کد سوال : 39894
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : عوامل پيشرفت يك انسان در امور خود چيست، بيان كنيد؟
پاسخ : پيشرفت انسان در هر امرى عوامل متعددى دارد از جمله: 1- درايت و تدبير و حركت آگاهانه و صحيح. 2- همت و پشتكار. 3- توكل بر خدا و استعانت از او. 4- وجود شرايط و زمينههاى لازم.
کد سوال : 39895
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : كسى كه يكمرتبه به حج رفته آيا براى بار دوم به حج برود بهتر است يااينكه پولش را به فقرا بدهد
پاسخ : اگر با ترك حج استحبابى پول آن را در امور خير مصرف مىكند و مشكل مومنى را حل مىكند قضاى حوائج مومنان فضيلتش از حج كمتر نيست؛ بلكه بنا بر برخى روايات افضل است. چنان كه در روايتى آمده است: برآورده كردن نياز شخص مومن از هزار حج (استحبابى) افضل است ولى اگر با ترك حج هزينه آن را صرف كارهاى ديگر (غير از انفاق) مىكند حج را بجا بياورد؛ زيرا ممكن است شيطان آدمى را از كار خيرى به بهانه كار بهتر باز دارد ولى نهايتا از هر دو باز بماند.
کد سوال : 39896
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا اگر خدا، انسان را نمىآفريد آفرينش ناقص مىماند؟
پاسخ : عدم خلقت انسان به چند معنا نقص در آفرينش محسوب مىشود: الف) انسان غايت مخلوقات جهان است و تمام اين جهان شگفت براى انسان و به عنوان زمينه پيدايش و رشد و كمال او آفريده شده است - در نتيجه بدون انسان - كه اشرف كائنات است - خلق اين جهان ناقص و به تعبير ديگر لغو و عبث قلمداد مىشود. ب) عدم خلقت انسان با توجه به امكان آفرينش وى بخل است توضيح آن كه: 1- در چشم انداز و تحليل فلسفى وجود كمال و خير عين يكديگر ونقص شر و عدم يكى بيش نيستند. بنابراين وجود بنفسه خير و كمال و بهتر از نيستى است. 2- خداوند واجب الوجود بالذات مىباشد و واجب بالذات واجب من جميعالجهات است. يعنى همه كمالات وجودى را به طور مطلق داراست. بلكه عين همه آنهاست و از هرگونه نقص كاستى و عيب پيراسته است. 3- از جمله كمالات مطلقه فياضيت علىالاطلاق است. درك اين ويژگى و پيامدهاى آن در فهم درست مسأله مورد بحث نقش جدى و اساسى دارد. در اين جا بايد مفهوم فياضيت را به درستى فهم كنيم. براى فياضيت لااقل دو معنا مىتوان بيان كرد: الف) اعطاى وجود به هر چيزى كه امكان وجود دارد. زيرا با توجه به اين كه وجود خير است اگر چيزى امكان هست شدن داشته باشد و وجود به او افاضه نشود خارج از دو صورت نيست: (1) يا فاعلى توانا وجود ندارد كه بر آن هستى دهد. (2) يا فاعل توانمندى هست كه از افاضه وجود خوددارى كرده است و هر دو در مورد خداوند محال است. زيرا: اولا خداوند قدرت و توان افاضه وجود به هر ممكن الوجودى را دارد چون كه داراى قدرت مطلقه است. ثانيا خوددارى از افاضه وجود با توجه به خيربودن وجود بخل است و بخل برخلاف فياضت مطلقه الهى است. ب) شرايط كمالات ممكنه برتر را براى امور موجود فراهم ساختن. اين نيز چيزى است كه خداوند در نظام هستى قرار داده و جريان هستى را به سمت كمال نهايى به جريان انداخته و تمام شرايط كمال را براى موجودات فراهم ساخته است. البته كمال در غير انسان به نحو غير اختيارى است و در مورد انسان اختيارى است و لوازم تكوينى و تشريعى خاص خود را دارد و خداوند همه لوازم آن را فراهم فرموده است.
کد سوال : 39897
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : من انسان گناهكارى هستم و هرگاه به ياد گناهان مىافتم از خود مأيوسمىشوم و بيشتر گناه مىكنم راه چاره چيست؟
پاسخ : گر گناهان انسان هزاران برابر آنچه كه فرمودهايد باشد باز بيش از گنجايش رحمت الهى نيست. خداوند مهربان بالهاى رحمتش را به سوى بندگان گنهكار گشوده و با آغوش باز از آنان استقبال مىكند و وعده داده است كه اگر برگردند و توبه نمايند همه گناهان را مىبخشد. بنابراين احساس گناه و شرمندگى در پيشگاه خداوند بسيار ارزنده و موجب تقرب و عزت نزد پروردگار است در عين حال همين جا نيز شيطان براى انحراف انسان دام انداخته و مىكوشد از طريق القاى يأس و بىتفاوتى آدمى را از پيمودن راه كمال و سعادت باز دارد. بنابراين به لطف خدا دلگرم باشيد و به جاى بىخيالى توبه و بازگشت به سوى خدا كنيد. حتى اگر صدها بار توبه شكسته باشيد. خداوند بندهنواز تائبان بويژه جوانان توبه كننده را بسيار دوست دارد و به آنان نه تنها وعده آمرزش كه مژده بهشت داده است. بازآ بازآ هر آنچه هستى بازآ گر كافر و گبر و بت پرستى بازآ اين درگه مادرگه نوميدى نيست صدبار اگر توبه شكستى بازآ
کد سوال : 39898
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : نظرتان درباره آينده ايران چگونه است؟
پاسخ : درباره آينده و ده سال ديگر برخى بيمها و اميدهايى وجود دارد. الف. بيمها: در صورتى كه مسير كنونى توسعه و سياست اقتصادى و اجتماعى بدون توجه به رهنمودهاى مقام معظم رهبرى و بى توجه به عدالت اجتماعى، بهبود وضعيت معيشتى مردم، حلّ مشكلات جوانان، اشتغال مولّد، مشكل مسكن و ازدواج، مبارزه با تهاجم فرهنگى، رعايت ارزشهاى اسلامى و عمل به آنها در همه سطوح جامعه و...، ادامه يابد، با توجه به گستردگى نابرابرى درآمد و تحصيلات، شاهد پيامدهاى ناخوشايندى براى جامعه و انقلاب خواهيم بود. ب. اميدها: على رغم مسائل مذكور، جامعه ما هنوز پتانسيل بسيار قويى براى ايجاد اصلاحات اساسى دارد: يكم. ما به معنى واقعى، كشورى مستقليم كه در همه زمينهها سياست خود را مانند كشورها مستقل ديگر، خود تعيين مىكنيم. دوم. ما داراى نيروى نظامى بسيار قوى، كارآمد و با تجربه بسيار ارزشمنديم كه جنگى طولانى را اداره كرده است. فرماندهان تكنيكهاى نظامى ما در محدوده شرايط خودمان، با مهمترين فرماندهان غربى رقابت مىكنند. اينك براى نيروهاى مهاجم، درگيرى با ما بسيار هزينه دارد. سوم. كشور ما، به بركت الهى، داراى ذخاير طبيعى زيادى است كه امكان رشد اقتصادى را از هر نظر براى ما فراهم مىسازد. چهارم. مردم ما داراى پتانسيلى قوى و مؤثرند. آنها حاضرند در سختترين شرايط همه چيز - حتى جان و فرزندان - خود را در راه خدا و ميهن اسلامى خود نثار كنند. پنجم. ما داراى مذهبى مترقى مىباشيم كه تأثيرات آن در عمق شخصيت افراد جامعه، ريشه دوانده است. براى فعال كردن اين همه نيروى نهفته بايد به نيازهاى واقعى و خواستههاى به حق آنها توجه كنيم و نقاط ضعف روشهايى را كه تاكنون به كار بردهايم، اصلاح كنيم. ششم. ما شرايط دستيابى به همه اهداف عالى را داريم ؛ زيرا منابع خدادادى به مردم با هوش و ايثارگر و رهبرانى با هوش، متفكر، با تقوا، شجاع داريم. آنها هشيارند و در مواقع لازم اقدام مىكنند. مردم و مسؤولين نيز با جان و دل از فرامين ولايت فقيه اطاعت مىنمايند. با توجه به مطالب فوق، مىتوان به آيندهاى درخشان و اميد بخش، همراه با پيش رفت و تكامل براى جامعه اسلامى و حل تمامى مشكلات اميدوار بود. براى آگاهى بيشتر ر.ك: فرامرز رفيع پور: «توسعه و تضاد»، ص 553. آسيبشناسى انقلاب اسلامى، مجموعه مقالات، ص 418.
کد سوال : 39899
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا در اماكن مقدسه مانند حرم امامان و حرم حضرت معصومه(ع) از ورودافراد غير مسلمان جلوگيرى به عمل مىآيد؟
پاسخ : مسأله عدم جواز ورود كفار در برخى از اماكن متبركه يكى از احكام دينى است و فلسفه آن حفظ حرمت و قداست آن اماكن است نه تنها نجس بودن كفار. از طرف ديگر اين مانع تبليغ و ارشاد و پذيرش آنان يا همزيستى مسالمتآميز با آنها نيست، زيرا اين گونه اماكن متبركه داراى احكام خاص مىباشد و ورود به آنها نه تنها براى كفار بلكه براى مسلمانان نيز محدوديتهايى دارد. مانند عدم جواز دخول حائض و جنب در مسجد و حرم ائمه اطهار(ع).
کد سوال : 39900
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چگونه مىتوانم نسبت به قرآن كريم آگاهى و شناخت پيدا كنم؟
پاسخ : آگاهى و شناخت نسبت به قرآن غير از حفظ قرآن است. اگر شما در جستوجوى قرآنشناسى و درك معانى و فهم حقايق قرآن هستيد دو راه عمده دارد: 1- مطالعه پيوسته و دائمى تفاسير قرآن. 2- تزكيه باطن و تحفظ بر عبادات و ترك محرمات. ميزان موفقيت شما در اين مورد بستگى به ميزان استوارى و استقامت شما در راه هدف و جديت در رسيدن به مقصد است. در مورد حفظ قرآن نيز بايد با برنامهريزى صحيح در هر روز مقدار معينى را حفظ كنيد. نوارهاى چندبار تكرار نيز در اين زمينه مفيد است. درباره اينكه نشست و برخاست با برادران اهل تسنن در شما تأثير منفى خواهد داشت يا نه ما نمىتوانيم چيزى بگوييم زيرا اين مسأله ارتباط وثيق با ميزان استقامت شما در ايمان و سطح آگاهىهاى شما از حقايق تشيع دارد.
کد سوال : 39901
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : منظور از ولى امر مسلمين جهان كه به مقام رهبرى گفته مىشود چيست؟ و چرامصداقهاى آن وجود ندارد؟
پاسخ : ولايت بر اموال و اعراض و نفوس مردم از شؤون ربوبيت الهى است و تنها با نصب و اذن خداى متعال، مشروعيت مىيابد و چنان كه معتقديم اين قدرت قانونى به پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) يكى بعد از ديگرى داده شده است. در زمان غيبت بر اساس ادله عقلى متعدد و روايات زيادى كه از امامان معصوم(ع) وارد شده فقيه جامعالشرايط عهدهدار منصب ولايت و رهبرى جامعه اسلامى مىباشد و از طرف امام زمان(عج) به صورت عام منصوب مىباشند. بنابراين نصب ولى امر مسلمين جهان، يكى از القاب واقعى براى مجتهد جامعالشرايطى است كه در زمان غيبت امام معصوم(ع) براى رهبرى و اداره امور سياسى، اقتصادى، اجتماعى و... جامعه، از سوى امامان معصوم(ع) منصور گرديده است و بر اين مطلب دلايل عقلى و نقلى متعددى دلالت دارد. مانند: توقيع شريف امام زمان(عج) كه مىفرمايند:
و اما الحوادث الواقعة فارجعوا الى رواة احاديثنا فانهم حجتى عليكم و انا حجة الله عليهم و ادله بسيار متعدد ديگر. پس چنين نيست كه لقب ولايت و جانشينى از امامان معصوم(ع) را خود ولىفقيه براى خود برگزيده باشد. بلكه از طرف امامان معصوم داراى چنين مسؤوليتى مىباشد. اما اين كه چگونه ولىفقيه شيعه اثنىعشرى بر ديگر مسلمانان حتى غيرشيعه اثنىعشرى ولايت دارد، به دليل ادله متعدد عقلى و نقلى كه ولىفقيه را جانشين پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) مىداند و همانگونه كه اين بزرگواران بر همه مردم ولو كسانى كه ولايت ايشان را قبول نداشتند حق ولايت داشتند ولىفقيه جامعالشرايط هم داراى تمام اين شؤون مىباشد، (ر.ك: مرجعيت، سيد هدايت اللَّه طالقانى، ص 49). همانگونه كه اقليم جغرافيايى، فتواى مجتهد و مرجع تقليد را شرعاً محدود نمىكند. قلمرو ولايتفقيه را نيز شرعاً محدود نمىسازد. يك ولىفقيه شرعاً مىتواند همه جوامع اسلامى روى زمين را اداره كند. ولايتفقيه نظير جانشين پيغمبر اسلام است كه ذاتاً محدوديتى ندارد مگر مانع طبيعى يا سياسى در بين باشد، كه در اين صورت هر فقيهى كه داراى شرايط رهبرى ولايت بود در منطقه خود كشور را اداره مىكند. اما اگر مانع سياسى نباشد، مليت ملاك نمىباشد، بلكه هر فقيهى كه در ساير شرايط رهبرى اعلم باشد او ولايت دارد و ساير فقهاء فقط به وسيله نصب از طرف ولىفقيه اعلم و آن هم در صورتى كه شرايط موجود بينالمللى اجازه دهد و موانع سياسى در كار نباشد مىتوانند رهبرى منطقه خويش را داشته باشند. نكته لازم در اين زمينه مسأله تابعيت از نظر اسلام مىباشد: از ديدگاه اسلام مرزهاى جغرافيايى جداكننده ملتها و كشورها نيست. آنچه كه اهميت دارد مرز عقيدتى است و كره زمين به دو قسمت دارالاسلام و دارالكفر تقسيم مىشود به عقيده شيعيان سراسر دارالاسلام بايد تحت قيادت و امامت امام معصوم واحدى اداره شود و حاكمان هر منطقه از طرف او نصب و به كار گمارده شوند و طبعاً همه آنان مجريان قانون اسلام و فرمانهاى امام معصوم خواهند بود هر چند ممكن است در حوزه حكومت خويش اختياراتى از طرف امام معصوم به ايشان تفويض شود و مقررات ويژهاى را در چارچوب قوانين اسلامى و با رعايت مصالح مسلمين و به اقتضاى شرايط خاص زمانى و مكانى به اجرا گذارند. بدينترتيب نوعى خودگردانى در مناطق مختلف دارالاسلام قابل قبول است. البته همه اين مطالب در صورتى است كه امام معصوم، مبسوط اليه و داراى قدرت ظاهرى بر تصدى امور باشد؛ يعنى، حكومت مشروع او از طرف مردم نيز مقبول افتاده باشد. در زمان غيبت هم بر طبق نظريه نصب ولىفقيه جامعالشرايط حق ولايت بر مردم را دارد و فرمان او براى هر مسلمانى نافذ و لازمالاجرا خواهد بود. پس اطاعت او بر مسلمانان مقيم در كشورهاى غيراسلامى هم واجب است، حتى با وجود اين كه اين مسلمانان در كشور اسلامى كه توسط فقيه جامعالشرايط اداره مىشود نماينده در مجلس خبرگان نداشته باشند، زيرا براساس نظريه نصب كه مورد قبول اكثر فقهاى شيعه مىباشد، كار خبرگان فقط كشف و تشخيص ولىفقيه جامعالشرايط براى رهبرى مىباشند. توضيح آن كه در مسأله رهبرى دو حالت وجوددارد: حالت اول آن كه در مسأله رهبرى هيچ رقيبى براى رهبرى يافت نشود و فقيه جامعالشرايط براى همه شناخته شده و داراى مقبوليت عمومى باشد، در اين مورد ديگر نياز به شهادت بيّنهها و يا كارشناس اهل خبره نيست. حالت دوم اين است كه چنين مشهوريت و مقبوليت عمومى وجود ندارد و انتخاب و تشخيص ولىفقيه جامعالشرايط براى مردم آسان نمىباشد، در اين صورت اين امر توسط نمايندگان مجلس خبرگان انجام مىشودو رأى و نظر اكثريت خبرگان حجت مىباشد، حتى براى كسانى كه ايرانى بودهاند ولى در انتخابات خبرگان شركت نكردهاند و يا اين كه شركت كردهاند و نماينده ايشان جز اقليت بوده است، زيرا رأى مردم به نمايندگان خبرگان (با واسطه) يا رأى مردم به ولىفقيه بىواسطه، در مشروعيت ولىفقيه هيچ تأثيرى ندارد، زيرا مشروعيت ولىفقيه الهى و مبنى بر نصب امام زمان(عج) مىباشد كه به واسطه ادله عقلى و نقلى متعددى اين امر ثابت شده است و مورد قبول اكثريت فقهاء شيعه مىباشد، بله تأثير رأى مردم در كارآمدى نظام سياسى و در جهت تحقق حكومت ولىفقيه مىباشد، زيرا تا ولىفقيه مقبوليت مردمى نداشته باشد توانايى رهبرى واداره جامعه اسلامى را ندارد، بنابراين همين كه در جامعه اسلامى اكثريت مردم رهبرى و ولايت ولىفقيه را پذيرفتند و حكومت اسلامى تشكيل شد، بر ساير مسلمانان واجب است كه اطاعت كنند. اما از جهت قوانين بينالمللى و در نظر گرفتن واقعيات موجود: همچنان كه مشخص شد، از جهت شرعى هيچ مانعى وجود ندارد نه براى فقيه جامعالشرايط كه والى همگان شود ونه براى امت اسلامى نقاط متعدد جهان كه ولايت آن فقيه را بپذيرند، اما از جهت قوانين بينالمللى مادامى كه تعهد رسمى و ميثاق قانونى، جلوى چنين نفوذ ولايى را نگيرد، هيچ محذورى براى ولايتفقيه و نيز هيچ محظورى براى تولّى مسلمين نقاط ديگر جهان وجود نداشته باشد، برابر همان حكم شرعى مانند تقليد از مراجع عملى مىشود. اما اگر تعهد قانونى و بينالمللى، جلوى چنين نفوذ ولايى را بگيرد و مخالفان چنين نفوذى، عملاً از سرايت آن جلوگيرى نمايند، ولىفقيه و مردم هر دو معذورند. ولى از آنجا كه چنين شرطى، شرط وجود واجب است نه شرط وجوب آن، احكام ولايى فقيه و حتى با مخالفت بيگانگان نيز براى ساير مسلمانان نافذ مىباشد مانند نفوذ حكم ولايى حضرت آيتاللَّهسيد شيرازى در جريان تحريم تنباكو و نيز نفوذ حكم ولايى يا قضايى امام خمينى درباره سلمانرشدى. و بالاخره در نهايت مىتوان با توجه به واقعيتهاى موجود، محدوديتها و قوانين بينالمللى اين نتيجه را گرفت كه: اكنون كه تمام جهان با حكومت دينى اداره نمىشود و امكان تشكيل حكومت جهانى اسلامى نيست، بايد در همين منطقه (ايران) حكومت دينى را برقرار كنيم و الا در مواردى كه شرايط بينالمللى اجازه بدهند و ضرورتها اقتضا كند، امام خمينى و مقام معظم رهبرى فرامين و دستورات عامى را براى تمامى مسلمانان جهان صادر مىنمايند و از طرف مقابل بسيارى از شيعيان و ديگر مسلمانان جهان اعلام بيعت و وفادارى نسبت به ولىامر مسلمين كه در ايران است كردهاند و در حد توان از فرامين كلى و جهتگيرىهاى سياست بينالمللى اسلامى كه توسط ايشان تعيين مىشود پيروى مىكنند. براى آگاهى بيشتر ر.ك: آيتاللَّهجوادى آملى، ولايتفقيه ص 400 و 478 - فصلنامه حكومت اسلامى، سال اول، شماره اول، آيتاللَّهمصباح يزدى، اختيارات ولىفقيه در خارج از مرزها، ص 81. اما در مورد اقدامات ايران براى حل مشكلات جهان اسلام و... ابتدا بايد به علل و عوامل و ريشههاى اين مشكلات وقوف پيدا كرد تا با توجه به اين عوامل به ارائه راه حلها بپردازيم:
الف) بررسى علل مشكلات جهان اسلام: متأسفانه جهان اسلام، على رغم ظرفيتها و قابليتهاى بالقوهاى كه دارد، از مشكلات عديدهاى رنج مىبرد كه نيازمند مباحثى گسترده و طولانى مىباشد كه ما در اين جا به صورت مختصر، از ديدگاه جامعهشناختى به مهمترين آنها مىپردازيم: الف. مشكلات فرهنگى كه شايد بتوان به عنوان مهمترين مشكل از آن نام برد، كه به دليل دورى از فرهنگ اصيل اسلامى و رواج و گسترش خرافات و بدعتها در دين و هجوم فرهنگهاى فاسد بيگانه براى نابودى فرهنگ اسلامى و... به وجود آمده و سبب دور ماندن جوامع اسلامى از رشد و شكوفايى و توسعه شده است. ب. مشكلات سياسى و امنيتى، از قبيل وجود تفرقه ميان مليتهاى مسلمان، وجود حكومتهاى دست نشانده و فاقد مشروعيت دينى و مردمى در اكثر كشورهاى اسلامى، تهاجم نظامى كشورهاى غير مسلمان، وجود پايگاههاى نظامى غرب در داخل سرزمينهاى اسلامى، جنگهاى داخلى ميان قبيلهها و كشورهاى اسلامى بر منابع طبيعى، عقايد مذهبى و... كه همگى منجر به تضعيف و هدر رفتن توانايى و امكانات مادى و معنوى كشورهاى اسلامى شده و سلطهى فرهنگى، سياسى، نظامى و اقتصادى كشورهاى بيگانهرا بر سرزمينهاى اسلامى تحكيم كرده است. ج. مشكلات اجتماعى: على رغم اين كه جهان اسلام نيروى انسانى عظيمى را در اختيار دارد، ولى به دليل عدم برنامهريزى صحيح و مناسب و كافى نبودن امكانات در رفع نيازهاى اساسى اين افراد و رشد و تربيت نيروهاى متخصص و كارآمد براى پيشبرد جامعه، اين منبع انسانى كه مىتواند كارايىهاى مثبت فراوانى داشته باشد، به صورت يكى از معتقدات جوامع اسلامى در آمده است و در نتيجهى عدم موفقيت حكومتها در پاسخگويى به نيازهاى اشتغال، مسكن، رفاه و... مشكلات عديدهاى را از قبيل نا امنى، بى هويتى، و عدم اعتماد به نفس نظام فاسد ادارى و... به وجود آورده و زمينه را براى پذيرش فرهنگهاى فاسد غرب و سلطه نظامى، اقتصادى و... فراهم نموده است.
ب ) بررسى سياست خارجى و اقدامات ايران در قبال جهان اسلام: اهداف انقلاب اسلامى در ايران منحصر به برپايى حكومت اسلامى در ايران نمىشود بلكه خود را موظف به آزادى و بيدارى ساير ملل مظلوم جهان از تحت سلطه بيگانگان مىداند. بر اين اساس در سالهاى اوليه انقلاب استراتژى خارجى ايران بر صدور انقلاب متمركز بود و اين امر با شدت تعقيب مىشد و در اين راستا حمايتهاى گوناگون تبليغاتى و مالى و... از جنبشهاى مردمى در كشورهاى همسايه و دور به عمل آمد ولى متأسفانه بازدهى مثبتى نداشت و در عوض باعث حساسيت حكومتهاى مجاور ايران و قدرتهاى جهان شد و محدوديتهاى زيادى بر عليه ايران از لحاظ اقتصادى سياسى و نظامى و.. به وجود آمد. نتيجه اين امر ايجاد يك نوع تعديل و تغيير الگوهاى عملى استراتژى صدور انقلاب بود. زيرا نتايج اوليه حاكى از اين مطلب بود كه براى صدور انقلاب بايد مردم كشورهاى مسلمان آمادگى لازم را براى پذيرش و ايجاد تحول انقلابى داشته باشند و اين نيازمند به گذشت زمان و امرى تدريجى است، همچنان كه انقلاب ايران پس از چندين دهه بيدارى و مبارزات مردم ايران حاصل شد. از طرف ديگر هر نوع كمك نظامى يا... به گروههاى مبارز علاوه بر اين كه مشكلات زيادى را در روابط ايران با ديگر كشورها به وجود مىآورد باعث سركوبى آن گروهها توسط دولتهايشان و در نتيجه نابود شدن جنبش انقلابى در نطفه مىشود. خصوصاً اين كه جنبشهاى انقلابى در اين كشورها در اقليت مىباشند و توانايى بسيج همگانى مردم را ندارند. با توجه به اين نتايج سياست خارجى ايران در كنار استراتژى صدور انقلاب به سوى استراتژى حفظ و تقويت امالقرى و الگو شدن جمهورى اسلامى تحول پيدا كرد، بر اين اساس خيلى از گروههاى اسلامگرا در كشورهاى اسلامى منتظر اين مىباشند كه آيا انقلاب اسلامى در ايران توانسته است به اهداف سياسى، اقتصادى، نظامى و... خود دست يابد تا بتوانند آن را به عنوان الگويى مفيد و مثبت براى مردم خود مطرح كنند و اين خود يكى از راههاى صدور انقلاب است ولى جمهورى اسلامى به اين حد اكتفا نمىكند بلكه از طريق كمكهاى معنوى و مالى و فرهنگى اين استراتژى را ادامه مىدهد.
ج ) ارائه راه حلها: با توجه به علل مشكلات جهان اسلام، ملتهاى اسلامى بايد براى رفع اين مشكلات به پا خيزند اقدامات اساسى در اين راستا شامل: 1- تلاش براى شناساندن اسلام ناب محمدى و آشنايى مسلمانان با احكام و تعاليم واقعى اسلام. 2- تلاش براى بيدارى مسلمانان و شناساندن اهداف و توطئههاى قدرتهاى بزرگ و زدودن جهل و خرافات. 3- مقابله با حكومتهاى دستنشانده كه خود يكى از موانع عمده در پيشرفت و اتحاد مسلمانان مىباشد. 4- تلاش براى اتحاد بينالملل اسلامى و جلوگيرى از مسائل تفرقهانگيز. در اين راستا اقدامات مفيدى نيز صورت گرفته است مانند: اعلام هفته وحدت، روز قدس، تشكيل مجمع تقريب المذاهب اسلامى، سازمانهايى مانند سازمان كنفرانس اسلامى و... در پايان مىتوان چنين گفت كه حل مشكلات جهان اسلام به تنهايى از سوى هيچ مرجع يا كشورى امكانپذير نبوده، بلكه نيازمند فراهم آمدن زمينهها و حل اساسى مشكلات و برطرف كردن موانع بينالمللى مىباشد.
کد سوال : 39902
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا يك تيمم بدل از غسل براى تمام نمازهاى يوميه كفايت مىكند؟
پاسخ : اگر تيمم به خاطر عدم دسترسى به آب يا بيمارى و عذرهاى مشابه بوده است (نه تنگى وقت) تا زمانى كه عذر باقى است تيمم باطل نمىشود و به خاطر (بول و...) وضو لازم است.
کد سوال : 39903
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چگونه مىتوان احترام پدر و مادر را نگهداشت و به خواستهء آنها توجهنمود؟
پاسخ : در اين راستا توجه شما را به نكات چندى جلب مىكنم: الف) حرمت پدر و مادر را به عنوان يك اصل در زندگى خويش قرار دهيد و هرگز از آن تخطّى نكنيد كه خداى سبحان تشكر از پدر و مادر را در كنار تشكر از خود قرار داده است. أَنِ اُشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ، (لقمان، آيه 12) و اين نكته بسيار پرمعنايى است. ب )اگر خواسته آنها توأم با گناه و معصيت حضرت بارى باشد هرگز پيروى از آنها جايز نيست. پيامبر اسلام(ص) مىفرمايد: لا طاعة لمخلوق فى معصية الخالق؛ كسى حق ندارد از مخلوقى در عصيان خالق اطاعت و پيروى كند»، (شرح ابن ابى الحديد بر نهجالبلاغه ج 16، ص 158). ج ) اگر خواستههاى آنها نامشروع نبوده ولى منطقى هم نباشد شايسته است در عين ملاطفت مهارت به خرج دهيد و آنان را از خواسته خويش منصرف سازيد و در اين راستا از مشاجره و جرّ و بحث به طور جدى برحذر باشيد. مطمئن باشيد با خويشتندارى و مدارا و رعايت سكوت به موقع و توجيه منطقى و استوار نتيجه بهترى خواهيد گرفت.