• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1053
تعداد نظرات : 75
زمان آخرین مطلب : 4188روز قبل
اهل بیت

ای عزیز هر دو عالم یا حسین

ای شناور در یم غم یا حسین

ای شراب ناب کوثر یا حسین

ای صفای آب زمزم یا حسین

از غم رأس بریده گشته است

این دل ما غرق ماتم یا حسین

شکر لله کرده ای آقا ز لطف

قسمت ما اشک نم نم یا حسین

ای که انفاست مسیحایی بود

ای شبیه پور مریم یا حسین

در همه ایام عمر با لطف تو

این دل ما از تو زد دم یا حسینپ

بر دل زخمی ز هجر کربلا

کربلایت هست مرهم یا حسین

با عنایات دو چشمت شد نصیب

اشک در ماه محرم یا حسین

بین که عباست فتاده از فرس

در کنار نحر علقم یا حسین

از غم عباس هم بار دگر

قامت زهرا شده خم یا حسین

بین دو دست او شده از تن جدا

با غم عباس گریم یا حسین

سروده : جعفرابوالفتحی 

 

behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 11:14
اهل بیت

بهره ام از روضه ی تو اشک نم نم بوده است

از ازل قلبم ز داغت غرق ماتم بوده است

مادرت اشک مرا از چشم من سر ریز کرد

فاطمه با عاشقانت یار و محرَم بوده است

کن عنایت وقت مرگم، آی و من را ده نجات

سالها حالم به روضه زار و درهم بوده است

چه صفا دارد برای تو بریزم اشک عشق

جنس اشک سینه زنها جنس شبنم بوده است

نه فقط ماه محرم بوده در دل ماه تو

هر شب روضه برایم، ماه ماتم بوده است

بود زینب قامتش خم بین راه کوفه چون

قامت معشوق او در قتلگه خم بوده است

کعبه ام روی تو باشد، قبله ام کرببلاست

چایی روضه برایم آب زمزم بوده است

آرزو دارم پس از مرگم بگویندم که من

یاحسین ذکر لبم در اخرین دم بوده است

سروده : جعفرابوالفتحی 

 

behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 11:12
اهل بیت

کربلا، پربلا، بهشت با صفا

 

کربلا ، زائرت ، شده خود خدا

کربلا، قلب ما، دخیل درگهت

کربلا ، عاشقت ، شدم به هر جهت

کربلا ،این دلم، اسیر دام تو

این دل، غمزده ، غلام نام تو

کربلا، عاشق، دو گنبدت شدم

قلب خویش، از ازل، به نام تو زدم

کربلا، آشنا، دیار دلربا

رنگ اشکم شده ، به رنگ کهربا

کربلا آتشی به جان خسته ام

از همه با غمت که دلگسسته ام

کربلا راه تو ره امام من

مزه ی خاک تو به زیرکام من

کربلا غمزه ی دو چشم مست تو

دست دل خورده است گره به دست تو

کربلا آخرش مرا تو می خری

با دوبال خودت حرم تو می بری

کربلا کن نگاه به قلب زار من

بین حسینی شده همه تبار من

سروده : جعفرابوالفتحی  

 

behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 11:12
اهل بیت

این دل من بی حسین غرق نیاز است

بر دل من حک شده است نام ابالفضل

این سر قلبم ز عشق سر به فراز است

هر که غلام در میکده اش شد

اول وقت اذان ، محو نماز است

ای که شوی مدعی بر طلب یار

تا  برسیدن به عشق، راه دراز  است

بنده نوازی بکن شبیه ابالفضل

نوکر آقای ما بنده نواز است

نحوه ی رقصم ز عشق سینه زنی هست

یا علی و یا علی نحو ه ی ساز است

گر دل من را به وقت عشق بسنجی

با دل یارم دلم بین که طراز است

سروده : جعفرابوالفتحی

 

   behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 11:10
اهل بیت
با تو خورم می ز این جام بلاها

تا که شوم مست تو پیش تو شاها

تا دم کوه معارف است مرا دل

عاشق تو می برد سر به کجاها

من که ندیدم حریم پاک حبیبم

کرببلایت شده رأس دعاها

عشق فقط عشق تو ای شه بی سر

به چه صفا دارد او، بِین صفاها

بین که خجل گشته است یارت ابالفضل

چون شده شرمنده از روی تو ماها

سروده : جعفرابوالفتحی 

 

  behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 11:9
اهل بیت

ای هوای حرمت عطر دل حضرت عشق

ای همه جود و سخا، ای همه ی برکت عشق

ابر پربار حرم، ای همه ی چیز حرم

ای به شهر دل ما ، راهبر دولت عشق

بوسه بر خاک غمت به چه صفا می دهدم

ای ضریح حرمت، آینه ی صورت عشق

ای شفیع دو جهان، کن تو شفاعت ما را

ای شفاعت کده ات، از کرم سیرت عشق

گرگ شامی به حرم کرده تجاوز ای وای

خرج کن بهر حرم از همه ی غیرت عشق

معجر خواهر  تو گم شده چون گرگ عرب

پرده می درّد از این آینه ی عفت عشق

ضربه و زخم زبان، کعب نی و ظلم زمان

سیلی خورده ز جفا خواهرت از بابت عشق

سروده : جعفرابوالفتحی

 

  behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 11:8
اهل بیت

سری دارم که مجنون حسین است

دلی دارم که دلخون حسین است

تمام دین پیغمبر به والله

همه پاینده از خون حسین است

تمام شور مجلس های روضه

همه از لطف اکنون حسین است

تمام رشته های عشق و مستی

ز تار زلف بیرون حسین است

تمام شافعان هر دو عالم

گدای نقطه ی نون حسین است

تمام بارش ابر دو چشمم

ز لطف ابر بارون حسین است

تمام هستی ام دل باشد ای یار

دلم هم مست و افسون حسین است

تمام گردش منظومه بسته

به ابروی حمایون حسین است

درون قتلگه زینب به گریه

کنار جسم گلگون حسین است

سروده جعفر ابوالفتحی 

 

  behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 11:7
اهل بیت

فرمانده کل کائنات است حسین

معنای نماز و صلوات است حسین

ای آنکه برات کربلا می خواهی

در دست کرامتش برات است حسین


نامش به زبان به چه گوارا باشد

در کام چو مزه ی نبات است حسین

خضر از دو لب عشقِ حسین مِی می زد

والله قسم آب حیات است حسین

غم می خوری از مشکل خویش ای انسان

والله کلید مشکلات است حسین

ذرات جهان ذکر حسین می گویند

زیر ید او کل کُرات است حسین

کن گریه ز داغ و الم و درد حسین

لب تشنه ی در پیش فرات است حسین

گر از گنه خویش شدی خسته بدان

نورانیت هر ظلمات است حسین

رو سوی خیام و هیئات آور دل

ذکر همه ی این هیئات است حسین

در وقت وفاتت که رسد بر دادت

والله که کشتی نجات است حسین

گر مهدی ز انفاس خودش نفحه زند

ذکر همه ی این  نفحات است حسین

یک عمر حسین گفته ام ان شاء الله

ذکر لب من وقت وفات است حسین

ای مدعی عشق حسین این را دان

عامل به نماز و به زکات است حسین

سروده جعفر ابوالفتحی  

 

  behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 11:4
اهل بیت

امواج دریا
ای ابتدای شعرهای عاشقانه
وی منتهای آرزوی عارفانه

ای خشک لب ! مستغنی از امواج دریا
وی در عطشناکی سروده صد ترانه
ای هفت دریا همچو قطره پیش قدرت
ای بحر نا پیدا ، کران بی کرانه
از بهر گلخند لبان غنچه لبخند
وی بهر آواز تر بلبل ، بهانه
ای سرالاسرار تمام آفرینش
در بهت سرگردانی عرفان نشانه
در خشکی سُکر لبانت راز مستی
کز هرم آن خیزد ز خُمّ می زبانه
ماییم و قلبی پر نیاز و سوز و سازی
در پیشگاه حس ناب شاعرانه
ما را نیاید وصف تو با شعر لالی
هیهات زین سودای خام کودکانه
در قاف قدر شامخت ما را گذر نیست
کانجا بجز عنقا ندارد آشیانه
صد کهکشان چون نقطه ای محو تو هستند
ای خارج از حد تصور در میانه
با تو ازل آغاز گردید و روان شد
تا انتها جاری شد و مانا زمانه
در لامکان بی زمانی عشق جاوید
در بهت "لا ادری" مایی جاودانه
ای "مطلع الانوار" اشراقات شرقی
ای غرب عرفان ابتدای شهر قانه
لاف تجرد می زند صوفی و لیکن
مانند ابجد خوان مکتب ناشیانه
اما به لطف مهر تو گشته مجسم
تصویر تو در شعر چشمانم شبانه
آنک تو و موج عطا ای بحر احسان
اینک گدای عاشقی بر آستانه

  شهید اسماعیل مؤذنی

 

  behroozraha

يکشنبه 19/9/1391 - 11:2
اهل بیت

ای درگه تو کعبه اهل ولا حسین

وی قبه  تو  قبلگه  انبیا حسین

فرمود مصطفی که تو از آن و او ز توست

ثاراللهی وجان رسول خدا حسین

 

بر تشنگان عشق تویی خضر رهنما

 

داری به کف هماره تو آب بقا حسین

ان لحظه ای که چشم به دنیا گشوده ام

خوانده به گوش من پدرم بارها حسین

پر می کشد دلم به هوای حریم تو

دارم امید دیدن کرببلا حسین

با دیدن حریم تو دردم رود زیاد

دارالشفای ما حرم توست یا حسین

جنت کجا به بزم عزایت برابر است

جایی که مادرت شده صاحب عزا حسین

دلها بسوزد از غم تو بعد سال ها

عالم شده ز ماتم تو غم فزا حسین

در راه دوست تا که دهی هستیت تمام

آن شیرخواره را تو نمودی فدا حسین

کردی زکعبه رو به سوی کربلا ولی

آنجا دوباره کعبه نمودی بنا حسین

تو با خدا بسته ای عهد و به کربلا

کردی وفا به عهد خودت با خدا حسین
 حسن جواهری
 
 behroozraha
يکشنبه 19/9/1391 - 11:0
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته