• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 860
تعداد نظرات : 184
زمان آخرین مطلب : 4752روز قبل
شهدا و دفاع مقدس
مختصری از زندگینامه سردار شهید حسین مرادی

خبرگزاری فارس: مختصری از زندگینامه سردار شهید حسین مرادی از شهدای حادثه تروریستی روز گذشته سرباز در این گزارش ارائه می‌شود.

به گزارش خبرگزاری فارس از كرمان، شهید حسین مرادی فرمانده قرارگاه شهید فولادی شهرستان راسك در سال 1340 در روستای بدرآباد بخش نرماشیر بم به دنیا آمد.
همزمان با انقلاب و شروع حركت‌های فعال مردم در كنار دانش‌آموزان در صحنه‌های مختلف حضور داشت و با شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد و سپس به عضویت نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلا اسلامی در آمد.
حضور فعال وی در جبهه‌های نبرد و در عملیات‌های مختلف دفاع مقدس، سربازی محبوب و دوست‌داشتنی برای كیان انقلاب از وی ساخته بود، وی در سمت‌های مختلف فرماندهی در واحد تخریب و گردان‌های رزم لشكر 41 ثارالله حضوری موثر داشت.
بارها مورد اصابت سلاح‌های شیمیایی دشمن بعثی قرار گرفت و به افتخار جانبازی 60 درصد نائل شد.
پس از جنگ در كنار دیگر یاران با شروع ماموریت‌های سپاه در مناطق مختلف فعالیتی مضاعف از خود نشان داد و نام آشنای وی برای همه به‌ویژه نیروهای اطلاعات لشكر ثارالله كاملا آشنا است.
وی پس از جنگ تحمیلی نقش به‌سزایی در منطقه جنوب شرق داشت و به عنوان فرمانده گردان رزمی و مسئول اطلاعات تیپ یكم سیدالشهدا(ع) لشكر ثارالله مستقر در شهرستان بم، خدمات ارزشمندی برای حفظ امنیت در منطقه انجام داد.
شهید مرادی چندین سال به عنوان جانشین اطلاعات لشكر 41 ثارالله و سپس مسئول اطلاعات قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه مخلصانه برای تحقق امنیت و آرامش در منطقه جنوب شرق و به ویژه استان سیستان و بلوچستان تلاش كرد.
وی در سمت مسئول اطلاعات قرارگاه قدس نقش ارزنده‌ای در شناسایی و ارائه مسائل مربوط به حوادث ضدامنیتی در سیستان و بلوچستان از خود نشان داد.
اهالی شهرهای پیشین، راسك و سرباز سیستان و بلوچستان نقش این شهید عزیز را كاملا می‌شناسد و در مدت كوتاه عمر مسئولیتی وی به سمت فرماندهی قرارگاه شهید فولادی راسك و حضور وی در بین عزیزان عشایر اهل تسنن آنچنان شوقی را ایجاد كرد كه گروه‌های مختلف كه سال‌ها نسبت به انقلاب بیگانه بودند، جذب روش و منش این سردار فداكار شده و از عمل خود پشیمان و به آغوش انقلاب باز گشتند.

دوشنبه 18/8/1388 - 8:39
هوا و فضا

تلسکوپ پرتوهای ایکس چاندار برای اولین بار موفق شد از یک ستاره نوترونی نوزاد با اتمسفر کربنی تصویربرداری کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، این اولین بار است که یک ستاره نوترونی نوزاد در قلب بسیار حجیم ستاره ای که تنها 330 سال قبل منفجر شده است رصد می شود.

http://96.0.54.242/tab/pics2/200911082045343261.jpg

این رصد را ستاره شناسان دانشگاه ساوتمپتون در انگلیس و دانشگاه آلبرتا در کانادا با کمک تلسکوپ پرتوهای ایکس چاندرا متعلق به ناسا انجام دادند.

این دانشمندان برای اولین بار قلب ابرنواختر "ذات الکرسی" را شناسایی کردند. ابرنواختر "ذات الکرسی" توسط گروهی از دانشمندان انگلیسی در سال 1680 کشف شد.

ستارگان نوترونی در حقیقت قلب فوق حجیم ستارگان بسیار عظیمی هستند که فضای خارجی آنها به دلیل انفجار بزرگی که به زندگی آنها پایان بخشیده از هم متلاشی شده است.

براساس گزارش نیچر، سن بسیار جوان این ستاره نوترونی که به تازگی شناسایی شده است از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است.

به گفته این ستاره شناسان، این تصاویر جدید برای رد تئوریهای فعلی درباره تکامل گرمایی ستارگان نوترونی بسیار مهم است.

در حقیقت ابرنواختر "ذات الکرسی A" یکی از جوانترین ابرنواختران کهکشان راه شیری است. این ابرنواختر در فاصله 11 هزار سال نوری از زمین واقع شده است و در سال 1999 با شناسایی یک چشمه پرتوهای ایکس در مرکز آن کشف شد.

اکنون نتایج این تحقیقات جدید نشان می دهد که این ستاره نوترونی 330 ساله در قلب این ابرنواختر ابعاد نرمالی دارد اما میدان مغناطیسی آن کمتر از سایر ستارگان نوترونی است.

همچنین اتمسفر این ستاره از کربن تشکیل شده است که به نظر می رسد این اتمسفر کربنی به دلیل سن بسیار جوان این ستاره نوترونی است به طوری که این ستاره هنوز برای تجمع هلیم و هیدورژن در اتمسفر خود به اندازه کافی سرد نشده است.

دوشنبه 18/8/1388 - 8:36
دعا و زیارت
باقی ماندن 5 نشانه از 1200 نشانه‌ آخرالزماندر شرایطی كه امروز همه مردم جهان به سر می‌برند، هیچ سئوالی جدی‌تر از این نیست كه آیا آخرالزمانی كه همه ملل در هر گروه و مذهبی از آن می گویند مصداقش امروز است.مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) گفت: طبق گفته اكثر محققان از یك هزار و 200 نشانه‌ آخرالزمان تنها پنج نشانه باقی مانده است.
به گزارش فارس اسماعیل شفیعی سروستانی دوشنبه شب در همایش آخرالزمان كه در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) برگزار شد، اظهار داشت: در شرایطی كه امروز همه مردم جهان به سر می‌برند، هیچ سئوالی جدی‌تر از این نیست كه آیا آخرالزمانی كه همه ملل در هر گروه و مذهبی از آن می گویند مصداقش امروز است.
وی ادامه داد: با وجود اینكه گوش‌های زیادی در جهان برای شنیدن در خصوص این موضوع آماده است ولی ما از آن زیاد سخن نمی‌گوییم برای نمونه در دانشگاهی مانند دانشگاه بین‌المللی كه به نام امام خمینی (ره) مزین است و در شهری مانند قزوین كه شهری با سابقه فرهنگی است و در نقطه مركزی ایران واقع شده است دو واحد درس اختیاری در خصوص آخرالزمان، فرجام‌شناسی وجود ندارد.
مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) اضافه كرد: این جای تعمل دارد كه چرا موضوعی كه در جهان امروز در رأس همه مباحث جدی است ذهن جوانترین گروه اجتماعی در این جامعه درگیر آن نیست و این مبحث بزرگ است و چگونه چشم‌ها از روی موضوعی به این مهمی و بزرگی چرخیده و متوجه آن نیست.
*تدریس رشته آخرالزمان شناسی در 257 دانشگاه در آمریكا
وی افزود: 130 سال است كه در دانشگاه‌های وابسته به كلیسای كاتولیك در رشته آخرالزمان‌شناسی فارغ‌التحصیل دارند و در ایالات متحده آمریكا بیش از 257 كالج و دانشگاه در این رشته وجود دارد و اگر این موضوع مهمی نیست چرا باید در سرزمینی كه گاهی گمان می‌كنیم عاری از مذهب است، این تعداد دانشگاه و كالج در رابطه با این رشته وجود داشته باشد.
شفیعی سروستانی عنوان داشت: بسیاری از دانشگاه‌ها در ایران در رشته‌های هنری، سینمایی، كارگردانی و بازیگری مشغول به آموزش هستند.
وی اعلام كرد: بسیاری از برنامه‌های رسانه‌های این سرزمین توسط همین بازیگران كه بسیاری مانند دلقك‌ها فقط بالا و پایین می‌پرند و به اسم تهیه‌كنندگی و كارگردانی و سناریست، حد و اندازه سناریو آنها از چارچنگولی بالا نمی‌رود، هزاران ساعت شب و روز را به بیهوده‌گویی در مباحث مبتذل و حیات مردم عام كوچه و بازار را به خود مشغول می‌كنند.
*فیلمی در كشور ما با موضوع آخرالزمان ساخته نشده است
این محقق در زمینه مهدویت عنوان داشت: این در حالی است كه در آن سوی دریای مدیترانه در دهه 90 بیش از 60 درصد پرفروش‌ترین فیلم‌های هالیوود در خصوص آخرالزمان است و آیا ساخت فیلم‌هایی با چنین موضوعاتی برای سرگرم كردن مردم است.
وی ادامه داد: ولی ما در كشورمان فیلمی با این موضوع و مفهوم نداریم و نسبت به این موضوع غفلت كرده‌ایم در حالی كه ذهن‌ها درگیر این موضوع است.
شفیعی سروستانی با اشاره به نگاه عام مردم به آخرالزمان توضیح داد: مردم ما زمانی كه گرانی، سختی معیشت و بیماری در زندگیشان پدیدار می‌شود، زمانی كه دچار خشكسالی می‌شوند می‌گویند آخرالزمان است، یعنی آخرالزمان را چیزی مساوی با بلا، آفت و بحران می‌شناسند.
* آخرالزمان تعداد حوادث افزایش و زمان آنها به هم نزدیك می‌شود
وی افزود: ولی آیا آخرالزمان به معنای بحران است، آخرالزمان به معنای بحران، جنگ و آفت نیست، آخرالزمان قسمت واپسین از دورانی است كه به قیامت پیوندد و از نظر ما آخرالزمان از زمان مبعوث شدن پیامبر آغاز و به ظهور موعود و سپس قیامت می‌انجامد.
مسئول «موسسه فرهنگی موعود» یادآور شد: پیامبر (ص) فرموده‌اند برگزیده شدم در حالی كه میان من و قیامت فاصله نیست، همان سان كه میان دو انگشت فاصله است اما از آنجا كه در این ظرف زمانی حوادث بزرگ نزدیك به هم روی می‌دهد مردم عادت كرده و آخرالزمان را مساوی با بحران می‌شناسند.
وی اضافه كرد: پیامبر فرموده‌اند كه نشانه‌هایی در آخرالزمان وجود دارد كه مانند دانه‌های تسبیح یكی یكی می‌افتد و به آخرین دانه یعنی ظهور می‌انجامد و هرچه زمان ظهور نزدیك باشد بر تعداد حوادث افزوده می‌شود.
* 7 هزار روایت در خصوص آخرالزمان وجود دارد
شفیعی سروستانی توضیح داد: در میان همه ملل یعنی صاحبان ادیان آسمانی وجه مشترك ابتدا توحید و سپس موعودگرایی و بلاخره قیامت است و در همه ادیان حجم زیادی از روایات به موضوع موعود اختصاص دارد.
وی اعلام كرد: حجم روایات آمده از 14 معصوم در خصوص آخرالزمان و نشانه‌های ظهور بسیار زیاد است به طوری كه 7 هزار روایت راجع به این موضوع داریم و در خصوص نماز و روزه این تعداد روایت نداریم.
مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) خاطر‌نشان ساخت: این تعداد روایت نشان از اهمیت موضوع دارد و بخش عمده‌ای از روایات آخرالزمان توسط پیامبر و در نخستین روزهای بعثت بیان شده است.
وی با اشاره به كاركردهای علائم و نشانه‌های ظهور بیان داشت: این نشانه‌ها و علائم موقعیت بشر را در تاریخ معین می‌كند و مردم می‌دانند كه در چه فاصله‌ای از ظهور قیامت قرار گرفتند همچنین هشدار و تذكر، آمادگی یافتن، جلوگیری از یأس و ناامیدی، شناسایی دوست و دشمن از كاركردهای نشانه‌های ظهور است.
شفیعی سروستانی عنوان داشت: ما همواره در تحلیل شرایط دچار مشكل می‌شویم و با تحلیل غلط موضع‌گیری كرده و گاهی با دوست با تصور دشمن بودن درگیر و گاهی با دشمن به تصور دوست بودن ارتباط دوستی برقرار می‌كنیم كه این نشانه‌ها موجب می‌شود تا دوست را از دشمن بشناسیم.
*از 1200 نشانه‌ آخرالزمان تنها 5 نشانه باقی مانده است
این محقق در زمینه مهدویت به حوادث آخرالزمان اشاره كرد و گفت: در آخرالزمان حوادث مختلفی روی می‌دهد و پیامبر نیز فرموده‌اند به ناگزیر فتنه‌ای پدید خواهد آمد كه هر گاه در نقطه‌ای آرامش پیدا كند، در نقطه دیگری ناآرامی شروع می‌شود و این چنین ادامه می‌یابد تا وقتی كه منادی آسمان بانگ برآورد كه امیر شما مهدی است.
وی اضافه كرد: یكی از مشخصات فتنه این است كه فتنه كور است یعنی اجازه تشخیص نمی‌دهد تا جایی كه همه در تشخیص حق و باطل دچار تردید می‌شوند و حتی خواص نیز نمی‌توانند حق و باطل را تشخیص دهند بنابراین تأكید شده است كه مواظب باشید كه خود را از دست نداده و نابود نشوید.
شفیعی سروستانی یادآور شد: پیامبر فرموده‌اند «شما را به هفت فتنه بیم می‌دهم كه بعد از من روی می‌دهد، فتنه‌ای از مدینه، فتنه‌ای از مكه، فتنه‌ای از یمن، فتنه‌ای از شام، فتنه‌ای از شرق، فتنه‌ای از غرب و فتنه آخر فتنه سفیانی است».
وی تصریح كرد: از بیش از یك‌ هزار و 200 نشانه آخرالزمان كه در روایات از آن سخن گفته شده طبق گفته همه محققان تمام نشانه‌ها رخ داده و فقط پنج نشانه باقی مانده است كه اولین آن «فتنه سفیانی» است.
*خروج سفیانی از سوریه برای كشتار شیعیان
مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) ادامه داد: در روایات آمده است سفیانی با حمایت صهیونیست‌ها و غربی‌‌ها در سوریه كودتا می‌كند و سپس یك گروه در سوریه به نام بنی‌كلب از او حمایت می‌كنند و امروز بنی‌كلب جماعتی هستند كه بخشی از آنها در ارتش اسرائیل، بخشی در سوریه و بخشی در لبنان زندگی می‌كنند.
وی اضافه كرد: سفیانی جنگی در تركیه و عراق راه ‌می‌اندازد و شروع به كشتن شیعیان می‌كند و به كوفه می‌رسد و در كوفه بزرگترین اتفاق رخ می‌دهد و چنان شیعیان را می‌كشند به نحوی كه همسایه به همسایه رحم نمی‌كند و برای گرفتن پول همسایه خود را شیعه معرفی می‌كند.
شفیعی سروستانی یادآور شد: امروز جهان استكبار علیه شیعه به میدان آمده و شیعیان غافل هستند.
وی تصریح كرد: زمانی كه درگیری از شام به كوفه می‌رسد از كنار شهر قزوین لشگر سید خراسانی حركت می‌كند و از منطقه مركزی ایران عبور كرده و به كوفه می‌رود و در روایات آمده كه اگر لشگر خراسانی را یافتید با او همراه شوید از یمن نیز سید یمانی به سوی كوفه می‌آید.
*پیوستن یك میلیون ایرانی در نخستین روز ظهور امام زمان (عج)
مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) اظهار داشت: فرمانده اصلی سپاه خراسانی «شعیب‌بن صالح» است و امروز در طالقان قبری به این نام است كه مردم برای زیارت او می‌روند و وزیران، مشاوران و سرداران اصلی امام زمان (عج) همه ایرانی هستند و در روز اول یك میلیون ایرانی به امام می‌پیوندند.
وی افزود: بیان شده كه ظهور در سال‌های پر از جنگ رخ می‌دهد و در قرن بیستم 100 میلون نفر در جنگ‌های مختلف كشته شدند و هزینه نظامی جهان امروز 900 میلیارد تا یك ترلیون دلار سال است و هزینه جنگ در جهان 2 میلیون دلار در دقیقه است كه اگر 18 روز جنگ متوقف شود سوء تغذیه از كل جهان رفع می‌شود.
شفیعی سروستانی اعلام كرد: هزینه ارتش آمریكا در هر روز یك میلیارد و 250 میلیون دلار است و به خاطر اورانیوم مصرف شده در سلاح‌های غیرمتعارف در عراق مردم عراق به بیماری‌های مهلك دچار شدند و 4 هزار و 468 سال دیگر تاثیرات اورانیوم از عراق از بین می‌رود.
*طبق تحقیقات موساد و سیا آیت‌الله خامنه‌ای سید خراسانی است
مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) گفت: دشمنان خود را برای مقابله آماده كرده‌اند ولی ما غفلت كردیم، در زمان ریاست جمهوری بوش زیر نظر رئیس جمهور، كمیسیونی برای شناسایی امام زمان شكل گرفت.
وی تأكید كرد: 20 روز قبل موساد و سیا اعلام كردند به دنبال امام زمان هستند و اعلام نیز كرده بودند شاید سید خراسانی آیت‌الله خامنه‌ای باشد زیرا در جوانی در خراسان بوده است و سید یمانی نیز سید حسن نصرالله باشد زیر در كودكی در یمن بوده است.
شفیعی سروستانی اضافه كرد: مطالعات آنها در خصوص آخرالزمان صدها برابر ماست ولی دانشگاه‌های ما در این زمینه تعطیل هستند و آنها از واقعه ظهور نگران هستند ولی ما غفلت می‌كنیم.
*وجود یك میلیارد نفر گرسنه و 45 میلیون مبتلا به ایدز نشانه‌ای از آخرالزمان
وی با اشاره به نشانه‌ها و حوادث آخرالزمان بیان داشت: خشكسالی، زلزله، قحطی و گرسنگی از نشانه‌های آخرالزمان است به طوری كه در سال 2009 یك میلیارد نفر در دنیا گرسنه هستند هر سال نیز یك هزار زلزله متوسط، 18 زلزله بزرگ و یك زلزله عظیم كره زمین را می‌لرزاند.
مسئول موسسه فرهنگی موعود عصر (عج) ادامه داد: بی‌تقوایی و رواج فحشا و بیماری‌های مختلف نشانه دیگری است به طوری كه در حال حاضر 45 میلیون نفر در دنیا مبتلا به ایدز هستند و هر سال 5 میلیون نفر به این تعداد اضافه می‌شود كه 5 میلیون و 200 هزار نفر كودك هستند و نیمی را نیز از این جمعیت زنان تشكیل می‌دهند و در كشور ما نیز 60 هزار نفر مبتلا به ایدز هستند كه تاكنون 2 هزار و 121 نفر جان باختند.
وی افزود: شیوع ایدز از طریق رابطه جنسی، همجنس‌بازی و افزایش فساد از مسائلی است كه در آخرالزمان دیده می‌شود.
*حكومت سلمان فارسی در ایران در زمان ظهور امام زمان (عج)
شفیعی سروستانی در ادامه با اشاره به تكالیف مومنان در زمان غیبت توضیح داد: یكی از تكالیف مومنان در زمان غیبت پیدا كردن معرفت و شناخت نسبت به امام است به طوری كه در روایات آمده كسی كه امام زمانش را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.
وی اضافه كرد: تمسك به دین و صبر و شكیبایی و انتظار فرج و دعا از دیگر كارهایی است كه در زمان غیبت باید صورت گیرد تا امام زمان (عج) ظهور كند و خداوند بزرگترین مسئولیت تاریخ را به حضرت مهدی (عج) بزرگترین مرد خود گذاشته است تا برای تحقق عدالت ظهور كند.
این محقق در زمینه مهدویت خاطر‌نشان ساخت: ما باید برای رهایی از فتنه‌ها معرفت خود را افزایش داده و هوشیار باشیم تا امام زمان حكومت خود در زمین برپا دارد و در آن زمان امام حسین (ع)، اصحاب كهف، سلمان فارسی به این امام خواهند پیوست و فقط امام حسین (ع) 300 سال بر روی زمین خلافت خواهد كرد.
وی اعلام كرد: با تشكیل حكومت، سلمان فارسی در ایران حاكم خواهد شد و حكومت امام زمان در كوفه شكل می‌گیرد.
چهارشنبه 13/8/1388 - 10:24
دعا و زیارت
 
تبسم
    در كتاب مجمع البحرین تبسم را به این معنا آورده است (فَتحُ شَفَتَیه) یعنى باز كردن لبها و به معنى خنده بدون صدا مى آید .
    باید دانست كه خنده مذموم قهقهه است ، امّا تبسّم كه دندانها نمایان شود ولى صدائى شنیده نشود مذموم نیست ، بلكه پسندیده است به دلیل اینكه از سنتهاى رسول اكرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم مى باشد .
    بطور كلى هر مسلمانى به حكم مسلمانیش در قبال جامعه اسلامى و آحاد مسلمین مسئول است و حقوقى از آنها به گردن اوست كه باید در اداى آن كوشا باشد ، یكى از این حقوق عبارتند از اینكه رسول خدا مى فرمایند با همه مردم خوشرو ، مهربان و گشاده رو باشد .
   قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله وسلم أَلا أُخبِرُكُم بِمَن تَحرُمُ عَلَیهِ النَّارُ غَداً قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الهَیِّنُ القَرِیبُ اللَّیِّنُ السَّهلُ     پیامبر اكرم صلى اللّه علیه و آله فرمود : آیا مى دانید آتش جهنم بر چه كسى حرام شده ؟ عرض كردند : خدا و رسولش مى دانند بر شخص نرم خوى متواضع كه وجودش بر دیگران سنگین نباشد و خود را از آنها دور نكند .وسائل الشیعة ج21 ص158
    و پیامبر اكرم صلى اللّه علیه و آله مى فرماید :
   مَن قَالَ لاَخِیهِ مَرحَباً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مَرحَباً إِلَى یَومِ القِیَامَةِ     هر كس به برادر مؤمنش خوشامد بگوید ، خداى تعالى تا روز قیامت برایش ‍ خوشامد مى نویسد .وسائل الشیعة ج16 ص374
    و پیامبر اكرم صلى اللّه علیه و آله مى فرماید :
   وَ عَنهُ عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ عَن بَكرِ بنِ صَالِحٍ عَنِ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ جَعفَرِ بنِ إِبرَاهِیمَ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله وسلم مَن أَكرَمَ أَخَاهُ المُسلِمَ بِكَلِمَةٍ یُلطِفُهُ بِهَا وَفَرَّجَ عَنهُ كُربَتَهُ لَم یَزَل فِی ظِلِّ اللَّهِ المَمدُودِ عَلَیهِ الرَّحمَةُ مَا كَانَ فِی ذَلِكَ     هر كس با برادر مسلمانش كلمه اى از روى لطف گوید و غم از دل او بزداید تا زمانى كه در این كار باشد در سایه رحمت گسترده خداست .الكافی ج2 ص206
 
   قال أ مِیرُ المُؤمِنِین علیه السلام ... التَّبسُّمُ فِی وَجهِ المُؤمِنِ الغرِیبِ مِن كفَّارةِ الذُّنُوبِ.    على علیه السلام فرمود : ... لبخند برصورت مؤمن غریب ، موجب آمرزش گناهان میشود .جامع الاخبار ص86
    امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود : اَلمُؤمِنُ ألفٌ مَألُوفٍ ، وَلا خَیرَ فِى مَن لا یَألِفُ وَلا یُؤلَّف . مؤمن كسى است كه با دیگران انس بگیرد و دیگران با او انس گیرند ، هر كسى با دیگران انس نگیرد و دیگران با او انس نگیرند خیرى در او نیست .
    و یكى از اعمال روز عید غدیر تبسّم نمودن در روى برادران مؤمن مى باشد در روایتى كه فضائل عید غدیر بیان مى شود ، مى فرمایند :
   وَهُوَ یَومٌ التَبَسُّمِ فِى وُجُوهِ النَّاسِ مِن أَهلِ الاِیمانِ فَمَن تَبَسَّمَ فِى وَجهِ أَخِیهِ یَومَ الغَدِیرِ نَظَرَ اللَّهُ إلَیهِ یَومَ القِیامَةِ بِالرَّحمَةِ وَقَضى لَهُ أَلفَ حاجَةٍ وَبَنى لَهُ قَصراً فِى الجَنَّةِ مِن دُرَّةٍ بَیضاءَ وَنَضَرَ وَجهَهُ.    روز غدیر ، روز تبسم نمودن در چهره مؤمنین است و كسى كه در روز غدیر به روى برادر خود تبسّم نماید ، خداوند در روز قیامت با دیده رحمت به او نگریسته ، هزار حاجت او را برآورده نموده و كاخى از مرواریدهاى بزرگ و درخشان و سفید براى او در بهشت ساخته و چهره او را زیبا مى نماید .إقبال الاعمال ص464
    امام محمّد باقر علیه السّلام فرمود :
    عِدَّةٌ مِن أَصحَابِنَا عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدِ بنِ خَالِدٍ عَن أَبِیهِ عَن رَجُلٍ مِن أَهلِ الكُوفَةِ یُكَنَّى أَبَا مُحَمَّدٍ عَن عَمرِو بنِ شِمرٍ عَن جَابِرٍ عَن أَبِی جَعفَرٍ علیه السلام قَالَ تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِی وَجهِ أَخِیهِ حَسَنَةٌ وَصَرفُ القَذَى عَنهُ حَسَنَةٌ وَمَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِن إِدخَالِ السُّرُورِ عَلَى المُؤمِنِ     حضرت صادق علیه السّلام مى فرماید : هر كس خاشاكى را از صورت برادر مؤمنش بگیرد خدا براى او ده حسنه مى نویسد و هر كس به صورت برادرش تبسّم كند ، یك حسنه براى او محسوب مى شود .الكافی ج2 ص188
    در تفسیر این آیه
   ... یا وَیلَتَنا ما لِهذَا الكِتابِ لا یُغادِرُ صِغیرَةً وَلا كَبیرَةً إِلا أَحصاها...    ... اى واى بر ما این چه نامه اى است كه هیچ كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته مگر آن را به شمار آورده است ...كهف : 50
    گوید : آن كوچك : تبسم از روى استهزاء ، و آن بزرگ ، قهقهه و خنده تمسخر آمیز به مؤمن است . و این اشاره است به اینكه خنده مسخره ى بر مرد مسلمان مؤمن از گناهان بزرگ است .
    حال باید دید كه اسباب خنده چیست ؟ و چه چیزهایى خنده را بوجود مى آورد ؟
    یكى از اسباب خنده مزاح كردن مى باشد مزاح در اصل مذموم و مورد نهى است ، و سبب آن یا سبكى و كم وقارى نفس است ، كه در این صورت از رذائل قوه غضبیّه به شمار مى رود ، یا تمایل و خواهش ‍ نفس به آن است ، یا شاد و خندان ساختن بعضى از اهل دنیا به طمع مال آنهاست ، كه در این صورت از رذائل قوه شهویّه مى باشد .
    مزاح از آن رو مذموم است كه موجب سقوط مهابت و وقار مى شود ، و بسا باعث دشمنى و قهر و كینه مى گردد ، و یا به هرزگوئى و استهزاء مى انجامد .
   عَوَالِی الالَّلِی ، عَنِ النَّبِیِّ صلى الله علیه وآله وسلم قَالَ لا تُمَارِ أَخَاكَ وَلا تُمَازِحهُ وَلا تَعِدهُ وَعداً فَتُخلِفُهُ    رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلّم فرمود : با برادر خویش مراء و ستیزه مكن ، و با او مزاح مكن .مستدرك الوسائل ج8 ص461
    یكى از بزرگان به فرزند خود گفته است : پسرم ، با مردم شریف شوخى مكن كه كینه تو را در دل مى گیرند ، و با مردم پست و فرومایه نیز شوخى مكن كه به تو جرأت پیدا مى كنند .
    و دیگرى گفته است : زنهار از شوخى بپرهیزید ، كه موجب كینه و جدائى خواهد شد .
    و دیگرى گوید : شوخى آبرو را مى برد ، و دوستان را جدا مى كند .
    و نیز گفته اند : هر چیزى تخمى دارد ، و تخم دشمنى شوخى است .
    و از مفاسد شوخى این است كه : سبب هرزه خندى مى شود ، و حال آنكه از خنده نهى شده است .
    خداى تعالى مى فرماید :
   فَلیَضحَكُوا قَلیلا وَلیَبكُوا كَثیرا   باید كم بخندند و بسیار بگریند .توبه : 82
   و رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم مى فرمایند :
   إِنَّ الرَّجُلَ یَتَكَلَّمُ بِالكَلِمَةِ یُضحِكُ بِهَا النَّاسَ یَهوِی بِهَا أَبعَدَ مِنَ الثُّرَیَّا    گاهى مرد كلمه اى مى گوید كه همنشینان را بخنداند ، و بدان سبب به فاصله بیشتر از ثریّا سقوط مى كند . بحارالانوار ج69 ص257
    و همچنین فرمودند :
   لَو عَلِمتُم ما أعلَم لَبَكَیتُم كَثِیراً وَلَضَحِكتُم قَلِیلاً     هر گاه آنچه من مى دانم مى دانستید بسیار مى گریستید و كم مى خندیدید .مجموعة ورام ج1 ص111
    و این روایت دلالت دارد بر اینكه خنده نشانه غفلت از آخرت است .
    یكى از بزرگان گفته است : هر كه بسیار بخندد هیبتش مى رود ، و هر كه شوخى كند سبك مى شود ، و هر كه زیاد به كارى پردازد به آن شناخته شود ، و هر كه پرگو باشد لغزشش بسیار باشد ، و هر كه بسیار بلغزد شرمش كم شود ، و هر كه حیائش كم شود ورع و تقوایش كم شود ، و هر كه ورعش كم شود دلش مى میر .
    عارفى خود را مورد خطاب قرار داد و گفت : آیا مى خندى و حال آنكه شاید كفن تو اكنون از دست گازر بیرون آمده باشد ؟ مردى به برادرش گفت : آیا به تو رسیده است كه به آتش داخل مى شوى ؟ گفت : آرى گفت : آیا دانسته اى كه از آن خارج مى شوى ؟ گفت : نه ، گفت : پس براى چه مى خندى ؟ بعد از آن كسى وى را تا هنگام مرگ خندان ندید .
    و نیز بزرگى به جمعى كه در روز فطر در حال خنده بودند گفت : اگر این ها آمرزیده شده اند این كار شاكران نیست ، و اگر بخشوده نشده اند این فعل خائفان نیست .
    درست است كه خنده بسیار ، دل را تاریك مى كند و مى میراند و آبرو و وقار را از میان مى برد ، اما این آیه فَلیَضحَكُوا قَلیلا وَلیَبكُوا كَثیرا توبه : 82 . درباره منافقان است نه اینكه حكم كلى تكلیفى باشد كه به سزاى اعمالى كه مى كردند تخلف از جهاد و منع دیگران از حركت بسوى میدان نبرد باید كم بخندند و زیاد بگریند .
حق این است كه مزاح مذموم افراط و مداومت بر آن است ، یا مزاحى كه به دروغ و غیبت و امثال این ها بیانجامد و آدمى را از راه حق خارج كند . امّا اندك آن كه موجب گشادگى خاطر و خوشدلى شود ، و متضمّن ایذاء و دروغ و باطل نباشد ناپسند نیست ، به دلیل سخن رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم :
   إنِى أَمزَحُ وَلا أَقُولُ إلا حَقا    من مزاح مى كنم ولى بجز حق نمى گویم .شرح نهج البلاغة ج6 ص330
    پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلّم بسیار تبسّم مى كرد ، و از همه مردم خوش طبعتر بود روزى به پیرزنى فرمود : پیرزن به بهشت نمى رود ، پیرزن گریست فرمود : در آن روز دیگر پیر نخواهى بود .
    زنى به خدمت آن حضرت رسید و گفت : شوهرم شما را دعوت مى كند . فرمود : شوهر تو همان است كه در چشمش سفیدى است ؟ زن گفت : نه به خدا در چشمش سفیدى نیست فرمود چرا ، هست .
    زن گفت : نه به خدا
    فرمودند : هیچ كس نیست مگر اینكه در چشمش ‍ سفیدى هست .
    امثال این مطایبات از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم و از ائمّه علیهم السّلام روایت شده ، و طرف این گونه شوخى ها نیز غالبا زنان و یا كودكان بوده اند ، زیرا پیامبر اكرم و یا ائمّه علیهم السّلام در مواجهه با آنان متناسب بااحساسات و رقّت قلب آنان ، با ایشان رفتار مى كرده اند ، بى آنكه به هزل و دروغ و باطل كشانده شود ، و صدور این مزاحها گاه گاه و به ندرت اتّفاق افتاده ، و البتّه ایشان مى توانستند طورى شوخى كنند كه از حق و اعتدال خارج نشوند ، امّا دیگران هر گاه در شوخى را بگشایند چه بسا كه به افراط و باطل افتند . 
پنج شنبه 7/8/1388 - 10:13
دعا و زیارت
» پیوست خوددارى از آزردن مسلمانان
    در فضیلت و فوائد اضداد آنچه ذكر شد ، یعنى خویشتن دارى از آزار مؤمنان و مسلمانان و اكرام و تعظیم ایشان ، شكّى نیست . و اخبارى كه در ستایش دفع ضرر و خوددارى از آزار مردم رسیده بسیار است ، مانند این سخن پیغمبر اكرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم : من ردّ عن قوم من المسلمین عادیة ماء أو نار وجبت له الجنّة هر كه تجاوز آب یا آتشى را از گروهى از مسلمانان بگرداند بهشت براى او واجب خواهد بود. و در گفتارى دیگر فرمود : (برترین مسلمان آنست كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند).
    و در حدیثى طولانى در امر به فضائل فرمود : (... اگر بر این كار توانائى ندارى مردم را از شرّ خود نگاه دار ، كه این كار صدقه اى است از جانب تو).
    و نیز سخن آن حضرت صلى اللّه علیه و آله و سلّم : (مردى را دیدم كه در بهشت در گردش بود به این سبب كه درختى را كه مزاحم مسلمانان بود از سر راه برداشته بود).
    و فرمود : (هر كه از راه مسلمانان چیزى را كه آنان را مى آزارد بردارد ، خداوند براى او حسنه‌اى مى نویسد كه به سبب آن بهشت برایش واجب مى شود). و همچنین اخبارى كه در مدح اكرام و تعظیم مؤمن وارد شده بسیار است .
    امام صادق علیه السّلام فرمود : (خداى سبحان مى فرماید: هر كه بنده مؤمن مرا گرامى دارد از غضب من ایمن است).
    و رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود : من اكرم أخاه المسلم بكلمة یلطفه بها وفرّج عنه كربته ، لم یزل فی ظلّ اللّه الممدود ، علیه الرّحمة ما كان فی ذلك هر كه برادر مسلمانش را با سخن محبّت آمیزى گرامى دارد و اندوه و گرفتاریش را بر طرف كند ، تا زمانى كه در این كار باشد همواره در سایه رحمت گسترده خدا خواهد بود.
    و فرمود : ما فی أمّتى عبد ألطف أخاه فی اللّه بشیء من لطف الا اخدمه اللّه من خدم الجنّة هیچ بنده اى از امّت من نیست كه به برادرش لطفى كند مگر آنكه خداوند از خدمتكاران بهشت براى او قرار خواهد دارد.
    و فرمود : أیّما مسلم خدم قوما من المسلمین الا أعطاه اللّه مثل عددهم خدّاما فی الجنّة هر مسلمانى كه جمعى از مسلمین را خدمت كند خداوند به شمار آنان خدمتگزاران در بهشت به او مى دهد.
    و امام صادق علیه السّلام فرمود : من أخذ من وجه اخیه المؤمن قذاة كتب اللّه عزّ وجلّ له عشر حسنات ، ومن تبسّم فی وجه أخیه كانت له حسنة. هر كه خاشاكى از چهره برادر مؤمن خود برگیرد ، خداى عز و جل ده حسنه برایش مى نویسد ، و هر كه به روى برادر مؤمن خود تبسّم كند براى او حسنه اى خواهد بود.
    و فرمود : من قال لاخیه مرحبا كتب اللّه له مرحبا إلى یوم القیامة هر كه برادر مؤمن خود را مرحبا گوید خداوند تا روز قیامت براى او مرحبا مى‌نویسد.
    و فرمود : من أتاه اخوه المسلم فاكرمه فإنّما اكرم اللّه عزّ وجلّ هر كه نزد برادر مسلمان خود آید و او را اكرام كند خداى عز و جل را اكرام كرده است.
    و به اسحاق بن عمّار فرمود : أحسن یا اسحاق إلى اولیائى ما استطعت ، فما أحسن مؤمن إلى مؤمن ولا اعانه الا خمش ‍ وجه ابلیس وقرّح قلبه اى اسحاق با دوستان من هر قدر توانى نیكى كن ، كه هیچ مؤمنى با مؤمنى احسان و اعانت نكرد مگر آنكه چهره ابلیس را خراشید و بر دلش زخم زد.
    و شایسته است كه بعضى از طبقات مردم را به زیادت تعظیم و اكرام اختصاص دهد ، مانند اهل علم و تقوا ، چنانكه در اخبار بر اكرام و احسان آنان تأكید شده است ، و همچنین سزاوار است كه پیران و ریش سفیدان مسلمان بیشتر مورد اكرام و احترام قرار گیرند ، و در این باره اخبار بسیار وارد شده است .
    رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود : من عرف فضل كبیر لسنّه فوقّره آمنه اللّه من فزع یوم القیامة هر كه برترى بزرگتر را به جهت زیادتى سنّ او بشناسد و او را احترام كند خداوند او را از ترس روز قیامت ایمن مى گرداند.
و فرمود : انّ من إجلال اللّه عزّ وجلّ اجلال الشّیخ الكبیر بزرگ شمردن پیر سالخورده ، تعظیم و بزرگ شمردن خداست.
    و فرمود : لیس منّا من لم یوقّر كبیرنا ویرحم صغیرنا كسى كه بزرگسال ما را احترام نكند و بر خردسال ما رحم نكند از ما نیست.
    و اخبار به این مضمون بسیار است .
    و همچنین سزاوار است كه بزرگ یك قوم را به زیادتى اكرام و احترام مخصوص داشت ، به واسطه قول نبىّ اكرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم : إذا اتاكم كریم قوم فأكرموه هر گاه بزرگ قومى نزد شما آید او را اكرام كنید.
    و همین طور شایسته است كه ذریّه و سادات علوى را به زیادت اكرام و تعظیم اختصاص داد. رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود : (شفاعت من براى كسى كه ذرّیّه مرا به دست و زبان و مال كمك كند ثابت است). و نیز فرمود : (چهار نفرند كه شفاعت من در روز قیامت به آنها مى رسد : كسى كه ذریّه مرا گرامى دارد ، و آن كه حوائج ایشان را برآورد ، و كسى كه در موقع اضطرار و درماندگیشان به دنبال انجام كارشان برود ، و آن كه به دل و زبان ایشان را دوست دارد). و فرمود : (فرزندان مرا اكرام كنید ، و آداب مرا نیكو دارید).
    و فرمود : (خوبان ذرّیّه مرا براى خدا و بدان ایشان را براى من اكرام كنید). و احادیث در فضیلت سادات و ثواب اكرام و اعانت ایشان بى شمار است .
    و ضرر رساندن به مسلمان نزدیك است به معنى ایذاء ، و گاهى اخصّ از آن است . بنابراین آنچه بر ذم آن دلالت دارد بر ذم این نیز دلالت مى كند ، مانند این سخن نبىّ اكرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم : خصلتان لیس فوقهما شیء من الشّرّ : الشّرك باللّه تعالى ، والضّرّ بعباد اللّه دو خصلت است كه بدتر از آن نیست : شرك به خداى تعالى ، و ضرر زدن به بندگان خدا. و همچنین ضد آن ، یعنى نفع رساندن به مسلمان نزدیك است به معنى ضدّ ایذاء و اخصّ از آن است . بنابراین آنچه بر مدح آن دلالت دارد بر مدح این نیز دلالت مى كند. و شكّى نیست كه رساندن نفع به مؤمنان از صفات و افعال شریف است . و اخبار وارده در فضیلت آن بسیار است .
    رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود : الخلق عیال اللّه ، فأحبّ الخلق إلى اللّه من نفع عیال اللّه وادخل على اهل بیته سرورا
    (خلق عیال خداوندند ، پس محبوبترین آنها نزد خدا كسى است كه براى عیال خدا سودمند باشد و خانواده اش را شاد سازد).
    و از آن حضرت صلى اللّه علیه و آله و سلّم سؤال شد : من أحبّ النّاس إلى اللّه ؟ قال : انفع النّاس للنّاس محبوبترین مردم نزد خدا كیست ؟ فرمود : كسى كه براى مردم سودمندتر باشد.
و فرمود : خصلتان من الخیر لیس فوقهما شیء من البرّ : الایمان باللّه ، والنّفع لعباد اللّه دو خصلت است كه نیكوتر از آن چیزى نیست : ایمان به خدا و سودمندى براى بندگان خدا.
پنج شنبه 7/8/1388 - 10:11
دعا و زیارت
    بعضى از مفسران گفته اند كه از لحن آیه استفاده مى شود گروهى در مدینه بوده اند كه براى افراد با ایمان شایعه پراكنى مى كردند ، و نسبتهاى ناروا به آنها مى دادند (و حتى پیامبر خدا از زبان این موذیان در امان نبود) همان گروهى كه در جوامع دیگر و مخصوصا در جوامع امروز نیز كم نیستند و كار آنها توطئه بر ضد نیكان و پاكان ، و ساختن و پرداختن دروغها و تهمتهاست .
    قرآن شدیدا آنها را مورد سختترین حملات خود قرار داده و اعمال آنان را بهتان و گناه آشكار معرفى كرده است .
    شاهد این سخن در آیات بعد نیز خواهد آمد.
    در حدیث دیگر كه « امام على بن موسى الرضا » از جدش پیامبر نقل كرده چنین آمده است
    من بهت مؤمنا او مؤمنة او قال فیه ما لیس فیه اقامه اللّه تعالى یوم القیامه على تل من نار حتى یخرج مما قاله فیه ! كسى كه مرد یا زن مسلمانى را بهتان زند یا در باره او سخنى بگوید كه در او نیست خداوند او را در قیامت روى تلى از آتش قرار مى دهد تا از عهده آنچه گفته برآید !ترجمه تفسیر المیزان ج 16 ص 509    معناى اینكه خدا آزار دهندگان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) را در دنیا و آخرت لعنت كرده است
إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً همه مى دانیم كه خداى تعالى منزه است از اینكه كسى او را بیازارد ، و یا هر چیزى كه بویى از نقص و خوارى داشته باشد به ساحت او راه یابد ، پس اگر در آیه مورد بحث مى بینیم كه خدا را در اذیت شدن با رسولش شریك كرده مى فهمیم كه خواسته است از رسول خود احترام كرده باشد ، و نیز اشاره كند به اینكه هر كس قصد سویى نسبت به رسول كند ، در حقیقت نسبت به خدا هم كرده ، چون رسول بدان جهت كه رسول است ، هدفى جز خدا ندارد ، پس هر كس او را قصد كند ، چه به خیر و چه به سوء ، خدا را قصد كرده است .
    در آیه مورد بحث افرادى كه در صدد بر مى آیند كه رسول خدا (ص) را اذیت كنند ، به لعنت در دنیا و آخرت وعده داده شده اند ، و « لعنت » به معناى دور كردن از رحمت است ، و چون رحمت مخصوص به مؤمنین ، عبارت است از هدایت به سوى عقاید حق ، و ایمان حقیقى و بدنبال آن عمل صالح ، در نتیجه دورى از رحمت در دنیا ، به معناى محرومیت او از این هدایت است ، و این محروم ساختن جنبه كیفر دارد ، و در نتیجه همان طبع قلوبى است كه در آیه لَعَنّاهُمْ وَجَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً مائده 13 و آیه وَلكِنْ لَعَنَهُمُ اللّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلّا قَلِیلًا نساء 46 و آیه أُولئِكَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللّهُ ، فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمى أَبْصارَهُمْ سوره محمد 23 به آن اشاره نموده ، و آیه شریفه مورد بحث با این آیات منطبق است .
    این معناى لعنت در دنیا ، و اما لعنت در آخرت به معناى دور كردن از رحمت قرب است ، كه باز در جاى دیگر فرموده : كَلّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ مطففین 15.
    در آیه مورد بحث بعد از لعنت آزار كنندگان رسول خدا (ص) در دنیا و آخرت این تهدید را كرده كه براى آنان و براى آخرتشان عذابى خوار كننده تهیه كرده است . و اگر عذابشان را به وصف خوار كننده توصیف كرده ، بدان جهت است كه تلافى استكبار آنان باشد ، چون اینان در دنیا ، خدا و رسول را اهانت مى كردند ، در مقابل این رفتارشان عذابشان خوار كننده خواهد بود.
    وجه اینكه آزار مؤمنین را « بهتان » و « اثم مبین » خواند
    وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَإِثْماً مُبِیناً در این آیه ایذاء مؤمنین و مؤمنات را در گناه بودن ، مقید كرده به قید « بِغَیْرِ مَا اكْتَسَبُوا ـ بدون اینكه تقصیرى كرده باشند » و این براى آن است كه شامل صورت قصاص و حد شرعى ، و تعزیر نشود ، چون ایذاى مؤمنین و مؤمنات ، در این چند صورت گناه نیست ، زیرا خود شارع اجازه داده ، تا مظلوم از ظالم خود قصاص بگیرد ، و به حاكم شرع اجازه داده تا بعضى از گنهكاران را حد بزند ، و بعضى دیگر را تنبیه كند.
    و اما در غیر این چند صورت خداى تعالى آزار مؤمنین و مؤمنات را احتمال (و زیر بار و بال رفتن) بهتان و اثم مبین خوانده . و بهتان عبارت است از دروغ بستن به كسى در پیش روى خود او ، و اگر ایذاى مؤمنین را بهتان خوانده ، وجهش این است كه آزار دهنده مؤمنین حتما پیش خودش علتى براى این كار درست كرده ، علتى كه از نظر او جرم است ، مثلا پیش خودش گفته : فلانى چرا چنین گفت ؟ و چرا چنین كرد ؟ گفته و كرده او را جرم حساب مى كند ، در حالى كه در واقع جرمى نیست ، و این همان دروغ بستن ، و نسبت جرم به بى گناهى دادن است ، و گفتیم كه این طور نسبت دادن بهتان است .
    و اگر آن را اثم مبین خواند ، بدین جهت است كه گناه بودن افتراء و بهتان ، از چیزهایى است كه عقل انسان آن را درك مى كند ، و احتیاجى ندارد به اینكه از ناحیه شرع نهیى در مورد آن صادر شود.ترجمه تفسیر بیان السعادة ج 11 ص 499    إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً این جمله جواب سؤال مقدّر و تعلیل این قول خدا : ما كان لكم أن تؤذون رسول الله مى‌باشد.
    و علّت اینكه فرمود : یُؤْذُونَ اللّهَ با اینكه مقصود آزار رساندن به رسول صلى اللّه علیه و آله است این است كه اشاره به این باشد كه آزار رسول خدا صلى اللّه علیه و آله آزار به خداى تعالى است .
    و نیز كنایه از كسى است كه على علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام را اذیّت كرده باشد.
    چه رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود : فاطمه پاره تن من است هر كس او را اذیّت كند مرا اذیّت كرده است ، فرمود : هر كس در حیات من او را اذیّت كند مانند كسى است كه بعد از مرگ من او را اذیّت كند ، هر كس او را بعد از مرگ من اذیّت كند مانند كسى است كه در حیات من او را اذیّت كرده باشد ، هر كس فاطمه را اذیّت كند مرا اذیّت كرده و هر كس ‍ مرا اذیّت كند خدا را اذیّت كرده است و آن قول خداى تعالى است : إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ (1) درباره‌ى على علیه السّلام است رسول خدا در حالیكه ریشش را گرفته بود ، فرمود : هر كس به تار مویى از تو آزار برساند به من آزار رسانده است و هر كس به من آزار برساند به خدا آزار رسانده است و هر كس به خدا آزار برساند لعنت خدا بر او باد (2) .
    وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اكْتَسَبُوا كسانى كه مرد و زن مؤمن را اذیّت كند بدون اینكه آنان گناهى كرده باشند كه بدان وسیله مستحقّ آزار و اذیّت باشند.
    فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً اینان متحمّل كذب و دروغ شده‌اند ، یعنى اذیّت و آزار مؤمنین به این است كه به آنان چیزى نسبت بدهى كه آن را انجام نداده و در آنان موجود نباشد ، یا مقصود این است كه ایذاى مؤمن چیزى جز امر باطل نیست و هر باطلى دروغ و بهتان است .
    وَ إِثْماً مُبِیناً نزول این آیه در مورد ایذاى على علیه السّلام و فاطمه علیهما السّلام منافات با عمومیّت و شمول آن نسبت به جمیع مؤمنین و مؤمنات ندارد.
    صاحب تفسیر بیضاوى درباره این آیه گفته است : این آیه درباره منافقین نازل شده كه على علیه السّلام را اذیّت مى كردند و سرّ مطلب این است كه مؤمن از جهت ایمانش جز ولىّ امرش نیست ، ایذاى او از جهت ایمانش جز ایذاى ولىّ امر او نیست ، ایذاى ولىّ امر او مقرون به ایذاى محمّد صلى اللّه علیه و آله و على علیه السّلام است ، آن ایذاى خداى تعالى است .

» ایذاء و اهانت و تحقیر
علم اخلاق اسلامى ج 3 ص 286    شكّى نیست كه این صفات ناپسندیده غالبا مترتّب بر عداوت و حسد است ، اگر چه بعضى از مصادیق و افراد آن گاهى اوقات صرفا ناشى از طمع یا حرص است و این از پستى قوه شهویه مى باشد ، یا تنها از غضب و بدخوئى و كبر سرچشمه مى گیرد ، هر چند كینه و حسدى در میان نباشد. و به هر حال ، بى شك و شبهه ایذاء و تحقیر مؤمن شرعا حرام و موجب هلاك ابدى است . خداى سبحان مى فرماید :
    وَالَّذینَ یُؤْذُونَ الْمُؤمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِغَیْرٍ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتانا وَاثْما مُبینا    كسانى كه مردان و زنان با ایمان را براى عملى كه نكرده‌اند بیازارند دروغى بزرگ و بزهى هویدا بر گردن خویش دارند احزاب 58
    و رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود : (هر كه مؤمنى را بیازارد مرا رنجانده و هر كه مرا برنجاند خدا را رنجانده ، و هر كه خدا را برنجاند در تورات و انجیل و زبور و قرآن ملعون است). و در خبرى دیگر آمده : (لعنت خدا و فرشتگان و مردم بر او باد). و فرمود : المسلم من سلّم المسلمون من یده ولسانه مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش ایمن باشند.
    و فرمود : لا یحلّ للمسلم أن یشیر إلى أخیه بنظرة تؤذیه روا نیست كه مسلمانى با نگاهى آزار دهنده به برادر مسلمان خود اشاره نماید.
    و فرمود : (آیا به شما خبر دهم كه مؤمن كیست ؟ كسى كه مؤمنان وى را بر جان و مال خویش امین بدانند. مى خواهید به شما بگویم كه مسلمان كیست ؟ كسى كه مسلمان از دست و زبان او ایمن باشند. براى مؤمن حرام است كه بر مؤمن ظلم یا خوارى یا غیبت روا دارد یا او را رد و طرد كند).
امام صادق علیه السّلام فرمود : قال اللّه عزّ وجلّ : لیأذن بحرب منّى من آذى عبدى المؤمن خداى عز و جل مى فرماید : آن كس كه بنده مؤمن مرا بیازارد به من اعلان جنگ مى دهد.
    و فرمود : اذ كان یوم القیامة نادى مناد : أین المؤذون لاولیائى ؟ فیقوم قوم لیس على وجوههم لحم ، فیقال : هؤلاء الّذین آذوا المؤمنین ، ونصبوا لهم وعاندوهم وعنّفوهم فی دینهم . ثمّ یؤمر بهم إلى جهنّم چون قیامت شود ، منادیى ندا كند : كجایند آزار كنندگان دوستان من ؟ پس عدّه اى كه صورتشان گوشت ندارد برخیزند ، و گفته شود : این هایند آن كسانى كه مؤمنان را آزردند ، و با آنان دشمنى كردند و عناد ورزیدند و با آنها درباره دینشان درشتى نمودند ، سپس فرمان رسد كه آنان را به دوزخ برند.
    و فرمود : قال رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلّم : قال اللّه تبارك و تعالى : من أهان لی ولیّا فقد أرصد لمحاربتى رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود : خداى تبارك و تعالى مى فرماید : هر كه به یكى از دوستان من اهانت كند ، كمر محاربه با من بسته است.
    و فرمود : (خداى تبارك و تعالى مى فرماید : هر كه دوستى از من را مورد اهانت قرار دهد به جنك با من كمین كرده ، و من به یارى دوستانم شتاب مى كنم).
    و فرمود : قال رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلّم : قال اللّه عزّ وجلّ : قد نابذنى من اذلّ عبدى المؤمن رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود : خداى عز و جل مى فرماید : آن كس كه بنده مؤمن مرا خوار كند با من به جنگ برخاسته.
    و فرمود : من حقر مؤمنا مسكینا أو غیر مسكین ، لم یزل اللّه عزّ وجلّ حاقرا له ماقتا ، حتّى یرجع عن محقرته إیّاه هر كه مؤمنى را چه مستمند باشد یا غیر مستمند خوار شمارد ، خداى عز و جل همواره او را خوار و دشمن دارد تا از خوار شمردن وى باز گردد. و در این معنى اخبار بسیار دیگرى نیز هست .
    و هر كه نسبت میان علت و معلول و ارتباط خاصّى را كه میان خالق و مخلوق است بشناسد ، مى داند كه ایذاء و اهانت بندگان در حقیقت به ایذاء و اهانت خداوند برمى گردد ، و همین امر در مذمّت آن كافى است . پس بر هر عاقلى واجب است كه پیوسته متذكّر بدى و مذموم بودن ایذاء و تحقیر مسلمین و خوبى و پسندیده بودن ضد آن باشد ، و آنچه را كه در رفع آزار و اذیّت آنان و گرامى داشتن ایشان رسیده است ـ چنانكه خواهد آمد ـ به خاطر داشته باشد ، و خود را از ارتكاب ایذاء و تحقیر آنها باز دارد تا موجب رسوائى در دنیا و عذاب آخرت نگردد.
پنج شنبه 7/8/1388 - 10:10
دعا و زیارت
تفسیر نمونه ج 17 ص 422كسانى كه خدا و پیامبرش را ایذاء مى كنند خداوند آنها را در دنیا و آخرت از رحمت خود دور مى سازد و براى آنان عذاب خوار كننده اى آماده كرده است إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً.
    در اینكه منظور از « ایذاء پروردگار » چیست ؟ بعضى گفته‌اند همان كفر و الحاد است كه خدا را به خشم مى آورد ، چرا كه آزار در مورد خداوند جز ایجاد خشم مفهوم دیگرى نمى تواند داشته باشد.
    این احتمال نیز وجود دارد كه ایذاء خداوند همان ایذاء پیامبر صلى الله علیه وآله و مؤمنان است ، و ذكر خداوند براى اهمیت و تاكید مطلب است .
    و اما ایذاء پیامبر اسلام ص مفهوم وسیعى دارد ، و هر گونه كارى كه او را آزار دهد شامل مى‌شود ، اعم از كفر و الحاد و مخالفت دستورات خداوند ، همچنین نسبتهاى ناروا و تهمت ، و یا ایجاد مزاحمت به هنگامى كه آنها را دعوت به خانه خود مى كند همانگونه كه در آیه 53 همین سوره گذشت إِنَّ ذلِكُمْ كانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ : این كار شما پیامبر را آزار مى دهد.
    و یا موضوعى كه در آیه 61 سوره توبه آمده كه پیامبر صلى الله علیه و آله را به خاطر انعطافى كه در برابر سخنان مردم نشان مى داد به خوش باورى و ساده دلى متهم مى ساختند :
    وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ : گروهى از آنها پیامبر را آزار مى دهند و مى‌گویند : او آدم خوش باورى است كه گوش به حرف هر كس مى دهد و مانند اینها.
    حتى از روایاتى كه در ذیل آیه وارد شده چنین استفاده مى‌شود كه آزار خاندان پیامبر صلى الله علیه و آله مخصوصا على علیه السلام و دخترش ‍ فاطمه زهرا علیها السلام نیز مشمول همین آیه بوده است ، در صحیح « بخارى » جزء پنجم چنین آمده است كه : رسول خدا فرمود :
    فاطمة بضعة منى فمن اغضبها اغضبنى فاطمه پاره تن من است هر كس او را به خشم در آورد مرا به خشم در آورده است .
    همین حدیث در صحیح « مسلم » به این صورت آمده : ان فاطمة بضعة منى یؤذینى ما آذاها : فاطمه پاره اى از تن من است هر چه او را آزار دهد مرا مى آزارد .
شبیه همین معنى در باره على علیه السلام از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله نقل شده است .
    و اما « لعن » در آیه فوق چنان كه سابقا هم گفتیم به معنى دورى از رحمت خداست ، و این درست نقطه مقابل رحمت و صلوات است كه در آیه قبل آمده بود.
    در حقیقت لعن و طرد از رحمت آنهم از سوى خداوندى كه رحمتش گسترده و بى پایان است بدترین نوع عذاب محسوب مى شود ، به خصوص كه این طرد از رحمت هم در دنیا باشد و هم در آخرت (چنان كه در آیه مورد بحث اینگونه است).
    و شاید به همین جهت مساله « لعن » قبل از « عذاب مهین » ذكر شده .
    تعبیر به « اعد » (آماده كرده است) دلیل بر تاكید و اهمیت این عذاب است آخرین آیه مورد بحث از ایذاء مؤمنان سخن مى گوید و براى آن بعد از ایذاء خدا و پیامبر صلى الله علیه و آله اهمیت فوق العاده اى قائل مى‌شود ، مى‌فرماید : كسانى كه مردان و زنان با ایمان را به خاطر كارى كه انجام نداده اند آزار مى دهند ، محتمل بهتان و گناه آشكارى شده اند وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَإِثْماً مُبِیناً.
    چرا كه مؤمن از طریق ایمان پیوندى با خدا و پیامبرش دارد ، و به همین دلیل در اینجا در ردیف خدا و پیامبرش قرار گرفته .
    تعبیر بِغَیْرِ مَا اكْتَسَبُوا اشاره به این است كه آنها مرتكب گناهى نشده اند كه موجب ایذاء و آزار باشد ، و از اینجا روشن مى شود كه هر گاه گناهى از آنان سر زند كه مستوجب حد و قصاص و تعزیر باشد اجراى این امور در حق آنها اشكالى ندارد ، و همچنین امر به معروف و نهى از منكر مشمول این سخن نیست .
    مقدم داشتن « بهتان » بر « اثم مبین » به خاطر اهمیت آنست ، چرا كه بهتان از بزرگترین ایذاءها محسوب مى شود ، و جراحت حاصل از آن حتى از جراحات نیزه و خنجر سختتر است ، آن گونه كه شاعر عرب نیز گفته :
    جراحات السنان لها التیام ولا یلتام ما جرح اللسان زخمهاى نیزه التیام مى یابد اما زخم زبان التیام پذیر نیست در روایات اسلامى نیز اهمیت فوق العاده‌اى به این مطلب داده شده است ، در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى‌خوانیم خداوند عز و جل مى فرماید :
    لیأذن بحرب منى من آذا عبدى المؤمن !    آن كس كه بنده مؤمن مرا بیازارد اعلان جنگ با من مى دهد ! كافى ج 2 ص 350
پنج شنبه 7/8/1388 - 10:9
دعا و زیارت
خداوند در این روایت بنده مومن را به خود نسبت داده و این نشانه شرافت و تكامل انسان مومن است كه خداوند او را به خود نسبت داده . و از این انتساب این نكته نیز استنباط مى شود كه هر گونه بى احترامى و اذیت و آزار مومن در حقیقت نوعى اذیت خداوند متعال است لذا پیامبر بزرگوار از خداوند چنین نقل مى كنند :
    4 ـ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ خُنَیْسٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ قَدْ نَابَذَنِی مَنْ أَذَلَّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ     هر كه بنده مومن مرا ذلیل و خوار سازد همانا با من به دشمنى و مخالفت بر خواسته است . الكافی ج 2 ص 351
    ناگفته نماند كه اذیت و آزار دیگران به هر شكل و نوعى كه باشد حرام است خواه با گفتار صورت گیرد خواه با رفتار لذا پیامبر (ص) :
    5 ـ وَقَالَ صلى الله علیه وآله لا یَحِلُّ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یُشِیرَ إِلَى أَخِیهِ بِنَظْرَةٍ تُؤْذِیهِ     مومن حق ندارد طورى به برادر مومن خود نگاه كند كه موجب رنجش و اذیت او بشود . مجموعة ورام ج 1 ص 98
    پس دین مبین اسلام به مسلمانان اجازه نمى دهد حتى بوسیله نگاه كردن نیز موجب عدم رضایت و آزردگى خاطر دیگران فراهم آورند .
    6 ـ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ مُنْذِرِ بْنِ یَزِیدَ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذَا كَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَیْنَ الصُّدُودُ لِأَوْلِیَائِی فَیَقُومُ قَوْمٌ لَیْسَ عَلَى وُجُوهِهِمْ لَحْمٌ فَیُقَالُ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ آذَوُا الْمُؤْمِنِینَ وَنَصَبُوا لَهُمْ وَعَانَدُوهُمْ وَعَنَّفُوهُمْ فِی دِینِهِمْ ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ     امام صادق (ع) : چون روز قیامت شود منادى ندا كند كجایند رو گردانان از دوستان من پس گروهى كه صورت آنان گوشت ندارد برخیزند پس گفته شود اینانند كسانى كه مومنین را اذیت مى كردند و با آنان دشمنى مى كردند و عناد ورزیدند و آنها را در دینشان با درشتى سرزنش كردند پس فرمان داده شود آنان را به دوزخ برند . الكافی ج 2 ص 351
» آیات
    إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً (57) وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَإِثْماً مُبِیناً (58)     آنها كه خدا و پیامبرش را ایذاء مى‌كنند خداوند آنها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور مى‌سازد ، و براى آنان عذاب خوار كننده اى آماده كرده است .
   
و آنها كه مردان و زنان با ایمان را به خاطر كارى كه انجام نداده اند آزار مى دهند متحمل بهتان و گناه آشكارى شده‌اند. سوره الاحزاب 33 : آیات 57 تا 58
پنج شنبه 7/8/1388 - 10:9
دعا و زیارت
اذیت دیگران
    یكى از صفات زشت آزار و اذیت كردن است در بعد شناسائى علل و عوامل این رذیله اخلاقى باید گفت در مواردى دشمنى و حسادت و در برخى موارد خشم و بد خلقى و برترى جوئى موجب پیدایش روحیه ایذاء و تحقیر مى گردد .
    تردیدى نیست كه اذیت كردن دیگران كار بسیار زشتى است و در صورت تكرار موجب هلاكت آدمى مى گردد . ضمنا باید به این نكته توجه داشته باشیم كه در دین مبین اسلام اساسا به كسى مسلمان گفته مى شود كه همه مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند.

» روایات
    1 ـ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام یَا سُلَیْمَانُ أَتَدْرِی مَنِ الْمُسْلِمُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنْتَ أَعْلَمُ قَالَ الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَیَدِه     پیامبر بزرگوار اسلام مى‌فرمایند : مسلمان واقعى كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند . الكافی ج 2 ص 233
    اولین نتیجه اى كه از این روایت استنباط مى شود این است كه اگر كسى به نوعى موجب اذیت و آزار دیگران گردد مسلمان نخواهد بود .
    پیامبر بزرگوار در فرازى دیگر از سخنان خود مى فرمایند :
    2 ـ جَامِعُ الْأَخْبَارِ ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه وآله أَنَّهُ قَالَ مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِی وَمَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَمَنْ آذَى اللَّهَ فَهُوَ مَلْعُونٌ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ وَالْفُرْقَانِ وَفِی خَبَرٍ آخَرَ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَلْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ     هر كه مومنى را اذیت كند همانا مرا اذیت كرده و هر كه مرا اذیت كند همانا خداوند را اذیت كرده و هر كه خداوند را اذیت كند او در تورات و انجیل و زبور و قرآن از رحمت خدا دور است . و در روایت دیگر است كه لعنت خدا و ملائكه و همه مردم بر او باد . مستدرك الوسائل ج 9 ص 99
 
    3 ـ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لِیَأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّی مَنْ آذَى عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ     امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : هر كه بنده مومن مرا اذیت كند همانا خود را به جنگ با من آماده ساخته است . الكافی ج 2 ص 350
پنج شنبه 7/8/1388 - 10:8
دعا و زیارت
 
افشاء سلام
    افشاء سلام یعنى انتشار و گسترش دادن سلام كه نباید محدود به افراد آشنا شود - كما اینكه امروزه عادت بر آن شده - چه از روایات بر میآید که به هر كس از مسلمانان كه برخورد مى شود، ابتدا سلام شود، حتى به كودكان هم سلام كردن سبب ایجاد تواضع و فروتنى در فرد سلام كننده مى شود و سلام، موجب سلامتى روحى و دور شدن از كبر و باعث ایجاد انس و الفت مى شود.
    سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ (سوره یس آیه 58). در آن روز به عنوان پیام از پروردگار مهربان به ایشان ابلاغ سلام مى شود.
مـى فـرمـایـد:" بـراى آنها سلام و تهنیت الهى است ، این سخنى است از ناحیه پروردگار رحیم و مهربان آنها" (سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ) .
    این نداى روح افزا و نشاط بخش و مملو از مهر و محبت چنان روح انسان را در خود غرق مى كـنـد، و بـه او لذت و شـادى و مـعـنـویـت مـى بخشد، كه با هیچ نعمتى برابر نیست، آرى شنیدن نداى محبوب، ندایى آمیخته با محبت، و آكنده از لطف، سر تا پاى بهشتیان را غرق سرور مى كند، كه یك لحظه آن بر تمام دنیا و آنچه در آن است برترى دارد! در روایتى از پـیـغـمـبـر گـرامـى اسـلام صلی الله علیه و آله و سلم آمـده اسـت:" در هـمـان حال كه بهشتیان غرق در نعمتهاى بهشتى هستند نورى بر بالاى سر آنها آشكار مى شود، این نـور لطـف خـداسـت كـه بـر آنـهـا پرتو افكنده، ندایى میآید كه سلام بر شما اى بهشتیان و این همان است كه در قرآن آمده: سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ، اینجاست كه نظر لطف خـداونـد چـنـان آنـهـا را مـجـذوب مـى كـنـد كـه از هـمـه چـیـز جـز او غـافـل مـى شـونـد، و هـمـه نـعـمـتـهـاى بـهـشـتـى را در آن حال به دست فراموشى مى سپارند، و اینجاست كه فرشتگان از هر درى بر آنها وارد مى شوند و مى گویند درود بر شما".
    آرى جـذبـه شـهود محبوب، و دیدار لطف یار، آن قدر لذت بخش و شوق انگیز است كه یك لحـظـه از آن با هیچ نعمتى حتى با تمام جهان برابر نیست، و عاشقان دیدار او آن چنانند كـه اگـر این افاضه معنوى از آنها قطع شود قالب تهى مى كنند، چنان كه در حدیثى از امـیـر مـؤ مـنـان علیه السلام آمـده اسـت كـه فرمود: لو حجبت عنه ساعة لمت !" اگر یك ساعت از دیدار او محجوب بمانم جان مى دهم "!.
    جـالب ایـنـكه ظاهر آیه این است كه این سلام پروردگار كه نثار مؤ منان بهشتى مى شود سـلامـى اسـت مـسـتـقیم و بى واسطه ، سلامى است از رب و پروردگار آنهم سلامى كه از رحـمـت خـاصه او یعنى مقام رحیمیتش سرچشمه مى گیرد و تمام الطاف و كرامات در آن جمع است، و چه نعمتى.» انواع سلامهایى كه نثار بهشتیان مى شود:اصولا بهشت " دار السلام " است همانگونه كه در آیه 25 سوره یونس مى خوانیم : [وَ اللّهُ یـَدْعـُوا إِلى دارِ السَّلامِ]: خـداونـد مـردم را دعـوت بـه دار السلام و سرزمین سلامت و آرامـش مـى كـنـد" و بـهشتیان كه ساكنان این سرزمینند گاه با سلام فرشتگان روبرو مى شـوند كه به هنگام ورود در بهشت از هر درى بر آنها وارد مى شوند و مى گویند:" سلام بـر شـمـا بـه خـاطـر شـكـیـبـاییهایى كه داشتید و چه پایان خوبى است این سرایى كه نـصـیـبـتـان شـده [ وَ الْمـَلائِكـَةُ یـَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ] (رعد- 24). و گاه ساكنان اعراف آنها را صدا مى زنند و مى گویند:" سلام بر شما" [وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَیْكُمْ] (اعراف - 46). گـاه پـس از ورود در بهشت با سلام و تحیت فرشتگان روبرو مى شوند و گاه به هنگام قـبـض روح ایـن سلام از ناحیه فرشتگان مرگ به آنها نثار مى شود و مى گویند:" سلام بـر شـمـا وارد بـهـشـت شـویـد بـه خـاطـر اعـمـالى كـه انجام مى دادید [ الَّذِینَ تَتَوَفّاهُمُ الْمـَلائِكـَةُ طـَیِّبـِیـنَ یـَقـُولُونَ سـَلامٌ عـَلَیـْكـُمْ ادْخـُلُوا الْجـَنَّةَ بـِمـا كـُنـْتـُمْ تـَعـْمـَلُونَ] (نحل - 32) و گـاه خـودشـان بـه یكدیگر سلام و درود مى فرستند، و اصولا" تحیت آنها در آنجا همان سلام است [تَحِیَّتُهُمْ فِیها سَلامٌ] (ابراهیم - 23) و بالا خره برتر و بالاتر از همه اینها سلام پروردگار است [سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ].
    خـلاصـه ایـنكه " در آنجا نه سخن لغوى شنیده مى شود و نه كلام بیهوده اى، تنها سلام است سلام [ لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً وَ لا تَأْثِیماً إِلاّ قِیلًا سَلاماً سَلاماً] امـا نه سلامى كه تنها در لفظ باشد بلكه سلامى كه اثر آرام بخش و سلامت آفرین آن در اعماق روح و جان انسان نفوذ مى كند و همه را غرق در آرامش و سلامت مى سازد.» تحیّت یعنى چه ؟در مواردى از قرآن مجید كلمه (تحیّت) آمده است كه در پاره اى از روایات آن را به سلام تفسیر كرده اند و براى نمونه به دو مورد اشاره مى شود.
در یك جا مى فرماید :
   وَإِذا حُیّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأحسَنَ مِنها أَو رُدُّوها إِنَّ اللّهَ كانَ عَلى كُلِّ شَیءٍ حَسیبا   هنگامى كه كسى به شما تحیّت گوید با كیفیّت بهتر یا به همان گونه آن را پاسخ گویید كه خداوند حساب همه چیز را دارد .نساء : 86
   و نیز مى فرماید :
   ... فَإِذا دَخَلتُم بُیُوتا فَسَلِّمُوا عَلى أَنفُسِكُم تَحِیَّةً مِن عِندِ اللّهِ مُبارَكَةً طَیِّبَةً ...    ... هنگامى كه داخل خانه اى شدید بر خویشتن سلام كنید ، سلام و تحیّتى از سوى خداوند ، سلام و تحیّتى با بركت و پاكیزه ... یعنى حتى اگر كسى در خانه نبود از جانب خدا به خودتان سلام بگویید و این دلیل بر اهمیّت سلام كردن است . نور : 61
» روش رسولخدا صلّى اللّه علیه و آله
   
رسول گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله اهمیت زیادى به سلام كردن مى داد .
    ابن شهرآشوب یكى از مورخین نامى در مورد رفتار رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم مى نویسد :
   ... وِیَبدَأُ مَن لَقِیَهُ بِالسَّلَام    پیامبر به هر كس برخورد مى كرد در سلام كردن بر او سبقت مى جست .بحارالانوار ج16 ص226
   آن حضرت حتى بر كودكان و خردسالان نیز سلام مى كرد تا پس از آن بزرگوار سلام كردن به عنوان یك سنّت زنده بماند و مردم سبقت در سلام را شیوه خود قرار دهند . از این رو فرمود :
   مُحَمَّدُ بنُ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ فِی العِلَلِ وَعُیُونِ الاَخبَارِ عَنِ المُظَفَّرِ بنِ جَعفَرِ بنِ مُظَفَّرٍ العَلَوِیِّ عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ مَسعُودٍ العَیَّاشِیِّ عَن أَبِیهِ عَن عَلِیِّ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِیِّ بنِ فَضَّالٍ عَن مُحَمَّدِ بنِ الوَلِیدِ عَنِ العَبَّاسِ بنِ هِلَالٍ عَن عَلِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضَا عَن آبَائِهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله وسلم خَمسٌ لَا أَدَعُهُنَّ حَتَّى المَمَاتِ وَالتَّسلِیمُ عَلَى الصِّبیَانِ لِتَكُونَ سُنَّةً مِن بَعدِی    پنج خصلت را تا هنگام مرگ ترك نخواهم كرد ... [ كه از جمله آنها ] سلام كردن بر كودكان است تا پس از من روش عمومى باشد و به عنوان سنّت اسلامى مردم به آن رفتار كنند .وسائل الشیعة ج12 ص62
   تقیّد به این سنّت اسلامى چندان مهم است كه پیامبر گرامى صلّى اللّه علیه و آله فرمود :
   وَفِی الخِصَالِ عَن أَبِیهِ عَن سَعدِ بنِ عَبدِ اللَّهِ عَن إِبرَاهِیمَ بنِ هَاشِمٍ عَنِ الحُسَینِ بنِ یَزِیدَ النَّوفَلِیِّ عَن إِسمَاعِیلَ بنِ أَبِی زِیَادٍ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله وسلم مَن بَدَأَ بِالكَلَامِ قَبلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِیبُوه   كسى كه قبل از سلام شروع به سخن كند پاسخ او را نگویید .وسائل الشیعة ج12 ص56
    در مورد احترام و اكرام به اشخاص تنها سلام كردن و برخاستن كافى نیست ، زیرا گاهى سلام و قیام به عنوان تمسخر انجام مى پذیرد و هیچ گونه احترامى در آن ملحوظ نمى شود . سلام و قیام در صورتى تحیّت و احترام است كه با این قصد انجام گیرد

» نكوهش از ترك سلام
    امام صادق علیه السلام فرمود كه خداى متعال مى فرماید :
   عَنهُ عَنِ ابنِ فَضَّالٍ عَن مُعَاوِیَةَ بنِ وَهبٍ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ قَالَ إِنَّ البَخِیلَ مَن یَبخَلُ بِالسَّلَامِ    بخیل كسى است كه حتى از سلام كردن بخل ورزد .الكافی ج2 ص645
    برخى افراد تنها به دوستان و آشنایان خود سلام مى كنند ، ولى اسلام این گونه طرز تفكّر را مردود شناخته و مسلمانان را موظف مى داند كه به هر كس برسند سلام كنند .
    سید قطب در تفسیر خود مى نویسد :
    و قد سئل رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله :
   أىّ العمل خیر ؟ قال تطعم الطّعام وتقرأ السّلام على من عرفت ومن لم تعرف .    از پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله سؤال شد : كدام عمل بهتر است ؟ فرمود : اطعام طعام و سلام كردن به هر كس كه مى شناسى و نمى شناسىـ المجموع ـ محیى الدین النووی ج4 ص593
» سلام كردن نوعى از صله رحم مى باشد :
    هدف از صله رحم برقرار كردن ارتباط و پیوند خویشاوندى است دین مقدّس اسلام مى فرماید این وظیفه را حتى با دادن یك جرعه آب و آزار نرساندن به آنان و نیز سلام كردن به یكدیگر مى توانید انجام دهید و از اجر و پاداشى كه خدا براى صله رحم مقرر فرموده است بهره ببرید .
    رسول گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله فرمود :
   عَنهُ عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدِ بنِ أَبِی نَصرٍ عَن أَبِی الحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ أَبُو عَبدِ اللَّهِ علیه السلام صِل رَحِمَكَ وَلَو بِشَربَةٍ مِن مَاءٍ وَأَفضَلُ مَا تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الاَذَى عَنهَا    صله رحم كن گرچه با جرعه اى آب باشد ، و بهترین راه براى خدمت خویشان و نزدیكان این است كه آنان را اذیت نكنى و به آنها آزار نرسانى . الكافی ج2 ص151
    رسول گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله فرمود :
   بُلُّوا أَرحَامَكُم وَلَو بِالسَّلَام    بین خود و خویشانتان تجدید محبت كنید اگر چه با سلام كردن باشد .بحارالانوار ج74 ص166
   امیر مؤمنان علیه السلام در این باره فرمود :
   وَعَنهُ عَنِ القَاسِمِ بنِ یَحیَى عَن جَدِّهِ الحَسَنِ بنِ رَاشِدٍ عَن أَبِی بَصِیرٍ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ علیه السلام صِلُوا أَرحَامَكُم وَلَو بِالتَّسلِیمِ ...    صله ارحام كنید : [ با ارحام خود بپیوندید ] گرچه با سلام كردن باشد ...الكافی ج2 ص155
» انتظار بیجا
    متأسفانه بعضى از افراد متكبّر و خودخواه و مغرور این سنّت اسلامى را نادیده گرفته و انتظار دارند كه تمام مردم به آنها سلام كنند . خودخواهى و غرور برخى از آنان تا حدّى است كه متوقع اند كسانى كه نشسته اند به احترام آنها از جا برخیزند و به آنها سلام كنند . این گونه افراد با این انتظار بى مورد دو سنّت اسلامى را نادیده انگاشته اند كه یكى از آن دو ، سلام كردن و دیگرى آداب سلام كردن است ، چون در اسلام تمام این نكات به طور دقیق بیان شده است .

» آداب سلام و افشاء سلام (بلند سلام كردن)
    چه كسى باید آغاز به سلام كند؟
    در احادیث معصومین علیهم السلام در این باره دستورهاى جالب و دقیقى دیده مى شود .
     امام صادق علیه السلام فرمود :
   مُحَمَّدُ بنُ یَحیَى عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الحُسَینِ بنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضرِ بنِ سُوَیدٍ عَنِ القَاسِمِ بنِ سُلَیمَانَ عَن جَرَّاحٍ المَدَائِنِیِّ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ یُسَلِّمُ الصَّغِیرُ عَلَى الكَبِیرِ وَالمَارُّ عَلَى القَاعِدِ وَالقَلِیلُ عَلَى الكَثِیرِ    كوچك بر بزرگ ، رهگذر بر نشسته و گروه اندك بر گروه انبوه باید سلام كنند .الكافی ج2 ص646
 
   عِدَّةٌ مِن أَصحَابِنَا عَن سَهلِ بنِ زِیَادٍ عَن عَلِیِّ بنِ أَسبَاطٍ عَنِ ابنِ بُكَیرٍ عَن بَعضِ أَصحَابِهِ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَمِعتُهُ یَقُولُ یُسَلِّمُ الرَّاكِبُ عَلَى المَاشِی وَالمَاشِی عَلَى القَاعِدِ وَإِذَا لَقِیَت جَمَاعَةٌ جَمَاعَةً سَلَّمَ الاَقَلُّ عَلَى الاَكثَرِ وَإِذَا لَقِیَ وَاحِدٌ جَمَاعَةً سَلَّمَ الوَاحِدُ عَلَى الجَمَاعَةِِ    امام صادق علیه السلام فرمود :
   
سواره بر پیاده و پیاده بر نشسته سلام كنند و در برخورد دو گروه با یكدیگر ، آنها كه كمترند بر آنها كه بیشترند سلام كنند و اگر شخصى به جمعیتى برخورد كرد بر آنان سلام كند .الكافی ج2 ص647
 
   عِدَّةٌ مِن أَصحَابِنَا عَن سَهلِ بنِ زِیَادٍ عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الاَشعَرِیِّ عَنِ ابنِ القَدَّاحِ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ إِذَا سَلَّمَ أَحَدُكُم فَلیَجهَر بِسَلَامِهِ لَا یَقُولُ سَلَّمتُ فَلَم یَرُدُّوا عَلَیَّ وَلَعَلَّهُ یَكُونُ قَد سَلَّمَ وَلَم یُسمِعهُم فَإِذَا رَدَّ أَحَدُكُم فَلیَجهَر بِرَدِّهِ وَلَا یَقُولُ المُسَلِّمُ سَلَّمتُ فَلَم یَرُدُّوا عَلَیَّ ثُمَّ قَالَ كَانَ عَلِیٌّ علیه السلام یَقُولُ لَا تَغضَبُوا وَلَا تُغضِبُوا أَفشُوا السَّلَامَ وَأَطِیبُوا الكَلَامَ وَصَلُّوا بِاللَّیلِ وَالنَّاسُ نِیَامٌ تَدخُلُوا الجَنَّةَ بِسَلَامٍ ثُمَّ تَلَا علیه السلام عَلَیهِم قَولَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ السَّلامُ المُؤمِنُ المُهَیمِنُ    امام صادق علیه السلام فرمود :
هر گاه یكى از شما بر دیگرى سلام كرد باید بلند سلام كند و نگوید من سلام كردم و جواب مرا ندادند ، به خاطر اینكه شاید سلام كرده و آنها نشنیده اند ، و هر كس كه جواب سلام را مى دهد باید بلند جواب دهد تا كسى كه سلام كرده نگوید من سلام كردم ولى جواب مرا ندادند . سپس فرمود : همیشه على علیه السلام مى فرمود : خشم نكنید و كسى را به خشم نیاورید ، آشكارا سلام كنید ، سخن خوب بگویید ، شب هنگام كه مردم در خواب هستند نماز شب بخوانید تا به سلامت وارد بهشت شوید . آنگاه این آیه را براى آنان تلاوت كرد كه (السلام المؤمن) 59 : 23الكافی ج2 ص645
    ... یعنى یكى از اسماء حسنى خداوند (سلام) است .
   عِدَّةٌ مِن أَصحَابِنَا عَن سَهلِ بنِ زِیَادٍ عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الاَشعَرِیِّ عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ مَیمُونٍ القَدَّاحِ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ علیه السلام المُؤمِنُ مَألُوفٌ وَلَا خَیرَ فِیمَن لَا یَألَفُ وَلَا یُؤلَفُ    امیر المؤمنین علیه السلام مى فرمایند :
   
مؤمن الفت گیرنده است ، و هر كه الفت نگیرد و با او الفت نگیرند خیرى در او نیست .الكافی ج2 ص102
    و این است سرّ ترغیب بر سلام كردن رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود :
   وَعَن عَلِیِّ بنِ إِبرَاهِیمَ عَن أَبِیهِ عَنِ النَّوفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله وسلم أَولَى النَّاسِ بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ مَن بَدَأَ بِالسَّلَامِ    سزاوارترین مردم به خدا و رسول او كسى است كه به سلام آغاز كند .وسائل الشیعة ج12 ص56
 
   وَعَن هُم عَن سَهلٍ عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الاَشعَرِیِّ عَنِ ابنِ القَدَّاحِ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام فِی حَدِیثٍ قَالَ كَانَ عَلِیٌّ علیه السلام یَقُولُ لَا تَغضَبُوا وَلَا تُغضِبُوا أَفشُوا السَّلَامَ وَأَطِیبُوا الكَلَامَ وَصَلُّوا بِاللَّیلِ وَالنَّاسُ نِیَامٌ تَدخُلُوا الجَنَّةَ بِسَلَامٍ    امیر المؤمنین علیه السلام مى فرمایند :
   
خشم مگیرید و بخل مورزید ، بلند سلام كنید ، و خوش سخن باشید ، و شب هنگام كه مردم در خوابند نماز گزارید تا به سلامت داخل بهشت شوید .وسائل الشیعة ج12 ص59
 
   عِدَّةٌ مِن أَصحَابِنَا عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابنِ فَضَّالٍ عَن ثَعلَبَةَ بنِ مَیمُونٍ عَن مُحَمَّدِ بنِ قَیسٍ عَن أَبِی جَعفَرٍ علیه السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ یُحِبُّ إِفشَاءَ السَّلَامِ     امام باقر علیه السّلام فرمود :
   
خداوند بلند و آشكار سلام كردن را دوست دارد .الكافی ج2 ص645
 
   وَعَنهُم عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ عَن عُثمَانَ بنِ عِیسَى عَن هَارُونَ بنِ خَارِجَةَ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ مِنَ التَّوَاضُعِ أَن تُسَلِّمَ عَلَى مَن لَقِیتَ .    امام صادق علیه السلام فرمود :
   
از تواضع است كه به هر كه مى رسى سلام كنى .وسائل الشیعة ج12 ص59
    و پیغمبر اكرم صلى اللّه علیه و آله فرمود :
   عِدَّةٌ مِن أَصحَابِنَا عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدِ بنِ خَالِدٍ عَن بَعضِ أَصحَابِهِ عَن مُحَمَّدِ بنِ المُثَنَّى عَن أَبِیهِ عَن عُثمَانَ بنِ زَیدٍ عَن جَابِرٍ عَن أَبِی جَعفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله وسلم إِذَا لَقِیَ أَحَدُكُم أَخَاهُ فَلیُسَلِّم عَلَیهِ وَلیُصَافِحهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَكرَمَ بِذَلِكَ المَلَائِكَةَ فَاصنَعُوا صُنعَ المَلَائِكَة    چون یكى از شما برادر خود را ملاقات كند باید به او سلام كند و با او دست بدهد ، كه خداى تعالى فرشتگان را بدین كار گرامى داشته ، پس شما نیز كار فرشتگان كنید .الكافی ج2 ص181
    فخر رازى در تفسیر خود روایتى از رسولخدا صلّى اللّه علیه و آله نقل مى كند كه بر اساس آن ، كسانى كه مركبشان از مركب دیگران از نظر قیمت بالاتر است باید بر آنها كه مركب ارزان ترى دارند سلام كنند .
    و اینك متن روایت و بابى كه در وسائل تعدادى روایت در آن نقل شده :
   بَابُ استِحبَابِ تَسلِیمِ الصَّغِیرِ عَلَى الكَبِیرِ وَالقَلِیلِ عَلَى الكَثِیرِ وَالمَارِّ عَلَى القَاعِدِ وَالرَّاكِبِ عَلَى المَاشِی وَرَاكِبِ البَغلِ عَلَى رَاكِبِ الحِمَارِ وَرَاكِبِ الفَرَسِ عَلَى رَاكِبِ البَغلِ السنّة أن یسلّم الرّاكب على الماشى وراكب الفرس على راكب الحمار والصّغیر على الكبیر والاقلّ على الاكثر والقائم على القاعد     سنّت اسلام این است كه سواره بر پیاده ، اسب سوار بر الاغ سوار ، كوچك بر بزرگ ، عدّه كم بر جمعیت زیاد و ایستاده بر نشسته سلام كنند.الكافی ج2 ص181
    فخر رازى پس از بیان این روایت مى گوید : دو دلیل براى این مسئله هست :
    1 ـ علت اینكه باید سواره بر پیاده سلام كند این است كه سوار هیبت و ابهت بیشترى دارد ، از این رو هنگامى كه سلام مى كند ترس مردم از میان مى رود .
    2 ـ و علت اینكه آن كس كه مركب او گرانقیمت تر است بر كسى كه مركب ارزان ترى دارد باید سلام كند این است كه این خود نوعى مبارزه با كبر است [ كه سرچشمه این تكبّر ، ثروت است ] .
    زیرا برخى تصور مى كنند چون از ثروت زیادى برخوردارند باید دیگران با دیده احترام به آنها بنگرند . به این جهت مى گوید این گونه افراد براى سلام كردن بر دیگران سزاوارترند ، چرا كه این خود وسیله اى براى درهم شكستن كبر و غرور آنها است .

» جواب سلام و آداب آن
    چنانكه گفته شد ابتداى به سلام مستحب و جواب آن واجب است . حتى اگر در نماز باشید باید جواب سلام را بدهید به همان گونه اى كه سلام كننده سلام كرده .
    اما آداب آن :
    الف : بهتر است جواب سلام رساتر و پربارتر از سلام باشد (البته در غیر نماز ، ولى در نماز لازم نیست بلند جواب داد و بیشتر از حدّ لازم نماز را باطل مى كند) . قرآن كریم در این باره مى گوید :
   ... اذا حُیّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِاحسَنَ مِنها او رُدُّوها    ... تحیّت را با تحیّت بهتر یا مانند آن پاسخ دهید .نساء : 86
    ملاحظه كنید نخست تحیّت بهتر را ذكر مى كند و سپس تحیّت برابر را ، و از این تقدیم مى فهمیم كه آنچه مطلوب خداى تعالى است تحیّت احسن است .
    تحیّت به احسن آن است كه پاسخ با عباراتى كامل تر و محتوایى برتر همراه باشد مثلا در جواب سلام بگوییم السلام علیكم و رحمه الله و بركاته
    مرحوم طبرسى در این باره مى نویسد :
   ... أَنَّ رَجُلًا دَخَلَ عَلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه وآله وسلم فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیكَ فَقَالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه وآله وسلم وَعَلَیكَ السَّلَامُ وَرَحمَةُ اللَّهِ فَجَاءَهُ آخَرُ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیكَ وَرَحمَةُ اللَّهِ فَقَالَ صلى الله علیه وآله وسلم وَعَلَیكَ السَّلَامُ وَرَحمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ فَجَاءَهُ آخَرُ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیكَ وَرَحمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ فَقَالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه وآله وسلم وَعَلَیكَ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ زِدتَ لِلاَوَّلِ وَالثَّانِی فِی التَّحِیَّةِ وَلَم تَزِد لِلثَّالِثِ فَقَالَ إِنَّهُ لَم یَبقَ لِی مِنَ التَّحِیَّةِ شَیئاً فَرَدَدتُ عَلَیهِ مِثلَهُ .    شخصى خدمت پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله رسید و عرض كرد : السلام علیك . پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود : علیك السلام و رحمة اللّه . دیگرى عرض كرد : السلام علیك و رحمة اللّه . پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود :
   
و علیك السلام و رحمة اللّه و بركاته .
   
شخص دیگرى خدمت حضرت رسید و گفت : السلام علیك و رحمة اللّه و بركاته . پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود : و علیك السلام و رحمة اللّه و بركاته . هنگامى كه از پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله سؤال شد چرا تحیّت اول و دوم را با تحیّت بیشترى پاسخ دادید اما بر تحیّت سوم چیزى نیفزودید ؟ فرمود : او چیزى از تحیت براى من باقى نگذاشت ، از این رو همان را به او باز گردانیدم .بحارالانوار ج81 ص274
    ب : یكى دیگر از آداب جواب سلام آن است كه بلا فاصله پاسخ بگوید و پاسخ را طورى ادا كند كه سلام كننده بشنود .
    پ : یكى دیگر آداب جواب سلام آنكه پاسخ را با زبان و با همان عبارات مرسوم بگوید و چنانچه به اشاره سر و دست ادا كند به وظیفه خود عمل نكرده است . البته اگر آغاز كننده طبق آداب مرسوم میان خودشان با بلند كردن دست و یا برداشتن كلاه اداى احترام كند طبق آیه كریمه أو رُدّوُها نساء : 86 مى توان همان گونه پاسخ داد .
    ت : تواضع در برابر متجاهر به فسق و تارك الصّلوة :
    از مواردى كه تواضع پسندیده نیست تواضع نسبت به كسانى است كه متجاهر به فسق از قبیل میگسارى و رباخوارى و ترك نماز و امثال آن باشند .
    اسلام اجازه نمى دهد با این گونه اشخاص طورى رفتار كنیم كه در گناه و عصیان جرأ ت پیدا كنند ، از این رو حتى از سلام كردن به آنها نهى كرده است .

» خلاصه بحث
    خلاصه اینكه تواضع هنگامى ستوده است كه براى خدا و در راه خدا باشد و از انگیزه هاى عالى و اهداف بلند آسمانى نشأت بگیرد ، ولى اگر هدف از تواضع خدا نباشد و براى خدا فروتنى نكند ، این ذلّت و خوارى است و انسان مؤمن و متخلّق به اخلاق حسنه زیر بار ذلّت و خوارى نمى رود . بنابر این ، مطلق گرایى در مسائل اخلاقى نادرست است و به قول شاعر :
    جهان چون خطّ و خال و چشم و ابروست كه هر چیزى به جاى خویش نیكوست .
    رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود :
   ـ روى ذلك صاحب الاحیاء ـ لا یستكمل العبد الا یمان حتّى یكون فیه ثلاث خصال : الاِنفَاقُ مِنَ الاِقتَارِ وَالاِنصَافُ مِن نَفسِكَ وَبَذلُ السَّلَامِ لِجَمِیعِ العَالَم    ایمان بنده كامل نشود تا در او سه خصلت باشد : انفاق در راه خدا با وجود تنگدستى و انصاف درباره خود و سلام كردن به همه .التحفة السنیة مخطوط ـ السید عبد الله الجزائری ص65
    و امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود :
   وَعَنهُ عَنِ القَاسِمِ بنِ یَحیَى عَن جَدِّهِ الحَسَنِ بنِ رَاشِدٍ عَن أَبِی بَصِیرٍ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ علیه السلام صِلُوا أَرحَامَكُم وَلَو بِالتَّسلِیمِ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَاتَّقُوا اللّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَالاَرحامَ إِنَّ اللّهَ كانَ عَلَیكُم رَقِیباً     صله ارحام بجا آورید اگر چه با سلام كردن باشد ، كه خداى تعالى مى فرماید : از خدائى كه به نام او درخواست مى كنید و از [ بریدن ] خویشاوندیها پروا كنید ، كه خداوند مراقب شماست .الكافی ج2 ص155
    و امام صادق علیه السّلام فرمود :
   وَعَنهُ عَنِ القَاسِمِ بنِ یَحیَى عَن جَدِّهِ الحَسَنِ بنِ رَاشِدٍ عَن أَبِی بَصِیرٍ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ علیه السلام صِلُوا أَرحَامَكُم وَلَو بِالتَّسلِیمِ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَاتَّقُوا اللّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَالاَرحامَ إِنَّ ا للّهَ كانَ عَلَیكُم رَقِیباً    صله رحم و احسان حساب را آسان مى كنند و از گناهان نگه مى دارند ، پس صله رحم كنید و به برادران خود نیكى نمائید اگر چه با خوب سلام كردن و جواب سلام دادن باشد .الكافی ج2 ص157
» پاداش سلام كردن
    رسول گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله فرمود :
   وَعَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدِ بنِ یَحیَى عَن سَعدِ بنِ عَبدِ اللَّهِ عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عِیسَى عَن أَبِیهِ عَن مُحَمَّدِ بنِ أَبِی عُمَیرٍ عَن عَلِیِّ بنِ أَبِی حَمزَةَ عَن أَبِی بَصِیرٍ عَنِ الصَّادِقِ عَن آبَائِهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله وسلم إِنَّ فِی الجَنَّةِ غُرَفاً یُرَى ظَاهِرُهَا مِن بَاطِنِهَا وَبَاطِنُهَا مِن ظَاهِرِهَا لَا یَسكُنُهَا مِن أُمَّتِی إِلَّا مَن أَطَابَ الكَلَامَ وَأَطعَمَ الطَّعَامَ وَأَفشَى السَّلَامَ وَأَدَامَ الصِّیَامَ وَصَلَّى بِاللَّیلِ وَالنَّاسُ نِیَامٌ     در بهشت خانه هایى وجود دارد كه برون آن از درون و درون آن از برون دیده مى شود . از امّت من كسانى كه سخن خوب بگویند و مردم را اطعام نمایند و به طور آشكار سلام كنند و هنگامى كه مردم در خواب هستند به نماز : [ نماز شب ] برخیزند در این خانه ها سكوت خواهند كرد .وسائل الشیعة ج12 ص60
    و نیز از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه رسولخدا صلّى اللّه علیه و آله فرزندان عبد المطّلب را دعوت كرد و فرمود :
   (المحاسن) عُثمَانُ بنُ عِیسَى عَن سَمَاعَةَ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ جَمَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله بَنِی عَبدِ المُطَّلِبِ فَقَالَ یَا بَنِی عَبدِ المُطَّلِبِ أَفشُوا السَّلَامَ وَصِلُوا الاَرحَامَ وَتَهَجَّدُوا وَالنَّاسُ نِیَامٌ وَأَطعِمُوا الطَّعَامَ وَأَطِیبُوا الكَلَامَ تَدخُلُوا الجَنَّةَ بِسَلَامٍ     اى فرزندان عبد المطّلب آشكارا سلام كنید و صله رحم را انجام دهید ، و هنگامى كه مردم در خواب هستند شب زنده دارى كنید و به عبادت خدا بپردازید و مردم را اطعام كنید و سخن خوب بگویید تا به سلامت وارد بهشت شوید .بحارالانوار ج66 ص393
    » سبقت گرفتن در سلام
    اكنون كه رجحان و خوبى سلام كردن معلوم شد ، بى تردید ، مسابقه از یكدیگر پیشى گرفتن در این امر خیر نیز مطلوب و پسندیده است ، چرا كه قرآن مجید مى فرماید :
    فَاستَبِقُوا الخَیراتِ    در انجام امور خیر از یكدیگر پیشى بگیرید .بقره : 148
    همچنین در این باره توصیه هاى فراوانى شده است ، زیرا در صورتى كه سلام كردن و پاسخ دادن به آن توأم با محبت و صفا و صمیمیت باشد ، علاوه بر آثار اجتماعى ، نتیجه هاى معنوى و دینى نیز دارد . در این مورد به دو حدیث اشاره مى كنیم :
    امام صادق علیه السلام فرمود :
   مُحَمَّدُ بنُ یَحیَى عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عِیسَى عَنِ ابنِ مَحبُوبٍ عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ سِنَانٍ عَن أَبِی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ البَادِی بِالسَّلَامِ أَولَى بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ     كسى كه آغاز به سلام مى كند از نظر قرب و منزلت به خدا و پیامبر نزدیكتر است .الكافی ج2 ص645
    حضرت على علیه السلام فرمود :
   عَن عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ السَّلَامُ سَبعُونَ حَسَنَةً تِسعَةٌ وَسِتُّونَ لِلمُبتَدِی وَوَاحِدَةٌ لِلرَّادِّ    سلام هفتاد ثواب دارد . شصت و نه حسنه آن مخصوص آغاز كننده و تنها یك ثواب به پاسخ دهنده سلام تعلق مى گیرد .بحارالانوار ج73 ص11
 
   1- عـَلِىُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِیـمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِىِّ عَنِ السَّكُونِىِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص السَّلَامُ تَطَوُّعٌ وَ الرَّدُّ فَرِیضَةٌ   حـضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا (ص ) فرمود: سلام كردن مستحب است و رد (یعنى جواب ) آن واجب است .الكافى ج : 2 ص : 645
 
   2-وَ بـِهـَذَا الْإِسـْنـَادِ قـَالَ مـَنْ بـَدَأَ بـِالْكـَلَامِ قـَبـْلَ السَّلَامِ فـَلَا تـُجِیبُوهُ وَ قَالَ ابْدَءُوا بِالسَّلَامِ قَبْلَ الْكَلَامِ فَمَنْ بَدَأَ بِالْكَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِیبُوهُ   و نـیـز رسـول خـدا (ص ) فـرمـود: هـر كـه پـیش از سلام كردن آغاز بسخن كند پاسخش را نگوئید، و فرمود: پیش از سخن گفتن بسلام كردن آغاز گفتار كنید، و هر كه پیش از سلام كردن آغاز سخن كرد پاسخش ندهید.الكافى ج : 2 ص : 645
 
   3-وَ بـِهـَذَا الْإِسـْنـَادِ قـَالَ قـَالَ رَسـُولُ اللَّهِ ص أَوْلَى النَّاسِ بـِاللَّهِ وَ بـِرَسـُولِهِ مَنْ بَدَأَ بِالسَّلَامِ   و نـیـز رسـول خدا (ص ) فرمود: نزدیكترین مردم بخدا و رسولش كسى است كه با سلام آغاز گفتار كند.الكافى ج : 2 ص : 645
 
   4-عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِى نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ ع قَالَ كَانَ سَلْمَانُ رَحِمَهُ اللَّهُ یَقُولُ أَفْشُوا سَلَامَ اللَّهِ فَإِنَّ سَلَامَ اللَّهِ لَا یَنَالُ الظَّالِمِینَ   حضرت باقر علیه السلام فرمود: سلمان رحمه اللَّه همیشه میگفت : سلام خدا را آشكار كنید زیرا سلام خدا بستمكاران نمیرسد.الكافى ج : 2 ص : 645
توضیح:
فـیض (ره ) گوید: آشكارا كردن سلام باینست كه بهر كس برخورد كردید سلام كنید هر كـه خـواهـد بـاشـد، و مـعناى گفته سلمان اینست كه بهر كه برخورد كردید سلام كنید (و فـكـر نـكـنـیـد كه ممكن است برخى از مردم شایسته سلام نباشند) زیرا اگر سزاوار سلام نباشد مانند اینكه از ستمكاران باشد سلام خدا باو نرسد.
   5-عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابـِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسٍ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ إِفْشَاءَ السَّلَامِ   حـضـرت بـاقـر عـلیـه السـلام فـرمـود: بـدرسـتـى كـه خـداى عـز و جل دوست دارد آشكار كردن سلام را.الكافى ج : 2 ص : 645
 
   6- عـَنـْهُ عـَنِ ابـْنِ فَضَّالٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ إِنَّ الْبَخِیلَ مَنْ یَبْخَلُ بِالسَّلَامِ   حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام فـرمـود: بـخـیـل كـسـى اسـت كـه از سـلام كـرد بخل كند.الكافى ج : 2 ص : 645
 
   7- عـِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِىِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا سَلَّمَ أَحَدُكُمْ فَلْیَجْهَرْ بِسَلَامِهِ لَا یَقُولُ سَلَّمْتُ فَلَمْ یَرُدُّوا عَلَیَّ وَ لَعـَلَّهُ یـَكـُونُ قـَدْ سَلَّمَ وَ لَمْ یُسْمِعْهُمْ فَإِذَا رَدَّ أَحَدُكُمْ فَلْیَجْهَرْ بِرَدِّهِ وَ لَا یَقُولُ الْمُسَلِّمُ سَلَّمْتُ فَلَمْ یَرُدُّوا عَلَىَّ ثُمَّ قَالَ كَانَ عَلِىٌّ ع یَقُولُ لَا تَغْضَبُوا وَ لَا تُغْضِبُوا أَفْشُوا السَّلَامَ وَ أَطِیبُوا الْكَلَامَ وَ صَلُّوا بِاللَّیْلِ وَ النَّاسُ نِیَامٌ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِسَلَامٍ ثُمَّ تَلَا ع عَلَیْهِمْ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ   ابـن قـداح گـویـد: حـضـرت صادق علیه السلام فرمود: هر گاه یكى از شماها سلام كند باید بلند سلام كند و نگوید: من سلام كردم و جواب مرا ندادند، زیرا شاید سلام كرده و آنـهـا نـشـنـیده اند، چون یكى از شماها جواب سلام گوید: باید بلند جواب دهد و مسلمانى نـگـویـد: كـه مـن سـلام كـردم و بـمـن جـواب ندادند، سپس فرمود: على علیه السلام همیشه مـیـفـرمـود: خـشم نكنید و كسى را هم بخشم نیاورید، سلام را آشكار گوئید و گفتارتان را خـوش كـنـیـد، در شـب نـماز بخوانید آنگاهى كه مردم در خوابند (مقصود نماز شب است ) تا بـسـلامـتـى بـبـهـشـت رویـد، سـپـس ایـن گـفـتـار خـداى عـز و جل را براى مردم خواند:[السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ] (سوره حشر آیه 23) (یعنى خدائى كه سـالم از هـر گـونـه عـیب و نقصى است و امان دهنده و نگهبان است ، و منظور امام از استشهاد باین آیه اینست كه سلام یكى از نامهاى خدا است ).
.
الكافى ج : 2 ص : 645
 
   8- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْبَادِى بِالسَّلَامِ أَوْلَى بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ   حـضـرت صادق علیه السلام فرمود: آنكه آغاز بسلام كند بخدا و رسولش نزدیك نزدیك تر است .الكافى ج : 2 ص : 645
 
   9- عـِدَّةٌ مـِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِىِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْمُنْذِرِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَنْ قَالَ السَّلَامُ عَلَیْكُمْ فَهِىَ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ مـَنْ قـَالَ السَّلَامُ عـَلَیـْكـُمْ وَ رَحـْمَةُ اللَّهِ فَهِىَ عِشْرُونَ حَسَنَةً وَ مَنْ قَالَ السَّلَامُ عَلَیْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَهِىَ ثَلَاثُونَ حَسَنَةً   حـسـن بـن مـنظر گوید: شنیدم حضرت صادق میفرمود: هر كس (را) بگوید: [السلام علیكم ]ده حـسـنـه است ، و هر كه (را) بگوید: [السلام علیكم و رحمة اللَّه ]بیست حسنه است ، و هر كه (را) بگوید: [السلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته ]سى حسنه است .الكافى ج : 2 ص : 645
 
   10- عـَلِىُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِیـمَ عـَنْ أَبـِیـهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِىِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ ثَلَاثَةٌ تُرَدُّ عَلَیْهِمْ رَدَّ الْجَمَاعَةِ وَ إِنْ كَانَ وَاحِداً عـِنـْدَ الْعـُطـَاسِ یـُقـَالُ یـَرْحـَمُكُمُ اللَّهُ وَ إِنْ لَمْ یَكُنْ مَعَهُ غَیْرُهُ وَ الرَّجُلُ یُسَلِّمُ عَلَى الرَّجُلِ فَیَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْكُمْ وَ الرَّجُلُ یَدْعُو لِلرَّجُلِ فَیَقُولُ عَافَاكُمُ اللَّهُ وَ إِنْ كَانَ وَاحِداً فَإِنَّ مَعَهُ غَیْرَهُ   حـضرت صادق علیه السلام فرمود: سه كس هستند كه گرچه یكنفر باشند ولى در باره آنـهـا بـصیغه جمع (مانند صیغه شما در فارسى ) جواب داده شود یكى در جایى كه كسى عـطـسـه زنـد كـه بـاو گـفته شود:]یرحمكم اللَّه ] (یعنى خدا بشما رحمت فرستد كه در اینجا) اگر چه كسى دیگر با او نباشد (بصیغه جمع گفته شود) و دیگر مردى كه بمرد دیـگـرى سـلام كـند كه میگوید: [السلام علیكم ] (یعنى درود بر شما) و دیگر مردى كه بـراى مـرد دیـگـرى دعـا كـنـد كـه مـیـگـوید: [عافاكم اللَّه ] (یعنى خداوند شما را عافیت بـخـشـد) كـه اگـر چـه یـكـى است ولى دیگرى با او هست (مقصود از آن دیگر فرشته هاى نـویـسـنده و نگهبانان و دیگر از ایشان كه با انسان هستند میباشد چنانچه فیض و مجلسى رحمهما اللَّه فرموده اند).الكافى ج : 2 ص : 645
 
   11- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ رَفَعَهُ قَالَ كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ ثَلَاثَةٌ لَا یُسَلَّمُونَ الْمَاشِى مَعَ الْجَنَازَةِ وَ الْمَاشِى إِلَى الْجُمُعَةِ وَ فِى بَیْتِ الْحَمَّامِ   حضرت صادق علیه السلام میفرمود: سه كس سلام نكنند: كسى كه همراه جنازه رود، و كسى كه بنماز جمعه میرود، و در حمام .الكافى ج : 2 ص : 645
شـرح :
فـیـض (ره ) گـویـد: زیـرا كـه ایـن اشـخـاص خـاطـرشـان مشغول و بخود سرگرم هستند پس باكى بر آنها نیست اگر سلام نكنند.
   12- عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابـِنـَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مِنَ التَّوَاضُعِ أَنْ تُسَلِّمَ عَلَى مَنْ لَقِیتَ   و نـیـز آن حـضـرت عـلیـه السـلام فـرمـود: از فـروتـنى و تواضع این است كه بهر كه برخورد كردى سلام كنى .الكافى ج : 2 ص : 645
 
   13- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِىِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قـَالَ إِنَّ مـِنْ تـَمـَامِ التَّحِیَّةِ لِلْمُقِیمِ الْمُصَافَحَةَ وَ تَمَامِ التَّسْلِیمِ عَلَى الْمُسَافِرِ الْمُعَانَقَةَ   امـام صـادق عـلیـه السلام فرمود: تكمیل تحیت (سلام گفتن و خوش آمد) براى شخصى كه بـسـفـر نـرفـتـه مـصـافـحـه (و دسـت دادن بـاو) اسـت ، و تـكـمـیـل آن در بـاره آنـكـه از سـفر آمده معانقه (و در آغوش گرفتن و دست بگردن همدیگر انداختن ) است .الكافى ج : 2 ص : 645
 
   14- عـَلِىُّ بـْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِىِّ عَنِ السَّكُونِىِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قـَالَ أَمـِیـرُ الْمـُؤْمـِنـِیـنَ ع یـُكـْرَهُ لِلرَّجُلِ أَنْ یَقُولَ حَیَّاكَ اللَّهُ ثُمَّ یَسْكُتَ حَتَّى یَتْبَعَهَا بِالسَّلَامِ   و نیز فرمود علیه السلام : كه امیر المؤ منین علیه السلام فرموده : براى مرد بد است كه اول بگوید:[حیاك اللَّه ] (یعنى خدایت زنده بدارد) سپس خاموش شود و دنبالش سلام كند.الكافى ج : 2 ص : 645
» چه كسى باید سلام را آغاز كند :
   1- مـُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِىِّ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ یُسَلِّمُ الصَّغِیرُ عَلَى الْكَبِیرِ وَ الْمَارُّ عَلَى الْقَاعِدِ وَ الْقَلِیلُ عَلَى الْكَثِیرِ   حـضرت صادق علیه السلام فرمود: كوچك بر بزرگ سلام كند، و رهگذر بر نشسته ، و گروه اندك بر گروه بسیار سلام كنند.الكافى ج : 2 ص : 647
 
   2-عـَلِىُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِیـمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِىِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مـُصـْعـَبٍ عـَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْقَلِیلُ یَبْدَءُونَ الْكَثِیرَ بِالسَّلَامِ وَ الرَّاكِبُ یَبْدَأُ الْمَاشِىَ وَ أَصْحَابُ الْبِغَالِ یَبْدَءُونَ أَصْحَابَ الْحَمِیرِ وَ أَصْحَابُ الْخَیْلِ یَبْدَءُونَ أَصْحَابَ الْبِغَالِ   حـضرت صادق علیه السلام فرمود: كمترها به بیشتران سلام كنند، و سواره به پیاده ، و استر سوارها به الاغ سوارها، و اسب سواران باستر سواران سلام كنند.الكافى ج : 2 ص : 647
 
   3- عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِىِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ ابْنِ بُكَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ یُسَلِّمُ الرَّاكِبُ عَلَى الْمَاشِى وَ الْمَاشِى عَلَى الْقَاعِدِ وَ إِذَا لَقِیَتْ جَمَاعَةٌ جَمَاعَةً سَلَّمَ الْأَقَلُّ عَلَى الْأَكْثَرِ وَ إِذَا لَقِىَ وَاحِدٌ جَمَاعَةً سَلَّمَ الْوَاحِدُ عَلَى الْجَمَاعَةِ   حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام فـرمود: سواره بر پیاده و پیاده بر نشسته سلام كنند، و چون گروهى بگروه دیگر برخورند آنان كه كمترند به بیشتران سلام كنند، و چون یك نفر بگروهى برخورد آن یك ب آن گروه سلام كند.الكافى ج : 2 ص : 647
 
   4- سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِىِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ یُسَلِّمُ الرَّاكِبُ عَلَى الْمَاشِى وَ الْقَائِمُ عَلَى الْقَاعِدِ   حضرت صادق علیه السلام فرمود: سواره بر پیاده و ایستاده بر نشسته سلام كند.الكافى ج : 2 ص : 647
 
   5- مـُحـَمَّدُ بـْنُ یـَحـْیـَى عـَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنْ جَمِیلٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قـَالَ إِذَا كـَانَ قَوْمٌ فِى مَجْلِسٍ ثُمَّ سَبَقَ قَوْمٌ فَدَخَلُوا فَعَلَى الدَّاخِلِ أَخِیراً إِذَا دَخَلَ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَیْهِمْالكافى ج : 2 ص : 647
 
   6- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ وَ هُوَ فِى الصَّلَاةِ قَالَ یَرُدُّ سَلَامٌ عَلَیْكُمْ وَ لَا یَقُولُ وَ عـَلَیـْكـُمُ السَّلَامُ فـَإِنَّ رَسـُولَ اللَّهِ ص كـَانَ قـَائِمـاً یـُصـَلِّى فـَمَرَّ بِهِ عَمَّارُ بْنُ یَاسِرٍ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ عَمَّارٌ فَرَدَّ عَلَیْهِ النَّبِىُّ ص هَكَذَا   سـمـاعـه گـویـد : از امـام صـادق سـوال كـردم از كـسـى كـه در حـال نـمـاز است و به او سلام مى كنند حضرت فرمودند در جواب مى گوید سلام علیكم و نـمـى گـویـد عـلیـكـم السـلام چـون رسولخدا در حال نماز بود كه عمار بر او سلام كرد حضرت در جواب او چنین فرمودند سلام علیكمالكافى ج : 3 ص : 366
 
   7- عـن جـعـفـر بـن مـحـمّد (ع ) عن آبائه عن النّبىّ صلّى اللّه علیه و آله قَالَ: خَمْسٌ لَسْتُ بِتَارِكِهِن حَتَّى الْمَمَاتِ ... وَ تَسْلِیمِى عَلَى الصَّبْیَانِ لِتَكُونَ سُنَّةً مِنْ بَعْدِى .   امام صادق علیه السّلام از رسول اكرم نقل كرده است كه میفرمود: پنج چیز است كه تا لحظه مرگ آنها را ترك نمیكنم ، یكى از آنـهـا سـلام گـفـتـن بـكـودكـان اسـت . در انـجـام ایـن اعـمـال مـراقـبـت دارم تـا بـعـد از مـن بـصـورت سـنـتـى بـیـن مـسـلمـیـن بـمـانـد و عمل كنند.روایات تربیتى ، ج 3، ص : 80
توضیح:
سـلام بكودك دو اثر روانى دارد: براى سلام كننده باعث تقویت خوى پسندیده تواضع و فـروتـنـى اسـت ، و بـراى كـودك وسـیـله احـیـاء شـخـصـیـت و ایـجـاد اسـتـقـلال اسـت . طـفلى كه بزرگسالان باو سلام كنند و بدین وسیله از وى احترام نمایند، لیـاقـت و شـایـسـتـگـى خـود را باور میكند و از كودكى معتقد مى شود كه جامعه او را انسان میشناسد و مردم باو اهمیت میدهند. كـسـانى كه مایلند عملا از سنت رسول اكرم (ص ) پیروى نمایند لازم است بكودكان سلام كـنـنـد تـا از طـرفـى خـلق پـسـندیده تواضع را در خود تقویت نموده و از طرف دیگر در كـودكـان مـسـلمـیـن از ایـن راه احـیـاء شـخـصـیـت كـنـنـد و آنـان را افـرادى مستقل و متكى بنفس بار آورند.
» سلام كردن بر زنان :
   1- عَلِىُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ رِبْعِىِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قـَالَ كـَانَ رَسـُولُ اللَّهِ ص یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ یَرْدُدْنَ عَلَیْهِ السَّلَامَ وَ كَانَ أَمِیرُ الْمـُؤْمـِنـِیـنَ ع یـُسـَلِّمُ عـَلَى النِّسـَاءِ وَ كـَانَ یـَكْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ وَ یَقُولُ أَتَخَوَّفُ أَنْ یُعْجِبَنِى صَوْتُهَا فَیَدْخُلَ عَلَیَّ أَكْثَرُ مِمَّا أَطْلُبُ مِنَ الْأَجْرِ   حضرت صادق علیه السلام فرمود: كه رسول خـدا (ص ) بـزنـهـا سـلام مـیكرد و آنها نیز جواب میدادند، و امیر المؤ منین علیه السلام نیز سلام میكرد و خوش نداشت كه بجوانهاى از زنها سلام كند، و میفرمود: مى ترسم آوازش مرا خوش ‍ آید، و زیادتر از آن اجرى كه میجویم (گناه ) بمن رسد.الكافى ج : 2 ص : 648
» سلام كردن بر سایر ملل:
   1- عـَلِىُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِیـمَ عـَنْ أَبـِیـهِ عـَنِ ابْنِ أَبِى عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ ع قَالَ دَخَلَ یَهُودِیٌّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَائِشَةُ عِنْدَهُ فَقَالَ السَّامُ عَلَیْكُمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَیْكُمْ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ عَلَیْهِ كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبِهِ ثُمَّ دَخـَلَ آخـَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ رَسُولُ اللَّهِ ص كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبَیْهِ فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ فَقَالَتْ عَلَیْكُمُ السَّامُ وَ الْغَضَبُ وَ اللَّعْنَةُ یَا مَعْشَرَ الْیَهُودِ یَا إِخْوَةَ الْقِرَدَةِ وَ الْخَنَازِیرِ فـَقـَالَ لَهـَا رَسـُولُ اللَّهِ ص یـَا عـَائِشـَةُ إِنَّ الْفـُحـْشَ لَوْ كـَانَ مـُمَثَّلًا لَكَانَ مِثَالَ سَوْءٍ إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ یُوضَعْ عَلَى شَیْءٍ قَطُّ إِلَّا زَانَهُ وَ لَمْ یُرْفَعْ عَنْهُ قَطُّ إِلَّا شَانَهُ قَالَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ مـَا سـَمـِعـْتَ إِلَى قَوْلِهِمْ السَّامُ عَلَیْكُمْ فَقَالَ بَلَى أَ مَا سَمِعْتِ مَا رَدَدْتُ عَلَیْهِمْ قُلْتُ عَلَیْكُمْ فَإِذَا سَلَّمَ عَلَیْكُمْ مُسْلِمٌ فَقُولُوا سَلَامٌ عَلَیْكُمْ وَ إِذَا سَلَّمَ عَلَیْكُمْ كَافِرٌ فَقُولُوا عَلَیْكَ   حـضـرت بـاقـر عـلیـه السـلام فـرمـود: مـردى یـهـودى وارد شـد بـر رسول خدا (ص ) و عایشه هم در حضور آن حضرت صلى اللَّه علیه و آله بود و گفت :[السـام عـلیـكـم ] (یـعـنـى مـرگ بـر شـمـا، رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله در پاسخ فـرمـود: [عـلیـكـم ] (یـعـنـى بـر شـمـا) سـپـس ‍ دیـگرى (از یهود) آمد و مانند همان گفت و رسـول خـدا (ص ) نـیـز مانند رفیقش باو پاسخ داد، پس سومى وارد شد و مانند آن گفت و رسـول خـدا (ص ) هـمـان طـور كـه بـدو نفر رفقایش جواب داده بود جواب او را گفت ، پس عـایـشـه خـشـمـگـیـن شـد و گـفـت : [سـام ] و خشم و لعنت بر شما باد اى گروه یهود و اى بـرادران مـیـمـونـهـا و خـوكها، پس رسول خدا (ص ) بعایشه فرمود:اى عایشه اگر فحش بـصـورتـى مـجسم میشد هر آینه بد صورتى داشت ، نرمش و مدارا بر هیچ چیز نهاده نشده جز اینكه آن چیز را آراسته است ، و از هیچ چیز برداشته نشده جز اینكه آن را زشت ساخته عرضكرد: اى رسول خدا آیا نشنیدى كه اینها گفتند: [السـام عـلیـكـم ]؟ فـرمـود: چـرا، مـگـر تـو نـشـنیدى آنچه من پاسخشان را دادم و گفتم : [علیكم ]؟ پس هر گاه مسلمانى بشما سلام كرد باو بگوئید: [سلام علیكم ]و هر گاه كافرى بر شما سلام كرد در پاسخش بگوئید:[علیك ]الكافى ج : 2 ص : 648
 
   2-مـُحـَمَّدُ بـْنُ یـَحـْیـَى عـَنْ أَحـْمـَدَ بـْنِ مـُحـَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبـْرَاهـِیـمَ عـَنْ أَبـِى عـَبـْدِ اللَّهِ ع قـَالَ قـَالَ أَمـِیـرُ الْمـُؤْمـِنـِیـنَ ع لَا تَبْدَءُوا أَهْلَ الْكِتَابِ بِالتَّسْلِیمِ وَ إِذَا سَلَّمُوا عَلَیْكُمْ فَقُولُوا وَ عَلَیْكُمْ   حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام فـرمـود: امـیـر المـؤ مـنـیـن عـلیـه السـلام فـرمـوده : بـأ هل كتاب آغاز بسلام نكنید، و هر گاه بشما سلام كردند شما در جواب بگوئید: [و علیكم ]الكافى ج : 2 ص : 649
 
   3- عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابـِنـَا عـَنْ أَحـْمـَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْیَهُودِىِّ وَ النَّصْرَانِىِّ وَ الْمُشْرِكِ إِذَا سَلَّمُوا عَلَى الرَّجُلِ وَ هُوَ جَالِسٌ كَیْفَ یَنْبَغِى أَنْ یَرُدَّ عَلَیْهِمْ فَقَالَ یَقُولُ عَلَیْكُمْ   سـمـاعـة گـویـد: از حـضـرت صـادق علیه السلام پرسیدم از اینكه یهودى و نصرانى و مـشـرك هـر گـاه بـر مـسـلمانى سلام كنند و او نشسته باشد چگونه جواب آنها را بگوید؟ فرمود: میگوید: [علیكم ]الكافى ج : 2 ص : 649
 
   4- أَبُو عَلِىٍّ الْأَشْعَرِىُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شـِمـْرٍ عـَنْ جـَابـِرٍ عـَنْ أَبـِی جـَعـْفَرٍ ع قَالَ أَقْبَلَ أَبُو جَهْلِ بْنُ هِشَامٍ وَ مَعَهُ قَوْمٌ مِنْ قُرَیْشٍ فـَدَخـَلُوا عـَلَى أَبـِى طـَالِبٍ فـَقـَالُوا إِنَّ ابـْنَ أَخـِیـكَ قـَدْ آذَانـَا وَ آذَى آلِهـَتَنَا فَادْعُهُ وَ مُرْهُ فـَلْیَكُفَّ عَنْ آلِهَتِنَا وَ نَكُفُّ عَنْ إِلَهِهِ قَالَ فَبَعَثَ أَبُو طَالِبٍ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَدَعَاهُ فـَلَمَّا دَخـَلَ النَّبـِىُّ ص لَمْ یـَرَ فـِی الْبـَیـْتِ إِلَّا مـُشـْرِكاً فَقَالَ السَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهـُدَى ثُمَّ جَلَسَ فَخَبَّرَهُ أَبُو طَالِبٍ بِمَا جَاءُوا لَهُ فَقَالَ أَ وَ هَلْ لَهُمْ فِى كَلِمَةٍ خَیْرٍ لَهُمْ مِنْ هـَذَا یـَسـُودُونَ بـِهـَا الْعـَرَبَ وَ یـَطَئُونَ أَعْنَاقَهُمْ فَقَالَ أَبُو جَهْلٍ نَعَمْ وَ مَا هَذِهِ الْكَلِمَةُ فَقَالَ تَقُولُونَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ قَالَ فَوَضَعُوا أَصَابِعَهُمْ فِى آذَانِهِمْ وَ خَرَجُوا هُرَّاباً وَ هُمْ یَقُولُونَ مـا سـَمِعْنا بِهذا فِى الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِى قَوْلِهِمْ ص وَ الْقُرْآنِ ذِى الذِّكْرِ إِلَى قَوْلِهِ إِلَّا اخْتِلاقٌ   جـابـر از حـضـرت بـاقـر عـلیـه السـلام حـدیـث كـنـد كـه فـرمـود: ابـو جـهـل بـن هشام با گروهى از قریش نزد ابو طالب رفتند و گفتند: این برادرزاده ات ما را آزار دهـد و مـعـبـودهـاى مـا را هـم بـیـازارد او را بـخـواه و دسـتورش بده از نكوهش معبودان ما خـوددارى كـنـد تـا مـا هـم از نـكـوهـش مـعـبـود او خوددارى كنیم ، فرمود: پس ابو طالب نزد رسـول خـدا (ص ) فـرسـتـاد و او را فـرا خـوانـد، هـمـیـن كـه رسول خدا (ص ) وارد شد در خانه جز مشرك كسى ندید پس فرمود: السَّلامُ عـَلى مـَنِ اتَّبـَعَ الْهـُدى (یـعـنـى سلام بر هر كس پیروى از حق كند) و نشست ، ابو طالب ، از آنچه مشركین گفته بودند آگاهش ساخت ، حضرت فرمود: آیا بجاى این پیشنهاد كلمه اى نخواهند كه بدان وسیله بر عرب آقائى كنند و بر گردن همه آنها سوار شوند؟ (كـنـایـه از ایـن اسـت كـه هـمـه را زیـر فـرمـان خـویـش در آورنـد) ابـو جـهـل گـفـت : چـرا آن كـلمـه چـیست ؟ فرمود: بگوئید: [لا اله الا اللَّه ] (همین كه این كلام را شنیدند) انگشت هاى خود را در گوش نهاده و پا بفرار گذاردند و میگفتند: [ما در ملت پسین ایـن را نـشـنـیـده ایـم و ایـن نیست جز آورده تازه و نوین ] پس خداى تعالى در باره گفتار ایـشـان از اول سـوره : ص ، وَ الْقـُرْآنِ ذِى الذِّكـْرِ تـا آیـه (8) (یـعـنـى تـا آخر آیه ): إِلَّا اخْتِلاقٌ نازل فرمود.الكافى ج : 2 ص : 649
 
   5- مـُحـَمَّدُ بـْنُ یـَحـْیَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِىِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ
زُرَارَةَ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ تَقُولُ فِى الرَّدِّ عَلَى الْیَهُودِىِّ وَ النَّصْرَانِىِّ سَلَامٌ   حـضـرت صـادق علیه السلام فرمود: در جواب سلام یهودى و نصرانى میگوئى : [سلام ].الكافى ج : 2 ص : 650
شرح : مجلسى (ره ) گوید: یعنى بر ما یا بر مستحقش یا بر كسى كه پیروى از حق كند.
   6- عـَلِىُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِیـمَ عـَنْ أَبـِیـهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ قـُلْتُ لِأَبـِی الْحـَسـَنِ مـُوسـَى ع أَ رَأَیـْتَ إِنِ احـْتَجْتُ إِلَى مُتَطَبِّبٍ وَ هُوَ نَصْرَانِىٌّ أُسَلِّمُ عَلَیْهِ وَ أَدْعُو لَهُ قَالَ نَعَمْ إِنَّهُ لَا یَنْفَعُهُ دُعَاؤُكَ   عـبـد الرحمن بن حجاج گوید: بحضرت كاظم علیه السلام عرضكردم : بفرمائید كه اگر مـن نـیـازمند یك طبیب نصرانى شدم میتوانم بر او سلام كنم و در حقش دعا كنم ؟ فرمود: آرى دعاى تو باو سودى نبخشد.الكافى ج : 2 ص : 650
 
   7- عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابـِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بـْنِ عَرَفَةَ عَنْ أَبِى الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ قِیلَ لِأَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع كَیْفَ أَدْعُو لِلْیَهُودِىِّ وَ النَّصْرَانِىِّ قَالَ تَقُولُ لَهُ بَارَكَ اللَّهُ لَكَ فِى الدُّنْیَا   حضرت رضا علیه السّلام فرمود: بحضرت صادق علیه السلام عرض شد: در حق یهودى و نصرانى چگونه دعا كنیم ؟ فرمود: باو بگوئید: خدا بدنیاى تو بركت بدهد.الكافى ج : 2 ص : 650
» بر چه كسانى نباید سلام كرد:
   1- حـَدَّثـَنـَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِىٍّ مَاجِیلَوَیْهِ رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى الْقَاسِمِ عَنْ هَارُونَ بـْنِ مـُسـْلِمٍ عـَنْ مـَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ لَا تُسَلِّمُوا عَلَى الْیـَهُودِ وَ لَا عَلَى النَّصَارَى وَ لَا عَلَى الْمَجُوسِ وَ لَا عَلَى عَبَدَةِ الْأَوْثَانِ وَ لَا عَلَى مَوَائِدِ شـُرْبِ الْخَمْرِ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ الشِّطْرَنْجِ وَ النَّرْدِ وَ لَا عَلَى الْمُخَنَّثِ وَ لَا عَلَى الشَّاعِرِ الَّذِى یـَقـْذِفُ الْمُحْصَنَاتِ وَ لَا عَلَى الْمُصَلِّى وَ ذَلِكَ لِأَنَّ الْمُصَلِّىَ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَرُدَّ السَّلَامَ لِأَنَّ التَّسـْلِیـمَ مِنَ الْمُسَلِّمِ تَطَوُّعٌ وَ الرَّدَّ عَلَیْهِ فَرِیضَةٌ وَ لَا عَلَى آكِلِ الرِّبَا وَ لَا عـَلَى رَجـُلٍ جـَالِسٍ عـَلَى غـَائِطٍ وَ لَا عَلَى الَّذِى فِى الْحَمَّامِ وَ لَا عَلَى الْفَاسِقِ الْمُعْلِنِ بِفِسْقِه   امـام شـشم علیه السّلام از گفته پدرش فرمود سلام نكنید بیهودى و نصرانى و مجوس و بـت پـرسـت و بـر آن كـه سر سفره شراب نشسته و بر شطرنج باز و نردباز و بر مأ بـون و بـر شـاعرى كه زنهاى پاكدامن را نسبت بزنا میدهد و بر كسى كه در نماز است ، زیرا نماز گذار نمى تواند جواب سلام بدهد چون كه سلام از سلام كننده مستحب است ولى جـواب آن واجـبـسـت و سـلام نـكـنـیـد بـكـسـى كـه ربـا مـیـخـورد و بـر كـسـى كـه در حال تغوط است و بر كسى كه در حمام است و بر كسى كه متجاهر به فسق است .الخصال ج 2 ص : 484
 
چهارشنبه 6/8/1388 - 9:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته