• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 10235
تعداد نظرات : 25
زمان آخرین مطلب : 1308روز قبل
سلامت و بهداشت جامعه

 

 معاون اداره کنترل بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت با بیان اینکه هنوز موجی از بیماری آنفلوآنزا در کشور نداریم، بایدها و نبایدهای تزریق واکسن برای گروه‌های حساس و پرخطر را تشریح کرد. 

 

 

 

 

 

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ایسنا، دکتر محمود نبوی ضمن تاکید بر اینکه هنوز موجی از آنفلوآنزا در کشور ایجاد نشده است، اظهار کرد: بیماری آنفلوآنزا هر سال در همه جای دنیا و در فصل سرد شایع می‌شود. در ایران نیز معمولا از نیمه دوم آبان تا اول آذر موج اول آنفلوآنزا آغاز می‌شود. موج‌های دوم و سوم نیز تا اسفند و فروردین ممکن است ادامه پیدا کند.

وی افزود: واکسن آنفلوآنزا از نیمه دوم شهریور و تا اواخر مهر ماه باید تزریق شود. چون تاثیرگذاری آن دو هفته زمان می‌برد، بیمار می‌تواند نسبت به آنفلوآنزایی که اواخر آبان شروع می‌شود ایمن باشد. اما اگر کسی که ضعف ایمنی دارد و تا این زمان واکسن تزریق نکرده است، بعد از آن هم می‌تواند از آن استفاده کند؛ چرا که سه موج آنفلوآنزا در کشور داریم و ممکن است در موج‌های بعدی به این بیماری مبتلا شود. اما تزریق واکسن به افراد سالم و عادی ضرورتی ندارد.

معاون اداره بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت، تزریق واکسن را به کسانی که دچار بیماری‌های‌ ضعف ایمنی مانند برونشیت مزمن، آسم و دیابت شدید هستند و همچنین مبتلایان به بیماری‌های قلبی و عروقی، زنان باردار و همچنین سالمندان توصیه کرد.

چه کسانی باید واکسن آنفلوآنزا تزریق کنند؟

نبوی در ادامه تصریح کرد: 50 درصد بیماری آنفلوآنزا، مربوط به ویروس آن و نیمی دیگر به ویروس سرماخوردگی مرتبط است. وقتی این واکسن تزریق می‌شود، احتمال ابتلا همچنان وجود دارد، اما در صورت مبتلا شده به بیماری از میزان سرماخوردگی و شدت بیماری کاسته می‌شود. کسانی که قرار است این واکسن را تزریق کنند، نباید به تخم مرغ حساسیت داشته باشند. در عین حال عوارض بسیار نادر عصبی مانند ابتلا به بیماری گیلن‌باره نیز وجود دارد، اما از سال 68 تا 95، تنها یک مورد ابتلای کادر پزشکی به این بیماری دیده شده است.

وی به بیماران مبتلا به آنفلوآنزا و همچنین کسانی که قصد مراقبت از آنها را دارند نیز توصیه کرد: بیماران در موقع عطسه و سرفه حتما دستمال به همراه داشته باشند یا با آرنج جلوی دهان خود را بگیرند. همچنین باید دو تا سه روز اول را استراحت و در صورت بهبود نیافتن به پزشک مراجعه کنند. در مدت بیماری نیز از فعالیت سنگین و سرد و گرم شدن بپرهیزند. به طور کلی در بیماری‌های عفونی اگر کسی علایم بالینی سرماخوردگی را داشت، باید از دست دادن با او پرهیز کرد. اگر کسی نیز می‌خواهد از یک بیمار مبتلا پرستاری کند، باید از ماسک جراحی یک بار مصرف، استفاده کند و حتما بعد از مراقبت از بیمار، دست‌های خود را بشوید. سایر افراد نیز فاصله یک متری خود را از بیماران رعایت کنند. کودکان نیز به آنفلوآنزا زیاد مبتلا می‌شوند ولی عارضه کمتری برای آنها به دنبال دارد.

نبوی به شیوع این بیماری در سال گذشته و در کرمان نیز اشاره کرد و گفت: سال گذشته آگاهی رسانی در این استان به درستی انجام نشد و نگرانی مردم را در پی داشت، در حالی که هرسال اپیدمی آنفلوآنزا از شمال غرب کشور آغاز می‌شد و بعد به جنوب شرق می‌رسید. اما در سال 94 این موج شروع شد و استان‌های کرمان و زاهدان را گرفت. در کرمان شیوع بیماری نسبت به نقاط دیگر کشور شدید نبود، در استان‌های شمال غرب، مردم دو سه برابر این استان به بیماری مبتلا شدند. در صورتی که هر سال این موج در کشور وجود دارد و باید گفت که آنفلوآنزا در بیشتر مردم کشنده نیست. 

سه شنبه 4/8/1395 - 11:25
سلامت و بهداشت جامعه

گاهی تکرار این رفتارش چنان عصبانی و سردرگمم می‌کند که به تنبیه متوسل می‌شوم تا شاید دست از این کار زشت و قبیحش بر دارد. اصلا متوجه نیست کجا و پیش چه کسی این رفتار را انجام می‌دهد. چند وقت پیش در یک مجلس مهمانی متوجه شدم او دوباره....؛ پیش همه دوستان و آشنایان آبرویم را ریخت. همه فکر کردند من در تربیت او کوتاهی کرده‌​ و آداب به او یاد نداده‌ام.

 

 

 

 

با آن‌که از پدرش بسیار حساب می‌برد، اما او هم نتوانست​ ​ این رفتارش را ترک دهد. دیگر نمی‌دانم چه کنم؟ خسته شده‌ام! هر کاری که بگویید انجام داده‌ام ولی گوشش بدهکار نیست و فرمان نمی‌برد.

حتی گمان می‌کنم به خاطر لجبازی با من این کار را انجام می‌دهد و می‌خواهد حرص من و پدرش را در بیاورد. می‌ترسم با این کار زودتر به بلوغ برسد و بعدها دچار انحراف یا مشکل جنسی شود.

در ارتباط با آنچه ذکر شده باید گفت خودارضایی، بخشی از تمایلات جنسی دوران کودکی به شمار می‌آید و یکی از رفتارهای دوران کودکی است. زمانی که آگاهی‌های جنسی کودک افزایش می‌یابد، او ممکن است شروع به آزمایش خودارضایی کند. خودارضایی کودک حول و حوش پنج یا شش سالگی، سنی که کودک تفاوت جنسیتی دختر و پسر را متوجه می‌شود، بروز پیدا می‌کند. در واقع روان‌شناسان معتقدند این رفتار به اصطلاح جنسی کودک، تفاوت بسیاری با رفتار جنسی دوران بلوغ و بزرگسالی دارد و در معنای دیگری قابل توصیف است.

اگر کودک اندام جنسی خود را لمس می‌کند یا آن را مورد بررسی قرار می‌دهد و به‌کرات این رفتار کنجکاوانه‌اش را نیز تکرار می‌کند، هرگز به این معنا نیست که دچار بیداری جنسی شده است یا صحنه‌ای را مشاهده کرده و به تقلید آن این کار را انجام می‌دهد، بلکه این وارسی‌های مکرر و دائم چیزی نیست جز شناخت کودک از بدن خویش و آگاهی از دخل و تصرف خود بر بدنش. گاهی کودک طی این شناخت، عضوی از بدن که حالا اندام جنسی‌اش است را لمس کرده و بعد از آن، احساس لذتی را کسب کرده که باعث شده است دوباره برای تجربه آن لذت، تکرارش کند. لذت این حالت در کودک درست مثل لذت کودکی است که او هم طی همین جریان شناخت و کشف بدن خویش، دست به بینی‌اش می‌کند و با آن ور می‌رود و دوباره به‌‌رغم گوشزدهای والدینش دست در بینی‌اش می‌کند.

به دلیل تابو بودن امور جنسی، این عمل کودک بیش از هر رفتار دیگری که به شناخت وی از بدنش منجر می‌شود، مورد توجه والدین قرار می‌گیرد و وحشتشان را برمی‌انگیزد و آنان را در نحوه برخورد با آن رفتار دچار مشکل می‌کند.

بسیاری از مادران با مشاهده چنین رفتاری (خودارضایی) از فرزند خود، احساس ناراحتی می‌کنند و به تقلا می‌افتند تا هرچه سریع‌تر این رفتار کودکانشان را ترک دهند. آنها مدام به ترفندهای مختلفی متوسل می‌شوند تا به هر طریق ممکنی آن را حذف کنند.

با نصیحت کردن، اخم کردن، قهر کردن، کتک زدن، با ترساندن از پدر و... هرگز هیچ پدر و مادری نتوانسته است در حذف این رفتار موفق باشد. در ادامه این یادداشت سعی کرده‌ایم راهکارهای علمی را که منطبق بر روان‌شناسی کودک است و برای ترک این عادت رفتاری کودک مناسب است، بیان کنیم.

با خودارضایی کودک چه باید کرد؟

بر ترس و اضطراب خود غلبه کنید و با حفظ آرامش پیش بروید. یقین داشته باشید هرگز خودارضایی کودک شما، به انحراف یا مشکل جنسی در آینده منجر نمی‌شود مگر در مواردی خاص و بحرانی.

در برخورد با این رفتار کودک، با همسرتان هماهنگ شوید. این گونه نباشد که شما مساله را جدی بگیرید و همسرتان به اندازه شما حساسیت نداشته باشد. در ضمن لازم است راجع به چگونگی عکس‌العمل به رفتار کودک، با همسرتان گفت‌وگو کنید و هر دو با روش‌های یکسانی با مشکل خودارضایی کودک مواجه شوید.

برخی والدین در همان اولین روزهای شروع این رفتار، به گونه‌ای نامناسب (تنبیه، دعوا و...) برخورد می‌کنند. این شیوه عکس‌العمل پدر و مادرها، بیشتر کودک را جری و به انجام و تکرار آن راغب می‌کند. چون کودکان باهوش هستند و متوجه می‌شوند با این رفتار می‌توانند والدینشان را کنترل کنند و حرفشان را به کرسی بنشانند.

وقتی شما به یکباره به این رفتار کودک، بیش از دیگر رفتارهایش توجه می‌کنید، او می‌فهمد خبری هست! چون شما کمی از نظر او غیرعادی برخورد کرده‌اید. پس بهتر است از شدت میزان توجه خود بکاهید و خشم‌تان را کنترل کنید. حالا دیگر می‌دانید علت آن کنجکاوی و شناخت بدن است نه چیز دیگر.

بهترین کار هنگام خودارضایی کودک، استفاده از تکنیک توجه برگردانی است. به محض شروع این کار، توجه کودک را به چیز دیگری که برای او جالب‌تر است، جلب کنید.

هرگز برای ترک این عادت به زور و تنبیه متوسل نشوید. اگر این کار را انجام دهید کودک فقط در مقابل چشمان شما این رفتار را انجام نخواهد داد و در جایی دیگر و به دور از چشم شما که منبع تنبیه هستید، آن را انجام خواهد داد و حتی گاهی به خاطر جبران محرومیت زمانی‌هایی که خودارضایی نکرده، به انجام چند باره آن متوسل خواهد شد تا در دنیای خود، به شما بفهماند می‌تواند کاری را که دوست دارد انجام دهد ولو این‌که شما از آن مطلع نباشید.

از تکنیک جایزه ستاره‌ها استفاده کنید. ظرف شیک و زیبای کودکانه‌ای را تهیه کنید و با کاغذهای رنگی ستاره یا هر شکل دلخواهی را همراه کودک نقاشی و آماده کنید. به کودک بگویید هر روزی که این رفتارش را انجام ندهد حق دارد ستاره‌ای داخل ظرف بیندازد. وقتی تعداد ستاره‌ها پنج تا شد به او جایزه خواهید داد. اگر کودک این مرحله را با موفقیت طی کرد تعداد ستاره‌ها را برای دریافت جایزه بعدی به ده عدد می‌رسانید و در صورت موفقیت دوباره 15 و در مرحله بعد 20. این کار را آن‌قدر ادامه می‌دهید تا رفتار کودک ترک شود.

برای ترک رفتار کودک، قانون بگذارید و در اجرای قانون نیز به هیچ وجه کوتاه نیایید. پیامد مثبت ترک رفتار و پیامد منفی انجام رفتار را برایش تعریف و مشخص کنید، مثلا بگویید: اگر این رفتار را ترک کنی می‌توانی با بچه همسایه بازی کنی و اگر این رفتار را انجام دهی تا دو ساعت از بازی کامپیوتری محروم خواهی بود. با این قانون، شما به او حق انتخاب داده‌اید و او را مسئول رفتارش قلمداد کرده‌اید. با اصرار به اجرای این قانون و در صورت لزوم سخت کردن قانون می‌توانید در مدت زمان اندکی، عادت کودک را ترک دهید.

 

 

هرگز به او نگویید این رفتار تو مرا ناراحت می‌کند، چون او متوجه این ناراحتی شما نمی‌شود و رفتار خود را بد نمی‌داند. بهتر است به او بگویید: این رفتار جالبی نیست مگر نه! با این سوال خبری خود، او را نه‌تنها متوجه زشتی این کار کرده‌اید بلکه به او به طور غیرمستقیم نیز می‌فهمانید از این کارش خوشتان نمی‌آید. از آنجا که کودک به نظر شما راجع به خودش اهمیت می‌دهد، صد درصد سعی خواهد کرد برای شادی شما هم که شده، رفتارش را تا آنجا که ممکن است تکرار نکند.

 

 مبادا پیش کودک با دیگران بویژه افراد مورد علاقه کودک اعم از مادربزرگ، پدربزرگ، خاله، عمه و... راجع به این رفتارش صحبت کنید، چون قبح این عمل خصوصی را از بین می‌برید و کودک را نسبت به انجام آن بی‌پروا می​کنید.

چه‌بسا شما با بیان این رفتار گمان می‌کنید کودک متنبه می‌شود یا از دیگر دوستدارانش حرف شنوی پیدا می‌کند و رفتارش را ترک می‌نماید، درحالی که با این عمل، کودک جرات انجام و تکرار بیشتری در خود احساس کرده و حتی در جمع نیز خودارضایی می‌کند. در صورتی که تجارب بالینی متعدد نشان داده است کودکان کمتر در جمع به این رفتار مشغول می‌شوند.

اگر کودک در جمع این کار را انجام داد، به جای دعوا کردن و داد زدن سر او یا گفتن ماجرا به دیگران و ابراز استیصال خود از این رفتار و... بهتر است با قاطعیت تمام و کنترل خشم خود برخیزید و کودک را از اتاق خارج کنید و در اتاقی دیگر، بدون آن‌که به او توضیح اضافی دهید(مگر به تو نگفته بودم در مهمانی این کار را نکن، چرا دوباره این کار زشتت را انجام دادی و...) فقط به او بگویید تا 5 دقیقه اجازه نخواهید داد به اتاق برود، سپس بعد از گذشت این زمان، به اتاق برگردید.

اگر دوباره تکرار کرد، زمان را 10 دقیقه کنید و در صورت تکرار مجدد 15 دقیقه و تکرار دیگر 20 دقیقه، پس از گذشت این زمان اگر کودک رفتارش را ترک نکرد او را از جمع خارج کنید و پشت دستش بزنید. در صورت تکرار مجدد با بیان این‌که «دفعه قبل به تو هشدار داده بودم که اگر رفتارت را ترک نکنی از مهمانی محروم می‌شوی! »، مجلس را ترک می‌کنید.

از آنجا که کودکان علاقه زیادی به قصه شنیدن دارند شما می‌توانید با خلاقیت خود، داستان‌هایی را برای کودک بسازید و تعریف کنید قهرمان داستان انجام چنین رفتاری را دوست ندارد و هرگز انجامش نمی‌دهد و به خاطر همین مورد تائید خانواده و دوستانش است.

اگر فکر می‌کنید این رفتار کودکتان تقلیدی است و چیزی بیش از شناخت بدنش است، بهتر است منبع تقلید را جستجو کرده و او را از دیدگان فرزندتان دور کنید. مثلا​ برخی والدین بی‌احتیاطی می‌کنند و رفتارهای جنسی خود را به طور ناخودآگاه به نمایش می‌گذارند، در محلی که کمتر به شئونات اخلاقی توجه می‌شود، کودک مکرر حضور می‌یابد، ارتباط کودک با دوستانی که آنان مرتکب این رفتار می‌شوند، تماشای فیلم‌های ماهواره‌ای و اینترنتی با فرض این‌که کودک در این سن متوجه این امور نمی‌شود و... می‌تواند باعث تقلید یا گاهی بیداری جنسی زودهنگام او شود. پس مراقب این الگوهای همانندساز باشید.

چه زمانی باید به پزشک یا روان​شناس مراجعه کرد؟

خودارضایی کودک حول و حوش هفت سالگی، درست همان زمانی که هوشیاری اجتماعی کودک افزایش می‌یابد و احساس شرم در او پدیدار می‌شود از بین می‌رود. در این سن کودک شما قطعا خواهد فهمید این رفتار یک فعالیت خصوصی است و انجام آن در مقابل دیگران چندان جلوه خوشایندی ندارد.

در این زمان اگر او دوباره این رفتار را انجام داد و حتی به کرات تکرارش کرد باید نگران شوید و بدانید ممکن است مشکل‌ساز شود. در چنین وضعی دنبال علت باشید. گاهی خودارضایی نشانه تحت استرس بودن کودک است یا نتیجه بی‌توجهی و کمبود مهر و محبت به او در خانه است. در موارد کمیابی نیز می‌تواند نشانه سوء‌استفاده جنسی از کودک باشد.

برخی کودکانی که مورد سوء‌استفاده قرار می‌گیرند بیش از حد به جنسیتشان علاقه‌مند می‌شوند و به رفتارهای این چنینی تمایل بسیار نشان می‌دهند. اگر خودارضایی به صورت مشکل بروز کرد با پزشک متخصص اطفال یا روانشناس کودک در میان بگذارید و از او کمک‌های تخصصی‌تری بخواهید. (ضمیمه چاردیواری)

نسرین صفری‌ / ‌روان​شناس

 

 

 

 

 

سه شنبه 4/8/1395 - 11:24
سلامت و بهداشت جامعه

 

 خیلی از پدر و مادر‌ها تصور می‌کنند نوزاد یا شیرخوارشان راه زیادی در پیش دارد تا به تکامل جنسی برسد ولی واقعیت این است که رشد و تکامل جنسی کودک از‌‌ همان دوران جنینی و روزهای اول زندگی آغاز می‌شود. یک متخصص بهداشت باروری و فلوشیپ سلامت جنسی در ادامه این مطلب درباره مراحل تکامل جنسی کودک از دوران جنینی تا ۲ سالگی توضیحات و راهنمایی‌هایی ارائه کرده است که امیدواریم در گسترش آگاهی برای تنظیم و حفظ بهداشت جنسی فرزندانتان مفید باشد.

 

 

 

 

جام جم سرا: تقریبا همه با مراحل رشد جسمی کودک، آشنایی دارند. این مراحل شامل مواردی مثل شناخت چهره مادر، گرفتن گردن، نشستن بدون کمک، گفتن کلمات و... است اما مراحل دیگری هم وجود دارد که شاید کمتر مورد توجه والدین و بزرگسالان قرار می‌گیرند: مراحل رشد جنسی که از‌‌ همان دوران جنینی آغاز می‌شود. این مراحل بسیار مهمند و سلامت جنسی کودک را در آینده شکل می‌دهند.

۳ مرحله تکامل جنسی در دوران جنینی

۱. ابتدا گناد‌ها یا غدد جنسی تمایز نیافته شکل می‌گیرند و به‌تدریج به بیضه در جنس مذکر و تخمدان در جنس مونث تبدیل می‌شوند.

۲. سپس نوبت به مرحله تشکیل اندام‌های داخلی مانند رحم، تخمدان‌ها و واژن در دختر‌ها و پروستات و کیسه منی در پسر‌ها می‌رسد.

۳. در مرحله سوم، اندام‌های تناسلی خارجی شکل می‌گیرند. اگر به دلیلی اندام‌های جنسی نتوانند مرحله رشدی و تکاملی خود را درست طی کنند و مثلا بافت‌های جنینی حساسیت و پاسخگویی خود به هورمون‌های جنسی را از دست بدهند، شکل ظاهری جنین می‌تواند متفاوت با جنسیت ژنتیکی او شود و جنینی که مثلا از نظر ژنتیکی پسر است، دارای اندام جنسی‌ زنانه خواهد شد.

بافت‌های جنسی جنین قابلیت دوگانه دارند؛ یعنی دارای پتانسیلی هستند که هم می‌توانند به اندام جنسی مردانه تبدیل شوند و هم به اندام جنسی زنانه. اینکه نوزادی از بدو تولد دختر باشد یا پسر به اتفاق‌هایی بستگی دارد که در دوران جنینی می‌افتد. جنین‌هایی که کروموزوم Y دارند، حاوی ژن ویژه‌ای هستند که قابلیت تبدیل جنین را به جنس مذکر دارد. در جنین مونث چون کروموزوم Y وجود ندارد، پیام‌هایی که قرار است از ژن موجود در کروموزوم Y برسد نیز وجود ندارد بنابراین مجرا‌ها به رحم و واژن تبدیل خواهد شد و گنادهای تمایزنیافته به تخمدان تبدیل می‌شوند.

کی اندام‌ جنسی جنین دیده می‌شود؟

اندام‌های جنسی خارجی جنین تقریبا در ۱۰ هفتگی در پسر‌ها و ۱۲ هفتگی در دختر‌ها مشهود است. هر بیماری و اتفاقی در فرایند تکامل جنسی می‌تواند ویژگی‌های ظاهری جنسی را تغییر دهد.

اهمیت ۲ سال اول زندگی

خیلی از رفتارهایی که انسان‌ها در بزرگسالی نشان می‌دهند، در دوران نوزادی و شیر‌خوارگی شکل می‌گیرند. در ۲ سال اول تولد، کودکان توانایی لذت بردن و اعتماد کردن به دیگران را می‌آموزند. این لذت می‌تواند لذت از خوردن یا هوای تازه باشد و صرفا شهوانی نیست. وقتی کودک گریه می‌کند و مادر او را در آغوش می‌گیرد، سیر یا تمیزش می‌کند، می‌آموزد که کسی وجود دارد که نیاز‌هایش را برآورده کند. این اولین رابطه عاطفی است که او اوایل زندگی خود برقرار می‌کند.
این آموخته به کودک کمک می‌کند در آینده بتواند یک پیوند عاطفی مبتنی بر اعتماد با همسرش داشته باشد. یعنی رابطه دوطرفه‌ای ایجاد می‌کند که در آن هم احساس لذت و هم احساس امنیت وجود دارد.

 

به کودک کمک کنید اندام جنسی‌اش را بشناسد

در شیرخوارگی عمده یادگیری از طریق حواس پنجگانه است. اولین چیزی که کودک شناسایی می‌کند، بدنش است و پدر و مادر باید در این مرحله به او کمک کنند شناخت درست و احساس خوبی از بدن و اندام تناسلی‌اش پیدا کند. اگر این مرحله را خوب طی نکند، ممکن است احساس بدی از دختر یا پسر بودن خود پیدا کند که در زندگی جنسی او تاثیر سوء خواهد گذارد.
پسر‌ها آلت تناسلیشان را حدود ۸-۷ ماهگی می‌شناسند ولی این سن در دختر‌ها کمی دیر‌تر (۱۰-۹ ماهگی) است. پسر‌ها در خواب یا بیداری و حتی درون رحم مادر نعوظ‌های مکرر دارند. این نعوظ اصلا به معنای نعوظ در پاسخ به واکنش‌های جنسی نیست. حتی دختر‌ها هم ممکن است ترشحات واژینال غیرمشهودی داشته باشند. این واکنش‌های طبیعی ممکن است مرتبط با تماس، اصطکاک یا بیان نیاز به تخلیه مثانه باشد.

بهترین زمان صحبت با کودک درباره اندام جنسی

بهترین زمان هنگام پوشک یا حمام کردن کودک است. اسم باید مناسب و عامیانه باشد و جلف یا سخت نباشد. متاسفانه در کشور ما واژه مناسبی برای آلت تناسلی مردانه یا زنانه وجود ندارد و واژه‌های موجود یا بسیار عامیانه یا بسیار علمی هستند. دادن یک نام مناسب به اندام تناسلی کودک به والدین و کودک کمک می‌کند راحت‌تر درباره این موضوع صحبت کنند.
فرض کنید دختر بچه‌ای بیاموزد نباید به اندام تناسلی‌اش دست بزند، به آن نگاه کند یا درباره آن حتی با مادرش حرف بزند. این دختر احساس خوشایندی به جنسیت خود نخواهد داشت و اگر در بزرگسالی مشکلی پیدا کند، ممکن است اصلا تشخیص ندهد؛ چون نه به آلت تناسلی‌اش نگاه می‌کند، نه به آن دست می‌زند و نه حتی دوست دارد این قسمت از بدن خود را بشناسد. چنین افرادی اغلب به پزشک هم مراجعه نمی‌کنند و حتی بسیاری از این زنان شاید هرگز مفهوم لذت جنسی را درک نکنند.

وقتی کودک متوجه اندام تناسلی‌اش می‌شود

کودکان از ۷ تا ۱۰ ماهگی با اندام تناسلیشان بازی می‌کنند. مفهوم این کار کشف اندام تناسلی در راستای شناخت بدن خود است. آن‌ها این کار را با سایر اعضای بدن نیز انجام می‌دهند. کم‌کم تا حدود ۱۸ ماهگی می‌آموزند دو جنس مختلف دختر و پسر وجود دارد و تفاوت‌های آن‌ها را از نظر ظاهری و رفتاری کشف می‌کنند.
این مرحله فوق‌العاده مهم است. اگر اختلالی در کشف جنس مخالف کودکان ایجاد شود و کودک نتواند هویت خوبی برای خود بسازد، ممکن است درآینده با پذیرش جنسیت خود مشکل پیدا کند. وقتی کودکی جنسیت خود را دوست داشته باشد، نقش‌های مربوط به آن جنس را نیز به خوبی خواهد پذیرفت.

حس خودمختاری در کودک

خودمختاری و احساس مالکیت حدود ۲ سالگی کسب می‌شود. احساس خودمختاری باعث می‌شود کودکان خود را مرکز هستی بدانند و سعی کنند مرکز توجه و مالک هر چیزی باشند. رفتارهای کودکان در این مرحله بیانگر کسب هویت مستقل و مالکیت وجودشان است. عبور سالم از این مرحله به کودک کمک می‌‌کند قلمرو مستقل خودش را داشته باشد که بر سلامت جنسی وی نیز در آینده اثرگذار خواهد بود.

کودک باید همبازی داشته باشد

از ۱۸ ماهگی به بعد کودک باید با همسالان خود در ارتباط باشد (کودک ۲ ساله نباید همبازی کودک ۵ ساله باشد). کودکان در بازی‌های دسته‌جمعی نه‌ تنها اصول رابطه بین فردی را می‌آموزند، بلکه بسیاری از نقش‌های جنسیتی را نیز تجربه می‌کنند و با خصوصیات جنس خود و جنس مخالف نیز آشنا می‌شوند.

دو نکته مهم

۱) دو سال اول زندگی کودک برای برقراری پیوندهای عاطفی و اعتماد به دیگران در زندگی پیش روی کودک بسیار مهم است. پیوند عاطفی و اعتماد به دیگران هم برای سلامت جنسی و هم برای روابط انسانی کودک در آینده تعیین‌کننده هستند.

۲) در مرحله رشد و نمو، شناسایی بدن به‌وسیله خود کودک و درک اندام تناسلی ضروری است و رفتار و کلام والدین و سایر افرادی که با کودک در تعامل هستند، باید به‌گونه‌ای باشد که به او حس کامل و بی‌‌نقص بودن بدهد و در او نگرش مثبتی نسبت به جنسیتش ایجاد کند. (دکتر آزیتا گشتاسبی - متخصص بهداشت باروری و فلوشیپ سلامت جنسی/شفا) 

سه شنبه 4/8/1395 - 11:17
سلامت و بهداشت جامعه

 

 

 کودکان از سن خیلی پایین نسبت به مسائل جنسی کنجکاو می‌شوند و وقتی از ما سوال‌های جنسی می‌پرسند، به احتمال زیاد معنی‌اش این است که تا حد زیادی در آن مورد آگاهی‌هایی یافته‌اند؛ بنابراین باید حواسمان باشد که اطلاعات اشتباه به آنها ندهیم .

 

 

 

 نباید همه واقعیت را با جزییات به کودکان گفت، اما نباید هم به آنها دروغ بگوییم. مثلا در مورد کودکان خیلی کم‌ سن گفتن اینکه ما از خدا می‌خواهیم به ما یک بچه بدهد، خیلی بهتر از این است که بگوییم پدر و مادر با نفس کشیدن در کنار هم بچه‌دار می‌شوند. ضمنا هیچ‌وقت فرزندتان را به دلیل کنجکاوی‌اش تحقیر نکنید.


شروع آموزش سن خاصی ندارد

شروع آموزش جنسی هیچ سن خاصی ندارد. هر زمانی که فرزندتان کنجکاوی نشان داد، باید برایش توضیح بدهید،البته به اندازه فهم و ظرفیت پذیرش او تا حدی که حس کنجکاوی‌اش ارضا شود. به یاد داشته باشید اگر پرسش‌های جنسی او را پاسخ ندهید، ممکن است سوال‌هایش را از افراد دیگری بپرسد که لزوما قابل‌اعتماد نیستند.

عادی و بی‌اضطراب بگویید

هم پدر و هم مادر می‌توانند به پسرهایشان آموزش جنسی بدهند، ولی بهتر است مادر وظیفه آموزش به دخترش را بر عهده بگیرد. وقتی می‌خواهید به فرزندتان آموزش جنسی بدهید، خیلی عادی و بدون اضطراب صحبت کنید. بهترین زمان را که احساس می‌کنید فرزندتان آموزش‌پذیری بیشتری دارد، برای این کار انتخاب کنید. پیش از آنکه با او صحبت کنید، پیش خود مرور کنید که در مورد چه چیزهایی می‌خواهید صحبت کنید. بهترین کلمات را که برای فرزندتان قابل‌فهم باشد، انتخاب کنید. حتی می‌توانید جلوی آینه تمرین کنید.

اگر نمی‌دانید، مشورت کنید

بهتر است با پدر و مادرهایی که فرزند همسن شما دارند، مشورت کنید. ممکن است به‌دلیل تجربه مشترک راهکارهای مفیدی به شما بدهند. تجربه دیگران گاهی در انتخاب کلمات مناسب و قابل‌فهم هم بسیار سودمند است.
اگر ضمن صحبت با فرزندتان به جایی رسیدید که احساس کردید بلد نیستید چه توضیح مناسبی به سوالش بدهید، هیچ اشکالی ندارد. از او بخواهید که این سوال را از یک فرد آگاه‌تر بپرسد (مانند پزشک خانوادگی یا مشاور مدرسه). نشان دهید که آمادگی و ظرفیت ارتباط دوستانه با او را دارید و با دقت به حرف‌ها و نگرانی‌هایش گوش می‌دهید.

خودتان شروع کنید

اگر می‌بینید پسر یا دخترتان از سوال پرسیدن خجالت می‌کشد، خودتان آغازگر صحبت باشید. همیشه مطمئن شوید درجه کنجکاوی فرزندتان چقدر است. هیچ وقت در مورد چیزهایی که کنجکاوی نشان نمی‌دهد به او اطلاعات ندهید، چون ممکن است برایش تاثیر آسیب‌رسان داشته باشد. گاهی ضمن توضیح دادن از او در مورد تمایلش به ادامه صحبت سوال کنید. اگر تمایل نشان نمی‌دهد آموزش را به زمانی دیگر موکول کنید.

آموزش تعویق تا رسیدن به پختگی

در مورد تغییرات بدنی پسرتان در زمان بلوغ توضیح بدهید. نکته مهم این است که فقط در مورد خطرها و بدی‌های رابطه جنسی توضیح ندهید، چون فرزندتان باید یاد بگیرد که رابطه جنسی، بخشی از زندگی و یک رابطه خوب و مفید است ،هرچند روابط نامشروع می تواند عواقبی مانند ابتلا به بیماری‌های مقاربتی ناخواسته داشته باشد. یک پسر یا دختر نوجوان باید بداند که لازم است این رابطه را تا زمانی که از نظر احساسی و شناختی به پختگی لازم برای ازدواج نرسیده‌ به تعویق بیندازد.|زندگی مثبت

 

سه شنبه 4/8/1395 - 11:15
سلامت و بهداشت جامعه

نوجوانی سنی است که در آن دوران اغلب مسائل جنسی نه تنها فکر فرزندان را مشغول می‌دارد و سوالاتی را در ذهن آن‌ها ایجاد می‌کند، بل که به یکی از دغدغه‌های والدین نیز تبدیل می‌شود. گاهی هم رفتارهای جنسی برای نوجوان، والدین و کسانی که به نوعی با نوجوان ارتباط دارند مسائل و مشکلاتی تولید می‌نمایند. این امر موجب شده تا از دیرزمان روان‌شناسان و پیشروان تعلیم و تربیت برای حل و کاهش این مشکل در پی چاره برآیند و تا اندازه‌ای از ناراحتی‌های نوجوان کاسته و راه صحیح را به او نشان دهند.

 

 

 

 

 

 

 

جام جم سرا: در سالهای کودکی شش تا دوازده سال پیشرفت جنسی متوقف می‌شود و پسران و دختران از این جنبه تفاوت چشمگیری با هم ندارند. در این دوران دوستی‌ها و محبت‌ها جنبه شهوانی نداشته و کشش جنسی پوشیده است. با بحران بلوغ، کشش جنسی بیدار شده و نوجوان به موضوعات جنسی حساسیت نشان می‌دهد. عدم اطلاع و آشنایی با مسائل جنسی در نوجوانان خطرات زیادی در بر دارد که کمترین آن‌ها انحرافات جنسی و خلاف کاری‌ها و بزه کاری است.
امروزه روان‌شناسان و دانشمندان تعلیم و تربیت معتقدند که باید به طریقی نوجوانان را قبل از بلوغ در جریان تغییرات جسمی و اتفاقات درونی قرار داد. همچنین بعد از بلوغ نیز باید آن‌ها را هدایت و راهنمایی کرد. بهترین راهی که برای جلوگیری از انحرافات جنسی و حالات نامطلوب عاطفی و روانی و سایر عواقب، پیشنهاد شده این است که به آموزش جنسی و آگاهی دادن در این باره متناسب با نوجوانان (سطح کمی و کیفی آن‌ها) در خانواده و محیطهای آموزشی اهمیت داده شود.
به گزارش پاکدامنی، تغییرات بلوغ به صورتی همه جانبه و با ترشح هورمونهای مختلف دگرگونی‌های چشمگیری را در دو جنس پسر و دختر ایجاد می‌کند و از آنجا که غالبا فرزند نوجوان به این تغییرات و دگرگونی‌ها آشنایی ندارد و دچار اضطراب و ترس می‌شود، باید او را از وقوع این تغییرات آگاه کرد و به صورت انفرادی در این مورد با او به گفتگو نشست.
ارتباطی صمیمی و ایجاد جوی توام با اعتماد و اطمینان در خانواده می‌تواند به کنترل شخصی و تسلط نوجوان بر خود کمک کند و او را از هر انحرافی در این دوره پرتلاطم بر حذر دارد.
نوجوانان به دلایل مختلفی از قبیل احساس توانایی برای عمل جنسی کنجکاوی در مورد مسائل جنسی، تشدید انگیزه‌های جنسی تلاش جهت تعیین هویت جنسی و ترس شدید از نتایج فعالیت جنسی به امور جنسی حساسیت زیادی دارند. این حساسیت که با ترشح هورمونهای جنسی توام است در تشدید تمایلات جنسی نوجوان نقش دارد. اگر راههای مشروع و قابل قبولی برای ارضای امیال جنسی وجود نداشته باشد امکان انحراف آنها از طریق کامجویی‌های بدلی بسیار زیاد است.
به طور کلی کامجویی‌های بدلی و انحرافات جنسی معلول علتهایی هستند که می‌توان چنین بر شمرد:

۱-اختلال شخصیتی
۲- نقص اولیه تربیت جنسی
۳- ناکامی از طرف محیط و اجتماع

از این رو، آموزش جنسی به هیچ وجه نباید به تاخیر بیفتد بلکه باید اطلاعات و آگاهی کودک و نوجوان همزمان با احتیاجات اجتماعی و رشد او پیش برود. به عبارتی شاید بهتر باشد اطلاعات جنسی زمانی به کودک یا نوجوان داده شود که او کنجکاو شده و دوست دارد در این مورد اطلاعاتی کسب کند.
البته به طر معمول، طرز فکر نوجوان درباره مسائل جنسی بستگی به رفتار و واکنشهای والدینش در دوران کودکی دارد. نوجوان در اوایل دوران نوجوانی به علت کنجکاوی می‌خواهد در مورد رشد جسمی بدن خود و اعضای تناسلی و مسائل جنسی اطلاعاتی کسب کند و حتی بفهمد که آیا وضعیت جسمی و جنسی‌اش طبیعی است یا خیر؟ اگر اطلاعات لازم در این موارد را والدین در اختیار نوجوان قرار ندهند او مجبور می‌شود که در مورد مسائل جنسی اطلاعاتش را از همسالان یا همکلاسان خود بدست آورد و چه بسا که این اطلاعات صحیح نباشد.
اگر پدر و مادر از‌‌ همان دوران کودکی رابطه عمیق و دوستانه‌ای با فرزندان خود برقرار سازند می‌توانند در دوره نوجوانی به سادگی و راحتی با هم صحبت کنند و اطلاعات صحیح و درستی نیز درباره مسائل جنسی به آن‌ها بدهند.
آموزش و تفهیم درست و اصولی امور جنسی به نوجوانان آگاهی و درایت خاصی لازم دارد که به جرات می‌توان گفت اغلب والدین فاقد آن هستند. غالبا والدین از نظر امور جنسی به قدری محدود و منع شده‌اند که قادر نیستند آن را با فرزندان خود در میان بگذراند و اگر چنین نباشد فاقد اطلاعات و معلومات تکنیکی هستند. و در نتیجه خودبه خود چنین امکانی را ندارند.
نوجوان به سن بلوغ رسیده، احتیاج مبرم دارد که اطلاعات و راهنمایی‌های لازم را والدین با صبر و حوصله در اختیارش قرار دهند. تمایلات جنسی نوجوان چند سال قبل از رسیدن به سن بلوغ آغاز می‌شود و پیش کشیدن امور جنسی او را به هیجان و اضطراب دچار می‌کند.
برای آموزش جنسی بهتر است که اموری به کودک آموخته شود که مورد علاقه و تمایل اوست نه آن چیزی که مورد علاقه بزرگسالان است.

والدین باید به خواسته‌های نوجوان خود اهمیت بدهند و دغدغه خاطر او را با برخورد صحیح و منطقی کاهش دهند تا او بتواند خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. همچنین والدین به هیچ وجه نباید پس از شنیدن یا دیدن حرفها و رفتارهایی از فرزند خود نگرانی شدید نشان دهند و این عمل فرزند خود را غیر اخلاقی تلقی کنند. این کشش و هیجانات و علاقه به امور و اطلاعات جنسی طبیعی است و تا مرحله ازدواج و تشکیل خانواده ادامه پیدا می‌کند. از این رو توصیه می‌شود اگر فرزند نوجوانی دارید و هنوز با او در این باره صحبت نکرده‌اید، وقت را از دست ندهید زیرا دیرکرد در این راه، شما را از نقش آفرینی و هدایت وی با ارائه اطلاعات درست به او باز می‌دارد و بر عکس، نقش افراد غیر، اطلاعات نادرست و عواقب ناخواسته را بیشتر خواهد کرد. 

سه شنبه 4/8/1395 - 11:13
سلامت و بهداشت جامعه

برای موفقیت در تربیت فرزندان، ضرورت دارد که والدین همواره سطح آگاهی از ویژگی‌های فرزند در دوره‌های مختلف سنی و مسئولیت پذیری خود را ارتقا دهند؛ بنابراین لازم است زوج‌ها حتی قبل از به دنیا آمدن فرزندشان با مراحل رشد کودک و نیازهای او در هر مرحله آشنایی کامل پیدا کنند و مراقب باشند که در توجه به فرزندشان دچار افراط یا تفریط نشوند.

 

 

 

جام جم سرا: بعد از اتمام دوره جنینی که ۹ ماه به طول می‌انجامد، کودک متولد و وارد مرحله نوزادی می‌شود. مرحله نوزادی ۲ سال به طول می‌انجامد و پس از آن، کودک پا به مرحله «کودکی اول» می‌گذارد. کودکی اول از ۲ سالگی شروع می‌شود و تا ۷ سالگی ادامه می‌یابد. در ادامه این مطلب، بیشتر با ویژگی بچه‌ها در این دوره، نیاز‌هایشان و نحوه صحیح پاسخ گویی به نیازهای فرزندان توسط والدین آشنا خواهید شد.


کودکی اول از ۲ تا ۷ سالگی


چنانچه والدین با مراحل رشد فرزندشان در مرحله کودکی اول، آشنایی مناسبی داشته باشند می‌توانند نقش خود را به درستی، برای موفقیت فرزندشان در بزرگسالی‌اش ایفا کنند.

خلاق شدن؛ نتیجه کنجکاوی
کودکی اول مرحله‌ای طلایی است که در آن، هر روز حس کنجکاوی کودک برای کشف بیشتر محیط اطرافش افزایش می‌یابد. باتوجه به اینکه کودک در این مرحله، خیلی از اتفاقات را برای اولین بار تجربه می‌کند، ممکن است خطراتی او را تهدید کند؛ با این حال، والدین آگاه با احترام به این حس کنجکاوی تا مرحله‌ای که خطری کودک را تهدید نمی‌کند، به او میدان عمل می‌دهند تا به کنجکاوی فرزندشان هرچه بیشتر پاسخ داده شود.

اندیشه‌مندی در این باره می‌گوید: اگر والدین با امر و نهی‌های افراطی و اعمال محدودیت‌های بیش از حد، حس کنجکاوی فرزندانشان را نمی‌خشکاندند، امروز به تعداد افراد روی کره زمین، دانشمند و انسان خلاق داشتیم؛ بنابراین والدین توجه داشته باشند که کنجکاوی‌های کودک جزئی از نیازهای ضروری او است و نباید آن‌ها را به حساب بی‌ادبی او گذاشت.

تعیین سن مناسب والدین برای همبازی شدن با کودک
یکی دیگر از ویژگی‌های شاخص دوره کودکی اول، بازی، تحرک و سر زندگی است. کودکی اول را سن بازی می‌دانند و در حقیقت بازی برای کودک به معنای تمام زندگی او است. محدود کردن کودک و تحمل نکردن بازی‌های کودکانه به بهانه نبودن فضای کافی در خانه یا حوصله نداشتن و... باعث کاهش رشد هوشی کودک و گاهی افسردگی او خواهد شد. پس بها دادن به بازی و تحرک کودک در بازی‌های کودکانه و شریک شدن با او، بهترین خدمتی است که والدین در این مرحله رشد باید به کودک خود داشته باشند.

حال برای اینکه کودک خود را بهتر درک کنید و همبازی خوبی برای او باشید، می‌توانید از فرمول تعیین سن مناسب برای همبازی شدن با کودکتان استفاده کنید. در این فرمول و به طور مثال، یک پدر یا مادر ۳۶ ساله با کودک ۴ ساله خود، ۳۲ سال اختلاف سنی دارد که این امر، درک کودک توسط والدین را دشوار می‌کند.

برای استفاده از این فرمول، باید سن خود و کودکتان را با هم جمع کنید (۴۰= ۴+ ۳۶) و جواب را بر عدد ۲ تقسیم کنید (۲۰ = ۲ / ۴۰).

در مثال ذکر شده، جواب به دست آمده، نشان می‌دهد که چنین والدینی برای اینکه همبازی مناسبی برای کودکشان باشند باید با روحیه، حوصله و چالاکی پدر و مادری ۲۰ ساله از فرزندشان مراقبت کنند. امروزه به دلیل محدودیت‌های آپارتمان نشینی و به طور کلی محدودیت‌های زندگی شهری، والدین از کم تحرکی کودک و غرق شدن او در دنیای بازی‌های رایانه‌ای، بیشتر استقبال می‌کنند که این موضوع، باعث کم شدن تجربه‌های می‌دانی و رشد فکری کودک در دنیای واقعی می‌شود، بنابراین والدین ایده‌آل باید هم پای کودک فعال، سرزنده و با نشاط خود باشند تا او با آمادگی کامل جسمی و فکری وارد کودکی دوم شود.

به دست نیامدن امنیت با آسایش
پاسخ مناسب به نیاز کودک به امنیت که نیازی اساسی است، از دیگر وظایف حیاتی والدین در دوره کودکی اول فرزندشان است. معمولا در دوره کودکی اول، والدین همه سعی خود را برای فراهم کردن امکانات مختلف برای آسایش فرزندشان می‌کنند ولی توجه ندارند که فرزندشان در این دوره، بیشتر از آسایش به آرامش نیاز دارد.

بنابراین اگر والدین با یکدیگر تنش دارند و گاهی شخصیت یکدیگر را مقابل دیدگان کودکشان تخریب می‌کنند، تیر خلاصی به رشد کودکشان زده‌اند و در چنین شرایطی، آسایش فراهم شده برای کودک با انواع سرگرمی‌ها و اسباب بازی‌های متفاوت، نمی‌تواند به موفقیت او در آینده کمکی بکند. بنابراین رشد همه جانبه کودک در یک فضای امن و در سایه همدلی والدین محقق و خانواده آشفته، به طور قطع مانع رشد کودک خواهد شد.

اگر می‌خواهید فرزندتان در دوره نوجوانی از رشد و بالندگی کافی برخوردار باشد، فراموش نکنید که لازم است در مرحله کودکی اول کودک احساس امنیت داشته باشد و این امنیت در خانواده‌هایی که احترام بین اعضا حاکم است، محقق می‌شود.

عزت نفس فرزند در سایه عزت نفس والدین
ماموریت برجسته دیگر والدین در کودکی اول، تقویت و پرورش عزت نفس در کودک است. برای داشتن فرزندی با اعتماد به نفس بالا، والدین به عنوان الگوهای همیشگی کودک، باید خودشان از اعتماد به نفس مناسبی برخوردار باشند. پس پدر و مادر‌ها قبل از اینکه نگران میزان عزت نفس کودک خود باشند، باید اعتماد به نفس خودشان را ارزیابی کنند.

والدینی که در تربیت کودکشان بیشتر از تشویق استفاده می‌کنند و بیشتر رفتارهای مثبت کودک را می‌بینند و کمتر از تهدید و مقایسه کردن کودکشان با دیگران، تحقیر و مسخره کردن استفاده می‌کنند، ناخودآگاه باعث افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس کودکشان می‌شوند. کودک دوست دارد متناسب با سن خود، نقش‌هایش را ایفا کند و مورد تشویق والدین قرار گیرد و طعم موفقیت را بچشد؛ بنابراین اگر والدین می‌خواهند در آینده نگران این نباشند که فرزندشان می‌تواند گلیمش را از آب بکشد یا نه، باید از رفتارهایی که باعث افت خودباوری و عزت نفس فرزندشان در دوره کودکی اول می‌شود، پرهیز کنند. (عبدالحسین ترابیان - کار‌شناس و مشاور خانواده/ خراسان) 

سه شنبه 4/8/1395 - 11:10
سلامت و بهداشت جامعه

پسری ۲۰ساله دارم، بیکار است، هرچه با او صحبت می‌کنم بیشتر لج می‌کند، به نظرم سیگار هم می‌کشد. نمی‌دانم باید چگونه با او رفتار کنم.

 

 

 

 

جام جم سرا:
اگر احساس می کنید فرزندتان با شما ارتباط صمیمانه ای بر قرار نمی کند، لجباز است و یا به طور کلی نمی توانید تعامل سازنده ای با یکدیگر داشته باشید این موضوع به نحوه فرزند پروری و شیوه ای که شما به خصوص در دوران نوجوانی و بلوغ برای ارتباط برقرار کردن با وی داشته اید بر می گردد.
نوجوانی و اوایل جوانی دوره دستیابی به خودمختاری است و والدینی که با فرزندانشان واقع گرایانه رفتار می کنند، فرزندانشان موفقیت بیشتری درزندگی کسب می کنند. در این دوران جوان از خانواده و اعضایش بیشتر فاصله می گیرد تا استقلال فردی خود را نشان دهد. نقش شما به عنوان والد او این بوده که اگر در کودکی او را مستقیما کنترل می کردید لازم بوده در دوره نوجوانی نقش تربیت کنندگی و محافظت کنندگی‌تان را از حالت مستقیم خارج و او را به سوی زندگی آینده رهنمون کنید.

لازم است چند نکته را مرور و بررسی کنید:

1- تا چه حد فرزندتان را به حال خودش گذاشته اید تا توانایی رفتار مستقل را در او تقویت و ایجاد کنید؟
2- چقدر فضا را برای رشد تعاملات ارتباطی دوستانه و صمیمانه با او فراهم کرده اید که اکنون فرزندتان به جای دوستی و در میان گذاشتن افکارش با شما، سیگار، تنهایی و لجبازی را برگزیده است؟
3- معمولاً نوجوانان و جوانان تمایل دارند با والدینشان مشورت کنند، به جای این که از آن ها سخنرانی یا انتقاد بشنوند. اگر نسبت به عقاید جوانتان تمایل بیشتری نشان دهید، او بیشتر درباره خودش با شما صحبت خواهد کرد. سعی کنید این ارتباط را برقرار کنید، با گوش دادن به او و برقراری ارتباط عاطفی مناسب.
4- سعی نکنید رفتار فرزندتان را تنظیم کنید، بلکه در عوض با برقراری تعادل بین آزادی دادن به او و تقویت حس خود مختاری در او از این طریق و برقراری ارتباطی عاطفی و صادقانه با او، کمک کنید که اعتماد را فرا بگیرد و بتواند وارد جامعه شود، هدفش را تعیین کند و شغل مناسب و مورد علاقه اش را پیدا کند.

همه چیز در گروِ نحوه ارتباطی است که از این لحظه به بعد با آگاهی از تمام آنچه گفته شد با فرزندتان برقرار می کنید ، نقش کنترل کنندگی‌تان را از حالت مستقیم خارج و نقش حمایت کنندگی‌تان را با تمام نیرو اجرا کنید. در کنار این مسائل دو نکته دیگر را هم باید بررسی کنید، اول سلامت اخلاقی دوستان فرزندتان یا کسانی که بیشتر وقتش را کنار آنها می گذراند و دوم دلیل اصلی روی آوردن فرزندتان به سیگار. ممکن است او از مسئله ای رنج می برد، پیش از هر چیزی باید مشکل اصلی او را یافته و در صدد حل آن برآیید.(پریسا غفوریان - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان) 

سه شنبه 4/8/1395 - 11:5
سلامت و بهداشت جامعه

از چند پدر و مادر دارای فرزند نوجوان بپرسید بارز‌ترین ویژگی فرزندانتان چیست؟ احتمالا این پاسخ را خواهید شنید: سرکش و تقریبا غیرقابل کنترل!

 

 

 

 

 

جام جم سرا: نوجوانی مرحله‌ای است که فرد تلاش می‌کند از وابستگی‌های کودکانه به والدین و دیگر بزرگسالان دور شود و به استقلال و خودکفایی در جنبه‌های مختلف زندگی دست پیدا کند.

وقتی که فرزندان به نوجوانی می‌رسند، از سپری کردن اوقات با خانواده خودداری می‌کنند و بیشتر اهل جر و بحث می‌شوند. هرچه فاصله بین نگرش والدین و نوجوانان درباره آمادگی نوجوانان برای پذیرفتن مسئولیت‌های جدید بیشتر باشد، مناقشه آن‌ها بیشتر خواهد بود.

نوجوانان به آزادی نیاز دارند. با این حال آن‌ها نیاز به راهنمایی نیز دارند. صمیمیت و پذیرش والدین همراه با کنترل دقیق (اما نه محدود کننده) به نوجوانان کمک می‌کند تا این دوره را به خوبی پشت سر بگذارند.

نوجوان نیاز دارد تا از جانب خانواده به او اعتماد شود لذا پدر و مادر می‌توانند با ایجاد فضایی صمیمی و مشارکت دادن نوجوان در امور مربوط به خانه و خانواده به او نشان دهند که برای آن‌ها فردی مهم و قابل اعتماد است.

اگر چنین فضایی فراهم شود احتمالا نوجوان احساس نزدیکی بیشتری به پدر و مادر خود خواهد کرد و بیشتر در مورد مسائل و دغدغه‌های خود با آن‌ها صحبت خواهد کرد.

والدین باید سعی کنند آمادگی پذیرش نظرات و خواسته‌های متفاوت نوجوان را در خود ایجاد کنند و واکنش تند و شدیدی در مقابل رفتارهای نوجوان از خود نشان ندهند. نوجوان در عین حال که نوعی بی‌نیازی از هم صحبتی با والدین را نشان می‌دهد، نیازمند یک گفت‌و‌گوی آرام و صمیمانه با آن هاست؛ اینکه والدین شنونده ایدئولوژی او باشند و به آن احترام بگذارند.

دیگر ویژگی‌های دوران نوجوانی

برخی از دیگر ویژگی‌های نوجوانی برای آگاهی بیشتر و ارتباط موثر‌تر با آنان در ادامه ذکر می‌شود.

انتقاد از افراد صاحب قدرت:
والدین، معلمان و افراد صاحب قدرتی که در گذشته مورد تحسین وی بوده‌اند، در نوجوانی دیگر بی‌عیب و نقص به شمار نمی‌آیند.

تمایل به مجادله:
شرکت کردن در بحث‌های مذهبی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... یکی از ویژگی‌های دوران نوجوانی است.

توجه به خود:
نوجوانان همیشه تصور می‌کنند که دیگران آن‌ها را زیر ذره بین نگاه می‌کنند، لذا همیشه درباره ظاهر، پوشش، رفتار اجتماعی، موفقیت‌ها، شکست‌های تحصیلی و دیگر فعالیت‌های خود نگرانند.

خود محوری:
خود را منحصر به فرد می‌دانند. به طور مثال بسیاری از نوجوانان معتقدند که هرگز معتاد نخواهند شد، هرگز تصادف نخواهند کرد و...

بلاتکلیفی:
نوجوانان در برخورد با انتخاب‌های متعدد دچار دوگانگی‌های شدید می‌شوند مثلا انتخاب همسر، شغل و...

هویت یابی:
نوجوان در پی کسب شناخت خود برمی آید. شناخت هویت یعنی پاسخ دادن به سوال من کیستم؟ آن‌ها در این مرحله نگاهی منتقدانه به مسائل اطراف خود دارند و در پی این هستند که هویت و شخصیتی مستقل پیدا کنند.

میل پیوستن به گروه همسالان:
نوجوان علاقه زیادی به ارتباط با همسالان و دوستان خود دارد و ترجیح می‌دهد بیشتر اوقات خود را با آن‌ها سپری کند تا با خانواده.

بلوغ:

بلوغ جسمانی نیز با افزایش تعارض والد-فرزند ارتباط دارد. عوامل موقعیتی با تاثیرات هورمونی ترکیب می‌شوند و بر دمدمی بودن نوجوان تاثیر می‌گذارند. (آسیه امیدوار طهرانی - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی/خراسان) 

سه شنبه 4/8/1395 - 11:3
سلامت و بهداشت جامعه

دختری ۱۴ ساله هستم. برای اینکه در مدرسه دلخواه پدر و مادرم قبول نشده‌ام به خاطر کوچک‌ترین اشتباه سرکوفت می‌شنوم. حالم اصلا خوب نمی‌شود با اینکه می‌دانم دوستم دارند، ولی گاهی اوقات از آن‌ها دلگیر می‌شوم. دلم خیلی شکسته است، چه کنم؟

 

 

 

 

 

 

جام جم سرا: نگرانی‌های والدین در رابطه با وضعیت آینده فرزندانشان امری طبیعی است ولی متاسفانه ممکن است در برخی موارد سطح بالای انتظارات و توقعات از فرزندان بدون در نظر گرفتن توانایی‌ها و شرایط آنان باشد که در این صورت با تحت فشار گذاشتن فرزندان و گاهی نیز با مقایسه بیجا و احیانا سرزنش کردن آن‌ها همراه شود.

والدین گرامی باید توجه داشته باشند که چنین رفتارهایی نه تنها اثربخش نخواهد بود بلکه در بیشتر موارد به کاهش اعتماد به نفس، از دست دادن امید به آینده و لجبازی فرزندشان منجر می‌شود.


ذهنیت منفی به والدینتان نداشته باشید

با این حال آنچه مهم است و می‌تواند در کاهش این گونه رفتار‌ها و همچنین رسیدن به موفقیت بیشتر مفید واقع شود، برخورد منطقی و عاقلانه در برابر این رفتارهاست و به نظر می‌رسد که درباره شما وجود یک ذهنیت منفی درباره حرف‌های پدر و مادرتان مزید بر علت شده است به گونه‌ای که حتی اگر والدینتان سخنی در رابطه با مسائل دیگر عنوان  کنند شما آن را به قضیه قبول نشدن خود در آن مدرسه ربط می‌دهید در صورتی که ممکن است واقعا آن‌ها چنین قصد و نیتی نداشته‌اند.


شاید دچار افسردگی شده‌اید

گاهی اوقات پیش داوری‌های منفی، زودرنجی و قضاوت‌های منفی درباره رفتار و گفتار دیگران، می‌تواند از علایم افسردگی محسوب شود. با توجه به اینکه شما در سن نوجوانی قرار دارید و این دوره از مراحل رشد به طور طبیعی همراه با تغییراتی در وضعیت روانی و جسمانیتان است، ممکن است به دلیل آشنا نبودن والدینتان با شیوه‌های صحیح برخورد با یک نوجوان، دچار افسردگی شده باشید؛ بنابراین اگر احساس می‌کنید که به هر دلیل برخی علایم افسردگی در شما وجود دارد بهتر است ضمن مراجعه به یک روان‌شناس با تجربه در رابطه با وضعیت روانی خود با وی مشورت کنید و ضمن شروع یک برنامه مناسب سعی کنید اعتماد به نفس خود را بالا ببرید.

البته در صورت امکان والدین خود را نیز در این مشاوره همراه کنید تا آنان نیز نکاتی را در خصوص ویژگی‌های دوره نوجوانی و شیوه‌های صحیح رفتاری با نوجوان دریافت کنند.


گذشته را جبران کنید

از طرف دیگر اگر تفسیر حرف‌های والدینتان را بر پایه میزان تحصیلات و سطح آگاهی آن‌ها از شرایط یک نوجوان قرار دهید و پیش داوری منفی درباره گفتارشان نداشته باشید یقینا مشکل کمتری خواهید داشت.

همان طور که خودتان گفتید، مطمئن باشید که والدینتان شما را دوست دارند و اگر احیانا تذکری به شما می‌دهند صرفا به خاطر همین علاقه و نگرانیشان درباره آینده شماست پس به جای دلخور شدن از حرف‌هایشان سعی کنید اعتمادشان را درباره جبران اشتباهات و کاستی‌های گذشته‌تان جلب کنید.


راهنمایی برای والدین

در بعضی موارد والدین به دلیل نداشتن آگاهی کافی، توقعاتی از فرزندان خود دارند که خارج از توان و استعداد آنهاست. این والدین محترم سعی می‌کنند تمام آرزوهای برآورده نشده‌شان را از طریق فرزندان خود محقق کنند بنابراین لازم می‌دانم به والدین گرامی نیز توصیه کنم که سطح خواسته‌های خود را بر مبنای توانایی و استعداد فرزندانشان قرار دهند و تمام سعیشان بر این باشد که زمینه را برای فعالیت حداکثری آنان فراهم کنند و صرفا به نتیجه کار فکر نکنند. (حسین محرابی - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی/خراسان)

سه شنبه 4/8/1395 - 11:2
سلامت و بهداشت جامعه

دختری ۱۲ ساله دارم بسیار باهوش و با استعداد است، اما مدتی است که بداخلاق شده و به بهانه‌های مختلف گریه و زاری و داد و فریاد می‌کند. در محیط آموزشی هم با مربیان و هم کلاسی‌هایش مشکل دارد؛ طوری که او را طرد کرده‌اند.

 

 

 

 

 

جام جم سرا: دوره سنی ۱۰ تا ۱۹ سالگی عموماً با عنوان دوره نوجوانی شناخته می‌شود. تحول طبیعی کودک برای تبدیل شدن به نوجوان مستلزم تغییرات گوناگونی است. در این دوران علاوه بر تغییرات فیزیکی، دگرگونی‌های اجتماعی و روانی فراوانی برای نوجوان رخ می‌دهد؛ از جمله مهم‌ترین تغییراتی که در این مرحله سنی روی می‌دهد نیاز فرد به استقلال است. در واقع این استقلالخواهی یک بار در سنین ۲ تا ۴ سالگی و بار دیگر در دوره نوجوانی برجسته می‌شود و نشان می‌دهد که فرزند شما مسیر طبیعی تحولش را طی می‌کند.

برای آنکه نوجوان با این نیاز به صورتی منطقی و متناسب با فرهنگ خود سازگاری پیدا کند زمان لازم است و بزرگسالان بویژه والدین نیز باید با درک این ویژگی شرایط را برای آنکه نوجوان زود‌تر مهارت‌های لازم را فراگیرد مهیا سازند.

نوجوانی و این همه تغییر

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در سنین نوجوانی، تغییرات ساختارهای مغزی و تفاوت در ترشح هورمون‌ها، باعث می‌شود تا نوجوان تغییرات سریعی از لحاظ خلق و خو داشته باشد و به همین دلیل گه‌گاه بی‌حوصله‌تر، حساستر و یا تندخو‌تر رفتار کند.

این خصوصیات دوران نوجوانی و تلاش مداوم فرزندتان در شکل دهی هویت به طور کلی به تغییرات دیگری هم در سطح رفتار او منجر می‌شود؛ به عنوان نمونه، او به دیدگاه‌های همسن و سالانش بیشتر اهمیت می‌دهد و در نتیجه ممکن است تلاش کند تا بیشتر از آن‌ها تقلید و پیروی کند تا آنکه رفتارهایی شبیه به والدین خود داشته باشد.
تمایل به گوشه گیری، حساسیت به انتقاد، تحریک پذیری، نافرمانی از بزرگتر‌ها، گفت‌و‌گوی پنهانی، اضطراب و کنجکاوی از دیگر علائمی است که ممکن است با شروع دوران نوجوانی گه‌گاه در نوجوان دیده شود.

رفتارهایی که باید اصلاح شود

تاکید بر دو نکته ضروری است؛ اول آنکه بسیاری از این تغییرات بخشی از تحول طبیعی انسان برای انتقال از دوران کودکی به دوران نوجوانی است و بخش دیگری از آن نیز به علت رشد توانایی‌ها در نوجوان است. با این حال، پژوهش‌های زیادی نیز تاکید دارند که رفتارهای افراطی یا بحران‌هایی که به جدال دایمی و اصطلاحاً برپایی توفان میان فرزندان و والدین منجر می‌شود بیش از آنکه ناشی از ویژگی‌های طبیعی دوران نوجوانی باشد از ناآگاهی والدین در رفتار با نوجوان و همچنین دور شدن فرزند از والدین به دلیل چالش‌هایی است که در دوران کودکی به خوبی حل و فصل نشده‌اند.

در ادامه به برخی راهبردهای رفتار با نوجوانان اشاره می‌شود تا از میزان و شدت این مشکلات کاسته شود:

باب گفت‌و‌گو را باز کنید:

از دوران کودکی تلاش کنید تا زمینه برای گفت‌و‌گوی صمیمانه میان شما و فرزندتان فراهم شود. این مسئله باعث می‌شود تا در دوران نوجوانی به جای آنکه فرزندتان با شما جدال کند پذیرش بیشتری داشته باشد و بتواند مشکلاتش را عنوان کند و از راه گفت‌و‌گو به نتایج منطقی تری دست یابد.

بپذیرید که او دیگر کودک نیست:

بپذیرید که او در مرحله‌ای قرار دارد که باید برای ورود به دنیای بزرگ سالی آماده شود؛ بنابراین دیگر همچون یک کودک با او رفتار نکنید و انتظار نداشته باشید که او هم مانند دوران کودکی‌اش شما را در جریان تمامی مسائل مدرسه یا دوستانش قرار دهد و به جای پرسش و پاسخ مستقیم در زمینه فعالیت‌ها و روابطش، با او گپ بزنید و از این طریق نظارت خود را بر روند کار‌هایش ادامه دهید.

گوش جان فرا دهید:

گوش دادن ویژگی دیگری است که باید در خودتان تقویت کنید. کودک سابق و نوجوان امروز شما نیاز دارد مقدماتی را که با آن‌ها به یک نتیجه دست یافته است بیان کند و نشان دهد که بر اساس چه منطقی رفتار می‌کند این ویژگی ممکن است نیازمند صبر و حوصله فراوان شما برای توجه کردن و شنیدن این صحبت‌ها باشد. همچنین نوجوان توجه خاص شما را می‌خواهد و تمایل دارد که در آن زمان شما گفته‌های او را حایز اهمیت بشمارید و با تمام وجود به سخنانش گوش دهید.

توپ و تشر ممنوع:

دیگر زمان آن گذشته است که با یک تشر و داد و بیداد او را به اطاعت از خود وادار کنید هر چند که چنین رفتارهایی در دوران کودکی نیز نامناسب و مخرب بوده‌اند اما در نوجوانی آسیب‌های بیشتری برای فرزندتان در پی خواهد داشت؛ زیرا در این سنین او دارای توانایی لازم برای مقابله و فریاد کشیدن متقابل است که بیشتر باعث می‌شود تا رابطه شما مخدوش شود.

سیاست تشویق و محرومیت را به کار گیرید:

شیوه کلی و مناسب در نحوه رفتار با نوجوان آن است که سعی کنید ابتدا او را به صورت مداوم به خاطر رفتارهای مطلوبش مورد تحسین و ستایش قرار دهید و سپس در مواجهه با رفتارهای نامطلوب، او را از توجه و تحسینی که ارائه می‌کردید محروم سازید.

اصرار و پافشاری فقط درمسائل مهم:

به عقایدش احترام بگذارید تا حرمت شما را نیز حفظ کند. برای هر اشتباه کوچکی جایگاه والدگری خود را برای جدل با او خدشه دار نسازید بلکه از تذکرهای کوتاه و تاثیرگذار استفاده کنید. در واقع قاطعیت و اصرار خود را برای مسائلی که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند هزینه کنید.

نظارت غیرمستقیم اما همیشگی:

نظارت دورادور خود بر روابط عاطفی، اجتماعی و مجازی او را تداوم دهید تا چنانچه با مشکلی مواجه شد به موقع او را راهنمایی کنید.

نوجوانی را به او بشناسانید:

او را از ویژگی‌های دوران نوجوانی آگاه سازید تا با بینش صحیحی بتواند با مشکلات و تغییرات مواجه شود.

نوازش خود را از او دریغ نکنید:

با وجود تمام تمایلی که نوجوان به استقلال از خانواده دارد او به شدت نیازمند محبت و توجه از سوی شماست پس با این تصور اشتباه که او بزرگ شده است و به نوازش‌ها یا دلجویی‌های شما نیاز ندارد او را از خود دور نسازید.

از راهنمایی‌های مشاور غافل نشوید:

هرچند که گفته شد بسیاری از رفتارهای نوجوانان ویژگی طبیعی تحولی آنان است اما چنانچه تغییرات خلقی شدید مثل غمگینی، تحریک پذیری، کناره جویی و بی‌بند و باری متفاوت از دیگر همسالان فرهنگ خانوادگی و ارزشی شما را نشان می‌دهد از کمک‌های تخصصی یک روان‌شناس و یا یک روان پزشک استفاده کنید تا شیوه فرزندپروری خود یا حل مشکلات احتمالی فرزندتان را از مسیر درست آن پیگیری کنید. (زهرا حسین‌زاده ملکی- روان شناس/خراسان) 

سه شنبه 4/8/1395 - 10:59
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته