• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 771
تعداد نظرات : 354
زمان آخرین مطلب : 4854روز قبل
دانستنی های علمی
 
 
دوشنبه 23/6/1388 - 16:7
دانستنی های علمی

طمئنا” تا به حال پیش آمده است تا بعد از یک روز بارانی بخواهید روی یک نیمکت بنشینید و به علت خیس بودن آن ایستاده بودن را ترجیح داده باشید. ولی با وجود این نیمکت کافیست برای نشستن، دستگیره ای را بچرخانید تا یک سطح خشک و تمیز برایتان آماده شود.

 

دوشنبه 23/6/1388 - 16:4
دانستنی های علمی
 
 
 
 
دوشنبه 23/6/1388 - 15:57
دانستنی های علمی
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
دوشنبه 23/6/1388 - 15:9
دانستنی های علمی
 
 

بنیاد France-Museums با همکاری نهاد جذب توریست و سرمایه گذاری ابوظبی (TDIC) ، طرحی را که قرار است برای نمایشگاه بین المللی ” لوور ابوظبی ” (Louvre Abu Dhabi ) اجرا شود را معرفی کردند. این طرح متعلق به Nathalie Crinière و برای نمایشگاهی بزرگ، واقع در جزیره ی سادیات ابوظبی ، به عنوان یک جزیره ی فرهنگی است. این طرح از بین ۶ طرح برگزیده در مرحله ی پایانی یک مسابقه ی بین المللی انتخاب شده. این پروژه، طی موافقت نامه ای بین ابوظبی و فرانسه در حال انجام است و قرار است پس از گشایش آن در سال ۲۰۱۲، به نمایش آثار باستانی منطقه و کل جهان و همچنین محلی برای نمایش آثار هنری سرتاسر جهان بپردازد.
 
 
طراحی های داخلی این مجموعه را البته معماری به نام Jean Nouvel بر عهده دارد که این طراحی ها، به همراه طرح های نورپردازی و طراحی بخش های دیگر نمایشگاه از Nathalie Crinière ترکیب میشود.
این مسابقه توسط بنیاد France-Museums برگذار شد، بنیادی که به عنوان واسطه ای بین فرانسه و ابوظبی، موافقت های لازم برای برپایی این مجموعه، به عنوان مرکزی فرهنگی-تفریحی را گرفت، البته بخش هایی از این مجموعه به عنوان قسمت های مسکونی ورد استفاده قرار خواهد گرفت.
از کل این مجموعه ی ۲۴۰۰۰ متر مربعی، ۶۰۰۰ هزار متر مربع آن برای گالری های دائمی نمایشگاه و ۲۰۰۰ متر مربع به عنوان فضای ذخیره برای نمایشگاه های احتمالی اختصاص یافته است. فضاهای دائمی این نمایشگاه ها، گلچینی از آثار هنری و تاریخی موزه ها و نهاد های معروفی مانند لوور پاریس، مرکز Pompidou ، Musée d’Orsay ، Musée Rodin و Bibliothèque Nationale de France خواهد بود. 
دوشنبه 23/6/1388 - 15:0
دانستنی های علمی

 این هم یک استفاده مفید از CD هاست. اگر شما هم تعداد زیادی سی دی به درد نخور دارید میتوانید با آنها دمبل درست کنید. تصویر بالا با استفاده از 150 عدد سی دی ساخته شده. وزن دمبل هایی که در عکس میبینید حدود چهار ونیم کیلوگرم است. ساختن آن هم کار مشکلی نیست. امتحان کنید.

حداقل استفاده ای که میتوانید بکنید این است که به اندازه زمانی که صرف دیدن فیلم های روی این سی دی ها کرده اید با این دمبل ورزش کنید.


دوشنبه 23/6/1388 - 1:30
بیماری ها

 

 

 احتمالا مادر شما هم همیشه می گوید که از این خمیده نشستن ها یک روزی پشیمان خواهید شد. البته بعد از گذشت چند سال از زندگی تان بالاخره در می یابید که این پیشنهاد عاقلانه تا چه حد درست بوده است! هرچند که دیگر شانسی برای اصلاح وضعیت ایجاد شده نخواهید داشت. iPosture یک ابزار تصحیح وضعیت بدنی است که به شکل گردنبند پوشیده می شود و توسط نانو سنسور موجود در آن، اگر بدن شما بیش از یک دقیقه در حالت خمیده ای به میزان 3 درجه یا بیشتر قرار گیرد با اخطار صوتی به شما اطلاع می دهد.خب اگر دیدید این ابزار خیلی مزاحم شماست، آن را خاموش کنید و یا بر روی دیوار نصب کنید!

 

دوشنبه 23/6/1388 - 1:25
دانستنی های علمی
هنگام گلوله باران وحشیانه نولون،ناپلئون جوان مثل یک نی در باد می لرزید. سربازی او را به این حال دید، به همقطارانش گفت:
نگاهش کنید، دارد از ترس می میرد.
ناپلئون پاسخ داد: بله، می ترسم. اما به جنگیدن ادامه می دهم. اگر نصف من می ترسیدید، مدت ها پیش فرار کرده بودید.

استاد می گوید: ترس نشان ترسو بودن نیست. ترس می گذارد در برابرموقعیت های زندگی، شجاع و متین باشیم.
کسی که ترس را تجربه می کند و با وجود اینترس - بی آنکه مرعوب شود به راه خود ادامه می دهد - شجاعت خود را ثابت می کند.
اما کسی که به شرایط دشوار تن می دهد، بی آنکه خطر را به حساب بیاورد، تنهابی مسئولیتی خود را ثابت می کند.
دوشنبه 23/6/1388 - 1:23
خواستگاری و نامزدی

داستان درباره سربازی است که پس از جنگ ویتنام می خواست به خانه خود بازگردد.
سرباز قبل از این که به خانه برسد، از نیویورک با پدر و مادرش تماس گرفت و گفت:« پدر و مادر عزیزم، جنگ تمام شده و من می خواهم به خانه بازگردم، ولی خواهشی از شما دارم. رفیقی دارم که می خواهم او را با خود به خانه بیاورم.»

پدر و مادر او در پاسخ گفتند:« ما با کمال میل مشتاقیم که او را ببینیم.»

پسر ادامه داد:« ولی موضوعی است که باید در مورد او بدانید، او در جنگ به شدت آسیب دیده و در اثر برخورد با مین یک دست و یک پای خود را از دست داده است و جایی برای رفتن ندارد و من می خواهم که اجازه دهید او با ما زندگی کند.»

پدرش گفت:« پسر عزیزم، متأسفیم که این مشکل برای دوست تو بوجود آمده است. ما کمک می کنیم تا او جایی برای زندگی در شهر پیدا کند.»

پسر گفت:« نه، من می خواهم که او در منزل ما زندگی کند.»

آنها در جواب گفتند:« نه، فردی با این شرایط موجب دردسر ما خواهد بود. ما فقط مسئول زندگی خودمان هستیم و اجازه نمی دهیم او آرامش زندگی ما را برهم بزند. بهتر است به خانه بازگردی و او را فراموش کنی.»

در این هنگام پسر با ناراحتی تلفن را قطع کرد و پدر و مادر او دیگر چیزی نشنیدند.

چند روز بعد پلیس نیویورک به خانواده پسر اطلاع داد که فرزندشان در سانحه سقوط از یک ساختمان بلند جان باخته و آنها مشکوک به خودکشی هستند.
پدر و مادر آشفته و سراسیمه به طرف نیویورک پرواز کردند و برای شناسایی جسد پسرشان به پزشکی قانونی مراجعه کردند. با دیدن جسد، قلب پدر و مادر از حرکت ایستاد. پسر آنها یک دست و پا داشت!
دوشنبه 23/6/1388 - 1:22
طنز و سرگرمی
پس از گران شدن قیمت نان خبرنگارما اقدام به تنظیم یک گزارش کرد و نظر افراد مختلف را در مورد گران شدن نرخ نان پرسید، در زیر شما پاسخ های افراد مختلف و ایضا توضیحات خبرنگار ما را می خوانید:

یک عدد مرفه بی درد: «چی؟! نون؟! نون دیگه چیه؟!»، خبرنگار ما پس از انجام مصاحبه با ایشان پی برد که وی از بدو تولدش تنها بوقلمون خورده است و کلا نمی داند چیزی به اسم نان هم وجود دارد!

یک عدد به اصطلاح مسئول: «مگه نون گرون شده؟!»، ایشان برای خبرنگار ما توضیح دادند که تمام وقتشان را برای خدمت به مردم مشغول کار هستند و وقت رفتن به صف نانوایی و همچنین خواندن روزنامه را هم ندارند و همین الان متوجه ی گران شدن نان شده اند، ایشان قول دادند یک کمیته ی ویژه تشکیل دهند و در اسرع وقت دلایل گران شدن نان را برای مردم بازگو کنند!

یک به اصطلاح کارشناس امر تغذیه:«گران شدن نان منجر به پایین آمدن سطح آی کیوی جامعه می شود!»، ایشان دلیل این ادعایشان را این گونه توضیح دادند که مردم به خاطر گران شدن نان از این پس صبح ها و در هنگام خوردن صبحانه به جای آن که پنیر را لای نان بگذارند، نان را لای پنیر خواهند گذاشت و به همین دلیل مقدار مصرف پنیر بالا می رود و خوردن بیش از اندازه ی پنیر منجر به صدمات زیادی به مغز می شود،ایشان پیشنهاد دادند برای حل این معضل قیمت پنیر را هم بالا ببریم، شنیده ها حاکی از آن است که این پیشنهاد از سوی برخی مسئولین شدیدا مورد استقبال قرار گرفته است!

یک عدد قشر آسیب پذیر: ایشان جواب سئوال خبرنگار ما را ندادند،یکی از رهگذران ضمن این که ایشان را یک عدد قشر آسیب پذیر معرفی کرد به خبرنگار ما گفت که وی غذای اصلی اش نان بوده است و به دلیل گران شدن نان و عدم توانایی در خرید این ماده غذایی به رحمت ایزدی پیوسته است!

ویکتور هوگو (نویسنده ی کتاب بینوایان):«من از تمام افرادی که به نحوی در گران شدن نان دست داشته اند تشکر می کنم!»، ایشان همچنین دلیل این شادمانی را این گونه توضیح داد که با گران شدن نان دیگر مردم از این که ژان والژان یک نان بدزدد و به خاطر دزدیدن یک نان سال ها به زندان بیفتد تعجب نمی کنند و داستان بینوایان واقعی تر به نظر می رسد، ایشان در پایان صحبت هایش اظهار امیدواری کرد که برای هر چه رئال شدن داستانش روزی برسد که یک عدد بربری هم قیمت یک شمش طلا بشود!

یک عدد به اصطلاح فرهنگ دوست:«با بالا رفتن قیمت نان فرهنگ ما غنی تر از گذشته می شود!»،ایشان برای خبرنگار ما توضیح دادند که روند تصاعدی قیمت نان باعث می شود قیمت نان در هر روز با روز قبلش تفاوت داشته باشد و در این صورت است که ضرب المثل «نان به نرخ روز خوردن» معنا پیدا می کند، ایشان ابراز امیدواری کردند مسئولین برای معنا بخشیدن به باقی ضرب المثل ها نیز اقدامات مناسبی انجام دهند، به عنوان مثال در مجلس قانونی تصویب کنند و مرغداران را موظف نمایند که تنها در آخر پاییز جوجه هایشان را بشمرند!

یک عدد فروشنده ی ساندویچ:«گران شدن نان را محکوم می کنم!»، خبرنگار ما پس از ابراز شادمانی از این که بالاخره فردی را پیدا کرده است که از گران شدن نان ناراحت شده باشد دلایل این ناراحتی ساندویچ فروش را پرسید و ایشان این گونه پاسخ دادند:«اصولا همشهریان ما عادت دارند ساندویچ هایشان را دو و حتی سه نونه میل کنند و ساندویچ یه نونه به آن ها نمی چسبد،در نتیجه با توجه به گران شدن نان، قیمت ساندویچ با نون اضافه خیلی گرون شده و آنها نمی تونن ساندویچ دو و یا سه نونه بخرن و در نتیجه کلا قید خوردن ساندویچ رو می زنن و ما هم به همین دلیل کار و بارمون حسابی کساد شده!»

یک به اصطلاح جامعه شناس:«گران شدن نان مقام پدر را در جامعه و فرهنگ مردم بالاتر می برد!»،ایشان توضیح دادند که چون پدر نان آور خانه محسوب می شود،با بالا رفتن قیمت نان ارزش کار پدر ها نیز بهتر احساس می شود و زمانی هم که دانش آموزان در کتاب های درسی شان می خوانند «بابا نان داد!» می فهمند که با توجه به قیمت بالای نان پدر چه کار بزرگی انجام داده است!

[...]:«من شدیدا تکذیب می کنم!»،خبرنگار ما برای ایشان توضیح داد چه بخواهید،چه نخواهید،قیمت نان بالا رفته و تکذیب کردن شما برای مردم نان نمی شود،البته ایشان هیچ پاسخی به این گفته ی خبرنگار ما ندادند،لازم به ذکر است که ایشان حتی خودشان را هم معرفی نکردند!
دوشنبه 23/6/1388 - 1:8
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته