• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 300
تعداد نظرات : 168
زمان آخرین مطلب : 4942روز قبل
ادبی هنری
دروصف واژه "عشق "وتعریف آن هركس،به قدروسع انسانی خودسخن گفته است.دربلندی مقام آن همین بس كه معروف است دریونان می گفتند:عشق خداست.ازآن جاكه عشق،یك حس است،نه فكرواندیشه،آوردن این حس درقالب الفاظ ومفاهیم كاردشواری است،همان طوكه "مولوی"این راه رارفته است.علت اصلی آن هم این است كه عشق ،موهبت الهی ومائده آسمانی است ووقتی پایین می آیدودرقالب الفاظ قرارمی گیرد،حق آن مقام ،ادانمی شودولفظ ازوصف آن مقام ناتوان می گردد.ازان جاكه حتی مادی ترین مكتب هابه یك سری ارزش های معنوی قائل هستند."عشق بدون مرز"پیوندی است مبارك –بایك حس مشترك-میان ارزشهای معنوی ونیازهای زمینی آدمیان. این یك اصل است كه هرچیزی ،ظاهروباطنی دارد.دین نیزحقیقتی لایه لایه وبه اصطلاح ذومراتب است.ظاهردین هرچه باشد،باطنش "حب وعشق"است.مغزوباطن شریعت ،عاشقی است،تاآن جاكه فرموده اند:"دین جزحب وعشق نیست"انسان،سرمایه دارترین موجودنظام افرینش است.كلیدسعادت درجان آدمی است.گویند"سقراط فلسفه راازآسمان به زمین آورد"یعنی بشررامتوجه خودش كردوگفت:به خودبایدفرورفت وتكلیف زندگی رابایدفهمید"رازجاودانگی سقراط همین بود.هنراودرآن بودكه انسانهارابه خودشان ارجاع داد:خودت رابشناس .بازگشت به خویشتن،سرآغازهمه بازگشت ها است،بازگشت به همه زیبایی ها،جمال ها،كمالها.....ازاین رواست كه گفته ایم :هركس میهمان اندیشه وعمل خویش است.نفس آدمی  ،جام جهان بین عشق است.تابه حال دلت برای "خودت"تنگ شده است؟"روزمرگی"هاكه می آید،عشق راحاشیه نشین می كندوسفرتاناكجاآبادعشق فراموشت می شود،دراین حالت كافی است دلت برای "خودت"-بله برای خودت-تنگ شود.آن لحظه مقابل آیینه بایستی وبه این دلتنگی اعتراف كنی.این آغازبازگشت به خویشتن است وپایان مهجوریت عشق.آن گاه می یابی كه آن قدرزیبایی درجانت تعبیه شده است كه بازگشت به آنها،بازگشت به همه زیبایی هااست.به خودت كه برگردی،به همه چیزبرگشته ای ،بازگشت به همه زیبایی هااست.گاهی كوته فكران وظاهربینان ،عشق راهوس معرفی می كنندوگناه می دانند.ببینیدتفاوت راه ازكجاتابه كجاست!عشق،كوثراست ماندنی(كوثریعنی عشق ماندنی وجاودانه)هوس ،ابتراست ورفتنی.اینكه شنیده ایدبزرگی "وصال رامدفن عشق می داندوآغازدلزدگی،تنفروفرار"اشاره به همین تفاوت داردوگرنه همین انسان،درجای دیگر،عشق راموجب حیات آدمی معرفی می كند.مرزبین "عشق"و"هوس"ازموباریك تروازشمشیرتیزتراست.پس دلواپسی ونگرانی عاشق ،همواره به جااست.اوحق داردچون موسی نگران باشدكه نكندمخاطبش(همسفرعشقش)قدرت تشخیص كافی نداشته باشد،تااین دو"حس"كاملامتفاوت راكه یكی سر،درآسمان داردومثل "كلمه طیبه"است ودیگری ریشه درزمین داردومثل"كلمه خبیثه "است ازیكدیگرتمیزوتشخیص دهد.كه تشخیص این دو"فرقان"طلب می كندویقینا،دست كوته فكران وظاهربینان ازاین مقام كوتاه است.
چهارشنبه 7/5/1388 - 12:51
كودك
سوءرفتارباكودك چیست: بدرفتاری یابی توجهی مكرربه كودك توسط والدین یاسایرافرادی كه وظیفه مراقبت ازكودك رابرعهده دارند، منجربه آسیب یاآزارواذیت روانی كودك می گردد.

انواع سوءرفتارباكودك عبارتنداز:

جسمی :كتك زدن،سوزاندن اندامهابه وسیله اشیای داغ ،كوتاهی درتامین نیازهای اساسی (مانندتغذیه مناسب كه برای رشدوتكامل جسمی كودك ضروری است)   

1.  تعرض:برقراری رابطه باكودك ،اجباركودك دردرگیرشدن فعالیت های  بزرگسالان.2.  كلامی :دادوفریادبیش ازحد،فحاشی،تحقیروسرزنش كودك3.  عاطفی :كوتاهی درتامین صمیمیت،توجه ومحبت ،سرپرستی مناسب وعدم ایجادفرصت برای كسب تجارت عادی زندگی.                            سوءرفتارباكودك می توانددرهمه جااتفاق افتد: Lدرخانواده های فقیر ،متوسط وثروتمندLدرمناطق شهری ،روستایی وحومه شهرهاLوممكن است یك یاهردو والدین درآن دخالت داشته باشندسوءرفتارباكودك بیشتراوقات رخ می دهد............-        تخمین زده شده كه هرساله میلیون هاموردسوءرفتاریابی توجهی نسبت به كودكان اتفاق می افتداثرات سوءرفتارباكودك شدیداست برای مثال: S        معلولیتهای جسمی وروانی(گاهی اوقات برای تمام عمر): كودكی كه موردبدرفتاری قرارگرفته هرگزقادرنیست كه دیگران رادوست داشته باشدوبه آنان اعتمادكندوممكن است تصویرضعیفی ازخودداشته باشدو اوبه راحتی دچاربیماری های روانی كند.جراحات وارده دردوران كودكی می تواندمنجربه معلولیت ونقص عضودائمی شود.S        رفتارهای ضداخلاقی: بیشتراوقات كودكانی كه موردسوءرفتارقرار گرفته اند،نوجوانان وبزرگسالانی می شوندكه رفتارهای ضداجتماعی ،جانیی وخشونت آمیزازخونشان می دهند.S        وحتی مرگ......... :والدینی كه دائماكودكان خودراموردسوءرفتارقرارمی هندممكن است موجب مرگ آنان شوند.
چهارشنبه 7/5/1388 - 12:43
بیماری ها
گردو را به نام "غذای مغز" نیز می شناسند و این فقط به خاطر شباهت آن به مغز نیست، بلکه به خاطر وجود امگا ۳ فراوان آن می باشد. برای درست عمل کردن مغز، به امگا ۳ نیاز داریم.
مصرف
۴ عدد مغز گردو در روز موجب افزایش اسید چرب ضروری امگا ۳ می گردد.
۱۵درصد از چربی های گردو از نوع چربی های غیر اشباع و مفید برای سلامت قلب می باشد. این نوع چربی، پایین آورنده کلسترول بد(LDL) و افزایش دهنده کلسترول خوب(HDL) است.
یک چهارم فنجان مغز گردو، در حدود
۸/۹۰ درصد نیاز روزانه بدن به این چربی ضروری را تامین می کند.
● فواید گردو:
۱) کاهش کلسترول کل
۲) کاهش LDL کلسترول
۳) افزایش HDL کلسترول
۴) افزایش قابلیت ارتجاعی رگ های بدن
۵) محافظت در برابر بیماری قلبی
موسسه غذا و دارو پیشنهاد کرده است که برای سلامت قلب روزانه
۳۰ گرم گردو بخورید.
۶) افزایش قدرت ذهن و هوش
۷) مفید برای تنگی نفس
۸) جلوگیری از ورم مفاصل
۹) مفید در بیماری های پوست نظیر: اگزما و پسوریازیس( به وجود آمدن لکه های قرمز رنگ در پوست)
۱۰) ضد سرطان
۱۱) دارای آنتی اکسیدان. در بین آجیل ها، آنتی اکسیدان گردو و شاه بلوط از همه بیشتر است.
۱۲) محافظت از سیستم ایمنی
۱۳) جلوگیری از لخته خون
۱۴) تنظیم سوخت و ساز در بدن
۱۵) تنظیم فشار خون
۱۶) تنظیم قند خون
۱۷) جلوگیری از پارکینسون و آلزایمر
۱۸) جلوگیری از سنگ کیسه صفرا
۱۹) حفاظت از استخوان
۲۰) روغن گردو درمان کننده دردهای مفاصل است و جذب مواد غذایی را آسان می کند.
۲۱) کودکانی که مقدار امگا ۳ در برنامه ی غذایی شان کم است، اختلالاتی مانند بیش فعالی یا هایپراکتیوی، مشکلات رفتاری، کج خلقی و مشکلات خواب در آنها زیاد است.
۲۲) زنانی که در هفته ۲۸ گرم آجیل و بادام زمینی مصرف می کنند، ۲۵ درصد احتمال پیشرفت سنگ کیسه صفرا را کم می کنند.
۲۳) اگر می خواهید خواب آرامی داشته باشید، برای شام، سالاد سبزیجات به همراه گردو مصرف کنید.
گرچه فواید زیادی در آجیل پنهان است، بعضی ها به گمان این که آجیل موجب افزایش وزن می شوند، از خوردن گردو و دیگر آجیل ها امتناع می کنند. ولی ثابت شده است، افرادی که حداقل
۲ بار در هفته آجیل مصرف می کنند، احتمال افزایش وزن در آنها به مراتب کمتر از آنهایی است که اصلا آجیل مصرف نمی کنند. پس به گمان این که اگر گردو یا آجیل بخورید چاق می شوید، این غذای بسیار خوشمزه و مفید را از خود دور نکنید.
● ویتامین ها و عناصر معدنی موجود در گردو:
▪ گردو بهترین منبع منگنز و مس می باشد.
▪ در گردو، منیزیم و فسفر نیز وجود دارد. مقداری روی، آهن، کلسیم و سلنیوم نیز پیدا شده است.
▪ گردو مقدار کمی سدیم یا نمک دارد.
▪ گردو حاوی بیشترین مقدار ویتامین های
B۶، B۱ و B۵( پانتوتنیک اسید) می باشد.
▪ در گردو ویتامین هایی نظیر
E ، B۳ و B۲ نیز وجود دارد.
کالری گردو زیاد است. حدود
۶۵۴ کالری در هر ۱۰۰ گرم گردو وجود دارد. لذا بهتر است روزی که می خواهید گردو مصرف کنید، کالری آن را محاسبه کرده و از کالری روزانه خود کم کنید. به این ترتیب ترس از چاق شدن را نخواهید داشت؛ برای مثال، اگر کالری مورد نیاز شما در روز ۲۰۰۰ کالری است و شما۱۰۰ کالری گردو مصرف می کنید، لذا می توانید ۱۹۰۰ کالری باقی مانده را از مواد غذایی مختلف دریافت کنید.
ولی اگر می خواهید گردو میل کنید و همانند روزهای گذشته غذاهای روزانه خود را نیز مصرف کنید، این نکته را از یاد نبرید که باید
۱۳۱ دقیقه پیاده روی کنید تا انرژی دریافت شده از گردو، بسوزد.
▪ گردو در حدود
۷/۶ گرم فیبر دارد. منبع : آفتاب

 
چهارشنبه 7/5/1388 - 12:39
دانستنی های علمی
سلسله زندیه : زند،نام طایفه ای ازلرهای فیلی است که درحدودقلعه پری ازتوابع ملایرسکونت داشته اند.ایشان مقارن شورش افاغنه،درمحل سکونت خودقدرتی یافتند،اماتوسط یکی ازسرداران نادر،جمعی ازآنان کشته وعده ای دیگربه فرمان وی به خراسان کوچ کردند.پس ازکشته شدن نادر،ایل زندتحت سرپرستی کریم خان به مساکن خودمراجعت کردند.طولی نکشیدکه کریم خان ،ازهرج مرج دوران پس ازنادراستفاده کرده،دعوی سلطنت نمودوسرانجام هم دراین راه موفق شدوپس ازغلبه بررقیبان خود،سلسله زندیه راتاسسیس کرد.سلطنت کریم خان (1163-1193  ه.ق): درزمان سلطنت شاهرخ،ابوالفتح خان بختیاری به حکومت فارس منصوب شد.فرددیگری ازهمین طایفه به نام علیمردان خان باابوالفتح خان جنگید،لیکن شکست خوردومتواری شدوبرای گرفتن انتقام خودبه کریم خان متوسل شدوباکمک وی،ابوالفتح خان راازاصفهان بیرون راند.سرانجام بین این سه تن وحدت نظرحاصل وتصمیم آنان براین قرارگرفت که یکی ازافرادخاندان شاه سلطان حسین رابه سلطنت بردارندوامورکشوررابدین نحوبین خودتقسیم کنند:نیابت سلطنت به عهده علیمردان خان باشد،کریم خان سردارسپاه شودوابوالفتح خان به حکومت اصفهان منصوب گردد.پس ازاین توافق ،طولی نکشیدکه علیمردان خان درغیاب کریم خان ،ابوالفتح خان راکشت.کریم خان برای تنبیه علیمردان خان به اصفهان آمد،علیمردان خان که تاب پایداری درخودندید،به بختیاری گریختوسپس ازآن محل رهسپارکرمانشاه گردید.کریم خان اوراتعقیب کردودرنزدیکی شاه آبادکرمانشاه ،سپاهیان علیمردان خان رادرهم شکست.علیمردان خان به آزادخان افغان متوسل شد،کریم خان این باربه دفع آزادخان افغان شتافت،اماشکست خوردوبه اصفهان گریخت.کریم خان درنزدیکی اصفهان باآزادخان باردیگرجنگیدوبه دلیل قطع ارتباط وی باشهر،به جانب لرستان روی نهاد.به فرمان آزادخان،فتحعلی خان افشاربه تعقیب کریم خان شتافت وجنگ سختی بین طرفین درگرفت که به شکست سپاه زندیه منجرگردید.کریم خان بعدازاین شکست تصمیم داشت به هندوستان برودوگوشه نشینی اختیارکند،امادرهمین زمان بزرگان دشتستانی به یاری وی آمدنداودرسال1167 ه.ق سپاهیان آزادخان رادرنزدیکی خشت به سختی شکست دادوروانه شیرازشد.مدعی دیگرسلطنت دراین ایام ،محمدحسن خان قاجار،فرزندفتحعلی خان بودکه درسال1171 ه.ق به شیرازلشکرکشید،لیکن شکست خوردوبه مازندان برگشت به فرمان کریم خان، شیخعلی خان زندمامورسرکوبی محمدخان شد.این سردار،محمدحسن خان رادراسترآبادشکست داداماهنگامی که تصمیم داشت ازرو ی پلی عبورکنداسبش درغلتیدوتوسط یکی ازافرادایل قاجارکشته شد.کریم خان پس ازدفع محمدخان وسایرمدعیان سلطنت،کرمان ونواحی جنوبی خراسان رانیزبه تصرف خوددرآورد.تجارت دریایی خلیج فارس دراین زمان دردست انگلیسیهاوهلندیهابود.فرانسویان که دراین ایام باانگلیسیهادرجنگ بودند،درسال1173 ه.ق به بندرعباس آمدندودارالتجاره انگلیسهاراغارت کردند.پس ازاین حادثه ،انگلیسیهامرکزبازرگانی خودرابه بصره منتقل کردند.متعاقب آنان ،هلندیهانیزدارالتجاره خودرابه خاک عثمانی بردند،به همین دلیل خسارت زیادی به بازرگانی خارجی ایران واردشد.کریم خان برای جبران این وضع،درسال1177 ه.ق انگلیسیهارابه بوشهربرگرداندوآنان تاسال 1183 ه.ق درآن محل بودند،لیکن به دلیل داشتن امنیت،باردیگربوشهرراترک کرده عازم بصره شدند.پس ازانتقال مجددمرکزبازرگانی انگلیسیهابه بصره راتصرف کندوبرای رسیدن به این هدف ،بدرفتاری عثمانیهانسبت به زائران ایرانی رابهانه قراردادودرسال1188 ه.ق برادرخود،صادق خان رامامورسرکوبی سلیمان اقا،حاکم بصره کرد.درسال1189 ه.ق سپاهیان ایران،بصره رادرمحاصره گرفتندباوجودکمک دولت انگلستان به عثمانی بصره پس ازسیزده ماه محاصره سقوط کرد.سلطان عثمانی ناچارهمان گونه که کریم خان خواسته بودسر عمرپاشاوالی بغدادرانزداوفرستادوتقاضای صلح کرد.صادق خان پس ازچهارماه اقامت دربصره ،علی محمدخان زندراآن جاگذاشت وخودعازم شیرازشد.درغیاب اوعلی محمدخان توسط اعراب خوزستان کشته شد.درسال1192 ه.ق باردیگربه فرمان کریم خان ،صادق خان مامورسرکوبی شورشیان بصره شدوپس ازسرکوبی آنان نزدیک یک سال درهمان جابود.جانشینان کریم خان(1193-1209 ه.ق ): پس ازمرگ کریم خان بین جانشینان اوبرسرتخت وتاج ،نزاع درگرفت عاقبت مقررشدکه ابوالفتح خانفرزندکریم خان به پادشاهی وبرادرش محمدعلی خان به ولایتعهدی انتخاب شوندطولی نکشیدکه زکی خان،برادرکریم خان عده ای ازبزرگان زندراکشت ونام سلطنت راهمزمان بردوفرزندکریم خان گذاشت وخودزمام امورکشوررادردست گرفت.وی حدودصدروزبااختیارات تام برفارس واصفهان حکومت کرد.وقتی خبرمرگ کریم خان به صادق خان رسید،اوبه اتفاق جعفرخان فرزندخودعازم شیرازشدلیکن براثرتوطئه زکی خان سپاهیان صادق خان پراکنده شدند.صادق خان ناچاربه کرمان رفت دراین زمان علیمردان خان خواهرزکی خان که حکومت عراق راداشت علم مخالفت رابرافراشت.زکی خان عازم سرکوبی اوشداماشبانه درمحل "ایزدخواست"توسط عده ای ازامیران به قتل رسید.درسال1193 ه.ق وپس ازکشته شدن زکی خان امرای زندیه اطاعت ازابوالفتح خان راگردن نهادندامااومشغول عیاشی شد.دراین ایام صادق خان واردشیرازشدوهرچندابوالفتح خان رانصیحت کردموثرواقع نشد.ناچاراورادستگیرکردوخودزمام اموررابه دست گرفت.به فرمان وی جعفرخان فرزندش مامورفتح اصفهان ،یزدوبهبهان شد.درهمین زمان علیمردان خان بنای تاخت وتازوشورش علیه صادق خان راگذاشت تاسرانجام دراوایل سال1195 ه.ق اصفهان یکی ازقلمرواوخارج شدوطولی نکشیدکه شیرازهم سقوط کردوصادق خان وفرزندانش کشته شدند.دراوایل سلطنت علیمردان خان ،آغامحمدخان قاجارمازندان وگیلان راتحت نفوذخویش درآورد.علیمردانخان درسال1198 ه.ق ویس خان،فرزندخودرامامورسرکوبی آغامحمدخان کرد،امااودرنزدیکی گرگان ازسپاهیان خان قاجار شکست خورد.درسال1199 ه.ق علیمردان خان عازم سرکوبی جعفرخان زندکه درنواحی زنجان سربه شورش برداشته بودگردیدلیکن در"مورچه خورت"اصفهان درگذشت.پس ازمرگ وی جعفرخان فرزندصادق خان به سلطنت نشست وبه فرمان وی دوسپاه مامورسرکوبی آغامحمدخان شدندکه هردودرنزدیکی کاشان شکست خوردند.جعفرخان پس ازاین شکست به شیرازگریخت تاسال1202 ه.ق پیوسته بین زندیه وقاجاریه جنگ ونزاع بودتاآن که درهمین ناریخ،جعفرخان توسط عده ای ازامرای زندکشته شدوصیدمرادخان زندجای اوراگرفت
چهارشنبه 7/5/1388 - 12:36
دانستنی های علمی
((...بسیج معنایش این است كه دستگاه های مسئول كشور برای باز كردن گره های بزرگ، برای برداشتن قدم های بلند، برای دفاع از كشور، فقط به سازمان های رسمی و دولتی تكیه نكنند. در جنگ، ما سازمانهای مسلح نیرومندی داریم، ارتش و سپاه را داریم، ام آن روزی كه میدان دفاع از مرزهای كشور یا از استقلال كشور یا سربلندی كشور مطرح باشد و باز بشود، این فقط سازمان های رسمی نیستند كه وارد میدان می شوند، بلكه آحاد ملت به اینها كمك می كنند و وارد میدان می شوند، همچنان كه در طول این بیست سال در دوران جنگ و قبل از جنگ و بعد از جنگ وارد شدند،این معنای بسیج است.بسیج یعنی حضور بهترین و بانشاط ترین وبا ایمان ترین نیروهای عظیم ملت در میدان های كه برای منافع ملی، برای اهداف بالا، كشورشان به آنها نیاز دارد. همیشه بهترین وخالص ترین و شرافتمندانه ترین و پرافتخارترین انسان ها این خصوصیات را دارند. بسیج در یك كشور، معنایش آن زمره ی است كه حاضرند این پرچم افتخار را بردوش بكشند و برایش سرمایه گزاری كنند.آسان هم كه نیست، خدا را شكر می كنیم كه از روز اول انقلاب، نیروی خود جوش مردم در همه میدانها حاضر بود، وامام قدس سره قدر این نیرو را دانست و آحاد ملت قدر این جریان جوشنده عظیم را در میان خودشان دانستند، آنهایی كه خودشان حاضر نبودند، یا آمادگی نداشتند كه در این میدان های خطر وارد بشوند، آن جوانان آماده و عناصر از خود گذشته را تحسین و تشویق كردند، این آن چیزی است كه دستگاه های اقتدار جهانی را، دستگاه های استكبار را، آن كسانی را كه می خواهند سرنوشت كشورها و ملتها را بنا حق در دست بگیرند خشمگین می كند ...)) مقام معظم رهبری _در اجتماع بزرگ شركت كننده ی در اردوی یاران امام علی(ع)29/7/79  بسیج یعنی حضور مخلصانه در عرصه های مورد نیاز نظام اسلامی ((... بسیج به معنای حضور شجاعانه، فداكارانه و مخلصانه انسان های پیشگام در تمام عرصه های مورد نیاز نظام اسلامی و كشور است...فلسفه ی وجودی بسیج را انسان های تحقق می بخشند كه با شناخت نیاز زمان و حضور بی وقفه در میدان عمل، با احساس تر، با اخلاص تر و عاشقانه تر از دیگران به سوی هدف های انقلاب حركت می كنند...فعال بودن، در میدان عمل رفتن، تن به حادثه دادن و عمل خالصانه برای اهداف متعالی از ارزشهای والای بسیجی بودن است...)) مقام معظم رهبری_در جمع بسیجیان استان اردبیل6/5/79 
چهارشنبه 31/4/1388 - 21:9
خاطرات و روز نوشت

سلام به همه ی دوستان تبیانی دلم براتون تنگ شده بود.این مدت رفته بودم مسافرت قم بودم جاتون خالی برای همتون دعاكردم.عیدمبعث روهم به همه تبریك میگم.

يکشنبه 28/4/1388 - 20:7
دانستنی های علمی
1.  شاه اسماعیل اول (905-930 ه-ق )2.  شاه طهماسب اول پسرشاه اسماعیل اول (930-984)3.  شاه اسماعیل دوم پسر شاه طهماسب دوم (984-985)4.  سلطان محمدخدابنده پسرشاه اسماعیل دوم (985-996)5.  شاه عباس اول پسرسلطان محمدخدابنده(996-1038)6.  شاه صفی پسر صفی میرزا،نوه شاه عباس اول (1038-1052)7.  شاه عباس دوم پسرشاه صفی (1052-1077)8.  شاه سلیمان پسرشاه عباس دوم (1077-1105)9.  شاه سلطان حسین پسرشاه سلیمان (1105-1135)10.       شاه طهماسب دوم پسرشاه سلطان حسین (1135-1145)11.       شاه عباس سوم پسر شاه طهماسب دوم (1145-1148)12.       سلیمان دوم (45روزدرسال 1163 ه-ق )13.       اسماعیل سوم (1163-1165 ه-ق )
سه شنبه 2/4/1388 - 16:24
دانستنی های علمی
-        برنی( قرن 7 هجری )-        بیضاوی ( قرن 7 هجری )-        عطاملك جوینی (قرن 7 هجری )-        سمعانی (قرن 7 هجری )-        قزوینی (قرن 7 هجری )-        نسوی (قرن 7 هجری )-        وصاف الحضره(قرن 7 هجری )-        یاقوت حموی (قرن 7 هجری )-        هنوشاه نخجوانی (قرن 8 هجری )-        ناصرمنشی (قرن 8 هجری )-        معین الدین معلم یزدی (قرن 8 )-        فصیحی (قرن 8 هجری )-        شرف الدین قزوینی (قرن 8 هجری )-        شبانكاره ای (قرن 8 هجری )-        شامی (قرن 8 هجری )-        سیفی (قرن 8 هجری )-        خواجه رشیدالدین فضل الدین (قرن 8 هجری )-        حمدالله مستوفی (قرن 8 هجری )-        اولیاءالدین آملی (قرن 8 هجری )-        احمد بن زركوب شیرازی (قرن 8 هجری )-        ابوالفذا(قرن 8 هجری )-        ابن خلدون (قرن 8 هجری )-        ابن فوطی –ابن صابونی (قرن 8 هجری )-        ابن طقطقی (قرن 8 هجری )-        ابن عربشاه (قرن 9 هجری )-        اسفزاری (قرن 9 هجری )-        حافظ ابرو (قرن 9 هجری )-        خواندمیر (قرن 9 هجری )-        دولتشاه سمرقندی(قرن 9 هجری )-        شرف الدین علی یزدی (قرن 9 هجری )-        ظهیرالدین مرعشی (قرن 9 هجری )-        كمال الدین عبدالرزاق سمرقندی (قرن 9 هجری )-        معین الدین نطنزی (قرن 9 هجری )-        معین الفقرا(قرن 9 هجری ) 
سه شنبه 2/4/1388 - 16:4
دانستنی های علمی
-        ابن خرداذبه (قرن 3 هجری )-        ابن رسته (قرن 3 هجری )-        ابن قتیبه (قرن 3 هجری )-        ابن واضح (یعقوبی) نیمه دوم قرن 3 هجری -        بلاذری (قرن 3 هجری )-        دینوری (قرن 3 هجری ) -        سلامی (قرن 3 هجری )-        ابن فقیه همدانی(قرن 3 هجری )-        مسعودی (قرن 3 هجری )-        نرشخی (قرن 4 هجری )-        مقدسی(قرن 4 هجری )-        قدامه (قرن 4 هجری )-        فردوسی (قرن4 هجری )-        طبری (قرن 4 هجری )-        حمزه اضفهانی( قرن 4 هجری )-        جیهانی (قرن 4 هجری )-        بلعمی (قرن 4 هجری )-        استخری (قرن 4 هجری )-        ابوزیداحمدبن سهل بلخی (قرن 4 هجری )-        ابوالفرج اصفهانی (قرن 4 هجری )-        ابوالحسن ثابت بن سنان (قرن 4 هجری )-        ابواسحاق ابراهیم بن هلال (قرن 4 هجری )-        ابن حوقل (قرن 4 هجری )-        ابن الندیم (قرن 4 هجری )-        ابن مسكویه(قرن5 هجری )-        ابوالمعالی محمدبن عبیدالله (قرن 5 هجری )-        ابوریحان بیرونی (قرن5 هجری )-        ابوطاهرخاتونی (قرن 5 هجری )-        ابوعبدالله محمدبن عبدالله نیشابوری(قرن 5 هجری )-        ابوالفضل بیهقی (قرن 5 هجری )-        ابومنصوررضی بن محمدثعالبی(قرن5 هجری )-        خواجه نظام الملك طوسی (قرن 5 هجری )-        عتبی (قرن 5 هجری )-        گردیزی (قرن 5 هجری )-        عنصرالمعالی (قرن 5 هجری )-        كاشانی (قرن 5 هجری )-        وطواط(قرن5 هجری )-        نظامی عروضی (قرن 6 هجری )-        نسفی (قرن 6 هجری )-        منتخب الدین بدیع (قرن 6 هجری )-        عوفی (قرن 6 هجری )-        شهرستانی (قرن 6 هجری )-        راوندی(قرن 6 هجری )-        جوزجانی (قرن 6 هجری )-        بهاالدین محمدبن مؤیدالبغدادی (قرن 6 هجری )-        افضل الدین (قرن 6 هجری )-        ابن فندق (قرن 6 هجری )-        ابن بلخی (قرن 6 هجری )-        ابن ابی الحدید(قرن 7 هجری )-        ابن اثیر(قرن 7 هجری ) -        ابن اسفندیاری(قرن 7 هجری )-        ابن القفطی (قرن 7 هجری )-        ابن بی بی(قرن 7 هجری )-        ابن خلكان (قرن 7 هجری )ابن عبری (قرن 7 هجری )
سه شنبه 2/4/1388 - 16:2
دانستنی های علمی

: 1- طاهریان (206-259)ه-ق  2- صفاریان (393-247) ه-ق  3-علویان (316-250) ه-ق  4-سامانیان (389-279) ه-ق 5-آل زیار (433-316) ه-ق 6-آل بویه (447-320) ه-ق 7-غزنویان(582-351) ه-ق 8-سلوجوقیان(590-429) ه-ق 9-خوارزمشاه(628-490) ه-ق 9-غوریان (612-543) ه-ق 10-اتابكان آذربایجان(626-541) ه-ق 11-اتابكان فارس (684-543) ه-ق 12-اتابكان لربزرگ (827-550) ه-ق 13-ایلخانان(756-651) ه-ق 14-قراختاییان كرمان(703-619) ه-ق 15-آل كرت(783-643) ه-ق 16-آل مظفر(795-723) ه-ق 17-چوپانیان(759-783) ه-ق 18-سربداران(788-786) ه-ق 19-آل جلایر(836-740) ه-ق 20-قره قویونلو(873-810) ه-ق 21-آق قویونلو(920-872) ه-ق  

سه شنبه 2/4/1388 - 16:0
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته