• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 868
تعداد نظرات : 316
زمان آخرین مطلب : 3865روز قبل
خانواده

کاش در خلوتم امشب تو فقط بودی و من    

                      آگه  از این دل پُر تَب  تو فقط بودی و من

 کاش   حتی  دو   مَلَک  را  زِبَرم   می بردی            

                                                   در حرم خانه ام امشب تو فقط بودی و من

 کاش هنگام دعا ، لب زمیان برمی خواست 

                        بی میانجیگری  لب ،  تو  فقط بودی و  من

 فاش  گویم   غم  دل ، کاش ،  خدایا  دائم 

                                  من بُدم ، از تو لبالب ، تو فقط بودی و من .

جمعه 19/9/1389 - 9:22
داستان و حکایت

گفتگو با خدا

خواب دیدم .در خواب با خدا گفتگویی داشتم.

خدا گفت : پس می خواهی با من گفتگو كنی؟

گفتم اگر وقت داشته باشید؟

خدا لبخند زد.

"وقت من ابدی است."

چه سوالاتی در ذهن داری كه می خواهی از من بپرسی؟

"چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می كند؟"

خدا پاسخ داد:

اینكه انها از بودن در دوران كودكی ملول می شوند

 عجله دارند كه زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران كودكی را می خورند.

اینكه سلامتشان را صرف بدست آوردن پول می كنند

و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی می كنند.

این كه با نگرانی نسبت به آینده زمان حال فراموششان می شود.

آنچنان كه دیگر نه در آینده زندگی می كنند و نه در حال .

این كه چنان زندگی می كنند كه گویی هرگز نخواهند مرد

 و چنان می میرند كه گویی هرگز زنده نبوده اند.

خداوند دستهای مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساكت ماندیم.

بعد پرسیدم ....

به عنوان خالق انسانها می خواهید آنها چه درسهایی از زندگی را یاد بگیرند؟

خدا با لبخند پاسخ داد: یاد بگیرند كه نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود كرد.

اما می توان محبوب دیگران شد.

یاد بگیرند كه ثروتمند كسی نیست كه دارایی بیشتری دارد بلكه كسی است كه نیاز كمتری دارد.

یاد بگیرند كه ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل كسانی كه دوستشان داریم ایجاد كنیم.

و سالها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد.

با بخشیدن بخشش را یاد بگیرند.

یاد بگیرند كسانی هستند كه آنها را عمیقا دوست دارند.

اما بلد نیستند احساسشان را ابراز كنند یا نشان دهند.

یاد بگیرند كه می شود دو نفر به یك موضوع واحد نگاه كنند و آنرا متفاوت ببینند.

یاد بگیرند كه همیشه كافی نیست دیگران آنها را ببخشند

بكه خودشان هم باید خود را ببخشند.

 و یاد بگیرند كه من اینجا هستم

                                                          " همیشه "

                                                                                                  اثری از ریتا استریلکند

جمعه 19/9/1389 - 9:21
اخلاق

ای پسر آدم ! به مقداری كه دلت به دنیا میل پیدا كند همان قدر محبتم را از دلت بیرون 

      میكنم ؛ زیرا هرگز محبتم را با محبت دنیا در یك دل جمع نمی كنم .

اگر دل جای دنیا شد دیگر جای من نیست و من از این دل بیرون می روم و اگر دل جای من

شد دیگر صاحب این دل من هستم و از این دل دنیا بیرون می رود و اینجا جای جبّ دنیا

 نیست . امكان ندارد بین نور و ظلمت جمع شود .

 

جمعه 19/9/1389 - 9:19
شعر و قطعات ادبی

یک شبی مجنون نمازش را شکست                بی وضو در کوچه لیلا نشست

 

ســجـده ای زد بـــر لــــب درگــاه او
پــــُر ز لـــیلــا شـــــد دل پـــــر آه او


 

عشق آن شب مستِ مستش کرده بود           فارغ از جام الستش کرده بود

 

گفت یا رب از چه خارم کرده ای                       بر صلیب عشق دارم کرده ای

جـــــام لیلا را به دسـتـم داده ای
وندر این بازی شــکستم داده ای


 نشتر عشقش به جانم می زنی                     دردم از لیـلاســـــت آنم می زنی
 

خسته ام زین عشق ، دل خونم نکن                من که مجنونم ، تو مجنونم نکن

  

مرد این بازیچه دیگر نیستم                              این تو و لیلای تو ، من نیستم

 

گفت ای دیوانه لیلایت منم                                در رگت پیدا و پنهانت منم

 

سالها با جور لیلا ساختی        من کنارت بودم و نشناختی

 

عــشق لــــیلا در دلـــت انـــداختم              صد قمــــار عشق یکجا بـــاخـــتم

 

کـــــردمـــت آواره صــــحرا نـــــشد

گفتم عاقل می شوی اما نــشد


    سوختم در حسرت یک یـا ربــت          غیر لیلا بــــــر نــــیــامد از لــبت

 

روز و شب او را صـــدا کردی ولی

دیدم امشب با مـنی گفتم بلی


مطمئن بودم به من سر می زنی          در حــــــریم خانه ام در می زنی

 

حــــال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بی قرارت کرده بود


مرد راهش بـــاش تا شاهت کنم             صد چو لیلا کشته در راهت کنم  

 

جمعه 19/9/1389 - 9:17
مهدویت

مثل هر بار برای تو نوشتم:

دل من خون شد از این غم، تو كجایی؟

و ای كاش كه این جمعه بیایی!

دل من تاب ندارد

همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟

تو کجایی؟ تو کجایی...

و تو انگار به قلبم بنوشتی:

كه چرا هیچ نگویید؟

مگر این رهبر دلسوز، طرفدار ندارد، كه غریب است؟

مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانم زیاد است؟

كه گویند به اندازه یك « بدر » علمدار ندارد !؟

و گویند چرا این همه مشتاق، ولی او سپهش یار ندارد!

چه خطرها به دعایم ز كنار تو گذر كرد،

چه زمان ها كه تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر كرد...

و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی كجایی!؟

و ای كاش بیایی!

هر زمان خواهش دل با نظر یار یكی بود، تو بودی ...

هر زمان بود تفاوت، تو رفتی، تو نماندی.

خواهش نفس شده یار و خدایت،

و همین است كه تاثیر نبخشند به دعایت،

و به آفاق نبردند صدایت،

و غریب است امامت.

من كه هستم،

تو كجایی؟

تو خودت! كاش بیایی.

به خودت كاش بیایی...

جمعه 19/9/1389 - 9:15
شهدا و دفاع مقدس

 امروز برای شهدا وقت نداریم

  ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

 با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است

 ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم

 چون فرد مهمی شده نفس دغل ما

 اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم

 در کوفه تن غیرت ما خانه نشین است

 بهر سفر کرببلا وقت نداریم

 تقویم گرفتاری ما پر شده از زر

 ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

 هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم

 خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم

 

جمعه 19/9/1389 - 9:14
اخلاق

بِسْمِ اللّهِ الرًّحْمَن ِالرَّحیِمْ

حَدیثی حَدیثُ أبى،وَ حَدیثُ أبى حَدیثُ جَدى، وَ حَدیثُ جَدّى حَدیثُ الْحُسَیْنِ، وَ حَدیثُ الْحُسَیْنِ حَدیثُ الْحَسَنِ، وَ حَدیثُ الْحَسَنِ حَدیثُ أمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَحَدیثُ أمیرَالْمُؤْمِنینَ حَدیثُ رَسُولِ اللهِ (ص)، وَ حَدیثُ رَسُولِ اللهِ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

سخن و حدیث من همانند سخن پدرم مى باشد، و سخن پدرم همچون سخن جدّم، و سخن جدّم نیز مانند سخن حسین و نیز سخن او با سخن حسن یكى است و سخن حسن همانند سخن امیرالمؤمنین علىّ و كلام او از كلام رسول خدا (ص) مى باشد، كه سخن رسول الله به نقل از سخن خداوند متعال خواهد بود.

مَنْ حَفِظَ مِنْ شیعَتِنا أرْبَعینَ حَدیثاً بَعَثَهُ اللهُ یَوْمَ الْقیامَةِ عالِماً فَقیهاً وَلَمْ یُعَذِّبْهُ.

هركس از شیعیان ما چهل حدیث را حفظ كند (و به آن ها عمل نماید)، خداوند او را دانشمندى فقیه در قیامت محشور مى گرداند و عذاب نمى شود.

قَضاءُ حاجَةِ الْمُؤْمِنِ أفْضَلُ مِنْ ألْفِ حَجَّة مُتَقَبَّلة بِمَناسِكِها، وَ عِتْقِ ألْفِ رَقَبَة لِوَجْهِ اللهِ، وَ حِمْلانِ ألْفِ فَرَس فى سَبیلِ اللهِ بِسَرْجِها وَ لَحْمِها.

برآوردن حوائج و نیازمندى هاى مؤمن از هزار حجّ مقبول و آزادى هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است.

أَوَّلُ ما یُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاةُ، فَإنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ إذا رُدَّتْ، رُدَّ عَلَیْهِ سائِرُ عَمَلِهِ.

اوّلین محاسبه انسان در پیشگاه خداوند پیرامون نماز است، پس اگر نمازش قبول شود بقیه عبادات و اعمالش نیز پذیرفته مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.

إذا فَشَتْ أرْبَعَةٌ ظَهَرَتْ أرْبَعَةٌ :

إذا فَشا الزِّنا كَثُرَتِ الزَّلازِلُ، وَ إذا اُمْسِكَتِ الزَّكاةُ هَلَكَتِ الْماشِیَةُ، وَ إذا جارَ الْحُكّامُ فِى الْقَضاءِ اُمْسِكَ الْمَطَرُ مِنَ السَّماءِ، وَ إذا ظَفَرَتِ الذِّمَةُ نُصِرُ الْمُشْرِكُونَ عَلَى الْمُسْلِمینَ.

هنگامى كه چهار چیز در جامعه شایع و رایج گردد چهار نوع بلا و گرفتارى پدید آید:

چنانچه زنا رایج گردد زلزله ـ و مرگ ناگهانى ـ فراوان شود، چنانچه زكات و خمس اموال پرداخت نشود حیوانات نابود شود، اگر حاكمان جامعه و قُضات ستم و بى عدالتى نمایند باران ـ رحمت خداوند ـ نمى بارد، و اگر اهل ذمّه تقویت شوند مشركین بر مسلمین پیروز آیند.

مَنْ عابَ أخاهُ بِعَیْب فَهُوَ مِنْ أهْلِ النّارِ.

هركس برادر )ایمانى خود را برچسبى بزند و او ) را متّهم كند از اهل آتش خواهد بود.

الصَّمْتُ كَنْزٌ وافِرٌ، وَ زَیْنُ الْحِلْمِ، وَ سَتْرُالْجاهِلِ.

سكوت همانند گنجى پربهاء، زینت بخش حلم و بردبارى است; و نیز سكوت، سرپوشى بر آبروى شخص نادان و جاهل مى باشد.

اِصْحَبْ مَنْ تَتَزَیَّنُ بِهِ، وَ لا تَصْحَبْ مَنْ یَتَزَّیَنُ لَكَ.

با كسى دوستى و رفت و آمد كن كه موجب عزّت و سربلندى تو باشد، و با كسى كه مى خواهد از تو بهره ببرد و خودنمائى مى كند همدم مباش.

كَمالُ الْمُؤْمِنِ فى ثَلاثِ خِصال:

الْفِقْهُ فى دینِهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ، وَالتَّقْدیرُ فِى الْمَعیشَةِ.

شخصیّت و كمال مؤمن در سه خصلت است:

آشنا بودن به مسائل و احكام دین، صبر در مقابل شداید و ناملایمات، زندگى او همراه با حساب و كتاب و برنامه ریزى دقیق باشد.

عَلَیْكُمْ بِإتْیانِ الْمَساجِدِ، فَإنَّها بُیُوتُ اللهِ فِى الاْءرْضِ، و مَنْ أتاها مُتَطَهّراً طَهَّرَهُ اللهُ مِنْ ذُنُوبِهِ، وَ كُتِبَ مِنْ زُوّارِهِ.

بر شما باد به دخول در مساجد، چون كه آنها خانه خداوند بر روى زمین است، و هر كسى كه با طهارت وارد آن شود خداوند متعال او را از گناهان تطهیر مى نماید و در زمره زیارت كنندگانش محسوب مى شوند.

مَن قالَ بَعْدَ صَلوةِ الصُّبْحِ قَبْلَ أنْ یَتَكَلَّمَ:

« بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، وَ لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إلاّ بِاللهِ الْعَلىّ الْعَظیمِ » یُعیدُها سَبْعَ مَرّات، دَفَعَ اللهُ عَنْهُ سَبْعینَ نَوْعاً مِنْ أنْواعِ الْبَلاءِ، أهْوَنُهَاالْجُذامُ وَالْبَرَصُ.

هر كسى بعد از نماز صبح پیش از آنكه سخنى مطرح كند، هفت مرتبه بگوید:

« بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، وَ لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إلاّ بِاللهِ الْعَلىّ الْعَظیمِ » خداوند متعال هفتاد نوع بلا از او دور گرداند كه ساده ترین آن ها مرض پیسى و جذام باشد.

مَنْ تَوَضَّأَ وَ تَمَنْدَلَ كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ، وَ مَنْ تَوَضَّأَ وَلَمْ یَتَمَنْدَلْ حَتّى یَجُفَّ وُضُوئُهُ، كُتِبَ لَهُ ثَلاثُونَ حَسَنَةً.

هركس وضو بگیرد و با حوله خشك نماید یك حسنه دارد و چنانچه خشك نكند سى حسنه خواهد داشت.

لاَفْطارُكَ فى مَنْزِلِ أخیكَ أفْضَلُ مِنْ صِیامِكَ سَبْعینَ ضِعْفاً.

اگر افطارى روزه ات را در منزل برادر (مؤمنت) ، انجام بدهى ثوابش هفتاد برابر اصل روزه است.

إذا أفْطَرَ الرَّجُلُ عَلَى الْماءِ الْفاتِرِ نَقى كَبِدُهُ، وَ غَسَلَ الذُّنُوبَ مِنَ الْقَلْبِ، وَ قَوىَّ الْبَصَرَ وَالْحَدَقَ.

چنانچه انسان روزه خود را با آب جوش افطار نماید كبدش پاك و سالم باقى مى ماند، و قلبش از كدورت ها تمیز و نور چشمش قوى و روشن مى گردد.

مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ فِى الْمُصْحَفِ مُتِّعَ بِبَصَرِهِ، وَ خُنِّفَ عَلى والِدَیْهِ وَ إنْ كانا كافِرَیْنِ.

هر كه قرآن شریف را از روى آن قرائت نماید بر روشنائى چشمش افزوده گردد، و نیز گناهان پدر و مادرش سبك شود گرچه كافر باشند.

مَنْ قَرَءَ (قُلْ هُوَاللهُ أحَدٌ) مَرَّةً واحِدَةً فَكَأنَّما قَرَءَ ثُلْثَ الْقُرآنِ وَ ثُلْثَ التُّوراةِ وَ ثُلْثَ الاْنْجیلِ وَ ثُلْثَ الزَّبُورِ.

هر كه یك مرتبه سوره توحید را تلاوت نماید، همانند كسى است كه یك سوّم قرآن و تورات و انجیل و زبور را خوانده باشد.

إنَّ لِكُلِّ ثَمَرَة سَمّاً، فَإذا أتَیْتُمْ بِها فأمسُّوهَاالْماء، وَاغْمِسُوها فِى الْماءِ.

هر نوع میوه و ثمره اى، مسموم و آغشته به میكروب ها است، هر گاه خواستید از آنها استفاده كنید با آب بشوئید.

عَلَیْكُمْ بِالشَّلْجَمِ،فَكُلُوهُ وَأدیمُوا أكْلَهُ، وَاكْتُمُوهُ إلاّ عَنْ أهْلِهِ، فَما مِنْ أحَد إلاّ وَ بِهِ عِرْقٌ مِنَ الْجُذامِ، فَأذیبُوهُ بِأكْلِهِ.

شلغم را اهمیّت دهید و مرتّب آن را میل نمائید و آن را به مخالفین معرّفى نكنید، شلغم رگ جذام را قطع و نابود مى سازد.

یُسْتَجابُ الدُّعاءُ فى أرْبَعَةِ مَواطِنَ :

فِى الْوِتْرِ، وَ بَعْدَ الْفَجْرِ، وَ بَعْدَالظُّهْرِ، وَ بَعْدَ الْمَغْرِبِ.

در چهار وقت دعا مستجاب خواهد شد:

هنگام نماز وتر، بعد از نماز صبح، بعد از نماز ظهر، و بعد از نماز مغرب.

مَنْ دَعا لِعَشْرَة مِنْ إخْوانِهِ الْمَوْتى لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ أوْجَبَ اللهُ لَهُ الْجَنَّةَ.

هركس كه در شب جمعه براى ده نفر از دوستان مؤمن خود كه از دنیا رفته اند دعا و طلب مغفرت نماید، از اهل بهشت قرار خواهد گرفت.

مِشْطُ الرَّأسِ یَذْهَبُ بِالْوَباءِ، وَ مِشْطُاللِّحْیَةِ یُشَدِّدُ الاْضْراسَ .

شانه كردن موى سر موجب نابودى وَبا ( و مانع ریزش مو ) مى گردد، و شانه كردن ریش و محاسن ریشه دندان ها را محكم مى نماید.

أیُّما مُؤْمِن سَئَلَ أخاهُ الْمُؤْمِنَ حاجَةً وَهُوَ یَقْدِرُ عَلى قَضائِها فَرَدَّهُ عَنْها، سَلَّطَ اللهُ عَلَیْهِ شُجاعاً فى قَبْرِهِ، یَنْهَشُ مِنْ أصابِعِهِ.

چنانچه مؤمنى از برادر ایمانیش حاجتى را طلب كند و او بتواند خواسته اش را برآورد و انجام ندهد، خداوند در قبرش یك افعى بر او مسلّط گرداند كه هر لحظه او را آزار رساند.

وَلَدٌ واحِدٌ یَقْدِمُهُ الرَّجُلُ، أفْضَلُ مِنْ سَبْعینَ یَبْقُونَ بَعْدَهُ، شاكینَ فِى السِّلاحِ مَعَ الْقائِمِ (عَجَّلَ اللهُ تَعالى فَرَجَهُ الشَّریف) .

اگر انسانى یكى از فرزندانش را پیش از خود (به عالم آخرت) بفرستد بهتر از آن است كه چندین فرزند به جاى گذارد و در ركاب امام زمان (عج) با دشمن مبارزه كنند.

إذا بَلَغَكَ عَنْ أخیكَ شَیْىءٌ فَقالَ لَمْ أقُلْهُ فَاقْبَلْ مِنْهُ، فَإنَّ ذلِكَ تَوْبَةٌ لَهُ.

وَ قالَ : إذا بَلَغَكَ عَنْ أخیكَ شَیْىءٌ وَ شَهِدَ أرْبَعُونَ أنَّهُمْ سَمِعُوهُ مِنْهُ فَقالَ: لَمْ أقُلْهُ، فَاقْبَلْ مِنْهُ.

چنانچه شنیدى كه برادرت ) یا دوستت ( چیزى بر علیه تو گفته است و او تكذیب كرد قبول كن.

همچنین فرمود: اگر چیزى را از برادرت بر علیه خودت شنیدى و نیز چهل نفر شهادت دادند، ولى او تكذیب كرد و گفت: من نگفته ام، حرف او را بپذیر.

لا یَكْمُلُ إیمانُ الْعَبْدِ حَتّى تَكُونَ فیهِ أرْبَعُ خِصال:

یَحْسُنُ خُلْقُهُ، وَ سَیْتَخِفُّ نَفْسَهُ، وَ یُمْسِكُ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِهِ، وَ یُخْرِجَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ.

ایمان انسان كامل نمى گردد مگر آن كه چهار خصلت در او باشد:

اخلاقش نیكو باشد، نفس خود را سبك شمارد، كنترل سخن داشته باشد، اضافى ثروتش (حقّ اللّه و حقّ النّاس ) را بپردازد.

داوُوا مَرْضاكُمْ بِالصَّدَقَةِ، وَ ادْفَعُوا أبْوابَ الْبَلایا بِالاْسْتِغْفارِ.

مریضان خود را به وسیله پرداخت صدقه مداوا و معالجه نمائید، و بلاها و مشكلات را با استغفار و توبه دفع كنید.

إنَّ اللهَ فَرَضَ عَلَیْكُمُ الصَّلَواتِ الْخَمْسِ فى أفْضَلِ السّاعاتِ، فَعَلَیْكُمْ بِالدُّعاءِ فى إدْبارِ الصَّلَواتِ.

خداوند متعال پنج نماز در بهترین اوقات را بر شما واجب گرداند، پس سعى كنید حوایج و خواسته هاى خود را پس از هر نماز با خداوند مطرح و درخواست كنید.

كُلُوا ما یَقَعُ مِنَ الْمائِدَةِ فِى الْحَضَرِ،فَإنَّ فیهِ شِفاءٌ مِنْ كُلِّ داء، وَلا تَأكُلُوا مایَقَعُ مِنْها فِى الصَّحارى.

هنگام خوردن غذا در منزل، آنچه كه اطراف سفره و ظرف مى ریزد جمع كنید و میل نمائید كه در آن ها شفاى دردهاى درونى است، ولى چنانچه در بیابان سفره انداختید،اضافه هاى آن را رها كنید( براى جانوران) .

أرْبَعَةٌ مِنْ أخْلاقِ الاْنْبیاءِ:

الْبِرُّ، وَ السَّخاءُ، وَ الصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ، وَ الْقِیامُ بِحَقِّ الْمُؤمِنِ.

چهار چیز از اخلاق پسندیده پیغمبران الهى است:

نیكى، سخاوت، صبر و شكیبائى در مصائب و مشكلات، اجراء حقّ و عدالت بین مؤمنین.

إمْتَحِنُوا شیعتَنا عِنْدَ ثَلاث:

عِنْدَ مَواقیتِ الصَّلاةِ كَیْفَ مُحافَظَتُهُمْ عَلَیْها، وَ عِنْدَ أسْرارِهِمْ كَیْفَ حِفْظُهُمْ لَها عِنْدَ عَدُوِّنا، وَ إلى أمْوالِهِمْ كَیْفَ مُواساتُهُمْ لاِخْوانِهِمْ فیها.

شیعیان و دوستان ما را در سه مورد آزمایش نمائید:

مواقع نماز، چگونه رعایت آن را مى نمایند.

اسرار یكدیگر را چگونه فاش و یا نگهدارى مى كنند.

نسبت به اموال و ثروتشان چگونه به دیگران رسیدگى مى كنند و حقوق خود را مى پردازند.

مَنْ مَلَكَ نَفْسَهُ إذا رَغِبَ، وَ إذا رَهِبَ، وَ إذَااشْتَهى، وإذا غَضِبَ وَ إذا رَضِىَ، حَرَّمَ اللهُ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.

هر كه در چهار موقع، مالك نفس خود باشد: هنگام رفاه و توسعه زندگى، هنگام سختى و تنگ دستى، هنگام اشتهاء و آرزو و هنگام خشم و غضب، خداوند متعال بر جسم او، آتش را حرام مى گرداند.

إنَّ النَّهارَ إذا جاءَ قالَ:

یَابْنَ آدَم، أعْجِلْ فى یَوْمِكَ هذا خَیْراً، أشْهَدُ لَكَ بِهِ عِنْدَ رَبِّكَ یَوْمَ الْقیامَةِ، فَإنّى لَمْ آتِكَ فیما مَضى وَلاآتیكَ فیما بَقِىَ، فَإذا جاءَاللَّیْلُ قالَ مِثْلُ ذلِكَ.

هنگامى كه روز فرا رسد گوید:

تا مى توانى در این روز از كارهاى خیر انجام بده كه من در قیامت در پیشگاه خداوند شهادت مى دهم و بدان كه من قبلاً در اختیار تو نبودم و در آینده نیز پیش تو باقى نخواهم ماند، همچنین هنگامى كه شب فرا رسد چنین زبان حالى را خواهد داشت.

یَنْبَغى لِلْمُؤْمِنِ أنْ یَكُونَ فیهِ ثَمان خِصال:

وَقُورٌ عِنْدَ الْهَزاهِزِ، صَبُورٌ عِنْدَ الْبَلاءِ، شَكُورٌ عِنْدَ الرَّخاءِ، قانِعٌ بِما رَزَقَهُ اللّهُ، لا یَظْلِمُ الاْعْداءَ، وَ لا یَتَحامَلُ لِلاْصْدِقاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فى تَعِبٌ، وَ النّاسُ مِنْهُ فى راحَة.

سزاوار است كه هر شخص مؤمن در بردارنده هشت خصلت باشد:

هنگام فتنه ها و آشوب ها با وقار و آرام، هنگام بلاها و آزمایش ها بردبار و صبور، هنگام رفاه و آسایش شكرگزار، به آنچه خداوند روزیش گردانده قانع باشد،دشمنان و مخالفان را مورد ظلم و اذیّت قرار ندهد، بر دوستان برنامه اى را تحمیل ننماید، جسمش خسته، ولى دیگران از او راحت و از هر جهت در آسایش باشند .

من ماتَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ عارِفاً بِحَقِّنا عُتِقَ مِنَ النّارِ وَ كُتِبَ لَهُ بَرائَةٌ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ .

هركس كه در روز جمعه فوت نماید و از دنیا برود، و عارف به حقّ ما ـ اهل بیت عصمت و طهارت (ع( باشد، از آتش سوزان دوزخ آزاد مى گردد، و نیز از عذاب شب اوّل قبر در امان خواهد بود.

إنَّ الرَّجُلَ یَذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَحْرُمُ صَلاةَ اللَّیْلِ، إنَّ الْعَمَلَ السَّیِّىءَ أسْرَعُ فى صاحِبِهِ مِنَ السِّكینِ فِى اللَّحْمِ.

چه بسا شخصى به وسیله انجام گناهى از نماز شب محروم گردد، همانا تأثیر گناه در )روان (انسان سریع تر از تأثیر چاقو در گوشت است.

لا تَتَخَلَّلُوا بِعُودِالرَّیْحانِ وَ لا بِقَضیْبِ الرُّمانِ، فَإنَّهُما یُهَیِّجانِ عِرْقَ الْجُذامِ.

به وسیله چوب ریحان و چوب انار، دندان هاى خود را خلال نكنید، زیرا كه تحریك كننده عوامل مرض جذام و پیسى مى باشد.

تَقْلیمُ الأظْفارِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ یُؤمِنُ مِنَ الْجُذامِ وَ الْبَرَصِ وَ الْعَمى، وَ إنْ لَمْ تَحْتَجْ فَحَكِّها حَكّاً.

وَ قالَ : أخْذُ الشّارِبِ مِنَ الْجُمُعَةِ إلَى الْجُمُعَةِ أمانٌ مِنَ الْجُذامِ.

كوتاه كردن ناخن ها در روز جمعه موجب سلامتى از جذام و پیسى و ضعف بینائى چشم خواهد شد و اگر امكان كوتاه كردن آن نباشد سر آنها را بتراش.

و نیز فرمود: كوتاه كردن سبیل در هر جمعه سبب ایمنى از مرض جذام مى شود.

إذا أوَیْتَ إلى فِراشِكَ فَانْظُرْ ماسَلَكْتَ فى بَطْنِكَ، وَ ما كَسَبْتَ فى یَوْمِكَ، وَ اذْكُرْ أنَّكَ مَیِّتٌ، وَ أنَّ لَكَ مَعاداً.

در آن هنگامى كه وارد رختخواب خود مى شوى، با خود بیندیش كه در آن روز چه نوع خوراكى ها و آشامیدنى ها از چه راهى به دست آورده اى و میل نموده اى، و در آن روز چه چیزهائى را چگونه و از چه راهى كسب و تحصیل كرده اى، و در هر حال متوجّه باش كه مرگ تو را مى رباید، و سپس در صحراى محشر (جهت بررسى گفتار و كردارت) حاضر خواهى شد.

إنَّ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إثْنَیْ عَشَرَ ألْفَ عالَم، كُلُّ عالَم مِنْهُمْ أكْبَرُ مِنْ سَبْعِ سَموات وَ سَبْعِ أرَضینَ، ما یُرى عالَمٌ مِنْهُمْ أنّ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عالَماً غَیْرُهُمْ وَ أنَاالْحُجَّةُ عَلَیْهِمْ.

همانا خداوند متعال، دوازده هزار جهان آفریده است كه هر یك از آنها نسبت به آسمان ها و زمین هاى هفت گانه بزرگ تر مى باشد، و من (و دیگر ائمّه دوازده گانه) از طرف خداوند بر همه آن ها حجّت و راهنما هستیم

جمعه 19/9/1389 - 9:12
عقاید و احکام

سادات اگر گناهی مرتكب شوند،در روز جزا با آتش عذاب می شوند یا با زمهریر؟ مقصود از زمهریر چیست ؟و آیا گناه سادات دو برابر گناه غیر سادات محاسبه می شود؟

متن پاسخ: كلمه زمهریر فقط یك بار در قرآن به كار رفته است . در سوره دهر درباره پاداش ابرار و نیكان فرموده :
در این آیه كلمه زمهریر به معنای سرما آمده است . در لغت نیز زمهریر به معنای سرمای شدید یا شدّت غضب یا سرخ شدن چشم بر اثر خشم است .
از این آیه استفاده نمی شود كه زمهریر جایگاهی برای عذاب باشد، ولی در روایات زمهریر را یكی ازجایگاههای عذاب مطرح كرده كه بر خلاف جهنم , از شدت سرمای شدید در عذابند.
در حدیثی آمده است كه در جهنم نقطه ای وجود دارد كه از شدّت سرما اعضای بدن از هم متلاشی می شود.(1)
از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)نقل شده : آتش ، شكایت به پروردگار بُرد. خداوند اجازه دو نفس كشیدن به جهنم داد. یك نفس در زمستان و یك نفس در تابستان می كشد. گرمی تابستان از گرمای جهنم سرچشمه می گیرد و سرمای زمستان از زمهریر جهنم سرچشمه می گیرد.(2)
در روایات مطلبی یافت نمی شود كه زمهریر مخصوص سادات گناهكار باشد و اطلاق آیات عذاب شامل سادات و غیر سادات می شود.
دهخدا در لغت نامه گفته است : عوام گمان برند كه گناهكاران از سادات (اولاد رسول) را به جایی كه سرد است ونامش زمهریر است می برند.(3)
سادات دو عنوان دارند. در یك عنوان مانند بقیه مردم هستند و به اندازه آنان محاسبه و مجازات می شوند. گناه آنان مانند گناه دیگران و ثواب آنان مانند ثواب دیگران است .
عنوان دوم سادات: این است كه آنان انتساب به پیامبر و امامان دارند و در دید مردم دارای مزیت هستند و از آنان توقع و انتظار نیكوكاری دارند و بدی و زشتی را از آنان نمی پسندند. همان طور كه علمای دین دارای دو عنوان هستند, یا زنان پیامبر دارای دو عنوان هستند. در یك عنوان با سایر مردم مساوی هستند و در عنوان دیگر انتساب آنان به دین و پیامبر است كه خوبی آنان باعث مزید ثواب و بد كردن آنان باعث مزید عذاب می شود.
امام رضا (ع) وقتی كه برادرش (زیدالنار) را دید كه از خود تعریف می كند و به سیادت خود مغرور شده فرمود:« ای زید! حرف افراد پست کوفه تو را گول زده است. آنها گفته اند چون از فرزندان فاطمه زهرا(س) هستی، آتش بر تو حرام است. به خدا قسم این درباره امام حسن و امام حسین و سایر فرزندان فاطمه است. ای زید، اگر روز قیامت تو و پدرمان موسی بن جعفر(ع) را بیاورند و تو گناهکار باشی، وارد بهشت شوی و پدرت موسی بن جعفر را هم که اطاعت خدا کرده، روزها روزه گرفته و شب‌ها به عبادت قیام نموده، داخل بهشت کنند، تو نزد خداوند گرامی‌تر و عزیزتر از موسی بن جعفر خواهی بود!؛ چرا که تو بدون زحمت وارد بهشت شده ای! ای زید! تقوای خدا را پیشه خود کن هر کس تقوی نداشته باشد، از ما نیست. جدّ ما، امام سجاد(ع) فرمود:« هر کس از اهل بیت کار نیک کند پاداشش دو برابر است و هر کس مرتکب گناه شود، عقوبت و عذابش دو برابر خواهد بود.» زید گفت:« اما من برادر شما و پسر پدر شما هستم. » حضرت رضا علیه السلام فرمود:« تو برادر من هستی، مادام که خدای تعالی را اطاعت کنی. اما هرگاه به معصیت خداوند دست زدی، دیگر بین من و تو برادری نیست. مگر در قرآن نخوانده ای؟ حضرت نوح علیه السلام به خداوند عرض کرد:« خدایا پسر من از خانواده من است.» ولی خداوند فرمود:« یا نوح انه لیس من اهلک انه عمل غیر صالح»؛ (سوره‌ی هود، آیه‌ی 46و45) (ای نوح! او از خانواده و اهل تو نیست.) خداوند به علّت عمل زشت او و معصیتش او را از خانواده نوح خارج ساخت. ای زید، تو هم اگر خدا را اطاعت کنی، از ما اهل بیت هستی و اگر معصیت کنی از اهل بیت خارج می شوی.4»
(پـاورقی 1.تفسیر نمونه , ج 25 ص 363 به نقل از درّ المنثور, ج 6 ص 300
(پـاورقی 2.همان , ج 8 ص 283
(پـاورقی 3.بهاءالدین خرمشاهی , دانشنامهء قرآن .
برگرفته از: http://www.eporsesh.com/#showque
جمعه 19/9/1389 - 8:49
اخلاق
امام حسین علیه السلام:
«موت فی عزة خیر من حیاة فی ذل » (بحارالانوار، ج 44، ص 139)
مرگ با عزت، بهتر از زندگی با ذلت است.

جمعه 19/9/1389 - 8:45
لطیفه و پیامک

فرشتگان روزی از خدا پرسیدند: بار خدایا تو که این قدر بشر را دوست داری غم را چرا آفریدی ؟ خداوند فرمود:من مخلوقم را خوب می شناسم غم را به خاطر خودم آفریدم چون تا غمگین نباشد به یاد خالق نمی افتد.

جمعه 19/9/1389 - 8:40
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته