• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 837
تعداد نظرات : 1481
زمان آخرین مطلب : 5106روز قبل
دعا و زیارت

دل را برای آمدنت فرش کرده ام                      بشتاب ! ای امید دل بی قرار من

   دست دعا و اشک و نیاز ظهور تو                    کی مستجاب می شود این انتظار من

در زمان حکومت رضا خان مرحوم آیت الله سید باقر سیستانی به نیت  مشرف شدن به حضور امام (عج) چهل جمعه زیارت عاشورا خواندند تا  اینکه جمعه آخر متوجه نوری شدند و با حالت معنوی که داشتند از مسجد خارج شدند تا به در خانه ای که نور از آن خارج می شد رسیدند . در را زدند و با اجازه وارد شدند . امام (علیه السلام ) را در کنار جنازه ای دیدیند . سلام بر امام (علیه السلام ) کردند و امام جواب سلام  او را داده و فرمودند : چرا آن همه رنج و زحمت را تحمل می کنی ؟ مثل این زن باش  این جنازه بانویی است که در عصر کشف حجاب رضا خانی ، هفت سال برای حفظ خود از گزند درندگان حکومت از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرمی او را ببیند.

یا حق

سه شنبه 21/3/1387 - 15:35
دانستنی های علمی
الهی روزگارت آفتابی الهی شامگاهت ماهتابی الهی در همه دوران عمرت به قلب هر که خواهی راه یابی .
سه شنبه 21/3/1387 - 15:33
دانستنی های علمی
آنشب که دلی بود به میخانه نشستیم . آن توبه صد ساله به پیمانه شکستیم . از آتش دوزخ نهراسیدیم که آن شب . ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم
سه شنبه 21/3/1387 - 15:31
خانواده

خداوند هر گاه بخواهد انسانی را فاسد كند او را به تمامی آرزوهایش می رساند  

سه شنبه 21/3/1387 - 15:29
طنز و سرگرمی
یکی میره مسجد نماز بخونه بعد از نماز كه از مسجد بیرون میاد می بینه کفشاش نیست می گه آی بابا من كی رفتم
سه شنبه 21/3/1387 - 15:26
خانواده

این منم خسته در این کلبه تنگ جسم در مانده ام از روح جداست من اگر سایه خوشم یارب روح آواره من کیست؟ کجاست؟

سه شنبه 21/3/1387 - 15:24
طنز و سرگرمی

هزار شاخه گل رز...

یه بقل پیچک سبز...

یه سبد سیب و انار...

میسپارمش به تو...

 ببر سر 4راه بفروش...

سودش نصف نصف...

سه شنبه 21/3/1387 - 15:20
خانواده

 این تصاویر را دیده اید؟

تصاویر کودکانی که بخاطر آتش سوزی در مدرسه و به خاطر نبود بخاری گازی و امکانات گرمایشی مناسب به این شکل افتادن ...




ثمانه عظیمی دانش آموز حادثه دیده

ثمانه عظیمی دانش آموز حادثه دیده بر اثر آتش سوزی مدرسه روستایی از توابع شیراز

رضا حقیقی دانش آموز حادثه دیده


دستان نرگس حیدری دانش آموز حادثه دیده
نظافت دستان نرگس حیدری دانش آموز حادثه دیده بر اثر آتش سوزی بخاری نفت سوز توسط مادر




نرگس برای عکاس نمی‌خندد

برق نگاه معصومشان ‌با قاب‌های چوبی در دست که در آن ‌چهره‌هایی متفاوت از تصویر فعلی‌اشان را نشان‌ می‌داد، آتش به دلمان زد.
عمق نگاه نافذشان شرمسارمان کرد که چرا نباید یک بخاری استاندارد در کلاسشان می‌بود، و انگشت‌های ذوب شده‌ نرگس در کنار کتاب فارسی کلاس سوم ما را ناخودآگاه به یاد حسنک کجایی، تصمیم کبری، روباه و خروس و ده‌ها درس خاطره‌انگیز دیگر این دوره انداخت.
نمی‌دانیم وقتی به درس پترس فداکار می‌رسند، چه تصویری از انگشت پترس در ذهنشان شکل خواهد گرفت و حتی نمی‌دانیم آیا به خاطر گرمی مشعل دهقان فداکار، او را دوست می‌دارند.
دخترکان و پسرکانی با قاب‌های بزرگ در دست که حسرت و رنج در چشمانشان موج می‌زند، بچه‌هایی که رنگ نداشته دیوار خانه‌اشان حکایت از جیب خالی والدینشان برای هزینه‌های سرسام‌آور درمان دارد و نمی‌دانیم چرا تا به امروز گره‌های چروک چهره‌‌هایشان که قرار بود ترمیم شوند، هنوز باز نشده است و این پرسش که آیا در میان سیل پزشکان این مرز و بوم کسی حاضر است با ظرافت انگشتانش مرهمی برای صورتکان این بچه‌ها باشد، ما را به خود مشغول کرده است.
نرگس در روستایشان می‌ماند، به دنبال مرغ خانه‌اشان می‌دود تا شاید با سر و صدای مرغ و خروس‌های خانه بتواند اندکی خود را تخلیه کند.
نرگس در کنار دیگر بچه‌های قربانی غفلت ما در کنار بچه‌های روستا برای گرفتن یک عکس حاضر می‌شود اما او برای عکاس نمی‌خندد.
نرگس دفتر مشقش را باز می‌کند، به زحمت و با کمک دست دیگر مداد سیاه را در دست می‌گیرد و در سطر اول می‌نویسد: ای کاش کلاسمان آتش نمی‌گرفت

 


سه شنبه 21/3/1387 - 14:51
خواستگاری و نامزدی
 
عشق جدا از معشوق
روزی شیوانا پیر معرفت یكی از شاگردانش را دید كه زانوی غم بغل گرفته و گوشه ای
غمگین نشسته است. شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد . شاگرد لب به سخن گشود و
از بی وفایی یار صحبت كرد. و این كه دختر مورد علاقه اش به او جواب منفی داده و
پیشنهاد ازدواج دیگری را پذیرفته است.شاگرد گفت كه سالها ی متمادی عشق دختر را در
قلب خود حفظ كرده بود و با رفتن دختر به خانه مرد دیگراو احساس می كند باید برای
همیشه با عشق خداحافظی كند.
شیوانا با تبسم گفت:( اما عشق تو به دخترك چه ربطی دارد؟)
شاگرد با حیرت گفت: ولی اگر او نبود این عشق و شور هیجان هم در وجود من نبود؟)
شیوانا با لبخند گفت: چه كسی گفته است.تو اهل دل و عشق ورزیدن هستی و به همین دلیل
آتش عشق و شوریدگی دل تو را هدف قرار داده است.این ربطی به دخترك ندارد.هركس
دیگر هم جای دختر بود تو این آتش عشق را به سمت او می فرستادی. بگذار دخترك
برود! این عشق به سوی دختر دیگری بفرست. مهم این است كه شعله این عشق را در
دستت خاموش نكنی. معشوق فرقی نمی كند چه كسی باشد.دخترك اگر رفت با رفتنش پیغام
داد كه لیاقت این آتش ارزشمند را ندارد.چه بهتر! بگذار او برود تا صاحب واقعی این شور
و هیجان فرصت جلوه گری و ظهور پیدا كند ! به همین سادگی)
سه شنبه 21/3/1387 - 14:44
خاطرات و روز نوشت

در قلبتو واسه کسی بازنکن، چون اونی که دوستت داره خودش کلید داره

سه شنبه 21/3/1387 - 14:37
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته