کد سوال : 39854
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : براى گذشتن از پلههايى كه انسان را از غرق شدن در زندگى مادى نجات مىدهدچه كنم؟
پاسخ : اگر انسان حقيقت اين دنيا را درست بشناسد و واقعيت فنا پذير و گذراندن آن را با چشم دل بنگرد به خوبى درمىيابد كه اين جهان ابزارى بيش براى سير تكاملى نيست و حيات اصلى انسان زندگى جاويد اخروى مىباشد إِنَّ اَلدَّارَ اَلْآخِرَةَ لَهِيَ اَلْحَيَوانُ، (عنكبوت، آيه 64). آنگاه ديگر چه جاى دل بستن بر اين تار لرزان عنكبو ت مىماند؟ در هر صورت با مطالعات دعاها و توجه به پروردگار تدريجا مىتوانيد در اين مسير گام نهيد. براى كاستن تعلق و وابستگى به دنيا امورى را بايد رعايت كرد: 1- پرهيز از آرزوهاى دور و دراز و سراب گونه، 2- پرهيز از شركت در مجالس پر زرق و برق، 3- ساده زيستى در زندگى خويش، 4- قرار دادن برنامههاى عبادى در زندگى، 5- شركت در مجالس موعظه و منابر، 6- معاشرت با خانوادههاى با معنويت و غير مجذوب به دنيا، 7- شركت در تشييع جنازهها و زيارت اهل قبور و فكر نمودن راجع به آنها به طورى كه موجب عبرت گردد. اما عوامل شكوفايى فطرت از نظر قرآن و روايات عبارتند از: - تعاليم الهى توسط انبياء - تزكيه نفس و رياضت و تقوا - تفكر راجع به خود و صفات خداوند - پندارگرايى و پرهيز از غفلت - دورى از خودبينى دورى از كبر و غرور براى آگاهى بيشتر ر.ك: فطرت در قرآن، تفسير موضوعى قرآن كريم، ج 12، آيتاللهجوادى آملى.
کد سوال : 39855
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا علماى شيعه و سنى با گفتگو، اختلافات خود را حل نمىكنند؟
پاسخ : همان طور كه نوشتهايد، گفتوگو و ديالوگ بهترين روش براى تقريب مذاهب و تفهيم افكار است. كما اين كه در بعد از انقلاب در كشورمان، مؤسسهاى به نام «دارالتقريب مذاهب» به دستور رهبر معظم انقلاب تأسيس شده است. اين مؤسسه در راستاى تقريب مذاهب - به خصوص بين مذهب شيعه و سنى - تلاش مىكند و تا آن جا كه ممكن و مقدور باشد، بين فرق اتحاد و انسجام را برقرار مىكند. همچنين مجمعى فقهى بين تمامى كشورهاى مسلمان تشكيل شد كه هر كشور يك نماينده و يك كرسى در اختيار دارد و نمايندگان همه كشورهاى مسلمان در آن شركت مىكنند. از ايران هم يك عالم شيعى در اين مجمع شركت مىكند تا نظرات و عقايد شيعى را به ديگر مسلمانان تقرير و تبيين كند. البته اين مجمع در سالهاى اخير به همت علماى همه كشورهاى اسلامى تأسيس شده است و انشاءاللَّه ثمرات خوبى خواهد داشت. ليكن نبايد انتظار داشت كه ثمره اين نشستها دگرگونى اساسى در گرايشهاى مذهبى هر يك از اين فرق داشته باشد؛ بلكه بين چهار مذهب ديگر اهل سنت (حنفى، حنبلى، شافعى و مالكى) نيز اختلافهاى مشابهى در فقه و كلام وجود دارد و هيچگاه با هم مصالحه نكردهاند، ليكن ثمره اين نشستها كم كردن فاصلهها واتحاد امت اسلامى در عين اختلاف مذاهب آنها است. البته بين شيعه و سنى مشتركات بسيار زيادى وجود دارد و اگر وحدت سياسى نيز بين آنها برقرار شود، بسيارى از مشكلات دنياى اسلام حل خواهد شد.
کد سوال : 39856
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : علت بر سر گذاشتن قرآن در شب قدر و بوسيدن حرم و ضريح امامان(ع) چيست؟
پاسخ : فلسفه اين عمل ضمن احترام به قرآن، شاهد گرفتن قرآن است. مرحوم حاج شيخ عباس قمى(ره) در مفاتيح الجنان چنين عملى را نقل فرموده و حتماً منبع روايى دارد. بوسيدن حرم مطهر اهل بيت(ع) و كارهايى از اين دست، بدان جهت نيست كه شيعه براى پيامبر و امامان(ع) در مقابل خدا مقام و ارزش مستقلى را بپذيرد و بدين جهت به آنان احترام بگذارد؛ كه اگر چنين بود، چيزى جز شرك نبود؛ بلكه ديدگاه شيعه نسبت به ائمه(ع) اين است كه اين بزرگان در مقابل خداوند متعال، از خود هيچگونه استقلالى ندارند و همه عظمت خود را از اين گرفتهاند كه بندگان شايستهاى براى خدا هستند و در رضاى الهى محو شدهاند. پس چنين انسانهاى بزرگى به خاطر رابطهاى كه با خدا دارند سزاوار احتراماند و احترام به ايشان احترام به خداوند و از برترين عبادتهاى الهى است. احترام شيعه به ائمه(ع) هرگز از نوع پرستش نيست بلكه از انواع عبادت خداست، و بوسيدن حرم و... هم به جهت نسبت و رابطهاى است كه اين حرم با اين بزرگان و در نتيجه با خدا دارد. ولى گفتنى است كه در تفكر بت پرستان، بتها از احترام مستقلى برخوردارند و بتپرستان به عنوان عبادت در مقابل آنها فروتنى مىكنند. علاوه بر اين كه هر عاقلى مىفهمد كه بتهاى سنگى و چوبى ساخته دست خود انسان شايستگى هيچگونه احترام ندارد. البته مطالب ياد شده دليل نمىشود كه انسان براى كارهاى مستحبى، مؤمنين ديگر را اذيت كند. در اين صورت نه تنها ثوابى نمىبرد، بلكه گناهى را نيز مرتكب مىشود. البته بيشتر مردم مىدانند كه اگر در اثر ازدحام، موجب اذيت كسى بشوند آنان ناراضى نيستند و از اين باب خود را به ضريح نمىرسانند.
کد سوال : 39857
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : تركيب جمعيتى شيعيان جهان را به تفكيك ذكر كنيد.
پاسخ : مان طور كه مىدانيد، به دست آوردن آمار دقيق شيعيان جهان، كارى دشوار و سخت است و تاكنون فهرست دقيقى در اين زمينه ارائه نشده است. اما روشن است كه شيعيان در تمام نقاط جهان پراكنده هستند و آمار تقريبى آنان بين 400 ميليون تا 450 ميليون نفر است. آمار زير برآورد تقريبى از تعداد شيعيان على بن ابيطالب(ع) در جهان است: 1- بحرين: 70درصد 2- عراق: 70درصد (در شهرهاى كوفه، بغداد، حلّه، كربلا، نجف، سامرا، بصره و...). 3- سوريه: از 90درصد مسلمانان اين كشور، اكثريت با اهل سنت است؛ ولى علويان و اسماعيليان بقيه مسلمين را تشكيل مىدهند و بيشتر در حلب، زينبيه و دمشق هستند. 4- لبنان: 40درصد (در بعلبك، حلّه، منطقه جبل عامل و...). 5- عربستان: 20درصد (در قطيف، احساء و...). 6- آذربايجان شوروى: 70درصد 7- يمن: 35درصد (بيشتر زيدى هستند). 8- افغانستان: 25درصد 9- ايران: 91درصد 10- هند: 15درصد مسلمان («يك پنجم» آنها شيعه هستند). 11- پاكستان: 25درصد 12- كويت: 30درصد 13- تركيه: 5درصد 14- امارات: 30درصد 15- در آفريقا حدود چهارميليون شيعه زندگى مىكنند. در كشورهاى ديگرى مثل آمريكا، چين، اندونزى، انگليس و... شيعيان زيادى زندگى مىكنند و روز به روز بر تعداد آنها افزوده مىشود. براى مطالعه بيشتر در اين زمينه ر.ك: 1- تاريخ شيعه،علامه مظفر، دفتر نشر فرهنگ اسلامى 2- سرزمين اسلام،غلامرضا گلىزواره، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى
کد سوال : 39858
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : براى رسيدن به اخلاص چه كارهايى انجام دهم
پاسخ : براى رسيدن به اين مرحله عزمى راسخ و تلاشى دراز آهنگ لازم است و هركس به قدر همت و تلاش خويش - البته با عنايات و فيوضات خداوندى - مراتبى را سير خواهد كرد و به فيوضاتى نائل خواهد آمد. آنچه در اين مرحله بسيار ضرورى است دو جهاد همسو و همراه است: جهاد علمى و عملى. الف) جهاد علمى مستلزم داشتن مطالعات روشمند خداشناختى از طريق مطالعات فلسفى و عرفان نظرى است. ب ) جهاد عملى پيوستگى قلبى، ذكر دائم، عبوديت و سر سپارى در پيشگاه پروردگار است، و آن نيز مراتبىدارد: مرتبه اول ترك محرمات و انجام واجبات است. مرتبه دوم ترك مكروهات و انجام مستحبات بويژه اهتمام به نماز شب است. مرتبه سوم ترك آنچه موجب اشتغال قلب به غير خداى مىشود. مانند بسيارى از مباحات. نيز همواره در جست و جوى خدا بودن و التزام به آنچه مقرب درگاه الهى است. اگر كسى اين مراحل را به طور جدى پشتسر گذارد تازه يك قدم به پيش برداشته و آن تسليم نمودن اقاليم سبعه تن تحت فرمان الهى است. مرحله دوم بيرون راندن تمام رذايل نفسانى و حب دنيا از نهانخانه دل است و آن كس كه بتواند شيطان نفس اماره را از خانه دل بيرون افكند، آن گاه خواهد ديد كه خداى سبحان - كه صاحبخانه است - فضاى دل او را پر نموده است. در حديث قدسى نيز آمده است: قلب المؤمن عرش الرحمان. به هر حال بهترين راه شروع نماز است كه كون جامع و عبادت تام است و تا آن اصلاح نشود به جايى نمىتوان رسيد.
کد سوال : 39859
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : شيفته يكى از دختران دانشجوى باحجاب و درسخوان هستم، ولى امكان ازدواجبا او را بعيد مىدانم چون سطح خانواده او بالاتر است و نمىدانم او مرا قبول دارد يا نه؟
پاسخ : در پاسخ به موضوع مورد نظر، توجه شما را به نكات زير جلب مىكنيم: 1. همانگونه كه خود مىدانيد معمولاً اين نوع علاقهها برآيند غريزه جنسى است و تأثير اين غريزه چه آگاهانه باشد چه ناآگاهانه بايد به شكلى معقول به كنترل درآيد و با راهكارهاى شرعى و معقول تأمين شده و به سمت و سوئى صحيح هدايت گردد تا به مفاسد و انحرافات زيانبار منجر نشود اما اين تمايلات گر چه در ابتدا به صورت يك گرايش پاك و به صورت رفتارهاى عاطفى انسانى و معقول جلوه مىنمايد ولى اندك اندك تمام ذهن و فضاى انديشه فرد را به خود مشغول مىسازند و آنگاه كه دست عقل و انديشه بسته شد ثمره و فوائد صحيح و معقول اين گرايشها كم كم كاهش پيدا مىكند تا آن جا كه موجب ركود فعاليتهاى مثبت همانند تحصيل، كار، توليد و... مىشود و از جانب ديگر زبانههاى اين آتش به تدريج پر شراره گشته و كار را به آنجا مىكشانند كه آدمى را به كمينگاه سرنوشتى شوم رهسپار مىسازد. بنابراين شما دوست عزيز بايد به غايت مواظب اين نيروى غريزى باشيد و يك لحظه فارغ از كنترل عقل و درايت جسم و جان و مقام و منزلت الهى و اجتماعى خود را به اختيارش مگذاريد كه به چوب حراج آن را نقد سازد و بايد سخت او را مواظب بوده و آن را به كنترل درآوريد و در آغاز عشقوروزى و انتخاب معشوق خود و چگونه عشق ورزيدن با چراغ عقل و راهنمائى پير تدبير قدم برداريد. يعنى ابتدا فرد مورد علاقه خود را نيك بشناسيد و پس از بررسىها شخصى و مشورت گرفتن از افراد آگاه و مطمئن و دريافت اهميت او به عشق ورزيدن، محبت خود را نثارش كنيد، چرا كه در زندگى انسانى ازدواج تنها پر اهميتترين پديده زندگانى است كه نه فقط سرنوشت يك يا دو فرد بلكه سرنوشت و گوهر نسل بشرى را متحول مىسازد و چه بسا آن را از طهارت به ناپاكى و برعكس براند. مقدمه رسيدن به اين هدف آشنا با خصائص شريك زندگى است كه بايد بدانى براى او داشتن چه خصائصى ضرورت دارد و هر ويژگى چه تأثيرى دارد و چگونه مىتوان به وجود آنها پى برد. ازاينرو شما را به مطالعه و عمل نمودن به مفاد دو كتاب زير توصيه مىكنيم تا خدمتگزارى ما در اين بخش از سخن كامل گردد. جوانان و انتخاب همسر، نوشته آقاى مظاهرى انتخاب همسر، نوشته آقاى امينى. 2. اگر بعد از مطالعه كتب و تحقيق و بررسى فردى و مشورت گرفتن از افراد مورد اعتماد پى برديد كه فرد مورد علاقه همان هماى سعادت است كه شما را به كوى خوشبختى رهنمون مىگردد بايد دو كار انجام دهيد: 1. علاقه قلبى و تصميم بر خواستگارى خود را از طريق شخصى واسطه و يا خانواده خود به طرف مقابل اعلام كنيد و نظر او را بدون تهديد و تطميع و توبيخ جويا شويد. 2. تحقيق بيشتر در مورد مناسب بودن او براى شما بنمائيد. 3. اگر تحقيق و و جواب او مثبت بود آنگاه رسماً به خواستگارى او برويد و عقد ازدواج برگزار كنيد تا رفتار عاشقانه و محبت عاقلانه و مشروع خود را نثار او سازيد. 4. اگر در تحقيق او را مناسب نيافتيد و يا تحقيقات انجام شده وى را فردى مناسب براى مشاركت خانوادگى نداشت و يا على رغم شايسته تشخيص دادن وى اما او به شما پاسخ منفى داد ديگر هيچ دليلى براى ابراز علاقه وجود ندارد بلكه بايد سينه خود را از محبت او خالى سازيد نسبت به او بى اعتنا باشيد و فضاى ذهن و خانه دل خود از او فارغ و رها نمائيد پر واضح است كه عشق يك سويه به پستى و رذالت مىانجامد - خوشا عشق كه از هر دو سر بى - و آدمى را سخت خوار و بى مقدار مىسازد و زمينه نفوذ شيطان و فرو غلطيدن در دام خطرناك ابليس را فراهم مىسازد و بى ترديد خانواده تشكيل شده از عشق يك جانبه هرگز استمرار پيدا نمىكند و كانون عشق و محبت و آسايش نخواهد بود و ديگر وى نمىتواند شريك مناسبى براى زندگى باشد و نمىتوان به او اعتماد نمود و براى او حساب باز نمود چاره كار هم روشن است كه بايد به سراغ شخص ديگرى برويد و بدانيد كه چون تصميم شما عاقلانه بوده و مشروع خداوند همراه شماست و شخصى بهتر و مناسبتر را روزى شما خواهد نمود بنابراين بايد او را فراموش كرده و از مسيرى برويد كه ديگر او را نبينيد و جائى برويد كه او نباشد و... و حتى بايد اوصاف زشت او را در فضاى ذهنتان پرورش دهيد تا دل شما از او روى برگرفته متمايل به او نباشد.
کد سوال : 39860
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : فرق بين سياستمدارى با سياستبازى و سياستزدگى چيست؟
پاسخ :
1) سياستمدارى؛ يعنى، توانايى علمى و مهارت در تدبير شؤون و رهبرى جامعه به سوى اهداف آن.
2) سياستبازى؛ يعنى به كارگيرى شيوههاى پيچيده و فريبنده در راستاى منافع شخصى يا گروهى بدون رعايت اصول و ارزشهاى اخلاقى.
3) سياستزدگى؛ يعنى گرايش افراطى به سياست و فرو نهادن ديگر ابعاد و ساحتهاى كمالبخش مربوط به حيات فرد و جامعه. طبيعى است چنين روندى شخص را در نهايت به سياستبازى و سياسى كارى مىكشاند.
کد سوال : 39861
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا وزارت امور خارجه ايران در حفظ جان ديپلماتهاى ايرانى در افغانستانكوتاهى نكرده است
پاسخ : پاسخ اين سؤال به وزارت خاجه مربوط است؛ ولى بنا بر اظهارات آنان، ديپلماتهاى باقىمانده در مزارشريف، به صورت داوطلب در آن شهر باقى مانده بودند.
کد سوال : 39862
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : با ديوانه و مجنون در دنياى برزخ و آخرت چگونه برخورد مىشود؟
پاسخ : آنچه كه در آيات و روايات به طور صريح مطرح گشته است، در باب كسانى است كه يا در راه كفر و ضلالت قدم برداشتهاند و يا در راه ايمان وعقايد درست حركت كردهاند. اين دو گروه با ورود به برزخ مورد آزمون قرار مىگيرند و مرحله به مرحله تا رسيدن به جايگاه اصلى خويش كه دوزخ و بهشت است پيش مىروند؛ اما آنانى كه در حيات دنيوى در حال استضحاف فكرى بوده و از رشد لازم و مطلوب فكرى برخوردار نبوده و در نتيجه، نه به سوى ايمان و عقايد حق راه يافتهاند و نه به سوى كفر و ضلالت، در برزخ و قبر نيز مورد سؤال قرار نگرفته و وضعيتشان تا بروز و ظهور قيامت نامشخص است. شايد بتوان گفت كه اينان به لحاظ محفوظ بودن فطرت اوليه و اصلىشان از انحراف كامل و ضايع نشدن استعداد فطرى در وجودشان و به مقتضاى هدايتى كه در فطرت نهفته است، بعد از مرگ و يا قرار گرفتن در نظام برزخى در مسير خاصى كه مسير كمال است مىافتند و به سوى لقاء رب هدايت مىشوند و اگر فطرت آنان محفوظ نبوده و استعدادها ضايع باشد، به سوى عذاب مىروند. اما در عين حال بايد به دو نكته توجه داشت: 1- براساس آيات و روايات، مستضعفين داراى طبقات هستند؛ يعنى، مستضعف انواعى دارد مثل طبقهاى از اهل ايمان كه به ظاهر ايمان داشته ولى در تعميق و تمحيض آن از نظر تحقيق و عمل كوشش نكردهاند يا مثل طبقهاى از اصل اسلام، يا طبقهاى از ارباب مذاهب ديگر كه از استضحاف برخوردار بوده و در طريقه خود سير مىكردهاند ولى هيچگونه احتمال نمىدادهاند كه حق و حقيقت چيز ديگرى باشد و مفهوم اختلاف عقيدتى بر ايشان مطرح نبوده است و از سادگى بخصوصى برخوردار بودهاند يا مثل ديوانهها يا بچهها. 2- بنا بر آنچه از متون اسلامى استفاده مىشود، امر مستضعفين فكرى موكول به مشيت حضرت حق بوده و يا در طريق بهشت مىافتند يا در طريق جهنم. پيداست كه مشيت حق درخصوص طبقات مختلف مستضعفين و افراد هر طبقهاى يكسان نبوده و در مورد هر فردى از هر طبقهاى حساب شده خواهد بود. بر اين اساس مىتوان گفت كه هر فردى كه انجذاب او به سوى حضرت حق در مجموع، غالب بر فرار و دورى و عناد وى باشد بعد از گذشتن از عوالم و ديدن عذابها و سختىها و احياناً آتشها، به جوار حق يعنى به بهشت راه مىيابد و اگر جانب فرار و عناد غالب بود به سوى جهنم، جهنمها كشيده خواهد شد. به بيان ديگر، هر فردى از مستضعفين براساس خصوصيات خاصى كه دارد و بالاخره در اكتساب آنها خود او نقش داشته است يا در مسيرى كه به بهشت منتهى مىشود قرار مىگيرد و يا در مسيرى كه به جهنم منتهى مىگردد خواهد افتاد و اين مشخص بودن مسير با ورود به برزخ شروع مىگردد. اما چيزى كه هست نه خود او و نه كس ديگرى مىتواند بفهمد كه او در كدام مسير است و كار او به كجا خواهد كشيد نه در دنيا و نه در برزخ و نه در اول حشر معلوم خواهد شد كه جريان امر وى چگونه خواهد بود تا جايى كه وضع او به مرور و با پيش آمدن عوالم معلوم گردد و تا جايى كه مشمول غفران حق باشد و يا مشمول عذاب او، (نگا: معاد يا بازگشت به سوى خدا، استاد محمد شجاعى، شركت سهامى انتشار، تهران، چاپ اول، پاييز 1362ش، ج 1، صص 314 - 317) .
کد سوال : 39863
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چرا با وجود رواياتى كه در حرمت شطرنج وجود دارد امام خمينى بازىبا شطرنج را حلال شمردهاند؟
پاسخ : الف) فتواى حضرت امام(ره) مبتنى بر اين نكته است كه رواياتى كه درباره شطرنج وجود دارد خود شطرنج را بنفسه موضوع حرمت قرار نمىدهد؛ بلكه آن را به عنوان يكى از مصاديق قمار مشمول حرمت قرار مىدهد. در اين صورت اگر در زمانى شطرنج از موضوع آلت قمار بودن خارج شود بازى با آن حلال خواهد بود و فتواى حضرت امام(ره) نيز مشروط به تحقق اين فرض است كه واقعاً شطرنج در سطح جهانى از موضوع قمار بودن خارج شده باشد. ازاينرو با تبدل موضوع حكم نيز دگرگون خواهد شد. ب ) پاسور نيز به عنوان آلت قمار بودن حرام است و بازى با آلت قمار مطلقاً حرام است؛ يعنى تا زمانى كه بر آن عنوان «آلت قمار بودن» صدق مىكند بازى با آن با برد و باخت و بدون برد و باخت حرام است. در مورد شطرنج نيز اگر واقعاً صدق عنوان ياد شده جارى باشد به فتواى حضرت امام(ره) و همه مراجع ديگر بازى با آن جايز نخواهد بود حتى اگر بدون برد و باخت باشد. اما اين كه آيا عنوان ياد شده هنوز هم جارى است يا نه موكول به نظر عرف مىباشد.