• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 6243
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چـرا بـا آنـكه شمس مونث است , حضرت ابراهيم از ضمير اشاره مذكر هذا براى اشاره به آن استفاده كرده اند . هذا ربى هذا اكبر .
پاسخ : در تـوجـيـه ايـن امـر احتمالاتى ذكر شده است از قبيل : مذكر آوردن ضمير اشاره به دليل تاويل مشاراليه كه همان جرم روشن آسمانى است , مى باشد . يـعـنـى هـذا الـمـشـارالـيـه يـا هذا الجرم النير ; برخى گفته اند مذكر آمدن اسم اشاره به دليل پيروى مبتدا از خبر در تانيث و تذكير است . چون خبر رب و اكبر هستند مبتدا نيز به اسم اشاره مذكر مورد اشاره قرار گرفته است برخى گفته اند به دليل بزرگداشت وعظمت خورشيد از اسم اشاره مذكر استفاده شده است . اما به نظر مى رسد بهترين وجه اين باشد كه چون در آيه قبل از آيه مورد پرسش سئوال از ماه شده و اشاره به ماه يا هذا صورت گرفته است براى نشان دادن وحدت داستان و ماجرا از ضمير مذكر استفاده شده است . در ضـمـن آنـكـه حـضـرت دراسـتدلال خود گويى امر خورشيد را به صورتى امرى مبهم فرض گرفته اند تا بتوانندابتدا رب بودن خورشيد را مطرح ساخته و سپس آن را نفى كنند . از اين رو اين ابهام سبب مى شود كه از اسم اشاره مذكر بتوان استفاده كرد .
کد سوال : 6244
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا انبياء و اولياء خدا , خودشان را گنهكار مى دانستند , و به تضرع و استغفارمى پرداختند ؟
پاسخ : حـضـرات مـعصومين (ع ) كه در اوج كمال و قرب الهى قرار داشتند , براى خودشان وظايفى فوق وظـايف ديگران , قائل بودند و بلكه هرگونه توجهى به غير معبود و محبوبشان را , گناهى عظيم مى شمردند و از اين روى در مقام عذرخواهى و استغفار برمى آمدند . و مـنظور از عصمت انبياء مصون بودن از هر كارى كه بتوان بوجهى آن را گناه ناميدنيست , بلكه منظور مصونيت ايشان از مخالفت با تكاليف الزامى و از ارتكاب محرمات فقهى است .
کد سوال : 6245
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : مـا شـنـيـده ايـم بـا ندامت و پشيمانى حقيقت توبه تحقق مى يابد , چگونه بنى اسرائيل كه از عمل گوساله پرستى پشيمان شدند مشمول عفو خدا واقع نشدند ؟
پاسخ : هيچ دليلى نداريم كه پشيمانى به تنهايى در همه جا كافى بوده باشد , درست است كه ندامت يكى از اركان توبه است ولى يكى از اركان نه همه اركان . گناه بت پرستى وسجده در برابر گوساله آن هم در مقياس وسيع و گسترده , آن هم براى ملتى كـه آن همه معجزات ديده بودند گناهى نبود كه به آسانى بخشوده شود بلكه بايد اين ملت غضب پروردگار را ببيند و طعم ذلت را در اين زندگى بچشد تا بار ديگر به اين آسانى و سادگى به فكر چنين گناه بزرگى نيفتد .
کد سوال : 6246
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا يهوديان را بنى اسرائيل مى گويند ؟
پاسخ : ( اسـرائيـل ) يـكـى از نـامـهاى يعقوب , پدر يوسف مى باشد , در علت نامگذارى يعقوب به اين نام مورخان غير مسلمان مطالبى گفته اند كه با خرافات آميخته است در قاموس كتاب مقدس آمده : اسرائيل به معنى كسى است كه بر خدا مظفر گشت وى اضافه مى كند : اين كلمه لقب يعقوب بن اسـحـاق اسـت كـه در هنگام مصارعه ( كشتى گرفتن ) بافرشته خدا به آن ملقب گرديد ولى دانـشـمـنـدان اسلامى مانند مرحوم طبرسى در اين باره مى نويسد : اسرائيل همان يعقوب فرزند اسـحـاق پـسر ابراهيم است او مى گويد :اسر به معنى عبد و ئيل به معنى اللّه مى باشد و اين كلمه مجموعا معنى عبداللّه رامى بخشد .
کد سوال : 6247
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : ماجراى گاو بنى اسرائيل چه بود ؟
پاسخ : يك نفر از بنى اسرائيل به طرز مرموزى كشته مى شود , در حالى كه قاتل به هيچ وجه معلوم نيست . در مـيان قبائل و اسباط بنى اسرائيل نزاع درگير مى شود داورى رابراى فصل خصومت نزد موسى مـى بـرنـد و حـل مشكل را از او خواستار مى شوند , موسى بااستمداد از لطف پروردگار از طريق اعجاز آميزى به حل اين مشكل مى پردازد و آن اينكه به قوم خود مى گويد بايد گاوى را سر ببريد قوم مى گويند چگونه گاوى ؟ موسى در پاسخ مى گويد خداوند مى فرمايد بايد گاو ماده اى كه نه پير و از كار افتاده ونه بكر و جوان باشد از رنگ آن سئوال كردند پاسخ داد زرد يكدست براى شخم زدن رام نـشـده و براى زراعت آبكشى نكند و هيچ عيبى نداشته باشد سپس بنى اسرائيل گاو رابه دسـت آوردنـد و آن را سـر بـريـدند و قسمتى از گاو را به مقتول زدند تا زنده شودو قاتل خود را معرفى كند .
کد سوال : 6248
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا به فرزندان يعقوب اسباط مى گويند آنها كه در مورد برادر خود مرتكب گناه شدندصلاحيت پيامبرى نداشتند ؟
پاسخ : مـنـظـور از اسـبـاط تيره ها و قبايل بنى اسرائيل يا فرزندانى است كه از اولاددوازده گانه يعقوب بوجود آمدند و در ميان آنها پيامبرانى وجود داشته كه آيات خدابر آنها نازل مى شده است .
کد سوال : 6249
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا در آيه 18 سوره اعراف براى سمت روبرو و پشت سر از واژه من استفاده شده اما براى سمت چپ و راست از واژه عن ؟ من بين ايديهم و من خلفهم و عن ايمانهم و عن شمائلهم 000
پاسخ : در زبان عربى مفعول فيه ( ظرف يا قيد مكان ) با حروف مختلف بيان مى گردد و اين امر قياسى و قاعده اى نيست . درست مانند حروف اضافه در زبان انگليسى و برخى حروف اضافه فارسى و ساير زبان ها .
کد سوال : 6250
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قـرآن هـنـگـام بـرشـمردن نشانه هاى مشركان مى گويد : آنها پيامبران را به ناحق مى كشندمگر مى توان پيامبران را به حق كشت ؟
پاسخ : منظور اين است كه قتل پيامبران هميشه به غير حق و ظالمانه بوده است و به اصطلاح به غير حق قيد توضيحى است كه براى تاكيد آمده .
کد سوال : 6251
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در قرآن درباره زكريا مى خوانيم : نادى ربه نداء خفيا پروردگارش را با صداى بلند خواند . نـادى به معنى دعا با صداى بلند است در حالى كه خفى به معنى آهسته و مخفى است و اين دو با هم سازگار نيست
پاسخ : خـفى به معنى آهسته نيست بلكه به معنى پنهان است بنابراين ممكن است زكريا درخلوتگاه خود آنجا كه كسى غير او حضور نداشته خدا را با صداى بلند خوانده باشد . و بعضى گفته اند تقاضا و دعاى او در دل شب بوده است , آنگاه كه مردم در خواب آرميده بودند .
کد سوال : 6252
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در سـوره مـومنون پس از نقل سير بوجود آمدن انسان مى گويد : فتبارك اللّه احسن الخالقين پس بزرگ و پر بركت است خدايى كه بهترين آفرينندگان است مگر غير ازخدا آفريدگار ديگرى وجود دارد ؟
پاسخ : كلمه خلق به معنى اندازه گيرى و صنعت درباره غير خداوند نيز صادق است ولى البته خلق خدا با خلق غير او از جهات گوناگونى متفاوت است : خداوند ماده و صورت اشياءرا مى آفريند در حالى كـه اگـر انسان بخواهد چيزى ايجاد كند تنها مى تواند بااستفاده از مواد موجود اين جهان صورت تازه اى به آن ببخشد . از سـوى ديگر خلقت وآفرينش خداوند , نامحدود است و آو آفريدگار همه چيز است در حالى كه انـسـان مـوجودات بسيار محدودى را مى تواند ابداع كند و گاه توام با انواع ضعفها ونقصهاست اما خلق و ابداع پروردگار خالى از هرگونه عيب و نقص است . از سوى سوم در آنجا كه انسان توانايى بر اين امر پيدا مى كند آن نيز به اذن و فرمان خداست .