• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4146روز قبل
موبایل
به گزارش خبرنگار بازار باشگاه خبرنگاران از گوشی‌های پرفروش این برند که گوشی Wildfire S بود، چراكه این مدل با ویژگی‌های مناسب و اندازه جمع و جور گزینه‌ای مناسب برای افراد به شمار می‌آید.این گوشی با برخورداری از امکانات صفحه نمایش لمسی خازنی 2/3 اینچی TFT، دوربین پنج مگاپیکسلی با کانون اتوماتیک، شتاب سنج و حسگر Proximity، محل کارت حافظه microSD تا 32 گیگابایتی، شماره‌گیری هوشمند، پردازنده 600 مگاهرتزی و سیستم‌عامل نسخه آندرویدی با ابعاد مناسبی تولید شده و از ساختار و کیفیت مطلوبی برخوردار است

.

 همچنین از امکانات گوشی
DESIRE C اچ تی سی می‌توان به صفحه نمایش 5/3 اینچی Capacitive touchscreen با قابلیت نمایش 16 میلیون رنگ، دوربین عکاسی و فیلمبرداری پنج مگاپیکسلی و قابلیت ارتقای حافظه اصلی توسط مموری کارت تا 32 گیگابایت، سیستم‌عامل آندروید و پردازنده 600 مگاهرتزی اشاره کرد.


گوشی CHACHA اچ تی سی که با ظاهری متفاوت نسبت به سایر گوشی‌های اچ تی سی تولید و روانه بازار شده با تقاضای بالایی از سوی مشتریان روبه‌رو شد.

این گوشی اچ تی سی با برخورداری از صفحه کیبورد دار و صفحه نمایش لمسی تولید شده، دارای امکاناتی نظیر صفحه نمایش لمسی 6/2 اینچی با قابلیت نمایش 256 هزار رنگ، دوربین عکاسی و فیلمبرداری پنج مگاپیکسلی، سیستم‌عامل آندروید و ارتقای حافظه داخلی توسط مموری‌کارت تا 32 گیگابایت، تولید و روانه بازار شده است.

جمعه 14/7/1391 - 15:17
موبایل

استفاده صحیح از تلفن همراه احتیاج به رعایت نکاتی فراتر از دفترچه راهنما دارد که مهمترین آن عبارتند از:

۱٫ شارژ کردن تلفن‌همراه در مدت زمان زیاد: خیلی از کاربران تلفن‌همراه عادت دارند هر شب پیش از خواب گوشی‌شان را به شارژر بزنند. ممکن است با انجام این کار در کوتاه‌مدت تلفن‌همراه‌تان آسیب نبیند، ولی در صورت ادامه این عمل، مسلما باتری آن به طور جدی آسیب خواهد دید. البته این کار باعث مصرف زیاد برق در نوبت‌های بدی جهت شارژ‌کردن تلفن‌همراه نیز هست، تنها راه بر نخوردن به این مشکلات استفاده از شارژ‌های اتوماتیک طراحی شده توسط کمپانی‌های بزرگ است، این مدل از شارژ‌رها هنگامی که تلفن‌همراه‌تان به طور کامل شارژ شود خودبه‌خود جریان برق را قطع کرده و دیگر هیچ برقی مصرف نخواهد شد.

 

۲٫ قرار ندادن تلفن‌همراه روی موقعیت silent: تصور کنید برای تماشای فیلم به سینما رفته‌اید، پیش از شروع فیلم از شما درخواست خواهد شد که تلفن‌همراه‌تان را در حالت silent قرار دهید. با وجود این برخی افراد همواره فراموش می‌کنند گوشی تلفن‌همراهشان را silent کنند. پس حتما به خاطر بسپارید که در چنین محیط‌هایی بهتر است صدای تلفن‌همراه‌تان را قطع کنید و برای دیگران ایجاد مزاحمت نکنید.

۳٫ بلند بلند با تلفن‌همراه صحبت‌کردن: آیا صدای مرا می‌شنوی؟ این تنها جمله‌ای است که خیلی از کاربرانی که با صدای بلند با تلفن‌همراه صحبت می‌کنند در طول مکالمه بر زبان می‌آورند. این که شما حین مکالمه چه می‌گویید موضوعی کاملا شخصی است؛ پس بهتر است هنگام مکالمه طوری صحبت کنید که فقط مخاطب‌تان بشنود نه کس دیگر.

۴٫ عدم استفاده از Wi.Fi در منزل: به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از ناریا، باتری‌ گوشی‌های تلفن‌همراه در صورت استفاده اینترنت‌ پرسرعت خیلی سریع انرژی خود را از دست می‌دهند، اما استفاده از اینترنت‌هایی چون EDGE و ۳G چندان مصرف باتری شما را بالا نمی‌برد. کار با اینترنت‌های پرسرعت‌تری مانند ۴G و LTE‌ها هم باعث می‌شود باتری گوشی‌‌تان سریع‌تر تمام شود. پس بهترین روش متصل شدن به اینترنت بدون این‌که باتری گوشی‌‌تان زود هدر رود، استفاده از اینترنت‌های وای.فای است.

۵٫ استفاده از تلفن‌همراه در زیر باران: همه می‌دانیم که آب باعث خرابی گوشی تلفن‌همراه می‌شود، ولی با وجود این هنگامی که باران می‌بارد و شما در حال صحبت‌کردن با تلفن‌همراه‌تان هستید، دقت لازم را انجام نمی‌کنید و به مکالمه‌تان ادامه می‌دهید. پس همیشه به خاطر داشته باشید چنانچه آب به داخل گوشی‌تان نفوذ کند، باعث خرابی ابزارهای الکتریکی‌ داخل آن خواهد شد.

۶٫ از sms برای بیان دلیل تماس گرفتن‌تان ارسال کنید: در مواقعی که به یکی از دوستان‌تان زنگ می‌زنید، ولی طرف مقابل‌تان نمی‌تواند در آن لحظه پاسخگوی شما باشد. بهترین راه‌حل برای این‌که دوست‌تان متوجه تماس شما شود و در موقعیتی مناسب با شما تماس بگیرد ارسال یک sms به آن شخص است، چرا که از این طریق، طرف مقابل‌تان به آسانی متوجه اهمیت این تماس شده و بلافاصله با شما تماس خواهد گرفت. چنانچه این sms را نفرستید، دوست‌تان به این فکر می‌افتد که تلفن‌تان آنقدر مهم نیست و در نتیجه ممکن است با شما دوباره تماس نگیرد.

۷٫ صحبت در موقعیت‌های نامناسب با تلفن‌همراه: مثلا تصور کنید که در روز تعطیل به همراه دوستان‌تان برای صرف شام به رستورانی رفته‌اید و قرار بر این است که همگی‌تان شام سفارش دهید که یکباره تلفن شما زنگ می‌خورد. مسلما یک چنین اتفاقی باعث ناراحت شدن اطرافیانتان خواهد شد، به همین دلیل بد نیست که در چنین موقعیت‌هایی، تلفن‌همراهتان را خاموش کنید یا جواب تلفن‌های‌تان را ندهید.

۸٫ Sms دادن در حین صحبت با شخص دیگری: تصور کنید که در حال صحبت‌کردن با گروهی از دوستان‌تان هستید که یکباره یکی از جمع‌تان شروع به تایپ sms در تلفن‌همراهش می‌کند. همین کار باعث می‌شود آن شخص از گروه دور بیفتد و نتواند در بحث سایر افراد شرکت کند، شاید هم لازم باشد که شما دوباره کل بحث بین‌تان را برای آن شخص تکرار کنید تا بتواند دوباره در بحث شرکت کند. به طور حتم چنین وضعیتی هم باعث ناراحتی شما خواهد شد، هم دیگر افراد حاضر در آن جمع چرا که آن فرد در زمان مناسب به کل صحبت‌ها گوش نداده و با این کار به نوعی به دیگر افراد حاضر بی‌احترامی کرد.

۹٫ بی‌توجهی در حین رانندگی: همه‌مان تا به حال در حین رانندگی حداقل یک‌بار به تماس‌های تلفنی پاسخ داده ایم یا sms ارسال کرده‌ایم! ولی واقعیت در اینجاست که این عمل، کار بسیار خطرناکی است و می‌تواند عواقب بسیار بدی به دنبال داشته باشد، پس عاقلانه‌ترین کار، احتیاط در حین رانندگی است و پاسخ دادن به تلفن‌همراه بعد از رانندگی.

جمعه 14/7/1391 - 15:11
موبایل

تقریبا تمام اپراتورهای تلفن همراه در جهان کدهای ویژه‌ای دارند که به واسطه به‌کارگیری این کدها کاربران می‌توانند میزان کارایی گوشی تلفن همراه خود را بالا برده و بر برخی از قابلیت‌های آن بیفزایند.

کد های مخفی برای موبایل
برخی از این کدها در حقیقت فرامینی هستند که به‌صورت عادی در منوی گوشی تلفن همراه موجود است و استفاده از این کدها در حقیقت به نوعی میانبر برای همان فرامین محسوب می‌شود.

کدهای امنیتی تلفن های همراه
تقریبا تمام اپراتورهای تلفن همراه در جهان کدهای ویژه‌ای دارند که به واسطه به‌کارگیری این کدها کاربران می‌توانند میزان کارایی گوشی تلفن همراه خود را بالا برده و بر برخی از قابلیت‌های آن بیفزایند. برخی از این کدها در حقیقت فرامینی هستند که به‌صورت عادی در منوی گوشی تلفن همراه موجود است و استفاده از این کدها در حقیقت به نوعی میانبر برای همان فرامین محسوب می‌شود.

کد دایورت
به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از ناریا، یکی از معروف‌ترین کدها که جزو پرکاربرد‌ترین آنها نیز محسوب می‌شود کد دایورت است. شما می‌توانید با گرفتن کد #۹۱۵* ۲۱* تلفن خود را برای مدت زمانی خاص از دسترس خارج کنید. این سرویس با گرفتن کد #۲۱# کنسل می‌شود.
برای دایورت کردن شماره خود روی شماره دیگر می‌توانید از کد # Number* 21* استفاده کنید. همچنین با استفاده از کد # ۰۹۴۰۲۲* ۶۷* زمانی که تماس‌های خود را رد می‌کنید پیام شماره مشترک نظر در شبکه موجود نیست برای فرد تماس‌گیرنده پخش خواهد شد. برای خروج از این سرویس کافی است #۶۷# را شماره‌گیری کنید. برای دایورت کردن شماره خود روی شماره دیگر درصورت عدم‌پاسخگویی از کد# Number* 61* استفاده کنید. در این صورت زمانی که شما به تماس‌های خود پاسخ نمی‌دهید شماره شما روی شماره‌ای که در قسمت Number وارد کرده‌اید انتقال می‌یابد. برای دایورت کردن شماره خود روی شماره دیگر درصورت در دسترس نبودن از کد # Number* 62* استفاده کنید. در این صورت زمانی که شما در دسترس نباشید شماره شما روی شماره‌ای که در قسمت Number وارد کرده‌اید انتقال می‌یابد.

کد ریست کردن
#۷۷۸۰#*
RESET گوشی یا همان بازگشت به حالت تنظیمات کارخانه‌ای. مناسب برای زمانی که گوشی قاطی کرده است. درواقع درایو C گوشی را ریست می‌کند (ریست گوشی بدون حذف برنامه‌ها) بعد از وارد کردن این کد‌، گوشی از شما تقاضای وارد کردن security code را خواهد داشت.

#۷۳۷۰#*
فرمت گوشی. مناسب برای زمانی‌که گوشی خیلی خیلی قاطی کرده است. درواقع این کد درایو C گوشی را فرمت می‌کند و البته تمامی برنامه‌ها و فایل‌های موجود روی این درایو از بین خواهد رفت. بعد از وارد کردن این کد‌، گوشی از شما تقاضای وارد کردن security code را خواهد داشت.

سریال نامبر گوشی
کد #۰۶#* سریال نامبر گوشی یا همان IMEI را نمایش می‌دهد. استفاده از این کد در هنگام خرید گوشی و تطابق آن با شماره سریال موجود روی جعبه گوشی و بدنه دستگاه می‌تواند به شما ثابت کند که گوشی شما اورجینال و آکبند است یا تعمیری و کارکرده است.
کلمه IMEI مخفف عبارت International Mobile Equipment Identity و به معنی هویت بین‌المللی دستگاه‌های تلفن همراه است. IMEI یک شماره ۱۵ رقمی است که در هر موبایل منحصر به فرد است و در حقیقت بیانگر هویت دستگاه مورد استفاده در شبکه‌های GSM است.
کد #۰۰۰۰#* نمایش سیستم عامل، تاریخ ساخت و مدل گوشی‌های نوکیا را نمایش می‌دهد.
استفاده از این کد و نیز مقایسه زمان ساخت با تارخ خرید گوشی نیز می‌تواند به‌عنوان یکی از فاکتورهای نو بودن یک گوشی محسوب شود.

قدرت باطری مخفی شده
تمام شدن باطری موبایل مشکلی همیشگی و آشنا برای همه است، یکی از را‌ه‌های مطمئن برای افزایش طول عمر شارژ باطری موبایل، قراردادن موبایل در حالت ذخیره باطری یا انرژی است که باعث می‌شود درصورتی که با موبایل کار نکنید بلافاصله صفحه را قفل کرده یا نور اسکرین آن را کم می‌کند. اما راه دیگری هم برای حالت‌های اضطراری استفاده از شارژ موبایل وجود دارد.
درنظر بگیرید باطری موبایل شما خیلی کم است. برای فعال کردن کلیدهای #۳۳۷۰* را فشار دهید. موبایل شما با این اندوخته راه‌اندازی مجدد خواهد شد و شارژ باطری ۵۰ درصد افزایش خواهد یافت. این فضای اندوخته هنگامی که موبایل خود را شارژ می‌کنید، خودبه‌خود شارژ خواهد شد.
برخی معتقدند که باید شارژ موبایل بطور ۱۰۰درصد تمام شود و بعد شارژ کامل صورت گیرد اما این مسئله در مورد نسل اول موبایل‌ها مصداق داشت تکنولوژی های جدید موبایل نیازی به این کار ندارد.

منوی مخفی گارانتی
در تلفن‌های همراه نوکیایک منوی مخفی وجود دارد که حاوی اطلاعات مفیدی برای تعمیرکاران گوشی‌های موبایل است. برای دستیابی به این منوی مخفی‌، کافی است کد #۹۲۷۰۲۶۸۹#* را روی تلفن همراه خود وارد کنید. در این هنگام شما وارد یک منوی مخفی می‌شوید که شامل گزینه‌های زیر است:
نمایش شماره سریال گوشی
تاریخ ساخت گوشی
تاریخ آخرین تعمیر انجام شده روی گوشی (البته اگر در گذشته تعمیری روی آن انجام گرفته باشد).
نشان‌دهنده زمان مکالمات انجام شده با گوشی مورد نظر (این تایمر را با هیچ روشی نمی‌توان پاک کرد).
ایجاد توانایی برقراری تبادل اطلاعات کاربر (درصورت وجود لوازم مورد نیاز) برای خارج شدن از این منو‌، یک‌بار تلفن خود را خاموش کنید و سپس دوباره آن را روشن کنید.

راهکارهای بالا بردن ذخیره حافظه
نکاتی هستند که رعایت‌کردن آنها به کاربران کمک می‌کند تا سرعت گوشی‌های خود را بالا ببرند:
ارسال پیام : بهتر است سعی شود پیام‌ها در کارت حافظه ذخیره شوند، نه در حافظه تلفن همراه.
تصاویر پس‌زمینه‌زنده: ممکن است این تصاویر زیبا به‌نظر برسند اما قدرت پردازشگر را تضعیف می‌کنند.
حذف برنامه‌های غیرضروری: اگر از همه برنامه‌های نصب شده در تلفن همراه استفاده نمی‌شود و مانند گردوغبار تلفن همراه را پوشانده‌اند، بهتر است حذف شوند، زیرا تنها حافظه با ارزش تلفن همراه را اشغال می‌کنند.
انتقال تصاویر و ویدئوهای قدیمی : کاربران ممکن است تصاویر یا ویدئوهای زیادی را در گوشی خود ذخیره کنند؛ حتی بدون اینکه آنها را بشناسند. می‌توان آنها را در یک حافظه خارجی یا اکسترنال یا در حافظه لپ‌تاپ ذخیره کرد
جمعه 14/7/1391 - 15:11
طنز و سرگرمی
فال روز (14 مهر - 5 اکتبر)
از صبح تا پایان شب بر شما چه خواهد گذشت؟!...

فروردین: شما امروز به اندازه كافی وقت ندارید. شما رویاهای بزرگی در سر دارید و می‌خواهید كارهای متنوع زیادی انجام دهید، اما فرار كردن از زیر بار مسئولیت‌هایی كه هر لحظه هم بیشتر می‌شوند كار سختی است. مسئولیت‌های اجتماعی تان مانعی برای آرزوهای شخصی تان به حساب می‌آیند، مگر اینكه برای خود مرزی تعیین كرده و فعالیت‌های اضافی را از برنامه خود حذف كنید.


اردیبهشت: هم اكنون ونوس سیاره بخت شما وارد منطقه‌های احساسی می‌شود و به مشكلات و گرفتاری‌های اخیر توجه می‌كند. شما شاید نگرش‌های راحت و بی قید را ترجیح دهید، اما نمی‌توانید احساسات واقعی دوست خود، همسر و یا همكار خود را انكار كنید. خوشبختانه واقع بینی خیلی زیاد شما به دیگران هم كمك می‌كند كه از منفی بافی دست برداشته و شرایط سخت را به موقعیتی خوب و دلچسب تبدیل كنند.


خرداد: شما امروز از كلمه‌ها و ایده‌هایی استفاده می‌كنید كه به وضوح معرف شخصیت خودتان هستند. اما مشكلی هم وجود دارد؛ شما دریافت‌ها و برداشت‌های خود را قبول دارید و بنابراین هنگام صحبت كردن وقت خود را با ابراز كردن چیزهایی كه شاید هم واقعی نباشند تلف می‌كنید. ولی ناامید نشوید؛ هر آنچه كه الان شما می‌گویید نقطه شروعی برای صحبت‌های بعدیتان خواهد بود.


تیر: امروز شما مملو از احساسات قوی هستید كه حتی فكر می‌كنید خیلی پیش از این به موفقیت رسیده‌اید، اما یك چیز خاطرات مربوط به گذشته شما را دوباره زنده كرده است. اگر شما شرایط جدید خود را با گذشته خود پیوند دهید، برایتان مشكل درست می‌شود. شما فقط باید به واكنش‌ها و عكس العمل‌های خود در گذشته توجه كنید، برای اینكه اگر خواهان پیشرفت كردن هستید باید از آنها درس گرفته تا بتوانید فراتر از عادت‌های قدیمی ‌خود رفتار كنید.


مرداد: شما احساس می‌كنید در داخل خانه كسی شما را تایید نمی‌كند. هماهنگ شدن با اهل خانه وقت زیادی از شما می‌گیرد، اما دیگران شاید متوجه نشوند كه شما چه كار می‌كنید. ظاهراً تنها راه برای اینكه مورد توجه دیگران واقع شوید و خودتان را مطرح كنید این است كه تمام كارهای خود را متوقف كنید. ولی متاسفانه این روش باعث می‌شود اعضای خانواده با دیدگاه‌های منفی خود در موردتان قضاوت كنند. بنابراین بهتر است كه به تلاش‌های خود ادامه دهید تا حقیقتی كه به دنبالش خواهد آمد را بفهمید.


شهریور: امروز جدا كردن رشته‌های متنوع واقعیت از یكدیگر تقریباً غیر ممكن است، برای اینكه آنها در بخش كاملاً پیچیده‌ای به هم گره خورده‌اند. شاید شما قادر باشید یك یا دو رشته اصلی را ببینید، اما همین كه آنها را بكشید رشته‌های دیگر به همه پیچیده می‌شوند. به جای تجزیه و تحلیل كردن كارهایی كه می‌خواهید بعداً انجام دهید، فقط از غریزه و حس ششم خود پیروی كنید. گوش كردن به صدای درونتان خیلی بیشتر از افكار منطقی بهتان كمك می‌كند.


مهر: مشكلات مالی شاید شما را به مسیر سخت و ناهمواری بكشاند كه شما را با جنبه‌های منفی وجودتان درگیر كند. شاید شما نیاز شدیدی به مسافرت پیدا كرده باشید، اما شرایطش را ندارید. یا شاید مسئولیت‌های مهم تری در خانه خود دارید. حالا دلیل هر چه باشد به خاطر كارهایی كه نمی‌توانید بكنید ناراحت نشوید. در عوض به دنبال راهی باشید كه موقعیت محكم مالی خود را تا چند هفته آینده دوباره به دست آورید.


آبان: امروز شما می‌توانید بیش از اندازه قوی باشید تا جایی كه كاملاً بر جاه طلبی و آرزوهای خود اصرار می‌كنید. اما شاید شما تا موقعی كه سرتان به سنگ نخورد متوجه نشوید كه رویاها و آروزهای شما به كارهای افراد دیگر هم بستگی دارد!! سعی نكنید با قدرتمند كردن آنها بر این موانع غلبه كنید. در عوض به چیزهایی كه باید بیاموزید فكر كنید و بعد ببینید كه موانع چگونه از سر راهتان كنار می‌روند.


آذر: شاید شما متوجه نشده باشید كه دور و برتان چه اتفاقی افتاده است، چرا كه به دلیل فشارهای كاری در وادی دیگری سیر می‌كنید. تصور اینكه كائنات برای شما حامل پیام‌هایی هستند شاید فكر احمقانه‌ای به نظر برسد، اما حتی اگر كاملاً آن را باور ندارید باز هم بهش فكر كنید. هم اكنون بهتر است به جایی اینكه خود را به نتیجه‌ای خاص محدود كنید تمان امكانات و راه‌ها را بررسی كنید.


دی: شما امروز احساس می‌كنید كه دیگر وقتی برایتان باقی نمانده است و باید قبل از اینكه كار جدیدی شروع كنید كارهای قبلی خود را تمام كنید. انجام دادان كارهایی كه دوست دارید مشكل است، چراكه یا وقت كافی ندارید یا امكاناتش را ندارید. امروز كم كردن برنامه‌های تان لازم و حیاتی است، پس تا خودتان را از پا نینداخته‌اید هرچه زودتر این كار را بكنید. سخت گیری‌های شما نسبت به خودتان شاید برایتان خوشی و تفریح زیادی به همراه نداشته باشد، اما شانس موفقیتتان را بیشتر می‌كند.


بهمن: امروز كسی به شما نمی‌گوید كه چه كاری باید انجام دهید و اگر كسی هم این كار را بكند احتمالاً شما به حرف‌هایش گوش نخواهید كرد! برنامه‌های شما بیش از اندازه سخت و غیر قابل انعطاف هستند تا جایی كه چشمتان را به روی فرصت‌هایی كه پیش رویتان قرار دارند می‌بندند. فراموش نكنید انعطاف پذیر بودن به معنای ضعیف بودن نیست. بلكه معنی آن این است كه بتوانید هر وقت كه لازم شد فكر خود را تغییر دهید.


اسفند: هم اكنون شما می‌دانید كه چه می‌خواهید و تا موقعی كه كارهایتان شما را به اهدافتان برسانند از خدا می‌خواهید بهتان صبر و شكیبایی بدهد. اما اگر ببینید در بخشی از كارتان با شكست مواجه شده‌اید این عقب گرد باعث ناامیدی‌تان می‌شود. شما باید نصیحت‌های سازنده را گوش كنید. اگر شما بدانید در اینجور مواقع برای پیشرفتتان چه كاری باید انجام دهید می‌توانید بر ناامیدی غلبه كرده و دوباره تلاش كنید.

تهیه و ترجمه:گروه سرگرمی سیمرغ
جمعه 14/7/1391 - 0:43
تاریخ

131پیش از میلاد:سپاهی كه فرهاد دوم، شاه ایران از دودمان اشكانی، از اسیران مقدونی ـ یونانی به منظور سركوب كردن یاغیان شمال شرقی ایران تشكیل داده بود اواخر سپتامبر سال 131 پیش از میلاد به جای جنگ، به یاغیان پیوستند و فرهاد چند روز بعد در مراسمی در چهارمین روز از جشن های مهرگان ضمن اعلام این موضوع، اعتراف به اشتباه خود كرد و از ژنرالهایش كه از آغاز مخالف این كار بودند پوزش خواست.

جشن ها و آیین های شش روزه مهرگان سابقا در روز مهر از ماه مهر (شانزدهم) پایان می یافت كه این روز، روز مهرگان و پایان مراسم بود. ایرانیان از هزاره دوم پیش از میلاد مهرگان را گرامی داشته و شروع كارهای مهم از جمله ازدواج را در این ایام آغاز كرده اند و بزرگان كشور مطالب مهم خود را در همین ایام بیان داشته اند. هنوز دقیقا روشن نیست كه از چه زمانی روز مهرگان به 14 مهرماه منتقل شده است. مورخان یونان، روم و یهود درباره مهرگان مطالب فراوان نوشته اند و احتمالا تحت تاثیر همین مطالب، جورج واشنگتن نخستین رئیس جمهوری آمریكا روز ‏Thankgiving (شكرگزاری) را در همین ایام مقرر كرد كه هفت دهه بعد آبراهام لینكلن آن را به آخرین پنجشنبه ماه نوامبر منتقل ساخت، ولی كانادایی ها مراسم شكر گزاری را همچنان در پایان فصل برداشت محصول (در مهرماه) برگزار می كنند.


1285م:مجلس شورای ملی اولین جلسه نخستین دوره خود را 14 مهرماه 1285 (ششم اکتبر 1906) در كاخ گلستان با حضور مظفرالدین شاه برگزار كرد و نظام حکومتی ایران پارلمانی سلطنتی (اصطلاحا مشروطه) شد. این مجلس در دومین جلسه كه روز بعد (15 مهرماه 1285) برگزار شد صنیع الدوله داماد شاه را به ریاست خود و وثوق الدوله - مردی را كه بعدا با گرفتن رشوه و وعده پناهندگی سیاسی در لندن، با امضای یك قرارداد، ایران را تحت الحمایه انگلستان قرارداد - به نیابت ریاست مجلس بر گزید. انتخابات دوره های اولیه مجلس، عمومی نبود و صندوق آراء وجود نداشت و نمایندگان از میان طبقات مشخص بر گزیده می شدند.

پارلمان نوپا در جلسه سوم خود رای به انتشار روزنامه مجلس و خرید یك مطبعه (چاپخانه) برای آن داد كه از سوم آذر ماه همان سال با هشت صفحه كار انتشار خود را آغاز كرد. در این جلسه، دولت از نمایندگان خواست كه با یك قرضه خارجی به مبلغ دو میلیون و پانصد هزار تومان موافقت كنند زیرا كه اوضاع مالی كشور خراب است (در آن زمان درآمد مفت نفت وجود نداشت). مجلس، نخست درخواست را موجه ندانست و چون دولت اصرار كرد قرار شد كه هزینه ها بررسی و پس از حذف اقلام غیر لازم، پیشنهاد قرض خارجی دوباره نویسی و به مجلس آورده شود.

 

صنیع الدوله


1320ش:14 مهر ماه سال 1320 خورشیدی (6 اكتبر1941) در تهران اعلام شد كه شورای وزیران دولت وقت در آخرین جلسه خود نرخ برابری دلار را به 35 ریال (260 بار ارزانتر از ششم اكتبر 2005) افزایش داده است. دلیل این افزایش پیدایش تورم پول در پی انتشار اسكناس اضافی و ناشی از آن بوده است. اسكناسهای اضافی عمدتا نتیجه شرایط جنگ و اشغال نظامی ایران بود كه آثار سوء آن تا سالها باقی بود. دلار در سه دهه 1330 تا 1350 حدود هفت تومان و تقریبا ثابت بود حال آن كه درآمد نفت از نیمه سال 1352 بالا رفته بود. باید توجه داشت كه در سپتامبر 2005 (شهریور تا نهم مهر 1384) بهای سكه بهار آزادی (طرح جدید) چند هزار تومان بالا رفته و در این زمینه توضیحی داده نشده است كه چرا؟.

 

1330ش:در این روز در سال 1330 دكتر مصدق رئس دولت به منظور دفاع از حق ایران در شورای امنیت سازمان ملل، تهران را به مقصد نیویورك ترك كرد. سران آمریكا و مصر از او دعوت كرده بودند كه در این سفر با آنان هم دیدار داشته باشد.

 

دکتر مصدق

 

1352ش:در پی یک اخطار، دولت وقت ایران در چنین روزی در سال 1352 (پنج سال پیش از انقلاب) دفتر نمایندگی «بی بی سی» در تهران را تعطیل كرد. دولت وقت در اخطاریه خود بخش فارسی رادیو دولتی انگلستان ـ «بی بی سی» را متهم به خروج از دایره بی طرفی ساخته بود.

این را دولت وقت ایران باید می دانست که رادیو های دولتی كه به زبان ملل دیگر برنامه دارند، در حقیقت وظایف روابط عمومی دولت متبوع كه هزینه آنها را تامین می كند بر عهده دارند و زمینه را برای اجرای سیاست های آن دولت آماده می سازند و كودكانه است اگر تصور رود که بتوانند از چارچوب خط مشی سیاسی دولت خود پا فراتر بگذارند. بنابراین، در تعریف رسانه های عمومی نمی توان نام رسانه حرفه ای بر آنها نهاد. این رسانه ها ادامه دهنده سیاست دولتهای متبوع هستند به طریقی دیگر، و به جای بکاربردن عبارت «خروج از دایره بی طرفی»، عبارت «مداخله در امور خود» را بکار می برد. اگر دقت شود به وضوح درک خواهد شد كه رسانه های دولتی انگلستان حتی سیاست های قدیمی این دولت در قبال پاره ای از ممالك را به فراموشی نسپرده اند و ....

تصمیم دولت وقت ایران مبنی بر تعطیل کردن فعالیتهای بی بی سی در تهران در سالروز صدور حکم مجازات بانو "توگوری دا اکینو ( ایوا اکوکو ) Tagori D"Aquino " به اجرا گذارده شده بود. یك دادگاه فدرال امریكا در سانفرانسیسکو ششم اكتبر سال 1949(مصادف با امروز) تاگوری، بانوی ژاپنی تبار متولد لس آنجلس را كه از سال 1941 در رادیو ژاپن گوینده برنامه زبان انگلیسی بود به ده سال زندان و ده هزار دلار جریمه نقدی محكوم ساخت. این زن که پس از اشغال نظامی ژاپن توسط نیروهای نظامی آمریکا دستگیر شده بود در آمریکا به " رز توکیو" معروف بود. جرم وی خیانت به وطن ( آمریکا ) اعلام شده بود.دولت مجازات به جرم خیانت به وطن به دلیل همکاری با رسانه های دولتی یک کشور معاند منحصر به بانو توگوری نبوده است؛ دولت انگلستان ویلیام جویس را كه با بخش زبان انگلیسی رادیو برلین همکاری کرده بود در سال 1946 به جرم خیانت اعدام و یک دادگاه آمریکا بانو «میلدرد گیلاردز» تبعه این کشور را که مدتی همکار رادیو دولتی برلین بود در مارس 1949 به 12 سال زندان محکوم کرده بود.

مروری بر تاریخ قرن بیستم نشان می دهد كه دولتها در قبال اتباع خود كه در رادیوها و رسانه های دولتی کشور های دیگر - در بخش زبان مادری مشغول به كار بوده اند سختگیری نشان داده و با سو ء به رسانه های محلی که از رسانه های دولتی کشورهای دیگر گزارشهای بودار نقل کرده اند نگریسته اند.

از دهه ها پیش نقل گزارشهای خبرگزاری های خارجی كه در نامتعهد بودنشان جای تردید وجود دارد دقت بیشتری می شود تا سوابقی را كه بر خبرها اضافه كرده اند و در حقیقت اعمال نظر آنها است عینا مورد استفاده قرار نگیرد. بیشتر اخبار این خبرگزاری این دوباره نویسی می شوند و اینك كه اینترنت كار اطلاع رسانی را آسانتر ساخته سعی بر این است كه «اخبار مطلق» از دست اول (رسانه های کشور مربوط ) اخذ و نقل شود. رسانه های کشورهایی که قدرت بشمار نمی آیند به امید روزی هستند كه سرانجام این آرزوی قدیمی تحقق یابد و جهان دارای یك و یا چند خبرگزاری به معنای واقعی كلمه «غیرمتعهد و بی طرف بین المللی» شود.

 

 


2007م:16 ماه از روزی می گذرد كه ژنرال «نیكلای بردیوژا Nikolai Bordyuzha» دبیركل سازمان پیمان امنیت جمعی اوراسیا (CSTO) به ایران توصیه كرد كه به این پیمان دفاعی به پیوندد. وی كه یك ژنرال كارشناس نیروهای موشكی است و برای یك دوره پنج ساله به سمت دبیركلی انتخاب شده است در ماه مه سال 2007 درتوجیه این توصیه خود گفته بود كه ایران به هر سازمان و پیمانی كه تاجیكستان در آن شركت و عضویت دارد می تواند به پیوندد. ژنرال «بردیوژا» از آن پس چندبار دیگر گفته است كه درهای این سازمان به روی ایران همچنان باز است. مدودیف رئیس جمهور روسیه اخیرا با تاكید گفته است كه دنیای پس از هشتم آگوست 2008 (روز آغاز دفاع روسیه از اوستیای جنوبی) دنیای دیگری است ـ دنیایی است كه در آن «یك دولت مشخص» بمانند 17 سال گذشته نخواهد توانست هركاری را كه بخواهد و یا به مصلحتش باشد انجام دهد. این بیان، بسیاری از محذورات را منتفی می كند (برای مثال: یوگوسلاوی از موسسان جنبش عدم تعهد بود كه با توطئه و مداخله «ناتو» متلاشی شد و ... و مشاهده همین رویدادها، اندیشه دفاع گروهی را میان لاتین های قاره آمریكا تقویت كرد).

در پی دعوت ژنرال «بردیوژا» از ایران، سران كشورهای عضو در ششم اكتبر 2007 رای به توسعه سازمان «سی اس تی او» و فعالیتهای نظامی آن ازجمله صلحبانی بین المللی (با تصویب و یا بدون تصویب سازمان ملل) دادند. در همین جلسه تصویب شد كه صنایع نظامی روسیه به اعضای سازمان، به همان بهایی كه جنگ افزار به ارتش روسیه تحویل دهند بفروشند و این بها میان اعضای سازمان یكسان خواهد بود. آخرین نشست سران «سی اس تی او» پنجم سپتامبر 2008 (هفته گذشته) در مسكو تشكیل شده بود و شركت كنندگان از واكنش سریع روسیه در برابر تعرض نظامی گرجستان به اوستیای جنوبی كه به این منطقه تلفات سنگین و ویرانی وارد ساخت پشتیبانی كرده و آن را مورد تایید قراردادند. «نشست» همچنین عمل گرجستان در تعرض به اوستیای جنوبی را كه با حمایت (و احتمالا اشاره واشنگتن) صورت گرفته بود محكوم كرد. رئیس جمهور روسیه گفته است خرسند خواهد بود كه اگر اعضای سازمان «سی اس تی او» استقلال آبخازیا (طبق اسناد دوران صفویه؛ آبخیزستان) و اوستیای جنوبی را برسمیت بشناسند ولی برای این كار، آنها را زیر فشار نخواهد گذارد.

سازمان پیمان امنیت جمعی اوراسیا (سی اس تی او) در اكتبر سال 2002 مركب از كشورهای روسیه، بلاروس، تاجیكستان، قزاقستان، ارمنستان و قرقیزستان تاسیس شده است كه در ژوئن 2006 ازبكستان نیز به عضویت آن درآمده است. طبق اساسنامه این پیمان دفاع جمعی كه هفتم اكتبر 2002 به تصویب رسید و انتشاریافت، تعرض به یكی از اعضای این سازمان به منزله تعرّض به همه آنها خواهد بود كه در برابر متجاوز دست به دفاع مشترك خواهند زد.

این اتحادیه دفاع گروهی در اكتبر 2007 با سازمان همكاریهای شانگهای در زمینه های متعدد و ازجمله همكاری های امنیتی و مبارزه با ترافیك مواد مخدر وجنایتكاران سازمان یافته قرارداد امضاء كرد.

 

Nikolai Bordyuzha

 

135‎ش:لئونید برژنف رهبر وقت شوروی 14 مهر سال 1353 (ششم اکتبر 1974) وارد تهران شد و مذاكرات خود با مقامات وقت ایران را آغاز كرد و از آنان خواست كه در خرید اسلحه از خارج، میان آمریكا و شوروی تبعیض قائل نشوند و از نظر بازرگانی، سلاحهای ساخت شوروی برای ایران ارزانتر تمام می شود، سریعتر تحویل می گردد و سپردن پیش شرط هم لازم نیست. برژنف پس از دیدار از آمریكا به ایران آمده بود. دولت وقت پس از این دیدار برژنف، مقداری اسلحه و خودرو نظامی از شوروی خریداری کرد و به باور مفسران وقت، با این عمل مقامات واشنگتن را ناخرسند ساخت و ....

 

لئونید برژنف


1355ش:ده روز دوم مهر ماه سال 1355، یكی از خبرهای بزرگ روزنامه های تهران درج گزارشهایی بود كه نشان می داد كه باند بزرگی مدتها به تقلب در امر نظام وظیفه عمومی و تهیه اوراق معافیت از این وظیفه بسیار مقدس میهنی سرگرم بودند. از این گزارشها چنین بر می آید كه اعضای این باند صدها تن نظامی و غیرنظامی بودند كه از جعل گواهی اشتغال به تحصیل تا هر گونه گواهی لازم جهت كسب معافیت از وظیفه سربازی برای وطن از جمله جعل ورقه معافیت دست می زدند. گزارش های بعدی حكایت از محكوم شدن این گروه به جرم جعل و تقلب و تزویر می كند، حال آن كه این عمل در هر فرهنگی برابر است با كمك و تسهیل طفره رفتن از انجام تكلیف دفاع از میهن، و كار آنان اقدامی مغایر وطندوستی بود كه رسانه های وقت به آن نپرداختند تا درس عبرت شود. كلازویتس اوایل قرن 19با این هدف فلسفه نظام وظیفه عمومی را مطرح ساخت كه امر دفاع از وطن عمومی و تكلیفی بر شانه هر فرد باشد. بنا براین، شانه خالی كردن از آن و هرگونه ارفاق، از نظر میهنی قابل پذیرش نیست مخصوصا برای ایرانیان كه تاریخی طولانی آكنده از فداكاری و جانبازی در راه میهن با خود حمل می كنند كه راز بقاء ایشان است.


1357ش:13 مهر ماه سال 1357 دولت كویت در لحظاتی حساس در یك پاسگاه مرزی از ورود آیت الله عظمی خمینی كه قصد خارج شدن از عراق را داشت به خاك كویت جلوگیری كرد كه باعث تظاهرات و اعتراض ایرانیان مقیم كویت به عمل آن دولت شد و آن را اقدامی غیر انسانی خواندند. آیت الله خمینی پس از بازگشت از مرز كویت، روز بعد (14 مهر ماه برابر با ششم اكتبر 1978) عازم فرانسه شد.


1989م:ششم اكتبر سال 1989 هیات منصفه یك دادگاه شهر چارلوت ایالت كارولینای شمالی آمریكا « جیم بكر » روحایی مسیحی « اوانجلیست » را كه با راه اندازی برنامه تلویزیونی تبلیغ مذهبی می كرد كلاهبردار تشخیص داد و قاضی دادگاه اورا به جرم سوء استفاده از برنامه مذهبی تلویزیونی اش به زندان محكوم كرد. وی همچنین متهم به همجنس بازی شده بود.

 

جیم بکر

 

1989م:«بتی دیویسBette Davis» بازیگر قدیمی فیلمهای سینمایی آمریكا ششم اكتبر 1989 در 81 سالگی در فرانسه درگذشت. وی چند بار برنده جایزه بهترین بازیگر شده بود. بسیاری از مردان معروف عالم سینما از جمله رونالد ریگن در فیلمها، نقش مقابل بتی را بازی كرده بودند. بتی در سال 1908 به دنیا آمده بود و نام اصلی او «روث الیزابت» بود. او از سال 1929 وارد كار نمایش شده بود. ایرادی كه به بتی دیویس گرفته اند دودكردن سیگار در جریان بازی در فیلمها بود كه بدون توجه به نمایشنامه این كار را می كرد و برای بانوان جوان بد آموزی داشت. وی در سال 1936 بر ضد «استودیو سیستم» هالیوود بپاخاسته و به انگلستان مهاجرت بود.

 

 

 

2005م:پنجم اكتبر 2005 لیندسی لوهانLinsay Lohan بازیگر 19 ساله فیلم سینمایی در هالیوود هنگامی كه با اتومبیل از یك خیابان لس آنجلس می گذشت متوجه چند عكاس معروف به پاپارازی (عكاسانی كه عكس دزدانه می گیرندPaparazzi) شد و به راننده اتومبیل گفت كه تند براند و فرار كند. راننده كه عجله كرد در شكم یك ستیشن واگن كه از كنار اتومبیل آنان می گذشت فرو رفت و سرنشینان هر دو اتومبیل مجروح شدند. عكاسها می خواستند عكس لیندسی را با كسی كه در كنارش نشسته بود بگیرند تا پیرامونش جنجال بپا كنند. چند سال پیش «دایان اسپنسر» عروس سابق ملكه انگلستان نیز كه در پاریس از دست عكاسان پاپارازی به همین صورت فرار می كرد، در حادثه اتومبیل كشته شد.

 

 

 

2008م:"بوریس یفیموف Boris E. Yefimov " ژورنالیست و هنرمند روس كه بیش از هشتاد سال برای نشریات وطن خود كاریكاتور سیاسی كشید در اکتبر 2008 پس از 108 سال و سه روز عمر كردن، در خانه اش در مسكو درگذشت. تاریخ جهان در قرن بیستم را آنطور كه بود، می توان با مروری بر كاریكاتورهای «یفیموف» به دست آورد. وی ناظر طلوع و غروب نظام سوسیالیستی شوروی بود. كاریكاتورهای او از 1919 تا 2005 در مطبوعات به چاپ می رسید. وی در دانشگاه حقوق خوانده بود ولی عشق خود (كاریكاتور سیاسی) را دنبال كرد. برادرش یكی از سردبیران پراودا بود و كاریكاتورهای یفیموف عمدتا در پرودا و ایزوستیا به چاپ می رسید. گاهی اوقات استالین تلفنی به یفیموف سوژه كاریكاتور می داد. یك كاریكاتور یفیموف از هیتلر به قدری وی را خشمگین ساخته بود كه دستور كتبی قتل اورا به فرماندهی نیروهای آلمان در شوروی داده بود و نوشته بود كه پس از تصرف مسكو، نخستین فردی كه باید نابود شود یفیموف است. تروتسكی بر نخستین كتاب كاریكاتوری یفیموف كه در سال 1924 انتشار یافت مقدمه نوشته است. شورای عالی شوروی مدال و عنوان «كاریكاتوریست خلق» به یفیموف داده بود. كاریكاتور سال 1947 یفیموف كه ژنرال آیزنهاور و ارتش آمریكا را در حال حمله به قطب شمال و تصاحب آن نشان می دهد تاكنون صدها بار به چاپ رسیده تا روس ها فراموش نكنند كه در معرض خطر قراردارند و آخرین چاپ آن ماه گذشته بود.

یفیموف به نكات جالبی اشاره كرده است كه قابل تامل هستند. درباره اعدام برادرش گفته بود: تحقیق كردم و یقین حاصل كردم كه اگر دولتها ماموران اطلاعاتی ـ امنیتی خود را از میان افراد انتخاب كنند كه بسیار صدیق و امین، دارای قدرت قضاوت درست و بدون داشتن هرگونه تعصب و عقده و دارای وجدانی تیز بوده و تنها به منافع وطن و هموطن اندیشه داشته باشند نه این و آن؛ افرادی چون برادر من و دیگران دچار زحمت و احیانا اعدام نمی شوند. گزارش های سرسری و بی دقتی و یا غرض ورزی ماموران پلیس مخفی وقت باعث گرفتاری و اعدام برادر من شده بود نه تعمد مقامات دولتی و حزب. شاید مامورانی هم كه گزارش داده بودند نمی دانستند كه گزارش معمولی و روزانه آنان روزی به مرگ یك فرد مفید تمام شود. گزارش پلیس در دادگاه بررسی می شود و گزارش مامور اطلاعات و امنیت، بدون بررسی مجدد و دقیقتر، در صندوق قفلدار.

بنظر یفیموف فروپاشی شوروی به این علل بود: سوء مدیریت، مغایرت حرفها با عملها و عدم دقت در انتخاب مدیران و اعضای حزب. مقامات حزبی از نیمه قرن (بیستم) اعتقاد به ایدئولوژی حزب نداشتند، ظاهرساز و نود درصدشان فرصت طلب بودند و با حیله گری وارد حزب شده بودند. اگر دقت كنید پس از بسته شدن حزب و سپس فروپاشی، همین مقامات حزب اموال دولت و كارخانه ها و منابع عمومی را میان خود قسمت و اصطلاحا خصوصی كردند و به فاصله چند روز میلیونر شدند و برای حفظ خود و از میان برداشتن مخالفان باند مافیا تشكیل دادند. همانهایی كه قبلا اگر كسی سخن از ملیّت می برد زبانش را قطع می كردند یكی پس از دیگری به مستقل ساختن یكطرفه سرزمین خود دست زدند تا حاكم باشند و .... حزبی بودن به تنهایی نباید شرط احراز مقام دولتی باشد، استعداد و لیاقت شرط است و این استعداد را در مدرسه باید كشف و تقویت كنند كه شوروی از آموزش و پرورش واقعی برخوردار نبود. خواندن و نوشتن به تنهایی آموزش و پرورش نیست. با ریاضیات و محاسبات ریاضی نمی توان خصلت، خواست (آرزو) و رفتار یك فرد را تشخیص داد. اندیشه و منش از فرهنگ ملی و دیرپای ناشی می شود و فرهنگ هر ملت با ملت دیگر فرق دارد و به آسانی نمی توان آن را تغییر داد. مگر فرانسوی ها در طول دهها سال اشغال انگلستان توانستند فرهنگ انگلیسی ها را تغییر دهند و یا مگر مقدونی ها و مغولها موفق شدند ایرانیان را به راه خود ببرند. فرهنگ یك روس با فرهنگ یك آلمانی و یا انگلیسی متفاوت است. پس، ایدئولوژی ها باید هنگام پیاده شدن انعطاف داشته باشند.

یفیموف «كاریكاتور سیاسی» را آئینه حقیقت خوانده و گفته بود: مخاطبان پس از به دست گرفتن یك نشریه نخست به سراغ كاریكاتورهایش می روند. بنابراین، یك كاریكاتوریست می تواند به وطنش در مقیاسی زیاد خدمت كند. برای مثال: اگر كاریكاتوریست به مناسبتی زشتی پولپرستی، مصرف الكل و امثال آن را با هنر خود منعكس كند در ذهن افراد نقش می بندد و آنان را تغییر می دهد.

با اینكه یفیموف در بیشتر كاریكاتورهای خود چهره دولت آمریكا را تخریب و دولتمردان این كشور را مادیگر، پولپرست، جنگ طلب و سلطه گر نشان داده است در سال 1998 شبكه تلویزیونی عمومی آمریكا (پی بی اس) گروهی را برای مصاحبه با یفیموف كه در چند روز متوالی پخش شد به مسكو فرستاده بود.

 

Boris E. Yefimov در سال 2002

 

1939م:ششم اكتبر سال 1939 آدولف هیتلر رهبر وقت آلمان در پارلمان سراسری این كشور حرفهای قبلی خود را تكرار كرد و گفت كه سر جنگ با انگلستان و فرانسه را ندارد. اقدامات نظامی او تا كنون محدود به تامین وحدت المانی های اروپا در زیر یك پرچم بوده است. اما، اگر انگلستان و فرانسه به المان و منافع آن حمله كنند در سركوب كردن آنها درنگ نخواهد كرد و در این صورت مسئولیت جنگ با آنها خواهد بود.

 

هیتلر


1973م:ششم اكتبر سال 1973 نیروهای مصر و سوریه با استفاده از تعطیل «یوم كیپور Kippur» اسرائیلی ها به مواضع آنان در شرق آبراه سوئز و بلندی های جولان حمله بردند. با این حمله غافلگیرانه، سربازان مصری كه از عرض آبراه سوئز گذشته بودند، خط دفاعی بتونی «بارلو Barlev» را كه اسراییلی ها در امتداد آبراه سوئز در زیر زمین به صورت سنگرهای تونلی ساخته بودند تا مصری ها نتوانند باردیگر به صحرای سینا وارد شوند متصرف و از آن عبور كردند و در صحرای سینا به پیشروی خود ادامه دادند. در عبور از آبراه سوئز 80 هزار نظامی مصری شرکت کرده بودند. وزیردفاع وقت اسرائیل در یک برنامه رادیو تلویزیونی، حملات همزمان سوریه و مصر را یک جنگ تمام عیار تازه خواند. کشورهای عربی و زودتر از همه الجزایر آمادگی خودرا برای اعزام نیرو به کمک مصر و سوریه اعلام داشتند و پس از اینکه گزارش رسید که دولت آمریکا برای کمک رسانی به اسرائیل یک پل هوایی (ایرلیفت) به وجودآورده است دولتهای عربی صدور نفت خودرا به غرب و کشورهای هوادار غرب قطع کردند و دولت وقت مسکو آماده دادن کمک به اعراب شد، ولی دولت تهران اعلام کرد که نفت یک کالای مصرفی و دارای جنبه بازرگانی است و صدور نفت آن را قطع نخواهد کرد.

جنگ رمضان تا 22 اکتبر (به مدت 16 روز) ادامه داشت. سپس میانجگری آمریکا آغاز شد زیرا بیم از آن داشت که دولت مسکو از این جنگ بهره برداری سیاسی کند و بیش از پیش به بسط نفوذ در کشورهای عربی مبادرت کند. این میانجیگری در سال 1974 به سود مصر پایان یافت و اسرائیل تا مسافتی از آبراه سوئز دور شد و نظامیان خود را که در آخرین روزهای جنگ در جنوب آبراه سوئز لشکر سوم مصر را محاصره کرده بودند فراخواند. همین میانجیگری آمریکا که از طریق هنری کیسینجر (دیپلمات یهودی آمریکا) انجام شد باعث گردید که انورسادات رئیس جمهور وقت مصر گرایش آمریکایی یابد و بعدا مستشاران نظامی دولت مسکو را از مصر اخراج کند که منجر به سردی روابط دو کشور شده که هنوز (درسال 2009) این سردی روابط ادامه دارد. اگر اخطار دولت مسکو در سال 1956 و در جریان بحران آبراه سوئز نبود، انگلستان، فرانسه و اسرائیل مصر را اشغال نظامی کرده بودند. دولت مسکو در دوران حکومت عبدالناصر اسلحه فراوان به بهای ارزان در اختیار مصر قرارداده بود.

درست سی سال پس از جنگ رمضان هواپیماهای اسرائیلی به منطقه ای در 22 كیلومتری شمال غربی شهر دمشق حمله بردند و آنجا را بمباران كردند ولی دیگر شوروی وجود نداشت و اعراب درحال تفرقه بودند و درنتیجه رویداد دنباله نیافت. بهانه حمله هوایی به سوریه، یک انفجار انتحاری پرتلفات بود در اسرائیل بود که یک دختر فلسطینی آن را بوجود آورده بود.

 

دختر فلسطینی كه دست به انفجار انتحاری زد

 

1981م:ششم اكتبر سال 1981 انور سادات رئیس جمهوری مصر كه در مراسم روز ارتش این كشور و در جایگاه ویژه، رژه سربازان را نظاره می كرد ترور شد. این مراسم رژه از سال 1974 هرسال در همین روز بمناسبت سالروز جنگ رمضان انجام می شد.

در اثنای رژه؛ یك سرگرد، یك ستوان، دو درجه دار و دو سرباز از صف رژه روندگان خارج شدند و با نارنجك و سلاحهای خودكار به سوی جایگاه انور سادات حمله بردند كه در این حمله رئیس جمهوری مصر و 9 تن دیگر كشته شدند و گروهی نیز مجروح گردیدند.

انور سادات پس از بریدن از شوروی، با پادرمیانی جیمی كارتر رئیس جمهوری وقت آمریكا و برغم مخالفت اعراب، با اسرائیل به طور یكجانبه صلح كرده بود، و اعلام شده است که قتل او در ششم اکتبر 1981 به همین سبب بود. در پی صلح سادات و بگین در کمپ دیوید و دیدار انور سادات از اسرائیل و حضور در پارلمان این کشور و ایراد نطق، سران كشورهای عربی همان زمان در بغداد جمع شدند، مصر را تحریم، مناسبات خود را با آن دولت قطع و مقر اتحادیه عرب را هم از قاهره منتقل كردند.

ترور انور سادات عمدتا نتیجه صلح یكجانبه وی با اسراییل بود. سه تن از نظامیانی كه به سوی جایگاه انور سادات تیراندازی كردند همان دم بر اثر تیراندازی متقابل محافظان او جان سپردند.

در پی ترور سادات، حسنی مبارك ژنرال هوایی مصر و معاون وی جای او را گرفت که هنوز (سال 2009) در این مقام است. مبارک با این كه در شوروی دوره نظامی دیده است همان سیاست انور سادات و دوستی با غرب را ادامه داده است.

 

انور سادات

 

2003م:ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری وقت روسیه پنجم اكتبر 2003 در بازگشت از سفر آمریكا به مسکو در مصاحبه ای چنین پیش بینی كرده بود: آمریكا در عراق با یك جنگ طولانی، خشن و بی نتیجه در گیراست؛ نظیر وضعیتی كه شوروی در دهه 1980 در افغانستان با آن رو به رو بود. پوتین که در آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کرده گفته بود: عراق می تواند به مركزی تازه و یك مغناطیس برای همه عناصر تخریب در آید.

وی در آن مصاحبه افزوده بود: طبق اطلاعاتی که به دست آورده است تاكنون و در همین چندماهی که از اشغال نظامی عراق می گذرد شماری از اعضای گروههای مختلف تخریب وارد عراق شده اند، و این درحالی است كه عراقی ها نظامیان آمریكایی را نیروی اشغالگر می نامند و جهانیان نیز استقرار نظامی آمریكا در عراق را فاقد مشروعیت بین المللی می خوانند. عراق در یک منطقه حساس جهان قرارگرفته و نباید نظم آن برهم می خورد. چنین نقطه ای در جهان و در شرایطی که به آن دچار شده است محلی مناسب برای پیدایش و رشد عناصر و کانونهایی خواهد بود که مانع از برقراری هرگونه نظم و ترتیب خواهند شد زیرا که نظم و قاعده مانع رشد آنها می شود.

پوتین همچنین پیش بینی کرده بود که آمریکا با این وضعیت، در افغانستان هم موفق نخواهد شد و هرگونه ناآرامی در افغانستان به پاکستان و احیانا هند انتقال خواهد یافت. ما امكان انتقال ناآرامی از افغانستان به آسیای میانه (منطقه فرارود) را نخواهیم داد.

مرور زمان نشان داد که پیش بینی پوتین درست بود. برخی از مفسران در مقالات اکتبر 2008 خود به این پیش بینی اشاره کرده بودند. پوتین اینک نخست وزیر روسیه و رهبر حزب اکثریت این کشور (مرد شماره یک روسیه) است. پوتین پس از رویداد آگوست 2008 گرجستان نیز گفت که این رویداد روند سیاست ها را در جهان تغییر داد و نظم جهانی آن نخواهد بود که پیش از رویداد هشتم آگوست وجود داشت. به نوشته تفسیرنگاران، زنگ این مطلب همچنان درگوش دولتمردان و سیاستمداران كشورها طنین انداز است و تلاش دارند كه خود را با وضعیت آتی مطابقت دهند.

 

ولادیمیر پوتین

 

2007م:«پویوش جیدال Piyush Jindal» در انتخابات یكشنبه (5 اکتبر 2003) فرمانداری ایالت جنوبی و محافظه كار لوئیزیانای آمریكا از میان پنج نامزد، بیشترین آراء را به دست آورد و انتخابات به دور دوم موكول شد. وی که در آن سال 32 ساله بود (متولد دهم ژوئن 1971) در نوبت دوم انتخابات که 15 نوامبر میان دو نامزد ردیف اول و دوم برگذار شد شکست خورد، اما در دور بعدی انتخابات فرمانداری لوئیزیانا که در اکتبر 2007 برگذار شد با به دست آوردن 54 درصد آراء به پیروزی رسید و فرماندار ایالت شد. وی در فاصله دو انتخابات فرمانداری، در انتخابات مجلس نمایندگان آمریکا از ایالت خود شرکت کرده و به آن مجلس راه یافته بود.

جیدال نخستین هندی تبار است که در ایالات متحده به سمت فرماندار ایالت انتخاب شده است. وی همچنین نخستین تیره رنگی است که در لوئیزیانا فرماندار شده است. والدین جیدال چند ماه پیش از تولد او از پنجاب هند به آمریکا وارد شده بودند. طبق قوانین ایالات متحده، فردی که در آن کشور به دنیا آمده باشد تبعه ایالات متحده محسوب می شود حتی اگر مادرش یک توریست بوده و برای یک دیدار چند روزه وارد آمریکا شده باشد. محافظه كار بودن مردم لوئیزیانا تا آن حد است كه هنوز زادروز «جفرسون دیویس» رئیس ایالات جنوبی در جنگ داخلی آمریكا را جشن می گیرند. لوئیزیانا آخرین ایالت آمریكا بود كه حقوق مدنی سیاهپوستان را پذیرفت كه اینك فرماندار هندی تبار دارد. انتخاب جیدال، در اکتبر 2007 تعجب همگان را برانگیخته بود. جیدال که عضو حزب جمهوریخواه آمریکاست قبلا کارمند دولت ایالتی بود و در قسمت بهداشت و درمان کار می کرد.

 

Piyush Jindal


2003م:یكشنبه (5 اكتبر 2003) بانو «شیلیا ویلسون» 43 ساله كه بامادر 67 ساله اش «جنی» به كلیسای محله شرقی شهر اتلانتای آمریكا رفته بود تا پای موعظه کشیش بنشیند، ناگهان و بدون مقدمه از كیف دستی خود سلاح كمری كوچكی را خارج ساخت، نخست مادرش و سپس عالیجناب «جان رینولدز» كشیش كلیسا را كشت و سپس در همانجا خودكشی كرد. حاضران در كلیسا با شنیدن صدای نخستین گلوله خود را در زیر نیمكتها پنهان كرده بودند. انگیزه بانو شیلیا از این عمل در پرده ابهام باقی مانده است. وی ساعتی پس از ورود به کلیسا و در اثنای شنیدن موعظه دست به تپانچه برده بود!.

 

‏2005م:درست 12 سال پس از روزی كه لیبرالهای نوپای مسكو بوریس یلتسین را تحت فشار گذارده بودند كه جسد لنین را از میدان سرخ خارج سازد و دفن كند، پنجم اکتبر 2005 گئورگی پولتافچنكوGreorgi Poltavchenko از مقامات منطقه مسکو چنین مطلبی را تکرار کرد و گفت: آن زمان فرا رسیده است كه جسد مومیایی شده لنین در گورستان دفن شود. پولتافچنکو زاده سن پترزبورگ (لنینگراد) از یلکان حزب کمونیست بالا آمده و سالها افسر کا. گ. ب. (پلیس امنیت شوروی) بود.

فشار به یلتسین نیز پنجم اكتبر سال 1993 آغاز شده بود كه وی پس از مشاهده مخالفت اکثریت مردم زیر بار نرفت. در آن زمان لیبرالهای روسیه به تحریك غرب پیشنهاد كرده بودند كه جسد لنین همچنان كه وصیت كرده است به سن پترزبورگ حمل و در كنار گور مادرش دفن شود. همان وقت مخالفان این نظر گفته بودند كه لنین سمبل وحدت روسیه و برابری انسانها است و مشاهده جسد او یادآور اندیشه هایش است. او مسئول شكست این اندیشه ها نبوده است، دیگران كه حسن نیت و وفاداری نداشتند و تنها نفع خود را می خواستند؛ در طول زمان آنها را منحرف كردند و به شكست كشاندند.

با طرح دوباره انتقال جسد لنین در پنجم اکتبر 2005، كه هر روز هزاران بیننده علاقه مند دارد، باردیگر صدای خروش مخالفت بلند شده بود از جمله زیوگانف دبیر اول حزب كمونیست روسیه ششم اكتبر 2005 گفته بود: كسانی كه این حرف ها را می زنند تاریخ وطن را نخوانده اند و ....

لنین در 53 سالگی در سال 1924 درگذشت.

 

جسد مومیایی شده لنین در میدان سرخ

 

0: سال 105 پیش از میلاد در جنگ «اروسیدArausid» در جنوب شرقی فرانسه (مرز ایتالیای امروز)، سیمبریCimbri های مهاجر ارتش روم را كه درصدد سد مهاجرت آنان به منطقه ریویرای امروز بر آمده بود شكست دادند و 112 هزار رومی را كشتند. سیمبری ها آرین هایی بودند (از نژاد آلمانی) كه قبلا در منطقه ژوتلند در سواحل جنوب غربی بالتیك سكونت داشتند.

 

1239: در گذشت « شمس الدین قیس رازی» ادیب ایرانی و مولف المعجم را كه عمدتا درباره شعر فارسی است اوایل اكتبر سال 1239 میلادی ( مهر ماه 618 خورشیدی ) نوشته اند.

1781: توماس ادیسون دستگاه عكس متحرك (فیلمبرداری) خود كه نخستین وسیله از این دست بود به معرض تماشا گذارد.

1908: امپراتوری اتریش سرزمین بوسنی هرزگوین را به قلمرو خود ضمیمه ساخت كه با اعتراض صربستان رو به رو شد. دو روز بعد صربستان اعلام كرد كه برای دفاع از صربهای بوسنی با اتریش وارد جنگ خواهد شد. المان حمایت خود را از عمل اتریش اعلام كرد و روسیه و انگلستان برای جلوگیری از وقوع جنگ در بالكان به تكاپو افتادند و ادامه همین وضعیت به ایجاد اتحادیه های سه جانبه در اروپا و شش سال بعد به جنگ جهانی اول منجر شد.

1935: مجلس شورا در این روز در سال 1314بر داوری تركیه برای حل اختلافات مرزی ایران و افغانستان صحه گذارد.

1976: هواگوفنگ نخست وزیر تازه چین رهبران انقلاب فرهنگی این کشور را دستگیر و به این انقلاب پایان داد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

جمعه 14/7/1391 - 0:43
تاریخ

هجرت تاریخی امام خمینی(ره) از عراق به فرانسه، در سی و چهارسال پیش، نقطه عطفی در تاریخ پیروزی انقلاب اسلامی بود. چراکه این هجرت، ماهیت نهضت اسلامی را بیش از پیش به جهانیان عرضه کرد و روند پیروزی این انقلاب بزرگ را تسریع بخشید.

محمدرضا پهلوی که از افشاگری امام خمینی(ره) پیرامون تصویب لایحه کاپیتولاسیون بسیار ناراحت و نگران شده بود، تصمیم گرفت برای دور کردن امام از جو افکارعمومی ایران، ایشان را به خارج از کشور تبعید کند. بدنبال این تصمیم نیروهای امنیتی رژیم با محاصره منزل امام، ایشان را به تهران منتقل و سپس با یک فروند هواپیمای نظامی به ترکیه تبعید کردند.

اقامت امام در ترکیه 11ماه به طول انجامید، اما در سیزدهم مهر 1344 ایشان به همراه فرزندشان آیت الله حاج آقا مصطفی از ترکیه به تبعید گاه دوم، یعنی کشور عراق اعزام شدند. هدف رژیم از تبعید امام به عراق تداوم جدایی میان ایشان و ملت به پا خاسته، منزوی ساختن ایشان و قطع ارتباط امام و مریدانشان بود.

غافل از این تدابیر، امام در نجف موقعیت خود را تثبیت و ارتباطی منظم و مستمر را با مبارزان و قشرهای مختلف مردم برقرار کردند.

در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 هجری خورشیدی امام خمینی (ره) نهضت را با ارسال اعلامیه ها و اطلاعیه ها به داخل کشور، هدایت فرمودند تا اینکه یک جرقه که همان انتشار مقاله ای در روزنامه اطلاعات و توهین به ساحت روحانیت و بوِیژه امام بود، نهضت اسلامی مردم ایران را که همچون آتشی زیر خاکستر بود شعله ور ساخت.

با رهبری و هدایت امام خمینی(ره) مبارزه های مردم در سال 1357، به اوج خود رسید. رژیم شاه سعی داشت با تهدید و ارعاب بوسیله حکومت عراق، امام را وادار به خاموشی کند، دولت عراق توسط یکی ازمقام های امنیتی از امام درخواست کرد که از هرگونه فعالیت سیاسی و تبلیغاتی علیه رژیم شاه خودداری کند.

امام در پاسخ فرمودند: ˈاین تکلیف شرعی است که متوجه من است و من هم اعلامیه می نویسم و هم درموقعش برمنبر صحبت می کنم و هم نوار پرمی کنم و به ایران می فرستم. این تکلیف شرعی من است و شما هم هرتکلیفی دارید عمل کنید.ˈ

پس از آنکه رژیم پهلوی از سکوت امام ناامید شد از دولت عراق خواست ایشان را اخراج کند به همین جهت رژیم عراق منزل امام را در نجف محاصره و رفت و آمد های ایشان را کنترل و محدود کرد.

امام که به هیچ وجه حاضر به ترک مبارزه نبودند تصمیم به مهاجرت از عراق به سوریه را گرفتند اما به علت تیرگی روابط عراق و سوریه، قرار شد که از طریق کویت عازم سوریه شوند. با آنکه جهت ورود به کویت، ویزا صادر شده بود، پس از رسیدن به مرز کویت، مقام های دولت کویت دستور جلوگیری از ورود امام را به خاک کویت صادر کردند. امام مجدد به عراق و شهر بغداد بازگشتند و در بین کشورهای لبنان و سوریه و یک کشور اروپایی امام تصمیم گرفتند به پاریس هجرت کنند.

به هنگام هجرت به پاریس امام خمینی(ره) در پیامی به ملت ایران، دلایل این انتخاب را چنین بیان فرمودند:ˈاکنون که من به ناچار باید ترک جوار امیرالمؤمنین علیه السلام را نمایم و در کشورهای اسلامی دست خود را برای خدمت به شما ملت محروم که مورد هجوم همه جانبه اجانب و وابستگان به آنان هستید، باز نمی بینم و از ورود به کویت با داشتن اجازه، ممانعت نموده اند، به سوی فرانسه پرواز می کنم. پیش من مکان معینی مطرح نیست؛ عمل به تکلیف الهی مطرح است. مصالح عالیه اسلام و مسلمین مطرح است. ما و شما، امروز که نهضت اسلامی به مرتبه حساسی رسیده است، مسؤول هستیم. اسلام از ما انتظار دارد.ˈ

به این ترتیب، امام و همراهان در 13 مهر 1357 عراق را به مقصد پاریس ترک گفتند و به دهکده نوفل لوشاتو رفتند.

نوفل لوشاتو دهکده ای کوچک در 60 کیلومتری حومه پاریس بود که با حضور امام، این دهکده کوچک به خبرسازترین نقطه جهان تبدیل شد و هر روز تعداد زیادی از گزارشگران، خبرنگاران، عکاسان، فیلم برداران و نیز مردم مشتاق دیدار امام به این دهکده می رفتند.

ژیسکاردستن، رییس جمهوری وقت فرانسه در کتاب خاطرات خود با عنوان قدرت و زندگی پیرامون این رویداد مهم می نویسد: ˈدستور اخراج امام از فرانسه را صادر کرده بودم ولی در آخرین لحظه‏ها نمایندگان سیاسی شاه که در آن روزها در نهایت درماندگی قرار داشت، خطر واکنش تند و غیرقابل کنترل مردم را گوشزد کرده و در مورد عواقب آن در ایران و اروپا از خود سلب مسئولیت کرده بودند.ˈ

مأمورین کاخ الیزه با مشاهده این اوضاع از امام خواستند از هرگونه فعالیت سیاسی اجتناب ورزند اما ایشان نیز در واکنشی تند اعلام کردند که این گونه محدودیت ها خلاف ادعای دموکراسی است و اگر ناگزیر شوند تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور بروند باز دست از اهداف نخواهند کشید.

اقامت ایشان در فرانسه بر خلاف تصور رژیم شاه، باعث تسریع در روند پیروزی انقلاب شد زیرا ایشان مطالب مهمی در رابطه با زمینه های حکومت اسلامی و هدف های آتی نهضت مطرح می کردند.

با پخش این سخنان، مردم جهان با زیر ساخت های انقلاب اسلامی که نشات گرفته از اندیشه و قیام امام بود، آشنا شدند.

مدت زمان چهار ماه که امام (ره) در این کشور اقامت داشتند را می توان از بحرانی‏ترین دوران های انقلاب اسلامی نامید که به نحوه شایسته ای با درایت و دوراندیشی امام هدایت شد و جهانیان مبهوت آن همه درایت و تیزبینی شدند.

سرانجام در 12 بهمن سال 1357 امام خمینی(ره) به آغوش میهن بازگشت و در 22 بهمن همان سال انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و نهال انقلاب با رهبری و درایت امام راحل، فداکاری ملت و اهدای خون هزاران شهید به ثمر نشست. این روز وخاطره این هجرت و پیامدهای مثبت آن برای همیشه در صفحات تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شد.

پنج شنبه 13/7/1391 - 14:35
طنز و سرگرمی

فروردین
سعی نكنید آن چه را كه در ذهنتان می گذرد مخفی كنید. اگر آرزوهایتان را برای دیگران بازگو كنید متوجه می شوید كه چه طور دیگران آماده اند تا آن ها را به حقیقت تبدیل كنند. می توانید در مقابل یك نفر از خودتان دفاع كنید اما این كار غرور شما را افزایش می دهد.

 اردیبهشت
امروز به یک موضوع قدیمی فکر می کنید شاید به یاد حرف یک نفر بیفتید.اما اگر همین طور در گذشته بمانید نمی توانید پیشرفت کنید بنابراین سعی کنید رها شوید و خودتان را با زندگی حال وفق دهید.

خرداد
تغییرات كوچكی در زندگی همكاران و یا در محل كار شما صورت می گیرد كار درست این است كه تا جایی كه می توانید خودتان را با شرایط وفق دهید، سعی نكنید دانایی افرادی كه از شما بالاتر هستند را زیاد مورد سوال قرار دهید امروز لازم است بروید بیرون و انرژی تان را تخلیه كنید بنابراین سعی كنید با افرادی كه با آنها تفاهم دارید، وقت خود را سپری كنید

تیر
اگر دیگران با ادب باشند شما بیشتر آن را می پسندید. بسیار حساس هستید و بی دلیل احساس نا امنی می کنید. اما لازم نیست نگران باشید. رفتار خوب با دیگران امروز زیاد دیده می شود.

 مرداد
امروز روزی قابل توجه است، از این نظر كه شما بسیار هماهنگ با اتفاقاتی هستید كه در اطراف شما می گذرد. انگار كه آنتن هایی روی سر شما در آمده  به شما می گویند كه هر شخصی در اطراف شما به چه چیزی فكر می كند! البته كه این امر در زمانیكه با آنها صحبت می كنید و یا در بحث ها شركت می كنید. شما را در وضعیتی بسیار قوی قادر خواهد داد! حل اختلافات در این زمان بسیار ساده است.

شهریور
امروز دوست دارید هر چه قدر می توانید به دیگران کمک کنید.به همکاران توجه و اهمیت بیشتری می دهید.اگر کسی غمگین و ناراحت باشد به او کمک می کنید.روز خوبی برای بهتر کردن روابط با دیگران است.

مهر
اجازه دهید افکارتان به هر سمتی که می خواهند بروند.شما بسیار خلاق شده اید و عقایدی جالب و عالی به ذهن تان خطور می کند،هم چنین بسیار با سیاست با فرد مورد علاقه تان رفتار می کنید و این باعث می شود که تنها با گفتن چند کلمه بجا و مناسب،همه جلب توجه شما شوند.هم چنین ممکن است که جذب شخصی شوید که ملاقات می کنید و هر زمان که به او فکر می کنید قلب تان به طپش بیافتد.

آبان
امروزبا حس خوش بینی که دارید می توانید فوق العاده مفید باشید و کارهای مهم انجام دهید.هم چنین در حالتی که دیگران از تلاش برای کاری خسته شده اند شما می توانید هم چنان ادامه دهید.برای انجام کارها تفکری کاملاً برنامه ریزی شده دارید.می توانید کارهای فوق العاده ای انجام دهید.

آذر
امروز تحمل آدم های احمق را اصلاً ندارید و احتمال یك برخورد و بحث با آنها زیاد است. این می تواند بنفع یا به ضرر شما باشد و شما یا در چشم كسی مهمتر می شوید و یا اعتبار خود را بكلی از دست می دهید. منیت خود را كنترل كنید كه سعی نكنید حتماً در این موضوع برنده باشد چون آنوقت یك پیروزی توخالی و ظاهری خواهد بود.

دی
امروز همكارانتان از دیدن زیركی شما تعجب می كنند. سعی كنید مثبت بین و مشتاق باشید و مسئولیت هایی به شما واگذار می شود. باید بتوانید هر كاری را انجام دهید و بعضی از این كارهای كاغذبازی كسل كننده.

بهمن
ستارگان تاکید می کنند که درباره نقشه ها و موقعیت تان روراست باشید و هیچ دلیلی برای انجام دادن آن وجود ندارد. از این که احساس و عشقتان را بیان کنید نترسید زیرا دیگران هم در نتیجه مانند شما احساسات و عشقشان را آزادانه بیان می کنند. از لحاظ اجتماعی شما شرایطش را دارید پس آنرا از دست ندهید.

اسفند
امروز شما یک ریسک می کنید و می توانید پشتیبان برنده بشوید.(امروز به کاری فردا 10 برابر درو می کنی ) شما در راه ساکت خود می توانید یک قمارباز درجه یک باشید و اغلب غرایز شما هستند که برگ برنده را تشخیص می دهند و لزوماً ما درباره اسب سه پا صحبت نمی کنیم.

پنج شنبه 13/7/1391 - 14:34
ایرانگردی
لیلی زمانی


این هفته به دیدن غاری می رویم که در فضایی با پیشینه 65میلیون سال قرار بگیریم. غار قلعه قوری در استان کرمانشاه در دامنه کوه شاهو و در همسایگی روستایی به همین نام در 25کیلومتری شهر روانسر قراردارد. این غار بزرگ ترین غار آبی آسیا و خاورمیانه است و در ردیف یکی از هفت اثر طبیعی ملی ایران به ثبت رسیده است. درازای غار 12کیلومتر و ژرفای آن را بیش از 3کیلومتر گزارش کرده اند. درون غار حوضچه هایی به ژرفای 14متر وجود دارد و نکته جالب آنکه دمای درون غار در تمام طول سال ثابت و بین 7تا 11درجه سانتیگراد است.

در سال 1355یک گروه از غارشناسان انگلیسی و در سال 1356گروه دیگری از غارنوردان فرانسوی 550متر از بخش هایی از غار را کاوش و اکتشاف کردند.در دهه 1360 نیز گروهی از غارنوردان کرمانشاه بخش های جدیدی از غار را تا عمق بیش از 3 کیلومتر شناسایی و کشف کردند. در این اثر طبیعی تالارهای زیبا یی کشف شده که به نام‌های تالار«مریم»، تالار «کوهان شـتر»، تالار «مسیر برزخ»، تالار «بلور» «تالارعروس» نام گذاری شده است.

جنس سنگ‌های این تالار كریستال براق و سفید است به طور که جای پا روی آن نقش می بندد. همچنین قندیل هایی کریستال مانند از جنس رسوبات آهکی از سقف آویزان است.

در زمان تسطیح دهانه غار آثاری در کف غار کشف شده که مربوط به اواخر دوره ساسانی است که شامل هشت عدد ظرف نقره ای با نقش کبک و پرندگان شکاری و درنا، تکه های سفال و پانزده سکه ساسانی مربوط به یزدگرد سوم است.

بر روی دو عدد از ظرف هایی که به دست آمده کتیبه هایی به خط پهلوی میانه نوشته شده که توسط متخصصین ایرانی ترجمه شده است.

کارشناسان ظروف نقره به دست آمده را ساخت منطقه اورامان و محلی می دانند. در این غار چهار آبشار نیز جریان دارد که بر زیبایی این اثر طبیعی می افزاید.این غار محل زندگی گونه کمیابی از خفاش به نام «خفاش موش گوشی» است.

براساس گزارش های باستان شناسی غارهای اطراف قوری قلعه از حدود 50 هزار سال پیش تا حدود 12 هزار سال پیش مسکن شکارچیان عصر سنگ بوده است.
پنج شنبه 13/7/1391 - 14:26
اقتصاد
جام جم آنلاین: رئیس سازمان صنایع هوایی از آغاز تولید هواپیماهای 100 نفره در کشور ظرف یکسال آینده خبرداد و گفت: مردم می‌توانند با پول دو خودرو، صاحب هواپیما شوند.

"منوچهر منطقی" در حاشیه جشنواره ایران خلاق در جمع خبرنگاران با اشاره به تولید هواپیماهای 100 نفره ظرف یکسال آینده گفت: به محض تامین بودجه، تولید این محصول شروع می‌شود و کمتر از یک سال برای ساخت آن زمان نیاز است.

رئیس سازمان صنایع هوایی افزود: پروژه ملی نیز برای هواپیماهای 150 نفره به بالا نیز تعریف شده است که به نظر می رسد در صورت جذب اعتبارات، بتوان ظرف 5 تا 7 سال آینده آنها را به ناوگان اضافه کرد.

وی با بیان اینکه مردم با پول دو خودرو می‌توانند یک هواپیمای سبک بخرند، تصریح کرد: علاقه مندان می‌توانند به صورت شراکتی یک هواپیمای سبک خریداری کنند، ضمن اینکه با گذراندن 10 تا 20 ساعت آموزش، گواهی خلبانی هواپیمای سبک را دریافت می‌کنند و افرادی که این آموزش‌ها را می‌بینند از نظر سطح تفکر کاملا نظام‌‌مند می‌شوند.

به گفته منطقی، پنجمین مرکز آموزشی خلبانی هواپیماهای سبک فردا در ارومیه افتتاح می‌شود و تا پایان سال نیز 10 مرکز دیگر در کشور ایجاد خواهد شد.

وی همچنین از انتقال فناوری ساخت هواپیماهای 52 نفره به کشور خبرداد و گفت: مدل ساخت آنها در حال بومی شدن است.(مهر)

پنج شنبه 13/7/1391 - 14:18
سياست
مساله ارز قابل مدیریت است
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌‌اند از جمله «پایان پارازیت ها»،«انتخابات گرجستان و جهان پس از آمریکا»،«از كمونیست های پولكی تا سلفی های پولكی»،«چه کسی پاسخگو است؟»،«چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ چه باید كرد؟»،«چالش‌های بودجه آخر»،«جایگاه ایران در رقابت‌پذیری»،«مساله ارز قابل مدیریت است»و...كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

كیهان:پایان پارازیت‌ها

«پایان پارازیت ها»عنوان یادداشت روز روزنامه كیهان به قلم حسام الدین برومند است كه در آن می‌خوانید؛1- این روزها در پی نوسانات بازار ارز و التهابات اقتصادی آنچه بیش از هر چیزی ضرورت و اولویت دارد «تحلیل» صحیح از شرایط كشور است چرا كه در غیر این صورت «انگاره»ها و «پندار»ها به جای واقعیت می نشیند و ناظران و تحلیلگران را به اشتباه می اندازد.

ناگفته پیداست؛ در این میان دشمن تلاش می كند صحنه واقعی و حقیقی مخدوش شده و به خوبی دیده نشود.

كافی است تا طی چند روز گذشته اخبار و گزارش های رسانه های ضد انقلاب و اپوزیسیون مورد دقت و تأمل قرار بگیرد تا بسیاری از واقعیت ها روشن شود.

بخصوص این ماجرا وقتی جالب تر می شود كه از روز گذشته رسانه ها و سایت های دشمن با ذوق زدگی این خط را بصورت فراگیر دنبال و القاء می كردند كه؛ «تحریم ها در ایران اثر كرده است».

این رسانه ها از بی بی سی، صدای آمریكا، رادیو فردا و ... تا سایت های ضد انقلاب با فضاسازی تبلیغاتی كوشیدند تا از فاكتور افزایش قیمت ارز در كشور به این نتیجه برسند كه موقعیت جمهوری اسلامی با «بحران» روبرو گردیده و در «تحلیل»های ناشیانه ادعای فروپاشی اقتصادی را پیش كشیدند.

اكنون در این باره سؤالاتی مطرح است؛ آیا این حجم از گزارش ها و اخبار پیرامون اثرگذاری تحریم ها بر ضد ایران آنهم تا سر حد فروپاشی اقتصادی مبتنی بر مستندات است؟

تعمیم و القاء آنچه كه بحران اقتصادی نامیده اند به بحران سیاسی ناشی از چه تصوراتی است؟

ذوق زدگی رسانه های دشمن و ضد انقلاب مبتنی بر عملیات روانی است و كاركرد رسانه ای دارد یا ادعاهای آنها دارای پشتوانه است؟

و بالاخره اینكه تحریم های اقتصادی دشمن كه از اول ژوئیه سال جاری میلادی با هدف به اصطلاح فلج كنندگی و گزندگی ایران اسلامی در بوق و كرنا كرده اند واقعاً تا چه میزان بر موقعیت اقتصادی كشور تأثیر داشته است؟

نكته مهم این است كه رصد اخبار و گزارش های دشمن و ضد انقلاب طی چند روز اخیر علیه جمهوری اسلامی به بهانه نوسانات بازار ارز حاكی از آن است كه همگی از این شرایط بسیار خوشحال و خرسند هستند ولی سؤال این است كه آیا این مسئله تعجب آور است؟ بدون شك پاسخ منفی است و اگر دشمن و رسانه های آنها ذوق زده نمی شدند و در تلاش برای القاء این مسئله كه تحریم ها اثر كرده نبودند جای تعجب و شگفتی داشت.

اما این خوشحالی و ذوق زدگی خالی از هرگونه تحلیل درباره وضعیت جمهوری اسلامی است و بیشتر آرزوها، تصورها و پندارها محتوای اصلی گزارش ها و اخبار آنهاست.

برای همین است كه چون بیرون از دایره تحلیل و واقعیت و فقط برمبنای پروپاگاندای رسانه ای و تصویرسازی به ایران اسلامی هجمه می كنند، خالی بودن دست آنها رو می شود.

به عنوان نمونه بی بی سی كه دروغ های سریالی آن در فتنه 88 نشان داد ماهیت رسانه ای ندارد و یك بنگاه خبرپراكنی در خدمت سرویس های اطلاعاتی غرب است دیروز در به اصطلاح تحلیل افزایش قیمت ارز به اینجا رسید كه، ظرف ماه های آینده حوادثی بزرگتر از سال 88 رخ خواهد داد و آرزو كرد نظام ایران دچار تضعیف در ساختارها شود. اما آن سوی این تلاش ها و تحركات نیز دیدنی و خواندنی است.

مشكل اصلی رسانه های دشمن و ضد انقلاب این است كه با فقد تحلیل در مواجهه با ایران روبرو هستند و تنها از میان حجم انبوه فضاسازی های تبلیغاتی بر ضد ایران معدود رسانه هایی هستند كه در پاره ای موارد ناگزیر واقعیت ها را به بیرون درز داده و مانند فارین پالیسی اذعان كرده اند كه؛ «ما نمی توانیم ایران را تحلیل كنیم.»

گفتنی است؛ این اعتراف فارین پالیسی پاسخ به جرج سوروس كلان سرمایه دار آمریكایی است كه اسفند سال 89 با حضور در «سی ان ان» ادعا كرده بود حاضر است شرط ببندد ایران تا یكسال آینده سقوط خواهد كرد! یادآور می شود كه اسفند سال 90، تحلیل جرج سوروس به صورت كاملا معكوس جواب داد و ایران اسلامی با حضور 65 درصدی مردم در انتخابات مجلس نهم نشان داد آنچنان در اقتدار است كه دشمن چاره ای جز آرزو یا شرط بندی ندارد.

همچنان كه پیش از آن نشریه آمریكایی «فوربس» در آرزوی براندازی ایران نوشت: «تصورش را بكنید تغییر رژیم در ایران چه تحولاتی را برای ما آمریكایی ها در دنیا به وجود می آورد... برنامه هسته ای ایران مهار می شود، عراق دست شیعیان نخواهد بود، خطر حزب الله لبنان از بین می رود، امنیت اسرائیل تامین می شود، قیمت نفت ارزان خواهد شد و...».

اما برای آنكه از محور اصلی این نوشته دور نشویم درباره موج هجمه رسانه ای دشمن و ضدانقلاب در القاء اینكه تحریم ها علیه ایران تاثیر كرده و در ادامه فلان و بهمان می شود تحلیل روز گذشته گاردین خواندنی است؛ «اظهار شادمانی از تاثیر تحریم ها بر ایران زودهنگام است، واقعیت آن است كه تحریم ها ایران را تقویت می كند.»

بنابراین آنچه محرز است عملیات رسانه ای و جنگ روانی دشمن بدین معنا نیست كه آنها اصل ماجرا را ندانند و در خیلی از موارد می دانند كه تحریم ها قدرت اخلال در موقعیت و تصمیمات كلان كشور را ندارد.

برای همین است كه اندیشكده بروكینگز در تحلیل اثرگذاری تحریم ها می نویسد؛ «ایران در طول تاریخ نشان داده است كه ظرفیت مقابله با مشكلات را برای رسیدن به اهداف موردنظر خود دارد، این كشور در نتیجه تاثیرات انقلاب و جنگ با عراق در تحمل مشكلات شدید اقتصادی تجارب گسترده ای دارد.»

2- مقارن با فضای ساختگی و روانی دشمن و رسانه های آنها از آنچه كه بحران اقتصادی و سیاسی كشور می نامند؛ در داخل مسئولان و رسانه ها نباید در زمین افراط یا تفریط بازی نمایند. بنابراین اگر سهم تحریم را نباید به طور كامل انكار كرد از سوی دیگر نباید تنها عامل دشمنی و خصومت جبهه استكبار را سبب نابسامانی های اقتصادی قلمداد كرد.

باید تمام مسئولان و نهادهای اجرایی، تقنینی و قضایی با تحلیل صحیح از شرایط موجود، راهكارهایی برای مشكلات اقتصادی كشور ارایه دهند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی دیروز در بیاناتی حكیمانه و راه گشا در جمع صدها نفر از نخبگان كشور ضمن تاكید بر تحلیل درست از وضعیت كشور، لازمه رسیدن به تحلیل درست پیرامون جایگاه و موقعیت كشور را وجود «ارزیابی صحیح از توانایی ها و نقاط قوت نظام اسلامی»، «فشارهای جبهه دشمن» و در عین حال «ناكامی های این جبهه» دانسته و بیان فرمودند؛ «این تصور كه علت دشمنی جبهه استكبار با ملت ایران، اتخاذ برخی مواضع یا تصمیم ها بوده، غلط است؛ علت اصلی همه این فشارها، جایگاه مستقل ملت ایران و تسلیم نشدن در برابر نظام سلطه است.»

بنابراین لازم است كه اكنون به صدر این نوشته بازگردیم. آنچه كه باعث شده رسانه های ضدانقلاب و دشمن در حجمی گسترده یك مشكل اقتصادی را تا سر حد بحران سیاسی [!] بزرگ نمایی كرده و در این میان آرزوهای خود را به جای واقعیت ها پمپاژ كنند ناشی از آن است كه طی 34 سال گذشته، ایران اسلامی به خواسته ها و زیاده خواهی های آنها یك «نه بزرگ» گفته و آنها از شدت عصبانیت از هر فرصتی برای انتقام گیری استفاده می كنند.

به قول سردبیر فارین پالیسی، ایران به این دلیل كه از آمریكا سرپیچی می كند مورد غضب این كشور قرار گرفته است.

3- نكته دیگری كه باید به نكات بالا علاوه كرد این است كه مسئولان كشور نباید ناخواسته به شرایط التهاب اقتصادی كمك كنند و بسیاری از اظهارنظرها، نشست های خبری و یا مصاحبه ها نباید خدای ناكرده به تسویه حساب های سیاسی منجر شود.
راه روشن است و جای هیچ تردیدی وجود ندارد كه برای حل مشكلات اقتصادی تنها مسئولان نهادهای مختلف باید طبق وظیفه قانونی شان عمل نمایند.

این فرمول مشخص بیشترین نقش را در جلوگیری از حاشیه سازی ها و جنجال سازی ها خواهد داشت كه به انضمام تحلیل صحیح از شرایط كشور می تواند موانع موجود را از سر راه بردارد.

البته نقش رسانه های متعهد در تبیین و تحلیل صحیح شرایط كشور و مطالبه گری از مسئولان در بستر وظایف قانونی آنها همچون كاتالیزوری خواهد بود كه می تواند به حل پاره ای از نابسامانی ها و التهابات اقتصادی شتاب و سرعت ببخشد و اینچنین است كه با پایان پارازیت ها تصویر روشن و شفاف خواهد شد.

خراسان:انتخابات گرجستان و جهان پس از آمریکا

«انتخابات گرجستان و جهان پس از آمریکا»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سیدمحمد اسلامی است كه در آن می‌خوانید؛"برتولت برشت" نمایشنامه‌نویس و شاعر آلمانی جمله معروفی دارد که حکایت تحولات این روزهای جهان است: «آن چه ثابت و برجاست، ثابت و برجا نیست. دنیا این چنین که هست نمی ماند.» هر فرازی، فرودی دارد. روز گذشته دولت هوادار غرب و آمریکا در "گرجستان"، شکست در انتخابات این کشور را پذیرفت. بنابراین از این پس باید در نقشه سیاسی جهان یک مورد دیگر را هم اصلاح کنیم. گرجستان هم از بلوک آمریکایی خارج شد. اما ماجرا بیش از این هاست.

تعبیر خواب آقای مشاور

بهمن ماه سال گذشته "زبیگنیو برژینسکی"، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، با انتشار یادداشتی در مجله فارین پالیسی پیش بینی کرد که نفوذ آمریکا در 8 منطقه جهان با تغییرات عمده ژئوپلتیک، کاهش پیدا خواهد کرد.(1) ژئواستراتژیست لهستانی الاصل و دیپلمات کهنه کار آمریکایی آن زمان یادداشت اش را با بررسی تغییرات "گرجستان" آغاز و پیش بینی کرد که کاهش نفوذ ایالات متحده در منطقه، منجر به افزایش نفوذ روسیه بر این کشور همسایه خود خواهد شد.

 گرجستان، تایوان، کره جنوبی، بلاروس، اوکراین، افغانستان، پاکستان و اسرائیل 8 منطقه ای هستند که برژینسکی پیش بینی کرده است دچار تغییرات ژئوپلتیک به گونه ای شوند که نفوذ آمریکا در آن ها کم شود و یا منافع آن با خطر جدی مواجه شود.

"گل رز" هم به "انقلاب نارنجی" پیوست

آمریکا از سال 1991 تاکنون، سالانه 3 میلیارد دلار به گرجستان کمک می کرده است. به نظر برژینسکی، افول گرجستان به معنای افزایش نفوذ روسیه بر کانال های انتقال انرژی به اروپا است و روسیه می تواند با استفاده از این موقعیت، باج های سیاسی کلان از اروپا بگیرد.

حالا در گرجستان حزب «جنبش ملی متحد»، نزدیک به میخائیل ساکاشویلی (رئیس جمهور) جایش را به حزب «رویای گرجستان»، نزدیک به بیدزینا ایوانیشویلی، میلیاردر نزدیک به روسیه و از سران مخالفان دولت داده است. ساکاشویلی ۹ سال پیش و در پی انقلاب "گل رز" قدرت را در گرجستان به دست گرفته بود.

گرجستان آخرین پایگاه انقلاب های رنگی در اروپای شرقی است که چندی پس از افول "انقلاب نارنجی" در اوکراین، از بلوک حامیان آمریکا خارج می شود. انقلاب هایی نرم که به شکل زنجیره‌ای در صربستان (دو مرحله ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰)، گرجستان (۲۰۰۳) و اوکراین (۲۰۰۴) رخ داد، اما امروز افق روشنی برای هیچ یک از آن ها دیده نمی شود.

مسابقه خروج از بحران

اما همان طور که برژینسکی پیش بینی کرده بود، کاهش نفوذ آمریکا به اروپای شرقی محدود نیست. به اعتقاد او، 10 سال حضور نظامی آمریکا از 2001 تاکنون درافغانستان، به اضافه اوضاع اقتصادی بسیار نابسامان کابل چنان دست به دست هم داده اند که باید این کشور را هم برای آمریکایی ها از دست رفته دانست.

نبود دولتی مقتدر و کارآمد در کابل به همراه افول قدرت آمریکا در این کشور، بیم آن را ایجاد کرده که بار دیگر افغانستان به جبهه نبرد و افراطی گری تبدیل شود. دیروز آندرس فو راسموسن، دبیر کل ناتو هم با روزنامه گاردین گفت و گو کرد و خبر داد که خروج نیروهای غربی از افغانستان زودتر از آنچه انتظار می‌رود، انجام خواهد شد.

جالب این که دبیر کل ناتو گفته است که خروج نظامیان کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی نباید به "مسابقه برای خروج از افغانستان" تبدیل شود. صحبت های راسموسن در کنار گزارش روزنامه ایندیپندنت از طرح "Plan C" برای تجزیه افغانستان، نشان می دهد که نتیجه 10 سال حضور در سرزمین دشمن کش افغانستان و صرف میلیاردها دلار در این کشور، نه تنها به از بین بردن طالبان و القاعده منجر نشده، بلکه سرانجامش دست و پا زدنی برای خروج آبرومندانه از این کشور به قیمت مذاکره با طالبان شده است.

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

شکست انقلاب های مخملی در اروپای شرقی، جنگ طلبی‌های بی نتیجه واشنگتن در 10 سال گذشته، تغییرات شگرف در خاورمیانه و شمال آفریقا، بحران بی سابقه مالی و اجتماعی در کشورهای اروپایی که شرکای استراتژیک آمریکا هستند و بسیاری موارد دیگر نشانه هایی هستند که فرضیه آغاز جهان پس از آمریکا را تقویت می کنند. تابستان امسال “مایکل مولنر” عکاس روزنامه نیویورک تایمز عکسی را منتشر کرد که در آن باراک اوباما در حال پیاده شدن از هواپیما، کتاب "جهان پس از آمریکا" نوشته فرید زکریا را در دست دارد.

عکسی که باعث جنجال در رسانه های آمریکایی شد. به نظر می رسد، برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هرکسی باشد، باید خود را برای مواجهه با دیگر نشانه های افول امپراتوری ایالات متحده آماده کند.

آینده پیش رو

به هر روی کارشناسان بر این باورند که بسیاری در جهان امروز، صدای ناقوس پایان امپراتوری آمریکا را شنیده اند. یکی از نشانه‌هایی که آن ها معرفی می کنند، اقدام عجیب انگلیس در ادغام هیئت های دیپلماتیک با کانادا است. اقدامی که با سابقه چند سال گذشته لندن در حمایت بیشتر از "کشورهای مشترک‌المنافع" که روزی تحت سیطره امپراتوری بریتانیا بودند، تلاشی آرام برای آماده شدن برای جهان پس از آمریکا ارزیابی می شود. حتی نظرات جنگ طلبانه میت رامنی، رقیب جمهوری خواه اوباما نیز تندخویی های گروهی از آمریکایی ها برای به تاخیر انداختن غروب فرمانروایی شان به نظر می رسد.

بنابراین جهان باید خودش را برای روزگاری جدید آماده کند. روزگاری که ممکن است "گذاری نرم به دوران پس از آمریکا" را رقم بزند و یا اینکه با به قدرت رسیدن گروهی دیگر شرایطی را به وجود بیاورد که این تغییر چون آتشی دامان مردم دیگر در بسیاری نقاط دیگر جهان را هم بگیرد.

جمهوری اسلامی:تحلیل سیاسی هفته

«تحلیل سیاسی هفته»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است كه در آن می‌خوانید؛در این هفته بی‌تدبیری‌های انجام شده در مقابله با فشارهای اقتصادی باعث شد كه بخش‌هایی از جامعه - به طور مستقیم و یا غیرمستقیم - درگیر عدم احساس امنیت روانی اقتصادی شوند و این وضعیت زمانی به اوج خود رسید كه نرخ ارز روز به روز افزایش یافت و به ركوردهای غیرقابل باوری دست یافت.

شاید هیچكس در اینكه آمریكا برای جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران وارد صحنه شده و در این راه از همه توان و موجودیت خود و همپیمانانش استفاده می‌كند و از هیچ دسیسه و توطئه‌ای فروگذار نیستند، تردیدی نداشته باشد ولی آنچه مورد بحث و مناقشه است، عدم استفاده از نظرات كارشناسی، تصمیم گیریهای بسته و جزیره ای، پشت كردن به واقعیت‌ها و در پیش نگرفتن راههای صحیح مقابله با مشكلات است كه فریاد همه دلسوزان و صاحبنظران اقتصادی را در آورده و باعث شده كه مردم، خود را در معرض آسیب‌های روانی و عدم اعتماد عمومی بیابند.

آنچه فارغ از حجم توطئه‌ها و فشارهای گسترده دشمنان انقلاب در این نبرد سنگین اقتصادی، مردم را نگران كرده، نوسانات و فراز و نشیب‌های موجود در شیوه مدیریتی مدیران اجرایی و اقتصادی كشور است كه به این وضعیت دامن زده و سرمایه‌های اجتماعی در جامعه را در معرض آسیب قرار داده است.

متأسفانه عدم صداقت و شفافیت مدیران اجرایی و اقتصادی با افكار عمومی و عدم تبیین برخی تنگناها كه ممكن است مردم در آینده با آن مواجه شوند، نه تنها راه چاره مؤثر و مفیدی نبوده بلكه رفته رفته امنیت روانی جامعه و سرمایه اجتماعی كشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد. از همه مهمتر نقش فرافكنی‌ها و عدم پذیرش مسئولیت برخی اشتباهات و انداختن آن به دوش دیگران و استتار ضعف‌های مدیریتی و عدم استفاده از همه ظرفیت‌های كارشناسی موجود، قطعاً كمتر از تبعات تحریم‌ها نبوده و باعث آزردگی خاطر مردم شده است. خوشبختانه رهبر معظم انقلاب چندی پیش با اشاره صریح و واقع‌بینانه به پیامدهای تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی، نه تنها آنها را بی‌تأثیر و درحد كاغذ پاره ندانستند بلكه ضمن هشدار نسبت به ضرورت تمهید پادزهر و راهكارهای مناسب، در واقع نقشه راه پیش رو برای خنثی‌سازی اثر تحریم‌ها را نیز تبیین كردند ولی گویا برخی مدیران بنا دارند عالماً و عامداً با دادن آدرس‌های غلط و فرافكنی در پذیرش مسئولیت، به زخم مردم نمك بپاشند.

هفته جاری درحالی پشت سر گذاشته شد كه عنوان "هفته نیروی انتظامی" را به همراه داشت. در این هفته كه قاعدتاً موضوع نظم و انضباط اجتماعی، امنیت اخلاقی جامعه، عفاف و حجاب و استقرار آن به عنوان یك دغدغه عمومی باید مورد بحث قرار می‌گرفت، آنان كه مسئولیت اجرایی و فرهنگی جامعه را برعهده دارند، ترجیح دادند از كنار آن بگذرند و همچنان چشم شان را بر واقعیت‌های تلخ و دردناك ببندند.

هر چند نیروی انتظامی معتقد است برای برخورد با نمادهای فساد اجتماعی و كنترل بیرونی بی‌بندوباریها آمادگی لازم را دارد ولی متأسفانه به جای آنكه حمایت شود، با كارشكنی و موانع رسمی و آشكار مواجه است. متأسفانه سالهاست كه به بهانه لزوم كار فرهنگی و نهادینه كردن فرهنگ عفاف در جامعه از برخورد با آنهایی كه تعمداً به دنبال گسترش فساد در جامعه و خدشه وارد كردن به امنیت و آرامش عمومی مردم هستند، تعلل می‌شود بدون آنكه در بخش فرهنگی اقدام بایسته و شایسته‌ای انجام پذیرد.

متأسفانه پس از سالها تعلل در زمینه بهینه سازی وضعیت فرهنگی و نهادینه كردن حجاب و عفاف در جامعه، اینگونه آشكار می‌گردد كه مسئولان اجرایی علاوه بر آنكه از انجام وظایف خود در بخش‌های اقتصادی عاجزند، در بخش‌های فرهنگی نیز دچار همین ضعف هستند و شاید در خوشبینانه‌ترین تحلیل‌ها، با تعلل و مسامحه، راه را برای مبارزه با ناهنجاریهای اجتماعی بسته نگاه داشته‌اند.

در مهمترین رویدادهای خارجی هفته، ادامه واكنش‌های جهانی علیه فیلم موهن، تداوم انقلاب مردم بحرین، برگزاری تظاهرات ضد دولتی جدید در عربستان و انفجارهای مرگبار در عراق قرار داشتند.

پس از گذشت یك ماه، واكنش‌ها علیه توطئه آمریكائی - صهیونیستی به فیلم موهن این هفته نیز ادامه یافت و در بسیاری از كشورهای جهان مسلمانان با سردادن شعار علیه عاملان این اهانت و دولتهای حامی آنها، خشم و نفرت خود را از توطئه مذكور ابراز داشتند، اعتراض ملت‌های مسلمان علیه فیلم موهن، درحالی وارد دومین ماه شده است كه اغلب دولتهای اسلامی همچنان در مقابل این حركت ضد اسلامی سكوت كرده و تحرك لازم را از خود نشان نداده‌اند. در این میان، سازمان همكاری اسلامی كه درحال حاضر به عنوان تنها سازمان فراگیر مدعی دفاع از منافع جهان اسلام مطرح است، عملكردی منفعلانه در قبال این مسئله مهم و تعدی جبهه كفر علیه مرزهای عقیدتی جهان اسلام داشته و تنها به محكومیت لفظی، آنهم با لحنی محتاطانه پرداخته است كه قطعاً با انتظار و خواست مسلمانان فاصله دارد.

در هفته جاری، قیام مردم بحرین علیه دیكتاتوری رژیم آل خلیفه با تقدیم دو شهید دیگر تداوم داشت. ملت انقلابی بحرین پس از گذشت نزدیك به دو سال همچنان با حضور در خیابانها و ادامه تظاهرات، نشان می‌دهند در راه دستیابی به هدف خود قصد از پای نشستن ندارند و مصمم هستند تا پیروزی نهایی و به دست آوردن حق مسلم خود، یعنی حكومت مردمی و غیرتبعیض آمیز به مبارزه ادامه دهند هر چند كه در این مسیر مورد بی‌مهری و بی‌اعتنایی ظالمانه مجامع بین‌المللی و سازمان‌های حقوق بشری، از جمله سازمان ملل و شورای به اصطلاح امنیت این سازمان قرار گرفته‌اند.

سران حكومت آل خلیفه كه با پشت گرمی عربستان، آمریكا و سایر دولتهای ذی نفوذ، به كشتار و سركوب ادامه می‌دهند بپذیرند پشتوانه مردم را ندارند و دوام نخواهند آور و در آینده‌ای نه چندان دور در برابر محكمه ملت بحرین قرار خواهند گرفت.

این هفته عربستان نیز شاهد گسترش اعتراضات سیاسی علیه رژیم حاكم بود و در بخش‌هایی از شرق این كشور معترضان به تظاهرات پرداختند. در این حال، گزارش رسیده است كه مأموران امنیتی سعودی به منازل مردم در مناطق شیعه‌نشین حمله كرده و شماری از افراد مظنون را به قتل رسانده‌اند. این حركت از سوی رژیم ریاض بیانگر تشدید سیاست سركوب توسط این رژیم است و دلیلی به جز افزایش وحشت دولتمردان ریاض از تحولات آینده و اوجگیری قیام مردمی ندارد.

در هفته جاری، عراق بار دیگر شاهد انفجارهای خونین بود و در چند حادثه نزدیك به 50 نفر كشته شده و تعداد بیشتری زخمی شدند. انفجارها در عراق، برنامه‌ای است كه با هدف ساقط كردن دولت كنونی این كشور صورت می‌گیرد و پشت این برنامه، جبهه‌ای مشترك، متشكل از دولتهای مداخله گر خارجی و گروههای زیاده طلب داخلی قرار دارند. این جبهه شوم درصدد است با انفجارهای پی در پی و ایجاد بلوا و ناامنی، اجازه بازگشت ثبات به جامعه عراق را ندهد و از این طریق دولت را برای پذیرش شرایط و خواسته‌های غیرقانونی خود به تسلیم وادارد. این در واقع آخرین حربه‌ای است كه دشمنان جناح حاكم فعلی كه در آن شیعیان اكثریت دارند به كار گرفته شده كه تاكنون با شكست مواجه شده است.

رسالت:نقد مشفقانه مصاحبه رئیس جمهور

«نقد مشفقانه مصاحبه رئیس جمهور»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلویی است كه در آن می‌خوانید؛رئیس جمهور محترم در بعد از ظهر روز سه شنبه در مصاحبه با خبرنگاران داخلی و خارجی مطالبی فرمودند كه تامل در آن می‌تواند راهبردی برای حل مشكلات كشور باشد.

 مصاحبه برحسب سئوالات و پاسخ‌ها، محورهای اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشت كه در زیر به چند محور اشاره می‌شود.

1- مصاحبه رئیس جمهور درست در شرایطی انجام شد  كه دو هفته التهاب بازار ارز را پشت سر گذاشته‌ بودیم. به طور طبیعی  سئوالات بیشتر حول محور این رویداد  تلخ بود كه كاهش ارزش پول ملی را هدف قرار داده است.  كسانی‌كه این معركه را در كشور مدیریت می‌كردند قاعدتا از ورود رئیس جمهور به موضوع در هراس بودند به همین دلیل چهار ساعت قبل از مصاحبه  بیش از 300 تومان از قیمت ارز(دلار) كاسته شد اما عدم هدف‌گذاری صحیح در پاسخ‌های رئیس جمهور باعث شد پس از مصاحبه دوباره روند صعود قیمت ارز با همان سرعت گذشته تداوم یابد.

 رئیس جمهور در پاسخ‌های خود هیچ اشاره‌ای به این كاهش نكرد در حالی كه اگر به آن اشاره می‌كرد و با قدرت پشت سر  تصمیمات اتاق مبادلات ارزی می‌ایستاد به‌طور قطع روند كاهش تداوم می‌یافت .

2- رئیس جمهور محترم در این مصاحبه تصریح كرد كه دشمن موفق شده مقداری از فروش نفت ما را كاهش دهد و در تحریم نفت و مبادلات بانكی ما موفق بوده است و بخشی از نوسات قیمت ارز به این مسئله اختصاص دارد.

 به نظر می‌رسد تصریح به این معنا در مصاحبه فاقد نوعی هوشمندی سیاسی است. اگر این بیان را به موضوع آمادگی رئیس جمهور برای گفتگو و ایجاد رابطه با آمریكا در سفر به نیویورك اضافه كنیم، تصویری از مواضع اصولی رئیس جمهور در تاكید به مقاومت و دشمن ستیزی دیده نمی‌شود.

 روسای جمهور قبل هم در سال‌های پایانی خود در  فهم اوضاع دچار چنین مشكلی بودند.

 آقای احمدی نژاد از مردم برای پافشاری روی گفتمان  انقلاب و گفتمان امام و رهبری رای گرفته است . او نمی‌تواند در بخشی از وظایف خود از این گفتمان عدول كند و آن را هم به حساب مردم بگذارد.

 آنچه دلسوزان از مواضع "رئیس" استشمام می‌كنند با ذائقه سیاسی وانقلابی " جمهور" همخوانی ندارد.

 مردم، نظام و انقلاب روزهایی را در سه دهه گذشته طی كردند كه اصلا قابل مقایسه با این اوضاع نیست. ملت فشارهایی را با مقاومت وحماسه پشت سر گذاشته است كه دشمن را به وادی حیرت و فنا برده است. پس با 200 ، 300 تومان بالا رفتن و پایین آمدن قیمت ارز نمی‌شود فشار خون یك انقلاب را اندازه‌گیری كرد .

3- هجمه رئیس جمهور به رئیس مجلس ، نمایندگان ، قوه قضائیه و برخی رقبا، رسانه‌های منتقد و قراردادن آنها در كنار كسانی كه همراهی با دشمن می‌كنند یك كم لطفی بود.

 خوب بود رئیس جمهور در برابر منتقدین سعه صدر نشان می‌داد و آن را حمل به دلسوزی آنان می‌كرد. بالاخره نمی‌شود به فاصله كوتاهی دو سوم ارزش پول ملی كاهش یابد و احدی هم جرات نكند زبان به شكوه وگلایه گشاید. پس شعار آزادی مطلق كه اخیرا ارگان دولت به شعارهای دولت افزوده چه می‌شود؟

 آقای رئیس جمهور طوری به منتقدین حمله كردند كه گویی دارد یك رونمایی از اختلافات داخلی وشكاف در قوا و ... را در یك میتینگ سیاسی به نمایش می‌گذارد. این فروكاهش شان رئیس جمهور به مخالفی است كه در اقلیت قرار دارد. حال آنكه مردم، نخبگان، علاقه‌مندان نظام، روسای قوا و حتی رقبا و منتقدین وی به شان ومرتبت رئیس جمهور به‌عنوان دومین مقام رسمی كشور احترام می‌گذارند و علاقه‌مند به توفیقات او می‌باشند.

اینكه جناب آقای احمدی نژاد منتقدین را به مخالفین دولت و مخالف رئیس جمهور ترجمه كند نوعی كج سلیقگی سیاسی است . لذا رئیس جمهور به شماری از مشاورین خود كه چنین القائاتی دارند باید به دیده تردید نگاه ‌كند.  چون برخی می‌خواهند روند جدایی او از مومنین و علاقه‌مندان انقلاب را تا افتادن در دامان دشمن مدیریت كنند.این بلایی است كه بر سررئیس جمهور سابق آوردند. اما او هوشمندی نشان داد و حداقل  در ایام تصدی این منصب با آنها همراهی نكرد. هر چند بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری در ایام فتنه 88 به نوعی این همراهی را نشان داد!

4- واكنش نشان دادن به اجرای یك حكم قطعی و قانونی در مورد جناب آقای جوانفكر آن‌هم در یك مصاحبه با حضور خبرنگاران داخلی   وخارجی چه مشكلی از مشكلات رئیس جمهوری یا مسائل كشور را حل می‌كند. 

رئیس جمهور در بدو ورود به كشور از این اقدام اظهار تاسف كرد و همین مطالب را كه در مصاحبه گفت، قبلا هم گفته بود. اصرار بر این موضع آن هم در یك نشست مطبوعاتی بدون التزام عملی به اجرای قانون، چه تصویری از رئیس جمهور كشور را واتاب می‌دهد؟ چرا رئیس جمهور با این مواضع اتهام قانون ستیزی و دخالت در قوه دیگر را به‌راحتی می‌پذیرد.

در كشورهای جهان هر روز خبر از احضار یك رئیس جمهور به دادگاه یا دستگیری و زندانی شدن یك نخست وزیر ومقامات دیگر است. این یك روال عادی است . احترام به قانون و قضا شأنش بالاتر از حمایت از فردی است كه فكر می‌كنیم او مجرم نیست . تشخیص مجرم بودن یا نبودن كسی در عرف همه حكومت‌های جهان به عهده رئیس جمهور نیست.

از طرفی تعیین تكلیف برای رسانه‌ها كه چرا از شهرداری تهران یا از
قوه‌قضائیه یا مجلس انتقادی نمی‌كنند از جمله مسائل مطرح شده از سوی رئیس جمهور محترم بود. احتمالا ایشان و دوستانشان  موفق نمی‌شوند همه روزنامه‌ها را دقیق بخوانند زیرا این نقدها وجود دارد. اصرار به عدم وجود آن، نادیده گرفتن شعور مردم و شعور مدیران رسانه‌ای كشور است.

 5- خطاب نگارنده در آخرین نكته به رئیس جمهور محترم نیست. بلكه خطاب به روسای قوا و برخی كسانی است كه غیر منصفانه در مصاحبه رئیس جمهور مورد نقد قرار گرفتند.

وارد شدن به میدانی كه رئیس جمهور در مصاحبه خود فضا و زمین آن را تعریف كرد، خردمندانه نیست. خویشتنداری معطوف به عقلانیت سیاسی مبنی بر حفظ حیثیت نظام و آمادگی قوا برای مقابله با دشمنی‌های آمریكا وصهیونیسم در شرایط كنونی یك ضرورت است.

در همین جا لازم می‌دانم از لغو مصاحبه رئیس مجلس تشكر كنم . مردم می‌دانند به چه كسی و برای چه رای دادند و اینكه  مشكلات كشور چیست؟ سهم هر یك از قوا در حل این مشكلات چقدر است؟ مردم روی رای خود ایستاده‌اند و نیك می‌دانند كسی كه رای از مردم گرفته آیا روی عهد و پیمان خود در دفاع از نظام ،اسلام و انقلاب و قانون ایستاده است یا نه؟ بنده به‌عنوان كسی كه آگاهانه هم در دور اول و هم در دور دوم ریاست جمهوری جناب آقای احمدی نژاد به او رای داده‌ام 80 درصد مواضع او را اصولی ومنطبق برعهد و پیمان او با مردم می‌دانم اما گاهی مواضعی و رفتاری می‌بینم كه به تردید می‌افتم. مصاحبه روز سه شنبه رئیس جمهور از آن جمله است. امیدوارم او موفق شود ودوره خود را با پاسخ دادن مسئولانه  به این تردید‌ها به نیكی پایان ببرد.

تهران امروز:از كمونیست های پولكی تا سلفی های پولكی

«از كمونیست های پولكی تا سلفی های پولكی»عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم حجت كاظمی است كه در آن می‌خوانید؛دهه‌ها قبل و پیش از آنكه نیكیتا خروشچف، در كنگره بیستم حزب كمونیست شوروی،كوس رسوایی استالین و عصر وی را فریاد بزند،گروهها و روشنفكران چپگرای بسیاری در جوامع توسعه یافته غربی و جهان سومی از دل و جان، به حمایت از كمونیسم و الگوی شوروی به عنوان راه حل نجات بشریت می‌پرداختند.در سایه این هژمونی ایدئولوژیك، اتحاد شوروی دارای ارتشی از حامیان بی جیره و مواجب در اقصا نقاط جهان بود كه زمینه پیشبرد منافع این كشور را فراهم می آوردند.

با سقوط تدریجی اعتبار شوروی و ایدئولوژی لنینیستی، رفقا مجبور شدند تا برای حفظ حامیان و كمونیست‌های وفادار«خلق‌های تحت ستم»سركیسه را شل كنند و جیره و مواجب بپردازند. از این رو از متن لشگر حامیان بی‌جیره و مواجب، مجموعه گروه‌ها و نیروهایی سربرآوردند كه تعبیری بهتر از«كمونیست های پولكی» نمی‌توان به آنها داد.

در مورد بنیادگراهای سلفی هم می توان از روندی مشابه سخن گفت.در حالی كه در میان مجموعه گروههای سلفی و چهره‌های برجسته آنها تا زمان رویداد 11 سپتامبر می‌توان شواهدی از باور و تعلق به ایدئولوژی وهابی را دید، ولی به دنبال این رویداد، فروپاشی حكومت طالبان در افغانستان و مغلوبه شدن نبرد ، اندك اندك گروه‌های سلفی، ترجیج دادند تا به جای ورود به درگیری‌های پرهزینه، از ظرفیت های خود برای كسب منافع مادی استفاده كنند. این امر تحقق نمی‌یافت مگر در سایه وصل شدن به دولتها و نیروهایی كه حاضر بودند تا با آنها معامله كنند؛ پول پرداخت كنند و وفاداری آنها را كسب كنند.

می‌دانیم كه گروههای سلفی تكفیری در ذیل تئوری جاهلیت سید قطب، حكومت های موجود در جهان اسلام را غیر اسلامی می‌دانند و از ضرورت «مبارزه با دشمن داخلی» سخن به میان می‌آورند.در سایه همین دیدگاه بود كه گروه‌های سلفی طی دهه های 70،80 و 90 میلادی به مبارزه‌ای جدی علیه رژیم‌های حاكم بر جوامع اسلامی روی آورده و در پی احیای خلافت در این جوامع برآمدند.

اما با رخداد 11 سپتامبرو تضعیف شدید شبكه و نفوذ اجتماعی و اقتصادی این گروهها و رنگ باختن امیدهای موفقیت، به یكباره انرژی ضد وضع موجود این جنبش ها خالی شد و عملا زمینه برای معامله با دولتهای عربی فراهم شد.در این بین ظاهرا عربستان و قطر در معامله با گروههای سلفی و تكفیری موفق عمل كرده اند.عراق و نقش گروههای تكفیری در ناامن سازی این كشور تبلور اول این همگرایی نوظهور بود.گروههای سلفی در ذیل شعار مبارزه با حكومت شیعی و استعمار صلیبی، به مجری سیاست های عربستان و قطر و اردن در عراق بدل شدند و در عوض از آنها كمك مالی و لجستیكی دریافت كردند.

سوریه باید به عنوان تكامل این بده و بستان پرسود برای طرفین تلقی شود، جایی كه در آن دولتهای فوق و نیز میلیاردهای عرب، به پشتوانه گروههای سلفی برای«جهاد علیه رافضی ها» بدل شده اند.

علاوه بر حمایت همه جانبه از اخوان سوریه،از همه كشورهای اسلامی نیروهایی به سوریه گسیل شده اند.گرچه صورت قضیه شبیه تشكیل گروههایی چون افغان العرب در نبرد با شوروی است، ولی در باطن ماجرا چیزی جز انگیزه های مالی وجود ندارد.صحنه های شرم آور قیمت گذاری بر روی «مجاهد» ان اعزامی به سوریه كه مدتی قبل بر روی سایت ها منتشر شد شاهدی برای پولكی شدن بی سابقه «مجاهدان» دارد.

شاید دو دهه قبل تصور اینكه یك سلفی تكفیری به حمایت از شیخی مانند امیر قطر بپردازد، غیر ممكن بود، ولی در زمانه ای كه همه چیز به پول بدل شده و رهبرانی مانند ابوحمزه المصری به جای كشورهای اسلامی ترجیح می دهند در لندن به زندگی كنند و در آنجا به غرب حمله كنند،چرا دیگران نباید از فرصت پیش آمده برای پر كردن جیب ها استفاده كرد و در عین حال از «جهاد اسلامی» و «آماده شدن برای بهشت برین در صورت شهادت در نبرد با حكومت رافضی» سخن نگویند.

نقطه مشترك كمونیست ها و بنیادگراهای سلفی در دوران افول؛بی اعتباری آرمانها و میل تدریجی به سوی كنار گذاشتن ملاحظات قبلی و بدل كردن شعارها و ایدئولوژی به زمینه ای برای كسب منافع مادی است.این اتفاق همانطور كه افول كمونیسم را تشدید كرد، افول سریع بنیادگراهای سلفی را نیز شدت خواهد بخشید تا بشریت و دنیای اسلام از شر یكی از بزرگترین معضلات خود سریعتر خلاص شود.

مردم سالاری:چه کسی پاسخگو است؟

«چه کسی پاسخگو است؟»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاتری به قلم مهدی عباسی است كه در آن می‌خوانید؛ تصور نمی‌شود کسی در ابتدای امسال می‌توانست پیش‌بینی کند در بدترین حالت، نوسانات قیمت ارز تا این میزان شدت می‌یابد و دلار با قیمتی بالاتر از 3500 تومان در بازار آزاد، قیمت‌گذاری می‌شود. اما، به واسطه تنها چند روز، این اتفاق افتاد تا نگرانی‌های عمومی از آینده اقتصاد کشور، بیشتر شود. اقتصادی که بیش از هفت سال است، مدیریت‌اش به دست محمود احمدی‌نژاد افتاده و کمترین خواسته افکار عمومی از دولت این است که پاسخگوی شرایط موجود باشد.

اما، اظهارات محمود احمدی‌نژاد در نشست خبری‌اش با خبرنگاران در پاسخ به سوالات مکرر درباره دلار، بر این نگرانی‌ها افزود و تصور نمی‌شود افکار عمومی که لحظه لحظه کنفرانس خبری رئیس دولت را دنبال می‌کردند تا جمله‌ای در خصوص برنامه‌های دولت و یا قولی برای کنترل بازار بشنوند، جز«جنگ روانی»، حرف تازه‌ای شنیده باشند. اما، حملات احمدی‌نژاد به دیگر قوا و نهادها و بیان این جمله که چرا همه چیز را از دولت می‌خواهند و به طور کلی گلایه‌هایش از نقدهای صورت گرفته از دولت، نیازمند بررسی بیشتر است.

اول آنکه، طبیعی است، دولت باید پاسخگوی وضع موجود باشد. وقتی دولت در تصمیم‌گیری‌های چند سال اخیرش، نظرات کارشناسی غیرهمسوهایش را مورد توجه قرار نمی‌داد و یا آنجا که مصوبات قانونی مجلس را بی‌اهمیت و غیرقابل اجرا تلقی می‌کرد، باید امروز پاسخگوی تمام تصمیمات گذشته‌اش باشد. ضمن اینکه رئیس‌جمهور توسط مردم انتخاب می‌شود تا علاوه بر مدیریت اجرایی کشور، پاسخگوی نگرانی‌های جامعه باشد.

دوم آنکه، رئیس دولت نباید فراموش کند که روزی رسما اعلام کرد که«دیگر مجلس در راس امور نیست» و مدام از جایگاه ریاست جمهوری سخن به میان آورد، آیا امروز نمی‌خواهد، در مقابل فشارهای اقتصادی که بر مردم وارد است، پاسخگو باشد؟ آیا وقتی مجلسی‌ها، مدام فریاد زدند که قانون هدفمند کردن یارانه‌ها، آن‌گونه که مصوب شده، اجرایی نشده، دولت توجهی کرد، که اینک سخن از آن به میان می‌آورد، چرا همه نقدها از دولت می‌شود،

نحوه رفتار و سخنان احمدی‌نژاد در کنفرانس خبری‌اش با خبرنگاران، حکایت از آن دارد که نمی‌توان شاهد برنامه‌ای مدون و اثرگذار برای کنترل بازار ارز بود. موضوعی که بر تمام بخش‌های اقتصادی و عمرانی کشور اثر گذاشته و شاهد تعطیلی بسیاری از پروژه‌ها به دلیل مشخص نبودن قیمت‌ها هستیم.

ای کاش، رئیس دولت، به جای تغییر صورت مسئله و یافتن مقصرانی برای اوضاع کنونی، همتی بیشتر به خرج می‌داد و کمیته‌ای ویژه برای مدیریت این ماه‌های باقیمانده از عمر دولت دهم تشکیل می‌داد.

نوسانات ارز که از سوی احمدی‌نژاد یک«جنگ روانی» است، تبعات اقتصادی شدیدی بر بخش‌های دیگر گذاشته و قیمت تمام کالاها را در مسیر تورم قرار داده است. موضوعی که فشار سنگینی بر توده‌های مردم وارد می‌کند. آیا، برای نگرانی عمومی در جامعه از آینده اقتصاد، پاسخگویی پیدا می‌شود؟

آفرینش:رویای گرجستان و نگاهی نو به منطقه و جهان

«رویای گرجستان و نگاهی نو به منطقه و جهان»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم علی رمضانی بونش است كه در ان می‌خوانید؛ائتلاف رویای گرجستان به رهبری بیژینا ایوانیشویلی سرمایه دار مخالف دولت گرجستان با پیروزی در کسب کرسی های بیشتر پارلمان این کشور در عمل خود را برای معرفی نخست وزیر آینده آماده می کند. در این بین اگر به اهمیت این امر و پیامدهای آن در منطقه و گرجستان توجه داشته باشیم باید گفت این امر از چند زاویه قابل تحلیل است .

نخست اینكه در واقع پیروزی انتلاف رویای گرجستان بیش از هر امری نشان دهنده ناتوانی غرب گرایان و همراهان میخاییل ساکاشویلی، رئیس جمهوری گرجستان در برآورده كردن انتطارات مردم ان كشور در دوره چندین ساله فرمانروایی غرب گرایان در تفلیس است.

در این بین باید توجه داشت كه هر چند ساكاشویلی و حزب وی تلاش كردند با اصلاح قانون اساسی به نوعی بتواند مقام نخست وزیری آینده كشور را به دست گیرد اما این برنامه ریزی ها با توجه به نوع شكاف ها بین تفلیس و مسكو ، جدایی عملی دو جمهوری آبخازیا و اوستیای جنوبی از مام وطن و همچنین متغیرهایی همچون لو رفتن نوار ویدئویی شكنجه زندانیان گرجستان در قبل از انتخابات بی نتیجه باقی ماند و عملا ائتلافی نوین با رویكردی نوین آینده سیاسی این كشور را در چند سال آینده رقم خواهد زد.


دوم اینكه در حقیقت اگر رؤیای گرجستان كه ائتلافی متشکل از شش حزب، برنده انتخابات پارلمانی شده است بتواند اتحاد خود را در برابر ساكاشویلی رئیس جمهور در یك سال آینده حفظ كند بی شك روند انتقال قدرت مسالمت‌آمیز به موازنه گرایان در گرجستان میتواند تاثیرات گسترده منطقه ای و بین المللی داشته باشد . در این حال باید توجه داشت كه پیروزی ائتلاف رویای گرجستان در سطح داخلی از یك سو میتواند به اقتصاد این جمهوری كمك كرده و با جذب سرمایه گذاری های بیشتر موقعیت ویژه ای را برای گرجستان ایجاد كند. در سطح دیگری هم باید گفت مهم ترین پیامد منطقه ای پیروزی رویای گرجستان بهبود روابط تفلیس و مسكو باشد.


چه اینكه پس از جنگ روسیه با گرجستان در 2008 عملا نوع رابطه مسكو با تفلیس كمك گسترده ای به رویكرد غربگرایانه تفلیس داشته است حال با توجه به پیروزی رویای گرجستان عملا این امر از یك سو می تواند هم به گسترش روابط و عادی سازی روابط با روس ها یاری رساند و از سویی هم به برقراری موازنه مثبت بین قدرت ها در گرجستان كمك كند. گذشته از این نیز بی شك روابط گرجستان با كشورهایی مانند ایران و تركیه گسترش بیشتری خواهد یافت.

سوم اینكه باید گفت كنار رفتن غرب گرایان و كاهش قدرت آنان در ساختار سیاسی گرجستان عملا باعث خواهد شد تا رویكرد تفلیس به غرب كم رنگ تر گردد. یعنی در این راستا باید توجه داشت كه این امر از یك سو از دامنه روابط امریكا و واشنگتن خواهد كاست و از سویی نیز تلاش های گذشته گرجستان برای عضویت در ناتو را كم اثر میكند. در این حال هر چند ممكن است دولت نوین تلاش های برای عضوت گرجستان در اتحادیه اروپا را پیگیری كند اما بی شك همانند غرب گرایان پیشین در پی گسترش پیوند های گوناگون امنیتی نظامی و اقتصادی با آنان نخواهد بود . امری كه به نوبه خود می تواند كمكی مهم به حل رابطه مسكو و تفلیس و حل موضوعاتی همچون تماممیت ارضی گرجستان و آینده دو جمهوری اوستیا جنوبی و آبخازیا كند.

ابتكار: چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ چه باید كرد؟

«چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ چه باید كرد؟»عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار است كه در آن می‌خوانید؛این روزها و با سقوط باور نكردنی ارزش پول ملی، هموطنان با ناراحتی و نگرانی می‌پرسند: چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ چه باید كرد؟

- چه اتفاقی دارد می‌افتد؟
مسئولان محترم در پاسخ به سوالات مردم درباره وضعیت ارز، عمداً یا سهواً، ریشه اصلی مشكل را نادیده می‌گیرند و تقصیرها را متوجه فشارهای خارجی، تحریم‌ها، دستهای پنهان، دلال‌ها و سرحلقه‌ها می‌كنند. اما واقعیت ماجرا چیست؟ آمارهای رشد نقدینگی در سال‌های اخیر، ریشه ماجرا را به وضوح نشان می‌دهد:

درواقع، پاسخ به این سوال كه چه اتفاقی افتاده، خیلی روشن است: در سال‌های اخیر، باوجود نامساعدبودن محیط كسب و كار و كم تحركی در بازار مسكن و خودرو، نقدینگی انبوه ایجادشده این بار به بازار ارز و سكه حمله كرده است.وقتی محیط كسب و كار مناسب نیست و سیاستهای ضدتولیدی موجود، انگیزه‌های سرمایه‌گذاری تولیدی در ایران را سركوب كرده و وقتی بازار سرمایه و نظام بانكی از جذب نقدینگی سرگردان ناتوانند، این حجم و حشتناك نقدینگی باید از جایی سردر می‌آورد.

درست است كه تحریم‌های خارجی، مبادلات ارزی را مشكل كرده، اما حتی اگر هیچ تحریمی هم در كار نبود، حمله نقدینگی به بازار ارز و طلا دیر یا زود رخ می‌داد.مردمی كه برای حفظ ارزش دارایی‌هایشان، به بازارهای ارز و طلا هجوم آورده‌اند، چندان مستحق سرزنش نیستند. سرزنش؛ مستحق مسئولانی است كه هشدارهای گذشته درباره رشد نقدینگی را نادیده گرفتند.

چقدر اقتصاددان‌های مجلس و كارشناسان دلسوز در ایام تصویب بودجه سال‌های 85 تا90 فریاد كشیدند كه تبدیل دلارهای نفتی به ریال و هزینه كردنش در قالب بودجه‌های عمرانی كار دست اقتصاد ایران خواهد داد.... چقدر درباره آثار تورم‌زای افزایش‌های غیرمنطقی بودجه‌ها هشدار دادند.... چقدر درباره ابتلای اقتصاد ایران به «بیماری هلندی» و تشدید «ركورد تورمی» تذكر دادند. دولت محترم آن زمان این هشدارها را جدی نگرفت و گویندگان آنرا كینه‌توز معرفی كرد و این زمان هم بجای درس گرفتن از «منطق اقتصاد»، مشكل را به «دستهای پنهان» و «سرحلقه‌ها» ربط می‌دهد.

البته نمی‌توان انكار كرد كه بازار ارز زیر بمباران جنگ روانی و شایعات مسموم است. اما اگر این جنگ روانی و شایعات نبود، آیا نقدینگی 390هزار میلیاردی ساكن و خنثی می‌ماند؟ وانگهی، اگر شایعات و جنگ روانی فعال و موثر هست كه هست، برنامه دولت برای مقابله با آن كجاست؟ كدام اطلاع‌رسانی صادقانه و اقناع كننده در این مدت صورت گرفته است؟ پاسخ‌های آقای رئیس‌جمهور به خبرنگاران و پاسخ‌های سخنگوی اقتصادی دولت به سوالات ارزی نمایندگان و ضدونقیض گویی‌های رئیس كل بانك مركزی آیا در جهت خنثی‌سازی جنگ روانی و شایعات است یا تقویت آن؟

- چه باید كرد؟
در ابتدای این نوشتار، 2سوال مطرح شد: چه اتفاقی دارد می‌افتد و چه باید كرد؟ اتفاقی كه دارد می‌افتد این است كه به دلیل نامساعد بودن محیط كسب و كار، نقدینگی سرگردان با تحریك شایعات، به بازار ارز حمله كرده و دولت هم بجای توجه به ریشه‌كار، به دنبال دستهای پنهان و سرحلقه‌های موهوم است. اما چه باید كرد؟ پاسخ این سوال فوق‌العاده مشكل است اما اینطور نیست هم كه هیچ‌راهی نباشد.برخی نمایندگان مجلس ایده‌هایی مبنی بر ممنوعیت خرید و فروش ارز در بازار آزاد مطرح كرده‌اند كه البته عملی و منطقی نیست.تنها راه‌حل دولت هم یعنی راه‌اندازی «مركز مبادلات ارزی»، در كوتاه مدت جواب نمی‌دهد چرا كه به واقعیت‌های بازار توجه ندارد.

واقعیت‌های بازار اینهاست: طوفانی شدن اقیانوس نقدینگی، محیط ناامن و نامساعد كسب و كار، بازار سرمایه ناكارآمد و نظام بانكی فاسد، میل عمومی بالا به مصرف كالاها و خدمات خارجی و افزایش مستمر نقدینگی در قالب یارانه‌های نقدی و بی انضباطی‌های مالی دولت...در این شرایط، دولتمردان محترم از مردم می‌خواهند، صرفه‌جویی كنند، ارز نخرند، كمك كنند و خریدها را به تاخیر بیندازند... روشن است كه آرام كردن دریای متلاطم نقدینگی به همت عمومی نیاز دارد. همت عمومی هم انعكاس «سرمایه اجتماعی» است. یعنی اعتماد متقابل مردم به همدیگر و مردم به مسئولان و سیستم حكومتی.اما وقتی بقیه اجزای سیستم حل مشكل، معیوبند، نمی‌توان انتظار داشت فقط با همت و ایثار مردم، این مساله حل شود. سال گذشته اختلاس 3هزار میلیاردی، به «سرمایه اجتماعی» در ایران ضربه‌ای كاری وارد كرد به طوری كه دیگر سخت بتوان از مردم توقع ایثار داشت.

وقتی آن زخم هنوز باز است و دور برخی متهمان اختلاس بیمه ایران خط قرمز كشیده می‌شود،دیگر با چه رویی از مردم توقع ایثار داشته باشیم؟ آن هم ایثار برای جبران ناكارامدی تیم اقتصادی ندانم‌كار این دولت... مردم وقتی می‌بینند شخص رئیس‌جمهور در سفر خارجی رعایت صرفه‌جویی را نمی‌كند و دهها نفر از جمله همسران و بچه‌ها را در سفر نیویورك همراه می‌كند، حق دارند بپرسند كه آیا فقط ما باید ایثار كنیم؟ آقازاده احمدی‌نژاد برود نیویورك، آن وقت ما كه روز به روز سفره‌مان خالی‌تر می‌شود، برای حفظ ارزش دارایی‌های نقدی‌مان كاری نكنیم....؟متاسفانه در روزهای اخیر برای مهار نرخ ارز، از پلیس درخواست كمك شده است و نیروهای ناجا در ساعاتی هم به میدان فردوسی و مراكز خرید و فروش آزاد ارز اعزام شده‌اند.

نشان دادن داغ و درفش برای مهار قیمت‌های روبه صعود در بازار آزاد، بدترین راه است و قطعاً اثر معكوس خواهد گذاشت. اعزام پلیس به فردوسی در بازار اینطور تعبیر می‌شود كه دست دولت برای تزریق ارز به بازار خالی است.شاید واقعاً دست‌هایی هم پشت پرده باشد كه با تحریك تقاضا نرخ‌ها را بالاتر می‌برند اما مقابله با اینها باید كاملاً نامحسوس و اطلاعاتی باشد.

اولین اثر امنیتی كردن بازار ارز، جهش بیشتر نرخ‌ها خواهد بود.راه حل فوری برای بازار آزاد ارز در یك كلمه نهفته است: «اعتماد» تا وقتی مردم به سیاستها و صداقت مسئولان اعتماد نكنند، هجوم به بازار ارز و طلا آرام نمی‌گیرد. متاسفانه با ضد و نقیض گویی‌ها، تناقض‌های رفتاری و گفتاری، بی‌صداقتی‌ها و فرافكنی‌های رئیس‌جمهور و تیم اقتصادی كابینه، مشكل می‌توان اعتماد عمومی را جلب كرد اما هنوز هم دیر نیست.

دولت محترم اگر واقعاً می‌خواهد بازار ارز آرام شود، صادقانه به مردم حقیقت را بگوید و بابت ولخرجی‌ها و بی‌انضباطی‌های بودجه‌ای عذرخواهی كند و عملاً، راهبرد اقتصادی خود را بجای «تزریق پول به جیب مردم»، «بهبود محیط كسب و كار» قرار دهد.اگر دولت از در صداقت درآید، مردم ایران آنقدر با معرفت و با بصیرت هستند كه برای منافع ملی ایثار كنند، خریدها را به تاخیر اندازند و هجوم به بازار ارز و طلا را متوقف كنند.

ملت ما:چالش‌های بودجه آخر

«چالش‌های بودجه آخر»عنوان سرمقاله روزنامه ملت ما به قلم قاسم عزیزی است كه در آن می خوانید؛نیك می‌دانیم كه امسال دولت آخرین بودجه طول دوره مدیریتی خود را تحویل می‌دهد و از این رو است كه تحویل به‌موقع بودجه در سال جاری اهمیتی بیش از سال‌های گذشته دارد و به همین دلیل هم هست كه دولت باید حتما در زمان مقرر بودجه را تحویل دهد. به واقع درباره بحث بودجه، یكی از نكاتی كه بسیار باید مورد توجه قرار گیرد منظم بودن و قانونمند بودن آن است. در حقیقت زمانی كه تاكید می‌شود كه بودجه یك برنامه یك ساله است باید در همان سال اجرا شود به همین دلیل تحویل به‌موقع بودجه در نیمه آذر ماه باید تحت هر شرایطی محقق شود چرا كه قطعا در غیر این صورت بودجه نه تنها به رشد كشور كمكی نكرده، بلكه اثرات منفی نیز در پی دارد.

باید توجه داشت كه با تاخیر در ارایه بودجه در سال جاری تخصیص اعتبارات به دولت بعدی منتقل می‌شود و ممكن است دولت بعدی در پی اتخاذ روشی جز شیوه‌های مدیریتی دولت فعلی باشد و این مسئله تنش‌های زیادی را ایجاد می‌كند چرا كه بی‌انضباطی مالی ناشی از تاخیر در ارایه بودجه، عامل مهمی در ایجاد تنش در بازارهای اقتصادی است.  از یاد نباید ببریم كه مطابق قانون، بودجه برش یك ساله از قانون برنامه پنجم توسعه است و تاخیر دولت در تحویل بودجه سنواتی، تحقق اهداف برنامه پنجم را سخت می‌كند.

كمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات تاكید قاطع بر تحویل به‌موقع بودجه سال ۹۲ دارد و در همین راستا نیز تا به امروز چندین جلسه در كمیسیون با معاونت راهبردی و نظارت ترتیب داده شده است و تصمیم بر این است كه لایحه به‌موقع به مجلس بیاید. با تاخیر دولت در تحویل به‌موقع بودجه سنواتی كشور بی‌انضباطی مالی بسیار زیادی به وجود می‌آید و تخصیص بودجه‌های كل كشور نیز با تاخیر صورت گرفته، در نتیجه روند رشد كشور را كند می‌سازد.

با تاخیر در ارایه بودجه در سال جاری تخصیص اعتبارات به دولت بعدی منتقل می‌شود و ممكن است دولت بعدی در پی اتخاذ روشی جز شیوه‌های مدیریتی دولت فعلی باشد و این مسئله تنش‌های زیادی را ایجاد می‌كند.

آرمان:مساله ارز قابل مدیریت است

«مساله ارز قابل مدیریت است»عنوان سرمقاله روزنامه آرمان به قلم دکتر مهدی تقوی است كه در آن می‌خوانید؛با نگاهی به وضعیت بازار ارز در روزهای اخیر و علل بروز این نوسانات بررسی چند نکته ضروری است: یکی از مهم‌ترین این علت‌ها درواقع عدم وجود ارز به مقدار کافی است و اینکه بانک مرکزی ارز به بازار عرضه نمی‌کند و میزان این عرضه نسبت به قبل کم شده است.

در این مدت شاهد بودیم که با تحریم نفت از سوی آمریکا به‌تدریج دلار کم شد و به وضعیت موجود انجامید. البته این جهش یکباره زیاد بود و در صورتی‌که برنامه‌ریزی و مدیریتی صحیح اعمال و بیشتر صرفه‌جویی در مصرف ارز صورت می‌گرفت به این صورت قطع نمی‌شد و قیمت‌ها اینگونه بالا نمی‌رفت. کمااینکه قبل از این قیمت دلار زیر 2هزار تومان بود اما اکنون نزدیک به 4هزار تومان شده است.

این در حالی است که غیر از نفت، صادرات چندانی نداریم. معمولا در کشورهایی که ارزش پول کم می‌شود در عوض صادرات زیاد می‌شود اما حجم کالایی که برای صادر کردن داریم حتی به 10میلیارد دلار هم نمی‌رسد. برای برون‌رفت از وضعیت موجود تنها راهکار این است که به تحریم‌ها توجه کنیم چون تحریم‌ها باعث به‌وجود آمدن وضعیت موجود شده‌اند.

با مشاهده قیمت نفت قبل از انقلاب که 8دلار در هر بشکه بود و در زمان دولت‌های آقایان هاشمی و خاتمی هم آنقدر افزایش نیافت و در سال‌های اخیر قیمت آن به 100 دلار رسید یا باید در هزینه‌هایی که تصور می‌شد زاید است، صرفه‌جویی صورت می‌گرفت و یا اینکه وضعیت را تغییر می‌دادیم تا بتوان نفت فروخت و در مقابل دلار گرفت.

اینکه همه مشکلات را به نحوه مدیریت نسبت دهیم، درست نیست و وقتی دلار نباشد مدیریت نمی‌تواند معجزه کند. بنابراین با بررسی یک سال گذشته که تحریم‌ها هنوز جدی نشده بود و نفت می‌فروختیم، سال گذشته 105میلیارد دلار بابت نفت درآمد داشتیم و امسال نیز قیمت پایین نیامده و اعمال تحریم‌هاست که میزان ارز وارد شده به داخل را کم کرده است. بنابراین نسبت20-80 غیرمنصفانه است و چون ارقام دقیقی در دست ندارم این نسبت را 50-50 می‌دانم. عامل بعدی به‌وجود آورنده وضعیت موجود تقاضای سفته‌بازی برای ارز در اقتصاد داخل است.

باید ارز را به‌منظور خرید مواد اولیه کارخانه‌ها یا تحصیل دانشجویان در خارج از کشور یا یکسری کالاهایی که در داخل کمبود تولید داریم و می‌خواهیم آن را وارد کنیم، مصرف کنیم. برخی ارز را به‌دلیل موارد ذکرشده نمی‌خواهند و تنها چون پیش‌بینی می‌کنند که ارزش آن بالاتر می‌رود، اقدام به خرید و فروش آن می‌کنند؛ افرادی که اکثرا شغلشان خرید و فروش دلار است در حالی‌که این شغلی هیچ چیز تولید نمی‌کند.

مشاغل باید کالایی را تولید یا خدمتی را عرضه کنند درحالی‌که خرید و فروش ارز هیچ ارزش افزوده‌ای ندارد و تنها عده‌ای سودهای کلان می‌کنند. بنابراین سخن احمدی‌نژاد که جو موجود را جو روانی خواند، درست است البته درواقع تقاضای سفته‌بازی پول است. سفته‌بازان هم با پیش‌بینی‌هایی که درمورد قیمت ارز دارند، به وضعیت موجود دامن می‌زنند.

پس تحریم‌ها و سفته‌بازی نقش مهمی دارند و این دو عامل باعث افزایش قیمت ارز هستند. اکنون بانک مرکزی باید طوری این قضیه را مدیریت کند که انتظارات افزایش قیمت، کاهش یابد. در این صورت سفته‌بازها از بازار ارز بیرون رفته و در عوض تقاضا برای ارز فروکش کرده و قیمت پایین می‌آید. البته مدیریت مساله ارز کار ساده‌ای نیست و با پیچیدگی‌هایی همراه است اما به هر حال قابل مدیریت است.

دنیای اقتصاد:جایگاه ایران در رقابت‌پذیری

«جایگاه ایران در رقابت‌پذیری»عنوان سرمقاله روزنامه دنیایاقتصاد به قلم ادیب عربی است كه در آن می‌خوانید؛گزارش بین‌المللی رتبه‌بندی «شاخص رقابت‌پذیری» کشورهای مختلف جهان، اخیرا از سوی «مجمع جهانی اقتصاد» منتشر شد.

بنابراین گزارش سالانه که یکی از معیارهای تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران و کارآفرینان برای مقایسه کشورها و انتخاب مکان سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود، کشور ایران در سال 2010 حائز رتبه 69، در سال 2011 رتبه 62 و در سال 2012 نیز رتبه 66 را به خود اختصاص داده؛ این در حالی است که رتبه برخی از مهم‌ترین رقبای منطقه‌ای ایران در گزارش سال اخیر، به این شرح است: قطر (11)، عربستان (18)، امارات (24) و ترکیه (43) که جلوتر از ایران قرار دارند و کشور مصر (107) که پس از ایران قرار دارد.

لازم به توجه است که در سال‌های اخیر، سیاست‌گذاران و فعالان اقتصادی، به طور روزافزونی به دنبال شناخت مجموعه عوامل موثر بر عملکرد بنگاه‌ها و فعالیت‌های اقتصادی هستند تا با شناخت آنها و برنامه‌ریزی برای اداره و کنترل آنها، به رشد و توسعه اقتصادی بالاتر دست یابند. مجموعه این عوامل به دو دسته عوامل موثر درون بنگاهی و برون بنگاهی تقسیم می‌شوند. مجموعه عوامل موثر بر فعالیت بنگاه را که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم بر عملکرد بنگاه تاثیر دارند؛ ولی خارج از کنترل بنگاه هستند در قالب «محیط کسب و کار» معرفی می‌کنند. به عبارت دیگر تلاش مجموعه قوای مقننه، قضائیه و مجریه در جوامع گوناگون بر این است که فضایی را برای فعالیت کنشگران اقتصادی فراهم سازند تا به اهداف مشخص شده برای جامعه خود همچون عدالت و رفاه دست یابند.

یکی از معیارهای کیفیت سنجش فضای کسب و کار که چند سالی است برای ایران نیز محاسبه و اعلام می‌گردد، شاخص رقابت‌پذیری جهانی (Global Competitiveness Index) است که توسط مجمع جهانی اقتصاد تهیه و ارائه می‌شود. در آخرین گزارش رقابت‌پذیری ارائه شده برای سال 13-2012، ایران با امتیاز 4/22 از 7، در رتبه 66ام در میان 144 کشور؛ قبل از کشورهای روسیه و سریلانکا و پس از اردن و فیلیپین قرار گرفته است. در این رتبه بندی کشورهای سوئیس، سنگاپور و فنلاند در رتبه‌های اول تا سوم قرار گرفته‌اند.

در این گزارش، «رقابت‌پذیری» به معنای مجموعه‌ای از نهادها، سیاست‌ها و عوامل تعیین‌کننده سطح بهره‌وری کشورها است. رقابت‌پذیری در این معنا نشان دهنده سطح رفاه اقتصادی، نرخ بازده سرمایه و رشد سریع‌تر برای اقتصاد است. به عبارت دیگر برآورد محیط کسب و کار با روش مجمع جهانی اقتصاد شامل 12 رکن اساسی است که برای یک کشور فرضی در هر مرحله از توسعه یا رقابت پذیری دارای وزن متفاوتی هستند. مطابق این روش، در مرحله اول توسعه، اقتصاد کشورها مبتنی بر عوامل تولید هستند و در نتیجه ارکان 12 گانه وزن متفاوتی دارند نسبت به زمانی که کشور فرضی به مرحله بعدی توسعه یعنی اقتصاد مبتنی بر کارآیی می‌رسد. در نهایت ارکان گفته شده برای مرحله سوم توسعه‌یافتگی که اقتصادهای مبتنی بر نوآوری هستند نیز دارای اوزان متفاوت هستند.

ارکان 12 گانه که مطابق درجه توسعه‌یافتگی کشورها هستند، عبارتند از: کیفیت نهادهای دولتی و خصوصی مطلوب (1)، زیرساخت‌های توسعه یافته (2)، محیط باثبات اقتصاد کلان (3)، نیروی کار سالم و دست‌کم برخوردار از آموزش ابتدایی (4)، آموزش عالی (5)، بازارهای کارآمد کالا(6)، بازارهای کارآمد نیروی کار (7)، بازارهای مالی توسعه یافته (8)، توانایی بهره جستن از منافع فناوری‌های موجود (9)، برخورداری از بازار داخلی یا خارجی بزرگ (10)، پیشرفته بودن بنگاه‌های تجاری (11) و در نهایت نوآوری (12).

به تناسب درجه توسعه یافتگی کشورها، به ارکان فوق ضرایب متفاوت داده می‌شود. برای اینکه درجه توسعه‌یافتگی کشورها نیز سنجیده شود نیز از دو شاخص تولید ناخالص داخلی سرانه (به عنوان جانشین برای سطح دستمزدها) و سهم صادرات مواد اولیه در صادرات کل کشور (به عنوان جانشینی برای میزان اتکای کشور به عوامل تولید) کمک گرفته می‌شود. در نهایت پس از دسته‌بندی کشورها و وزن‌دهی ارکان و محاسبه 112 شاخص مختلف برای کشورها، شاخص رقابت‌پذیری برای کشورها محاسبه و اعلام می‌شود.

اما در حاشیه انتشار این گزارش، شاید زمان مناسبی باشد که به طور جدی‌تری به مقوله بهبود محیط کسب و کار در کشور بیندیشیم؛ مساله‌ای که امروزه به منزله یکی از مهم‌ترین راهبردهای توسعه اقتصادی شناخته شده و نقشی کلیدی در ارتقای توانایی رقابت‌پذیری اقتصاد هر کشور در عرصه بین‌المللی دارد.

بهبود محیط کسب و کار در این چند سال اخیر مورد توجه محافل گوناگون قرار گرفت تا آنجا که طرح یا قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار مدتی به عنوان چالش میان اتاق‌های بازرگانی ایران، تهران و دیگر فعالان اقتصادی بوده است.

در این میان نکته مهم و اساسی اینکه محاسبه و ارزیابی شاخص‌های مربوط به محیط کسب و کار در نهایت نباید تنها به محاسبه آن ختم شود، بلکه قدم اساسی بعد از آن برداشتن موانع و مشکلات بر سر راه بخش خصوصی و غیر دولتی برای فعالیت در اقتصاد باشد. نمونه آن را می‌توان در طرح هایی همچون بهبود مستمر فضای کسب و کار دید. اگرچه این طرح به گفته عده‌ای جامع‌نگر نیست؛ اما قدمی است که برداشته شده و می‌توان با اصلاح و قوت بخشیدن به آن، حامی منافع بخش خصوصی شود.

سخن آخر اینکه ارائه چنین گزارش‌هایی ضمن اینکه معیاری را برای مقایسه وضعیت کشور با رقبای منطقه‌ای به دست می‌دهد، تلنگری است برای حرکت به سمت افزایش بیشتر سهم بخش خصوصی واقعی در اقتصاد کشور؛ سهمی که براساس برخی از آمارها، اگر سهم بخش‌های شبه‌دولتی را حذف کنیم، فراتر از 13 درصد نخواهد بود.

گسترش صنعت:راهکارهایی برای توسعه بنادر

«راهکارهایی برای توسعه بنادر»عنوان سرمقاله روزنامه گسترش صنعت به قلم ابراهیم عزیزی است كه در آن می‌خوانید؛مجمع جهانی اقتصاد در جدیدترین رده‌بندی شاخص کیفیت زیرساخت‌های بنادر، ایران را در بین ۱۴۴ کشور جهان در رده ۸۱ قرار داد.

هر چند کشورمان از نظر شاخص کیفیت زیرساخت‌های بنادر بالاتر از کشورهایی مانند ایتالیا، روسیه، بلغارستان، آرژانتین، اندونزی و برزیل قرار گرفته است، اما باید به این نکته توجه داشت که در حال حاضر زیرساخت‌های برخی بنادر ایران در شرایط مناسبی به‌سر نمی‌برد.

به‌عنوان نمونه بندر شهید رجایی در مقایسه با بنادر فعال منطقه هم‌اکنون با ظرفیت ۳/۲ میلیون TEU (واحد شمارش کانتینر) در جایگاه پنجم قرار دارد؛ اما باید در نظر داشت که با توجه به برنامه‌های توسعه بنادر منطقه و نبود یک برنامه جامع توسعه‌ای احتمال افزایش این فاصله در آینده وجود دارد. برنامه توسعه بندر شهید رجایی با اجرای فاز دوم طرح توسعه آن است که ظرفیت این بندر را به ۶/۴ میلیون TEU خواهد رساند.

در این بین واکاوی دلایل عقب‌ماندگی بندر شهید رجایی در سال‌های اخیر می‌تواند برخی ابهامات در این خصوص را روشن کند. برای روشن شدن این مساله لازم است نقبی به گذشته بزنیم مرداد سال ۸۸ قراردادی بین مدیرعامل وقت سازمان بنادر و مدیرعامل کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران برای ساخت و تجهیز فاز سوم توسعه بندر شهید رجایی امضا شد که براساس آن کشتیرانی با سرمایه‌گذاری ۵۰۰ میلیون دلار ترمینال سوم بندر را با ظرفیت حدود شش میلیون TEU فعال می‌کرد.

اما پس از تغییر مدیریت در سازمان بنادر این قرارداد لغو شد، در حالی که هنوز هم پس از گذشت بیش از سه سال مدیران کشتیرانی از آمادگی برای ساخت فاز سوم بندر سخن می‌گویند. یک سال پیش از این اتفاق، سازمان بنادر تفاهم‌نامه‌ای ۵۰۲میلیون دلاری با تایدواتر برای ساخت و تکمیل و تجهیز فاز دوم بندر شهید رجایی امضا کرد که براساس آن، ترمینال دوم این بندر با ظرفیت بیش از ۸/۴ میلیون TEU و با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی به بهره‌برداری می‌رسید. اما این تفاهم‌نامه هم چندی بعد لغو شد!

حال سوال اساسی اینجاست، چرا دو قرارداد به ارزش بیش از یک میلیارد دلار سرمایه‌گذاری بخش خصوصی که برای ایجاد بیش از ۱۰ میلیون TEU کانتینر ظرفیت جدید در بندر شهید رجایی به امضا رسید، لغو می‌شود؟ در حالی که همگان مطلع‌اند سازمان بنادر توان مالی لازم برای توسعه بندر شهید رجایی را ندارد، چرا این فرصت برای توسعه بندر شهید رجایی از دست می‌رود؟ آیا اگر هر دو این توافقنامه‌ها همان زمان به قرارداد تبدیل شده بود و به مرحله اجرا می‌رسید، امسال شاهد عقب‌افتادگی بندر شهید رجایی بودیم؟ در کنار اینها موضوع هاب شدن بندر شهید رجایی مطرح شده است.

هاب شدن این بندر قطعا بدون آوردن کانتینرهای ترانشیپی امکانپذیر نیست. آوردن این نوع کانتینرها از طریق خطوط لاینر نیز جز با رقابت با بنادر منطقه امکانپذیر نیست. در چند سال اخیر میزان کانتینرهای ترانشیپی به سمت بندر شهید رجایی با افزایش روبه‌رو بوده اما سال گذشته به دلیل تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا ورود کشتی‌های لاینر و در نتیجه کانتینرهای ترانشیپی به بندر با محدودیت‌هایی روبه‌رو شد.

از سوی دیگر افزایش حجم عملیات کانتینرهای غیرترانشیپی در بندر شهید رجایی فقط تابع سیاست‌های وارداتی و صادراتی کشور در سطح کلان است و در نتیجه در این بخش با دو اپراتوره شدن بندر قطعا نمی‌توان شاهد رقابت و افزایش حجم عملیات در بندر شهید رجایی بود. کالایی که با سیاست‌های دولت وارد کشور می‌شود، احیانا با کاهش هزینه‌های بندری یا افزایش سرعت عملیات کم و زیاد نمی‌شود. بندر شهید رجایی بندری ملی است که برای توسعه آن می‌توان چند راهکار ارائه داد:

۱- پایبندی به قراردادهای سرمایه‌گذاری امضا شده با شرکت‌های معتبر داخلی برای اجرای کامل فازهای دوم و سوم طرح توسعه بندر شهید رجایی که در توان سرمایه‌گذاری آنها شک و شبهه‌ای نیست.

۲- امضای سریع قراردادهای جدید سرمایه‌گذاری برای اجرای فازهای بعدی طرح توسعه بندر شهید رجایی که به گفته برخی منابع، قرار است ظرفیت کانتینری این بندر را به حدود ۲۰ میلیون TEV برساند.

۳- استفاده از توان و ظرفیت بازار سرمایه کشور و به‌خصوص استفاده از اوراق صکوک برای تامین سریع‌تر منابع مالی فازهای در دست احداث بندر شهید رجایی.

۴- اجرای طرح رده‌بندی شرکت‌های خدمات بندری برای جلوگیری از مشکلات به‌وجود آمده در مزایده انتخاب اپراتور بندر شهید رجایی.

۵- استفاده از توان همه شرکت‌های فعال حوزه بندری برای مدیریت بندر و تشکیل کنسرسیومی از شرکت‌های مطرح جهت اپراتوری.

۶- اعتقاد به این‌که بندر شهید رجایی باید به یک بندر نسل سوم و یک بندر هاب در منطقه تبدیل شود و خروج از بحران شعارزدگی در فعالیت‌های بندری.

۷- اتخاذ سیاست‌های مشترک بین دستگاه‌های مختلف دولتی در‌خصوص حمایت همه‌جانبه از رونق فعالیت‌های بندر شهید رجایی به‌خصوص در حوزه ترانزیت و ترانشیپ کانتینر، کاهش تعرفه‌های تخلیه و بارگیری، ارائه تخفیف‌های لازم برای رونق فعالیت‌ها، داشتن دید بلند‌مدت در رونق بندر، حمایت لازم از شرکت‌های فعال در بندر شهید رجایی که سال‌ها تجربه لازم در مدیریت ترمینال‌های کانتینری بندر را در اختیار داشته‌اند، افزایش هزینه انبارداری در بنادر، هماهنگی بیشتر با تشکل‌های تخصصی دریایی و بندری برای جلوگیری از مسائل و مشکلات بیشتر.

در پایان باید به این نکته اشاره شود که چنانچه دولت علاقه‌مند به توسعه بندر شهید رجایی است، در شرایط کنونی کشور باید فقط به توان و سرمایه داخلی اتکا کند،
در غیر این صورت به انتظار حضور سرمایه‌گذار خارجی نشستن جز از بین بردن فرصت‌های موجود ثمر دیگری ندارد.

پنج شنبه 13/7/1391 - 14:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته