همه جا کعبه ی عشق است و من از دعوت دوست
تا بدین کعبه در خاک حجاز آمده ام
عاشق شوریده خود جز جلوه ی معشوق نیست
در دو عالم بر سر این سفره مهمانست وبس
هشتاد و پنج:آن که خود را دریای بیکران هستی شناخت ،
دریابد که با همه موجودات مرتبط است ،
و از این جدول باید بدانها برسد .
ما جدولی از بحر و وجودیم همه
ما دفتری از غیب و شهودیم همه
دو: آن که از صحیفه ی نفس خود آگا هی ندارد،از کدام کتاب و رساله طرفی میبندد؟
سه:آن که گوهر ذات خود را تباه کرده است ،چه بهره ای از
زندگی برده است؟
چهار :آن که خود را فراموش کرده است ،از یاد چه چیز
خرسند است؟
پنج:آن که می پندارد کاری بر تر از خود شناسی و
خدا شناسی است ،چیست؟
یک: آن که خود را نشناخت
چگونه دیگری را میشناسد؟
تا انسان توجهش به غیر خداست ، نسبت به حقایق هستی نا محرم است و از باطن خلقت آگاه نیست .
حجاب راه تویی حافظ از میان بر خیز
خوشا کسی که در این راه بی حجاب رود
اگر میخواهی از خدا بهر ه مند شوی واز انس و مناجاتش حظی
داشته باشی ،احسان به خلق کن ،اگر میخواهی به حقیقت توحید راه پیدا کنی ،به خلق خدا احسان کن و طریقه ی احسان را از اهل بیت بیاموز ( ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا )
ونیز میفرمود :(آنچه پس از انجام فرایض ، حال بندگی خدا را در انسان ایجاد میکند ، نیکی به مردم است . )
الهی:بدان بر ما حق بسیار دارند
تا چه رسد به خوبان.
الهی :آن که را عشق نیست
ارزش چیست؟