اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان‌ها

نفس‌هام به شماره افتاده بود ولی نمی‌خواستم جلو علی کم بیاورم . هنوز سینه ام از ضربه ی محکم توپ می‌سوخت . زیر چشمی‌یک نگاه به احمد انداختم اونم مثل من نفسش بریده بود . علی از کنار زمین هنوز داشت کرکری می‌خوند : چی شد آق رضا ؟ پس کو گُلات؟ فوتینا حدس نمی‌زدی حریفت قَدَر قُدرَتِه نه ؟ خنده‌های زیرکانه ی اکبر و‌هادی و محمود ، نفس آدم را بند می‌آورد . با لبه ی آستین عرق پیشانیم را پاک کردم وکمرم را راست کردم . تا بنا گوش سرخ شده بودم . صادق ناگهان توپ را در هوا چرخاند و به طرفم پرتاب کرد . سعید ورضا و کاظم با نگاه‌های نگران توپ را دنبال کردند مثل این بود که با نگاه شان به توپ التماس می‌کردند . انگار جان تازه گرفتم یک خیز برداشتم و با خودم گفتم: هرچه بادا باد ! یا می‌خورم یا می‌گیرمش … توپ توی هوا چرخید وچرخید یک راست خورد وسط سینه ام . مثل پر کاهی چند قدم عقب عقب رفتم و تلو تلو خوران افتادم زمین . نفسم در سینه حبس شده بود . ازصدای داد و هوار شادی سعید و رضا و کاظم چشم‌هایم را باز کردم مثل خرچنگ دور توپ چمباتمه زده بودم ولی توپ هنوز در دستانم بود . به سرعت از جایم بلند شدم و فاتحانه به علی نگاه کردم . بچه‌ها از ته دل فریاد می‌کشیدند : یه گُل داریم دوسش داریم منتظر دومی‌شیم ….  

شرح بازی :    

دوستا ن عزیز همان طور که می‌دانید هر بازی قوانین مخصوص خودش را دارد و بستگی به نوع اجرا ، مکان بازی و سن بازی کن‌ها می‌تواند تغییراتی داشته باشد . این بازی جزو معدود بازی‌هایی است که شرکت در آن محدودیت  سنی ندارد . بارز ترین مشخصه ی بازی‌های ایرانی، دوستی‌های مستحکم و ابراز هیجانات درونی است که در بازی‌های عصر حاضر کمتر دیده می‌شود. این بازی تنها محدود به بچه‌های ایران نیست بلکه درجوامع بین المللی نیز ثبت شده است. “هلدر برام” با ۲۰ بازی کن از تورنتو  یک باز ی ۳۶ ساعته را انجام داده اند و منافع این بازی را که بیش از ۴ هزار دلار  بوده است برای بنیاد “استفان لویی “که یک بنیاد برای مبارزه با ایدز درآفریقا می‌باشد فرستاده اند و رکورد طولانی ترین بازی وسطی را به نام خود ثبت کرده اند .همچنین  دانشجویان دانشگاه آلبرتا در کانادا دومین رکورد بازی وسطی را برای خود با عنوان وسطی ۲۰۱۲ ثبت کردند . در این بازی ۲۰۱۲ نفر بازی کن حضور داشتند و  ۴۴ دقیقه و ۱۷ ثانیه طول کشید .

تعداد بازی کن‌ها ی هر گروه از ۵ نفر تا ده نفر متغیر است . در گردش‌های خانوادگی تمام اعضای خانواده می‌توانند دراین بازی شرکت کنند . در مورد زمین بازی ، در حیاط مدرسه ،  در سالن‌های ورزشی یا در کوچه پس کوچه‌های محله ای که زندگی می‌کنید می‌توانید بازی کنید البته به شرطی که مراقب حوادث احتمالی باشید .

برای شروع بازی دو گروه در مقابل هم صف می‌کشند و با شیر یا خط گروه اول انتخاب می‌شود . گروه منتخب حق دارد که گروه وسط یا گروه مهاجم را انتخاب کند . بازی به دو شکل قابل اجراست . 

روش اول : گروه مهاجم به دو دسته ۵ نفره تقسیم می‌شوند (البته این تقسیم بسته به تعداد گروه دارد) وگروه مقابل وسط می‌ایستند. فاصله بین دو دسته گروه مهاجم بین ۵ تا ۱۰متر است . توپ در دست گروه مهاجم قرار می‌گیرد . حال این گروه باید نفرات گروهی راکه در وسط قرار گرفته اند با توپ بزنند . هر نفری که توپ به یک نقطه از بدنش اصابت کند از دور بازی اخراج می‌شود و کناره زمین می‌ایستد . گروه مهاجم اگر توپ را طوری پرتاب کنند که گروه وسط بتوانند آن را بگیرند (فقط با دست) گُل محسوب می‌شود و گروه وسط می‌تواند آن را یا برای خودش نگه دارد که در این صورت وقتی ضربه توپ بعدی به او اصابت کرد گلش به هدر می‌رود اما خودش به بازی ادامه می‌دهد ، یا با این گُل یکی از افراد اخراج شده گروهش را به زمین باز گرداند. بازی تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که تنها یک نفر از گروه وسط باقی بماند . در این مرحله گروه مهاجم حق دارند ۱۰پرتاب کنند اگر توانستند با یکی از این پرتاب‌ها نفر وسط را هدف قرار دهند گروه وسط بازنده می‌شوند وگروه مهاجم جایشان با گروه وسط عوض می‌کنند و باز ی به همان شکل ادامه پیدا می‌کند ؛ در غیر این صورت گروه وسط برنده شده مجددا یارانش را به وسط زمین برمی‌گرداند و بازی ادامه پیدا می‌کند .

روش دوم : این روش بیشتر محلی است و در برخی مناطق بازی وسطی را به این شیوه اجرا می‌کنند . شیوه بازی مثل روش اول است با این تفاوت که دایره بزرگی در وسط زمین رسم می‌کنند وگروه مهاجم دور دایره با فاصله ی مساوی  و گروه دوم وسط دایره قرار می‌گیرند . گروه مهاجم باید افراد  وسط را به همان طریقی که در بالا ذکر کردیم هدف قرار بدهند . زمان در این شیوه اجرا اهمیت زیادی دارد ، برنده گروهی است که بتواند در فاصله زمانی کوتاه تری افراد وسط را از بازی اخراج کند .

نکته مهم در هر دو شیوه اجرا این است که، بازی فقط باید با دست انجام شود و شوت به وسیله پا خطا است و فرد خاطی از دور بازی اخراج می‌شود . همچنین در پرتاب توپ‌ها باید بازی کن‌های مهاجم دقت داشته باشند . توپی که به زمین بخورد حتی اگر در دست‌های بازی کن‌های وسط قرار بگیرد خطاست و باعث اخراج آن بازی کن می‌شود . توپی گُل محسوب می‌شود که هوایی پرتاب شده باشد و قبل از زمین خوردن در دست‌های نفر وسط قرار بگیرد .

از شدت ضربه ی توپی که به کمرش خورده بود تمام تنش مور مور شد . فریادی از ته دل کشید و خم شد. نفسش به شماره افتاده بود.  آفتاب کم کم ، داشت غروب می‌کرد ؛ اما هنوز رضا و احمد داشتند جا خالی می‌دادند.  همین طور که پشتش را ماساژ می‌داد، لنگ لنگان  از زمین بیرون رفت و با لبه ی آستینش عرق‌های صورتش را خشک کرد . زیر چشمی‌،  رضا را که تیز تر از بقیه ، سنگ‌ها را روی هم می‌چید و فرار می‌کرد می‌پایید . احمد هم که طبق معمول ، به سرگرم کردن حریف مشغول بود . علی که مثلا خودش را سر دسته تیم حریف می‌دانست  وسط زمین کُرکُری می‌خواند و طبق معمول لج همه را در آورده بود .  فقط یک سنگ دیگر مانده بود که اگه رضا می‌توانست روی بقیه بگذارد تمام بود  . اما ناگهان سنگ‌ها روی هم لغزیدند و …. فریاد زد :  رضا. .! بدو  سنگ‌ها … و رضا با آخرین رمقی که برا یش مانده بود به طرف سنگ‌ها خیز برداشت..

شرح بازی :

بازی هفت سنگ در استان‌های مختلفی از جمله استان فارس،  استان خراسان ، دامغان و…  اجرا می‌شود . نوجوان‌ها و جوان‌ها می‌توانند در سالن‌های ورزشی ،  حیاط مدرسه ویا مانند بچه‌های دیروز،  در کوچه پس کوچه‌های تنگ و باریک این بازی را اجرا کنند . بازی در دو گروه ۳ تا ۵ نفره اجرا می‌شود . تعدادعدد ۷ سنگ صاف و یک توپ ماهوتی (تنیس) هم لازم است .

 شیوه ی اجرای بازی :

دایره ای در روی زمین رسم می‌شود و سنگ‌ها به ترتیب از بزرگ به کوچک روی هم چیده می‌شوند . گروه شروع کننده بازی ۵ تا ۶ متر دورتر از دایره می‌ایستند و گروه حریف پشت دایره موضع می‌گیرند .

 نفر اول توپ را به طرف سنگ‌ها پرتاب می‌کند . پرتاب کننده ی توپ باید آن قدر مهارت داشته باشد که  تعداد کمتری از سنگ‌ها را خراب کند . گروهی زیرک تر است که یک نفر از افرادش تقریبا در فاصله کمتری از دایره کمین کند و هنگام ریختن سنگ‌ها سریع بتواند آن‌ها را سر جایش باز گرداند. در این فاصله گروه حریف با سرعت عمل زیادی باید توپ را به دست آورده ونفرات گروه مقابل را هدف بگیرند تا مانع از چیدن مجدد سنگ‌ها شوند . اگر  توپ به بازی کن‌ها اصابت کند از دور بازی خارج می‌شوند . بازی ادامه پیدا می‌کند تا جایی که نفرات حریف یا مورد حمله واقع شوند و از دور بازی خارج شوند ، یا موفق شوند سنگ‌ها را مجدداً روی هم بچینند . زمانی که سنگ‌ها روی هم چیدهه شد فرد با صدای بلند می‌گوید :” هفت سنگ” . امتیاز بازی تا ۷ است هرکس بتواند ۷ مرتبه سنگ‌های چیده شده را خراب کند و مجدداً باز سازی کند برنده بازی شناخته می‌شود و گروه شکست خورده موظفند افراد گروه حریف راتا مسافتی کولی دهند .

در این بازی چابکی افراد و مهارت در پرتاب توپ اهمیت زیادی دارد و برای هر دو گروه لازم است . گروه شروع کننده برای فرار به موقع ازدست حریفان، وپرتاب درست توپ  وگروه حریف این مهارت را در خارج کردن نفرات گروه حریف از دور بازی لازم دارند . تحرک و پویایی ذهن بازی کن‌ها در این نوع بازی یکی از نکات مثبتی است که برای بازی کن‌ها مد نظر قرا می‌گیرد .            

آخرین عکس عکاس

nojavanha.com

امتحان پایانی رشته فلسفه شروع شده بود استاد فقط یک سئوال برای دانشجویان مطرح کرده بود سئوال این بود
“شما چگونه می‌توانید مرا متقاعد کنید که صندلی رو به رو شما نامرئی است؟”
تقریبأ یک ساعت زمان برد تا دانشجویان توانستند پاسخ‌های خود را در برگه امتحان بنویسند به غیر از دانشجویی تنبل که تنها ۵ ثانیه طول کشید تا جواب را بنویسد
چند روز بعد که استاد نمره دانش جویان را به انان داد ان دانشجوی تنبل بالاترین نمره کلاس را گرفته بود
او در جواب نوشته بود

 کدام صندلی؟

nojavanha.com

فتم که نمی‌خوام شنا کنم!

nojavanha.com

گیر دادن رستم به سهراب امـروزی…!

.
چنین گفت رســتم به سهـــراب یل

… که من آبـــرو دارم انــــــدر محـــل

مکن تیز و نازک ، دو ابـروی خود
دگر سیخ سیـخی مکن؛ مـوی خود

اس ام اس فرستادنت بس نبــــــــود
که ایمـیل و چت هم به ما رو نمـود

خودت را مکن ضــــایع از بهــر آن
به درست بـــپرداز و دانش بجـــــو

دراین هشت ترم، ای یلِ با کـلاس
فقـط هشت واحد نمـودی تو پاس

توکزدرس ودانش، گریزان بـُدی
چرا رشــته ات را پزشـکی زدی

من ازگـــــــــور بابام، پول آورم
که هــرترم، شهـریه ات را دهـم

من از پهلــــــوانانِ پیــشم پـــسر
ندارم بجــز گرز و تیـــغ و ســپر

چو امروزیان،وضع من توپ نیست
بُوُد دخل من هفـده و خرج بیست

به قبـض موبایلت نگـه کرده ای
پــدر جــــد من را در آورده ای

مسافر برم،بنـده با رخش خویش
تو پول مرا می‌دهی پای دیـــش

مقصر در این راه ، تهیمیــنه بود
که دور از من اینگونه لوست نمود

چنیـن گفت سهـراب، ایـــول پـدر
بُوَد گفـــته‌هایت چو شهـد وشکر

nojavanha.com