• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 480
تعداد نظرات : 424
زمان آخرین مطلب : 4944روز قبل
دانستنی های علمی
چهارشنبه 30/5/1387 - 9:52
دانستنی های علمی

عجیب ترین رویدادهای طبیعی جهان!

رویدادهای طبیعی همواره در اطراف ما رخ می‌دهند و تكرار این رویدادها سبب می‌شود از دیدن آنها چندان حیرت نكنیم و گاه بی‌تفاوت از كنار آنها بگذریم، اما گاهی دست قدرت پروردگار، مناظری ناب را به ما نشان می‌دهد كه با دیدن آنها با حیرتی عجیب مواجه می‌شویم و به قدرت الهی پی می‌بریم. چند مورد از این وقایع طبیعی اما نادر را خوب است مرور كنیم:
رنگین كمان آتشین
این پدیده جوی كه به (قوس افقی) یا (رنگین‌كمان آتشین) معروف است زمانی دیده می‌شود كه خورشید در بالای آسمان (مثلا 58 درجه بالاتر از خط افق) قرار دارد. در این هنگام نور خورشید از میان ابرهای شفاف و بلند ارتفاع سیروس عبور می‌كند. وقتی این نور به كریستال‌های شش گوش ابر سیروس وارد می‌شود و از آن عبور می‌كند درست مثل آن است كه از یك منشور عبور كرده است و طیف نوری زیبایی را ایجاد می‌نماید. این رنگین‌كمان جلوه‌ای شگفت‌انگیز دارد و گاهی تا یك ساعت طول می‌كشد. تصویری كه مشاهده می‌كنید عكسی است كه در شمال ایالت «آیداهو» در آمریكا گرفته شده است.
خورشید سیاه
در فصل بهار در كشور دانمارك، حدود نیم ساعت قبل از غروب خورشید، بیش از یك میلیون (سار) اروپایی از گوشه و كنار دور هم جمع می‌شوند تا یكی از باورنكردنی‌ترین و ناب‌ترین مناظر طبیعت را به ما نشان دهند. این پدیده در كشور دانمارك به نام (خورشید سیاه) معروف است و هر كسی می‌تواند آن را از ماه مارس تا اواسط آوریل برفراز مرداب‌های غرب دانمارك ببیند. این سارها از جنوب به دانمارك می‌آیند تا یك روز در مرغزارهای این مرداب‌ها غذا پیدا كنند و شب در میان نیزار بخوابند.
رعدوبرق اسرارآمیز
رعد و برق اسرارآمیز كاتاتومبو كه با گویش محلی آ‌ن را «رلامپاگو دل‌كاتاتومبو» می‌نامند یك پدیده منحصر به فرد در دنیاست. در این منطقه 140 تا 160 شب سال و هر شب به مدت ده ساعت و هر ساعت به تعداد حداقل 280 بار رعد و برق اتفاق می افتد. این رعد و برق‌ها بر فراز مرداب روی می‌دهند و بزرگ‌ترین ژنراتور دنیا با بیشترین فركانس محسوب می‌شوند ولی موجب یك میلیون و صد و هفتاد و شش هزار قطعی برق تا شعاع 400 كیلومتری منطقه می‌شوند. این رعد و برق‌ها از دیرباز یكی از علائم سودمند برای جهت‌یابی كشتی‌ها بوده‌اند. برخورد بادهایی كه از سوی رشته‌كوه «آند» به این منطقه می‌رسند سبب پیدایش طوفان‌های نسبتا همیشگی می‌شوند و رعد و برق‌ها حاصل تخلیه الكتریكی گازهای یونیزه شده به‌ ویژه «متان» كه در نتیجه تجزیه مواد آلی موجود در مرداب به‌وجود می‌آید هستند. این گازها كه از هوا سبك‌تر هستند بالا می‌روند و با ابرها برخورد می‌كنند و سبب پیدایش رعد و برق و شدت یافتن طوفان می‌‌شوند. برخی محیط‌شناسان ونزوئلا درصدد هستند این منطقه را تحت حمایت یونسكو قرار دهند زیرا این پدیده ویژه بزرگ‌ترین منبع از نوع خود برای بازسازی لایه ‌ازن سیاره زمین است.
بزرگ‌ترین موج‌های دنیا
دو بار در سال بین ماههای فوریه و مارس آبهای اقیانوس اطلس با آب رود آمازون در برزیل درهم می‌آمیزد و بزرگ‌ترین موج‌های روی زمین را به وجود می‌آورد. این پدیده كه «پوروروكا» نام دارد به دلیل مد اقیانوس می‌باشد. این اتفاق باعث می‌شود كه موج‌های بزرگی ایجاد شوند كه ارتفاع آنها گاهی به 12 فوت می‌رسد و عمر بعضی موج‌ها به ندرت نیم ساعت به طول می‌انجامد. مردم این منطقه می‌گویند هر وقت موج پوروروكا می‌آید از نیم ساعت قبل از رسیدن صدای مهیب آن به گوش می‌رسد. این موج آنقدر قدرتمند است كه می‌تواند هر چیزی را كه سر راه آن است ویران كند. موج «پوروروكا» برای موج‌سواران اهمیت خاصی داد از سال 1999 تاكنون هر ساله مسابقه قهرمانی موج سواری در شهر «سائودومینیگو» انجام می‌شود. ركورد موج‌سواری بر پوروروكا از آن یك موج‌سوار برزیلی به نام «پیكوروتا سالازار» است كه در سال 2003 در طول 5/12 كیلومتر مدت 37 دقیقه بر روی آب پوروروكا ماند.
بزهای درختی
فكر می‌كنم تنها در مراكش می‌توان بزها را روی درخت پیدا كرد. این بزها به این دلیل از درخت بالا می‌روند كه میوه درخت خاصی به نام «آرگان» را خیلی دوست دارند. آرگان نوعی درخت شبیه به درخت زیتون است كه میوه‌ای شبیه به زیتون نیز دارد. كشاورزان این كشور پشت سر بزها به راه می‌افتند و از درختی به درخت دیگر می‌روند. اشتباه نكنید آنها این كار را به این دلیل انجام نمی‌دهند كه از بالا رفتن بزها حیرت زده می‌شوند، بلكه میوه آرگان دارای هسته‌ای است كه بزها نمی‌توانند آن را هضم كنند به همین دلیل آن را از دهان بیرون می‌اندازند و یا از بدن خود دفع می‌كنند. سپس كشاورزان این هسته‌ها را جمع می‌كنند و با آسیاب كردن روغن آن را می‌گیرند. این روغن در آشپزی و صنایع آرایشی استفاده فراوان دارد.
باران سرخ
در فاصله 25 جولای تا 23 سپتامبر سال 2001 چندین باران عجیب در ایالت كرالا واقع در جنوب كشور هند بارید. این باران‌ها از این جهت عجیب خوانده می‌شوند كه رنگ‌ آنها سرخ بود و وقتی قطرات آن بر روی لباس‌ها می‌چكید مثل آن بود كه خون بر روی آنها باریده است. در این مدت باران‌های سبز، زرد و سیاه هم گزارش شده است. اوایل گفته می‌شد رنگین شدن قطرات باران به خاطر انفجار یك شهاب سنگ در آن منطقه است ولی بعدها و پس از تحقیقات سازمان‌های دولتی هند، اعلام شد كه این رنگ‌ها به دلیل هاگ‌های هوایی و جلبك‌‌های دریایی فراوان موجود در آن منطقه می‌باشد. درسال 2006 توجه جهان ناگهان به این موضوع جلب شد و دو دانشمند به نام‌های «گادفری لوییس» و «سانتوش كومار» اعلام كردند باران سرخ منشاء زمینی دارد و به مقادیر بالای كربن و نیتروژن به این رنگ درآمده است.
بارش ماهی !

باران ماهی، موضوعی چندان عجیب در بین مردم هندوراس نیست. این اتفاق هر ساله بین ماههای می و جولای در منطقه «دیپارتا منتو دیورو» رخ می‌دهد. شاهدان می‌گویند این پدیده با آمدن ابرهایی در آسمان منطقه آغاز می‌‌شود و سپس رعد و برق و طوفان شدیدی روی می‌دهد و باران به شدت می‌بارد. این طوفان و باران حدود 2 الی 3 ساعت به طول می‌انجامد و وقتی تمام می‌شود می‌توان ماهی‌های زنده زیادی را روی زمین پیدا كرد. مردم این منطقه این ماهی‌ها را جمع می‌كنند و با آنها غذا می‌پزند. از سال‌ 1998 نیز هر ساله در شهر «یورو»، «جشنواره باران ماهی» برگزار می‌كنند و در آن غذاهایی كه با این ماهی پخته شده‌ را میخورند.

چهارشنبه 30/5/1387 - 9:47
دانستنی های علمی
چهارشنبه 30/5/1387 - 9:44
دانستنی های علمی
چهارشنبه 30/5/1387 - 9:43
دانستنی های علمی




 

چهارشنبه 30/5/1387 - 9:39
خواستگاری و نامزدی

حكایتی خواندنی از توماس آلوا ادیسون

ادیسون در سنین پیری پس از كشف چراغ برق یكی از ثروتمندان آمریكا به شمار می رفت و درآمد سرشارش را تمام و كمال در آزمایشگاه مجهزش كه ساختمان بزرگی بود هزینه می كرد. این آزمایشگاه بزرگترین عشق پیرمرد بود .

هر روز اختراعی جدید در آن شكل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود .

در همین روزها بود كه نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا كاری از دست كسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموران فقط جلو گیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است. آنها تقاضا داشتند كه موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود .

پسر با خود اندیشید كه احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سكته می كند و لذا از بیدار كردن پیرمرد منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با تعجب دید كه پیر مرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یك صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می كند .

پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید كه پدر در بدترین شرایط عمرش بسر میبرد .

ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت:

پسر تو اینجایی ؟
می بینی چقدر زیباست!
رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟
حیرت آور است!
من فكر می كنم كه آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در كنار فسفر به وجود آمده است!
وای ! خدای من، خیلی زیباست!
كاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید.
كمتر كسی در طول عمرش امكان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت.
نظر تو چیه پسرم؟

پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت دارد در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می كنی؟
چطـور می توانی؟
من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟

پدر گفت: پسرم از دست من و تو كه كاری بر نمی آید.
مامورین هم كه تمام تلاششان را می كنند.
در این لحظه بهترین كار لذت بردن از منظره ایست كه دیگر تكرار نخواهد شد

در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فكــر می كنیم.
الان موقع این كار نیست !

به شعله های زیبا نگاه كن كه دیگر چنین امكانی را نخواهی داشت!

توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول كار بود و همان سال یكی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود.
آری او گرامافون را درست یك سال پس از آن واقعه اختراع نمود .


زندگینامه توماس آلوا ادیسون
توماس آلوا ادیسون در روز یازدهم فوریه سال 1847 در شهر میلان در ایالت اوهایوى آمریكا به دنیا آمد. بحق مى توان گفت كه ادیسون یكى از آن افرادى بود كه از اقشار پائین اجتماع منشاء گرفت و بعدها به شهرت و ثروت فراوان رسید (توماس ادیسون در آمریكا تحت عنوان «از ظرف شویى به میلیونرى رسیدن» نامیده مى شود). توماس ادیسون بدون شك امروزه یكى از قهرمانان ملى آمریكا به شمار مى آید.

در مورد ادیسون نقل قول ها و داستان هاى بسیارى وجود دارد كه نمى توان به دقت گفت كدامیك واقعیت دارند. به همین دلیل هنوز هم در صحت برخى از موارد شك و تردید وجود دارد. براى مثال هنوز هم مشخص نیست كه آیا علت سنگینى گوش ادیسون سانحه اى در حین انجام آزمایش هایش با مواد شیمیائى بوده یا بر اثر یك بیمارى بروز كرده است. مسلم این است كه ادیسون این نقص شنوایى خویش را با میل تمام و اغلب به سود خود به كار مى گرفت.

ادیسون در كل زندگى خود تنها چند ماهى به مدرسه رفت. اسناد موجود موید آن است كه او در خانه و توسط والدینش آموزش دید. زمانى كه ادیسون 7 ساله بود خانواده اش به میشیگان نقل مكان كرد. 4 سال بعد، توماس به عنوان پسر بچه فروشنده روزنامه و شیرینى، در قطار بین «پورت هورون» و «دیترویت» مشغول به كار شد. از قرار معلوم این شغل وقت چندانى از وى نمى گرفت و او مى توانست به اندازه كافى به كارهاى دیگر مشغول شود. او در سال 1862 هفته نامه خود به نام «هرالد هفتگى» را منتشر ساخت. علاوه براین، ادیسون یك دوره كارآموزى به عنوان تلگرافیست را گذراند و طى سال هاى 1863 تا 1868 در همین رشته به كار خود ادامه داد.

ادیسون نخستین اختراع خود را كه یك دستگاه شمارش برگه هاى راى بود، در سال 1868 به ثبت رساند. اما این دستگاه، در كنگره آمریكا مورد استفاده قرار نگرفت چرا كه این هراس وجود داشت كه بتوان در كار آن تقلب كرد. یك سال بعد، او در نیویورك مدیر كمپانى «استاك اند گولد» شد، شركتى را به اسم خود تاسیس كرد و از این زمان به سرعت در كارهایش ترقى كرد.

توماس ادیسون در سال 1871 با خانم «مرى استیل ول» (M .Stillwell) ازدواج كرد و در همین سال هم نخستین ماشین تحریر قابل استفاده را اختراع كرد. در این دوره او در یك آزمایشگاه در نیوجرسى كار مى كرد. در تاریخ هجدهم ژوئیه سال 1877 ادیسون فونوگراف یا دستگاه ثبت صدا را اختراع كرد و نخستین انسانى بود كه صداى ثبت شده خود را شنید.

در سال 1879 لامپ اختراعى او كه از یك رشته ذغالین ساخته شده بود بیش از 40 ساعت درخشید. علاوه بر این ادیسون كار دستگاه تلفن را به وسیله یك میكروفون حاوى ذرات ذغال بهبود بخشید. در سال 1880 در «منلوپارك»، نخستین كارخانه لامپ سازى، شروع به كار كرده و در كنار این كار به اختراعات دیگر خود از جمله، فیوز الكتریكى، دستگاه هاى اندازه گیرى، تكامل دیناموهاى ماشین هاى بخار پرداخت. در سال،1883 اثر ادیسون كه بعدها به اختراع رشته هاى درخشان و لامپ هاى الكتریكى منجر شد، رسماً به نام او ثبت شد.تا سال 1890 ادیسون كار فونوگراف را بهبود بخشید و شركت ادیسون جنرال الكتریك را تاسیس كرد. برخلاف شایعات موجود ادیسون مخترع صندلى الكتریكى نبود. این صندلى توسط یكى از همكاران او به نام «هارولد پى براون» اختراع شد.

در سال 1891 ادیسون دستگاه «سینماتوگراف» یكى از مراحل ابتدایى تكامل دوربین فیلمبردارى را اختراع كرد. باید متذكر شویم كه اختراعات ادیسون كه فهرست آن پایانى ندارد، از جمله تلفن، تلگراف، میكروفون و لامپ الكتریكى در واقع تنها بهبود و تكامل كار دستگاه هاى اختراع شده پیشین بودند.

اما در وصف شخصیت ادیسون نیز باید اذعان كرد كه او انسانى بسیار سخت كوش بود. ادیسون نه تنها یك پژوهشگر توانا بود، بلكه هنر او بیشتر در حیطه عرضه و فروش زیركانه تولیدات جلوه گر مى شدند و متاسفانه در رقابت با دیگر شركت هاى تولید و فروش اجناس مشابه، از هیچ تلاشى فروگذار نمى كرد. دعواهاى قضایى او در برابر شركت هاى دیگر رقمى اعجاب برانگیز دارند.

سه شنبه 29/5/1387 - 13:16
شعر و قطعات ادبی
منو ببخش 

زیبا من چیا بگم عاشقی باورت می شه ؟
تو که خیلی بهتر از ما این چیزا سرت می شه
چشمای  تو که وا میشه ، آفتاب می زنه
تازه وقتی تو بگی صورتشو آب می زنه
من بگم دوست دارم با چه رقم یا عددی
تو که بینهایتو قشنگ تر از من بلدی
مژه هات شعر بلند ناتمومه به خدا
عاشق کسی شدن جز تو حرومه به خدا
با غمت هزار تا خنجر تو دلم فرو می ره
ماه اگه برق چشاتو ببینه از رو می ره
زیبا چشم تو اگه با رؤیاهام قهر کنه
آسمون دلش می خواد شهر و پر از ابر کنه
چه قدر اسمتو نوشتم روی هر صخره و سنگ
چه قدر کشته منو اون دو تا چشمای قشنگ
گفتی فاصلس میون من و رؤیاهام با تو
باشه اما نمی دم هرگز به هیچکسی جاتو
زیبا وقتی که خونت پیش مدیترانه بود
دل من واسه سفر منتظر بهانه بود
زیبا اسمت که میاد بدجوری دیوونه می شم
ولی گفتی قصه شو که نمیشه بیای پیشم
زیبا تو فرشته ای ، اهل یه جایی تو بهشت
نمی شه هم عاشق تو بود و هم واست نوشت
از حسودیم نمیشه بسپرمت دست خدا
جام چه قدر مشخصه ، تو نقشه ی دیوونه ها
زیبا آتیش می زنه دل منو اخمای تو
نکنه اضافه شن با عشق من زخمای تو
مال هیچ کسی نشو چون اینجاها فرشته نیس
عشقا و عاشقیا تلخه مث گذشته نیس
گفتی فاصله س میون فکرمو ، حقیقت
کاشکه داشتم یه ذره فقط یه کم لیاقت
تشنه بودم واسه ی شنیدن یه دنیا حرف
تو یه کم گفتی و بعدش دوباره سکوت و برف
جای برفا روی کاغذ می شه نقطه چین گذاشت
حرف تو بشه باید این قلمو زمین گذاشت
عمریه موندم توی مصراع اول چشات
فقط این فعلو بلد شدم که می میرم برات
اگه بین همه تو دنیای ما جنگ بشه
عشق من محاله به چشم تو کمرنگ بشه
اگه باورت نشد بذار زمان نشون می ده
جواب سوالای سختو همیشه اون می ده
تو دوسم نداشته باش ، بازم قشنگه عالمت
کسی که می دونه اما می نویسه مریمت
زیبا کاری اگه کردم و تو رنجیدی ببخش
دنیا باید بدونن فرشته ای ، پس بدرخش
شعر از مریم حیدرزاده
سه شنبه 29/5/1387 - 13:10
رويا و خيال

زندانی

ذهن ما زندان است

ما در آن زندانی

قفل آن را بشکن

در آن را بگشای

و برون آی ازین دخمه ظلمانی

نگشایی گل من

خویش را حبس در آن خواهی کرد

همدم جهل در آن خواهی شد

همدم دانش و دانایی محدوده خویش

و در این ویرانی

همچنان تنگ نظر می مانی

هر کسی در قفس ذهنی خود زندانی است

ذهن بی پنجره دود آلود است

ذهن بی پنجره بی فرجام است

بگشاییم در این تاریکی روزنه ای

بگذاریم زهر دشت نسیمی بوزد

بگذاریم ز هر موج خروشی بدمد

بگذاریم که هر کوه طنینی فکند

بگذاریم ز هر سوی پیامی برسد

بگشاییم کمی پنجره را

بفرستیم که اندیشه هوایی بخورد

و به مهمانی عالم برود

گاه عالم را درخود به ضیافت ببریم

بگذاریم به آبادی عالم قدمی

و بنوشیم ز میخانه هستی قدحی

طعم احساس جهان را بچشیم

و ببخشیم به احساس جهان خاطره ای

ما به افکار جهان درس دهیم

و ز افکار جهان مشق کنیم

و به میراث بشر

دین خود را بدهیم

سهم خود را ببریم

خبری خوش باشیم

و خروسی باشیم

که سحر را به جهان مژده دهیم

نور را هدیه کنیم

و بکوشیم جهان

به طراوت و ترنم

تسکین و تسلی برسد

و بروید گل بیداری، دانایی، آبادی

در ذهن زمان

و بروید گل بینایی، صلح، آزادی، عشق

در قلب زمین

ذهن ما باغچه است

گل در آن باید کاشت

و نکاری گل من

علف هرز در آن میروید

زحمت کاشتن یک گل سرخ

کمتر از زحمت برداشتن

هرزگی آن علف است

گل بکاریم بیا

تا مجال علف هرز فراهم نشود

بی گل آرایی ذهن

هرگز آدم ، آدم نشود

"مرحوم مجتبی كاشانی"
سه شنبه 29/5/1387 - 13:7
خواستگاری و نامزدی
دیوارهای شیشه ای

یك روزی از روزها دانشمندى آزمایش جالبى انجام داد. او یك آكواریوم ساخت و با قرار دادن یک دیوار شیشه‌اى در وسط آكواریوم آن ‌را به دو بخش تقسیم ‌کرد.
در یک بخش، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش دیگر ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهى بزرگتر بود.
ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بود و دانشمند به او غذاى دیگرى نمى‌داد.
او براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به سویش حمله برد ولى هر بار با دیوار نامرئی كه وجود داشت برخورد مى‌کرد، همان دیوار شیشه‌اى که او را از غذاى مورد علاقه‌اش جدا مى‌کرد.
پس از مدتى، ماهى بزرگ ازحمله و یورش به ماهى کوچک دست برداشت. او باور کرده بود که رفتن به آن سوى آکواریوم و شکار ماهى کوچک، امرى محال و غیر ممکن است.
در پایان، دانشمند شیشه ی وسط آکواریوم را برداشت و راه ماهی بزرگ را باز گذاشت. ولى دیگر هیچگاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک حمله نکرد و به آن‌سوى آکواریوم نیز نرفت.
میدانید چـــــرا ؟
دیوار شیشه‌اى دیگر وجود نداشت، اما ماهى بزرگ در ذهنش دیوارى ساخته بود که از دیوار واقعى سخت‌تر و بلند‌تر مى‌نمود و آن دیوار، دیوار بلند باور خود بود ! باوری از جنس محدودیت ! باوری به وجود دیواری بلند و غیر قابل عبور ! باوری از ناتوانی خویش .

اگر ما در میان اعتقادات و باورهاى خویش جستجو کنیم، بى‌تردید دیوارهاى شیشه‌اى بلند و سختى را پیدا خواهیم کرد که نتیجه مشاهدات وتجربیات ماست و خیلى از آن‌ها وجود خارجى نداشته بلکه زائیده باور ما بوده و فقط در ذهن ما جاى دارند.
سه شنبه 29/5/1387 - 13:4
بیماری ها
برخی از کارشناسان معتقدند نماز خواندن تنها غذای روح انسان نیست , بلکه جسم انسانها را نیز تقویت می کند
و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می دهد . وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند جریان فکر هم
خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی مانند
نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی این حالت باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بیی خوابی و افکار نا
آرام را از انسان دور می کند.
ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات
ارادی است را تقویت می کند و این عمل باعث می شود فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات
بعدی بپردازد. نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم
نگاه می دارد. تقویت احشاء و ماهیچه های شکم , حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن سوء
هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است.
کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود کخ در متعادل و آرام
کردن سمپاتیک موثر است.
مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عضلات صورت و گردن ساق پا و رانها می شودو به این ترتیب به
جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد.
تنظیم متابولیسم بدن فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماری ها از بدن , کمک به افزایش حالت استواری و
استحکام مغز و بهبود ناراحتی های تناسلی و نارسایی های تخمدان از دیگر خواص رکوع در نماز است.
سجده نیز ستون مهره های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می کند. سجده علاوه بر از بین بردن
یبوست و سوء هاضمه ,پرده دیافراگم را تقویت کرده و به دفع مواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن منطقه شکمی
کمک می کند.
سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه این غدد باعث حفظ شادابی , زیبایی و
طراوت پوست می شود.
حالات سجده به واسطه باز شدن مهره ها از یکدیگر باعث کشیده شدن اعصابیکه قسمتهای مختلف بدن را به
مغز وصل می کند,شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این عم برای سلامت انسان
بسیار حائز اهمیت است
سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. استحکام بخشیدن و تقویت عضلات
پاها و ران ها , کمک به نفخ معده و روده , بهبود فتق , از خواص نشستن بعد نماز است.
روشن است که نماز فلسفی خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه ی قرب به حق است و آن را باید فقط برای
خداوند تعالی خواند و نه به انگزه فواید و آثاری از این دست, ولی آگاهی از این دست نظرات علمی نیز می تواند
برای برخی مفید باشد.
سه شنبه 29/5/1387 - 13:2
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته