• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 4963
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اجتماعي _ فرهنگي
پرسش : چه راه كارهايي براي موفقيت منشريات دانشجويي» وجود دارد؟
پاسخ : با توجه به حساسيت كار با دانشجويان و كار براى دانشجويان در قالب «نشريه‏ى دانشجويى» و لزوم صرف وقت براى حصول حداكثر بهره‏ورى، تذكّر چند نكته ضرورى است: 1. كارها را از جاى كوچك آغاز كنيم. ما بايد عادت كنيم در همه‏ى امور زندگى خويش، كارها را از جاهاى كوچك آغاز كنيم (اگر چه اهداف ما بزرگ باشد) و براى رسيدن به هدف بزرگ از سرمايه‏ى حوصله و صبر هزينه كنيم. چرا كه، آغاز كار مرحله‏ى آزمايشى است، هنوز سود و زيان كار معلوم و روشن نيست، شايد موانعى در سر راه مقصد باشد كه مانع از وصول به مقصود گردد، طول زمان لازم دارد تا آن مانع از سر راه برداشته شود، چه بسا ممكن است راهى را كه انتخاب نموديم بيراهه باشد و در نقشه‏بردارى و طراحى اشتباهات فراوانى داشته باشيم، در اين صورت اگر كار را به صورت بزرگ آغاز كنيم، بازگشت از بيراهه به راه، بسيار مشكل خواهد بود. نشريه‏ى دانشجويى هم از اين قاعده مستثنى نيست. 2. دقت فداى سرعت نشود ـ اگر نشريه دانشجويى را با كيفيت بالا و دقت بيشتر وبا فاصله‏ى زمانى بيشترى، منتشر كنيم بهتر از اين است كه نشريه را با فاصله‏ى زمانى كمتر و با كيفيت كمترى انجام دهيم. بنابراين، نشريه اگر ماهانه يا فصلى باشد اما كيفى‏تر، بهتر از اين است كه هر دو هفته يا به صورت هفتگى باشد اما با كيفيت پايين‏تر منتشر شود. بديهى است، اگر نشريه‏اى با فاصله‏ى كمترى منتشر شود حفظ ارتباط با خوانندگان آن، آسان‏تر خواهد بود. 3. نشريه با فاصله‏ى منظم و مرتب، انتشار يابد ـ يعنى اگر بناست نشريه‏اى در اول هر فصل، ماه، دو هفته يا هفتگى منتشر شود، حتما اين فاصله رعايت شود نه زودتر و نه ديرتر. 4. ارتباط محتوايى با خوانندگان ـ اساسى‏ترين شيوه براى توفيق يك نشريه‏ى دانش‏جويى، ارتباط محتوايى با دانشجويان است كه ناگسستنى است، چنين ارتباطى مى‏تواند از كانالهاى متعددى بدست آيد: انعكاس شفاف اخبار دانشگاه، درج مقالات علمى جديد، مطالب متنوّع و متناسب با سليقه‏هاى گوناگون و رشته‏هاى مختلف همراه با سوژه‏هاى علمى. 5. به مشاركت طلبيدن گروه‏هاى مختلف علمى ـ با توجه به وجود رشته‏هاى متنوع در دانشگاهها، بايد دانشجويان شاخص و برجسته و خوش‏نام هر رشته‏اى را شناسايى و گلچين كرد و از طريق آنان به جذب علمى و فيزيكى ديگران اقدام كرد، و به طور كلى، نشريه‏ى دانشجويى بايد محل تلاقى گروه‏هاى مختلف علمى باشد. 6. مختصر و مفيد بودن مطالب ـ امروزه با توجه به عصر انفجار اطلاعات و در نتيجه تراكم و انباشت اطلاعات، ضرورى است كه از حيث حجم محدود و در عين حال مفيد باشد. البته دقت شود تا مقالات از حيث كميت و تعداد صفحات با هم سنخيت داشته باشند يعنى يكى 5 صفحه و ديگرى 50 صفحه نباشد. 7. گسترش جو «نقد مثبت و سازنده» ـ طبيعى است كه در مجموعه‏هاى بزرگ علمى و... ضعفهايى هم به چشم بخورد، نشريه بايد با نقد و ارزيابى مشكلات در سطح دانشگاه‏ها و جامعه (اعم از مشكلات علمى، آموزشى، سياسى، اخلاقى) با دف تهذيب و نه تخريب، الگويى براى دانشجويان در مسير نقد و ارزيابى مثبت و مفيد باشد. 8. موضوعى كردن نشريه‏ى دانشجويى ـ اگر نشريه بتواند در هر شماره به يك موضوع بپردازد بسيار جاذب‏تر خواهد بود يعنى در هر شماره روى يك موضوع حساس و مهم، سرمايه‏گذارى علمى شود و سهم عمده‏اى از نشريه را به آن اختصاص دهد. البته براى رعايت تنوّع و لو اندك به همه‏ى سليقه‏ها و ذائقه‏هاى ديگر در ارائه مطالب توجه شود. 9. انتقال مشكلات دانشجويان به مديران و مسؤولان ـ بازگويى مشكلات جامعه‏ى دانشجويى و ارائه راه حل كم‏ترين انتظارى است كه از يك نشريه‏ى دانشجويى مى‏رود. از آنجا كه نشريه، دانشجويى است هيچگاه در صدد توجيه خطاها و احيانا بى‏مهرى‏هاى مسؤولين دانشگاه بر نيايد بله مى‏تواند با مديران مصاحبه كند و خود آنها مشكلاتشان را بيان كنند. 10. پرهيز از جناح‏گرايى و برخورد احساسى ـ دانشجويان بازيگران اصلى دانشگاه به حساب آيند و نه بازيچه. با توجه به اينكه، دانشگاه‏ها محل تضارب آراء با هدف بدست آوردن رأى صائب است ديگر نبايد از احساسات بدون پشتوانه‏ى منطق پيروى كرد بلكه بايد با مطالعه و تحقيق مجموعه‏هاى ديگر را به دنبال ديدگاه‏هاى علمى كشاند. بنابراين نبايد دانشجويان را به بازى‏هاى سياسى گروه‏ها و جناح‏هاى سياسى كشاند بلكه بايد آن‏ها را به دنبال صراط علمى و نه احساسى سوق داد، يعنى حب و بغض‏هاى سياسى و جناحى را بايد پشت در دانشگاه حبس كرد. و نشريه‏ى دانشجويى سهم مهمى در رسيدن به اين مقصود دارد. 11. غنا بخشيدن به ماهيت دينى دانشجويان ـ با توجه به خاستگاه دينى دانشجويان بايد علاوه بر خوراك علمى آنان، به جنبه‏هاى معنوى و دينى دانش‏پژوهان نيز توجه كرد تا يك دانشجو بعد از پايان تحصيلات خويش با آموزه‏هاى دينى آشنايى كامل يا اجمالى داشته باشد و بتواند از حريم دين خويش هنگام تهاجم فكرى بيگانگان، حفاظت كند، چه اينكه از يك دانشگاه اسلامى جز اين انتظار نيست. بى‏ترديد براى نيل به اين هدف بايد از مقالات صاحب نظران در امر دين بهره جست. 12. برگزارى مسابقات گوناگون ـ براى ايجاد يك ميدان مغناطيسى و جاذبه‏ى بيشتر هر از چند گاه و يا در هر شماره و به بهانه‏هاى مختلف سياسى، علمى، دينى و هنرى، طرح مسابقه در قالب پرسش و پاسخ، جدول، معمّا و... طرح كرد و به برگزيدگان جايزه داد. 13. برخوردارى از ظاهر زيبا و جاذب ـ امروزه و با توجه به پيشرفت هاى علمى و فن‏آورى و اهميت پيدا كردن قالب‏هاى زيبا در تبليغات، نشريات نيز بايد از چهره جاذب برخوردار شوند (مخصوصا طرح‏هاى روى جلد با استفاده از رنگ‏هاى شاد)، چرا كه چشم دريچه‏ى ورود به ميدان فكر و ذهن ديگران است. پس ابتدا بايد چشم را تسخير كرد بعد ذهن و فكر، آنگاه دل را، پيشنهاد مى‏شود در اين امر از دانشجويان متعهد رشته‏ى هنر و... استفاده شود. 14. تربيت كادر و هيئت تحريريه ـ طبيعى است دانشجويان فارغ التحصيل مى‏شوند اما تربيت هرگز. پس نشريه‏ى دانشجويى پايان ترم و دوره نمى‏شناسد. اگر مدير مسؤول و ديگران فكرى براى نيروهاى جوان و تربيت تدريجى آنان نكنند با رفتن مديران فعلى نشريه، نشريه هم به خاطره خواهد پيوست بنابراين بايد براى استمرار نشريه هم فكرى كرد. بديهى است كه براى توفيق روز افزون بايد آسيب‏هاى نشريات دانشجويى را نيز شناخت از جمله: جناح‏بازى و سياسى‏كارى، كارهاى سطحى و احساسى، متنوع و جذاب نبودن مطالب، عدم رعايت فاصله‏ى زمانى نشر و نيز فاصله‏ى زياد بين شماره‏ها (كه از بين برنده‏ى ارتباط با دانشجويان است) و عكس همه‏ى آن مواردى كه در مطالب پيش گفته آمده است. يكى از ويژگى‏هاى مهم عصر ارتباطات و عصر انفجار اطلاعات (كه امروزه در آن بسر مى‏بريم)، اطلاع رسانى به صورت شفّاف و با هدف تنوير افكار مخاطبين و خوانندگان مى‏باشد، كه نشريه‏ى دانشجويى مى‏تواند بخشى از بار سنگين اطلاع‏رسانى را بر عهده بگيرد. بى‏ترديد، نشريه‏ى دانشجويى فرصتى است در عرصه‏ى انديشه، تفكّر، تحقيق و تدبّر، تا دانشجويان با مشاركت عملى خويش، تئورى‏ها را با تيغ قلم خويش جراحى كنند و استعدادهاى تئوريك خويش را با ظرفيت‏هاى علمى، عملى و قلمى خود نقد كنند و ترم‏هاى آموزشى را همچون ميدان جنگ تمام عيار با دشمن جهل قرار داده و با تحقيق‏ها و پژوهش‏هاى مستمرّشان، خاك ريزهاى جهل را يكى پس از ديگرى فتح كنند. در عين حال، دانشگاه و نشريه‏ى دانشجويى به عنوان كارگاهى بزرگ براى آموزش عملى و اندوختن سرمايه‏ى تجربه براى طراحى در رفع و دفع مشكلات جامعه‏ى اسلامى است. بنابراين ضرورت نشريه‏ى دانشجويى جاى هيچ ترديدى نيست.
کد سوال : 4965
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : چرا گرفتن روزه در روز عاشورا و عيد فطرحرام است ؟
پاسخ : پس از شهادت حضرت اباعبدالله(ع) بنى اميه و آل زياد آن روز را كه روز پيروزى خود مى‏ديدند شاد باش گفته و مبارك دانسته و به ميمنت آن روزه گرفتند. در راستاى اين بدعت روايات بسيارى نيز پيرامون فضيلت روزه آن روز جعل گرديد. از اين رو بيشتر اهل تسنن بدون آنكه انگيزه بنى اميه را داشته باشند تحت تأثير آن روايات ساختگى روزه مى‏گيرند. به نظر مى‏رسد اين حركت شگردى تبليغاتى براى تحت پوشش قرار دادن و انحراف اذهان از جنايت بزرگى باشد كه مرتكب گرديدند. از اين رو ائمه اطهار: شيعيان خود را از چنين بدعتى آگاه كرده و حكم واقعى آن را بيان داشته‏اند. روايات آن در اصول كافى ج 4 صفحات 145 - 147 V}( باب صوم يوم عاشورا ){V موجود است. ناگفته نماند روزه در روز عاشورا مكروه است نه آن كه حرام باشد. اما حرمت روزه در روز عيد فطر چه بسا براى جلوگيرى از افراط باشد. زيرا برخى به روزه‏گيرى عادت مى‏كنند و برگشت به زندگى عادى را براى خود تضعيف معنويت به شمار مى‏آورند. در حالى كه اسلام كار و تلاش را از عبادات مى‏داند ودين‏دارى آميخته با حضور در جامعه را پرارزش دانسته است.
کد سوال : 4966
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : علت حرام بودن كار در بعضي از روزها مثل عاشورا و روز21 ماه رمضان چيست ؟
پاسخ : كار كردن در روز 21 رمضان و دهم محرم و عيد غدير حرام نيست و كراهت آن چه بسا به خاطر ايجاد اعتدال در زندگى و رعايت احترام روزه‏هاى خاص است. بديهى است تعطيلى در روز شهادت امام على(ع) و روز شهادت امام حسين(ع) نوعى احترام به شمار مى‏آيد و فرصتى خواهد بود براى شركت در مراسم عزادارى و آشنايى با سنت و سيره پيامبر و امامان(ع) كه از نيازهاى معنوى آدمى به شمار مى‏آيد و ارزش آن از كار و درآمد مادى بيشتر مى‏باشد.
کد سوال : 4968
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : برادرم بر خلاف گذشته , علاقه اي به امور مذهبي ندارد. چگونه او را راهنمايي كنم ؟
پاسخ : مهر و محبت سرمايه اصلى براى تربيت است و موجب برقرارى ارتباط مى‏گردد و پرواضح است كه بدون ارتباط راه هر اقدامى سد مى‏گردد لذا: 1ـ سعى كنيد با برادرتان صميمى باشيد تا ارتباط حفظ و زمينه هر نوع تأثيرى فراهم گردد و در آغاز، به درد دل او گوش كنيد، پس ز آن او با شما همراهى خواهد كرد. 2ـ دوستان خوبى براى او پيدا كنيد تا او از معاشرت با اين افراد سود جويد و به صورت غيرمستقيم تربيت شود كه اين روش سيار مؤثر است. 3ـ از كسانى كه شخصيت آنها مورد قبول برادرتان است و وى از آنها حرف شنوى دارد استفاده كنيد و به صورت غيرمستقيم وى ا راهنمايى كنند. از آنها بخواهيد كه با روش صحيح وى را ارشاد كنند (البته به صورتى كه وى متوجه نشود). 4ـ شما و مادرتان براى او بسيار دعا كنيد و از خدا بخواهيد كه قلب او را به خود متوجه و او را از شرور حفظ نمايد. 5ـ سعى كنيد كتاب‏هايى مناسب كه مورد علاقه او هستند در دسترس او قرار دهيد. 6ـ زمينه‏هايى براى تشويق او در مدرسه فراهم سازيد و از مربيان و معلمان (بدون اين كه برادرتان متوجه شود) بخواهيد كه بيشتر ه او توجه كنند و آنان نيز سعى كنند دوستان خوبى براى او بيابند و اگر رابطه‏اى با دوستان ناباب دارد قطع كنند. 7- از سرزنش او جدا اجتناب كنيد. 8- او را به انجام كارهاى مانند نماز، روزه و... كه مد نظرتان است مجبور نسازيد. 9- دوران جوانى حساس‏ترين دوران تربيت است و بنيان تربيت اين دوران صدور جملات دستورى را نمى‏تابد، لذا از امر و هى نمودن جدا پرهيز كنيد و تنها شيوه دعوت به كارى بيان جملات توصيفى است كه محتواى ترغيبى و تشويقى دارد. 10- هرگز با وى برخورد تند نداشته باشيد و قهر و ترك معاشرت و دوستى را به عنوان مسير هدايت انتخاب نكنيد. 11- با اعمال سليقه شخصى خود وى را از حق متنفر نسازيد بلكه به جاى دعوت به سليقه شخصى او را با حق آشنا سازيد تا جذب عمل به آن شود. 12- با سپردن مسؤوليت‏هاى خانوادگى و اجتماعى به وى برايش شخصيت قائل شويد و از اين طريق از تراوش فكرى او بهره‏مند شويد و تجارب زندگى خود را به او منتقل كنيد. 13- با در اختيار نهادن كتبى كه ياد مرگ و مردن را در دل او زنده نگه مى‏دارد او را از درون به سمت خوبى‏ها دعوت كنيد مانند كتب شهيد دستغيب مانند معاد، سراى ديگر، قلب سليم. 14- نقل حكايت‏هاى آموزنده از تأثير اعمال خوب و نيك و هشدار نسبت به پيامدهاى منفى اعمال زشت و ترك عبادت و بندگى توسط خودتان و افراد صاحب نفوذ و همين‏طور كتب مربوطه، آمادگى روحى وى را براى كارهاى خير فراهم آوريد.
کد سوال : 4969
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : براي كاهش تنش بين دو خانواده، چه راهكاري پيشنهاد مي كنيد؟
پاسخ : يكى از راه‏هايى كه براى كاهش تنش ميان دو خانواده مى‏تواند مؤثر باشد اين است كه شما با رفتارهاى منطقى و دلسوزانه بدون اين كه در مقابل آنها موضع‏گيرى كنيد اعتماد آنها را به خود جلب كنيد به گونه‏اى كه احساس كنند شما فرد امين، راستگو و دلسوز آنها هستيد بعد از اين كه اعتمادسازى كرديد به گونه‏اى كه شما را قبول دارند مرحله دوم كار را به اين صورت آغاز كنيد كه هر وقت شما فرصت پيدا كرديد سعى كنيد با بيان اين كه مثلاً فلان فرد از خانواده شوهرم اتفاقا از شما تعريف مى‏كرد و مى‏گفت كه: مادر شما يا خواهر شما فرد منظم يا آدم متين و خوبى است و متقابلاً وقتى كه كنار خانواده خودتان قرار گرفتيد مثلاً بگوييد مادر شوهر من و پدر شوهرم شما را آدم‏هاى با شخصيتى مى‏دانند و از شما تعريف مى‏كنند و يكى از جاهايى كه اسلام اجازه داده انسان دروغ بگويد براى اصلاح بين افراد است كه به نحوى نسبت به هم خصومت دارند و به اصطلاح شما با اين كار ولو واقعيت هم ندارد و اين طور نيست كه خانواده شما از خانواده شوهرتان تعريف كرده باشد يا بالعكس ولى شما زدودن كينه‏اى كه بيان آنها وجود دارد و برطرف كردن سوء ظنى كه نسبت به يكديگر دارند از اين روش استفاده كنيد قطعا در تلطيف روابط ميان آنها مى‏توانيد مؤثر واقع شويد. البته انتظار نداشته باشيد كه با يك بار برخورد اين‏چنينى همه خصومت‏ها و سوءظن‏ها برطرف شود. بلكه اين كار نياز به زمان دارد و شما بايد گام‏به گام و با صبر و حوصله زمينه بدگويى خانواده‏ها را نسبت به يكديگر و همچنين سوء ظن آنها را نسبت به يكديگر كاهش دهيد. توجه داشته باشيد براى اين كه شما در اين كار موفق شويد سعى كنيد به هر دو خانواده احترام بگذارد و هيچ‏گونه رفتار پرخاشگرانه نسبت به آنها نداشته باشيد و اشتباهات آنها را به رخ آنها نكشيد. در مرحله بعدى در صورت موفقيت در مرحله قبل سعى كنيد نقاط مثبت دو خانواده را شناسايى كنيد و آنها را در يك دفترچه‏اى يادداشت كنيد و هر وقت در كنار يكى از آنها قرار گرفتيد و محبت از طرف مقابل به ميان آمد شما به اين جنبه‏هاى مثبت اشاره كنيد و بگوييد همه آدم‏ها يك ويژگى‏هاى مثبت دارند و در كنار آن جنبه‏هاى مثبت ممكن است نقايصى نيز داشته باشند ولى ما براى استحكام روابط خودمان با ديگران بايد جنبه‏هاى مثبت آنها را در نظر بگيريم و فقط به جنبه‏هاى منفى نگاه نكنى. حضرت عيسى(ع) در همراه با حواريون روزى از مسيرى عبور مى‏كردند. لاشه يك سگ مرده متعفنى را مشاهده كردند. همه اصحاب دهان و بينى خود را گرفتند و گفتند كه بوى بدى مى‏دهد. حضرت عيسى بلافاصله فرمود: بَه چه دندان‏هاى سفيد و قشنگى دارد و با اين برخورد خواست به آنها ياد بدهد كه هميشه منفى‏نگر نباشيد و فقط به جنبه‏هاى منفى نگاه نكنيد بلكه به جنبه‏هاى مثبت نيز توجه داشته باشيد و يكى از مهمترين عوامل سوءظن به ديگران همين منفى‏نگرى است و بهترين راه براى از بين بردن سوء ظن توجه به جنبه‏هاى مثبت ديگران است و شما مى‏توانيد با طرح اين جنبه‏هاى مثبت، نگرش دو خانواده را نسبت به يكديگر عوض كنيد. اگر بتوانيد نگرش منفى آنها تغيير دهيد بزرگترين اقدام براى اصلاح بين دو خانواده انجام داده‏ايد اگر در اين دو مرحله توانستيد موفق شويد نوبت مى‏رسد به مرحله سوم؛ در اين مرحله مى‏توانيد زمينه ميهمانى و ايجاد رابطه مثبت را ميان دو خانواده طراحى كنيدو هر از چندگاهى به مناسبت عيد يا تولد يكى از ائمه زمينه را براى اين كه خانواده شما از خانواده شوهرتان ميهمانى كند فراهم كنيد يا بالعكس مطمئن باشيد. اگر شما بتوانيد اين مراحلى كه بيان شد با صبر و حوصله آنها را به خوبى انجام دهيد تا حدود زيادى مى‏توانيد سوء ظن و سوء تفاهم‏هايى كه وجود دارد را به حداقل برسانيد و روابط ميان آنها را در حد قابل قبولى اصلاح كنيد. البته به اين نكته بايد توجه داشته باشيد انجام چنين كارى هم صبر و حوصله كافى نياز دارد و هم همكارى خانواده‏ها را مى‏طلبد لذا بايد از شتابزدگى اجتناب كنيد و در صورت امكان اگر افراد ديگرى مى‏توانند در اين زمينه با شما همكارى كنند و مورد اطمينان هستند از آنها نيز كمك بگيريد تا بهتر بتوانيد اين مسؤوليت خطير را انجام دهيد به هر ميزانى كه بتوانيد در اين كار موفق شويد. عملاً جلوى بدگويى و غيبت‏ها را نيز خواهند گرفت و از اين كه دائما بگوييد غيبت نكن معلوم نيست حرف شما اثر داشته باشد ولى اگر نگرش آنها را نسبت به يكديگر تغيير دهيد غيبت هم كه نتيجه سوءظن است از بين مى‏رود.
کد سوال : 4970
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : با توجه به فراواني فساد و گناه در جامعه چطور مي توان تا عمق معنويات پيش رفت و در جامعه هم نقش فعال داشت آيا حفظ دين با اين وضعيت جامعه و دانشگاه ها ممکن است؟
پاسخ : قبل از هر چيز بزرگى روح و بزرگوارى شما را جهت انجام وظايف عرفى و شرعى و تلاش براى كسب رضاى خدا را تبرك مى‏گوييم. آنچه از نامه شما به خوبى به دست مى‏آيد آن است كه به اين نكته مهم توجه داريد كه نبايد عرفان و سير و سلوك، آدمى را از وظايف فردى و اجتماعى دور كند و اين همان روش پيامبران و امامان و اولياء شايسته خداوند است كه در مضمون حديث شريف زير متجلى است: H} «كن فى الناس ولا تكن معهم{H ؛ M} در ميان مردم باش ولى هضم در آنان نباش{M و از ويژگى‏هاى ممتاز «امامان» نسبت به برخى «عرفا» آن است كه عبادت‏ها و تلاش‏هاى خودشان را تنها در سير «من الخلق الى الحق» خلاصه نمى‏كنند بلكه سير «من الحق الى الخلق، فى الخلق الى الحق» را نيز دارا مى‏باشند ودر عين حضور در جامعه به مقام «فناء فى الله» نيز نائل شده‏اند. در چنين سير و سلوكى است كه بيشترين مبارزه براى دفع و رفع وسوسه‏هاى شيطانى انجام مى‏پذيرد و بيشترين فشار را از ناحيه رفتار مردم، انسان سالك بايد تحمل كند و تمامى اين تلاش‏ها است كه وقتى بر مدار حق و اخلاص انجام مى‏گيريد. موجب سنگينى كفه ترازوى عمل و ايمان مى‏شود و مصداق اين آيه شريفه مى‏شود كه: «فاما من ثقلت موازينه فهو فى عيشة راضية؛ هر كه سنجيده‏هايش سنگين برآيد، پس وى در زندگى خوشى خواهد بود»، V}(قارعه، آيه 6 و 7).{V بنابراين تمامى وسوسه‏ها و غفلت‏ها و محدوديت‏ها، اگر چه از يك سو موجب كندى ظاهرى سير و سلوك مى‏شود، ولى از سوى ديگر همچون موانع در ميدان رزم است كه عبور از آنها انسان سالك را ورزيده‏تر مى‏كند و لذت «وصال» پس از «هجران» را براى آدمى محسوس‏تر مى‏كند. بنابراين بدون آن كه انگيزه خود را نسبت به وظايف فردى و اجتماعى و ادامه تحصيل از دست بدهيد. تلاش كنيد علاوه بر تداوم تلاوت و تدبر در قرآن و مطالعه سنت و سيره پيامبر و امامان(ع) از ارتباط با بزرگان معاصر و آثار مكتوب اولياء خدا نيز بهره‏مند شويد و با پى‏گيرى برنامه «مشارطه، مراقبه و حاسبه» در هر شبانه‏روز طى مراحل سير و سلوك را براى خود هموارتر سازيد. براى تقويت اراده بايد دانست كه: فرد با اراده كسى است كه داراى هدفى معقول بوده و تا موقعى كه به آن نرسيده است، از تعقيب آن باز نمى‏ايستد. مشكلات و موانع روانى يا مادى، به اراده و عزم او لطمه نزده و از پيشرفتش جلوگيرى نمى‏كند. بنابراين در اولين گام، براى رفع اضطراب و كسب روحيه قوى بايد هدف و يا اهداف دقيق و مشخص خود را از زندگى يا كارى كه مى‏خواهد انجام دهد، براى خويش ترسيم نمايد. طبيعى است اين هدف، بايد معقول، قابل دستيابى، بدون افراط و تفريط، مطابق توان و استعداد فرد و واقع بينانه باشد؛ نه آن كه آرمانى و بلند پروازانه و خارج از توانايى‏هاى وى باشد. در اين صورت در صحنه عمل وقتى با مشكلات و سختى‏هاى طاقت‏فرسا و خارج از توان خود، رو به رو شد و با شكست‏هاى احتمالى به هدف مورد نظر خود دست نيافت؛ نااميد و دلسرد شده و از ادامه كار منصرف مى‏گردد. هم چنين از انجام كارهاى ديگر منصرف مى‏شود. و خود را ناتوان وبى اراده تلقّى مى‏كند. دومين گام، شناخت توانايى‏ها و استعدادهاى نهفته در وجود خويش است. همه ما در وجود خود از استعدادهايى برخورداريم، كافى است اين نيروها را بشناسيم و براى رسيدن به هدف، آنها را به كار گيريم. سومين گام، برنامه‏ريزى است. بايد براى تمام كارها و فعاليت‏هاى شبانه‏روزى، برنامه‏اى مدوّن و منظم داشته باشيد. بدين منظور از جدولى استفاده كنيد كه در ستون افقى آن، ساعات شبانه‏روز و در ستون عمودى، ايام هفته را يادداشت كرده و تمام كارهاى روزانه را در آن درج كنيد (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و...). هر فعاليتى را در زمان خاص خود در جدول بنويسيد و هيچ زمانى را بدون كار خالى نگذاريد. هر روز صبح با نگاهى به آن برنامه، به اجراى دقيق آن بپردازيد و شبها قبل از خوابيدن، آن را محاسبه و ارزيابى كنيد؛ شايسته است همچون يك محاسبه‏گر جدى و قاطع، فعاليت‏هاى روزانه و ميزان موفقيت خود در انجام دادن كارها را بررسى كنيد. در صورت موفقيت خود را تشويق كنيد و در صورت تخلّف از برنامه و سهل‏انگارى در اجرا، خود را تنبيه نماييد. چهارمين گام، تلقين است. تلقين به خود در تقويت اراده اثر قابل ملاحظه‏اى دارد. بنابراين هر روز جملاتى را به خود تلقين كنيد؛ مانند: «من اراده لازم براى انجام كارهايم را دارم» هيچ چيزى نمى‏تواند اراده‏ام را متزلزل كند»، «آنچه را كه به نظرم انجام دادنى است انجام مى‏دهم، هيچ قدرتى نمى‏تواند مرا از آن باز دارد»، «اراده من هر روز محكم‏تر مى‏شود»، «بر من لازم است كه موفق شوم؛ زيرا موفقيت از آنِ نيرومندان است» و... پنجمين گام، توجه به تدريجى بودن تقويت اراده است. براى به دست آوردن اراده‏اى قوى و محكم، تدريجى بودن آن و نياز به تمرين و ممارست امرى لازم و ضرورى است. گمان نكنيد مى‏توانيد به طور دفعى و بدون هيچ تلاشى، به آن دست يابيد. بنابراين به راه كارهاى عملى زير توجّه نموده، به آنها عمل كنيد: 1. هر روز صبح حداقل 20 دقيقه به طور مرتب و در ساعتى معين ورزش كنيد؛ 2. سحرگاهان يا صبح گاهان، هرگاه كه بيدار شديد بى درنگ برخيزيد و از رختخواب بيرون رويد. حتّى اگر خواب آلودگى مزاحمتان است، از اتاق بيرون رويد و قدرى نرمش كنيد تا خواب آلودگى از بين برود؛ 3. در صورت امكان، چند دقيقه قبل از اذان صبح از خواب بيدار شده، نماز شب بخوانيد و اگر در آن وقت بيدار نشديد، قضاى آن را به جا آوريد؛ 4. مقيد باشيد هر روز تعداد آيات معينى را قرائت كنيد؛ مثلاً 30 تا 50 آيه و در صورت تمايل در هفته‏هاى بعد به ميزان آن بيفزاييد؛ 5. كارهايى را كه به عهده مى‏گيريد ناتمام رها نكنيد و آنها را به نحو احسن و تا رسيدن به نتيجه مطلوب ادامه دهيد. 6. هرگز در كارها نااميد نشويد و با حالت تهاجمى براى پى‏گيرى و به انجام رساندن كارهاى ناقص و ناموفق، جديت به خرج دهيد. در جلد دوم طرائف الحكم، چاپ اول، ص 21 از حضرت اميرالمؤمنين(ع) روايت شده كه حضرت پيغمبرص) هر موقع كه اضطراب و اندوهى بر آن حضرت روى مى‏داد اين دعا را مى‏خواند: H} «يا حى يا قيوم، يا حيا لايموت، يا حى لا اله الا انت كاشف الهم مجيب دعوة المضطرين، اسألك بان لك الحمد لا اله اله الا انت، المنان، بديع السموات والارض، ذوالجلال والاكرام رحمان الدنيا والاخرة و رحيمها رب ارحمنى رحمة تغنيى بها عن رحمة من سواك يا ارحم الراحمين»،{H ؛ V} (داروخانه معنوى، رضا جاهد، انتشارات هاتف، چاپ دهم 1378، ص 67).{V در پايان براى تقويت ارتباط با خدا توجه شما را به يك راه‏كار مهم معنوى جلب مى‏كنيم. در روايات آمده است كه: در دل آدمى دو گيرنده و گوش وجود دارد. يكى صداى رحمان را مى‏شنود كه آدمى را دعوت به تقوا و خير و صلاح و ايمان مى‏كند و گوش ديگر نداى شيطان را دريافت مى‏كند. در آيات قرآن نيز اين مطلب آمده است كه: «فالهمها فجورها و تقويها؛ راه فجور و تقوا هر دو به انسان نمايانده شده تا وى كدام يك را در خود تقويت نموده و برگزيند». شايد بارها اين تجربه براى شما تكرار شده باشد كه هنگام انجام كار نيكى و يا برخاستن براى نماز شب، دو نيروى تشويق‏كننده و بازدارنده به سراغ شما مى‏آيد و براى لحظاتى با خود درگيرى درونى پيدا مى‏كنيد. اينجا همان مرحله تصميم‏گيرى است كه كدام سو را انتخاب كنيد. مطمئن باشيد اگر به هاتف رحمانى پاسخ مثبت دهيد، رفته رفته نيروى معنوى شما تقويت مى‏شود و الهامات رحمانى بيشتر رو به سوى شما مى‏آيد و اوهام شيطانى سريع‏تر از شما دور مى‏شود. اين همان است كه از آن به «جهاد اكبر» ياد مى‏شود و اين همان دوام ذكر در طول شبانه‏روز مى‏باشد بدون اين كه از تحصيل و كار و روابط با ديگران كناره‏گيرى كرده باشيد. چنين زندگى، شيوه اوليا خداست كه در عين حضور در عرصه‏هاى مختلف زندگى و جامعه هميشه در درون با خدا و شيوه اوليا خداست كه در عين حضور در عرصه‏هاى مختلف زندگى و جامعه هميشه در درون با خدا و فرشتگان رحمانى در ارتباطند و بدون گوشه‏گيرى و ايجاد حساسيت، سير و سلوك معنوى خود را طى مى‏كنند.
کد سوال : 4972
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : چرا شنيدن خوانندگي زن براي مردان حرام است و آيا سندي در اين مورد وجود دارد؟
پاسخ : زن مظهر زيبايى و جمال خداوند است و از خصوصيت جذب فراوانى نسبت به جنس مخالف خود برخوردار است و همين خصوصيت سبب شيرينى و استحكام كانون خانواده مى‏گردد در نتيجه اسلام خواسته خانمها از اين نعمت خدادادى در جهت مثبت و گرمى كانون خانواده استفاده كنند و از هرگونه معرض گذاردن و عمومى ساختن اين خصوصيت خود دارى كنند تا اولاً خود به دام فريب‏كاران و تبهكاران نيفتند و ثانيا: سلامت روحى و روانى فردى و اجتماعى ديگران آسيب نبيند. با توجه به اين مقدمه آيا حرف زدن عادى يك خانم با آوازخوانى او از نظر تهيج و تحريك مردان يكسان است؟ ممكن است برخى مردان بى‏تفاوت باشند ولى يك مرد كه از غريزه و احساسات سالم برخوردار است مسلّم تحريك مى‏گردد در غير اين صورت ممكن است دچار خمودى (ضد حالت شهوت‏رانى) گشته باشد كه نياز به مداوا دارد. براى جلوگيرى از سوء استفاده برخى مردان، در قرآن مجيد به زنان پيامبر(ص) سفارش شده: A}فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض {A ؛ M} با نرمى و تعارفات بيش از حد سخن نگوييد؛ كه بيماردلان در شما طمع كنند!».{M وقتى در نوع سخن گفتن احتمال گناه مى‏رود، در آوازخوانى به طريق اولويت خواهد بود. همچنين روايات فراوانى به صراحت دلالت بر حرمت شنيدن خوانندگى زن دارد از جمله در روايتى امام صادق(ع) مى‏فرمايد: زن خواننده ملعون است و كسى كه از خوانندگى زن كسب درآمد كند ملعون است. در روايت ديگرى شخصى خدمت امام صادق(ع) عرض مى‏كند من برخى اوقات در دستشويى به جهت شنيدن صداى كنيزان خوانده همسايه مكث بيشترى مى‏كنم. حضرت او را از اين عمل نهى مى‏كنند و مى‏فرمايند مگر نشنيده‏اى كه خداوند در قرآن مى‏فرمايد: همانا چشم، گوش و عقل در روز قيامت بازخواست مى‏شوند. برخيز و غسل توبه كن چرا كه گناه بزرگى انجام دادى و اگر بر اين حال مى‏مردى بر حالت بدى مرده بودى خداوند را ستايش كن و سپس توبه كن از هر زشتى و بدى چرا كه خداوند هيچ عمل زشتى را دوست ندارد و كارهاى زشت را براى اهلش بگذار چرا كه براى كار خير و شر هر كدام اهلى است.
کد سوال : 4976
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان
پرسش : زايل شدن عقل در بعضي امور مثل شراب و لذت هاي نامشروع، به چه معناست؟
پاسخ : انسان داراى دو نوع عقل مى‏تواند باشد، عقل معاش و عقل معاد. عقل معاش آن است كه اغلب مردم از آن برخوردارند و با آن امور روزمرّه زندگى خود را سامان مى‏دهند و عقل معاد مخصوص اهل ايمان است كه در اثر اعتقاد به خداوند و معاد و حقانيت دين، امور حيات معنوى و آخرتى خود را تنظيم مى‏نمايند؛ اين همان عقلى است كه آدمى را به عبادت خداوند فرا مى‏خواند. همان طور كه نوشيدن شراب موجب مستى و زوال كلى عقل مى‏شود و حرام است، برخى امور نيز در روايات ذكر شده است كه تنها موجب مستى معنوى و زوال عقل معاد در انسان مى‏شوند؛ باين معنى كه در اثر آنها آدمى ياد خدا و قيامت را فراموش نموده و غافل مى‏گردد. ثروت، مقام، جوانى و لذت نامشروع از مواردى هستند كه ممكن است موجب مستى و زوال عقل معاد در انسان شوند. همچنين موسيقى حرام و لذت بردن نامشروع از اندام خويش، قطعا از موارد زوال عقل مى‏باشند و اين طور نيست كه هر لذتى، اگر چه مشروع خلاف عقل باشد.
کد سوال : 4977
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : مدتي است كه وجودم همه سوال شده و در مسائل اعتقادي همواره سوال مي كنم، راهنمايي شما چيست؟
پاسخ : بايد به عرض برسانيم كه «رسيدن به حق» مقصود است نه رساندن و آنچه در اين ميان ارزشمند است همانا دريافت حق به زبان خود و براساس اطمينان شخصى و يقين و باور قلبى است و لذا نه تحميل باور ممكن است و نه صحيح و نه مؤثر اما رسيدن به اين هدف عالى و ايده‏آل مسير خاص خود را مى‏طلبد كه از شما مى‏خواهيم براساس آنچه عرضه مى‏داريم عمل نمايند آنگاه اگر مؤثر واقع نشد و شما به هدف نرسيديد گزارش فرماييد تا خدمت مجدد و بهتر ارائه و قدم بعدى را برداريم: 1- سؤال‏هاى خود را جدا جدا و به صورت مستقل و مكتوب بر روى كاغذ بنويسيد (هر سؤال جداگانه). 2- قلمرو و حوزه سؤال را مشخص كنيد كه اين سؤال چه نوع سؤالى است اعتقادى است يا فرهنگى يا سياسى و يا...؟ 3- افراد متعدد صاحب نظر در حوزه‏هاى مختلف علمى مربوط به سؤال را شناسايى كنيد. توجه داشته باشيد كه عالم‏نما و فيلسوفنما فراوان هستند و نبايد در قلمرو انديشه دچار هياهوى اجتماعى و موقعيت شغلى شد چه بسا يك كارگر، كلامى بى‏بديل و يافته‏اى الهى در اختيار شما بگذارد لذا در صاحب‏نظر بودن افراد ابتدا تحقيق كنيد بعد هم در عمل آنها را محك بزنيد چه بسا افراد صاحب مدركى كه نتوانند پاسخ شما را بدهند اما اين دليل بر بى‏پاسخ ماندن سؤال شما و دليل بر ناتوانى آن‏ها نيست. 4- با مراجعه به افراد و در اختيار نهادن عين سؤال مطرح شده بر روى كاغذ پاسخ را دريافت كنيد و با آنها به بحث بپردازيد در صورت در دسترس نبودن اين افراد از مراكز پاسخ‏گويى به سؤالات كمك بگيريد و يا كتاب‏هاى مربوط به آن قلمرو را تهيه و مطالعه كنيد. 5- دريافتن پاسخ سه عنصر حضور ضرورى و مداوم دارد: 1- دقت، 2- صبر و حوصله. 3- تفكر بر روى پاسخ ارائه شده و الا پاسخ سطحى خواهد بود و سؤالى مجدد و با رنگ و لعابى ديگر بروز خواهد كرد. 6- از پر و بال دادن بى‏جهت به سؤال كه جز مه‏آلود كردن ذهن اثر ديگرى ندارد پرهيز كنيد. 7- از آميختن سؤال با لوازم اجتماعى آن و يا احساساتى و سياسى برخورد كردن با يك سؤال فكرى پرهيز كنيد. 8- خوب است جهت نمونه يكى يا دو سؤال اساسى خود را با ما درميان بگذاريد و به صورت شخص مطرح نماييد تا اين كه ما نيز خود را محك بزنيم و در پرتو آن يافته‏هاى خود مجددا وارسى كنيم. 9- اگر پاسخ خودرا نيافتيد و يا تا يافتن و رسيدن به پاسخ مدتى طول كشيد در فضا شك و ترديد، يقين قبلى خود را از كف ندهيد و اعمال و آداب ارزشى قبلى خود را رها نكنيد چه اين عمل خود نشان از نه بخردانه بودن برخى انديشه‏ها دارد چون آدمى به صرف ترديد، يقين قبلى و تأثيرات قبلى آن را نبايد رها و ويران سازد، ابتدا خانه‏اى نو از انديشه بنا كنيد و آنگاه خانه قبلى را و عمل به ارزش‏هاى آن را ويران سازيد. پرواضح است كه سؤال داشتن و ابهام برانگيز بودن يك مطلب به معناى بنا كردن بنيان اعتقادى نيست. 10- در مسير ره يافتن به پاسخ سؤالات اعتقادى و نظام سياسى اسلام از كتب و مجلات زير مى‏توانيد بهره بگيريد: - آموزش اصول عقايد، استاد مصباح يزدى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى - راه و راهنماشناسى، استاد مصباح يزدى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى - پرسش و پاسخ، ج 1 - 4، استاد مصباح يزدى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى - نظام سياسى اسلام، نوروزى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى - فلسفه حقوق، خسروپناه، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى - فلسفه اخلاق، مجتبى مصباح، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى - فلسفه سياسى، نوروزى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى
کد سوال : 4980
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : با تمام گناهانم تلاش كرده ام كه خوب شوم ولي نتوانسته ام چه راهكاري داريد؟
پاسخ : نامه‏ى پر از درد و رنج و در عين حال آكنده از شكوه و شكايت از خود را، با دقت تمام مطالعه كرديم. گرچه از دردها و رنج‏هاى شما و مشكلات روحى و اخلاقى‏تان متأثر شديم، ولى از اين كه هنوز چراغ فطرت حقيقت جوى شما ـ به رغم همه‏ى طوفان‏هايى كه خواسته يا ناخواسته، به دست شما يا عوامل محيطى درون شما را متلاطم كرده ـ روشن است و روزنه‏هاى اميد و تمايل به خوبى‏ها و معنويات، در شما وجود دارد و اين مطلب ما را خرسند نمود و بر آن داشت تا با دلسوزى تمام، به تحليل و پاسخ‏دهى نامه‏ى شما بپردازيم. بنابراين در بخش اول بيشتر به يك بحث تحليلى از واقعيت‏ها و هست‏هاى زندگى مى‏پردازيم و سپس در بخش دوم، راه‏كارهايى را ارائه مى‏كنيم؛ به اميد اين كه مورد اهتمام شما واقع شود و كمرهمت بالازده با اراده‏اى آهنين، همه‏ى فراز و نشيب‏هاى زندگى را پشت سر بگذاريد و گذشته‏ها را جبران كنيد تا به سر منزل مقصود و سعادت واقعى دست يابيد. واقعيت اين است كه به جز پيامبران و امامان معصوم، همه‏ى انسان‏ها در معرض اشتباه و خطا هستند و هيچ انسانى نيست كه ـ و لو سهوا ـ اشتباه نكند؛ وسوسه‏هاى شيطانى و شهوات نفسانى و درونى انسان و نيز دنيا و جلوه‏هاى ظاهرى آن، دائما همراه انسان و در متن زندگى او حضور دارند و در صدد فريب و گمراه كردن او مى‏باشند. بنابراين خداوند مى‏داند كه انسان در معرض اين خطرات درونى و بيرونى قرار داد؛ لذا تمهيداتى را براى نجات وى از چنگال آن وسوسه‏هاى درونى و بيرونى در نظر گرفته است. در كنار آن وسوسه‏هاى درونى، خداوند چراغ عقل و فطرت حقيقت‏طلبى را در درون انسان روشن و شعله ور نگه داشته است و در بيرون نيز پيامبران، امامان معصوم و دين را به عنوان بهترين برنامه‏ى زندگى قرار داده، تا انسان از آن استفاده كند. علاوه بر اين كه خداوند به رغم همه‏ى اين تمهيدات، راه ديگرى را به روى انسان باز گذاشته است كه اگر جنود شيطان بر او پيروز شدند و او را به گناه يا بيراهه كشاندند، دوباره به صراط مستقيم باز گردد و هيچگاه و در هيچ شرايطى، در زندگى نااميد و مستأصل نشود و آن راه «توبه» است. خداوند با هيچ انسانى كينه و دشمنى ندارد و دوست دارد كه همه‏ى انسان‏ها، در مسير حق و هدايت قرار گيرند و از تمام ظرفيت وجودى خود، براى دستيابى به كمالات استفاده كنند؛ مگر اين كه انسان، خودش مانع از اين مهربانى و لطف شود و باعث محروميت خودش گردد. بنابراين راه بازگشت هميشه باز است؛ و لو اين كه انسان بدترين گناهان را نيز مرتكب شده باشد. اگر كسى به صورت واقعى توبه كند، نه تنها خداوند او را از همه‏ى آلودگى‏ها پاك مى‏كند و او را دوست مى‏دارد؛ به ويژه اگر توبه كننده جوان باشد؛ A}ان الله يحبّ التوابين{A. پيامبر اكرم(ص) فرمود: H}انّ الله تعالى يحبّ الشابُّ التائب {A ؛ M}خداوند جوان توبه‏كار را بيشتر از [ساير توبه‏كنندگان] دوست دارد».{M بنابراين اگر شما به هر دليلى، تاكنون اشتباهاتى مرتكب شده‏ايد، نبايد از لطف و رحمت خدا مأيوس باشيد. قطعا راه بازگشت وجود دارد و خداوند نيز وعده داده كه هم توبه كننده را دوست دارد و هم به او كمك مى‏كند. نكته‏ى ديگر اين كه راه دست‏يابى به كمال در هر زمينه‏اى، تدريجى است و انسان نمى‏تواند به صورت ناگهانى ـ و به قول خود شما يك شبه ـ به همه چيز برسد. البته ممكن است استثنائاتى وجود داشته باشد؛ ولى ما نبايد آنها را معيار قرار دهيم. بايد از طريق عادى و بر اساس دستورات الهى، به تدريج به كمال برسيم. يكى از اشتباهاتى كه افراد ـ به ويژه جوانان ـ آن مبتلا مى‏شوند، اين است كه دوست دارند يك اتفاق ناگهانى در زندگى آنان بيفتد و يك دفعه، همه چيز عوض شود و اين يك اشتباه است. واقعيت اين است كه همه‏ى كسانى كه دانشمند شدند، ساليان متمادى زحمت كشيدند همه‏ى كسانى كه به كمالات معنوى و عرفانى رسيدند، يك عمر تلاش كردند و حتى خود پيامبران و امامان معصوم نيز در پرتو يك عمر مجاهدت و تلاش، توانستند به اين مدارج برسند و خداوند به هيچ كس ـ بدون تلاش و زحمت ـ چيزى نمى‏دهد؛ چه اين كه سنت الهى بر اين قرار گرفته است كه انسان سعى و تلاش كند و در پرتو آن، به شكوفائى و كمال برسد: A}«ليس الانسان الاّ ما سعى»{A. P}نابرده رنج گنج ميسر نمى‏شود{E}مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد{P اين يك سنّت قطعى، در نظام هستى است. بنابراين نبايد انتظار معجزه داشت و يا شتاب زده بود؛ بلكه بايد با تلاش و كوشش دائمى، اين مسير را پيمود. نكته‏ى ديگر اين كه گاهى افراد دچار اين اشتباه مى‏شوند كه من يا بايد صد در صد خوب باشم يا صد در صد بد؛ يعنى، قانون «همه يا هيچ» بر زندگى آنان حاكم است حال آن كه در زندگى انسان احتمال اشتباه و خطا منتفى نيست و ممكن است اشتباه كرده، مرتكب گناه شود. اگر اشتباه كرد و گناهى انجام داد، نبايد دچار اشتباه بزرگ‏ترى شود و بگويد من كه سرم زير آب رفته، چه يك وجب و چه صد متر! پس بگذار دوباره و صد باره اين گناه را انجام دهم! نه اين درست نيست و هر كجا كه جلوى ضرر را بگيريم نفع است. همين كه انسان متوجه اشتباه خود شد، بايد سعى كند ديگر آن اشتباه را مرتكب نشود و باز اگر بعد از مدتى دوباره اشتباه كرد، توجه كند و جبران نمايد. خداوند اين راه بازگشت را به اين دليل باز گذاشته كه انسان‏ها هيچ گاه نااميد نشوند و دنبال قانون «همه يا هيچ «"نروند. نكته‏ى ديگر اين كه گاهى افراد، اين حالت را پيدا مى‏كنند كه «گويا من ذاتا انسان بدى هستم و سرشت من بد است يا اين كه خدا مرا دوست ندارد و نمى‏خواهد با من حرف بزند و از من بدش مى‏آيد»! اين هم يك خطا بيش نيست؛ چه اين كه خداوند همه‏ى انسان‏ها را ـ با همه‏ى تفاوت‏هايى كه از نظر جسمانى و روانى دارند ـ با فطرت پاك و حقيقت‏جو آفريده است. همه‏ى انسان‏ها از اعماق وجود خود، حقيقت، پاكى، صداقت و عدالت را دوست دارند، لكن شرايط محيطى، انتخاب غلط، دوست ناباب، تربيت‏هاى غلط و... ممكن است مسير آنان را تغيير دهد و يا مصداق حقيقت را به صورت بدلى و اشتباهى به آنها نشان دهد! پس هر كس بخواهد مسير حقيقت را در پيش گيرد، خداوند اين ظرفيت و تمايل را در او، قرار داده است و مى‏تواند به رغم همه‏ى شرايط محيطى، دست به يك انتخاب صحيح بزند و از زمره‏ى انسان‏هاى مؤمن شود؛ كما اين كه عكس اين هم احتمال دارد. زن «فرعون» ـ به رغم اين كه همه‏ى شرايط براى انحراف او فراهم بود ـ مسير حق را انتخاب كرد و از بهترين‏ها شد؛ اما زن حضرت نوح ـ كه همه‏ى شرايط براى هدايت براى او وجود داشت ـ مسير اشتباه را انتخاب كرد و از مصاديق انسان‏هاى منحرف، و گمراه و اهل جهنم گرديد. با توجه به آنچه بيان شد، شما هرگز از خود نااميد و مأيوس نباشيد. اشتباهات گذشته قابل جبران است و اين طور نيست كه تلاش‏هاى شما براى خوب شدن بى‏ثمر بوده است. همين كه شما احساس ندامت و نارضايتى از رفتار خود نسبت به پدر و مادر يا اعمال اشتباه‏تان داريد؛ نشانه اين است كه هنوز چراغ فطرت الهى شما، روشن است و تمايل و گرايش به خوبى‏ها داريد. خداوند نيز شما را رها نكرده است و اين عذاب وجدان، بزرگ‏ترين نعمت الهى و علامت اين است كه خداوند شما را دوست دارد و اگر توبه كنيد و به اوامر الهى عمل كرده و از نواهى او اجتناب كنيد، قطعا اهل رستگارى و سعادت خواهيد بود. البته بايد توجه داشت كه هم بايد زحمت كشيد و هم توقع و انتظار «معجزه» نداشت. رسيدن به كمالات انسانى، به تدريج و با تلاش مستمر، تحقق مى‏پذيرد و امكان ندارد يك شبه اين مسير طى شود. حتى پيامبران، بعد از ساليان متمادى تلاش و كوشش، توانستند مراحلى را طى كنند و به مدارجى برسند. پس هم راه توبه باز است و هم خداوند مهربان و توبه‏پذير است. جبران گذشته نيز امكان دارد و طى اين مسير تدريجى است. بنابراين دليلى ندارد كه ما افسرده، خسته و نااميد شويم؛ بلكه بايد دامن همت بالا زنيم و از خداوند نيز بخواهيم تا ما را در طى اين مسير كمك كند. چند دستور العمل براى توبه و بازگشت از گناه: پس از پيدا شدن حالت ندامت از كرده‏هاى ناپسند، چند عمل سزاوار است: 1. سه روز، روزه گرفتن: حضرت صادق(ع) مى‏فرمايد: توبه‏ى نصوح كه خداوند به آن امر فرموده، روزه گرفتن روز چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه است؛ 2. غسل توبه، حضرت رضا(ع) به كسى كه مى‏خواست از گناه استماع غنا توبه كند، فرمود «برخيز و غسل كن» و پيامبر(ص) مى‏فرمايد: «نيست بنده‏اى كه گناهى كند و هر اندازه كه باشد، سپس پشيمان شود و توبه كند، مگر اين كه خداوند به مغفرت و آمرزش به او رجوع مى‏فرمايد. سپس فرمود: برخيز و غسل كن و براى خدا سجده نما». 3. خواندن دو يا چهار ركعت نماز؛ 4. استغفار و خواندن دعاى توبه (خصوصا دعاى 31 صحيفه‏ى سجاديه از امام سجاد(ع«؛ 5. تكرار توبه و استغفار؛ امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه بنده‏اى زياد آمرزش بطلبد، نامه‏ى عملش بالا مى‏رود، در حالى كه مى‏درخشد»؛ 6. اختيار كردن وقت سحر براى استغفار، بسيار نافع و مطلوب است. البته استغفار در هر وقتى خوب است؛ ولى سحر اثر خاصى دارد. لذا قرآن نيز استغفار كننده در سحر را مورد ثناى خود قرار داده است. P}بانگ برداشته مرغ سحرى{E}كرده بر خفته دلان پرده‏درى{P P}هيچ از جاى نمى‏خيزى تو؟{E}الله الله چه گران خيزى تو!{P علاوه بر آنچه گفته شد راهكارهاى زير نيز مؤثر است: 1. همنشينى با افراد مؤمن و با نشاط؛ 2. شركت در جلسات مذهبى؛ 3. اهتمام به خواندن نماز اول وقت، هرگاه سستى و كوتاهى نسبت به نماز از شما سر زد، سعى كنيد يك جريمه‏اى براى آن لحاظ كنيد و خود را به جهت آن كوتاهى، جريمه كنيد؛ مثلاً مقدارى پول به صندوق صدقات بيندازيد يا يك روز، روزه بگيريد. اين روش «خود جريمه‏اى» را مى‏توانيد در موارد ديگر نيز مورد استفاده قرار دهيد؛ مثلاً اگر گناهى از شما سر زد، از همين روش استفاده كنيد؛ 10. براى ترك گناهانى كه به آنها عادت كرده‏ايد (مثل چشم‏چرانى) نيز سعى كنيد با يك برنامه‏ريزى زمان بندى شده، به تدريج آن را ترك كنيد؛ مثلاً با خود شرط كنيد امروز مى‏خواهم براى چند دقيقه به هيچ نامحرمى نگاه نكنم. اگر موفق شديد يك امتياز به خود بدهيد و بلافاصله به جهت آن موفقيت، سجده‏ى شكر به جاى آوريد و اگر موفق نشديد، از همان روش جريمه استفاده كنيد؛ 11. براى تقويت اراده هر روز حتما نيم ساعت در يك وقت معيّنى، ورزش كنيد؛ 12. اگر در انجام اين امور گاهى شكست خورديد، سرخورده نشويد و باز هم ادامه دهيد. قطعا استمرار آن توأم با پشتكار، باعث تغيير و دگرگونى در شما خواهد شد.