در خلوت من نگاه سبزت جاریست! این قست بی تو بودنم اجباریست
شاخه گلت سالها بود در میان دفترت خوابیده بود ، بی اجازت امروز بیدارش کردم !
دروغگو ، تو مگه نگفته بودی ستاره ی من فقط تویی ؟
حالا میبینم اون بالا داری باعث درخشیدن بقیه ی ستاره ها هم میشی !
فارسی کردن اعداد درMicrosoft Word
اگر تا به حال برای تایپ متون خود به نرم افزار Microsoft Word مراجعه کرده باشید دیده اید که هنگام تایپ متون فارسی در Word اعداد به صورت انگلیسی نمایش میابند که این موضوع میتواند یک دست بودن و زیبایی کار شما را از بین ببرد. با استفاده از این ترفند میتوانید کاری کنید که هنگام تایپ متون فارسی اعداد فارسی باشند و در زمان تایپ متون انگلیسی اعداد به صورت انگلیسی نمایش یابند. چیزی که بهترین حالت ممکن است.
بدین منظور: ابتدا نرم افزار MS Word را باز کنید. از منوی Tools روی Options کلیک کنید و سپس وارد بخش Complex Scripts شوید. در مقابل Numeral، از انتخاب های ممکن Context را انتخاب کنید. با OK کردن تنظیمات را ذخیره کنید.
فارس: مرد 112 ساله سومالیایی با دختری 95سال كوچكتر از خود ازدواج كرد. فرانس پرس اعلام كرد؛ این پیرمرد اطمینان داد كه می تواند از هر جوان دیگری محبت بیشتری نثار این دختر كند. احمد محمد دوره كه سن خود را صد و دوازده سال اعلام كرد، با دختر هفده ساله به نام سفیو عبدی حسن ازدواج كرد. مراسم ازدواج در حضور صدها مهمان در گوریل ( شهر كوچكی در مركز سومالی) برگزار شد. این داماد گفت: هنگامی كه مسئله زندگی زناشویی مطرح است باید از عشق و احساس و نه سن و زیبایی سخن گفت. وی افزود: زنم ده برابر از من كوچكتر است، اما همدیگر را دوست داریم. احمد محمد دوره در طول عمر طولانی خود پنج زن دیگر داشته است كه چهار زن او مرده اند، او همچنین نود فرزند و نوه دارد. وی در گفتگوی تلفنی با وجود مشكلات شنوایی گفت، من تاریخ ازدواج قبلی ام یادم نمی اید، اما باید حدود هفتاد و پنج سال پیش باشد. محمد دوره افزود: من زنم را از زمانی كه بچه بود دوست داشتم و پدر و خانواده اش هنگامی كه متوجه شدند، این عشق دو طرفه است، پذیرفتند او را به ازدواج من دراورند. احمد محمد دوره متولد هزار و هشتصد و نود و هفت است. رژیم غذایی و فعالیت های زیاد بدنی او در طول جوانی علت طولانی بودن عمر او است. وی همچنین توضیح داد این فكر فرزندان و نوه های من است كه برایم این ازدواج را فراهم كردند. یكی از مهمانان این مراسم گفت: من انچه می دیدم باور نداشتم، این پیرمرد و همسر جوانش در حال گذاشتن كیك در دهان هم بودند و این نخستین بار بود كه من این صحنه را دیدم و این از مواهب الهی است.
یک روز یک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مىکرد نگاه مىکرد. ناگهان متوجه چند تار موى سفید در بین موهاى مادرش شد. از مادرش پرسید: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفیده؟ مادرش گفت: هر وقت تو یک کار بد مىکنى و باعث ناراحتى من مىشوی، یکى از موهایم سفید مىشود. دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهمیدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفید شده!
شب های دراز بی عبادت چه کنم طبعم به گناه کرده عادت چه کنم گویند کریم است و گنه می بخشد گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم...