• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 5177
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : مدت 10 سال است كه دچار افكار رويايي و خيالبافي زياد شده ام چه راه كاري را پيشنهاد مي نماييد؟
پاسخ : دانشجوي محترم قبل از اينكه راهكارهايي جهت مقابله با اين افكار ارائه نماييم دو نكته لازم و ضروري است نكته اول اينكه همانطور كه خودتان بيان كرده ايد حداقل حدود 8 سال الي 10 سال است كه شما دچار اين حالات شده ايد و هنوز نيز ادامه دارد طبيعي است كه درمان آن نيز نياز به زمان دارد و بايد شما با حوصله و صبر و شكبايي از طريق مشاوره حضوري يا حداقل مشاوره مكاتبه اي طي جلسات متعددي با بكارگيري راهكارهاي ارائه شده از ناحيه كارشناس و متخصصين بر اين شكل غلبه پيدا كنيد و هيچ گاه نبايد توقع معجزه اي از ناحيه روان شناسان و مشاورين داشته باشيد. نكته ديگر اينك يكي از ويژگيهاي انسان اينست كه مي تواند در وضعيت رواني و رفتاري خود تغييراتي ايجاد كند و هيچ گاه نبايد خود را در مقابل هيچ مسئله اي ناتوان و ضعيف انگارد و قطعا" شما اگر بخواهيد مي توانيد با اين عادتي كه داريد مقابله كنيد و وضعيت خود را در حد اعتدال تغيير دهيد. باتوجه به آنچه بيان شد رعايت راهكارهاي زير براي ترك اين عادت ضروري است : 1- كم اهميت جلوه دادن اين افكار. 2- اجتناب از تنهايي سعي كنيد كمتر در تنهايي قرار بگيريد. 3- هر گاه اين افكار به ذهن شما آمد براي خود يك حالت حواس پرتي نسبت به آن افكار ايجاد كنيد يعني خود را مشغول كار ديگري كنيد. 4- هر گاه افكار مزاحم به ذهن شما خطور كرد به گونه اي رشته آن افكار را پاره كنيد مثلا" با خود بگوييد »بس ديگه چقدر مزاحم مي شوي « و هر كار ديگري كه باعث گسسته شده اين افكار شود. 5- روابط اجتماعي خود را افرايش دهيد مثلا" شركت در مجالس عمومي مثل مجالس جشن يا مجالس مذهبي . 6- سعي كنيد هيچگاه بيكار نباشيد و با برنامه ريزي براي اوقات شبانه روزي خود همه اوقات خود را به نحوه صحيح و منطقي پر كنيد زيرا يكي از دلايل اينكه اين افكار مزاحم به ذهن خطور مي كنند بيكاري است . 7- از هجوم اين افكار نگران نشويد. در پايان توصيه مي شود براي تقويت اراده خود, راهكارهاي زير را عمل كنيد: 1- هر روز صبح خودتان را ملزم كنيد كه حدود نيم ساعت ورزش كنيد. 2- سعي كنيد نمازهاي خودتان را سر وقت بخوانيد و حتي الامكان به جماعت بخوانيد. 3- هر روز 20مرتبه اين جمله را تكراركنيد »من مي توانم كارهايم را به موقع و سروقت انجام دهم «. 4- با خودتان عهد ببنيديد كه هر گاه بدون دليل موجه و منطقي كاري را كه بايد انجام مي دادي بر اثر اهمالكاري انجام نداديد جريمه اي بپردازيد مثلا" مقداري پول به صندوق بيندازيد يا مثلا" يك روز رزوه بگيرد. 5- سعي كنيد با افرادي معاشرت داشته باشيد و طرح دوستي برقرار كنيد كه آنها را افراد منظم , مرتب , جدي , موفق در زندگي مي دانيد و از دوستي و همنشيني با افرادي كه اهمالكار, تنبل و سست اراده هستند اجتناب كنيد. راهكارهاي فوق را حدود يك ماه بكار بگيريد و نتيجه آن را برا ما گزارش كنيد ضمنا" در نامه بعدي بيان كنيد كه آيا اين افكار مزاحم تكراري نيز هستند؟ اين افكار ناخوشايند نيز هستند آيا به صورت اجباري به ذهن شما خطور مي كنند؟ آيا وقتي اين افكار به ذهنتان مي آيد نگران و مضطرب نيز مي شويد؟ آيا در رفتار نيز رفتارهاي تكراري و اجباري از شما سر مي زند يا فقط اين شكل را از ناحيه افكار احساس مي كنيد؟
کد سوال : 5178
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : با توجه به باطل شدن وضو هنگام خواب چرا در اسلام به آن سفارش شده است ؟
پاسخ : همان طور كه گفتيد، خواب وضو را باطل مى‏كند و اما دليل وضو گرفتن قبل از خوابيدن، آن است كه انسان وقتى در بستر قرار مى‏گيرد تا خواب چشمان او را دريابد، در آن لحظات فراغ، خطورات ذهنى زيادى دارد. خداوند متعال كه رب‏العالمين است و براساس لطف و عنايت خاص خود مى‏خواهد از همه فرصت‏هاى ممكن در جهت پرورش روح انسان و تربيت او استفاده شود، براى او وظايفى را مقرر داشته است كه البته به جهت تسهيل بر بندگان آن را الزامى و واجب قرار نداده است. از جمله اين برنامه‏ها، آن طور كه از آموزه‏هاى اسلامى آشكار مى‏شود، وضو گرفتن قبل از خواب و ذكر تسبيحات حضرت فاطمه زهرا(س) و آيه‏الكرسى و ديگر اذكار مى‏باشد و واضح است كسى كه با طهارت روحى در بستر بخوابد الهامات روحى او (چنان كه در علم روان‏شناسى نيز اثبات شده است) الهى و مثبت خواهد بود و چنان كه كسانى كه خناس باشند و يا در روز و يا قبل از استراحت كارهاى ناشايست انجام داده باشند، در خواب نيز خطورات شيطانى و يا زيانبار و آسيب‏زاى روحى خواهند داشت. لذا در روايات وارد شده است كه اگر كسى با طهارت (وضو) در بستر بخوابد به منزله آن كسى است كه از شب تا به صبح به عبادت مى‏پرداخته است. براى آگاهى بيشتر ر.ك: اسرارالصلاة، ميرزا جواد ملكى تبريزى
کد سوال : 5179
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : چگونه مي توان در درس خواندن تمركز خود را تقويت كرد و از سهل انگاري نسبت به درس رهايي يافت ؟
پاسخ : در خصوص موضوع مورد نظر ابتدا به عرض مى‏رسانيم اگر چه شما دو سؤال مستقل مطرح نموده‏ايد اما به عقيده ما اين دو مسئله چون ارتباط نزديك و تأثير و تأثر متقابلى در يكديگر دارند لذا با عمل به توصيه‏هاى زير بى ترديد حلّ و مرتفع خواهند شد آنچه در اين ميانبسيار با اهميت است اهتمام جدّى داشتن به اين توصيه‏ها و دقيق و مستمر عمل نمودن به آنهاست و الا اگر عمل نباشد جز خستگى ثمره‏اى نخواهد داشت: 1. بى حوصله بودن در يك معنا چيزى جز عدم رغبت و انگيزه و به دنبال آن رنج بردن از كار و موقعيت مورد نظر نيست كه بعد از مدتى نشانه‏هاى بى رغبتى زائل مى‏گردد ولى رنج‏آور بودن آن كار و يا موقعيت همچنان به حال خود باقى مى‏ماند لذا راهكار اساسى در كسبانگيزه و تقويت نشاط و شادابى درسى نهفته است و بايد به اين كار اهتمام ورزيد. بنابراين براى افزايش سطح انگيزه راهكارهاى زير را عملى سازيد: 1ـ1. ليستى از توانمنديهاى خود تهيه كرده و روزى دو يا سه بار با صداى بلند آن را بخوانيد مثلاً بگويند من شخص با استعدادى هستم و من... هستم. 1ـ2. ليستى از فوائد مادى، معنوى، موقعيتى درس خواندن و كسب موفقيت تحصيلى تهيه نموده و آن را هر روز مرور كنيد و هر روز نيم ساعت بر روى يكى از آن فوائد فكر كرده و 10 سطر درباره آن مطلب بنويسيد و اين عمل را براى يكايك فوائد انجام دهيد و بعد هر كدامكه براى شما خوشايندتر بود را گاه گاهى مطالعه و به آن بيافزائيد. 1ـ3. ليستى از پيامدهاى منفى درس نخواندن، مانند اخراج از دانشگاه و يا مشروط شدن و... را تهيه و با تأمل در مورد يكايك آنها اين پيامدهاى منفى را براى خود جدّى، بزرگ و معضل آفرين معرفى كنيد. 2. گمان مى‏رود يكى از علل بى حوصلگى در درس و حتى عدم تمركز در آن شيوه غلط درس خواند شما مى‏باشد لذا خوب است در روش تحصيل خود تجديد نظر كنيد و با مطالعه بيشتر به يك شيوه علمى و كارآمد برسيد ما در اين مكاتبه توجه شما را به چند توصيه مهمدرباره شيوه تحصيل جلب مى‏كنيم: 2ـ1. سعى كنيد براى حفظ و جلب انگيزه لازم، به اتفاق يكى از دوستان خود مطالعه كنيد و يا مباحثه كنيد حال چه به همراه دوستان و چه تنها مطالعه مى‏كنيد به مراحل زير نيز دقت كنيد. 2ـ2. دانشجوى گرامى شكل درس خواندن بر اساس ماده درسى، مقطع تحصيلى، زمان و فرصت تحصيلى و توانمنديهاى فراگير و موقعيت فراگير تفاوت پيدا مى‏كند. بى ترديد شكل تحصيل در دبستان با شكل تحصيل در دانشگاه يكسان نيست و شما نمى‏توانيد همان گونه كه دردبيرستان درس مى‏خوانيد در دانشگاه نيز به همان شيوه موفق باشيد و يا شكل ارائه درس رياضى و ياد گرفتن آن با درس فارسى متفاوت است بر همين اساس در دروس دانشگاه بيشتر حجم كار بر دوش فراگير است و استاد تنها به ارائه مطالبى كه دانشجو با تلاش فردى به آنهانمى‏رسد مى‏پردازد و لذا دانشجو بايد به تمام مطالب به شكلى پوشش دهد كه هم مطالب سهل را خود فراگير بگيرد و هم مطالب دشوار را به كمك استاد بياموزد از اين رو توصيه مى‏شود؛ ـ قبل از شركت در كلاس درس پيش مطالعه (مطالعه قبلى) داشته باشيد. ـ با بر شمردن ثمرات و فوائد درس و مجموعه دروس و اجراى دقيق موارد قبلى سطح انگيزه خود را افزايش دهيد. ـ بهنگام پيش مطالعه برخى نكات مهم درس را يادداشت كنيد. ـ رأس ساعت مقرر در كلاس درس حاضر شويد و بدانيد تأخير و غيبت (هر چند مجاز) آفت تحصيلى مفيد است. ـ در كلاس درس به سخنان استاد و ارائه او به صورت دقيق گوش دهيد با تمرين ميزان تمركز حواس خود را بالا ببريد از 5 دقيقه شروع و لحظه به لحظه آن را زيادتر كنيد. ـ مطالب دشوار درس را يادداشت كنيد. ـ اگر بين مطالبى كه در پيش مطالعه ياد گرفتيد و آنچه استاد مى‏گويد ناسازگارى احساس نموديد سؤال كنيد و هر جا كه ابهام رخ نمود نيز بپرسيد. ـ از استاد درخواست كنيد كه كتابهاى ديگرى را غير از متن درسى به شما معرفى كند اين كتاب‏ها بايد يكى در سطح برتر از متن درسى و يكى در سطحى پائين‏تر از متن درسى باشد تا اگر مطلب را متوجه نشديد به كتاب ساده‏تر مراجعه كنيد و اگر مطالب درس را متوجه شديدبراى گسترش و تعميق ياد گرفته‏ها به مطالعه آن بپردازيد. ـ بعد از فراگير درس مدتى بر روى آن و مطالب ياد گرفته قبلى فكر كنيد. يعنى فضائى مناسب و آرام برگزيده و حدود 30 تا 60 دقيقه به ميزان ضرورت بر روى مطلب آموخته شده بينديشيد. ـ بعد از يادگيرى و تفكر حال مطالب را به زبان خود در دفتر اصلى درس يادداشت كنيد كه اگر به صورت مستمر و منظم تمام مطالب را اين گونه بررسى و يادداشت نمايند در پايان ترم جزوه شما خود يك كتاب مفيد خواهد بود. انشاء الله به نكات زير در مورد شيوه مطالعهدقت كنيد: 1. از مطالعه شتاب‏زده و تند جدا پرهيز كنيد. 2. كتاب يا بخش مورد نظر از كتاب را به قسمت‏هاى كوچكتر تقسيم كنيد و هر قسمتى را مطالعه كرده و بفهميد و بعد به سراغ قسمت بعدى برويد. 3. فضاى و مكان مطالعه را براى خود مكانى جذّاب و نشاط‏آفرين بسازيد حتى با تغيير دكور و بكارگيرى وسائل نشاط‏آور. 4. نور كافى، حرارت متناسب، وضعيت نشستن و... مناسب براى درس بكارگيرى ابزار كمك آموزشى خوب در تحصيل و مطالعه بسيار مؤثر است. 5. ورزش صبحگاهى را فراموش نكنيد و در روز در سه الى چهار نوبت و در هر نوبت 5 تا 6 بار تنفس عميق را فراموش نكنيد. 6. متن درسى و مورد مطالعه را هماهنگ و هم‏طراز با فهم خود برگزينيد. 7. خود را به رعايت نظم در مطالعه عادت دهيد مانند شروع در ساعت معين - اتمام در ساعت معين، عدم اخلال به روند مطالعه و قطع كردن آن، از انحراف فكر و حواس با تمرين اجتناب ورزيد. چند تذكر: 1. تحول جديد و ترك سابقه و روش قبلى به سرعت و سهولت انجام نمى‏پذيرد. لذا صبر و حوصله و مقاومت شرط موفقيت است. 2. نظارت بر اجرا و اينكه برنامه درسى خود را به دست خودتان ارزيابى كنيد لازمه پيشرفت است چرا كه نواقص را مرتفع و برنامه را رو به رشد پيش مى‏برد بنابراين عملكرد تحصيلى خود را ارزيابى و نقاط ضعف آن را مرتفع سازيد. 3. هرگاه در اجراى برنامه تحصيلى خود موفقيت داشتيد خود را تشويق كنيد و پشتكار خود را افزايش دهيد. 4. براى هر روز (هر 24 ساعت) خود برنامه داشته باشيد و بر اساس آن حركت كنيد و شب ميزان هماهنگى خود را با برنامه ارزيابى نماييد.
کد سوال : 5186
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره>اخلاق و عرفان
پرسش : وقتى از ديگران صحبت مى‏كنند نمى‏توانم حرف بزنم كه در اينحال مى‏گويند ازحسادت است چه كار كنم؟
پاسخ : براى اين كه هنگام تعريف از ديگران در مقابل شما كسى فكر نكند كه شما نسبت به آن فرد حسادت مى‏ورزيد رعايت نكات زير ضرورى است: 1- سعى كنيد چهره خود را هنگام تعريف از ديگران عبوس نكنيد، بلكه با گشاده‏رويى برخورد كنيد گويا شما از آن فرد و آن ويژگى‏هاى مثتبى كه دارد خرسند هستيد. 2- سعى كنيد هنگام شنيدن تعريف از ديگران با جملاتى مانند «چقدر آدم خوب و موفقى است» «خوش به حال او» «من از چنين آدم‏هايى خوشم مى‏آيد» «چقدر خوبِ آدم با اين‏گونه افراد معاشرت و دوستى داشته باشد» و جملاتى از اين قبيل كه حاكى از خرسندى شما نسبت به آن فرد باشد. 3- علاوه بر اين كه ظاهر خود را خوب جلوه مى‏دهيد سعى كنيد به قلب خود نيز مراجعه كنيد. اگر كدورتى در قلب خود نسبت به آن فرد مى‏بينيد با آن مقابله كنيد. يعنى، واقعاً نگاه مثبتى به آن فرد داشته باشيد. 4- اگر جنبه‏هايى منفى از آن فرد سراغ داريد به هيچ وجه بيان نكنيد، بلكه به عكس جنبه‏هاى مثبت او را خاطرنشان كنيد به گونه‏اى كه هماهنگ با آن تعاريف نسبت به آن فرد باشيد. 5- هنگام تعريف از ديگران، هيچ‏گاه صحنه را ترك نكنيد چه اين كه ممكن است ديگران فكر كنند شما از بيان محاسن ديگران ناراحت مى‏شويد و در نتيجه احساس كنند شما حسادت مى‏ورزيد.
کد سوال : 5187
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : بنده بعد از فوت پدرم به عنوان سرپرست و نان آور خانواده محسوب مي شوم در برخورد با مسائل و مشكلات چه كنم ؟
پاسخ : ضمن ابراز همدردى با شما، از خداوند متعال خواستاريم كه به شما و خانواده محترمتان صبر و اجر بدهد. با توجه به مطالبى كه در نامه نوشته‏ايد، مسؤوليت شما به عنوان اولين فرزند خانواده مقدارى سنگين شده است، چرا كه الان هم به عنوان سرپرست خانواده و هم به عنواننان‏آور خانواده محسوب مى‏شويد. به همين خاطر، انتظار خانواده از شما بيشتر شده است و لذا شما بايد با سعى و تلاش مضاعف در اين دوران حساس به كمك و يارى آنها بشتابيد و نيز اين را هم بايد بدانيد كه زندگى انسان مجموعه‏اى از شادى‏ها و رنج‏ها، شيرينى‏ها و تلخى‏هامى‏باشد كه همه اينها به انحاى مختلف در زندگى هر فردى وجود دارد و اين تنها شما نيستيد كه با اين گونه مسائل روبرو شديد. اما نكته مهم و اساسى نحوه برخورد انسان با اين مسائل و مشكلات مى‏باشد. در اين رابطه، انسان دوگونه برخورد و واكنش مى‏تواند داشته باشد: T}1- واكنش انفعالى؛{T در برخورد انفعالى انسان همواره مشكلات را بزرگ مى‏بيند. در اكثر صحنه‏ها خود را شكست خورده مى‏پندارد. على‏رغم اين كه از خود انتظاراتى بيش از حد دارد در گشودن راه و گام نهادن به سوى هدف خود را ناتوانمى‏بيند. امكانات توانمندى‏ها و موفقيت‏هاى خويش را فراموش مى‏كند. كم كم احساس يأس ضعف و سستى در او فزونى گرفته و خود را بيمار مى‏پندارد. اگر اين روند ادامه يابد واقعا گرفتار بيمارى‏هايى خواهد شد؛ بيمارى‏هايى كه با هيچ دارويى درمان نمى‏شود جز با تغيير در روحيهو روش. T}2- واكنش فعال؛{T در برخورد فعال انسان به مقايسه معقول و منطقى بين خواسته‏ها و توانمندى‏ها و شكست‏ها و پيروزى‏ها مى‏پردازد. توقع از خويش را با واقعيات و توانايى‏هاى فردى و شرايط محيطى و اجتماعى تنظيم مى‏كند و با جديتنشاط و روحيه بالا به فعاليت و تلاش مى‏پردازد. توصيه‏اى كه ما به شما مى‏كنيم اين است كه: 1- مشكلات را عادى بدانيد و به همان اندازه آنها را بپذيريد كه كاميابى‏ها و خوشى‏ها را پذيرا هستيد. 2- نشاط خود را همواره حفظ كنيد و هرگز خود را ضعيف و مريض به حساب نياوريد. براى حفظ نشاط همه روزه ورزش كنيد. 3- در صورت امكان، براى ساعت‏هاى بيكارى، دنبال كارى مناسب و نيمه‏وقت باشيد كه از اين طريق بتوانيد هم كمكى به خانواده‏تان نماييد و هم به تحصيل خود ادامه دهيد. 4- همواره از خداوند در همه امور مدد جوييد و نسبت به آن‏چه او مقدر مى‏فرمايد راضى باشيد. 5- دنبال كار انتقال شما به دانشگاه اصفهان را با جديت تمام، خودتان دنبال كنيد تا هر چه زودتر به نتيجه برسيد و بخشى از مشكلاتتان كاهش يابد.
کد سوال : 5188
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : بعد از فوت پدرم شرايط روحي درس خواندن برايم مقدور نيست براي تمركز حواس چه بايد كرد؟
پاسخ : J}براى حل اين مشكل، عمل كردن به توصيه‏هاى ذكر شده در جواب سؤال 2 به شما خيلى كمك مى‏كند، چرا كه اساس تمركز حواس، هماهنگى ذهنى است و وقتى ذهن انسان دچار آشفتگى و بى‏نظمى باشد، انسان نمى‏ت‏واند تمركز حواس پيدا كند، بنابراين ابتدائا به آنتوصيه‏ها عمل نماييد. ثانيا، در اينجا به عواملى كه به ايجاد تمركز حواس كمك مى‏نمايد اشاره مى‏كنيم: 1- قصد و انگيزه و نياز؛ يعنى، تا انگيزه و قصد و نياز به چيزى نباشد تمركز حواس و توجه به آن امر، دقيق نخواهد بود. براى اآن كه به چيزى توجه پيدا كنيم، بايد انگيزه‏اى نسبت به آن چيز در ما پديد آيد. 2- زمان و مكان و شرايط مطالعه؛ يعنى، مطالعه منظم در زمان‏هاى تعيين شده و در مكان ويژه كه اين كار به شرط تداوم در ايجاد تمركز تأثير به سزايى خواهد داشت. 3- پرهيز از خيال‏بافى؛ يعنى، خيال‏بافى، غرق شدن در خاطرات گذشته و ياد كردن مشكلات، از عوامل مخل به تمركز حواس مى‏باشد. 4- عدم تعارض انگيزه‏ها؛ يعنى، براى داشتن تمركز حواس، بايد به بلاتكليفى خود پايان دهيم و از ميان انگيزه‏هاى مختلف و متنوعى كه ما را احاطه كرده‏اند، با انتخاب درست، يكى را برگزينيم. 5- مرور ذهنى؛ يعنى، مرور فعاليت قبل از انجام آن، باعث به وجود آمدن تمركز مى‏باشد. به عبارت ديگر، وقتى سير فعاليت علمى را در ذهن به سرعت مرور مى‏كنيم، آموخته‏ها و اطلاعات نهفته در حافظه به صفحه هشيار حافظه حاضر مى‏شوند و در نتيجه براى تمركزحواس در يادگيرى، آمادگى فزون‏ترى به دست مى‏آوريم. اميدواريم با انجام دادن دقيق توصيه‏ها و راه‏كارهاى ارائه شده، موفقيت‏هاى روزافزونى در زندگى نصيب شما دانشجوى گرامى شود و نكته آخر اين كه، اين مركز، يك نهاد فرهنگى مى‏باشد كه در جهت خدمات رسانى علمى و فرهنگى به دانشجويان عزيز به وجود آمده است ومتأسفانه و با عرض شرمندگى نمى‏تواند در جهت اقتصادى و مالى به دانشجويان كمكى را ارائه نمايد. اميدواريم با دعاى خير شما و كمك مقامات مسؤول، دامنه خدمات رسانى ما گسترش يابد.{J
کد سوال : 5189
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اجتماعي _ فرهنگي
پرسش : چرا طلاب حوزه علميه مجبورند با شهريه طلبگي بسازند و نمي توانند اشتغالات ديگري داشته باشند؟
پاسخ : J}متأسفانه يكى از مسائل مهمى كه با كيان حوزه ارتباط مى‏يابد و به قول استاد مطهرى علة‏العلل همه مشكلات حوزه است، مسأله معيشت طلاب مى‏باشد، V}(ده گفتار، ص 296 - 289){V اين مسأله از مدت‏هاى طولانى ذهن بسيارى از بزرگان وانديشمندان حوزه را به خود مشغول داشته، راه حل‏هاى گوناگونى ارائه شده ولى متأسفانه هنوز راه‏كار عملى مناسبى به مرحله اجرا درنيامده است. البته هيچ كس از بزرگان حوزه مخالف رفاه طلاب و داشتن امكانات در سطح زندگى عموم جامعه نمى‏باشد ولى مشكل اصلى از جاىديگر نشأت مى‏گيرد و آن اين كه: اولاً، تنها منبع مالى حوزه وجوهات شرعيه است كه توسط افراد خير به عنوان سهم امام يا خمس و زكات به مراجع عظام تقليد پرداخت مى‏شود و به علت اين كه اين وجوهات به صورت كامل پرداخت نمى‏شود، تأمين همين مقدار اندك شهريه با مشكلات عديده‏اى مواجهاست. ثانيا، از طرف ديگر حوزه براى حفظ استقلال خود و عدم وابستگى به دولت، از امكانات مالى دولت استفاده نمى‏كند. ثالثا، به علت گستردگى علوم اسلامى و با توجه به تغييراتى كه در وضع زندگى مردم پيش آمده و توسعه روزافزون علوم و احتياجات، ضرورت دارد هميشه گروهى متمحض در تحصيل علوم دينيه باشند، لذا دروس حوزه با چند سال حتى با ده، پانزده سال تحصيل به پايان نمى‏رسد، بلكه فراگيرى آنها و تعمق و متخصص شدن در اين علوم نيازمند مدت زمان بسيار طولانى و اختصاص دادن بيشترين اوقات در شبانه‏روز به آن مى‏باشد، لذا مشغول شدن طلبه به امورى از قبيل كار و اشتغال و پرداختن به مسائل اقتصادى و... به نوعى مانع عمده در دستيابى بههدف فوق محسوب مى‏شود.. در هر صورت با توجه به مطالب فوق مشخص مى‏شود محدوديتى كه ذكر نموديد به هيچ وجه ساخته و پرداخته مسؤولان حوزه نمى‏باشد. البته طلاب مى‏توانند با پرداختن به امورى از قبيل تبليغ، تدريس، تحقيق و... كه هيچ‏گونه منافاتى با اهداف حوزه ندارد، ضمن انجام وظايف حوزوى و ارتقاء سطح معلومات خود، از برخى مزايا و امكاناتى كه از اين طريق حاصل مى‏شود در بهبود وضع معيشت خود، مؤثر باشند.{J
کد سوال : 5191
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره>پزشكي
پرسش : از نظر اخلاقي , در بيمارستان چگونه رفتار كنيم تا آسيب پذير نباشيم ؟
پاسخ : T} 13/8/80{T دانشجوى گرامى خواهر منصوره محمدى «با عرض سلام و تحيت، از حسن اعتماد شما به اين واحد خرسنديم. اميد است بتوانيم پاسخ‏گوى خوبى براى سؤالات شما باشيم» ج س 1 - كار كردن در بيمارستان يا مراكز ديگر براى خانم‏ها اشكال ندارد، لكن بايد در برخورد با نامحرمان رعايت حجاب كامل را بنمايند و در نگاه كردن و صحبت كردن با آنها به مقدار لازم و ضرورت اكتفا نمايند و هر لحظه توجه به خدا داشته باشند و از وساوس شيطان به او پناه ببرند تا به ايمان آنها ضربه وارد نشود ، (پزشكى در آيينه اجتهاد، ص 58 به بعد). ج س 2 - در صورتى كه كار شما مورد نياز باشد با رعايت حجاب و شؤون اسلامى بهتر است پرستاران و پرسنل متعهد در كار خود باقى بمانند مگر اين كه ادامه خدمت موجب گرايش به بى‏دينى و سستى ايمان بشود. ج س 3 - بايد خودتان فكر كنيد و با مشورت و تحقيق هر يك از دو كار كه به نفع دين و دنياى شما است انتخاب نماييد و بهتر است با توجه به جوّ موجود در جامعه، اگر طرف از نظر اخلاقى و ايمانى و اصالت خانواده پسنديده است ازدواج را مقدم داريد. ج س 4 - فقط در مورد ضرورت و دست‏رسى نداشتن بيماران به پزشك همجنس امور مذكوره (لمس و نگاه) به وسيله غيرهمجنس جايز است و در صورتى كه با دستكش ممكن‏باشد نبايد تماس مستقيم با بدن نامحرم برقرار شود و همين‏طور در نگاه‏كردن به بدن نامحرم نيز بايد به مقدار ضرورت اكتفا شود ، V} (پزشكى در آيينه اجتهاد ص 71){V. ج س 5 - نحوه اخلاق يك زن پرستار در بيمارستان مى‏تواند آسيب‏هاى احتمالى متوجه او را محدود كند و يا گسترش دهد. محيط بيمارستان به جهت جنبه‏هاى خاص شغلى كه در آن وجود دارد به شدت براى زنان كارمند مى‏تواند آفت‏زا باشد، بدين‏جهت نحوه اخلاق و رفتار يك زن مسلمان در چنين محيطى بايد به گونه‏اى باشد كه او را از هر آسيبى محفوظ بدارد. پرهيز از ايجاد روابط عاطفى و دوستانه با كارمندان مرد حتى در كمترين حد خود واجازه ندادن به ديگران براى ايجاد چنين روابطى و حفظ سنگينى و وقار و متانت و حجاب كامل اسلامى و قرار نگرفتن در محيطى كه مردان هستند مگر در حد ضرورت شغلى از عواملى هستند كه رعايت دقيق آنها مى‏تواند آسيب‏پذيرى را به حداقل ممكن برساند.
کد سوال : 5193
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اجتماعي _ فرهنگي>اطلاعات عمومي
پرسش : بصيرت و آگاهى و راه رسيدن به آن را توضيح دهيد؟
پاسخ : {Tبصيرت:T}از رسول مكرم اسلام(ص) نقل شده كه فرمودند: {Hليس الاعمى من يعمى بصره انما الاعمى من تعمى بصيرته‏H}؛ {Mنابينا كسى نيست كه چشم ظاهرش نمى‏بيند، بلكه نابينا كسى است كه بصيرتش (چشم باطنش) بسته است‏M}، {V(منتخب ميزان‏الحكمه، روايت 780، ص 71)V}. ما توسط نور ظاهرى امور محسوس را مشاهده مى‏كنيم و خورشيد و ماه و چراغ بيش از اين كه فضا را روشن نمايند و در بينايى ظاهرى بشر را يارى كنند كارى انجام نمى‏دهند. اما نور باطن (بصيرت) همه نقص‏هاى انسان را برطرف و تمام دردهاى او را درمان مى‏كند و از آن جهت كه به وحدت و جمع نزديك‏تر است، در صورتى كه درون كسى را روشن كرد. ساحت جانش چنان نورانى مى‏شود كه هم صحنه‏هاى خوبى را در خواب و بيدارى مى‏بيند هم آهنگ‏هاى خوبى را مى‏شنود. هم رايحه‏هاى دل‏انگيزى را استشمام مى‏كند و هم لطيفه‏هاى فراوانى را لمس مى‏نمايد. آرى، اگر قرآن كريم از عقب‏افتادگان انسانى به عنوان كر و كور و لال ياد مى‏كند، پيش رفتگان بشرى را نيز معرفى مى‏نمايد كه چنان به نور معرفت و يقين روشن‏اند كه در افق ديد خود بهشت و جهنم را در همين دنيا مى‏بينند: {A{/Bكَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ اَلْيَقِينِ. لَتَرَوُنَّ اَلْجَحِيمَ‏{w1-7w}{I102:6-5I}/}A}، {V(تكاثر، آيات 5 و 6)V}. البته ذكر دوزخ در اين آيه شريفه براى تمثيل است نه تعيين ازاين‏رو صاحبان علم اليقين افزون بر جهنم ديگر حقايق ملكوتى را نيز مى‏توانند در دنيا ببينند و برخى در امتداد فاصله‏اى طولانى ميان مصر و كنعان بوى فرزند الهى خويش را استشمام مى‏كنند {A{/Bوَ لَمَّا فَصَلَتِ اَلْعِيرُ قالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ‏{w1-14w}{I12:94I}/}A}، {V(يوسف، آيه 94)V} و صداى تسبيح موجودات به ظاهر خاموش را نيز دريافت مى‏كنند. اما اگر نور درونى جان انسان را روشن نساخت حتى اگر عصاى موسى و يا انگشتر سليمانى هم به دست آيد نه آن را حركتى خواهد بود و نه اين را بركتى. {Sگر انگشت سليمانى نباشد# چه خاصيت دهد نقش نگينى‏S} {V(حافظ)V} زيرا آن عصا و اين انگشتر در اثر ارتباط با بدن انسان صالح بها پيدا مى‏كند و شرف بدن صالح نيز به دليل همراهى جان روشن و شفاف و صالح است و نور و شفافيت و صلاحيت جان انسان نيز به خاطر ارتباط با جانان و نور زمين و آسمان يعنى خداى سبحان است كه {A{/Bاَللَّهُ نُورُ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ‏{w1-5w}{I24:35I}/}A}، {V(نور، آيه 35)V}. با اين توضيح تعارضى ابتدايى ميان دو سخن حل مى‏شود و آن اين كه از سويى در روايت آمده است كه خدا در سمت و سويى ويژه نيست تا براى رو كردن به او مثلاً سر به سوى آسمان كنيد. اما از سوى ديگر قرآن كريم مى‏فرمايد كه به هر سو چهره افكنيد خدا آنجاست {A{/Bفَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اَللَّهِ‏{w6-10w}{I2:115I}/}A}، {V(بقره، آيه 115)V}. بازگشت اين نفى واثبات به تفاوت ميان ديد ظاهر و بصيرت باطن است. با چشم ظاهر خدا را نمى‏توان ديد چه بر آسمان دوخته شود چه بر زمين. اما با چشم باطن و ديده دل، انسان به هر سو كه بنگرد خدا و نشانه‏هاى او را مى‏بيند. چنان كه امير مؤمنان على(ع) اين حقيقت را درباره خودتثبيت مى‏كنند و ميفرمايند: اگر همه پرده‏ها فرو افتد چيزى بر يقين من افزوده نمى‏شود {Hلو كشف الغطاء ما ازددت يقيناًH}، {V(بحار، ج 40، ص 153)V}. اين سخن امام تمام حقايق ملكوتى از ديدنى‏ها و شنيدنى‏ها و بوييدنى‏ها و... را در همين دنيا تحت سيطره يقين او قرار مى‏دهد و اين مقام تحقق تام ويژه معصومان است اما مرتبه پايين‏تر مختص به اولياى معصوم خدا نيست بلكه هر كس كه نور باطنى را از فطرت خداداد خويش استخراج كند و چشم و گوشش باز شود. اگر چه در اين دنياست اما گويى در غوغاى قيامت بسر مى‏برد وديدن و شنيدن آنچه در آن صحنه مى‏گذرد. خواب شبانه را از چشمانش مى‏ربايد و نيمروزهاى گرم و سوزانش را با تشنگى روزه همراه مى‏سازد، {V(تفسير موضوعى قرآن كريم، صورت و سيرت انسان در قرآن، آيت‏الله‏جوادى آملى، بخش دوم، ص 131 - 133)V}. براى آشنايى بيشتر ر.ك: 1- حيات عارفانه امام على(ع)، آيت‏الله‏جوادى آملى، ص 21، مراتب معرفت 2- مراحل اخلاق در قرآن، آيت‏الله‏جوادى آملى، بخش معرفت، يقين - تفكر، ص 271 و 339 و 351
کد سوال : 5195
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام>قرآن و حديث
پرسش : لطفا چند دليل براى قانع كردن افراد نسبت به اين كه چادرحجاب كامل است، ذكر كنيد. فلسفه‏ء حجاب چيست؟
پاسخ : حجاب منحصر در چادر و حتى مانتو نيست، بلكه هر لباسى كه غير از وجه و كفين (دست‏ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحريك و جلب توجه نامحرم نگردد كافى است ولى بايد توجه داشت كه همان طور كه بقيه واجبات داراى مراتب مختلفى مى‏باشند حجاب نيز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب‏تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى‏گردد. در اين جا چند نكته وجود دارد كه براى روشن شدن آنها بايد ديد اساساً فلسفه حجاب چيست؟ حجاب دو فلسفه اساسى دارد كه با يكديگر ارتباط تام دارند: 1) مصونيت زن در برابر طمع‏ورزى‏هاى هوس‏بازان. 2) پيشگيرى از تحريكات شهوانى خارج از ضوابط و هنجارهاى الهى و تأمين سلامت و بهداشت معنوى جامعه. حجاب با چنين نقش و كاركرد مهم و اساسى پيامى قاطع و كوبنده با خود دارد، و آن اين است كه در برابر همه مردان اجنبى نوعى هشدار و اعلام «دور باش!» مى‏دهد، اكنون بايد ديد چه عواملى در رساندن اين پيام و اثرگذارى آن مؤثر است: {T1) حدود و ميزان پوشش:T} بدون شك هر اندازه بدن زن پوشيده‏تر باشد نقش نيرومندترى در دورسازى ديدگان نظاره‏گر ايفا مى‏كند. اگر نگاه‏هاى آلوده را همچنان كه در روايات آمده است «تيرهاى زهرآلود شيطان» بدانيم، پوشش زن همانند قوسى است كه تير از آن كمانه مى‏كند و منحرف مى‏شود و از اصابت و نفوذ در هدف باز مى‏ماند. بر عكس هر اندازه بدن زن برهنه‏تر باشد تيرهاى شيطانى را بيشتر متوجه خود ساخته و از آن آسيب خواهد ديد. از همين روست كه چادر را حجاب برتر شناخته‏اند، زيرا با وجود شرايط ديگر، بيشترين پوشش و مطمئن‏ترين مصونيت را فراچنگ مى‏آورد. {T2) كيفيت پوشش:T} ميزان ضخامت و حتى كيفيت دوخت لباس خود بخش مهمى از حجاب را تشكيل مى‏دهد بدون شك لباس‏هاى نازك و تنگ و بدن‏نما فرودگاه پيكان مسموم شيطان و موجب خيره شدن چشم‏هاى هرزه و آلوده و به فساد كشاننده جامعه است. در مقابل لباس‏هاى غيربدن‏نما، ديده‏ها را از خود دور مى‏سازد، و سلامت معنوى نفوس را تأمين مى‏كند. {T3) رنگ‏ها:T} ترديدى نيست كه برخى از رنگ‏ها ديده‏ها را خيره مى‏سازد، و پاره‏اى ديگر نگاه‏ها را از خود مى‏راند و دور مى‏سازد. اكنون سؤال مى‏شود كداميك از اين دو براى تأمين حجاب واقعى و مصونيت معنوى جامعه و خيره نكردن چشم‏ها و بر نيفروختن آتش شهوت مفيدتر است؟ مگر ما در جامعه‏اى زندگى نمى‏كنيم كه ميليونها جوان در اوج غريزه جنسى به سر مى‏برند و در سخت‏ترين شرايط جوانى از امكان ازدواج محرومند و كافى است با اندك جرقه‏اى شعله‏هاى غريزه در وجودشان برافروخته شود و به انواع گناهان و ناراحتى‏ها مبتلا گردند؟ پس چرا به هر وسيله ممكن - حتى با گزينش رنگ مناسب لباس در جامعه - به سلامت دينى و روحى و روانى آنان كمك نكنيم و موجب جلب توجه آنان و قرارگرفتن‏شان در دام مفاسد نشويم؟ در عين حال علماى دين نسبت به خصوص رنگ‏ها تأكيد چندانى نكرده، ولى بر اين مسأله پاى مى‏فشارند كه لباس نبايد موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشى از آن باشد. ازاين‏رو است كه در طول تاريخ زنان مسلمان به ميل خود لباس مشكى را براى حجاب برگزيدند و اين سنت حسنه مورد تقرير و پذيرش پيامبر(ص) و امامان(ع) قرار گرفت، زيرا آنان به اين وسيله احساس امنيت و مصونيت بيشترى مى‏كردند، {V(ر.ك: حجاب در اديان الهى، محمدى آشنانى)V}. {T4) شيوه‏هاى رفتارى:T} طرز صحبت و چگونگى راه رفتن و ... نيز بخشى از حجاب به معناى وسيع كلمه است. حفظ وقار و متانت هم همان نقشى را دارد كه پوشش زن دارد و عدم رعايت آن نيز برآيندى چون برهنگى در پى دارد. ازاين‏رو قرآن مجيد يكى از صفات خوب زنان مؤمن را كه در رفتار دختران شعيب بيان مى‏كند همان «حيا» و وقار است.