• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 105
تعداد نظرات : 38
زمان آخرین مطلب : 5005روز قبل
فلسفه و عرفان
نوشته ای از :اِرما بومبک
ارما بومبک


اگر می توانستم یک بار دیگر به دنیا بیایم کمتر حرف می زدم و بیشتر گوش می کردم

دوستانم را برای صرف غذا به خانه دعوت می کردم حتی اگر فرش خانه ام کثیف و لکه دار بود و یا کاناپه ام ساییده و فرسوده شده

در سالن پذیرایی ام ذرت بو داده می جویدم و اگر کسی می خواست که آتش شومینه را روشن کند نگران کثیفی خانه ام نمی شدم

پای صحبتهای پدر بزرگم می نشستم تا خاطرات جوانی اش را برایم تعریف کند و در یک شب زیبای تابستانی پنجره های اتاق را نمی بستم تا آرایش موهایم به هم نخورد ، شمع هایی که به شکل گل رز هستند و مدتها بر روی میز جا خوش کرده اند را روشن می کردم و به نور زیبای آنها خیره می شدم

با فرزندانم بر روی چمن می نشستم بدون آنکه نگران لکه های سبزی شوم که بر روی لباسم نقش می بندند

با تماشای تلویزیون کمتر اشک می ریختم و قهقهه خنده سر می دادم و با دیدن زندگی بیشتر می خندیدم

هر وقت که احساس کسالت می کردم در رختخواب می ماندم و از اینکه آن روز را کار نکردم فکر نمی کردم که دنیا به آخر رسیده است

هرگز چیزی را نمی خریدم فقط به این خاطر که به آن احتیاج دارم و یا اینکه ضمانت آن بیشتر است . به جای آنکه بی صبرانه در انتظار پایان نه ماه بارداری بمانم هر لحظه از این دوران را می بلعیدم چرا که شانس این را داشته ام که بهترین موجود جهان را در وجودم پرورش دهم و معجزه خداوند را به نمایش بگذارم
وقتی که فرزندانم با شور و حرارت مرا در آغوش می کشیدند هرگز به آنها نمی گفتم: بسه دیگه حالا برو پیش از غذا خوردن دستهایت را بشور ، بلکه به آنها می گفتم دوستتان دارم

اما اگر شانس یک زندگی دوباره به من داده می شد هر دقیقه آن را متوقف می کردم ، آن را به دقت می دیدم ، به آن حیات می دادم و هرگز آن را پس نمی دادم
يکشنبه 26/10/1389 - 12:9
سخنان ماندگار
جواب
جواب

جواب سلام را با علیک بده ،
جواب تشکر را با تواضع،

جواب کینه را با گذشت،

جواب بی مهری را با محبت،

جواب ترس را با جرأت،

جواب دروغ را با راستی،

جواب دشمنی را با دوستی،

جواب زشتی را به زیبایی،

جواب توهم را به روشنی،

جواب خشم را به صبوری،

جواب سرد را به گرمی،

جواب نامردی را با مردانگی،

جواب همدلی را با رازداری،

جواب پشتکار را با تشویق،

جواب اعتماد را بی ریا،

جواب بی تفاوت را با التفات،

جواب یکرنگی را با اطمینان،

جواب مسئولیت را با وجدان،

جواب حسادت را با اغماض،

جواب خواهش را بی غرور،

جواب دورنگی را با خلوص،

جواب بی ادب را با سکوت،

جواب نگاه مهربان را با لبخند،

جواب لبخند را با خنده،

جواب دلمرده را با امید،

جواب منتظر را با نوید،

جواب گناه را با بخشش،

هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار، مطمئن باش هر جوابی بدهی ،یک روزی ، یک جوری ، یک جایی به تو باز می گردد
يکشنبه 26/10/1389 - 12:8
داستان و حکایت
عاقبت چاپلوسی در دربار کریم خان زند
کریم خان زند و مرد چاپلوس


برگرفته از کتاب هزار دستان نوشته اسکندر دلدم

کریم خان زند هر روز صبح علی الطلوع تا شامگاه برای دادخواهی ستمدیدگان و رفع ستم و احقاق حقوق مردم ، در ارک شاهی
می نشست و به امور مردم رسیدگی می کرد .
یک روز مردک حقه باز و چاپلوسی پیش آمد و همین که چشمش به کریم خان افتاد شروع به های و های گریستن کرده و سیلاب اشک از دیدگان فرو ریخت

او طوری گریه می کرد که هق و هق هایش اجازه سخن گفتن
به او نمی داد .

شاه که خود را وکیل الرعایا می نامید دستور داد او را به گوشه ای ببرند و آرام کنند و بعد که آرام شد به حضور بیاورند .

مردک حقه باز را بردند و آرام کردند و در فرصت مناسب دیگری به حضور کریم خان آوردند .
کریم خان قبل از آنکه رسیدگی به کار او را آغاز کند نوازش و دلجویی فراوانی از وی به عمل آورد و آنگاه ا خواسته اش جویا شد .
آن مرد گفت :
من از مادر کور و نابینا متولد شدم و سالها با وضع اسف باری زندگی کرده و نعمت بینایی و دیدن اطراف و اکناف خود محروم بودم تا اینکه روزی افتان و خیزان و کورمال خود را روی زمین کشیدم و به سختی به زیارت آرامگاه پدر شما رفته و برای کسب سلامتی خود ، متوسل به مرقد مطهر ابوی مرحوم شما شدم .

در آن مزار متبرک آنقدر گریه کردم که از فرط خستگی ضعف ،‌بیهوش شده ، به خواب عمیقی فرو رفتم !

در عالم خواب و رویا ، مردی جلیل القدر و نورانی را دیدم که سراغ من آمد و گفت :

ابوالوکیل پدر کریم خان هستم . آنگاه دستی به چشمان من کشید و گفت برخیز که تو را شفا دادم !
از خواب که بیدار شدم ،‌خود را بینا دیدم و جهان تاریک پیش چشمانم روشن شد !
این همه گریه و زاری امروز من از باب تشکر و قدر دانی و سپاسگذاری از والد ماجد شما بود !

مردک حقه باز که باادای این جملات و انجام این صحنه سازی مطمئن بود کریم خان را خام کرده است ، منتظر دریافت صله و هدیه و مرحمتی بودکه مشاهده کرد کریم خان برافروخته شده ، دنبال د‍ژخیم می گردد !

موقعی که دژخیم حاضر گردید کریم خان دستور داد چشمان مرد حقه باز را از حدقه بیرون بکشد !

درباریان و بزرگان قوم زندیه به دست و پای کریم خان افتادند و شفاعت مرد متملق و چاپلوس را کرده و از وکلیل الرعایا خواستند از گناه او در گذرد .

کریم خان که ذاتا آدم رقیق القلبی بود ، خواهش درباریان و اطرافیان را پذیرفت ولی دستور داد مرد متملق را به فلک بسته چوب بزنند !

هنگامی که نوکران شاه مشغول سیاست کردن مرد حقه باز بودند کریم خان خطاب به او گفت :

مردک پدر سوخته ! پدر من تا وقتی زنده بود در گردنه بید سرخ ، خر دزدی می کرد .
من که مقام و مسند شاهی رسیدم
عده ای متملق برای خوشایند من و از باب چاپلوسی برایش آرامگاهی ساختند ومقبره ای برپا کردند و آنجا را عنیان ابوالوکیل نامیدند . اکنون تو چاپلوس دروغگو آمده ای و پدر خر دزد مرا صاحب کرامت و معجزه معرفی می کنی ؟!
اگر بزرگان مجلس اجازه داده بودند دوباره چشمانت را در می آوردم تا بروی برای بار دوم از او چشمان تازه و پر فروغ بگیری !!
مردک سرافکنده و شرمسار به سرعت از پیش او رفت و ناپدید شد
يکشنبه 26/10/1389 - 12:7
داستان و حکایت
فاصله‌اى بین قلب‌ها
فاصله قلبها


استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرامردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم دادمی‌کشند؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و
خونسردیمان را از دست می‌دهیم.
استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا باوجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداىملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟
, شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد

سرانجام او چنین توضیح داد:

هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگرفاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که دادبزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است وآن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند .
سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟
آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟
چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقىمی‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط
در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود.
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه
می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى
نمانده باشد
يکشنبه 26/10/1389 - 12:6
دانستنی های علمی
آیا می دونید قبر امیر کبیر کجاست ؟
امیرکبیر


اصلا تا حالا فکر کردین مزار این بزرگمرد ایرانی کجاست ؟
.
.

احتمال قریب به یقین نمی دونید ...
تعجبی نداره
غصه هم نخورید خیلی ها مثل شما هستند
از جمله خود من که تا همین چند هفته پیش نمی دونستم و کاملا اتفاقی این موضوع رو فهمیدم
.
.
امیر کبیر صدر اعظم ایران در زمان ناصر الدین شاه که با دسیسه های یک سری وطن فروش و طماع در حمام فین کاشان به قتل رسید در شهر کربلا در کشور عراق به خاک سپرده شد
يکشنبه 26/10/1389 - 12:5
طنز و سرگرمی
*پیغام گیر تلفن منزل برخی شاعران *
پیغامگیر شعرا



فکر می کنید اگه در دوره حافظ و فردوسی و......تلفن بود اونم ازنوع منشی دار ،
منشی تلفن خونشون چی می گفت ؟

لطفا پس از شنیدن صدای بوق پیغام خود را بگذارید.

پیغام‌گیر حافظ

رفته‌ام بیرون من از کاشانه‌ی خود غم مخور
تا مگر بینم رخ جانانه‌ی خود غم مخور
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
زان زمان کو باز گردم خانه‌ی خود غم مخور

پیغام‌گیر سعدی

از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک گر فرصتی دادی به دستم*

پیغام‌گیر فردوسی

نمی‌باشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا برآید بلند آفتاب

پیغام‌گیر خیام


این چرخ فلک، عمر مرا داد به باد
ممنون تو‌ام که کرده‌ای از من یاد
رفتم سر کوچه، منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه، پاسخت خواهم داد

پیغام‌گیر منوچهری

از شرم، به رنگ باد باشد رویم
در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیام، پاسخ دهمت
زان پیش که همچو برف گردد رویم

پیغام‌گیر مولانا

بهر سماع از خانه‌ام، رفتم برون، رقصان شوم
شوری برانگیزم به پا، خندان شوم، شادان شوم
برگو به من پیغام خود، هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم، جان تو را قربان شوم!

پیغام‌گیر باباطاهر

تلیفون کرده ای جانم فدایت
الهی مو به قربون صدایت
چو از صحرا بیایم، نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت

پیغام‌گیر شاعران شعر نو

افسوس می خورم،
چون زنگ میزنی،
من خانه نیستم که دهم پاسخ تو را،
بعد از صدای بوق،
برگو پیام خود،
من زود می‌رسم،
چشم انتظار باش

باعرض پوزش از شاعران وشعردوستان
يکشنبه 26/10/1389 - 12:4
تغذیه و تناسب اندام
گوشت بوقلمون !!!!!!!!! معجزه گر
بوقلمون




در صورتی که می خواهید خدای ناکرده دچار بیماری های سرطان سینه، پروستات، بیماری MS ، آرتروز، افسردگی و اعصاب نشوید و اسید اوریک، اوره و چربی خون شما بالا نرود گوشت بوقلمون را جایگزین تمامی گوشت های مصرفی خانواده بنمایید.

1. طبق آزمایشات انجام شده فسفر موجود در بوقلمون چهار برابر میگو می باشد که یک غذای دریایی است همچنین بهتر است که بدانید 80% عامل تشکیل کلسیم در استخوان های بدن فسفر می باشد و میزان فسفر در بوقلمون 238mg/100g می باشد.

2. پروتئین موجود در بوقلمون 81/28 بیشتر از هر گوشتی است؟

3. آیا می دانستید بوقلمون فاقد اوره و اسید اوریک نسبت به گوشت های دیگر است که طبق تحقیقات انجام شده اسید اوریک یکی از عوامل سکته مغزی می باشد؟

4. آیا می دانستید گوشت بوقلمون به علت عدم وجود چربی میان بافتی حجم گوشت در هنگام پخت بعکس گوشت مرغ گوساله/ گوسفند و ... کم نمی شودو در نهایت مرغ بعد از پختن 55%، گوشت 60% و بوقلمون 85% گوشت پخته به دست می آید؟

5. آیا می دانستید بوقلمون دارای انواع ویتامین B از جمله B1/B3/B6/B12 به میزان 7.7mg/100gr است و برای جلوگیری از افسردگی و بیماری MS و از بین بردن کم خونی مؤثر است.

6. آیا می دانستید در بوقلمون مقدار زیادی امگا 3 وجود دارد که باعث باز شدن مجاری عروق بدن و پائین آورنده کلسترول می شود و از مزمن شدن بیماری ها جلوگیری می کند.

7. آیا می دانستید اسیدهای آمینه ای به نام تریپتوفان 35mg/100g می باشد که در بدن تبدیل به پروتئین می شود که عامل شادابی است. اسیدهای آمینه در مرمت سلول های ماهیچه ای و اندام بدن، ناخن، پوست، مو و غدد ترشحی نقش بسیار بسزایی دارد و برای ورزشکاران بسیار مفید می باشد.

8. در بوقلمون کلسیم 98mg/100g و برای کلیه افراد بخصوص خانم ها بسیار مفید است و همچنین کلسیم باعث کاهش کلسترول و فشار خون می شود؟

9. آیا می دانستید که چربی و کلسترول موجود در بوقلمون کمترین چربی و کلسترول نسبت به گوشت گوساله/ گوسفند مرغ و سایر گوشت هاست یعنی تا دیگر گوشت هاست.

10. آیا می دانستید پتاسیم موجود در بوقلمون 935mg/100g بیشترین پتاسیم در تمام گوشتهاست؟
> پتاسیم ضد سرطان است و برای جلوگیری از سرطان سینه در خانم ها بسیار مؤثر بوده همچنین در ساختمان قلب و ماهیچه ها و خون نقش مهمی دارد، وجود آن عامل مهمی برای بسته نشدن سرخرگها و مشکلات وریدی است همچنین پتاسیم در کاهش کلسترول نقش مهمی دارد.
> پادرد عمدتاً نتیجه کمبود پتاسیم و منیزم بدن، اسپاسم ماهیچه انسداد و تنگ شدن سرخرگ، مشکلات وریدی تأثیر سوء دیابت روی عضلات، اعصاب پا، رگ گرفتگی و ... تورم مفاصل است.

11. آیا می دانستید 45mg/100g سلنیوم در بوقلمون چه اهمیتی دارد؟
> سلنیوم همراه با کلسیم، پتاسیم و ویتامین B6-C-D و روی که همگی در گوشت بوقلمون است ضد کلیه سرطان ها بخصوص سرطان پروستات و سینه می باشد. سلنیوم تنظیم متابولیسم را به عهده دارد و برای از بین بردن سلول های غیر نرمال مؤثر بوده و اگر گوشت بوقلمون با قارچ و گوجه فرنگی میل شود خاصیت ضد سرطانی آن افزایش پیدا می کند.

12. آیا می دانستید میزان سدیم 33mg/100g در گوشت بوقلمون می باشد از بیماری های قلبی جلوگیری می کند و باعث تنظیم فشار خون می شود و همچنین سدیم عامل جذب کلسیم و فسفر در بدن می باشد؟

13. آیا می دانستید روی در بوقلمون 63mg/100g بوده و روی باعث رشد خردسالان می شود ضد سرماخوردگی است و به ساختن DNA و هورمون مردانه در بدن کمک می کند و همچنین روی باعث تنظیم سن بلوغ در افراد می شود.

14. و بالاخره آیا می دانستید بوقلمون دارای ماده ای به نام COQ 10 (اکسیر جوانی) می باشد که برای جلوگیری از پیری زودرس مفید است.
يکشنبه 26/10/1389 - 12:3
موبایل
نوکیا ۱۱۰۰ تلفنی برای تمام فصول
نوکیا 1100



در میان تمام فناوری های جدید شاید بد نباشد کمی هم به عقب برگردیم. محصولاتی وجود دارند که در تاریخ ماندگار می شوند و با وجود پیشرفت تکنولوژی تا سال های طولانی پرکاربرد هستند. برای مثال تفنگ کلاشنیکف یکی از سلاح هایی است که طراحی عالی اش سبب شده در تمام دنیا به طور وسیعی استفاده شود و حتی در بعضی کشورها به صورت یک نماد درآمده است. ‏

در دنیای گجت ها هم این نوکیا ۱۱۰۰ است که سلطان بی رقیب دنیای تلفن های همراه است. با این تلفن فقط می توانید تماس برقرار کنید و پیامک بفرستید. اینجا از دعوای سیستم عامل ها و نمایشگر چند لمسی خبری نیست. ‏

اما این یک تلفن مقاوم و ارزان قیمت است که در شرایط مختلف به خوبی کار می کند و طراحی سبک و ساده اش شما را راضی نگه می دارد. نوکیا 1100 در سال 2003 طراحی و به بازار ارایه شد. و جالب است بدانید که در حال حاضر ۲۵۰ میلیون نفر در جهان از این تلفن استفاده می کنند. کافی است این عدد را با ۷۴ میلیون کاربر آیفون مقایسه کنید تا متوجه قدرت ۱۱۰۰ بشوید. ‏

شاید برای موفقیت همیشه نیاز نباشد کامل ترین و پیچیده ترین را بسازیم. نظر شما در این مورد چیست؟
يکشنبه 26/10/1389 - 12:2
طنز و سرگرمی
در پشت هر مرد موفق یک زن ایستاده
مرد موفق


توماس هیلر ، مدیر اجرایی شرکت بیمه عمر ماساچوست، میو چوال و همسرش در بزرگراهی بین ایالتی در حال رانندگی بودند که او متوجه شد بنزین اتومبیلش کم است.

هیلر به خروجی بعدی پیچید و از بزرگراه خارج شد و خیلی زود یک پمپ بنزین مخروبه که فقط یک پمپ داشت پیدا کرد. او از تنها مسئول آن خواست باک بنزین را پر و روغن اتومبیل را بازرسی کند.سپس برای رفع خستگی پاهایش به قدم زدن در اطراف پمپ بنزین پرداخت. او هنگامی که به سوی اتومبیل خود باز می گشت ، دید که متصدی پمپ بنزین و همسرش گرم گفتگو هستند. وقتی او به داخل اتومبیل برگشت ، دید که متصدی پمپ بنزین دست تکان می دهد و شنید که می گوید :" گفتگوی خیلی خوبی بود." پس از خروج از جایگاه ، هیلر از زنش پرسید که آیا آن مرد را می شناسد. او بی درنگ پاسخ داد که می شناسد.آنان در دوران تحصیل به یک دبیرستان می رفتند و یک سال هم با هم نامزد بوده اند. هیلر با لحنی آکنده از غرور گفت :" هی خانم ، شانس آوردی که من پیدا شدم . اگر با اون ازدواج می کردی به جای زن مدیر کل، همسر یک کارگر پمپ بنزین شده بودی. " زنش پاسخ داد :" عزیزم ، اگر من با او ازدواج می کردم ، اون مدیر کل بود و تو کارگر پمپ بنزین
يکشنبه 26/10/1389 - 12:0
طنز و سرگرمی
نقل قولهایی از افراد متفاوت
نقل قول


فهمــیده ام که باز کردن پاکت شیر از طرفی که نوشته " از این قسمت باز کنید" سخت تر از طرف دیگر است . 54 ساله

فهمــیده ام که هیچ وقت نباید وقتی دستت تو جیبته روی یخ راه بری . 12 ساله

فهمــیده ام که نباید بگذاری حتی یک روز هم بگذرد بدون آنکه به زنت بگویی " دوستت دارم" . 61ساله

فهمــیده ام که اگر عاشق انجام کاری باشم آن را به نحو احسن انجام می دهم . 48 ساله

فهمــیده ام که وقتی گرسنه ام نباید به سوپر مارکت بروم . 38 ساله

فهمــیده ام که می شود دو نفر دقیقا به یک چیز نگاه کنند ولی دو چیز کاملا متفاوت ببینند. 20 ساله

فهمــیده ام که وقتی مامانم میگه " حالا باشه تا بعد " این یعنی " نه" . 7 ساله

فهمــیده ام که من نمی تونم سراغ گردگیری میزی که آلبوم عکس ها روی آن است بروم و مشغول تماشای عکس ها نشوم. 42 ساله

فهمــیده ام که بیش تر چیزهای که باعث نگرانی من می شوند هرگز اتفاق نمی افتند . 64 ساله

فهمــیده ام که وقتی مامان و بابا سر هم دیگه داد می زنند من می ترسم . 5 ساله

فهمــیده ام که اغلب مردم با چنان عجله و شتابی به سوی داشتن یک "زندگی خوب"حرکت می کنند که از کنار آن رد می شوند . 72ساله

فهمــیده ام که وقتی من خیلی عجله داشته باشم نفر جلوی من اصلا عجله ندارد . 29 ساله

فهمــیده ام که بیش ترین زمانی که به مرخصی احتیاج دارم زمانی است که از تعطیلات برگشته ام .38 ساله

فهمــیده ام که مدیریت یعنی: ایجاد یک مشکل - رفع همان مشکل و اعلام رفع مشکل به همه. 34 ساله
فهمــیده ام که اگر دنبال چیزی بروی بدست نمی آوری باید آزادش بگذاری تا به سراغت بیاید . 29 ساله

فهمــیده ام که در زندگی باید برای رسیدن به اهدافم تلاش کنم ولی نتیجه را به خواست خدا بسپارم و شکایت نکنم. 29 ساله

فهمــیده ام که عاشق نبودن گناه است. 31ساله

فهمــیده ام هر چیز خوب در زندگی یا غیر قانونی است و یا غیر اخلاقی و یا چاق کننده. فهمــیده ام مبارزه در زندگی برای خواسته هایت زیباست اما تنها در کنار کسانی که دوستشان داری و دوستت دارند! 27 ساله

فهمــیده ام در فکر عوض کردن همسرم نباشم خودمو عوض کنم و وفق بدم به موقعیتها و مراحل مختلفه زندگیم تا بتونم با بینش واضح زندگیم رو با خوشحالى و سرور ادامه بدم هر کسى مسئول خودش هست، هرکسى تو قبر خودش میخوابه، من باید آدم درستى باشم. 42 ساله

فهمــیده ام که وقتی طرف مقابل داد میزند صدایش به گوشم نمیرسد بلکه از آن رد می شود. 50ساله

فهمــیده ام هرکس فقط و فقط به فکر خودشه، مرد واقعی اونه که همیشه و در همه حال به شریکش هم فکر کنه بی منت. 35 ساله

فهمــیده ام برای بدست آوردن چیزی که تا بحال نداشتی باید بری کاری رو انجام بدی که تا بحال انجامش نداده بودی ! 36 ساله
يکشنبه 26/10/1389 - 11:59
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته