• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2664
تعداد نظرات : 2458
زمان آخرین مطلب : 3934روز قبل
سلامت و بهداشت جامعه

نذری دادن و نذری خوردن اصولی دارد که باید به آنها توجه کرد تا غذایی که قرار است تبرک و شفای درد باشد خدای ناخواسته باعث بروز مشکلاتی در مصرف کنندگان آن نشود.

خبرگزاری فارس: نکاتی در مورد بهداشت غذاهای نذری

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی نظام پرستاری، یکی از مسائلی که در مورد غذاهای نذری همیشه مطرح است، فاصله بین پخت و مصرف این غذاهاست. معمولاً این غذاها به دلیل حجم بالایی که دارند ساعتهای زیادی بیرون از فضای یخچال می‌مانند و این وضع باعث افت کیفیت بهداشتی آنها می‌شود.

بنابراین بهتر است کسانی که قصد دادن نذری دارند در نزدیکترین زمان ممکن به وقت پخش نذری، اقدام به پخت کنند.

نکته دیگری که در مورد مصرف نذری بسیار شایع است، میزان چربی و استفاده بیش از حد از روغن در تهیه آنهاست. استفاده از روغن جامد و چربی گوشتهای گوسفندی برای سلامت مصرف کنندگان زیانبار است.

وجود نمک بیش از حد در این غذاها نیز موجب افزایش فشار خون به خصوص در بیماران قلبی و سالمندان می‌شود، پس بیماران و سالمندان در این ایام دقت کنند و از خوردن غذاهای پرچرب و پرنمک بپرهیزند.

شنبه 18/8/1392 - 15:43
شعر و قطعات ادبی

مرتضی حیدری آل کثیر از شاعران کشورمان به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم شعری سروده است.

خبرگزاری فارس: ای عشق! بوسه گاه لبت را به من بده

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، مرتضی حیدری آل کثیر از شاعران کشورمان به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم شعری سروده است. این شعر به شرح زیر است:

 

ای عشق! بوسه گاه لبت را به من بده

ای پرده شاعرم ،ادبت را به من بده!

 

 

یک ذرّه آفتاب ،چشیدم دلم گرفت

لطفاً شراب تلخ شبت را به من بده

 

 

بر خوان عشق، بنده ی ناشکر هستی ام

سیر از محبّتم، غضبت را به من بده

 

 

امروز من پیامبر قوم سایه ام

فردا جلال و جاه رَبَت را به من بده

 

 

بذری عمیق در دل یک انجماد آه!

بی تاب رویشم، طربت را به من بده

 

 

با«کوثر» امتحان کن، اگر سینه ام نسوخت

«تبت یدا ابی لَهَبَت » را به من بده

شنبه 18/8/1392 - 15:42
اطلاعات دارویی و پزشکی

یک پزشک عمومی معتقد است: مصرف داروهایی همچون کورتون و دگزامتازون تاثیری در بهبود سرماخوردگی ندارند.

39700.jpg

دکتر فریدون اسفندیاری در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه کرمانشاه، با بیان اینکه هر فرد در طول زندگی خود تنها یکبار به یک نوع ویروس سرماخوردگی مبتلا می‌شود، خاطرنشان کرد: هر بار که یک نوع ویروس سرماخوردگی وارد بدن می‌شود، بدن در برابر آن آنتی بادی ترشح کرده که تا پایان عمر بدن را در برابر آن نوع ویروس ایمن می‌کند.

 

وی تصریح کرد: ابتلای مجدد به سرماخوردگی به دلیل ورود نوع جدیدی از ویروس سرماخوردگی به بدن است که از طریق سایر افراد به انسان منتقل می شود.

 

اسفندیاری سرما را تنها زمینه ساز ابتلا به بیماری سرماخوردگی دانست و یادآور شد: سرما سیستم ایمنی بدن را قدری ضعیف کرده و زمینه را برای فعالیت ویروس سرماخوردگی مساعد می کند.

 

وی اظهار داشت: در موارد سرماخوردگی در صورتی که بیماری به مرحله عفونت نرسیده باشد، می توان با استفاده از آنتی‌هیستامین و مسکن‌های ساده آن را کنترل و درمان کرد.

 

وی خاطرنشان کرد: در صورت وارد شدن بیماری به مرحله عفونت و چرکی شدن باید به پزشک مراجعه کرد تا با استفاده از پنی ‌سیلین و آنتی بیوتیک‌ها بتوان آن را درمان کرد.

 

اسفندیاری با بیان اینکه دگزامتازون و کورتون برای درمان سرماخوردگی به هیچ عنوان موثر نبوده، اظهار داشت: این دو دارو حتی می‌توانند در مواردی موجب تشدید این بیماری شوند.

 

به گفته اسفندیاری مصرف ویتامین‌هایی مانند A، E ،C می تواند ایمنی بدن را در برابر ویروس سرماخوردگی افزایش دهد که برای این منظور لیموشیرین میوه مفید و موثری است.

 

اسفندیاری با اشاره به طول دوره سه تا پنج روزه بیماری سرماخوردگی، آبریزش بینی، التهاب، سرفه، عطسه و نیز عفونت گلو را از جمله علائم این بیماری عنوان کرد.

 

وی در ادامه آنفلوآنزا را نوع شدید سرماخوردگی دانست و خاطرنشان کرد: در صورت ابتلا به آنفلوآنزا چنانچه افراد از سیستم ایمنی ضعیفی برخوردار باشند، این بیماری در مواردی حتی می تواند کشنده باشد.

 

به گفته اسفندیاری افراد دچار نقص سیستم ایمنی در برابر همه بیماریها از جمله آنفلوآنزا به سادگی از پا در می آیند، به طوری که در حال حاضر سالیانه 500 هزار نفر بر اثر ابتلا به آنفلوآنزا جان خود را از دست می دهند.

شنبه 18/8/1392 - 15:40
اطلاعات دارویی و پزشکی

جام جم آنلاین: فصل سرما در پیش است وطبیعتا بروز بیماری‌های مرتبط با این فصل نیز در این روزها فراوان شده است. سرفه، سردرد، تب، عطسه‌های مکرر، آبریزش بینی، گلودرد و خلاصه علائم سرماخوردگی را این روزها دوروبرمان فراوان می‌بینیم.

شاید هم یکی از ما گرفتار همین علائم باشیم، اما آیا واقعا به همین سادگی می توان آن را سرماخوردگی نامید؟ بهتر است کمی محتاط باشیم و در تشخیص یک بیماری با چنین علائمی، عجولانه قضاوت نکنیم. دلیلش هم واضح است؛ علائم سرماخوردگی و سینوزیت در موارد بسیاری مشابهند. درست است که یک سرماخوردگی ساده ممکن است به التهاب و عفونت سینوس ها یا همان سینوزیت منجر شود، اما این دو بیماری کاملا متمایز است و هریک شیوه های درمانی مختص به خود را دارد.

سرماخوردگی معمولی یک عفونت ویروسی در ناحیه تنفسی فوقانی است. علائم این بیماری معمولا بتدریج طی یک یا دو روز خود را نشان می دهد، در روزهای سوم و چهارم به شدیدترین حالت خود می رسد و پس از آن تقریبا در روز پنجم یا هفتم آرام آرام مرتفع می شود. این بیماری با مجموعه ای از علائم همراه است که به طور کلی عبارتند از: گرفتگی بینی، احساس ناخوشی، آبریزش مکرر بینی، عطسه، گلودرد، ریختن اخلاط بینی به حلق و تب که در سرماخوردگی بزرگسالان رایج نیست، اما کودکان ممکن است هنگام سرماخوردگی تب کنند.

سرماخوردگی ممکن است با سرفه و سردرد نیز همراه باشد. چه سرماخوردگی را درمان کنید چه آن را به حال خود رها کنید، در افراد مختلف حدود 3 روز تا یک هفته طول می کشد و پس از طی این دوره رفع خواهد شد.

 

درمان سرماخوردگی

دکتر جردن جوزفسون، نویسنده کتاب «همین حالا از شر سینوزیت خلاص شوید» و مدیر مرکز سینوس و بینی نیویورک می گوید: «برای درمان سرماخوردگی باید از خودتان مراقبت کنید و مایعات فراوان بنوشید تا آب بدنتان افزایش یابد. این کار کمک قابل توجهی به خروج عفونت از بدن شما می کند، زیرا سبب مرطوب شدن مخاط و روان شدن ترشحات مخاطی در ناحیه عفونت خواهد شد. سوپ مرغ را هم حتما در برنامه غذایی خود بگنجانید.»

در کنار این موارد، اگر به پزشک مراجعه کنید، ممکن است برایتان داروهایی تجویز کند تا طی این مدت عوارض آزاردهنده بیماری مانند آب ریزش مکرر بینی، سردرد، سرفه و... را تا حدی کاهش دهد و تحمل آنها راحت تر شود.

گاهی سرما ممکن است وارد سینوس ها شود و آنها را ملتهب کند که در این حالت از به جریان افتادن ترشحات مخاطی جلوگیری خواهد کرد. این سرماخوردگی درواقع ممکن است به عفونت سینوس تبدیل شود.

اما چگونه باید بفهمیم سرماخوردگی به عفونت سینوس ها تبدیل شده است؟ دکتر جوزفسون می گوید: «اگر پس از گذشت دو یا سه روز از بروز سرماخوردگی، حالتان بدتر شد یا رنگ ترشحات بینی تان به سبز یا زرد گرایید، باید به پزشک متخصص مراجعه کنید تا علائم بیماری را بررسی کند. به احتمال بسیار زیاد باید سینوس هایتان چرک کرده باشد.»

 

علائم عفونت سینوس ها (سینوزیت)

سینوزیت همان التهاب سینوس هاست که ممکن است علل گوناگونی داشته باشد؛ یک سرماخوردگی ساده، یک عفونت یا حتی حساسیت. با این حال تمام التهاب های سینوسی ممکن است چند علائم را بروز دهد:

ـ احساس فشار و درد پشت چشم ها یا گونه ها

ـ احساس درد در دندان های بالا

ـ جمع شدن خلط و احساس گرفتگی در مجاری سر و صورت و گاهی دشواری در تنفس

ـ آبریزش بینی که زرد یا سبزرنگ است

ـ سردرد

ـ ریختن ترشحات بینی به حلق

مبتلایان همچنین ممکن است از خستگی، دشواری تنفس از طریق بینی، کاهش قدرت بویایی و بی قراری هنگام خواب و استراحت شکایت داشته باشند.

به گفته دکتر جوزفسون: «شما فکر می کنید هر ماه یا طی ماه های متمادی مبتلا به سرماخوردگی هستید، باید بدانید که این سرماخوردگی نیست. به احتمال بسیار زیاد شما به سینوزیت مزمن مبتلا شده اید که گاهی عود می کند، اما پرسش این است که چگونه می توانیم میان این دو تفاوت قائل شویم؟ دکتر جوزفسون در پاسخ می گوید: «سرماخوردگی معمولا یک بار در سال سراغ شما خواهد آمد و بیشتر از چند روز هم مزاحمتان نخواهد بود و شما تا سال بعد از شرش در امان خواهید ماند.» پس اگر فکر می کنید سرما خورده اید و علائم آن را مدتی طولانی با خود یدک می کشید یا اگر به دفعات در طول سال احساس سرماخوردگی دارید، به احتمال بسیار زیاد به سینوزیت مبتلا هستید.

متخصصان، سینوزیت یا همان عفونت و التهاب سینوس ها را به سه نوع تقسیم می کنند:

ـ سینوزیت حاد که معمولا کمتر از چهار هفته طول می کشد.

ـ سینوزیت مزمن که علائم طولانی مدتی دارد و ممکن است بیش از دوازده هفته یعنی حدود سه ماه، طول بکشد.

ـ نوع سوم سینوزیت در واقع از نوع التهاب هایی است که هر از گاهی برمی گردند و عود می کنند. به چنین التهاب هایی اصطلاحا التهاب راجعه نیز می گویند. این نوع سینوزیت اغلب چهار بار در سال یا حتی بیشتر از آن به صورت سینوزیت حاد بروز می کند و معمولا ناشی از ویروس یا باکتری است.

 

درمان عفونت سینوسی

اگر شما گمان می کنید سینوس هایتان چرک کرده و علائم بیماری تان طی مدت دو سه روز برطرف نشده است، باید سری به پزشک متخصص بزنید. پزشک ممکن است فقط به معاینه معمولی اکتفا کند، شاید هم لازم ببیند عکس اشعه x از سینوس هایتان بگیرید یا به شیوه های دیگری از آنها تصویربرداری کنید. به هر حال همه این کارها برای تشخیص دقیق تری بیماری شما لازم است.

مصرف دارو

عفونت سینوسی را با دارو می توان درمان کرد. پزشک متخصص نخست برای شما داروهایی تجویز می کند که وضع ترشحات ناهنجار سینوس ها و بینی را بهبود بخشد و تنفس شما را تسهیل کند. بیشتر افراد بدون نیاز به آنتی بیوتیک دوره درمان را پشت سر می گذارند و خوب می شوند، اما اگر علائم بیماری در مدت 10 تا 14 روز مرتفع نشد، پزشک اغلب آنتی بیوتیک تجویز می کند. توجه داشته باشید مصرف دارو، بویژه آنتی بیوتیک حتما باید با تجویز پزشک باشد.

 

شست وشوی بینی

محلول شست و شوی بینی چه به صورت اسپری باشد و چه به صورت سرم های شست و شو، که هر دو در داروخانه ها در دسترس است، مشکلات ناحیه بینی را هنگام بروز سینوزیت بهبود می بخشد و دفعات عفونت سینوس ها را نیز کاهش می دهد. مطالعه ای که سال 2007 منتشر شده نشان می دهد بیمارانی که از محلول شست و شو یا همان سرم نمکی استفاده می کنند علائم بیماری شان سریع تر رفع می شود و نیز دفعات ابتلای مجدد به عفونت سینوس ها در این افراد کاهش می یابد.

 

استنشاق استروئید

بیمارانی که به سینوزیت مزمن مبتلا هستند، می توانند از اسپری های استروئید بینی استفاده کنند. این اسپری ها درواقع حاوی مواد ضدالتهابی است که مستقیم بر بافت سینوس ها تاثیر می گذارد. استفاده از این اسپری ها راه موثری برای پیشگیری از عفونت های سینوسی به شمار می رود. استنشاق استروئید به این طریق می تواند التهاب بافت های سینوس را کاهش دهد و از انسداد و بسته شدن مجاری سینوسی جلوگیری کند. در این مورد هم توصیه می شود حتما با مشورت و مجوز پزشک معالج از اسپری استفاده کنید.

 

جراحی

در برخی موارد که سینوزیت به حالت مزمن درمی آید و طول مدت هر بار عفونت آن بسیار زیاد می شود، به ناچار باید از طریق جراحی، فضای حفره های سینوسی را افزایش داد تا به این ترتیب توان عملکرد آنها بهبود یابد.

سرماخوردگی معمولی و عفونت های سینوسی، بسادگی درمان می شوند و پزشک عمومی هم می تواند اقدامات درمانی را پی بگیرد، اما اگر شما به عفونت های مزمن سینوسی یا سینوزیت راجعه مبتلا هستید، پزشک عمومی ممکن است شما را به متخصص گوش و حلق و بینی ارجاع دهد.  

مترجم: مسعود ایثاری

منبع: WebMD

جمعه 17/8/1392 - 16:13
فلسفه و عرفان

امام صادق علیه‌السلام درباره مجالس عزاداری فرمودند: «إِنَّ تِلْکَ الْمَجالِسَ أُحِبُّها فَأَحْیُوا أمْرَنا؛ این گونه مجالس (شما) را دوست دارم، از این طریق مکتب ما را زنده بدارید!»

خبرگزاری فارس: فلسفه عزاداری و آثار گریستن برای امام حسین(ع) چیست

خبرگزاری فارس ـ گروه آیین و اندیشه: درباره فضیلت گریه و عزاداری بر سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام روایات زیادی وارد شده است و تاکیدات فراوانی در این‌باره از امامان معصوم علیهم‌السلام شده است.

سؤال مهمی که لازم است به آن پاسخ داده شود این است که این‌ همه تاکید بر گریه و عزاداری بر امام حسین علیه‌السلام برای چیست؟ چه فلسفه‌ای دارد؟ چه فوائد و آثاری بر آن مترتب است؟

این پرسش‌ها را در چند مرحله - با استفاده از بیانات و کتاب‌های آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی و آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی - پاسخ می‌گوییم.

خلاصه سؤال‌ها:

چرا باید حادثه عاشورا را گرامى بداریم؟

چرا براى بزرگداشت عاشورا به روش بحث و گفتگو اکتفا نمى‌‌شود؟

چرا باید به یاد وقایع عاشورا عزادارى کرد؟ 

فوائد گریه و عزاداری برای امام حسین (ع) چیست؟

 

1. چرا باید حادثه عاشورا را گرامى بداریم؟

حوادث گذشته هر جامعه مى‌‌تواند در سرنوشت و آینده آن جامعه آثار عظیمى داشته باشد. تجدید آن خاطره‌ها در واقع نوعى بازنگرى و بازسازى آن حادثه است تا مردم از آن جریان استفاده کنند. اگر حادثه مفیدى بوده است و در جاى خود منشأ آثار و برکاتى به شمار مى‌‌رفت، بازنگرى و بازسازى آن مى‌‌تواند مراتبى از آن برکات را داشته باشد.

علاوه بر این، در همه جوامع انسانى مرسوم است که به نوعى، از حوادث گذشته خود یاد مى‌‌کنند؛ آن‌ها را بزرگ شمرده و به آن‌ها احترام مى‌‌گذارند. خواه مربوط به اشخاصى باشد که در پیشرفت جامعه خود مؤثر بوده‌اند، نظیر دانشمندان و مخترعان، و خواه مربوط به کسانى باشد که از جنبه سیاسى و اجتماعى، در رهایى ملت خود نقش مؤثرى داشته‌اند و قهرمان ملى بوده‌اند.

همه عقلاى عالم براى این گونه شخصیت‌ها آیین‌هاى بزرگداشتى را منظور مى‌‌کنند. این کار بر اساس یکى از مقدس‌ترین خواسته‌هاى فطرى است که خدا در نهاد همه انسان‌ها قرار داده است، و از آن به «حس حق شناسى» تعبیر مى‌‌کنیم.

لذا این خواسته فطرى همه انسان‌هاست که در برابر کسانى که به آن‌ها خدمت کرده‌اند حق شناسى و شکرگزارى کنند، آنان را به خاطر داشته باشند و به ایشان احترام بگذارند.

علاوه بر این، یاد آن خاطره‌ها، در صورتى که در سعادت جامعه تأثیرى داشته، مى‌‌تواند عامل مؤثر دیگرى را در زمان بیان خاطره‌ها بیافریند. در این صورت، گویا خود آن حادثه تجدید مى‌‌شود.

از آن‌جا که معتقدیم حادثه عاشورا حادثه عظیمى در تاریخ اسلام بوده است، و نقش تعیین کننده‌اى در سعادت مسلمان‌ها و روشن شدن راه هدایت مردم داشته است، این حادثه در نظر ما بسیار ارزشمند است. از این رو، بزرگداشت و بازسازى این حادثه و به خاطر آوردن آن، موجب مى‌شود تا بتوانیم از برکات آن در جامعه امروز نیز استفاده کنیم.

آنچه دوست و دشمن بر آن اتفاق دارند این است که داستان کربلا، اگر در عالم انسانیت داستان منحصر به فردى نباشد، از وقایع بسیار کم نظیر است.

البته ما بر اساس آنچه از ائمه اطهار علیهم‌السلام دریافت داشته‌ایم، این داستان واقعی را منحصر به فرد مى‌‌دانیم و معتقدیم که نظیر این داستان در گذشته نبوده و در آینده هم نخواهد بود. ولى از جهت احتیاط در سخن و براى این که با کسانى مواجه هستیم که طبعاً از ما دلیل و سند مى‌‌خواهند و براى این که وارد آن بحث‌ها نشویم، مى‌‌گوییم اتفاق نظر همه مورخین و همه آشنایان به تاریخ بشر این است که اگر داستان عاشورا منحصر به فرد نباشد، از کم نظیرترین داستان‌‌هاى عالم است؛ داستانى که هم از نظر کیفیت وقوع، هم از نظر عظمت مصیبت، و هم از نظر بقاى خاطره آن در میان مردم و آثار اجتماعى که بر آن مترتب مى‌‌شود، با هیچ ماجراى دیگرى قابل مقایسه نیست. خود همین تکرار عزادارى‌هایى که در کشور خودمان مى‌‌بینیم، مى‌‌تواند براى ما عامل هشدار دهنده و بیدارکننده‌اى باشد که هیچ حادثه دیگرى با این حادثه قابل مقایسه نیست. حادثه‌اى که براى آن این همه وقت صرف مى‌‌شود، این همه هزینه مى‌‌شود و این همه اشک‌ها ریخته مى‌‌شود، با چه حادثه و پیشامدى قابل تشبیه است؟

این عزادارى‌ها مخصوص کشور ما نیست. در دورترین نقطه‌هاى جهان در ایام محرم و صفر و به خصوص روز عاشورا برنامه‌هایى برگزار مى‌شود. در نیویورک که یکى از بزرگ‌ترین شهرهاى دنیاست، در روز عاشورا از طرف شیعیان پاکستانى، ایرانى، عراقى، لبنانى و بعضى از کشورهاى دیگر، دسته سینه زنى راه مى‌‌افتد به طورى که توجه همه مردم را به خود جلب مى‌‌کند. بزرگ‌ترین خیابان این شهر، پر از جمعیت مى‌‌شود.

علاوه بر شیعیان، در بسیارى از کشورهاى سنى نشین هم در ایام عاشورا چنین مراسمى از سوى اهل سنت برگزار مى‌‌شود؛ یا اگر شیعیان جلساتى تشکیل مى‌‌دهند، برادران اهل تسنن، خود را موظف مى‌‌دانند که در این مراسم شرکت کنند. بسیارى از برادران اهل تسنن ما در شبه قاره هند، هم در هندوستان که تعداد مسلمانان آن، دو برابر جمعیت کل ایران است و هم در بنگلادش و پاکستان، به عنوان اداى اجر رسالت، بر خود واجب مى‌‌دانند که در مراسم عزادارى سیدالشهداء علیه‌السلام شرکت کنند.

بلکه حتى بت پرستانى که به شریعت اسلام معتقد نیستند، به لحاظ برکاتى که از عزادارى سیدالشهداء علیه‌السلام دیده‌اند مراسم عزادارى بر پا مى‌‌کنند و نذورات فراوانى براى برگزارى مراسم سیدالشهداء علیه‌السلام دارند. این‌ها مواردى است که در تمام دنیا دیده مى‌‌شود لذا هیچ حادثه‌اى را در عالم نمى‌‌توانیم نشان دهیم که چنین تأثیرى داشته باشد و ملت‌هاى مختلف را تحت تأثیر قرار داده باشد.

به این مطالب، فداکارى‌هایى را که شیعیان در طول تاریخ کرده‌اند اضافه کنید. این فداکارى‌ها براى این بوده است که بتوانند این مراسم را برگزار کنند و بتوانند به زیارت قبر سیدالشهداء علیه‌السلام نایل شوند.

همیشه برگزارى این گونه مراسم و زیارت قبر آن حضرت علیه‌السلام به این راحتى نبوده است. البته الآن هم خیلى راحت نیست؛ ولى زمانى بود که اگر کسى مى‌‌خواست براى زیارت قبر سیدالشهداء علیه‌السلام برود، باید جان خود را کف دست بگیرد. مأموران دولت عباسى، به خصوص در زمان متوکل، آنچنان سخت گیرى مى‌‌کردند که کسى جرأت نکند به نزدیک حرم حسینى برسد. حتی قبر سیدالشهداء علیه‌السلام را خراب کردند، بر آن آب بستند و زمینش را شخم زدند، براى این که به کلى آثار این قبر محو شود. ولى شیعیان براى آن که بتوانند حتى قبر سیدالشهداء را زیارت کنند، حاضر شدند دست بدهند، پا بدهند، جان بدهند، اما بروند و از نزدیک سلام بدهند. چنین چیزى قطعاً در تاریخ بشر نمونه ندارد. اگر از هر جهت دیگر بگوییم شباهتى با سایر حوادث دارد، از این جهت شباهتى با هیچ حادثه‌اى ندارد.

2. چرا براى بزرگداشت عاشورا به روش بحث و گفتگو اکتفا نمى‌‌شود؟

جواب این است که البته بحث درباره شخصیت سیدالشهداء علیه‌السلام، تشکیل میزگردها، کنفرانس‌ها، سخنرانى‌ها، نوشتن مقالات و امثال این قبیل کارهاى فرهنگى، علمى و تحقیقات، بسیار مفید و لازم است و در جامعه ما نیز انجام مى‌‌شود و به برکت نام سیدالشهداء علیه‌السلام و عزادارى آن حضرت، بحث، گفتگو و تحقیقات زیادى پیرامون این امور صورت مى‌‌گیرد و مردم نیز معارف را فرا مى‌‌گیرند. اما آیا براى این که ما از حادثه عاشورا بهره بردارى کامل کنیم، این اقدامات کافى است؟ یا این که امور دیگرى نیز مثل همین گریه و عزادارى‌‌ها به جاى خود لازم است؟

جواب دادن به این سؤال متوقف بر این است که ما نظرى روان شناسانه به انسان بیندازیم و ببینیم عواملى که در رفتار آگاهانه ما مؤثر است فقط عامل شناختى و معرفت است یا عوامل دیگرى هم در شکل دادن رفتارهاى اجتماعى ما موثر است.

هنگامى که در رفتارهاى خود دقت کنیم در مى‌‌یابیم که در رفتارهاى ما دست کم دو دسته از عوامل نقش اساسى ایفا مى‌‌کنند. یک دسته عوامل شناختى، که موجب مى‌‌شود انسان مطلبى را بفهمد و بپذیرد.

طبعاً مطلب مورد نظر از هر مقوله‌اى که باشد، متناسب با آن از استدلال عقلى، تجربى و یا راههاى دیگر استفاده مى‌‌شود. قطعاً شناخت در رفتار ما تأثیر زیادى دارد، اما یگانه عامل مؤثر نیست.

عوامل دیگرى هم هستند که شاید تأثیر آن‌ها در رفتار ما بیش‌تر از شناخت باشد. این عوامل را به طور کلى انگیزه‌ها، و به تعبیرات دیگرى احساسات و عواطف، تمایلات، گرایش‌ها، میل‌ها، غرائز و عواطف مى‌‌نامند.

این‌ها سلسله‌اى از عوامل درونى و روانى است که در رفتار ما مؤثر است. هرگاه شما رفتار خود را تحلیل کنید، خواه رفتار مربوط به زندگى فردى شما باشد، و خواه رفتار خانوادگى، رفتار اجتماعى، یا رفتار سیاسى شما باشد، مى‌‌بینید عامل اصلى که شما را به انجام آن رفتار واداشته است همین عوامل تحریک کننده و برانگیزاننده است.

عاملى باید در درون ما باشد تا ما را برانگیزاند. باید براى هر کارى میلى داشته باشیم تا آن کار را انجام دهیم. باید شور و شوقى نسبت به انجام آن کار پیدا کنیم، علاقه‌اى نسبت به آن کار داشته باشیم تا بر انجام آن اقدام کنیم و دیگر این که باید بدانیم به چه دلیل باید این کار را انجام دهیم؟ این کار، براى ما چه فایده‌اى دارد؟ و چگونه باید آن را انجام دهیم؟ مواردى از این قبیل از جمله عوامل شناختى است. این عوامل را باید به دقت مورد مطالعه قرار داد و از طریق تجربه یا استدلال فرا گرفت. لازم است با مراجعه به منابع، متناسب با کارى که مى‌خواهیم انجام دهیم شناختهاى لازم را به دست آوریم. اما فقط شناختْ، کافى نیست تا ما را به حرکت درآورد.

عامل روانى دیگرى نیاز داریم تا ما را به سوى کار برانگیزاند و به طرف انجام کار سوق دهد. این گونه عوامل را انگیزه‌هاى روانى مى‌‌نامند. اسم‌هاى دیگرى هم دارد؛ احساسات و عواطف و مانند آنها. این عوامل در مجموع، میل به حرکت را در انسان به وجود مى‌‌آورد، عشق به انجام کار را ایجاد مى‌‌کند، و شور و هیجان به وجود مى‌‌آورد. تا این عوامل نباشد کار انجام نمى‌‌گیرد. حتى اگر انسان به یقین بداند که فلان ماده غذایى براى بدن او مفید است، اما تا اشتها نداشته باشد و یا تا اشتهاى او تحریک نشود، به سراغ خوردن آن غذا نمى‌‌رود.

اگر فرضاً اشتهاى کسى کور شود، و یا به بیمارى مبتلا شود که اشتها پیدا نکند، هر چه به او بگویند که این ماده غذایى براى بدن او خیلى مفید است، تمایلى به خوردن آن پیدا نمى‌‌کند؛ پس غیر از آن دانستن باید این میل و انگیزه نیز در درون انسان باشد. مسائل اجتماعى و سیاسى هم همین حکم را دارد. هر چه شخص بداند فلان حرکت اجتماعى خوب و مفید است، تا انگیزه‌اى براى انجام آن حرکت نداشته باشد حرکتى انجام نمى‌‌دهد. مى‌‌گوید قبول دارم که انجام آن خوب است، اما من باید انگیزه‌اى داشته باشم، عاملى باید مرا به حرکت درآورد تا آن کار را انجام دهم.

از این رو، شناخت امام حسین علیه‌السلام و اهداف ایشان، خود به خود براى ما حرکت آفرین نمى‌‌شود. هنگامى دانستن و به یاد آوردن آن خاطره‌ها ما را به کارى مشابه کار امام علیه‌السلام و به پیمودن راه او وا مى‌‌دارد که در ما نیز انگیزه‌اى به وجود آید و بر اساس آن، ما هم دوست داشته باشیم آن کار را انجام دهیم.

خودِ شناخت، این میل را ایجاد نمى‌‌کند؛ بلکه باید عواطف ما تحریک شود و احساسات ما برانگیخته شود تا این که ما هم بخواهیم کارى مشابه کار او انجام دهیم.

جلسات بحث و گفتگو و سخنرانى‌ها مى‌‌تواند آن بخش اول را تأمین کند، یعنى شناخت لازم را به ما بدهد. اما عامل دیگرى هم براى تقویت احساسات و عواطف لازم داریم، البته خود شناخت، یادآورى و مطالعه یک رویداد مى‌‌تواند نقشى داشته باشد، اما نقش اساسى را چیزهایى ایفا مى‌‌کند که تأثیر مستقیمى بر احساسات و عواطف ما داشته باشد.

ما مى‌‌دانیم امام حسین علیه‌السلام روز عاشورا چگونه به شهادت رسید، اما آیا دانسته‌هاى ما اشک ما را جارى مى‌‌کند؟ وقتى در مجالس شرکت مى‌‌کنیم و مرثیه خوان مرثیه مى‌خواند، مخصوصاً اگر لحن خوبى هم داشته باشد و به صورت جذابى داستان کربلا را براى شما بیان کند، آن گاه مى‌‌بینید که بى اختیار اشک جارى مى‌‌‌شود. این شیوه مى‌‌تواند در تحریک احساسات تأثیرى داشته باشد که خواندن و دانستن چنان اثرى را ندارد.

هر اندازه این‌ها در برانگیخته‌تر شدن عواطف و احساسات ما مؤثرتر باشد، حادثه عاشورا در زندگى ما مؤثرتر خواهد بود.

بنابراین صِرف بحث و بررسى عالمانه واقعه عاشورا نمى‌‌تواند نقش عزادارى را ایفا کند. باید صحنه‌هایى در اجتماع به وجود آید که احساسات مردم را تحریک کند. همین که صبح از خانه بیرون مى‌‌آیند مى‌‌بینند شهر سیاه پوش شده است، پرچم‌هاى سیاه نصب شده است، خود این تغییر حالت، دل‌ها را تکان مى‌دهد. گرچه مردم مى‌‌دانند محرم است، اما دیدن پرچم سیاه اثرى را در دل آن‌ها مى‌‌گذارد که دانستن این که محرم است آن اثر را نمى‌‌گذارد. راه انداختن دسته‌هاى سینه زنى با آن شور و هیجان خاص خود مى‌‌تواند آثارى را به دنبال داشته باشد که هیچ کار دیگر آن آثار را ندارد.

این جا است که متوجه مى‌‌شویم چرا امام راحل (قدس سره) بارها مى‌‌فرمود آنچه داریم از محرم و صفر داریم. چرا این همه اصرار داشت که عزادارى به همان صورت سنتى برگزار شود. چون در طول سیزده قرن تجربه شده بود که این امور نقش عظیمى در برانگیختن احساسات و عواطف دینى مردم ایفا مى‌‌کند و معجزه مى‌‌آفریند. تجربه نشان داد که بیش‌تر پیروزى‌هایى که در دوران انقلاب و یا در دوران جنگ در جبهه‌ها حاصل شد، در اثر شور و نشاطى بود که مردم در ایام محرم و عاشورا و به برکت نام سیدالشهداء علیه‌السلام حاصل مى‌‌کردند.

3. چرا باید به یاد وقایع عاشورا عزادارى و گریه کرد؟ 

موضوع دیگرى که در این جا مطرح مى‌‌شود این است که راه برانگیختن احساسات و عواطف عزادارى و گریه نیست. عواطف انسان ممکن است با مراسم جشن و سرور هم تحریک شود. چرا براى تحریک احساسات از مراسم شاد استفاده نمى‌‌کنید؟ چرا باید گریه کرد و عزاداری کرد؟

جواب این است که احساسات و عواطف انواع مختلفى دارد. تحریک هر نوع احساسات و عواطف، باید با حادثه مربوط متناسب باشد. حادثه‌اى که بزرگ‌ترین نقش را در تاریخ اسلام ایفا کرد، حادثه شهادت ابى عبد الله الحسین بود. او بود که مسیر تاریخ اسلام را عوض کرد. او بود که درسى براى حرکت، براى نهضت، براى مقاومت و براى استقامت تا روز قیامت به انسان‌ها داد. براى آن که آن خاطره تجدید شود، فقط مجلس جشن و شادى کافى نیست. باید کارى متناسب با آن حادثه انجام داد. یعنى باید کارى کرد که حزن مردم برانگیخته شود، اشک از دیده‌ها جارى شود، شور و عشق در دل‌ها پدید آید و در این حادثه چیزى که مى‌‌تواند چنین نقشى را بیافریند، همین مراسم عزادارى و گریستن و گریاندن دیگران است؛ در حالى که خندیدن و شادى کردن هیچ وقت نمى‌‌تواند این نقش را ایفا کند.

خندیدن هیچ وقت آدم را ظلم‌ستیز و شهادت‌طلب نمى‌‌کند. این قبیل مسائل عشق دیگرى مى‌‌خواهد که از سوز و اشک و شور پدید مى‌‌آید. راه آن هم همین عزادارى‌ها است.

4. فوائد گریه و عزاداری برای امام حسین (ع) چیست؟

الف) حفظ مکتب اهل بیت (ع) به عنوان اسلام ناب و خالص‏

مجالس عزاى امام حسین علیه‌السلام عامل فوق‌العاده نیرومندى براى بیدارى مردم است و راه و رسمى است که آن حضرت آن را به پیروان خود آموخته تا ضامن تداوم و بقاى اسلام باشد.

اهمّیّت برپایى این مجالس و رمز تأکید ائمّه اطهار علیهم‌السلام بر حفظ آن، آنگاه روشن‌‏تر مى‌‏شود که ملاحظه کنیم شیعیان در عصر صدور این روایات به شدّت در انزوا به سر مى‌‏بردند و تحت فشارهاى گوناگون حکومت امویان و عبّاسیان چنان گرفتار بودند که قدرت بر انجام کوچکترین فعّالیّت و حرکت سیاسى و اجتماعى نداشتند و چیزى نمانده بود که به کلّى منقرض شوند ولى مجالس عزاى امام حسین علیه‌السلام آنان را نجات داد و در پناه آن، تشکّل و انسجام تازه‌‏اى یافتند و به صورت قدرتى چشمگیر در صحنه جامعه اسلامى ظاهر شده و باقى ماندند.

به همین دلیل، برپایى این مجالس در روایات به عنوان «احیاى امر اهل‌‏بیت علیهم‌السلام» تعبیر شده است.

امام صادق علیه‌السلام در مورد این گونه مجالس فرمودند: «إِنَّ تِلْکَ الْمَجالِسَ أُحِبُّها فَأَحْیُوا أمْرَنا؛ این گونه مجالس (شما) را دوست دارم، از این طریق مکتب ما را زنده بدارید!».

امام خمینى (قدس سره) در تعبیر جامعى مى‌‏فرماید: «همه ما باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است، این مراسم سیاسى، مراسم عزادارى ائمّه اطهار علیهم‌السلام به ویژه سیّد مظلومان و سرور شهیدان حضرت اباعبداللَّه الحسین علیه‌السلام است که حافظ ملّیّت مسلمین به ویژه شیعیان ائمّه اثنى‌‏عشر- علیهم صلوات اللّه و سلّم- مى‌‏باشد».

حتّى غیر مسلمانان هم به این امر اعتراف دارند. «ژوزف فرانسوى» در کتاب «اسلام و مسلمانان» ضمن اشاره به اندک بودن شمار شیعیان در قرون اوّلیّه اسلام، به خاطر عدم دست‌رسى آنان به حکومت، و ظلم و ستم حاکمان بر آنان و قتل و غارت اموالشان در تحلیل جالبى مى‌‏نویسد: «یکى از امامان شیعه، آنان را دستور تقیّه داد تا جانشان از گزند بیگانگان محفوظ باشد و همین امر باعث شد که شیعیان کم کم قدرت پیدا کنند و این بار دشمن بهانه‌‏اى نیافت تا به واسطه آن شیعیان را بکشد و اموالشان را غارت نماید. شیعیان مجالس و محافل مخفیانه‌‏اى را تشکیل دادند و بر مصائب حسین علیه‌السلام گریه مى‌‏کردند. این عاطفه و توجّه قلبى در دلهاى شیعیان استحکام یافت و کم کم زیاد شد و پیشرفت کردند ...

بزرگترین عامل این پیشرفت برپا کردن عزادارى حسین (علیه‌السلام) مى‌‏باشد که دیگران را به سوى مذهب شیعه دعوت مى‏‌کند ... هر یک از شیعیان در حقیقت مردم را به سوى مذهب خود مى‏‌خوانند بى آن‏که مسلمانان دیگر متوجّه بشوند. بلکه خود شیعیان هم‏ (شاید) به فایده‌‏اى که در این کارهایشان وجود دارد متوجّه نیستند و گمان مى‌‏کنند تنها ثواب اخروى کسب مى‏‌کنند».

ب) اتحاد شیعیان و تزلزل حکومت‌های فاسد

ائمّه اطهار علیهم‌السلام با تأکید بر برگزارى مراسم عزادارى حسینى علیه‌السلام، برنامه آن حضرت را «محورى» براى وحدت و اتحاد مردم قرار دادند به گونه‌‏اى که امروزه در ایّام شهادتش میلیون‌ها انسان با اختلاف طبقات و نژاد و مذهب در هر کوى و برزن به عزادارى آن حضرت بپاخاسته و گرد بیرق حسینى اجتماع مى‏‌کنند.

هر ملّتى براى بقا و موفّقیّت خویش محتاج به عامل وحدت و اجتماع است. بدون شک بهترین عامل وحدت پیروان اهل بیت علیهم‌السلام که با کمترین زحمت و کمترین هزینه مى‌‏تواند توده‌‏هاى میلیونى را حول یک محور جمع کند، همین مراسم عزادارى حسینى است.

به یقین اگر ملّتى از چنین قدرتى برخوردار باشد که بتواند در کوتاه‌ترین فرصت و با کمترین تبلیغات، نیروهاى متفرّق خویش را گردآورى کرده و سازماندهى کند، مى‏‌تواند هر مانعى را از سر راه پیشرفت خود بر دارد.

در واقع ائمّه اطهار علیهم‌السلام با ترغیب مردم به اقامه مجالس حسینى از پراکندگى نیروها جلوگیرى به عمل آوردند و توده‌‏هاى متفرّق را بسیج کردند و با ایجاد وحدت و یکپارچگى در میان آنها قدرت عظیمى را به وجود آوردند.

حرکت خودجوش میلیونى مردم مسلمان ایران در نهضت شکوهمند انقلاب اسلامى در ماه محرّم و صفر به ویژه روزهاى تاسوعا و عاشورا که لرزه بر اندام طاغوتیان مى‌‏انداخت سرّ تأکید ائمّه اطهار علیهم‌السلام بر محور قراردادن امام حسین علیه‌السلام را روشن‏‌تر مى‏‌کند.

«ماربین آلمانى» در اثر خود مى‏‌نویسد: «بى اطّلاعى بعضى از تاریخ نویسان ما موجب شد که عزادارى شیعه را به جنون و دیوانگى نسبت دهند؛ ولى اینان گزافه گفته و به شیعه تهمت زده‏‌اند. ما در میان ملل و اقوام، مردمى مانند شیعه پرشور و زنده ندیده‌‏ایم، زیرا شیعیان به واسطه بپا کردن عزادارى حسینى سیاست‏‌هاى عاقلانه‌‏اى را انجام داده و نهضت‏‌هاى مذهبى ثمر بخشى را به وجود آورده‌‏اند».

همین نویسنده آلمانى مى‌‏گوید: «هیچ چیز مانند عزادارى حسینى نتوانست بیدارى سیاسى در مسلمانان ایجاد کند».

مخالفت دشمنان اسلام با اقامه این مجالس و تلاش آنها در جهت به تعطیلى کشاندن آن، حتّى اقدام آنان بر انهدام قبر امام حسین علیه‌السلام و مانع شدن از زیارت قبر آن حضرت، خود شاهد دیگرى است که حکومت‌‏ها تا چه اندازه از این نیروى عظیم وحشت داشته و دارند.

با نگاهى گذرا به تاریخ اسلام بعد از حادثه کربلا مى‏بینیم این مجالس و پیام‏هاى عاشورایى تا چه اندازه سرمشق قیام‏‌هاى مجاهدان راه خداوند در مقابل گردنکشان و طاغوتیان بوده است.

ج) خودسازى و تربیت دینى (الگوپذیرى)/ دانشگاهی برای تعلیم عقاید،‌اخلاق و احکام

مجالس عزاى امام حسین علیه‌السلام مجالس تحوّل روحى و مرکز تربیت و تزکیه نفس است. در این مجالس مردمى که با گریه بر مظلومیّت امام حسین علیه‌السلام آن حضرت را الگو قرار مى‌‏دهند، در واقع زمینه تطبیق اعمال و کردار خویش و همرنگى و سنخیّت خود را با سیره عملى آن حضرت فراهم مى‌‏سازند.

تأثیر عمیق این مجالس به قدرى است که افراد زیادى در این مجالس، دگرگونى عمیقى یافته و تصمیم بر ترک گناه و معصیت مى‏‌گیرند، و چه بسا اشخاص گمراهى که با شرکت در این مجالس تنبّه حاصل کرده و راه نجات را پیدا مى‌‏کنند.

این مجالس به آدمى درس عزّت، آزادگى، ایثار، فداکارى و درس تقوى و اخلاق مى‌‏آموزد. این مجالس مهد پرورش انسان‏هاى حق طلب و عدالت ‏گستر و شجاع است.

اضافه بر این، در طول تاریخ این جلسات به مثابه کلاس‌‏هاى درس و دانشگاهی براى مردم بوده است و آنان را با معارف و حقایق دینى، تاریخ، رجال، احکام و موضوعات گوناگون دیگر آشنا مى‏‌کرده است، و یکى از مؤثّرترین پایگاه‌‏هاى خودسازى و تهذیب نفوس و تربیت اخلاق بوده است.

ائمّه اطهار علیهم‌السلام با گشودن این باب، و تشویق مردم به شرکت در این محافل در واقع همه را به تحصیل و تربیت در این دانشگاه حسینى دعوت کردند. شور و هیجان جوانان بسیجى در جبهه‌‏هاى نبرد در جنگ تحمیلى هشت ساله به ویژه در شبهاى عملیّات و لحظه شمارى آنان براى فداکارى و ایثار و نیل به شهادت، گواه روشنى بر تأثیرعمیق مجالس حسینى است.

د) تجلیل از مجاهدت امام علیه‌السلام و تعظیم شعائر

اساساً سوگوارى در مرگ اشخاص یک نوع تعظیم و احترام به آنان و رعایت موقعیّت و شخصیّت‏‌شان محسوب مى‏‌شود؛ پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى‌‏فرماید: «مَیِّتٌ لابَواکِیَ عَلَیْهِ، لا إِعْزازَ لَهُ؛ مرده‏‌اى که گریه کننده‏‌اى نداشته باشد عزّتى ندارد!»

مخصوصاً سوگوارى در مرگ مردان الهى، از مصادیق بارز تعظیم شعائر الهى بوده و تجلیل از عقیده و راه و رسم و مجاهدت و تلاش آنان محسوب مى‏‌شود. از این رو، رسول خدا صلى الله علیه و آله هنگام بازگشت از جنگ احد وقتى که مشاهده کرد خانواده‌‏هاى شهداى قبیله «بنى اشهل» و «بنى ظفر» براى شهیدان خود گریه مى‌‏کنند، ولى عموى بزرگوارش حضرت حمزه گریه کننده‌‏اى ندارد، فرمود: «لکِنَّ حَمْزَةُ لابَواکِیَ لَهُ الْیَوْمَ؛ امّا امروز حمزه، گریه کننده‌‏اى ندارد!».

زنان مدینه با شنیدن این سخن در خانه حضرت حمزه اجتماع کرده و به سوگوارى پرداختند و بدین وسیله شخصیّت عظیم حضرت حمزه مورد تجلیل و تکریم قرار گرفت.

و نیز آنگاه که خبر شهادت جعفر طیّار در جنگ موته به مدینه مى‌‏رسد، پیامبر صلى الله علیه و آله‏ براى گفتن تسلیت نخست به خانه جعفر رفت، سپس به خانه فاطمه زهرا علیهاالسلام آمد، و آن بانوى بزرگ را در حال گریه و سوگوارى دید، فرمود: «عَلى‏ مِثْلِ جَعْفَرٍ فَلْتَبْکِ الْبَواکِی؛ به راستى براى شخصیّتى چون جعفر باید گریه کنندگان گریه کنند!»

قرآن کریم در مورد گروهى از قوم موسى که راه تباهى و فساد را در پیش گرفتند و سرانجام در اثر نفرین آن حضرت به هلاکت رسیدند، آنان را لایق تجلیل و گریه ندانسته و مى‏‌فرماید: «فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا کَانُوا مُنظَرِینَ»؛ نه (اهل) آسمان بر آنان گریستند و نه (اهل) زمین!

از این تعبیر به خوبى استفاده مى‌‏شود که لیاقت گریه دیگران را نداشتن نوعى حقارت و بى ارزشى است.

از این رو، در سفارش‏‌هاى ائمّه اطهار علیهم‌السلام مى‏‌بینیم که مى‌‏فرمودند: چنان در میان مردم منشأ آثار خیر و برکت باشید که بر مرگتان بگریند و از شما تجلیل کنند!

امیرمؤمنان علیه‌السلام فرمود: «خالِطُوا النَّاسَ مُخالَطَةً إِن مِتُّمْ مَعَها بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُم؛ با مردم آنچنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک بریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق بورزند».

بنابراین، اقامه عزادارى براى امام حسین علیه‌السلام آن شخصیّت ممتاز و بى نظیرى که خود از خاندان عصمت و طهارت بود و از اولیاى الهى و امامان معصوم است، علاوه بر تجلیل از مقام شامخ آن امام همام، از مصادیق روشن تعظیم شعائر الهى است که: «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ»؛ هر کس شعائرالهى را بزرگ‏ دارد، این کار نشانه تقواى دلهاست.

چگونه چنین نباشد و حال آن که صفا و مروه با این که مکانى بیش نیستند، چون یاد و ذکر الهى در آنجا زنده مى‏‌شود، از شعائر الهى شمرده است. «إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ»؛ صفا و مروه از شعائر (و نشانه‏‌هاى) خداست.

به یقین، امام حسین علیه‌السلام که تمام هستى خویش را یکجا با خداوند معامله کرد و مخلصانه از همه چیزش در راه خدا گذشت، از عظیم‏‌ترین شعائر الهى است و برپایى مجالس عزا براى آن حضرت، تعظیم یکى از بزرگترین شعائر الهى محسوب مى‏‌شود که آثار مثبت فردی و اجتماعی بی‌شماری دارد.

جمعه 17/8/1392 - 16:10
خواص خوراکی ها

محقق و مدرس طب اسلامی ایرانی در مورد خواص نخود گفت: نخود از جمله حبوباتی است که دارای خواص بسیاری بوده بطوری که اگر روغن نخود به کف سر مالیده شود برخی از انواع سر درد را درمان می‌کند.

خبرگزاری فارس: روغن نخود سر درد را درمان می‌کند

حسن اکبری در گفت‌‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس گفت: متاسفانه امروز نخود که یک ماده غذایی بسیار مفید و پرانرژی است از سفره ایرانیان در حال حذف شدن است و شاهد استفاده کمتر آن در رژیم غذایی ایرانیان هستیم.

وی ادامه داد: با افزایش مصرف غذاهای خارجی و فست فود در سفره‌های ایرانی مصرف این ماده غذایی در طول روز و حتی در سال بسیار کمتر از گذشته شده است.

اکبری گفت: نخود که جزء خانواده حبوبات محسوب می شود دارای املاح، ویتامین و پروتئین‌های متعددی از جمله نشاسته، کلسیم، فسفر، آهن، سدیم، پتاسیم، روغن گیاهی، مس و ویتامین‌هایی مانند ویتامین A، B1 , B2 است.

این متخصص آسیب‌شناسی ادامه داد: بنابراین نخود دارای اسید آمینه‌های مختلف، ویتامین‌ها و مواد معدنی بسیار مفیدی است که می‌توانیم بگوییم نخود نه فقط یک غذا بلکه به عنوان یک دارو محسوب می‌شود.

وی در مورد خواص دارویی نخود گفت: نخود تقویت کننده قلب بوده و در رفع یبوست‌های حاد و مزمن مؤثر است همچنین عضلات اسکلتی را تقویت می‌کند و به همین دلیل مصرف آن به ورزشکاران توصیه می‌شود.

این محقق طب اسلامی با اشاره به اینکه نخود دارای خاصیت ضد سرفه و سرماخوردگی است گفت: این ماده غذایی سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند بنابراین به افرادی که دارای بیماری‌های خود ایمنی مانند ام اس هستند توصیه می‌شود.

اکبری تصریح کرد: نخود از بین برنده انگل‌های روده، برطرف کننده درد سینه و تنگی نفس، تقویت کننده ریشه مو، درمان زردی، درمان دردهای کلیه و افزایش حافظه است.

وی گفت: نخود برای درمان پوکی استخوان به دلیل منابع غنی کلسیم بسیار سودمند است در دوران رشد استخوان‌ها و دندان‌ها مصرف آن توصیه می‌شود همچنین این ماده غذایی چنانچه با عسل ترکیب شود و به صورت یک پماد درست شود به عنوان التیام دهنده زخم‌ها مفید خواهد بود.

جمعه 17/8/1392 - 16:8
آموزش و تحقيقات

پژوهشگران شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان با استفاده از نانو ذرات سیلیس ماده پایه فیبرهای نوری را عرضه کردند ضمن آنکه از آن برای افزایش مقاومت بتن و لوله‌های نفتی نیز استفاده می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، در این مطالعات این محققان محصولی را با عنوان "ایروفیوم" تولید کردند. این ماده همان سیلیکای دود شده است که در بازارها با عنوان " ایروسیل" یا (AEROSILE) شناخته می‌شود.

این محصول متشکل از دانه‌های نانو سیلیس است که در یک ساختار سه بعدی به هم جوش خورده‌اند.

ایروفیوم به عنوان یک عامل کنترل سیال در فرمولاسیون رزین‌های مایع به کار برده می‌شود.

از این ماده به عنوان پر کننده در لاستیک اتومبیل‌ها و خمیر دندان‌ها استفاده می‌شود ضمن آنکه ایرفیوم ماده پایه برای تولید فیبرهای نوری است.

این ماده همچنین افزایش دهنده دوام و مقاومت بتن در برابر جذب آب، خوردکی و مواد شیمیایی است.

ایرفیوم در صنعت نفت و گاز نیز برای کاهش نشت دهی در لوله‌های نفت و گاز و افزایش دوام و پایداری لوله‌ها به کار برده می‌شود.

از این ماده برای جلوگیری از ته نشینی رنگدانه‌ها در رنگ‌ها و پرکننده‌ها نیز به استفاده می‌شود.

جمعه 17/8/1392 - 16:6
آلبوم تصاویر

عشق به امام حسین(ع) زمان و مکان نمی‌شناسد، چرا که در سراسر این کره خاکی در ایام محرم جلسات عزاداری ثارالله برپاست و عاشقان اباعبدالله الحسین(ع) در سوگ مولا و مقتدای خویش عزادار و سیاه‌پوش هستند.

خبرگزاری فارس: مراسم عزای حسینی(ع) در آلمان+تصاویر

به گزارش خبرنگار تکیه خبر خبرگزاری فارس، به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری سید و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و دهه اول ماه محرم الحرام، مراسم عزاداری و سوگواری در مرکز فرهنگ اسلامی فرانکفورت آلمان با حضور شیفتگان و عاشقان ثارالله برگزار می‌شود.

در این مراسم معنوی که مردم مسلمان فرانکفورت و سایر ادیان آسمانی حضور دارند، بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء، زیارت عاشورا توسط عباس تهرانی قرائت می‌شود و پس از آن وقایع آن روز محرم به زبان آلمانی برای حضار بیان می‌شود.

بر اساس این گزارش، حجت‌الاسلام سیدمحمدحسین عظمی خطیب و کارشناس دینی درباره فلسفه قیام امام حسین(ع) به ایراد سخنرانی می‌پردازد و آن‌گاه مداحان و ذاکران اهل‌ بیت(ع) در مصیبت عظمای حادثه کربلا به نوحه‌سرایی می‌پردازند، بعد از اتمام مراسم نیز حضار مهمان سفره اطعام امام حسین(ع) هستند.

در ادامه تصاویری از مراسم عزای حسینی در مرکز فرهنگ اسلامی فرانکفورت آلمان را مشاهده می‌کنید:

 

 

 

 

 

 

 

جمعه 17/8/1392 - 16:5
اطلاعات دارویی و پزشکی

 فوق تخصص گوارش و کبد می گوید: بیماری سلیاک که براثر حساسیت به پروتئین گیاهی (گلوتن) موجود در گندم، جو و جو دوسر در افراد بروز می کند درمان دارویی ندارد بلکه تنها راه درمان آن پیروی از رژیم غذایی فاقد گلوتن است.

دکتر ˈبیژن شهبازخانیˈ روز جمعه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا اظهار داشت: قطع مصرف نان هایی که با گندم و جو پخته می شود و یا موادغذایی که حاوی گندم و جو است، می تواند به روند بهبود این افراد کمک کند. 

بیماری سلیاک یک اختلال خود ایمنی روده باریک با زمینه ژنتیکی (ارثی) است. در این بیماری گوارشی پرزهای روده باریک آسیب دیده و در جذب مواد اختلال ایجاد می شود. در صورتی که بیماران مبتلا به سلیاک پروتئینی از دسته گلوتن را که در برخی غلات مانند گندم، جو و جوی دوسر وجود دارد، مصرف کنند با علایم عدم تحمل مواجه می شوند. در بیماری سلیاک ورود گلوتن به سلول پرزهای روده موجب پاسخ سیستم ایمنی شده و واکنش التهابی موجب تحلیل پرزهای روده و کاهش فعالیت آنزیم های روده می شود. 

وی گفت : از آنجایی که بخش عمده ای از جذب مواد غذایی در پرزهای روده انجام می گیرد، تخریب پرزها موجب سوء جذب می شود. اغلب موارد بیماری سلیاک، ژنتیکی هستند اما این بیماری واگیردار یا سرطانی نیست . 

مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران سلیاکی با بیان اینکه بیماری سلیاک در صورت پیروی از یک رژیم غذایی به راحتی درمان می شود، افزود: نزدیک به صددرصد این بیماران با رژیم غذایی فاقد گلوتن درمان می شوند و طول عمر طبیعی خواهند داشت. 

شهبازخانی گفت: سلیاک برخلاف سایر بیماری های اتوایمیون که مبتلایان به آن باید کورتن و داروهای پرعارضه مصرف کنند، نیاز به درمان دارویی ندارد. 

سیستم ایمنی، عامل دفاعی بدن در برابر عوامل بیماری زا است. وقتی یک عامل بیگانه وارد بدن می شود سیستم ایمنی فعال شده و از طریق سلول های بیگانه خوار و هورمون های دفاعی (پادتن)، آن را از بین می برد. 

اما در بیماری های اتوایمیون سیستم ایمنی بدن برخی سلول های طبیعی را به اشتباه به عنوان عامل بیگانه تشخیص می دهند و مکانیسم های دفاعی را برضد آنها فعال می کنند. 

به گفته وی، بیماران سلیاکی باید از خوردن غذاهای حاوی گندم و جو، گوشت های کنسرو شده، سوسیس، کالباس، همبرگر، ماکارونی، رشته فرنگی، انواع بستنی ها و سس ها، قهوه، چای و نسکافه فوری و انواع بیسکویت، شیرینی و شکلات پرهیز کنند. 

شهبازیان افزود: بیماران سلیاکی به جای مصرف نان های رایج که با آرد گندم و جو پخته می شود، می توانند از نان های پخته شده از ذرت و آرد برنج استفاده کنند و با پیروی از رژیم غذایی بدون گلوتن طول عمر طبیعی داشته باشند. 

جمعه 17/8/1392 - 16:2
شهدا و دفاع مقدس

امروز دقیقاً نمی‌دانم روز دوم و یا سوم محرم است، بدن مجروحم حدود ۲۰۰(شاید کمتر) کیلومتر دور از وطن اسلامیم در یک کلبه روستائی در کنار جاده یکی از شهرهای عراق بر زمین افتاده است.

خبرگزاری فارس: دستنوشته یک شهید در روز سوم محرم+عکس

به گزارش  خبرنگار تکیه خبر خبرگزاری فارس، رسول حیدری در سال 1339 در ملایر دیده به جهان گشود. در سال‌های آخر دبیرستان در انتشار اعلامیه‌های امام خمینی(ره) شرکت فعالانه داشت. او پیش از گرفتن دیپلم و پس از پیروزی انقلاب، در سال 1358 به همدان رفت و به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد، چرا که در ملایر هنوز سپاه تشکیل نشده بود. رسول یک سال بعد به همت چند تن از دوستان انقلابی‌اش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ملایر را تأسیس کرد.

او با آغاز جنگ به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافت و در طول هشت سال دفاع مقدس، حدود 65 ماه در جبهه حضور داشت. وی عمدتاً در کردستان عراق به شناسایی منطقه مشغول بود و تا عمق خاک شمالی عراق نفوذ می‌کرد و گاهی در شناسایی‌ها تا مرز سوریه نیز پیش می‌رفت.

با پایان یافتن جنگ، رسول تحصیلات دانشگاهی خود را تکمیل می‌کند و به عنوان دیپلمات جمهوری اسلامی راهی بوسنی می‌شود. حضور او در این منطقه با تجاوز صرب‌های نژادپرست به مسلمانان انقلابی بوسنی همزمان است.

در روز عید غدیر سال 1372 در بوسنای مرکزی واقع در شهر ویسوکو، گروهی از نیروهای کروات (HVO) در مسیر عبور ایرانی‌ها کمین کردند و رسول را که برای شناسایی و بررسی امنیت منطقه به آنجا رفته بودند، به شهادت رساندند.

رهبر معظم انقلاب پس از شهادت نخستین شهید ایرانی در بوسنی فرمودند: «ما دلمان برای از دست‌دادن این عزیز و سایر عزیزان می‌سوزد لکن سعادتی از این بالاتر نیست و نمی‌شود که جوانی برود داخل میدان و شهید شود. من بارها گفته ام میدان بوسنی، جنگ اسلام و کفر تنها نیست بلکه از این بالاتر است،دروازه ورود به غرب واروپا است،آنجا مسأله اش بالاتر از جنگ عراق و ایران است. کسی که برود آنجا و محیط امن خانواده را رها کند، مقامش خیلی بالاتر است.»

به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم، یکی از دستنوشته‌های این شهید والامقام در ماه محرم منتشر می‌شود:

امروز دقیقاً نمی‌دانم روز دوم و یا سوم محرم است، بدن مجروحم حدود 200 (شاید کمتر) کیلومتر دور از وطن اسلامیم در یک کلبه روستائی در کنار جاده یکی از شهرهای عراق بر زمین افتاده است. همراهم صبح رادیو را روشن کرد برنامه کودک بود داشت برای امام حسین (ع) نوحه می‌خواند خیلی دلم گرفته است، شدیداً دلم می‌خواهد گریه کنم ولی صد حیف…

چند هفته است حمام نرفته‌ام بدنم خیلی کثیف است نه طهارت و نه پاکی، به همان ناپاکی روحم، اما دیشب خواب دیدم حمام رفته‌ام تمیز و پاک خیلی خوشحال بودم احتمالاً شاید چه می‌دانم شاید خداوند گناهانم را بخشیده باشد و شاید بالاتر قصد دارد از من راضی باشد و مرا پیش خود ببرد به هر حال احساس عجیبی دارم، در زندگی‌ام سعی کرده‌ام هیچ وقت وابستگی پیدا نکنم گرچه نتوانستم اما در همین چند لحظه خود را دارم برای دیدار او آماده می کنم. به هیچ چیز امیدی ندارم جز او تنها امیدم خدا تو هستی، هیچ سرمایه ای نیندوخته‌ام مرا چکار خواهی کرد، تو را به حق حسین (ع) تو را به مظلومیت علی اصغر…

 

 

به من رحم کن خدا، خدایا مرا ببخش، مرا پاک کن از این دنیا ببر، خدایا تو می‌دانی اگرچه گنه کار بودم، گرچه نافرمانی تو را کردم ولی خدایا تو بزرگ‌تر از آنی، تو مهربان‌تر از آنی که بخواهی تن مجروح را در آتش اندازی، خدایا از رفتنم ناراحت نیستم از چگونه رفتنم نیز ناراحت نیستم نگران مهمان نوازی تو هستم، چطور با من برخورد خواهی کرد خدا، مرا ببخش مرا ببخش خدا.

خداحافظ همگی شما

پنج شنبه 16/8/1392 - 19:2
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته