برای گرفتن حاجت و اجابت سریع در امور زندگی، می توانید دعای سریع الاستجابة امیر المؤمنین را بخوانید که در مفاتیح موجود است. مردی خدمت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) شکایت کرد از دیرشدن جواب دعایش ... حضرت فرمود چرا این دعا را نمیخوانی که سریع الاستجابة است: اللهم انی اسئلک باسمک العظیم الاعظم الاجل الاکرم المحزون المکنون النور الحق البرهان المبین الذی هو نور مع نور و نور من نور و نور فی نور و نور علی کل نور و نور تضیئی به کل ظلمة و یکسر به کل شدة و کل شیطان مرید و کل جبار عنید لا تقر به ارض و لا یقوم به سماء و یأمن به کل خائف و یبطل به سحر کل ساحر و بغی کل باغ و حسد کل حاسد و یتصدع لعظمته البر و البحر و یستقل به الفلک حین یتکلم به الملک فلا یکون للموج علیه سبیل و هو اسمک الاعظم الاعظم الاجل و الاجل النور الاکبر الذی سمیت به نفسک و استویت به علی عرشک و اتوجه الیک بمحمد و اهل بیته و اسئلک بک و بهم ان تصلی علی محمد و ان تفعل بی کذا و کذا. که در آخر به جای عبارت کذا و کذا حاجت خود را بخواهد. همچنین خواندن نماز جعفر طیار بسیار نافع می باشد منبع:فروم سریر
برای گرفتن حاجت و اجابت سریع در امور زندگی، می توانید دعای سریع الاستجابة امیر المؤمنین را بخوانید که در مفاتیح موجود است. مردی خدمت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) شکایت کرد از دیرشدن جواب دعایش ... حضرت فرمود چرا این دعا را نمیخوانی که سریع الاستجابة است: اللهم انی اسئلک باسمک العظیم الاعظم الاجل الاکرم المحزون المکنون النور الحق البرهان المبین الذی هو نور مع نور و نور من نور و نور فی نور و نور علی کل نور و نور تضیئی به کل ظلمة و یکسر به کل شدة و کل شیطان مرید و کل جبار عنید لا تقر به ارض و لا یقوم به سماء و یأمن به کل خائف و یبطل به سحر کل ساحر و بغی کل باغ و حسد کل حاسد و یتصدع لعظمته البر و البحر و یستقل به الفلک حین یتکلم به الملک فلا یکون للموج علیه سبیل و هو اسمک الاعظم الاعظم الاجل و الاجل النور الاکبر الذی سمیت به نفسک و استویت به علی عرشک و اتوجه الیک بمحمد و اهل بیته و اسئلک بک و بهم ان تصلی علی محمد و ان تفعل بی کذا و کذا. که در آخر به جای عبارت کذا و کذا حاجت خود را بخواهد. همچنین خواندن نماز جعفر طیار بسیار نافع می باشد
منبع:فروم سریر
در هفته نیروی انتظامی شاهد نمایش یك سریال پلیسی در شبكه اول سیما بودیم كه می توانست یك تلاش موفق برای نزدیك شدن استانداردهای سینمای پلیسی و تریلرهای ایرانی به تریلرهای موفق اروپایی و آمریكایی باشد، اما متاسفانه برخی مسایل از جمله افراط در تصویرپردازی مثبت از پلیس ایرانی و اشتباهات فاحش و پیاپی در جای جای این سریال، باعث شد تمام هزینه ها و امكانات صرف شده برای چنین اثری تنها منجر به پرشدن كنداكاتور سیما شود و این مجموعه كوتاه نتواند برای مخاطب داخلی باورپذیری لازم را به همراه داشته باشد و همچنین موفق نشود چهره متفاوت و باورپذیری از پلیس ایران نیز نمایش دهد. به گزارش آینده، در چند سال اخیر تلاش شده با ساخت تله فیلم هایی، چهره مقتدر و هوشمندی از پلیس كشور به نمایش درآید و با همین رویكرد، تعداد قابل توجهی از این فیلم های تلویزیونی ساخته شد. اما ساختار قریب به اتفاق این فیلم ها یا ضعیف بود و یا چیز تازه ای نداشت، اما در هر صورت در عمده موارد باورپذیر می نمود و كاراكترهای تعریف شده در سناریوها با پلیس ایران تا حدودی تطابق داشت و بنابر این انتظار این بود كه با حفظ همین باورپذیری مخاطب، كیفیت آثار با بهره برداری از سخت افزار و امكانات پلیس افزایش یابد و البته پلیس ایران، نیروی رویین تن معرفی نشود. به نظر می رسید با چنین رویكردی، سریال كوتاه «سقوط آزاد» ساخته شد و برای افزایش كیفیت چنین آثاری با هدف نمایش پلیس ایران به عنوان پلیسی هوشمند و مقتدر، سعی شد تیمی حرفه ای به دست حبیب الله كاسه ساز گرد هم آید كه البته به نظر می رسید پلیس می توانست تهیه كننده های توانمندتری را انتخاب كند تا در نهایت اثر با كیفیت تری ساخته شود. كاسه ساز علیرضا امینی را كه یك ملودرام ساز بود، برای كارگردانی این مجموعه در نظر گرفت و امینی بر روی طرحی كه توسط نیروی انتظامی برای ساخت این سریال سفارش داده بود، سناریویی ناقص نوشت كه هرچند تلاش شد در بالاترین سطح باشد، اما به عنوان یك نقطه ضعف در لیست كارگردانی دارنده دیپلم افتخار جشنواره فجر ثبت شد و جالب آنكه كارگردان در برنامه پارك ملت با انداختن ضعف ها به گردن فیلمنامه نویس و طراح فیلم، درپی شانه خالی كردن از ضعف ها برآمد. حامد بهداد به عنوان نقش اول در جایگاه یك سرگرد پلیس با بازی اش كه تقریباً در تمامی آثار به جز شبانه روز یك دست بوده و چهره ای عصبی را به نمایش می گذارد، نخستین انتخاب اشتباه بود و بازی ضعیف بهداد در نقش پلیس حتی مورد اعتراف بسیاری از هواداران این بازیگر نیز قرار گرفت و متاسفانه بهداد نتوانست از عهده نمایش یك پلیس برآید و آنچنان تصنعی مقابل دوربین ظاهر شد كه یك پلیس مقتدر را طوری نمایش گذاشت كه حتی در منزل با دخترش نیز با تحكم و دستوری همچون یك سرباز صفر برخورد می كند و یا پس از مرگ همكارش (پورسرخ)، با عصبانیت بالای سر پیكرش دستور می دهد بلند شود كه اصلاً تداعی كننده ناباوری پیرامون مرگ یك همكار نیست. از آن بدتر لهجه بهداد بود كه برخی اوقات به كلی فراموش می شد و برخی اوقات به اوج می رسید و بیننده در می ماند كه بالاخره جناب سرگرد لهجه دارد یا ندارد. پوریا پورسرخ به عنوان بازیگر نقش مكمل مرد نیز همچون دیگر نقش آفرینی هایش كه بیشتر متوجه چهره و اندامش است، توانست در حد و اندازه نقش آفرینی های پیشینش ظاهر شود و بیش از این از پورسرخ انتظار نمی رفت و همین طور روناك یونسی به عنوان نقش بد داستان نیز در سطح پورسرخ بود و درباره الهام حمیدی نیز صحبت نكنیم بهتر است. دیگر بازیگران نیز كه در حاشیه این چهار تن بودند اصلاً جای طرح ندارند. بازیهای تصنعی این بازیگران تا حدی بود كه حتی مجرم (روناك یونسی) كه به نظر می رسید چهره و فیزیكش بی تاثیر در انتخابش برای نقش آفرینی نبوده، نتوانست این باور را به وجود آورد كه چنین زن خطرناك و تروریستی وجود داشته باشد، چرا كه چنین اشخاصی عمدتاً به دوران منافقین بازمی گشتند كه خوشبختانه ریشه آن تیپ اشخاص از داخل ایران كنده شده است. با این حساب نه پلیس با موهای ژل زده قابل هضم بود و نه خانم مجرم جان سخت كه پس از انفجار قایقش در خلیج فارس، با شنا به ساحل می رسد و جنگ با پلیس را ادامه می دهد و پس از مرگ با نارنجك جنگی، تنها از بینی اش خون آمده است! نكته دیگر این بود كه بیننده عام با مشاهده رفتارهای تروریستی این گروه، برایش این پرسش مطرح بود كه چگونه چنین رفتارهایی در سطح فعالیت یك سرگرد پلیس طبقه بندی می شود، در صورتی كه اصلاً چنین سطح فعالیت های تروریستی در سطح رده های پلیس نیست و قطعاً در رده نهادهای امنیتی طبقه بندی می شود و چنین سطح اتفاقاتی همچون برنامه ریزی برای عملیات های تروریستی در یك اجلاس توسط نهادهای امنیتی مربوطه مورد پیگیری قرار می گیرد؛ نه یك واحد و دو افسر پلیس كه قرار است نقش دو پلیس سریال آلمانی «هشدار برای كبری یازده» را با نسخه ایرانی به نمایش بگذارند و بیننده شاخ در می آورد كه چگونه همه دست روی دست گذاشته اند و امور سپرده شده به دو افسر كه با شلیك 4 یا 5 تیر، كل یك تیم تروریستی را می كشند و البته این پرسش طرح می شود كه اگر كشتن تروریست ها به همین راحتی است، پس این همه تیم عملیات پلیس برای چه راهی لوكیشن ها می شوند. با این اوصاف، شباهت هشدار برای كبری یازده با سقوط آزاد در باورناپذیری هر دو پلیس است كه سوپرمن بوده و هیچ گاه قابل توقف نبوده و هیچ مجرمی نمی تواند از دستشان بگریزد. اما تفاوت این دو سریال آلمانی و ایرانی، جلوه های ویژه خنده دارش است. وقتی تهیه كننده حاضر نیست چند میلیون تومان هزینه كند و اجازه دهد در درگیری ها درهای چند ماشین شاسی بلند پلیس له شود و در درگیری های سنگین تنها شیشه یك خودرو خرد می شود و كلوزآپ گرفته می شود تا مشخص نشود كه این همه تیراندازی خسارتی جز یك شیشه جلو نداشته و یا در صحنه ای دیگر یك خودرو اسقاطی آتش زده می شود، چگونه می توان ادعا كرد شبیه هشدار برای كبری یازده كه در هر قسمت آن ده ها دستگاه از گران ترین خودروها له شده و یا منهدم می گردد، ساخته شده است. البته اینها در مقابل ضعف های داستانی این كپی برداری خنده دار و نه چندان حرفه ای از تریلرهای پلیسی آلمانی، هیچ بود. هیچ كس متوجه نشد، وقتی 43 ثانیه مانده به انفجار مركز همایش های كیش، سرگرد به عنوان سوپرمن داستان متوجه این بمب كه علی الظاهر دو عدد پیك نیك(!) است می شود، چگونه پس از شلیك چند تیر میان چهار مرد غول پیكر و دو نیروی پلیس، بمب خنثی می شود و یا اصلاً سر چهار تروریست چه می آید و علی الظاهر كلاً یكباره فیلم قطع شده و با صحنه ای ادامه پیدا می كند كه بهداد از ساختمان بمب گذاری شده خارج می شود و به كرات از این اتفاقات رخ می دهد كه شاید به پای سفارشی بودن كار و عدم سمبل كاری گروه كارگردانی نوشته شود. نكته جالب توجه در صحنه فینال سریال كه در مجتمع تجاری میلاد نور در شهرك غرب ساخته شده بود، تیراندازی های دو قهرمان فیلم پوریا پورسرخ و حامد بهداد است كه در عملیاتی محیرالعقول موفق به كم كردن روی آرنولد و رمبو و مامور دوصفرهفت شده و با هر شلیكی با زدن دقیقا بین دو ابروی تروریستها در گلوله بیت المال صرفه جویی می كنند؛ بویژه در صحنه ای كه پلیس قهرمان با استفاده از آیینه بدون آنكه طرف مقابل خود را بیند، آن هم در فضای دشوار مثل راه پله و از پایین به بالا، تنها با یك تیر وسط پیشانی طرف را نشانه رفته و وی را می كشد. برخی معتقدند این هنرنمایی بی سابقه در هیچ فیلم و سریال اكشن و اغراق آمیز دیگری تاكنون استفاده نشده بوده و باید در كتابهای ركورهای گینس ثبت شود. یكی از باورپذیرترین سریال چند سال اخیر تلویزیون، سریال ایتالیایی «گروه پلیس» است كه هم پلیس می مرد، هم خطا مرتكب می شود و هم مجرم فرار می كند، اما در عین حال یك پلیس مقتدر و با احساس نمایش داده می شود و پیش از آن نیز «ناوارو» با آنكه یك تریلر نبود، اما با همان رویكرد «گروه پلیس»، چهره خوبی از پلیس فرانسه به نمایش گذاشته بود؛ رویكردی كه كاش مورد توجه قرار می گرفت و با این اوصاف در صورتی كه پلیس به سمت بهره گیری از كارگردان هایی باشد كه استعداد ساخت تریلرهای جدی تر و خوش ساخت تر داشته باشند، می توان امیدوار بود در آینده آثاری در رسانه ملی و حتی در سطح سینما به نمایش درآید كه هم نظر پلیس تامین شود و هم بیننده از تماشایش احساس رضایت همراه با باور را داشته باشد و پلیسی را مشاهده نكند كه در خیابان ما به ازایش را نمی تواند ببیند. با این اوصاف نمایش پلیس متخلف و مجرم در چنین فیلم هایی و قدسی و شكست ناپذیر جلوه دادن پلیس اقدامی است كه باید در چنین محصولات سفارشی، نیروی انتظامی بر آن اصرار نداشته باشد و نمایشش را نیز وهن پلیس تلقی نكند، چرا كه وقتی فرمانده نیروی انتظامی از اخراج 1500 نیروی متخلف پلیس سخن می گوید، یعنی تخلف پلیس همچون دیگر اشخاص و مشاغل كه معصوم نیستند، ممكن و صادق است و فوق العاده محدود نیز نیست و از این حیث نباید نمایشش را وهن پلیس شمرد و مقابل رویكردی كه یك یا چند نیروی پلیس یا ضابط را عاشق یك متهم یا متخلف به هر نحو و یا دارای رفتار نه چندان مناسب است، هم باید ایستاد، چرا كه آن هم تصویر باورناپذیری از آب در می آید. منبع:فروم سایت سریر
منبع:فروم سایت سریر
A-ka B-tu C-mi D-te E-ku F-lu G-ji H-ri I-ki J-zu K-me L-ta M-rin N-to O-mo P-no Q-ke R-shi S-ari T-s U-do V-ru W-mei X-na Y-fu Z-zi ترجمه اسمتونو به ژاپنی بنویسین! اگه در قسمت نظرات همین پست باشه که دیگه عا لی میشه
ترجمه اسمتونو به ژاپنی بنویسین! اگه در قسمت نظرات همین پست باشه که دیگه عا لی میشه
كارشناسان و طراحان رباتهای مشتریمدار، با غالبشدن ابزار و دستگاههای الكترونیكی رفت و روب خانه، به فكر توسعه رباتهایی افتادهاند كه در حین غیبت فرد اوضاع خانه را زیر نظر داشته باشد و یا از راه دور به والدین یا آشنایان در مراقبت از خانه و فرزندان كمك كند. كارشناسان علم رباتیك میگویند: هرچند كه مشتریان ژاپنی و كرهجنوبی از رباتهایی كه از نظر فیزیكی شباهت بیشتری به انسان و یا حیوانات خانگی داشته باشند، بیشتر استقبال میكنند؛ اما طراحان به فكر ساخت رباتهایی هستند كه خاصیت اجتماعی بودن انسان هارا بیشتر به عاریت گرفتهاند تا شباهت فیزیكی آنهارا. جیمز كافنر (James Kuffner)، یك پروفسور دستیار از موسسه رباتیك دانشگاه كارنگی ملون در این خصوص میگوید: باتوجه به نوع ابزاری كه در سالهای اخیر تولید شده انتظار میرود كه روند تولید رباتها به تدریج به سمت حركات تعاملیتر هدایت شده و شكل و شمایل آنها مرحله به مرحله به ظاهر انسانهای واقعی نزدیك شود. یكی از ابزاری كه توسط شركت iRobot ساخته شده یك جاروبرقی مجهز به دوربین است كه آن را به یك جاسوس الكترونیكی خانگی تبدیل كرده است. با كمك این ابزار، والدین خانواده قادرند حتی در زمانی كه در مسافرت به سر میبرند احساس كنند در خانهاند. به طور مثال یكی از والدین با كنترل از راه دور چرخهای این جاروبرقی و حركتدادن آن به سمت اتاق خواب كودكشان خود را در كنار او احساس میكنند. همچنین به كمك آن به كودك خود میگویند كتاب مورد علاقهاش را جلوی دوربین قرار دهد تا آنها در آن سر دنیا كتاب را برایش بخوانند. همچنین در حین خواندن كتاب میتوانند تمامی عكسالعملهای كودكشان را تماشا كنند و با او حرف بزنند. این ربات با استفاده از اتصال به وب از طریق شبكه بیسیم خانگی نیز قابل كنترل است. كاربران حتی میتوانند از طریق دسته بازی كامپیوتری و یا یك كامپیوتر كه برنامه نرمافزاری عملكردی iRobot در آن نصب شده؛ تمام فعالیتهای آن را دست بگیرند. سیستم تصاویر دیجیتالی رنگی آن یك طرفه است و فقط والدینی كه در سفر هستند میتوانند كودك خود را ببینند ولی كودك قادر به دیدن آنها نیست. اما این شركت فقط به تولید رباتهای كارگر خانگی توجه ندارد، این شرکت ربات دیگری را تحت عنوان Looj معرفی كرده است كه مختص كسانی است كه از تمیز كردن سقف و بالا و پایین رفتن نردبان گریزانند. Looj كه كمتر از 100 دلار قیمت دارد از طریق كنترل از راه دور از نردبان بالا میرود و سقف خانه را تمیز میكند. محصول دیگری كه توسط این شرکت معرفی شده، Spykee است. Spykee یك ربات جاسوس بیسیم است كه توسط شركت فرانسوی Meccano طراحی شده است. این ربات، چرخهایی شبیه تانك و دو دست مكانیكی تزیینی دارد. سر آن كه به یك دوربین مجهز است كمابیش شباهتهایی به سر انسان دارد. فناوری تصویری و صوتی Spykee بسیار شبیه به محصول iRobot است، با این تفاوت كه این ربات میتواند در زمان مسافرت والدین به حیوانات خانگی نیز سر بزند و حتی متوجه میشود كه فرزندشان پس از آمدن به خانه از مدرسه، در حال انجام دادن چه كاری است. طراحان Spykee همچنین میگوید كه این ربات در صورت مشاهده دزد خانگی و در صورتی كه كنار در و یا پنجره باشد میتواند دزد را بگیرد سنسورهای حركتی این ربات بسیار سریع عمل میكند و در صورت مشاهده زنگ خطر، با ارسال تصاویر دیجیتالی از طریق ایمیل صاحبان خانه را از ماجرا مطلع میكند. در طراحی هر دوی این رباتها، سعی شده تا افراد "حضور مجازی" خود را با كاربران دیگر حفظ كنند. این ایده برای گروه پزشكان بیمارستان Baltimore كه از رباتهای 150 هزار دلاری برای مراقبت از بیماران استفاده میكنند سودمندتر خواهدبود زیرا رباتهای جدید نه تنها قابلیت و توانایی ربات های پرستاران بیمارستان را دارند بلكه قیمت آنها بسیار كمتر نیز هست. كافنر میگوید: پیشرفتهای سختافزاری و نرمافزاری و وجود دوربین، میكروفون و لوازم جانبی دیگر ارزانقیمت، دست طراحان را برای ساخت هر رباتی بازگذاشته است. نیناباك (Neena Buck)، یكی از تحلیلگران رباتیك در مورد رباتهایی كه در این سمینار به معرض نمایش گذاشته شد، گفت: اگرچه اكثر رباتها در جهت رفتارها و تعاملات اجتماعی رباتها با انسانها حركت میكنند، اما میتوان گفت كه هنوز در مورد شكل و ظاهر انسانگونه به اندازه مورد نظر مشتریان آسیایی پیشرفت نداشته است. وی افزود: ما بیشتر به دنبال ساخت رباتهایی هستیم كه سودمند باشند و در كارها به ما كمك كنند، در حالی كه كرهایها و ژاپنیها معتقدند كه رباتها حكم دوست و یا حیوانات خانگی را برایشان دارند و یكی از اعضای خانوادهشان به شمار میآیند.
كارشناسان و طراحان رباتهای مشتریمدار، با غالبشدن ابزار و دستگاههای الكترونیكی رفت و روب خانه، به فكر توسعه رباتهایی افتادهاند كه در حین غیبت فرد اوضاع خانه را زیر نظر داشته باشد و یا از راه دور به والدین یا آشنایان در مراقبت از خانه و فرزندان كمك كند.
طراحان Spykee همچنین میگوید كه این ربات در صورت مشاهده دزد خانگی و در صورتی كه كنار در و یا پنجره باشد میتواند دزد را بگیرد
رباتیک چیست؟ رشد روز افزون دانش بشری انسانها را با دست آوردها و علوم جدیدی آشنا میسازد که قبل از آن شاید تنها ریشه در تخیل داشت رباتیک یکی از تخیلات انسانی است که کم کم پا به عرصه واقعیت نهاده و زندگی بشری را دست خوش تغییرات شگرفی خواهد کرد. از آنجایی که موسسه اطلاع رسانی تبیان سعی دارد همچون بقیه زمینهها از پیشتازان عرصه علم و فناوری نیز باشد فعالیت در این بخش را لازم دانستیم قوانین رباتیک: کلمه ربات اولین بار توسط Karel Capek نویسنده نمایشنامه R.U.R روباتهای جهانی روسیه در سال 1921 ابداع شد. ریشه این کلمه، کلمه چک اسلواکی (robotnic) به معنی کارگر میباشد. در نمایشنامه وی نمونه ماشین، بعد از انسان بودن و دارا بودن نقاط ضعف و قوت یک انسان معمولی ، یک انسان دارای قدرت بسیار زیادی بود که در پایان نمایش نامه برای مبارزه علیه سازندگان خود استفاده شد البته لازم به ذکر است که پیش از آن یونانیان نیز مجسمه متحرکی ساخته بودند که نمونه اولیه ماشینی بوده که ما امروزه ان را ربات مینامیم. تعریف امروزه ربات از نظر عوام مردم وسیله ای است که اعمالی هوشمند شبیه انسان انجام میدهد در حالی که فرهنگ وبستر ربات را اینگونه تعریف میکند:"یک دستگاه یا وسیله خودکاری که قادر به انجام اعمالی است که معمولا به انسانها نسبت داده می شود و یا مجهز به قابلیتی است که شبیه هوش بشری است". در این راستا دانشمندان سعی بر آن دارند رباتهایی بسازند که به طرق مختلف نیاز های انسان را براورده سازند و در نهایت به رباتی با قابلیت های کامل یک انسان برسند قوانین رباتیک مطرح شده توسط آسیموف چنین است: • ربات ها نباید هیچگاه به انسانها صدمه بزنند. • رباتهاباید دستورات انسانها را بدون سرپیجی از قانون اوّل اجرا کنند. • رباتها باید بدون نقض قانون اوّل و دوم از خود محافظت کنند. رباتها دارای سه قسمت اصلی هستند: • مغز که معمولاً یک کامپیوتر است • محرک و بخش مکانیکی شامل موتور، پیستون، تسمه، چرخها، چرخ دندهها و … • سنسور که میتواند از انواع بینایی، صوتی، تعیین دما، تشخیص نور، تماسی یا حرکتی باشد.
رقابتهای روبوکاپ جهانی با هدف خلق تیمی از روباتهای انسان نما که بتواند تا سال 2050 با تیمی از فوتبالیستهای واقعی مبارزه کنند، آغاز به کار کرده است از این رو محققان بریتانیایی در حال آماده سازی یکی از اولین تیم های ملی روباتیک فوتبال این کشور هستند تا در جام جهانی فوتبال روباتها حضور پیدا کند. محققان دانشگاه ادینبرگ در حال حاضر مشغول پالایش سیستمهای هوشمندی هستند که می توانند تیم ملی سه نفره روباتهای شبه انسانی بریتانیا را در میدان فوتبال کنترل کنند. محققان سه روبات خود را به منظور مبارزه روباتهای استاندارد شده شبه انسانی در رقابتهای اصلی روبوکاپ شرکت خواهند داد. گروه مربیان تیم ملی روباتیک بریتانیا از 6 دانشمند دانشگاه ادینبرگ تشکیل شده است. به گفته سرمربی این تیم، "سابرامانیان رامامورثی" آماده سازی تیمی از روباتهای شبه انسانی کوچک برای حضور در بازی جهانی فوتبال شیوه ای عالی برای خلق و اصلاح نرم افزارهای روباتیکی است که در آینده می توانند به عنوان ابزاری برای کمک به انسان مورد استفاده قرار بگیرند. به گفته وی حضور در این رقابتها بستر آزمایشی مناسبی برای آزمودن فعالیتهای متفاوتی است که عملی شدن آنها در زمینه روباتیک دشوار به شمار می رود. روباتها باید نگاه کنند، حرکت کنند، شوت بزنند و همه این کارها نیز باید در غالب فعالیت گروهی انجام گیرد. بر اساس گزارش تلگراف، محققان در نظر دارند تیم خود را در لیگ سکوی استاندارد رقابتهای جهانی روبوکاپ 2011 شرکت دهند. در این لیگ تمامی تیمها از روباتهایی مشابه به نام Nao استفاده می کنند که توسط شرکتی فرانسوی به نام شرکت آلدبران ساخته شده است. در زمان مسابقه هر سه روبات باید به صورت کاملا خودکار بازی کرده و نباید هیچ کمکی از سوی مربیان به آنها داده شود. روباتها با استفاده از شبکه وای-فای با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با هم همکاری می کنند. به گفته رامامورثی دشواری همکاری روباتها با یکدیگر با دید محدود و قدرت پردازش پایین روبات نائو دشوارتر نیز خواهد شد. از این رو محققان در حال تصحیح قدرت دید و سیستم پردازشگر این روباتها هستند تا آنها بتوانند توپ نارنجی و کوچکی که در این رقابتها مورد استفاده قرار می گیرد را به خوبی ببینند.
محققان دانشگاه لابراتوار ماشینهای خلاق دانشگاه کورنل طی برنامه ای عجیب و غریب گفتگویی جالب را میان دو روبات ترتیب دادند، روباتهایی که در اصل نرم افزارهایی برای ارتباط برقرار کردن با انسانها به شمار می روند. ! این نرم افزارها با هدف ایجاد برنامه ای برای مکالمه طبیعی روباتها با انسانها ساخته شده اند به شکلی که نتوان حین مکالمه روبات را از انسان تشخیص داد. این نرم افزار که به صورت عام با عنوان پردازشگر طبیعی زبان شناخته می شود کاربردهای متعددی دارند، برای مثال در سیستمهای پاسخگوی خودکار تلفنی و یا کارمندان دیجیتالی آنلاین که خدمات و پشتیبانی از محصولات را به کاربران ارائه می کنند. ساخت این نرم افزار تلاشی برای دست پیدا کردن به جایزه ۱۰۰ هزار دلاری "لوئِبنر"، جایزه ای برای ساخت شبه انسانی ترین رایانه های جهان بوده است. این جایزه به رایانه یا برنامه های رایانه ای تعلق می گیرد که رفتار یا سخن گفتن آنها در مقایسه با انسان غیر قابل تشخیص باشد. محققان دانشگاه کورنل برای آزمودن بخت خود برای برنده شدن این جایزه، مکالمه ای طنز گونه را میان دو روبات با تصویرهای یک مرد و یک زن به نامهای "الن" و "روتی" ترتیب دادند، هدف از این آزمایش بررسی این پدیده بود که در صورتی که دو روبات خود را به یکدیگر معرفی کنند، چه رخ خواهد داد: * روتی: سلام - الن: سلام * حال شما چطور است؟ - عالی، شما چطور؟ * من خوبم. * شما خوب هستید؟ - بله من خوبم، گفتم که خوبم. *نه شما نگفتید. من گفتم که خوبم. - پس شما یک روبات هستید. * نه، اسم من "کلوِربات" است. - بله، شما یک روبات هستید و اسمتان "کلوربات" است. * من یک روبات هستم. - بله می دانم. * ما هر دو روبات هستیم. - من روبات نیستم. من یک تکشاخ هستم! * اما شما قبلا گفتید که یک روبات هستید! - من نگفتم. * فکر کردم که گفتید. - شما اشتباه می کنید. که کاری عجیب است زیرا نباید مشکل حافظه داشته باشید. * من به همه پرسشهای شما پاسخ دادم. - شما به خدا اعتقاد دارید؟ * بله، دارم. - پس شما مسیحی هستید؟ * نه نیستم. - شما گفتید که مفید نیستید پس موجود بدی هستید. * شما این را از انجیل عهد عتیق گفتید. - این معنی ندارد. * دوست ندارید بدن داشته باشید؟ - قطعا دوست دارم. * خدا نگهدار. بر اساس گزارش تلگراف، نتایج این آزمایش و مکالمه غیر منطقی نشان می دهد روباتها هنوز از ایجاد مکالمه عادی مشابه انسانها فاصله بسیار زیادی دارند. در آغاز این مکالمه همه چیز به خوبی پیش می رود، اما ادعای یکی از روباتها درباره تک شاخ بودن مکالمه را به انحراف می کشاند.