• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 6274
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قرآن كريم شرط ازدواج موقت را رعايت عدالت ميان همسران دانسته است . و ان خفتم الا تعدلوا فواحده ( نساء / 3 ) . در حاليكه در آيه 129 سوره نساء آمده است كه هرگز نمى توانيد ميان همسرانتان عدالت را رعايت كنيد هر چند تلاش كنيد . آيا از اين دو آيه نمى توان نتيج
پاسخ : عدلى كه در آيه 129 بيان شده , عدل حقيقى يا حقيقت عدل است . يعنى عدل در تمامى شئون ظاهرى و باطنى مثل محبت و عشق . از آنجا كه محبت امرى غير اختيارى وارادى است انسان نمى تواند در آن عدالت را رعايت كند چرا كه به دست او نيست . ازاين رو خداوند مى فرمايد هر چه تلاش كنيد باز نمى توانيد در محبت عدالت بورزيد . اما آنچه شرط تعدد زوجات است و مورد آيه سوم رعايت عدالت در رفتار ظاهرى ورسيدگى امور دنيايى و توجهات و امكانات است . و اين نوع عدالت ورزيدن ممكن است چرا كه مبادى آن در اختيار انسان است .
کد سوال : 6275
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اگر همه انسان ها اعم از زن و مرد از فرزندان حضرت آدم و حوا هستند , اولين ازدواج يا ازدواج ها بعد از ازدواج آن دو چگونه بوده است ؟
پاسخ : ازدواج در اولين طبقه بعد از آدم و حوا ميان فرزندان آنها صورت گرفت يعنى ميان خواهر و برادر . زيرا زن و مرد منحصر در فرزندان آن دو بود . اين مساله به لحاظشرعى اشكالى نداشته است . زيرا حرمت ازدواج برادر و خواهر , حرمتى تشريعى است وبه دست خداوند است . روزى آن را حلال و روزى حرام مى گرداند . و اللّه يحكم لامعقب لحكمه ( رعد / 41 ) , ان الحكم الا للّه ( يوسف / 40 ) .
کد سوال : 6276
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : فلسفه تحريم ازدواج با مشركان چيست ؟
پاسخ : ازدواج پـايه اصلى تكثير نسل و پرورش و تربيت فرزندان و گسترش جامعه است ومحيط تربيتى خانواده در سرنوشت فرزندان فوق العاده موثر است از يك سو آثارقطعى وراثت و از سوى ديگر آثار قطعى تربيت در طفوليت و از سوى سوم شرك كه خميرمايه انواع انحرافات است . بـه هـمـيـن دلـيـل اگـر مـشركان كه افراد بيگانه ازاسلامند , اگر از طريق ازدواج به خانه هاى مسلمانان راه يابند , جامعه اسلامى گرفتار هرج و مرج و دشمنان داخلى مى شود .
کد سوال : 6277
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چـه تـفاوتى ميان ازدواج موقت و فحشا وجود دارد ؟ هر دو خود فروشى در برابرپرداختن مبلغى مـحـسوب مى شود و در حقيقت اين نوع ازدواج نقابى است بر چهره فحشا وآلودگيهاى جنسى , تنها تفاوت آن دو در ذكر دو جمله ساده يعنى اجراى صيغه است
پاسخ : ازدواج مـوقت تنها با گفتن دو جمله ( اجراى صيغه ) تمام نمى شود بلكه مقرراتى همانند ازدواج دايـم دارد يعنى چنان زنى در تمام مدت ازدواج موقت , منحصرا دراختيار اين مرد بايد باشد و به هـنـگـامـى كـه مـدت پايان يافت بايد عده نگاه دارديعنى حداقل چهل و پنج روز بايد از اقدام به هـرگـونـه ازدواج بـا شـخص ديگرى خوددارى كند تا اگر از مرد اول باردار شده وضع او روشن گـردد , حـتـى اگـر بـا وسايلى اقدام به جلوگيرى از انعقاد نطفه كرده باز هم رعايت اين مدت واجـب اسـت و اگـر از اوصـاحب فرزندى شد بايد همانند فرزند ازدواج دايم مورد حمايت او قرار گيرد و تمام احكام فرزند بر او جارى خواهد شد . الـبـتـه ازدواج مـوقـت از نـظـر مساله ارث ( در ميان زن و شوهر ) و نفقه و پاره اى ازاحكام ديگر تفاوتهايى با ازدواج دايم دارد ولى اين تفاوتها هرگز آن را در رديف فحشا قرار نخواهد داد . و در هر حال شكلى از ازدواج است با مقررات ازدواج .
کد سوال : 6278
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : ازدواج موقت سبب مى شود بعضى از افراد هوسباز , از اين قانون سوء استفاده كرده وهر نوع فحشا را در پـشـت ايـن پرده انجام دهند تا آنجا كه افراد محترم هرگز تن به ازدواج موقت نمى دهند , و زنان با شخصيت از آن ابا دارند
پاسخ : سوء استفاده از كدام قانون در دنيا نشده است ؟ آيا بايد جلو يك قانون فطرى وضرورت اجتماعى را بـه خاطر سوء استفاده گرفت ؟ اگر فرضا عده اى از زيارت خانه خداسوء استفاده كردند و در اين سـفر اقدام به فروش مواد مخدر كردند آيا بايد جلومردم را از شركت در اين كنگره عظيم اسلامى بـگيريم يا جلو سوء استفاده كنندگان را ؟و اگر ملاحظه مى كنيم امروز افراد محترم از اين قانون اسـلامـى كـراهـت دارنـد عيب قانون نيست بلكه عيب عمل كنندگان به قانون و يا صريحتر سوء استفاده كنندگان ازآن است . اگـر در جـامـعـه امروز هم ازدواج موقت به صورت سالم درآيد و حكومت اسلامى تحت ضوابط و مـقـررات خاص , اين موضوع را بطور صحيح پياده كند هم جلو سوء استفاده گرفته خواهد شد و هم افراد محترم به هنگام ضرورتهاى اجتماعى از آن كراهت نخواهدداشت .
کد سوال : 6279
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : از مـشـكلات ازدواج موقت اين است كه سبب مى شود فرزندان نامشروع و بى پرست تحويل جامعه داده شود
پاسخ : فـرزنـدان نـامشروع از نظر قانونى نه وابسته به پدرند و نه مادر , در حالى كه فرزند ازدواج موقت كـمترين و كوچكترين تفاوتى با فرزندان ازدواج دايم حتى درموضوع ارث و ساير حقوق اجتماعى ندارند .
کد سوال : 6280
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : ازدواجهاى مكرر پيامبر چه فلسفه اى داشت ؟
پاسخ : پيامبر شرايطى دارد كه ديگران ندارند و همين تفاوت سبب تفاوت در احكام شده است يعنى هدف ايـن بوده كه قسمتى از محدوديت ها و مشكلات از دوش پيامبر (ص ) از طريق اين احكام برداشته شود . و ازدواج پـيـامـبـر بـا زنان متعدد و مختلف براى حل يك سلسله مشكلات اجتماعى و سياسى در زندگى او بوده است . حـتـى بـعضى از ازدواجهاى اومانند ازدواج با زينب براى شكستن سنت جاهلى بوده , بعضى ديگر براى كاستن ازعداوت يا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و يا اقوام متعصب و لجوج بوده است .
کد سوال : 6281
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : مسيحيان گويند : چرا پيغمبر اسلام زن بسيار گرفت و زنان را دوست داشت .
پاسخ : در جـواب گـوئيـم : نـصـارى پـندارند زن گرفتن با ورع و تقوى مباينت دارد از اين جهت زنان پـرهـيزكار شوهر نمى كنند , و كشيشان روم زن نمى گيرند همانطور كه شراب خوردن در نظر مـسـلـمـانان قبيح است و از شراب خوردن كه بحضرت مسيح عليه السلام نسبت مى دهند تعجب مى كنند , زن گرفتن مقدسين در نظر مسيحيان هم چنين است . حضرت اشعيا كه از بزرگان انبياء است و عيسويان براى اثبات مسيح بقول او تمسك مى كنند در ( 8 : 3 ) گـويـد : مـن بـا نـبـيـه ( يـعـنـى عيالش ) مقاربت نمودم و او حامله شد پسرى زائيد و خداوندبمن گفت او را ماهيرشالال حاش نام بگذار . و در سرود سليمان كه از كتب آسمانى آنها است نوشته ( 7 : 1/2 0000 ) : اى دختر امير پاهاى تو در نعلين چه زيبايند رانهايت مثل قلاده كار دست صنعتگران است نافت مثل پياله مدورى است كـه بـشربت ممزوج محتاج نيست شكمت مثل توده گندم است كه محاط به سوسن ها است دو پستانت مثل دو بچه غزال است كه توامند - آه . و حـضـرت موسى عليه السلام هم دو زن گرفت و بر سر زن دومش ميان او و خواهرش مريم نزاع افتاد . مـعـذلـك پيغمبر ما صلى اللّه عليه و آله و سلم براى احترام خديجه رضى اللّه عنها ازجوانى تا 53 سـالـگى اصلا زن ديگر نگرفت و پس از آن زنان چند گرفت البته براى مصالحى دينى يا سياسى و زن گـرفتن در مذهب اسلام زشت نيست و دوست داشتن زنان سنت است , چون بقاى نسل بشر متوقف بر آنست .
کد سوال : 6282
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : گـاهى گفته مى شود كه پيامبر اكرم (ص ) ( العياذ باللّه ) شهوت را بوده اند و حتى ازتعداد 4 زن هم فراتر رفته 9 زن گرفتند .
پاسخ : اولـيـن ازدواج پـيـامـبـر اكرم (ص ) با حضرت خديجه (ع ) بود در حاليكه حضرت بسيارجوانتر از حضرت خديجه (ع ) بودند . ايـشـان مـدت بـيـست و چند سال با حضرت خديجه (ع )زندگى كردند و در اين مدت هيچ زن ديگرى را به عقد خود درنياوردند . از اين بيست و چند سال , سيزده سال آن پس از بعثت آن حضرت بود . پـس از وفـات حـضـرت خديجه ايشان با زنانى ازدواج كردند كه برخى از آنان بيوه بودند و برخى سالخورده . بنابراين شهوت رانى و امثال آن نمى تواند دليل ازدواج هاى آن حضرت باشد . زيرااولا ; همانگونه كه گذشت ايشان اوج جوانى و قوه شهوت خود را تنها با حضرت خديجه كه از ايشان مسن تر بودند , گذراند . ثـانـيـا ; هـمـسـران بعدى ايشان نيز عمدتا بيوه زن يا پير زن بودند و اگر هم جوان بودند مصالح حكومت اسلامى مثل صلح , و ترويج اسلام سبب آن چنين ازدواج هايى بوده است .
کد سوال : 6283
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قـرآن مـجيد , در سوره مائده , آيه سوم , از تقسيم گوشت به وسيله ازلازم نهى كرده , آنجا كه مى فرمايد : و ان تستقسموا بالازلام . و نـيـز در هـمين سوره آيه نود , از چهار چيز نهى كرده كه يكى از آنها ازلام است : انما الخمر والـمـيسر و الانصاب و الازلام رجس
پاسخ : ازلام جـمـع زلـم بـر وزن شرف , به معنى چوبه هاى تير است كه به وسيله آنها گوشت شـتـران خـريـدارى شده تقسيم مى شد , و تقسيم گوشت به حكم آيه يادشده , به آن طريق در اسلام ممنوع گرديد . تـوضيح اينكه : در عصر جاهلى , ده نفر شترى را خريدارى مى كردند و ذبح مى نمودند ,و گوشت آن را ميان هفت نفر به سهام مختلف تقسيم مى كردند . ايـن هـفـت نـفر , ازطريق قرعه كشى , سهم و يا سهام مختلفى مى بردند , ولى سه نفر از آنان فاقدسهم بودند و چيزى نمى بردند . آنـان گـوشـت شـتر ذبح شده را ميان هفت نفر به صورت مبهم و كلى , به شكل ياد شده تقسيم چهار سهم . پنج سهم . شش سهم . هفت سهم . كه مجموعا بيست و هشت سهم مى شوند . يك سهم . دو سهم . سه سهم . آنگاه اين اسامى را كه هر يك رمز سهم معينى بود , روى چوبه هاى تير مى نوشتند و در داخل كيسه مى انداختند . سـپـس بـراى آن سـه نـفـرى كه سهمى نخواهند برد , اسامى السفيح و المنيح و الوغد را روى چوبه هاى تير مى نوشتند و همه را در اين كيسه مى ريختند و به صورت قرعه كشى آنها رابه نام يك يك از آن ده نفر بيرون مى آوردند . هـر يـك از هفت چوبه تير كه به نام هركدام درمى آمد , سهم معينى را مى برد و چيزى در برابر آن نمى پرداخت . ولـى آن سه نفر كه تيرهاى بازنده به نام آنها در مى آمد , نه تنها سهمى از گوشت نمى بردند ,بلكه هر كدام يك سوم بهاى شتر را نيز مى پرداختند . تقسيم گوشت از اين طريق , شبيه بخت آزمائى رائج در عصر حاضر بود كه جنبه قمار و برد و باخت دارد , و از اين نظر در اسلام تحريم شد . با اين بيان , مفاد جمله و ان تستقسموا بالازلام كاملا روشن شد و واضح گرديدكه خود ازلام حرام نيست , بلكه تقسيم گوشت از اين طريق حرام مى باشد . از اين بيان همچنين معنى آيه نود از همين سوره نيز واضح مى شود . و ابـهـام آيـه دوم , بـه وسـيله آيه نخست كه صريحا پيرامون استقسام به ازلام سخن مى گويد ,بـرطرف مى گردد و نتيجه اين مى شود كه تقسيم گوشت به وسيله ازلازم يك نوع قمار وحرام است . در احـاديث اسلامى , تقسيم به ازلام به صورت ياد شده تفسير شده , و گروهى ازمفسران اين نظر را برگزيده اند .