کد سوال : 40004
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : بهترين ذكرها و دعاها براى تقرب به خدا چيست ؟
پاسخ : ذكر صلوات، غسل جمعه، خواندن سورههاى جمعه و منافقين و... . در كتاب شريف «مفاتيح الجنان» اذكار و دعاهاى مربوط به ايام خاص مانند جمعه و... آمده است. همچنين ترجمه كتاب «المراقبات» (اعمالالسنه) نوشته ميرزا جوادآقا ملكى تبريزى، براى آشنايى با اعمال و مراقبات هر يك از ماههاى سال، بسيار نافع و سودمند است.
کد سوال : 40005
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : عهدى كه از اول با خدا بستهايم چه عهديست در اين رابطه توضيح دهيد
پاسخ : طبق صريح قرآن انسان در اصل فطرت و خلقتش به خدا پيمان سپرده و به ربوبت پروردگار اعتراف كرده است و إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ...،(اعراف ، آيه 172). گر چه در تفسير آيه مذكور نظرها متفاوت است، ولى يك اصل جامع و كلى از همه آن تفاسير به دست مىآيد و آن اينكه انسان فطرتاً به ربوبيت خدا شهادت داده است و اين اعتراف، انسان را در برابر خدا متعهد ساخته كه تنها به عبادت او بپردازد و از شرك و كفر اجتناب ورزد. بنابر اين هر انسانى موظف است بر اساس نداى فطرت در محضر حق سر تعظيم فرود آورد.
کد سوال : 40006
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : دلايل قداست بيتالمقدس براى مسلمانان چيست؟ و چه تفاوتى بينصهيونيستها و ديگر يهوديان وجود دارد؟
پاسخ : يتالمقدس از نظر اعتقادات و علايق مذهبى جايگاه والايى دارد. سه دين بزرگ اسلام، مسيحيت و يهود براى آن موقعيت ويژهاى قائل هستند. به اعتقاد يهود هيكل و عبادتگاه حضرت سليمان در آن بوده است پيامبر بزرگ الهى حضرت عيسى در آنجا حضور يافته و خطابههايى القاء نموده است و مدفن بسيارى از پيامبران الهى در آن مكان مقدس مىباشد.
الف) علت قداست بيتالمقدس براى مسلمين: در سيزده سال اول بعثت كه پيامبر(ص) در مكه زندگى مىكردند، مسجدالاقصى در بيتالمقدس قبله اول مسلمين بود ومعراج پيامبر اكرم(ص) هم از مسجدالحرام به مسجدالاقصى بوده و از آنجا به معراج رفتند. قرآن كريم مىفرمايد: سُبْحانَ اَلَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرامِ إِلَى اَلْمَسْجِدِ اَلْأَقْصَى اَلَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ، (اسراء، آيه 1) كه هم به جريان معراج پيامبر از مسجدالاقصى و هم به مبارك و مقدس بودن بيتالمقدس اشاره دارد. از نظر تاريخى نيز بيت المقدس سمبل سرزمين فلسطين مقدس و مظلوم است و خاطره اشغال و ظلم و ستمى كه صهيونيستها در حق مردم فلسطين روا داشتهاند، مىباشد. بيتالمقدس رمز و سمبل آزادى و آزادگى و استقلال براى ملت فلسطين و سمبل پايدارى اسلام و مسلمين از منظر مسلمانان جهان است. گذشته از اين: 1- از ديدگاه حقوقى و رعايت جانب حق و انصاف و عدالت مىدانيم كه ملت فلسطين در اين سرزمين سكونت داشته است. گروهى سياست باز با طرح «سرزمين موعود» و به راه انداختن جنبش صهيونيستى در آغاز خواستند يهود را به كشورهاى آفريقايى مانند اوگاندا و آفريقاى جنوبى بكوچانند (و همين مطلب نشان مىدهد كه اين شعار كه فلسطين سرزمين موعود يهود است شعار متأخر و مجعولى است و براى اهداف سياسى ساخته و پرداخته گرديده و يا واقعيت سياسى - تاريخى جنبش صهيونيستى انطباق ندارد). پس از آن متوجه فلسطين شده و با قرارهاى پنهانى و زد و بندهاى سياسى با دولت انگليس كه در آن زمان قيمومت فلسطين را بر عهده داشت در سرزمين فلسطين جاى پا باز نمودند و با تشكيل گروههاى مسلح تروريستى و قتل و غارت و ارعاب و اجبار زمينهاى مردم فلسطين را به انحاء گوناگون (خريد و يا بيرون نمودن و غصب و اشغال) متصرف شدند و سپس ادعا نمودند كه سرزمين فلسطين در صدها سال قبل به يهود تعلق داشته است غافل از اين كه اگر قرار است تعلقات تاريخى و حضور يك قوم در سرزمين خاصى به معناى ملكيت آن سرزمين باشد اولاً به تصريح همين تورات كنونى قبل از يهود اقوام فلسطينى در سرزمين فلسطين حضور داشتهاند و ثانياً تمامى اروپا در تصرف كشور «روم» و مقدار زيادى از آسيا و آفريقا و اروپا در تصرف كشور ايران بوده است و هيچ عقل سليمى نمىپذيرد كه اين سابقه تاريخى بمعناى حاكميت و ملكيت بر متصرفات گذشته و از دست داده شده باشد. قطعنامههاى سازمان ملل نيز اشغال تمامى سرزمين فلسطين و بخصوص بيتالمقدس را به رسميت نشناخت (گر چه متأسفانه اشغال قسمتهايى از اين سرزمين را به رسميت شناخته است). بنابراين بيتالمقدس سمبل حق و عدل و انصاف و مظلوميت نيز مىباشد و پذيرش سلطه صهيونيستى بر آن بمعناى همراهى با زور و غصب و اشغال و تروريسم است. 2- از نظر سياسى نيز همانطور كه گفته شد بيتالمقدس سمبل پايدارى جهان اسلام در برابر ظلم و ستم و اشغال است و مقاومت در برابر غصب و پذيرش غصب و اشغال در اين قسمت از جهان بمعناى پذيرش اصل غصب و اشغال و تروريسم در ديگر نقاط جهان خواهد بود و عواقب سوء آن دامنگير كشورهاى منطقه خواهد شد. رژيم صهيونيستى يك دولت متعارف در صحنه بينالمللى و يا منطقهاى نيست دولتى است كه بنياد آن بر غصب و تروريسم و آدمكشى و جنگ و تجاوز بوده است و امروزه حتى معاهداتى كه خود امضا نموده است را رعايت نمىنمايد و از ديدگاه تئوريك نيز انسانهاى ديگر را داراى حقوق انسانى نمىداند و چنانچه كمترين فرصتى در اختيار آن قرار گيرد از هيچ عهدشكنى و تجاوز و نفوذ و استثمار كشورهاى منطقه خوددارى نخواهد كرد. سازش اعراب و اسرائيل صلح و سازش عادى بين دو كشور نيست. اولاً همانطور كه گفته شد اسرائيل كشورى بىبنياد و نامشروع است و زائيده استعمار و چپاولگران جهانى در منطقه مىباشد. ثانياً كار به سازش پايان نمىيابد و اين سازش مقدمه نفوذ سياسى، اقتصادى، فرهنگى و اطلاعاتى اسرائيل در كشورهاى منطقه و به معناى پذيرش سلطه همه جانبه اسرائيل در منطقه خواهد بود. گذشته از جهات دينى و اعتقادى و آرمانى و انقلابى كه به جاى خود بسيار مهم و درست است از نظر منافع سياسى نيز پذيرفته نيست دشمنى كه جز به عجز و اسارت و نابودى ما نمىانديشد تا كنار مرزهاى ما حضور بيابد از ديدگاه ژئوپلتيكى در منطقه خاورميانه پذيرش قدرتى نامشروع و سلطهگر و متجاوز كه به هيچيك از عهود و مقرارت بينالمللى پايدار نبوده و اعتقاد به اسارت و بندگى ملل ديگر دارد قابل قبول نيست. يا امنيت و آرامش منطقه را به خطر مىاندازد و يا امنيت و آرامش گورستان را بر آن حاكم خواهد نمود به عنوان نمونه مىتوان بحران آب در منطقه خاورميانه را مورد ملاحظه قرار داد و رژيم صهيونيستى با ايجاد كشاورزى مدرن مقادير عظيمى از آب منطقه را به خود اختصاص داده و موجب بحران كمآبى براى مردم عرب و فلسطينى گرديده است و از شرايطى كه براى سازش تعيين نموده و در اولويت قرار مىدهد مسئله آب منطقه است. چنين سازشى، سازش عادى بين دو دشمن و خصم نخواهد بود بلكه سازشى با منافع يك طرفه و به نفع طرف صهيونيستى مىباشد.
ب ) تفاوت صهيونيسم با يهود: صهيونيزم يك پديده سياسى با آرمانهاى جاهطلبانه، نژادپرستانه و استعمارگرانه است كه زير پوشش مذهب يهود، جلوه مذهبى به خود مىگيرد و مىكوشد به عنوان ناجى قوم يهود اهداف خود را دنبال نمايد و با اين مسأله غصب فلسطين و جنايات خود در اراضى اشغالى را توجيه نمايد، در واقع صهيونيستها مدعيان دروغين پيروى از حضرت موسى مىباشند. برخى از علماى يهود نيز از تفكرات اعمال و رفتار و جنايات صهيونيستها اعمال برائت كرده و با آن به مخالفت برخواستهاند. براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1- فلسطين از ديدگاه امام خمينى، ص 5 2- ارتباط صهيونيستى،آلود. م. ليليانتال، ترجمه: سيد ابوالقاسم حسينى ج ) واژه صهيونيسم Zionism: صهيونيسم، جنبش يهودى براى به وجود آوردن جامعه و كشور خودمختار يهودى در فلسطين. نام اين جنبش از «كوه صهيون» (آرامگاه داود نبى) گرفته شده كه در اورشليم قرار دارد. صهيونيسم صورت دنياپرستانه، ملت پرستانه و نژادپرستى از يهوديت است و خود را برتر از ساير اديان و ملتها مىدانند و انسانهاى ديگر را داراى حقوق انسانى نمىداند و چنانچه كمترين فرصتى در اختيارش قرار گيرد از هيچ عهدشكنى و تجاوز و نفوذ و استثمار كشورهاى منطقه خوددارى نخواهد كرد و داعيه مالكيت از نيل تا فرات را دارد. صهيونيسم جديد با حمايت كشورهاى استعمارگر مانند انگلستان و بعد آمريكا به وجود آمد و هدف از آن غصب فلسطين و تشكيل دولت اسرائيل به عنوان حامى منافع اقتصادى سياسى، نظامى و امنيتى قدرتهاى بزرگ در قلب جهان اسلام بود. براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1- پرونده اسرائيل صهيونيزم سياسى،روژه گارودى 2- اختاپوس صهيونيسم،عبدالرحمن الرفاعى فؤاد، ترجمه: صلاح الدين عباسى 3- صهيونيسم، نژاد پرستى عريان،شاهاك اسراييل، ترجمه: اصغر تفنگساز 4- صهيونيسم در فلسطين،ميرى جريس، ترجمه: منوچهر فكرى 5- صهيونيسم،عبدالوهاب 6- مسأله فلسطين و ماهيت طرح صهيونيسم،راشد الغنوشى، ترجمه: سيد هادى خسروشاهى 7- صهيونيسم،يورى ايوانف 8- سرگذشت فلسطين يا كارنامه سياه استعمار،اكرم زعير، ترجمه: اكر هاشمى رفسنجانى 9- جهان زير سلطه صهيونيسم،سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 11- افسانههاى بنيانگذاران اسرائيل،روژه گارودى 12- محاكمه آزادى،روژه گارودى 13- بررسى سير تحول دولت در سرزمين فلسطين،اسداللَّه رضايى
کد سوال : 40007
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : نماز و روزهام را بجاى مىآورم ولى هر كار مىكنم اين گناهانم را ترك كنمنمىتوانم گناهان جنسى را ترك كنم؟
پاسخ : ناه انسان هر قدر سنگين باشد، يأس از رحمت و آمرزش از خداوند از آن سنگين تر است. شما بحمدالله به بسيارى از كارهاى خوب و پسنديده اشتغال داريد كه مداومت بر آن موجب نجات خواهد بود. درست است كه شما از ديدگاه خود، نقطه ضعف خود را مى بينيد و در صدد جبران آن هستيد، ولى از ديدگاه يك ناظر بيرونى وضعيت شما همانند جسمى سالم و بانشاط است كه در حال مبارزه با يك بيمارى است كه بدون ترديد در اين مبارزه موفق خواهد بود. بنابراين: - تصور نكنيد كه خداوند به خاطر يك گناه و يا گناهانى چند، آدمى را از درگاه خود مىراند: «إِنَّ اَللَّهَ يَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ جَمِيعاً، و لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اَللَّهِ، و لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اَللَّهِ». - عادت مذكور نبايد از نظر روانى موجب شود خداى ناكرده شما در انجام اعمال خير و عبادات ترديد كنيد؛ بلكه: «إِنَّ اَلْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ اَلسَّيِّئاتِ» خوبىها سرانجام ميدان را بر بدىها تنگ خواهد كرد و آنها را از بين خواهد برد. ما مطمئن هستيم (نه اينكه به شما تلقين كنيم) كه شما در اين معركه پيروز خواهيد شد. البته با توكل بر خداوند و استمداد از او. - همواره خود را نصيحت نموده و بر نفس خويش بانگ زنيد: «اى بيچاره! تا كى گرفتار هواى نفس باشى و سرمايه گران مايه عمر را تباه سازى و به معصيت رب الارباب پردازى؟ چرا براى اندكى لذتى پوچ و گذرا خود را گرفتار دوزخ ابدى سازى؟ اگر لحظهاى ديگر فرشته مرگ تو را در رسد و جانت به حلقوم رساند، با چه وضعى به ديار برزخ رهسپار مىشود؟ نه!نه! هرگز! بايد عزمى قاطع و استوار داشته باشم و با استمداد از خداى سبحان و پروردگار رحيم و مهربان - كه با اين همه معصيت باز هم مرا مشمول الطاف خود ساخته - پيمان بندم و سربه بندگى او سپارم و زنجير شيطان نفس بگسلم. اين بار بايد چنان ابليس لعين را از خود دور سازم كه ديگر در من وسوسه نكند و با دست خالى از من روى برتابد!» با خود بگو: با تبر بردار و مردانه بزن تو على وار اين در خيبر بكن - همه روزه صبح نيم ساعت ورزش كنيد. - فعاليتهاى روزانه خود را زياد كنيد و شب تا كاملا خسته نشدهايد نخوابيد و سعى كنيد هيچ گاه بيكار نباشيد. - خواب خود را كم كنيد و صبحها زودتر برخيزيد (بعد از نماز صبح هرگز نخوابيد). - از عوامل محرك حتى الامكان دورى گزينيد. - به صله رحم و ارتباطات اجتماعى بسيار بپردازيد و به نزديكان و اقوام خود بيش از پيش اظهار علاقه و محبت نماييد. - كتاب «معاد» شهيد دستغيب را روزى ده صفحه مطالعه كنيد. - دراولين فرصت ولو بدون هيچ سرمايه اوليه، با توكل به خداى مهربان براى ازدواج اقدام كنيد و به اين آداب پوچ جاهلى كه اشاره كردهايد، ذرهاى اهميت ندهيد و آن را بشكنيد. - همه روزه بعد از نماز با خدا عهد كنيد، كه تا نوبت نماز بعدى آن عمل را انجام ندهيد و بر عهد خود استوار و ثابت قدم بمانيد.
کد سوال : 40008
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا اگر پدر دختر خود را قبل از سن بلوغ به عقد كسى در بياورد دختر بعداز بلوغ مىتواند عقد را بهم بزند؟
پاسخ : پدر و جد پدرى مىتوانند براى فرزند نابالغ خود ازدواج كنند و بعد از آنكه طفل بالغ شد اگر ازدواجى كه براى او كردهاند مفسدهاى نداشته نمىتواند آن را به هم بزند و اگر مفسدهاى داشته مىتواند آن را بههم بزند.
کد سوال : 40009
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : مهمترين رسالت دانشجويان در عصر حاضر چيست؟
پاسخ : مهمترين رسالت دانشجو به عنوان يك انسان، خودشناسى و تلاش در جهت كمال و تعالى و خداشناسى و ارتباط با خالق هستى و تهذيب و تزكيه نفس است. جوان مهمترين رسالت او به عنوان جوان، شناخت نعمت جوانى و برنامهريزى و بهرهگيرى درست از اين نعمت و هدايت نيروى جوانى در مسير صحيح و الهى است. دانشجو به عنوان طالب علم و حقيقت، سرمايه و اميد ملت و مردم است و حداقل رسالت او اين است كه درسهاى خود را خوب بخواند و به عنوان يك متخصص آگاه به جامعه و مردم خدمت كند و به خاطر نقش مهم و حساسى كه در آينده سياسى جامعه دارد، بايد با يك سرى از مسائل ضرورى و تحليلهاى سياسى آشنا شود. در كل پيشنهاد مىشود ارتباط مستمرى با متون دينى، به خصوص قرآن كريم داشته باشيد. همچنين متون عرفانى خوب و مثبت (مانند چهل حديث و آدابالصلوة امام خمينى) را مورد مطالعه قرار دهيد. صحبتهاى مقام معظم رهبرى و تحليلهاى سياسى و اجتماعى ايشان در اين راستا بسيار مفيد مىباشد.
کد سوال : 40010
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : با توجه به مشكلات فرهنگى زيادى كه دانشجويان دارند چه راههايى براىتبيين ارزشها و اعتقادات پيشنهاد مىكنيد؟
پاسخ : احساس مسؤوليت شما در برابر وضعيت فرهنگى دانشجويان، نشانه درك درست شما از حساسيت موضوع و تعهد شما در برابر آن است. اميد آن كه خداوند توفيق روزافزون، به شما عنايت كند. بارى برادر عزيز! اساس قضيه درك اهميت موضوع فرهنگ و نحوه رفتار جوانان است. آينده هر جامعهاى را مىتوان در رفتار جوانان آن جامعه مشاهده كرد. در هر صورت: شب تاريك و بيم موج و گردابى چنين هايل كجا دانند حال ما سبكباران ساحلها آرى خطر بس بزرگ و مسؤوليت بس عظيم است؛ ولى ما بايستى در هر مرحله با گوش فرا دادن به نداى قرآن و اهل بيت(ع) راه خود را يافته و به وظيفه خود عمل كنيم: 1- الف) خداوند فرموده است: «به يك سخن شما را پند دهم و آن اين كه شما خالص براى خدا دو نفر دو نفر و يا يك تنه برپا خيزيد»، (سبأ، آيه 49). ب ) «اگر در راه خدا يك ياور هم پيدا نشد، بايد يك تنه پيش رفت و تلاش نمود». ج ) در آيه 249 سوره «بقره» فرموده است: كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اَللَّهِ؛ چه بسيار گروههاى اندكى كه بر افراد بسيارى پيروز شدند. د ) حضرت على(ع) فرموده است: «اى مردم! در طى طريق هدايت به جهت كمى ياوران آن وحشت نكنيد»، (نهجالبلاغه، خطبه 201). 2- با افراد همفكر خود جلسههاى منظم بگذاريد و ضمن خواندن چند آيه قرآن و بررسى معناى آن، به بحث درباره وضعيت فرهنگى دانشگاه و راهكارهاى اصلاح آن بينديشيد. قطعاً خداوند شما را يارى خواهد كرد. 3- كتابهاى مفيد را با برنامهريزى حساب شده مطالعه و مطالب آن را در بين خود به بحث بگذاريد. كتابهاى شهيد مطهرى، آيتاللَّهمصباح يزدى، علامه حسن زاده آملى، تفسيرهاى قرآن و... در اين زمينه مناسب هستند. 4- با دفتر نهاد در دانشگاه تماس گرفته و در زمينه امور فرهنگى با آنان تبادل نظر كنيد. 5- خلاءهاى فكرى دانشگاه خود را بررسى و آن را براى دستاندركاران مطرح سازيد (ما را نيز بىنصيب نگذاريد). 6- درست است كه مشكلات بزرگى در برابر جوانان قرار دارد (مانند ازدواج، شغل، موقعيت اجتماعى و... كه مشغله اصلى فكرى دانشجويان را تشكيل مىدهد»؛ ولى اين بدان معنا نيست كه كار فرهنگى به اين دلايل بايد ترك شود و يا ارزشى ندارد؟! اين كار، حال را فداى آيندهاى مبهم كردن است. بايد به جوانان هشدار داد كه در هر وضعيتى كه انسان قرار داشته باشد، نيازمند فكر و ديندارى است.
کد سوال : 40011
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : غسل ميت براى كودك در چه سنى واجب است؟
پاسخ : غسل مرده مسلمان اگر چه بچه باشد واجب است. بلى جنينى كه چهارماهش تمام نشده باشد غسل لازم ندارد و بايد او را در پارچهاى بپيچند و بدون غسل دفن كنند.
کد سوال : 40012
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چگونهميتوانم=از=راه=صحيح=امكان=ازدواج=با=پسران=را=فراهم=كنم=و=چه= دعاهايى انجام دهيم تا بخت انسان باز شود؟
پاسخ : قبل از هر چيز گفتنى است كه بيان و تكرار اين مطلب كه «من انسان ضعيفى هستم» به هيچ وجه درست نيست و اين گونه تلقينها در تضعيف روحيه و اراده انسان اثر فراوانى دارد. البته توجه به نقاط ضعف، موجب انگيزه جهت رفع آنها مىگردد؛ ولى در كنار آن بايد به توانايىهاى خود نيز بينديشيد؛ توانايىهايى كه چه بسا بسيارى از هم سنهاى شما آرزوى آن را دارند. اما درباره ابراز محبت نمودن به ديگران، گفتنى است كه افراد از نظر اخلاق اجتماعى همگى يكسان نيستند: بعضى روحيهاى بسيار گرم و عاطفى دارند و از معاشرتهاى فراوان لذت مىبرند و برخى از اين جهت روحيه متوسطى دارند و در جنبههاى ديگر قوى هستند و... شما خود را با اشخاصى مقايسه نكنيد كه بيش از حد اهل دوستى، رفاقت، ميهمانى و جلب توجه ديگراناند؛ بلكه جهت اعتدال را در اين مسأله مورد توجه قرار دهيد؛ مثلاً با آشنايان و دوستان خود سلام واحوالپرسى متعارف كنيد. در غمها و شادىهاى ديگران در حد اعتدال شريك باشيد و به آنها يارى رسانيد. خود را از جامعه دور نگه نداريد و اگر شخصى به شما محبت نمود در صدد جبران آن برآييد و سعى كنيد در گفتارتان ملايم و منطقى و با محبت باشيد. حتى مىتوانيد طريقه احوالپرسى و ابراز محبت كردن را تمرين كنيد تا هنگام مواجهه با ديگران دچار مشكل نشويد. مسأله ضعف چشمتان خيلى در اين قضيه نقش ندارد و آن را نزد خود بزرگ جلوه ندهيد. بسيارى از خلاقيتها را حتى نابينايان انجام دادهاند و اصولاً ضعف بينايى، عيب و نقص يا گناهى نيست كه انسان از آن خجالت بكشد. اين كه مىگوييد مىترسم ديگران مسخرهام كنند، يك حالت نامطلوب است كه با اعتماد به نفس مىتوانيد آن را اصلاح كنيد. اعتماد به نفس، توجه فرد به توانايىهاى خود و استفاده از آنهاست و شجاعت، عدم ترس در برخورد با سختىها و قوت نفس در مبارزه با مشكلات است. انسان در ابتدا لازم است اعتماد به نفس به دست آورد؛ يعنى، به توانايى خود باور داشته باشد و در مرحله بعد با استفاده از توانايىها با مشكلات برخورد كند و از آنها هراسى نداشته باشد. از اين رو شجاعت در مرتبه بعد از اعتماد به نفس قرار مى گيرد. اعتماد به نفس دو ركن دارد: 1- شناخت استعدادها و توانايىهاى خود، 2- باور به اين توانايىها. در مرحله اول بايد فرد به خود شناسى بپردازد و ابعاد وجود خويش را به خوبى ارزيابى كند. خداوند به هر كس استعداد خاصى داده است. سيد بن طاووس بر اين عقيده بود كه هر انسان در زمينهاى نابغه است. هر فرد بايد استعداد ويژه خود را بشناسد و آن را به كار بندد. پس از شناخت توانايىها، طبعا فرد به آنها باور پيدا مىكند. مرحله بعدى براى كسب اعتماد به نفس، استفاده از اين توانايىها در حل مشكلات و پيشبرد امور است. در اين جا قوت نفس لازم است. روان شناسان اين امر را بعد انگيزشى فرد مىنامند. امورى در تقويت انگيزه فرد مؤثر است: الف) ورزشهاى پر تحرك. در تحقيقات روانشناسى به دست آمده است كه افراد پرتحرك - كه به طور پيوسته اقدام به ورزشهاى بدنى مىكنند - موفقيت بيشترى در برخورد با مشكلات دارند. ب ) اگر كار سنگينى را به عهده گرفته و تمام سعى خود را در جهت انجام آن به كار گيرد، قوت نفس بيشترى پيدا مى كند. ج ) به دست آوردن تكيه گاهى براى روح كه قدرتى مافوق همه نيروهاى مادى داشته باشد. چنين پناهگاهى خداوند متعال است كه قدرت مطلقه حاكم بر هستى است. توكل بر خداوند قدرتى به انسان مىدهد كه در مقابل قوى ترين افراد مىايستد و در سختترين شرايط، به حل مشكلات مىپردازد. مطالعه كتابهاى زير در زمينههاى فوق سودمند خواهد بود: 1- قدرت تفكر، ژوزف مورفى ترجمه هوشيار رزم آرا 2- قدرت اراده، محمد حسين سرورى 3- غلبه بر ترس و خستگى، ادوارد اسپنسرث
کد سوال : 40013
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : اگر ازدواج موقت حلال است، چرا عدهاى خاص از آن بهرهمندند؟
پاسخ : مسأله ازدواج موقت از نظر تئوريك كاملا پذيرفته شده، و نه تنها در اسلام بلكه برخى از متفكران بزرگ غربى، مانند راسل نيز يكى از راههاى حل مشكل ازدواج دائمى ديررس در دنياى كنونى را، پناه بردن به ازدواج موقت مىدانند. از نظر عملى نيز در نظام جمهورى اسلامى اين مسأله مقبول افتاده، ليكن ديد اجتماعى در اين رابطه مشتمل بر نوعى خطاست. به عبارت ديگر متعه نيز نوعى ازدواج است، بنابراين هر كسى از افراد واجد شرايط ازدواج موقت مىتواند از شخصى خواستگارى كند و براى مدتى موقت مانند چند ساله دوران تحصيل، با وى ازدواج نمايد. آنچه در اين جا مشكل ايجاد نموده آن است كه غالب افراد، ازدواج موقت را با كاميابى آنى اشتباه گرفتهاند و همين مسأله سبب شده كه اين موضوع نتواند در جامعه ما جايگاه حقيقى خود را باز يابد. همچنين اين مسأله در جامعه تابع تبليغات سوئى است كه بيش از يك قرن در جامعه ما توسط غربگرايان تأثير نهاده و در ضمير مردم رخنه كرده است.به گونهاى كه گاه روابط نا مشروع با تسامح نگريسته مىشود ولى به ازدواج موقت با ديدگاه ديگرى برخورد مىشود. ولى مسأله از چند جهت دچار مشكل است. 1- از نظر فرهنگى جامعه ما هنوز ظرفيت پذيرش اين حكم الهى را به نحو شايسته پيدا نكرده است. 2- از نظر بهداشتى و سيستم قانونى، پيش بينىهاى لازم براى آن صورت نگرفته است. براى حل اين مشكلات مىبايستى تلاش فرهنگى و اجتماعى به صورت گسترده صورت پذيرد تا اين جوانان از آسيب شياطين مصون بمانند. بنا بر آنچه كه گفته شد، ازدواج موقت نه مخصوص عدهاى خاص مانند طلاب است و نه نيازمند به مراكز خاص مىباشد بلكه از نظر قوانين و مقررات كشورى افراد بايد شبيه ازدواج دائم خواستگارى نموده و در دفاتر ازدواج و طلاق آن را به ثبت برسانند، بنابراين از نظر قانونى هيچگونه مشكلى وجود ندارد بقيه مسائل مربوط به خود شخص مىباشد.