• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2622
تعداد نظرات : 577
زمان آخرین مطلب : 5447روز قبل
دعا و زیارت

 کلام وحی :

 

 
هنگامى که قرآن خوانده شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید; شاید مشمول رحمت خدا شوید

اعراف 204

يکشنبه 30/10/1386 - 17:59
دعا و زیارت

در روز تاسوعا ، چند رویداد سرنوشت ساز در سرزمین كربلا واقع گردید

1  ورود شمر به كربلا

شمر بن ذى الجوشن كه در دشمنى به اهل بیت علیهم السلام پیش قدم تر از دیگران بود و با حرارت ویژه اى در واقعه كربلا حضور بهم رسانید، نامه شدید اللحن عبیدالله را در روز نهم ماه محرم به دست عمر بن سعد رسانید و او را از منظور عبیدالله باخبر گردانید.

پسر سعد كه نسبت به صلح با امام حسین علیه السلام خوشبین بود و در این راه تلاش زیادى به عمل آورده بود، یك باره در برابر نامه عبیدالله قرار گرفت و راه گریزى براى خود نیافت. او على رغم میلش یا با امام حسین علیه السلام مى بایست نبرد مى كرد و یا فرماندهى را از دست مى داد و براى همیشه از دست یابى به حكومت رى محروم مى شد.

پذیرفتن هر یك از این دو راه براى او دشوار بود، ولى حب ریاست و هواى نفس ، چنان بر وى غلبه یافته بود كه بدون در نظر گرفتن قیامت و موقعیت دینى و اجتماعى امام حسین علیه السلام و قرابت وى با پیامبر صلى الله علیه و آله ، راه نخست را انتخاب كرد و با این نیت كه مى توان امام حسین علیه السلام را به شهادت رسانید ولى پس از آن ، توبه كرد و در پیش ‍ گاه جدش محمد مصطفى صلى الله علیه و آله درخواست بخشش نمود؛ ولى اگر حكومت رى را از دست بدهد، هرگز به آن نخواهد رسید، تصمیم گرفت كه فرمان عبیدالله را اجرا كند و با امام حسین علیه السلام به نبرد بپردازد. به همین جهت سپاهیانش را آرایش داد و آنان را آماده حمله نمود.

 

2 – امان نامه براى ابوالفضل العباس علیه السلام

شمر، كه فرمانده پیادگان قشون عمر بن سعد و از عناصر كلیدى و پلید واقعه كربلا بود، در عصر روز تاسوعا، امان نامه اى از عمر بن سعد براى چهار فرزند رشید و دلاور ام البنین علیهاالسلام یعنى عباس ، عبدالله ، جعفر و عثمان از برادران پدرى امام حسین علیه السلام آورد تا آنان را از سپاه خداجوى و حقیقت طلب امام حسین علیه السلام جدا سازد.

ام البنین ، همسر حضرت على علیه السلام داراى چهار فرزند دلاور و فداكار بود كه همگى در ركاب برادر و امامشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در كربلا حاضر بودند.
حضرت عباس علیه السلام كه بزرگترین آنان است ، از شهرت به سزایى برخوردار بود. وى به خاطر جمال زیبا، قامت موزون ، دلاورى ، غیرت و شجاعت بى مانندش ، به (( قمر بنى هاشم )) معروف شده بود.

ام البنین از قبیله بنى كلاب بود كه شمر بن ذى الجوشن نیز به همین تبار انتساب پیدا مى كرد. بدین جهت در عصر تاسوعا به نزدیكى خیمه گاه امام حسین علیه السلام آمد و با صداى بلند فریاد زد: خواهرزادگانم كجایند؟

امام حسین علیه السلام كه منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید. اگر چه او فاسق است و لیكن با شما قرابت و خویشى دارد.

حضرت عباس علیه السلام به همراه سه برادر خود، در نزد شمر حاضر شدند و از او پرسیدند: حاجت تو چیست؟ شمر گفت : شما خواهرزادگان منید. بدانید تا ساعتى دیگر شعله هاى جنگ برافروخته مى گردد و از یاران حسین بن على علیه السلام زنده نمى ماند. من براى شما امان نامه اى از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان هستید، مشروط بر این كه دست از یارى برادرتان حسین علیه السلام بردارید و سپاهیانش را ترك كنید.

حضرت عباس علیه السلام كه كانون وفادارى و معدن غیرت بود، بر او بانگ زد: بریده باد دست هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات . اى دشمن خدا، ما را دستور مى دهى كه از یاران برادر و مولایمان حسین علیه السلام دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاك آنان درآوریم . آیا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله امانى نیست؟

شمر از پاسخ دندان شكن فرزندان ام البنین ، خشمناك شد و به خیمه گاه خویش برگشت . هم چنین روایت شده است : در میان سپاه عمر بن سعد، فردى بود به نام ((عبدالله بن ابى محل بن حزام )) كه برادرزاده ام البنین علیهاالسلام بود. وى هنگامى كه با خبر شد عمه زادگانش (عباس ، عبدالله ، جعفر، عثمان ) در میان سپاهیان امام حسین علیه السلام حضور دارند، امان نامه اى از عمر بن سعد براى آنان گرفت و به واسطه غلامش ((كزمان )) براى آنان ارسال كرد. او ، فرزندان ام البنین علیهاالسلام را صدا زد و آنان را امان نامه پسر دایى شان باخبر گردانید. حضرت عباس علیه السلام و برادرانشان به وى گفتند: به پسر دایى ما سلام برسان و بگو كه ما نیازى به امان نامه شما نیست . امان خدا، بهتر است از امان شما.


3  فرمان حمله عمومى

عمر بن سعد، پس از دریافت نامه عبیدالله بن زیاد، احساس كرد، اگر در مبارزه با امام حسین علیه السلام تعلل بورزد، موقعیت خویش را از دست خواهد داد و شمر به جاى او به فرماندهى سپاه خواهد رسید. بدین جهت در عصر تاسوعا بدون هیچ گونه اخطار قبلى و با دست پاچگى تمام فرمان حمله عمومى به سوى خیمه هاى امام حسین علیه السلام را صادر كرد.

وى با گفتن (( یا خیل الله اركبى و بالجنة ابشرى )) تلاش نمود تا كردار خویش را بایسته جلوه دهد و روحیات متزلزل سپاهیان خویش را تقویت كند، تا مبادا در نبرد با فرزند زاده رسول خدا صلى الله علیه و آله دچار سردرگمى و سستى و پراكندگى گردند. سپاه كفر پیشه عمر بن سعد، یك پارچه به حركت درآمده و به سوى خیمه هاى امام حسین علیه السلام هجوم آوردند.

امام حسین علیه السلام در این هنگام خیل عظیم سپاهیان دشمن را در روبروى خیمه هاى خود مشاهده نمود.

آن حضرت ، بلادرنگ برادرش عباس ین على علیه السلام را طلبید و وى را به همراه بیست تن از یاران فداكارش چون زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر به سوى سپاه دشمن فرستاد، تا عمر بن سعد را ملاقات كرده و علت آتش افروزى هاى بى حاصل آنان را جویا گردند. حضرت عباس علیه السلام به همراه یاران امام حسین علیه السلام به سپاهیان دشمن نزدیك شد و از سركردگان آنان پرسید:

منظور شما از این حركت بى جا و غوغاها چیست؟ آنان پاسخ دادند: از امیر عبیدالله بن زیاد فرمان آمده است كه باید بر شما عرضه كنیم و آن این است كه یا در طاعت او درآیید و با وى بیعت كنید و یا آماده نبرد سرنوشت ساز باشید!

حضرت عباس علیه السلام فرمود: پس قدرى تامل كنید تا من این گزارش را به سرورم حسین علیه السلام برسانم .

حضرت عباس علیه السلام ، پیام دشمن را به امام علیه السلام رسانید. امام حسین علیه السلام به وى فرمود: به سوى ایشان برو و از آنان مهلت بخواه كه امشب را صبر كنند و كار نبرد را به فردا واگذار كنند. چون دوست دارم در شب آخر عمرم مقدارى بیشتر به نماز و عبادت بپردازم و خدا مى داند كه من به راز و نیاز با وى و نیایش در درگاهش چه قدر علاقمندم .

حضرت عباس علیه السلام مجددا پیام امام حسین علیه السلام را به دشمن رسانید. عمر بن سعد كه مظنون به مسامحه كارى شده بود و شمر را رقیب خود مى دید، از درخواست امام حسین علیه السلام سرباز زد و گفت: براى حسین ، دیگر مهلتى نیست !

لیكن برخى از فرماندهان سپاه ، از جمله قیس بن اشعث و عمر بن حجاج بر او اعتراض كرده و گفتند: اگر سپاهیان كفر و شرك از ما مهلت مى خواستند، ما دریغ نمى كردیم ولى مهلت دادن به فرزند زاده رسول خدا صلى الله علیه و آله دریغ مى ورزیم؟ لازم است او را مهلت دهید. عمر بن سعد، ناگزیر درخواست امام حسین علیه السلام را پذیرفت و پیام داد كه یك شب را به شما مهلت دادم ولى بامدادان فردا اگر بر فرمان امیر، سر طاعت فرود نیاورید، فیصله كار را به شمشیر مى سپاریم . در این هنگام ، آرامش نسبى حاكم گردید و هر دو سپاه به خیمه گاه خویش برگشته و منتظر فرا رسیدن روز بعد شدند.

منبعwww2.irib.ir

پنج شنبه 27/10/1386 - 17:8
دعا و زیارت

روز نهم ماه محرم كه معروف به تاسوعا است، آخرین روزى بود كه امام حسین علیه السلام و یارانش شبانگاه آن را درك كرده بودند و این روز به شب عاشورا پیوند خورد. بدین جهت در نزد مسلمانان و محبان اهل بیت علیهم السلام از اهمیت بالایى برخوردار است . مسلمانان تاریخ ساز ایران اسلامى همچون بسیاری از مسلمانان سراسر گیتی، این روز را منتسب به غیرت ا... و ساقی دشت کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) میدانند،  بسان روز عاشورا گرامى داشته و به سوگوارى مى پردازند.

تاسوعا بزرگداشت شهادت اسوه ایثار و ادب و دلاوری و وفا و حقگزاری عباس بن علی(ع) است و با گذشت بیش از هزار و سیصد سال ، هنوز تاریخ، روشن از كرامتهای اوست و نام او با وفا و ادب و مردانگی همراه است.

آن سردار فداكار با لبی تشنه و جگری سوخته، پا به فرات گذاشت، امّا جوانمردی و وفایش نگذاشت كه او آب بنوشد و امام و اهل ‏بیت و كودكان تشنه كام باشند. لب تشنه از فرات بیرون آمد تا آب را به كودكان برساند.

خود از آب ننوشید و فرات را تشنه لبهای خویش نهاد و برگشت و دستِ عطش فرات، دیگر هرگز به دامن وفای عباس نرسید. این ایثار را كجا می‏توان یافت و این همه فداكاری مگر در واژه میگنجد و با كلام قابل بیان است؟

دستان ابواالفضل(ع) قلم شد و این دستها برای آزادگان جهان علم گشت و عباس آموزگار بی بدیل فتوّت و مردانگی در تاریخ شد. و چه به حق او را غیرت ا... العظمیم نامیده اند.

پنج شنبه 27/10/1386 - 17:5
دعا و زیارت

راوی می‌گوید: محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم، حضرت فرمودند: امسال حج مشرف نشدی؟ عرض کردم: چیزی که حج بروم نداشتم ولی عرفه در کنار قبر امام حسین علیه‌السلام بودم. حضرت فرمودند: از آنها که سرزمین منا را درک کردند کم نیاوردی، بعد فرمودند:

"حقیقتا اگر اکراه این را نداشتم که مردم حج را ترک کنند، هر آینه حدیثی را برای شما (درباره زیارت امام حسین علیه السلام) بیان می‌کردم که هرگز زیارت آن حضرت را ترک نمی‌کردید.

و در حدیث دیگری امام باقر علیه السلام فرمودند: اگر مردم می‌دانستند چه فضیلتی در زیارت امام حسین علیه السلام است، از شوق، جان می‌سپردند و نفسشان از روی حسرت و اندوه قطع می‌شد.

مدفن شاه شهیدان کربلا    مظهر آیات یزدان کربلا

مخزن اسرار قرآن کربلا        مرکز ترویج ایمان کربلا

منشاء غفران یزدان کربلا    مظهر الطاف رحمان کربلا

روایات متعددی داریم که زیارت امام حسین علیه السلام معادل حج و عمره می‌باشد، و روایات مختلفی که معادل یک حج، دو حج، بیست حج، سی، هفتاد، هشتاد، صد و هزار حج است و ظاهراً این ثواب‌های مختلف به حسب مراتب معرفت و رعایت آداب و شرایط می‌باشد.

چهارشنبه 26/10/1386 - 20:22
دعا و زیارت

راوی می‌گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمودند: تاکنون چند مرتبه حج را بجا آوردی؟ عرض کردم: نوزده مرتبه. فرمودند: اگر حجت را بر بیست برسانی (در ثواب) مثل کسی هستی که یک بار قبر امام حسین علیه السلام را زیارت کرده است.

در روایت دیگری آمده که زیارت امام حسین برابر سی حج مقبول می‌باشد.

در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است که امام با یک زائر امام حسین راجع به ثواب زیارت اینگونه فرمودند: برای چه اینجا آمده‌ای؟

زائر عرض کرد: برای زیارت حسین علیه السلام آمده‌ام. فرمود: هیچ خواسته‌ای نداشتی؟

عرض کرد: هیچ آرزویی مگر این که آن حضرت را زیارت کنم و سلام دهم و به وطنم برگردم. حضرت فرمودند: شما چه ثوابی در زیارت آن حضرت می‌بینید؟

عرض کرد: ما زیارت حضرتش را مایه برکت در جان، اهل و فرزندان و مال و معایشمان و موجب برآورده شدن حاجاتمان می‌بینیم.

حضرت فرمودند: آیا می‌خواهی بیش از این، از فضیلت زیارت آن حضرت برای تو بیان کنم؟ عرض کرد: ای فرزند رسول خدا زیادتر برایم بفرمائید.

حضرت فرمودند: زیارت امام حسین علیه السلام معادل یک حج مقبول خالصانه‌ای‌ ست که با رسول خدا صلی الله علیه و آله انجام شود. او از این مقدار تعجب کرد.

حضرت فرمود: ای والله (تعجب می‌کنی؟) برابر دو حج. و پیوسته از زیارت آن حضرت زیاد فرمودند، تا این که فرمودند: زیارت امام حسین علیه السلام برابر با سی حج مقبول خالصانه ایست که با رسول خدا صلی الله علیه و آله بجا آورده شود.

چهارشنبه 26/10/1386 - 20:21
دعا و زیارت

عبدالله بن سنان می‌گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم پدرت درباره انفاق در راه حج می‌فرمودند به هر درهمی که در این راه خرج کنی برای او هزار درهم حساب می‌شود. کسی که در مسیر زیارت امام حسین علیه السلام انفاق می‌کند برای او چیست؟ حضرت فرمودند: به هر درهمی که در این مسیر صرف می‌کند: هزار هزار هزار(تا ده مرتبه هزار را تکرار کردند) برای او حساب می‌شود و علاوه بر این رضایت و خشنودی خداوند و دعای خیر پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام و ائمه معصومین علیه السلام برای اوست

چهارشنبه 26/10/1386 - 20:21
دعا و زیارت

امام صادق علیه السلام فرمودند:

زمین کعبه گفت: کیست مثل من، و حال آن که خانه خداوند متعال بر من بنا شده و مردم از اطراف و اکناف به طرف من می‌آیند و حرم امن الهی قرار داده شده‌ام

و چه فضیلت‌هایی که برای زیارت این مکان مقدس وارد شده (از آن جمله: حضرت علی ابن الحسین علیهماالسلام فرمودند: تسبیح گفتن در مکه افضل است از خراج و مالیات که در راه خدا انفاق شود.

و حضرت باقر علیه السلام می‌فرمایند: سجده کننده در مکه به منزله در خون غلطیدن در راه خداست. در روایتی دیگر آورده‌اند که طعام خوردن در مکه به منزله روزه داشتن در غیر مکه است. و راه رفتن در مکه عبادت خداوند است.و در ادعیه بسیاری درخواست زیارت خانه خدا وارد شده است.

با این حال خداوند به زمین کعبه خطاب کرد: ساکت باش که فضیلت تو در برابر فضایل زمین کربلای حسین چون سوزنی باشد و اگر نبود خاک و تربت کربلا، هرگز تو را فضیلت نداده بودم و اگر کسانی که کربلا ایشان را در بردارد (حضرت سید الشهدا و اصحابش) نبودند، تو را و آنچه تو هم اکنون به آن فخر می‌کنی نمی‌آفریدم.

و خداوند کربلا را بهترین زمین در بهشت قرار داده است...

چهارشنبه 26/10/1386 - 20:20
دعا و زیارت

امام صادق علیه السلام فرمودند: زیارت امام حسین علیه السلام از هر عمل پسندیده‌ای ارزش و فضیلتش بیشتر است.

چهارشنبه 26/10/1386 - 20:19
دعا و زیارت

ابن عباس می‌گوید: همراه حضرت علی علیه السلام در مسیر صفین بودم، وقتی به دشت کربلا (ساحل فرات) رسیدیم پیاده شدیم. ناگهان آن حضرت با صدای بلند گریه کردند و فرمودند: "یَابنَ عباس أتعرف هذا الموضع؟"؛ آیا این سرزمین را می‌شناسی؟ عرض کردم: نمی‌شناسم. حضرت فرمودند: اگر مانند من می‌شناختی از اینجا نمی‌گذشتی مگر این که مانند من گریه می‌کردی ... این را فرمودند و گریه زیادی کردند طوری که اشک از محاسن شریف آن حضرت جاری و بر سینه مبارکشان می‌ریخت. فرمودند: "این سرزمین کربلاست، که محل شهادت حسینم و هفده نفر از نسل من و فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌باشد و مانند مکه و مدینه و بیت المقدس شناخته می‌شود.

چهارشنبه 26/10/1386 - 20:18
دعا و زیارت

حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلوات الله علیه در کربلا

حضرت فرمودند مرا به سرزمینی سیر دادند، که گفته می‌شد اینجا کربلاست (سرزمین حزن و اندوه) "و اُریتُ فیهِ مَصرَعَ الحُسَینِ علیه السلام وَ اصحابه؛ و در آنجا قتلگاه فرزندم حسین و اصحاب با وفایش را به من نشان دادند، و در آنجا یک مجلس سوگواری و عزاداری برپا شد.

چهارشنبه 26/10/1386 - 20:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته