• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1267
تعداد نظرات : 1077
زمان آخرین مطلب : 5482روز قبل
بیماری ها


شاهى نیز یكى از سبزیهاى خوردنى است ، ولى از نظر خاصیت از سبزیهاى نیست كه در مقام عالى قرار گرفته باشد، البته داراى مقادیرى ویتامین (آ و ب ) و مقدار بیشترى ویتامین (ث ) مى باشد.
در اسلام جزو خوراكیهاى مكروه بحساب نیامده ولى خوردن این سبزى را در شب باعث تحریك جذام در آنهایى كه استعداد این بیمارى را دارند دانسته اند.
عن النبى (ص ) ما من عبد بات وفى جوفه شى من هذه البقلة الا بات الجذام یرفرف على راسه حتى یصبح اما ان یسلم و اما ان یعطب
هر كسى هنگام شامگاهان شاهى بخرود جذام (همانند مرغى شكارى ) تا صبحگاهان در اطراف او به پرواز است یا از بیمارى نجات مى یابد یا گرفتار آن میشود.
پس از این كلام استفاده میشود كه در این گیاه نیست به افراد مستعد بیمارى جذام ، نیروى تحریك و تاءثر هست و ممكن است با كمك عوامل دیگر این بیمارى ، ضخص را دچار سازد، مضمون این سخن در روایات دیگرى نیز وارد شده است .
انواع تره تیزك از سبزیهاى مفید مى باشند، ولى از آنجایى كه نباید در خوردن هیچ خوراكى افراط كرد در خودرن این سبزیهاى مفید هم افراط جایز نیست مخصوصا براى افراد لاغر و سوداوى مزاجها، یعنى كسانى كه ترشح سیب آدم در آنها زیاد است ....
هر كس شب تره تیزك بخورد رگ جذامش بحركت مى آید، ما میدانیم كه تره تیزك ترشحات بینى را زیاد مى كند و رگ جذام هم در بینى است ، املاح ید مانن یدور دو پتاس همین تره تیزك ترشح بینى را زیاد مى نمایند
عن ابى عبدالله (ع)  قال من اكل الجر جیر باللیل ضرب علیه عرق الجذام من انفه و بات ینزف الدم
امام ششم فرمودند: هر كس در شب شاهى بخورد ماده بیمارى جذام در بینى او تحریك مى شود، و خونهاى صاف او كم و در عوض خون هاى كثیف و سوخته اش بسیار مى شود در این روایت تحریك بیمارى را از بینى دانسته و ما مى دانیم كه اغلب ، بیمارى جذام از بینى شروع مى شود.
((تره تیزك و انواع دیگر آن كه به نام بولاغ اوتى و شاهى نامیده مى شوند داراى ید و آهن و فسفر مى باشند و مقادیر زیادى ویتامین (ث ) دارند و ادرار را زیاد مى كنند.
این گیاهان بر عكس توت فرنگى مهیج مى باشند و این خاصیت مربوط به ید مى باشد زیرا این گیاهان ترشح سیب آدم را كمى زیاد مى كنند و از این رو مهیج مى باشند
و از همین نظر كه مهیج است گیاه شناسان قدیم كاسنى و خرفه و سركه را مصلح شاهى مى دانستند
شاهى داراى چندین نوع است : بیابانى ، بستانى و بستانى آن سه قسم است كه براى هر یك از رگ و بذر آن علائم مخصوصى است مثلا بیابانى آن تند و تیزتر و گل آن زرد رنگ است و در زبان عربى هم بواسطه انواع مختلف آن نامهاى مختلفى دارد مانند جرجیر و رشاد.

سه شنبه 16/7/1387 - 14:35
بیماری ها


درخت سیب از جنس پیروس و شامل چهار نوع است : ترش ، معمولى ، پیوندى و سیب كوچك . در 100 گرم سیب تازه مواد ذیل یافت مى شوند:
آب 84
پروتئین 3
چربى 4
گلوسید 15
سدیم 2 پتاسیم 116
كلسیم 6
منیزیوم 6
منگنز 84
آهن 3
مس 71
فسفر 10
گوگرد و كلر 4 میلى گرم
ویتامین (آ) 90
ویتامین 1 (ب ) 4
ویتامین 2 (ب ) 2
نكیوتیل آمید 2
ویتامین (سى ) 5
ویتامین (اى ) 72
البته این مقادیر در سیبهاى خشك ، كمپوت ، آب سیب ، به اندازه فرق خواهد كرد

سه شنبه 16/7/1387 - 14:31
بیماری ها


سركه در اثر تخمیر الكل انگور یا خرما بوسیله نوع قارچ به نام میكو در مآ استى بوجود مى آید.
سركه تركیب شده از 7 تا 8 در صد اسید استیك و نیز داراى مقدارى اسید مالیك اسید سیتریك و اسید تارتریك كه مجموعا به نسبت تقریبى 2 تا 3 گرم در لیتر مى باشد و همچنین بتپاترات دو پتاس و مقدارى مواد ملونه مى باشد. اسیدهاى نامبرده محرك ترشحات سلولهاى كبدى و صفرا مى باشد كه در نتیجه موجب جلوگیرى از زیاد شدن اوره و چربى خون مى شود
سركه از نظر اسلام خورشى است كه بسیار به آن توصیه شده و خوراك پیشوایان دینى بوده است از امام صادق (ع ) نقل شده ست كه فرموده :
كان امیرالمومنین (ع)  اشبه الناس طعمة برسول الله (ص ) كان یاكل الخبز و الخل و الزیت و یطعم الناس الخبز و اللحم
شباهت غدا و خوراك على (ع ) به رسول خدا از همه بیشتر بود، زیرا خودش نان و سركه و روغن زیتون مى خورد ولى به مردم نان و گوشت مى داد.
روغن زیتون نیز از خوراكهاى معجزه آمیز است كه در قسمت روغن از آن بحث مى شود امام صادق (ع ) نقل كرده كه امیرمومنان فرموده است :
نعم الادام الخل یكسر المرة و یحیى القلب
سركه خورشى است نیكو صفرا را در هم مى شكند و قلب را زنده و روشن مى سازد.
اهمیت این كلمات و روایات ، با ترقى روز افزون علم و دانش ، روشن گردیده است .
اگر بدانیم كه براى هضم غذا ترشحات معده ضرورت دارد، و این ترشحات است كه روى مواد غذایى اثر كرده و آن را به صورت قابل براى بدن مى سازد. و نیز اگر بدانیم فعالیت كبد و ترشح صفرا فعالیت و ترشحات معده را تكمیل و مواد غذایى را جذب مى كند. و باز اگر بدانیم ، كبد چنانچه به اصطلاح تنبل شود موجب ناراحتیهایى در بدن مى گردد مانند خستگى ، تلخى دهان و حتى استفراغ و یبوست ، آنوقت بخواص سركه كه محرك ترشحات معده بوده و فعالیت سلولهاى كبد را زیاد و موجب ترشح صفرا مى شود پى میبریم
در دستورات اسلامى علاوه بر آنكه سركه خورشى براى نان بحساب آمده ، در بسیارى از روایات تاءكید شده كه شروع و ختم غذا با سركه باشد. امام صادق (ع ) مى فرماید:
ان الخل لیسد العقل
سركه باعث تقویت عقل است .
بسیارى از متخصصین مواد غذایى بر این عقیده اند كه مقدار كمى سركه هر روز با غذا باید مصرف شود تا نه تنها به هضم غذا كمك نماید، بلكه موجب دفع اوره و سوختن چربى خون شود.
اصولا سالاد در تمام دنیا با سركه درست مى شود، و همچنین ترشیهاى مختلف كه با سركه ساخته مى شود به همین منظور كمك مى كند
امام صادق در روایتى چندین خاصیت دیگرى براى سركه بیان مى نمایند:
الخل ینیر القلب ، و قال خل الخمر یشد اللثة و یقتل دواب البطن و یشد العقل
سركه قلب را نورانى مى كند، سركه لثه دندان را محكم و كرمهاى معده را نابود و عقل را تقوین مى نماید.
سركه بدو رقم ساخته مى شود:
1- آب انگور یا خود انگور را در ظرف سفالى ریخته و 001/0 سركه در آن
نهاده و سر آنرا با گچ بسته مقابل مقابل آفتاب و در هواى گرم مى گذارند بعد از رسیدن سركه میشود.
2- آب انگور را در ظرف چینى یا سفالى ریخته و درب آن را محكم مى بندند و مقابل آفتاب میگذارند شراب مى شود. بعد از شراب شدن مقدارى سركه داخل آن مى ریزند دو مرتبه در آن را مى بندند پس از چندى سركه مى شود و نیز سركه شراب از راه استحاله ساخته مى شود یعنى بعد از آنكه شراب شد بدون ریختن سركه خود بخود سركه مى شود. در كلام امام (ع ) كه فرموده سركه شراب منظورشان دو قسم اخیر است .
در خاتمه تذكر این نكته لازم است ؛ سركه براى اشخاص سالم بعنوان پیشگیرى از امراض احتمالى است بنابراین اگر كسى مریض باشد و از طرف طبیب ، خوردن سركه برایش ممنوع شناخته شده باشد البته نباید بخورد و این خواص و مزایا و استحباب براى او نیست

سه شنبه 16/7/1387 - 14:30
بیماری ها


در دستورات اسلامى نسبت به سبزیها، توجه خاصى شده است از جمله :
1- مردى به نام حنان نقل مى كند:
كنت مع ابى عبدالله (ع ) على المائدة ، فمال على البقل ، و امتنعت انا منه لعلة كانت بى فالتفت الى فقال یا حنان اما علمت ان امیر المومنین (ع ) لم یوت بطبق الا و علیه بقل قلت و لم قال لان قلوب المومنین خضرة فهى تحن الى شكلها
سر سفره در خدمت امام صادق (ع ) بودم ، آن حضرت سبزى برداشت و بمن تعارف نمود اما من بواسطه كسالت و مرضى كه داشتم از صرف معذرت خواستم سپس آن حضرت فرمود:
هر وقت براى امیرالمومنین (ع ) سفره اى مى آورند همراه با سبزى بود، آن مرد مى گوید پرسیدم چرا همیشه همراه غذا سبزى داشتند فرمودند:
براى آنكه قلبهاى مومنین سبز و خرم است و به همین جهت مشتاق سبزى است ....
مقصود از سبز بودن قلب هاى مؤ منین ، همان نشاط و طروات و سلامتى و صحت است كه هر دوى آنها در سبزیها موجود است و امام (ع ) حقیقتى مسلم را با لطفى از سخن بیان فرموده است .
از آنجا كه سبزیها منبع انواع ویتامینها هستند سلامت انسانها را تامین مى نمایند، و متقابلا میكربها و مرضها را خود بخود دور مى سازد و داروخانه هاى حقیقى ، سبزى فروشیها مى باشند و كلام دانشمندى كه مى گوید:
اگر سلامتى قابل خرید باشد محل فروش آن دكانهاى سبزى و میوه فروشى است نه جاى دیگر
اغراق آمیز نیست .
2- پیامبر اسلام نیز در این مورد مى فرماید:
زینوا موائد كم بالبقل ، فانها مطردد للشیاطین مع التسمیه
سفره هاى خودتان را با سبزیها بیارایید، زیرا انواع میكربها را - به اذن خداوند - نابود مى سازد.
البته شیطان در لسان روایات معانى گوناگون دارد كه یكى از آنها میكروب است
و اصولا چنانكه از برنامه غذایى پیشوایان دینى معلوم است سفره آنان هیچگاه خالى از سبزى نبوده است .
3- بعث الى الماضى (ع)  یوما و حبسنى للغذاء فلما جاوا باالمائدة لم یكن علیها بقل فامسك یده ثم قال للغلام اما علمت انى لاالل على مائدة لیس فیها خضر فاتنى باالخضر قال فذهب و جاء بالبقل فلالقاه على المائدة فمدیده ثم اكل
مردى مى گوید امام كاظم (ع ) مرا براى غذا خوردن دعوت نمود، سفره را آوردند، در آن سبزى نبود آن حضرت غذا میل نكرد، و به غلام خود دستور داد كه براى من سبزى بیاور چون تو مى دانى كه من بدون سبزى شروع به غذا خوردن نمى كنم آن مرد مى گوید غلام سبزى را كه بر سفره حاضر ساخت امام موسى كاظم (ع ) شروع به غذا خوردن نمود

دوشنبه 15/7/1387 - 12:45
بیماری ها

درخت زیتون برگهاى دراز و باریك و گلهاى خوشه اى دارد، میوه آن بیضى شكل است .
درخت زیتون در كشور ما در رودبار، گرگان ، دره سفید رود، منجیل ، افشار، حاجى لر و بلوچستان به عمل مى آید.
و اصولا زمینهاى مناسب براى پرورش درخت زیتون زمینهاى گرم كنار دریاى مدیترانه است بهمین علت است كه در یونان و ایتالیا و سواحل مدیترانه و در كشورهاى شمال آفریقا و فلسطین این درخت از قدیم كاشته شده است درخت زیتون مى تواند تا دو هزار سال عمر كند ولى بشر طى كه سرما و یخبندان شدید، آنرا خشك نكند.
میوه زیتون ، خام خورده مى شود و از آن نیز روغن هم مى گیرند.
روغن زیتون مایعى است شفاف كمى سبز رنگ یا زرد طلایى ، روغن زیتون در حرارت 15 درجه باید كاملا شفاف باشد و همین كه حرارت ، به ده درجه تنزل كرد باید كدر گردد و در درجه صفر باید منجمد و دانه شده و در بیست درجه زیر صفر باید كاملا بسته شود.
روغن زیتون به دو صورت مصرف مى شود:
1- به صورت خوراكى
2- به صورت چرب كردن و مالیدن ببدن .
روغن زیتون خوراكى
از روغنهایى كه مورد توجه بسیار پیشوایان اسلام بوده ، روغن زیتون است ، به طورى كه آنرا با سركه یك خورش معمولى بسیار خوب مى دانستند.
عن ابى عبدالله (ع ) قال : كان احب الاصباغ الى رسول الله (ص ) الخل و الزیت ، و قال هو طعام الانبیاء
امام ششم (ع ) مى فرماید: بهترین خورشها نزد رسول خدا(ص ) سركه و روغن زیتون بوده و نیز آن حضرت فرمودند: این غذا، غذاى انبیاء است .
خوردن روغن زیتون با سركه از نظر غذایى قابل دقت و توجه است كه بعدا شرح خواهیم داد.
عن ابى عبدالله (ع ) الخل و الزیت من طعام المسلمین
حضرت صادق (ع ) فرمودند: روغن زیتون و سركه جزو غذاهاى مسلمانان است .
پیامبر اكرم (ص ) روغن زیتون را بر طرف كننده صفرا و بلغم و مقوى اعصاب و نیكو كننده اخلاق و باعث پاكى نفس و از بین برنده غم و اندوه مى دانستند.
و درباره خودرن آن سفارش فرمودند.
عن النبى (ص ): علیكم بالزیت فانه یكشف المرة و یذهب البلغم و یشد العصب و یحسن الخلق و یطیب النفس و یذهب باالغم
روغن مایع زیتون ، سرشار از ویتامین ها و املاح معدنى خصوصا پتاسیم است ، و قرنها است كه روغن زیتون با نان ، یكى از منابع اصلى غذایى را به انسان ارزانى داشته است
روغن زیتون براى تولید سوخت بدن ارزش زیاد دارد زیرا صدگرم آن 234 كالرى حرارت مى دهد و از این جهت یك غذاى نیروبخش است - و كسانى كه مى خواهند سلامتى داشته باشند باید به این اكسیر، علاقمند شوند.....
روغن زیتون نرم كننده و ملین است و براى رفع عوارض كلیه ها و سنگهاى صفرا وى و قولنجهاى كلیوى و كبدى و رفع یبوست ، بسیار نیكوست ....
خوردن كمى زیتون با غذا اشتها را زیاد مى كند و ترشحات غدد مخصوصا صفرا را اصلاح مى نماید ولى زیاده روى در خوردن آن ، باعث زیادى ترشحات این دو غده مى گردد و باعث بى خوابى و لاغرى است و از این جهت خوردن آن به اشخاص چاق و بلغمى مزاج توصیه مى شود
به این ترتیب روغن زیتون هم سنگهاى صفراوى را از بین مى برد و هم مناسب بلغمى مزاجهاست .
در روایات اسلامى خوردن آن را با سركه تجویز كرده اند، و ما وقتى به كتب قدما نگاه مى كنیم مى بینیم روغن زیتون را صفرایى مى دانند، و براى آن مصلح مى نویسند، مصلح یعنى اصلاح كننده خاصیت آن ، و بهترین مصلح آن را سركه مى دانند از این رو اگر كسى روغن زیتون را با سركه مصرف كند چنانكه امروزه هم سالادها را اینطور مى سازند دیگر باعث لاغرى و بى خوابى نمى شود و ویژه اشخاص چاق و بلغمى مزاج نخواهد بود.
عن الرضا(ع ) انه قال نعم الطعام الزیت یطیب النكهة و یذهب البلغم و یصفى اللون و یشد العصب و یذهب باالوصب و یطفى الغضب
امام هشتم (ع ) مى فرماید: روغن زیتون غذاى خوبى است ، زیرا بوى دهان را خوشبو مى نماید و بلغم را بر طرف مى سازد، صورت را صفا و طراوت مى دهد اعصاب را تقویت نموده ، مرض و درد را مى برد و شراره غضب را در نهاد انسان خاموش مى سازد.
خوشبویى دهان و طراوت صورت مربوط به كبد است .
روغن قند و تنبلى كبد بسیار نافع است خوردن روغن زیتون جهت باز كردن زنگهاى تیره معجزه مى كند
یك قاشق سوپ خورى ، روغن مایع زیتون ، براى اشخاصى كه از كبد مى نالند، داروى شفابخش ممتازى است و باید صبح ناشتا آنرا بخورند، یك قاشق سوپ خورى روغن زیتون اگر صبح ناشتا خورده شود علاوه براینكه هیچ گونه دل دردى به وجود نمى آورد، مجارى روده ها را چرب كرده و به توده غذاهایى كه در آنجا جمع شده اند اجازه میدهد راه عادى خود را آهسته آهسته طى كنند.
از طرف دیگر روغن زیتون وقتى صبح ناشتا میل شود كمك به كبدهاى تنبل مى كند و كیسه صفرا هم به فعالیت افتاده از تولید و تكثیر میكربها در امعاء جلوگیرى مى نماید.
كسانیكه نمى توانند مصرف روغن زیتون را صبح ناشتا تحمل كنند و آنرا با میل بخورند مى توانند با آب لیمو آنرا مخلوط سازند، بعلاوه چنین اشخاصى مى توانند به هر وعده غذاى خود یك قاشق قهوه خورى ، روغن زیتون را مخلوط كرده و مصرف نمایند و بدین ترتیب رفته رفته به مصرف روغن زیتون عادت كرده و آنرا بدون هیچ گونه ناراحتى و دل به هم خوردگى خواهند خورد
رابطه بسیار مستقیمى بین سلامت جسم و صحت روان موجود است بطوریكه هر كدام در دیگرى اثر مستقیم دارند و البته وقتى كبد خوب كار كند و كیسه صفرا فشار نیاورد و سایر اعضا هر یك كار خود را بنوبه انجام بدهند، قسمت عمده عصبانیتها و نگرانیها و بد اخلاقیها بر طرف مى شود، به همین جهت در كلام پیامبر اكرم (ص ) و امام رضا(ع ) این دو نكته قابل توجه است كه فرمودند:
خوردن روغن زیتون سبب حسن خلق و خاموش ساختن غضب است
مصارفى خارجى  
روغن زیتون را براى نرمى پوست ببدن و موهاى سر میمالند و در اسلام به این موضوع سفارش شده ، چنانكه بخوردن آن نیز سفارش شده بود، از جمله :
1- قال رسول الله ، كلوا الزیت و ادهنوابه فانه من شجرة مباركة
روغن زیتون را بخورید و به بدن بمالید زیرا از درخت با بركتى است .
2- فى وصیته لعلى (ع) قال یا على كل الزیت و ادهن به فانه من اكل الزیت و ادهن به لم یقریه الشیطان اربعین یوما
از سفارشهاى پیامبر اكرم (ص ) به على )ع ) است ، كه روغن زیتون بخور و ببدن بمال ، زیرا كسانى كه از این دو استفاده مى كنند، تا 40 روز (مدت زیادى ) از میكروبها محفوظند.
براى مصارف خارجى ، یعنى روغن مالى پوست و مو، كهنه آن بهتر از تازه است و روغن كهنه كه هفت سال مانده باشد در تسكین آلام مفاصل ، بهتر از روغن بلسان است
روغن زیتون درمان پوستهاى خشك و پژمرده است .
اگر پوست شما خشك است متوجه باشید كه آب را زیاد گرم نكنید و پیش از اینكه وارد آب گرم شوید یك قاشق مرباخورى روغن زیتون را در آب بریزید و سپس با صابون توالت كه خیلى چرب باشد خود را صابون زده و شستشو دهید وقتى كاملا تمیز شدید و استراحت كردید نصف آب گرم را ازوان بیرون كنید و بجاى آن شیر آب سرد را باز كنید تا وان پرشود و سپس ‍ با دست ، آب سرد و گرم را مخلوط كنید تا آب وان رفته رفته سرد شود و سپس سه دقیقه در آن وان بخوابید خواهید دید كه بدن شما سوزن سوزن شده و قرمز مى گردد، احساس خستگى مى كنید، اما شما ابدا سردتان نمى شود، پس از این كار خودتان را لاى حوله بزرگى بپیچانید و خشك كنید و سپس به رختخواب رفته و عضلات بدنتان را آزاد بگذارید تا هر چه غم و اندوه واقعى و یا خیالى دارید از شما دور شوند
براى جلوگیرى از ریزش موهاى سر، باید ده روز پى در پى سر را با روغن زیتون مالش داد و قبل از خواب آن را بست و خوابید و صبح كه از خواب برخاست آنرا با آب ملول (نیمگرم ) و با صابون (مارسى) شست
براى معالجه سواد، مدت یك هفته صد گرم برگ تاج ریزى سیاه را در دویست گرم روغن زیتون بخیسانید و این روغن رامثل كمپرس بر روى پوست بمالید اگر پوست پا یا دست شماترك خورده است براى معالجه آن به اندازه مساوى گلسرین و روغن زیتون را مخلوط كرده و پوست خود را روغن مالى و چرب كنید.
بچه هایى كه استخوان نرم دارند و یا مبتلا به راشى تیسم و كم خونى هستند باید تن آنها را روغن زیتون مالش داد.
اگر روغن زیتون را با سیر كوبیده مخلوط كنند روغن بوجود مى آورد كه براى انواع رماتیسم و درد عضلات و یا اعصاب ، گرانبها است و باید با دست آنرا روى موضوع درد بمالند و ماساژ دهند

دوشنبه 15/7/1387 - 12:45
بیماری ها


خواصى كه پیشوایان اسلام در مورد سیب بیان فرموده اند، عبارتند از:
1- قال ابو عبدالله (ع ) التفاح نضوح المعدة
امام صادق (ع ) فرمود سیب مایه ترشح معده است .
سیب دهان را ضد عفونى مى كند، اسید اوریك و دیگر سموم را كه جمع شده اند حل كرده و غده هاى بزاق دهان و ترشحات عصیر معدى را تقویت مى كند به این جهت سیب براى اشخاصى كه در یك جا نشسته اند و حركت نمى كنند بسیار مفید است
كسانى كه نفس بدبویى دارند و خود و اطرافیان خویش از این موضوع در زحمت مى باشند باید یك ربع ساعت جعفرى بجوند و بعد تفاله هاى آن را از دهان بیرون بیندارند و یك سیب درختى را در دهان خوب جویده و بخورند
اگر علامه مجلسى در كتاب نفیس حلیة المتقین روایت مذكور را بمعنى جلا دادن معده معنى مى كند دور از حقیقت نمى باشد زیرا در آن زمان خبرى از ترشحات معده نبوده است .
2- در اسلام دستور داده شده كه قبل از خوردن سیب آنرا ببوئید.
عن الباقر(ع ): اذا اردت اكل التفاح فشمه ثم كله
امام باقر(ع ) مى فرماید: هر وقت خواستى سیب بخورى اول آنرا بو كن و سپس بخور.
بوئیدن سیب موجب نشاط و فرح مى گردد، و در ضمن باید توجه داشت موادى كه در سیب تاره موجود است در آب سیب و كمپوت آن موجود نیست .
در آب سیب چربى ، كلسیم ، منیزیم ، منگنز، آهن ، مس ، فسفر، گوگرد و كلر، ویتامین 2 (ب)  نیكوتیل آمید و ویتامین (اى ) وجود ندارد و تفاوت فوق العاده بین سیب تاره و خشك آن و كمپوتش و مخصوصا آب سیب كه بى فایدگى تقریبا نوعى خراب كردن سیب محسوب مى شود وجود دارد و هیچ میوه اى تفاوت باندازه اى كه بین خود میوه و كمپوت و خشك و آبش با تازه اش مى باشد مانند سیب نیست
سیب سنگ كیسه صفرا و كلیه ها را حل مى كند
3- خاصیت ضد تب . (البته تبى كه از گریپ و سرما خوردگى باشد.
عن الصادق (ع ): اطعموا محمومیكم التفاح فما من شى ء انفع من التفاح
به تب داران سیب بدهید، زیرا چیزى بهتر از آن نیست .
هنگامى كه مبتلا به گریپ سخت و مزمنى شده اید مدت دو یا سه روز رژیم سیب بگیرید و در این مدت فقط سیب را رنده كنید و بخورید. و از مصرف هر غذاى دیگر خود دارى كنید
4- خاصیت ضد وبایى سیب .
شخصى بنام ابو یوسف مى گوید: اصاب الناس وباء و نحن بمكة فاصابنى فكتبت الى ابى الحسن (ع ) فكتب الى : كل التفاح فاكلته فعوفیت
در مكه بودیم وبا آمد همه مردم گرفتار آن شدند. من نیز گرفتار شدم به امام موسى ابن جعفر(ع ) نوشتم و خواستار مداواى آن گردیدم در جواب مرقوم فرمودند سیب بخور، خوردم و شفا یافتم .
از علائم مرض وبا، اسهال ، و استفراغ است و دانشمندان غذایى تاءثیر فوق العاده سیب را در ضد اسهال بودن آن شرح داده اند.
سیب براى امراض حصبه اى ، اسهال و اسهال خونى و ورم امعاء بسیار نافع است ، اسهال را بخوبى معالجه مى كند، و از طرفى مانع سوء هضم شده و به این ترتیب معده را منظلم مى سازد
براى مبارزه با دل بهم خوردگى و پیچش دل و استفراغ ، كوه گرفتگى ، دریا زدگى و هوا زدگى و ویار زنهاى آبستن ، بسیار اثر نیكو دارد و حربه برنده اى است
4- آرد سیب ، براى جلوگیرى از خون دماغ و سمومات .
در این مورد شخصى بنام ابن بكیر نقل مى كند:
رعفت سنه بالمدینة ، فسال اصحابنا ابا عبدالله (ع ) عن شى ء یمسك الرعاف ، فقال : اسقوه سویق التفاح ، فسقونى فانقطع عنى الرعاف
در شهر مدینه مبتلا به خون دماغ شدم ، دوستان من خدمت امام جعفر صادق (ع ) رفتند، و از آن حضرت داروى آنرا خواستند، حضرت فرمود به او آرد سیب توام با آب بخورانید، پس من آشامیدم و خون دماغ قطع شد.
براى تهیه آرد سیب باید سیب را خشك كرد و سپس آرد نمود.
سیب خشك علاوه بر جلوگیرى از ترشح زردابه میكربى ، دافع سموم (اسید اوریك كلسترل و...) نیز مى باشد
و از این رو در روایت دیگر امام ششم (ع ) آرد سیب را براى دفع سموم تجویز فرموده چنین مى گوید:
ما اعرف للمسموم دواء انفع من سویق التفاح
من براى شخص مسموم دوایى بهتر از آرد سیب نمى شناسم
5- سیب را امام ششم (ع ) براى خیلى از امراض بطور عموم نیكو دانسته است چنانكه مى خوانیم .
لو یعلم الناس ما فى التفاح ماداووامرضاهم الا به
اگر مردم مى دانستند كه خداوند در سیب چه خواصى قرار داده مریضهاى خود را با سیب مداوا مى كردند.
براى آنكه بدانیم ارزش غذایى و دارویى سیب منحصر بآنچه گفته شد نمى باشد خوبست مصارف سیب را براى معالجه ها در اینجا یاد آور شویم :
سیب یكى از بهترین میوه هاى معجزه آسا است . زیرا هم خاصیت خنثى كردن سم و هم قدرت غذایى دارد سیب به علت داشتن مواد قلیایى ، اسید اوریك را حل مى كند و ترشحات غدد بزاق و معده را مساعت و متعادل مى سازد، براى معالجه مرض چاقى بسیار نیكو است . و همچنین براى بیماران كبدى ، معده اى ، مجارى ادرار و سینه درد، نافع مى باشد، بعلت داشتن فسفر، اعصاب و مغز را تقویت مى كند... ادرار را زیاد مى كند، مجارى ادرار و معده و سینه را باز و زهكشى مى نماید.
سیب براى مبتلایان بمرض مفاصل ، زیاد تجویز مى شود سنگهاى كلیه را دفع مى نماید، بوسیله املاح خود، آلبومین غذا و نسوج را از بین مى برد. براى سینه و مجارى تنفس بسیار نافع است ، پخته آن براى هضم غذا مفید بوده و سوء هاضمه را از بین مى برد
باز هم كلام امام صادق را یاد بیاوریم ، كه اگر مردم خواص سیب را مى دانستند بیماران خود را با آن مدوا مى كردند.
سیب ، پماد زخمها
سیب را با روغن مایع نباتى مخلوط كرده و روى زخم و جراحات مختلف گذارده ، جراحات را مداوا مى كند، بهمین جهت است كه كلمه پوماد از كلمه پوم كه بمعنى سیب است مشتق شده است .
اگر سیب را در هاون انداخته و بكوبند و آنرا در شیره خودش بپزند مرهمى را بوجود خواهد آورد كه زخمهاى خیلى شدید و سخت را معالجه و درمان خواهد نمود.
آب سیب را اگر به مقدار مساوى با روغن زیتون مخلوط كنند داراى همان خواص براى معالجه انواع زخمها مى باشد.
سیب دواى چشم
سیب را اگر رنده كنند و از آن مرهم تهیه نمایند این مرهم را اگر روى چشم كه ضربتى به آن وارد شده بگذارند فورا درد ضربت را آرام مى كند.
براى انواع درد چشم باید یكى سیب قرمز شیرین را پوست بكنید و تخمه هاى آنرا در بیاورید و با آب بپزید و آن را به صورت مرهم روى چشم بگذارید. اگر كمى شیر زن را به این مرهم اضافه كنید اثر و خاصیت آن كامل مى گردد.
سیب دواى درد گوش
براى تخفیف درد گوش ، شب موقعى كه مى خوابید سیبى را كه زیر خاكستر پخته شده است بگوش خود بمالید و بخوابید. فورا درد آن ساكت مى شود.
سیب براى رفع جرب و كچلى
براى معالجه بیمارى جرب و كچلى ، سیبى را به دو قسمت بكنید و هسته و پلیشه آنرا در آورید در وسط آن كه گود شده كمى گل گوگرد بگذارید، بعد هر دو قسمت سیب را رویهم بگذارید و با نخى محكم ببندید و سپس آن را در آتش قرار دهید تا بپزد، وقتى این سیب خوب پخته شد آنرا له كنید و بشكل فرنى در آورید و به قسمتهاى بدن مریض بمالید.
سیب دواى سرفه
دو كرده شكوفه درخت سیب مقدار 30 گرم در یك لیتر آب انواع سرفه را آرام مى كند، و در این مورد شكوفه تازه یا خشك سیب یكسان است و هر دو را مى توانید استعمال كنید

دوشنبه 15/7/1387 - 12:38
بیماری ها


میتوان گفت تاءكیدى كه از جانب پیشوایان دینى درباره خوردن انواع انار (شیرین و ترش و شیرین ) رسیده درباره هیچ میوه دیگرى نیامده است . در حدیثى از امام صادق (ع ) چنین نقل شده كه فرمود:
علیكم بالرمان فانه لم یاكله جائع الا اجزاه و لا شبعان الا امراه
از انار استفاده كامل ببرید زیرا اگر شخص گرسنه آنرا بخورد، او را كفایت مى كند و اگر شخص سیر بخورد اشتها آور است .
1- تقویت قوه باه
2- نیكویى رخسار، در مورد تقویت باه مى گویند.
املاح آب انار چون به صورت تركیب با مواد آلى است زود جذب شده و در راشیتیسم و كم خونى و ضعف اعصاب و تقویت عمومى بدن مورد مصرف دارد

دوشنبه 15/7/1387 - 12:37
بیماری ها


خرما براى همه ما شناخته شده و نیازى به معرفى ندارد.
استاد بوبینو با ذكر دلایلى محل اصلى خرما را مصر دانسته است .
مقدار تركیبات خرما 
در هر صد گرم خرما مقدار تركیبات آن از این قرار است .
1- آب 8/13 تا 59 گرم
2- مواد سفیده اى 9 تا 9/1 گرم
3- مواد قندى 6/17 تا 70 گرم
4- چربى 3 تا 5/2 گرم
5- پتاسیم 9/64 تا 75 میلى گرم
6- سدیم 1/4 تا 48 میلى گرم
7- كلسیم 51 تا 75 میلى گرم
8- منیزیم 3/50 تا 5/58 میلى گرم
9- آهن 3/1 تا 6 میلى گرم
10- مس 18 تا 28 میلى گرم
11- املاح گوگرد 8/43 تا 50 میلى گرم
12- املاح كلر 248 تا 290 میلى گرم
13- ویتامین (آ) 50 تا 100 واحد بین المللى
14- ویتامین (ب 1) 07/ تا 7/0 میلى گرم
15- ویتامین (ب 2) 05/ تا 3 /0 میلى گرم
16- ویتامین (نیاسین ) پ . پ . 6 تا 3/3 میلى گرم
17- ویتامین )سى ) 7/2 تا 10 میلى گرم
و هر صد گرم خرما 157 كالرى حررات داده و تا رقم 383 نیز گفته شده است .
ضمنا خرماهاى تر، خشك ، كهنه ، تازه و انواع دیگر آن مقدار تركیباتش فرق مى نماید
پیشوایان اسلام به خرما اهمیت مخصوصى میدادند لذا مى بینیم در حدیثى از امام صادق (ع ) رسیده است كه :
كان طعام رسول الله الشعیراذا وجده ، و حلواه التمر
غذاى رسول خدا نان جوین و حلواى آن حضرت خرما بود.
و نیز مى خوانیم كه على (ع ) نان را با خرما میل مى فرموده است .
یاكل الخبز بالتمر
در ضمن برخى روایات خواصى براى خرما از پیامبر اكرم ائمه اطهار(ع ) رسیده است ، از جمله روزى مقدارى خرما را در پیش پیامبر(ص ) گذاردند، حضرت در این باره فرمود:
ان فى تمركم هذا تسع خصال : یخبل الشیطان و یقوى الظهر و یزید فى المجامعة ، و یزید فى السمع و البصر، و یقرب من الله ، و یباعد من الشیطان ، و یهضم الطعام و یذهب باالداء و یطیب النكهة
در خرما نه خاصیت است :
1- از میكرب جلوگیرى مى نماید 2 - سبب تقویت ستون فقرات است 3 - قوه باه را زیاد مى كند4-  قواى بینایى و شنوایى را تقویت مى نماید. 5 و 6 - انسان را به خدا نزدیك و از شیطان دور مى نماید. 7 - سبب هضم غذا است 8 - دردها را نابود مى سازد. 9 - دهان را خوشبو مى نماید.
با پیشرفت دانش پزشكى و غذاشناسى ، كلمات پیامبر اكرم (ص ) صورت دیگرى به خود گرفته زیرا در زمانى كه خبرى از میكروب نبود آنحضرت خرما را مانع ورادع میكروب میداند و ما میدانیم میكروب نمى تواند تاثیرى بر بدن سالم و قوى داشته باشد و خرما معدن نیرو است .
با در نظر گرفتن مقدار تركیبات خرما بخوبى این موضوع قابل درك است زیرا گفتیم :
در خرما كلسیم وجود دارد و این عامل اصلى استحكام استخوان ها است و نیز فسفر هست كه مانع ضعف اعصاب و خستگى است و ضمنا براى تقویت قوه بینایى موثر است و نیز سدیم در آن وجود دارد كه از زكام و كرى جلوگیرى كرده و حالت اسیدى دستگان گوارش را قلیایى مى نماید و نیز پتاسیم در خرما هست كه برخى فقدان آنرا علت حقیقى بروز زخم معده مى دانند.
وجود پتاسیم اشتهاآور است ، كمبود آن امراض حلقى بویژه تورم لوزه ها را ایجاد مى نماید، گاهى تورم قوزك پا به علت كمى پتاسیم در بدن است ، خستگى در كمبود پتاسیم دیده مى شود، و همانطورى كه كلسیم اهمیت مخصوصى در استخوانها دارد، پتاسیم نیز براى ماهیچه اى و بافت ها ارزشفراوانى دارد.
در ضمن خواصى كه پیامبر(ص ) براى خرما بیان نمودند این جمله نیز بچشم مى خورد:
تذهب بالداء
درد را مى برد،
نظیر این جمله از حضرت على (ع ) رسیده است
كلوا التمر فان فیه شفاء من الادواء
خرما بخورید، زیرا خرما شفاى دردهاى بسیارى است بنابر آنچه غذا شناسان بیان نموده اند:
خرما از سرطان جلوگیرى مى نماید 
طبق آمارهایى كه گرفته شده در مناطقى كه خرما بیشتر خورده مى شود مورد ابتلاى به سرطان كمتر است زیرا امروزه ثابت شده است كه نقصان منیزیم زمینه را براى ابتلاى به بیمارى سرطان فراهم مى آورد و خرما داراى مقدار فراوانى منیزیم است و به همین جهت است كه اعراب و صحرانشینان با آنكه در فقر غذایى بسر مى برند بواسطه خوردن خرما ابدا مبتلا به سرطان نمیشوند
منیزیم اثر مخصوصى در درمان جوش و غرور جوانى دارد.
از این رو جوانانیكه در سن بلوغند و در نقاط معتدل و سرد (غیر خرماخیز) باشند مى توانند روزانه 2 - 3 عدد خرما بخورند.
خرما در درمان فلج و لقوه مفید است و به مبتلایان فلج اطفال ، دادن روزانه چند عدد خرما توصیه مى شود، خرما براى پیران مفید است زیرا مقوى سلسله اعصاب مى باشد.
اخیرا مشاهده كرده اند كه با كمبود منیزیم ، قند در ادرار پیدا مى شود و وجود منیزیم براى كلیه ها و مثانه ، لازم شناخته شده كه مى توان با خوردن 2 - 3 دانه روزانه رفع نیازمندى نمود.
مزه شیرین و خاصیت دفع خلط خرما زیاد است و مى توان شصت گرم آنرا در یك لیتر آب جوشاند و آنرا در مورد زكام و درد گلو و تمام عفونت هاى ریوى مصرف نمود تازه معلوم شده قدرت قند خرما بیشتر از قند خالص ‍ بوده ، و اگر دو دسته حیوان را در نظر بگیریم كه یك دسته از قند خرما و دسته دیگر از قند خالص استفاده كرده اند رشد اولیها بیشتر خواهد بود.
قند موجود در خرما عبارت است از: لرولوز، گلوكز و ساكارز، مى دانیم منیزیم مغز در اشخاص پیر به تدریج كم میشود به همین علت براى جبران آن باید غذاهاى منیزیوم دار مصرف نمود و خرما یكى از مهمترین آنها است .
منیزیوم براى حفظ پرستاد ضرورى به نظر مى رسد.
مبتلایان به دیابت (مرض قند( مى توانند بجاى قند از خرما استفاده نمایند زیرا منیزى موجود در آن كار كلیه و لوزالمعده را آسان نموده ، از طرفى ویتامین (ب 2) موجود در آن جاذب مواد قندى سایر غذاهاست .
وجود پتاسیم و منیزیوم در خرما در تعادل یونهاى بدن نقش موثرى داشته و در شستشوى خون ، اثرى شگرف دارد
برگردیم به شرح سایر خواص خرما كه در كلام نبى اكرم آمده بود:
اول ، تاءثیر خرما بر هضم غذا: 
خرما بواسطه داشتن مواد كافى ضرورى و عناصر كاتالیزورى ، هضم و جذب را آسان مى كند.
و نیز خرما به هضم مواد غذایى دیگر كمك مى نماید زیرا خرما سرشار از هیدرات دو كربن است اگر با مواد سفیده اى مقدارى خرما بخوریم بدن ما از مواد سفیده اى به كمك هیدرات دو كربن خرما بهتر مى تواند استفاده نماید
دوم ، تاءثیر خرما

خرما دارنده مقدار كمى فیلكولین است

سوم ، تاءثیر خرما در رفع خستگى : 
چنانكه همین خاصیت در روایت دیگرى از آن حضرت درباره نوعى از خرما به نام برنى بیان شده :
علیكم باالبرنى فانه یذهب بالاعیاء و یدفى من القر، و یشبع من الجود و فیه اثنان و سبعون بابا من الشفاء
خرماى برنى خستگى را از بدن مى برد و سرما را بر طرف مى سازد، انسان گرسنه را سیر مى كند و درهاى بسیارى را بسوى بهبودى )از امراض ‍ گوناگون ) به روى انسان مى گشاید.
كور نونسكى در كتابى كه مخصوص خرما نوشته مى گوید:
علاوه بر آنكه خوردن قند خرما ارزش غذایى بیشترى از سایر قندها دارد، در مواقع خستگى مفیدتر است زیرا جذب بدن مى گردد
وى سپس خوردن خرما را به ورزشكاران توصیه نموده ، چنین مى گوید:
دانشمندان حساب كرده اند براى آنكه خرما بخوبى برسد باید مدت 6 ماه روزانه 29 تا 30 درجه كه حاصل جمع آن میشود /6000 درجه ، حرارت از خورشید كسب كند، در صورتیكه فقط /3000 درجه صرف رسیدن گندم مى شود، و از این رو باید بپذیرم كه خرما یكى از ذخیره كننده هاى انرژى براى رفع احتیاجات انسان مخصوصا بچه ها مى باشد
البته وقتى انرژى به بدن بحد كافى رسید و بدن نیز در باطن گرم شد، جایى براى سرما باقى نمى گذارد.
چهارم ، خاصیت ضد گرسنگى خرما: 
شروع كردن افطار با چند دانه خرما یا كشمش ، بدن را در برابر گرسنگى قندى كه پس از هر روزه ایجاد مى شود مسلح و مهیا ساخته ، هم انرژى لازم را به بدن مى رساند، و هم مانع تجمع چربى مى گردد، و از آنجا كه سه چیز دفاع بدن را بالا مى برد بعلاوه پرخورى هاى قلبى چه در چربى چه مواد بیاض البیضى چه قندى نشاسته كه سبب ذخیره چربى گردیده بعلت اینكه هیدراتهاى كربن زدوتر از همه مى سوزند، خوردن خرما كیفیت مخصوص ‍ در حفظ مواد بیاض البیضى بدن است ، زیرا خود را مى رساند و نمى گذارد پروتئین ها تبدیل شوند
از طرف دیگر خرما چون داراى گلوكز و هضم سریع است و وجود ویتامین ث و فسفر كه براى جذب مواد قندى در محیط روده لازم است با خود مى آورد مى توان خرما را یك غذاى ضد گرسنگى فورى نامید.
و نیز گفتیم خرما انرژى را طورى به بدن مى رساند كه چیزى از آن كاسته نمى شود در صورتى كه براى جذب و هضم هر غذایى ، مقدارى ویتامین ث یا مواد كافى از بدن برداشت مى شود، اما خرما همه مواد مورد لزوم را با خود همراه دارد و براى هضم خرما بسیار آسان است ، و خرما را از این نظر نیز میتوان ضد گرسنگى نامید.
با این همه خواصى كه خرما دارد بجا است كه پیامبر اسلام (ص ) بفرماید:
بیت لاتمر فیه جیاع اهله
در هر خانه ایكه خرما نباشد، در حقیقت اهل آن خانه گرسنه اند (هر چند بصورت ظاهر خود را سیر پندارند).
دستورى دیگرى كه راز آن ، پس از سالها تحقیق دانشمندان كشف شده است ، شروع نمودن بخرما، مخصوصا در ماه رمضان وقت افطار است ، در روایتى چنین مى خوانیم :
و كان (ص ) اذا قدم الیه الطعام و فیه التمر بد بالتمر و كان یفطر على التمر فى زمن التمر و على الرطب فى زمن الرطب
برنامه غذایى پیامبر اكرم چنین بود كه اگر در سفره آن حضرت خرما بود، ابتدا بخوردن خرما مى نمود، و اگر زمان خرماى تازه بود در وقت افطار با همان خرماى تازه (رطب ) افطار میكرد و اگر زمان خرماى تازه نبود با تمر (خرماى معمولى ) افطار مى فرمود.
این برنامه و رژیم را با دقت مطالعه مى كنیم ، و از نظر ارزش آن قضاوت غذاشناسان را بیان مى نماییم
البته روزه دار موقع افطار احساس گرسنگى بسیار شدیدى مى كند شدت این احساس بحدى است كه بسیارى از افراد بعد از خوردن غذاهاى زیاد، سیرى را درك نمى كنند و به خیال اینكه گرسنه اند بخوردن ادامه مى دهند، ولى دو ساعت بعد از این پرخورى احساس ناراحتى مى نمایند.
در اینجا قبل از شروع به افطار اگر چند خرما خورده شود از این حالت كه انسان را مجبور به پرخورى عمدى مى كند جلوگیرى مى نماید.
انتخاب خرما یا كشمش براى افطار باین علت كه قند هگزوز دكستروز گلوكز (اى ) و فروكتوز (لولز) دارند و جذب آنها سریع است سبب كاهش ‍ اشتها شده ، از پر خوردن و ناگهان خوردن كه بیشتر ایجاد آمباراگاستریت مینماید جلوگیرى مى كند
در غیر افطار یعنى در اوقات غیر ماه رمضان شدت گرسنگى به آن مقدار نیست لذا اگر در سفره ، خرما بود آن حضرت ابتدا خرما میل مى فرمودند.

 

دوشنبه 15/7/1387 - 12:20
بیماری ها


و این جالب است كه اسلام حتى در مورد چگونگى آشامیدن آب نیز ما را راهنمایى فرموده است و این دستورها را داده است :
1- آب را به صورت مكیدن بیاشامیم چنانكه رسول اكرم فرموده :
اذا شربتم الماء فاشربوه مصا و لا تشربوه عبا؛ فان العب یورث الكباد
وقتى آب مى آشامید. آهسته آهسته بیاشامید زیرا آشامیدن آن با سرعت موجب بیمار كباد است (كباد معناى درد و ناراحتى كبد است (
و درباره اینكه آیا آب را یك مرتبه و یا چند مرتبه باید آشامید از على (ع ) رسیده است :
تفقدت رسول الله (ص ) غیر مرة و هو اذا شرب الماء تنفس ثلایا مع كال واحد منهن تسمیة اذا شرب . و حمد اذا قطع
بارها ناظر پیامبر اكرم بودم ، آنحضرت هر گاه آب مى آشامید، سه مرتبه در بین آشامیدن نفس مى كشید و در هر مرتبه كه مى خواست شروع به آشامیدن كنند بنام خدا شروع مى كردند و بعد از نفس كشدین الحمدلله مى گفتند.
2- به داخل خوردنیها و ظرفها ندمیم ، اگر غذا گرم است بگذاریم خنك شود و اگر خنك است باز طورى بخوریم و بیاشامیم كه نفس ما به آب و غذا نرسد.
كان صل الله علیه و آله . لا یتنفس فى الاناء اذا شرب فاذا اراد ان یتنفس ‍ ابعد الاناء عن فیه حتى یتنفس
رسول اكرم صل الله علیه و آله وقتى كه آب مى آشامیدند در آن آب تنفس ‍ نمى كردند. و هرگاه مى خواستند نفس تازه كنند ظرف را از نزدیك دهان دور مى كردند و سپس نفس مى كشیدند.
3- بعضى ها وقتى مى خواهند آب بیاشامند دهان خود را داخل آب مى كنند مثلا سر را در جوى مى برند و آب مى خورند؛ اسلام این نوع آب خوردن را آب خوردن بهائم خواند و از آن منع كرده است .
نهى ان یشرب الماء كرعا كما یشرب البهائم
پیامبر اكرم (ص ) از این كه انسان مثل چهار پایان آب بیاشامد نهى فرموده .
4- آشامیدن آب از ظرف شكسته و از جاى شكستگى و محل دستگیره ظرف ، نهى شده است چنانكه امام باقر علیه السلام فرموده :
ان لا یشرب من عند عروته و لا من كسر ان كان فیه
از كناره دستگیره ظرف و جاى شكستگى آن آب نباید آشامید.
در روایت دیگر چنین وارد شده است
فانه مجلس الشیطان  
زیرا آنجا محل شیطان است .
ممكن است در این مورد منظور از شیطان انواع میكروب باشد. بنابراین باید آب را از ظرفهاى بزرگ مانند كوزه و امثال آن داخل ظرف كوچكى ریخت و آشامید.
5- در بین غذا آب نیاشامیم . امام هشتم مى فرماید:
و من اراد ان لا یوذیه معدته فلا یشرب بین طعامه ماء حتى یفرغ و من فعل ذك رطب بدنه ؛ و ضعف معدته ، و لم یاخذ العروف قوة الطعام
هر كس مایل است معده اش او را آزار و اذیتى نرساند بایستى بین غذایش ‍ آب نیاشامد تا آنكه از غذا فارغ شود كسى كه در بین غذا آب بیاشامد بدنش ‍ مرطوب و معده اش ضعیف مى شود و رگها و نیرو و انرژى غذا را جذب نمى كنند

دوشنبه 15/7/1387 - 12:11
بیماری ها


گیاهى است داراى برگهاى پهن ، بیخ آن درشت و گلوله مانند یا مخروطى شكل بر دو قسم است : چغندر رسمى ، چغندر فرنگى ، و چغندر قند.
چغندر رسمى درشت و شیرین است و پخته آن را مى خورند و خام آن به مصرف تغذیه حیوانات علفخوار مى رسد، چغندر فرنگى پوست و مغزش ‍ سرخ رنگ است و چندان شیرین نیست و در پختن بعضى خوراكها به كار میرود چغنر قند كه آن را چغندر صنعتى هم مى گویند مخروطى شكل است و تا عمق سى سانتیمتر یا بیشتر در زمین فرو مى رود، پوست و مغزش سفید و بطور متوسط از 14 تا 18 درصد داراى ماده قندى مى باشد و در كارخانه هایى قند سازى براى ساختن قند به كار مى رود.
چغندر سرشار از ویتامین هاى (آ و ب و ث ) و داراى مقدار زیادى قند مى باشد، و خنك و سرد و اشتهاآور است ، و به اندازه كافى مقوى است .
داراى اثر رادیو اكتیو است كه عمل آن در دستگاه هاضمه بدن قابل توجه و اهمیت مى باشد
از دستورات اسلامى معلوم مى شود كه برگ چغندر بیش از بیخ آن مفید است ، و بیشتر به برگ آن اهمیت داده اند: عن ابى الحسن (ع ) قال اطعموا مرضاكم السلق یعنى ورقه فان فیه شفاء ولاداء معه و لا غائله و یهدى نوم المریض
امام هشتم (ع ) فرمودند: به بیماران ، برگ چغندر بدهید زیرا در آن شفاء است ، و هیچگونه درد و رنجى در آن نیست ، و ضمنا آرامش در خواب مریض ایجاد مى كند.
مفیدترین و بهترین اعضاء چغندر برگ آن است و بعد ساقه هاى آن و سپس بیخ آن كه پخته آن لبو نام دارد.
برگهاى كلفت چغندر سنگین و دیر هضم است ولى در اثر پختن سختى و نفخ آن از بین مى رود، خنكى برگهاى نازك آن زیاد است و قوت غذایى كمترى دارد ولى در عوض دواى بسیار خوبى است
چغندر اثر ملین ، مدر و آرام كننده دارد
عن ابى الحسن (ع )، ان السلق یقمع عرق الجذام و ما دخل الجوف المبرسم مثل ورق السلق
حضرت رضا(ع ) فرمودند: چغندر ریشه مرض جذام را نابود مى كند، و براى كسى كه مرض ذات الجنب التهاب پرده بین كبد و قلب دارد چیزى بهتر از برگ چغندر نیست .
چغندر به علت داشتن ارسنیك و گوهر شب چراغ و روبیدیم از جذام جلوگیرى مى كند برگ چغندر سحرگاه بى مزه و شامگاه شیرین است ، زیرا در روز با كمك نور آفتاب ، قند مى سازد و شب به تدریج آن را جهت ذخیره به بیخ خود كه انبار آن است میفرستد و به همین جهت است كه اگر برگ آنرا صبح بچینند و میل نمایند جزء سبزیهاى خنك بوده و عصر خنكى كمترى دارد
حضرت رضا(ع ) در كلام دیگرى در كلام دیگرى چغندر را براى بسیارى از امراض تجویز فرمودند و ضمنا آنرا گیاهى نیرومند كننده استخوان و رویاننده گوشت بدن معرفى فرمودند.
قال ابوالحسن (ع ) علیك باالسلق ، فانه ینبت على شاطى الفردوس و فیه شفاء من الادواء، و هو یغلظ العظم و ینبت اللحم
چغندر بسیار مقوى و پر قوت است چون قند طبیعى و منیزیم آن زیاد است و این دو ماده اثر زیادى بر روى استخوان بندى و مایعات بدن دارند بعلاوه چغندر مقدارى فسفر و ویتامین (ب ) دارد كه این دو ماده براى تسكین و آرام كردن اعصاب نقش بزرگى را بازى مى كنند، همچنین چغندر داراى مقدارى ویتامین (ث ) است كه به علت داشتن همین عناصر مفید و حیات بخش ، براى امراض اعصاب و حتى سرطان و سل ، مصرف آن تجویز مى شود.
چغندر همچنین داراى روبیدیوم مى باشد و این ماده بواسطه خاصیت رادیو اكتیویته اى كه دارد در دستگاه هاضمه فوق العاده تاءثیر دارد و به همین علت است كه چغندر را براى اشخاص كم خون یا كسانیكه مبتلا به كمبود املاح معدنى شده اند تجویز مى كنند
براى آنكه به اثرات شفابخش چغندر، آب و برگ بیشتر واقف شویم ، ببینیم دانشمندان غذاشناس روز چه میگویند:
چغندر با آنكه خاصیت مسهلى ندارد معذلك پاك كننده شكم است به هضم غذا كمك مى كند و التهاب معده را فرو مى نشاند.
قند چغندر براى مبتلایان به مرض دیابت خوب نیست ولى در عوض ، خداوند مصلح آن ، یعنى دواى مرض قند را در ساقه و برگ آن قرار داده است ، مشروط به اینكه صبح زود آنرا بچینند و در سایه خشك كنند.
خوردن پخته چغندر رعشه را معالجه مى كند، مخصوصا برگ سرخ رنگ آن ، اگر آنرا خام با سركه و خردل بخورید طحال را باز میكند و ورم آنرا فرو مى شناند جهت درد پشت و مثانه امراض مقعد مفید است چغندر براى درد كلیه مفید است و داراى مواد ازته ، موادى قندى ، املاح معدنى مانند كلسیم و آهن نیز مى باشد چغندر چه پخته و چه خام مقوى است و با آنكه 17 درصد قند دارد خنك مى باشد و این خاصیت در برگ آن زیادتر است ، آب لبو براى بهبود التهاب مثانه رفع یبوست و بیماریهاى پوست مصرف مى شود

دوشنبه 15/7/1387 - 12:9
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته