبه آن ترك محرمات و انجام واجبات است و در اين مرحله توجه و حضور قلب در نماز بسيار مفيد و موءثر است. مرتبه دوم ترك مكروهات و انجام مستحبات است. در اين مرحله نماز شب جايگاه ويژه‏اى دارد. مرتبه سوم پالايش نفس از جميع رذايل و هواهاى نفسانى و اميال دنيوى و آراستگى به فضايل است. در اين زمينه از كتاب چهل حديث حضرت امام خمينى (ره) استفاده نماييد.
کد سوال : 40196
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : با توجه به اينكه شيطان ملك بود و كارهايش اختيارى نيست، چراموردمواخذه قرار گرفت؟
پاسخ : اينكه انسان تنها موجود مختار در عالم باشد ادعايى بيش نيست بلكه تعمق در آيات قرآن موضوع مختاربودن اجنه‏را تاييد مى‏كند بنابراين با توجه به اينكه ابليس از طايفه جن و از ملائكه نيز محسوب مى‏شده است مجازات وى به دليل مختار بودنش صورت گرفته است.
کد سوال : 40197
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : با توجه به عصمت انبيأ - عليهم‏السلام - خطاى آدم(ع) چگونه توجيه مى‏شود؟
پاسخ : عصمت انبيا همگانى است و حضرت آدم(ع) نيز فاقد آن نبوده است ليكن براى روشن شدن اين مسأله بايد چند نكته را به دقت مورد بررسى قرار داد: 1- عصمت و حدود آن: عصمت به معناى پيراسته بودن از خطا و گناه و نسيان است. البته عصمت داراى مراتبى است و اولين مرتبه آن كه همه انبيا بايد دارا باشند در چهار بعد است: الف) عصمت در اخذ وحى (يعنى‏آن را همان گونه كه هست دريافت داشتن) ب) عصمت در حفظ وحى (آن را فراموش نكردن) ج) عصمت در تبليغ وحى (وحى را همان گونه كه هست ابلاغ كردن و چيزى كم و زياد نكردن) د) عصمت عمل و اجراى مفاد وحى. اين چهار مرحله مربوط به وحى رسالى است و شامل مسائل خارج از آن مانند ترك اولى نمى‏شود. البته در مراتب بالاتر عصمت كه در مورد پيامبراكرم(ص) و اهل بيت(ع) است ترك اولى نيز راه ندارد. 2- نافرمانى آدم(ع): اوامر و نواهى الهى دو قسمند: الف) مولوى يا قانونى ب) ارشادى. قسم اول تكليف‏آور است و خداوند جدا خواستار انجام آن مى‏باشد و براى انجامش پاداش و در مقابل ترك آن عذاب قرار داده است. ولى قسم دوم در حقيقت تكليفى از ناحيه پروردگار نيست. بلكه خداوند بدان وسيله آدمى را به حكم عقل يا واقعيتى تكوينى كه نتيجه آن عمل است ارشاد مى‏نمايد مانند طبيبى كه به مريض دستور مى‏دهد فلان غذا را نخور. اين دستور يك تكليف قانونى نيست كه اگر خلاف كند او را به مجازات رسانند. بلكه به اين معناست كه تخلف از آن با بهبودى او ناسازگار است. بهشتى كه آدم در او بوده مرحله ماقبل تكليف و تشريع بوده است ونهى الهى جنبه ارشادى داشته. زيرا آن درخت داراى ويژگى و اثر تكوينى خاصى بوده كه چون از آن خوردند به فرموده قرآن: «فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما» از اين‏رو شرايط زيستى ديگرى براى آنان لازم شد. بنابراين حضرت آدم مرتكب گناه تكليفى نشده ولى در عين حال عمل او متناسب با آن مقام منيع آموزگارى ملائك نبوده است. از اين رو هم از آن مقام بلند تنزل يافت و هم ديگر آن بهشت جاى مناسبى براى او نبود. از همين جا معناى آياتى مثل: «وَ عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‏» و ... روشن مى‏شود كه اين عصيان نه عصيان به معناى گناه است. بلكه سرپيچى در مقابل نهى ارشادى است كه شايسته جايگاه رفيع او نبوده. 3 توبه آدم: توبه به حسب حال انسان‏ها متفاوت است و همه انبيا و اوليا پيوسته دردرگاه الهى بر توبه و استغفار مشغول بوده‏اند. زيرا: الف) توبه و انابه فرد از بهترين شيوه‏هاى تواضع دربرابر پروردگار است. ب ) اولياى خدا حتى كارهاى نيكشان را در مقابل جلالت و عظمت پروردگار صفر و ناچيز و مايه شرمندگى مى‏دانستند و توبه مى‏نمودند. ج ) توبه مردم عادى از گناه است ولى اوليا و اوصيا از اين كه ذره‏اى از خدا غافل شوند توبه مى‏نمودند. براى آگاهى بيشتر ر . ك : «رهبران راستين» سيد عبدالكريم هاشمى نژاد. مسأله هبوط: براى هبوط معانى مختلفى ذكر گرديده از جمله: 1- فرود آمدن كه بيشتر جنبه انتقال مكانى دارد. 2- تنزل كه جهت رتبه‏اى دارد. يعنى از رتبه‏اى والا به مرتبه يا مراتبى پايين تر رسيدن. اين معنا در موارد استعمال آن پيرامون حضرت آدم وحواو شيطان صحيح‏تر به نظر مى‏رسد. چه هر يك از آنان بر اثر تخلفشان تنزل مقام و رتبه يافتند ليكن چون تخلف شيطان تخلفى بزرگ‏تر و نشأت گرفته از استكبار بوده و از پس آن در سلك كافران در آمد لاجرم تمام مراتب كمالى را از دست داد و رجيم شد. ولى تخلف آدم نه گناه قانونى بوده و نه برخاسته از استكبار و تعالى. از اين رو تنزل او بر حسب ميزان تخلفش بود به ويژه آن كه بر اثر توبه و سپس اعمال صالح در اين دنيا راه رسيدن به مقاماتى برتر از آن را براى خود باز نمود.
کد سوال : 40198
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : به علت اختلاف راى با اعضاى خانواده هميشه مشاجره دارم و از اين موضوع‏خسته شده‏ام و نمى‏توانم آن چنان كه بايد درس بخوانم مرا راهنمايى كنيد؟
پاسخ : حور سوم: ازمشكلات و نقش آن در بازداشتن شما از تحصيل سخن گفته‏ايد. در آغاز بايد اين تصور را كه افراد درسخوان و كسانى كه در دانش به مراتب بلندى رسيده‏اند فاقد مشكلات بوده‏اند از سربيرون كنيد. اغلب بلكه تمامى دانشمندان و بزرگان علم و هنر از دل سختى‏ها بيرون آمده‏اند. به جاى اينكه فكركنيد سختى‏ها مانع شما هستند از مشكلات انگيزه حركت بگيريد آيا چيزى جز تحصيل و پيشرفت و كسب كمال مى‏تواند مشكلات شما را حل نمايد؟ هرگز! بنابراين از مشكلات استفاده كنيد براى تحرك بيشتر نه درجا زدن وغصه خوردن؛ افراد نيرومند كسانى هستند كه درگهواره رنج پرورش يافته‏اند آنها مى‏توانند دربرابر طوفان مصائب و سختى‏ها مقاومت نمايند. مشكلات مشوق انسان براى چاره‏جويى است افراد سختى كشيده مانند صخره‏هاى محكمى هستند كه هيچ عاملى قدرت تخريب آنها را ندارد. ناصر خسرو مى‏گويد: تا نبيند رنج و سختى مرد كى گردد تمام‏تا نيايد باد و باران گل كجا بويا شود «نيچه» به فرزند خود مى‏گويد: « ترا به قدرى دوست مى‏دارم كه رنج و آشفتگى برايت آرزو مى‏كنم. به تو رحم نمى‏كنم چون ترا دوست دارم. مى‏دانى چرا؟ زيرا آرزو دارم نيروهاى خفته تو بيدار گردد تا در شدايد روزگار باروحى مسلح پايدار باشى» و باز به گفته صائب:
 مالش صيقل نشد آيينه را نقص جمال‏         پشت پا هركس خورد دركار خود بينا شود
 
کد سوال : 40199
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا اسرائيل با مردم فلسطين مى جنگد؟ آيا اسرائيل زمين‏هاى فلسطين راخريده است؟
پاسخ : درگيرى اسرائيل با فلسطينيان به خاطر آن است كه فلسطينيان حاضر به پذيرش سلطه غاصبانه صهيونيست‏ها بر سرزمين خويش نيستند و اينكه گفته‏اند اسرائيل سرزمين فلسطين را خريدارى كرده سخن پوچى است و تنها چيزى كه وجود داشته اين است كه برخى از سرمايه داران يهود به تدريج اقدام به خريد زمين از مسلمانان فلسطينى كردند ولى مقدار و حدود آن بسيار ناچيز و اندك است و در حدى نيست كه بتواند موازنه قدرت را به نفع يهوديان تغيير دهد. علاوه بر آنكه مشروعيت نظام حاكم تنها به داشتن املاك نيست. بلكه يكى از معيارها اكثريت نفوس است آن هم به طور طبيعى نه با آواره ساختن مسلمانان و وارد كردن يهوديان از كشورهاى بيگانه.
کد سوال : 40200
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : با اين كه تمايل شديد به ازدواج دارم اما مقدمات آن فراهم نمى‏شود.چه كار كنم؟
پاسخ : سخن را با آيه‏اى از قرآن شروع كنيم كه
عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ‏؛ چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد در حالى كه براى شما نيكوست و گاهى نيز چيزى را دوست داريد و خواهان آن هستيد، در حالى كه آن براى شما زشت و ناپسند است‏. موضوعى كه مطرح كرده‏ايد شايد تنها موضوعى نباشد كه در زندگى شما رخ داده و مصداق اين آيه شريفه باشد، گرچه شايد اين مسأله از نظر شما مهمترين مسأله‏اى باشد كه ذهنتان را به آن مشغول كرده است. ديگر افراد نيز در طول زندگى با مسائل و مشكلاتى نظير آنچه براى شما رخ داده، مواجه هستند كه اگر به نتايج آن و آرزوهاى قبلى آن كمى دقت شود و مقايسه‏اى بين آمال و آرزوهاى قبلى و نتايج و پيامدهاى بعدى آن صورت گيرد، دقيقاً به كنه و پشت پرده ظواهر اتفاقات پى خواهيد برد. زيرا چه بسيارند افرادى كه در ابتدا آرزوهايى داشته‏اند ولى پس از رسيدن به آن پشيمان شده‏اند. بنابراين خواهر گرامى، گاهى اين عدم توافق‏ها و يا نبود خواستگارهاى مناسب و نظاير آن را به حساب عدم مصلحت قرار دهيد كه نه تنها اگر جور مى‏شد، به سعادت و خوشبختى شما كمك نمى‏كرد بلكه مايه بدبختى و شقاوت شما نيز بود (گرچه الان اين مطلب براى ما و شما قابل درك و شناخت نيست) پس نگران آن نباشيد. گاهى نيز عوامل انسانى و مشكلاتى كه خود، خانواده و يا نزديكان در امر شكل‏گيرى ازدواج شما ايجاد مى‏كنند، مانع تحقق اين امر است. مثلاً خداى ناكرده با بهانه‏جويى‏هاى ناصحيح و بالا بودن سطح انتظارات و توقعات از خواستگاران، سدى بر سر راه ازدواج ايجاد مى‏شود كه در اين صورت بايد با مرورى در رفتار و اعمال و نيز افكار و انديشه‏هاى خود و خانواده محترمتان اين موضوع را پيگيرى كرده و اگر نياز به تجديد نظر و اصلاح دارد، اقدام لازم را به عمل آوريد. علاوه بر اين، در صورتى كه در دانشگاه يا شهرستان محل سكونت خويش، نهاد يا مركزى هست كه در امر معرفى دختر و پسرهاى مجرد به يكديگر فعاليت مى‏كنند و مورد اعتماد افراد با تجربه و آگاه هست، ارتباط بگيريد تا به طور رسمى، افرادى كه خواهان ازدواج هستند از شما خواستگارى كنند كه البته اميدواريم با متعادل كردن سطح انتظارات و توقعات خويش زمينه پيوند زناشويى و ازدواج شما با فردى متناسب و داراى شرايط لازم و كافى فراهم شود. ضمناً با توجه به اين كه سن ازدواج اخيراً در ايران به علل و عوامل مختلف فرهنگى - اجتماعى و اقتصادى افزايش يافته است، جوانان عزيز و گرامى نبايد چندان نگران اين موضوع باشند، بنابراين يكى ديگر از عوامل دير ازدواج كردن پسرها و يا نبودن خواستگار براى دختران، مشكلات و موانعى است كه فرهنگ عمومى جامعه به آن مبتلاست كه اميدواريم در آينده با حسن تدبير مسؤولين امر و كاهش سطح توقعات عمومى خانواده‏ها و اصلاح بعضى انديشه‏ها، حل شود و نگرانى جوانان كشور برطرف شود. پس با توكل بر خداوند متعال و استعانت از او و دعا براى حل مشكلات ديگران - كه خداوند در پرتو حل مشكلات آنها، مشكل شما را نيز حل خواهد كرد - به آينده اميدوار باشيد و بدانيد كه خوشبختى و سعادت انسان در گرو ايمان به خداوند و عمل به دستورات دين و تقويت روح اميد در خود و مأيوس نشدن از رحمت خداوند است و كسانى كه در برابر خالق خود حاضر نيستند، سر تعظيم فرودآورند و صرفاً از بعضى نعمت‏هاى مادى برخوردارند يقيناً خوشبخت نيستند و هنوز شيرينى و مزه ارتباط با خالق هستى را نچشيده‏اند و به يكى از نيازهاى درونى خود پاسخ مثبت نداده‏اند و آن نياز انسان به پرستش است كه پس از چندى و چه بسا هم‏اكنون نيز دچار پوچى و سردرگمى شوند و هستند ولى ما در ظاهر آن نوع مشكلات را نمى‏بينيم و رفاه مادى آنها را مشاهده مى‏كنيم. گاهى نيز فراهم بودن امكانات مادى و رفاهى براى افراد جنبه آزمايشى و امتحان را دارد نه نتيجه بى‏دينى و بى‏اعتقادى و عدم توجه به دستورات دينى آنها. خواهر گرامى، اين مشكلات دير يا زود برطرف خواهد شد ولى آنچه ماندگار است صفات و ويژگى‏هاى شخصيتى و اخلاقى شما نظير صبر و مقاومت، عفت و پاكدامنى، پاى‏بندى به ارزش‏هاى اخلاقى و دينى و رعايت وظايف شرعى است كه شما را به مقام رضا و تسليم در برابر خواست خداوند مى‏رساند، بنابراين همچون گذشته با حفظ شؤون دينى، اخلاقى و دعا و درخواست از خدا، رشد معنوى خويش را تضمين كنيد. ضمناً در پايان توجه شما را به ذكر يونسيه كه ذكرى است مجرب و قرآن نيز آن را مايه نجات حضرت يونس و همچنين ساير مؤمنين از مشكلات معرفى كرده است جلب مى‏كنيم كه عبارت است از:
لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ، سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظَّالِمِينَ‏؛ اميدواريم با مداومت و تكرار اين ذكر، مشكل شما حل شود.
کد سوال : 40201
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا مردم از روحانيت كم‏كم فاصله مى‏گيرند؟
پاسخ : مسأله فاصله گرفتن برخى از اقشار با روحانيت، نيازمند بررسى جامعه‏شناختى از موضوع است كه در اين مجال نمى‏گنجد؛ ولى علل اجمالى آن به شرح زير است : الف) مشكلات تحميل شده بر انقلاب و تحليل نادرست از آن، يعنى مسائل را همواره از چشم روحانيت ديدن ب) بالا رفتن سطح توقع و انتظار مردم آن هم با تمركز بر روحانيت ج) تبليغات جهانى عليه انقلاب اسلامى و رهبران دينى د) عملكرد نادرست برخى از افراد روحانى‏
کد سوال : 40202
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : بخشيدن وسائل منزل اگر مورد استفاده نباشد بدون اجازه پدر جايز است؟
پاسخ : تصرف در وسايل منزل و بخشيدن آنها به ديگران (حتى نيازمندان) منوط به كسب اجازه از صاحب آن وسايل است.
کد سوال : 40203
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : معرفت نفس از چه راهى بدست مى‏آيد؟
پاسخ : ودشناسى ارزشمندترين شناخت‏ها و رساننده به خداشناسى است. در روايت از اميرالمومنين(ع) است: معرفه النفس انفع المعارف‏ اكنون در اين زمينه به دو نوع مطالعه نياز است: الف) مطالعه علمى: درباره خودشناسى نوعى و به تعبير ديگر «انسان شناسى» (اومانولوژى) است. بهترين سخن دراين رابطه را در قرآن مجيد و سپس در كلمات و احاديث پيشوايان مكتب مى‏توان يافت. براى آگاهى بيشتر در اين زمينه ر.ك: 1- انسان و ايمان،شهيد مطهرى 2- انسان در قرآن،شهيد مطهرى 3- خودشناسى براى خداشناسى،محمد تقى مصباح يزدى 4- جامع السعادات،ملا مهدى نراقى 5- محاسبه النفس،سيد بن طاووس ب ) مطالعه عينى: يعنى تفكرو تامل در وجود خويشتن شناخت معايب و محاسبه نفس خويش. يقينا هر چه آدمى بيشتر در خود فرو رود و به اخلاق و كردار خود بينديشد بيشتر خود را خواهد شناخت. در اين رابطه انسان چون طبيبى حاذق بايد بيمارى‏هاى نفس خويش را دريابد و با مهارت و جديت به درمان آن بپردازد. اين گونه خودشناسى اساسى‏ترين ركن خودسازى و عروج به مقامات بلند معنوى است. زيرا كسى كه فاقد آن باشد عمرى را در غفلت و بى‏خبرى سپرى خواهد كرد و چه بسا عمرى با ملكات رذيله زندگى كند وبه سراى آخرت بشتابد بدون آن كه ره توشه‏اى به همراه داشته باشد. در اين رابطه كتاب‏هاى اخلاقى تا حدود زيادى مى‏تواند راهنماى انسان باشد. جزوه‏اى در اين رابطه تقديم مى‏گردد. براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1- چهل حديث،امام خمينى 2- المراقبات،ميرزا جواد ملكى تبريزى 3- پرواز در ملكوت،امام خمينى