• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 651
تعداد نظرات : 1515
زمان آخرین مطلب : 5971روز قبل
دعا و زیارت

چهارشنبه 26/10/1386 - 16:19
دانستنی های علمی
چـهره خـوانـی به این مـعـنـا است كه شما فـقــط با نگاه كردن به صورت اشخاص پی بـه خـصـوصـیات اخلاقی و شخصیتی او ببرید. چـهره خـوانـی توسـط مردم در اعصار مختلف انجام شده است.
شـناخـتـن افراد تنها از روی خصوصـات ظـاهـری آنها مساله بسیار جالبی است. نـكات ظـریف و دقیـق و پیچیدگیهای بسیاری در علـم چـهـره خـوانـی وجـود دارد ولی ما در اینجا به بیان نكات اصلی تر و مهمتر آن بسنده می كنیم.


بشر در طول قرون متمادی سعی نموده تا با پیوند زدن خصـیصـه هـای صـورت افـراد بـه ویژگیهای شخصیتی، متوجه افكار و درون دیگران شود. با گـذشـت سـالها علم چهره شناسی نیز گسترش یافته و به شاخه های مختلف تـقسـیم شـده است. بـرای مثـال "متوپوسكپی" علم پی بردن به سیرت و درون آدمی از روی خطوط روی پیشانی است.

"فرنولوژی" علم جمجمه خوانی و مطالعه طرز تشكیل جمجمه میباشد كه به بنا نهادن شخصیت و امیال ذاتی و روانی افراد كمك می كند.

"فیزیـوگـنومی" یا عـلم چـهره شـنـاسی، موضوعی است كه ما به آن خواهیم پرداخت. این علم به ما می آموزد كه چگونه از روی چهره افراد پی به شخصیت آنها ببریم.

امروزه دانشمندان به چنین علومـی، "شـبـه علـوم" اطـلاق كرده و بـهای زیـادی بــه آن نمی دهند و هـمانند عـلومی مانـنـد "طالع بـینی" به آنها می نگرند: اثبات نشده ولی بیضرر. با این وجود هنوز بسیاری از مردم چهره خوانی را راهی مطمئن برای قضاوت در مورد افراد می دانند. چیزی كه اهمیت دارد این اسـت كـه چـهره را بصورت كامل و دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تا رسیدن به همه حقایق از قضاوتهـای شـتابزده اجتناب كنیم.

اكنون گذری می كنیم بر نكات بنیادین چهره خوانی و چگونگی تشخص شخصیت افراد:

شكل صورت

دراز و كشیده: افرادی كه دارای چنین صورتی هستند عموما" دارای صـبر و تحمل زیاد بوده و توانایی حل مشكلات در آنها بیشتر است. جـذابـیـت و خوش تركیب بودن افراد با چنین صورتی نشانگر این است كه آنها معمولا كارهای خـود را نـیـمـه تمام رها نكرده و عادت به انجام امور بطور تمام و كمال دارند.

گرد: این شكل دلالت بر امیدواری زنده دلی و انرژی دارد. اینگونه افراد می تـوانند اتاقی دلگیر و ساكت را به بمبی از خنده و شادی تبدیل كنند.

پهن: اینگونه اشخاص بردبار و مهربان و معمولا افراد روشنفكری می باشند.

مربعی: طرفدار استقلال فردی و فردگرایی، سختـكوشـی بـرای دسـتـیـابی بـه آرزوها، زیركی و فعال بودن از ویژگیهای این افراد محسوب می شود.

پیشانی

صاف: كسانیكه كه دارای خطوط در پیشانی نیستـنـد، افـرادی اندیشمند و همیشه در حال تفكر می باشند و در تصمیم گیریها سریع و منطقی عمل می نمایند.

چروكیده: وجود خطوط در سطح پیشانی نشان می دهد كه ایـنـگونه افراد به سرعت هیجان زده و احساساتی شده و سریع آشفته و پریشان حال می گردند.



چشم

رمانها، داستانها و اشعار بسیار زیادی در مورد چشم و ارتباط آن با خصوصیات روحی و روانی انسان نوشته شده است. چشمها هیچگاه دروغ نمی گویند؛آنها بیانگر احساس درونی و واقعی ما می باشند.

اضطراب: اگر مابین عنبیه و پـلك پـایینی هـر دو چشم مـقداری سفیدی وجود داشت، آن شخص انسانی مضطرب و نگران است.

تندخویی: اگر بالای عنبـیه بخشی سفید رنگ وجود داشت، علاوه بر استرس نشانگر تندخویی و پرخاشگری در فرد است.

روان پریشی: چنـانچه دور تا دور عنبیه را سفیدی فرا گرفته باشد، نشانگر عدم تعادل و پایداری روح و روان فرد خواهد بود.

شادی: وجـود خـطوط كـوچـك در خـارج از چـشمها حاكی از خنده رویی و شادبودن فرد می باشد.

ابرو

صاف: صافی و مستقیمی ابروها نشانگر اندیشه، تفكر و ایده گرایی فرد می باشد.

كمانی: افرادی كه دارای ابروهای خمیده و كمانی هسـتند از حـكایـتـها و داسـتـانـهـای واقعی لذت می برند.

باریك: اینگونه افراد معمولا دارای اعتماد به نفس اندكی می باشند بخصوص اگر ابـروی آنها بجز باریكی، بالا و گرد نیز باشد.

پیوسته: پیوستگی ابروها نشانگر این است كه فرد دائما" در حال تفكر و اندیشـه بـوده و ایده های جالبی در سر دارد.

پلك

كوچك: اگر فاصـله بـین بالای پلك و مژه كم باشد بیانگر اسـتقلال فرد می باشد و اینكه آن فرد حتی ممكن است بصورت ارادی خودش را به دیگران نزدیك نكند.

بزرگ: بزرگ بودن پلك دلالت بر وابستگی شدید فرد به دیگران دارد.

بینی

كوچك: گفته می شود اشـخاصی كه بـیـنی كـوچـك دارنـد ذاتـا" افـرادی ضعیف و اغلب غیرقابل اتكا بوده و در تصمیم هایشان استوار و ثابت قدم نمی باشند.

بزرگ: بزرگی بینی نشانه ابتكار و عزم و اراده می باشد. یك شـخصـیت قـوی كه اثرش را برجای خواهد گذاشت.

تیز: تیز بودن نوك بینی نشانگر این است كه فرد خود را مقید به رعـایـت آداب و رسـوم ندانسته و با اطرافیانش به راحتی برخورد می كند. ایـنگونه افراد خـود را بـاور داشـتـه و بی باكانه و متهورانه خود را به دیگران نزدیك می كنند.

عقابی: خودخواهی، دودلی و حساس بودن از جمله ویژگیهای كسانی است كه دارای چنین بینی می باشند.

گوش

كوچك: كوچكی گوش نشانه تزلزل و احساس نا امنـی در افـراد اسـت هر چند اینگونه افراد می دانند كه چه می خواهد و معمولا" سخت كوش و كاركن هستند.

بزرگ و دراز: این قبیل افراد معمـولا انـعـطاف پـذیـر نـبـوده و به سـختی آرام و بی خیال میشوند.

پرمو: افرادی كه دارای گوشهایی پرمو هـستند مـعـمـولا وسـواسـی و نـكـته بین بوده و وقت زیادی را برای چیزهای بی اهمیت تلف می كنند.



گونه

برجسته: برجسـتـگی گـونه نشـانگر قـدرت، انـرژی و اعـتماد بنفس است. كسانی كه دارای گـونه بـرـسته می باشند تمایل بیشتری برای پذیرفتن اشتباهات دیگران دارند.

گود: علاوه بر جذابیت و زیبایی دلیلی بر خوش مشربی و سازگاری فرد می باشد.

چانه و فك

فك چهارگوش: افـراد با فـك چـهار گـوش و مـربعی انـسانهای تـسخیر ناپذیر و سركش می باشند. آنها توانایی تبدیل رویاهایشان به واقعیت را دارند.

چانه های برآمده: اینگونه افراد، اشـخاصی خود ستـا بوده و تصـور میكنند هیچ چیزی جز خود آنها اهمیت ندارد و جز خودشان حرف كس دیگری را قبول نداشته و خود را عقل كل می دانند.

لب

قلوه ای: لبهای قلوه ای علاوه بر زیباتر نمودن صورت،نشانه بخشش و گشاده دستی می باشد. معمولا اینگونه افراد تمایل دارند در مورد خودشان صحبت و گفتگو كنند.

نازك: نازك بودن لب بیانگر خویشتن گرایی ذاتی در اشخاص است.

لب بالایی نازك پایینی قلوه ای: نشانه این است كه فردی متـقـاعد كنـنـده و مـجاب كننده می باشد.

دوشنبه 24/10/1386 - 12:43
خواستگاری و نامزدی
همه ی ما دوست داریم كه برنده باشیم و نه بازنده . ولی آیا میل به برنده بودن به تنهایی كافی است؟ با این كه زندگی همواره توام با پیكار نیست، اما شاید بتوان آن را به صحنه ی بازی پیچیده ای تشبیه نمود ، كه پیروزی در آن ، رمز و رازی دارد. سیدنی . جی . هریس نویسنده ای سرشناس و واقع گراست كه رموز برنده شدن را در میدان زندگی می شناسد و برای مودفقیت در آن ، راه هایی ساده پیشنهاد میكند. اگر برنده بودن را به عنوان هدف زندگی خود انتخاب كرده اید، این مطلب راهنمای خوبی برای شما خواهد بود

اولین هدف گیری ##

.برنده متعهد میشود
.بازنده وعده میدهد

.وقتی برنده ای مرتكب اشتباه میشود، میگوید: اشتباه كردم
.وقتی بازنده ای مرتكب اشتباه میشود، میگوید: تقصیر من نبود

.برنده بیش از بازنده كار انجام میدهد، و در انتها باز هم وقت دارد
.بازنده همیشه آنقدر گرفتار است كه نمیتواند به كارهای ضروری به پردازد

.هراس برنده از باختن به آن اندازه نیست كه بازنده باطنا" از برنده شدن دارد

.برنده به بررسی دقیق یك مشكل می پردازد
.بازنده از كنار مشكل گذشته ، و آن را حل نشده رها میكند

.برنده میگوید: بیا برای مشكل راه حلی پیدا كنیم
.بازنده میگوید: هیچ كس راه حلی را نمیداند

.برنده می داند به خاطر چه چیزی پیكار میكند و بر سر چه چیزی توافق و سازش نماید
.بازنده آن جا كه نباید، سازش میكند، و به خاطر چیزی كه ارزش ندارد، مبارزه میكند

.برنده با جبران اشتباهش، تاسف و پشیمانی خود را نشان میدهد
.بازنده می گوید: «متاسفم» ، اما در آینده اشتباه خود را تكرار میكند

برنده مورد تحسین واقع شدن را به دوست داشته شدن ترجیح میدهد، هر چند كه هر دو حالت را مد نظر دارد
بازنده دوست داشتنی بودن را، به مورد تحسین واقع شدن ترجیح میدهد، حتی اگر بهای آن خفت و خواری باشد

.برنده گوش می دهد
.بازنده فقط منتظر رسیدن نوبت خود، برای حرف زدن است

.برنده از میانه روی و نرمش خود احساس قدرت میكند
بازنده هرگز میانه رو و معتدل نیست گاهی از موضع ضعف، و گاهی همچون ستمگران فرودست رفتار میكند

.برنده میگوید، باید راه بهتری هم وجود داشته باشد
.بازنده میگوید، تا بوده همین بوده و تا هست همین است

.برنده به افراد برتر از خود، احترام میگذارد، و سعی میكند تا از آنان چیزی بیاموزد
.بازنده از افراد برتر از خود، خشم و نفرت داشته؟ و در پی یافتن نقاط ضعف آنان است

.برنده گامهای متعادلی بر میدارد
.بازنده دو نوع سرعت دارد، یا خیلی تند و یا خیلی كند

دومین هدف گیری ##

.برنده میداند كه گاهی اوقات ، پیروزی به بهای بسیار گرانی بدست می آید
بازنده بسیار مشتاق برنده شدن است، در جایی كه نه قادر به برنده شدن و نه حفظ آن است

برنده ارزیابی درستی از تواناییهای خود داشته، و هوشمندانه از ناتوانی های خود، آگاه است
.بازنده از توانایی ها و ناتوانی های واقعی خود بی خبراست

برنده مشكلی بزرگ را انتخاب می كند، و آن را به اجزای كوچكتر تفكیك میكند، تا حل آن آسان گردد
.بازنده مشكلات كوچك را آنچنان به هم می آمیزد، كه دیگر قابل حل شدن نیستند

.برنده می داند كه اگر به مردم فرصت داده شود، مهربان خواهند بود
.بازنده احساس میكند كه اگر به مردم فرصت داده شود، نامهربان خواهند شد

.برنده تمركز حواس دارد،
.بازنده پریشان حواس است

.برنده از اشتباهات خود درس میگیرد
.بازنده از ترس مرتكب شدن اشتباه، یادگرفته كه اقدام به هیچ كاری نكند

برنده میكوشد تا مردم را هرگز نیازارد، مگر در مواقع نادری كه این دل آزاری در راستای یك هدف بزرگ باشد
.بازنده نمیخواهد به عمد دیگران را آزار دهد، اما ناخودآگاه همیشه این كار را میكند

.برنده ثروت اندوزی را وسیله ای برای لذت بردن از زندگی می داند
بازنده مال اندوزی را هدف خود قرار میدهد،‌ بنابراین گذشته از میزان انباشت ثروت، هیچگاه نمیتواند خود را برنده محسوب كند، و هرگز برنده نمیشود

.برنده نسبت به فضای اطراف خود حساس است
.بازنده فقط نسبت به احساسات خود حساس است

سومین هدف گیری ##

.بازنده شكستهای خود را ناشی از، تبعیض یا سیاست می داند
برنده ترجیح می دهد كه، خود را مسئول شكست هایش بداند، و نه دیگران را ولی وقت زیادی را صرف عیب جویی نمیكند

.بازنده به قضا و قدر اعتقاد دارد
.برنده معتقد است، ما با كارهای درست و اشتباه خود، سرنوشت خویش را تعیین میكنیم

.بازنده از این كه بیش از آنچه می گیرد، بدهد، احساس میكند بازنده است
.برنده در چنین موقعیتی احساس میكند كه اعتبار خود را برای آینده تقویت می نماید

بازنده اگر از دیگران عقب به ماند، تندخو و خشن میشود، و اگر جلوتر از دیگران باشد، بی احتیاطی میكند
.برنده در هر شرایطی كه قرار بگیرد، آرامش و تعادل خود را حفظ میكند

.بازنده از این كه خود و یا دیگران به نقایص وی آگاهی یابند، هراسان است
برنده میداند كه نارسایی های او جزیی از شخصیت وجودی اوست، در حالی كه می كوشد تا آثار ناگوار این نقایص را به زداید، هرگز تاثیر آنها را انكار نمیكند

بازنده هنگامی كه از دیگران بدرفتاری میبیند، خشم و ناخشنودی خویش را به زبان نمی آورد و زجر می كشد، و با انتقام گرفتن از خود، شرایط بدتری را پدید می آورد
برنده در چنین شرایطی آزادانه، رنجش و آزردگی خود را بیان نموده، تخلیه ی احساسی میكند، سپس مساله را به فراموشی می سپارد

بازنده به «استقلال» خود می بالد، در حالیكه به واقع در حال خونسردی است. و به كار گروهی» خود می بالد، در صورتی كه در حال دنباله روی است، و اراده ای از خود ندارد
برنده میداند كه كدام تصمیم ها را به طور مستقل بگیرد، و كدام یك را پس از مشورت با دیگران

بازنده نسبت به برندگان حسادت كرده، و دیگر بازندگان را حقیر میشمارد.
برنده داوری او درباره دیگران با توجه به چگونگی استفاده آنان از توانایی ها و استعدادهای خودشان است، نه بر مبنای معیارهای موفقیت مادی و دنیوی. و برای یك «پسربچه واكسی» كه كارش را استادانه انجام میدهد، در مقایسه با یك فرصت طلب تمام عیار احترام بیشتری قایل است

بازنده فكر میكند كه برای بازنده شدن و برنده شدن قوانینی وجود دارد،
برنده می داند كه هر قاعده ای در هر كتابی را، می توان نادیده انگاشت ، جز یكی، «همانی كه هستی و میخواستی ، باش» ، تنها برگ برنده ، در دنیا همین است

بازنده به كسانی كه از خودش قوی ترند، تكیه میكند، و عقده های خود را بر سر افراد ضعیفتر از خویش خالی میكند
برنده روی پای خود می ایستد و از اینكه دیگران، به وی تكیه كنند، احساس تحمیل شدن نمی كند

چهارمین هدف گیری ##

.برنده در وجود یك آدم بد، خوبی ها را می جوید و روی همین قسمت كار میكند
بازنده در وجود یك انسان خوب، بدی ها را می جوید. از این رو ، به سختی میتواند با دیگران همكاری كند

برنده در عین حال كه تعصبات خود را میپذیرد، تلاش میكند كه در هنگام قضاوت كردن بر این تعصبات غلبه كند
بازنده منكر وجود هرگونه تعصب در خود است، و بنابراین در سراسر عمر، اسیر تعصبات خویش خواهد بود

برنده هراسی ندارد از اینكه دریك موقعیت ضد و نقیض قرار گیرد، زیرا در افكارش خللی وارد نمی شود
.بازنده سازگار شدن با موقعیتهای ضد و نقیض را به كار شایسته ترجیح میدهد

برنده بازی سرنوشت، و این حقیقت كه شایستگی ها را همواره پاداشی نیست، بی آنكه دیدگاهی بدبینانه داشته باشد، درك میكند
.بازنده بی آنكه بازی های سرنوشت را درك نماید، بدگمان است

.برنده میداند كه چگونه میتوان جدی بود، بی آن كه خشك و رسمی باشد
.بازنده غالبا خشك و رسمی است زیرا، فاقد توانایی جدی بودن است

برنده آنچه را كه ضرورت دارد، با متانت لازم انجام می دهد، و توان خود را برای راه حل هایی ذخیره می كند كه، در آنها از حق انتخاب برخوردار است
بازنده آنچه را كه ضرورت دارد، با حالتی اعتراض آمیز انجام می دهد، و هیچ توان و نیرویی را برای گرفتن تصمیمات اخلاقی مهم باقی نمی گذارد

.برنده ارزش های اخلاقی را، به عنوان تنها منبع قدرت حقیقی می شناسد
بازنده چون در باطن ، برای ارزشهای اخلاقی احترام اندكی قایل است، بیش از ظرفیت خویش در جهت كسب منابع قدرت بیرونی تلاش میكند

برنده سعی میكند كه رفتارهای خود را براساس نتایج منطقی آنها قضاوت كند، و رفتارهای دیگران را، براساس قصد و نیت آنها ارزیابی كند
بازنده رفتارهای خود را براساس قصد و نیت خویش و رفتارهای دیگران را براساس نتایج آنها ارزیابی میكند

.برنده دیگران را نكوهش می كند ولی آنها را می بخشد
بازنده چنان بزدل است كه قادر به نكوهش دیگران نیست، و چنان حقیر است كه قادر به بخشیدن دیگران هم ، نیست

پنجمین هدف گیری

.برنده پس از بیان نكته ی اصلی مورد نظرش، لب از سخن فرو می بندد
.بازنده آنقدر به صحبت ادامه می دهد، كه نكته ی اصلی را فراموش میكند

.برنده هر امتیازی را كه بتواند بدهد، می دهد، جز این كه اصول بنیادی خود را فدا كند
بازنده به خاطر هراس از دادن امتیاز به لجاجت خود ادامه می دهد، و این ، در حالی است كه اصول بنیادی اش رفته رفته از بین می رود

.برنده ضعفهای خود را به خدمت توانایی هایش می گیرد
بازنده توانایی های خود را هدر میدهد، زیرا كه آنها را در خدمت ضعفهای خود به كار می گیرد

.برنده در برابر افراد سودمند و ناتوان، یكسان عمل میكند
.بازنده به تملق قدرتمندان پرداخته و ضعفا را تحقیر میكند

.برنده میخواهد مورد احترام دیگران باشد، اما ذهنش را درگیر آن نمیكند
بازنده برای رسیدن به این هدف، دست به هر كاری میزند، اما سرانجام، با شكست روبه رو می شود و به هدف اش نمی رسد

برنده حتی زمانی كه دیگران وی را به عنوان یك خبره می شناسند، می داند كه، هنوز خیلی چیزها را نمیداند
بازنده میخواهد كه دیگران او را یك خبره بدانند، و این نكته كه : «بسیار كم می داند» را، هنوز نیاموخته است

برنده گشاده روست ، زیرا كه میتواند بی آنكه خود را تحقیر كند، بر خطاهای خویش بخندد
بازنده چون حتی در خلوت خویش ، خود را پست و حقیر می شمارد، در حضور دیگران نیز قادر به خندیدن بر خطاهای خود نیست

برنده نسبت به ضعفهای دیگران، غمخواری میكند، زیرا ضعفهای خود را درك نموده و آنها را پذیرفته است
بازنده دیگران را به دلیل ضعفهایشان خوار و خفیف می شمارد، زیرا وجود ضعف در درون خود را، انكار نموده و پنهان میكند

برنده هر كاری كه از دست اش بر آید انجام میدهد، و اگر سرانجام شكست خورد، به معجزه امید می بندد
.بازنده بدون آنكه كوچكترین تلاشی كند، به انتظار معجزه می نشیند

.برنده تا دم مرگ بیشتر از آنچه كه از دیگران میگیرد، می دهد
بازنده تا پای جان از این توهم دست بر نمیدارد كه، «پیروزی » یعنی بیش از آنچه كه می دهی، بستانی

برنده هنگامی كه می بیند راهی را كه در پیش گرفته است، با مسیر زندگانی او سازگار نیست، هراس از ترك كردن آن ، ندارد
بازنده «نیمه ی راهی » را در پیش گرفته و به آن ، ادامه می دهد، و اهمیتی نمیدهد كه به كجا منتهی می شود
به امید پیروزی شما
دوشنبه 24/10/1386 - 12:41
دانستنی های علمی
در طول مدت سه یا چهار روز، چند لحظه آرامش و استراحت كه صرف تفكر خواهید كرد، برای خود در نظر بگیرید. بهتر است این لحظات شامل ساعات اول روز، صبح ها باشد.در سكوت اتاق یا اداره ی خود، در كمال صحت و بدون چون و چرا خود را امتحان كنید. ترازنامه و بیلان وضعیت روحی خود را تنظیم كنید.

سعی كنید خودتان را به شخص خودتان آنطور كه می خواهید معرفی كنید. خود را میان اشتغالات مختلف خود نه به صورت فردی بی تصمیم و لا قیدی كه شاید در حال حاضر هستید، بلكه به صورت فردی مصمم، آرام، با پشتكار و كاملاً مسلط بر خود تصور كنید.

هر روز چندین بار 20 یا 30 بار پشت سر هم تكرار كنید: «كسب نیروی ارادهء آهنین برای من آسان است من بطور منظم اراده ام را تقویت می كنم در نتیجه چنان محكم و استوار می شود كه هیچ نمی تواند آن را متزلزل كند. آنچه را كه به نظرم انجام دادنی است انجام می دهم، هیچ قدرتی نمی تواند مرا از آن باز دارد.»
دوشنبه 24/10/1386 - 12:27
محبت و عاطفه
- تک فرزندان

نقاط مثبت: این افراد همان ها هستند که دنیا را متحول می کنند. افرادی تکلیف-گرا، مرتب و منظم، با وجدان و وظیفه شناس، و بسیار قابل اطمینان می باشند. آنها عاشق واقعیت، افکار و اندیشه ها، و جزئیات هستند. و از قبول مسئولیت های مختلف واهمه ای ندارند.

نقاط منفی: یکی از خصیصه های منفی این افراد سرسختی و خشونت شدید آنهاست. کمی کینه ای و پرتوقع هستند و معمولاً از قبول اشتباهاتشان سر باز میزنند. به هیچ وجه انتقادپذیر نیستند. در برابر دیگران افرادی بسیار حساس و نفوذ پذیرند که احساساتشان خیلی زود جریحه دار می شود.

- فرزندان اول خانواده

نقاط مثبت:
آنها ذاتاً فرمانده به دنیا آمده اند. احتمالاً رئیس جمهورها، فضانوردان و مدیرعاملین همه فرزندان اول خانواده هستند. فکر می کنند که همیشه حق و اولویت در هر کاری با آنهاست. فرزندان اول به دو دسته تقسیم می شوند: پرورش دهندگان افراد مطیع یا متحول کنندگانی سلطه جو. هر دو یکسان هستند فقط از متدهای مختلفی استفاده می کنند. معمولاً فرزندان اول خانواده، افرادی ایرادگیر، مشکل پسند، و دقیق هستند و عاشق توجه به جزئیات مسائلند. افرادی وقت شناس، منظم، و با کفایتند که دوست دارند همه چیز به بهترین نحو انجام شود. از مسائل غافلگیر کننده نیز به هیچ وجه خوششان نمی آید.

نقاط منفی: معمولاً این افراد کمی بداخلاق، ترشرو بی احساس به نظر می آیند. گه گاه به خاطر زورگویی و فشاری که بر سایرین می آورند، تهدید کننده و رعب آور هستند. چون فکر می کنند که همیشه حق با آنهاست و فقط خودشان همه چیز را می دانند، به دیگران اطمینان کمی دارند. ریاست مآب، ایرادگیر و نسبت به اشتباهات حساس و نکته سنج هستند.

- فرزندان وسط خانواده

نقاط مثبت: فرزندان وسطی، افرادی خانواده دوست هستند که دیگران از بودن با آنها لذت می برند. مهمترین نیاز آنها، آرام نگاه داشتن اقیانوس پرتلاطم زندگی است و شعار آنها "آرامش به هر قیمتی" است. اینها افرادی بسیار آرام و بی سر و صدا، شیرین و دوست داشتنی هستند و شنوندگان خوبی به شمار می روند. مهارت زیادی در حل مشکلات دارند چون همیشه هر دو جنبه ی یک مشکل را بررسی می کنند و دوست دارند همه را خوشحال کنند. همین مسئله باعث می شود که مشاوران و میانجیگران خوبی باشند.

نقاط منفی: نسبت به فرزندان اول خانواده، احساس سلطه گری کمتری دارند، اما دوست دارند همه آنها را ستایش کرده و دوست بدارند—یا حداقل با آنها احساس شادی و خوشبختی کنند. از آنجا که سعی در راضی نگاه داشتن همه دارند، ممکن است به افرادی وابسته تبدیل شوند. نمی توانند خوب تصمیم بگیرند تا جایی که باعث رنجاندن دیگران می شود. همچنین برای شکست و اشتباهات دیگران، خود را سرزنش می کنند.

- فرزندان آخر خانواده

نقاط مثبت: افرادی شاد و سرزنده اند که این شادی و سرخوشی را با خود همه جا می برند و دیگران را نیز از آن بهره مند می کنند. مهارت های مردمی آنها بسیار قوی است و عاشق این هستند که دیگران را با حرف ها و کارهایشان سرگرم کنند. هیچ کس برای آنها غریبه نیست و به سرعت با همه صمیمی می شوند. افرادی برونگرا هستند که از وجود دیگران انرژی می گیرند. از ریسک کردن واهمه ای ندارند.

نقاط منفی: خیلی زود خسته می شوند. از طرد شدن واهمه داشته و افق توجهاتشان کوتاه است. افرادی خود گرا هستند. معمولاً به خاطر توقعات غیر واقعیشان از رابطه، که تصور می کنند در همه ی رابطه ها باید همیشه خوشی و خنده برقرار باشد، رابطه های زیادی را به فنا می دهند. اما نمی دانند که عمر چنین رابطه هایی بسیار کوتاه است.
دوشنبه 24/10/1386 - 12:26
ادبی هنری
در جشن هزاره فردوسی كه به سال 1313 شمسی برگزار شد، سخن شناسان، نویسندگان و متفكران بزرگ ایران و جهان شركت داستند. به نظر همه این بزرگان، شاهنامه فردوسی در ردیف سه مجموعه بزرگ آثار ادبی جهان، یعنی ایلیاد "هومر" ،كمدی الهی "دانته" و مجموعه آثار"شكسپیر" قرار گرفت و چهارمین اثر بزرگ جهانی شناخته شد.

یكی از شركت كنندگان در این مراسم، پروفسور "برتلس" داشمند بزرگ روسی بود. همو كه شاهنامه چاپ مسكو با همت و كوشش او فراهم آمده و به جهانیان عرضه شده است . این دانشمند بزرگ می‌گوید: "مادامی كه در جهان، مفهوم ایران و ایرانی وجود داشته باشد، نام پر افتخار شاعر بزرگ، فردوسی هم جاوید خواهد ماند. چرا كه فردوسی تمام عشق سوزان خود را وقف سربلندی وطن خود ایران كرد. این حكیم دانشمند، شاهنامه را با خون دل نوشت و با این بهای گران، خریدار احترام و محبت ملت ایران و همه مردم جهان گردید."

فردوسی، تاریخ و افسانه و اندیشه‌های بلند را در هم آمیخت و كتابی فراهم آورد كه به قول خودش كاخی بلند و بی‌گزند است. در میان تمامی شاهنامه، داستانهای آن موثر‌تر، باارزش‌تر و دلنشین‌تر از قسمتهای تاریخی آن است. باز به گفته اكثریت سخن شناسان و نویسندگان، در میان این داستانها، چند داستان از همه با شكوهتر و بی‌نظیرتر است.

داستان ضحاك و فریدون – داستان زال، رودابه و رستم – داستان سیاوش – داستان سهراب و داستان رستم و اسفندیار از این جمله است.

در این داستانها عناصری همچون، پیام، در ونمایه و شخصیت، آنچنان بزرگ و جاودانی است كه به زمان و مكان محدود نمی‌شود و در هر دوره و هر مكانی، تازه، نو و گیرا است. این آثار از نظر داستانی به جدیدترین تكنیكها و شیوه‌های داستان‌سرایی پهلو می‌زند و توصیف‌ها و تعابیر آنچنان استادانه است كه تا ابد جاوید و ماندگار خواهد بود.

دوشنبه 24/10/1386 - 12:22
بیماری ها
دانشمندان توصیه می كنند برای كنترل میگرن از زنجبیل استفاده كنید.
میگرن و زنجبیل زیرا این گیاه دارویی مفید، برای پیشگیری و كنترل میگرن در حد داروهای شیمیایی مصنوعی مدرن كه احتمالا دارای عوارض جانبی نیز هستند، موثر است.
طبق نظر دكتر كریشنا سریواستاوا از دانشگاه اودنسن دانمارك، زنجبیل كه برای سال‌های متمادی در كشورهای مختلف جهان برای درمان سردرد، تهوع و اختلالات عصبی مورد استفاده قرار می‌گرفته است تاثیری دارد كه برای كنترل ناراحتی های فوق از نظر دانش فیزیولوژی منطقی به نظر می رسد.

وی می‌گوید: زنجبیل مانند آسپرین و برخی از سایر داروهای دیگر ضدمیگرن برای كنترل عكس العمل‌های التهابی شامل هیستامین و درد كمك می‌كند.

پیشنهاد می‌شود كه با احساس اختلال دید كه معمولا اولین علامت شروع حمله میگرن است زنجبیل خورد؛ یعنی حدود 600 ـ 500 میلی گرم كه در حدود 3/1 قاشق مرباخوری است پودر زنجبیل را در آب ساده ریخته و خورد.

اما اگر بیماران مبتلا به میگرن مصرف ریشه زنجبیل تازه را در برنامه رژیم غذایی خود قرار دهند، از نظر تكرار و شدت هر حمله تخفیف قابل ملاحظه‌ای را مشاهده خواهند كرد.

سردردهای میگرنی كه 10 درصد جمعیت را تشكیل می‌دهد، در زن‌ها شایع‌تر است و بهتر است افراد مستعد، از خوردن شكلات و پنیر كهنه كه باعث شروع سردردهای میگرنی می‌شود و همچنین مصرف  كنسروها و غذاهای حاوی ادویه مخصوص غذای چینی (مونوسدیم گلوتامات) كه طعمی شبیه گوشت ایجاد می‌كند، پرهیز كنند.
دوشنبه 24/10/1386 - 12:19
ادبی هنری

نگران فردا نباش ، فردا به قدر كافی نگرانی های خود را دارد.لزومی ندارد بر مشكلات هر روز بیفزایی!

پس به فکر اکنون باش

يکشنبه 23/10/1386 - 13:14
خواستگاری و نامزدی

**آن گاه که در فراز و نشیب زندگی ، غافل از یاد خدا در حال بریدنی

از رحمت لایزال الهی مایوس مباش (عنکبوت/23)
يکشنبه 23/10/1386 - 13:11
خواستگاری و نامزدی
**آن گاه که خواهانی لحظه به لحظه نعمت ، بر تو افزون گردد

نعمات الهی را شاکر باش تا آن ها را زیاد کنم (ابراهیم/7)
يکشنبه 23/10/1386 - 13:9
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته