کد سوال : 4963
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اجتماعي _ فرهنگي
پرسش : چه راه كارهايي براي موفقيت منشريات دانشجويي» وجود دارد؟
پاسخ : با توجه به حساسيت كار با دانشجويان و كار براى دانشجويان در قالب «نشريهى دانشجويى» و لزوم صرف وقت براى حصول حداكثر بهرهورى، تذكّر چند نكته ضرورى است:
1. كارها را از جاى كوچك آغاز كنيم. ما بايد عادت كنيم در همهى امور زندگى خويش، كارها را از جاهاى كوچك آغاز كنيم (اگر چه اهداف ما بزرگ باشد) و براى رسيدن به هدف بزرگ از سرمايهى حوصله و صبر هزينه كنيم. چرا كه، آغاز كار مرحلهى آزمايشى است، هنوز سود و زيان كار معلوم و روشن نيست، شايد موانعى در سر راه مقصد باشد كه مانع از وصول به مقصود گردد، طول زمان لازم دارد تا آن مانع از سر راه برداشته شود، چه بسا ممكن است راهى را كه انتخاب نموديم بيراهه باشد و در نقشهبردارى و طراحى اشتباهات فراوانى داشته باشيم، در اين صورت اگر كار را به صورت بزرگ آغاز كنيم، بازگشت از بيراهه به راه، بسيار مشكل خواهد بود. نشريهى دانشجويى هم از اين قاعده مستثنى نيست.
2. دقت فداى سرعت نشود ـ اگر نشريه دانشجويى را با كيفيت بالا و دقت بيشتر وبا فاصلهى زمانى بيشترى، منتشر كنيم بهتر از اين است كه نشريه را با فاصلهى زمانى كمتر و با كيفيت كمترى انجام دهيم. بنابراين، نشريه اگر ماهانه يا فصلى باشد اما كيفىتر، بهتر از اين است كه هر دو هفته يا به صورت هفتگى باشد اما با كيفيت پايينتر منتشر شود. بديهى است، اگر نشريهاى با فاصلهى كمترى منتشر شود حفظ ارتباط با خوانندگان آن، آسانتر خواهد بود.
3. نشريه با فاصلهى منظم و مرتب، انتشار يابد ـ يعنى اگر بناست نشريهاى در اول هر فصل، ماه، دو هفته يا هفتگى منتشر شود، حتما اين فاصله رعايت شود نه زودتر و نه ديرتر.
4. ارتباط محتوايى با خوانندگان ـ اساسىترين شيوه براى توفيق يك نشريهى دانشجويى، ارتباط محتوايى با دانشجويان است كه ناگسستنى است، چنين ارتباطى مىتواند از كانالهاى متعددى بدست آيد: انعكاس شفاف اخبار دانشگاه، درج مقالات علمى جديد، مطالب متنوّع و متناسب با سليقههاى گوناگون و رشتههاى مختلف همراه با سوژههاى علمى.
5. به مشاركت طلبيدن گروههاى مختلف علمى ـ با توجه به وجود رشتههاى متنوع در دانشگاهها، بايد دانشجويان شاخص و برجسته و خوشنام هر رشتهاى را شناسايى و گلچين كرد و از طريق آنان به جذب علمى و فيزيكى ديگران اقدام كرد، و به طور كلى، نشريهى دانشجويى بايد محل تلاقى گروههاى مختلف علمى باشد.
6. مختصر و مفيد بودن مطالب ـ امروزه با توجه به عصر انفجار اطلاعات و در نتيجه تراكم و انباشت اطلاعات، ضرورى است كه از حيث حجم محدود و در عين حال مفيد باشد. البته دقت شود تا مقالات از حيث كميت و تعداد صفحات با هم سنخيت داشته باشند يعنى يكى 5 صفحه و ديگرى 50 صفحه نباشد.
7. گسترش جو «نقد مثبت و سازنده» ـ طبيعى است كه در مجموعههاى بزرگ علمى و... ضعفهايى هم به چشم بخورد، نشريه بايد با نقد و ارزيابى مشكلات در سطح دانشگاهها و جامعه (اعم از مشكلات علمى، آموزشى، سياسى، اخلاقى) با دف تهذيب و نه تخريب، الگويى براى دانشجويان در مسير نقد و ارزيابى مثبت و مفيد باشد.
8. موضوعى كردن نشريهى دانشجويى ـ اگر نشريه بتواند در هر شماره به يك موضوع بپردازد بسيار جاذبتر خواهد بود يعنى در هر شماره روى يك موضوع حساس و مهم، سرمايهگذارى علمى شود و سهم عمدهاى از نشريه را به آن اختصاص دهد. البته براى رعايت تنوّع و لو اندك به همهى سليقهها و ذائقههاى ديگر در ارائه مطالب توجه شود.
9. انتقال مشكلات دانشجويان به مديران و مسؤولان ـ بازگويى مشكلات جامعهى دانشجويى و ارائه راه حل كمترين انتظارى است كه از يك نشريهى دانشجويى مىرود. از آنجا كه نشريه، دانشجويى است هيچگاه در صدد توجيه خطاها و احيانا بىمهرىهاى مسؤولين دانشگاه بر نيايد بله مىتواند با مديران مصاحبه كند و خود آنها مشكلاتشان را بيان كنند.
10. پرهيز از جناحگرايى و برخورد احساسى ـ دانشجويان بازيگران اصلى دانشگاه به حساب آيند و نه بازيچه. با توجه به اينكه، دانشگاهها محل تضارب آراء با هدف بدست آوردن رأى صائب است ديگر نبايد از احساسات بدون پشتوانهى منطق پيروى كرد بلكه بايد با مطالعه و تحقيق مجموعههاى ديگر را به دنبال ديدگاههاى علمى كشاند. بنابراين نبايد دانشجويان را به بازىهاى سياسى گروهها و جناحهاى سياسى كشاند بلكه بايد آنها را به دنبال صراط علمى و نه احساسى سوق داد، يعنى حب و بغضهاى سياسى و جناحى را بايد پشت در دانشگاه حبس كرد. و نشريهى دانشجويى سهم مهمى در رسيدن به اين مقصود دارد.
11. غنا بخشيدن به ماهيت دينى دانشجويان ـ با توجه به خاستگاه دينى دانشجويان بايد علاوه بر خوراك علمى آنان، به جنبههاى معنوى و دينى دانشپژوهان نيز توجه كرد تا يك دانشجو بعد از پايان تحصيلات خويش با آموزههاى دينى آشنايى كامل يا اجمالى داشته باشد و بتواند از حريم دين خويش هنگام تهاجم فكرى بيگانگان، حفاظت كند، چه اينكه از يك دانشگاه اسلامى جز اين انتظار نيست. بىترديد براى نيل به اين هدف بايد از مقالات صاحب نظران در امر دين بهره جست.
12. برگزارى مسابقات گوناگون ـ براى ايجاد يك ميدان مغناطيسى و جاذبهى بيشتر هر از چند گاه و يا در هر شماره و به بهانههاى مختلف سياسى، علمى، دينى و هنرى، طرح مسابقه در قالب پرسش و پاسخ، جدول، معمّا و... طرح كرد و به برگزيدگان جايزه داد.
13. برخوردارى از ظاهر زيبا و جاذب ـ امروزه و با توجه به پيشرفت هاى علمى و فنآورى و اهميت پيدا كردن قالبهاى زيبا در تبليغات، نشريات نيز بايد از چهره جاذب برخوردار شوند (مخصوصا طرحهاى روى جلد با استفاده از رنگهاى شاد)، چرا كه چشم دريچهى ورود به ميدان فكر و ذهن ديگران است. پس ابتدا بايد چشم را تسخير كرد بعد ذهن و فكر، آنگاه دل را، پيشنهاد مىشود در اين امر از دانشجويان متعهد رشتهى هنر و... استفاده شود.
14. تربيت كادر و هيئت تحريريه ـ طبيعى است دانشجويان فارغ التحصيل مىشوند اما تربيت هرگز. پس نشريهى دانشجويى پايان ترم و دوره نمىشناسد. اگر مدير مسؤول و ديگران فكرى براى نيروهاى جوان و تربيت تدريجى آنان نكنند با رفتن مديران فعلى نشريه، نشريه هم به خاطره خواهد پيوست بنابراين بايد براى استمرار نشريه هم فكرى كرد.
بديهى است كه براى توفيق روز افزون بايد آسيبهاى نشريات دانشجويى را نيز شناخت از جمله: جناحبازى و سياسىكارى، كارهاى سطحى و احساسى، متنوع و جذاب نبودن مطالب، عدم رعايت فاصلهى زمانى نشر و نيز فاصلهى زياد بين شمارهها (كه از بين برندهى ارتباط با دانشجويان است) و عكس همهى آن مواردى كه در مطالب پيش گفته آمده است.
يكى از ويژگىهاى مهم عصر ارتباطات و عصر انفجار اطلاعات (كه امروزه در آن بسر مىبريم)، اطلاع رسانى به صورت شفّاف و با هدف تنوير افكار مخاطبين و خوانندگان مىباشد، كه نشريهى دانشجويى مىتواند بخشى از بار سنگين اطلاعرسانى را بر عهده بگيرد.
بىترديد، نشريهى دانشجويى فرصتى است در عرصهى انديشه، تفكّر، تحقيق و تدبّر، تا دانشجويان با مشاركت عملى خويش، تئورىها را با تيغ قلم خويش جراحى كنند و استعدادهاى تئوريك خويش را با ظرفيتهاى علمى، عملى و قلمى خود نقد كنند و ترمهاى آموزشى را همچون ميدان جنگ تمام عيار با دشمن جهل قرار داده و با تحقيقها و پژوهشهاى مستمرّشان، خاك ريزهاى جهل را يكى پس از ديگرى فتح كنند.
در عين حال، دانشگاه و نشريهى دانشجويى به عنوان كارگاهى بزرگ براى آموزش عملى و اندوختن سرمايهى تجربه براى طراحى در رفع و دفع مشكلات جامعهى اسلامى است. بنابراين ضرورت نشريهى دانشجويى جاى هيچ ترديدى نيست.
کد سوال : 4965
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : چرا گرفتن روزه در روز عاشورا و عيد فطرحرام است ؟
پاسخ : پس از شهادت حضرت اباعبدالله(ع) بنى اميه و آل زياد آن روز را كه روز پيروزى خود مىديدند شاد باش گفته و مبارك دانسته و به ميمنت آن روزه گرفتند. در راستاى اين بدعت روايات بسيارى نيز پيرامون فضيلت روزه آن روز جعل گرديد. از اين رو بيشتر اهل تسنن بدون آنكه انگيزه بنى اميه را داشته باشند تحت تأثير آن روايات ساختگى روزه مىگيرند. به نظر مىرسد اين حركت شگردى تبليغاتى براى تحت پوشش قرار دادن و انحراف اذهان از جنايت بزرگى باشد كه مرتكب گرديدند. از اين رو ائمه اطهار:
شيعيان خود را از چنين بدعتى آگاه كرده و حكم واقعى آن را بيان داشتهاند. روايات آن در اصول كافى ج 4 صفحات 145 - 147 V}( باب صوم يوم عاشورا ){V موجود است.
ناگفته نماند روزه در روز عاشورا مكروه است نه آن كه حرام باشد. اما حرمت روزه در روز عيد فطر چه بسا براى جلوگيرى از افراط باشد. زيرا برخى به روزهگيرى عادت مىكنند و برگشت به زندگى عادى را براى خود تضعيف معنويت به شمار مىآورند. در حالى كه اسلام كار و تلاش را از عبادات مىداند وديندارى آميخته با حضور در جامعه را پرارزش دانسته است.
کد سوال : 4966
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : علت حرام بودن كار در بعضي از روزها مثل عاشورا و روز21 ماه رمضان چيست ؟
پاسخ : كار كردن در روز 21 رمضان و دهم محرم و عيد غدير حرام نيست و كراهت آن چه بسا به خاطر ايجاد اعتدال در زندگى و رعايت احترام روزههاى خاص است. بديهى است تعطيلى در روز شهادت امام على(ع) و روز شهادت امام حسين(ع) نوعى احترام به شمار مىآيد و فرصتى خواهد بود براى شركت در مراسم عزادارى و آشنايى با سنت و سيره پيامبر و امامان(ع) كه از نيازهاى معنوى آدمى به شمار مىآيد و ارزش آن از كار و درآمد مادى بيشتر مىباشد.
کد سوال : 4968
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : برادرم بر خلاف گذشته , علاقه اي به امور مذهبي ندارد. چگونه او را راهنمايي كنم ؟
پاسخ : مهر و محبت سرمايه اصلى براى تربيت است و موجب برقرارى ارتباط مىگردد و پرواضح است كه بدون ارتباط راه هر اقدامى سد مىگردد لذا:
1ـ سعى كنيد با برادرتان صميمى باشيد تا ارتباط حفظ و زمينه هر نوع تأثيرى فراهم گردد و در آغاز، به درد دل او گوش كنيد، پس ز آن او با شما همراهى خواهد كرد.
2ـ دوستان خوبى براى او پيدا كنيد تا او از معاشرت با اين افراد سود جويد و به صورت غيرمستقيم تربيت شود كه اين روش سيار مؤثر است.
3ـ از كسانى كه شخصيت آنها مورد قبول برادرتان است و وى از آنها حرف شنوى دارد استفاده كنيد و به صورت غيرمستقيم وى ا راهنمايى كنند. از آنها بخواهيد كه با روش صحيح وى را ارشاد كنند (البته به صورتى كه وى متوجه نشود).
4ـ شما و مادرتان براى او بسيار دعا كنيد و از خدا بخواهيد كه قلب او را به خود متوجه و او را از شرور حفظ نمايد.
5ـ سعى كنيد كتابهايى مناسب كه مورد علاقه او هستند در دسترس او قرار دهيد.
6ـ زمينههايى براى تشويق او در مدرسه فراهم سازيد و از مربيان و معلمان (بدون اين كه برادرتان متوجه شود) بخواهيد كه بيشتر ه او توجه كنند و آنان نيز سعى كنند دوستان خوبى براى او بيابند و اگر رابطهاى با دوستان ناباب دارد قطع كنند.
7- از سرزنش او جدا اجتناب كنيد.
8- او را به انجام كارهاى مانند نماز، روزه و... كه مد نظرتان است مجبور نسازيد.
9- دوران جوانى حساسترين دوران تربيت است و بنيان تربيت اين دوران صدور جملات دستورى را نمىتابد، لذا از امر و هى نمودن جدا پرهيز كنيد و تنها شيوه دعوت به كارى بيان جملات توصيفى است كه محتواى ترغيبى و تشويقى دارد.
10- هرگز با وى برخورد تند نداشته باشيد و قهر و ترك معاشرت و دوستى را به عنوان مسير هدايت انتخاب نكنيد.
11- با اعمال سليقه شخصى خود وى را از حق متنفر نسازيد بلكه به جاى دعوت به سليقه شخصى او را با حق آشنا سازيد تا جذب عمل به آن شود.
12- با سپردن مسؤوليتهاى خانوادگى و اجتماعى به وى برايش شخصيت قائل شويد و از اين طريق از تراوش فكرى او بهرهمند شويد و تجارب زندگى خود را به او منتقل كنيد.
13- با در اختيار نهادن كتبى كه ياد مرگ و مردن را در دل او زنده نگه مىدارد او را از درون به سمت خوبىها دعوت كنيد مانند كتب شهيد دستغيب مانند معاد، سراى ديگر، قلب سليم.
14- نقل حكايتهاى آموزنده از تأثير اعمال خوب و نيك و هشدار نسبت به پيامدهاى منفى اعمال زشت و ترك عبادت و بندگى توسط خودتان و افراد صاحب نفوذ و همينطور كتب مربوطه، آمادگى روحى وى را براى كارهاى خير فراهم آوريد.
کد سوال : 4969
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : براي كاهش تنش بين دو خانواده، چه راهكاري پيشنهاد مي كنيد؟
پاسخ : يكى از راههايى كه براى كاهش تنش ميان دو خانواده مىتواند مؤثر باشد اين است كه شما با رفتارهاى منطقى و دلسوزانه بدون اين كه در مقابل آنها موضعگيرى كنيد اعتماد آنها را به خود جلب كنيد به گونهاى كه احساس كنند شما فرد امين، راستگو و دلسوز آنها هستيد بعد از اين كه اعتمادسازى كرديد به گونهاى كه شما را قبول دارند مرحله دوم كار را به اين صورت آغاز كنيد كه هر وقت شما فرصت پيدا كرديد سعى كنيد با بيان اين كه مثلاً فلان فرد از خانواده شوهرم اتفاقا از شما تعريف مىكرد و مىگفت كه: مادر شما يا خواهر شما فرد منظم يا آدم متين و خوبى است و متقابلاً وقتى كه كنار خانواده خودتان قرار گرفتيد مثلاً بگوييد مادر شوهر من و پدر شوهرم شما را آدمهاى با شخصيتى مىدانند و از شما تعريف مىكنند و يكى از جاهايى كه اسلام اجازه داده انسان دروغ بگويد براى اصلاح بين افراد است كه به نحوى نسبت به هم خصومت دارند و به اصطلاح شما با اين كار ولو واقعيت هم ندارد و اين طور نيست كه خانواده شما از خانواده شوهرتان تعريف كرده باشد يا بالعكس ولى شما زدودن كينهاى كه بيان آنها وجود دارد و برطرف كردن سوء ظنى كه نسبت به يكديگر دارند از اين روش استفاده كنيد قطعا در تلطيف روابط ميان آنها مىتوانيد مؤثر واقع شويد. البته انتظار نداشته باشيد كه با يك بار برخورد اينچنينى همه خصومتها و سوءظنها برطرف شود. بلكه اين كار نياز به زمان دارد و شما بايد گامبه گام و با صبر و حوصله زمينه بدگويى خانوادهها را نسبت به يكديگر و همچنين سوء ظن آنها را نسبت به يكديگر كاهش دهيد. توجه داشته باشيد براى اين كه شما در اين كار موفق شويد سعى كنيد به هر دو خانواده احترام بگذارد و هيچگونه رفتار پرخاشگرانه نسبت به آنها نداشته باشيد و اشتباهات آنها را به رخ آنها نكشيد. در مرحله بعدى در صورت موفقيت در مرحله قبل سعى كنيد نقاط مثبت دو خانواده را شناسايى كنيد و آنها را در يك دفترچهاى يادداشت كنيد و هر وقت در كنار يكى از آنها قرار گرفتيد و محبت از طرف مقابل به ميان آمد شما به اين جنبههاى مثبت اشاره كنيد و بگوييد همه آدمها يك ويژگىهاى مثبت دارند و در كنار آن جنبههاى مثبت ممكن است نقايصى نيز داشته باشند ولى ما براى استحكام روابط خودمان با ديگران بايد جنبههاى مثبت آنها را در نظر بگيريم و فقط به جنبههاى منفى نگاه نكنى. حضرت عيسى(ع) در همراه با حواريون روزى از مسيرى عبور مىكردند. لاشه يك سگ مرده متعفنى را مشاهده كردند. همه اصحاب دهان و بينى خود را گرفتند و گفتند كه بوى بدى مىدهد. حضرت عيسى بلافاصله فرمود: بَه چه دندانهاى سفيد و قشنگى دارد و با اين برخورد خواست به آنها ياد بدهد كه هميشه منفىنگر نباشيد و فقط به جنبههاى منفى نگاه نكنيد بلكه به جنبههاى مثبت نيز توجه داشته باشيد و يكى از مهمترين عوامل سوءظن به ديگران همين منفىنگرى است و بهترين راه براى از بين بردن سوء ظن توجه به جنبههاى مثبت ديگران است و شما مىتوانيد با طرح اين جنبههاى مثبت، نگرش دو خانواده را نسبت به يكديگر عوض كنيد. اگر بتوانيد نگرش منفى آنها تغيير دهيد بزرگترين اقدام براى اصلاح بين دو خانواده انجام دادهايد اگر در اين دو مرحله توانستيد موفق شويد نوبت مىرسد به مرحله سوم؛ در اين مرحله مىتوانيد زمينه ميهمانى و ايجاد رابطه مثبت را ميان دو خانواده طراحى كنيدو هر از چندگاهى به مناسبت عيد يا تولد يكى از ائمه زمينه را براى اين كه خانواده شما از خانواده شوهرتان ميهمانى كند فراهم كنيد يا بالعكس مطمئن باشيد. اگر شما بتوانيد اين مراحلى كه بيان شد با صبر و حوصله آنها را به خوبى انجام دهيد تا حدود زيادى مىتوانيد سوء ظن و سوء تفاهمهايى كه وجود دارد را به حداقل برسانيد و روابط ميان آنها را در حد قابل قبولى اصلاح كنيد. البته به اين نكته بايد توجه داشته باشيد انجام چنين كارى هم صبر و حوصله كافى نياز دارد و هم همكارى خانوادهها را مىطلبد لذا بايد از شتابزدگى اجتناب كنيد و در صورت امكان اگر افراد ديگرى مىتوانند در اين زمينه با شما همكارى كنند و مورد اطمينان هستند از آنها نيز كمك بگيريد تا بهتر بتوانيد اين مسؤوليت خطير را انجام دهيد به هر ميزانى كه بتوانيد در اين كار موفق شويد. عملاً جلوى بدگويى و غيبتها را نيز خواهند گرفت و از اين كه دائما بگوييد غيبت نكن معلوم نيست حرف شما اثر داشته باشد ولى اگر نگرش آنها را نسبت به يكديگر تغيير دهيد غيبت هم كه نتيجه سوءظن است از بين مىرود.
کد سوال : 4970
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : با توجه به فراواني فساد و گناه در جامعه چطور مي توان تا عمق معنويات پيش رفت و در جامعه هم نقش فعال داشت آيا حفظ دين با اين وضعيت جامعه و دانشگاه ها ممکن است؟
پاسخ : قبل از هر چيز بزرگى روح و بزرگوارى شما را جهت انجام وظايف عرفى و شرعى و تلاش براى كسب رضاى خدا را تبرك مىگوييم.
آنچه از نامه شما به خوبى به دست مىآيد آن است كه به اين نكته مهم توجه داريد كه نبايد عرفان و سير و سلوك، آدمى را از وظايف فردى و اجتماعى دور كند و اين همان روش پيامبران و امامان و اولياء شايسته خداوند است كه در مضمون حديث شريف زير متجلى است: H} «كن فى الناس ولا تكن معهم{H ؛ M} در ميان مردم باش ولى هضم در آنان نباش{M و از ويژگىهاى ممتاز «امامان» نسبت به برخى «عرفا» آن است كه عبادتها و تلاشهاى خودشان را تنها در سير «من الخلق الى الحق» خلاصه نمىكنند بلكه سير «من الحق الى الخلق، فى الخلق الى الحق» را نيز دارا مىباشند ودر عين حضور در جامعه به مقام «فناء فى الله» نيز نائل شدهاند.
در چنين سير و سلوكى است كه بيشترين مبارزه براى دفع و رفع وسوسههاى شيطانى انجام مىپذيرد و بيشترين فشار را از ناحيه رفتار مردم، انسان سالك بايد تحمل كند و تمامى اين تلاشها است كه وقتى بر مدار حق و اخلاص انجام مىگيريد. موجب سنگينى كفه ترازوى عمل و ايمان مىشود و مصداق اين آيه شريفه مىشود كه: «فاما من ثقلت موازينه فهو فى عيشة راضية؛ هر كه سنجيدههايش سنگين برآيد، پس وى در زندگى خوشى خواهد بود»، V}(قارعه، آيه 6 و 7).{V
بنابراين تمامى وسوسهها و غفلتها و محدوديتها، اگر چه از يك سو موجب كندى ظاهرى سير و سلوك مىشود، ولى از سوى ديگر همچون موانع در ميدان رزم است كه عبور از آنها انسان سالك را ورزيدهتر مىكند و لذت «وصال» پس از «هجران» را براى آدمى محسوستر مىكند.
بنابراين بدون آن كه انگيزه خود را نسبت به وظايف فردى و اجتماعى و ادامه تحصيل از دست بدهيد. تلاش كنيد علاوه بر تداوم تلاوت و تدبر در قرآن و مطالعه سنت و سيره پيامبر و امامان(ع) از ارتباط با بزرگان معاصر و آثار مكتوب اولياء خدا نيز بهرهمند شويد و با پىگيرى برنامه «مشارطه، مراقبه و حاسبه» در هر شبانهروز طى مراحل سير و سلوك را براى خود هموارتر سازيد.
براى تقويت اراده بايد دانست كه: فرد با اراده كسى است كه داراى هدفى معقول بوده و تا موقعى كه به آن نرسيده است، از تعقيب آن باز نمىايستد. مشكلات و موانع روانى يا مادى، به اراده و عزم او لطمه نزده و از پيشرفتش جلوگيرى نمىكند. بنابراين در اولين گام، براى رفع اضطراب و كسب روحيه قوى بايد هدف و يا اهداف دقيق و مشخص خود را از زندگى يا كارى كه مىخواهد انجام دهد،
براى خويش ترسيم نمايد. طبيعى است اين هدف، بايد معقول، قابل دستيابى، بدون افراط و تفريط، مطابق توان و استعداد فرد و واقع بينانه باشد؛ نه آن كه آرمانى و بلند پروازانه و خارج از توانايىهاى وى باشد. در اين صورت در صحنه عمل وقتى با مشكلات و سختىهاى طاقتفرسا و خارج از توان خود، رو به رو شد و با شكستهاى احتمالى به هدف مورد نظر خود دست نيافت؛ نااميد و دلسرد شده و از ادامه كار منصرف مىگردد. هم چنين از انجام كارهاى ديگر منصرف مىشود. و خود را ناتوان وبى اراده تلقّى مىكند.
دومين گام، شناخت توانايىها و استعدادهاى نهفته در وجود خويش است. همه ما در وجود خود از استعدادهايى برخورداريم، كافى است اين نيروها را بشناسيم و براى رسيدن به هدف، آنها را به كار گيريم.
سومين گام، برنامهريزى است. بايد براى تمام كارها و فعاليتهاى شبانهروزى، برنامهاى مدوّن و منظم داشته باشيد. بدين منظور از جدولى استفاده كنيد كه در ستون افقى آن، ساعات شبانهروز و در ستون عمودى، ايام هفته را يادداشت كرده و تمام كارهاى روزانه را در آن درج كنيد (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و...). هر فعاليتى را در زمان خاص خود در جدول بنويسيد و هيچ زمانى را بدون كار خالى نگذاريد.
هر روز صبح با نگاهى به آن برنامه، به اجراى دقيق آن بپردازيد و شبها قبل از خوابيدن، آن را محاسبه و ارزيابى كنيد؛ شايسته است همچون يك محاسبهگر جدى و قاطع، فعاليتهاى روزانه و ميزان موفقيت خود در انجام دادن كارها را بررسى كنيد. در صورت موفقيت خود را تشويق كنيد و در صورت تخلّف از برنامه و سهلانگارى در اجرا، خود را تنبيه نماييد.
چهارمين گام، تلقين است. تلقين به خود در تقويت اراده اثر قابل ملاحظهاى دارد. بنابراين هر روز جملاتى را به خود تلقين كنيد؛ مانند: «من اراده لازم براى انجام كارهايم را دارم» هيچ چيزى نمىتواند ارادهام را متزلزل كند»، «آنچه را كه به نظرم انجام دادنى است انجام مىدهم، هيچ قدرتى نمىتواند مرا از آن باز دارد»، «اراده من هر روز محكمتر مىشود»، «بر من لازم است كه موفق شوم؛ زيرا موفقيت از آنِ نيرومندان است» و...
پنجمين گام، توجه به تدريجى بودن تقويت اراده است. براى به دست آوردن ارادهاى قوى و محكم، تدريجى بودن آن و نياز به تمرين و ممارست امرى لازم و ضرورى است. گمان نكنيد مىتوانيد به طور دفعى و بدون هيچ تلاشى، به آن دست يابيد. بنابراين به راه كارهاى عملى زير توجّه نموده، به آنها عمل كنيد:
1. هر روز صبح حداقل 20 دقيقه به طور مرتب و در ساعتى معين ورزش كنيد؛
2. سحرگاهان يا صبح گاهان، هرگاه كه بيدار شديد بى درنگ برخيزيد و از رختخواب بيرون رويد. حتّى اگر خواب آلودگى مزاحمتان است، از اتاق بيرون رويد و قدرى نرمش كنيد تا خواب آلودگى از بين برود؛
3. در صورت امكان، چند دقيقه قبل از اذان صبح از خواب بيدار شده، نماز شب بخوانيد و اگر در آن وقت بيدار نشديد، قضاى آن را به جا آوريد؛
4. مقيد باشيد هر روز تعداد آيات معينى را قرائت كنيد؛ مثلاً 30 تا 50 آيه و در صورت تمايل در هفتههاى بعد به ميزان آن بيفزاييد؛
5. كارهايى را كه به عهده مىگيريد ناتمام رها نكنيد و آنها را به نحو احسن و تا رسيدن به نتيجه مطلوب ادامه دهيد.
6. هرگز در كارها نااميد نشويد و با حالت تهاجمى براى پىگيرى و به انجام رساندن كارهاى ناقص و ناموفق، جديت به خرج دهيد.
در جلد دوم طرائف الحكم، چاپ اول، ص 21 از حضرت اميرالمؤمنين(ع) روايت شده كه حضرت پيغمبرص) هر موقع كه اضطراب و اندوهى بر آن حضرت روى مىداد اين دعا را مىخواند: H} «يا حى يا قيوم، يا حيا لايموت، يا حى لا اله الا انت كاشف الهم مجيب دعوة المضطرين، اسألك بان لك الحمد لا اله اله الا انت، المنان، بديع السموات والارض، ذوالجلال والاكرام رحمان الدنيا والاخرة و رحيمها رب ارحمنى رحمة تغنيى بها عن رحمة من سواك يا ارحم الراحمين»،{H ؛ V} (داروخانه معنوى، رضا جاهد، انتشارات هاتف، چاپ دهم 1378، ص 67).{V
در پايان براى تقويت ارتباط با خدا توجه شما را به يك راهكار مهم معنوى جلب مىكنيم.
در روايات آمده است كه: در دل آدمى دو گيرنده و گوش وجود دارد. يكى صداى رحمان را مىشنود كه آدمى را دعوت به تقوا و خير و صلاح و ايمان مىكند و گوش ديگر نداى شيطان را دريافت مىكند.
در آيات قرآن نيز اين مطلب آمده است كه: «فالهمها فجورها و تقويها؛ راه فجور و تقوا هر دو به انسان نمايانده شده تا وى كدام يك را در خود تقويت نموده و برگزيند».
شايد بارها اين تجربه براى شما تكرار شده باشد كه هنگام انجام كار نيكى و يا برخاستن براى نماز شب، دو نيروى تشويقكننده و بازدارنده به سراغ شما مىآيد و براى لحظاتى با خود درگيرى درونى پيدا مىكنيد. اينجا همان مرحله تصميمگيرى است كه كدام سو را انتخاب كنيد.
مطمئن باشيد اگر به هاتف رحمانى پاسخ مثبت دهيد، رفته رفته نيروى معنوى شما تقويت مىشود و الهامات رحمانى بيشتر رو به سوى شما مىآيد و اوهام شيطانى سريعتر از شما دور مىشود.
اين همان است كه از آن به «جهاد اكبر» ياد مىشود و اين همان دوام ذكر در طول شبانهروز مىباشد بدون اين كه از تحصيل و كار و روابط با ديگران كنارهگيرى كرده باشيد. چنين زندگى، شيوه اوليا خداست كه در عين حضور در عرصههاى مختلف زندگى و جامعه هميشه در درون با خدا و شيوه اوليا خداست كه در عين حضور در عرصههاى مختلف زندگى و جامعه هميشه در درون با خدا و فرشتگان رحمانى در ارتباطند و بدون گوشهگيرى و ايجاد حساسيت، سير و سلوك معنوى خود را طى مىكنند.
کد سوال : 4972
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : چرا شنيدن خوانندگي زن براي مردان حرام است و آيا سندي در اين مورد وجود دارد؟
پاسخ : زن مظهر زيبايى و جمال خداوند است و از خصوصيت جذب فراوانى نسبت به جنس مخالف خود برخوردار است و همين خصوصيت سبب شيرينى و استحكام كانون خانواده مىگردد در نتيجه اسلام خواسته خانمها از اين نعمت خدادادى در جهت مثبت و گرمى كانون خانواده استفاده كنند و از هرگونه معرض گذاردن و عمومى ساختن اين خصوصيت خود دارى كنند تا اولاً خود به دام فريبكاران و تبهكاران نيفتند و ثانيا: سلامت روحى و روانى فردى و اجتماعى ديگران آسيب نبيند.
با توجه به اين مقدمه آيا حرف زدن عادى يك خانم با آوازخوانى او از نظر تهيج و تحريك مردان يكسان است؟ ممكن است برخى مردان بىتفاوت باشند ولى يك مرد كه از غريزه و احساسات سالم برخوردار است مسلّم تحريك مىگردد در غير اين صورت ممكن است دچار خمودى (ضد حالت شهوترانى) گشته باشد كه نياز به مداوا دارد. براى جلوگيرى از سوء استفاده برخى مردان، در قرآن مجيد به زنان پيامبر(ص) سفارش شده: A}فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض {A ؛ M} با نرمى و تعارفات بيش از حد سخن نگوييد؛ كه بيماردلان در شما طمع كنند!».{M
وقتى در نوع سخن گفتن احتمال گناه مىرود، در آوازخوانى به طريق اولويت خواهد بود. همچنين روايات فراوانى به صراحت دلالت بر حرمت شنيدن خوانندگى زن دارد از جمله در روايتى امام صادق(ع) مىفرمايد: زن خواننده ملعون است و كسى كه از خوانندگى زن كسب درآمد كند ملعون است.
در روايت ديگرى شخصى خدمت امام صادق(ع) عرض مىكند من برخى اوقات در دستشويى به جهت شنيدن صداى كنيزان خوانده همسايه مكث بيشترى مىكنم. حضرت او را از اين عمل نهى مىكنند و مىفرمايند مگر نشنيدهاى كه خداوند در قرآن مىفرمايد: همانا چشم، گوش و عقل در روز قيامت بازخواست مىشوند. برخيز و غسل توبه كن چرا كه گناه بزرگى انجام دادى و اگر بر
اين حال مىمردى بر حالت بدى مرده بودى خداوند را ستايش كن و سپس توبه كن از هر زشتى و بدى چرا كه خداوند هيچ عمل زشتى را دوست ندارد و كارهاى زشت را براى اهلش بگذار چرا كه براى كار خير و شر هر كدام اهلى است.
کد سوال : 4976
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان
پرسش : زايل شدن عقل در بعضي امور مثل شراب و لذت هاي نامشروع، به چه معناست؟
پاسخ : انسان داراى دو نوع عقل مىتواند باشد، عقل معاش و عقل معاد. عقل معاش آن است كه اغلب مردم از آن برخوردارند و با آن امور روزمرّه زندگى خود را سامان مىدهند و عقل معاد مخصوص اهل ايمان است كه در اثر اعتقاد به خداوند و معاد و حقانيت دين، امور حيات معنوى و آخرتى خود را تنظيم مىنمايند؛ اين همان عقلى است كه آدمى را به عبادت خداوند فرا مىخواند. همان طور كه نوشيدن شراب موجب مستى و زوال كلى عقل مىشود و حرام است، برخى امور نيز در روايات ذكر شده است كه تنها موجب مستى معنوى و زوال عقل معاد در انسان مىشوند؛ باين معنى كه در اثر آنها آدمى ياد خدا و قيامت را فراموش نموده و غافل مىگردد. ثروت، مقام، جوانى و لذت نامشروع از مواردى هستند كه ممكن است موجب مستى و زوال عقل معاد در انسان شوند. همچنين موسيقى حرام و لذت بردن نامشروع از اندام خويش، قطعا از موارد زوال عقل مىباشند و اين طور نيست كه هر لذتى، اگر چه مشروع خلاف عقل باشد.
کد سوال : 4977
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : مدتي است كه وجودم همه سوال شده و در مسائل اعتقادي همواره سوال مي كنم، راهنمايي شما چيست؟
پاسخ : بايد به عرض برسانيم كه «رسيدن به حق» مقصود است نه رساندن و آنچه در اين ميان ارزشمند است همانا دريافت حق به زبان خود و براساس اطمينان شخصى و يقين و باور قلبى است و لذا نه تحميل باور ممكن است و نه صحيح و نه مؤثر اما رسيدن به اين هدف عالى و ايدهآل مسير خاص خود را مىطلبد كه از شما مىخواهيم براساس آنچه عرضه مىداريم عمل نمايند آنگاه اگر مؤثر واقع نشد و شما به هدف نرسيديد گزارش فرماييد تا خدمت مجدد و بهتر ارائه و قدم بعدى را برداريم:
1- سؤالهاى خود را جدا جدا و به صورت مستقل و مكتوب بر روى كاغذ بنويسيد (هر سؤال جداگانه).
2- قلمرو و حوزه سؤال را مشخص كنيد كه اين سؤال چه نوع سؤالى است اعتقادى است يا فرهنگى يا سياسى و يا...؟
3- افراد متعدد صاحب نظر در حوزههاى مختلف علمى مربوط به سؤال را شناسايى كنيد. توجه داشته باشيد كه عالمنما و فيلسوفنما فراوان هستند و نبايد در قلمرو انديشه دچار هياهوى اجتماعى و موقعيت شغلى شد چه بسا يك كارگر، كلامى بىبديل و يافتهاى الهى در اختيار شما بگذارد لذا در صاحبنظر بودن افراد ابتدا تحقيق كنيد بعد هم در عمل آنها را محك بزنيد چه بسا افراد صاحب مدركى كه نتوانند پاسخ شما را بدهند اما اين دليل بر بىپاسخ ماندن سؤال شما و دليل بر ناتوانى آنها نيست.
4- با مراجعه به افراد و در اختيار نهادن عين سؤال مطرح شده بر روى كاغذ پاسخ را دريافت كنيد و با آنها به بحث بپردازيد در صورت در دسترس نبودن اين افراد از مراكز پاسخگويى به سؤالات كمك بگيريد و يا كتابهاى مربوط به آن قلمرو را تهيه و مطالعه كنيد.
5- دريافتن پاسخ سه عنصر حضور ضرورى و مداوم دارد: 1- دقت، 2- صبر و حوصله. 3- تفكر بر روى پاسخ ارائه شده و الا پاسخ سطحى خواهد بود و سؤالى مجدد و با رنگ و لعابى ديگر بروز خواهد كرد.
6- از پر و بال دادن بىجهت به سؤال كه جز مهآلود كردن ذهن اثر ديگرى ندارد پرهيز كنيد.
7- از آميختن سؤال با لوازم اجتماعى آن و يا احساساتى و سياسى برخورد كردن با يك سؤال فكرى پرهيز كنيد.
8- خوب است جهت نمونه يكى يا دو سؤال اساسى خود را با ما درميان بگذاريد و به صورت شخص مطرح نماييد تا اين كه ما نيز خود را محك بزنيم و در پرتو آن يافتههاى خود مجددا وارسى كنيم.
9- اگر پاسخ خودرا نيافتيد و يا تا يافتن و رسيدن به پاسخ مدتى طول كشيد در فضا شك و ترديد، يقين قبلى خود را از كف ندهيد و اعمال و آداب ارزشى قبلى خود را رها نكنيد چه اين عمل خود نشان از نه بخردانه بودن برخى انديشهها دارد چون آدمى به صرف ترديد، يقين قبلى و تأثيرات قبلى آن را نبايد رها و ويران سازد، ابتدا خانهاى نو از انديشه بنا كنيد و آنگاه خانه قبلى را و عمل به ارزشهاى آن را ويران سازيد. پرواضح است كه سؤال داشتن و ابهام برانگيز بودن يك مطلب به معناى بنا كردن بنيان اعتقادى نيست.
10- در مسير ره يافتن به پاسخ سؤالات اعتقادى و نظام سياسى اسلام از كتب و مجلات زير مىتوانيد بهره بگيريد:
- آموزش اصول عقايد، استاد مصباح يزدى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى
- راه و راهنماشناسى، استاد مصباح يزدى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى
- پرسش و پاسخ، ج 1 - 4، استاد مصباح يزدى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى
- نظام سياسى اسلام، نوروزى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى
- فلسفه حقوق، خسروپناه، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى
- فلسفه اخلاق، مجتبى مصباح، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى
- فلسفه سياسى، نوروزى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى
کد سوال : 4980
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>تربيتي و مشاوره
پرسش : با تمام گناهانم تلاش كرده ام كه خوب شوم ولي نتوانسته ام چه راهكاري داريد؟
پاسخ : نامهى پر از درد و رنج و در عين حال آكنده از شكوه و شكايت از خود را، با دقت تمام مطالعه كرديم. گرچه از دردها و رنجهاى شما و مشكلات روحى و اخلاقىتان متأثر شديم، ولى از اين كه هنوز چراغ فطرت حقيقت جوى شما ـ به رغم همهى طوفانهايى كه خواسته يا ناخواسته، به دست شما يا عوامل محيطى درون شما را متلاطم كرده ـ روشن است و روزنههاى اميد و تمايل به خوبىها و معنويات، در شما وجود دارد و اين مطلب ما را خرسند نمود و بر آن داشت تا با دلسوزى تمام، به تحليل و پاسخدهى نامهى شما بپردازيم. بنابراين در بخش اول بيشتر به يك بحث تحليلى از واقعيتها و هستهاى زندگى مىپردازيم و سپس در بخش دوم، راهكارهايى را ارائه مىكنيم؛ به اميد اين كه مورد اهتمام شما واقع شود و كمرهمت بالازده با ارادهاى آهنين، همهى فراز و نشيبهاى زندگى را پشت سر بگذاريد و گذشتهها را جبران كنيد تا به سر منزل مقصود و سعادت واقعى دست يابيد.
واقعيت اين است كه به جز پيامبران و امامان معصوم، همهى انسانها در معرض اشتباه و خطا هستند و هيچ انسانى نيست كه ـ و لو سهوا ـ اشتباه نكند؛ وسوسههاى شيطانى و شهوات نفسانى و درونى انسان و نيز دنيا و جلوههاى ظاهرى آن، دائما همراه انسان و در متن زندگى او حضور دارند و در صدد فريب و گمراه كردن او مىباشند. بنابراين خداوند مىداند كه انسان در معرض اين خطرات درونى و بيرونى قرار داد؛ لذا تمهيداتى را براى نجات وى از چنگال آن وسوسههاى درونى و بيرونى در نظر گرفته است. در كنار آن وسوسههاى درونى، خداوند چراغ عقل و فطرت حقيقتطلبى را در درون انسان روشن و شعله ور نگه داشته است و در بيرون نيز پيامبران، امامان معصوم و دين را به عنوان بهترين برنامهى زندگى قرار داده، تا انسان از آن استفاده كند. علاوه بر اين كه خداوند به رغم همهى اين تمهيدات، راه ديگرى را به روى انسان باز گذاشته است كه اگر جنود شيطان بر او پيروز شدند و او را به گناه يا بيراهه كشاندند، دوباره به صراط مستقيم باز گردد و هيچگاه و در هيچ شرايطى، در زندگى نااميد و مستأصل نشود و آن راه «توبه» است. خداوند با هيچ انسانى كينه و دشمنى ندارد و دوست دارد كه همهى انسانها، در مسير حق و هدايت قرار گيرند و از تمام ظرفيت وجودى خود، براى دستيابى به كمالات استفاده كنند؛ مگر اين كه انسان، خودش مانع از اين مهربانى و لطف شود و باعث محروميت خودش گردد. بنابراين راه بازگشت هميشه باز است؛ و لو اين كه انسان بدترين گناهان را نيز مرتكب شده باشد. اگر كسى
به صورت واقعى توبه كند، نه تنها خداوند او را از همهى آلودگىها پاك مىكند و او را دوست مىدارد؛ به ويژه اگر توبه كننده جوان باشد؛ A}ان الله يحبّ التوابين{A. پيامبر اكرم(ص) فرمود: H}انّ الله تعالى يحبّ الشابُّ التائب {A ؛ M}خداوند جوان توبهكار را بيشتر از [ساير توبهكنندگان] دوست دارد».{M بنابراين اگر شما به هر دليلى، تاكنون اشتباهاتى مرتكب شدهايد، نبايد از لطف و رحمت خدا مأيوس باشيد. قطعا راه بازگشت وجود دارد و خداوند نيز وعده داده كه هم توبه كننده را دوست دارد و هم به او كمك مىكند.
نكتهى ديگر اين كه راه دستيابى به كمال در هر زمينهاى، تدريجى است و انسان نمىتواند به صورت ناگهانى ـ و به قول خود شما يك شبه ـ به همه چيز برسد. البته ممكن است استثنائاتى وجود داشته باشد؛ ولى ما نبايد آنها را معيار قرار دهيم. بايد از طريق عادى و بر اساس دستورات الهى، به تدريج به كمال برسيم. يكى از اشتباهاتى كه افراد ـ به ويژه جوانان ـ آن مبتلا مىشوند، اين است كه دوست دارند يك اتفاق ناگهانى در زندگى آنان بيفتد و يك دفعه، همه چيز عوض شود و اين يك اشتباه است. واقعيت اين است كه همهى كسانى كه دانشمند شدند، ساليان متمادى زحمت كشيدند همهى كسانى كه به كمالات معنوى و عرفانى رسيدند، يك عمر تلاش كردند و حتى خود پيامبران و امامان معصوم نيز در پرتو يك عمر مجاهدت و تلاش، توانستند به اين مدارج برسند و خداوند به هيچ كس ـ بدون تلاش و زحمت ـ چيزى نمىدهد؛ چه اين كه سنت الهى بر اين قرار گرفته است كه انسان سعى و تلاش كند و در پرتو آن، به شكوفائى و كمال برسد: A}«ليس الانسان الاّ ما سعى»{A.
P}نابرده رنج گنج ميسر نمىشود{E}مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد{P
اين يك سنّت قطعى، در نظام هستى است. بنابراين نبايد انتظار معجزه داشت و يا شتاب زده بود؛ بلكه بايد با تلاش و كوشش دائمى، اين مسير را پيمود. نكتهى ديگر اين كه گاهى افراد دچار اين اشتباه مىشوند كه من يا بايد صد در صد خوب باشم يا صد در صد بد؛ يعنى، قانون «همه يا هيچ» بر زندگى آنان حاكم است حال آن كه در زندگى انسان احتمال اشتباه و خطا منتفى نيست و ممكن است اشتباه كرده، مرتكب گناه شود. اگر اشتباه كرد و گناهى انجام داد، نبايد دچار اشتباه بزرگترى شود و بگويد من كه سرم زير آب رفته، چه يك وجب و چه صد متر! پس بگذار دوباره و صد باره اين گناه را انجام دهم! نه اين درست نيست و هر كجا كه جلوى ضرر را بگيريم نفع است. همين كه انسان متوجه اشتباه خود شد، بايد سعى كند ديگر آن اشتباه را مرتكب نشود و باز اگر بعد از مدتى دوباره اشتباه كرد، توجه كند و جبران نمايد. خداوند اين راه بازگشت را به اين دليل باز گذاشته كه انسانها هيچ گاه نااميد نشوند و دنبال قانون «همه يا هيچ «"نروند. نكتهى ديگر اين كه گاهى افراد، اين حالت را پيدا مىكنند كه «گويا من ذاتا انسان بدى هستم و سرشت من بد است يا اين كه خدا مرا دوست ندارد و نمىخواهد با من حرف بزند و از من بدش مىآيد»! اين هم يك خطا بيش نيست؛ چه اين كه خداوند همهى انسانها را ـ با همهى تفاوتهايى كه از نظر جسمانى و روانى دارند ـ با فطرت پاك و حقيقتجو آفريده است. همهى انسانها از اعماق وجود خود، حقيقت، پاكى، صداقت و عدالت را دوست دارند، لكن شرايط محيطى، انتخاب غلط، دوست ناباب، تربيتهاى غلط و... ممكن است مسير آنان را تغيير دهد و يا مصداق حقيقت را به صورت بدلى و اشتباهى به آنها نشان دهد! پس هر كس بخواهد مسير حقيقت را در پيش گيرد، خداوند اين ظرفيت و تمايل را در او، قرار داده است و مىتواند به رغم همهى شرايط محيطى، دست به يك انتخاب صحيح بزند و از زمرهى انسانهاى مؤمن شود؛ كما اين كه عكس اين هم احتمال دارد. زن «فرعون» ـ به رغم اين كه همهى شرايط براى انحراف او فراهم بود ـ مسير حق را انتخاب كرد و از بهترينها شد؛ اما زن حضرت نوح ـ كه همهى شرايط براى هدايت براى او وجود داشت ـ مسير اشتباه را انتخاب كرد و از مصاديق انسانهاى منحرف، و گمراه و اهل جهنم گرديد. با توجه به آنچه بيان شد، شما هرگز از خود نااميد و مأيوس نباشيد. اشتباهات گذشته قابل جبران است و اين طور نيست كه تلاشهاى شما براى خوب شدن بىثمر بوده است. همين كه شما احساس ندامت و نارضايتى از رفتار خود نسبت به پدر و مادر يا اعمال اشتباهتان داريد؛ نشانه اين است كه هنوز چراغ فطرت الهى شما، روشن است و تمايل و گرايش به خوبىها داريد. خداوند نيز شما را رها نكرده است و اين عذاب وجدان، بزرگترين نعمت الهى و علامت اين است كه خداوند شما را دوست دارد و اگر توبه كنيد و به اوامر الهى عمل كرده و از نواهى او اجتناب كنيد، قطعا اهل رستگارى و سعادت خواهيد بود. البته بايد توجه داشت كه هم بايد زحمت كشيد و هم توقع و انتظار «معجزه» نداشت. رسيدن به كمالات انسانى، به تدريج و با تلاش مستمر، تحقق مىپذيرد و امكان ندارد يك شبه اين مسير طى شود. حتى پيامبران، بعد از ساليان متمادى تلاش و كوشش، توانستند مراحلى را طى كنند و به مدارجى برسند. پس هم راه توبه باز است و هم خداوند مهربان و توبهپذير است. جبران گذشته نيز امكان دارد و طى اين مسير تدريجى است. بنابراين دليلى ندارد كه ما افسرده، خسته و نااميد شويم؛ بلكه بايد دامن همت بالا زنيم و از خداوند نيز بخواهيم تا ما را در طى اين مسير كمك كند.
چند دستور العمل براى توبه و بازگشت از گناه:
پس از پيدا شدن حالت ندامت از كردههاى ناپسند، چند عمل سزاوار است:
1. سه روز، روزه گرفتن: حضرت صادق(ع) مىفرمايد: توبهى نصوح كه خداوند به آن امر فرموده، روزه گرفتن روز چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه است؛
2. غسل توبه، حضرت رضا(ع) به كسى كه مىخواست از گناه استماع غنا توبه كند، فرمود «برخيز و غسل كن» و پيامبر(ص) مىفرمايد: «نيست بندهاى كه گناهى كند و هر اندازه كه باشد، سپس پشيمان شود و توبه كند، مگر اين كه خداوند به مغفرت و آمرزش به او رجوع مىفرمايد. سپس فرمود: برخيز و غسل كن و براى خدا سجده نما».
3. خواندن دو يا چهار ركعت نماز؛
4. استغفار و خواندن دعاى توبه (خصوصا دعاى 31 صحيفهى سجاديه از امام سجاد(ع«؛
5. تكرار توبه و استغفار؛ امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه بندهاى زياد آمرزش بطلبد، نامهى عملش بالا مىرود، در حالى كه مىدرخشد»؛
6. اختيار كردن وقت سحر براى استغفار، بسيار نافع و مطلوب است. البته استغفار در هر وقتى خوب است؛ ولى سحر اثر خاصى دارد. لذا قرآن نيز استغفار كننده در سحر را مورد ثناى خود قرار داده است.
P}بانگ برداشته مرغ سحرى{E}كرده بر خفته دلان پردهدرى{P
P}هيچ از جاى نمىخيزى تو؟{E}الله الله چه گران خيزى تو!{P
علاوه بر آنچه گفته شد راهكارهاى زير نيز مؤثر است:
1. همنشينى با افراد مؤمن و با نشاط؛
2. شركت در جلسات مذهبى؛
3. اهتمام به خواندن نماز اول وقت، هرگاه سستى و كوتاهى نسبت به نماز از شما سر زد، سعى كنيد يك جريمهاى براى آن لحاظ كنيد و خود را به جهت آن كوتاهى، جريمه كنيد؛ مثلاً مقدارى پول به صندوق صدقات بيندازيد يا يك روز، روزه بگيريد. اين روش «خود جريمهاى» را مىتوانيد در موارد ديگر نيز مورد استفاده قرار دهيد؛ مثلاً اگر گناهى از شما سر زد، از همين روش استفاده كنيد؛
10. براى ترك گناهانى كه به آنها عادت كردهايد (مثل چشمچرانى) نيز سعى كنيد با يك برنامهريزى زمان بندى شده، به تدريج آن را ترك كنيد؛ مثلاً با خود شرط كنيد امروز مىخواهم براى چند دقيقه به هيچ نامحرمى نگاه نكنم. اگر موفق شديد يك امتياز به خود بدهيد و بلافاصله به جهت آن موفقيت، سجدهى شكر به جاى آوريد و اگر موفق نشديد، از همان روش جريمه استفاده كنيد؛
11. براى تقويت اراده هر روز حتما نيم ساعت در يك وقت معيّنى، ورزش كنيد؛
12. اگر در انجام اين امور گاهى شكست خورديد، سرخورده نشويد و باز هم ادامه دهيد. قطعا استمرار آن توأم با پشتكار، باعث تغيير و دگرگونى در شما خواهد شد.