اخبار
بر اساس مطالعات اخير وزارت دادگستري برزيل در هر ساعت حداقل هفت مرد جوان 18 تا 29 ساله وارد سيستم زندانهاي اين كشور ميشوند.
به گزارش خبرنگار «جوانان» ايسنا، هر سال 64 هزار و 400 جوان برزيلي وارد زندان ميشوند كه اين رقم روزانه به 187 نفر ميرسد.
بر اساس اين گزارش، جمعيت جوانان 15 تا 29 ساله برزيلي 5/4 ميليون نفر از كل جمعيت 50 ميليوني اين كشور را تشكيل ميدهند كه به گزارش مقامات امنيتي رياست جمهوري برزيل، اين جوانان از امكانات تحصيلي و شغلي بيبهرهاند.
شنبه 6/5/1386 - 13:5
اخبار
بزرگترين سايت پرورش شترمرغ جهان با مشارکت 25 درصدي شرکت گامت Comet کانادا و تعهد خريد 15 ساله محصولات توليدي آن توسط شرکتهاي خارجي و سرمايهگذاري شرکت کشت و صنعت غدير سيستان در زابل راهاندازي خواهد شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)- منطقه سيستان و بلوچستان، اين سايت که در فاز اول طي پنج سال اشتغالزايي حدود 4200 نفر در يک شيفت کاري راهاندازي ميشود قادر است تا سه شيفت کاري افزايش يابد.
دکتر حبيبالله دهمرده، استاندار سيستان و بلوچستان در جمع مديران و دستاندرکاران اين سايت به پرورش شترمرغ در پژوهشکده چاه نيمه سيستان اشاره کرد و از آن به عنوان يک مدل موفق در سطح کشور نام برد
وي با بيان اينکه صنايع جنبي پرورش شترمرغ در هيچ جاي جهان وجود ندارد، گفت: با مطالعه و کار علمي و کارشناسي ميتوان اين صنعت را در استان توسعه داد و آن را به عنوان يک الگوي موفق درکل دنيا معرفي کرد.
دهمرده با اعلام حمايت از اجراي اين طرح، از دستاندرکاران خواست با جديت در راهاندازي اين سايت تلاش کنند.
شنبه 6/5/1386 - 12:59
بیماری ها
بروز ایست قلبی تا سن 45 سالگی در مردان بیش از زنان است اما پس از آن برابر است.
دکتر محمود الله وردی، جراح و متخصص قلب و عروق در گفتگو با خبرنگار مهر، ایست قلبی را حالتی عنوان کرد که طی آن ضربان قلب کاملا از بین می رود.
وی همچنین توضیح داد: ایست تنفسی اولیه ظرف دقایقی کوتاه باعث ایست قلبی می شود و ایست قلبی اولیه نیز به سرعت به ایست تنفسی می انجامد.
این متخصص قلب و عروق تصریح کرد: تاخیر در درمان ، حتی برای 3 تا 5 دقیقه ممکن است باعث مرگ یا آسیب دائمی مغز شود.
به گفته الله وردی؛ استرس، دیابت شیرین، مصرف برخی داروها که ریتم قلب را دچار اختلال می کند، ادرارآورها که می تواند باعث کاهش پتاسیم خون شود، آدرنالین یا هر دارویی که فشار خون را در یک بیمار قلبی افزایش دهد، از عوامل افزایش دهنده خطر ایست قلبی هستند.
وی از داروهایی که برای درمان سرماخوردگی استفاده می شود ، قرص ها و اسپری ها جهت رفع گرفتگی بینی ، به عنوان دیگر علل بروز ایست قلبی در افراد نام برد و افزود: بروز این حالت تا سن 45 سالگی در مردان بیش از زنان است اما پس از آن برابر است.
شنبه 6/5/1386 - 12:58
بیماری ها
تحقیقات اخیر نشان داده ، مصرف هر نوع نوشابه اعم از معمولی یا رژیمی سلامت قلب را به خطر می اندازد.
به گزارش خبرنگار مهر ، مرکز پژوهش فرمینگهام اعلام کرده علاوه بر اینکه در نوشابه مصرفی شما قند، چربی و یا حتی کالری وجود ندارد، اما دارای موادی است که برای سلامت قلب مضر می باشد.
یکی از محققان این طرح معتقد است، با وجودیکه نمی توان تولید و یا مصرف نوشابه ها را به طور کلی ممنوع کرد اما نکته قابل ملاحظه این است که هر چه مصرف این گونه نوشیدنی ها بیشتر شود،عوامل خطر زا برای سیستم قلبی و عروقی و متابولیسمی بدن نیز بیشتر خواهد شد.
بنا براین گزارش ، مضر بودن نوشابه ها چندان جدید نیست اما مشکل اصلی خطرناک بودن مواد شیرین کننده مصنوعی است که در آنها به کار رفته و با تاثیر بر روی اندامهای داخلی فعالیتهای طبیعی آنها را مختل می کند.
لازم به ذکر است ، در تحقیق اخیر بیش از 9000 نفر بالغ ، مورد بررسی قرار گرفته و از چند جهت ارزیابی شده اند.
نخست اینکه گروهی که در هنگام صرف غذا به مقدار زیادی نوشابه مصرف می کردند ، در هنگام خوردن غذای بعدی بیشتر غذا می خوردند و همین افزایش غذا ، بر سیستم گوارش و متابولیسم آنها تاثیر منفی گذاشته و موجب افزایش ضربان و تحمیل فشار بیشتری بر قلب می شد.
از سوی دیگر ، مواد شیرین کننده مصنوعی به کار رفته در انواع نوشابه ، موجب می شود که فرد تمایل پیدا کند به دنبال غذاهای شیرین تر و با کالری بالاتری برود. مهم تر از همه اینکه ، رنگ قهوه ای نوشابه ها که به دلیل وجود کارامل در آنهاست موجب مقاومت به انسولین در بدن می شود.
شنبه 6/5/1386 - 12:55
دانستنی های علمی
نخستين حساب قرض الحسنه پس انداز سكه طلا صبح امروز به نام دكتر محمود احمدي نژاد رييس جمهور افتتاح شد.
رييس جمهور ضمن استقبال از ابتكار صورت گرفته در ايجاد بانك قرض الحسنه پس انداز سكه طلا، از عموم مردم خواست با اين طرح همكاري كنند تا علاوه بر تامين نيازهای کشور از ثواب اخروي نيز بهره مند شوند.
شنبه 6/5/1386 - 12:52
ورزش و تحرک
"محمد بن همام" رئيس كنفدراسيون فوتبال آسيا بالاترين درجه افتخار كشور كرهشمالي را دريافت كرد.
اين عنوان توسط يانگ هيونگ سئوپ معاون مجمع مردمي كره شمالي به علت فداكاريهاي بيدريغ بن همام در جهت توسعه فوتبال آسيا و به خصوص از زمان انتخاب وي در سال ۲۰۰۲اهدا شد.
بن همام در اين مراسم گفت : " من به عملكرد كره شمالي در دنياي فوتبال كه به نام فوتبال آسيا تمام ميشود افتخار ميكنم. همچنين از تلاش مردمي كه براي آينده فوتبال آسيا كوشش ميكنند سپاسگذارم".
" موفقيت چشمگير زنان زير ۲۰سال كره شمالي در بازيهاي قهرماني زنان جهان نشان بارز پيشرفت فوتبال اين كشور است".
شنبه 6/5/1386 - 12:44
کامپیوتر و اینترنت
سعيدي رييس سازمان نظام صنفي رايانهاي: شرايطي بوده كه اگر سازمان وجود نداشت كل موجوديت صنف به خطر ميافتاد.
اگر آقاي رياضي قدمي براي IT بردارد، دستش را هم ميبوسم
گفتوگو با اميرحسين سعيدي نائيني، رييس سازمان نظام صنفي رايانهاي كشور
محمود اروجزاده – ياشار بهمند- دنياي كامپوتر و ارتباطات
«اگر سازمان وجود نداشت كل موجوديت صنف به خطر ميافتاد...» اين جمله را رييس سازمان نظامصنفي رايانهاي ميگويد تا از همان ابتدا نقش و اهميت سازماني را كه اكنون با تمام وجود در خدمت آن است بازگو كند، و در ضمن كمي هم تندي انتقادات احتمالي را بگيرد! اما هر چه هست باب گفتوگوي انتقادي با او همواره باز است، و سخنان صريح او شنيدني. اين مصاحبه را در آستانه دومين سالگرد ابلاغ حكم رياست سازمان به او، و در دفتر شركت گام الكترونيك انجام دادهايم.
• ارزيابي شما از 2 سال فعاليت نظامصنفي رايانهاي چيست؟
براي اين سئوال دو نوع جواب وجود دارد، يكي جوابهاي مكتوبي كه روابطعموميها به مطبوعات و رسانهها ميدهند كه معمولا يك طرفه است. اما بهتر اين است كه جامعه مخاطب قضاوت كند. اين جامعه مخاطب هم كساني مانند شما هستند كه حرفه و كارشان همين است و تخصصي با مسئله برخورد ميكنند.
• به هر حال شما ارزيابياي از اين مسئله داريد...
ببينيد اين مسئله نسبي است. بايد ديد نسبت به چه چيزي سنجيده ميشود.
• نسبت به چيزي كه توقع داشتيد.
گفتم كه جوابهاي متفاوتي دارد، اگر بخواهم پاسخ شما را دقيق بدهم بايد بگويم سازمان نظامصنفي يك نهاد مردمي است و در جوامع امروزي نهادهاي مردمي از اهميت خاصي برخوردارند. در دولت آقاي خاتمي روي اين مسئله تاكيد ميشد. ما هم از حدود 12 سال پيش يك حركت مردمي را در حوزه IT به وجود آورده بوديم (انجمن) و تجاربي داشتيم. اين تجربهها ميگفت كه اگر اين سازماني را كه مورد توجه و استقبال اهالي كسبوكار در اين حوزه واقع شده را از پشتوانه قانوني بهرهمند كنيم، ماندگار خواهد شد.
به همين علت پس از تلاشهاي زياد، مصوبه مجلس در اين مورد تاييد و حكم رييس سازمان توسط رييسجمهور داده شد، كه اين مسئله پشتوانه قانوني محكمي به ما داد كه بزرگترين موفقيت صنف است. اما اينكه چقدر از اين جايگاه و موقعيت پيش آمده استفاده كردهايم خود بحث مديريتي است. البته در ابتداي شروع به كار ما عدهاي از صنف با شور و هيجان اين پيروزي را جشن گرفتند و عدهاي هم بنا به برداشتهاي غلطي كه داشتند مخالفتهايي را ابراز كردند. بعضيها همراه سازمان و بعضيها بر عليه سازمان شدند. اما چيزي كه در اين بين مهم است اين است كه ميزان موفقيت ما بستگي به ماهيت تعاملي سازمان دارد، يعني اينكه چقدر بتوانيم بين بخش خصوصي و دولتي تعامل به وجود آوريم كه بخش خصوصي مشكلات بخش دولتي را بداند و بخش دولتي هم مسائل و مشكلات بخش خصوصي را درك كند، تا همه اينها مقدمهاي باشد هم براي تحقق آرزوي ديرينه امام يعني همان ارجاع كار مردم به مردم، و هم براي تحقق سياستگذاريهاي اصل44.
اين كار در حرفه ماست و در حوزههاي ديگر وظيفه NGOهاي ديگر است. مجموعا اگر بخواهيد بررسي كنيد، اين كار در مملكت موفق نبوده است. چرا كه اگر ما اين مسئله را حل كرده بوديم با بسياري از مشكلات كه در حال حاضر با آن روبهرو هستيم دست به گريبان نبوديم. كه اگرتوانسته بوديم كار مردم را به مردم بدهيم هم شفافيت كارمان بيشتر بود و هم سرعت كار بالا بود، رشوه و رشوهگيري هم نداشتيم، ترافيك و اين همه اسراف بنرين آلودگي هوا هم وجود نداشت. پس اگر ما به عنوان رييس يك NGO بياييم و ادعا كنيم كه كه ما موفق بوديم شما ميپرسيد پس اين مشكلاتي كه وجود دارد چيست؟ نميتوانم بگويم ناموفق هم بودهايم، كارهاي بزرگي هم انجام دادهايم. همين گرفتن پشتوانه قانوني خود نوعي موفقيت است. البته در مقاطعي از زمان آگاهانه يا ناآگاهانه بخشنامههايي صادر ميشد كه منجر به نابودي صنف شد. براي مثال وقتي گفته ميشود هر نوع خريد تجهيزات بايد از جاي خاصي باشد، اين يعني نابودي آن صنف، شك نكنيد.
• به عنوان نماينده صنف چه تصويري از اين حوزه در حال حاضر نسبت به 4 يا 5 سال گذشته داريد؟
شما بودجه سالهاي گذشته با بودجه فعلي را مقايسه كنيد، همينطور قراردادهايي كه قبلا امضا ميشد و در حاضر امضا ميشود را بررسي كنيد، همچنين برنامه و توجهاتي را كه قبلا بوده با برنامهها و توجهات فعلي مقايسه كنيد. اين به هيچ وجه به اين معني نيست كه دولت نهم توجهي به اين حوزه ندارد. دولت نهم يا هر دولت ديگري ميخواهد كارها و برنامهها را با سياست و راهي كه درنظر دارد به تحقق برساند اما وزارتخانه يا وزير مربوطه موفق يا ناموفق هستند. مشكلات اساسي كه ما طي دو سال گذشته با آن روبه رو بوديم اين است كه متولي نداريم. برنامههاي اعلام شده توسط دكتر سليماني در آغاز كار وزارت خود، هيچ ادعايي و يا برنامهاي براي IT نداشت و تمركزش بر روي ارتباطات بود.
اما به هر حال IT جزو وظايف وزارتخانه بود و بعد از مدتي مجلس اين وظيفه را به وزير گوشزد كرد، اما معاوني هم كه براي IT منصوب شد به نظر دست تنها مانده است. چرا كه ميبينيم معاونين ديگر هيچگونه همكاري با اين معاون ندارند و يك ريال از بودجه خود را براي IT صرف نميكنند. طرحي هم كه تحت عنوان شبكه ملي اينترنت مطرح شد هيچ ربطي به IT نداشت. به نظر شما اين طرح چه برنامهاي به برنامههاي قبلي وزارتخانه اضافه كرد؟ تصويب بودجه هم براي اين بود كه مسئله براي دو سال در رسانهها و جامعه تحت نام شبكه ملي اينترنت مطرح بود و با حرف و حديثهاي زيادي هم روبرو شد. بعدها هم كه مجلس آن را رد كرد. براي حفظ آبرو بود كه 59 ميليارد به آن اختصاص داده شد.
• يعني معتقد نيستيد كه دولت نظر خوبي نسبت به اين حوزه ندارد؟
نه من اين اعتقاد را ندارم به اين دليل كه بعد از به وجود آمدن IT در وزارتخانه، و فعال شدن دبيرخانه شوراي عالي فناوري اطلاعات، و محدوديت شوراي عالي اطلاعرساني، موقعيت خوبي بود براي شوراي عالي فناوري اطلاعات، ضمن اينكه رييسجمهور در تمام جلسات شركت كرد. منتها هر بار در جلسات با موضوعاتي مواجه ميشد كه يا علمي نبود و يا قبلا تصويب شده بود و يا اصلا از ديد و يا منظر IT نبود، بعد به مطبوعات كشيده ميشد و مورد انتقاد قرار ميگرفت، و اين با شئونات وي سازگار نبود، اين شد كه رييسجمهور هم در آخرين جلسه شركت نكردند. پس ما نميتوانيم بگوييم دولت از ابتدا با ديد منفي جلو آمد، اگر شوراي عالي فناوري اطلاعات حتي با وجود ديد منفي در دولت تبيين درستي براي دولت داشت، دولت هم با آن موافقت ميكرد، كما اينكه در دولت گذشته هم ما از ابتداي كار توجه آقاي خاتمي را روي ICT نداشتيم، ولي افرادي دور هم جمع شدند و طي فعاليتهايي اهميت اين حوزه را براي رييسجمهور تبيين كردند. من تصور ميكنم در حال حاضر افرادي كه بايد توجه دولت را جلب ميكردند نه تنها نتوانستند اين كار را بكنند، بلكه باعث شدند لطماتي هم وارد شود. مانند بخشنامه خريد كالاها، يا اينترنت ملي و يا صادرات يك ميلياردي نرمافزار، به هر حال نتيجهاش هميني است كه ميبينيد.
• دكتر شهرياري هم در مصاحبهاي كه با مجله داشتند تاييد ميكردند كه رييسجمهور قصد داشت با اين شوراي عالي IT كار خود را پيش ببرد، اما طي اتفاقاتي از اين حوزه نااميد شد.
صددرصد با نظر ايشان موافقم. عليرغم اميد زيادي كه دولت به اين حوزه بسته بود يكدفعه نا اميد شد. اما اينكه چه تغيراتي در اين راستا انجام شده آن را نميدانم.
• خوب در حال حاضر وضعيت صنف چطور است؟
وضعيت در كشوري كه 80 درصد اقتصاد آن در دست دولت است و ميبينيم كه دولت توجهي به اين حوزه ندارد چگونه ميتواند باشد؟ ما در ابتداي امر با باطل شدن مناقصات توسط دولت روبرو ميشديم. باطل كردن مناقصه براي يك شركت خيلي معنادار است. شما به عنوان يك شركت براي يك مناقصه زماني حدود يك سال را مصرف ميكنيد، كلي هزينه ميكنيد و سرمايهگذاري انجام ميدهيد و با همكاران خود رقابت ميكنيد. بعد ميگويند مناقصه باطل است...
• در تعامل بين بخش خصوصي بخش دولتي ابهامي دارم، چرا بخش خصوصي اين قدر به بخش دولتي وابسته است، به اين صورت كه اگر مديريت دولتي خوب باشد صنف فعال است و اگر نباشد صنف غيرفعال ميشود.
سوال خوبي كرديد اما از اين نكته نبايد غافل شد كه تا مسئله خصوصيسازي در كشور حل نشود ما با اين مسائل روبرو هستيم.
• ولي در چند دوره گذشته بحث خصوصيسازي حتي مطرح هم نبود...
مسئله خصوصيسازي 27 سال است كه مطرح است.
• اما نه به اين شدت و حدت كه در حال حاضر مطرح است....
پاسخ در سؤال خود شماست. ببينيد ما در اين صنف شركتهاي اينترنتي داريم، PAP داريم، كيبورد فروش، مانيتور فروش و... داريم. اينها كساني هستند كه با مردم سروكار دارند و روز به روز وضعيت بهتري پيدا ميكنند، با هم رقابت دارند تلاش ميكنند تا بازار گرمتري پيدا كنند. با اينكه ميزان سودشان پايين ميآيد ولي چون بازار گسترده ميشود هم مردم متنفع ميشوند و هم آنها. اما كساني كه در كار نرمافزار هستند بايد سيستمي را براي يك وزارتخانه طراحي كنند كه ديگر با مشتري خانگي سروكار ندارد، پس صددرصد وابسته به دولت هستند. و به همان ميزان كه ما به دولت وابستگي داريم از سياسيتهاي دولت تاثير ميگيريم.
• خوب اين بخش كه مشكل دارند شامل چند درصد از اعضاي صنف است؟
ببينيد مسئله چند درصد نيست، مسئله اين است كه در حوزه IT بخشي از كار، سرمايه و بخشي ديگر توانمنديهاي فني، تخصصي و انساني است. در كارهايي كه پول و سرمايه نقش مهمي دارد مشكل نيست، دغدغه ما در حوزههايي است كه توانمنديهاي انساني و تخصص مطرح است.
• سوال من اين است كه بخشي كه دچار اين مشكل هستند چند درصد صنف را تشكيل ميدهند، آيا منطقي است كه اين مسئله را به كل صنف تعميم دهيم؟
بله چون وابستگيهاي صنفي ما زياد است. هدف از توسعه و بكارگيري اين فناوري رسيدن به جامعه اطلاعاتي است. اين مسئله اركاني دارد و مسائلي موردنياز است، مانند محتوا، تجارت الكترونيك، فرهنگسازي و... همه اينها لازم است. براي مثال شما ممكن است جزو صنف نباشيد، اما اگر كار خود را انجام ندهيد مسئله فرهنگسازي لطمه ميخورد. ميخواهم بگويم نميتوان درصدي به اين مسئله نگاه كرد ما كار بازرگاني نميكنيم كه بخواهيم درصدگيري كنيم. ما هدف را بايد ببينيم كه همان رسيدن به جامعه اطلاعاتي است. هر جا تناسب را به هم بزنيم پولهايي كه خرج كردهايم عليه ما برميگردد، يعني اگر شما سرمايهگذاري كلاني براي بسترسازي ارتباطي انجام دهيد ولي محتواسازي نداشته باشيد راه را براي تهاجم فرهنگي باز كردهايد. حالا اگر بسترسازي باشد، محتوا نيز توليد شده باشد و يا فرهنگسازي داشته باشيد بسترسازي و محتواسازي نيز انجام شد اما آموزش نيروي انساني انجام نشد تصور كنيد چه اتفاقي ميافتد. پس لطمهاي كه ما ميخوريم همين جاست.
• پس در حال حاضر وضعيت كلي مديريت حوزه به صنف لطمه ميزند.
حتما، به قول معروف ما در نوعي اكوسيستم هستيم كه هر جزء بر روي اجزاي ديگر تاثير دارد.
• خوب در اين اكوسيستم ما شركتها و مديراني داريم كه در حوزه سختافزار فعالند و به قول شما چون با مردم سرو كار دارند وضعشان بهتر ميشود، ظاهرا هم هيچ گله و شكايتي از شرايط ندارند، آيا ميتوان نتيجه گرفت كه همه چيز مرتب است و كارها خوب پيش ميرود؟ البته از آن طرف حوزه نرمافزار را داريم با آن شرايط. ميخواهم بدانم ملاك تصميمگيري شما در مورد شرايط به عنوان رييس صنف، نگاه به كل است يا به بخش؟
يكي از مسائلي كه ما در ايران داريم نبود آمار شفاف است. اگر اين آمار دقيق موجود بود هيچ وقت اين سوال را از من نميپرسيديد. مستقيما به سايت وزارت دارايي مراجعه ميكرديد و پاسخ خود را ميگرفتيد.
• آيا ميتوانيم از خود شما اين آمار را بخواهيم؟ آيا در زمينه موضوع «آمار» سرمايهگذاري كردهايد؟
نكتهاي كه اشاره كرديد نكته مهمي است. ما بدون آمار نميتوانيم تصميمگيري درستي داشته باشيم. آمار نقش مهمي در تصميمگيريهاي راهبردي دنياي امروز دارد. اما آمار به اين معنا نيست كه سازماني به صورت مستقل به شما اعداد و ارقامي بدهد و شما قبول كنيد. بلكه به اين معنا است كه يك جامعه بايد ساختار اطلاعاتي پويا داشته باشد كه اطلاعات دقيق در قالب آمار به شما بدهد. اما ما كجا در ايران چنين آماري داريم. خوب ميپرسيد شما به عنوان رييس سازمان چرا چنين آماري در اختيار نداريد، من صادقانه ميپذيرم اين آمار را ندارم، من ميتوانم حدس بزنم، شايد حدس من دقيقتر از ديگران باشد اما به خودم اجازه نميدهم بدون كار علمي و دقيق و ساختار اطلاعاتي و شفاف مردم را فريب دهم.
• قطعا اين انتظار از نظامصنفي هست كه اطلاعات و آمار دقيق از وضعيت صنف داشته باشد. وقتي گفته ميشود صادرات 1 ميليارد دلاري نرمافزار، آيا آقاي سعيدي با توجه به آمار برآورد ميكند كه اين امكان وجود دارد يا خير؟ آيا طي 2 سال گذشته تهيه آمار جزو دغدغههاي نظامصنفي بوده است؟
ببينيد در دنياي امروز، «پاسخگويي» به اين معني نيست كه من وزير و يا معاون وزير باشم و به همه جواب سلام بدهم، بلكه به اين معني است كه يك پورتال الكترونيكي راهاندازي كنم و همه اطلاعاتم را روي آن بگذارم. يا تكريم ارباب رجوع اين نيست كه شما مراجعه كنيد و جلوي پاي شما بايستند بلكه اين است كه كار شما را به بهترين نحو انجام دهند. آمار هم در دنياي امروز اين نيست كه شما شمارش كنيد و بگوييد 1-2-3-4... بلكه ما دولتي داريم و سيستمي كه بايد باشد و به شما بگويد هر لحظه چه آماري داريم. اگر اين سيستم وجود نداشته باشد من هم ميتوانم مانند خيلي از آقايان دولتي ژستي بگيرم و بگويم فلان مقدار. حالا شما برويد ثابت كنيد كه اين آمار صحيح نيست. انتقاد شما كاملا درست است و من ميپذيرم، اما من ميگويم ما در سيستمي زندگي ميكنيم كه اطلاعات و آماري وجود ندارد كه به من و شما گفته شود. آمار يك مسئله پويا و لحظهاي است.
• شما تصور نميكنيد اين آمار را بايد دولت از سازمان نظامصنفي تهيه كند؟ با توجه به اينكه نظامصنفي، نهادي كشوري است و به قول شما هر شركتي كه تشكيل شود بايد در نظامصنفي نيز ثبت شود؟
ما در باره دو مسئله مجزا صحبت ميكنيم. اگر آمار به آن سبك كه ميخواهيد من به شما بدهم بايد بگويم 20 سال است در اين حوزه هستم ميدانم هيچ كس هم بهتر از من اين آمار را به شما نخواهد داد. اما اين كه نشد آمار. دقت كنيد آمار براي اين است كه شما به عنوان خبرنگار بياييد و مچ من را بگيريد. آمار چيزي نيست كه من به شما بدهم. آمار بايد نتيجه يك سيستم براساس ساختار اطلاعاتي باشد كه شما بتوانيد با آن بازده كاري من را چك كنيد.
• شايد بيشتر منظور ما از آمار، مقولههايي مانند شاخصها، تعداد شركتها و وضعيت آنهاست. آيا سازمان براي اين برنامهاي دارد؟
من صحبت شما را درك ميكنم، شما به من ايراد ميگيريد و ميگوييد چرا سازمان اين آمار را ندارد من ميگويم جرم ما بيشتر از اينهاست. سيستم آمار نميدهد و وقتي سيتسم آمار نميدهد يعني شفاف نيست و وقتي شفاف نيست يعني نميتواند مورد نظارت شما واقع شود.
• حالا برنامه شما براي شفاف كردن سيستم صنف چيست؟
آمار براي اين است كه بوسيله آن روند بازده كار را اندازهگيري كنند. يعني از حالت سخنراني و شعاري خارج و به شكل قابل اندازهگيري در آورند. آمار صحيح موقعي توليد ميشود كه امكان چك كردن علمي آن در سيستم وجود داشته باشد. يعني وقتي شما به عنوان يك شركت اعلام ميكنيد سود من اين مقدار بوده است، انبار شما هم آمار شما را يا تاييد ميكند و يا رد. پس نه تنها تحقيقاتي در آمار نيست بلكه سيستمهاي تاييد هم وجود ندارد. صحبت من در رابطه با كل سيستم است. شما زماني ميتوانيد آمار دقيقي داشته باشيد كه اطلاعات بهروز و پويا در اختيارتان باشد. اولا شما اين اطلاعات را نداريد، دوما اين اطلاعات را در اختيار شما قرار نميدهند. اطلاعات شاخص آمار است. اگر اطلاعات را در اختيار داشته باشيد اينقدر مقاومت در مقابل خصوصيسازي نخواهيم داشت، اگر بخواهم كمي صريحتر صحبت كنم بايد بگويم عمدي در كار است كه نميگذارند اين ساختار اطلاعاتي و آمار شكل بگيرد. و آن رانت اطلاعاتي است كه وجود دارد.
در بخش خصوصي هم برخورد دولت به گونهاي نبوده است كه بخواهد به سمت شفافسازي پيش برود. نه تنها اينگونه نبوده بلكه برخورد دولت طوري بوده كه كساني را كه شفاف عمل ميكنند را نابود كند و به گوشهاي سوق دهد. يعني اگر شما terminate كه غيرقانوني است را انجام دهيد پول هنگفتي به دست خواهيد آورد. ماليات نخواهيد داد بيمه هم همينطور. اما اگر بخواهيد مجوز PAP بگيريد بايد رهن بگذاريد و كلي شرايط مشكل ديگر. پس من تنها حرف شما را رد نميكنم بلكه ميخواهم بگويم عمق فاجعه بيشتر از اينهاست.
• ميزان صادرات نرمافزار چقدر بوده است؟ آيا سازمان به اين مورد و با استناد به آمار ميتواند پاسخ دهد؟
ببينيد من به نكتهاي اشاره كردم. وقتي شما سيستم را طوري طراحي كرديد كه اگر اعضا به سمت شفافسازي بروند پاداش بگيرند، كار درست ميشود. ولي اگر سيستم را طوري طراح كرديد كه اگر كسي كار درست انجام داد جريمه شود چه توقعي خواهيد داشت.
• پس باز ميرسيم به بحث دولت...
خير اصلا به دولت و غيردولت ارتباطي ندارد.
• مسئله اين است كه سازمان نظامصنفي بعد از 2 سال فعاليت ميتواند محل خروج گزارشها، پژوهشها و آمار بسيار مفيدي باشد. ضمن اينكه شما ميفرماييد سازوكار آمار در كشور ما ناقص است و بعضي از مراحل آن مفقود است به هر حال پرداختن به اين مقدمات ميتواند بخشهاي ديگر را تضمين كند.
اين آمارها را از ما قبول نكنيد. اجازه ندهيد چنين جوي ايجاد شود. بالاخره من به شما گفتم وقتي شركتي عضو سازمان ميشود پرونده دارد. ما در مورد آمار اقتصادي صحبت ميكنيم، آمار اقتصادياي كه ميتوان از آن سوءاستفاده كرد. بگذاريد صريح و شفاف صحبت كنم، ببينيد من زماني ميگويم اين تعداد شركت سختافزاري و يا نرمافزاري داريم. خوب اگر اين تعداد كم يا زياد شد مشكلي ندارد، ولي وقتي در مورد آمار صادرات صحبت ميكنيد ميبينيد كه شما ميتوانيد در قبال هر يك دلاري كه ادعا ميكنيد مبلغي را از دولت بگيريد! پس اگر شما يك ميليون دلار اضافه ميكنيد مبلغي قالب بر چند صد ميليون تومان ميشود. من در هيچ كجا مبناي علمي براي آماري كه اعلام ميشود نديدم. يك سازمان نميتواند آمار بدهد چون صادرات آن از طريق سازمان نيست. اين يك مجموعه به هم پيوسته است. وقتي ميگويم اين آمارها را قبول نكنيد به خاطر همين است.
• براي مثال من در مورد طرح تكفا از شما ميپرسم، شما هميشه گفتهايد كه دوران خوبي براي صنف بوده، حتما شما بر اساس آمار و اطلاعات اين را ميگوييد...
زنده باد. مورد خوبي را مطرح كرديد، مصداقي بگوييد تا من جواب دهم. طرح تكفا ايرادات زيادي داشت. اما يك شاهكار بزرگ در خود داشت، اينكه بودجه مشخص بود و تقسيم بودجه و نهادهاي دريافتكننده نيز همينطور. قراردادهايي كه وزارتخانهها بر اساس بودجهها انعقاد ميكردند نيز تعيين شد. بعدها با تحليل و بررسي آمار دقيقي تهيه شد. اما زماني وزير ICT مطرح ميكند كه 4 هزار مناقصه در وزارت ICT برگزار ميشود، خوب ما بايد بدانيم چه مقدار بودجه و براي كجا دارد. در طرح تكفا بحثي بود به نام رتبهبندي شركتها كه به درازا كشيد و در نهايت شاخصهايي تعيين شد. مبناي آن درآمد مشمول بر ماليات حقوقي بود كه به پرسنل داده ميشد كه اين آمار از اظهارنامهها تهيه ميشد.
• به نظرتان دستاورد شركتها از عضويت در سازمان چه بوده است؟
هر صنفي هويتي دارد. سازمان به آنها هويت صنفي و قانوني ميدهد. نكته بعدي اين است كه اگر شما اين سوال را از افراد مختلف بپرسيد پاسخهاي متفاوتي دريافت ميكنيد. اما مسئله مهم اين است كه وجود چنين نهادهايي در جامعه لازم است يا خير؟ سازمان نظامصنفي يا هر NGO هم مانند حزب است. وجودش لازم است، حالا بعضيها علاقه و فعاليت دارند، بعضيها كمتر. در ضرورت آن شكي نيست. اقتضاي عمل اين را ميگويد حالا اين ضرورت را قانون هم به رسميت شناخته است. همچنين همانطور كه گفتم وقتي دولتي تعويض ميشود براي تسلط بر شرايط و امور زماني صرف ميشود كه در همين زمان ممكن است اشتباهاتي رخ دهد، در مقاطعي تجربه عملي نشان ميدهد كه اگر سازمان براي دفاع ازحق و حقوق شركتها نبود بسياري از آنها نابود ميشدند. دليل نارضايتي ما هم اين است كه جايگاه اين فناوري مشخص نيست. وظيفه ما اين است كه با دولت در تعامل باشيم و از حقوق صنف دفاع كنيم.
• جايي كه در مقابل مديران دولتي ميايستيد آيا بدنه صنف تقابل با دولت را ميپذيرد؟
ماهيت كار همين است بايد ديد اين دعواها و صلحها براي چيست...
• خوب طبعا از نظر شما براي اهداف و منافع صنف است، ولي ممكن است بدنه صنف بدليل پرهيز از رنگ و بوي سياسي نپذيرد.
ما دنبال اين نبوديم كه موقعيتي در دولت به دست بياوريم. ما دنبال منافع صنف بوديم. ما در دولت قبلي به شدت درگيري داشتيم. اما دولت قبلي به اين نتيجه رسيد كه حرف ما تمام به خاطر رونق اقتصادي، از سر دلسوزي و به خاطر سياستهايي است كه در برنامه جمهوري اسلامي آمده است و دولت فعلي هم ممكن است براي رسيدن به اين نقطه زمان زيادي صرف كند. در حال حاضر هم با خيلي بخشها تعامل خوبي داريم.
• آيا سازوكاري براي سنجش بازخورد شركتها از نوع تعامل شما با دولت وجود دارد؟
بله وجود دارد، علاوه بر جلسات و كميسيونها، ما مجمع تهران را هم داشتهايم...
آيا اين مسائل در مجمع مطرح شده است. بدنه صنف با آن چه برخوردي داشتهاند؟
سؤال شما سوال خوبي است. نظرات كاملا متفاوت است. بعضيها مخالفند بعضيها موافق. ما حدود 49 جلسه در ماه داريم همينطور 14 كميسيون تخصصي. پس از جو عمومي مطلع هستيم.
• پس بازخورد منفي در مجموع نداريم؟
منظور از بازخورد منفي چيست؟
• زماني بود كه شما نامههايي مينوشتيد، بعضي از مديران سازمان با اينكه به يك وزير يا معاون وزير نامه سرگشاده نوشته شود مخالف بودند. اين مسئله در رسانهها هم مورد انتقاد بود، مثلا اين كه درخواست تغيير يك مقام دولتي را بكنيد...
درست است بعضيها اين عقيده را داشتند و بعضيها با ادبيات من مخالف بودند. اما در مورد اين بحث كه وقتي شما درخواست تعويض فلان شخص را داريد وزير مربوطه به لجبازي ميافتد و عكسالعمل نشان نميدهد، گاه نه تنها شما به مقصود خود نرسيدهايد بلكه به ماندن آن شخص نيز كمك كردهايد... انتقاد شما را ديگران هم داشتند، شايد هم انتقاد درستي باشد، بالاخره اين به طبيعت انسانها نيز بازميگردد. اگر شما اين را جزو نكات منفي بدانيد قبول ميكنم، اما نميتوانم نقش ديگري داشته باشم. اگر با خود من بود من در شرايط فعلي ساكت نمينشستم و شرايط اينگونه نبود. اگر من ميخواستم تصميم بگيرم هفتهاي يك چنين مقالهاي به شما ميدادم!
• همچنين گفته ميشود اختلافاتي بين مديريت سازمان هست، خصوصا در بحث تعامل با دولت.
نه خوشبختانه ما مشكلي نداريم. با ادبيات نامههاي من نيز بعضي از اعضاي صنف موافقند و برخي مخالف.
• سازوكار تصميمگيري در نظامصنفي چگونه است؟ اينگونه مطرح ميشود كه مديريت در نظامصنفي خيلي شخصي است؟
دوستاني كه بودند ميدانند كه چگونه است. تعداد جلسات، كميسيون و جلسات هيئتمديره مشخص است. ضمن اينكه خود من هم علاقه دارم حتما از نظرات دوستان آگاه باشم. چون وقتي شما سؤال ميكنيد ديگران چه ميگويند بايد جوابي داشته باشم و دخالت مستقيم را دوست ندارم كما اينكه در همين شركتي هم كه حضور دارم سعي و علاقه من بر اين است كه سيستمي باشد تا اين سيستم كارها را پيش ببرد. در نظام صنفي هم بزرگترين كاري كه به نظر خودم در حال انجام آن هستم ايجاد سيستم پايدار است كه در دو سال گذشته بيشترين وقت ما را گرفته است. اين هم براي اين است زماني كه ما رفتيم و عدهاي ديگر جايگزين ما شدند كارهاي اداري و جاري به خوبي انجام شود و اراده شخصي در آن نباشد. اما از اينكه شخصا بخواهم تصميمي بگيرم علاقهاي به اين كار ندارم چون اينجا به نمايندگي از صنف هستم.
• حالا همان سؤال پيش ميآيد كه اعضاي صنف چقدر از عضويت در سازمان منتفع ميشوند؟
مسائل اجتماعي را شما بهتر از من ميشناسيد. بايد از زواياي مختلف سياسي، اقتصادي نگاه كرد. در بحث اقتصادي شرايطي بوده كه اگر سازمان وجود نداشت كل موجوديت صنف به خطر ميافتاد. مانند همان بخشنامه خريد تجهيزاتي كه مثال زدم. بالاخره بخشنامه رييسجمهور بود. از نظر مسائل اقتصادي ما همواره با سازمانها و نهادهاي مختلف در تعامل هستيم. مانند وزرات صنايع، صندوق حمايت از صنايع و يا وزارت كار. با شوراي عالي انفورماتيك رابطه خوبي داريم. با شوراي عالي اطلاعرساني هم رابطه خوبي داريم، عليرغم تلاشمان نتوانستيم رابطه خوبي با شوراي عالي IT داشته باشيم در نتيجه ميبينم كه آنها موفق نبودهاند، شما دوره آقاي جهانگرد را بررسي كنيد و ببينيد آيا رابطه وي با صنف و رسانهها از عوامل موفقيت وي نبوده است.
• ميخواستم به همين نكته اشاره كنم كه يكي از دلايل عدم توفيق شوراي IT نداشتن رابطه خوب با سازمان است. جدا از تقابلهاي لفظي، شما چقدر در جهت بهبود اين ارتباط تلاش كردهايد؟
خيلي تلاش كردهايم، اما ما مشكل لفظي نداشتهايم عليرغم چيزي كه تصور ميشود من آقاي رياضي را به عنوان يك فرد متدين قبول دارم، اما ديدگاههاي IT ما متفاوت است. مثلا ديدگاههاي IT ايشان اين است كه بايد به دانشآموزان «حساب اينترنتي دانشآموزي» اختصاص داد در حالي كه مشكل IT ما اين نيست.
• اگر سازمان آن زمان در تعامل خود با وزير دچار اشتباه نميشد، به قول شما چه بسا ايشان عوض ميشدند در نتيجه ارتباط سازمان با يك نقطه اساسي مثل شوراي عالي IT اصلاح ميشد....
گرچه من اين را به عنوان يك اشتباه از منتقدين ميپذيرم اما اگر بخواهم صراحتا بگويم هرگز در خلوت خود را سرزنش نميكنم.
• اين درگيريها و مسائل را نميتوان با بحث و گفتوگوي پشت پرده حلوفصل كرد تا به مراحل سختي نكشد؟
اگر نظر من را بخواهيد بايد بگويم بسياري از دولتيها با خواندن اين نامه خوشحال ميشوند براي اينكه حرف دلشان است و به دلايلي بيان نكردهاند. آيا شما تصور ميكنيد به صرف يك اشتباه كوچك من نامه مينويسم؟ ما مذاكرات زيادي با آنها داشتهايم. براي مثال من نامهام به وزير را بعد از يك سال سكوت نوشتم. بعد از يك سال كه اتفاقي نيفتاد نوشتهام.
• راستي آيا متنها اين نامهها را خودتان مينويسيد؟ ادبيات جالبي است، اين نوع ادبيات خاص مربوط به خودتان است يا از يك دوره تاريخي گرفتهايد؟
من به دو صورت بيشتر نميتوان بنويسيم. يا به اين سبك يا طنز، حدود وسطي ندارد.
• ادبيات كاملا متعلق به خودتان است؟
خير از كتاب هم استفاده ميكنم.
• پس اين ادبيات را ميپسنديد...
ببينيد گاهي از شما ميپرسند چرا اين حرف را زدي شما ميگوييد: «سياست ايجاب نميكند، مصلحت ايجاب نميكند» نميگوييد دروغ گفتهايد، نميگوييد تهمت زدهايد پس كسي بدش نميآيد، موقعي كسي بدش ميآيد كه ببينيد دروغ و دغلي در كار است. من حرف شما و منتقدين را قبول دارم، خيليها ميگويند آقاي رياضي تا دوستي مانند سعيدي دارد، كار خود را خواهد داشت، چون تا تصميمگرفته شود وي را عوض كنند سعيدي نامهاي خواهد نوشت! پس من اين انتقاد را ميپذيرم. اما اگر احساس كنم آقاي رياضي قدمي براي IT خواهد برداشت، دستش را هم ميبوسم.
• انتقادي به شما وارد است مبني بر اينكه شما با گروه اپوزيسيوني كه در ابتداي تشكيل سازمان شكل گرفتند، تعامل خوبي نداشتهايد...
خير، من اين را قبول ندارم، رابطه شخصي من با اكثر اين آقايان خوب است.
• پس چرا جذب سازمان نشدند؟
اين دليل نميشود. براي مثال رابطه من با شما خوب است اما اين دليل محكمي نيست كه بخواهم در نشريه شما فعاليت كنم.
• اما نامههايي كه ردوبدل ميشد حاكي از اين بود كه حتي رابطه شخصي شما چندان خوب نبوده است.
من هيچ نامهاي عليه كسي ننوشتم. بالاخره از نظر كيفي اختلافاتي وجود دارد. من رابطهام با همه آقايان خوب است اما وقتي قانون حكم ميكند كه من ديگر اختيار تعويض و يا تغيير آن را ندارم.
• پس مشكل آنها اين بود كه از قانون تمكين نكردند؟
بله. گفتم همه آقايان بعضا مذهبي و خوبي هستند و رابطه شخصي من با آنها هيچ مشكلي ندارد. منتها من ميگويم همه بايد زير چتر قانون و به صورت متحد و يك شكل عمل كنند. اين قانون توسط رييسجمهور ابلاغ شده، اما آنها نظرشان اين بوده كه جايگاههاي خود را كه قبل از تشكيل سازمان داشتند حفظ كنند. اختلافنظر در اينجا پيش ميآيد. اما اگر بخواهيم از ديد حقوقي به مسئله توجه كنيم قانون اينطور تعيين كرده، من كاري نميتوانم بكنم. در انتخابات شوراي عالي انفورماتيك هم از بين 1090راي فقط 60 راي آوردند، خوب اين عدد سنگيني نيست.
• آيا تلاشي براي جذب آنها كرديد يا طرد شدند؟
آنها هر موقع اراده كنند ما ميپذيريم. قانون اينگونه حكم ميكند.
• منظور من عضويت نيست. شايد بخواهند مشاركتي داشته باشند، براي مثال نقشي در مديريت و اداره داشته باشند.
ببينيد اين يك انتخاباتي است كه مردم بايد راي بدهند، اگر راي نياورديد من نميتوانم كاري بكنم.
• سازمان در استانداردگذاري كالاها و نرمافزار چه فعاليتهايي انجام داده است. چون انتقادهايي وارد است مبني بر اين كه سازمان در اين حوزه آنچنان كه بايد كاري انجام نداده است.
جواب سوالي كه شما در مورد نفع عضويت شركتها در سازمان پرسيديد، همين است. انجام يك مناقصه براي شما به عنوان يك شركت بسيار مهم است. چون ميخواهيد حق و حقوق شما تضعيف نشود، اگر اين حق و حقوق تضعيف شد بايد مستنداتي باشد كه شما به عنوان يك شركت با استفاده از آن بتوانيد از خود دفاع كنيد. اين كار را سازمان براي شما انجام ميدهد. آخرين ورژن نماتن با شوراي عالي انفورماتيك امضا شده و استانداردهاي لازم براي برگزاري يك مناقصه در آن پيشبيني و ابلاغ هم شده است. همه موارد از جمله نظارت، مشاوره، قيمتها، نحوه شركت در مناقصات و ... همه پيشبيني شده است. ما استانداردهاي لازم را تهيه كنيم چه قبول بكنند چه نكنند، اما اين دولت است كه بايد آن را ابلاغ كنند. دولت نه تنها دخالت ميكند بلكه سياستهاي غلطي دارد و موانع زيادي ايجاد ميكند. ما به نمايندگي از صنف وقت زيادي را تلف ميكنيم كه به آنها تفهيم كنيم كه بايد چه كار كرد. وقتي مسئولي سمت خود را به كس ديگري ميسپارد اين ما هستيم كه بايد شرايط و اوضاع را به اطلاع او برسانيم. البته وقت زيادي را هم از ما ميگيرد.
• بحث استاندارد كالاها و همچنين موضوع هولوگرام به كجا رسيد؟
ببينيد ما قوه مجريه نستيم، قوه مقننه هم نيستيم ما نهاد مردمي هستيم، ما به دولت پيشنهاد ارائه ميدهيم، دولت يا قبول ميكند يا رد ميكند. ما پيگيريهاي لازم را انجام مي دهيم همينطور كه تجربه ديگر كشورها را نيز مورد مطالعه قرار ميدهيم، اما در نهايت اين دولت است كه يا قبول ميكند يا رد ميكند. در حال حاضر ظاهرا قانون استانداردسازي در مجلس در دست بررسي است و ما منتظر قانون نهايي هستيم.
• در باره طرح «كامپيوتر براي همه» چطور؟
ما معتقديم اگر فناورياي كه ما در آن فعال هستيم مورد توجه قرار بگيرد ميتواند حلال مشكلات باشد. اين تجاربي است كه كشورهاي ديگر هم ميدانند. دولت ژاپن هزاران دستگاه را به رايگان در اختيار مردم خود قرار ميدهد. اين تا حد زيادي از بانك بيبهره است. يعني برنامهربزي قبلي وجود داشته كه بر مبناي ICT است. ما ميگوييم حل تمام مشكلات يكشبه انجام نميپذيرد. بلكه مقدماتي لازم دارند، كه بعد از چيدن اين مقدمات و برنامهريزي به هدف خود ميرسيم. ما در طرح خود از كسي هم پول نميخواستيم ضمن اينكه با كاهش تعرفهها و سودهاي بانكي رقم مطلوبي به دست ميآمد. ما تمام ريز جزئيات اين طرح را تهيه كرديم و به دولت ارائه داديم و گفتيم كه با اين كار هم كامپيوتر در اختيار خانوادهها قرار خواهد گرفت، هم دولت سود خواهد برد و هم بازار رونق ميگيرد. اما اين مسئله يك سال در بايگاني ماند.
• اين پيشنهاد چگونه و در چه زماني ارائه شد؟
از طريق شوراي عالي فناوري اطلاعات و در حدود يك سال و نيم تا دوسال پيش بود كه ارائه شد. كه در جواب رقم 150 هزار تومان را مطرح كردند و ما هم گفتيم كه اين قيمت رقم بالايي براي خانواده نيست كه نتواند از عهده آن برآيد.
• شما چقدر براي اين طرح بودجه درخواست كرده بوديد؟
هيچ بودجهاي درخواست نكرده بوديم. ما فقط طرح را ارائه كرديم. گفتيم به كمك بانك و با تعرفه 4 درصد هم كاربر صاحب كامپيوتر شده است، هم بازار رونق گرفته است و هم پول با بودجه 4 درصد برگشته است. اين هم به نوعي كار عمراني است.
• در حال حاضر طرح مسكوت است؟ آيا از نظر سازمان اين طرح تعطيل شده است؟
چه ربطي به سازمان دارد...
• به هر حال پيشنهاد سازمان بوده است...
لغت خوبي به كار برديد: پيشنهاد. اين لغت از نظر حقوقي معنا دارد، يعني ميتوانند قبول كنند و يا رد كنند. ما پيشنهاد داديم.
• پس طرح در حال حاضر متوقف است چون دولت حمايت نميكند...
حمايت نميكند چون بهره بانك بالاست.
• حمايت دولت به معناي پايين آوردن بهره و يا حمايت از بانكهاست. در نهايت طرح شما بدون حضور دولت پيش نميرود. سازمان خود نميتواند طرحي را مستقل از دولت تهيه كند؟
من به اين حرف شما اعتراض دارم. شما سازماني را كه از چند شركت تشكيل شده را در مقابل دولتي ميگذاريد كه سالانه 70 ميليارد دلار درآمد نفتي دارد بعد 6 ميليلارد دلار از اين 70 ميليارد را آتش ميزند.
• من كاري به دولت ندارم. دولت به هر دليلي علاقه به اين مسئله ندارد. اما سازمان به دليل عضويت همه شركتها طرحي را ارائه دهد با سود و قيمت كمتر و ايجاد رقابت در فروش. آيا سازمان به اين گونه ايدهها فكر نميكند؟
چرا، اما طرح وقتي بالاي 100 هزار دستگاه ميشود سرمايه اوليه هنگفتي را ميطلبد كه در تمام دنيا بانكها سرمايهگذاري ميكنند. شركتها از اين گونه رقابتها دارند. اما حرف من چيز ديگري است. كامپيوتر كالاي مصرفي نيست، يك كالاي سرمايهاي است. كالايي است كه ميتواند بسياري از نيازها و مشكلات مملكت را به طور غيرمستقيم حل كند. مانند مثال كشور ژاپن. وقتي كامپيوتري را با ارزش 1000 دلار به شما ميدهد ميداند كه در جاي ديگر 10 هزار دلار برميگردد. چيزي كه شما ميگوييد نوعي رقابت اقتصادي است كه وجود دارد. بعضي از مسائل جنبه حكومتي دارد.
• آيا براي سازمان دبيركل انتخاب ميشود؟
يكي از انتقاداتي كه وارد ميشود همين نبود دبيركل است. ما در حال حاضر سيستمهايي را كه بتواند اداره امور سازمان را به طور كامپيوتري انجام دهد تهيه كردهايم. اميدواريم بعد از اين مسئله بتوانيم هرچه زودتر دبيركل را نيز انتخاب كنيم.
• مشكل چيست؟
دبيركل نقش حساسي دارد. در ثاني پيدا كردن شخص مناسبي كه تمامي خصوصيات را داشته و نظرات هيئتمديره را تامين كند مشكل است. ما نهاد خصوصي هستيم. مانند دولت نيستيم كه اگر اشتباهي كرد كسي نتواند چيزي بگويد. اگر اشتباهي كنيم شما هم از ما انتقاد ميكنيد. نكته ديگر اين است كه سيستمي طراحي كردهايم تا اداره امور سليقهاي نباشد. مكانيسم آن طراحي شده و مشكلي ندارد. اميدواريم كه امسال بتوانيم دبيركل را انتخاب كنيم.
• موضع سازمان درباره برگزاري الكامپ آينده چيست؟
ما نامهاي نوشتهايم كه در آن استانداردهاي لازم براي برگزاري يك نمايشگاه را بيان كردهايم. منتظر پاسخ هستيم تا ببينيم چه اتفاقي ميافتد.
• اگر استانداردها رعايت نشود باز تحريم ميكنيد؟
ما حساسيتي روي برگزاري نمايشگاه نداريم. ما بر روي استانداردها حساسيت داريم.
• در پايان اگر مسئلهاي هست كه گفته نشده لطفا بفرماييد.
يكي از مسائلي كه هميشه مهجور مانده نقش مطبوعات است. ما در دو سال گذشته مشغول ساختن خانه بوديم و نتوانستهايم پذيرايي خوبي داشته باشيم. اميدواريم كه توانسته باشيم خانه محكمي بسازيم.
• آقاي سعيدي براي سال ديگر كانديدا ميشود؟
فعلا مشخص نيست
شنبه 6/5/1386 - 8:55
اخبار
"ديك چني"، معاون رئيس جمهور آمريكا روز شنبه قرار است باتري قلبش را كه رو به اتمام است، تعويض كند. پزشكان توصيه كردهاند كه دستگاه پيس ميكر قلب ديك چني كه داراي دفيبريلاتور است نياز به تعويض باتري دارد.
چني كه تاكنون چهار بار سكته قلبي داشته براي زندگي به پيس ميكر نيازمند است. او از مدافعان سرسخت حمله آمريكا به كشورهاي اسلامي بوده و هست.
پيس ميكر يك وسيله الكترونيكي است كه نقش فرمانده قلب را براي ايجاد ضربان قلب و در برخي از موارد اصلاح نارساييهاي ريتم قلب انجام ميدهد.
دفتر ديك چني روز جمعه اعلام كرد كه معاون رئيس جمهورآمريكا روز شنبه تحت عمل جراحي قرار ميگيرد.
مگن مك گين سخنگوي وي گفت كه دستگاه پيس ميكر چني بخوبي كار ميكند و او بخاطر مشكل ريتم نابجاي قلب تحت درمان نيست.
چني ۶۶سال دارد و آخرين سكته قلبي او درست پس از انتخابات نوامبر سال ۲۰۰۰بود. چند ماه پس از اين سكته دستگاه دفيبريلاتور را در بدن او كار گذاشتند تا ضربان قلب او را تنظيم كند.
وي كه نزديكترين و پرقدرتترين مشاور جرج بوش است پس از آخرين سفرش به آسيا و خاورميانه لخته خون در پاهايش مشاهده شد كه ميتواند بسيار خطرناك باشد.
شنبه 6/5/1386 - 8:46
سياست
دو بالگرد شبكههاي تلويزيوني آمريكا روز جمعه در حالي كه يك تعقيب و گريز پليس را پوشش تصويري ميدادند به هم اصابت كردند.
گزارشها از مرگ حداقل دو نفر حكايت دارد.
اين بالگردها در يك پارك در قسمت مركزي فينيكس سقوط كردند و آتش گرفتند. فينيكس شهر اصلي ايالت آريزوناي آمريكا است.
پليس اين ايالت مشغول تعقيب يك كاميون بود كه دو بالگرد در حالي كه خبر را بصورت زنده پخش ميكردند به هم برخورد كردند.
از آنجاييكه دوربينها متوجه پليس بود مردم حادثه را نتوانستند مشاهده كنند.
مردمي كه اخبار را دنبال ميكردند متوجه شدند كه تصوير حادثه از بين رفت.
شبكههاي تلويزيوني "كي.ان.اكس.وي" و "كي.تي.وي.تي" گزارش دادند كه بالگردها متعلق به اين شبكهها بوده است. خلبان و فيلمبردار هر دو شبكه در اين حادثه كشته شدند.
شنبه 6/5/1386 - 8:42
اخبار
خطر مسموميت ناشي از سم بوتوليسم مردم آمريكا را تهديد ميكند و تاكنون چهار نفر در بخش مراقبتهاي ويژه بستري شدهاند.
اين سم كه در كنسروها بيشتر ديده ميشود توسط يك باكتري توليد شده و گفته ميشود چند گرم آن ميتواند تمامي ساكنان زمين را از بين ببرد.
شركت كنسروسازي كسلبري در آمريكا و مقامات رسمي سازمان غذا و داروي آمريكا سعي دارند تا ميليونها كنسرو اين شركت را از سوپرماركتها و مغازه هاي سراسر آمريكا جمع كنند.
تاكنون هزاران كنسرو جمع آوري شده و تلاش مسئولين ادامه دارد.
گفته ميشود توليد تا دو سال قبل اين شركت بايد جمعآوري شود. هر چه كنسرو بيشتر مانده باشد خطر مسموميت بيشتر است.
سم بوتوليسم موجب توقف تنفس ميشود و بيمار بايد چند هفته با دستگاه تنفس كند.
باكتري كلاستريديوم بوتولينوم توليدكننده اين سم است كه با توليد گاز ميتواند منجر به تركيدن كنسرو شود. در اين صورت سم ميتواند از راه تنفس يا دستگاه گوارش، چشم و حتي زخم پوست وارد بدن شود.
شنبه 6/5/1386 - 8:33