• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 575
تعداد نظرات : 186
زمان آخرین مطلب : 4698روز قبل
دانستنی های علمی

بهاران رسد ز راه!

پنج شنبه 24/12/1385 - 18:22
آموزش و تحقيقات
مسالب زير در راه دانشگاه اتفاق افتاده و كاملا هم واقعي است .

سلام عليكم. به مادر سلام برسونيد . مرتيكه مگه نگفتم اشغالاتو جلوي خونه ما نريز. تو غلط كردي گفتي دمپايي كهنه، ملامين كهنه ، نون خشكه مي خريم. خبر خبر نفتي نشي. آقا ببخشيد ساعت داري ؟ نه و سي و پنج دقيقه ممنون. خواهش مي كنم . خانم خوشگله سوار نمي شي؟ خيلي بي تربيتي. امام حسين دو نفر . آقا من پول خرد ندارم. مشكل نيست عزيزم . حالا پولت چقدره؟ پونصدي. هَ هَ . پونصدي خودش ديگه پول خرده. ملت رو به خاك سياه نشوندندبه خدا. همين الآن جلو پات يه خانم چادري سوار شد . .... آقا مي شه صدا ضبط رو بلند كني . بر روي چشم . ادم فروش دست تو رو شده برام ....... آره مي گفتم اين خانم نشست جلو كنار ما . بعد شروع كرد يواش يواش ...... آقا هرجا يشه پياده مي شم . بفرما. پاسور پاسور . سي دي . نوشابه خارجي. نه قربونت نمي خوام. آقا دعا كميل بخر . چنده؟ سه تا هزار . چرا سه تا ؟ مگه ثوابش فرق داره؟ ماكسيما سفيد رنگ بزن كنار . آقا حركت كن. پيكان حركت كن . اخ ببخشيد. جلو چشمتو نگاه كن بزمجه. مگه كوري. مثل گاو سرتا انداختي پايين كه چي ؟ كتك دلت مي خواد؟ قربان من كه معذرت خواستم. بابام هم ازم معذرت نمي خواد . حالا حسابتو مي رسم . آقا پول خرد داري مي خوام تلفن بزنم. شرمنده فقط دو هزاري دارم . محمود بكش بالا. بوق بوق.مگه سواحل نيوزلنده داري قدم ميزني ؟ برو تو پياده رو ناز بيا. كوپن قند شكر برنج خريداريم . سه راه سيمين سه نفر . آقا شما . من ؟ بله . دانش جویی؟ بله . كارت دانش جویی؟ همراهم نيست . كدوم دانشکده ای؟ فلاني... این چیه توی گردنت؟مگه دختری؟ اسمت چیه؟ دفعه بعد موهاتم كوتاه كن .کارتتو بده و فردا بیا حراست!


با تشكر از مارشال مدرن

چهارشنبه 25/11/1385 - 2:32
خواستگاری و نامزدی

  روزي روزگاري دو فرشته کوچک در سفر بودند .يک شب به منزل فردي ثروتمند رسيدند و از صاحبخانه اجازه خواستند تا شب را در آنجا سپري کنند . آن خانواده بسيار بي ادبانه برخورد کردند و اجازه نداند تا آن دو فرشته در اتاق ميهمانان شب را سپري کنند و در عوض آنها را به زيرزمين سرد و تاريکي منتقل کردند . آن دو فرشته کوچک همانطور که مشغول آماده کردن جاي خود بودند ناگهان فرشته بزرگتر چشمش به سوراخي  در درون ديوار افتاد و سريعا به سمت سوراخ رفت و آنرا تعمير و درست کرد.فرشته کوچکتر پرسيد : چرا سوراخ ديوار را تعمير کردي .فرشته بزرگتر پاسخ داد : هميشه چيزهايي را که مي بينيم آنچه نيست که به نظر مي آيد .

فرشته کوچکتر از اين سخن سر در نياورد . فردا صبح آن دو فرشته به راه خود ادامه دادند تا شب به نزديکي يک کلبه متعلق به يک زوج کشاورز رسيدند . و از صاحبخانه خواستند تا اجازه دهند شب را آنجا سپري کنند.زن و مرد کشاورز که سني از آنها گذشته بود با مهرباني کامل جواب مثبت دادند و پس از پذيرايي اجازه دادند تا آن دو فرشته در اتاق آنها و روي تخت انها بخوابند و خودشان روي زمين سرد خوابيدند .صبح هنگام فرشته کوچک با صداي گريه مرد و زن کشاورز از خواب بيدار شد و ديد آندو غرق در گريه مي باشند . جلوتر رفت و ديد تنها گاو شيرده آن زوج که محل درآمد آنها نيز بود در روي زمين افتاده و مرده . فرشته کوچک برآشفت و به فرشته بزرگتر فرياد زد : چرا اجازه دادي چنين اتفاقي بيفتد . تو به خانواده اول که همه چيز داشتند کمک کردي و ديوار سوراخ آنها را تعمير کردي ولي اين خانواده که غير از اين گاو چيز ديگري نداشتند کمک نکردي و اجازه دادي اين گاو بميرد.فرشته بزرگتر به آرامي و نرمي پاسخ داد : چيزها آنطور که ديده مي شوند به نظر نمي آيد.

فرشته کوچک فرياد زد : يعني چه من نمي فهمم. فرشته بزرگ گفت : هنگامي که در زير زمين منزل آن مرد ثروتمند اقامت داشتيم ديدم که در سوراخ آن ديوار گنچي وجود دارد و چون ديدم که آن مرد به ديگران کمک نمي کند و از آنجه دارد در راه کمک استفاده نمي کند پس سوراخ ديوار را ترميم و تعمير کردم تا آنها گنج را پيدا نکنند . ديشب که در اتاق خواب اين زوج خوابيده بودم فرشته مرگ آمد و قصد گرفتن جان زن کشاورز را داشت و من بجاي زن گاو را پيشنهاد و قرباني کردم . چيزها آنطور که ديده مي شوند به نظر نمي آيند .

دوستان من : بعضي وقتها چيزهايي اتفاق مي افتد که دقيقا بر عکس انتظار و خواست ماست و اگر انصاف داريد به اتفاقاتي که مي افتد بايد اعتماد داشته باشيد . شايد که به وقت و زمانش متوجه دلايل آن اتفاقات شويد.

شنبه 21/11/1385 - 0:59
دانستنی های علمی

من يه شكلات گذاشتم توی دستش... اون يه شكلات گذاشت توی دستم... من بچه بودم... اون هم بچه بود... سرم رو بالا كردم... سرش رو بالا كرد... ديد كه منو ميشناسه... خنديدم... گفت "دوستيم؟" ... گفتم "دوست دوست" ... گفت "تا كجا؟" ... گفتم "دوستی كه تا نداره" ... گفت "تا مرگ!" ... خنديدم و گفتم "من كه گفتم تا نداره" ... گفت "باشه ، تا بعد از مرگ!" ... گفتم "نه ، نه ، نه! تا نداره" ... گفت "قبول ، تا اونجا كه همه دوباره زنده ميشن... يعنی زندگی بعد از مرگ... باز هم با هم دوستيم... تا بهشت... تا جهنم... تا هر جا كه باشه من و تو با هم دوستيم" ... خنديدم و گفتم "تو براش تا هر جا كه دلت ميخواد يه تا بذار... اصلا" يه تا بكش از اين سر دنيا تا اون دنيا... اما من اصلا" تا نميذارم" ... نگاهم كرد... نگاهش كردم... باور نمی كرد... ميدونستم... اون می خواست حتما" دوستی مون تا داشته باشه... دوستی بدون تا رو نمی فهميد...
 گفت "بيا برای دوستی مون يه نشونه بذاريم" ... گفتم "باشه ، تو بذار" ... گفت "شكلات... هر بار كه همديگه رو می بينيم يه شكلات مال تو ، يكی مال من... باشه؟" ... گفتم "باشه" ... هر بار يه شكلات ميذاشتم توی دستش... اون هم يه شكلات توی دست من... باز همديگه رو نگاه می كرديم... يعنی كه دوستيم... دوست دوست... من تند شكلاتم رو باز می كردم و ميذاشتم توی دهنم و تند تند اونو می مكيدم... می گفت "شكمو! تو دوست شكمويی هستی!" ... و شكلاتش رو ميذاشت توی يه صندوق كوچولوی قشنگ... می گفتم "بخورش!" ... می گفت "تموم ميشه... ميخوام تموم نشه... برای هميشه بمونه" ...
 صندوقش پر از شكلات شده بود... هيچكدومش رو نمی خورد... من همش رو خورده بودم... گفتم "اگه يه روز شكلاتهات رو مورچه ها بخورن يا كرمها ، اون وقت چيكار می كنی؟" ... گفت "مواظبشون هستم" ... می گفت "ميخوام نگهشون دارم تا موقعی كه دوست هستيم" ... و من شكلات ميذاشتم توی دهنم و می گفتم "نه ، نه! تا نداره... دوستی كه تا نداره" ...
 يه سال... دو سال... چهار سال... هفت سال... ده سال و بيست سال شده... اون بزرگ شده... من بزرگ شده م... من همه ء شكلاتها رو خورده م... اون همه ء شكلاتها رو نگه داشته... اون اومده امشب كه خداحافظی كنه... ميخواد بره... بره اون دور دورها... ميگه "ميرم ، اما زود بر می گردم" ... من ميدونم ، ميره و بر نمی گرده... يادش رفت شكلات به من بده... من يادم نرفت... يه شكلات گذاشتم كف دستش... گفتم "اين برای خوردن" ... يه شكلات هم گذاشتم كف اون دستش... گفتم "اين هم آخرين شكلات برای صندوق كوچيكت" ... يادش رفته بود كه صندوقی داره برای شكلاتهاش... هر دو رو خورد... خنديدم... ميدونستم دوستی من تا نداره... ميدونستم دوستی اون تا داره... مثل هميشه... خوب شد همه ء شكلاتهام رو خوردم... اما اون هيچكدومشون رو نخورد... حالا با يه صندوق پر از شكلات نخورده چيكار می كنه؟!

جمعه 20/11/1385 - 1:19
اخبار
فرمانده نيروي هوايي سپاه از آزمايش موفقيت آميز سامانه فوق پيشرفته پدافند "تور ام يك" در رزمايش تخصصي صاعقه خبر داد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي كل سپاه، سردار سرتيپ حسين سلامي فرمانده نيروي هوايي سپاه با تشريح اهداف اين رزمايش اعلام كرد: سامانه ياد شده با استفاده از سيستم هاي الكترو اپتيك و فراگير مادون قرمز اهداف خود را رهگيري مي كند.
وي اضافه كرد: اين سامانه به صورت دقيق اهداف را مورد اصابت قرار مي‌دهد و اين امكان را دارد تا در برابر سيستم هاي ضد رادار منحرف كننده موشك مصون مانده و در جنگ الكترونيك نيز موفق عمل كند.
رزمايش صاعقه از امروز با شركت يگانهاي نيروي هوايي سپاه در منطقه جنوبي خليج فارس و درياي عمان آغاز شده و در ادامه نيز رزمايش رعد توسط يگانهاي نيروي دريايي سپاه برگزار خواهد شد.
وي با اشاره به اين‌كه برد سامانه مدرن تورام يك، 12 كيلومتر با قابليت افزايش تا 20 كيلومتر است، گفت: تور ام يك سامانه‌اي چابك، چالاك، پرتحرك، بسيار دقيق با امكان واكنش سريع است و هر سامانه موشكي قادر است در آن واحد 48 هدف را رهگيري كند و با 8 هدف درگير شود.
سردار سلامي توضيح داد: با توجه به قابليت‌هاي فراوان اين سامانه يگان‌هاي موشكي نيروي هوايي سپاه قادرند با كنار هم قرار دادن تعداد زيادي از اين واحدها فضاي وسيعي را تحت پوشش پدافندي قرار دهند.
فرمانده نيروي هوايي سپاه تاكيد كرد: سامانه فوق پيشرفته تورام يك مي‌تواند حجم رهگيري و مقياس درگيري را افزايش دهد و يك لايه دفاع اطمينان‌بخش را ايجاد كند.
سردار سرتيپ سلامي خاطرنشان كرد: سامانه تور ام يك قادر است با هواپيماهاي كوچك، هواپيماهاي با قابليت مانور بالا و سرعت زياد و موشك‌هاي پيشرفته كروز درگير و در كمتر از يك ثانيه آماده‌ي رهگيري مجدد و پرتاب‌هاي متعدد شود.
وي در پايان با ابراز رضايت از آزمايش موفقيت‌آميز سامانه پيشرفته موشكي تور ا م يك ورود اين سيستم عملياتي پدافند مدرن به يگان رزم سپاه را به محضر فرمانده معظم كل قوا و ملت شريف ايران تبريك گفت
پنج شنبه 19/11/1385 - 13:31
کامپیوتر و اینترنت

مصاحبه businessweek با سالار کمانگر ،
جوانترین مدیر شرکت گوگل

سالار کمانگر در سال 1999 از دانشگاه استانفورد در رشته بیولوژی فارغ‌التحصیل شد و در عرض 7 سال توانست به یکی از کارکنان کلیدی شرکت گوگل مبدل شود. در میان موفقیت‌های وی در این شرکت می‌توان به نوشتن نخستین پلان تجارتی و مشارکت در طراحی سیستم آگهی‌های گوگل Adwords اشاره کرد. سیستم آگهی‌های کلمه‌ای هوشمند گوگل ، یکی از رموز موفقیت تجاری این شرکت بوده است. سالار کمانگر 29 ساله ، در حال حاضر جوانترین مدیر گوگل محسوب می‌شود.

مجله معتبر businessweek متن مصاحبه‌ای را که با کمانگر ترتیب داده بود ، منتشر کرد ، که توجه شما را به ترجمه این مصاحبه کوتاه جلب می‌کنم:

شما متخصص رشته بیولوژی هستید ، چطور سر از دنیای فن‌آوری درآوردید؟
اوایل که به مدرسه می‌رفتم ، بسیار مشتاقانه خیال پزشک شدن را در سر می‌پروراندم ، تا اینکه زمانی را به تماشای طبابت پزشکان اختصاص دادم. از آن به بعد بسیار مشتاق شدم که دانشمند شوم. ولی روز به روز بیشتر متوجه می‌شدم که این کار هیجان‌آور نیست. بعدها وقتی دو هفته به صورت پاره‌وقت در گوگل مشغول شدم ، فهمیدم که اعمالی که این کار من را با آنها درگیر می‌کند ، به من انرژی می‌دهد. درسی که من آموختم این بود که تنها تصور و خیالی که از یک کار داریم کافی نیست و باید از اینکه یک حرفه به صورت روزانه هیجان و انگیزه لازم را فراهم می‌کند ، مطمئن شویم.

جوانترین مدیر گوگل بودن ، چه احساسی دارد؟
من به این قسمت "جوانترین" فکر نمی‌کنم. ما توان فکری یک گروه شروع‌کننده را با منابع یک شرکت بزرگتر داشتیم. اگر فارغ‌التحصیل دانشگاه باشی و نخستین کارت را شروع کرده باشی ، به دنبال سلسله‌مراتب نیستی ، حتی اگر انرژی و جاه‌طلبی زیادی داشته باشی ، این حس و حال چندان کارهایت را تحت‌تأثیر قرار نمی دهد.

آیا تجربه بعدیت از آنچه نخست در گوگل احساس می‌کردی ، متفاوت بود؟
من توانستم سریع پیشرفت کنم ، چون زود شروع کردم ، کارمندی که امروز کارش را شروع کند ، تجربه من را نخواهد داشت. در مورد کسانی که کارشان در گوگل آغاز نکرده اند ، گوگل جایی است که می‌توانند در آن متفاوت شوند و مورد توجه قرار گیرند.

قسمت مورد علاقه کارتان چیست؟
بودن در اتاقی که در آن گروهی از افراد خلاق هستند و تو می‌توانی با آنها موافق و یا مخالف باشی و  درباره بهتر کردن محصولات یا وضعیت داد و ستد صحبت کنی.

توصیه‌ات برای فارغ‌التحصیلان جدید که به دنیال کار هستند چیست؟
بعد از اینکه تحصیلاتتان را به اتمام رساندید ، خودتان را با مشغله ذهنی پیدا کردن یک کار عالی در یک جای عالی نگران نکنید ، چون بخت کمی دارید که بتوانید هر چیزی را پیش‌بینی کنید ، به جای آن در پی آن باشید که نوع حرفه مناسب را پیدا کنید. به این ترتیب موقعیت بهتری برای شناساندن خود و به پایان رساندن کارتان در یک شرکت مناسب خواهید داشت. خیلی بیهوده است که در پی پیشبینی کردن "گوگل آینده" باشید. من شانس آوردم ، ولی توانستم نوع حرفه‌ای را که به آن اهمیت بدهم بشناسم و سریع رشد کنم.

ایرانیان گوگل که همگی از مدیران رده بالا هستند عبارتند از:

امید کردستانی Omid Kordestani
سالار کمانگر Salar Kamangar
ترانه رضوی Taraneh Razavi
پدرام کیانی Pedram Keyani
رضا بهفروز Reza Behforooz
مایک جزایری Mike Jazayeri
شیرین اسکوئی Shirin Oskooi
شمیم صمدی Shamim Samadi
مریم کامور Maryam Kamvar

*****

پنج شنبه 19/11/1385 - 1:6
شعر و قطعات ادبی
قسمت بسيار كوتاهي از ترانه جديد استاد محمد اصفهاني با نام " ناله غربت " :
دانلود اين ترانه بسيار زيبا  را به شما هم توصيه مي‌كنم  ، ترانه‌اي مناسب با حال و هواي محرم


چراغي نتابيد
به جز ماه بر خلوت تو
به ديوار تنهاييت سر نهادي
كسي كو كه تا بشنود ناله غربتت را
***************************
شب كوفه نامرد وپيمان شكن بود
پر از اهرمن بود
و تنها نگاه ستاره كه مبهوت
بر اندوه و بر بي‌كسي‌هايت اي مرد
تو را باز دردل
هواي حسين است
هواي حسين است و غمهاي ياران
همانند روحت بزرگند
انبوه دلواپسي‌هايت اي مرد
**************************
شب كوفه نامرد وپيمان شكن بود
تو با شوق تا اوج
تا مسلخ عشق رفتي
خدا در تو تابيد
و در كوفه كرب و بلا با تو آغاز گرديد
پنج شنبه 19/11/1385 - 0:32
دانستنی های علمی

سال شمسي

براي مصريان قديم ، به مناسبت نقش حياتي طغيان هاي سالانه رود نيل در اقتصاد زراعتي آنها و به ترتيب نسبتا منظم اين طغيان ها، سال شمسي اهميتي بيش از سال قمري داشت.به همين دليل ، از زمانهاي بسيار دور، تقويم شمسي خالص ، جايگزين تقويم قمري بدوي شد. سال شمسي به 3 فصل 4 ماهه تقسيم مي شد.هر ماه 30 شبانه روز بود و پس از 12 ماه ، 5 روز اضافي درج مي شد و به اين ترتيب ، سال درست ، مرکب از 365 شبانه روز بود.در سالي که اين تقويم اختيار شد، اولين روز اولين ماه ، مقارن ، رصد تشريق شعراي يماني آغاز شد و انتخاب آن مسلما به اين سبب بود که تقريبا مقارن آغاز طغيان نيل و انقلاب صيفي بود.

تقويم جلالي يا ملکي

تقويم شمسي که در زمان جلال الدوله ملکشاه سلجوقي تاسيس شد و در قسمت اعظم ايران رواج يافت ، همان تقويمي است که امروزه رايج است.مبدا اين تقويم روز جمعه 9 رمضان 471 هجري قمري است. سال جلالي از اول بهار آغاز مي شود و 12 ماه 30 روزه و 5روز اضافي به دنبال ماه دوازدهم دارد.

روز اول سال جلالي ، يعني روز ورود خورشيد به اعتدال بهاري با روز ورود خورشيد به نخستين درجه حمل انطباق يافت با اين قرارداد، سال جلالي به عکس سال مسيحي که در هر 10 هزار سال ، قريب 3 روز با سال شمسي اختلاف پيدا مي کند، هميشه مطابق با سال شمسي قرار دارد و آن را مي توان دقيق ترين تقويم جهان دانست ؛ ولي سالهاي کبيسه در تقويم جلالي ، ثابت نيستند و کبيسه کردن موقوف به نتايج رصد هر سال است.

تقويم هاي زرتشتي

زرتشتي گري در دوره ساساني رواج يافت. پس از حمله اعراب ، زرتشتيان در مناطق مختلف پخش شدند که باعث پيدايش تقويم هاي گوناگون شد.تقويم زرتشتي ، خورشيدي است و با زمان تاجگذاري آخرين پادشاه زرتشتي ، يزدگرد سوم ، شروع مي شود.سال تقويم اوستايي (زرتشتي) در هر 4 سال ، يک شبانه روز يا به طور دقيق تر در هر 128 سال ، 31 شبانه روز از سال شمسي حقيقي عقب مي افتد و در نتيجه ، مثلا نوروز در طول سال تغيير مي کند.در باب تنظيم زمان در ايران باستان ، اطلاعات قطعي در دست نيست. احتمالا در بدو امر، سال قمري ايجاد شده ، ولي ظاهرا ميان مردم کشاورز و گله دار، که اساس کارهايشان بر فصول طبيعي است ،بايد بزودي ترتيب کبيسه اي داده شده باشد.اولين شکل تقويم که از آن نزد اقوام ايراني خبر داريم ، تقويم اوستايي قديم است که قمري - شمسي و آغازش بر پايه انقلاب سيفي بوده است.بعيد نيست که در نتيجه مهاجرت اقوام ايراني و به اقتضاي آب و هوا يا به واسطه رابطه اي که با تمدن بابلي و آشوري داشتند، مبدا سال آنها تغيير کرده باشد. نشانه اين تقويم پارسي قديم در کتيبه هاي داريوش پيدا شده است.تقويم اوستايي در تمام جزييات با تقويم مصري مطابق است و هر روز ماه ، چنان که در مصر معمول بوده ، به يک فرشته موکل منسوب و به اسم او موسوم است و البته تنها مشکل در اين تقويم ، همانند بسياري از تقويم هاي ديگر، کبيسه گيري بوده است که اين مشکل با به وجودآمدن تقويم جلالي تا حدودي حل شد.

پنج شنبه 19/11/1385 - 0:29
دانستنی های علمی

ماههاي قمري و مشکلات آن

   از نخستين پيشرفت هايي که در حساب زمان حاصل شد، اتخاذ دوره گردش قمر بود. منجمان 2 تعريف براي ماه دارند؛ ماه نجومي که فاصله زماني ميان دو عبور متوالي قمر از مقابل يک ستاره ثابت است و ماه هلالي ، که فاصله زماني ميان دو مقارنه قمر و خورشيد است.ماهي که در آن روزها از آن استفاده مي شد، ماه هلالي بود. پس از آن که استفاده از ماههاي قمري بر استفاده فصلها در تقسيم سال طبيعي غلبه پيدا کرد، ماهها را بر حسب فصلي که در آن مي افتاد، نامگذاري کردند.مبنا قرار دادن ماههاي قمري ، به عنوان حساب زمان ، با مشکل مواجه شد؛ چون پديده هاي طبيعي که ماهها به مناسبت آنها نامگذاري شده بودند، بايد همواره در همان ماه پيش بيايد که اين ممکن نيست
   راصدين نخستين ، وسيله اي براي محاسبه طول دقيق سال شمسي و قمري نداشتند، ولي عده اي از آنها، با شمردن تعداد ايام ميان 2 انقلاب متوالي يا 2 اعتدال متوالي و حساب متوسط ارقام حاصل در طي چندين سال ، طول سال شمسي را نزديک به 365 شبانه روز به دست آورده بودند.
اين گونه که مشهود است، سال شمسي نزديک به 11 شبانه روز از 12 ماه هلالي ، طولاني تر است.
   اگر يک رصدکننده بدوي مي خواست تناظر ماهها را با فصول طبيعي تا حدي محفوظ نگه دارد، مجبور بود اختلافي را که از جمع شدن تفاوت 11 روز در هر سال حاصل مي شد و پس از 3 سال به بيش از يک ماه اضافه مي شد، تصحيح کند.راه ساده اين مساله ، کبس يعني الحاق يک ماه قمري اضافي بود. در چنين دستگاهي ، بعضي سالها 12ماهه و بعضي 13 ماهه مي شدند.بسياري از اقوام بدوي کبس را از طريق مشاهده انجام مي دادند.
پنج شنبه 19/11/1385 - 0:27
دانستنی های علمی
از طرق آسمـــــان
سلام

تقويم ها
سال 467 در زمان سلطنت جلال الدين ملکشاه سلجوقي و وزارت خواجه نظام الملک ، چون خواستند ترتيب تقويم يعني محاسبه سال و ماه را بر طبق قوانين نجومي و دقيق معين کنند، گروهي از دانشمندان آگاه به علم نجوم را براي اين کار انتخاب کردند و آنها مامور بودند تا محاسبه را ترتيب دهند و اين محاسبه ، درست ترين و دقيق ترين محاسبه سال شماري و معروف به تقويم جلالي است و خيام يکي از اين دانشمندان و گويا سرپرست اين گروه بوده است.هر دستگاه تقسيم زمان به سال ، ماه ، هفته و روز و جدولي که شامل اين تقسيمات است ، به تقويم يا تاريخ موسوم است.همه اين دستگاه هاي قراردادي حساب زمان در نهايت به امور متناوب طبيعي و دوره هاي گردش طبيعي برمي گردد. در واقع بايد گفت که تاريخ تقويم از زماني شروع مي شود که انسان به حال ماندگاري به زراعت پرداخت ؛ در نتيجه متوجه شد که موسم بذرافشاني به فواصل منظم همه ساله بازمي گردد.سپس به شمردن ايام ميان 2 موسم متوالي بذرافشاني پرداخت


 ادامه دارد ...
پنج شنبه 19/11/1385 - 0:25
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته