تبیان، دستیار زندگی

ماست جزء غذاهاى قدیمى انسانها است ، غذایى است كه بیشتر بعنوان نان خورش فقراء محسوب مى شود و ثروتمندان آن را همراه غذا و در كنار سفره قرار مى دهند و داراى خواص و مزایاى بسیارى است .
و چون به اصطلاح ، طبیعت آن سرد، و به اصطلاح دیگر ویتامین ب آن زیاد است گفته شده كه آنرا با زنیان بخورند.
عن ابى الحسن ع قال من اراد الماست و لا یضره فلیصب علیها الها ضوم قلت و ما الها ضوم ! قال النانخواه
هر كس مایل به خوردن ماست است و نیز مى خواهد كه زیانى به او نرسد زنیان در آن بریزد و بخورد.
دستورى كه از روایت فهمیده میشود تعادل بین اغذیه از نظر مواد غذایى است كه این خود اصل بسیار اهمیتى در سلامت بدن است .
ماست براى اشخاص سرد مزاج خوب نیست رطوبت را زیاد مى كند، محرك نیروى جنسى است
ولى زنیان به اصطلاح ، طبعى گرم دارد لذا بین هر دو تعادل غذایى برقرار مى شود.
دانستیم كه على (ع ) ماست را خورش خود قرار مى داد و این هر چند غذاى زاهدانه اى است ولى اهمیت و قدرت غذایى آن امروز آشكار گشته است .
از قرنها به این طرف ماست یكى از مواد مهم غذایى و قابل جذب بوده است و تذكار این نكته در اینجا لازم و ضرورى است كه كلمه ماست در تمام كشورهاى جهان به معناى غذاى طول عمر است .
ارمنیها ماست را ماتزون مى گویند اهالى یوگسلاوى كیسلوملكو و پیر پادشاه سابق یوگسلاوى ضمن صحبت به من گفت و اطمینان داد كه غذاى بسیارى از صد ساله ها و سالخوردگان یوگسلاوى ماست است و آنها در اثر مصرف ماست طول عمر پیدا كرده و به صد سالگى مى رسند.
روسها ماست را به مقدار زیاد با نان سیاه مصرف كرده و از تندرستى كامل برخوردار میشوند در فرانسه ماست را یا اورت میگویند و آنرا با توت فرنگى جنگلى مخلوط كرده و مى خورند.
در جزیره سارونى ماست را ژیودو و در هندوستان دادهى و در مصر لبن الرب مى گویند كه تمام این اصطلاحات به معناى طول عمر است .
ماست بیش از شیر خاصیت دارد و بعلاوه كسانى هستند كه شیر معمولى و تازه به آنها نمى سازد ولى ماست را به خوبى هضم كرده و تحلیل مى برند زیرا نوعى مواد سفیده اى در ماست هست كه به سرعت هضم و جذب مى شود كلسیم آن براى اشخاص سالخورده بسیار مفید است و زود جذب مى گردد و بسیارى از ویتامین هاى گروه (ب ) را باكتریهاى ماست در روده ها ساخته و پرورش داده و به خون مى فرستد.
اشخاص سالخورده اى كه از گاز و عفونت روده هاى خود مى نالند اگر بطور مرتب ماست بخورند باكتریهاى غیر مرثى نمى توانند در اسید لاكتیك ماست زنده بمانند این نست كه مرده و متدرجا تخلیه مى شوند و در نتیجه گاز و عفونت روده آنها بكلى برطرف مى گردد

میوه اى است خوشمزه و گوارا بدون ضرر براى بیماران .
موادى كه درصد گرم گلابى تازه موجود است از این قرار است :
آب 2/83 گرم
پروتئین 5/. گرم
چربى 4/0 گرم
گلوسید 5/15 گرم
سدیم 003/0 گرم
پتاسیم 129/0 گرم
كلسیم 13 گرم
منیزیم 009/0گرم
منگنز 64 گرم
آهن 3/0 گرم
مس 134/0 گرم
فسفر 0016/0گرم
گوگرد 0007/0 گرم
كلر 004/0 گرم
ویتامین (آ) 2 گرم
ویتامین 1(ب ) 3 گرم
ویتامین 2(ب ) 4 گرم
نیكوتیل آمید 1/0 گرم
ویتامین (ث ) 4 گرم
همانطور كه هر میوه اى تازه آن به كهنه و كمپوت شده آن فرق دارد در گلابى نیز چنین است گلابى كمپوت شده فاقد منیزیم ، منگنز، مس ، گوگرد، و كلر مى باشد و سایر مواد كه براى گلابى تازه شمرده شد در گلابى كمپوت شده بمقادیر كمترى وجود دارد
پیشوایان گرامى اسلام در مواردى به خوردن گلابى توصیه نموده اند مانند:
1- عن ابى عبدالله (ع ) قال : كلوا الكمثرى فانه یجلو القلب و یسكن اوجاع الجوف باذن الله
امام ششم مى فرماید: گلابى بخورید زیرا قلب را روشن مى كند ناراحتیهاى داخلى را به اذن خداوند تسكین مى دهد.
در این روایت بطور عموم گلابى براى ناراحتیهاى داخلى تجویز شده است ، و دانشمندان غذاشناس نیز گلابى را اینطور معرفى مى كنند.
ملین و مدر بوده و براى غدد داخلى بسیار مفید است ، اعصاب را تسكین مى دهد و براى امراض سینه یك میوه بسیار عالى است و این خاصیت مربوط به تانن آنست ...
داراى ارسنیك است و از اینجهت درمان رعشه است و براى امراضى كه قوا را تحلیل مى برند مانند سل ، كم خونى و ضعف مفرط موثر است
2- از نظر پیشوایان اسلام ، گلابى براى تقویت معده مفید است و از این رو دستور داده اند كه آنرا روى غذا بخورند.
عن ابى عبدالله (ع ) قال : الكمثرى یدبغ المعدة و یقوبها و هو و السفر جل سواء و هم على الشبع انفع منه على الریق ، و من اصابه الطخاء فلیا كله یعنى على الطعام
امسئله صادق (ع ) مى فرماید: گلابى معده را دباغى مى كند، و باعث تقویت آن است و از این نظر كه معده را تقویت مى كند با به یكسان است ، و براى این كار بهتر است آنرا پس از غذا بخورند، و نیز هر كس كه مبتلا به غم و اندوه است گلابى بخورد.
گلابى رسیده را خوب جویدن و آهسته خوردن و یكعدد بیشتر روزانه نخوردن براى كسانى كه معده ضعیف دارند موثر است ... گلابى براى ترشحات دستگاه گوارشى مناسب مى باشد
3- در روایات از گلابى بعنوان یك میوه مفرح و ضد غم و اندوه نامبرده شده است این مطلب با اینكه در دو روایت قبلى بوده ، در پاره اى از روایات دیگر نیز آمده است مانند:
مردى نزد امام ششم (ع ) از گرفتگى قلب و ناراحتى آن شكایت كرد آن حضرت فرمود:
كل الاكمثرى
گلابى بخور
در گلابى خواصى است كه بطور غیر مستقیم تاثیرات نیكویى بر روى قلب دارد.
گلابى اعصاب اشخاص عصبانى را آرام و اعمال غدد داخلى را تقویت و خون را تصفیه و كلیه ها را براه انداخته و روده هاى تنبل را تحریك و بیماریهاى گلو و ضعف عمومى و كم خونى و سل را سودمند مى باشد...
گلابى با عطر و اسانس مخصوصى كه دارد، محرك روحى است

گل بنفشه دو قسم است 1 - بنفشه معطر 2 - بنفشه سه رنگ
بنفشه معطر در حاشیه جنگلها بیشه ها و كنار جویبارها مى روید و چون گلهاى آن در طب زیاد مصرف مى شود بعضى هم آنرا مى كارند و از اساس ‍ آن در عطر سازى استفاده مى كنند.
برگهاى گل بنفشه معطر، كامل و بزرگ و به واسطه دمبرگ بزرگى به ریشه متطل است و ریشه آن پر مو و رشته رشته است ، و ساقه ندارد و برگها و گل آن مستقیما از ریشه در مى آید وقتى بنفشه در كنار جویبارها و بیشه ها به گل مى نشیند پیام آور بهار است .
شما گل و برگ بنفشه را در فروردین با دقت بچینید و سعى كنید روى هم انباشته نكنید، بلكه آنرا در سبدى بصورت طبقات نازك بریزید و در جایى كه هوا عبور كند بگذارید تا خشك شود گل بنفشه سه رنگ در ایران بنام بنفشه فرنگى معروف است و در نواحى شمال ایران كه هوا مرطوب و از نظر آب و هوا چون كشورهاى اروپایى است میروید.
بنفشه سه رنگ به حالت وحشى مى روید و گلها و برگ آن كوچكتر از بنفشه اى است كه مى كارند گلهاى بنفشه سه رنگ از اواسط ماه فروردین پیدا مى شود و تا ماه مهر دوام مى آورد و در گلهاى آن رنگ بنفش سیر و سفید و زرد دیده مى شود و هر گاه پنج گلبرگ دارد.
بنفشه چه دارد؟
تمام قسمتهاى گیاه بنفشه مخصوصا ریشه آن داراى ویولین است ، طبق آخرین تجربه هاى علمى كه روى گیاه بنفشه بعمل آورده اند معلوم شده است بنفشه داراى موسیلاژ، آسید سالیسیلیك ، ماده رنگى ، معلوم ، قند ایرون ، آسید مالیك و ویولین مى باشد
اسلام و بنفشه
براى بنفشه در اسلام دو مصرف دیده مى شود.
1- مصرف داخلى 2 - مصرف خارجى
درباره مصرف داخلى آن پیامبر اكرم (ص ) مى فرماید: لو علم الناس ما فى البنفسج لحسوه حسوا
اگر مردم مى دانستند خداوند در بنفشه چه خواصى قرار داده است از آن بسیار مى خورند.
بنفشه اگر تازه باشد شكم را استراحت مى دهد، صفرا را كم مى كند، سینه را پاك كرده و آنژین را درمان مى كند، شما وقتى بنفشه را براى درمان برونشیت ، سیاه سرفه ، گریپ ، میگرن ، زكام ، و یا اختلالات كلیه مصرف مى كنید فوائد آنرا مشاهده خواهید كرد.
در پزشكى جدید برگهاى بنفشه را براى درمان سرطان ، داروى متوثرى مى دانند و در حال حاضر مشغول مطالعه درباره آن هستند، در سال 1905 یك پزشك انگلیسى به نام (گوردون ) اعلام داشت كه بنفشه را خیسانیده و آن را به عنوان مصرف داخلى و خارجى به كار برده و ناراحتى دمل هاى دردناك را آرام و حجم آنها را كم كرده است
و مى بینیم پیشوایان اسلام در مورد درمان بیماریها به وسیله بنفشه دستوراتى داده اند، از جمله امیر المومنین (ع ) مى فرماید:
اكسروا حر الحمى بالبنفسج و الماء البارد
حرارت تب را بوسیله بنفشه و آب خنك از بین ببرند.
پیروان مكتب بقراط حكیم ، بنفشه را براى سردرد، آفتاب زدگى و بیماریهایى عفونى همراه با تب و لرز تجویز مى كردند.
نیمر و لوكل با موفقیت ، بنفشه را در معالجه برو نشیت بكار برده اند
درمان برونشیت
جوشانده گل بنفشه خشك را با عسل ، شیرین كنید و هر روز سه تا پنج بارو هر بار یك فنجان از آنرا بنوشید
مصارف استعمال خارجى بنفشه نیز فروان است و براى درمان انواع آنژین ، برفك ، خون ریزى لثه و امراض پوستى ، به كار مى رود.
درمان آنژین 30 تا 50 گرم گل بنفشه خشك را در یك لیتر آب سرد بریزید و ظرف محتوى آنرا روى آتش بگذارید تا به جوش آید، سپس آتش ‍ را خاموش كنید و 15 دقیقه بگذارید بماند تادم بكشد بعد آن را به عنوان دواى غرغره مصرف كنید.
براى درمان برفك نیز به همین طریق باید از گل بنفشه استفاده نمود و اگر برفك در دهان است آن را غرغره كنید و اگر درجاى دیگر است مانند محلول شستشو مصرف نمایید .
و نیز با همین جوشانده اگر روزى دو بار دهان را شستشو دهید تحریكات لثه ها را متوقف مى كند و آنها را محكم مى سازد و در نتیجه دیگر دچار خونریزى لثه ها نمى شوید
روغن بنفشه  
پیشوایان اسلام در مصارف استعمال خارجى بنفشه به روغن آن تاءكید فرموده اند و روغن بنفشه را در چند مورد براى مالیدن ، به سر و بدن یا پیشانى و در موارد دیگر، براى چكاندن در بینى تجویز نموه اند: قال ابو عبدالله (ع)  نعم الدهن البنفسج لیذهب بالداء من الراس و العین فادهنوا به
امام صادق (ع ) مى فرمودند: روغن بنفشه روغن بسیار خوبى است زیرا دردهاى سر و چشم را از بین مى برد، پس آنرا بكار ببرید.
دیوسكورید برگ بنفشه را بصورت ضماد براى ورم چشم و اختلافات بصرى مصرف مى كرد
عن ابى عبدالله (ع ) دهن الحاجبین بالبنفسج فانه یذهب بالصداع
امام ششم مى فرماید: روغن بنفشه را به ابروان خود بمالید زیرا سردرد را از بین مى برد.
در زمان امام صادق (ع ) مردى از استر افتاده بود و مغزش صدمه دیده بود، آنحضرت فرمودند روغن بنفشه در بینى او بچكانید، با این دستور آن مرد بزودى بهبود یافت
دانشمندان اثرات نیكوى بنفشه را بر زخمهاى جلدى بسیار گفته اند، و لیكن پیشوایان اسلام ، بنفشه را به كمك روغن ها (مانند كنجد یا بادام ) موثر و بهتر دانسته اند.
برگهاى بنفشه را در كمى آب مى پزند و آنرا له كرده و به صورت ضماد در مى آورند و براى معالجه ترك خوردن و زخمهاى جلدى سرپستان خانمها استفاده مى كنند، در این مورد بخصوص ، برگهاى تازه بنفشه را هم میتوان له كرده و بصورت ضماد استعمال كرد
جوشانده بنفشه خشك را به ترتیبى كه تهیه آن را در مورد آنژین شرح دادیم آماده كنید و مثل محلول شستشو با قطعه اى پنبه روى بثورات زخمهاى جلدى خود بمالید
طبق تجربیات زیاد، در مواقعى كه بینى ، خشك مى شود یا انسان گریب شده باشد و بینى او گرفته شده باشد، روغن بنفشه ، بهترین درمان است .

گیاهى است داراى برگهاى بزرگ و پهن و ساقه اى پوشیده از برگهاى ، آنرا خام مى خورند و از آن سالاد هم درست مى كنند، بذر آن كاشته مى شود.
كاهو سرشار از ویتامین هاى (آ، ب ، ث ) و داراى آهن ، آهك (اكسید كلسیم ) فسفر، منیزیم ، ید، منگنز، روى ، سدیم ، و مس است خاصیت آن خنك است و تشنگى را تسكین داده رنگ چهره را باز مى كند اگر بخواهند كاهو زودتر هضم شود باید آنرا بجاى آبلیموى تازه با كمى سركه مصرف كنند
كاهو یك گیاه طبى است كه خواص زیادى دارد برگهاى كاهو زیاد هوا مى خورند و از بركت باد و باران و تشعشع آفتاب ، بهره مند مى شوند، تشعشع خورشید و ستارگان در خون گیاهى آن یعنى كلرفیل منعكس ‍ گردیده و سبب شده است كه كاهو اشعه رادیواكتیو زیاد پیدا كرده است و آنرا خورشید متراكم نامند
به همین جهت در اسلام ، كاهو گیاهى بسیار مفید شناخته شده و مهمترین خاصیت آنرا درباره از بین بردن امراض دموى و صاف كردن خون و نیز ایجاد خونهاى تازه بیان فرموده اند.
عن ابى عبدالله ع قال علیكم بالخس فانه یطفى (یصفى ) الدم
كاهو بخورید زیرا خون را پاك میسازد.
داشتن خون تمیز و صالح یك آرزوى همگانى و قدیمى بشر است ، زیرا اولین شرط داشتن یك مزاج متعادل دارا بودن یك خون پاكیزه غیر فاسد است و از قدیم براى تصفیه و اصلاح خون خیلى اهمیت قائل بودند، و امروز هم بیمارى اسكوربورت را خیلى اهمیت میدهند، و با اینكه پس از كشف ویتامین (ث ) راه درمان آن پیدا شده است ، معذلك هنوز هم عده زیادى از فرزندان آدم از این مرض رنج مى برند ورقم قابل توجهى از آمار متوفیات را تشكیل مى دهد.
براى اصلاح خون بایستى از نباتات استفاده كرد و با این وسیله طبیعى و ساده همه روزه آنرا تازه و نو نمود
امروزه ثابت شده است كه كاهو سرشار از كلسیم بوده و ویتامین هاى (آ، ب ، ث ،د، e1) )زیاد دارد و به همین جهت خلقت گویچه هاى قرمز خون را آسان مى نماید پزشكان قدیم ایران معتقد بودند كه براى رفع فساد رقت خون هیچ چیز بهتر از كاهو نیست و اكنون ما به خوبى مى دانیم كه این مرض ‍ اسكوربورت نام دارد و با خوردن ویتامین (ث ) معالجه مى شود و چون كاهو به مقدار كافى از این ویتامین دارد نظر پزشكان قدیم ایران قابل ستایش ‍ است
دو خاصیت دیگر از كلام رسول گرامى اسلام (ص ) براى كاهو بیان شده است .
عن النبى (ص ) انه یورث النعاس و یهضم الطعام
كاهو خواب آور و هضم كننده غذا است .
بشر امروز بعلت گرفتاریهاى فراوان ، اعصابى خسته و فرسوده دارد و نیازمند به یك تریاك بى ضرر است تا اعصاب خود را به آن تخدیر كند و خستگى را بر طرف سازد و افكار پراكنده اى را كه ایجاد بى خوابى مى كنند از بین ببرد و به همین جهت است كه به این قرصهاى كشنده پناه مى برد.
براى مبارزه با این قرصهاى نكبت بار، دارویى بهتر از كاهو نیست زیرا تریاك بى ضرر است و آنها كه به خوردن قرص عادت دارند و حتى تریاكیها چنانچه یك لیوان آب مغز كاهو در موقع خمارى بنوشند از آنها رفع اعتیاد مى شود بدون آنكه بخوردن آن عادت نمایند
كاهو خاصیت مسكن دارد و اشخاص كه عصبانى و مضطرب و پریشان مى باشند اگر كاهو بخورند خواب راحتى بر آنها غلبه مى كند.
جالینوس  پزشك بزرگ ، نقل مى كند كه در دوران پیرى دچار بى خوابى شده بود و شبها با خوردن كاهو در خواب عمیقى فرو مى رفت .
اشخاصى كه دچار بى خوابى ، طپش قلب ، نورالژى ، درد اعصاب شده اند باید با شام خود كاهو مصرف كنند و یا شبها قبل ازخواب جوشانده شصت گرم كاهو را در یك لیتر آب مصرف نمایند
در مورد هضم غذا كاهو جزء بهترین و موثرترین عاملها محسوب مى شود.
كاهو هضم غذا را آسان مى كند، ترشحات معده و كبد و روده ها را مرتب مى نماید
كاهو مغزهاى خسته را تسكین مى دهد و معده هاى تنبل را تقویت مى نماید، كبدهاى بیمار را معالجه مى كند یبوست و رماتیسم را علاج مى كند
كاهو غذاى اشتها آور ممتازى است كه همیشه باید قبل از غذا مصرف شود، زیرا چون غذاى سهل الهضمى است از مجارى دستگاه هاضمه عبور كرده و راه را براى غذاهاى بعدى باز میكند اگر كاهو را طبق رسمى كه معمول است بعد از غذا بخورید غذاهایى كه بخوبى هشم نشده اند به خارج دفع مى كند
سالاد كاهو مثل تمام سالادهاى سبزى اشتها را تحریك مى كند، اگر سالاد كاهو را خوب بجوند و با آب دهان مخلوط كنند معده و روده ها را تقویت كرده و غدد هاضمه را وادار مى كند بطور فراوان عصیرهاى خود را نه تنها براى هضم كاهو بلكه براى تحلیل غذایى كه بعد خورده شده است ترشح نماید

گل ختمى گیاهى اس كه گاهى ارتفاع آن به یك مترونیم مى رسد، ساقه آن گرد و داراى رنگ سبز پریده و پوشیده از كركهاى نرمى است .
برگهاى ختمى ضخیم و داراى كرك و سفید رنگ و زاویه دار مى باشد، ریشه گل ختمى گرد و دودكى شكل و در خارج از خاك سفید رنگ است و داراى نشاسته ، صمغ ، ماده ملونه زردرنگ ، مواد سفیده اى ، آسپاراژین ، تیائین ، تانن و روغن به مقدار ثابت مى باشد گل ختمى در ماه تیر و مرداد گل مى دهد و گلهاى آن بزرگ و به رنگ سفید یا صوتى مى باشد.
گل ختمى هر چند مصارف گوناگونى در استعمالات داخلى دارد ولى موارد استعمال خارجى آن نیز حائز اهمیت است ، خواص استعمالات خارجى آن نظیر گل بنفشه است .
در اسلام از گل ختمى بعنوان یكى از بهترین چیزهایى كه باعث شستشوى سر و صورت است ، نامبرده شده و خواصى براى آن دراین قسمت بیان گردیده :
1- قال امیر المومنین (ع) غسل الراس بالختمى یذهب بالدرن و ینفى الاقذار
على (ع ) فرمود: شستشوى سربا ختمى ، چرك و كثافات را از بین مى برد.
2- سمعت ابالحسن (ع) غسل الراس باالختمى یوم الجمعة من السنة و یحسن الشعر و البشر، و هو امان من الصداع
امام هشتم میفرماید: شستشو دادن سر را با گل ختمى در روز جمعه جزو دستورات پیغمبر اسلام (ص ) است علاوه بر این داراى خواصى است مانند اینكه موها و صورت را زیبا مى نماید، و از سردرد جلوگیرى مى كند.
حمام تسكین دهنده
گل و ریشه ختمى چون در آب خیس شود، لعاب زیادى از آن بیرون مى آید كه آنرا براى شستشوى بدن بكار مى برند و گاهى حمام ته نشین به آن میگریند، این قسم حمام تسكین دهنده است و در موردى كه پوست ، خارش داشته باشد و یاورم كرده باشد مفید خواهد بود
براى شستشوى زخمها، سابقا از مطبوخ گل ختمى استفاده مى كردند، و هنوز هم براى زرد زخم ، معمول است و هیچ یك از داروهاى گران قیمت امروز، جاى آن را نگرفته است

در كلامى كه از حضرت صادق (ع ) درباره ارزش كاسنى رسیده به خواص ‍ دیگرى اشاره شده است .
1- كاسنى باعث تقویت شهوت است 2 - مادرانى كه در موقع باردارى از برگ آن بخورند نوازدشان خوش آب و رنگ و زیبا مى شود.
3- خانواده هایى كه كاسنى بخورند فرزند پسرشان بیش از فرزند دختر خواهد بود.
از امام صادق (ع ) نقل شده :
قال علیك باالهندباء فانه یزید فى الماء و یحسن الولد، و هو حار لین یزید فى الولد الذكور
اگر بعد از حدود هزار و سیصد سال سخنى كه در زمان جهل مردم با عدم وسائل تجزیه اى گفته شده باشد و امروز كه عصر تمدن و علم و اختراع است آن سخن با بهترین وجهى به ثوبت برسد، یقینا جنبه اعجاز دارد.
كرموزمها یكى از فراورده هاى بدن ما مى باشند و بدون تردید ساختمان آنها بستگى كامل با غذایى كه ما مى خوریم و مصالح ساختمانى ما مى باشند دارند، و روى همین اصل است كه امام ششم مى فرماید خانواده هایى كه كاسنى مى خورند فرزند پسر بیش از فرزند دختر دارند و با تجربیاتى كه شده است و آمارى كه گرفته ام این موضوع حقیقت دارد
موضوع مهمى كه در كلام امام صادق (ع ) به چشم مى خورد جمله وهو حارلین است ، یعنى كاسنى از نظر طبیعت گرم و ملایم است ، و غذاها یا سبزیها و میوه هایى كه اصطلاحا به آنها گرم مى گویند تاءثیر مخصوصى در پسر شدن نوزاد دارند.
یكى از غذاشناسان درباره بهترین روش پسردار شدن چنین مى گوید:
از نخستین روز عادت ماهانه ، زن و شوهر بایستى روزانه مقدارى خرما و چندبار جوشانده ریشه كاسنى میل نمایند در روزهاى انعقاد نطفه كه معمولا از روز یازدهم تا هجدهم متغیر است بایستى پدر خرماى زیاد و غذاهاى گرم مثل پسته ، بادام ، فندق ، مویز و نارگیل میل نماید و مادر بایستى یكى دوبار جوشانده كاسنى بخورد
پوست بدن آئینه تمام نماى كبد است ، بنابراین اگر كبد بخوبى كار كند رنگ صورت و تمام بدن شفاف و زیبا مى شود و چون كاسنى دواى كبد و دوست حقیقى آن است از این رو كاسنى در زیبایى رنگ صورت نیز بسیار موثر است .
امام صادق (ع ) فرموده است :
علیك بالاهندباء فانه یزید فى الماء و یحسن الوجه
از كاسنى غفلت نكنید زیرا منى را زیاد و رنگ رخسار را زیبا مى سازد.
كاسنى وحشى مساوى است با خون پاك ، مساوى است با رنگ رخسار شاداب و خانمهایى كه به زیبایى خود علاقه دارند نباید آنرا فراموش
كنند
كاسنى به علت اینولینى كه دارد، خون را تصفیه مى كند
كاسنى خون را تصفیه مى كند و اثرات سود بخشى روى كبد، كلیه و طحال مى گذارد
در یكى از سخنان امام هشتم (ع ) كاسنى بعنوان تب بر و بر طرف كننده سر درد شناخته شده است
عن الرضا(ع ) و دعابه یوما لبعض الحشم و قد كان یاخذه الحمى و الصداع فامر ان یدق و یصیر على قرطاس ، و یصب علیه ذهن بنفسج و یوضعه على راسه ، و قال اما انه یقمع الحمى و یذهب بالصداع
یكى از خدمتگذاران آن حضرت دچار سر درد و تب شده بوده ، امام (ع ) به او فرمودند كاسنى ، تب بر است و سر درد را از بین مى برد، سپس امر فرمودند برگ كاسنى را بكوبد و با روغن بنفشه مخلوط كن و بر روى كاغذى بگذارد و آنرا بر سر خودش قرار بدهد.
آب برگ كاسنى با سكنجبین جهت تب هاى كهنه و تب ربع اثر نیكو دارد، برگ تازه و گل و تخم و ریشه كاسنى به تمامى براى تب هاى عفونى نافع است ، برگ كاسنى حرارت صفراوى را از بین مى برد، خون را تصفیه مى كند و از فشار آن مى كاهد، مالیدن آب برگ كاسنى به تنهایى یا با سركه جهت سر درد مفید است
جوشانده ریشه كاسنى وحشى به مقدار بیست تا سى گرم در یك لیتر آب در مورد تبهاى متناوب درد كبد مصرف مى شود
یكى از خواص عجیب كاسنى كه نبى اكرم (ص ) بیان فرمودند، خاصیت ضد سم بودن آن است .
عن النبى (ص ) قال من الك الهندباء ونام علیه لم یحرك فیه سم و لا سحر و لم یقربه شى من الدواب حبه ولا عقرب
هر كس كاسنى بخورد و بعد از آن بخوابد، هیچ گونه سم یا سحر در او تحریك نمى گردد علاوه بر این مار و عقرب باو نزدیك نمى شوند.
مالیدن ضماد و برگ ریشه كاسنى همراه با روغن زیتون بر محل نیش ‍ عقرب و حشرات سمى باعث تسكین درد آنها است ، و خوردن برگ و ریشه كاسنى ، پادزهر مسموم شیمایى مى باشد
با آنكه اسلام درباره شستشوى سبزیها تاكید نموده اما درباره كاسنى چنین سفارشى نكرده است و حتى به تكان ندادن برگ آن توصیه نموده است :
عن ابى عبدالله (ع)  قال نعم البقلة الهندباء فكلوها ولا تنفضوها عند اكلها
كاسنى گیاه مفیدى است در موقع خوردن آن را تكان ندیهد.
روى برگهاى كاسنى ، تعداد زیادى عوامل زنده مفید زندگى مى كنند لذا شستن آن در شرع و طب قدیم منع شده است ، و چون انواع بیابانى كاسنى آلودگى نداشته و در پرتو آفتاب پرورش پیدا مى كند برگهاى تازه آن را مى توان ناشسته خورد

كاسنى یكى از سبزیهایى است كه طعمى تلخ اما منافعى بسیار ارزنده دارد، كاسنى مانند ناصحان مشفق است كه پند آنان تلخ است اما هر كس به دستور شان عمل نماید نتایج خوبى مى گیرد.
پیشوایان دینى گاهى كاسنى را برترین سبزیها معرفى نموده اند:
1- عن ابى عبدالله (ع ) قال : الهندباء سید البقول
حضرت صادق (ع ) مى فرماید: كسانى برترین سبزیها است .
2- على (ع ) آنرا یك گیاه بهشتى مى داند.
عن على (ع ) علیكم بالهندباء فانه اخرج من الجنة
كاسنى را گرامى دارید زیرا سبزى بهشتى است .
3- حضرت امام رضا(ع ) آنرا شفاى هزاردرد و مرض دانسته و بعلاوه فرمودند هر مرض و دردى كه در اندرون انسان است بوسیله كاسنى رفع مى گردد.
ان فى الهندباء شفاء من الف داء، ما من داء فى جوف الانسان الا قمعه الهندباء
در كاسنى شفاى هزار درد است ، دردى در اندرون انسان نیست مگر آنكه كاسنى آنرا بر طرف مى كند.
با توجه به كلمه جوف كه به معنى داخل و اندرون است ، خواص معجزه اى كاسنى را درباره جوف مخصوصا كبد بخوانیم .
كاسنى ضد یبوست است ، و براى رفع یبوست دمكرده برگ و ریشه كاسنى به مقدار دو فنجان هر روز صبح ناشتا باید مصرف گردد، و مقدار مصرف آن هم 30 گرم برگ و ریشه كاسنى خشك در یك لیتر آب است .
طبق تحقیقات و مطالعات جدیدى كه بر روى آثار شفابخش كاسنى (وحشى)  بعمل آمده است معلوم شده كه كاسنى براى تمام اعضاء داخلى از قلب و جگر و معده مفید است و آنها را به فعالیت سالم وا مى دارد.
آثار كاسنى وحشى در ابتداى مصرف آن ضعیف و غیر محسوس است ، به همین جهت است كه باید به مصرف آن مداومت داد، تا با مرور ایام آثار شفابخش آن ظاهر گردد
دمكرده برگ كاسنى وحشى به مقدار بیست و پنج گرم در یك لیتر آب در مورد انسداد مجراى طحال و كیسه صفرا، یرقان ، درد معده و كبد، استسفاء و سنگ مثانه و كیسه صفرا معین شده است
براى جلوگیرى از ناراحتیهاى معده و تقویت مزاج ، شربتى از كاسنى تهیه مى كنند، بدین معنى كه هموزن شیره كاسنى شكر ریخته ، مخلوط مزبور را مى جوشانند تا قوام آید سپس آن را به مصرف مى رسانند
پزشكان قدیم ایران عقیده زیاد به كاسنى و ریشه آن داشته اند و روى آزمایشهایى كه این جانب نموده ام جوشانده ریشه كاسنى تاءثیر مخصوصى بر روى سلولهاى كبد داشته و بهترین درمان كلسترل است پس گاهگاهى ریشه كاسنى را مانند چاى دم كرده بنوشید تا كبد شما اصلاح شده با كلسترل مبارزه نمایید، و بعلاوه برگ كاسنى تقویت كننده دستگاه هاضمه ، تصفیه كننده خون مدر و كمى ملین بوده و تب بر مى باشد، جواشنده بگر كاسنى براى بیمارانى كه از تب هاى نوبه اى معالجه شده اند زیاد تجویز مى شود برگ كاسنى داراى مقدارى ویتامین (ث ) بوده و خواص این ویتامین را در حفظ جوانى دارد بعلاوه پزشكان آن را زه كش طحال مى دانند.
كیسه صفرا و یرقان و دردهاى كبدى و معدى را معالجه مى كند، در بیمارى نقرس و سنگ مثانه و صفرا توصیه شده است .
در اروپا انواع كاسنیهاى اهلى پرورش داده مى شود و در تمام فصول یكى دو نوع آنرا در بازار خواهید یافت این گیاههاى اهلى داراى طعم كاسنى وحشى نیستند و مى توان آنها را مانند كاهو، خام خورد و از منافع سرشار آن استفاده كرد
كبد كه سكان كشتى بدن است بیش از چهار هزار عمل شیمیایى انجام مى دهد و چون از كار بیفتد بیش از دو هزار مرض به سراغ انسان مى آید و از این روى امام هشتم (ع ) فرمودند كه كاسنى دواى هزار درد است پزشكان جدید و قدیم هر دو، اثر كاسنى را در امراض كبدى قطعى دانسته و در طب جدید ثابت شده است كه كاسنى در نوسازى یاخته هاى كبدى نقش ‍ برجسته اى دارد، در ساختن كرموزمهاى نر و ماده نطفه نیز نمى توان نقش ‍ كبد را نادیده گرفت
 

ادامه دارد.........

عسل مرباى طبیعى است ساختمان عسل از این مزایا بر خوردار است .
1- عسل نوشابه اى است كه سازندگان آن پیروان غرائزند.
بنابراین اهل تقلب و تزویر نیستند.
2- مواد اولیه عسل ، از زیباترین و فرح انگیزترین ساخته هاى دست قدرت پروردگار یعنى گلهاى رنگارنگ و خوشبو كه در باغها و لاله زارها مى روید تهیه مى شود بنابراین مواد اصلى عسل از هواى لطیف بهار، آبهاى چشمه و كوهسار و نور تابناك خورشید بهره مند شده است .
3- از مواد اولیه اش كه بگذریم ساختمان طبیعى عسل در برابر امواج پر بركت خورشید فراهم مى شود زیرا زندگى زنبور عسل بر خلاف موریانه است موریانه ها مى كوشند كه در رطوبت و تاریكى و فضاهاى آلوده زندگى كنند ولى زنبوران عسل مى كوشند تا در میان باغ باشند در گل و گیاه غوطه ور شوند برابر نور و جاهاى خشك بهداشتى لانه و كندو بسازند.
4- در دنیا غذا و شربتى نیست كه پس از گذشت زمانى نگندد، كپك نزند، كرم نگیرد و خلاصه طعم و بوى و مزه اش تغییر نكند و فاسد نشود ولى عسل اینطور نیست فقط عسل است كه اگر ماهها، سالها و عمرها بماند در هر فضا و مكانى باشد فاسد نمى شود مى گویند زنبور عسل به ساخته خود ماده ضد عفونى دائمى به نام اسید فرمیك مى زند و عسل خود را براى همیشه بیمه مى كند.
در عسل مواد بسیارى وجود دارد كه عمده اش از این قرار است :
مواد معدنى :
پتاسیم - آهن - فسفر - ید - منیزیم - سرب - منگنز - آلومینیوم - مس - سولفور - كرومیوم - لیتیوم - نیكل - روى - اسمیوم - تیتانیم - سدیم - مواد آلى - مانیت ها - صمغ - پولن - اسید - لاكتیك - اسید فرمیك - اسید مالیك - اسید تارتاریك - اسید اگزالیك - اسید سیتریك - رنگها - روغنهاى معطر - مواد ازته .
مواد تخمیرى :
انورتاز - آمیلاز - كاتالاز - پر اكسیداز - لیپاز
عناصر دیگر عسل :
گلوكز - لولز - ساكارز - صمغ - دكسترین - مواد البومینوئید - سولفات ها - انورتین - اسیدفریمك - آب
عسل داراى ویتامین هاى شش گانه e-k-d-c-b-a
است برخى قائل به وجود ویتامین pp در عسل مى باشند
در عسل اینهمه مواد لازم براى انسان جمع است و شاید روى همین نظر قرآن درباره آن فرمود:
فیه شفاء الناس
شفاء مردم در عسل است

شیر یكى از غذاهاى مقوى و كامل بشمار مى رود. سالم ترین شیرها، شیر گاو است كه با مزاج انسان نیز مناسب تر است .
شیر مملو از كلسیم است .
كلسیم نمك مخصوصى است كه براى استحكام استخوان هاى بدن ، ناخنها و موها نقش حیاتى دارد، بدون كلسیم استخوانهاسست مى شوند، دندانها مى پوسند، ناخنها مى شكنند و مویها مى ریزند.
وجود كلسیم تنها براى استخوانها، دندانها، و مویها لازم نیست بلكه براى محكم عضلات نیز وجودش نهایت لزوم را دارد. مخصوصا براى عضلات قلب كه دائما در حركت مى باشند
مردى به امام صادق (ع ) عرض مى كند: استخوانهایم سسست و بدنم ضعیف گشته حضرت فرمود حتما شیر بیاشام زیرا شیر تو را از لاغرى مفرط نجات مى دهد و به استخوانهایت استحكام مى بخشد.
قال له (للصادق ع ) انى اجد الضعف فى بدنى فقال له علیك باللبن فانه ینبت اللحم و یشد العظم
این سخن از امام ششم (ع ) در زمانى كه نامى از كلسیم و خواص آن نبوده البته جنبه اعجاز دارد.
بدون كلسیم ، قلب خسته و امراض قلبى ایجاد مى شوند، این امراض ‍ اكنون عامل شماره یك مرگ انسان مى باشند.
بدون كلسیم استخوانهاى ما، سست مى شوند و آهك بدن ما، كم مى گردد. و اكثر مردم به این بیمارى مبتلا مى باشند. ستون فقراتشان ناقص است ؛ شكستگى زیاد در استخوانهاى آنهامخصوصا كشاله ران آنها پیدا مى شود
پیامبر اسلام (ص)  مى فرماید:
لیس یجزى مكان الطعام و الشراب غیر اللبن
از خوردنیها و آشامیدنها چیزى جانشین شیر نیست .
بیمارى چیزى جز كمبود نیست و چون شیر مانع كمبودى است مانع جمیع امراض هم مى باشد
پیامبر اكرم در باره زنام حامله توصیه فرموده است كه به آنها شیر داده شود كه خوردن شیر سبب زیاد عقل كودكشان مى گردد.
قال النبى (ص) اسقوا نسائكم الحوامل الالبان . فانها تزید فى عقل الصبى
خوردن یك لیوان شیر همه روزه بطور صبحانه براى زن حامله تقریبا ضرورى است . نوازد براى تامین كلسیم بدن خود احتیاج به مقدار زیاد كلسیم دارد و باید آن را مادر از راه تغذیه تامین نماید

شلغم بیخ گیاهى است ، شبیه ترب ، اما كوچكتر، طعمش اندكى تند و تیز است .
شلغم به میوه زمستان معروف است ، زیرا پخته آن گرما گرم مناسب با هواى سرد زمستان است . موادى كه در شلغم یافت مى شود عبارتند از:
ویتامین (آ) بمقدار كم ، ویتامین (ب ) و (ث ) بمقدار بیشتر، ویتامین (2 ب ) و (پ پ ) اندك .
شلغم متمایل به رنگ سبز، ویتامین هاى (آ) و (ب ) و (ث ) زیادى دارد.
مواد دیگر شلغم غیر از ویتامین ها عبارتند از:
مواد قندى 5/7 درصد
مواد نشاسته اى 30/1 درصد
مواد سفیده اى 10 درصد
چربى 12 درصد
ید 24 میلى گرم در كیلو
و نیز داراى كلسیم ، پتاسیم ، منیزیم و كمى آهن بصورت فسفاتها و كلرور است .
جمیع مواد معدنیش 85 گرم درصد گرم . هر یك صد گرمش 36 كالرى حررات ایجاد مى نماید. سلولز شلغم نسبتا كم و 5/1 گرم در كیلو است
و به همین جهت (داشتن سلولز) خوردن شلغم انسان را سیر مى كند و نیروى لازم به او مى دهد ولى كسى را چاق نمى كند و براى مبتلایان به مرض قند ضرر ندارد.
مواد سفیده اى شلغم ، مناسب اعصاب و مغز بوده و قوه حافظه را زیاد مى كند و به اعصاب نیرو مى بخشد علاوه بر مواد مذكوره ، در شلغم نیز كمى ارسنیك و روبیدیم وجود دارد.
شلغم تنها مواد خوراكى است كه این دو عنصر مفید را با هم دارا است .
روبیدیم از عناصر مفیدى است كه در هر گیاه پیدا شود آن را مفید كرده ، اثر مواد و عناصر شفا بخش آنرا چندین برابر مى كند.
در شلغم خواص نسبتا زیادى كه كم و بیش در سایر سبزیها دیده مى شود اما یك خاصیت مخصوص دارد كه در گیاهها یا سبزیهاى دیگر كمتر نظیرش ‍ دیده مى شود.
پیشوایان اسلام از دیر زمانى از این مطالب پرده برداشته و با عبارات مختلفى آنرا بیان نموده اند:
1- قال ابو عبدالله (ع) ما من احد الا و فیه عرق الجذام ، فكلوا الشلجم فى زمانه یذهب به عنكم
امام صادق (ع ) مى فرماید: در هر كس رگى از جذام موجود است ، در فصل شلغم ، شلغم بخورید، جذام را از شما دور مى سازد.
2- و عن العبد الصالح (ع)  قال لعلى ابن مسیب علیك باللفت یعنى الشلجم فكله فانه لیس من احد الا و به عرق من الجذام و انما یذیبه اكل اللفت ، قال قلت نیا او مطبوخا، قال كلاهما
امام هفتم علیه السلام ، به مردى از اصحاب (على ابن مسیب ) فرمود: شلغم بخور زیرا در هر كسى ریشه اى از مرض جذام است، و خوردن شلغم آن را از بین مى برد، آن مرد مى گوید پرسیدم كه خام بخورم یا پخته فرمود: هر دو مفید است .
از نظر علمى ببینیم در شلغم چه ماده اى است كه جذام را ذوب مى كند؟
بواسطه وجود ارسنیك و این گوهر گرانبها است كه خوردن شلغم از سخت ترین امراض یعنى جذام جلوگیرى مى كند، بیمارى جذام یك بیمارى قدیمى است كه عامل اصلى آن ، فقر و بدبختى و فقدان مواد غذایى است و موقعى این مرض و میكرب سر سخت آن مسرى مى شود كه شخص ، دچار كمبود عواملى مانند ارسنیك و گوگرد باشد و در غیر اینصورت قابل سرایت نیست
شلغم خواص دیگرى نیز دارد:
علاوه بر ویتامینها و مواد سودمندى كه به آن اشاره كردیم در آن یك تركیب میكرب كش با طیف وسیع وجود دارد كه بسیارى از میكربها و ویروسها را از بین مى برد و روى این اصل است كه شلغم زكام و سرما خوردگى را معالجه كرده و از ابتلاى به آن جلوگیرى مى نماید.
شلغم خلط آور و درمان كننده سرفه ، مخصوصا سرفه هاى خشك است و سینه و شكم را نرم مى كند و براى مداواى آنژیم تنگى نفس و سیاه سرفه تجویز مى شود.
شلغم قوه بینایى را زیاد مى كند و از شب كورى جلوگیرى مى نماید و غرائز جنسى را نیز تقویت مى كند.
شلغم در تقویت تخمدانها و آلات تناسلى ، نقش اساسى دارد و رحم را براى پرورش نوازد سالم و قوى تقویت كرده ، زنان را مستعد آبستنى مى كند.
شلغم ادار را زیاد مى كند و به همین علت و داشتن گوگرد فراوان ، سنگ هاى كلیه و مثانه را از بین مى برد