• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1291
تعداد نظرات : 73
زمان آخرین مطلب : 5714روز قبل
دعا و زیارت
اهل بیت پیامبر راهنمایان ملائكه بوده اند  
خلقكم الله انوارا و فجعلكم بعرضه محدقین حتى من علینا بكم
آنچه از روایات متعدده استفاده مى شود این است كه خداوند متعال انوار مقدس حضرت رسول و ائمه اطهار علیهم السلام را مدتها قبل از خلقت تمامى موجودات ، آفریده است .
آن انوار مقدسه بصورت اشباحى در آن عوالم به تسبیح و تقدیس حضرت حق جل و علا مشغول بوده اند،
به گونه اى كه ملائكه مقرب الهى از این انوار پاك تسبیح و تقدیس الهى را فراگرفته اند، و در این میان نور مطهر پیامبر اكرم و حضرت امیر علیهماالسلام منبع و سرآغاز، سایر انوار و نورالانوار بوده است .
ابوحمزه ثمالى گوید: حضرت على ابن الحسین علیهماالسلام فرمود: خداوند عزوجل محمد و على و یازده امام را از نور عظمت خویش بصورت ارواحى در شعاع نور خویش خلق نمود، ایشان قبل از آفرینش مخلوقات به عبادت و تقدیس و تسبیح خداوند عزوجل مشغول بودند و این عده همان هدایت كنندگان و پیشوایان از آل محمد هستند. كه درود خداوند بر همه آنها باد.
(1)
پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: من و على و فاطمه و حسن و حسین در سراپرده عرش ، خداى را تسبیح مى گفتیم ، و به دنبال تسبیح ما بود كه فرشتگان تسبیح مى گفتند (2) الحدیث
جمعه 22/9/1387 - 16:5
دعا و زیارت
1 - سیدالشهداء رهبر بى تردید نهضت عاشورا 
در هر نهضتى مى بایست ، شخصیت اول و رهبر آن ، فردى باشد كه نه تنها داراى هیچ نقطه ضعفى نباشد، بلكه مى باید داراى امتیازات و خصوصیات علمى و روحى بلند نیز باشد، چرا كه یك قیام احتیاج به شور و عشق و هیجان دارد، و این هیجان و فداكارى ، به وسیله فرد عادى و یا شخصى كه داراى نقاط ضعف باشد ایجاد نمى شود، معمولا در هر نهضتى حزب حاكم سعى مى كند تا از مخالفین خود مخصوصا رهبر نهضت ضعفى ببیند و آن را بزرگ كند، مخصوصا در انقلابهاى مكتبى كه باید پایدار بماند.
اما در نهضت حسینى ، دشمن این آرزو را به گور برد، چرا كه سیدالشهداء داراى آنچنان شخصیت روشن و بى تردیدى بود كه حتى براى مخالفین او نیز همچنانكه خواهیم گفت ، ابهامى در آن وجود نداشت .
اینكه به نمونه هائى از روزنه هاى شخصیت حضرتش توجه مى كنیم .
جمعه 22/9/1387 - 16:4
دعا و زیارت
عوامل مؤ ثر در پیروزى نهضت سیدالشهداء  
براى موفقیت یك نهضت در اهداف خود مى باید پنج مساءله بطور كامل رعایت شود، و طبعا براى شناخت عظمت نهضت سیدالشهداء علیه السلام و موفقیت قیام آن حضرت ، این پنج امر باید به دقت بررسى شود.
1 - رهبر قیام و شخصیت او، یعنى شناخت سیدالشهداء روحى فداه
2 - هدف قیام و انتخاب زمان شایسته و موقعیت مناسب
3 - دشمن رو در رو یعنى یزید ابن معاویه
4 - كیفیت نهضت و مظلومیت سیدالشهداء
5 - عوامل مؤ ثر در پى گیرى بهره مندى از نتایج آن ، یعنى زنده نگه داشتن عاشورا
جمعه 22/9/1387 - 16:4
دعا و زیارت
افضل بودن دعا از دیدگاه عقل
اكنون مى گویم از لحاظ عقلى نیز مى توان وجهى موافق با آنچه كه پیرامون افضل بودن دعا از قرائت قرآن روایت شده یافت . و آن اینكه :
1 - مسلّماً این گونه نیست كه هركس كلام خداوند - جلّ جلاله - را بخواند، به خدا معرفت داشته باشد، و قدر كلام الهى را بشناسد، و با تلاوت خویش خشنودى خدا را بخواهد؛ ولى امكان ندارد كسى دعا و درخواست و آرزو كند و كسى را كه مى خواند و از او درخواست مى كند و آرزوى خویش را از او مى خواهد، یعنى خداوند - جلّ جلاله - را نشناسد؛ بنابراین ، دعا همواره مشتمل است بر:
الف و ب - معرفت به ذات و صفات خداوندى كه او را مى خواند.
ج - شناخت پیامبرى (ص ) كه مردم را به سوى او دعوت مى نماید.
د - معرفت به واگذارى امور خود به خدا و درخواست و طلب از پیشگاه او.
ه‍ - ادب نیازمندى به خدا.
و - دلبستگى و تعلّق خاطر به اعتماد و تكیه بر خدا.
ز - معجزه ها و كراماتى كه در نزد هركس كه دعاهایش مستجاب شده و حوایجش برآورده شده و ناراحتیهاى شدیدش برطرف شده ، تحقّق یافته است .
و اینها همگى فایده ها و مَواهبى هستند كه فضیلت آنها افزون و جایگاهش دو چندان و بیش از دیگر امور همسانِ آن است ، و براى هر كس ‍ كه به معناى آنها پى برد، به روشنى بر امور دیگر ترجیح دارد.
ممكن است كسى اشكال كند و بگوید: گاهى غیر عارفین به خدا نیز دعا مى كنند.
جواب این سخن آن است كه حتّى دشمن خداوند - جلّ جلاله - یعنى ابلیس نیز با دعا كردن و درخواست از خداوند منتفع شده ، آنجا كه گفت : مرا از مهلت داده شدگان قرار ده ، و خداوند - جلّ جلاله - درخواست او را اجابت نموده و فرمود:
إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرینَ إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ.
(38)
- براستى كه تا روز مشخّص و معلوم ، از مهلت داده شدگان هستى .
لیكن امكان ندارد همان گونه كه ابلیس به خاطر درخواست و دعا كردنش منتفع شد، كسى دشمنِ خداوند - جلّ جلاله - باشد و در حال عداوت و دشمنى ، به خاطر خواندن قرآن شریف ثواب داده شده ، و به ثمره آن نایل گردد.
2 - از دیگر مرجّحات عقلى دعا بر تلاوت قرآن این است كه : كسى كه درخواست و دعا مى كند، به همان اندازه اى كه در حاجت خویش به او نیاز و اضطرار دارد، به او توجّه نموده و در پیشگاهش اظهار خشوع و فروتنى مى نماید، بنابراین از آنجا كه نیازمندیها و حوائج مردم به خداوند - جلّ جلاله - در زندگانى دنیا بسیار است ، دعا كننده نیز بسان شخص مضطرّ، ناچار از اخلاصِ عبودیّت و بندگى است ؛ لیكن تلاوت قرآن شریف در غالب اوقات از این حالتها خالى است ، بلكه چه بسا انسان قرآن را با حالت غفلت تلاوت مى نماید، و در نتیجه خود این كار [در نزد اهل كمال ] محسوب مى شود.
جمعه 22/9/1387 - 16:2
دعا و زیارت
فصل پنجم : برترى دعا و مناجات از تلاوت قرآن
افضل بودن دعا از دیدگاه روایات
1 - در روایتى آمده كه فضالة به واسطه معاویة بن عمّار [یا: فضالة بن معاویة بن عمّار] مى گوید: به امام صادق (ع ) عرض كردم : دو نفر در یك لحظه شروع به خواندن نماز مى كنند، یكى در نماز قرآن مى خواند و قرائتش ‍ بیشتر از دعاست ، و دیگرى دعایش افزون از تلاوت قرآن ، و در یك لحظه نماز را به آخر مى رسانند، كدامیك از این دو افضل و برتر است ؛ حضرت فرمود: هر دو فضیلت دارد، هر دو زیباست .
وى مى گوید: عرض كردم : مى دانم كه هر دو زیبا است و فضیلت دارد. كدام برتر است ؟ حضرت فرمود: دعا، برتر است . آیا فرمایش خداوند متعال را نشنیده اى كه مى فرماید:
وَقالَ رَبُّكُمْ: اءُدْعُونى ، اءَسْتَجِبْ لَكُمْ، إِنَّ الَّذینَ یَسْتَكْبِروُنَ عَنْ عِبادَتى ، سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ.
(35)
- و پروردگارتان فرمود كه : مرا بخوانید، تا دعایتان را براى شما اجابت كنم ، براستى كسانى كه از پرستش و عبادت من گردنكشى كنند، با حالت خوارى و ذلّت وارد جهنّم خواهند شد.
به خدا سوگند مقصود از عبادت در آیه شریفه دعاست ، به خدا سوگند آن افضل است . آیا آن عبادت نیست ؟ و حضرت دوبار فرمود: به خدا سوگند عبادت همان دعاست و بعد فرمود:، آیا دعا استوارترین عبادت نیست ؟! سپس دوبار افزود: به خدا سوگند دعا، محكم ترین عبادت است .

2 - در روایت دیگر آمده كه از امام باقر(ع ) پرسیده شد كدامیك از این دو در نماز افضل است : بیشتر قرآن خواندن ، یا طول دادن ركوع و سجود؟ حضرت فرمود: بسیار درنگ كردن در ركوع و سجود. مگر كلام خداوند متعال را نشنیده اى كه مى فرماید:
فَاقْرَئُوا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ، وَاءَقیموُا الصَّلاةَ.
(36)
- پس هر مقدار از قرآن را كه مُیَسَّر بود قرائت كنید، ولى نماز را كاملاً بپادارید.
مسلّماً مقصود خداوند از اقامه و بپا داشتن نماز بسیار درنگ كردن در ركوع و سجود و طول دادن آن دو است .
راوى مى گوید عرض كردم : كدامیك از این دو افضل است : قرائت بسیار یا دعاى بسیار؟ حضرت فرمود: دعاى بیشتر. مگر فرمایش خداوند متعال را نشنیده اى كه مى فرماید:
قُلْ: ما یَعْبَؤُ بِكُمْ رَبّى ، لَوْلا دُعآؤُكُمْ.
(37)
- بگو: اگر دعایتان نبود، پروردگارتان چه اعتنایى به شما داشت ؟!
جمعه 22/9/1387 - 16:1
دعا و زیارت
فصل چهارم : این فصل چندین فایده از فواید دعا را دربردارد:
نخست اینكه دعا، محبوبترین اعمال در نزد خداوند - جلّ جلاله - است . چنانكه در روایتى آمده كه امام صادق (ع ) به نقل از پدر بزرگوارش ‍ فرمود كه علىّ(ع ) فرمود: محبوبترین اعمال نزد خداوند سبحان در روى زمین ، دعا، و برترین عبادت ، عفّت و پاكدامنى است .
دوّم اینكه : دعا، انسان را از گزند دشمنان و مخالفان رهایى بخشیده ، و درهاى روزى را به روى او مى گشاید.
چنانكه روایت شده امام جعفر صادق (ع ) به نقل از پدر بزرگوارش ‍ فرمود كه رسول اللّه (ص ) فرمود: آیا شما را راهنمایى ننمایم بر جنگ افزارى كه شما را از دشمنانتان نجات داده و روزى هایتان را افزون گرداند؟ عرض كردند: بله . فرمود: شب و روز پروردگارتان را بخوانید، زیرا براستى كه دعا، سلاح و جنگ افزار مؤ منان است .
و در حدیث دیگر از امام صادق (ع ) آمده است كه : دعا از جنگ افزار آهنین نافذتر است .
سوّم اینكه : دعا، ستون دین ، و نور آسمانها و زمینهاست .
چنانكه از امام صادق ، جعفر بن محمّد از پدربزرگوارش (علیهماالسلام ) نقل شده كه رسول خدا(ص ) فرمود: دعا، سلاح مؤمنین و ستون دین ، و علّتِ روشنایى آسمانها و زمین است .
چهارم اینكه : دعا، از وقوع امورى كه تقدیر شده و یا نشده جلوگیرى مى كند.
چنانكه عمر بن یزید نقل مى كند كه از حضرت ابى ابراهیم امام كاظم (ع ) شنیدم كه مى فرمود: براستى كه دعا از وقوع امورى كه تقدیر شده و یا نشده جلوگیرى مى كند.
وى مى گوید: عرض كردم : فدایت شوم ، امور مقدّر معلوم است مقصود از امور غیر مقدّر چیست ؟ فرمود: خداوند جلوگیرى مى كند تا اینكه مقدّر نشود.
پنجم اینكه : دعا، بلا را دفع مى كند.
چنانكه ابى ولّاد حفص بن سالم خیّاط مى گوید: در مدینه به خدمت امام ابى الحسن موسى (ع ) وارد شدم ، و چیزى همراه من بود كه آن را به ایشان رساندم . حضرت فرمود: به اصحاب و یاران خویش اطّلاع بده و بگو كه : تقواى خداوند عزّوجلّ را پیشه كنید، كه شما در عهد پادشاهىِ شخص ‍ سركشى هستند (و مقصودشان ، اَبُوالدَّوانیق یعنى منصور خلیفه عبّاسى بود)، پس زبانهایتان را حفظ كنید، و بر جانها و دینتان محافظت كنید، و امورى را كه از وقوعِ آن بر ما و خودتان بیم دارید با دعا دفع كنید؛ زیرا به خدا سوگند، كه دعا و درخواست نمودن از درگاه الهى ، بلا را دفع مى كند در حالى كه بلا مقدّر شده و اراده حتمى و قضاى الهى به آن تعلّق گرفته و تنها امضاى آن باقى مانده است ؛ ولى وقتى خداوند خوانده مى شود و از او خواسته مى شود كه بلا را برگرداند، آن را دفع مى كند، پس در دعا اصرار كنید كه خداوند خود شما را از شرّ آن كفایت فرماید.
ابوولاّد مى گوید: وقتى فرمایش حضرت ابى الحسن (ع ) را به یاران خود رساندم ، ایشان بدان عمل نموده و بر ابوالدّوانیق نفرین كردند، و درست در سالى به سوى مكّه خارج شده بود، در كنار بئرمیمون پیش از آنكه مناسك حجّ را انجام دهد، جان سپرد و خداوند ما را از دست او راحت كرد.
ابوولاّد مى گوید: من نیز در آن سال حاجى بودم ، به خدمت حضرت ابى الحسن (ع ) رسیدم ، ایشان فرمود: اى اباولاّد، چگونه دیدید كامیابى و مستجاب شدن در آنچه را كه به شما امر نموده و بر انجام آن تشویق كردم ، یعنى نفرین كردن بر ابى الدّوانیق ؟ اى اباولاّد، هیچ بلایى نیست كه خداوند بر بنده مؤمن نازل مى كند و دعا را به او الهام مى كند، مگر اینكه خداوند بزودى آن بلا را برطرف مى نماید. و هیچ بلایى نیست كه خداوند بر بنده مؤمنى نازل مى كند و او از دعا كردن خوددارى مى كند، مگر اینكه آن و گرفتارى طولانى مى گردد، پس وقتى بلا بر شما نازل شد، بر شما باد به دعا كردن !
ششم اینكه : مقصود از گفتار خداوند - جلّ جلاله - آنجا كه مى فرماید:
ما یَفْتَحِ اللّهُ للِنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ، فَلامُمْسِك لَها.
(30)
- هر رحمتى را كه خداوند براى مردم بگشاید، هیچ كس نمى تواند جلو آن را بگیرد.
همان دعاست ، چنانكه امام صادق (ع ) در روایتى در رابطه با آیه شریفه فوق مى فرمایند مقصود همان دعاست .

هفتم اینكه : دعا، سبب تندرستى و بهبودى از هر بیمارى است .
چنانكه محمّد بن مسلم مى گوید: به امام باقر(ع ) عرض كردم : آیا اینكه مى گویند كه رسول خدا(ص ) درباره حَبّه سَوْداء
(31) فرموده كه : مایه شفا و بهبودى از هر بیمارى است ، جز مرگ . صحیح است ؟ فرمود: بله ، سپس ‍ فرمود: آیا مى خواهى تو را از چیزى كه سبب شفا و بهبودى از هر بیمارى و آسیب ، حتّى مرگ است ، آگاه سازم ؟ عرض كردم : بله ، فرمود: دعا.
هشتم اینكه : دعا، قضاى مُبْرَم و اراده حتمى و استوار الهى را برمى گرداند.
چنانكه علىّ بن عقبه مى گوید: از امام صادق (ع ) شنیدم كه مى فرمود: براستى كه دعا، قضا و اراده حتمى و مُبْرَم را بعد از اینكه سخت و محكم شده باشد، برمى گرداند، پس بسیار دعا بكن ، زیرا دعا كلید تمام رحمتها، و سبب كامیابى و برآورده شدن تمام خواسته هاست ، و جز با دعا كردن نمى توان به آنچه نزد خداوند است (32) نایل گردید. بى گمان هیچ درى نیست كه بسیار كوبیده شود، مگر اینكه بزودى به روى كوبنده اش گشوده مى شود.
نهم اینكه : هركس از نزول بلا بهراسد و بخواهد آن را با دعا برگرداند، خداوند -جلّجلاله - او را به آرزویش نایل مى گرداند.
چنانكه در روایتى آمده امام صادق (ع ) فرمود: هركس بیم آن را داشته باشد كه بلا و مصیبتى به او برسد، پس با دعا كردن در برابر آن بایستد، [یا: برخیزد و براى مرتفع شدن آن دعا بكند]، هیچگاه خداوند آن بلا را به او نشان نمى دهد و وى را به آن گرفتار نمى نماید.
تمام فواید دعا را كه روایات گذشته مشتمل بر آن است ، ما از ناحیه انعام و احسانى كه خداوند - عزّوجلّ - بر ما تفضّل فرموده ، آشكارا یافته ایم ، پس هركس حسن ظنّ به صدق گفتار ما دارد، در حقّ بودن و تحقّق این حالت كه از خودمان ذكر نمودیم (یعنى یافتن همه این نتایج )، شكّ و تردید به خود راه ندهد.
دهم اینكه : دعا، در مقابل نزول بلا قرار گرفته و از آن جلوگیرى نموده و آن را تا روز جزا و قیامت به عقب مى اندازد.
چنانكه در روایتى آمده كه امام رضا (ع ) فرمود كه از پدربزگوارم (ع ) شنیدم كه مى فرمود: براستى كه دعا در مقابل بلا و گرفتارى مى ایستد، و آن دو (یعنى دعا وبلا) تا روز قیامت توافق پیدا مى كنند.
(33)
یازدهم اینكه : دست دعا كننده هرگز خالى از فضلِ رحمت خداوند - جلّ جلاله - برنمى گردد.
چنانكه محمّد بن یعقوب كلینى روایت نموده كه امام صادق (ع ) فرمود: هیچ بنده اى دستش را به درگاه خداوند سرافراز جبّار نمى گشاید، مگر اینكه خداوند - عزّوجلّ - شرم مى كند كه چیزى از فضلِ رحمت خویش ‍ در آن نگذاشته ، دست او را خالى برگرداند، پس هرگاه كه دعا مى كنید، تا دستتان را بر روى و سرخویش نكشیده اید، برنگردانید
جمعه 22/9/1387 - 16:0
دعا و زیارت
فصل سوّم : فضیلت و آثار دعا از دیدگاه قرآن
1 - خداوند - جلّ جلاله - مى فرماید:
قُلْ: ما یَعْبَؤُا بِكُمْ رَبّى ، لَوْلا دُعآؤُكُمْ. فَقَدْ كَذَّبْتُمْ، فَسَوْفَ یَكُونُ لِزاماً.
(25)
- بگو: اگر دعایتان نبود، پروردگارتان چه اعتنایى به شما داشت ، زیرا مسلّماً شما تكذیب نمودید، و لذا تكذیبتان همواره ملازم شما خواهد بود.
خداوند در این آیه شریفه براى مخاطبَین آن هیچ جایگاه و مقامى در صورتى كه دعا نداشته باشد، قرار نداده ؛ بنابراین ، از این كلام فهمیده مى شود كه جایگاه و منزلت انسان در نزد خداوند - جلّ جلاله - به اندازه دعا، و ارزش او به قدر اهتمام به مناجات و خواندن اوست .
شاید كسى اشكال كند بگوید: مراد از دعا در این آیه ، عبادت و پرستش خداوند است ؛ ولى این درست نیست ، بلكه حقّ همانى است كه راویان مورد اعتماد از امامان و سروران ما (علیهم السلام ) روایت كرده اند كه مقصود از دعا در این آیه ، بدون كم و كاست همان دعایى است كه در عرف شرع فهمیده مى شود.
2 - خداوند - جلّ جلاله - مى فرماید:
فَلَوْلا إِذْ جآءَهُمْ بَاءْسُنا، تَضَرَّعُوا، وَلكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ.
(26)
- پس اى كاش هنگامى كه سختى و ناگواریى از سوى ما به آنان مى رسید، تضرّع و زارى مى نمودند، لیكن دلهایشان قساوت پیدا نموده و سنگدل گردیده بودند.
خداوند - جلّ جلاله - در این آیه شریفه هشدار مى دهد كه اگر كافران تضرّع و زارى مى نمودند، خداوند سختى و ناگوارى و خشم و عذاب و عقاب خویش را از آنان برمى داشت ، و ناراحتیهاى آنان را برطرف مى نمود.
ملاحظه مى شود كه خداوند نفرمود: اى كاش وقتى سختى و ناگوارى از ناحیه ما به سوى آنان مى آمد، نماز مى خواندند، یا روزه مى گرفتند، یا حجّ بجا مى آوردند، یا قرآن قرائت مى نمودند، و این خود به صراحت مطلب را براى اهل فهم از برجستگان روشن مى نماید.
3 - باز از جمله آیات ، وعده پاكیزه خداوند - جلّ جلاله - است به اینكه : دعا، كلید رسیدن به آمال و آرزوهاست . آنجا كه مى فرماید:
وَ إِذا سَاءَلَكَ عِبادى عَنّى ، فَإِنّى قَریبٌ، اءُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ.
(27)
- و هرگاه كه بندگانم درباره من بپرسند، بگو: كه من نزدیكم ، و دعاى هر دعا كننده را هنگامى كه مرا بخواند، اجابت مى كنم .
4 - و نیز در این باره است فرمایش دیگر خداوند - جلَّ جلاله - كه مى فرماید:
اءُدْعُونى اءَسْتَجِبْ لَكُمْ، إِنَّ الَّذینَ یَسْتَكْبِرُوُنَ عَنْ عِبادَتى ، سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ.
(28)
- مرا بخوانید تا دعایتان را براى شما اجابت كنم ، براستى كسانى كه از پرستش و عبادت من گردنكشى مى كنند، با حالت خوارى و ذلّت وارد جهنّم خواهند شد.
خداوند - جلّ جلاله - با این آیه شریفه توجّه مى دهد كه ترك كردن دعا، استكبار و گردنكشى از پرستش و عبادت او، و نیز سبب داخل شدن در آتش جهنّم و عذاب خوار كننده آن است .
از امام صادق (ع ) روایت شده كه مراد از عبادتى كه انسان از آن گردنكشى مى نماید در این آیه ، همان دعا است ، و اینكه هركس با وجود این دستور آن را ترك كند، از مستكبران و گردنكشان خواهد بود.
5 - تنها بخشى از آیاتى كه ذكر شد، براى عارفان كفایت مى كند، و اگر نبود در فضیلت دعا، جز فرمایش خداوند - جلّ جلاله - به سرور پیامبران - صلوات اللّه علیه و آله - آنجا كه مى فرماید:
واصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بالْغَداوَةِ وَالْعَشِىِّ، یُریدُونَ وَجْهَهُ، وَلاتَعْدُ عَیْناكَ عنَْهُمْ.
(29)
- و خویشتن را با كسانى كه صبح و شام پروردگارشان را مى خوانند، در حالى كه تنها خشنودى او را اراده نموده اند، به صبر و شكیبایى وادار كن ، و مبادا چشمانت را از آنان بردارى .
كفایت مى كرد، و این امر بزرگى است ؛ زیرا این خطاب در مقام ستایش و مدح كسانى كه صبح و شام به درگاه پروردگار دعا مى كنند، صادر شده و خداوند - جلّ جلاله - به خاطر دعاى آنان در صبح و شام به رسولش ‍ (ص ) امر فرموده كه پیوسته ملازم آنان بوده ، و چشمان شریفش را از مصاحبت و همنشینى با ایشان برندا
جمعه 22/9/1387 - 15:59
دعا و زیارت
فصل دوّم : شرایط نمازى كه انسان را از كردار و گفتار زشت بازمى دارد
كراجكى در كتاب كنزالفوائد ذكر كرده كه در حدیث آمده كه : ابوجعفر منصور [خلیفه عبّاسى ] در روز جمعه اى در حالى كه بر دست حضرت صادق جعفر بن محمّد (ع ) تكیه زده بود، بیرون آمد. مردى - كه رزام آزاد شده خالد [یا: خادم ] بن عبداللّه نامیده مى شد - گفت : این كیست كه آنقدر در نزد امیرالمؤمنین یعنى منصور ارجمند است كه وى بر دست او تكیه زده است ؟
گفته شد: او، جعفر بن محمّد صادق - صلّى اللّه علیه - است ؟
وى گفت : به خدا سوگند، نمى دانستم [اگر مى دانستم ،] بى گمان آرزو مى كردم كه گونه ابى جعفر [منصور، برزیر] نعلین و پاى افزار جعفر مى بود. سپس در جلو منصور ایستاد و گفت : اى امیرالمؤمنین ! آیا اجازه هست سؤ الى بكنم ؟ منصور گفت : از ایشان [یعنى امام صادق (ع )] بپرس . [وى گفت : من مى خواهم از تو بپرسم . منصور گفت : از او بپرس .]
پس رزام رو به امام جعفر بن محمّد(ع ) كرد و گفت : مرا از نماز و حدود و احكام آن خبر ده . حضرت صادق (ع ) فرمود: نماز چهار هزار حدّو حُكم دارد كه تو نسبت به همه آنها مورد بازخواست قرار نمى گیرى . گفت : تنها حدود و احكامى را كه ترك كردن آن جایز نیست و نماز جز به آن كامل نمى گردد، بفرما.
امام صادق (ع ) فرمود: نماز كسى تامّ و كامل است كه طهارت كامل داشته ، و كامل و بالغ بوده
(21)، و ساتر داشته باشد، و راست بایستد، و نسبت به خدا شناخت و معرفت داشته و [در پیشگاه او] بایستد، و آرام گرفته و اظهار خشوع و تواضع نموده و استوار باشد، آنگاه میان حالت نومیدى و آزمندى ، و شكیبایى و بى تابى بایستد، به گونه اى كه گویى نوید پروردگار تنها متوجّهِ او، و وعده عذاب تنها براى اوست ، و تمام اموال و دارایى خویش [یا: آرمانهاى خویش ] را در راه خدا بذل نموده و تمام اهداف [یا: وجود و تعلّقات خود را] خیال انگاشته ، و نَفْس خود و هرچیز ارجمند در نزد خویش را در راه خشنودى خداوند بذل نموده ، و بدون اینكه انتظار چیزى را بكشد، پیش به سوى او وسطِ راه و راه راست را طى نماید، و وابستگى هاى اهتمام ورزیدن را با چشمِ توجّه به خداوندى كه قصد سیر به سوى او را نموده و مى خواهد به درگاه او وارد شده ، قطع نماید، و از او اجازه ورود بگیرد.
پس هرگاه كسى اینچنین عمل كند،نمازش همان نمازى خواهد بود كه به خواندن آن امر، و از آن خبر داده شده است كه : براستى نماز انسان را از كردار و گفتار زشت و ناپسند باز مى دارد.
(22)
آنگاه منصور رو به امام صادق (ع ) كرده و عرض كرد: اى اباعبداللّه ، ما پیوسته از دریاى [علم ] تو استفاده نموده ، و به سوى تو نزدیكى مى جوییم ، ما را از كورى باطنى بینا گردانیده ، و به نور هدایت خویش ، شب تاریك و امور پیچیده را روشن مى نمایى ، و لذا ما همواره در انوار پاكیزه و دریاى لبریز دانش تو شناور هستیم .(23)
كیفیّت نیّت در عبادات
ناگفته نماند: از آنجا كه در خطبه این كتاب كیفیّت نیّت را توجّه دادیم و به روشنى بیان كردیم كه : بنده باید خداوند - جلّ جلاله - را تنها از آن جهت كه شایسته عبادت و بندگى است بپرستد، لذا در موارد بسیارى از عبادات ، چگونگى الفاظ نیّت را یاد آور نمى شوم .
و دیگر اینكه - چنانكه اشاره خواهیم كرد - نیّت ، همان قصد و تصمیم انسان براى انجام عبادت است
(24) و این چیزى نیست كه بر او مخفى بماند. آیا نمى بینى كه مولایمان امام صادق (ع ) هنگامى كه شروط نماز را برشمرد، نیازى به ذكر نیّت ندید، و جهت آن این است كه نیّت به خودى خود، در آنچه آن بزرگوار (ع ) بدان اشاره فرمود، داخل است و لذا آن را ذكر نفرمود.
جمعه 22/9/1387 - 15:58
دعا و زیارت
فصل اوّل : عظمت نماز و پیامدهاى سبك شمردن آن
با حذف اسناد از سرور زنان ، فاطمه ، دختر سرور پیامبران - كه درودهاى خداوند بر او و بر پدر بزرگوار و شوى گرامى و پسران اوصیاء او باد! - نقل مى كنم كه وى از پدر بزرگوارش حضرت محمّد (ص ) پرسید اى پدر جان ! سزاى هر مرد و زنى كه نماز را سبك بشمارد، چیست ؟ فرمود: اى فاطمه ، هر كس چه مرد باشد و چه زن ، نمازش را سبك بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار مى نماید: شش چیز در دار دنیا، و سه چیز هنگام مرگ ، و سه چیز در قبرش ، و سه چیز در قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر.
امّا مصیبتهایى كه در دار دنیا بدان مبتلا مى گردد:
نخست اینكه : خداوند، خیر و بركت را از عمر او برمى دارد.
دوّم اینكه : خداوند، خیر و بركت را از روزى اش برمى دارد.
سوّم اینكه : خداوند - عزّوجلّ - نشانه صالحان را از چهره او محو مى فرماید.
چهارم اینكه : در برابر اعمالى كه انجام داده اجر و پاداش به او داده نمى شود.
پنجم اینكه : دعاى او به سوى آسمان بالا نمى رود و مستجاب نمى گردد.
ششم اینكه : هیچ بهره اى در دعاى بندگان شایسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.
و امّا مصائبى كه هنگام مرگ به او مى رسد:
نخست اینكه : با حالت خوارى و زبونى جان مى دهد.
دوّم اینكه : گرسنه مى میرد.
سوّم اینكه : تشنه جان مى سپارد، به گونه اى كه اگر آب تمام رودخانه هاى دنیا را به او بدهند، سیراب نگشته و تشنگى اش برطرف نخواهد شد.
و امّا مصیبتهایى كه در قبرش بدان گرفتار مى گردد:
اوّل اینكه : خداوند فرشته اى را بر او مى گمارد تا او را در قبر نگران و پریشان نموده و از جایش بركَنَد.
دوّم اینكه : خداوند گور را بر او تنگ مى گرداند.
سوّم اینكه : قبرش تاریك مى شود.
و امّا مصائبى كه در روز قیامت ، هنگام بیرون آمدن از قبر، بدان مبتلا مى شود:
نخست اینكه : خداوند فرشته اى را بر او مى گمارد تا در حالى كه مردم به او مى نگرند، او را به رو بر زمین بِكَشَد.
دوّم اینكه : سخت از او حساب مى كشند.
سوّم اینكه : خداوند هرگز نظر [رحمت ] به او ننموده و [از بدیها] پاكیزه اش نمى گرداند، و براى او عذاب دردناكى خواهد بود.
جمعه 22/9/1387 - 15:58
دعا و زیارت
109 - هیچ مگو
لقمان حكیم رضى الله عنه پسر را گفت: ((امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنویس . شبانگاه همه آنچه را كه نوشتى، بر من بخوان؛ آن گاه روزه‏ات را بگشا و طعام خور .))
شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند . دیر وقت شد و طعام نتوانست خورد . روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد. روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع كرد و او هیچ طعام نخورد . روز چهارم، هیچ نگفت . شب، پدر از او خواست كه كاغذها بیاورد و نوشته‏ها بخواند. پسر گفت: امروز هیچ نگفته‏ام تا برخوانم. لقمان گفت: ((پس بیا و از این نان كه بر سفره است بخور و بدان كه روز قیامت، آنان كه كم گفته‏اند، چنان حال خوشى دارند كه اكنون تو دارى . )) - برگرفته از: شیخ ابوالحسن خرقانى، نور العلوم، به كوشش عبدالرفیع حقیقت، ص 77 . ?
جمعه 22/9/1387 - 15:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته