• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1053
تعداد نظرات : 75
زمان آخرین مطلب : 4096روز قبل
اهل بیت

مى ‏گویند: شما در عصر فضا و اتم زندگى مى ‏كنید آنگاه بر كسى اشك مى ‏ریزید كه صدها سال پیش در گذشته است و بر مزارهایى سفر مى‏ نمایید كه چیزى جز صخره و سنگ نمى ‏باشد؟!

در پاسخ مى ‏گوئیم :«چنانكه گفته‏ اند: «بعد زمان» را در «ابدیت» اثرى نیست ابدیت را در ماوراى زمان ـ در عرصه‏ اى برتر از زمان ـ حكومت است ابدیت همیشگى است. جاودانان رهبران بزرگ بشریت به ابدیت تعلق دارند، از این رو قرنها نیز در طول حیات معنوى آنان، مفهوم متداول خود را از دست مى ‏دهند 

 

حسین بن على (علیه السلام) از زمره جاودانان از رهبران بزرگ بشریت است سخن از وى سخن از تاریخ نیست سخن روز است. سخن از ابدیت است سخن از همیشگى خروشان و شكوفا و پر فروز است.

این زنده جاوید نزدیك چهارده قرن ـ به حساب تاریخ ـ پس از مرگ جسمانیش همچنان امروز نیز بر دلها حكومت مى ‏كند و هنوز پرتو وجودش نه تنها در حیات ما بلكه در حیات جهان معاصر ودر عصر فضا و اتم «حوادث بى نظیر» ایجاد مى‏ كند و به صورت یكى از «شور انگیزترین حماسه‏ هاى تاریخ بشریت» در آمده و همه ساله نیرومندترین امواج احساسات میلیونها انسان را در اطراف خود بر مى ‏انگیزد و مراسمى پرشورتر و هیجان انگیزتر ازهر مراسم دیگر به وجود مى‏ آورد .

راستى چرا به این حادثه تاریخى ـ كه شاید در تاریخ مشابه فراوان دارد ـ اهیمت داده مى‏ شود؟ ! چرا مراسم بزرگداشت این خاطره هر سال پرشكوه تر و پرهیجان‏ تر از سال پیش برگزار مى ‏گردد؟ این همه تعظیم و تكریم و سپاس این همه سوز و گداز پس از چهارده قرن، آخر براى چیست؟ آن را چه معنائى است؟!

حقیقت این است كه این زنده جاوید پس از قرنها، همچنان بر قلبهاى انسانهاى آزاده قدرتمندانه حكومت مى‏كند و در جامعه «موج معنوى» ایجاد مى‏نماید. حتى هنوز هم به طور عمیق یك قدرت محرك معنوى و یك نیروى كنترل اجتماعى بزرگ به شمار مى‏رود.

اما از زیارت زیارتگاه هاى مقدس هرگز سنگها و صخره ‏ها هدف و غایت نمى ‏باشند چه اگر غرض خود آنها مى‏ بود همین كوهها سر به فلك كشیده ‏انسان را از مشقت سفر و طى راههاى طولانى بى نیاز مى ‏ساخت پس مقصود بالذات صاحب مزار است وبزرگ داشتن سنگها به جهت شرف انتساب به صاحبان آن مزارها است مانند محترم داشتن جلد قرآن كریم وسنگها و آجرهائى كه خانه كعبه ومسجد رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و سایر اماكن مقدس از آنها ساخته شده است .

الان مى‏بینیم كه دولتها و ملتها در حفظ مقبره‏هاى شخصیتهاى بزرگ خویش مى‏كوشند و به دور آنها هاله تقدیس مى‏كشند.

در تاریخ نوشته ‏اند هنگامى كه سر مبارك حسین (علیه السلام) را به نزد یزید آوردند وى در مجلس شراب حضور داشت اتفاقا قاصدى از طرف پادشاه روم به مجلس یزید بار یافت و سر مبارك حسین (علیه السلام) را درمقابل یزید مشاهده كرد و چون دانست كه آن سر مبارك به حسین (علیه السلام) تعلق دارد عمل یزید را به شدت نكوهش نمود و گفت اى یزید داستان «كلیساى حافر» را شنیده ‏اى؟ گفت چگونه است؟ رومى گفت: در پیش ما مكانى است كه گویند خر عیسى از آنجا گذر كرده است در آنجا كلیسائى بنا نهاده‏ اند كه نام آن به سم خر عیسى منسوب بوده و به كنیسه حافر «سم» شهرت دارد ما هر سال به زیارت آنجا مى‏ رویم و نذورات خود را به آنجا اهدا مى‏ كنیم. روى این حساب اى یزید من گواهى مى‏ دهم كه تو خطا كارى و از راه راست به دورى! یزید خشمگین شد و به كشتن قاصد فرمان داد رومى به سوى سر نازنین حسین (علیه السلام) رفت و آن را بوسید و شهادتین بر زبان جارى كرد و سپس او را گرفتند و بر در قصر به دار كشیدند.(2)

زیارت، ارتباط روحى زائر با صاحب قبر است زائر قبر ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) با آن حضرت تجدید بیعت مى‏ نماید و لذا ائمه اطهار علیهم السلام با توصیه و ترغیب به زیارت سالار شهیدان این نهضت مقدس را براى همیشه زنده و جاوید نگه‏داشته‏ اند البته زیارت همه امامان مورد تأكید است ولى روایاتى كه در ترغیب وتشویق زیارت امام حسین (علیه السلام) رسیده فوق العاده زیاد است امامان با این توصیه‏ ها در صدد آن بودند كه شیعیان پیوستگى عملى با اهداف آن بزرگوار داشته باشند. امام سجاد (علیه السلام) كه خود چندین بار مخفیانه به زیارت سالار شهیدان رفته در گفتار خویش نیز سفارش زیادى به زیارت امام حسین (علیه السلام) داشته است.

«ابو حمزه ثمالى» گوید: از امام سجاد (علیه السلام) در مورد زیارت امام حسین (علیه السلام) پرسیدم، حضرت فرمود:

«زُره كل یوم فان لم تقدر فكل جمعة فان لم تقدر فكل شهر فمن لم یزره فقد استخف بحق رسول الله (صلى الله علیه و آله)  «هر روز آن حضرت را زیارت كن، اگر نمى ‏توانى هفته‏ اى یك بار، اگر نمى ‏توانى ماهى یكبار، پس كسى كه اصلا آن حضرت را زیارت نكند، درحقیقت حریم رسول الله را خفیف شمرده است».

ولى مهمتر از سوگوارى و زیارت آشنایى به مكتب امام حسین و شهداى كربلا و پیوستگى عملى به اهداف بلند آن بزرگوار است. مهم پاك بودن و پاك زیستن و درست اندیشیدن و تأسى عملى به او است.  

 

behroozraha

جمعه 17/9/1391 - 19:11
اهل بیت

عبداللّه ابن حماد نقل مى كند: روزى امام صادق (ع ) به من فرمود:
اى حماد نزد شما فضیلتى هست كه مثل آن به احدى داده نشده است . و گمان ندارم آن چنان كه باید آن را بشناسید و بر او محافظت نمائید! و قیام به حقّ آن كنید. و از براى آن فضیلت اهلى هست كه ایشان را براى آن كار نام برده اند، و به ایشان توفیق عطاء كرده اند، و این رحمتى است كه خداوند تعالى به ایشان بخشیده است .
پرسیدم : آن فضیلت كه نام بردید و وصف نمودید كدام است ؟
فرمود: زیارت جدّم حضرت امام حسین (ع ) است . زیرا كه او غریب است و در زمین غریب مدفون شده است .
هر كه به زیارت او مى رود، بر او برمى گرید. و هر كه به زیارت او نمى رود، بر مصیبت او اندوهناك مى باشد و دلش مى سوزد. هر كه او را به یاد مى آورد ترحّم مى كند.
و هر كه نظر كند به سوى قبر پسرش در پائین پاى او، در بیابانى كه خویشى و دوستى نزد او نیست و حق او را غصب كردند، و جمع شدند جمعى از كافران و مرتدّان از دین ، و یاورى یكدیگر كردند تا او را كشتند، در بیابانى دفن نكرده انداختند، و منع كردند از او آب فراتى كه سگان مى خوردند، و ضایع كردند حق رسول خدا (ص ) را، و وصیّتى كه در حقّ او و اهل بیتش ‍ كرده بود.    behroozraha
پس او مدفون گردید، جفا یافته در میان قبرهاى خویشان و شیعیان خود. هر كه نزد او مى رود، وحشت مى یابد از تنهائى او، و دورى از جدّ بزرگوارش . و در منزلى افتاده است كه نمى رود نزد او مگر كسى كه خدا دلش را به ایمان امتحان كرده است ، و حقّ ما را به او شناسانده باشد.
پس گفتم : فداى تو شوم من مى رفتم به زیارت آن حضرت ، تا آنكه مبتلا شدم به خدمت خلیفه و حفظ اموال او و من نزد ایشان مشهور شده ام . لهذا در این ولا از براى تقیّه ترك كرده ام و من مى دانم كه زیارت آن حضرت ثواب بسیارى دارد.
فرمود كه : (مى دانى كه كسى كه به زیارت آن حضرت میرود چه فضیلت دارد و او را نزد ما چه نیكى ها است ؟!).
گفتم : نه .
فرمود كه : (امّا فضیلت زیارت كننده او: پس مباهات مى كنند به او ملایكه آسمان ها و امّا آنچه نزد مابراى او هست پس ترحّم مى كنیم براى او هر صبح و شام ).
وبه تحقیق كه خبر داد مرا پدرم كه : روضه آن حضرت از روزى كه مدفون شده است هرگزخالى نبوده است از كسى كه صلوات فرستد بر او از ملائكه یا جنیّان یا آدمیان یا وحشیان صحرا. و هیچ چیز نیست مگر آرزوى حال زیارت كننده آن حضرت مى كند و خود را از براى بركت بر او مى مالد و به نظر كردن به سوى او امید خبر مى دارد براى آنكه بركت یافته است به نظر كردن به سوى قبر آن حضرت .
بعداز آن فرمودكه :
(شنیده ام كه قومى از نواحى كوفه و غیر ایشان مى روند نزد قبر آن حضرت و زنان مى روند و ندبه و نوحه مى كنند در نیمه ماه شعبان پس بعضى قرآن مى خوانند و بعضى قصّه هاى جانسوز آن حضرت را ذكر مى كنند و بعضى مرثیه مى خوانند؟).
گفتم : بلى فداى تو شوم دیدم بعضى از اینهایى كه مى فرمائى .
فرمودكه : (حمد و سپاس خداوندى را كه در میان مردم جمعى را مقّرر فرموده است كه مى آیند به سوى ما و ما را مدح مى كنند و مرثیه از براى مصیبت ما مى گویند و مى خوانند. و دشمن ما گردانیده است كسانى را كه طعن كنند بر آنها از خویشان و غیر ایشان و استهزاءكنند بر ایشان و قبیح شمارند كردار ایشان را).
 
  behroozraha
جمعه 17/9/1391 - 19:5
اهل بیت
از حضرت امام جعفر صادق (ع ) منقول است كه : چون شخصى از خانه خود بیرون آید به عزم زیارت حضرت امام حسین (ع ) به سوى كربلا مشایعت كنند او را از هفتصد ملك از بالاى سر او و زیر پاى او از جانب راست و چپ و پیش رو و پشت سر او تا او را به اهلش برسانند. پس چون زیارت كند آن حضرت را ندا كند او را منادى كه : (گناهانت آمرزیده شد پس ‍ از سر گیر عمل را).
پس با او برمى گردند آن ملائكه تا داخل خانه خود شود. پس به او مى گویند كه : (تو را به خدا سپردیم ).
پس پیوسته به زیارت او مى آیند تا روز مردن او وبعد از مرگ او، هر روز. و زیارت مى كنند حضرت امام حسین (ع ) را و ثوابش از آن مرد است . 
 
behroozraha
جمعه 17/9/1391 - 19:4
اهل بیت
از ذریح محاربى منقول است كه گفت : به حضرت امام جعفر صادق (ع ) شكایت كردم آنچه به من مى رسد از قوم و فرزندان من هر گاه به ایشان نقل مى كنیم ثواب زیارت قبر حضرت امام حسین (ع ) را تكذیب من مى كنند و مى گویند:
تو دروغ مى بندى بر امام جعفر (ع ) حضرت فرمود: اى ذریح ! بگذار مردم را كه به هر جا كه خواهند بروند.
والله ، كه حق تعالى مباهات مى كند به زایران حضرت امام حسین (ع ) و آنها كه از راه هاى دور به زیارت آن حضرت مى روند، با ملائكه مقرّبین و حاملان عرش خود حتّى آنكه مى فرماید به ایشان كه : آیا نمى بینید زیارت كنندگان قبر حسین بن على (ع ) را كه آمده اند با نهایت شوق به سوى آن حضرت و به سوى فاطمه زهرا(س ).
به عزّت و جلال و عظمت خود سوگند مى خورم كه : واجب گردانم براى ایشان كرامت خود را كه ایشان را گرامى دارم و داخل گردانم ایشان را در بهشتى كه مهیّاكرده ام براى دوستان خود پیغمبران و رسولان خود.
اى ملائكه من ! اینها زیارت كنندگان حسین اند كه محبوب محمّد (ص ) است كه او پیغمبر و حبیب من است
و هر كه مرا دوست مى دارد حبیب مرا دوست مى دارد و هر كه حبیب مرادوست مى دارد محبوب او را دوست مى دارد.
و هر كه حبیب مرا یا محبوب او را دشمن مى دارد بر من لازم است كه او را به بدترین عذاب هاى خود عذاب كنم و به آتش خود او را بسوزانم . و جهنّم را جایگاه او گردانم و او را عذاب كنم كه هیچ یك از عالمیان را عذاب نكرده باشم . 
 
  behroozraha
جمعه 17/9/1391 - 19:3
اهل بیت
امام صادق علیه السلام مى فرماید: كه هر كس یك روز در خدمت حضرت سیّد الشّهداء علیه السلام به سر برد ( یعنى در تربت كربلا، جایى كه خون ابا عبداللّه الحسین علیه السلام و یاران و فرزندانش ظلما ریخته شد) در نامه اعمال او ثواب احیاء هزار شب قدر نوشته مى شود. 
 
behroozraha
جمعه 17/9/1391 - 19:2
اهل بیت
اگر كسى از گناهان مى ترسد و نمى داند كه آیا توبه اش پذیرفته شده است یا خیر؟ رسول خدا (ص ) وعده فرموده است كه زوّار قبر حسین علیه السلام و عزادارانش را تنها نگذارد، در وحشتها و ظلمتها از آنان فریاد رسى بفرماید.
در صحراى محشر كه هر كس سر گرم خودش مى باشد عدّه اى در جوار امام حسین علیه السلام زیر سایه عرش رحمتند، به قدرى از مجالست با امام حسین علیه السلام مأ نوسند و لذّت میبرند كه وقتى حوریان از بهشت برایشان پیغام مى فرستند كه ما منتظر شمائیم ، چرا نمى آئید پاسخ مى دهند ما لذّت مجلس امام حسین علیه السلام را به مصاحبت با شما ترجیح میدهیم .
راستى كه جاى امیدوارى است بقول شیخ شوشترى اگر مقام ما به حدّى نرسیده باشد كه در اوّل محشر نزد امام حسین (ع ) زیر سایه عرش باشیم امیدواریم كه در چاله و ظلمتكده جهنّم هم نباشیم پیغمبر ما نجات دهد. 
 
  behroozraha
جمعه 17/9/1391 - 19:1
اهل بیت
روایت شده است كه حضرت خاتم الانبیاء (ص ) در خانه عایشه بود، حسین علیه السلام آمد، عایشه خواست مانع شود، رسول خدا(ص ) جریان آتیه حسین علیه السلام و مقامات او و زائرش را ذكر مى فرماید: كه حسین علیه السلام در زمین كربلا كشته و مدفون مى گردد، هركس او را زیارت كند ثواب یك حجّ و یك عمره من به او داده مى شود، عایشه تعجّب كرد و گفت : ثواب حجّ و عمره شما!
فرمود: بلى ثواب دو حجّ و دو عمره من .
باز عایشه تعجّب كرد! و رسول خدا(ص ) فرمود ثواب سه حجّ و سه عمره من .
همینطور زیاد فرمود، كه در روایت چنین است ثواب نود حجّ و نود عمره رسول خدا (ص ) براى زائر قبر حسین علیه السلام است .
البته از این حجّ و عمره تا نود با اعتبار حال و معرفت و محبّت زائر قبر حسین علیه السلام است ، با چه علاقه اى رو به قبر حسین علیه السلام رفته است .
و نیز فرمودند چنین ثوابهاى عظیمى كه براى زیارت كننده قبر حسین علیه السلام است موجب دلشادى من گردید. 
 
behroozraha
جمعه 17/9/1391 - 19:0
اهل بیت

حرثمه مى گوید:

چون از جنگ صفین همراه على علیه السلام برگشتیم ، آن حضرت وارد كربلا شد. و در آن سرزمین نماز خواند. آن گاه مشتى از خاك كربلا برداشت و آنرا بوئید سپس فرمود:

واها لك یا تربة لیحشرنَّ منك قوم یدخلون الجنّة بغیر حساب

آه اى خاك ! حقّا كه از تو مردمانى برانگیخته شوند كه بدون حساب داخل بهشت گردند.

 

وقتى حرثمه به نزد همسرش كه از شیعیان على علیه السلام بود بازگشت ماجرائى را كه در كربلا پیش آمده بود براى وى نقل كرد، و با تعجب پرسید: این قضّیه را على علیه السلام از كجا و چگونه مى داند؟

حرثمه مى گوید: مدتى از ماجرا گذشت . آنروز كه عبیدالله بن زیاد لشگر بجنگ امام حسین علیه السلام فرستاد، من هم در آن لشگر بودم .

هنگامى كه به سرزمین كربلا رسیدم ناگهان همان مكانى را كه على علیه السلام در آنجا نماز خواند و از خاك آن برداشت و بویید دیدم ، و شناختم و سخنان على علیه السلام به یادم افتاد.

لذا از آمدنم پشیمان شده ، اسب خود را سوار شدم و به محضر امام حسین علیه السلام رسیدم ، و بر آن حضرت سلام كردم و آنچه راكه در آن محل از پدرش على علیه السلام شنیده بودم ، برایش نقل كردم امام حسین علیه السلام فرمود:

آیا به كمك ما آمده اى یا به جنگ ما؟

گفتم : اى فرزند رسول خدا! من به یارى شما آمده ام نه به جنگ شما!

امّا زن و بچّه ام را گذارده ام و ازجانب ابن زیاد برایشان بیمناكم . امام حسین علیه السلام این سخن را كه شنید فرمود:

حال كه چنین است از این سرزمین بگریز كه قتلگاه ما را نبینى و صداى ما را نشنوى . بخدا سوگند! هر كس امروز صداى مظلومیّت ما را بشنود و به یارى ما نشتابد، داخل آتش جهنّم خواهد شد.

 

منبع : بحارالانوار ج 44 ص 255.

 

behroozraha

 
سه شنبه 14/9/1391 - 18:38
اهل بیت

امام به خیمه اش آمد و شروع به وارسی شمشیر خود و آماده کردن آن نمود، در حالی که می گفت:

یا دهر افٍ لک من خلیل     کم لک بالاشراق والاصیل
من صاحب و طالب قتیل     والدهر لا یقنع بالبدیل
و انما الامر الی الجلیل       و کل حی سالک سبیل


«ای روزگار! وای بر تو که چه دوستی هستی! و در بامداد و شامگاه چه بسیار است برای تو».
«از دوستان و طالبانت که کشته می شوند و روزگار، کسی را به عوض نمی پذیرد».
«همانا کار به پروردگار بزرگ وابسته است و هر زنده ای، راهی را در پیش می گیرد».



 

امام با این ابیات، از مرگ شخص شریفش سخن گفته، در حالی که امام زین العابدین علیه السلام و حضرت زینب علیهاالسلام در خیمه بودند. امام زین العابدین علیه السلام هنگامی که سخن پدرش را شنید، دانست که چه می خواهد، پس بغض گلویش را گرفت و خاموش ماند و- بنا به آنچه می گوید- دانست که بلا نازل شده است، ولی بانوی بنی هاشم، هنگامی که این ابیات را شنید با پریشانی دانست که پاره ی تنش و باقیمانده ی خاندانش، به سوی مرگ عازم است و تصمیم بر شهادت دارد لذا بر خود مسلط شد و در حالی که جامه اش بر زمین کشیده می شد و چشمانش از اشک لبریز گشته بود، با کلمات بریده ای که قطعات قلبش با آنها خارج می شدند، خطاب به برادرش گفت: «چه داغ و چه اندوهی است! کاش مرگ، زندگیم را می گرفت، ای حسین جان! ای سرورم! ای باقیمانده ی اهل بیتم! آیا تسلیم شده و از زندگی ناامید شده ای؟ امروز (گویا)، جدم رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و مادرم فاطمه زهرا و پدرم علی و برادرم حسن علیه السلام در گذشته، ای باقیمانده ی گذشتگان و سرپرست بازماندگان»   .
امام با مهربانی به وی فرمود: «ای خواهرم! شیطان بردباریت را نابود نسازد».

حضرت زینب با چهره ای که رنگش دگرگون شده و اندوه شدید قلب مهربان رنج کشیده اش را پاره پاره کرده بود، روی به برادر کرد و با درد و رنج به او گفت:«آیا تو خود را به ستم و چیره گی می گیری که آن اندوه مرا طولانی تر و قلبم را داغدارتر می سازد».
آنگاه که یقین پیدا کرد که برادرش کشته می شود، نتوانست شکیبایی خود را حفظ کند، پس گریبان خود را چاک زد و بر چهره ی خود کوبید و بیهوش بر زمین افتاد  دیگر زنان نیز در آن گرفتاری سخت، با وی شریک شدند، حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فریاد کشید: «ای محمد! ای علی! ای مادرم! ای حسینم! بعد از تو ما تباه شده ایم».
آن منظره ی دردناک بر جان امام اثر کرد و قلب پاکش به اندوه و حسرت نشست و روی به آن بانوان، از دختران وحی کرد و آنان را دستور به شکیبایی و تحمل بار این محنت بزرگ داد و فرمود: «ای خواهرم! ای ام کلثوم! ای فاطمه! ای رباب! بنگرید، هرگاه من کشته شدم، بر من گریبان چاک نزنید و بر چهره ی خود چنگ نیندازید و سخن بیهوده نگویید»   .
امام بزرگوار، انواع سخت و جانکاهی از محنتها و مصیبتها را تحمل فرمود که به مقدار ایمانش به خداوند بود و هنوز از محنتی فارغ نشده بود که با سیلی از محنتهای بزرگ رو به رو می شد که انسان قادر به تحمل آنها نبود.

 

behroozraha

سه شنبه 14/9/1391 - 18:36
اهل بیت

«فراس بن جعده ی مخزومی «خویشاوندی نزدیکی با امام داشت؛ زیرا پدرش جعده، مادرش ام هانی دختر ابوطالب بود و از جمله کسانی بود که با حضرت حسین علیه السلام برای قیام بر امویان در روزگار معاویه، مکاتبه نموده و به امام در مکه پیوسته، و در طول این مدت همراه امام بود تا اینکه به عراق رسید، ولی هنگامی که وی سختی وضع و همدستی لشکریان بر جنگ امام را دید، هراسان شد و از جنگ ترسید و رعب و هراس بر او مستولی گشت، امام، پریشانیش را دریافت و به وی اجازه ی رفتن داد و او در تاریکی شب، پای به فرار نهاد (1) .



و شهادت را به دست نیاورد، همچنانکه گروه دیگری نیز پای به فرار نهادند و به یاری امام رستگار نشدند. 

 

  behroozraha

سه شنبه 14/9/1391 - 18:35
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته