• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1053
تعداد نظرات : 75
زمان آخرین مطلب : 4096روز قبل
اهل بیت

حسین از غم تو  حال زار دارم من

دلی شکسته و قلبی فکار دارم من

من وفراق حریم تو ای شه خوبان

از این فراق غم بیشمار دارم من

 

چه می شود که بگویند بعد مرگ من

 

به خاک کرببلایت مزار دارم من

به خواب هم نکنم آرزوی رضوان را

  میان بزم عزایت قرار دارم من

منی که گریه کن روضه های تو هستم

بگو دگر چه هراسی زنار دارم من

هماره گفتم و تا آخرین نفس گویم

حسینی هستم و بس افتخار دارم من

من آن گلم که به بزم عزات روییدم

میان فصل خزان هم بهار دارم من

حسن جواهری 
 
  behroozraha
يکشنبه 19/9/1391 - 10:59
اهل بیت

دلم گرفته برای هوای عشق شما

دلم گرفته عزیزم برای عشق شما

تمام فخر من این است بر تمام جهان

شدم ز روز ولادت گدای عشق شما

 

همای عشق تو هستم پرنده ی حرمم

به روی بام تو پر زد همای عشق شما

به وقت مجلس روضه شبیه گریه شدم

صفا دهد دل ما را صفای عشق شما

خودم، تمام وجودم فدای یک نگهت

تمام زندگی من فدای عشق شما

خدا به عشق تو امد درون قتلگهت

به درد و داغ تو نازد خدای عشق شما

دلم به طوف تو آمد به طوف درد و غمت

خراب گشته دلم در منای عشق شما

مسیح وقت ولادت به شوق عشق شما

بریخت جان و دلش را به پای عشق شما

به دست زاده ی مریم نگشت زنده کسی

که زنده گشته به زیر لوای عشق شما

به پای عشق تو سوزد چو شمع عاشق تو

چرا که گشته ز دل آشنای عشق شما

سروده: جعفر ابوالفتحی

 

behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 10:56
اهل بیت

دلم محو کرامات حسین است

گدایی در خرابات حسین است

هنوزم مست ذکر یا حسینم

هنوزم این دلم مات حسین است


خدا در خلقتش تبریک گفته

خدا هم محو در ذات حسین است

خدایی در زمین از سوی الله

فرازی از مقامات حسین است

همین کرب و بلای پر بلا هم

مصاف عشق و میقات حسین است

مسیحا گشتن و تا اوج رفتن

پشیزی از عنایات حسین است

همین روضه همین گریه برایم

گلستان، باغ و جنات حسین است

به ذلت تن نداد عاشق چرا که

به گوشش  بانگ هیهات حسین است

و این اشعار پر از سوز جعفر

ز او نبود ز خیرات حسین است

جعفر ابوالفتحی

 

behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 10:55
اهل بیت

چه گنبد و چه حریم مطهری داری

چه بارگاه عجیبی چه محضری داری

چو سیب نیم پیمبر دلاوری داری

به پای پای ضریحت چه اکبری داری

به روی نیزه اعدا نشسته راس قمر

چه پهلوان و علمدار دلبری داری

 

ز گاهواره پاکش کند هوای پدر

 

 

چه کودکی چه عزیزی چه اصغری داری

چقدر نیزه و شمشیر نشسته بر جانت

چه زخمهای فراوان چه پیکری داری

به زیر سایه نرفته ز بعد کرببلا

چه با وفا چه ربابی چه همسری داری

چه دختری که نشسته در انتظار طبق

شبیه فاطمه ماند چه کوثری داری

رگ بریده ببوسد به گودی مقتل

چقدر صبور و خمیده چه خواهری داری

خمیده بود و ز داغت خمیده تر شده است

چقدر کمانی و خسته چه مادری داری

به زیر سایه دستت شدم گدای درت

چه دست با کرم و ذره پروری داری

شاعر: علیرضا اثنی عشری
 
behroozraha
يکشنبه 19/9/1391 - 10:42
اهل بیت

شب جمعه حرم یار حسین را عشق است

شده ام از همه بی کار حسین را عشق است

به که گویم سخن خویش ، بسی خوشحالم

شده ام نوکر دربار، حسین را عشق است

فاطمه، با دل زینب چه هماهنگ سرود

به میان در و دیوار، حسین را عشق است

شده طرح همه ی خون دلم چون رنگ

لکه خونِ سر مسمار، حسین را عشق است

همه ی جاده وصل من بی دل، ارباب

شده از عشق  تو هموار حسین را عشق است

روی نی قافله سالار فقط عباس است

ذکر آن قافله سالار  ،  حسین را عشق است

همدم قافله فریاد کند با صد آه

خواهرت با تن بیمار ، حسین را عشق است

شده ذکر لبم ای دوست به وقت مردن

ز غم و غصه بسیار ، حسین را عشق است

مدعی خانه ی ارباب درش مفتوح است

شده ذکر لبم اینبار حسین را عشق است

سروده جعفر ابوالفتحی 

 

  behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 10:40
اهل بیت

علت خلقت ما حضرت ثارالله است

همه ی لذت ما حضرت ثارالله است

قل هو الله همه هستی ثارالله است

کعبه ی وحدت ما حضرت ثارالله است

وحشتی از همه عالم نبود در جانم

زائل وحشت ما حضرت ثارالله است

عزت از خلق طلب می کنی ای بی غیرت

همه ی عزت ما حضرت ثارالله است

بخدا رحمت عام است حسین بن علی

آیه ی رحمت ما حضرت ثارالله است

چون فقط حب حسین است به قلب رهبر

صاحب دولت ما حضرت ثارالله است

جنت و لذت فردوس برای خودتان

ای جهان جنت ما حضرت ثارالله است

سروده جعفر ابوالفتحی 

 

  behroozraha

 

يکشنبه 19/9/1391 - 10:39
اهل بیت

یا حسین با نــام تو قلـــبــم هـــوایی گــشــته است
تا که گـــفــتم ذکــــر تو دل کـــربــلایی گـــشته است


یا حسین یک گـــوشـه چشمی بر من مسکین نما

چـــونکه نــام تـــو به هـــر دردی، دوایـی گشته است


یا حسین قــــصد ســـفر داری به ســـــوی کــــــربــلا
چونکه قـــلبــــت شـــامل امــری خدایی گشته است


یا حسین انگار مــی دانی چـــه ها در پیــش روست
زانـکه کـــوفی را حــمـــایت، بـی وفایی گشته است


یا حســـین جـــانم به قـــربانت که در میــــدان جنگ
آخــــرین کــــارت، نــــماز با صـــفایی گشــــته است


یا حــســـین با دســت خـــــالی از شما دم می زنم
بس که پیش شـــــاه، کار من گــــدایی گشته است!
       محسن زعفرانیه
 
    behroozraha
يکشنبه 19/9/1391 - 10:37
اهل بیت

کریم اگر کرم کند صد گره وا شود ز لطف

حسین اگر نظر کند درد دوا شود ز لطف

نفس اگر کم آورم هوای عشق یار هست

از این تنفس عاقبت ، دلم فدا شود ز لطف

 

صدا اگر صدا بود ، فقط خدا خدا کند

کاش که ذکر قلب ما ، خدا خدا شود ز لطف

چه می شود حسین من ، پس از بسی مبارزه

به همرهی رهبرم ، سرم جدا شود ز لطف

گدای حرفه ای منم ، که از درت نمی روم

چقدر خرج کرده ام  ، دلم گدا شود ز لطف

حریم هیئت شما ، حریم کربلای توست

درون هیئتت لبم ، پر از نوا شود ز لطف

درون قبر من بیا ، رقیه را صدا بزن

که این دل پر از غمم ، پر از صفا شود ز لطف

کریم را چه حاجتی به این گداست ای صنم

چه می شود که دیده ات به سمت ما شود ز لطف

ز اشک گونه ام ببین ، بسی گلاب می چکد

نظر نما که حاجت ، دلم روا شود ز لطف

سروده جعفر ابوالفتحی 

 

  behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 10:35
اهل بیت

کاروان می رفت اما کودکی جا مانده بود
او در آغوش عطش در قلب صحرا مانده بود
گر نمی دانست آیین اسارت را ولی
ناز پرورد اسیران بود، اما مانده بود

 

هر چه بابا گفت آن شیرین زبان در طول راه
در جواب بی جوابی های بابا مانده بود
یک بیابان غربت و یک کودک بی سر پناه
بی عزیزانش -زبانم لال- تنها مانده بود 
بر فراز نیزه ها منظومه ای را دیده بود
سِیر چشم مهر جویش سوی بالا مانده بود
خیزران و چهره گل نسبتی با هم نداشت 
چرخ گردون نیز در حل معما مانده بود
سینه آم اتش گرفت از این مصیبت یا حسین
ز آن که دلبندی سه ساله روی شن ها مانده بود
شاعر:علی آذر شاهی 

 

  behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 10:32
اهل بیت

منبع: www.iranpardis.com/showthread.php?t=284073

 در نهضت کربلا شاهد هنرنمایی و حماسه آفرینی گروه های مختلف از پیر و جوان و زن و کودک که از اقوام و نزدیکان امام و دوستان آن حضرت بودند این سعادت فقط به روی افراد معدودی از عاشقان واقعی گشوده شد که انسانهایی کمال خواه، وارسته و بی بدیل وبدند. از این افراد سعادتمند، تنی چند از پسران امیرمؤمنان علیه السلام هستند. آنان بدون اینکه اکراهی برای همراهی سیدالشهداء داشته باشند؛ با آگاهی از سرنوشت خویش که آن حضرت از آن خبر داده بود، همراهی حق و حقیقت را بر زندگی ذلت بار و تحت ستم بنی امیه ترجیح دادند و در عاشورای خونین به چشمه ی حقیقت پیوستند.
این مقال بر آن است اطلاعاتی هر چند مختصر و در حد مقدور، درباره ی تعداد شهدای کربلا که از طرف پدر با امام حسین علیه السلام نسبت برادری داشتند ارائه بدهد تا این الگوها وانسانهای برتر، شناخته شده و به دیگران شناسانده شوند.
الف: پسران شهید علی علیه السلام از ام البنین علیها السلام
فرزندان علی علیه السلام که از آن بانوی مکرمه در رکاب امامشان – سیدالشهداء- به شهادت رسیدند عبارتند از:
1- عبدالله بن علی علیه السلام

از وی با نام عبدالله اکبر و با کنیه ی ابومحمد  یاد شده است. بنابر قول مشهور، نام مادرش « ام البنین» دختر حزام ذکر شده است.
بنابر گزارش هایی، عبدالله از برادرش عباس - که گفته شده در سن 34 سالگی به شهادت رسید  – هشت سال کوچکتر، اما از دیگر برادرانش بزرگ تر بوده است.  بر این اساس او شش سال با پدر بزرگوارش زندگی کرد. درباره ی حضورش در کربلا و شهادتش تردید چندانی وجود ندارد؛ چنان که ابن سعد، این قتبیه، طبری، ابوالفرج، خوارزمی، شیخ طوسی و کسان بسیاری او را از شهداء قلمداد کرده اند.
2- جعفر بن علی علیه السلام

برخی ازا و به ابوجعفر الاکبر تعبیر نموده  و کنیه اش را ابوعبدالله ضبط کرده اند. امام علی علیه السلام به واسطه ی علاقه ی زیادی که برادرش جعفر بن ابی طالب داشت، نام این فرزند را با او هم نام کرد.  وی از برادرش عثمان که او نیز از شهدای کربلاست دو سال کوچک تر بوده است.
بسیاری از مورخان و ارباب مقاتل و تراجم، چون: یعقوبی، ابن سعد، ابوالفرج و شیخ طوسی او را از شهداء قلمداد کرده  و شهادتش را پس از عبدالله دانسته اند.
مرحوم شیخ مفید نوشته است: غروب روز تاسوعا هنگامی که «شمر» امان نامه برای فرزندان «ام البنین» آورد، جعفر نیز همراه عباس بود و امان نامه را رد کرد.
3- عثمان بن علی علیه السلام

مقریزی از وی با نام عثمان الاکبر  و برخی با کنیه ابوعمرو  یاد کرده اند. از علی علیه السلام روایت شده که درباره ی نام گذاری پسرش عثمان فرموده است: من او را به نام برادرم « عثمان بن مظعون» نام گذاری کردم.
گویند تولدش بعد از جعفر روی داد.  برخی فاصله سنی او با عبداله را دو سال  و بعضی دیگر چهار سال ذکر کرده اند.
هر چند مورخانی چون مسعودی از او نام نبرده اند، اما در منابع معتبر دیگر، عثمان از شهدای کربلا قلمداد شده است؛ چنان که ابن سعد، ابن اعثم و طبری و ... از شهادتش خبر داده اند.
4- عباس بن علی علیه السلام

از او تعبیر به عباس الاکبر  و با کنیه ی ابوالفضل یاد شده است.  مشهور سال تولدش را چهارمین روز از شعبان سال 26 دانسته اند.
وی بزگ ترین فرزند علی علیه السلام از ام البنین و آخرین شهید از میان برادران تنی اش  و تنها فرزند آن بانوی مکرمه است که دنباله داشته و میراث برادرانش به فرزندان او رسید.
القاب مشهور آن حضرت: سقا، ابوقربه، قمر بنی هاشم  ، بطل العلقمی، حامل اللواء، الطیار، باب الحوائج، کبش الکتیبه گزارش شده است. مامقانی برای وی شانزده لقب برشمرده است.
وی به هنگام شهادت پدر بزرگوارش چهارده سال داشت، و نیز در نبرد صفین حاضر بود. اما پدر بزرگوارش به او اجازه نبرد نداد.  او همه جا با حسین بود و هر سو که آن حضرت می رفت، عباس نیز روان می شد تا وقتی که به شهادت رسید.
ب: پسران شهید علی علیه السلام از دیگر زنان
5- محمد بن علی علیه السلام

وی معروف به محمد اصغر است.  در نام مادر وی و نیز در این که مادرش کنیز بوده یا آزاد گزارش همسانی ندارند: کلبی، ابن سعد، طبری و شیخ طوسی مادرش را کنیز معرفی کرده و از وی نام نبرده اند.  در مقابل، بلاذری در عین حال که از کنیز بودن وی سخن گفته، نامش را «ورهاء» ضبط کرده است.
در منابع دیگر از این بانو به عنوان آزاد یاد شده است. یعقوبی نامش را «امامه» دختر ابی العاص – نوه ی پیامبر صلی الله علیه و آله ازد خترش زینب ذکر کرده است.
هر چند عده ای از حضور وی در کربلا سخن نگفته و در آن تردید کرده اند، منابع بسیاری وی را از شهدای کربلا بر شمرده اند، چنان که نامش هم در منابع اهل سنت و هم شیعه به عنوان «شهید» ذکر شده است.  ابن شهر آشوب در عین حال که از حضور محمد در کربلا خبر داده، متذکر شده است که او به دلیل بیماری به شهادت نرسید.
6- ابوبکر بن علی علیه السلام

نام اصلی او مشخص نیست: برخی نامش را عبدالله(  ، عده ای عبیدالله(  و بعضی نیز محمد اصغر دانسته اند.
قول مشهور ، نام مادرش را «لیلی» دختر مسعود نهشلی ذکر کرده اند.  در مقابل برخی مادرش را ام البنین دختر حزام کلبی  دانسته اند.
منابع بسیاری او را از شهداء بر شمرده اند   ، با این وجود برخی، چون: طبری ابولفرج، و این شهر آشوب در شهادت او تردید کرده اند.
شیخ مفید نیز نامش را در ردیف شهدای کربلا آورده، اما در شمارش اولاد علی علیه السلام ابوبکر را کنیه ی محمد اصغر دانسته است.
7- ابراهیم بن علی علیه السلام

ابن قتیبه، ابن عبد ربه و منابع بسیاری، از حضور ابراهیم در کربلا و شهادتش خبر داده اند.  بنا به نوشته ی ابوالفرج، در منابع انساب ذکری از وی به میان نیامده است. در عین حال او از محمد بن علی بن حمزه نقل کرده است که ابراهیم در روز «طف» به شهادت رسید. همو و برخی دیگر، مادرش را کنیز دانسته¬اند.
8- عمر بن علی علیه السلام

برخی از او نام عمر اکبر و کنیه ابوالقاسم یا ابوحفص یاد کرده اند. نام مادرش نیز به اختلاف گزارش شده است.
ابن سعد و یعقوبی نام مادرش را صهبا « ام حبیب» دختر ربیعه تغلبی دانسته و آورده اند که این زن را خالد بن ولید در عین التمر به اسارت گرفت و به مدینه آورد، اما این که در چه سالی امیرمومنان علیه السلام با او ازدواج کرد اطلاعی در دست نیست.
برخی دیگر، نام مادرش را لیلی دختر مسعود دارمی دانسته اند. بلاذری نوشته است که عمر بن خطاب او را هم نام خود کرد و به او غلامی بخشید.   فخررازی عمر را کوچکتر فرزند علی علیه السلام دانسته است.
در خصوص حضور وی در کربلا میان ارباب مقاتل و تراجم اتفاق نظر وجود ندارد: خوارزمی، ابن شهر آشوب، مامقانی و برخی دیگر او را از شهداء قلمداد کرده اند.
ج: شهدای منسوب به علی علیه السلام
9- عبیدالله بن علی علیه السلام

طبری نام مادرش را «لیلی» بنت مسعود نهشلی ذکر کرده و نوشته است که به گمان هشام بن محمد او در «طف» به شهادت رسیده است.  ابوالفرج نیز از ابوبکر بن عبیدالله طلحی رواست کرده که وی در کربلا به شهادت رسیده، اما خود این قول را اشتباه دانسته است. وی و برخی مورخان دیگر بر این باورند که یاران مختار، عبیدالله را در روز «مزار» کشته اند.
قول مشهور، نام مادرش را «لیلی» دختر مسعود نهشلی ذکر کرده ، اما خلیفه مادرش را «رباب» دختر امریء القیس کلبی ضبط کرده است.
کسانی چون خلیفه، شیخ مفید ، طبری و برخی دیگر از شهادت وی خبر داده اند.
10- عباس اصغر

ابن حزم و عمری نام مادرش را صهبا تغلبی، خلیفه، «لبابه» دختر عبیدالله بن عباس دانتسه اند.
در برخی منابع آمده است که او شب عاشورا در طلب آب روان شد و در شریعه ی فرات به قتل رسید.
11- محمد اوسط بن علی علیه السلام

قول مشهور، نام مادر وی را « امامه» دختر ابی العاص (نوه ی دختری پیامبر صلی الله علیه و آله ) دانسته است که علی علیه السلام به سفارش حضرت فاطمه علیها السلام با او ازدواج کرد.
بیشتر منابع وی را از شهدای کربلا به شمار نیاورده، اما برخی او را ملازم رکاب امام حسین علیه السلام دانسته اند که روز عاشورا پس از کسب اجازه از آن حضرت به نبرد با دشمنان پرداخت وپس از کشتن جمعی از آنها، لشکریان ابن زیاد او را احاطه و اسبش را پی نمودند و وی را به شهادت رساندند.
12- عون بن علی علیه السلام

مادرش اسماء دختر عمیس خثعمی است که بسیاری از مورخان و صاحبان تراجم او را از پسران امام علی از «اسماء» دانسته اند.
بیشتر منابع درباره ی حضورش در کربلا سکوت کرده اند. با این حال، برخی از منابع – به خصوص متأخران- عون را از شهدای کربلا قلمداد کرده اند.
این دسته از منابع آورده اند که وی همراه امام حسین علیه السلام ار مدینه به کربلا آمد.
13- عتیق بن علی علیه السلام

نام مادرش معلوم نیست، برخی مادرش را کنیز دانسته اند.  افرادی چون ابن عماد خنبلی، دیاربکری، ذهبی و مظفر به شهادت او تصریح کرده اند.  این در حالی است که در منابع متقدم، نامی از وی به میان نیامده است.
14- جعفر الاصغر

هر چند نصی درباره ی شهادت او وجود ندارد؛ با این حال مظفر به گمان قوی او را از شهدای کربلا قلمداد کرده است. زیرا وی معتقد است آن تعداد از فرزندان ذکور علی علیه السلام که در کربلا نبوده اند، به عدم حضورشان اشاره شده است؛ مثلاً آمده است: محسن سقط شد و محمد بن حنفیه در مدینه ماند.   ضمن آن که امیرمومنان فرزندی به نام جعفر الاصغر داشته است.
15- عبدالرحمن

برخی ، به همان استدلال پیش او را از شهداء به شمار آورده اند.  گفته شده مادر وی کنیز بوده ، اما اطلاعات دیگری از وی ارائه نشده است.
16- عبدالله الاصغر

نامش به عنوان شهید در برخی منابع متقدم آمده است. در اعیان الشیعه و برخی منابع دیگر نیز از وی یاد شده و آمده است که او پس از شهادت فرزندان امام حسن علیه السلام به میدان شتافت و پس از کشتن تعدادی از سپاه دشمن به دست زجر بن قیس به شهادت رسید.
17- قاسم بن علی علیه السلام

ابن شهر آشوب وی را از شهدای کربلا دانسته است.
18- یحیی بن علی علیه السلام

نام مادرش «اسماء» دختر عمیس دانسته شده است. برخی منابع از شهادت او در کربلا گزارش داده و آورده اند که سر بریده اش را عمیر بن حجاج کندی حمل می کرده است.  در مقابل گزارش هایی دال بر وفات یحیی در زمان پدرش علی علیه السلام در برخی منابع انعکاس یافته است.  

 

behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 10:24
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته