• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 5302
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : چرا حرمت ربا از حرمت زنا با محارم , بيشتر است ؟
پاسخ : ضمن تقدير از روحيه كنكاش‏گرى شما، بدين وسيله در پاسخ به پرسش شما از مدرك حرمت شديد ربا به گونه‏اى كه از حرمت زنا بيشتر است، به عنوان نمونه به روايات ذيل كه از شيعه و سنى نقل شده است تقديم مى‏شود: 1ـ امام صادق(ع): يك درهم ربا، گناهش نزد خداوند تبارك و تعالى بيشتر از 30 بار زنا كه تمام آن با محارم مانند خاله و عمه صورت پذيرد، مى‏باشد. H} «درهم ربا اعظم عندالله من ثلاثين زنية كلها بذات محرم مثل خالته و عمته»{H، V} (بحارالانوار، ج 3، ص 116، به نقل از ميزان الحكمة، ج 4، ص 48){V. 2ـ امام صادق(ع): ربا هفتاد جزء دارد آسان‏ترين آن مانند اين است كه كسى با مادرش در بيت‏الله الحرام نكاح كند (و در آميزد). H} «الرّبا سبعون جزءا أيسره أن ينكح الرجل أمه فى بيت الله الحرام» {H؛V} (بحارالانوار، ج 103، ص 117، همان، ص 49){V. 3ـ شبيه همين روايات در منابع اهل سنت از رسول اكرم(ص) نقل شده است مانند: H} «الربا سبعون حوبا و أسرها كنكاح الرّجل أُمه»{H، V} (كنزل‏العمال، خ 9773، همان، ص 49){V. 4ـ در كتاب شريف فقه الرضا آمده است «ربا حرام و از گناهان كبيره است كه خداوند مرتكب آن را تهديد به آتش جهنم نموده است و اين كار در زبان همه انبياء و كتب آسمانى حرام بوده است»، V} (مستدرك الوسايل، ج 2، ص 478، همان، ص 46){V. 5ـ از رسول خدا(ص) نقل شده است كه آن حضرت فرمودند: خداوند متعال خورنده ربا و كارگزار و وكيل در ربا و كاتب و دو شاهد بر اين گونه معامله را لعنت نموده است: H} «اِنّ الله عزوجل لعن آكل الربا و موكله و كاتبه و شاهديه»{H، V} (كنز العمال، خ 76، ص 330، همان، ص 46){V. 6ـ بدتر از همه اين كه در آيه شريفه 279 سوره بقره مى‏فرمايد از اين كار دست برداريد و الاّ استمرار اين كار به منزله جنگ با خدا و پيامبر اوست «فان لم تفعلوا فأذنوا بحربٍ من الله و رسوله». انشاء الله خداوند همه ما را از گزند آلودگى به مال حرام به ويژه ربا دور فرمايد. در پايان بايد به اين نكته مهم توجه كرد، كه اين گونه آيات و روايات، از راه «مقايسه»، شدت زشتى يك گناه را براى مردم محسوس مى‏كند؛ زيرا چه بسا گناهى مانند «ربا» كه آثار شوم فردى و اجتماعى بسيارى دارد، در ميان مردم رايج باشد. و به سادگى مرتكب آن گناه شوند. امّا هنگامى كه با يك گناهى كه وجدان هر انسانى از آن متنفّر است مقايسه شود، شدت زشتى آن به خوبى در اذهان ترسيم مى‏شود و از ارتكاب آن خوددارى مى‏كنند. و اين گونه در جامعه فرهنگ‏سازى مى‏شود و تغيير رفتار مردم به سوى حقايق هدايت مى‏شود.
کد سوال : 5306
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : آيا پيامبر و ائمه معصومين(ع)، خانواده‏ها را مشاوره و راهنمايى مى‏نمودند؟اين مشاوره در چه منبعى گردآورى شده است؟
پاسخ : اسلام به مشاوره و مشورت عنايت خاصى نموده است. حديث معروف على(ع) {Hلا ظهير كالمشاورةH}؛ {Mهيچ پشتيبانى مانند مشاوره نيست‏M}، {V(نهج‏البلاغه، ج 3 - ص 164)V}. دليلى بر اين مدعاست و خود رأى را موجب هلاكت آدمى دانسته است آنجا كه على(ع) مى‏فرمايد: {Hمن استبدّ برأيه هلك‏H}، {V(غررالحكم، ج 6، ص 296)V}. مشاوره از ديدگاه اسلام شركت در انديشه ديگران و تبادل افكار است على(ع) فرموده‏اند: {Hمن شاور الرجال شاركها فى عقولهاH}؛ {Mهر كسى كه با افراد داراى كمالات مشورت كند در عقل آنان شريك شده است‏M}، {V(نهج البلاغه، ج 3، ص 193)V}. البته مشاوره در اسلام محدود به تبادل نظر با ديگران نيست و دامنه وسيعى دارد كه عبارت است از: 1- مشاوره به معناى مشورت در امور شخصى. مثلاً فردى از پيامبر اكرم(ص) پرسيد: {Hما الزم؟H} {Mمحكم كارى چيست؟M} فرمودند: {Hتشاور امرءً ذارأى ثم تطيعه‏H}؛ {Mمحكم كارى عبارت است از اينكه با شخصى صاحب رأى و با نظر مشورت نمايى و از او اطاعت كنى‏M}، {V(وسائل‏الشيعه، ج 8، ص 424)V}. 2- مشاوره به معنى نظرخواهى از ديگران براى تصميم‏گيريهاى مهم اجتماعى و سياسى. آيه 159 شريفه سوره آل عمران خطاب به پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: {H{/Bوَ شاوِرْهُمْ فِي اَلْأَمْرِ{w21-24w}{I3:159I}/}H}؛ {Mدر كار مهم با مؤمنين مشورت نماM}، از پيامبر اكرم(ص) نيز در زمينه عزم و تصميم‏گيرى سؤال شده فرمودند: {Hمشاورة اهل الرأى ثم اتباعهم‏H}؛ {Mتصميم‏گيرى عبارت است از مشاوره با صاحبان انديشه و پيروى از آنان است‏M}»، {V(تفسير ابن كثير، ج 1، ص 420)V}. و يا حضرت على(ع) مى‏فرمايد: {Hاضربوا بعض الرأى ببعض يتولد منه الصواب‏H}؛ {Mبرخى آراء را با ديگرى جمع كنيد تا از جمع آنها خير و صواب به دست آيدM}، {V(غرر و دررالحكم، ج 2، ص 266)V}. 3- مشاوره به معناى كمك به حل مشكلات. حضرت على(ع) مى‏فرمايد: {Hلا ظهير كالمشاورة و لا يستغنى العاقل عن المشاورH}؛ {Mهيچ پشتيبانى چون مشاوره نيست و عاقل و خردمند بى نياز از مشاوره نيست‏M}، {V(غرر، ج 6، ص 389)V}. بنابراين با توجه به آنچه ذكر شد و با توجه به اين كه اسلام دينى است فطرى و منطبق و پاسخ‏گو و تأمين‏كننده نيازهاى فطرى انسان، و انسان نيز بدنبال كمال و رشد يافتگى و پيشرفت است، و براى رسيدن به اين مهم نيازمند همفكرى و عقل و خرد و راهنمايى و مشورت با ديگران است و در سايه مشورت و شريك شدن در عقل سايرين اين هدف دست يافتنى است. مشكلات و مسائل مطرح شده در زندگى انسان نيز مختلف است گاهى مشكلات شخصى است و گاهى اجتماعى خانوادگى و فرهنگى و يا در ديگر زمينه‏هاست و با مراجعه به دو آيه شريفه قرآن {V(يكى آيه 37 سوره شورى و ديگرى آيه 158 سوره آل عمران)V} مى‏توان به ميزان اهميت مشاوره در اسلام و نقش مشورت در زندگى مسلمانان پى برد. درباره مشورت در حل مسائل خانوادگى نيز به طور خاص مى‏توان به آيه 232 سوره بقره توجه كرد كه مى‏فرمايد: پس هرگاه زن و شوهر با رضايت يكديگر و مشورت و صلاحديد هم خواستند فرزندشان را از شير بگيرند اشكال ندارد. و يا در آيه 35 سوره نساء وقتى سخن از اختلاف بين زن و شوهر و احتمال جدايى بين آنها مطرح مى‏شود توصيه مى‏كند كه فردى از جانب زن و فردى از جانب شوهر بنشيند و به قصد اصلاح و خيرخواهى موضوع را پى‏گيرى و حل و فصل نمايند. بنابراين براى آگاهى بيشتر و دسترسى به منابع اين مسأله علاوه بر مراجعه به آياتى كه در همين مقدمه كوتاه ذكر شد و يا رواياتى كه از معصومين(ع) آمده است. مى‏توان با مراجعه به كتب روايى و تفسير آياتى كه درباره مشاوره است و يا سيره ائمه معصومين و يا پيامبر اكرم(ص) در يك جستجوى رايانه‏اى با دادن كليد واژه‏هاى مناسب اطلاعات زيادى گردآورى كنيد (البته مقدارى مايه علمى براى تحقيق لازم است). بهترين منبعى كه شما مى‏توانيد در اين زمينه از آن استفاده كنيد عبارت است از: «مجموعه مقالات اولين همايش مشاوره از ديدگاه اسلام» به كوشش حجةالاسلام دكتر على نقى فقيهى از انتشارات معارف 1379. كتاب ديگر: 1. «مشاوره در آينه علم و دين» نوشته على نقى فقيهى، انتشارات اسلامى، قم. 2. «شورى در قرآن و نهج‏البلاغه» جعفر سبحانى، نشر قدر، 1362. 3. «مشاوره و راهنمايى در تعليم و تربيت اسلامى» سيد مهدى حسينى بيرجندى، انتشارات امير كبير، 1375.
کد سوال : 5307
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اجتماعي _ فرهنگي>تربيتي و مشاوره
پرسش : براى تغيير آداب و رسوم بى‏جا و سنتى چه راهى را پيشنهادمى‏كنيد؟
پاسخ : دانشجوى گرامى ما نيز در وجود بعضى آداب و رسوم بى جا و دست و پا گير و مشكل ساز رنج مى‏بريم و معتقديم كه بسيارى از جوانان با چنين مشكلاتى مواجه هستند. امّا سؤال اينجاست كه اين آداب و رسوم از كجا وارد جامعه ما شده است؟ پاسخ به اين سؤال نياز به يك تحليل جامعه شناختى و روانشناختى دارد. معمولاً سنتها و آداب و رسوم اعم از مثبت و منفى بدون پذيرش اجتماعى نمى‏تواند وارد يك فرهنگ شود و مقبوليت عامه پيدا كند. سؤال ديگرى كه مطرح مى‏شود اينست كه چگونه اين سنت‏ها و آداب و رسوم مورد پذيريش عموم قرار مى‏گيرد؟! به طور قطع عوامل گوناگونى دست بدست هم مى‏دهد و شرايطى را بوجود مى‏آورد تا اينكه مردم يك قانون يا سنتى را بپذيرند و بعد از پذيرفتن به آن عمل نمايند و سپس آن عمل را تكرار كنند تا اينكه كم كم جزء فرهنگ عمومى جامعه شود. يكى از مهمترين عوامل مؤثر در پذيرش عمومى آداب و رسوم غلط ضعف فكرى، علمى و اعتقادى جامعه است به عبارت ديگر اگر مردمى اهل تفكر و انديشه باشند و از نظر اعتقادى، باورهاى دينى به صورت عميق در آنها رسوخ كرده باشد قطعاً آسيب پذيرى آنها در مقابل تهاجم سنت‏هاى غلط كه از بيرون يا درون آن جامعه القاء مى‏شود كاهش پيدا مى‏كند و حاضر نيستند بدون دليل هر فكر القاء شده‏اى را به پذيرند بلكه مقاومت مى‏كنند امّا اگر به هر دليلى مردم يك جامعه‏اى قدرت تفكرشان ضعيف و باورهاى دينى كم رنگ باشد آسيب‏پذيرى فرهنگى آن بيشتر و بيشتر مى‏شود و نه تنها در مقابل القاءات فرهنگى غلط مقاومت نمى‏كنند بلكه خود در ترويج و گسترش آن از هيچ كوششى دريغ نمى‏ورزند. بنابراين اگر ما بخواهيم از اين آداب و رسوم غلط و دست و پا گير رهايى پيدا كنيم، بايد دامن همت به كمر زده و به اندازه توان و وسع خود كار فرهنگى را شروع كنيم و به خودمان تلقين نكنيم كه يك دست بى صدا است يا اينكه با يك گُل بهار نمى‏شود. اين مطالب نيز در واقع تلقينات همان كسانى است كه سود جويى خودشان را در منفعل بودن مردم مى‏دانند و يا اينكه به صورت ناآگاهانه با اينگونه القاءات آب به آسياى كسانى مى‏ريزند كه از گسترش اينگونه آداب و رسوم بيشترين سود را مى‏برند. آرى همه حركتهاى فرهنگى در آغاز با افراد معدودى شروع شده امّا با پشتكار و خستگى ناپذيرى بعد از مدتى تبديل به يك فرهنگ فراگير شده كه سرنوشت يك جامعه و ملتى را تغيير داده است. بنابراين نبايد منتظر باشيم با يك توصيه يا نصيحت يا اطلاعيه‏اى سنت‏هاى غلط و آداب و رسوم دست و پا گير همه تعطيل و برچيده شود بلكه نياز به كار فرهنگى توأم با عمل دارد و اميدواريم كه متصديان فرهنگى جامعه ما بجاى پرداختن به امور بيهوده براى حل مشكلات جوانان در زمينه ازدواج و اشتغال، فكر اساسى بكنند و با كار فرهنگى زمينه حذف يا حداقل كاهش آداب و رسوم غلط را فراهم نمايند. امّا آنچه در مورد ازدواج و همسر آينده خودتان مطرح فرموديد. دانشجوى محترم: از اينكه شما در خانواده‏اى زندگى مى‏كنيد كه اعضا خانواده حق انتخاب دارند و به آراء و نظرات و سلايق يكديگر اهميت مى‏دهند جاى بس خرسندى است و از اينكه شما دوست داريد دختر خوبى براى خانواده خود و خانواده همسر آيندتان باشيد به شما آفرين مى‏گوئيم و اميدواريم كه همانگونه كه خود فرموده‏ايد باشيد امّا توجه به چند نكته براى تصميم‏گيرى حال و آينده شما بسيار ضرورى است: 1- انسانها از جهات گوناگون فكرى، رفتارى، استعدادى، قيافه و عواطف و احساسات با هم متفاوت هستند لذا شما هيچگاه انتظار نداشته باشيد كه همه مثل شما فكر كنند و عواطف و احساسات آنها مثل شما باشد. البته انسانها با وجود همه تفاوتهايى كه دارند قدرت سازگارى و انطباق با ديگران را دارند. بنابراين شما با در نظر گرفتن اين تفاوتها همسر آينده خود را انتخاب كن. 2- در انتخاب همسر آيندتان كمال دقت را به نمائيد يعنى بر اساس تحقيق، مشورت و استفاده از تجارب افراد مجرّب و دلسوز مانند پدر و مادر اقدام كنيد. 3- بهتر است در زمينه انتخاب همسر بيشتر مطالعه كنيد لذا كتاب انتخاب همسر از آقاى امينى و كتاب انتخاب همسر آقاى على اكبر مظاهرى را معرفى مى‏كنيم و توصيه مى‏نمائيم كه حداقل يكى از اين دو كتاب را مطالعه بفرمائيد. 4- اگر خواستگارى براى شما آمد نه خيلى خوش بين باشيد و نه سوء ظن داشته باشيد بلكه همانطورى كه در نكته 2 آمد اساس انتخاب خودتان را بر آگاهى از وضعيت آن پسر بويژه خانواده او، دوستان او و... قرار دهيد و بعد از تحقيق و مشورت انتخاب كنيد. 5- در انتخاب همسر خيلى ايده آلى فكر نكنيد بالاخره همه انسانها هم نقاط ضعف و هم نقاط قوت دارند آنچه كه مهم است همسر هر كسى بايد كفو و همتاى او از جهات مختلف باشد بنابراين سعى كنيد اگر كسى به خواستگارى شما آمد ببينيد آيا از نظر خانوادگى، اخلاقى، اعتقادى، فرهنگى و اجتماعى به شما نزديك هستند يا نه، اگر در جهات فوق هم سطح و يا نزديك به هم بوديد آنگاه تصميم بگيريد. 6- در اين كه همسر آينده شما آيا با شما با نيكى رفتار مى‏كند يا نه بستگى به عوامل گوناگونى دارد و از جمله رفتار خود شما نقش تعيين كننده در بازخورد او دارد. وضعيت خانوادگى آنها خيلى مهم است لذا درباره اخلاق خانوادگى ايشان تحقيق بيشترى بنمائيد و بعد از تحقيق به خداوند توكل كنيد و انتخاب نمائيد. و نگران اين مسئله نباشيد.
کد سوال : 5308
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : در وضعيت كنونى، طريقه پيدا كردن زوجى با ايمان و پاك‏دامن چگونه است؟
پاسخ : بايد توجه داشت كه گرچه در جامعه كنونى ما فساد وجود دارد؛ امّا «فساد بار» نيست. چنان كه خود مى‏دانيد، ازدواج آغاز زندگى مشترك است و تأثير عميق و زيادى در سعادت و آرامش انسان دارد و بايد با دقت و آگاهى بيش‏تر بدان اقدام نمود. نامه شما نيز از توجه و حساسيتى كه به اين موضوع داريد حكايت مى‏كند. اميدواريم با مطالعه بيش‏تر در اين زمينه و مشورت با افراد با تجربه، بتوانيد به ازدواجى موفق دست يابيد. قبل از هر چيز، لازم است شناخت كافى از معيارهاى يك همسر شايسته و متناسب به دست آوريد. ما در اين جا به روايتى از حضرت على(ع) درباره صفات يك همسر خوب اشاره مى‏كنيم: 1- صالحه (شايسته): خانمى كه كارهاى شايسته و مورد پسند خدا را انجام دهد؛ 2- ودود: با محبت باشد؛ 3- ولود: نازا وعقيم نباشد؛ 4- شكور؛ در مقابل نعمت‏هاى الهى شكرگذار باشد؛ 5- قنوع: اهل قناعت باشد تا در زندگى تو را به زحمت نيندازد؛ 6- غيور: نسبت به دين خدا و عفت غيرتمند باشد؛ 7- در برابر احسانى كه به او مى‏شود، قدردانى كند؛ 8- چنانچه از سوى تو كار ناروايى سرزد، عفو و اغماض كند؛ 9- اگر در زندگى يادآور خدا شدى، تو را همراهى كند و اگر خدا را فراموش كردى، يادآور تو شود و به تو تذكر دهد؛ 10- آن گاه كه از منزل خارج شدى، خودش را حفظ كند؛ 11- و هرگاه به منزل وارد شوى، با ورودت خوشحال و مسرور گردد؛ 12- چنانچه به او دستور و فرمان دادى، اطاعت كند و اگر براى او قسم خوردى، باورت كند و تكليف خود را انجام دهد؛ 13- و اگر ناراحت شدى و او را مورد غضب قرار دادى، اسباب خوشنوديت را فراهم آورد. در احاديث ديگر به ملاك‏هاى ذيل اشاره شده است: 1- محبت به اهل بيت داشته باشد؛ 2- از نظر خانوادگى و شخصى خوش سابقه باشد؛ 3- زيبا باشد، زيبايى يك امر نسبى است و سليقه شما ملاك است؛ 4- كفو و هم‏شأن باشد، اين ملاك بسيار مهم است و شامل وضع مالى و مذهبى و اخلاقى و فرهنگ خانوادگى و دانش و قيافه و بسيارى از شرايط اجتماعى مى‏شود. بايد فاصله در حدى نباشد كه زندگى را براى طرفين مشكل سازد. آنچه بايد تأكيد شود هم سطح بودن (كفو) دو زوج و خانواده‏هاى آن‏هاست؛ به عبارت ديگر هم سطحى زوج از نظر اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، تحصيلاتى و... در موفقيت، دوام و شيرين ازدواج، نقش به سزايى دارد. براى پيدا كردن چنين همسرى بايد تحقيق زيادى كرد. اعتماد به گفته‏هاى خود دختر، كفايت نمى‏كند؛ گرچه گفت و گو با فردى كه تصميم به ازدواج با وى داريد، لازم و ضرورى است، تا از روحيات، وضعيت اخلاقى، علايق و سلايق همديگر آشنا شويد؛ ولى اولاً، اكتفا به آن كافى نيست و بايد قبل از آن، از خانواده، همسايه‏ها، اقوام، هم اتاقى‏ها و دوستان وى تحقيق كنيد. ثانياً، چنين گفتوگوهايى بايد با نظارت والدين شما و ايشان باشد. پس از اين كه خانواده شما از خانواده دختر مورد نظر خواستگارى كرد، در جلسه‏اى، براى آشنايى با يك ديگر گفت و گو كنيد. با چنين روشى هم از خطرات احتمالى گفت و گوهاى پنهانى و بدون اطلاع خانواده‏ها مصون خواهيد ماند و هم از نظرات مشورتى و اطلاعات خانواده خود درباره دختر مورد نظر بهره‏مند خواهيد شد. در پايان مطالعه كتاب «انتخاب همسر»، استاد ابراهيم امينى و «جوانان و انتخاب همسر»، على اكبر مظاهرى را براى كسب اطلاعات بيش‏تر در زمينه ازدواج و مسائل آن توصيه مى‏كنيم.
کد سوال : 5309
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : براى داشتن اخلاق نيكو و روحيه‏ى شادتر در خانواده و محيط خود، چه بايدكرد؟
پاسخ : چند چيز را دقيقاً عمل كنيد: 1. زدودن ترديد: در زندگى، ترديد موجب آشفتگى، سرگردانى، بداخلاقى و كسالت روحى مى‏شود. براى زدودن ترديد راهكارهاى زير پيشنهاد مى‏شود: الف. داشتن اعتقادات صحيح و محكم. در اين باره مى‏توانيد از كتاب‏هاى استاد شهيد «مطهرى» استفاده كنيد. ب. ترسيم هدفى روشن: هدف تحصيلى و آينده زندگى خود را به روشنى ترسيم كنيد، تا دچار سرگردانى و كسالت روحى نشويد. ج. بى‏اعتنايى به وسوسه‏ها: اين بى‏اعتنايى را با عمل هر چه جدى‏تر در راه هدف ترسيم شده، به اثبات برسانيد. 2. انجام واجبات و ترك محرمات: شكى نيست كه اخلاق نيكو به انسان صفا و نشاط مى‏بخشد و انجام واجبات و ترك محرمات انسان را از پستى رذايل اخلاق به بلنداى فضايل اخلاق پرواز مى‏دهد. حضرت على(ع) مى‏فرمايند: {Hمن احسن المكارم تجنب الحرام‏H}؛ {Mپرهيز از حرام، جزو بهترين ارزش‏هاى اخلاقى است‏M} {V(ميزان الحكمه، جلد 3، چاپ اوّل، سال 1362، مركزالنشر مكتب الاعلام الاسلامى، صفحه 150، روايت 5066)V} در بين واجبات، نماز -با شرايط و حضور قلب - موجب بهترين لذت‏هاى روحى و نشاط معنوى مى‏باشد. همين ملكات فاضله و عبادت‏هاى روح فزاينده، روحيات و رفتارهاى فردى و اجتماعى را تحت‏الشعاع قرار داده، انسان را از بدخلقى و گرفتگى ملالت با روحى مى‏رهاند. 3. ورزش: حركات كششى كه اعصاب بدن را تقويت مى‏كند، طناب‏زدن و نفس عميق در هواى آزاد و پاكيزه، موجب تندرستى، نشاط روحى و روحيه اميدوار مى‏شود. هر روز بيست دقيقه ورزش سفارش مى‏شود. 4. صله رحم: صله رحم در روايات زياد سفارش شده است، مخصوصاً پدر و مادر. ارتباط صميمانه با خويشان، گشاده‏گى روح و حُسن خلق را به ارمغان مى‏آورد. 5. معاشرت با دوستان عاقل و عامل: امام على(ع) مى‏فرمايند: {Hصحبة الولى اللبيب حياة الروح‏H}؛ {Mهمراهى و هم‏نشينى با دوست عاقل، حيات روح است‏M}{V(پيشين، جلد 5، روايات 10247)V} اگر دوستى واقعاً عاقل باشد، عامل هم خواهد بود و دوست عامل، انسان را به عمل دعوت مى‏كند. عمل هم نشاط را به دنبال دارد. 6. احسان به ديگران: احسان و نيكى به خويشان و دوستان، تخم محبت و دوستى را در دل مى‏نشاند. حضرت على(ع) مى‏فرمايند: {Hسبب المحبة، الاحسان‏H}؛ {Mاحسان، آفريننده محبت است‏M}، {V(پيشين، جلد 2، روايت 3992)V}. 7. حُسن خلق: رسول اكرم(ص) مى‏فرمايند: {Hحسن الخلق يثبت المودةH}؛ {Mنيك خويى، دوستى را ثابت مى‏گرداندM}.» {V(پيشين، جلد 3، صحفه 151، روايت 5080)V} ثبات دوستى، روح را لطافت و دل را مسرت مى‏بخشد. 8. خوشرويى: چه بسا انسان در باطن، به علتى محزون باشد؛ ولى نبايد روى خوش و ظاهر گرم و گيراى خود را از كف بنهد. مولا على(ع) مى‏فرمايند: {Hالبشاشة حبالة المودةH}؛ {Mبشاشى و گشادگى چهره، ريسمان (و آلت صيد) دوستى است»M} {V(پيشين، جلد 1، صفحه 418، روايت 1708) V} 9. رياضت نفس: بايد نفس خود را براى عمل به راهكارى پپش گفته عادت و رياضت دهيد. فقط با عمل به آن‏ها در دراز مدت، آثار ابتدايى آن را احساس مى‏كنيد. حضرت على(ع) مى‏فرمايند: {Mنفس خودتان را بر اخلاق حسنه عادت و رياضت دهيد....M}، {V(پيشين، جلد 3، صفحه 146، روايت 5040)V}.
کد سوال : 5310
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : اگر پدر و مادر از من ناراحت هستند چگونه با آنها رفتار كنم؟
پاسخ : سفارش‏هاى اسلام درباره رعايت حقوق والدين آن قدر زياد است كه انسان هر چقدر هم به آنان خدمت كند، ذره‏اى از محبت‏هاى آنها را نمى‏تواند جبران كند و واقعاً هم چنين است. پدر و مادر، گوهرهاى گران‏بهايى‏اند و تا موقعى كه زنده هستند، بيشتر مردم قدرشان را نمى‏دانند. پيامبر بزرگوار اسلام(ص) در اين زمينه مى‏فرمايد: «خشنودى خداوند با خشنودى والدين است و خشم او با خشم ايشان است»، {V(بحارالانوار، ج 16، ص 24)V}. اولين وظيفه ما در مقابل والدين، اين است كه آنان را ناراحت و خشمگين نكنيم و با رفتار و گفتارمان آنها را رنجيده خاطر نسازيم، چرا كه آزردن و رنجاندن والدين، حرام و از گناهان كبيره است. دوم اين كه اگر خداى ناكرده كارى كرديم كه آنها از ما دلگير و ناراحت شدند، با توبه و استغفار از كارهاى گذشته و با نيكى و احسان به والدين، آن را جبران كنيم. پيامبر اسلام(ص) مى‏فرمايند: «نيكى به والدين كفاره گناهان است»، {V(بحارالانوار، ج 26)V}. برخى از وظايف شما نسبت به والدين‏تان عبارت است از: 1- دوستى و محبت و مهرورزى و فروتنى نسبت به پدر و مادر، 2- كمك و مساعدت و يارى به والدين در اداره امور خانه و خانواده، 3- حتى‏الامكان مطابق نظر پدر و مادر عمل نمودن 4- انجام ندادن رفتار و گفتارى كه موجب رنجش و آزردگى آنها مى‏شود، 5- دعا كردن در حق والدين. براى مطالعه بيشتر ر.ك: گناهان كبيره، آيت‏الله‏شهيد دستغيب، بخش 6، بخش عقوق.
کد سوال : 5312
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : با وجود منكرات موجود در جامعه چگونه خود را حفظ كنيم؟
پاسخ : در اين كه فساد، فحشا و انحرافات اخلاقى در جامعه وجود دارد، ما با شما موافق هستيم؛ ولى اين كه فحشا بيداد مى‏كند، كمى مبالغه‏آميز است. چه اينكه بيشتر مردم جامعه ما متدين و اهل ايمان هستند. البته عده‏اى نيز دست‏اندركار ترويج فساد در جامعه‏اند و گروهى نيز از روى غفلت به دام اينها افتاده، فضاى جامعه را نا امن و آلوده كرده‏اند. با تغيير شرايط جامعه در سال‏هاى اخير، اين افراد - كه قبلاً به صورت پنهانى دست به كارهاى خلاف اخلاق مى‏زدند - كمى جرأت پيدا كرده و كارهاى نارواى خود را به صورت علنى و آشكار انجام مى‏دهند. البته اين وضعيت مطلوبى نيست كه در جامعه بوجود آمده و خطرات زيادى - به ويژه براى نسل جوان دارد - اما هنوز در جامعه ما انسان‏هاى مؤمن و متدين زياد و جود دارند و جلسات و برنامه‏هاى اخلاقى، معنوى فراوانى در سرتاسر كشور برگزار مى‏شود. بهترين راه براى حفظ خود از انحرافات موجود، ارتباط و شركت فعّال در چنين مجالس است. الآن تقريباً در بيشتر مساجد و كانون‏هاى فرهنگى، برنامه‏هاى بسيار سازنده و تأثيرگذار وجود دارد و روز به روز هم بيشتر مى‏شود. يكى از بهترين برنامه‏هاى انسان سازى اقامه نماز جماعت است. در واقع نماز - اين چشمه سار زلال هدايت - بهترين برنامه انسان سازى و زيباترين ارتباط با معنويت و ارزش‏هاى الهى است. اگر كسى هر روز نمازهاى پنجگانه را با حضور قلب و به صورت جماعت بخواند، در واقع هر روز خود را در مقابل مفاسد و انحرافات اجتماعى و اخلاقى واكسينه مى‏كند. شما مى‏توانيد افراد مرتبط با مساجد و نماز جماعت را از نزديك مشاهده كنيد. خواهيد ديد كه آنان سالم‏ترين قشر جامعه‏اند؛ گرچه ممكن است آنها نيز گهگاهى دچار اشتباه و انحراف شوند. امّا تقريباً بيشتر كسانى كه اهل نماز و مسجد و مأنوس با قرآن و مجالس دينى‏اند، از انحرافات اخلاقى و... مصون مى‏باشند. درسِ كانون معنوى و اخلاقى، كانون‏هاى بسيج است. بسيج در واقع مدرسه عشق است و تجربه 22 ساله بعد از انقلاب، نشان داده كه بسيج، نه تنها در زمينه‏هاى امنيتى و نظامى بسيار مفيد و نقش حياتى دارد؛ بلكه از نظر معنوى و مصون سازى نسل جوان نيز تأثير گذار بوده و به خوبى مى‏توان مشاهده كرد كه افراد بسيجى سالم‏ترين افراد جامعه‏اند. سومين عامل مؤثر ورزش و ميادين ورزشى است. جوانان همواره از انرژى‏هاى متراكمى برخوردارند كه بايد مقدارى از آن را در ميادين ورزشى تخليه كنند. بنابراين ورزش نيز يك عامل بازدارنده و مؤثرى است كه مى‏تواند در مصونيت جوانان نقش ايفا كند. چهارمين عامل مؤثر، كانون‏هاى فرهنگى - هنرى است كه از جنبه‏هاى مختلف مى‏تواند مفيد باشد. در مجموع اگر جوانى با يك برنامه‏ريزى مناسب براى اوقات شبانه روزى خود، سعى كند همه وقت‏هاى خود را با تحصيل، كار، ورزش، عبادت و تفريح پر كند و هيچ گاه بى كار نباشد، قطعاً مى‏تواند خود را از انحرافات حفظ كند. نكته قابل توجّه در اين جا، انتخاب دوستان و همنشينان صالح و خوب است. امروز به رغم وجود فساد در جامعه، بسيارى از جوانان توانسته‏اند، خودشان را حفظ كنند. طرح دوستى با آنان، يقيناً مفيد خواهد بود، چه اين كه دوست نقش تعيين كننده‏اى در زندگى انسان دارد. از همه مهم‏تر اين كه يك جوان بايد از نيروى اراده و توانايى‏هاى دوران جوانى، براى مصونيت خود بيش‏ترين بهره را ببرد. گفتنى است كه با عمل به راه كارهاى ياد شده، حتماً مى‏توانيد خودتان را حفظ كنيد و حتى در زمينه‏هاى مختلف علمى، اخلاقى، هنرى و ورزشى پيشرفت داشته باشيد.
کد سوال : 5314
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : با پسرى كه 3 سال از خودم كوچكتر است آشنا شده‏ام. او از من مى‏خواهد تامدتى با او دوست باشم ولى احساس گناه مى‏كنم لطفا راهنمائى‏ام كنيد.
پاسخ : در مورد آشنايى‏تان با آن پسر دزفولى بهتر است در ابتدا از شما چند سؤال بپرسيم: تا چه اندازه او را مى‏شناسيد؟ آيا درباره او تحقيق كرده‏اى؟ آيا تحقيق‏تان همه جانبه بوده است؟ آيا تحقيق شما به دور از هرگونه حب و علاقه و هرگونه احساساست و... صورت گرفته است؟ آيا پيمان دوستى به طور موقت صحيح است؟ آن هم با جنس مخالف!! نيت واقعى و پشت پرده وى از اينگونه ارتباطها چيست؟ آيا گمان نمى‏كنيد پشت انگيزه‏هاى بيان شده - استفاده از تجارب، حل مشكلات، دورى از گناه و... - قصد و غرض ديگرى نهفته باشد؟ مگر تجارب شما چقدر بيشتر از اوست كه مى‏خواهد از آن استفاده كند؟ مگر افراد با تجربه‏تر در محيط دانشگاه و غير آن فرد ديگرى نيست كه از او كمك بگيرد؟ اگر مشكلات مشترك است آيا نبايد از فرد ديگرى كمك بگيريد؟!... خواهر محترم، اگر درباره اين سؤالات دقت كنيد شايد بتوانيد دريابيد كه چكار كنيد. همان‏طور كه نداى باطنى از اعماق دل به شما هشدار مى‏دهد و نارضايتى درونى را خبر مى‏دهد و احساس شرم و حيايى كه در تقابل عقل و احساسات غريزى برايتان به وجود آمده و در وجود شما تلألؤ مى‏كند و يا احساس گناه و عذاب وجدانى كه از آن گزارش مى‏كنيد، همه نشانه وجدان بيدار و عقل سليم شماست و حكم به عدم صحت اينگونه روابط ميكند. خودتان نيز در نامه نوشته‏ايد «من از اين جور روابط كه عاقبت جدايى دارد دوست ندارم» و احساس خوشبختى شما نيز توهمى بيش نيست. چون همان طور كه آن آقا تصريح كرده است براى دوران تحصيل و به طور موقت مى‏خواهد با شما روابط داشته باشد. اگر نگوييم همه اين ارتباطها ناشى از احساسات وغرايز شهوى است، حداقل اكثر آنها چنين است و به طور موقت و براى رسيدن به اميال شهوانى خود و ارضاء غيرمشروع آن بعضى دختران را به دام مى‏اندازند و حتى براى موجه جلوه دادن كار خود از اهرم‏هاى مختلف و پوشش‏هاى فريبنده نيز استفاده مى‏كنند چنانچه به شما مى‏گويد: من براى اين كه روابطمان سالم باشد شما را صيغه كرده‏ام. آيا صيغه كردن بدون اجازه دختر صحيح است و آيا در صيغه كردن، اذن پدر دختر شرط نيست؟ چگونه اين فرد بدون درميان گذاشتن موضوع با شما و همچنين بدون اذن و اجازه پدرتان اقدام به صيغه كردن شما نموده است؟ اگر چنين فردى متشرع است و پاى‏بند به دين و مى‏خواهد از خلاف و گناه به دور باشد، چرا به اين مسأله مهم كه مورد اتفاق همه فقها و مراجع است (اذن پدر در صيغه كردن دختر شرط است) توجه نكرده و بدون رعايت آن اقدام به اين عمل كرده است؟ بنابراين نمى‏توان به گفته‏هاى چنين فردى اعتماد كرد و اگر چنانچه ادعا كند كه اين مسأله را نمى‏دانستم، تأثيرى در حكم آن نخواهد داشت و اينگونه روابط بين دختر و پسر به حكم عقل و شرع غيرصيح است. قرآن نيز دختران و پسران را از داشتن اينگونه روابط نهى مى‏كندو آن را به رسمتى نمى‏شمارد، {V(مائده، آيه 5 - نساء، آيه 25) V}. خواهر گرامى! اگر چنين روابط به طور رسمى و از طريق خانواده و تحت اشراف آنها در مرحله ازدواج و گفتگوهايى براى شناخت بيشتر از روحيات و ويژگى‏هاى يكديگر صورت گيرد، مناسب است و عرف و عقل نيز آن را تأييد مى‏كند ولى همان‏طور كه خودتان فرموده‏ايد، چنين قصد و نيتى، مبناى ارتباط شما با وى را شكل نداده است و اصلاً براى ازدواج نيست. بنابراين توصيه مى‏كنيم هر چه سريع‏تر به اينگونه ارتباطها و گفت و گوها خاتمه بدهيد كه هم به صلاح شما است و هم به صلاح طرف مقابل و اگر قصد ازدواج داريد از وى بخواهيد به طور رسمى از طريق خانواده‏شان از شما خواستگارى كند تا عوارض سوء اينگونه روابط دامن‏گير شما نشود. مطمئن باشيد در صورت ادامه دادن به گفتگوها و روابط خود با وى، در آينده پشيمان خواهيد شد. آن گونه كه نمونه‏هاى زيادى را سراغ داريم كه افرادى پس از گرفتار شدن به بسيارى از مشكلات، اظهار پشيمانى و ندامت كرده و مى‏كنند.
کد سوال : 5315
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : من اگر چه موفق به نماز شب هستم ولى گرفتار خودارضايى هستم، راهنمايى‏كنيد.
پاسخ : برادر عزيز! پيش از آنكه بگوييم از چه راهى برويد لازم است يادآور شويم كه بسيار سريع و جدى و قاطع بايد دست به كار شويد وگرنه هر روز تأخير خسارتى سنگين در پى دارد. {Sبا تبر بردار و مردانه بزن‏# تو على وار اين در خيبر بكن‏S} قدرى به موعظه خويش بپردازيد و برخود بانگ زنيد: اى بيچاره! تا كى گرفتار هواى نفس باشى و سرمايه گران‏قدر عمر تباه‏سازى و به معصيت رب الارباب پردازى؟ چرا براى لحظه‏اى لذت خيالى خود را گرفتار دوزخ ابدى سازى. اگر لحظه‏اى ديگر ملك‏الموت بر بالينت آيد و جان به حلقومت رساند با چه وضعى وارد عالم برزخ خواهى شد؟ نه!نه! هرگز! بايد كه عزمى قاطع و اراده‏اى استوار نمايم و با استمداد از خداى رئوف و مهربان - كه با اين همه معصيت باز هم مرا مشمول الطاف خود ساخته و نعمات خود را از من دريغ نداشته - پيمان بندم كه سر به بندگى‏اش بسپارم و زنجير شيطان نفس بگسلم. اين بار چنان ابليس لعين را از خود مأيوس سازم كه ديگر در من وسوسه نكند و از من روى برتابد. اكنون به برنامه‏اى كه جهت مصون ماندن از وسوسه‏هاى شيطانى در اين مرحله تقديم مى‏گردد با جديت كامل و بدون تخلف براى چهل روز عمل نماييد. پس از اتمام اين دوره نتيجه را گزارش نماييد. مجدداً متذكر مى‏شود در اجراى برنامه كاملا سختگير و دقيق باشيد. مبادا شيطان ذره‏اى شما را از انجام يكى از آنها باز دارد و راه سعادت را با اندكى كسالت و كاهلى بر شما ببندد. 1- هر هفته روزهاى پنجشنبه روزه بگيريد، 2- همه روزه صبح نيم ساعت ورزش كنيد، 3- از تنهايى همواره دورى كنيد، 4- نمازهايتان را با حضور قلب بخوانيد. بويژه مالِكِ يَوْمِ اَلدِّينِ‏ را و كاملا به معناى آن توجه نموده و قيامت را به ذهن خود آوريد. حتى الامكان سعى كنيد به ياد آن گريه كنيد، 5- هر روز ده صفحه از كتاب معاد شهيد دستغيب را مطالعه كنيد، 6- روزى صد مرتبه با توجه {Hاستغفرالله ربى واتوب اليه H}بگوييد. ده مرتبه آن راحتما بعد از نماز صبح سر بر سجده گزارده و با گريه و انابه بگوييد، 7- خواب خود را كم كنيد، 8- به صله رحم و ارتباطات اجتماعى بيشتر بپردازيد. 9- در انتخاب دوستان بسيار دقت كنيد. 10- از ديدن صحنه‏هاى وسوسه انگيز به شدت پرهيز نماييد. 11- اوقات فراغت خود را با ورزش، مطالعه كتب مفيد، پياده روى بگذرانيد. 12- از پوشيدن لباس‏هاى تنگ خوددارى نماييد. 13- حتى الامكان دماى محل خواب را در حد پايين نگاه داريد. 14- در مورد ازدواج سخت‏گيرى نكنيد و با توكل بر خداوند براى آن اقدام كنيد.
کد سوال : 5316
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : راه عملى براى برخورد با حالاتى كه در آن افسرده هستيم چيست؟
پاسخ : انسان از نظر خلقى و عاطفى معمولاً يك حالت يكنواخت ندارد. همه انسان‏ها كم و بيش دوره‏هايى از غمگينى و افسردگى را تجربه مى‏كنند و اين امر طبيعى است. و علت آن هم گاهى معلوم و شناخته شده است؛ مثل وقتى از دست دادن عزيزى، شكست در بعضى از امورات زندگى، مورد تمسخر و استهزا قرار گرفتن، زندگى كردن در غربت و دور از خانواده و... و گاهى اوقات علت غمگينى و افسردگى و بى نشاطى معلوم و شناخته شده نيست. چه بسا علت فيزيكو شيميايى يا جنبه ارثى و يا عواملى محيطى مبهم دارد. در هر حال افسردگى از اختلالات خلقى شايع است و معمولاً شيوع آن در ميان خانم‏ها، بيشتر از مردان است؛ زيرا براى مردان زمينه برون‏ريزى نارحتى‏ها فراهم‏تر است؛ امّا زن‏ها معمولاً خود خورى مى‏كنند و زمينه بروز ناراحتى‏ها براى آنها كمتر فراهم مى‏شود. البته خداوند مكانيزم‏هاى جالبى، در وجود انسان قرار داده كه تا حدّ قابل توجّهى، در تنظيم حالت خُلقى و عاطفى وى مؤثر است؛ از جمله اين مكانيزم‏ها خنده و گريه است. گريه و خنده، فوايد زيادى دارد كه از جمله آنها تنظيم حالات عاطفى و خلقى انسان است. گاهى با چند دقيقه گريه كردن، كاملاً انسان از ناراحتى‏ها تخليه مى‏شود و گاهى نيز با شركت در يك مجلس شادى آفرين (مثل جشن و عروسى) و يا با قرار گرفتن در جمع دوستان و شنيدن چند مطلب طنزآميز و شوخى‏هاى خنده‏دار، انسان تخليه هيجانى مى‏شود و نشاط پيدا مى‏كند. بنابراين تجربه كردن حالات غمگينى و افسردگى، تا حدود زيادى طبيعى است امّا اگر حالت غمگينى بيش از شش ماه طول بكشد و علايمى از قبيل كم خوابى (يا پرُ خوابى در بعضى افراد)، بى اشتهايى، كاهش عملكرد افراد، عدم تمركز حواس، حالات پرخاشگرانه و... را به دنبال داشته باشد؛ روشن مى‏شود كه مشكل كمى بيشتر از حالت طبيعى است و بايد به روان‏شناس، مشاور روان شناختى يا روان پزشك مراجعه كرد. به كارگيرى راه‏كارهاى زير، براى مقابله با افسردگى و درمان آن بسيار مفيد است: 1. اجتناب از قرار گرفتن در تنهايى مگر در مواقع ضرورى؛ 2. شركت در مجالس نشاط آور و حضور فعال پيدا كردن در آن جلسه؛ 3. شركت در مجالس سخنرانى و دعا؛ 4. ورزش مستمر روزانه (نيم ساعت حداقل)، ترجيحاً ورزش شنا و در صورت عدم دسترسى به استخر، روزى يك بار با آب ولرم دوش گرفتن؛ 5. جلوگيرى از افكار منفى به ذهن؛ 6. فكر كردن به جنبه‏هاى مثبت زندگى؛ 7. همنشينى با افراد خوش اخلاق، با نشاط؛ 8. مسافرت كردن؛ خصوصاً اگر غربت هستيد، حتماً به ديد و بازديد خويشاوندان برويد؛ 9. سفرهاى تفريحى و زيارتى؛ 10. برنامه‏ريزى اوقات شبانه‏روزى و انجام به موقع كارها؛ 11. كم كردن از فشار كارى يا ساير فشارهايى كه مى‏تواند در خستگى روحى مؤثر باشد.