کد سوال : 5302
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : چرا حرمت ربا از حرمت زنا با محارم , بيشتر است ؟
پاسخ : ضمن تقدير از روحيه كنكاشگرى شما، بدين وسيله در پاسخ به پرسش شما از مدرك حرمت شديد ربا به گونهاى كه از حرمت زنا بيشتر است، به عنوان نمونه به روايات ذيل كه از شيعه و سنى نقل شده است تقديم مىشود:
1ـ امام صادق(ع): يك درهم ربا، گناهش نزد خداوند تبارك و تعالى بيشتر از 30 بار زنا كه تمام آن با محارم مانند خاله و عمه صورت پذيرد، مىباشد. H} «درهم ربا اعظم عندالله من ثلاثين زنية كلها بذات محرم مثل خالته و عمته»{H، V} (بحارالانوار، ج 3، ص 116، به نقل از ميزان الحكمة، ج 4، ص 48){V.
2ـ امام صادق(ع): ربا هفتاد جزء دارد آسانترين آن مانند اين است كه كسى با مادرش در بيتالله الحرام نكاح كند (و در آميزد). H} «الرّبا سبعون جزءا أيسره أن ينكح الرجل أمه فى بيت الله الحرام» {H؛V} (بحارالانوار، ج 103، ص 117، همان، ص 49){V.
3ـ شبيه همين روايات در منابع اهل سنت از رسول اكرم(ص) نقل شده است مانند: H} «الربا سبعون حوبا و أسرها كنكاح الرّجل أُمه»{H، V} (كنزلالعمال، خ 9773، همان، ص 49){V.
4ـ در كتاب شريف فقه الرضا آمده است «ربا حرام و از گناهان كبيره است كه خداوند مرتكب آن را تهديد به آتش جهنم نموده است و اين كار در زبان همه انبياء و كتب آسمانى حرام بوده است»، V} (مستدرك الوسايل، ج 2، ص 478، همان، ص 46){V.
5ـ از رسول خدا(ص) نقل شده است كه آن حضرت فرمودند: خداوند متعال خورنده ربا و كارگزار و وكيل در ربا و كاتب و دو شاهد بر اين گونه معامله را لعنت نموده است: H} «اِنّ الله عزوجل لعن آكل الربا و موكله و كاتبه و شاهديه»{H، V} (كنز العمال، خ 76، ص 330، همان، ص 46){V.
6ـ بدتر از همه اين كه در آيه شريفه 279 سوره بقره مىفرمايد از اين كار دست برداريد و الاّ استمرار اين كار به منزله جنگ با خدا و پيامبر اوست «فان لم تفعلوا فأذنوا بحربٍ من الله و رسوله».
انشاء الله خداوند همه ما را از گزند آلودگى به مال حرام به ويژه ربا دور فرمايد.
در پايان بايد به اين نكته مهم توجه كرد، كه اين گونه آيات و روايات، از راه «مقايسه»، شدت زشتى يك گناه را براى مردم محسوس مىكند؛ زيرا چه بسا گناهى مانند «ربا» كه آثار شوم فردى و اجتماعى بسيارى دارد، در ميان مردم رايج باشد. و به سادگى مرتكب آن گناه شوند. امّا هنگامى كه با يك گناهى كه وجدان هر انسانى از آن متنفّر است مقايسه شود، شدت زشتى آن به خوبى در اذهان ترسيم مىشود و از ارتكاب آن خوددارى مىكنند. و اين گونه در جامعه فرهنگسازى مىشود و تغيير رفتار مردم به سوى حقايق هدايت مىشود.
کد سوال : 5306
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : آيا پيامبر و ائمه معصومين(ع)، خانوادهها را مشاوره و راهنمايى مىنمودند؟اين مشاوره در چه منبعى گردآورى شده است؟
پاسخ : اسلام به مشاوره و مشورت عنايت خاصى نموده است. حديث معروف على(ع) {Hلا ظهير كالمشاورةH}؛ {Mهيچ پشتيبانى مانند مشاوره نيستM}، {V(نهجالبلاغه، ج 3 - ص 164)V}. دليلى بر اين مدعاست و خود رأى را موجب هلاكت آدمى دانسته است آنجا كه على(ع) مىفرمايد: {Hمن استبدّ برأيه هلكH}، {V(غررالحكم، ج 6، ص 296)V}. مشاوره از ديدگاه اسلام شركت در انديشه ديگران و تبادل افكار است على(ع) فرمودهاند: {Hمن شاور الرجال شاركها فى عقولهاH}؛ {Mهر كسى كه با افراد داراى كمالات مشورت كند در عقل آنان شريك شده استM}، {V(نهج البلاغه، ج 3، ص 193)V}. البته مشاوره در اسلام محدود به تبادل نظر با ديگران نيست و دامنه وسيعى دارد كه عبارت است از: 1- مشاوره به معناى مشورت در امور شخصى. مثلاً فردى از پيامبر اكرم(ص) پرسيد: {Hما الزم؟H} {Mمحكم كارى چيست؟M} فرمودند: {Hتشاور امرءً ذارأى ثم تطيعهH}؛ {Mمحكم كارى عبارت است از اينكه با شخصى صاحب رأى و با نظر مشورت نمايى و از او اطاعت كنىM}، {V(وسائلالشيعه، ج 8، ص 424)V}. 2- مشاوره به معنى نظرخواهى از ديگران براى تصميمگيريهاى مهم اجتماعى و سياسى. آيه 159 شريفه سوره آل عمران خطاب به پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد: {H{/Bوَ شاوِرْهُمْ فِي اَلْأَمْرِ{w21-24w}{I3:159I}/}H}؛ {Mدر كار مهم با مؤمنين مشورت نماM}، از پيامبر اكرم(ص) نيز در زمينه عزم و تصميمگيرى سؤال شده فرمودند: {Hمشاورة اهل الرأى ثم اتباعهمH}؛ {Mتصميمگيرى عبارت است از مشاوره با صاحبان انديشه و پيروى از آنان استM}»، {V(تفسير ابن كثير، ج 1، ص 420)V}. و يا حضرت على(ع) مىفرمايد: {Hاضربوا بعض الرأى ببعض يتولد منه الصوابH}؛ {Mبرخى آراء را با ديگرى جمع كنيد تا از جمع آنها خير و صواب به دست آيدM}، {V(غرر و دررالحكم، ج 2، ص 266)V}. 3- مشاوره به معناى كمك به حل مشكلات. حضرت على(ع) مىفرمايد: {Hلا ظهير كالمشاورة و لا يستغنى العاقل عن المشاورH}؛ {Mهيچ پشتيبانى چون مشاوره نيست و عاقل و خردمند بى نياز از مشاوره نيستM}، {V(غرر، ج 6، ص 389)V}. بنابراين با توجه به آنچه ذكر شد و با توجه به اين كه اسلام دينى است فطرى و منطبق و پاسخگو و تأمينكننده نيازهاى فطرى انسان، و انسان نيز بدنبال كمال و رشد يافتگى و پيشرفت است، و براى رسيدن به اين مهم نيازمند همفكرى و عقل و خرد و راهنمايى و مشورت با ديگران است و در سايه مشورت و شريك شدن در عقل سايرين اين هدف دست يافتنى است. مشكلات و مسائل مطرح شده در زندگى انسان نيز مختلف است گاهى مشكلات شخصى است و گاهى اجتماعى خانوادگى و فرهنگى و يا در ديگر زمينههاست و با مراجعه به دو آيه شريفه قرآن {V(يكى آيه 37 سوره شورى و ديگرى آيه 158 سوره آل عمران)V} مىتوان به ميزان اهميت مشاوره در اسلام و نقش مشورت در زندگى مسلمانان پى برد. درباره مشورت در حل مسائل خانوادگى نيز به طور خاص مىتوان به آيه 232 سوره بقره توجه كرد كه مىفرمايد: پس هرگاه زن و شوهر با رضايت يكديگر و مشورت و صلاحديد هم خواستند فرزندشان را از شير بگيرند اشكال ندارد. و يا در آيه 35 سوره نساء وقتى سخن از اختلاف بين زن و شوهر و احتمال جدايى بين آنها مطرح مىشود توصيه مىكند كه فردى از جانب زن و فردى از جانب شوهر بنشيند و به قصد اصلاح و خيرخواهى موضوع را پىگيرى و حل و فصل نمايند. بنابراين براى آگاهى بيشتر و دسترسى به منابع اين مسأله علاوه بر مراجعه به آياتى كه در همين مقدمه كوتاه ذكر شد و يا رواياتى كه از معصومين(ع) آمده است. مىتوان با مراجعه به كتب روايى و تفسير آياتى كه درباره مشاوره است و يا سيره ائمه معصومين و يا پيامبر اكرم(ص) در يك جستجوى رايانهاى با دادن كليد واژههاى مناسب اطلاعات زيادى گردآورى كنيد (البته مقدارى مايه علمى براى تحقيق لازم است). بهترين منبعى كه شما مىتوانيد در اين زمينه از آن استفاده كنيد عبارت است از: «مجموعه مقالات اولين همايش مشاوره از ديدگاه اسلام» به كوشش حجةالاسلام دكتر على نقى فقيهى از انتشارات معارف 1379. كتاب ديگر: 1. «مشاوره در آينه علم و دين» نوشته على نقى فقيهى، انتشارات اسلامى، قم. 2. «شورى در قرآن و نهجالبلاغه» جعفر سبحانى، نشر قدر، 1362. 3. «مشاوره و راهنمايى در تعليم و تربيت اسلامى» سيد مهدى حسينى بيرجندى، انتشارات امير كبير، 1375.
کد سوال : 5307
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اجتماعي _ فرهنگي>تربيتي و مشاوره
پرسش : براى تغيير آداب و رسوم بىجا و سنتى چه راهى را پيشنهادمىكنيد؟
پاسخ : دانشجوى گرامى ما نيز در وجود بعضى آداب و رسوم بى جا و دست و پا گير و مشكل ساز رنج مىبريم و معتقديم كه بسيارى از جوانان با چنين مشكلاتى مواجه هستند. امّا سؤال اينجاست كه اين آداب و رسوم از كجا وارد جامعه ما شده است؟ پاسخ به اين سؤال نياز به يك تحليل جامعه شناختى و روانشناختى دارد. معمولاً سنتها و آداب و رسوم اعم از مثبت و منفى بدون پذيرش اجتماعى نمىتواند وارد يك فرهنگ شود و مقبوليت عامه پيدا كند. سؤال ديگرى كه مطرح مىشود اينست كه چگونه اين سنتها و آداب و رسوم مورد پذيريش عموم قرار مىگيرد؟! به طور قطع عوامل گوناگونى دست بدست هم مىدهد و شرايطى را بوجود مىآورد تا اينكه مردم يك قانون يا سنتى را بپذيرند و بعد از پذيرفتن به آن عمل نمايند و سپس آن عمل را تكرار كنند تا اينكه كم كم جزء فرهنگ عمومى جامعه شود. يكى از مهمترين عوامل مؤثر در پذيرش عمومى آداب و رسوم غلط ضعف فكرى، علمى و اعتقادى جامعه است به عبارت ديگر اگر مردمى اهل تفكر و انديشه باشند و از نظر اعتقادى، باورهاى دينى به صورت عميق در آنها رسوخ كرده باشد قطعاً آسيب پذيرى آنها در مقابل تهاجم سنتهاى غلط كه از بيرون يا درون آن جامعه القاء مىشود كاهش پيدا مىكند و حاضر نيستند بدون دليل هر فكر القاء شدهاى را به پذيرند بلكه مقاومت مىكنند امّا اگر به هر دليلى مردم يك جامعهاى قدرت تفكرشان ضعيف و باورهاى دينى كم رنگ باشد آسيبپذيرى فرهنگى آن بيشتر و بيشتر مىشود و نه تنها در مقابل القاءات فرهنگى غلط مقاومت نمىكنند بلكه خود در ترويج و گسترش آن از هيچ كوششى دريغ نمىورزند. بنابراين اگر ما بخواهيم از اين آداب و رسوم غلط و دست و پا گير رهايى پيدا كنيم، بايد دامن همت به كمر زده و به اندازه توان و وسع خود كار فرهنگى را شروع كنيم و به خودمان تلقين نكنيم كه يك دست بى صدا است يا اينكه با يك گُل بهار نمىشود. اين مطالب نيز در واقع تلقينات همان كسانى است كه سود جويى خودشان را در منفعل بودن مردم مىدانند و يا اينكه به صورت ناآگاهانه با اينگونه القاءات آب به آسياى كسانى مىريزند كه از گسترش اينگونه آداب و رسوم بيشترين سود را مىبرند. آرى همه حركتهاى فرهنگى در آغاز با افراد معدودى شروع شده امّا با پشتكار و خستگى ناپذيرى بعد از مدتى تبديل به يك فرهنگ فراگير شده كه سرنوشت يك جامعه و ملتى را تغيير داده است. بنابراين نبايد منتظر باشيم با يك توصيه يا نصيحت يا اطلاعيهاى سنتهاى غلط و آداب و رسوم دست و پا گير همه تعطيل و برچيده شود بلكه نياز به كار فرهنگى توأم با عمل دارد و اميدواريم كه متصديان فرهنگى جامعه ما بجاى پرداختن به امور بيهوده براى حل مشكلات جوانان در زمينه ازدواج و اشتغال، فكر اساسى بكنند و با كار فرهنگى زمينه حذف يا حداقل كاهش آداب و رسوم غلط را فراهم نمايند. امّا آنچه در مورد ازدواج و همسر آينده خودتان مطرح فرموديد. دانشجوى محترم: از اينكه شما در خانوادهاى زندگى مىكنيد كه اعضا خانواده حق انتخاب دارند و به آراء و نظرات و سلايق يكديگر اهميت مىدهند جاى بس خرسندى است و از اينكه شما دوست داريد دختر خوبى براى خانواده خود و خانواده همسر آيندتان باشيد به شما آفرين مىگوئيم و اميدواريم كه همانگونه كه خود فرمودهايد باشيد امّا توجه به چند نكته براى تصميمگيرى حال و آينده شما بسيار ضرورى است:
1- انسانها از جهات گوناگون فكرى، رفتارى، استعدادى، قيافه و عواطف و احساسات با هم متفاوت هستند لذا شما هيچگاه انتظار نداشته باشيد كه همه مثل شما فكر كنند و عواطف و احساسات آنها مثل شما باشد. البته انسانها با وجود همه تفاوتهايى كه دارند قدرت سازگارى و انطباق با ديگران را دارند. بنابراين شما با در نظر گرفتن اين تفاوتها همسر آينده خود را انتخاب كن.
2- در انتخاب همسر آيندتان كمال دقت را به نمائيد يعنى بر اساس تحقيق، مشورت و استفاده از تجارب افراد مجرّب و دلسوز مانند پدر و مادر اقدام كنيد.
3- بهتر است در زمينه انتخاب همسر بيشتر مطالعه كنيد لذا كتاب انتخاب همسر از آقاى امينى و كتاب انتخاب همسر آقاى على اكبر مظاهرى را معرفى مىكنيم و توصيه مىنمائيم كه حداقل يكى از اين دو كتاب را مطالعه بفرمائيد.
4- اگر خواستگارى براى شما آمد نه خيلى خوش بين باشيد و نه سوء ظن داشته باشيد بلكه همانطورى كه در نكته 2 آمد اساس انتخاب خودتان را بر آگاهى از وضعيت آن پسر بويژه خانواده او، دوستان او و... قرار دهيد و بعد از تحقيق و مشورت انتخاب كنيد.
5- در انتخاب همسر خيلى ايده آلى فكر نكنيد بالاخره همه انسانها هم نقاط ضعف و هم نقاط قوت دارند آنچه كه مهم است همسر هر كسى بايد كفو و همتاى او از جهات مختلف باشد بنابراين سعى كنيد اگر كسى به خواستگارى شما آمد ببينيد آيا از نظر خانوادگى، اخلاقى، اعتقادى، فرهنگى و اجتماعى به شما نزديك هستند يا نه، اگر در جهات فوق هم سطح و يا نزديك به هم بوديد آنگاه تصميم بگيريد.
6- در اين كه همسر آينده شما آيا با شما با نيكى رفتار مىكند يا نه بستگى به عوامل گوناگونى دارد و از جمله رفتار خود شما نقش تعيين كننده در بازخورد او دارد. وضعيت خانوادگى آنها خيلى مهم است لذا درباره اخلاق خانوادگى ايشان تحقيق بيشترى بنمائيد و بعد از تحقيق به خداوند توكل كنيد و انتخاب نمائيد. و نگران اين مسئله نباشيد.
کد سوال : 5308
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : در وضعيت كنونى، طريقه پيدا كردن زوجى با ايمان و پاكدامن چگونه است؟
پاسخ : بايد توجه داشت كه گرچه در جامعه كنونى ما فساد وجود دارد؛ امّا «فساد بار» نيست. چنان كه خود مىدانيد، ازدواج آغاز زندگى مشترك است و تأثير عميق و زيادى در سعادت و آرامش انسان دارد و بايد با دقت و آگاهى بيشتر بدان اقدام نمود. نامه شما نيز از توجه و حساسيتى كه به اين موضوع داريد حكايت مىكند. اميدواريم با مطالعه بيشتر در اين زمينه و مشورت با افراد با تجربه، بتوانيد به ازدواجى موفق دست يابيد. قبل از هر چيز، لازم است شناخت كافى از معيارهاى يك همسر شايسته و متناسب به دست آوريد. ما در اين جا به روايتى از حضرت على(ع) درباره صفات يك همسر خوب اشاره مىكنيم:
1- صالحه (شايسته): خانمى كه كارهاى شايسته و مورد پسند خدا را انجام دهد؛
2- ودود: با محبت باشد؛
3- ولود: نازا وعقيم نباشد؛
4- شكور؛ در مقابل نعمتهاى الهى شكرگذار باشد؛
5- قنوع: اهل قناعت باشد تا در زندگى تو را به زحمت نيندازد؛
6- غيور: نسبت به دين خدا و عفت غيرتمند باشد؛
7- در برابر احسانى كه به او مىشود، قدردانى كند؛
8- چنانچه از سوى تو كار ناروايى سرزد، عفو و اغماض كند؛
9- اگر در زندگى يادآور خدا شدى، تو را همراهى كند و اگر خدا را فراموش كردى، يادآور تو شود و به تو تذكر دهد؛
10- آن گاه كه از منزل خارج شدى، خودش را حفظ كند؛
11- و هرگاه به منزل وارد شوى، با ورودت خوشحال و مسرور گردد؛
12- چنانچه به او دستور و فرمان دادى، اطاعت كند و اگر براى او قسم خوردى، باورت كند و تكليف خود را انجام دهد؛
13- و اگر ناراحت شدى و او را مورد غضب قرار دادى، اسباب خوشنوديت را فراهم آورد.
در احاديث ديگر به ملاكهاى ذيل اشاره شده است:
1- محبت به اهل بيت داشته باشد؛
2- از نظر خانوادگى و شخصى خوش سابقه باشد؛
3- زيبا باشد، زيبايى يك امر نسبى است و سليقه شما ملاك است؛
4- كفو و همشأن باشد، اين ملاك بسيار مهم است و شامل وضع مالى و مذهبى و اخلاقى و فرهنگ خانوادگى و دانش و قيافه و بسيارى از شرايط اجتماعى مىشود. بايد فاصله در حدى نباشد كه زندگى را براى طرفين مشكل سازد. آنچه بايد تأكيد شود هم سطح بودن (كفو) دو زوج و خانوادههاى آنهاست؛ به عبارت ديگر هم سطحى زوج از نظر اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، تحصيلاتى و... در موفقيت، دوام و شيرين ازدواج، نقش به سزايى دارد.
براى پيدا كردن چنين همسرى بايد تحقيق زيادى كرد. اعتماد به گفتههاى خود دختر، كفايت نمىكند؛ گرچه گفت و گو با فردى كه تصميم به ازدواج با وى داريد، لازم و ضرورى است، تا از روحيات، وضعيت اخلاقى، علايق و سلايق همديگر آشنا شويد؛ ولى اولاً، اكتفا به آن كافى نيست و بايد قبل از آن، از خانواده، همسايهها، اقوام، هم اتاقىها و دوستان وى تحقيق كنيد. ثانياً، چنين گفتوگوهايى بايد با نظارت والدين شما و ايشان باشد. پس از اين كه خانواده شما از خانواده دختر مورد نظر خواستگارى كرد، در جلسهاى، براى آشنايى با يك ديگر گفت و گو كنيد. با چنين روشى هم از خطرات احتمالى گفت و گوهاى پنهانى و بدون اطلاع خانوادهها مصون خواهيد ماند و هم از نظرات مشورتى و اطلاعات خانواده خود درباره دختر مورد نظر بهرهمند خواهيد شد. در پايان مطالعه كتاب «انتخاب همسر»، استاد ابراهيم امينى و «جوانان و انتخاب همسر»، على اكبر مظاهرى را براى كسب اطلاعات بيشتر در زمينه ازدواج و مسائل آن توصيه مىكنيم.
کد سوال : 5309
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : براى داشتن اخلاق نيكو و روحيهى شادتر در خانواده و محيط خود، چه بايدكرد؟
پاسخ : چند چيز را دقيقاً عمل كنيد:
1. زدودن ترديد: در زندگى، ترديد موجب آشفتگى، سرگردانى، بداخلاقى و كسالت روحى مىشود. براى زدودن ترديد راهكارهاى زير پيشنهاد مىشود: الف. داشتن اعتقادات صحيح و محكم. در اين باره مىتوانيد از كتابهاى استاد شهيد «مطهرى» استفاده كنيد. ب. ترسيم هدفى روشن: هدف تحصيلى و آينده زندگى خود را به روشنى ترسيم كنيد، تا دچار سرگردانى و كسالت روحى نشويد. ج. بىاعتنايى به وسوسهها: اين بىاعتنايى را با عمل هر چه جدىتر در راه هدف ترسيم شده، به اثبات برسانيد.
2. انجام واجبات و ترك محرمات: شكى نيست كه اخلاق نيكو به انسان صفا و نشاط مىبخشد و انجام واجبات و ترك محرمات انسان را از پستى رذايل اخلاق به بلنداى فضايل اخلاق پرواز مىدهد. حضرت على(ع) مىفرمايند: {Hمن احسن المكارم تجنب الحرامH}؛ {Mپرهيز از حرام، جزو بهترين ارزشهاى اخلاقى استM} {V(ميزان الحكمه، جلد 3، چاپ اوّل، سال 1362، مركزالنشر مكتب الاعلام الاسلامى، صفحه 150، روايت 5066)V} در بين واجبات، نماز -با شرايط و حضور قلب - موجب بهترين لذتهاى روحى و نشاط معنوى مىباشد. همين ملكات فاضله و عبادتهاى روح فزاينده، روحيات و رفتارهاى فردى و اجتماعى را تحتالشعاع قرار داده، انسان را از بدخلقى و گرفتگى ملالت با روحى مىرهاند.
3. ورزش: حركات كششى كه اعصاب بدن را تقويت مىكند، طنابزدن و نفس عميق در هواى آزاد و پاكيزه، موجب تندرستى، نشاط روحى و روحيه اميدوار مىشود. هر روز بيست دقيقه ورزش سفارش مىشود.
4. صله رحم: صله رحم در روايات زياد سفارش شده است، مخصوصاً پدر و مادر. ارتباط صميمانه با خويشان، گشادهگى روح و حُسن خلق را به ارمغان مىآورد.
5. معاشرت با دوستان عاقل و عامل: امام على(ع) مىفرمايند: {Hصحبة الولى اللبيب حياة الروحH}؛ {Mهمراهى و همنشينى با دوست عاقل، حيات روح استM}{V(پيشين، جلد 5، روايات 10247)V} اگر دوستى واقعاً عاقل باشد، عامل هم خواهد بود و دوست عامل، انسان را به عمل دعوت مىكند. عمل هم نشاط را به دنبال دارد.
6. احسان به ديگران: احسان و نيكى به خويشان و دوستان، تخم محبت و دوستى را در دل مىنشاند. حضرت على(ع) مىفرمايند: {Hسبب المحبة، الاحسانH}؛ {Mاحسان، آفريننده محبت استM}، {V(پيشين، جلد 2، روايت 3992)V}.
7. حُسن خلق: رسول اكرم(ص) مىفرمايند: {Hحسن الخلق يثبت المودةH}؛ {Mنيك خويى، دوستى را ثابت مىگرداندM}.» {V(پيشين، جلد 3، صحفه 151، روايت 5080)V} ثبات دوستى، روح را لطافت و دل را مسرت مىبخشد.
8. خوشرويى: چه بسا انسان در باطن، به علتى محزون باشد؛ ولى نبايد روى خوش و ظاهر گرم و گيراى خود را از كف بنهد. مولا على(ع) مىفرمايند: {Hالبشاشة حبالة المودةH}؛ {Mبشاشى و گشادگى چهره، ريسمان (و آلت صيد) دوستى است»M} {V(پيشين، جلد 1، صفحه 418، روايت 1708) V}
9. رياضت نفس: بايد نفس خود را براى عمل به راهكارى پپش گفته عادت و رياضت دهيد. فقط با عمل به آنها در دراز مدت، آثار ابتدايى آن را احساس مىكنيد. حضرت على(ع) مىفرمايند: {Mنفس خودتان را بر اخلاق حسنه عادت و رياضت دهيد....M}، {V(پيشين، جلد 3، صفحه 146، روايت 5040)V}.
کد سوال : 5310
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : اگر پدر و مادر از من ناراحت هستند چگونه با آنها رفتار كنم؟
پاسخ : سفارشهاى اسلام درباره رعايت حقوق والدين آن قدر زياد است كه انسان هر چقدر هم به آنان خدمت كند، ذرهاى از محبتهاى آنها را نمىتواند جبران كند و واقعاً هم چنين است. پدر و مادر، گوهرهاى گرانبهايىاند و تا موقعى كه زنده هستند، بيشتر مردم قدرشان را نمىدانند. پيامبر بزرگوار اسلام(ص) در اين زمينه مىفرمايد: «خشنودى خداوند با خشنودى والدين است و خشم او با خشم ايشان است»، {V(بحارالانوار، ج 16، ص 24)V}. اولين وظيفه ما در مقابل والدين، اين است كه آنان را ناراحت و خشمگين نكنيم و با رفتار و گفتارمان آنها را رنجيده خاطر نسازيم، چرا كه آزردن و رنجاندن والدين، حرام و از گناهان كبيره است. دوم اين كه اگر خداى ناكرده كارى كرديم كه آنها از ما دلگير و ناراحت شدند، با توبه و استغفار از كارهاى گذشته و با نيكى و احسان به والدين، آن را جبران كنيم. پيامبر اسلام(ص) مىفرمايند: «نيكى به والدين كفاره گناهان است»، {V(بحارالانوار، ج 26)V}. برخى از وظايف شما نسبت به والدينتان عبارت است از:
1- دوستى و محبت و مهرورزى و فروتنى نسبت به پدر و مادر،
2- كمك و مساعدت و يارى به والدين در اداره امور خانه و خانواده،
3- حتىالامكان مطابق نظر پدر و مادر عمل نمودن
4- انجام ندادن رفتار و گفتارى كه موجب رنجش و آزردگى آنها مىشود،
5- دعا كردن در حق والدين.
براى مطالعه بيشتر ر.ك: گناهان كبيره، آيتاللهشهيد دستغيب، بخش 6، بخش عقوق.
کد سوال : 5312
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : با وجود منكرات موجود در جامعه چگونه خود را حفظ كنيم؟
پاسخ : در اين كه فساد، فحشا و انحرافات اخلاقى در جامعه وجود دارد، ما با شما موافق هستيم؛ ولى اين كه فحشا بيداد مىكند، كمى مبالغهآميز است. چه اينكه بيشتر مردم جامعه ما متدين و اهل ايمان هستند. البته عدهاى نيز دستاندركار ترويج فساد در جامعهاند و گروهى نيز از روى غفلت به دام اينها افتاده، فضاى جامعه را نا امن و آلوده كردهاند. با تغيير شرايط جامعه در سالهاى اخير، اين افراد - كه قبلاً به صورت پنهانى دست به كارهاى خلاف اخلاق مىزدند - كمى جرأت پيدا كرده و كارهاى نارواى خود را به صورت علنى و آشكار انجام مىدهند. البته اين وضعيت مطلوبى نيست كه در جامعه بوجود آمده و خطرات زيادى - به ويژه براى نسل جوان دارد - اما هنوز در جامعه ما انسانهاى مؤمن و متدين زياد و جود دارند و جلسات و برنامههاى اخلاقى، معنوى فراوانى در سرتاسر كشور برگزار مىشود. بهترين راه براى حفظ خود از انحرافات موجود، ارتباط و شركت فعّال در چنين مجالس است. الآن تقريباً در بيشتر مساجد و كانونهاى فرهنگى، برنامههاى بسيار سازنده و تأثيرگذار وجود دارد و روز به روز هم بيشتر مىشود. يكى از بهترين برنامههاى انسان سازى اقامه نماز جماعت است. در واقع نماز - اين چشمه سار زلال هدايت - بهترين برنامه انسان سازى و زيباترين ارتباط با معنويت و ارزشهاى الهى است. اگر كسى هر روز نمازهاى پنجگانه را با حضور قلب و به صورت جماعت بخواند، در واقع هر روز خود را در مقابل مفاسد و انحرافات اجتماعى و اخلاقى واكسينه مىكند. شما مىتوانيد افراد مرتبط با مساجد و نماز جماعت را از نزديك مشاهده كنيد. خواهيد ديد كه آنان سالمترين قشر جامعهاند؛ گرچه ممكن است آنها نيز گهگاهى دچار اشتباه و انحراف شوند. امّا تقريباً بيشتر كسانى كه اهل نماز و مسجد و مأنوس با قرآن و مجالس دينىاند، از انحرافات اخلاقى و... مصون مىباشند. درسِ كانون معنوى و اخلاقى، كانونهاى بسيج است. بسيج در واقع مدرسه عشق است و تجربه 22 ساله بعد از انقلاب، نشان داده كه بسيج، نه تنها در زمينههاى امنيتى و نظامى بسيار مفيد و نقش حياتى دارد؛ بلكه از نظر معنوى و مصون سازى نسل جوان نيز تأثير گذار بوده و به خوبى مىتوان مشاهده كرد كه افراد بسيجى سالمترين افراد جامعهاند. سومين عامل مؤثر ورزش و ميادين ورزشى است. جوانان همواره از انرژىهاى متراكمى برخوردارند كه بايد مقدارى از آن را در ميادين ورزشى تخليه كنند. بنابراين ورزش نيز يك عامل بازدارنده و مؤثرى است كه مىتواند در مصونيت جوانان نقش ايفا كند. چهارمين عامل مؤثر، كانونهاى فرهنگى - هنرى است كه از جنبههاى مختلف مىتواند مفيد باشد. در مجموع اگر جوانى با يك برنامهريزى مناسب براى اوقات شبانه روزى خود، سعى كند همه وقتهاى خود را با تحصيل، كار، ورزش، عبادت و تفريح پر كند و هيچ گاه بى كار نباشد، قطعاً مىتواند خود را از انحرافات حفظ كند. نكته قابل توجّه در اين جا، انتخاب دوستان و همنشينان صالح و خوب است. امروز به رغم وجود فساد در جامعه، بسيارى از جوانان توانستهاند، خودشان را حفظ كنند. طرح دوستى با آنان، يقيناً مفيد خواهد بود، چه اين كه دوست نقش تعيين كنندهاى در زندگى انسان دارد. از همه مهمتر اين كه يك جوان بايد از نيروى اراده و توانايىهاى دوران جوانى، براى مصونيت خود بيشترين بهره را ببرد. گفتنى است كه با عمل به راه كارهاى ياد شده، حتماً مىتوانيد خودتان را حفظ كنيد و حتى در زمينههاى مختلف علمى، اخلاقى، هنرى و ورزشى پيشرفت داشته باشيد.
کد سوال : 5314
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : با پسرى كه 3 سال از خودم كوچكتر است آشنا شدهام. او از من مىخواهد تامدتى با او دوست باشم ولى احساس گناه مىكنم لطفا راهنمائىام كنيد.
پاسخ : در مورد آشنايىتان با آن پسر دزفولى بهتر است در ابتدا از شما چند سؤال بپرسيم: تا چه اندازه او را مىشناسيد؟ آيا درباره او تحقيق كردهاى؟ آيا تحقيقتان همه جانبه بوده است؟ آيا تحقيق شما به دور از هرگونه حب و علاقه و هرگونه احساساست و... صورت گرفته است؟ آيا پيمان دوستى به طور موقت صحيح است؟ آن هم با جنس مخالف!! نيت واقعى و پشت پرده وى از اينگونه ارتباطها چيست؟ آيا گمان نمىكنيد پشت انگيزههاى بيان شده - استفاده از تجارب، حل مشكلات، دورى از گناه و... - قصد و غرض ديگرى نهفته باشد؟ مگر تجارب شما چقدر بيشتر از اوست كه مىخواهد از آن استفاده كند؟ مگر افراد با تجربهتر در محيط دانشگاه و غير آن فرد ديگرى نيست كه از او كمك بگيرد؟ اگر مشكلات مشترك است آيا نبايد از فرد ديگرى كمك بگيريد؟!... خواهر محترم، اگر درباره اين سؤالات دقت كنيد شايد بتوانيد دريابيد كه چكار كنيد. همانطور كه نداى باطنى از اعماق دل به شما هشدار مىدهد و نارضايتى درونى را خبر مىدهد و احساس شرم و حيايى كه در تقابل عقل و احساسات غريزى برايتان به وجود آمده و در وجود شما تلألؤ مىكند و يا احساس گناه و عذاب وجدانى كه از آن گزارش مىكنيد، همه نشانه وجدان بيدار و عقل سليم شماست و حكم به عدم صحت اينگونه روابط ميكند. خودتان نيز در نامه نوشتهايد «من از اين جور روابط كه عاقبت جدايى دارد دوست ندارم» و احساس خوشبختى شما نيز توهمى بيش نيست. چون همان طور كه آن آقا تصريح كرده است براى دوران تحصيل و به طور موقت مىخواهد با شما روابط داشته باشد. اگر نگوييم همه اين ارتباطها ناشى از احساسات وغرايز شهوى است، حداقل اكثر آنها چنين است و به طور موقت و براى رسيدن به اميال شهوانى خود و ارضاء غيرمشروع آن بعضى دختران را به دام مىاندازند و حتى براى موجه جلوه دادن كار خود از اهرمهاى مختلف و پوششهاى فريبنده نيز استفاده مىكنند چنانچه به شما مىگويد: من براى اين كه روابطمان سالم باشد شما را صيغه كردهام. آيا صيغه كردن بدون اجازه دختر صحيح است و آيا در صيغه كردن، اذن پدر دختر شرط نيست؟ چگونه اين فرد بدون درميان گذاشتن موضوع با شما و همچنين بدون اذن و اجازه پدرتان اقدام به صيغه كردن شما نموده است؟ اگر چنين فردى متشرع است و پاىبند به دين و مىخواهد از خلاف و گناه به دور باشد، چرا به اين مسأله مهم كه مورد اتفاق همه فقها و مراجع است (اذن پدر در صيغه كردن دختر شرط است) توجه نكرده و بدون رعايت آن اقدام به اين عمل كرده است؟ بنابراين نمىتوان به گفتههاى چنين فردى اعتماد كرد و اگر چنانچه ادعا كند كه اين مسأله را نمىدانستم، تأثيرى در حكم آن نخواهد داشت و اينگونه روابط بين دختر و پسر به حكم عقل و شرع غيرصيح است. قرآن نيز دختران و پسران را از داشتن اينگونه روابط نهى مىكندو آن را به رسمتى نمىشمارد، {V(مائده، آيه 5 - نساء، آيه 25) V}. خواهر گرامى! اگر چنين روابط به طور رسمى و از طريق خانواده و تحت اشراف آنها در مرحله ازدواج و گفتگوهايى براى شناخت بيشتر از روحيات و ويژگىهاى يكديگر صورت گيرد، مناسب است و عرف و عقل نيز آن را تأييد مىكند ولى همانطور كه خودتان فرمودهايد، چنين قصد و نيتى، مبناى ارتباط شما با وى را شكل نداده است و اصلاً براى ازدواج نيست. بنابراين توصيه مىكنيم هر چه سريعتر به اينگونه ارتباطها و گفت و گوها خاتمه بدهيد كه هم به صلاح شما است و هم به صلاح طرف مقابل و اگر قصد ازدواج داريد از وى بخواهيد به طور رسمى از طريق خانوادهشان از شما خواستگارى كند تا عوارض سوء اينگونه روابط دامنگير شما نشود. مطمئن باشيد در صورت ادامه دادن به گفتگوها و روابط خود با وى، در آينده پشيمان خواهيد شد. آن گونه كه نمونههاى زيادى را سراغ داريم كه افرادى پس از گرفتار شدن به بسيارى از مشكلات، اظهار پشيمانى و ندامت كرده و مىكنند.
کد سوال : 5315
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : من اگر چه موفق به نماز شب هستم ولى گرفتار خودارضايى هستم، راهنمايىكنيد.
پاسخ : برادر عزيز! پيش از آنكه بگوييم از چه راهى برويد لازم است يادآور شويم كه بسيار سريع و جدى و قاطع بايد دست به كار شويد وگرنه هر روز تأخير خسارتى سنگين در پى دارد.
{Sبا تبر بردار و مردانه بزن# تو على وار اين در خيبر بكنS}
قدرى به موعظه خويش بپردازيد و برخود بانگ زنيد: اى بيچاره! تا كى گرفتار هواى نفس باشى و سرمايه گرانقدر عمر تباهسازى و به معصيت رب الارباب پردازى؟ چرا براى لحظهاى لذت خيالى خود را گرفتار دوزخ ابدى سازى. اگر لحظهاى ديگر ملكالموت بر بالينت آيد و جان به حلقومت رساند با چه وضعى وارد عالم برزخ خواهى شد؟ نه!نه! هرگز! بايد كه عزمى قاطع و ارادهاى استوار نمايم و با استمداد از خداى رئوف و مهربان - كه با اين همه معصيت باز هم مرا مشمول الطاف خود ساخته و نعمات خود را از من دريغ نداشته - پيمان بندم كه سر به بندگىاش بسپارم و زنجير شيطان نفس بگسلم. اين بار چنان ابليس لعين را از خود مأيوس سازم كه ديگر در من وسوسه نكند و از من روى برتابد. اكنون به برنامهاى كه جهت مصون ماندن از وسوسههاى شيطانى در اين مرحله تقديم مىگردد با جديت كامل و بدون تخلف براى چهل روز عمل نماييد. پس از اتمام اين دوره نتيجه را گزارش نماييد. مجدداً متذكر مىشود در اجراى برنامه كاملا سختگير و دقيق باشيد. مبادا شيطان ذرهاى شما را از انجام يكى از آنها باز دارد و راه سعادت را با اندكى كسالت و كاهلى بر شما ببندد.
1- هر هفته روزهاى پنجشنبه روزه بگيريد،
2- همه روزه صبح نيم ساعت ورزش كنيد،
3- از تنهايى همواره دورى كنيد،
4- نمازهايتان را با حضور قلب بخوانيد. بويژه مالِكِ يَوْمِ اَلدِّينِ را و كاملا به معناى آن توجه نموده و قيامت را به ذهن خود آوريد. حتى الامكان سعى كنيد به ياد آن گريه كنيد،
5- هر روز ده صفحه از كتاب معاد شهيد دستغيب را مطالعه كنيد،
6- روزى صد مرتبه با توجه {Hاستغفرالله ربى واتوب اليه H}بگوييد. ده مرتبه آن راحتما بعد از نماز صبح سر بر سجده گزارده و با گريه و انابه بگوييد،
7- خواب خود را كم كنيد،
8- به صله رحم و ارتباطات اجتماعى بيشتر بپردازيد.
9- در انتخاب دوستان بسيار دقت كنيد.
10- از ديدن صحنههاى وسوسه انگيز به شدت پرهيز نماييد.
11- اوقات فراغت خود را با ورزش، مطالعه كتب مفيد، پياده روى بگذرانيد.
12- از پوشيدن لباسهاى تنگ خوددارى نماييد.
13- حتى الامكان دماى محل خواب را در حد پايين نگاه داريد.
14- در مورد ازدواج سختگيرى نكنيد و با توكل بر خداوند براى آن اقدام كنيد.
کد سوال : 5316
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : راه عملى براى برخورد با حالاتى كه در آن افسرده هستيم چيست؟
پاسخ : انسان از نظر خلقى و عاطفى معمولاً يك حالت يكنواخت ندارد. همه انسانها كم و بيش دورههايى از غمگينى و افسردگى را تجربه مىكنند و اين امر طبيعى است. و علت آن هم گاهى معلوم و شناخته شده است؛ مثل وقتى از دست دادن عزيزى، شكست در بعضى از امورات زندگى، مورد تمسخر و استهزا قرار گرفتن، زندگى كردن در غربت و دور از خانواده و... و گاهى اوقات علت غمگينى و افسردگى و بى نشاطى معلوم و شناخته شده نيست. چه بسا علت فيزيكو شيميايى يا جنبه ارثى و يا عواملى محيطى مبهم دارد. در هر حال افسردگى از اختلالات خلقى شايع است و معمولاً شيوع آن در ميان خانمها، بيشتر از مردان است؛ زيرا براى مردان زمينه برونريزى نارحتىها فراهمتر است؛ امّا زنها معمولاً خود خورى مىكنند و زمينه بروز ناراحتىها براى آنها كمتر فراهم مىشود. البته خداوند مكانيزمهاى جالبى، در وجود انسان قرار داده كه تا حدّ قابل توجّهى، در تنظيم حالت خُلقى و عاطفى وى مؤثر است؛ از جمله اين مكانيزمها خنده و گريه است. گريه و خنده، فوايد زيادى دارد كه از جمله آنها تنظيم حالات عاطفى و خلقى انسان است. گاهى با چند دقيقه گريه كردن، كاملاً انسان از ناراحتىها تخليه مىشود و گاهى نيز با شركت در يك مجلس شادى آفرين (مثل جشن و عروسى) و يا با قرار گرفتن در جمع دوستان و شنيدن چند مطلب طنزآميز و شوخىهاى خندهدار، انسان تخليه هيجانى مىشود و نشاط پيدا مىكند. بنابراين تجربه كردن حالات غمگينى و افسردگى، تا حدود زيادى طبيعى است امّا اگر حالت غمگينى بيش از شش ماه طول بكشد و علايمى از قبيل كم خوابى (يا پرُ خوابى در بعضى افراد)، بى اشتهايى، كاهش عملكرد افراد، عدم تمركز حواس، حالات پرخاشگرانه و... را به دنبال داشته باشد؛ روشن مىشود كه مشكل كمى بيشتر از حالت طبيعى است و بايد به روانشناس، مشاور روان شناختى يا روان پزشك مراجعه كرد. به كارگيرى راهكارهاى زير، براى مقابله با افسردگى و درمان آن بسيار مفيد است:
1. اجتناب از قرار گرفتن در تنهايى مگر در مواقع ضرورى؛
2. شركت در مجالس نشاط آور و حضور فعال پيدا كردن در آن جلسه؛
3. شركت در مجالس سخنرانى و دعا؛
4. ورزش مستمر روزانه (نيم ساعت حداقل)، ترجيحاً ورزش شنا و در صورت عدم دسترسى به استخر، روزى يك بار با آب ولرم دوش گرفتن؛
5. جلوگيرى از افكار منفى به ذهن؛
6. فكر كردن به جنبههاى مثبت زندگى؛
7. همنشينى با افراد خوش اخلاق، با نشاط؛
8. مسافرت كردن؛ خصوصاً اگر غربت هستيد، حتماً به ديد و بازديد خويشاوندان برويد؛
9. سفرهاى تفريحى و زيارتى؛
10. برنامهريزى اوقات شبانهروزى و انجام به موقع كارها؛
11. كم كردن از فشار كارى يا ساير فشارهايى كه مىتواند در خستگى روحى مؤثر باشد.