• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 269
تعداد نظرات : 24
زمان آخرین مطلب : 3976روز قبل
ازدواج و همسرداری
همسر بی سواد بهتر است یا تحصیل کرده ؟

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

 ابتدا چند روایت را در مورد دانش بررسی می کنیم.

اول: روایتی است که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که حضرت فرمود:

طلب العلم فریضه لکل مسلم و مسلمه(1) یعنی فراگیری دانش برای هر زن و مرد مسلمانی واجب است.

دوم: روایتی است که از حضرت  محمد مصطفی(ص) نقل شده است که فرمود:

العلم رأس الخیر کله و الجهل رأس الشر کله(2)  دانش رأس تمام کارهای خیر است و نادانی رأس تمام بدی ها است.

دیگر روایتی است از مولای متقیان حضرت علی (ع)(3) که آن حضرت فرمود:

لا تری الجاهل الا مفرطا او مفرطا(4) جاهل و نادان را – در کارها – نمی بینی یا افراط کارند یا تفریط کار.

حال به بررسی این عقیده بپردازیم:

اگر غرض ما از زندگی فریفتن مردم باشد پر واضح است که بی سوادی اشخاص در رسیدن به اهداف پلیدمان ما را یاری خواهد کرد. چون مردم نادان زود فریب خورده و زود منحرف      می شوند.

اما اگر هدف ما، زندگی خوب و همراه با آسایش و تفاهم می باشد باید همسری با سواد و دانش را انتخاب کنیم و طبق روایتی که به عرض رسید اولا کسب دانش، وظیفه هر مسلمان – اعم از مرد یا زن – است و دوم این که گل سر سبد تمام خیر و برکت و سعادت، دانش است و بر عکس تمام شر و بدی از، جهل سرچشمه می گیرد. سوم انسان جاهل از آنجایی که نادان است به هر کاری بخواهد دست بزند یا افراط می کند یهنی از حد و مزر خارج می شود یا همیشه تفریط می کند و از کاروان عقب می ماند و دود این نادانی علاوه بر چشم نادان، چشم تو را نیز خواهد سوزاند.

پس این طرز تفکر که همسر بی سواد بهتر است باطل و مردود است.

 

1.     بحارالانوار، ج1، ص177، روایت 54، باب 1.

2.     الحیوه، ج1، ص 52، روایت 1، تألیف آقایان محمد رضا، محمد و علی حکیمی.

3.     الحیوه، ج 1، ص 52، روایت 11.

4.     نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 70.

 


 



شنبه 8/4/1392 - 15:34
ازدواج و همسرداری

 

 

در زندگی مشترک، به تدریج لحظاتی پیش می آیند که فرار از آنها اجتناب ناپذیر است. جر و بحث، مشاجره و حتی دعوا برای همه زوج ها پیش می آید. اما فرا گرفتن مهارتی که اجازه ندهید چنین روندی تبدیل به روال عادی زندگی مشترک شما شود بسیار مهم و ضروری است. گذشته از همه چیز بخاطر داشته باشید که مهمترین آرزوی همسر شما خوشحالی شماست، اما فقط یک کمی کمک نیاز دارد.

بکار بردن برخی جملات بطور دائم نه تنها کمکی به بهبود وضعیت زندگی شما نمی کند، بلکه آن را بر لبه مشاجرات دائمی و بیهوده قرار می دهد. این 7 جمله زیر یا مشتقات آن در همان دسته قرار می گیرند. پس سعی کنید با تمرین، از گفتن آنها در جاهایی که ضرورتی ندارد خودداری کنید.

1. تو هم عین باباتی/ شماها خانوادگی اینطور هستید

وقتی چنین جمله ای را بکار می برید به همسرتان مستقیما این پیغام را می دهید که قصد تحقیر او را دارید. بدیهی است که بکار بردن جملاتی از این دست به نقاط ضعفی که در خانواده همسرتان مشاهده کرده اید اشاره می کند. اگر موردی می بینید که می توانید آن را به بقیه افراد فامیل همسرتان هم تعمیم دهید کمی فکر کنید و سعی کنید شکایت تان را بصورت مستقیم تری بیان کنید.

اگر همسرتان نامرتب است یا مناسبت های مهم زندگی تان را فراموش میکند این مورد را با خود او حل کنید و از کشاندن پای پدر و برادر و بقیه افراد خانواده اش به جریان اجتناب کنید.


2. کی می خوای یه فکری یه حال کارت بکنی؟/ کی می خوای کارتو عوض کنی؟

اگر همسر شما در حال حاضر مشغول بکار است قبل از بیان این دست سوالات از خودتان بپرسید دقیقا از کدام وجه کار همسرتان گله دارید؟ آیا درآمد وی کفاف زندگی را نمی دهد یا زمان کافی برای گذراندن با شما و بچه ها ندارد یا این شغل در سطح اجتماعی شما نیست یا ...؟

گذشته از این واقعیت که شغل مردان برای آنها جنبه حیثیتی دارد به خاطر داشته باشید که تا جایی که ممکن است نباید درآمد پایین همسرتان را با تلاش ناکافی وی برای تامین رفاه خانواده یکی ببینید.

به جای آنکه مدام همسرتان را سرزنش کنید بهتر است جلسات منظمی برای تبادل افکار و نظرات و اطلاعات تان در مورد امکانات شغلی جدید داشته باشید اگر خودتان شاغلید در مورد کار خودتان صحبت کنید و هر کاری می کنید همسرتان را در جایگاه پاسخگویی اجباری قرار ندهید.


3. مادرم، دوستم، فلانی گفته بود ممکن است اینکار را انجام دهی

وقتی این جمله را می گویید بی شک یک صحنه برای شوهرتان بازسازی می شود اینکه شما در مقابل دیگران زندگی شخصی تان و مشکلات آنرا بر ملا کرده اید. آیا برای خود شما تصور چنین صحنه ای آسان است. در چنین شرایطی همسرتان خودش را نه در کنار شما بلکه در مقابل شما و همه وابستگان تان می بیند. بدیهی است از آن پس هر چه از شما بشنود را به دیگران نسبت خواهد داد و بعدها به صفت ناخوشایند دهن بین هم ملقب خواهید شد.

به جای همه اینها حتی اگر از یکی از اطرافیان تان به شما هشدار داده شده که همسرتان رفتارهای بطور مثال کنترل کننده دارد، به جای بیان آن از قول سوم شخص این مساله را از طرف خودتان مطرح کنید. و سعی کنید به او نشان دهید این رفتار شما را چقدر آزار می دهد و راه حل های خود را با او در میان بگذارید.


4. خودم می توانم، کمک لازم ندارم

شاید باور نکنید اما این جمله برای اکثر مردان آثار مخربی دارد. آنها به شکلی سنتی مایلند خود را سوپرمن خانه شان ببینند. اگر شما به عنوان همسر و زن محبوب آنها این جمله را به کرات به زبان بیاورید این نقش را به مخاطره می اندازید. همسر شما مانند هر انسان دیگری از اینکه وجود موثر و مفیدی داشته باشد به خودش افتخار می کند.

گاه دلیل شما برای بیان این جمله این است که همسرتان کاری که قصد انجامش را دارد را به خوبی انجام نمی دهد؛ مشاوران معتقدند حتی اگر عملکرد شوهرتان در انجام کاری با شما متفاوت است آن را به شکلی زننده مطرح نکنید بعدها از اینکه نقش حمایتی همسرتان را از او گرفته اید پشیمان خواهید شد. هر انسانی به یک همراه احتیاج دارد، بگذارید همسرتان اسم آن را حامی بگذارد.


5. همیشه اینکارو می کنی/ هیچوقت اینکارو نمی کنی

این کلی گویی همسر شما را در حالتی تدافعی و به تدریج تهاجمی قرار می دهد. یاد بگیرید دقیقا روی مشکلی که شما را ناراحت کرده تمرکز کنید. اگر از اینکه شوهرتان جوراب های کثیفش را در راهرو انداخته دلخورید به او نگویید تو همیشه همینجوری هستی. اون از وضع غذا خوردنت اون از کارت اون از ... با اینکار همسرتان را گیج می کنید که دقیقا کدام کارش شما را آزار داده است. صریح باشید و از کلی گویی پرهیز کنید. این راه بهتری برای رسیدن به یک زندگی سالم و موفق است.


6. واقعا فکر می کنی...

اگر اهل بکار بردن چنین جملات دوپهلویی به قصد اشاره ظریف به یک مشکل هستید، آن را کنار بگذارید. وقتی به شوهرتان می گویید: واقعا فکر میکنی این موقع شب کباب لقمه می چسبد، او هیچ نکته قابل درکی دریافت نمی کند. شاید منظور شما این باشد که خوردن غذای چرب در ساعات پایانی شب برای کسی که کلسترول دارد مناسب نیست ولی بیان آن به این شکل مرموز کمکی به شما نمی کند.


7. با اون دوستات/ با اون فامیلت

طبیعی است که شما همه دوستان و آشنایان و بستگان شوهرتان را تایید نکنید اما این خیلی غیرطبیعی است که از آنها برای تحقیر او استفاده کنید. وقتی چنین جمله ای را بکار می برید معنی آن این است که خودم باید برایت چند تا دوست پیدا کنم و راستش را بگویید خود شما چنین شرایطی را می پذیرید؟

اگر معاشرت با اطرافیان همسرتان را دوست ندارید به او پیشنهاد دهید آنها را تنها ببیند. تنها به این دلیل که ازدواج کرده اید مجبور نیستید در تمام دقایق یکدیگر را همراهی کنید. با بیان دلایلتان و دادن فضایی که او برای زندگی شخصی اش لازم دارد به دوام زندگی تان کمک می کنید.
 

شنبه 8/4/1392 - 15:32
ازدواج و همسرداری

هفت راهکار موثر برای یافتن همسر مناسب برای خانم ها و آقایان

 

۱. قدم اول این است که خودتان را درست بشناسید و مطمئن باشید که واقعا تصمیم دارید ازدواج کنید یا نه و اگر پاسخ مثبت است به چه دلیل؟ بخاطر پول؟ ظاهر طرف مقابل؟ شخصیتش؟ یا صرفا برای اینکه از خانه پدری فرار کنید؟

کسی که خودشناسی می کند، برای زندگی خودش هدف قائل می شود، برنامه ریزی می کند، آرزوهایش را روی کاغذ می آورد و جاهای خالی زندگی اش را شناسایی می کند.

کسی که خودش را خوب می شناسد، کمتر تحت تاثیر حرف دیگران مسیر زندگی اش را تغییر می دهد و دوست دارد خودش بداند با زندگی اش چه کار می کند. به عنوان مثال، یک دختر ۱۷ ساله دوست دارد در سن ۳۰ سالگی جراح زنان و زایمان باشد، در شیراز زندگی کند ویک بچه داشته باشد.

اولا این که کسی که می خواهد پزشک متخصص بشود، باید همسری انتخاب کند که شرایط بخصوص شغلی او را درک کرده و بتواند او را حمایت کند. از سوی دیگر شاید لازم نباشد او هم جراح باشد اما باید از تحصیلات دانشگاهی برخوردار باشد. در ضمن، برای چنین دختری که زودتر از ۳۰ سالگی نمی خواهد بچه دار بشود، ازدواج زودرس یا حاملگی زودرس مزیت خاصی ندارد. در ضمن اینکه دوست دارد در شیراز زندگی کند، تا حدی تکلیف خواستگاری که می خواهد او را به تبریز یا کانادا ببرد را مشخص می کند. با خودتان رو راست باشید، و در تصمیمتان راسخ باشید.

۲. مرحله دوم این است که همسر آینده تان را بر اساس خواسته ها و موقعیت فعلی خود تصور کنید. تصور کردن همسر ایده آل با توجه به آرزوهایتان نسبتا راحت است. همیشه از خودتان این سوا ل را بپرسید: «آیا من برای شخصی که به عنوان همسر ایده آل خودم تصور کرده ام، همسر ایده آلی هستم؟» خیلی ساده است. هر ترازویی دو کفه دارد. اگر می خواهید کفه طرف مقابلتان سنگین باشد، ابتدا باید کفه طرف خودتان را سنگین کنید. کسی که می خواهد با یک فرد تحصیل کرده هنردوست ازدواج کند، بهتر است خود نیز تحصیل کرده و هنر دوست باشد.

۳. در مرحله سوم باید یکسری معیارهای غربالگری اولیه برای همسریابی انتخاب کرده و آنها را آزمایش کنید. رایجترین معیارهایی که برای این منظور به کار می روند عبارتند از: تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصیلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهایت تفاوت دینی.

نکته مهم این است: این شما هستید که تعیین می کنید یک ویژگی برایتان مهم است یا خیر. مثلا برای یک نفر ممکن است ازدواج درون قومی خیلی مهم باشد ولی برای کس دیگر اصلا اهمیت نداشته باشد. نکته دیگر این است که تفاوت آدمها در یک قالب نسبی مطرح می شود تا مطلق. مثلا به نظر یک نفر قد ۱۷۰ کوتاه است و به نظر شخص دیگری ایده آل است. پژوهش ها نشان دادند که کسانی که حرف مردم برایشان مهم است بیشتر به ظاهر طرف مقابلشان اهمیت می دهند.

۴. مرحله چهارم عبارتست از «دیدن» و «دیده شدن» برای ایجاد جاذبه اولیه. در کشورهایی که محیطهای مختلط کمتر است، پسرها ممکن است به کمک مادر و خواهرانشان برای پیدا کردن همسر مناسب متوسل شوند. ولی متاسفانه چنین امکانی برای اکثر خانمهای جوان کمتر وجود دارد. به همین دلیل توصیه من این است که محیط کار، تحصیل یا تفریح خود را به گونه ای انتخاب کنید که حداکثر احتمال ممکن را برای دیده شدن توسط همسر احتمالی آینده تان به شما بدهد. به عنوان مثال کسی که می خواهد با یک موسیقیدان ازدواج کند، یا در کلاسهای متعدد موسیقی شرکت می کند یا عضو انجمنی می شود که موسیقی دانان معمولا عضو آن می شوند. کار دیگری که می توانید بکنید این است که چند خصوصیت اصلی که برای همسر آینده تان در نظر دارید به نزدیکان و دوستان بگویید ممکن است آن ها فردی را با این مشخصات بشناسند و یا در آینده اگر با چنین کسی برخورد کنند بلافاصله به یاد شما می افتند و می توانند نقش معرف را داشته باشند.

۵. مرحله بعد یا دوست شدن با کسی است که فکر می کنید ممکن است با او ازدواج کنید یا خواستگاری کردن از این فرد است. در بسیاری از جوامع (چه شرقی و چه غربی) معمولا خواستگاری توسط جنس مرد صورت می گیرد و معمولا یک زن نمی تواند از یک مرد تقاضای دوستی و یا ازدواج بکند وگرنه به سبکی متهم می شود.

به هر حال، فراموش نکنید وقتی با کسی به قصد ازدواج دوست شدید یا از او خواستگاری کردید، فکرتان فقط مشغول ظواهر امر (مانند کافی شاپ رفتن و کادوهای رمانتیک دادن یا نحوه چای آوردن عروس خانم موقع خواستگاری و مراسم عروسی) نباشد. به اصل موضوع دقت کنید.

۶. مرحله ششم که به نظر من مهمترین مرحله انتخاب همسر است، بردن نهایت استفاده از فرصتها برای شناخت بهتر همسر احتمالی تان از طریق برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی می باشد. امروزه حتی خانواده های نسبتا سنتی و مذهبی با حرف زدن و معاشرت زوجهای آینده در طول دوران نامزدی شان مخالفت چندانی ندارند.

در طول این جلسات، از طرف مقابل خود باید سوال بپرسید. سوالهای تعیین کننده. این سوالها از هر فرد به فرد دیگر فرق می کند اما به عنوان نمونه چهار تا پنج مورد از آنها را برایتان می گوییم:


الف – می توانید بپرسید: «هدف شما در زندگی چیست؟ سه تا از بزرگترین آرزوهای زندگی تان را بگویید».
ب – مثلا: «هدف شما از ازدواج چیه؟ چرا می خواهید با من ازدواج کنید؟»
پ – «من شغلم ایجاب می کند که در خارج از منزل کار بکنم. می خواستم بدانم راجع به این موضوع چی فکر می کنی؟»
ت – « در خانه پدر و مادری شما تقسیم کارهای منزل به چه صورت بوده؟ دوست دارید در زندگی ما چطور باشد؟»

پرسیدن این سئوال ها کمک کننده است، اما فراموش نکنید که ما در دنیای ایده آل زندگی نمی کنیم، بنابراین اگر تصمیمتان بر این شد که با فردی ازدواج کنید (بخصوص برای خانم ها) فراموش نکنید حتما شرایطی را که برایتان مهم است سر عقد مطرح کرده و تعهد لازم را از همسر آینده تان بگیرید. این تنها سندی است که می تواند در صورت عدم سازش همسرتان در موارد یاد شده از شما حمایت کند.

از سوال مهمتر، ارتباطات غیر کلامی است. مثلا اینکه آیا رفتارش طوری که می خواهید با مهربانی و عاطفه هست یا نه؟ آیا آداب اجتماعی را در حدی که برای شما مهم است بلد هست اگر نه، آیا در این حد با او احساس صمیمیت می کنید که این مورد را با او در میان بگذارید؟

علاوه بر آن باید از خودتان بپرسید: از هم صحبتی با او خسته شدید یا لذت بردید؟ اینکه اگر اختلاف نظری پیش آمد می توانید با صحبت کردن مسئله را حل کنید و یا بر سرش به تفاهم برسید؟ آیا می ترسید مسئله ای را با او در میان بگذارید؟ از عکس العمل هایش در مقابل حرف ها و رفتار شما نگران می شوید؟ آن چیزهایی را که شنیدید یا دیدید وقتی به خانه برگشتید، روی کاغذ بیاورید، زیرا برای مرحله آخر یا هفتم باید از آنها استفاده کنید.

۷. مرحله آخر جمع بندی وضعیت و گرفتن تصمیم مناسب است. در زندگی هر کسی حداقل یک فرد معتمد وجود دارد. نسبت آن شخص مهم نیست. عقل و تجربه اش مهم است. باهم صحبت کنید و مجموع شرایط را برایش بگویید و بخواهید وضعیت را از دید خودش ارزیابی کند.

سعی کنید در ارائه مشاهدات و شنیده هایتان منصف باشید و به اصطلاح سانسور نکنید. بعد با خودتان خلوت کنید. تمام نظرات و تفکرات را کنار هم بچینید و جنبه های مثبت و منفی ازدواج با این فرد را کنار هم مقایسه کنید. آیا جنبه های مثبت به جنبه های منفی می چربند؟ آیا چیزی در نکات منفی هست که خیلی برا یتان مهم باشد و بخاطرش بخواهید از طرف بگذرید؟ ممکن است چیزهایی را که شنیدید قبول نداشته باشید که ایرادی ندارد. هرکسی نظر خودش را دارد، ولی در نهایت این زندگی شماست. تصمیم آخر را خودتان بگیرید و آن را به پدر و مادرتان اعلام کنید.

می توانید وقتی نتیجه تصمیمتان را به پدر و مادرتان می گویید دلایل خودتان را هم بگویید که بدانند این تصمیم را عاقلانه گرفتید و جوانب آن را سنجیده اید.

مراحل بالا توصیف یک فرایند عقلانی و منطقی بود. ازدواج در زندگی فرد یک تصمیم خیلی مهم است. ازدواج موفق می تواند تمام توانایی های بالقوه فرد را شکوفا کند و ازدواج نا موفق می تواند منابع غنی درون وجود یک نفر را به صفر برساند. هستند کسانی که فقط از روی احساسشان ازدواج کردند و خوشبخت شدند ولی تعداد کسانی که خوشبختند و این تصمیم را با چشمهای باز و با در نظر گرفتن همه جوانب گرفتند بیشتر است.

شنبه 8/4/1392 - 15:27
ازدواج و همسرداری

۹مرداد۱۳۸۶

اول در انتخاب زوج، رضایت خانواده ها است

یعنی اعضای مهم و اصلی خانواده (پدر،مادر،خواهر و برادر) از ان انتخاب رضایت داشته باشند.در خانواده های ایرانی یک سنت است که اگر بزرگان خانواده ،فردی را بپذیرند و مثلاً بگویند که این داماد خوبی است ؛قبول داریم و مبارک است ان شاء الله … ، بدین ترتیب مرحله اول به خوبی پشت سر گذاشته شده است.

حالا این نوع انتخاب را مقایسه کنید با انتخاب یک دختر و پسری که بدون توافق خانواده هایشان میخواهند به محضر بروند و عقد کنند .خانواده ها با احترام به خواستگاری دختر می روند ، در روز خوبی مثلاً روز عید غدیر می روند،همگی توافق می کنند ،وبعد قرار نامزدی را میگذارند و … می بینید که ر ضایت خانواده های طرفین ازدواج اولین عامل سرنوشت ساز در زندگی زوج ایرانی است.در کشوری که مردم به صورت دسته جمعی زندگی می کنند ،وقتی شما با یک مرد زندگی می کنید انگار با یک قبیله زندگی می کنید.

فقط یک مرد به تنهایی نیست .در مورد خانمها هم همینطور است .وقتی با یک دختر زندگی می کنید با یک قبیله زندگی می کنید.چطور ما باید خودمان رادر این قبیله جا کنیم  و مورد پذیرش فامیل همسرمان قرار بگیریم ؟ فقط با کمال،یعنی یک قدری سازگار باشیم ،یک سلام و علیک درست و حسابی بکنیم ،احترام به بزرگترها را بلد باشیم ،همه این رفتارها را کمال می گویند.مگر یک خانم محترم ایرانی که اهل نماز و سجاده است ،از عروسش جز احترام متقابل و کلمات قشنگ و دلنشین چه میخواهد .ما اگر این کمالات را داشته باشیم به سرعت در خانواده همسرمان مورد پذیرش قرار میگیریم  و جا می افتیم.

بنابراین عامل دوم یا شرط دوم این است که خانواده های طرفین ،عروس و داماد را بپذیرند.

عامل سوم این است که این دو نفر که میخواهند با هم ازدواج کنند ،از نظر عاطفی قدری به هم شبیه باشند .

مثلاً یکی داغ داغ و دیگری سرد سرد،این دو نمیتوانند زوج مناسبی باشند .حداقل یک کمی از نظر عاطفی و احساسی به هم نزدیک باشند.قبلاً به کرات گفته ام مثلاً شما به یک آدم سرد از لحاظ عاطفی ،هر چه محبت کنید هیچ متوجه نمی شود.حتی گاهی خیال می کند که این وظیفه شماست.در حالی که این وظیفه ما نیست .گاهی با یک آدم داغ داغ مواجه می شوید که دائماً می گوید فدایت بشوم،چه چیزی می خواهی ؟می گوییم هیچی آقا،خیلی ممنون.یعنی آنقدر شعله عواطف او بالاست که ما می سوزیم ! به این لحاظ است که می گوییم اگر عاطفه دو نفر قدری نزدیک و شبیه به هم باشد برای سازگاری ،بهتر است.

عامل چهارم ،شباهت و نزدیکی میزان هوش و حواس زوجین است.

مثلاً یک خانمی با ضریب هوشی ۱۲۰ چگونه میتواند با آقایی با ضریب هوشی ۸۵ زندگی کند و به سازگاری و توافق هم برسند ؟زن و شوهر ها باید از لحاظ هوشی نزدیک به هم باشند.

مثلاً هر دو نزدیک به ۱۲۰ باشند .در مورد افراد کم هوش خیلی خوب بود اگر قانون مانع ازدواج آنان می شد. مثلاً فردی با ضریب هوشی ۵۲ نمی تواند خودش را اداره کند چه رسد به زن و بچه یا به شوهر و بچه .باید برای آنها برنامه های دیگری مانند ازدواجهای موقتی گذاشت.واقعاً بعضی افراد نباید ازدواج کنند چون مشکلات بیشتری به وجود می آورند.چنین زوجی قادر نیستند بچه های خود را تر و خشک و نگهداری کنند .

ممکن است هوش والدین روی هوش بچه ها اثر بگذارد ؟بله ممکن است اثر بگذارد.ما برای افراد کم هوش چندین برنامه درمانی داریم.به اینها نکات راوانی یاد میدهیم.ممکن است طی ۱۰ سال بتوانند ۵ کلاس درس بخوانند ،بعضی کارهای ضروری را به اینها یاد می دهیم.باور کنیدازدواج یک پدیده فوق العاده مقدس و مهمی است،همینطوری نمی شود ازدواج کرد.

عامل پنجم ،نزدیکی جغرافیایی ،این دو نفر است.

نمیدانم شما چقدر روی عامل جغرافیا تاکید می کنید ولی خصوصیت جغرافیایی پاره ای خصوصیات روانشناسی و شخصیتی به ما میدهد .مثلاًمردم مناطق جغرافیایی سردسیر را با مردم مناطق جغرافیای کویری یا جغرافیای مدیترانه ای و … مقایسه کنید،حتماً تفاوت دارند.معمولاً مردمی که در کنار دریا زندگی میکنند آرامترند.برای اینکه طبیعت به نفع آنهاست.یک چوب خشک را در این مناطق در زمین بکاری ،سبز میشود.

تیر قیراندود چراغ برق شهر من ،شاخه میدهد،باور می کنید ؟!

مثلاً اگر خیلی تنبل هم باشید فقط کافی است که کنار دریا بنشینید و قلاب ماهیگیری را داخل دریا بیندازید و ماهی بگیرید.ناهار شما آماده است ! حالا این را با یک مرد کویری که آب ندارد ، زندگی ندارد ،اصلاً کلافه است ،مقایسه کنید .لذا این آدم شمالی با آن آدم کویری صفات رفتاری و شخصیتی اش فرق میکند.این یکی ملایمتر است و آن یکی قدری تندتر.

ما میگوییم وقتی میخواهید ازدواج کنید ،بهتر است طول و عرض جغرافیایی تان به هم بخورد و نزدیک باشد.خوب است اینجا به تفاوت سنی مطلوب میان زن و شوهر هم اشاره ای بکنیم :

مطلوب است که آقایان در حدود چهار تا هفت سال بزرگتر از خانمها باشند.هرگز یک خانم نباید با یک مرد کم سن و سال تر از خودش ازدواج کند .شاید در ابتدا این انتخاب برایش جالب باشد ولی براستی او برایش شوهر نیست.مردی که مثلاً هفت یا هشت سال از همسرش کوچکتر است ،نمی تواند شوهر مناسبی باشد.

عامل ششم ،شباهت تحصیلی است .

ما خیلی اصرار می کنیم که سطح تحصیلات زن و شوهر در میزان توافق و سازگاری آنان مؤثر است.زندگی یک آدم باسواد با یک آدم بی سواد خیلی سخت است.مثلاً نمیشود که یکی دکترا داشته باشد و دیگری فقط شش کلاس درس خوانده باشد.البته در زمان قدیم رسم بود که مردان، زنان بی سواد یا کم سواد می گرفتند که اگر هر بلایی سرش آوردند ، متوجه نشود.اما الان شرایط جامعه تغییر کرده است.

 غالباً آقایان دوست دارند با زنان باهوش و تحصیل کرده ازدواج کنند .زیرا معتقدند وقتی که ما مردیم چراغ خانه ما را روشن نگه میدارند.ولی یک زن کم عقل و کم هوش نمی تواند چراغ خانه را روشن نگه دارد.اصلاً چه لزومی دارد که زنی بگیریم که زنی بگیریم که هوشش کم باشد.مگر ما می خواهیم چه کار کنیم ؟ما می خواهیم زندگی کنیم .این زندگی ماست .این میزان درآمد ماست .هر جا مشکلی دارد بفرمائید.چرا ما با کسی ازدواج کنیم که ما را درک نکند.اتفاقاً اگر ما را درک کند و بفهمد خیلی خوب است.من فکر میکنم در گذشته ،مردها از زنهای تیز و باهوش وحشت داشتند برای اینکه ما مردها عیب و ایرادهایی داریم که یک خانم فهمیده و نازنین این ایرادها را رفع میکند ولی اذیت هم نمیکند .

الان مردهای ما بسیار علاقمندند که با زنان تحصیل کرده ازدواج کنند .مثلاً مردهایی که تحصیلاتشان در حد زیر دیپلم ،یا زیر کلاس پنجم ابتدایی یا زیر لیسانس است،تمایل دارند که زنهای باسوادتر از خودشان بگیرند .یک مورد مشاوره داشتم که به آقا گفتم  :” این خانم لیسانسه هستند ولی شما فقط شش کلاس درس خوانده اید .“ آقا گفت :”عیبی ندارد من از ایشان خیلی چیزها یاد می گیرم.“ گفتم :” نه،صلاح نیست.“

عامل هفتم ،وجود اساس دلبستگی بین طرفین ازدواج است.

وقتی قصد داریم با کسی ازدواج کنیم لازم است که قدری دلمان با او باشد .شما میدانید مردمی که با عشق زیاد نسبت به همدیگر ازدواج می کنند خیلی زود سرد می شوندو حتی کار به جدایی و طلاق هم می کشد.ولی برای یک ازدواج مطلوب و معقول دوست داشتن عادی و مختصر لازم است.مثلاً کسی که به خواستگاری دختر خانمی آمده و حالا نامزد شده اند باید دو ،سه ماهی با همدیگر رفت و آمد کنند تا قدری نسبت به هم احساس دلبستگی پیدا نمایند .به طوری که اگر دوروز همدیگر را ندیدند دلشان تنگ بشود.این احساس ،عالی است.یک احساس دلتنگی نه کمتر و نه بیشتر.بعضیها که به شدت عاشق می شوند،می گویند یا این یا مرگ.من به شاگردانم یاد داده ام که در چنین شرایطی ،مرگ را ترجیح بدهند.این چنین ازدواجی فایده ندارد .خاطر خواهی یا افراط دوست داشتن همان چیزی است که مثلاً نوجوان یا جوانی از آپارتمان بیرون می آید و دم آسانسور دختری را می بیند و یک دل نه صد دل عاشقش می شود،تنها به یک نگاه .چنین ازدواجی به درد نمی خورد ،ما می خواهیم یک کسی را داشته باشیم که مثلاً او را چهار ماه ببینیم ،بعد دوستش بداریم.بگوییم که حداقل چهار ماه او را می شناختیم و بعد به او علاقمند شدیم.

عامل هشتم ،تشابهات مذهبی است .

من اعتقاد راسخ دارم که شیعه فقط باید با شیعه زندگی و ازدواج کند ،مسیحی با مسیحی ،کلیمی با کلیمی و … چون ما هر اندازه بینش زندگی با فردی از یک مذهب دیگر را داشته باشیم ولی بالاخره یک مادربزرگی داریم که طبق اعتقادات و سنتها و باورهای خودش عمل میکند.

ممکن است متوجه نشود که اینها کتاب دارند . ممکن است در کلام خود گاهی بد و بیراههایی بگوییم که مثلاً داماد یا عروس خانه ما که از یک دین و مذهب دیگری است بدش بیاید . تفاوت زبان چندان مهم نیست ،اغلب زن و شوهر ها زبان یکدیگر را یاد می گیرند ولی مذهب را نمی توانند .

عامل نهم ،از نظر ظاهری تقریباًُ شبیه هم باشند .

دو نفر که می خواهند ازدواج کنند باید ظاهری داشته باشند که بتوانند پنجاه سال همدیگر را تماشا و تحمل کنند .اغلب ما انسانها آینه های خود را گم کرده ایم.مثلاً آقا دنبال زیباترین زن است ،در حالی که خودش یک چیز بد ترکیب و زشتی است.باید به او بگوییم تو خجالت نمی کشی زیباترین خانم که نمی آید با تو ازدواج کند.اگر ما آینه هایمان را پیدا کنیم ،یک کسی را که شبیه خودمان باشد پیدا می کنیم .عیب و ایرادهای چهره و ظاهر اندام در طولانی مدت معنی دار و مساله ساز می شود.اما در کوتاه مدت کسی متوجه نمی شود.

به هر حال یک ظاهر متعادل مورد درخواست است.درمورد هیچ یک از عواملی که تاکنون درباره اش صحبت شد ،ما دیدگاه ایده آلیستی نداریم .ما دنبال ایده آل نیستیم ،ما همین زندگی معمولی را بچرخانیم هنر کرده ایم .ما برای ازدواج یک آدم معقول و متدین می خواهیم  که سواد و سن او هم معمولی باشد ،خانواده معقولی هم داشته باشد.اصلاً ایده آل گرا نیستیم .

با کمال جسارت بگویم بسیاری از آقایان و خانمهایی که ازدواج نکرده اند یا اینکه دیر ازدواج می کنند علتش این است که ایده آلیستی فکر می کنند.

مثلاً دختر خانم بدنبال آقایی است که هنوز در تاریخ نیامده و باید بسازیم و برعکس.من به عنوان مشاور خانواده ها اعتقاد دارم که با همان چیزهایی که داریم باید قناعت کنیم .این همه خانم و آقای خوب و اهل زندگی در این مملکت وجود دارند که شایسته ازدواج هستند .حالا چه فایده ای دارد که ما بخواهیم یک فردی را با فلان شرایط بدهیم برایمان طراحی کنند !ما با چشم و ابروی دیگری که زندگی نمی کنیم ،ما با شخصیت یک آدم زندگی می کنیم .

در مورد تشابهات ،شناخت بعدی ما در مورد چیزی به نام شخصیت است.شخصیت مجموعه خصوصیات سرشتی و اکتسابی ما است.مثلاً یک فردی را می بینید که خیلی منزوی و درون گراست.بعد فرد دیگری را می بینید که خیلی شاد و برون گراست .این دو نفر نمی توانند با هم ازدواج کنند .چون هر کدام ساز خودش را میزند .یک کسی که از نظر ویژگیهای شخصیتی ،حد وسط باشد بسیار مناسب است .آیا درون گرایان می توانند با هم ازدواج کنند ؟شاید بد نباشد چون هر دو ساکت یک گوشه ای می نشینند و ممکن است خودشان راضی باشند .ولی آدم احساس می کند که چه خانه ساکت و سردی .برون گرایان چطورند ؟اینقدر حرف دارند که هیچکدام حاضر به ساکت شدن نیستند .ولی مردم متعادل و عادی چه کانی اند  ؟آدمهایی که حد وسط این دوتا ویژگی هستند  :درون گرایی و برون گرایی .

                           دکتر مجد

شنبه 8/4/1392 - 15:26
ازدواج و همسرداری

آزمایش هاای قبل از ازداواج

۲۷اسفند۱۳۸۶

آزمایش هاای قبل از ازداواج

برای آغاز یک زندگی سالم، مسلماً چیزی جز سلامت و صحت طرفین ملاک نیست.به همین منظور، عروس و داماد با مراجعه به محضر از انجام پاره‌ای آزمایشات مطلع می‌شوند. محضر، زوجین را با معرفی‌نامه عکس‌دار مهرشده به آزمایشگاه می‌فرستد.

آزمایشات مربوطه شامل :
۱- آزمایش عدم اعتیاد از هر دو نفر؛ اعتیاد به عنوان یک معظل اجتماعی است و تأثیرات سویی که بر ادامه یک زندگی دارد مورد توجه ویژه قرار گرفته است.
۲- بررسی بیماری سیفلیس؛ انجام این تست برای آقایان الزامی است.
۳- بررسی زوجین از نظر تالاسمی؛ تالاسمی یک نقص ژنتیکی است که به دلیل شیوع بالای آن مورد توجه قرار می‌گیرد.
۴- تزریق واکسن کزاز برای خانم‌ها.
۵- گذراندن کلاس مشاوره تنظیم خانواده.
در ادامه مطلب به بررسی تک تک موارد بالا می پردازم :
آزمایش VDRL
سیفلیس یک بیماری مقاربتی عفونی است که عامل آن یک نوع باکتری به نام ترپونما پالیدوم می‌باشد.این باکتری به طور طبیعی فقط انسان را آلوده می‌کند و از آن‌جایی که بسیار حساس و ظریف است برای ایجاد بیماری در بیشتر موارد تماس مستقیم با منبع آلودگی لازم است. ترپونم از طریق خراش جزئی در پوست یا غشای مخاطی اندام تناسلی یا دهان و غیره وارد بدن می‌شود.

سیر بیماری سیفلیس به ۳ دوره تقسیم می‌شود:
۱- دوره اول با ورود باکتری و ایجاد یک زخم نسبتاً سفت در ناحیه تناسلی به نام شانکر مشخص می‌شود، پایان این دوره همراه با بهبودی خود به خود این زخم است.
۲- پس از آن، دوره دوم شروع می‌شود که مشخصه بارزآن ایجاد یک عفونت فراگیر است، یعنی باکتری به‌طور وسیعی در بدن پخش می‌شود و سبب ایجاد ضایعاتی در مخاط‌ها، چشم‌ها، استخوان‌ها، مفاصل و سیستم قلبی- عروقی و عصبی مرکزی می‌شود. سیستم دفاعی بدن در اکثر بیماران درمان‌نشده، قادر به مقابله با این هجوم گسترده باکتری در خون است. به عبارت دیگر بیشتر مبتلایان درمان‌نشده، قابلیت لازم برای از بین بردن عفونت و ایجاد بهبودی بیولوژیک را دارند.
۳- بیماری در ۴۰ درصد بیماران درمان‌نشده از حالت ژنرالیزه خارج و وارد دوره سوم می‌شود. در این مرحله به علت واکنش‌های بیش از معمول دفاع سلولی بدن (سیفلیس هیپرآلرژیک) بافت‌ها و اعضای بدن تخریب می‌شوند. مهم‌ترین ضایعات، مربوط به دستگاه قلبی- عروقی (سیفلیس قلبی- عروقی) و دستگاه عصبی (سیفلیس عصبی) است. این عوارض ۱۰ تا ۲۰ سال پس از شروع بیماری ظاهر می‌شوند.موارد مرگ‌ومیر این بیماری مربوط به دوره سوم (سیفلیس عصبی یا قلبی- عروقی) است.
سیفلیس مادرزادی
مادر مبتلا به سیفلیس پس از ماه چهارم بارداری می‌تواند جنین خود را آلوده کند. اگر عفونت مادر شدید باشد، جنین سقط می‌شود ولی اگر عفونت مادر خفیف باشد، بچه زنده به دنیا می‌آید و علایم مختلفی از خود نشان می‌دهد.اگر ۲ سال پس از ابتلا، مادر باردار و جنین مبتلا شود، جنین می‌تواند سقط شود یا با علایم دوره دوم سیفلیس اکتسابی متولد شود. ولی اگر بعد از ۲ سال یعنی زمانی که مادر وارد دوره سوم سیفلیس شده بارداری رخ دهد، نوزاد متولدشده می‌تواند بدون علایم خاصی باشد یا علایم مشخصی مثل سه‌گانه هوچینسون را نشان دهد.

 معمولاً این سه علامت هوچینسون که تا ۲۰ سالگی خود را نشان می‌دهند عبارتند از:
۱- دندان‌های هوچینسون که دندان‌های تغییر شکل‌یافته ثنایای دایمی است.
۲- کدورت قرنیه که منجر به کوری می‌شود.
۳- ضایعه عصب زوج هشتم که منجر به کری می‌شود.
درمان این بیماری در کلیه مراحل ذکرشده به کمک آنتی‌بیوتیک پنی‌سیلین انجام می‌شود، ولی نوع و میزان مصرف آن به مرحله بیماری بستگی دارد.پس از کشف پنی‌سیلین از تعداد مبتلایان به آن کاسته شد ولی از سال ۱۹۵۸ مجدداً تعداد مبتلایان، سیر صعودی پیدا کردند. دلایل آن را می‌توان به عوامل متعدد اجتماعی و اخلاقی ربط داد. مثل عدم رعایت اصول اخلاقی، آزادی و بی‌بند و باری، افزایش روابط جنسی، مهاجرت مردم و جهانگردی و وجود بیمارانی که به بیماری خود توجهی ندارند.
در کشور ما به منظور پیشگیری از شیوع این بیماری با توجه به شرایط حاکم بر جامعه، انجام آزمایش تشخیصی برای کلیه مردان در زمان ازدواج و فقط خانم‌هایی که ازدواج مجدد هستند، اجباری است. همچنین برای جلوگیری از بروز موارد سیفلیس مادرزادی، این آزمایش جزء آزمایشات روتین دوران بارداری هم است.محضرها در فرم‌های معرفی‌نامه خود از این آزمایش با عناوین متفاوتی نام می‌برند. به عنوان مثال: تست بیماری آمیزشی، تست بیماری مسری، آزمایش خون، آزمایش VDRL.
برای انجام این آزمایش کمی سرم (یا پلاسما) خون مورد نیاز است. پس از خون‌گیری و جدا کردن سرم (یا پلاسما)، یک قطره از سرم را روی صفحه خاصی قرار می‌دهند و به آن یک قطره معرف مربوطه را اضافه می‌کنند و اجازه می‌دهند ۸ دقیقه روی دستگاهی که حرکت چرخشی در سطح افق دارد (روتاتور) با یکدیگر مخلوط شوند و پس از آن تشکیل دانه‌های سیاه‌رنگ مورد بررسی قرار می‌گیرد. حضور دانه‌های سیاه‌رنگ یعنی مثبت بودن. از آن‌جایی‌که این روش جزء روش‌های غربالگری محسوب می‌شود (یعنی در بیشتر موارد نتیجه منفی آن ارزش تشخیصی دارد) ولی نتیجه مثبت آن می‌تواند به دلیل برخی بیماری‌های دیگر مثل بیماری‌های خودایمن، بیماری‌های کبدی (هپاتیت حاد …) بیماری‌های عروقی و عفونت‌های ویروسی مفید باشد. لذا نتایج مثبت حاصله را باید با یک روش تأییدی اثبات کرد. این روش در اغلب آزمایشگاه‌های مراکز بهداشتی انجام نمی‌شود در این‌گونه موارد، شخص مورد نظر با یک معرفی‌نامه به سازمان انتقال خون فرستاده می‌شود. آزمایش تأییدی، FTA-Abs نام دارد. با نتیجه مثبت این آزمایش، مرحله بیماری قابل تشخیص نیست (در کلیه مراحل این بیماری آزمایش FTA مثبت می‌شود، حتی در دوره بهبودی) لذا فرد باید توسط متخصص مورد بررسی قرار گیرد و در صورت نیاز اقدام درمانی انجام شود. پس از پایان درمان و اجازه کتبی پزشک معالج صدور گواهی ازدواج توسط آزمایشگاه بلامانع خواهد بود.
آزمایش اعتیاد
نمونه ادرار از زوجین به منظور شناسایی افرادی که ترکیبات تریاک را استعمال می‌کنند، گرفته می‌شود. مصرف مواد مخدر جزء ناهنجاری‌های اجتماع محسوب می‌شود، لذا دور از انتظار نیست اگر مصرف‌کننده این مواد که برای ازدواج مراجعه می‌کند سعی در مخفی نگه‌داشتن آن نماید (مثلاً از طریق تقلب در گرفتن نمونه ادرار).بدین خاطر نمونه‌گیری در این بخش با حضور ناظر انجام می‌شود. در سیستم‌های قدیمی نظارت به کمک آینه‌های نصب‌شده روی دیوارهای اتاق نمونه‌گیری انجام می‌شد. اگرچه هنوز هم آزمایشگاه‌هایی بدین طریق نمونه‌گیری می‌کنند، ولی به کارگیری تکنولوژی دوربین‌های مداربسته در برخی آزمایشگاه‌ها ضمن رعایت اصول اخلاقی و احترام گذاشتن به شأن افراد، صحت نمونه‌گیری را هم تضمین می‌کند. اولین بار در تهران آزمایشگاه شهید هاشمی‌نژاد وابسته به مرکز بهداشت غرب تهران، در سال ۱۳۷۶ مجهز به این سیستم شد که رضایت‌مندی توأم مراجعه‌کننده و پرسنل ناظر را دربر داشت.لازم به ذکر است انجام این آزمایش نیازی به ناشتا بودن ندارد و نمونه ادرار در لیوان یک‌بار مصرفی که در اختیار مراجعه‌کننده قرار می‌گیرد، گرفته می‌شود.
به طور کلی اگر آزمایش خاصی باید روی تعداد زیادی از افراد انجام شود، باید از تستی استفاده کرد که سریع نتیجه آن مشخص می‌شود. به این تست‌ها، تست‌های غربالگری می‌گویند، نتیجه منفی این تست‌ها با اطمینان قابل گزارش است ولی نتیجه مثبت آن‌ها را باید با روش تأییدی (جداسازی به روش کروماتوگرافی لایه نازک [TLC]) آزمایش کرد که البته به زمان بیشتری برای انجام آن نیاز است. تست غربالگری عدم اعتیاد به کمک تست‌های نواری (Strip Test) یا (Rapid Test) انجام می‌شود. بدین ترتیب که قسمت جذب‌کننده این نوارها در داخل ادرار تازه قرار می‌گیرد و نتیجه حداکثر پس از ۵ دقیقه قابل گزارش است. تکنیک به‌کار رفته در این نوارها ایمن و کروماتوگرافی است.
در تست عدم اعتیاد، جدا از مصرف ترکیبات تریاک، مصرف یک‌سری داروها باعث می‌شود نمونه ادرار با روش غربالگری نتیجه مثبت دهد، لذا با آزمایش تأییدی (TLC) باید مورد بررسی قرار گیرد. بیشترین دارویی که در روش غربالگری باعث نتیجه مثبت می‌شود، داروهای کدئین‌دار است. متأسفانه به دلیل مصرف بی‌رویه داروهای کدئین‌دار (به خصوص استامینوفن کدئین) تعداد مراجعین ازدواجی که نمونه‌هایشان برای آزمایش تأییدی کنار گذاشته می‌شود کم نیستند. از نظر آزمایشگاه جداسازی، یعنی جدا کردن افرادی‌ که ترکیبات تریاک مصرف کرده‌اند از کسانی که کدئین مصرف کرده‌اند. ولی از نظر زوحین یعنی پرداخت هزینه بیشتر و به هم خوردن برنامه‌ریزی‌های از پیش تعیین‌شده مراسم عقد. برخی افراد داروهای کدئین را با تجویز پزشک مصرف می‌کنند لذا آزمایشگاه نمی‌تواند به همه تکلیف کند قبل از آزمایش دارو مصرف نکنید بلکه می‌تواند با اطلاع‌رسانی اعلام نماید حتی‌الامکان ۷۲ ساعت قبل از آزمایش، از مصرف داروهای کدئین خودداری نمایید. بعضی از آزمایشگاه‌ها در تهران با مکاتبه به محضرها و پیغام روی نوار تلفن گویای خود می‌کوشند مشکلات مراجعین خود را در این خصوص کمتر کنند.این امر باعث می‌شود کسانی هزینه آزمایش جداسازی را پرداخت نمایند که واقعاً مجبورند داروها را مصرف کنند و لذا انتظار بیش از وظیفه، از آزمایشگاه‌ نخواهند داشت.

این نکات به شما در انجام آزمایش و به آزمایشگاه در ارایه نتیجه صحیح کمک می‌کنند.
۱- مادر و دختری که کپی نتیجه آزمایش ازدواج یک سال قبلش را به همراه دارد، با داد و فریاد به مسؤول آزمایشگاه می‌گویند: «آزمایش شما نشان نداد که آقا معتاد است، ولی بعداً فهمیدیم تریاک مصرف می‌کرده و نتوانستیم ترکش دهیم؛ به خاطر همین کار به دادگاه کشید.» مادر که در عصبانیت دست کمی از دخترش ندارد ادامه می‌دهد: «ظاهراً آن موقع هم معتاد بوده، پس چرا آزمایش شما این را نشان نداده؟» پس از آرام کردن آن دو، مسؤول آزمایشگاه توضیح می‌دهد که وقتی کسی مواد مخدر مصرف می‌کند، بنا نیست این مواد جزء وجود فرد شود. مواد مخدر مثل هر چیز دیگر که وارد بدن می‌شود، به تدریج از بدن خارج می‌شود. بنابراین اگر کسی به خودش فرصت دهد و از مصرف مواد خودداری کند، نتیجه جوابش منفی خواهد شد. به عبارت دیگر جواب منفی فقط نشان‌دهنده وضعیت فرد در چند یا چندین روز اخیر است. لذا خانواده‌ها نباید با اتکا به این آزمایش مهر تأیید روی فردی بزنند و بررسی‌های رایج در عرف را رها کنند.
۲- مراجعه‌کننده دیگری که برگه جواب مثبت در دست دارد به مسؤول آزمایشگاه می‌گوید من نه تنها دارو نخورده‌ام، بلکه سیگار هم نمی‌کشم. حالا حاضرم دوباره نمونه بدهم تا ثابت شود که شما اشتباه کرده‌اید. پس از پرسش و پاسخ‌های متعدد مشخص می‌شود که وی چند روز قبل به دلیل درد کمر، یک قاشق از شربت گیاهی قهوه‌ای‌رنگی را مصرف کرده است. مسؤول آزمایشگاه یادآوری می‌کند در اغلب داروهای شربت‌مانند که در عطاری‌ها موجود است و به عنوان ضد درد تجویز می‌شوند، ترکیبات تریاک به کار رفته است و از مصرف آن‌ها باید پرهیز کرد.
۳- مورد دیگر فردی بود که اظهار می‌کرد یکی از بستگان نزدیک وی در خانه مواد مخدر مصرف می‌کند ولی تا به حال خودش مصرف نکرده، چطور آزمایش او مثبت شده است؟ با همین توضیحات جواب سؤال این فرد روشن است: افرادی‌که در معرض استنشاق مستقیم دود ناشی از مواد مخدر هستند، تا حد زیادی در معرض آلودگی قرار دارند و ممکن است نتیجه آزمایش آن‌ها مثبت باشد.
۴- نگرانی بیش از اندازه پدر دختری باعث می‌شود داماد آینده‌اش را برای تست عدم اعتیاد به آزمایشگاه بیاورد. وی درخواست انجام آزمایش از نظر مواد اعتیادزای قدیمی و جدید را دارد. وی آن‌قدر از مواد مخدر وحشت‌زده است که در ادامه اظهار می‌کند: «ممکن است چیزی خورده باشد تا جوابش منفی شود؟» به وی توضیح داده می‌شود در حال حاضر ترکیبات تریاک چون شیوع بیشتری در کشور دارند، (به دلیل فراوانی آن و قیمت کمتر نسبت به سایر مواد اعتیادزا و بومی بودن آن در منطقه) بیشتر مورد توجه هستند و آزمایشگاه‌ها فقط برای شناسایی آن‌ها تجهیز شده‌اند. از نظر علمی وجود هیچ دارو یا ترکیب دیگری که در صورت مصرف نتیجه آزمایش را منفی کاذب نماید، اثبات نشده است. جهت اطمینان از صحت نمونه گرفته شده، pH نمونه و وزن مخصوص آن و درجه حرارت نمونه کنترل می‌شود.
آموزش و مشاوره تنظیم خانواده
مرحله بسیار مهمی از زندگی است؛ نه تنها برای زن و شوهر، بلکه برای نسل‌های بعد هم سرنوشت‌ساز است. افزایش آگاهی‌های بهداشتی نقش مهم و مؤثری در تأمین سعادت و سلامت افراد خانواده‌ها و جامعه دارد.واحدهای بهداشت خانواده در تمام مراکز بهداشتی و درمانی کشور وظیفه دارند درباره مسائل بهداشتی ازدواج، بارداری، زایمان، نگهداری و تأمین سلامت کودکان بهترین راه حل‌ها را در اختیار مراجعان خود قرار دهند یا آن‌ها را به افراد با صلاحیت معرفی کنند. آموزش تنظیم خانواده که در ادامه آزمایشات ازدواجی انجام می‌شود، در راستای اهداف مطرح‌شده است. اگرچه زمان کافی در اختیار پرسنل این بخش وجود ندارد و نیز حجم مطالب اجازه توضیحات بیشتر را نمی‌دهد، ولی آشنایی زوجین با این واحد می‌تواند گره‌گشای مشکلات آنان در آینده باشد.در مشاوره قبل از ازدواج توصیه‌های لازم راجع‌به پیشگیری از بیماری‌های ارثی، بارداری، سن مناسب برای بارداری، تعداد بچه‌ها و روش مناسب تنظیم خانواده به زوج‌های جوان داده می‌شود.

واکسن کزاز
کلستریدیوم تتانی یک نوع باکتری از دسته باکتری‌های اسپوردار و عامل بیماری کزاز در انسان است. شکل فعال باکتری در برابر حرارت و مواد شیمیایی مقاومت چندانی ندارد، ولی اسپور آن‌ سال‌ها در خاک خشک و گردوغبار زنده می‌ماند و نسبت به حرارت و مواد شیمیایی مقاومت زیادی دارد. این باکتری یک سم (اگزوتوکسین) قوی به نام تتانواسپاسمین ترشح می‌کند که عامل اصلی بروز علایم بیماری است. علایم این بیماری با فعالیت شدید اعصاب حرکتی، سفتی و انقباض شدید عضلات مشخص می‌شود.
سم کزاز یک ترکیب پروتئینی است که نسبت به حرارت، مواد شیمیایی، اسیدها و قلیاها حساس می‌باشد و سریع تجزیه می‌شود. حتی الکل ۷۰ درجه آن را زود خراب می‌کند.منشأ عفونت که حاوی اسپور باکتری است، می‌تواند خاک (۲۰ تا ۶۴ درصد نمونه‌های خاک، آلوده هستند)، لباس کثیف، گردوغبار، مدفوع (بیشتر مربوط به اسب)، خار گل، میخ، وسایل جراحی (کامل استریل‌نشده) باشد. بیماری در نتیجه آلودگی یک زخم (اغلب زخم عمیقی که بافت له‌شده داشته باشد) با اسپور باکتری به وجود می‌آید. این اسپورها درون زخم در شرایط بی‌هوازی به فرم فعال تبدیل می‌شوند و سم تولید می‌کنند سم تولیدشده به طور موضعی عضلات همان ناحیه را منقبض می‌کند و همچنین از طریق رشته‌های عصبی خود را به سلول‌های عصبی- حرکتی در شاخ قدامی نخاع می‌رساند و با تحریک آن‌ها انقباض موضعی ناحیه آلوده را تشدید می‌کند. پس از آن با انتشار سم در تمام قطعات نخاعی، تمام عضلات بدن به حالت انقباض درمی‌آیند. تحریک‌پذیری شدید سلول‌های عصبی شاخ قدامی باعث می‌شود هرگونه عامل تحریکی محیطی (هر چند ضعیف مثل تماس دست با بدن بیمار یا محرکات بینایی و شنوایی) اسپاسم عضلانی را تشدید کند.تعداد این حملات تشنج (انقباض عضلانی) و زمان آن در بیماران، بسیار متفاوت است. مشکلات تنفسی عامل بیشتر موارد منجر به مرگ در این بیماری است.

کزاز نوزادان
به بیماری کزاز در یک ماه اول عمر اطلاق می‌شود که به علت استفاده از وسایل آلوده ضمن بریدن بند ناف، ختنه کردن، پانسمان و سوراخ کردن گوش به وجود می‌آید. کزاز نوزادان با واکسیناسیون مادر حداکثر تا ماه ششم بارداری قابل پیشگیری است. یکی از بهترین راه‌های جلوگیری از بروز این بیماری کشنده این است که به واکسن کزاز هنگام ازدواج توجه کافی شود.واکسیناسیون علیه این بیماری با توجه به پراکندگی گسترده اسپور این باکتری در اغلب نقاط دنیا، راه پیشگیری از بروز این بیماری است. این واکسیناسیون به منظور مقابله با سم باکتری انجام می‌شود.واکسن کزاز، سم غیر فعال‌شده باکتری (توکسویید) است. جهت اثربخشی بیشتر این واکسن، واکسن دیفتری و سیاه‌سرفه هم، همراه آن تزریق می‌شوند. بدین لحاظ به آن‌ها واکسن سه گانه (ثلاث- DPT) گفته می‌شود. اولین تزریق این واکسن در ۲ ماهگی انجام می‌شود. مراحل بعدی به ترتیب در ۴ ماهگی، ۶ ماهگی، ۱۸ ماهگی و ۴ تا ۶ سالگی (بدو ورد به مدرسه) انجام می‌پذیرد. با این تزریقات مصونیت در مقابل کزاز به وجود می‌آید و از آن به بعد هر ۱۰ سال تزریقی به نام یادآور باید انجام شود تا مصونیت در برابر کزاز همچنان حفظ شود. واکسن یادآور شامل واکسن کزاز و دیفتری است که به آن واکسن دو گانه (DT) گفته می‌شود.
آیا به همه خانم‌های مراجعه‌کننده برای ازدواج واکسن کزاز تزریق می‌شود؟


با رعایت فواصل زمانی تزریقات ذکرشده، سال پایان دبیرستان زمان یادآور اول خواهد بود. لذا اگر خانمی در فاصله ۱۰ سال پس از یادآور اول ازدواج کند نیازی به تزریق واکسن در زمان ازدواج ندارد، در غیر این صورت باید واکسن به صورت داخل عضلانی (عضله پشت بازو- دلتویید) برای وی تزریق شود. ولی جهت اطلاع محضر برای هر دو نفر آن‌ها کارت واکسن کزاز صادر می‌شود تا مدارک مورد نیاز محضردار، برای ثبت عقد کامل باشد. در ضمن زمان یادآور بعدی هم به آن‌ها اعلام می‌شود.
تالاسمی
صفت ارثی یک ویژگی است که والدین به فرزندان خود منتقل می‌کنند. برخی از این صفت‌های ارثی باعث بروز یک بیماری می‌شوند، ولی برخی دیگر فقط یک ویژگی را توصیف می‌کنند.مثلاً رنگ چشم، یک ویژگی است که توسط آن افراد را می‌توان توصیف کرد. فلانی رنگ چشمش آبی یا سبز است … !ولی تالاسمی یک صفتی است که بیماری را منتقل می‌کند. در این بیماری مغز استخوان قادر به ساختن مقادیر کافی از هموگلوبین طبیعی در گلبول‌های قرمز نیست. میزان کاهش هموگلوبین طبیعی در انواع مختلف تالاسمی‌ها متفاوت است. لذا در افرادی‌ که این صفت ارثی را دارند، تالاسمی به یک شکل بروز نمی‌کند.
در انتقال صفات ارثی از والدین به فرزندان به دو نکته توجه نمایید:
۱- بروز صفت‌های ارثی تابع قانون احتمالات است، یعنی انتظار نداریم پدر و مادری که یک صفت را دارا هستند، آن را حتماً به فرزندان خود منتقل کنند.
۲- صفت‌های ارثی که به صورت بیماری خود را نشان می‌دهند، از تنوع زیادی برخوردارند. تعدادی از آن‌ها شیوع بیشتری دارند و پراکندگی این صفات در جوامع مختلف متفاوت است.
تالاسمی در ایران شایع‌ترین بیماری ژنتیکی است و از انواع تالاسمی‌ها، نوع بتا شیوع بیشتری دارد. تالاسمی بتا خود به انواع مختلف تقسیم می‌شود. در انواع مختلف آن، میزان کاهش Hb طبیعی متفاوت است. بتا تالاسمی مینور، نوعی بتا تالاسمی است که در آن کاهش Hb طبیعی مشکل حادی را ایجاد نمی‌کند، چون بدن با افزایش تعداد گلبول‌ قرمز خود این مشکل را تا حدودی جبران می‌نماید. این افراد اگر با کسی که این صفت را ندارد ازدواج کنند، هیچ خطری فرزندان آن‌ها را تهدید نمی‌کند و حداکثر ممکن است فرزندی مثل خود فرد، به صورت ناقل مینور متولد شود. ولی اگر با کسی که این صفت را دارد ازدواج کنند، ۲۵ درصد احتمال دارد که فرزند مبتلا به تالاسمی ماژور به دنیا بیاید. وقتی بدانید فراوانی ناقلین (بتا تالاسمی مینور) در جامعه ایران حداقل ۱ نفر از هر ۲۰ نفر است و این‌که هر سال بیش از ۷۰۰ هزار داوطلب ازدواج از نظر تالاسمی با آزمایش خون غربال می‌شوند و از این تعداد ۲۵۰۰ زوج ناقل تالاسمی تشخیص داده می‌شوند، حتماً خواهید گفت چرا از سال ۱۳۷۶ برنامه ملی پیشگیری تالاسمی به طور رسمی در رأس برنامه‌های مراکز بهداشت سراسر کشور قرار گرفته است؟ چقدر دیر …!
امروزه با وجود راه‌کارهایی که به کمک زوج ناقل می‌آید تا از تولد فرزند مبتلا به تالاسمی ماژور جلوگیری کند، زوج‌های ناقلی پیدا می‌شوند که با وجود تمام مشاوره‌ها و آگاهی‌هایی که در واحد مشاوره تالاسمی به آن‌ها داده می‌شود، اصرار به ازدواج دارند. این تصمیم شاید حق مسلم آن‌ها باشد و البته هیچ مرجع قانونی حق بی‌توجهی به تصمیم آن‌ها را ندارد ولی تولد یک بچه مبتلا به تالاسمی ماژور تنها مشکل پدر و مادر وی نخواهد بود بلکه سیستم بهداشتی- درمانی هم که باید تاوان حس مسؤولیت‌پذیری خود را بپردازد، وظیفه دارد آن‌ها را تنها نگذارد؛ این زوجین پس از مشاوره‌های ویژه تالاسمی تشکیل پرونده می‌دهند و ضمن تأیید و تأکید بر تصمیم خود، زیر نظر مرکز بهداشت نزدیک محل سکونت خود قرار می‌گیرند.
البته لازم است قبل از بارداری جهش ژن بتاگلوبین زوج‌های مینور تعیین شود. نتیجه این آگاهی از جهش ژنی، بعداً در دوران بارداری خانم به تعیین الگوی وراثت جهش تالاسمی جنین کمک می‌کند. برای تعیین وضعیت جنین از نظر تالاسمی ماژور نیاز به نمونه‌برداری در هفته ۱۰ تا ۱۲ با روش تکه‌برداری از پرزهای جفتی (CVS) یا در هفته ۱۴ تا ۱۶ با روش آمنیوسنتز است.اگر پس از بررسی‌های لازم مشخص شود جنین ژن‌های جهش‌یافته والدین را دریافت کرده است، جنین به تالاسمی ماژور مبتلا است، که احتمال آن ۲۵ درصد است. در این صورت سقط‌درمانی با مجوز پزشکی قانونی میسر است. البته در ۷۵ درصد موارد هم احتمال دارد جنین سالم باشد. در این صورت بارداری ادامه می‌یابد.
بتا تالاسمی ماژور نوع شدید بیماری بتا تالاسمی است. در این نوع به دلیل کاهش هموگلوبین طبیعی، اکسیژن‌رسانی به بافت‌ها با مشکل همراه است. بدن این افراد علی‌رغم فعالیت کلیه استخوان‌های خون‌ساز، قادر به جبران کمبود هموگلوبین طبیعی نیست. (فعالیت استخوان‌های خون‌ساز در ناحیه صورت سبب درشت شدن گونه‌ها و پیشانی در این افراد می‌شود). لذا هر چند وقت یک‌بار باید به این افراد خون سالم تزریق شود. تزریق خون باعث افزایش سطح آهن بدن می‌شود و برای جلوگیری از افزایش مسموم‌کننده آهن، تزریق آمپول دسفرال برای خارج کردن آهن اضافی ضروری است.
روش غربالگری تالاسمی چگونه انجام می‌شود؟
برای شروع برنامه غربالگری ابتدا کلیه آزمایشگاه‌های ازدواج مجهز به دستگاه شمارش سلولی خودکار (سِل کانِتر) شده‌اند که عمده این دستگاه‌ها از نوع سیسمکس هستند. برای این آزمایش (آزمایش CBC) نیاز به حداقل ۲ سی‌سی خون است که در ویال‌های محتوی ماده ضد انعقاد گرفته می‌شود. این خون برای مخلوط شدن با ضد انعقاد، حداقل ۵ دقیقه روی دستگاهی به نام میکسر باید بچرخد و سپس به دستگاه داده شود. این دستگاه‌ها قادرند در کمتر از یک دقیقه حداقل ۸ پارامتر و اندکس خونی را نشان دهند. نتایج حاصل از دستگاه‌ها ملاک تصمیم‌گیری‌ها است. لذا تعمیر و نگهداری این دستگاه‌ها و بررسی صحت و دقت آن‌ها دارای برنامه مدونی است و پرسنل فنی آزمایشگاه ملزم به رعایت آن‌ها هستند.از بین پارامترها و اندکس‌های خونی آن‌چه در وهله اول به آن توجه می‌شود MCH و MCV است.
MCH متوسط غلظت هموگلوبین و MCV متوسط حجم گلبول‌های قرمز نشان می‌دهد برای MCH مقادیر بیش از ۲۷ و برای MCV مقادیر بیش از ۸۰، (و البته کمتر از ۱۰۰) نرمالتعریف شده است. در طرح غربالگری تالاسمی، هدف، شناسایی زوج ناقل صفت تالاسمی است که تصمیم دارند با یکدیگر ازدواج کنند. لذا اگر یکی از طرفین صفت تالاسمی را نداشته باشد مشکلی برای آینده زندگی مشترکشان پیش نخواهد آمد. بدین منظور در ابتدا نمونه آقا گرفته می‌شود و در صورت نیاز از خانم نمونه‌گیری می‌شود.
چرا ابتدا از مردان خون‌گیری انجام می‌شود؟
دلیل آن این است که تعداد زیادی از زنان در جامعه به کم‌خونی حاصل از فقر آهن مبتلا هستند. در این بیماری اندکس‌های مورد نظر مثل تالاسمی مینور کمتر از حد نرمال است و از آن‌جایی که ملاک غربالگری فقط اندکس‌های فوق است، بنابراین مجبور خواهیم بود در مقابل این خانم‌ها، مردان بیشتری را مورد بررسی قرار بدهیم.هر نمونه پس از اندازه‌گیری پارامترهایش توسط دستگاه، اگر مقادیر یکی یا هر دو اندکس مورد نظر را کمتر از حد نرمال را نشان دهند به عنوان مشکوک در نظر گرفته می‌شوند تا اقدامات بعدی انجام شود.اقدام بعدی فراخواندن خانم مورد نظر برای نمونه‌گیری خون و بررسی اندکس‌های وی می‌باشد. در صورتی که خانم نرمال باشد، وضعیت آقا برای ازدواج از نظر صفت تالاسمی اهمیتی ندارد لذا بدون مشاوره ویژه، جواب آن‌ها صادر می‌شود.اگر هر دو نفر اندکس‌های پایین داشته باشند (زوج مشکوک به تالاسمی)، توسط پزشک مشاوره تالاسمی تحت مشاوره ویژه قرار می‌گیرند. در اولین اقدام وضعیت آهن بدن آن‌ها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، در صورت نیاز یک دوره درمان آهن تجویز می‌شود.
پس از سپری شدن طول درمان، نمونه‌گیری انجام و نتیجه از نظر مقادیر اندکس‌ها، مجدد ارزیابی می‌شود. در صورت عدم تصحیح اندکس‌های مورد نظر، برای هر دو نفر اندازه‌گیری Hb A۲ درخواست می‌شود. نتایج حاصل از پیگیری‌های پزشک مشاور بر اساس یک معرفی‌نامه در اختیار زوجین قرار می‌گیرد تا با مراجعه به یکی از مراکز مشاوره ژنتیک مورد تأیید و معرفی شده از وزارت بهداشت، وضعیت صفت تالاسمی در آن‌ها به طور قطعی مشخص شود.Hb A۲ یکی از انواع هموگلوبین‌های طبیعی است که در یک فرد نرمال حداکثر ۵/۳ درصد از مقدار هموگلوبین کل را تشکیل می‌دهد. مقدار بیش از آن (حداکثر تا ۷ درصد)، تشخیص تالاسمی را قطعی می‌کند. ولی مقادیر در حد نرمال در افراد مشکوک، تالاسمی را رد نمی‌کند. لذا در این غربالگری مقادیر بالای آن دارای ارزش است.
در آزمایشگاه ژنتیک، جهش‌های ژنی هموگلوبین از نظر صفت تالاسمی مورد بررسی قرار می‌گیرد. پس از آن متخصص ژنتیک نظر خود را به مشاور تالاسمی اعلام می‌کند. در صورتی که صفت تالاسمی در هر دو نفر یا یکی از زوجین تأیید نشود، پایان مشاوره ویژه برای آنان خواهد بود. ولی اگر هر دو نفر ناقل تشخیص داده شوند، پس از اطلاع‌رسانی کامل در مورد آینده مشترکشان، تصمیم‌گیری برای ازدواج به عهده خودشان گذاشته می‌شود. اگر منصرف شوند پرونده آن‌ها بسته می‌شود، ولی اگر اصرار به ازدواج داشته باشند پس از تکمیل فرم‌های لازم مجوز ازدواج برای آن‌ها صادر خواهد شد و نیز به مرکز بهداشت محل سکونتشان معرفی می‌شوند و از طریق کارشناسان آن مرکز وضعیت بارداری خانم پیگیری می‌شود تا اقدامات لازم در زمان بارداری برای تشخیص وضعیت صفت تالاسمی در جنین قبل از ماه چهارم بارداری انجام شود تا در صورت نیاز مجوز سقط جنین صادر شود.برای اجرای دستورالعمل شناسایی زوج ناقل تالاسمی تا رسیدن به یک نتیجه قطعی و مطمئن، گاهی ۲ تا ۳ ماه زمان نیاز است. از طرف دیگر زوجی که به آزمایشگاه مراجعه می‌کنند و قبل از نتیجه آزمایشات، مراسم ازدواج خود را برنامه‌ریزی کرده‌اند و فقط منتظر جواب آزمایش هستند، اگر به آن‌ها گفته شود باید منتظر بمانند تا بررسی‌های لازم نتیجه قطعی را مشخص کند، روزهای انتظار، دوران سختی را توأم با فشارهای روحی- روانی برای آن‌ها به دنبال خواهند داشت.
به جای ناراحتی و دلخوری، همراهی زوجین با سیستم بهداشتی و پرسنلی که در این خصوص تلاش می‌کنند تا امروز و آینده آن‌ها را شفاف به خودشان نشان دهند، کمک بزرگی به اجرای دقیق دستورالعمل موجود و نتیجه‌گیری سریع‌تر خواهد کرد. و چه بهتر خواهد بود اگر بررسی تالاسمی با یک آزمایش ساده CBC در ابتدای آشنایی یک زوج انجام شود تا مشکلات روحی و مالی کمتری را متوجه خانواده‌ها کند.
در پایان این قسمت ذکر این نکته ضروری است که بیماری‌های ژنتیکی زیادی وجود دارند ولی به طور رسمی و قانونی هنگام ازدواج بررسی نمی‌شوند. در صورت نیاز، خود زوجین از طریق مراکز مشاوره ژنتیک آن‌ها را باید پیگیری کنند. ضرورت این پیگیری فقط به کسانی که ازدواج فامیلی انجام می‌دهند برنمی‌گردد، بلکه در هر دو خانواده پسر یا دختری که با هم ازدواج می‌کنند اگر مثالی از نقص ژنتیکی، سقط‌های مکرر، مشکلات مادرزادی در وابستگان وجود دارد باید این پی‌گیریها انجام گیرد.


شنبه 8/4/1392 - 15:26
ازدواج و همسرداری

آیا با تو خوشبخت می شوم؟ (ویژگیهای همسر برای زندگی )

۹مرداد۱۳۸۶

تعداد زیادی از بازدیدکنندگان این سایت با ذکر شرح حال خود و نکاتی از فرد مورد نظر خود خواهان قضاوت ما در مورد نتیجه ازدواج احتمالی با آن فرد هستند . در جواب این عزیزان باید گفت تنها با خواندن نکاتی که از نظر شما مهم است و یا برداشت شما و بدون مصاحبه باشما و فرد مورد نظر ، نمی توان به سادگی در مورد آینده شما قضاوت کرد . ما همکاران سایت پزشکان بدون مرز  به شما عزیزان توصیه می کنیم که ضمن مطالعه تمامی مطالب این سایت در رابطه با ازدواج حتما قبل از ازدواج یک مشاوره با روانشناس و یا متخصص خانواده داشته باشید .

با این وجود به ذکرنکاتی که می تواند به شما در مورد قضاوت در رابطه با ازدواج کمک کند می پردازیم:

جفری اچ لارسن (Jeffry H Larson) کارشناس مسایل خانواده می نویسد: طی پنج سال گذشته به بررسی و مرور نتایج ۶۰ سال تحقیق درباره عواملی پرداخته ام که به تشکیل یک زندگی مشترک رضایت بخش و استوار می انجامد.

این بازخوانی نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی خاصی وجود دارند که می توان آن ها را قبل از ازدواج شناسایی کرد و از طریق آن ناموفق بودن یک ازدواج را پیش بینی نمود.

حالا باید ببینیم این خصوصیات چه هستند و چه افرادی در فهرست «کسانی که نباید با آن ها ازدواج کرد» قرار می گیرند.
تحقیقات نشان داده است که اگر شخصی بیش از حد افسرده، کمرو، مضطرب، متخاصم، تکانشی (کسی که بدون فکر کردن عمل می کند) و یا در برابر فشارهای روحی آسیب پذیر باشد، برای ازدواج شخص مناسبی به نظر نمی رسد، ضمن این که در چنین مواردی این فرد باید روان درمانی شود.
در فهرست زیر به چند موقعیت و چند نوع از افرادی که دارای ویژگی های نه چندان مثبت هستند، اشاره شده است و البته بهترین توصیه در چنین شرایطی، ازدواج نکردن است!


▪ اگر یکی از شما به طور خستگی ناپذیری چنین سوالاتی را مطرح می کند:

«مطمئنی که دوستم داری؟» یا «واقعاً برایت اهمیت دارم؟» (تیپ تأیید خواه).
▪ اگر زمانی که با هم هستید بیشتر وقت شما به جر و بحث و مخالفت می گذرد. (رابطه عشق-تنفر)
▪ اگر با وجود این که زمان بسیاری را با هم می گذرانید، واقعاً یکدیگر را به عنوان یک فرد نمی شناسید یا با افکار یکدیگر ارتباط برقرار نمی کنید.
▪ اگر با پدر و مادر خود رابطه خوبی ندارید و همسر آینده شما «درست شبیه» این والد نامطلوب شما است.
▪ اگر دلیل ازدواج شما، یافتن کسی است که برایتان «مادری» یا «پدری» کند.
▪ اگر احساس می کنید که تصمیم به ازدواج از طرف پدر یا مادر همسر آینده تان به شما تحمیل شده است.
▪ اگر مدام جملاتی مانند این در سرتان می چرخد: «شاید همه چیز بعد از ازدواج درست شود.»
▪ اگر فرد مورد نظرتان می خواهد که همه دوستان قدیمی خود را ترک کنید و یک زندگی اجتماعی تازه برپا کنید. (تیپ مالکیت طلب).
▪ اگر او همه تصمیم های مهم در رابطه با شما را به تنهایی اتخاذ می کند و شما از این کار او بسیار ناخشنودید. (تیپ فرمانده)
▪ اگر او بارها «از کوره در می رود» و در کنترل خلق و خوی خود ناموفق است.
▪ اگر احساس می کنید برای ازدواج، توسط فرد مورد نظرتان تحت فشار قرار گرفته اید.
▪ اگر این فرد شما را از نظر روحی و عاطفی آزار می دهد.
▪ در نهایت سه توصیه برای شما دارم که می توانند در جلوگیری از ازدواج با چنین ویژگی هایی مفید باشند:


۱) بیاموزید که این ویژگی ها را در خود و دیگران تشخیص دهید و تا حد امکان قبل از ازدواج، درپی درمان آن باشید. به خاطر داشته باشید که ازدواج مشکلات شخصیتی را حل نمی کند که هیچ، در بسیاری از موارد آن ها را شدیدتر هم می کند.
۲) در سن پایین ازدواج نکنید.
۳) قبل از ازدواج به خوبی با شخص مورد نظر خود آشنا شوید.

*******

شنبه 8/4/1392 - 15:25
خواص خوراکی ها
عجیـب‌ترین میـوه‌هـای جهـان



در صورتیکه تصاویر این ایمیل برای شما قابل مشاهده نیست اینجا کلیک کنید .
در این مطلب شما را با برخی از عجیب‌ترین میوه‌های جهان آشنا می کنیم. اگر شانس دسترسی به این میوه‌ها را دارید می توانید برای ایجاد تنوع آنها را جایگزین میوه‌هایی کنید که به طور معمول مصرف می کنید.

کارامبولا (Carambola) - میوه‌ی ستاره‌ای




نام این میوه کاملا مناسب با شکل ظاهری آن است. "کارامبولا" به طور کلی بومی جنوب شرق آسیا است، اگرچه کارشناسان معتقدند به راحتی در نقاط گرمسیری دیگر نیز رشد می کند. هنگامی که کارامبولا برش می خورد کاملا شبیه به یک ستاره پنج پر است. این میوه شیرین نه تنها مزه خوبی دارد، بلکه غنی از ویتامین C و آنتی اکسیدان‌ها بوده و از اسید، قند و سدیم پایینی برخوردار است.

پیتایا (Pitaya) - اژدها میوه



"پیتایا" حاوی طیف وسیعی از مواد خوشمزه از انواع مختلف کاکتوس است. این میوه در کشورهای مختلف آسیایی رشد کرده و به واسطه کشور یا منطقه‌ای که در آن می روید دارای نام‌های مختلفی است که از آن جمله می توان به "توت فرنگی گلابی" یا "میوه مروارید" اشاره کرد. گوشت میوه پیتایا دارای دانه‌های سیاه - مشابه با کیوی - بوده و به صورت خام خورده می شود. این میوه اندکی ترش مزه است.

دوریان (Durian) - میوه بد بو



"دوریان" از بویی به واقع بد برخوردار است که بسیاری را حتی از مزه کردن آن باز می دارد. اما دوریان به عنوان پادشاه میوه‌ها نیز شناخته می شود زیرا بخش خوراکی آن بسیار خوشمزه بوده و در بسیاری از بشقاب‌های کشورهای جنوب غرب آسیا استفاده می شود. در شرایطی که بیش از 30 نوع گیاه دوریان وجود دارد، اما تنها 33 درصد از آنها خوراکی هستند.

یانگ‌می (Yangmei) - توت فرنگی چینی



"یانگ‌می" یا توت فرنگی چینی همان گونه که از نامش مشخص است بومی چین بوده و از درختانی زیبا و رنگارنگ برخوردار است. درختان یانگ‌می عمدتا در پارک‌ها و باغ‌ها جنبه زینتی داشته و میوه‌های قرمز رنگ آنها دارای طعمی دوست داشتنی هستند. هسته بزرگ یانگ‌می حدود نیمی از کل حجم میوه را به خود اختصاص می دهد.

نونی (Noni)



"نونی" با ظاهر عجیب خود دارای نام‌های عجیبی مانند "پودینگ سگ" و "میوه‌ی پنیری" نیز است. این میوه بومی آسیا است. از نونی بیشتر برای تهیه نوشیدنی‌های میوه‌ای که گفته می شود از لحاظ پزشکی مفید هستند، استفاده می شود. از آبمیوه نونی به طور سنتی به عنوان دارو برای درمان بیماری‌هایی مانند بی نظمی کارکرد روده و عفونت‌های دستگاه ادراری استفاده می شد، اما آزمایش‌های عملی، موثر بودن آن را اثبات نکرده است.

رامبوتان (Rambutan)



"رامبوتان" بیشتر در مالزی رشد می کند و از پوست چرمی قرمز رنگ برخوردار است. رامبوتان یکی از معروف‌ترین میوه‌های جنوب شرق آسیا محسوب می شود. گوشت این میوه، آبدار و شیرین بوده و به طور گسترده در تولید مربا استفاده می شود. گوشت رامبوتان سفید یا صورتی رنگ بوده و هر میوه دارای یک هسته ترد و نرم است که اگر به صورت نپخته خورده شود، خاصیت سمی ملایمی دارد.

میوه جک (Jackfruit)



جنوب غربی هند، بنگلادش، فیلیپین و سریلانکا زادگاه "میوه جک" هستند که در استرالیا نیز شناخته شده است. در داخل این میوه، دانه‌ها با گوشتی آبدار احاطه شده که مزه ملایم آناناسی دارد. از گوشت این میوه در تولید چیپس شیرین و پخت و پز نیز استفاده می شود.

لیچی (Lychee)



در شرایطی که بسیاری "لیچی" را میوه‌ای چینی در نظر می گیرند، اما تنها بومی این کشور نبوده و در هند و تایوان نیز یافت می شود. درختان این میوه همواره سبز هستند. لیچی با پوششی سخت احاطه شده و از گوشتی سفید با بافتی شبیه میوه انگور برخوردار است. لیچی شیرین مزه و غنی از ویتامین Cاست.

مانگوستین (Mangosteen)



"مانگوستین" روی درختانی همیشه سبز می روید و بومی جزایر "سوندا" و "مولوکاس" است. این میوه دارای پوششی بنفش رنگ، بافتی خامه‌ای و مزه‌ای منحصر به فرد بوده که چیزی شبیه به مرکبات و هلو عنوان شده است. مانگوستین غنی از آنتی اکسیدان‌ها بوده و ممکن است به کاهش خطر ابتلا به برخی بیماری‌ها مانند سرطان کمک کند. البته این مساله هنوز ثابت نشده است.

کامکوات (Kumquat)



"کامکوات" میوه‌ای کوچک و بومی چین است. این میوه‌ کوچک شبیه به پرتقال بوده، اما از درختانی که رابطه نزدیکی با خانواده مرکبات ندارند، می روید. کامکوات به صورت خام و با پوست خورده می شود. این میوه اغلب در تهیه مارمالاد و ژله کاربرد دارد. حتی تایوانی‌ها این میوه را به چای اضافه می کنند و برخی معتقدند کامکوات پخته شده در آب می تواند به تسکین گلو درد کمک کند.

ملون شاخدار (Horned Melon)



"ملون شاخدار" بومی صحرای کالاهاری در آفریقا است که به نام "خیار آفریقایی" نیز شناخته می شود. امروزه، ملون شاخدار در نقاط مختلف جهان مانند نیوزیلند، استرالیا، شیلی و آمریکا رشد می کند. هنگامی که این میوه را قارچ می کنید با گوشتی سبز رنگ و جالب مواجه شده و مزه و بوهای مختلفی - نه تنها خیار بلکه موز، لیمو و میوه گل ساعت - را حس می کنید. این میوه در آمریکا به نام "بلوفیش" (Blowfish) نیز شناخته می شود.
شنبه 8/4/1392 - 13:16
سلامت و بهداشت جامعه



۱۰ ترفنـــد برای بیدار شـــدن در صبـــــح زود !



گاهی اوقات برای به موقع رسیدن سر کار و یا هر جای دیگری، زنگ ساعت خود را کوک می کنید تا از خواب بیدار شوید. اما قبل از آنکه از خواب سیر شوید، ساعتتان زنگ می زند و شما زنگ آن را خاموش می کنید و می خوابید و در نهایت دیرتر از خواب بیدار می شوید و دیر به سر کارتان می رسید. در حقیقت، یک عامل مهم برای راحت بیدار شدن از خواب در صبح زود، ریتم شبانه روزی و یا ساعت داخلی بدن است. اگر برای شما سخت است که صبح زود بیدار شوید، این مطلب را بخوانید!



۱ – علت بیدار شدن در صبح زود را بدانید

برای انجام هر کاری از جمله سر یک ساعت مشخصی بیدار شدن از خواب، باید دلیل مشخصی وجود داشته باشد؛ مثلا آیا می خواهید با خانواده خود صبحانه بخورید؟ یا می خواهید کمی ورزش کنید؟ یا اینکه می خواهید خود را برای یک روز خوب آماده کنید و یا از استرس ناشی از دیر رسیدن به محل کار خسته شده اید. بعد از اینکه دلیل بیدار شدنتان در صبح زود معلوم شد، راجع به آن با خانواده خود صحبت کنید، زیرا آنها نیز همانند ساعت زنگ دار می توانند به شما در بیدار شدن کمک کنند.



۲ – راجع به کارهای صبح روز بعد فکر کنید

وقتی فهمیدید بعد از بیدار شدن از خواب، چه کار باید انجام دهید، می توانید کاری کنید که بیشتر بخوابید. با کاهش فعالیت های صبح روز بعد، می توانید ساعت زنگدار خود را چند دقیقه دیرتر کوک کنید. اگر تصمیم دارید با اعضای خانواده خود صبحانه بخورید، شب قبل وسایل سر کار یا مدرسه خود را مرتب کنید.



۳ – ساعت داخلی بدن خود را بشناسید

اگر شب ها دیر بخوابید و صبح با ساعت زنگ دار بیدار شوید، ممکن است ندانید بدنتان به چند ساعت خواب نیاز دارد. به طور کلی بدن، با روش های خاصی ساعات خواب خود را تنظیم می کند، مثل پایین آمدن ناگهانی درجه حرارت بدن، کاهش ضربان قلب و ترشح هورمون ملاتونین در خون ۱ تا ۲ ساعت قبل از خواب. بیشترین این تغییرات در ساعت ۳ تا ۴ صبح رخ می دهد. سپس بدن خود را برای بیدار شدن آماده می کند. پس یکی از بهترین کارها برای بیدار شدن در صبح زود این است که شب ها ۷ تا ۸ ساعت بخوابید؛ مثلا اگر می خواهید ساعت ۶ صبح بیدار شوید و ساعت را برای این ساعت کوک کرده اید، باید ساعت ۱۰ شب بخوابید. این کار را چند هفته انجام دهید، بعد می بینید که بدون ساعت زنگ دار هم می توانید از خواب بیدار شوید.



۴ – تحت نظر پزشک ملاتونین مصرف کنید

بدن به طور خودکار هورمون ملاتونین را برای خوابیدن ترشح می کند. هورمون ملاتونین را هورمون خواب می گویند. شما می توانید تحت نظر پزشک از مکمل های حاوی ملاتونین نیز برای کمک به ساعت درونی بدنتان استفاده کنید. بعد از چند شب مصرف این مکمل، شما زود به خواب می روید و زود از خواب بیدار می شوید. اما این را باید بدانید که ملاتونین برای همه کم خوابی ها مناسب نیست و در برخی مصرف کنندگان، خواب آلودگی در روز بعد دیده شده است. افراد مبتلا به بیماری های خودایمنی، دیابتی ها، افراد مصرف کننده قرص های ضدبارداری، داروهای گشادکننده عروق، داروهای آرامبخش و برخی داروهای فشارخون نباید خودسرانه اقدام به مصرف مکمل ملاتونین نمایند و حتما باید با پزشک در این رابطه مشورت کنند.



۵ – قبل از رفتن به رختخواب، تلویزیون نبینید

یکی از راه هایی که می توان صبح زود بیدار شد، این است که به مقدار کافی شب ها بخوابید و قبل از خواب آرامش داشته باشید. اگر قبل از خواب، تلویزیون ببینید یا با کامپیوتر کار کنید، به سختی می خوابید. حداقل یک ساعت قبل از رفتن به رختخواب، از این وسایل استفاده نکنید.



۶ – نور روشنی را در اول صبح ببینید

همانطور که گفته شد، تماشای تلویزیون قبل از خواب، باعث می شود به سختی به خواب بروید. اما تماشای تلویزیون ۱ تا ۲ ساعت بعد از بیدار شدن، می تواند به تنظیم ساعت بدن کمک کند و اینطوری می دانید که زمان بیدار شدن است. در روزهای آفتابی، با تابش نور خورشید بیدار شوید و در روزهای ابری، توسط نورهای مصنوعی از خواب بیدار شوید. پیاده روی کردن در صبح زود و یا خوردن صبحانه در هوای آزاد، باعث بهتر شدن خلق و خو و بهتر خوابیدن در شب می شود.



۷ – کارهای شب خود را بررسی کنید ببینید

چه چیزی در شب با برنامه خواب و بیداری شما تداخل می کند. شما باید مجددا فعالیت هایتان را برنامه ریزی کنید، برای مثال اگر تنها زمانی که می توانید به کلاس ورزشی بروید، بعد از خوردن شام است، باید بدانید که این کار می تواند باعث کم خوابی شما گردد. پس بهتر است صبح زود، ورزش کنید. بر اساس ارزیابی موسسه خواب، حدود ۱ نفر از ۴ نفر فرد بزرگسال معتقدند که برنامه های کاری آنها باعث می شود که خواب کافی نداشته باشند.



۸ – کیفیت خواب خود را بسنجید

اختلالات خواب همانند آپنه خواب و یا آلرژی ها و افسردگی ها می توانند باعث پایین آمدن کیفیت خواب شوند. اگر شما به سختی می خوابید و به سختی از خواب بیدار می شوید و در طول روز خسته و خواب آلود هستید، نشاندهنده پایین آمدن کیفیت خواب شما می باشد. بهتر است نزد یک پزشک بروید تا ببینید مشکل کم خوابی شما مربوط به یک بیماری است یا نه.



۹ – ساعت زنگ دار را دورتر قرار دهید

اگر ساعت زنگدار را نزدیک رختخواب خود بگذارید، موقع زنگ زدن بدون برداشتن سر از بالش می توانید آن را خاموش کنید و دوباره بخوابید. بنابراین بهتر است ساعت زنگ دار را کمی دورتر از رختخواب خود بگذارید تا وقتی زنگ زد، مجبور شوید از جایتان بلند شوید و آن را خاموش کنید. با این کار کمی هوشیار می شوید و می توانید دیگر نخوابید.



۱۰ – نظم خواب و بیداری را در تعطیلات نیز رعایت کنید

اگر شب های جمعه تا دیروقت بیدار بمانید و روز جمعه به دلیل تعطیل بودن، دیر از خواب بیدار شوید، با این کار نظم خوابیدن و ساعت درونی بدن شما به هم می ریزد و تمامی هفته بعد، خواب‌آلود خواهید بود. لذا در روزهای تعطیل هم مانند سایر روزهای هفته، سر همان ساعت مشخص بخوابید (دیر نخوابید) و سر همان ساعت معین بیدار شوید تا تنظیم ساعت داخلی بدن شما به هم نریزد. بر اساس تحقیقات، داشتن یک خواب خوب در تعطیلات باعث خوب خوابیدن و خوب بیدار شدن در طی هفته بعد می گردد.



شنبه 8/4/1392 - 13:14
سلامت و بهداشت جامعه
.:: 10 راز پرورش کودکی شاد ::.






کارشناسان کودک معتقدند ژن هایی که کودکان هنگام تولد به ارث می برند بر قدرت شاد بودن آنها تأثیر می گذارد.

1. به کودکتان عشق بورزید :
اولین راز پرورش کودکی شاد تمجید از اوست. عشق مطلق والدین مهمترین عامل در شادی کودکان است. وقتی کودکان بزرگ می شوند دانستن اینکه علایق، عقاید، خصوصیات و استعداد هایشان با ارزش تلقی می شود پایه گذار شادی سالهای بعدی زندگی شان خواهد بود. البته پذیرش کودک به معنای چشم پوشی همیشگی از خطاهایش نیست. یاد بگیرد که عملکرد کودک را نقد کنید نه شخصیت اورا. همچنین آنچه را که از کودک می خواهید به او بگویید نه آنچه را که نمی خواهید.

2. نه، من نمی توانم را به بله، من می توانم تبدیل کنید :
وقتی کودک شما بداند که به او اطمینان دارید و باورش کرده اید احساس می کند که دست یافتن به همه چیز برایش امکان پذیر است. افکار کودک نسبت به خود بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین والدین باید افکار مثبت به کودکان خود القا کنند. وقتی که در مدرسة ابتدائی، معلم پسر مک بلدسو نویسنده کتاب پروش فرزند با متانت به او گفت که هیچ استعدادی برای بازی فوتبال نداری، وی به پسر سرزنش شده ا اش گفت که هرگز اجازه ندهد کسی به اهداف و رویاهایش راه پیدا کند. امروز پسر او بازیکنی حرفه ای در یکی از تیم های مطرح کشور است. القائات فکری مثبت بلدسون در ذهن پسرش زندگی او را متحول کرد.

3. مقررات منصفانه وضع کنید و به آنها پایبند باشید :
کودکان کم سن سال با احساس امنیت، شاد می شوند. فرض کنید که در بالای آبشار مرتفعی ایستاده اید درصورتی از ایستادن در آنجا لذت خواهید برد که حفاظی در برابرتان باشد، در غیر این صورت دچار اضطراب و خواهید شد. کودکان هم اینگونه اند. وقتی که چارچوب محکمی برای رفتارهایش وجود داشته باشد، آنها پیشرفت می کنند. در حقیقت کودکان در جستجوی ساختارند.

۴. ابعاد مثبت را برجسته کنید :
به کودک خود بفهمانید که هیچ مشکلی وجود ندارد، که به اتفاق هم نتوانیدآن را حل کنید. همچنین به او بیاموزید که خوشبین باشد. اگر اتفاق بدی افتاد، با صدای بلند فکر کنید و بگذارید او افکار شما را بشنود (وای نه باورم نمی شود که این اتفاق افتاده، اما درستش می کنم، چیز مهمی نیست) یادگیری خوشبینی مهم است زیرا کودک مشتاق و آرزومند بع احتمال زیاد بزرگسالی شاد خواهد شد. افراد ناراضی و ناخشنود بر حوادث منفی زندگی متمرکز می شوند، درحالی که افراد شاد به وقایعی می اندیشند که چشم انداز بهتری از آینده به آنها می دهد.

5. حلقة شادی کودکتان را کامل کنید :
والدین در پی معلمان و مربیان ی هستند که بتوانند حلقه شادی کودکانشان را کامل کنند. به کودکتان کمک کنید ارتباطات دوستانه اش را حفظ کند و گسترش دهد. داشتن ارتباطات قوی و مهارت برقراری آن از شروط اصلی شاد زیستن در آینده است.

6. کودکان را به تحریک بیشتر وادارید :
کودکان امروز سنگین وزن ترند و این برای سلامت و شادابی آنها مضر است. کودکان چاق، در مقایسه با سایر کودکان، اعتماد به نفس کمتری دارند و افسرده ترند. اگر کودکان سرگرمیهای پر تحرک خارج از خانه را جانشین فعالیت های کم تحرک خانگی کنند و به جای غذاهای آماده ای که فاقد ارزش غذایی است، غذاهای سالم و طبیعی بخورند، از فوائد شاد زیستن بهره خواهد برد. کودکی که خوب غذا می خورد و ورزش می کند مغزش موادی شیمیایی به نام اندروفین ترشح می کند که به او احساس شادی می بخشد. با فراهم کردن میان وعده های طبیعی از جمله میوه های تازه فصلی، پرهیز از قرار دادن تنقلات در دسترس کودکان و جانشین کردن غذاهای سالم خانگی به سلامت کودک خود کمک کنید. کودکتان را به انجام دادن ورزش و سرگرمیهای خارج از منزل تشویق کنید. بازی با سایر کودکان قدرت خلاقیت خلاقیت کودکتان را تقویت می کند و مهارت های اجتماعی را به او می آموزد.

7. شادی را در جعبة یادگاری ها ذخیره کنید:
اشیای مورد علاقه کودکتان، عکس ها، کارت پستال ها، یادگاری ها، کاردستی هایی را که یاد آورد خاطرات شاد برای کودک هستند داخل جعبه ای قرار دهید. هرگاه کودکتان بیمار است یا غمگین و لبخندی ساده نیاز دارد، آنها را از جعبه بیرون آورید و به او نشان دهید.

8. لحظات جادویی ارتباط را بیابید :
اخیراً مطالعه ای بر روی ۲۰۰۰ کودک ۵ تا ۱۷ ساله انجام شده است. از آنان پرسیده شد که خواهان چه چیزی هستند که با پول نمی شود خرید. همة آنها در پاسخ گفته بودند که والدین و توجه آ نها هستند. کودکان ما می خواهند که به آنها فکر کنیم، برنامه هایی ترتیب دهید که همة اعضای خانواده بتوانند در آن شرکت کنند و لذت ببرند. کوهنوردی، پیاده روی...) کودکان را در فعالیت های روزمره تان مانند انجام دادن کارهای خانه، خرید و آبیاری باغچه شریک کنید.

9. ژن تلاش دوباره را به کودک خود منتقل کنید :
کودک شما همة فکر و ذهن این است شاگرد اول کلاس شود، ولی در این رقابت همکلاسش برنده شده است. یک راز اصلی شاد زیستن برخورداری از قدرت پشت سر گذاشتن مشکلات است. سعی نکنید کودک خود را ا زهمة ناراحتی ها دور نگه دارید. به او کمک کنید بیاموزد چگونه با آنها مواجهه شود. اگر شکست درسی یا غیر درسی اورا نا امید کرده، کمک کنید تا هرچه سریع تر به وضعیت عادی خود برگردد . تشویق کنید تا احساسات خود را در قالب نوشته یا نقاشی بیان کند. شما الگوی کودکتان هستید. مطمئن شوید که الگوی مناسبی در مقابل اوست ورحیة خود را در هیچ شرایطی نبازید.

10. دراو شگفتی ایجاد کنید :
هنگامی که کودک با چیزی بزرگتر از خودش مواجه می شود، خواه پدیده ای فیزیکی باشد یا معنوی، احساس رضایت خاطر می کند. با کودکان دربارة عقاید خود خداوند و مقدسات دینی صحبت کنید لازم نیست که او همة جزئیات را درک کند. با او در جنگل قدم بزنید، به ستارگان خیره شوید. احساس مراقبت و توجه در کودکان را پرورش دهید.

● پیام عشق برای کودکان:

1. بگویید که دوستش دارید: این جمله باید اولین چیزی باشد که کودکتان صبح ها، پس از بیدار شدن از خواب می شنوند و نیز آخرین جمله ای باشد که پس از شنیدن آن به خواب می رود. موقع دعوا و مشاجره و هر زمانی که انتظارش را ندارند بگویید که دوستش دارید.

2. در آغوشش بگیرید: هیچ مانعی برای در آغوش گرفتن کودکتان وجود ندارد.

3. لمسش کنید: آرام به پشت او بزنید، بازوهایتان را دور شانه هایش حلقه کنید، موهایش را به هم بریزید.

4. در بازی اش شریک شوید : توپ بزنید، برای پرندگان دانه بریزید ة باد بادک هوا کنید و با او مسابقه دهید.

5. گوش دهید، واقعاً گوش دهید : درحین گوش دادن جملاتی به زبان بیاورید که نهایت توجه تان را به صحبت های او نشان دهید. (وای چه &
شنبه 8/4/1392 - 13:11
سلامت و بهداشت جامعه
.:: 15 دردی که درمان خانگی دارند! ::.





برخی از مشکلات و دردها را می توان در خانه و بدون مراجعه به پزشک درمان کرد. به طور مثال، وقتی دندان درد دارید روی آن میخک بگذارید. یا اگر دچار سوختگی شدید، با چای سرد جلوی درد و تاول را بگیرید. برای آگاهی از درمان های خانگی دیگر با ما همراه باشید.

1. جوش های خارش‌دار
جوش های خارش‌دار در اثر روغن های گیاهی، عطر یا عرق سوز شدن به وجود می آیند. برای رفع آن می توانید آنتی هیستامین مصرف کنید. البته آب های معدنی چشمه های طبیعی نیز در کاهش درد این کهیر و جوش ها موثر هستند. املاح داخل این آب ها باعث از بین رفتن سوزش و خارش می شوند.

2. آکنه
برای جوش های پایدار ابتدا خیلی نرم صورت خود را با سنگ نمک یا نمک های درشت و زبر مالش دهید تا ضدعفونی شود و سپس چند قطره روغن درخت "نیم" روی آن بریزید. پس از چند دقیقه آبکشی کنید و ماسکی از ماست را به مدت 15 تا 30 دقیقه روی پوست خود قرار دهید. اسید لاکتیک موجود در ماست، لایه بردار طبیعی است که موجب شفافیت بیشتر پوست، از بین رفتن آکنه و کمرنگ شدن لکه ها می شود.

3. گزش پشه
فصل گرما در راه است و پشه ها راهشان را به خانه های ما پیدا خواهند کرد. هنگامی که مورد گزش پشه قرار گرفتید، خارش و سوزش آن را با خمیر آسپرین کاهش دهید. برای این منظور، یک آسپرین ضعیف را له کنید و یک قطره آب به آن اضافه تا خمیر شود. این خمیر ضد سوزش و التهاب است و قرمزی و باد حاصل از نیش پشه، موهای زیرپوستی و جوش را کاهش می دهد زیرا آسپرین حاوی اسید سیلاسیلیک (ماده ای که در داروهای ضد جوش استفاده می شود) است.

4. اگزما و سوریاس
برای کاهش درد و سوزش اگزما و سوریاسِ پوستی کمی روغن زیتون در محل تحریک شده بریزید. برای هر سه سانتی متر، یک قاشق چایخوری روغن لازم است. مالیدن روغن روی این منطقه از خشک شدن پوست جلوگیری می کند. روغن زیتون پایه بسیاری از محصولات مرطوب کننده است اما استفاده از نوع خالص آن این مزیت را دارد که مواد شیمیایی کرم ها را در خود ندارد.

5. حساسیت فصلی
برای فرار از نشانه های حساسیت فصلی همچون سوزش چشم، آبریزش بینی و عطسه از قرص های گیاهی استفاده کنید. محققان سوئیسی ثابت کرده اند مصرف قرص گیاهی سه بار در روز بهتر از آنتی هیستامین های صنعتی است که خواب آلودگی می آورند.

6. دندان درد
برای کاهش درد دندان از میخک استفاده کنید. از قدیم این درمان را برای درد دندان انجام می دادند. بسیار هم موثر است. البته این روزها میخک در هر خانه ای پیدا نمی شود به همین دلیل می توانید از اوژنول موجود در داروخانه ها کمک بگیرید. پنبه را در اوژنول خیس کنید و دقیقا روی دندانی که درد می کند، قرار دهید. این باعث کاهش درد تا زمانی می شود که به پزشک مراجعه کنید.

7. دردهای دهان
برای درد دهان، به ویژه در کودکان از محصولات نعناعی کمک بگیرید. به طور مثال، آدامس نعنایی، شیرینی، چای یا هر خوراکی نعنایی دیگر. این گیاه تاثیر بسیاری روی هر چیزی دارد که با آن تماس پیدا می کند و می تواند باعث کاهش درد گلو، سوزش دهان یا سزش تبخال یا تاول دهان شود.

8. درد ناشی از ورزش سنگین
پس از ورزش های سنگین، یک لیوان آب البالو ترش بنوشید. این آب میوه سرشار از آنتی اکسیدان و ضدالتهاب است و درد ماهیچه ها را کاهش می دهد. پس از ورزش بافت های شما از بی آبی رنج می برند و آب آلبالوی ترش که سرشار از آنتی اکسیدان است بسیار بهتر از آلبالوی شیرین و دیگر میوه ها و سبزیجات به ترمیم این آسیب کمک می کند.

9. سوختگی خفیف
اگر زیر نور آفتاب یا در اثر چسبیدن اتو مو به پوست خود دچار سوختگی خفیف شدید، می توانید با کمپرس آب سرد و چای سبز یا سیاه آن را درمان کنید. برای این منظور، حوله نازکی را درون چای سرد خیس کنید و روی محل سوختگی قرار دهید. ماده گیاهی موجود در چای باعث کاهش سوزش و تاول نزدن می شود.

10. جای زخم
برخلاف اعتقاد عموم مردم، پوست زخم به هیچ عنوان خوب و مفید نیست. به همین دلیل، این قسمت را با پارافین مایع مرطوب نگه دارید و به مدت سه تا 5 روز باند پیچی کنید. در طول شب، نوار سلفونی دور پارافین بپیچید این باعث می شود تا محیط زخم مرطوب تر بماند و دوره درمان را تسریع می بخشد.

11. حالت تهوع
اگر محتویات قرص های ضدتهوع را مطالعه کرده باشید متوجه می شوید مملو از شکر است. به همین دلیل، برای برطرف کردن این حالت خود می توانید شربت شیرین میوه بنوشید. برای تهوع های ناشی از حرکت، استفراغ های صبحگاهی یا دل به هم خوردگی معده آخرین چیزی که لازم دارید، غذای زیاد است. همین شربت های شیرین و سودا به شما کمک می کند تا بهتر شوید.

12. اسهال
برای برطرف کردن اسهال می توانید از خوراکی های گیاهی کمک بگیرید. به طور مثال، چای تهیه شده از پوست انار به معده به هم ریخته کمک بسیاری می کند. از این پس، انارها را خشک و نگهداری کنید. پوست خشک انار تا 6 ماه می ماند. سپس یک قاشق غذاخوری پر از پودر پوست انار را داخل یک فنجان آب جوش بریزید و اجازه دهید سه تا 4 دقیقه بماند. پوست بلوط نیز همین کاربرد را دارد. آن را به مدت سه دقیقه بجوشانید، اجازه دهید تا نیم ساعت بماند و سپس از صافی رد کنید. هر دو این مواد سرشار از تانین هستند که باعث ایجاد مایع لعابی اطراف معده و کاهش درد آن می شوند. دو قاشق غذاخوری از این نوشیدنی ها را 4 تا 6 بار در روز بنوشید.

13. مسمومیت غذایی
اگر تصور می کنید دچار مسمومیت غذایی شده اید، دو فنجان چای سیاه و یک تکه نان تست چاره کار است. اسید تانیک موجود در چای و ذغال موجود در نان تست باعث از بین رفتن سم در بدن می شوند.

14. سرماخوردگی
برای برطرف کردن سرماخوردگی و آنفولانزا، یک گریپ فروت را با پوست چهار قاچ کنید و داخل قابلمه بیندازید. قابلمه را پر از آب کنید و اجازه دهید روی حرارت بجوشد. آن را هم بزنید و یک قاشق غذاخوری عسل به آن اضافه کنید و محلول به دست آده را همچون چای بنوشید. آب جوش باعث بیرون آمدن خاصیت دفاعی، ویتامین C و فلاونوئید از پوست گریپ فروت در آب می شود. این مواد بین پوست و گوشت میوه وجود دارند و با جوشاندن این میوه با پوست، عصاره بیشتر و مفیدتری از آن به دست می آید که برای گلو درد بسیار خوب است.

15. گرفتگی بینی
برای برطرف کردن گرفتگی بینی می توانید با محلول آب نمک آن را شست‌وشو دهید تا آلودگی ها از بینی شسته شوند و مخاط بینی رقیق شود. برای اینکه پر بودن بینی خود را به راحتی برطرف کنید آن را هر روز آب نمک شست‌وشو دهید. این کار هنگام سرماخوردگی باعث بهبود حال شما نمی شود اما اجازه می دهد راحت تر نفس بکشید.

منبع: سلامت نیوز
شنبه 8/4/1392 - 13:10
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته