اول خدا
دیگر برو .. نشانی از آن بام و دام نیست
آزاد کردمت ؛ " نفست مبتلام نیست "
من اشتباه کردم از اول که خواستم
ثابت کنم که ع ش ق فقط در کلام نیست
آسوده باش .. تازه مسلمان ساده ات
مثل قدیم آنهمه نادان و خام نیست
صدها هزار بام ولی باز جَلد تو !
من تا همیشه بیشتر از یک هوام نیست
مشت ترانه های مرا وا کن و بگو
گل های پوچ عشق تو توی کدام نیست ؟
افسوس می خورم که دلم شرط بسته بود
قلب تو شهر سنگی ِ پرازدحام نیست !
.
.
.
می بخشمت که اینهمه بد بوده ای ؛ ببین !
در عفو لذتی ست که در انتقام نیست .
"مریم موحدان"