• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 791
تعداد نظرات : 47
زمان آخرین مطلب : 3771روز قبل
عقاید و احکام

 
 
 
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:

صیـقـل دهنـده ی این دل‌ها، یاد خــدا و تـلاوت قــرآن است.

جَـلاءُ هـذِهِ القُـلوب ذِکـرُ اللهِ وتـلاوَة القــرآن.

(میزان الحکمة: ح 17168)
شنبه 6/2/1393 - 20:32
اخلاق


 

 

کم‏ترین مراتب توبه پشیمانی است. اگر توبه حقیقی تحقق نیابد، انسان از گناه جدا نمی‏ گردد و همواره آن را انجام می ‏دهد.

سپس در مرحله بعد با عمل صالح توبه در وجود انسان مستقر می‏ شود و به توبه حقیقی یا توبه نصوح می ‏انجامد.

البته انسان مشرک باید در کنار توبه از گناهان گذشته خود، ایمان آورد تا گناهانش به نیکی ‏ها تبدیل شود؛ ولی برای مؤمن گنهکار توبه و عمل صالح به تنهایی کافی است و گناهانش را به حسنات تبدیل می‏ کند. از این رو، قرآن کریم می ‏فرماید: وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَی اللَّهِ مَتاباً؛ کسی که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوی خدا بازگشت می‏ کند.

علامه طباطبایی می ‏فرماید: سیاق این آیه، با عظمت بخشیدن به توبه، استبعاد تبدیل سیئات به حسنات را از میان بر می ‏دارد.

این توبه رجوع خاص به طرف پروردگار است وعمل صالح استقرار بخش آن به شمار می ‏آید. از این رو، علامه می ‏فرماید: این توبه با عمل صالح به توبه نصوح تبدیل می ‏گردد. 

امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه شریف تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً؛ با توبه نصوح به خدا باز گردید فرمود: بنده توبه کند سپس به گناه باز نگردد.

علامه طباطبایی(ره) می‏ فرماید: اگر شائبه شقاوت و سوء سریده در انسان نباشد، کار زشت انجام نمی ‏دهد؛ زیرا ذات با سعادت و پاکیزه، زشتی را بر نمی ‏تابد. پس کار زشت یا برخاسته از ذات شقی و خبیث است، یا ذاتی که در آن رگه ها یی از شقاوت و خباثت باشد؛ و لازمه چنین چیزی آن است که هر گاه ذات با توبه و ایمان و عمل صالح پاک گردد، به ذاتی سعید که در آن شائبه‏ای از گناه و شقاوت نیست، تبدیل می ‏شود. اگر ذات دگرگون شد، آثار آن هم دگرگون می ‏گردد و اعمال و آثار انسانی متناسب با ذاتی می ‏شود که با مغفرت و رحمت الاهی شکسته شده است.

از مجموعه آنچه گفته شد، روشن می شود که این توبه ،(توبه نصوح) حالتی خاص است که قابل شکستن نیست و در قاموس آن بازگشت به گناه وجود ندارد. از چنین توبه‏ ای عمل صالح هم بی هیچ تکلفی برون می‏ تراود.

پاره‏ای از روایات ارکان توبه نصوح را چهار چیز شمرده‏اند: 

1. ندامت قلبی

2. استغفار با زبان

3. کردار نیک و کنار گذاشتن گناه

4. عزم بر عدم بازگشت به گناه.

توبه ‏ای که در این آیه ذکر شده و به ضمیمه عمل صالح، گناهان را به حسنات تبدیل می‏ کند، توبه ‏ای است که هرگز شکسته نشود. به کار بستن این راه کارها، برای تبدیل سیئات به حسنات، دشوار می‏ نماید؛ ولی ناممکن نیست و انسان نباید از رسیدن به این مرتبه نومید گردد.

بنابراین برای آنکه خداوند گناهان گذشته ما را ببخشد و آن‏ها را به حسنه تبدیل کند باید 
اولاً از انجام گناهان گذشته پیشمان بود؛ 
ثانیاً با اعمال صالح اثرات توبه را در وجود خود مستقر سازیم.

شنبه 6/2/1393 - 20:25
عقاید و احکام


افسران - ای آدم! آنچه بین من و توست: از تو و از من اجابت.

قال الله عزّوجلّ:


ای آدم! آنچه بین من و توست: از تو و از من اجابت.
شنبه 6/2/1393 - 20:23
عقاید و احکام

 

 

 

نمازهایت را عاشقانه بخوان،حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری،

قبلش فکر کن چرا داری نماز میخونی؟؟؟

آن وقت کم کم لذت میبری از کلماتی که تمام عمرداری تکرارشون میکنی.

تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست.

هـرگـز نـمـازت را تـرک مـکـن

مـیـلیـون هـا نـفـر زیـر خـاک ،

بـزرگ تـریـن آرزویـشـان بـازگـشت بـه دنـیـاست

تـا سجـده کـنـنـد ... ولـو یـک سـجـده !

 

شنبه 6/2/1393 - 20:22
عقاید و احکام
 

روزی امیرالمؤمنین علیه السلام به حجره حضرت فاطمه علیهما السلام در آمد. فاطمه علیها السلام را دید كه حسن و حسین علیه السلام را می خوابانید و ایشان از گرسنگی در خواب نمی شدند.

گفت : ای علی ! برو طلب طعامی می كن كه این كودكان را از گرسنگی در خواب نمی شوند. امیرالمؤمنین علیه السلام به نزدیك عبدالرحمن عوف شد و از وی دیناری زر قرض خواست .

 

عبدالرحمن در خانه شد و كیسه ای زر بیرون آورد و گفت : این صد دینار است ، بستان و هرگز عوض ‍ مده . امیرالمؤمنین علیه السلام گفت : از تو قبول نمی كنم كه من از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم كه : الید العلیا خیر من الید السفلی . دست بالا، بهتر از دست زیرین باشد؛ اما یك دینار زر به من قرض بده .

 

و این حدیث بشنو كه مهتر عالم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: الصدقه عشره اضعاف و القرض ثمانیه عشر ضعفا . صدقه یكی را ده عوض باشد و قرض هر یكی را هجده . عبدالرحمن یك دینار زر به قرض به امیرالمؤمنین علیه السلام داد. امیرالمؤمنین علیه السلام بگذشت .

 

مقداد را دید در كنار چاه نشسته . گفت : ای مقداد! در این ساعت چرا اینجا نشسته ای ؟ گفت : از برای ضرورتی . گفت : آن چیست ؟ گفت : چهار روز است كه هیچ طعام نیافته ام .

 گفت : بستان این دینار را كه تو اولی تری - كه تو چهار روز است كه طعام نیافته ای و ما سه روز. پس دینار زر به مقداد داد و وقت نماز شام روی به مسجد رسول نهاد و با رسول صلی الله علیه و آله و سلم نماز بگزارد و خواجه صلی الله علیه و آله و سلم گفت : ای علی ! امشب به خانه شما می آیم ، و مهمان شما می باشم .

 

امیرالمؤمنین علیه السلام گفت : عزازه و كرامه ، و از پیش برفت و فاطمه علیهما السلام را بشارت داد و خواجه صلی الله علیه و آله و سلم در عقب علی علیه السلام به حجره فاطمه در آمد. فاطمه علیهما السلام در خانه شد و روی بر خاك نهاد و گفت : خداوندا! به حق محمد و آل محمد كه بر ما طعامی فرو فرست .

 

چون سر برداشت كاسه ای دید بزرگ پر از طعام ، بویی از وی می دمید خوشتر از بوی مشك . آن را برداشت و پیش ‍ مصطفی و مرتضی علیهما السلام نهاد.

 

شاه مردان گفت : انی لك هذا الطعام ؟ . از كجاست تو را این طعام ؟ گفت : هو من عند الله ، ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب از نزدیك خداست .

 

خدا روزی دهد آن را كه خواهد، بی حساب ، مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم گفت : شكر خدای را كه مرا فرزندی داد چون مریم ، كه هرگاه زكریا علیه السلام نزد وی شدی طعامی یافتی ، گفتی : انی لك هذا؟ وی گفت : هو من عند الله ، ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب .

 

پس رسول و علی و فاطمه علیهما السلام از آن طعام می خوردند. سائلی بر در آمد. امیر خواست كه وی را طعام دهد.

 

رسول صلی الله علیه و آله و سلم گفت : مده كه این ابلیس است ، خبر یافت كه ما از طعام بهشت می خوریم ، آمده تا با ما مشاركت كند. پس دیگر روز مصطفی و مرتضی علیهما السلام در مسجد بودند.

 

اعرابی (ای) كیسه ای زر به امیرالمؤ منین علیه السلام ناپیدا شد.

 

رسول صلی الله علیه و آله و سلم گفت : ای علی ! می دانی كه آن اعرابی كه بود؟ گفت : خدا و رسول عالمترند.

 

گفت : آن جبرئیل بود. در این وقت گنجی از گنجهای زمین برداشت و حق تعالی از برای آن یك دینار زر كه به مقداد داده ای تو را بیست و چهار جزو ثواب و خیر بداد و از آن در دنیا معجل گردانید:

 

یكی آن كاسه و یك این كیسه و بیست و دو در آخرت ساخته است ، آنچه هیچ چشم چنان ندیده باشد و هیچ گوش نشنیده و بر خاطر هیچ آدمی نگذشته ؛ امیرالمؤمنین علیه السلام آن زر را وزن كرد، هفتصد دینار بود. گفت : صدق الله حیث قال : مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله كمثل حبه انبتت سبع سنابل فی كل سنبله مائه حبه .

شنبه 6/2/1393 - 20:20
عقاید و احکام

 


علی بن ابیطالب(ع) ، از طرف پیغمبراكرم(ص) مامور شد به بازار برود و پیراهنی برای پیغمبر بخرد. 


رفت و پیراهنی به دوازده درهم خرید و آورد.


 رسول اكرم پرسید:این را به چه مبلغ خریدی ؟.

 به دوازده درهم . 


این را چندان دوست ندارم ، پیراهنی ارزانتر از این می خواهم ، آیا فروشنده حاضر است پس بگیرد؟. نمی دانم یا رسول اللّه !. 

برو ببین حاضر می شود پس بگیرد؟. 

علی پیراهن را با خود برداشت و به بازار برگشت .


 بفروشنده فرمود:پیغمبر خدا، پیراهنی ارزانتر از این می خواهد، آیا حاضری پول ما را بدهی و این پیراهن را پس بگیری ؟. 


فروشنده قبول كرد و علی پول را گرفت و نزد پیغمبر آورد.


 آنگاه رسول اكرم و علی با هم به طرف بازار راه افتادند؛ در بین راه چشم پیغمبر به كنیزكی افتاد كه گریه می كرد. 


پیغمبر نزدیك رفت و از كنیزك پرسید:

چرا گریه می كنی ؟.


 اهل خانه به من چهار درهم دادند و مرا برای خرید به بازار فرستادند؛ نمی دانم چطور شد پولها گم شد. اكنون جراءت نمی كنم به خانه برگردم . 


رسول اكرم چهار درهم از آن دوازده درهم را به كنیزك داد و فرمود:هرچه می خواستی بخری بخر و به خانه برگرد. 


و خودش به طرف بازار رفت و جامه ای به چهار درهم خرید و پوشید. در مراجعت برهنه ای را دید، جامه را از تن كند و به او داد. 


دو مرتبه به بازار رفت و جامه ای دیگر به چهار درهم خرید و پوشید و به طرف خانه راه افتاد.


 در بین راه باز همان كنیزك را دید كه حیران و نگران و اندوهناك نشسته است ، فرمود:چرا به خانه نرفتی ؟.


 یا رسول اللّه ! خیلی دیر شده می ترسم مرا بزنند كه چرا این قدر دیر كردی .


 بیا با هم برویم ، خانه تان را به من نشان بده ، من وساطت می كنم كه مزاحم تو نشوند. رسول اكرم به اتفاق كنیزك راه افتاد همین كه به پشت در خانه رسیدند كنیزك گفت :همین خانه است رسول اكرم از پشت در با آواز بلند گفت :ای اهل خانه سلام علیكم . 


جوابی شنیده نشد. بار دوم سلام كرد، جوابی نیامد.


 سومین بار سلام كرد، جواب دادند:اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا رَسُولَ اللّهِ وَرَحْمَهُاللّهِ وَبَركاتُهُ. چرا اول جواب ندادید؟ آیا آواز ما را نمی شنیدید؟. چرا همان اول شنیدیم و تشخیص دادیم كه شمایید. 


پس علت تاءخیر چه بود؟.

 یا رسول اللّه ! خوشمان می آمد سلام شما را مكرر بشنویم ، سلام شما برای خانه ما فیض و بركت و سلامت است .

 این كنیزك شما دیر كرده ، من اینجا آمدم از شما خواهش كنم او را مؤ اخذه نكنید.


 یا رسول اللّه ! به خاطر مقدم گرامی شما، این كنیز از همین ساعت آزاد است .


 پیامبر گفت : 

خدا را شكر! چه دوازده درهم پربركتی بود، دو برهنه را پوشانید و یك برده را آزاد كرد.

شنبه 6/2/1393 - 15:46
قرآن

 

 

 

1. آیه وحدت: « وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا » (ال عمران / 103) و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراكنده نشوید. 


2. اطاعت از اولی‌الامر: « أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ » (نساء59) خدا را اطاعت كنید و پیامبر و اولیای امر خود را (نیز) اطاعت كنید. 


3. آیه تطهیر: « إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً » (احزاب / 33) خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور كند و كاملا‎‎‏‎‎ٌ شما را پاك سازد. 


4. حكومت مستضعفین: « وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ » (قصص / 5) ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم. 


5. جاءالحق: « وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً » (اسراء / 81) و بگو:حق آمد، و باطل نابود شد، یقیناٌ باطل نابود شدنی است. 


6. و ان یكاد: « وَ إِنْ یَكادُ الَّذِینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لََمجْنُونٌ » (قلم / 51) نزدیك است كافران هنگامی كه آیات قران را می‌شنوند با چشم زخم خود تو را از بین ببرند، و می‌گویند او دیوانه است. 


7. نفس مطمئنه: « یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلی رَبِّكِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی » (فجر / 27تا30)

 

تو ای روح آرام یافته-به سوی پروردگار بازگرد در حالیكه هم تو از خوشنودی و هم او از تو خشنود است- پس در سلك بندگانم در‌آی-و در بهشتم وارد شو. 


8. حساب در قیامت: « فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ » (زلزله / 7و8) پس هر كس هموزن ذره‌ای كار خیر انجام دهد آن را می‌بیند و هر كس هموزن ذره‌ای كار بد كرده آن را می‌بیند. 


9. آیه‌الكرسی : در روایات آمده كه آیه‌الكرسی عظیم‌ترین آیه در كتاب خداست. مردی عرض كرد:

یا رسول‌الله! كدام آیه در كتاب خدا عظیم‌تر است فرمود: آیه‌الكرسی. نامیدن این آیه به آیه‌الكرسی از همان صدر اسلام مشهور بوده، حتی در زمان حیات رسول خدا صلی‌الله و حتی در زبان خود آن جناب به این نام بیان می‌شد. 


«اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقی لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ » (بقره / 255تا257) 


هیچ معبودی نیست جز خداوند یگانه زنده، كه قائم به ذات خویش است ، و موجودات دیگر، قائم به او هستند، هیچگاه خواب سبك و سنگینی او را فرا نمی‌گیرد.

 

او لحظه‌ای از تدبیر جهان هستی، غافل نمی‌ماند.آنچه درآسمانها وآنچه درزمین است، ازآن اوست كیست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟ (بنابراین، شفاعت كنندگان، برای انها كه شایسته شفاعتند، ازمالكیت مطلقه او نمی‌كاهد) .

 

آنچه را در پیش روی آنها (بندگان) و پشت سرشان می‌داند، (و گذشته و آینده، در پیشگاه علم او، یكسال است.)

 

و كسی از علم او آگاه نمی‌گردد، جز به مقداری كه او بخواهد. (اوست كه به همه چیز آگاه است، و علم و دانش محدود دیگران، پرتوی از علم بی‌پایان و نامحدود اوست.) تخت (حكومت) او، آسمانها وزمین را در بر گرفته است، و نگاهداری آن دو (آسمان و زمین) او را خسته نمی‌كند. بلندی مقام و عظمت، مخصوص اوست. (255) 


در قبول دین، اكراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است.

بنابراین، كسی كه به طاغوت (بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر) كافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیر محكمی چنگ زده است، كه گسستن برای آن نیست.و خداوند، شنوا و داناست. (256) 


خداوند، ولی و سرپرست كسانی است كه ایمان آوره‌اند، آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون می‌برد. (اما) كسانی كه كافرشدند، اولیای آنها طاغوتها هستند، كه آنها را از نور، به سوی ظلمتها بیرون می‌برند، آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند. (257) 


10. آیه الوصیه: « كُتِبَ عَلَیْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ » (بقره / 180) دستور داده شده كه چون یكی از شما را مرگ فرارسد. 


11. آیه وام: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ » (بقره / 282) ای اهل ایمان چون به قرض و نسیه معامله كنید 


12. آیه التوجه: « وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ » (بقره / 115) مشرق و مغرب جود و ملك خداست. 
13. آیه روزه: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ » (بقره / 183) ای اهل ایمان به شما هم روزه داشتن فرض كردید. 


14. آیه كتمان: « إِنَّ الَّذِینَ یَكْتُمُونَ ما انزلناهُ ...» (بقره / 159) آن گروه اهل كتاب كه آیاتی ما را كه فرستادیم كتمان نموده. 


15. آیه نفی سبیل: « وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً » (نساء / 141) و خداوند هیچگاه برای كافران نسبت به اهل ایمان راه تسلط باز نخواهد نمود. 


16. آیه ولایت: « إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ » (مائده / 55) ولی امر و یاور شما تنها خدا و رسول خدا است. 


17. آیه تصدیق: « وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ » (توبه / 61) و بعضی (از منافقان) آنان هستند كه دائم پیغمبر را می‌آزارند. 


18. آیه نفر: « ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا كَافَّهً » (توبه / 122) نباید مؤمنان همگی بیرون رفته. 


19. آیه سؤال: « فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ » (نحل / 43) بروید از اهل ذكر اگر نمی‌دانید سؤال كنید. 


20. آیه عزت: « وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً » (اسراء / 111) او بگو ستایش مخصوص اوست كه هرگز فرزندی ندارد. 


21. آیه نور: « اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ » (نور / 35) خدا نور زمین‌ها و آسمانها است. 


22. آیه مودت: « قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی » (شوری / 23) بگو من از شما اجرت رسالت جزء این نخواهم كه مودت و محبت مرا در حق خویشاوندان مظور دارید. 


23. آیه نبأ: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ » (حجرات / 6) ای مؤمنان هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد. 


24. آیه نحوی: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ ...» (مجادله / 12) ای اهل ایمان هر گاه بخواهید با رسول سخن سری بگوئید. 


25. آیه البسمله: (آیه تسمیه) بسم الله الرحمن الرحیم. 


26. آیه قصاص: « وَ لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ » (بقره / 179) عاقبت حكم قصاص برای حفظ حیات شماست.

 

شنبه 6/2/1393 - 2:42
عقاید و احکام

 

 

رسول اکرم (ص)فرمود:

خدا رحمت کند کسی را که مازاد گفتار خود را نگهدارد و مازاد مال خود را انفاق کند.


رحم الله امرءامسک الفضل من قوله و انفق الفضل من ماله

نهج الفصاحه

جمعه 5/2/1393 - 23:39
سخنان ماندگار

 

 

برادرم وقت چندان نمانده است ابدت را دریاب به قول جناب خواجه حافظ:

صد ملك دل به نیم نظر مى‏توان خرید خوبان در این معامله تقصیر مى‏كنند

علامه حسن زاده آملی -هزار و یك كلمه، ج‏2، ص: 147

جمعه 5/2/1393 - 23:23
عقاید و احکام

 

 

پیامبر اکرم (ص) فرمود: اولین کسی که داخل بهشت می‌شود، فاطمه است

«بحار الانوار، ج 43، ص 44»

جمعه 5/2/1393 - 22:0
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته