• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3839
تعداد نظرات : 784
زمان آخرین مطلب : 4438روز قبل
دانستنی های علمی

ز آب خرد، ماهی خرد خیزد --- نهنگ آن به كه از دریا گریزد !

زاغم زد و زو غم زد، پس مانده كلاغ كورم زد !

زبان بریده بكنجی نشسته صم بكم --- به از كسی كه نباشد زبانش اندر حكم . (( سعدی ))

زبان خر را خلج میدونه !

زبان خوش، مار را از سوراخ بیرون میآورد !

زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد --- بهوش باش كه سر در سر زبان نكنی .

زبان گوشت است بهر طرف كه بچرخانی میچرخه !

زخم زبان از زخم شمشیر بدتره !

زدی ضربتی ضربتی نوش كن !

زرد آلو را میخورند برای هسته اش !

زرنگی زیاد فقر میآره !

زرنگی زیاد مایه جوانمرگیست !

ز عشق  تا بصبوری هزار فرسنگ است ! (( دلی كه عاشق و صابر بود مگر سنگ است ؟ ))  (( سعدی ))

زعفران كه زیاد شد بخورد خر میدهند !

زكوة تخم مرغ یك دانه پنبه دونه است !

زمانه ایست كه هر كس بخود گرفتار است ! (( تو هم در آینه حیران حسن خویشی ... ))  (( آصفی هروی ))

زمانه با تو نسازد، تو با زمانه بساز!

زمستان رفت و رو سیاهی به زغال موند !

زن آبستن گل میخوره اما گل داغستان !

زن ازغازه سرخ رو شود و مرد از غزا !

زن بد را اگر در شیشه هم بكنند كار خودشو میكنه !

زن بلاست ، اما الهی هیچ خانه ای بی بلا نباشه !

زن بیوه را میوه اش میخواهند !

زن تا نزائیده دلبره، وقتیكه زائید مادره !

زن جوان را تیری به پهلو نشیند به كه پیری !

زن راضی، مرد راضی، گور پدر قاضی !

زن سلیطه سگ بی قلاده است !

زن كه رسید به بیست، باید بحالش گریست !

زنگوله پای تابوت !

زن نجیب گرفتن آسونه، ولی نگهداریش مشكله !

زن و شوهر جنگ كنند، ابلهان باور كنند !

زنی كه جهاز نداره، اینهمه ناز نداره !

زورش بخر نمیرسه پالون خر را بر میداره !

زور داری، حرفت پیشه !

زور دار پول نمیخواد، بی زور هم پول نمیخواد !

زهر طرف كه كشته شود اسلام است !

زیر اندزش زمین است و رواندازش آسمون !

زیر پای كسی پوست خربزه گذاشتن !

زیر دمش سست است !

زیر دیگ اتش است و زیر آدم آدم !

زیر سرش بلنده !

زیر شالش قرصه !

زیر كاسه نیم كاسه ایست .

زیره به كرمان میبره !

شنبه 14/8/1390 - 20:40
دانستنی های علمی

راستی هیبت اللهی یا میخواهی منو بترسونی ؟!

راه دزد زده تا چهل روز امنه !

راه دویده، كفش دریده !

رحمت بكفن دزد اولی !

رخت دو جاری را در یك طشت نمیشه شست !

رستم است و یكدست اسلحه !

رستم در حمام است !

رستم صولت و افندی پیزی !

رسیده بود بلایی ولی به خیر گذشت . (( نریخت درد می و محتسبز دیر گذشت ... )) (( آصفی هروی ))

رطب خورده كی منع رطب چون كند !

رفت زیر ابروش را برداره چشمش را هم كور كرد !

رفت به نان برسه بجان رسید !

رفتم ثواب كنم كباب شدم !

رفتم خونه خاله دلم واشه ، خاله خسبید دلم پوسید !

رفتم شهر كورها ، دیدم همه كور، منهم كور !

رقاصه نمیتونست برقصه میگفت زمین كجه !

رند را بند و قحبه را پند سود نكند !

رنگم ببین و حالمو نپرس !

روبرو خاله و پشت سر چاله !

روده بزرگه روده كوچیكه رو خورد !

روز از نو، روزی از نو !

روز گار آئینه را  محتاج خاكستر كند !

روزگار است اینكه گه عزت دهد و گه خوار دارد --- چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد .(( قائم مقام فراهانی ))

روزه خوردنشو دیدم، ولی نماز كردنش را ندیده ام !

روزی به قدمه !

روزی گریه دست زن شلخته است !

روضه خوان پشمه چال است !

روغن چراغ ریخته وقف امامزاده !

روغن روی روغن میره ، بلغور، خشك میمونه !

رو مسخرگی پیشه كن و مطربی آموز --- تا داد خود از كهتر و مهتر بستانی . (( عبید زاكانی ))

روی گدا سیاهه ولی كیسه اش پره !

ریسمان سوخت و كجیش بیرون نرفت !

ریش و قیچی هر دو در دست شماست !

شنبه 14/8/1390 - 20:39
دانستنی های علمی

ذات نایافته از هستی بخش --- كی تواند كه شود هستی بخش ؟! (( جامی ))

ذره ذره كاندرین ارض و سماست  ---  جنس خود را همچو كاه و كهرباست . ((مولوی ))

ذره ذره جمع گردد وانگهی دریا شود .

شنبه 14/8/1390 - 20:38
دانستنی های علمی

دادن بدیوانگی گرفتن بعاقلی !

دارندگیست و برازندگی !

داری طرب كن، نداری طلب كن !

داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حسابه !

دانا داند و پرسد نادان نداند و نپرسد !

دانا گوشت میخورد نادان چغندر !

دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه --- هر دو جانسوز است اما این كجا و آن كجا !

دایه از مادر مهربانتر را باید پستن برید !

دختر، تخم تر تیزك است !

دختر تنبل، مادر كدبانو را دوست داره !

دخترمیخوهی ماماش را بین --- كرباس میخواهی پهناش را ببین !

دختر همسایه هر چه چل تر برای ما بهتر !

دختری كه مادرش تعریف بكنه برای آقا دائیش خوبه !

درازی شاه خانم به پهنای ماه خانم در !

در بیابان گرسنه را شلغم پخته به ز نقره خام !

در بیابان لنگه كفش، نعمت خداست !

در پس هر گریه آخر خنده ایست !

در جنگ، حلوا تقسیم نمیكنند !

در جوانی مستی، در پیری سستی، پس كی خدا پرستی ؟!

در جهان هر كس كه داره نان مفت، میتواند حرفهای خوب گفت !

در جهنم عقربی هست كه از دستش به مار غاشیه پناه میبرند !

در جیبش را تار عنكبوت گرفته است !

در چهل سالگی طنبور میآموزد در گور استاد خواهد شد !

در حوضی كه ماهی نیست ، قورباغه سپهسالاره !

در خانه ات را ببند همسایه تو دزد نكن !

در خانه اگر كس است یكحرف بس است !

در خانه بیعاره ها نقاره میزنند !

در خانه مور، شبنمی طوفانست !

در خانه هر چه، مهمان هر كه !

درخت اگر متحرك شدی ز جای بجای --- نه جور اره كشیدی نه جفای تبر !

درخت پر بار، سنگ میخوره !

درخت پر بار، سنگ میخوره !

درخت كاهلی بارش گرسنگی است !

درخت كج جز بآتش راست نمیشه !

درخت گردكان باین بلندی --- درخت خربزه الله اكبر !

درخت هر چه بارش بیشتر بشه، سرش پائین تر میاد !

درد دل خودم كم بود، اینهم قرقر همسایه !

درد، كوه كوه میاد، مومو میره !

در دروازه را میشه بست، اما در دهن مردم و نمیشه بست !

در دنیا همیشه بیك پاشنه نمیچرخه !

در دنیا یه خوبی میمونه یه بدی !

در دیزی وازه، حیای گربه كجا رفته !

در زمستان، الو، به از پلوه !

در زمستان یه جل بهتر از یه دسته گله !

درزی در كوزه افتاد !

در زیر این گنبد آبنوسی، یكجا عزاست یكجا عروسی !

درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی --- جمعه به مكتب آورد طفل گریز پای را . ((‌ نظیری نیشابوری ))

در شهر كورها یه چشمی پادشاست !

در شهر نی سواران باید سوار نی شد !

در عفو لذتیست كه در انتقام نیست !

در كار خیر حاجت هیچ استخاره نیست ! ((‌ حافظ شیرازی ))

در كف شیر نر خونخواره ای --- غیر از تسلیم و رضا كو چاره ای ؟

در مجلس خود راه مده همچو منی را --- كافسرده دل افسرده كند انجمنی را !

درم داران عالم را كرم نیست --- كریمان را بدست اندر درم نیست !

در مسجده، نه كند نیست نه سوزوندنی !

در نمك ریختن توی دیگ باید به مرد پشت كرد !

درویش از ده رانده، ادعای كدخدائی كند !

درویش مومیائی، هی میگی و نمیائی !

درویش را گفتند : در دكانتو ببند دهنشو هم گذاشت !

در، همیشه بیك پاشنه نمیگرده !

درهفت آسمان یك ستاره نداره !

دزد،آب گرون میخوره !

دزد بازار آشفته میخواهد!

دزد باش و مرد باش !

دزد به یك راه میرود، صاحب مال به هزار راه !

دزد حاضر و بز حاضر !

دزد ناشی به كاهدون میزنه !

دزدی آنهم شلغم ؟ !

دزدی كه نسیم را بدزدد  دزد است !

دست بالای دست بسیار است . (( در جهان پیل مست بسیار است ... ))

دست به دنبك هر كی بزنی صدا میده !

دست بریده قدر دست بریده را میدونه !

دست بشكند در آستین، سر بشكند دركلاه !

دست بیچاره چون بجان نرسد --- چاره جز پیرهن دریدن نیست !

دست بی هنر كفچه گدئیست !

دست پشت سر نداره !

دست پیش را گرفته كه پس نیفته !

دستت چربه، بمال سرت !

دستت چو نمیرسد به خانم --- دریاب كنیز مطبخی را !

دستت چو نمیرسد به كوكو، خشكه پلو را فرو كو !

دست تنگی بدتر از دلتنگی است !

دست خالی برای تو سر زدن خوبه !

دست در كاسه و مشت در پیشانی !

دست، دست را میشناسه !

دست دكاندار تلخ است !

دست راست را از چپ نمیشناسه !

دستش به خر نمیرسه پالان خر را بر میدارد !

دستش به دم گاو بند شده !

دستش به عرب و عجم بند شده است !

دستش بدهنش میرسه !

دستش در كیسه خلیفه است !

دستش را به كمرش گرفته كه از بیگی نیفته !

دستش شیره ایست یا دستش چسبناك است !

دستش را توی حنا گذاشت !

دست شكسته بكار میره، دل شكسته بكار نمیره !

دست شكسته وبال گردنه !

دستش نمك نداره !

دست كار دل و نمیكنه و دل كار دست و نمیكنه !

دستش كجه !

دست كه به چوب بردی گربه دزده حساب كار خودشو میكنه !

دست كه بسیار شد بركت كم می شود !

دست ما كوتاه و خرما بر نخیل . (( پای ما لنگ است و منزل بس دراز )) ((‌ حافظ شیرازی ))

دست ننت درد نكنه !

دست و روت را بشور منم بخور !

دست و رویش را با آب مرده شور خانه شسته است !

دستی را كه حاكم ببره خون نداره یا دیه نداره !

دستی را كه نمیتوان برید باید بوسید !

دستی را كه از من برید، خواه سگ بخورد خواه گربه !

دشمنان در زندن با هم دوست شوند !

دشمن دانا بلندت میكند --- بر زمینت میزند نادان دوست !

دشمن دانا كه غم جان بود --- بهتر از دوست كه نادان بود . ((‌ نظامی ))

دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد . (( دانی كه چه گفت زال با رستم گرد ))  ((‌ سعدی ))

دعا خانه صاحبش را میشناسد !

دعا كن (( الف )) بمیره یا دعا كن بابات بمیره !

دعوا سر لحاف ملا نصرالدین بود !

دلاكها كه بیكار میشوند سر هم را میتراشند !

دل بیغم دراین عالم نباشد --- اگر باشد بنی آدم نباشد .

دل سفره نیست كه آدم پیش هر كس باز كنه !

دلش درو طاقچه نداره !

دلم خوشه زن بگم اگر چه كمتر از سگم !

دلو همیشه از چاه درست در نمیاد !

دماغش را بگیری جانش در میاد !

دم خروس از جیبش پیداست !

دمش را توی خمره زده است !

دندن اسب پیشكشی را نمیشمارند !

دنده را شتر شكست، تاوانش را خر داد !

دنیا پس از مرگ ما، چه دریا چه سراب !   

دنیا دمش درازه !

دنیا جای آزمایش است، نه جای آسایش !

دنیا، دار مكافاته !

دنیا را آب ببره او راخواب میبره !

دنیا را هر طور بگیری میگذره !

دنیایش مثل آخرت یزیده !

دنیا محل گذره !

دو تا در را پهلوی هم میگذارند برای اینست كه به درد هم برسند !

دو خروس بچه از یك مرغ پیدا میشوند، یكی تركی میخونه یكی فارسی !

دود از كنده بلند میشه !

دود، روزنه خودشو پیدا میكنه !

دو دستماله میرقصه !

دور اول و بد مستی ؟

دور دور میرزا جلاله ، یك زن به دو شوهر حلاله !

دوری و دوستی !

دوست آنست كه بگریاند. دشمن آنست كه بخنداند !

دوست همه كس، دوست هیچكس نیست !

دوستی بدوستی در، جو بیار زرد آلو ببر !

دوستی دوستی از سرت میكنند پوستی ؟!

دوصد گفته چو نیم كردار نیست !

دو صد من استخوان باید كه صدمن بار بردارد !

دوغ در خانه ترش است !

دوغ و دوشاب در نظرش یكیست !

دو قرت و نیمش باقیه !

دو قرص نان اگر از گندم است و گر از جو --- دوتای جامه اگر كهنه است و گر از نو .

هزار مرتبه بهتر بنزد ابن یمین --- زفرمملكت كیقباد و كیخسرو .

ده انگشت را خدا برابر نیافریده !

ده، برای كدخدا خوبه و برادرش !

ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند .

دهنش آستر داره !

دهنش چاك و بست نداره !

دهن مردم را نمیشود بست !

دهنه جیبش را تار عنكبوت گرفته !

دیده می بینه، دل میخواد !

دیر آمده زود میخواد بره !

دیر زائیده زود میخواد بزرگ كنه !

دیشب همه شب كمچه زدی كو حلوا ؟!

دیگ به دیگ میگه روت سیاه ، سه پایه میگه صل علی !

دیگران كاشتند ما خوردیم، ما میكاریم دیگران بخورند !

دیگ ملا نصرالدین است !

دیوار حاشا بلنده !

دیوار موش داره ، موش هم گوش داره !

دیوانه چو دیوانه به بیند خوشش آید !

شنبه 14/8/1390 - 20:37
دانستنی های علمی

خار را در چشم دیگران می بینه و تیر را در چشم خودش نمی بینه !

خاشاك به گاله ارزونه، شنبه به جهود !

خاك خور و نان بخیلان مخور !  (( ... خار نه ای زخم ذلیلان مخور ))

خاك كوچه برای باد سودا خوبه !

خال مهرویان سیاه و دانه فلفل سیاه --- هر دو جانسوز است اما این كجا و آن كجا ؟!

خاله ام زائیده، خاله زام هو كشیده !

خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز !

خاله سوسكه به بچه اش میگه : قربون دست و پای بلوریت !

خانه ای را كه دو كدبانوست، خاك تا زانوست !

خانه اگر پر از دشمن باشه بهتره تا خالی باشه !

خانه خرس و بادیه مس ؟

خانه داماد عروسیست،  خانه عروس هیچ  خبری نیست !

خانه دوستان بروب و در دشمنان را مكوب !

خانه قاضی گردو بسیاره شماره هم داره !

خانه كلیمی نرفتم وقتی هم رفتم شنبه رفتم !

خانه نشینی بی بی از بی چادریست !

خانه همسایه آش میپزند بمن چه ؟!

خدا به آدم گدا، نه عزا بده نه عروسی !

خدا برف را به اندازه بام میده !

خدا جامه میدهد كو اندام ؟ نان میدهد كو دندان ؟

خدا خر را شناخت، شاخش نداد !

خدا داده بما مالی، یك خر مانده سه تا نالی !

خدا دیر گیره، اما سخت گیره !

خدا را بنده نیست !

خدا روزی رسان است، امااِهنی هم می خواد !

خدا سرما را بقدر بالا پوش میده !

خدا شاه دیواری خراب كنه كه این چاله ها پر بشه !

خدا گر ببندد ز حكمت دری --- ز رحمت گشاید در دیگری !

خدا میان دانه گندم خط گذاشته !

خدا میخواهد بار را بمنزل برساند من نه، یك خر دیگه !

خدا نجار نیست اما در و تخته رو خوب بهم میندازه !

خدا وقتی بخواد بده، نمیپرسه تو كی هستی ؟

خدا وقتی ها میده، ور ور جماران هم ، ها میده !

خدا همه چیز را به یك بنده نمی ده !

خدا همونقدر كه بنده بد داره، بنده خوب هم داره !

خدایا آنكه را عقل دادی چه ندادی و آنكه را عقل ندادی چه دادی ؟  ((خواجه عبدالله انصاری ))

خدا یه عقل زیاد بتو بده یه پول زیاد بمن !

خر، آخور خود را گم نمیكنه !

خراب بشه باغی كه كلیدش چوب مو باشه !

خر، ار جل  ز اطلس بپوشد خر است !

خر است و یك كیله جو !

خر از لگد خر ناراحت نمیشه !

خر باربر، به كه شیر مردم در !

خر به بوسه و پیغام آب نمی خوره !

خربزه شیرین مال شغاله !

خربزه كه خوردی باید پای لرزش هم بشینی !

خربزه میخواهی یا هندوانه : هر دو دانه !

خربیارو باقلا بار كن !

خر، پایش یك بار به چاله میره !

خرج كه از كیسه مهمان بود --- حاتم طایی شدن آسان بود !

خر چه داند قیمت نقل و نبات ؟

خر خالی یرقه میره !

خر، خسته - صاحب خر، ناراضی !

خر خفته جو نمی خوره !

خر دیزه است، به مرگ خودش راضی است تا ضرر بصاحبش بزنه !

خر را با آخورمیخوره، مرده را با گور !

خر را جایی می بندند كه صاحب خر راضی باشه !

خر را كه به عروسی میبرند، برای خوشی نیست برای آبكشی است !

خر را گم كرده پی نعلش میگرده !

خر، رو به طویله تند میره !

خرس، تخم میكنه یا بچه ؟ از این دم بریده هر چی بگی برمیاد !

خرس در كوه، بو علی سیناست !

خرس شكار نكرده رو پوستشو نفروش !

خر سواری را حساب نمیكنه !

خر، سی شاهی ، پالون دو زار !

خر كریم را نعل كردن !

خر كه جو دید، كاه نمیخوره !

خر، كه علف دید گردن دراز میكنه !

خر گچ كش روز جمعه از كوه سنگ میاره !

خر لخت راپالانشو بر نمیدارند!

خر ما از كرگی دم نداشت !

خر ناخنكی صاحب سلیقه میشود !

خروار نمكه، مثقال هم نمكه !

خر وامانده معطل چشه !

خروسی را كه شغال صبح میبره بگذار سر شب ببره !

خر، همان خره پالانش عوض شده !

خریت ارث نیست بهره خداداده س !

خری كه از خری وابمونه باید یال و دمشو برید !

خوشبخت آنكه خورد و كِشت، بدبخت آنكه مرد و هِشت !

خواب پاسبان، چراغ دزده !

خنده كردن دل خوش میخواد و گریه كردن سر وچشم !

خواهر شوهر، عقرب زیر فرشه !

خواست زیر ابروشو برداره، چشماشو كور كرد !

خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو !

خوبی لر به آنست كه هر چه شب گوید روزنه انست !

خودتو خسته ببین، رفیقتو مرده !

خودشو نمیتونه نگهداره چطور منو نگهمیداره ؟

خود گوئی و خود خندی، عجب مرد هنر مندی !

خودم كردم كه لعنت بر خودم باد !

خوردن خوبی داره ، پس دادن بدی !

خوشا بحال كسانی كه مردند و آواز ترا نشنیدند !

خوشا چاهی كه آب از خود بر آرد !

خوش بود گر محك تجربه آید بمیان --- تا سیه روی شود هر كه دراو غش باشد .

خوش زبان باش در امان باش !

خولی بكفم به كه كلنگی بهوا !

یك ده آباد به از صد شهر خراب !

خونسار است و یك خرس !

خیر در خانه صاحبش را میشناسد !

خیك بزرگ، روغنش خوب نمیشه !

شنبه 14/8/1390 - 20:35
دانستنی های علمی

چار دیواری اختیاری !

چاقو دسته خودشو نمیبره !

چاه كن همیشه ته چاهه !

چاه مكن بهر كسی، اول خودت، دوم كسی !

چاه نكنده منار دزدیده !

چرا توپچی نشدی !

چراغی كه به خونه رواست، به مسجد حرام است !

چشته خور بدتر از میراث خوره !

چشم داره نخودچی، ابرو نداره هیچی !

چشمش آلبالو گیلاس می چینه !

چشمش هزار كار میكنه كه ابروش نمیدونه !

چغندر گوشت نمیشه، دشمنم دوست نمیشه !

چنار در خونه شونو نمی بینه !

چوب خدا صدا نداره ، هر كی بخوره دوا نداره !

چوب دو سر طلا ست !

چوب را كه برداری، گربه دزده فرار میكنه !

چوب معلم گله، هر كی نخوره خله !

چو به گشتی، طبیب از خود میازار --- چراغ از بهر تاریكی نگه دار !

چو دخلت نیست خرج آهسته تر كن --- كه گوهر فرو شست یا پیله ور!

چه خوشست میوه فروشی --- گر كس نخرد خودت بنوشی !

چه عزائیست كه مرده شور هم گریه میكنه !

چه  علی خواجه، چه خواجه علی !

چه مردی بود كز زنی كم بود !

چیزی كه شده پاره، وصله ور نمی داره !

چیزی كه عوض داره گله نداره !

شنبه 14/8/1390 - 20:30
دانستنی های علمی

جا تره و بچه نیست !

جاده دزد زده تا چهل روز امنه !

جایی نمیخوابه كه آب زیرش بره !

جایی كه میوه نیست چغندر ، سلطان مركباته !

جواب ابلهان خاموشیست !

جواب های، هویه !

جوانی كجائی كه یادت بخیر !

جوجه را آخر پائیز میشمرند !

جوجه همسشه زیر سبد نمیمونه !

جون بعزرائیل نمیده !

جهود، خون دیده  !

جهود، دعاش را آورده !

جیبش تار عنكبوت بسته !

جیگر جیگره ، دیگر دیگره !

شنبه 14/8/1390 - 20:29
دانستنی های علمی

ضرب المثل های ایرانی

 

تا ابله در جهانه، مفلس در نمیمانه !

تابستون پدر یتیمونه !

تا پریشان نشود كار بسامان نرسد !

تا تریاق از عراق آرند، مار گزیده مرده باشد !

تا تنور گرمه نون و بچسبون !

تا چراغ روشنه جونورها از سوراخ میان بیرون !

تا شغال شده بود به چنین سوراخی گیر نكرده بود !

تا كركس بچه دارشد، مردار سیر نخورد !

تا گوساله گاو بشه ، دل مادرش آب میشه !

تا مار راست نشه توی سوراخ نمیره !

تا نازكش داری نازكن، نداری پاهاتو دراز كن !

تا نباشد چیزكی مردم نگویند چیزها !

تا هستم بریش تو بستم !

 تب تند عرقش زود در میاد !

تخم دزد، شتر دزد میشه !

تخم نكرد نكرد وقتی هم كرد توی كاهدون كرد !

تا تو فكر خر بكنی ننه، منو در بدر میكنی ننه !

ترب هم جزء مركبات شده !

ترتیزك خریدم قاتق نونم بشه، قاتل جونم شد !

تره به تخمش میره، حسنی به باباش !

تعارف كم كن و بر مبلغ افزا !

تغاری بشكنه ماستی بریزد --- جهان گردد به كام كاسه لیسان !

تف سر بالا، بر میگرده بریش صاحبش !

تلافی غوره رو سر كوره در میاره !

تنبان مرد كه دو تا شد بفكر زن دوم میافته !

تنبل مرو به سایه، سایه خودش میآیه !

تنها بقاضی رفته خوشحال برمیگرده !

تو از تو، من ازبیرون !

تو بگو (( ف )) من میگم فرحزاد !

توبه گرگ مرگه !

تو كه نی زن بودی چرا آقا دائیت از حصبه مرد !

تومون خودمونو میكشه، بیرونمون مردم را !

توی دعوا نون و حلوا خیر نمیكنند !

 
شنبه 14/8/1390 - 20:27
دانستنی های علمی

ضرب المثل های ایرانی

 

پا را به اندازه گلیم باید دراز كرد !

پای خروستو ببند، بمرغ همسایه هیز نگو !

پایین پایین ها جاش نیست، بالا بالا ها راش نیست !

پز عالی، جیب خالی !

پس از چهل سال چارواداری، الاغ خودشو نمیشناسه !

پس از قرنی شنبه به نوروز میافته !

پستان مادرش را گاز گرفته !

پسر خاله دسته دیزی !

پسر زائیدم برای رندان، دختر زائیدم برای مردان، موندم سفیل و سرگردان !

پدر كو ندارد نشان از پدر --- تو بیگانه خوانش نخوانش پسر !

پشت تاپو بزرگ شده !

پنج انگشت برادرند، برابر نیستند !

پوست خرس نزده میفروشه !

پول است نه جان است كه آسان بتوان داد !

پول پیدا كردن آسونه، اما نگهداریش مشكله !

پول حرام، یا خرج شراب شور میشه یا شاهد كور !

پولدارها به كباب، بی پولها به بوی كباب ،

پول ما سكه عُمَر داره !

پیاده شو با هم راه بریم !

پیاز هم خودشو داخل میوه ها كرده !

پی خر مرده میگرده كه نعلش را بكنه !

پیراهن بعد از عروسی برای گل منار خوبه !

پیرزنه دستش به درخت گوجه نمیرسید، می گفت : ترشی بمن نمیسازه !

پیش از آخوند منبر نرو !

پیش رو خاله، پشت سر چاله !

پیش قاضی و معلق بازی !

   

شنبه 14/8/1390 - 20:26
دانستنی های علمی

ضرب المثل های ایرانی

 

با آل علی هر كه در افتاد ، ور افتاد .

با اون زبون خوشت، با پول زیادت، یا با راه نزدیكت !

با این ریش میخواهی بری تجریش ؟

با پا راه بری كفش پاره میشه، با سر كلاه !

با خوردن سیرشدی با لیسیدن نمیشی !

باد آورده را باد میبرد !

با دست پس میزنه، با پا پیش میكشه !

بادنجان بم آفت ندارد !

بارون آمد، تركها بهم رفت !

بار كج به منزل نمیرسد !

با رمال شاعر است، با شاعر رمال، با هر دو هیچكدام با هرهیچكدام هر دو !

بازی اشكنك داره ، سر شكستنك داره !

بازی بازی، با ریش بابا هم بازی !

با سیلی صورت خودشو سرخ نگهمیداره !

با كدخدا بساز، ده را بچاپ !

با گرگ دنبه میخوره، با چوپان گریه میكنه !

بالابالاها جاش نیست، پائین پائین ها راش نیست !

بالاتو دیدیم ، پائینتم دیدیم !

با مردم زمانه سلامی و والسلام .

تا گفته ای غلام توام، میفروشنت !

با نردبان به آسمون نمیشه رفت !

با همین پرو پاچین، میخواهی بری چین و ماچین ؟

باید گذاشت در كوزه آبش را خورد !

با یكدست دو هندوانه نمیشود برداشت !

با یك گل بهار نمیشه !

با یك گل بهار نمیشه !

با یك گل بهار نمیشه !

به اشتهای مردم نمیشود نان خورد !

به بهلول گفتند ریش تو بهتره یا دم سگ ؟ گفت اگر از پل جستم رریش من و گرنه دم سگ !

بجای شمع كافوری چراغ نفت میسوزد !

بچه سر پیری زنگوله پای تابوته !

بچه سر راهی برداشتم پسرم بشه، شوهرم شد !

بخور و بخواب كار منه، خدا نگهدار منه !

بد بخت اگر مسجد آدینه بسازد --- یا طاق فرود آید، یا قبله كج آید !

به درویشه گفتند بساطتو جمع كن ، دستشو گذاشت در دهنش !

بدعای گربه كوره بارون نمیاد !

بدهكار رو كه رو بدی طلبكار میشه !

برادران جنگ كنند، ابلهان باوركنند !

برادر پشت ، برادر زاده هم پشت

خواهر زاده را با زر بخر با سنگ بكش!

برادری بجا، بزغاله یكی هفت صنار !

برای كسی بمیر كه برات تب كنه !

برای همه مادره، برای ما زن بابا !

برای یك بی نماز، در مسجد و نمی بندند !

برای یه دستمال قیصریه رو آتیش میزنه !

بر عكس نهند نام زنگی كافور !

به روباهه گفتند شاهدت كیه ؟ گفت: دمبم !

بزبون خوش مار از سوراخ در میاد !

بزك نمیر بهار میاد --- كنبزه با خیار میاد !

بز گر از سر چشمه آب میخوره !

به شتره گفتند شاشت از پسه ، گفت : چه چیزم مثل همه كسه ؟!

به شتر مرغ گفتند بار ببر، گفت : مرغم، گفتند : بپر، گفت : شترم !

بعد از چهل سال گدایی، شب جمعه را گم كرده !

بعد از هفت كره، ادعای بكارت !

بقاطر گفتند بابات كیه ؟ گفت : آقادائیم اسبه !

به كیشی آمدند به فیشی رفتند !

به گربه گفتند گهت درمونه، خاك پاشید روش !

به كچله گفتند : چرا زلف نمیزاری ؟ گفت : من از این قرتی گیریها خوشم نمیاد !

به كك بنده كه رقاص خداست !

بگو نبین، چشممو هم میگذارم، بگو نشنو در گوشمو میگیرم، اما اگر بگی نفهمم، نمیتونم !

بگیر و ببند بده دست پهلوون !

بلبل هفت تا بچه میزاره، شیش تاش سسكه، یكیش بلبل !

بمالت نناز كه بیك شب بنده، به حسنت نناز كه بیك تب بنده !

بماه میگه تو در نیا من در میام !

بمرغشان كیش نمیشه گفت !

بمرگ میگیره تا به تب راضی بشه !

بوجار لنجونه از هر طرف باد بیاد، بادش میده !

بهر كجا كه روی آسمان همین رنگه !

به یكی گفتند : سركه هفت ساله داری ؟ گفت : دارم و نمیدم، گفتند : چرا ؟ گفت : اگر میدادم هفت ساله نمیشد !

به یكی گفتند : بابات از گرسنگی مرد . گفت : داشت و نخورد ؟ !

بمیر و بدم !

به گاو و گوسفند كسی كاری نداره !

بیله دیگ، بیله چغندر !

شنبه 14/8/1390 - 20:24
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته