• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4142
تعداد نظرات : 10
زمان آخرین مطلب : 1302روز قبل
تاریخ


درسال 1334 در خانواده ای دامغانی از روستای شهیدپرور وامرزان دیده به جهان گشود و در سن 3 سالگی از محبت پدر محروم گشت و سرپرستی او و خانواده اش را عمویش بر عهده گرفت بدلیل شرایط مادی خانواده تحصیل در كلاسهای شبانه به كار و تلاش روزانه را انتخاب كرد پس از فراقت از تحصیل به خدمت سربازی رفت بعد از آن در اداره برق اصفهان مشغول كار شد و در عین حال به مبارزات سیاسی خود علیه رژیم پرداخت و به علت فشار عوامل شاه به كشور آلمان و بعد فرانسه مهاجرت كرد و همچنین دوره نظامی را در كشور سوریه و لبنان گذرانیده است و مدتی در فرانسه به محافظت از امام پرداخت با پیروزی انقلاب مسوولیت حفاظت و انتقال خانواده حضرت امام را از تركیه به ایران به عهده گرفت و به ایران آمد . در ابتدای ورود به تشكیل سپاه و شكل دهی سازمان این نهاد مقدس پرداخت و در تشكیل سپاه اصفهان نقش ارزنده ای داشته است پس از آن به مازندران عزیمت نمود و با تشكیل پایگاههای سپاه به مبارزه علیه شورش گنبد و بندر تركمن پرداخت و فرماندهی سپاه آن منطقه را بر عهده گرفت و سپس عازم جبهه جنوب شد مدتی فرماندهی تیپ 25 كربلا را بر عهده داشت و به منطقه غرب اعزام و به عنوان فرمانده سپاه مریوان و بانه مشغول خدمت شد و در این خطه مظلوم به ایثارگری و مبارزه علیه خود فروخته گان و عمال دشمنان پرداخت و در 19/12/1363 هنگامیكه در اوج پریدن از سكوی پرواز بسوی معشوق بود به دیدار دوست شتافت . روحش شاد 

شنبه 19/12/1396 - 10:19
تاریخ

 

 


عملیات بزرگ بدر با رمز یا فاطمةالزهرا(س) از روز نوزدهم اسفند سال 1363 در جبهه جنوب واقع در هورالهویزه در وسعت تقریبی 1100 كیلومتر مربع با اهداف انهدام وسیع نیروهای دشمن و تصرف و تأمین هورالهویزه و كنترل جاده بصره - العماره و پاسخ به حملات دشمن به مناطق مسكونی ایران انجام گرفت و تا 26 اسفند به طول انجامید. نتایج عملیات بزرگ بدر: تلفات نیروی انسانی: 3200 نفر اسیر، حدود 15000 نفر كشته و زخمی؛ سایر نتایج: انهدام هفت لشكر دشمن و آزادسازی بخش دیگری از منطقه هورالهویزه به وسعت 800 كیلومتر مربع؛ تجهیزات و امكانات: تانك و نفربر: 250 دستگاه انهدامی، هواپیما: 6 فروند انهدامی، هلیكوپتر: 4 فروند انهدامی، انواع توپ: 40 قبضه انهدامی، 5 قبضه اغتنامی، خودرو: 200 دستگاه انهدامی، رادار رازیت: 4 دستگاه اغتنامی. عملیات بدر علاوه بر آن كه جایگاهی ویژه در ارتقاء و رشد ابعاد فكری و عملی سازمان رزم جمهوری اسلامی در برداشت، دورنمایی را ترسیم كرد كه بعدها، فتح فاو، بخشی از حاصل و ثمره آن بود. اما آن چه در عملیات بدر برجستگی داشت عمدتاً عبارت بود از: تصمیم و عزم راسخ جمهوری اسلامی جهت تهاجم به دشمن و ادامه نبرد تحت هر شرایطی مبتنی بر رهنمودهای فرماندهی كل قوا و توانایی و جسارت در بهره‏گیری از تدابیر و راه‏كارهای جدید و درهم شكستن خطوط دفاعی دشمن در خط و عمق.

شنبه 19/12/1396 - 10:18
تاریخ

 


میرزا محمد مهدی خوانساری در حدود سال 1214ش (1251ق) در خاندان علم و فضیلت و دانش، در اصفهان به دنیا آمد. پدر وی، میرزا محمدباقر خوانساری، صاحب كتاب گرانسنگ "روضات الجنّات" و از فضلا و علمای شیعه زمان و فقیهی اصولی، محدثی توانا، عالمی فاضل، مجتهدی كامل و مفسری زاهد بود. میرزا محمد مهدی، تحصیلات خود را نزد پدر دانشمند و عمویش، سید محمد هاشم چهار سوقی و دیگر بزرگان حوزه علمیه اصفهان پشت سر نهاد و از استادان خود به دریافت اجازه اجتهاد نائل آمد. وی از آن پس به تدریس و تالیف روی آورد و آثاری نگاشت كه فرائضُ الیومیه، حاشیه بر قوانین و تعلیقه بر لمعه از آن جمله‏اند. میرزا مهدی خوانساری سرانجام در نوزدهم اسفند 1284ش برابر با سیزدهم ذی‏حجه 1324ق در هفتاد سالگی درگذشت و در جوار پدر، در اصفهان مدفون شد.

شنبه 19/12/1396 - 10:16
تاریخ

 


روحانی مجاهد، سیدجمال‏ الدین اسدآبادی در سال 1217ش (1254ق) در اسدآباد همدان در خانواده‏ای روحانی چشم به جهان گشود. پس از فراگیری مقدمات در زادگاه خود، برای ادامه تحصیل به قزوین، تهران و نجف اشرف رفته و از محضر شیخ انصاری و ملاحسینقلی همدانی استفاده برد. در سال 1232 ش به دستور شیخ انصاری عازم هند شد تا مردم آن دیار به ویژه مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج كند. او در این راه متحمل رنج فراوان گردید و در راستای این هدف به كشورهای عثمانی، مصر، فرانسه، افغانستان، انگلستان، عراق و ایران سفر نمود. از آنجا كه سید، خود بنیانگذار اتحاد ملل اسلامی و وحدت شیعه و سنی بود، تعمداً ملیت خود را مخفی نگه می‏داشت. وی با مسافرت‏های متعدد خود و با ایراد خطابه‏های پرشور، از مسلمانان می‏خواست با اتحاد و همبستگی، در برابر مفاسد و حاكمیت دست نشانده و استعماری اروپاییان ایستادگی كنند. در نتیجه، وی توسط دولت‏های سرسپرده به هند، پاریس و لندن تبعید شد. همچنین سید در ایران به خواسته ناصرالدین شاه قاجار به دربار رفت ولی وقتی ناصرالدین شاه، سیدجمال را برای حكومت خود خطرناك دید، او را به مرز عثمانی تبعید كرد. سید در آنجا بود كه نامه بسیار مهم و آتشین خود را خطاب به مرجع تقلید وقت، میرزا محمد حسن شیرازی نوشت و ضمن افشای فساد دربار ناصرالدین شاه، مقدمات نهضت تحریم تنباكو را فراهم آورد. در اواخر عمر به خواسته سلطان عبدالحمید عثمانی به استانبول رفت و پس از مدتی مورد سوءظن سلطان قرار گرفت. پس از قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا كرمانی كه از مریدان سیدجمال‏الدین بود، فشار بر روی سید افزایش یافت و به زندان افتاد. سرانجام سیدجمال‏الدین به دستور سلطان عثمانی مسموم گشت و 19 اسفند 1275ش برابر با 5 شوال 1314 در 58 سالگی بدرود حیات گفت. جنازه سید را در حالی كه به جز چند نفر، كسی جرأت شركت در تشییع را نداشت در قبرستانی در استانبول به خاك سپردند. در سال 1324 ش سفیر وقت دولت افغانستان در تركیه، دولت لاییك تركیه را متقاعد كرد كه قبر سید را نبش كند و سپس بقایای جسد او را در تابوتی قرار داده و به كابل بردند. تشخیص دردهای اصلی و خمیر مایه‏های عقب ماندگی جوامع اسلامی و تاكید بر ضرورت درد زدایی و جهل ستیزی از طریق درمان صحیح و ارایه برنامه‏های اصلاحی و انقلابی، عمده‏ترین بخش‏های تفكر سیاسی و نهضت سریع الانتشار سید را تشكیل می‏داد. سید بر اساس یك تحلیل كلی از اوضاع جهان اسلام و به منظور ریشه كن نمودن دردهای اصلی جامعه اسلامی، معتقد بود باید با شجاعت و شهامت به پا خواست و حركت یكپارچه و آگاهانه‏ای را آغاز نمود. در هر حال، او با نهضت عظیم خود، بیداری مشرق زمین را پایه‏گذاری كرد. نهضت استقلال هند و انقلاب مشروطه ایران را می‏توان از آثار جنبش و اندیشه او دانست.

شنبه 19/12/1396 - 10:14
تاریخ


تقویم تاریخ - 19 اسفند

 


758م:بسیاری از مورخان، روز كشتار راوندیه در بغداد را «دهم مارس» درسال 758 میلادی (141 قمری) نوشته اند. عده مقتولان 600 تن ذكر شده است. این گروه در باطن برای گرفتن انتقام خون ابومسلم خراسانی از منصور ـ خلیفه عباسی، از ایران به بغداد كه هنوز كاملا ساخته نشده بود رفته بودند. آنان پس از ورود به بغداد خود را جان نثار خلیفه وانمود و درخواست ملاقات با وی را کرده بودند. راوندیه پیش از ورود به اقامتگاه خلیفه، شمشیر ها را در زیر لباس پنهان كرده بودند. درجریان ملاقات و هنگام حمله، به خلیفه آسیب نرسید ولی همه این جماعت به دست عمال او كشته شدند.

ابومسلم كه به حكومت امویان پایان داده و عباسیان را روی كار آورده بود بسال 754 میلادی به تصمیم منصور خلیفه عباسی كشته شد. پس از رسیدن این خبر به ایران، هواداران او به صورت گروههای جدا ازهم بپاخاستند كه یكی از آنها «سندباد» نیشابوری بود. منصور که همانند اشکانیان و ساسانیان می خواست که مرکز حکومت (خلافت) در کنار دجله و در بین النهرین باشد برای این منظور بغداد را كه یك روستا بود انتخاب و از سال 755 میلادی كار ساختن آن را آغاز كرده بود. وی مقداری از مصالح ساختمانی مورد نیاز را از تخریب ابنیه تیسفون كه حدود هشت قرن پایتخت ایران بود و در همان نزدیكی (شش فرسنگی = 36 کیلومتری) قراردارد به دست آورده و به بغداد منتقل کرده بود. وی نام پارسی بغدادرا (که مفهوم "هدیه خدا" دارد) تغییر نداد. در پارسی باستان "بغ" خدا و "داد" از مصدر دادن و هدیه کردن است.

 
 
 
 

 
1342ش:مجلس شورای ملی 19 اسفند 1342 كابینه حسنعلی منصور را كه دو روز پیش از آن و در پی كناره گیری امیر اسدالله علم مامور تشكیل دولت شده بود تایید كرد و اداره انتشارات و رادیو تبدیل به وزارت اطلاعات (انتشارات و مطبوعات ــ ارشاد ) شد كه بعدا سازمانهای دیگری از جمله جهانگردی بر آن اضافه گردید و نصرت الله معینیان روزنامه نگار معروف تصدی وزارت تازه را برعهده گرفت. قبلا امور مطبوعات از جمله صدور پروانه نشریات از اختیارات وزارت كشور و پیش از آن شورای عالی فرهنگ بود.

 
معینیان كه در شایستگی او در مدیریت، میهندوستی و پاكدامنی جای تردید وجود ندارد و از مردان بزرگی است كه ایران در تاریخ معاصر خود به وجود آورده است پیش ازقبول مدیریت انتشارات و رادیو، سردبیر روزنامه بود.

 
وی رادیو ایران و خبرگزاری پارس را كه دو موسسه تقریبا «مرده »بودند با كمترین هزینه و نیروی انسانی به صورتی در آورد كه با بهترین موسسات مشابه در كشورهای پیشرفته كوس برابری می زدند. برای رسیدن به این هدف، معینیان مقررات استخدامی جدا گانه ای را همراه با انضباط سخت و آموزش ضمن خدمت به اجرا در آورد كه در آن پرداخت دستمزدها به صورت روزانه صورت می گرفت. حتی از قلم افتادن یك «واو» در یك مطلب جریمه سنگین داشت و همین روش باعث پرورش نسلی شد كه تا سالها رسانه های كشور را با كیفیت خوب اداره می كرد.

 
معینیان با ابداع تلفن 27000 شخصا به نظرات مردم نسبت به برنامه های رادیو رسیدگی دقیق می كرد و اگر از یك موسسه دولتی دیگر شكوه و شكایت كرده بودند تا رسیدن به حصول نتیجه، كار را شخصا دنبال می كرد. در زیر دفتر ویژه تلفن 27000 اقدامهایی را كه درباره هر تماس تلفنی مخاطب صورت گرفته بود شخصا می نوشت و امضاء می كرد كه مطالعه آن برای هر پژوهشگر تاریخ می تواند جالب باشد.

 
معینیان نامه های وارده را در كمتر از 12 ساعت می خواند و پاسخ می داد و از دریافت پیشنهاد ها و طرحهای تازه استقبال می كرد و حتی آنها را می خرید. برای هر برنامه، یک شورا به وجود آورده بود و اتخاذ هرگونه تصمیم با نظر شورا بود که اعضای آن در کار خود استاد بودند.

 
در آن زمان كه برای دولت اشاره به كوچكترین ضعفی قابل تحمل نبود، معینیان اجازه پخش برنامه روزانه «در گوشه و كنار شهر» را در پرایم تایم (ساعت 4 و نیم بعد از ظهر) از رادیو ایران داده بود كه ضعفها و نارسایی های جامعه تهران را منعكس می كرد. خبرهای سایر كشور ها باید از چند منبع گرفته می شد تا مبادا یك منبع مغرض باشد و میهن ما هنوز نتوانسته معادل سردبیرانی كه او در دوران طولانی مدیریت خود بر خبر گزاری و رادیو پرورش داد تولید كند.

 
امیر اسدالله علم در بهمن ماه سال 1341 با برداشتن معینیان از سازمان انتشارات و رادیو و انتصاب او به وزارت راه اشتباه بزرگی را مرتكب شد كه در به وجود آمدن رویدادهای خرداد 1342 تاثیر فراوان داشت. برنامه های رادیو با مدیریت منصوب از جانب اسدالله علم تا حدی باعث تشدید وضعیت شد و فردی كه جانشین معینیان شده بود اجازه داده بود كه در بهار 1342 دستگاههای پخش ساز و آواز رادیو را به شهر قم ببرند و در میدانها و چهار راههای این شهر با صدای بلند ترانه پخش كنند ــ كاری كه قبلا سابقه نداشت. علم چند ماه بعد متوجه اشتباه خود مبنی بر تغییر معینیان از سازمان انتشارات و رادیو شد و او را با حفظ سمت وزارت راه بار دیگر به مدیریت آن سازمان باز گردانید كه حسنعلی منصور در اسفند همین سال انتشارات و رادیو و ادارات مربوط را در هم ادغام كرد و به صورت وزارتخانه در آورد.

 
معینیان سالها بعد با هدف خدمت به وطن و هموطنان پیشنهاد ریاست دفتر شاه (اصطلاحا دفتر مخصوص) را پذیرفت تا رابط اطمینان بخش و بی غرضی میان مردم و شاه باشد. ولی، روال كار در دربار طوری بود كه معینیان امكان كمك كردن به حل مسائل را به دست نمی آورد و در اینجا یك مدیر شایسته، بی نظر و میهندوست عملا خنثی شده بود و كار موثری نمی توانست انجام دهد. سپهبد نصیری هم با مخالفت با برنامه های اصلاحی معینیان کار را بر او دشوارتر ساخته بود. نصیری نمی خواست که شاه مستقیما و از دست اول (مردم) از مشکلات و مسائل آگاه شود. نصیری مایل بود که همانند سابق، مسائل پس از سانسور او به اطلاع شاه برسد و ارسال پاسخ ها نیز تحت کنترل او باشد. بسیاری از اندیشمندان وطن خارج ساختن معینیان از بخش اجرایی ایران و قراردادن او را در چهار دیواری یك دفتر در طول یك دهه بزرگترین آسیب به ایرانیان و به منزله یك توطئه می دانند. محروم كردن ایران از نیمه دهه 1340 از استعداد مدیریت، مهارتها و درستی و پاکدامنی خاص معینیان لطمه و نقصان بزرگی بود كه هرگز جبران نخواهد شد. معینیان از شهر اصفهان برخاسته است.

 
 

 

 

 
1344ش:چند هفته پس از صدور حکم محکمه نظامی تهران، در این ماه در سال 1344 ، آكهی رسمی حاوی اسامی سران حزب كمونیست «توده» را كه غیابا به اعدام و یا حبس محكوم شده بودند درچند نوبت در روزنامه ها - من باب احضاریه! منتشر كرده بودند؛ از این قرار:

 
دكتر رضا راد منش، دكتر فریدون كشاورز، دكتر غلامحسین فروتن، احسان طبری، ایرج اسكندری، عبدالصمد كامبخش قزوینی، رضا روستا، آرداشس آوانسیان، یوسف جمارانی، پتروس شمعونی، علی امیر خیزی و محمود بقراطی به اعدام و مریم فیروز به حبس ابد. این عده قبلا با كمك سازمان نظامی حزب توده از زندان قصر فرار كرده و به خارج از كشور رفته بودند. قبلا قرار نبود كه محكمه نظامی به محاكمه این عده بپردازد، ولی بعدا پرونده از دادسرای تهران به دادرسی ارتش ارسال شده بود.

 
 
 
 
 

 
1994م:دهم مارس سال 1994 در تشییع جنازه و مراسم تدفین بانو ملینا مركوری وزیر فرهنگ یونان كه از بیماری سرطان در گذشته بود بیش از یك میلیون یونانی شركت كردند كه با توجه به جمعیت شهر آتن كاری بی سابقه و یك تشویق و دلگرمی برای همه كسانی بود كه برای خدمت صادقانه به وطن خود كمر همت می بندند. این تشییع جنازه در ردیف رویدادهای تاریخی اروپا مهم ثبت شده است.« ملینا» لقب قهرمان ملی یونان را به دست آورده بود.

 
وی كه یك بازیگر فیلم بود از نوجوانی به وطن خود یونان عشق می ورزید و با این كه با شوهرش در آمریكا زندگی می كرد از سال 1967 كه سرهنگها با كودتا بر یونان مسلط شدند در سطح جهان دست به یك مبارزه پیگیر بر ضد آنان زد كه هفت سال طول كشید . وی از شهری به شهر دیگر می رفت و ضمن برگزاری مصاحبه و جلسات سخنرانی ، با گریه و اشك از مقامات و مردم می خواست كه اجازه ندهند گهواره دمكراسی جهان و زادگاه فلسفه و حق درچنگ چند سرهنگ فرومایه اسیر باشد .

 
پس از بازگشت دمكراسی به یونان از جانب حزب سوسیالیست نامزد نمایندگی پارلمان شد و انتخاب گردید.

 
وی پس از هشت سال عضویت پارلمان تصدی وزارت فرهنگ یونا ن را برعهده و تلاش بسیار كرد كه آتن به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا شناخته شود. ملینا سپس مبارزه وسیعی را برای بازگرداندن اثار باستانی؛ مجسمه ها ، سنگهای مرمر یونان و... یونان باستان از موزه های سایر كشورها به ویژه انگلستان آغاز كرد و در جلسات یونسكو همه مساعی خود را بكار برد تا سرقت و تخریب و حتی بی اعتنایی به میراث فرهنگی یك ملت كه هویت ملی است به عنوان جرم بین المللی در آید.

 
ملینا كه 18 اكتبر 1923 در آتن متولد و در 6 مارس 1994 در یك بیمارستان نیویورك در گذشت در زندگی هنری خود هم كه پیش از ورود به سیاست به‌آن اشتغال داشت موفق بود و ستاره فیلمهای معروفی چون « یكشنبه ها ، هرگز » و « اتوبوسی به نام هوس » بود.

 
 

 

 

 
 
 
1949م:دهم مارس1949 بانوی آمریكایی «میلدرد گیلارز Mildred Gillars» در یك دادگاه فدرال آمریكا به جرم خیانت به وطن به 12 سال زندان محكوم شد. جرم این بانو كه هنگام محاكمه 49 ساله بود این بود كه در دوران جنگ جهانی دوم، مدتی گوینده برنامه زبان انگلیسی رادیو آلمان (رادیو برلین) شده بود.

 
محاکمه پر سر و صدای میلدرد که در 1900 در شهر پورتلند ایالت مین Maine به دنیا آمده و در 25 ژوئن 1988 درگذشت شش هفته طول کشیده و هشتم مارس 1949 پایان یافته و دو روز بعد حکم مجازات وی صادر شده بود. میلدرد در سال 1948 و سه سال پس از سقوط برلین (برلن) و تقسیم و اشغال نظامی آلمان دستگیر و به آمریکا فرستاده شده بود. اتهام او کمک به دشمن و تضعیف روحیه آمریکائیان با پخش مطلب از رادیو برلین بود. میلدرد در جلسات دادگاه گفته بود که او تنها یک گوینده بود و کار گوینده خواندن مطالبی است که به دست او می دهند. نویسنده اخبار و مقالات؛ افراد دیگری بودند و این مطالب قبلا به زبان آلمانی پخش شده و سپس به انگلیسی برگردانده و برای پخش به بخش زبان انگلیسی سازمان رادیو داده می شد که در آنجا چندین نفر کار می کردند از جمله یک تبعه انگلستان.

 
میلدرد همچنین این مطلب دادیار دادگاه (نماینده دادستان و مدافع کیفرخواست) را که او در جریان تحصیل در یک مدرسه عالی نیویورک به همکلاسی آلمانی خود دلبستگی یافته و به دنبال او به آلمان رفته و ماندگار شده بود یک داستان تخیلی و ماجرای ساختگی جهت برانگیختن ضدیت در اذهان خواند. وی گفته بود که علاقه مندی به کار سینما و بازیگر شدن در فیلم داشت و چون تلاش او در نیویورک به پیروزی نیانجامید برای ادامه تحصیل به آلمان رفت. هنوز جنگی در کار نبود و او در دوسلدورف به تحصیل موسیقی و هنرهای دراماتیک پرداخت و برای تامین معاش، در ساعات فراغت زبان انگلیسی تدریس می کرد. در این کار بقدری ماهر و معروف شده بود که سازمان برلیتز ویژه آموزش زبانهای خارجی به آلمانی ها اورا استخدام کرد و به برلین برد. در آنجا، رسایی سخن و تکلم کامل کلمات و داشتن لهجه اصیل بر شهرت او افزود و در سال 1940 و 14 ـ 15 ماه پیش از ورود آمریکا به جنگ، در بخش اخبار به زبانهای دیگر به استخدام سازمان رادیو برلین درآمد. می دانید که در وضعیت جنگ، تصمیمگیری و کنترل حیات از دست فرد خارج می شود و جریان جنگ همانند سیل فرد را با خود می برد و گاهی هم به سنگ می کوبد و بنابراین، اراده فرد نقش ندارد.

 
 
 
 
میلدرد تنها آمریکایی نبود که متهم به چنان اتهامی شده باشد؛ رابرت هنری بست، داگلاس چاندلر، بانو «ایوا تگوری موگ (معروف توکیو رز)» و ... اتهاماتی از این دست داشتند و به زندان طولانی محکوم شدند. ایوا گوینده انگلیسی زبان رادیو ژاپن در طول مخاصمه دو دولت در یک دادگاه سانفرانسیسکو به تحمل یک زندان طولانی محکوم شده بود. وی یک بانوی آمریکایی ژاپنی تبار بود. یك دادگاه لندن نیز «ویلیام جویس» گوینده بریتانیایی بخش زبان انگلیسی رادیو برلین را به اعدام محكوم كرد و این حکم اجرا شد.

 
میلدرد پس از تحمل دوران محکومیت، مقیم ایالت اهایو شد و در یک مدرسه در حومه شهر کلمبوس به تدریس زبان آلمانی مشغول شد، در 65 سالگی بازنشسته و در 88 سالگی درگذشت. در سالهای اخیر، آمریکاییان همکار و یا در معرض سوء ظن به همکاری با القاعده گرفتار همین نوع اتهام شده اند.

 
 
 
 

 

 

 
2003م:دركشورهایی كه رادیو ــ تلویزیونها غیردولتی هستند و به صورت تجاری عمل می كنند از جمله آمریكا اگر یگ برنامه هر قدر مهم از نظر فنی ومحتوا ، در ریتینگRating ( درصد بیننده و شنونده ) نمره كمی بیاورد تعطیل خواهد شد ، زیرا صاحبان آگهی اجازه نمی دهند اعلانشان در آن برنامه پخش شود .

 
« فیل دانهو» روزنامه نگار قدیمی كه یك برنامه میز گرد زنده همراه با پرسش و پاسخ تلفنی را در شبكه ام. ا س. ان. بی. سی.( نشنال برادكستینگ كورپوریش ــ آمریكا ) اداره می كرد و برای یك گروه آگاه با تحصیلات بالا جالب بود اعلام كرد كه چون در صد بینندگان برنامه او از نصاب معین پایین رفته ، ادامه آن برنامه برای شبكه مقدور نیست و از 28 فوریه 2003 تعطیل خواهد شد! . معنای این عمل این است كه شبكه ها به خاطر اعلان و در آمد ؛ مجبورند سلیقه اكثریت مخاطبان را ملاك قرار دهند و از برنامه های سنگین و مهم( فرهنگی ــ سیاسی ) ، صرف نظر از كیفیت تولید ، كه در خور فهم و مطابق سلیقه و پسند اكثریت نباشد صرفنظر كنند و افت كار را بپذیرند كه این ، یك ضعف بزرگ رسانه ها ی غیر دولتی در دهه های اخیر بوده است .

 
در بیشتر كشورها ، هنوز شبكه های رادیو ــ تلویزیونی دولتی ( عمومی ) هستندو هزینه های آنها از محل مالیاتها و عوارض تامین می شود . آمریكا هم یك شبكه عمومی ( بدون آگهی تجاری ) دارد كه غیر دولتی است و هزینه آن ازاعانات مردم و موسسات و كمك های آموزشی ــ فرهنگی دولت تامین می شود.

 

 

 
 
241پیش ازمیلاد:روم در جنگ دریایی دهم مارس سال 241 پیش از میلاد نیروی دریایی كارتاژ ( قرطاجنه ــ شمال آفریقا ) را شكست داد و از آن پس نزدیك به هزار سال آقای مدیترانه بود. این نبرد كه به جنگ « ائوگوسا ( جزیره ای در مدیترانه ) » معروف شده است روم را به صورت یك ابر قدرت در آورد.ایران ابر قدرت دیگر جهان بود.

 
انگیزه جنگ ، دست اندازی كارتاژ Carthage به جزایر جنوبی ایتالیا از جمله سیسیل ( سیچیلیا ) بود . دولت روم در آغاز كار از دادن اعلان جنگ به كارتاژ كه برتری دریایی داشت هراس داشت.

 
بزرگان روم چاره كار را بر وضع مالیات تازه و دعوت از كشتی سازان فنیقی و یونانی برای ساختن كشتی جنگی برای آن دولت دیدند و طولی نكشید كه دویست كشتی نظامی از نوع كاملا تازه كه هر پاروی آنها را پنج مرد به حركت در می آوردند آماده شد .

 
جراثقالهای این كشتی ها می توانست سنگهای بزرگ و گوی های چرب ( آغشته به روغن ) شعله ور را به سوی كشتی های دشمن پرتاب كند و آنها را به آتش بكشد.

 
در سینه این كشتی ها همانند كشتی های تانك بر ( تانك لاندینگ ) امروز تخته های كشویی بلندی نصب می شد كه سربازان پیاده و سوار بتوانند سریعا در ساحل دشمن پیاده شوند و تعرض خود را آغاز كنند . این تخته ها ( پلهای تخته ای ) هنگام دریانوردی بر دو بدنه كشتی بسته می شد و پس از نزدیك شدن به ساحل به قسمت سینه كشتی انتقال می یافت كه در عین حال از اصابت تیر به سربازان تا توقف كشتی در آبهای كم عمق جلوگیری كند.

 
باید دانست كه بیشتر مردم كارتاژ را مهاجران فنیقی ( سوریه و لبنان امروز ) تشكیل می دادند.

 
 

 
1804م:دهم مارس 1804 و در شهر سن لوئی آمریکا، مراسم تحویل مالکیت دو میلیون و 147 هزار کیلومتر مربع از سرزمین آمریکای شمالی (تقریبا یک و نیم برابر وسعت ایران) از جانب دولت فرانسه به دولت واشنگتن برگزار شد. تا آن زمان بخش میانی آمریکای شمالی (طرفین رود می سی سی پی) متعلق به فرانسه و بخش غربی و فلوریدا (جنوب شرقی) وابسته به اسپانیا بود و دولت واشنگتن تنها مناطق 13 گانه انگلیسی نشین شرق آمریکا را در کنترل داشت. توماس جفرسون رئیس جمهور وقت که در جریان اوضاع فرانسه (به دلیل اقامت نسبتا طولانی قبلی در پاریس) قرارداشت و می دانست که ناپلئون برای ادامه جنگهایش به پول نیاز دارد آمادگی آمریکاییان برای دادن وام به فرانسه را به او اعلام کرده بود و چون این وامها از سه میلیون و 750 هزاردلار طلا گذشت به ناپلئون اشاره خرید متصرفات فرانسه در آمریکای شمالی را داد که در قرن هجدهم به نام لوئی چهاردهم پادشاه وقت فرانسه به «لوئیزیانا» اسمگذاری شده بودند. ناپلئون که توجه به متحد کردن اروپاییان قاره ای (بدون انگلستان) زیر پرچم خود داشت حاضر به فروش شد و پس از چانه زنی، لوئیزیانای فرانسه که اینک 14 ایالت آمریکا را از مونتانا و داکوتاها تا میسوری و اوکلاهما تشکیل می دهند به 15 میلیون دلار به دولت واشنگتن فروخته شد که پس از کسر بدهی، فرانسه 11 میلیون و 250 هزار دلار دریافت کرد و یکشبه وسعت ایالات متحده بیش از دو برابر شد که بعدا فلوریدا را از اسپانیا و الاسکا را از روسیه خریداری کرد و با یک رشته جنگ، مکزیک را از غرب و جنوب خود بیرون راند. پس از تحویل متصرفات فرانسه به دولت واشنگتن، این دولت برای راضی نگهداشتن فرانسویان ساکن نیوارلئان، نام لوئیزیانا را بر مناطق اطراف آن بندر بزرگ گذارد که یکی از ایالات آمریکاست.

 

 
1831م:دهم مارس 1831 لوئی فیلیپ رئیس وقت كشور فرانسه یك نیروی نظامی مركب از داوطلبان خارجی به نام لژیون خارجی فرانسه كه نوعی سپاه مرسنر (اصطلاحا؛ مزدور) است ایجاد كرد. «الجزایر» بعدا محل استقرار این لژیون تعیین شد. قراربود از این لژیون در مستعمرات و كار استعمار استفاده شود كه بعدا در جنگهای جهانی اول و دوم هم شركت داده شدند. برای ورود به این لژیون به «گذشته متقاضی ـ هرچه که بود» توجه نمی شد!.

 
تاریخ مرسنری طولانی است و از یونان باستان آغاز می شود. در قدیم، افراد با هدف غارت و چپاول مغلوبین و یا دریافت سهمی از غنیمت و در قرون معاصر صرفا به خاطر تامین معیشت و یا دریافت امتیازهایی از قبیل تبعه شدن و ... به استخدام ارتشهای خارجی درمی آیند. گارد واتیكان از مرسنرهای سویسی تشكیل شده است. در دهه های اخیر، در كشورهایی كه قانون نظام وظیفه عمومی ندارند و داوطلب برای در نیروهای مسلح کم است؛ استخدام شدن برای جنگیدن باردیگر رو به افزایش گذارده به عبارت دیگر مرسنری دوباره رونق گرفته و برای این كار (مقاطعه كاری جنگ) حتی كمپانی های بزرگ تاسیس شده است كه یكی از آنها كمپانی «بلك واتر» در آمریكاست كه داستانی طولانی دارد و افراد مسلح به عراق و افغانستان فرستاده است.

 

 
 
 


 
1862م:دهم مارس 1862 به تصمیم دولت فدرال آمریكا برای نخستین بار در این كشور دلار كاغذی رایج شد. در آن زمان آمریكا دارای دو دولت بود كه با هم در جنگ و ستیز بودند. دلارهای كاغذی كه به صورت اسكناسهای 5، 10، 20، 50، 100، 500 و 1000 دلاری انتشار یافته بود در ایالات شمالی (فدراسیون آمریكا) در اختیار مردم قرارگرفت و چون جنگ داخلی در جریان و حالت فوق العاده برقرار بود؛ مخالفت زیادی در برابر این اقدام دولت كه برای تامین هزینه جنگ نیاز به پول فراوان داشت و طلای كافی موجود نبود ابراز نشد. ایالات جنوبی (كنفدراسیون آمریكا) هم برای خود به انتشار دلار كاغذی دست زدند كه از 50 دلاری شروع می شد. دلار كاغذی پس از جنگ داخلی امریكا كه در 1965 پایان یافت اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت كه با پایه محاسبات مالی قرار گرفتن آن پس از جنگ جهانی دوم، عامل قدرت آمریكا شده است. دولت آمریكا بعدا طلا را از پشتوانه دلار حذف كرد. دلار آمریكا در چند سال اخیر (سالهای منتهی به 2008) كه هزینه های دولتی درنتیجه عملیات نظامی درعراق و افغانستان افزایش یافته و دولت را مقروض ساخته ارزش برابری خود را در برابر پولهای دیگر از دست داده و در سراشیبی قرارگرفته است و .... مداخله نظامی شوروی در افغانستان در دهه 1980، این اتحادیه را هم به همین وضعیت افكنده بود.

 
 
 
 
 

 
1864م:ابراهام لینكلن رئیس جمهوری وقت آمریكا دهم مارس سال 1864 میلادی در جریان جنگ داخلی این كشور ژنرال یولیسس گرانت Ulysses Grant را به فرماندهی كل نیروهای اتحادیه ( فدراسیون آمریكا ) منصوب كرد و جنگ در اوریل 1865 با پیروزی نیروهای فدراسیون پایان یافت . ژنرال گرانت بعدا به ریاست جمهوری آمریكا هم انتخاب شد.

 
در پی جنگ خونین چهار ساله داخلی آمریكا كسی مجازات نشد و به همین دلیل كینه ها سریعا پایان فت .از این روش 130 سال بعد ، پس از انتقال قدرت در اتحادیه افریقای چنوبی به اكثریت سیاهیوست استفاده شد و در این كشور هم كسی به خاطر كارهای گذشته اش با اجرای برنامه « اعتراف كن ، پوزش بخواه و عفو شو » مجازات نشد.

 
در جنگ داخلی آمریكا فرماندهی نیروهای كنفدراسیون را ژنرال « لی » برعهده داشت كه پس از جنگ یك دانشگاه تاسیس كرد كه هنوز به نام او باقی است.

 

 

 
 
1890م:«ویاچسلاو مولوتوف» که در سه دهه حساس از قرن بیستم بازیگر اصلی صحنه سیاست جهان بود و طراحی قرارداد عدم تجاوز آلمان و روسیه، تقسیم لهستان، تعرض به فنلاند و ... ازجمله کارهای او بود نهم مارس 1890 در روسیه به دنیا آمد. وی که دهها سال رئیس دیپلماسی روسیه بود در کار خود به قدری خشن بود که فنلاندی ها بمب های دست ساز (عمدتا بنزینی) را کوکتل مولوتوف (مهمانی عصرانه مولوتوف) نام گذارده اند که جهانی و وارد لغتنامه ها شده است. خروشچف مولوتوف را از مقام دولتی و حزبی برکنار کرد ولی برژنف بازگردانید و چرننکو در دوران کوتاه رهبری خود با او مشورت می کرد. مولوتوف که از فعالان انقلاب بلشویکی 1917 بود در 96 سالگی در سال 1986 درگذشت و برخی از رسانه ها بمناسبت یکصد و بیستمین زادروز او چند مورد از اندرزها و نظراتش را منتشر کرده اند از جمله:

 
ـ بزرگترین شکست ما (روسها) که زیربنای شکست های دیگر است این بوده است که نتوانستیم روزنامه نگار خوب بوجود آوریم.

 
ـ چین (نه روسیه) تنها امید جهانیان است.

 
ـ سلاح اتمی مانع از جنگ جهانی دیگری خواهد شد ولی نه جنگهای محلی و حتی منطقه ای.

 
ـ سلاح اتمی بود که آمریکا را ابرقدرت و امپریالیست کرد.

 
ـ آمریکا که با جنگ ساخته شده بدون جنگ نمی تواند قدرت خودرا حفظ کند.

 
ـ بقای ایالات متحده در این بوده است که در اینجا، تفاوت ثروت زیاد ولی اختلاف طبقاتی و خودنمایی (افاده) بسیار کم است.

 
ـ هر فارغ التحصیل دانشگاه یک مخالف جامعه طبقاتی است و تا اختلاف طبقاتی وجود داشته باشد انسانها از آرامش برخوردار نخواهند شد.

 
ـ ادامه زورگویی و ستمگری باعث احیاء آنارشیسم (امروزه اصطلاحا: تروریسم) می شود.

 
 
 
 

 
2003م:جیمی كارتر رئیس جمهوری پیشین آمریكا از حزب دمكرات در اظهار نظر خود كه در شماره یكشنبه ، 9 مارس 2003 ، نیویورك تایمز به چاپ رسید گفته بود: «حمله یكجانبه نظامی به عراق با ملاك و ضوابط «جنگ عادلانه» همخوانی ندارد و اگر صورت گیرد ناقض موازین بین المللی و اصول ادیان است. وی گفته بود كه دولت بوش هنوز همه راههای حل مسالمت آمیز مسئله را طی نكرده است. به اظهار كارتر، اتهامات وارده از سوی دولت بوش به دولت عراق هنوز به ثبوت نرسیده و در وضعیت فعلی قانع كننده نیستند.

 
جورج دبلیو بوش به استدلال کارتر توجه نکرد و چند روز بعد دستور حمله نظامی به عراق را بدون مجوز سازمان ملل صادر کرد که اینک در باتلاق عراق گیر کرده وعراق بزرگترین مسئله برای آمریکا شده است.

 
 
418: امپراتوری روم یهودیان را از داشتن مشاغل دولتی محروم كرد.

 
1572: به دستور الیزابت اول دراین روز «توماس هووارد» امیر منطقه نورفك انگلستان به جرم خیانت گردن زده شد.

 
1624: انگلستان به امپراتوری اسپانیا اعلان جنگ داد.

 
1625: چارلز اول پادشاه وقت انگلستان به اعضای پارلمان این كشور كه حاضر به وضع مالیات تازه نبودند گفت بروید و یازده سال دیگر بیایید؛ تا آن زمان به شما نیازی تیست.

 
1945: امپراتوری ژاپن كه تمامی شبه جزیره هندوچین را تصرف كرده بود یكی پس از دیگری به كشورهای پنجگانه این منطقه كه قبلا مستعمره فرانسه و انگلستان بودند استقلال داد و این کار را از ویتنام شروع كرد.

 
1985: كنستانتین چرننكو Konstantin U. Chernenko رهبر 73 ساله شوروی پس از 13 ماه حكومت بر این کشور درگذشت.

شنبه 19/12/1396 - 10:11
تاریخ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چهارشنبه 16/12/1396 - 14:33
تاریخ

 


امروز مجالی است تا بار دیگر، کودکی هایمان، در آغوش مهربان مادر رها شوند و به یاد بیاوریم که وسعت هیچ آسمانی، به اندازه عطوفت های مادر نیست و با ارزش تر از مادر، واژه ای در فرهنگ مهربانی ها نیست.

در این روزگار رنگ و رو رفته، لبخند مادر، ناب ترین تصویر است.

 

گاهی اگر می بینیم جاده زندگی، صاف و هموار شده است، بدانیم دعای مادر، چقدر راهگشا است روزهای ما اگر به جایی برسند، همه از برکت دست به دعا برداشتن کسی است که ادب، روبه رویش زانو زده است.

هرکه، هر کجا که باشد، همیشه درست ترین لحظه پناه، برایش آغوش مادر است. برفِ پیری هم اگر بر سرِ خاطراتِ دیگر بنشیند، یاد او جوان ترین است ...

چهارشنبه 16/12/1396 - 14:27
تاریخ

 

  

روز مادر

 ( بیستم جمادی الثانی ) ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر بر تمامی مادران عزیز مبارک باد.

 

بیستم جمادی الثانی هر سال، روزی پر از خاطره و معنویت است؛ خاطراتی شیرین از مادران مهربان،فرزندان با محبت و همسران با وفا ؛ این روز به یُمن ِ زاد روز بانوی نمونه اسلام، فاطمه زهرا ( سلام الله علیها) ، روز مادر نام گرفته است ؛ بانویی كه گل سرسبد تمام بانوان عالم است؛ تنها زنی كه پدرش معصوم ، شوهرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده و پیامبر گرامی اسلام (ص) به او لقب " اُم ابیها "  داده است،یعنی زنی كه برای پدرش همچون مادر بود.

 

 

زندگی و سیره ی حضرت زهرا( س) به قدری آموزنده و جذاب است كه هر زن آزاده ای در جهان او را چونان قدیسه ای تحسین می كند؛ زنی كه تولدش از دامن خدیجه كبری ، همسر پیامبر گرامی اسلام (ص) و در كانون نخستین خانواده اسلامی با نغمه های آسمانی و تسبیح قدسیان همراه شد و شب میلادش را عرشیان به بانگ تكبیر و تسبیح جشن گرفتند و خداوند لقب كوثر به او عطا كرد؛ زیرا وی سرچشمه ی تمام خوبی های جهان است.

 

و چه زیبا تولد این بانوی گرانقدر به ابتكار بنیانگذار جمهوری اسلامی– امام خمینی (ره) – روز زن و روز مادر نام گرفت؛"اگر روزی باید روز زن یا روز مادر باشد،چه روزی والاتر و افتخارآمیزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست؛زنی كه افتخار خاندان وحی است و چون خورشیدی بر تارك اسلام عزیز می درخشد."

 

 

 

روز مادر و تاریخ روز مادر 

 

روز مادر در كشورهای مسیحی

یك خانم امریكایی به نام آناجارویس (Anna Jarvis ) پس از مرگ مادرش ، در هشتم ماه مه 1905 به این فكر افتاد كه از تمامی مادران در زمانی كه در قید حیات هستند ، قدردانی شود. به همین دلیل تمام تلاش خود را بر این گذاشت كه روزی از سال به مادران اختصاص داده شود. او در آغاز از كشیش منطقه شان خواست كه موعظه ای در زمینه نقش مادر در جامعه ایراد كند. سپس نامه هایی به مردان روحانی ، سیاسی و با نفوذ فرستاد . پس از آن با خرید یك آژانس تبلیغاتی ، پیغام خود را با مضمون " اختصاص دادن روزی برای ارج نهادن به مادران ، آنان را جاویدان می سازد " به گوش مردم رساند و سرانجام در سال 1907 روز یكشنبه ، دوم ماه مه – زمان مرگ مادر آنا جارویس – روز مادر نامیده شد.

 

پس از تلاش موفقیت آمیز جارویس،با به پایان رسیدن جنگ جهانی اول،روز مادر به كشورهای اروپایی نیز راه یافت. در سال 1917 روز مادر در سوئیس رایج شد و سپس به اتریش و جزایر اسكاندیناوی رسید. در آلمان برای اولین بار در سال 1922 روز مادر را جشن گرفتند. اما در زمان ناسیونالیست ها  روز مادر در این كشور دچار انحراف شد؛ زیرا آنان بر پایه این ایدئولوژی كه مادر ضامن دوام ِ نژاد آریایی است، روز مادر را جشن می گرفتند.

سمبل روز مادر برای مادری كه در قید حیات است یك شاخه میخك قرمز و برای مادری كه از دنیا رفته ، یك شاخه میخك سفید است.آنا جارویس با ارائه این طرح ، بردن گل برای مادران را در روز مادر رواج  داد.

 

آنا جارویس،بانی روز مادر در كل جهان مسیحیت – زنی كه خود هیچ گاه مادر نشد- در سال 1948 در خانه سالمندان فیلادلفیا بدرود حیات گفت. جالب است بدانید كه تمام هزینه های نگهداری و اقامت او در خانه سالمندان را تاجران گل – افرادی كه بیشترین سود را از روز مادر می بردند- متقبل شدند.

 

روز مادر در میان ملل دیگر

فرزندانی كه نمی توانند در روز مادر در كنار مادر خود باشند، اغلب با یك تلفن،ارسال كارت، فرستادن گل یا هدیه،عشق و محبت خود را در روز مادر ابراز می كنند؛ و افرادی كه در این روز لذت بودن در كنار مادر را تجربه می كنند، با كمك در انجام كارهای خانه ، تهیه غذایی ویژه و گذراندن روز خود با مادرشان از محبت های او  در روز مادر قدردانی می كنند.

 

كشورهایی چون تركیه ، دانمارك ، فنلاند ، ایتالیا ، استرالیا و بلژیك روز مادر را در دومین یكشنبه ماه مه جشن می گیرند.در نروژ دومین یكشنبه ماه فوریه و در سوئد و فرانسه نیز آخرین یكشنبه ماه مه ، روز مادر، جشن گرفته می شود. مردم فرانسه روز مادر را همچون جشن تولد برگزار می كنند. تمام خانواده دور هم جمع می شوند و با یك وعده غذای ویژه و كیك ، روز مادر را جشن می گیرند. بعضی از كشورها روز مادر را در فصل بهار برگزار می كنند.

 

در لبنان در اولین روز بهار و در ژاپن دومین یكشنبه ماه مه با برگزاری نمایشگاه نقاشی از مادران تجلیل می شود. كودكان شش تا چهارده سال با كشیدن نقاشی درباره مادرانشان از آنها در روز مادر قدردانی می كنند.هر چهار سال یك بار نیز نقاشی های برگزیده در نمایشگاهی به نام " مادر من" به نمایش گذاشته می شود.

 

تاریخچه روز مادر در یونان به گذشته خیلی دور بر می گردد. 25 سال قبل از ظهور عیسی مسیح (ع) ، الهه های یونانی وجود داشتند كه برای آنها نوعی جشن مادر برگزار می شد.

مردم هنگ كنگ ، پاكستان ، قطر ، عربستان سعودی و امارات متحده ی عربی روز مادر را در ماه مه جشن می گیرند. مردم این كشورها كه عموماً مسلمان اند،در روز مادر به دیدن مادران خود می روند و با در دست داشتن هدایایی چون گل، كیك، اشیای زینتی و قیمتی از ایشان قدردانی می كنند.

 

در آرژانتین و هندوستان مراسم روز مادر در ماه اكتبر برگزار می شود. مردم آرژانتین در دومین یكشنبه این ماه از مادران قدردانی می كنند؛ اما هندوها ده روز را برای روز مادر جشن می گیرند. این فستیوال بر اساس نام دورگا پوجا (Durga Puja) –زن و مادر قدیسه هندو – " دورگا "  نامگذاری شده است. بنا بر افسانه ای ، این مادر الهی ده دست دارد و در هر دست اسلحه ای برای از بین بردن اهریمن ( شیطان ).

 

 

روز مادر و تاریخ روز مادر

 

در پرتقال و اسپانیا روز مادر ارتباط نزدیكی با كلیسا دارد. در هشتم دسامبر، این مردم نه تنها از مادران قدردانی می كنند ، بلكه مراسم شكر گذاری برای مریم مقدس،مادر حضرت عیسی (ع) را نیز به جا می آورند.

 

عده ای از مردم یوگسلاوی سابق هم در ماه  دسامبر یك روز را  به نام " ماتریس " جشن می گرفتند. دو هفته بعد از كریسمس دختران و پسران جوان در سكوت و آرامش كامل دست و پای مادر خود را در حالی كه خواب بود، می بستند و مادر زمانی كه بیدار می شد با دادن هدایای كوچكی كه در زیر بالش خود مخفی كرده بود خود را آزاد می كرد.

 

اگر چه هر كشوری با فرهنگ خاص خود برای انتخاب روز مادر سمبل و دلیلی دارد. اما آنچه اهمیت دارد قدردانی و تشكر از مقام مادر است؛ و این مراسم بهانه ای است تا توجه بیشتری به مادران داشته باشیم و به آنها ثابت كنیم كه چقدر دوستشان داریم..../ 

 

وقتی محبتت را با همه وجودت به من تقدیم کردی و مرا شرمنده الطاف کریمانه ات کردی و
دل قشنگت را مالامال از عشق به من کردی بار دلدادگی را سخت بر دلم نهادی و امانت
عشق را در وجودم نهادی و عهد کردم که تکیه گاهت در همه لحظاتت باشم.

«مادر عزیزم روزت مبارک»

چهارشنبه 16/12/1396 - 14:25
تاریخ


تقویم تاریخ - 15 اسفند

 

 

15 اسفند ماه روز درختکاری مبارک

 


521م:«شیائو یان» امپراتور چین (از سال 502 تا 550 میلادی) در مارس 521 پیامی برای قباد ساسانی، شاه وقت ایران نوشت كه متن آن تا به امروز باقی مانده، به بیشتر زبانها ترجمه شده و یك سند تاریخی بسیار جالب است. با تطبیق تقویم ها، این نامه در ششم مارس آن سال در نانژینگ (نام آن زمان آن: ژیان كانگ) پایتخت وقت چین امضا و مهر شده بود.
سفیر ویژه شیائو فاصله نانژینك تا تیسفون از طریق خجند و سمرقند را در سه ماه طی كرده بود. شیائو كه بنیادگذار دودمان «لیانگ» است و 48 سال بر چین حكومت كرده در پیام خود نوشته بود: داشتن روابط نزدیك، دوستی، تفاهم و همكاری با پارسیان و استقرار نمایندگی های دائمی دو دولت در پایتخت های یكدیگر برای او یك آرزوی دیرین و تحقق آن یك موهبت است. ما چینیان شاگردان كنفوسیوس هستیم كه با زرتشت شما عقاید و نظرات مشترك داشته است. ما بودائی شده ایم ولی آموزش های انسانی، اخلاقی و فرهنگی كنفوسیوس همچون خورشید چراغ راه مان است. استخدام های دولتی ما و انتصاب مقامات عینا برپایه آموزش كنفوسیوس و پس از یك امتحان دقیق صورت می گیرد و همچنین برنامه دانشگاههای ما. پیام سپس وارد امور سیاسی می شود و بسیار مفصل است.

 
ایران و چین در دوران حكومت اشكانیان روابط تنگاتنگ بایكدیگر داشتند كه در دوران ساسانیان ادامه یافته بود كه درگیری ایران با هون ها، برای مدتی راههای ارتباطی میان ایران و چین و به ویژه جاده ابریشم را در آن سوی سیحون (سیردریا) ناامن ساخته بود و مبادله سفیر دچار اخلال شده بود.

 
سفیر امپراتور شیائو هنگامی وارد ایران شده بود كه دولت ایران ورود بلغارها به قلمرو روم را باز گذارده بود و این بلغارهای مهاجر شهر قسطنطنیه را تهدید می كردند. قراربود دولت روم به ایران پول بدهد تا در شمال قفقار از ورود بلغارها و سایر اقوام مغول تبار به قلمرو روم جلوگیری كند كه ارسال این پول قطع شده بود. قباد پیش از ورود سفیر چین، خسروانوشیروان را با اینكه پسر سومش بود، به دلیل داشتن لیاقت بیشتر ولیعهد اعلام كرده بود و خسرو جلسات طولانی مذاكره و تبادل اطلاعات با سفیر چین داشت كه شرح آنها در تاریخ آمده است.

 

 
1046م:پنجم مارس سال 1046 میلادی (در آن سال 14 اسفند)، ناصرخسرو قبادیانی نویسنده، شاعر، فیلسوف و گردشگر ایرانی سفر 19000 هزار كیلومتری تقریبا 7 ساله خود درجهان اسلام را آغاز كرد كه محصول آن كتاب ارزشمند «سفرنامه» بوده است. وی این سفر تاریخی خود را از شهر مرو (خراسان بزرگتر) آغاز كرد كه 23 اكتبر 1052 میلادی پایان یافت. به حساب مورخان تاجیك، سفر ناصرخسرو ششم مارس آغاز شده بود. ناصرخسرو كه در سال 1004 میلادی در قبادیان بلخ خراسان به دنیا آمده بود در سال 1088 در بدخشان درگذشت، بنابراین نزدیك به 85 سال عمر كرد. ناصرخسرو كه درجوانی علوم و ادبیات عصر خودرا فراگرفته و سفری هم به سند و پنجاب كرده بود تا 42 سالگی عمدتا كار دیوانی (دولتی) انجام می داد. وی در جریان سفر خود، در مصر كه حكومت آن را فاطمیون شیعه به دست داشتند به اسماعیله پیوست و در بازگشت به وطن و اقامت در خراسان بزرگتر، به تبلیغ طریقه اسماعیله پرداخت كه حكام سنی وقت او را تحت فشار و ارعاب قرار دادند كه از دست آنان به یك آبادی در دامنه كوههای بدخشان پناه برد، سالها در آنجا زندگی كرد، اشعارش را جمع آوری و كتابهایش را تنظیم و در همانجا درگذشت. در پی عزیمت ناصرخسرو به بدخشان، هوادارانش هم به آنجا رفتند و كار تبلیغ ادامه یافت. وی اشعار بسیار سروده كه گفته شده است یازده هزار بیت از آنها باقی مانده است. علاوه بر سفرنامه، تالیفات معروف دیگر او عبارتند از: سعادت نامه، وجه دین و دیوان اشعار. كتاب «گشایش و رهایش» ناصر خسرو تحت عنوان «نالج و لیبریشن» به زبان انگلیسی ترجمه شده است. ناصرخسرو در اشعارش كه در «روشنایی نامه، یا شش فصل» موجود است برادری، زندگانی برادروار و فلسفه ای را كه اخوان الصفاء مروّج آن بودند تشویق كرده است. به باور مورخان روس، شیعه اسماعیلیه در بدخشان تاجیكستان نتیجه كوشش و آموزش های ناصرخسرو بوده است. سفرنامه ناصرخسرو اطلاعات جامعی درباره تاریخ، جغرافیا و وضعیت زندگانی مردم، جمعیت، طرز حكومت و بناهای تاریخی و ... مناطق مورد دیدار به دست می دهد و یك كتاب مرجع بشمار می آید. وی در سفر طولانی خود پس از عبور از حاشیه دریای مازندران، از بین النهرین، سوریه، حجاز، مصر و نقاط متعدد دیگر دیدن كرده بود.

 

 
 
 

 

 
1079م:تقویم هجری خورشیدی كه مورد استفاده ما ایرانیان است، ششم مارس 1079 میلادی (برابر با پانزدهم اسفندماه در آن سال، و امسال 16 اسفند) توسط حكیم عمر خیام نیشابوری تكمیل شد كه به تقویم جلالی معروف گردیده است، زیرا كه در زمان حكومت جلال الدین ملكشاه سلجوقی تنظیم شده بود.

 
این تقویم دقیق تر از تقویم میلادی است كه آن هم خورشیدی است، زیرا كه عدم دقت آن هر 3770 سال، یك روز است و تقویم میلادی هر3330 سال.

 
عمر خیام كه در سال 1044 میلادی به دنیا آمد و در سال 1124 درگذشت نه تنها ریاضی دان و آگاه از علم هیات (فضا - ستارگان) بود بلكه در فلسفه، پزشكی و شعر نیز شهرت جهانی دارد و رباعیات او كه در سال 1839 به انگلیسی ترجمه شده هنوز هر سال تجدید چاپ می شود. آثار دیگر او از جمله «نوروز نامه» و «رساله در وجود» معروفند. عمر خیام با همه علاقه ای كه به زادگاهش نیشابور داشت؛ در طول حیات خود چند سفر تحقیقاتی به اصفهان، سمرقند، بخارا و ری كرده بود. وی با این که به كار دولتی علاقه نداشت، دعوت شاه وقت را برای ساختن رصدخانه ری پذیرفت.

 

 


 
720ش:ابو اسحق اینجو كه در سال 720 هجری خورشیدی (1341 میلادی) خود را شاه فارس اعلام كرده بود در صدد بر آمد كه یزد و كرمان را كه امیر مبارز آل مظفر بر آنها حكومت می كرد برقلمرو خود بیافزاید. وی بسال 1350 میلادی به كرمان لشكر كشید و این شهر را محاصره كرد ولی دو هفته پیش از نوروز ( 15 اسفند، و در چنین روزی) از كرمانی ها شكست خورد و به شیراز بازگشت. با این شكست، حكومت ابو اسحق بر فارس هم چندان دوام نیافت و این خطه به تصرف آل مظفر در آمد.

 

 
1780م:از درگذشت كریم خان زند كه در طول حیات راضی نشده بود او را شاه بخوانند و تا پایان عمر عنوان «وكیل مردم» را حفظ كرده بود و از زندگی توده مردم دور نشده بود، دو برادرش زكی خان و صادق خان، هر دو خود را جانشین او و «شاه ایران» اعلام كردند. زكی خان در شیراز خود را شاه خوانده بود و صادق خان در ششم مارس 1780 (روزی چون امروز در 226 سال پیش) دركرمان اعلام پادشاهی كرد.

 
هنگام در گذشت كریم خان، صادق خان در بصره بود تا از این منطقه در برابر حمله احتمالی عثمانی دفاع كند. او پس از اطلاع از مرگ كریم خان با شتاب عازم شیراز پایتخت آن زمان ایران شده بود تا بر جای برادر بنشیند كه چون زكی خان قبلا پادشاهی خود را اعلام كرده و او را به شیراز را نداده بود روانه كرمان شد و در این شهر اعلام پادشاهی كرد و كرمان را پایتخت خود قرار داد.

 
علی مرادخان زند، یك سركرده دیگر، با استفاده از این وضعیت، در منطقه ای دیگر اعلام پادشاهی كرد و در صدد بر انداختن دو شاه زند بر آمد و چون صادق خان را ضعیفتر تشخیص داد به جنگ او شتافت كه در این جنگ صادق خان اسیر و كشته شد.

 
پس از این پیروزی، چون جعفر خان پسر صادق خان با علی مراد خان از در دوستی در آمده بود، فاتح جنگ وی را حكومت كرمان داد.

 
لطفعلی خان زند آخرین امیر زندیه پسر جعفر خان بود كه پس از یك مقاومت جانانه در كرمان، در ارگ بم دستگیر و به دست آغا محمد خان قاجار افتاد و مقتول شد.

 
درگیری سران زند بر سر قدرت باعث سلطه قاجارهای مغول تبار بر وطن ما و رو به زوال و انحطاط گذاردن امپراتوری پهناور ایران (ایران زمین) شد كه در دو قرن گذشته و تا به امروز، قدرت های وقت جهان با تمام نیرو مانع از احیاء آن شده اند.

 
 
 
 

 

 

 
1323ش:پانزدهم اسفند سالروز تیراندازی به مردم در میدان بهارستان در سال 1323 خورشیدی ( ششم مارس 1945) است.

 
در این روز بسیاری از مردم و دانشجویان دانشگاه تهران به خانه دكتر مصدق كه دو روز پیش از آن، جلسه مجلس را به حالت اعتراض ترك گفته بود رفته بودند و او را به اصرار به مجلس باز گردانده بودند.

 
در میدان بهارستان ماموران فرمانداری نظامی به سوی انبوه مردم كه هنوز در خارج از مجلس به حمایت از دكتر مصدق شعار می دادند آتش گشودند و جمع كثیری را مقتول و مجروح ساختند.

 
در پی این تیراندازی، مردم از بیرون و نمایندگان مجلس از داخل دولت را تهدید به ادامه تظاهرات و اقدامهای دیگر كردند كه برای حل مسئله و رفع تشنج، همان روز ژنرال گلشائیان از ریاست فرمانداری نظامی تهران و حومه بركنار شد.

 
دكتر مصدق سیزدهم اسفند 1323 در پی یك كشمكش چند ماهه با نماینگان موافق دادن امتیاز بهره برداری از منابع كشور به خارجیان و نیز مخالفان محدود شدن قدرت شاه، پس از این كه پیشنهاد او درباره اعلام جرم علیه مقامات فاسد با مخالفت رو به رو شد، جلسه مجلس را به حالت اعتراض ترك كرده بود.

 
دكتر مصدق در هفتم آبان 1323 پس از آن كه شنید دولت وقت می خواهد امتیازهای صنعتی و معدنی و اداره امور مالی كشور را به خارجیان بدهد و از جمله نفت شمال را در اختیار شوروی بگذارد ضمن نطق تندی با دادن هرگونه امتیازی به خارجیان مخالفت كرده بود و در این زمینه آنقدر پافشاری كرده بود كه در جلسه یازدهم آذر همان سال طرح منع مقامات دولتی از واگذاری هرگونه امتیازی در زمینه نفت به شركتها و دولتهای خارجی از تصویب گذشت كه طبق آن برای متخلفان از این قانون، مجازاتی برابر سه تا هشت سال زندان و انفصال ابد از خدمات عمومی تعیین شده بود.

 
 
روایت است كه دكتر مصدق در ملاقات 23 آبان1323 به شاه گفته بود كه اگر نخست وزیر باشد و توصیه ای از درباریان به مقامهای دولتی برسد توصیه نامه را در روزنامه ها منتشر خواهد ساخت.

 
چند سال بعد كه شاه بر اثر فشار مردم مجبور شد ورقه نخست وزیری دكتر مصدق را امضاء كند می دانست كه زود و یا دیر اختیارات او را مخصوصا در امور ارتش محدود خواهد ساخت و به نفوذ نزدیكان او در امور دولتی، معاملات و مقاطعه های دولتی (مزایده و مناقصه ها) و صدور امتیازها پایان خواهد داد.

 

 
1337ش:15 اسفند سال 1337 (در آن سال برابر با ششم مارس 1959 میلادی) دكتر گنجی استاد جغرافیای دانشگاه تهران برای وطن ما، ایران سازمان هواشناسی به وجود آورد و از آن پس رسانه های ما به طور روزانه دارای گزارش وضع هوا شدند. تا آن زمان، ایران دارای چند هواشناس بود كه در فرودگاه مهراباد مستقر بودند و كارشان تنها دادن وضعیت هوا به خلبانان هواپیما ها بود. در آن زمان، به روزنامه هایی كه در «گزارش هوا»، دریای مازندران را «خزر» می نوشتند؛ خبر پیش بینی وضع هوا داده نمی شد.

 
 

 
1353ش:15 اسفندماه 1353(ششم مارس 1975) و چهار روز پس اعلام تاسیس یک حزب واحد به نام رستاخیز (رستاخیز ملی ایران) از سوی شاه وقت، این حزب بدون ایدئولوژی و سازمان (مرامنامه و اساسنامه) به عنوان تنها حزب ایران (حزب فراگیر) آغاز بكار كرد و مدیران و كارمندان دولت مجبور به نوشتن نام خود در دفاتری نطیردفتر های حضور و غیاب مدارس شدند تا عضو حزب به شمار آیند زیرا كه شاه گفته بود اگر كسی مخالف این حزب باشد گذرنامه اش را بگیرد و از كشور برود!، سخنی كه تا آن زمان از دهان هیچ زمامداری شنیده نشده بود. این حزب در حقیقت جانشین احزاب ایران نوین و مردم شده كه هر دو توسط نخست وزیران اسبق تاسیس شده بودند. شاه از امیر عباس هویدا نخست وزیر وقت خواسته بود که دبیرکلی حزب تازه را برعهده گیرد. رسانه های خارجی در مطالب خود از حزب رستاخیز به عنوان حزب دولتی ایران نام می بردند. حزب رستاخیز در سال انقلاب منشعب شد و از مهرماه 1357 (سپتامبر 1978) دیگر نامی از آن به میان نیامد.

 
 

 
1975م:ششم مارس 1975 و در حاشیه نشست سران کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) که در الجزایر برگزارشده بود، با میانجیگری «حواری بومدین» رئیس جمهور وقت الجزایر، شاه با صدام حسین (در آن زمان معاون رئیس جمهور عراق) ملاقات کرد، پیرامون اختلافات طولانی دو کشور که چندین بار باعث زد و خوردهای خونین مرزی و کشانده شدن کار به شواری امنیت شده بود مذاکره شد و درپایان مذاکرات اعلامیه ای به امضای هرسه صادر شد که حکایت از سازش و رفع اختلافات می کرد و مقرر می داشت که نمایندگان دو دولت بعدا بنشینند و مرزهای مشترک را برپایه پروتکلهای پیشین و در مورد شط العرب (اروندرود) با توجه به ضابطه جهانی خط القعر (تالوگ) بازنگری و سازشنامه تنظیم کنند که این سازشنامه تنظیم و 13 جون همان سال امضا و از 26 دسامبر قطعی شد. مرور زمان نشان داد که پنج سال و چند ماه بعد صدام حسین که شهرت دشمنی خونی با ایران و هرچه ایرانی داشت سازشنامه را که طبق قاعده اسناد بین المللی نمی توان یکجانبه ملغی ساخت ابطال کرد و متعاقب آن دست به تعرض نظامی به ایران زد که جنگ دوکشور هشت سال طول کشید. مورخان و اصحاب نظر در دهه یکم قرن 21 بارها به جمهوری اسلامی ایران هشدار داده اند که تا شرایط مساعد آن دولت در عراق است، محکم کاری و مسائل فی مابین را ریشه کنی کند و گرنه تجدید اختلافات و زد و خوردها در آینده و فرداهای دور بعید نیست.

 

 
 
 

 

 
2006م:سوم مارس 2006 قاضی «لاری برنز» رندی كانینگهام خلبان سابق جنگده و نماینده شهر سن دیاگو در مجلس نمایندگان آمریكا را به اتهام گرفتن جمعا دو میلیون و چهارصد هزار دلار رشوه از «میچل وید» مقاطعه كار امور نظامی جهت پارتی بازی برای او به 8 سال و 4 ماه زندان محكوم كرد. قاضی برنز در حكم خود نوشته بود: با این كه كانینگهام به جرم خود اعتراف و از موكلانش پوزش خواسته و از نمایندگی آنان كناره گیری كرده است وی او را به این مجازات سنگین محكوم می كند تا درس عبرتی برای دیگران باشد كه از اعتماد مردم سوء استفاده نكنند. چهار فرش بافت ایران از جمله رشوه های داده شده به كانینگهام بوده است. وی از بابت گزارش نكردن این درآمد نامشروع به سازمان مالیات بردرآمد آمریكا نیز محكومیت یافته بود.

 
 

 

 

 
2006م:چهارم مارس 2006 «نورمن میلرNorman Mailer» نویسنده معروف آمریكا كه 39 كتاب ازجمله 11 داستان تالیف كرده است از دولت فرانسه نشان لژیون دونور دریافت كرد. میلر 83 ساله قبلا جوائز و نشان های متعدد از جمله دو بار نشان پولیتزر دریافت كرده بود. فرمان نشان لژیون دونور به امضای رئیس جمهوری فرانسه برای میلر ارسال شده است. میلر كه روزنامه نگار بود در 25 سالگی داستان «عریان و مرده» را در ذم جنگ و خونریزی نوشت و شهرت جهانی یافت. وی با نوشتن آن چه را كه در هر روز دیده و شنیده بود، روزنامه نگاری خصوصی (ژورنالیسم نو) را پایه گذاری كرده است كه الگوی وبلاگ نویسی امروز قرار گرفته است. كتابهای او عمدتا در زمینه دفاع از حقوق انسانها و رفع تبعیض و رعایت حیثیت انسانی است. معروفترین كتابهایش «ارتشهای شب»، «چرا ما در ویتنام هستیم؟»، «آواز معدوم»، «زندانی سكس» و «آتشی در ماه» عنوان دارند. برپایه بیشتر آنها فیلم سینمایی تهیه شده است. نشان لژیون دونور در سال 1802 توسط ناپلئون ابتكار شد تا به كسانی كه خدمات عمومی مهم انجام داده باشند داده شود.

 
 

 

 

 
1304ش:15 اسفند زادروز نورالدین نوری روزنامه نگاری است که بزرگترین شبکه تهیه خبر و توزیع روزنامه را در ایران بوجود آورد. این شبکه مرکب از 611 مرکز به نام دفتر نمایندگی بود. نوری که در 1304 به دنیا آمده است کار روزنامه نگاری را از سال 1324 و در روزنامه اطلاعات آغاز کرد. وی را در میز اجتماعی اتاق خبر به دبیری نجفقلی پسیان (برادر کلنل محمدتقی خان) به کار قلم گماردند. پسیان پس از یک آموزش کوتاه، نوری را مسئول تهیه خبر از پزشکی قانونی و بیمارستان های سوانح تهران کرد. کار نوری این بود که هر بامداد به بیمارستان ها سرزند و مشخصات و آدرس مجروحین و مصدومین را یادداشت و سپس به پزشکی قانونی برود و صورت مردگان سوانح را تهیه کند و با تلفن یا مراجعه به منازل آنان و بستگانشان و مراجع مربوط، از کلانتری پلیس تا پاسگاه ژاندارمری و دادسرا، قضیه را دنبال کند و پس از یافتن شش عنصر خبر، گزارش رویداد را بنویسد و به پسیان بدهد.

 
نوری سپس مراحل ترقی در تحریریه روزنامه اطلاعات را یکی پس از دیگری طی کرد و از میز اجتماعی به میز فرهنگی و آنگاه اقتصادی و بالاخره پارلمانی ارتقاء یافت و سالها خبرنگار اول پارلمان ایران بود.

 
احترام و منزلت نوری در پارلمان پس از روی کارآمدن دکتر محمدمصدق افزایش یافت و به تدریج به اوج رسید زیرا که نوری نه تنها از هواداران و معتقدان به جبهه ملی ایران بود بلکه سابقه دوستی با مصدق داشت. توجه مصدق به نوری از زمانی افزایش یافت که گزارش "هرجا که مردمند، همانجا مجلس است" را تنظیم کرد و در روزنامه اطلاعات انتشار یافت.

 

 

 

 
 
 
 
 
 
1986م:نخستین روزنامه انگلیسی به صورت رنگی پنجم مارس 1986 انتشار یافت. قبلا روزنامه ها زیر بار رنگی كردن همیشگی (روزانه) صفحات خود نمی رفتند و معتقد بودند كه متاع روزنامه «خبر» است و اگر خبرهای خوب داشته باشند، مردم در هر شكلی كه باشد آن را خریداری می كنند. پس از انتشار بعضی از روزنامه ها به صورت رنگی و استقبال مردم از انها و اعلام این نكته از سوی روانشناسان كه رنگی بودن باعث نشاط و ارضای خواننده می شود این كار عمومیت یافته است. مجله ها از دیر زمان به صورت رنگی منتشر می شدند.

 
نشریات در دهه 1990 همین یک مقاومت بی دلیل را پس از قرار گرفتن پاره ای از آنها در اینترنت از خود نشان دادند و گفتند كه ادیشن اینترنتی باعث كاهش تیراژ و در نتیجه اگهی آنها خواهد شد كه پس از مدتی، تجربه نشان داد انها كه در اینترنت قرار نگرفتند تیراژ خود را از دست دادند و اینك تقریبا همه روزنامه ها ادیشن اینترنتی دارند كه شمار مراجعانشان بیش از فروش نسخه های چاپی است. آنلاین شدن روزنامه ها (دارای فرمت و مطالب متفاوت از ادیشن چاپی) از آغاز قرن 21 آغاز شده و روزنامه هایی که دچار افت مخاطب شده اند، به آنلاین خود اکتفا کرده اند. قرار است از سال 2010 پس از تجربه 16 روزنامه متعلق به «هرست کورپوریشن» سایر روزنامه ها از صورت کاغذ و چاپ خارج شده و به صورت «ای - پی پر = روزنامه الکترونیک = رادیو پی پر» درآیند (که متفاوت از روزنامه آنلاین و دیجیتالی) است. مانیتور قابل حمل آن به صورت یک گیرنده پلاستیک (با تکنولوژی رادیو) است با ابعاد متفاوت: جیبی و خانگی. این دستگاه شماره های سابق روزنامه را هم آرشیو می کند و برای خواندن روزنامه مورد نظر یا چند روزنامه باید پول داد (مشترک شد) البته به مراتب کمتر از نسخه چاپی که هزینه چاپ و کاغذ و توزیع دارد. نخستین دستگاه از این دست در دهه 1970 توسط کمپانی زیراکس ساخته شد و یک روزنامه به نام Gyricon در آن قرار گرفت.

 
 
 
 

 

 

 
1899م:ششم مارس 1899 فلیكس هوفمان شیمیدان «آسپرین» را به عنوان داروی ضد درد، ضد التهاب اعضای داخلی بدن و ضد تب به ثبت داد . او دو سال پیش از آن( 10 اوت 1897 ) ماده آسپرین «اسید استیل سالی سیلیك Acetylsalicylic‌» را خارج ساخته بود و به خاصیت دارویی آن پی برده بود. آسپرین از همان زمان بدون نسخه دكتر به فروش می رسید و در اندك مدتی در همه جهان توزیع شد. از سال 1971 هر سال یك خاصیت تازه آسپرین كشف شده است. از مهمترین خواص این داروی اسیدی رقیق سازی خون و جلوگیری از لخته شدن آن است كه توصیه شده افراد مستعد به حمله قلبی و سكته مغزی آن را باخود داشته باشند.

 
 
 
 

 

 

 
1953م:ششم مارس 1953 ، یك روز پس از درگذشت استالین، سران حزب كمونیست شوروی در میان شایعات بسیار در باره مرگ استالین، از میان خود «مالنكف» را كه كم حرف و شخصیتی آرام داشت و درست نقطه مقابل استالین بود به جانشینی وی انتخاب كردند. استالین چهار روز پس از سکته مغزی درگذشته بود.

 
این شایعات كه همچنان ادامه دارد حاكی از آن بوده است كه عوامل «بریا» رئیس امنیت وقت شوروی استالین را با داروی عوضی از پای در آورده بودند، زیرا كه استالین عزم جزم به حمله اتمی به آمریكا در زمانی مناسب داشت و بریا می ترسید كه بیش از نیمی از مردم شوروی نیز كشته شوند.

 
در اواخر دهه 1950 پس از این كه خروشچف علنا از استالین انتقاد كرد و كارهای او را محكوم ساخت، نظر مردم شوروی نسبت به استالین تغییر كرد، ولی پس از فروپاشی شوروی و بسط فساد و تباهی در روسیه و بازگشت این كشور به دورانی كه بعضی آن را بدتر از آخرین سالهای حكومت تزارها می پندارند نظر روسها نسبت به استالین عوض شده و با دید مثبت كارهای او را ارزیابی می كنند و شروع به از نو شناختن وی كرده اند .

 
دومین نطر سنجی درباره استالین كه ششم مارس 2003 که دو روز پس از اعلام نتیجه تظر سنجی اول انحام شد شمار هواداران اورا در روسیه 51 درصد نشان می داد. نظر سنجی اول بیست روز پبش از پنجاهمین سالروز مرگ او ( پنجم مارس 2003) انجام شده بود.

 
روسها گفته بودند در چند سال اخیر عده ای شارلاتان و ماقبا اراضی و املاكی را كه استالین با زحمت زیاد ملی كرد تا مردم برابر شوند، بالا كشیده اند و سلاحهایی كه به بهای گرسنگی خوردن دهها ساله روسها ساخته شده بود تخریب شده و یا در انبارها دارند می پوسند، حوانان روس گرفتار اعتیاد و زنان برای خودفروشی به كشورهای دیگر می روند و یكشبه بدترین نوع جامعه طبقاتی در روسیه به وجود آمده است و این كشور و مردمش آینده ای نامشخص دارند. چرا یک کشور سوسیالیستی سابق و بدون ثروتمند باید یکشبه دارای چندین میلیاردر شود و اینان منابع و کارخانه های ملی را به مفت در حراج بخرند و .... در این دو نظرسنجی، قاطبه روسها اوضاع موجود را نتیجه یك توطئه بزرگ بر ضد خود بیان کرده بودند.

 
 
 
 
 

 

 

 
1937م:والنتینا ترشكووا نیكلایف Valentina Tereshkova - Nicolayev نخستین زن فضا نورد جهان ششم مارس 1937 به دنیا آمد. وی با سفینه «وستوك ــ 6 » در سه روز جمعا 48 بار كره زمین را دور زد. والنتینا با دست و همانند یك خلبان این سفینه را هدایت می كرد. او عضو حزب كمونیست شوروی و افسر ارتش سرخ بود.

 
 

 

 

 
 
 
 
1960م:ششم مارس سال 1960 دكتر سوكارنو با اعلام فرضیه « دمكراسی هدایت شده Guided Democracy» خود پارلمان اندونزی را منحل كرد . وی اعلام كرده بود كه معتقد به آراء نصف به علاوه یك نیست ، زیرا ارزش نمایندگان با هم فرق دارد . آنان شخصیت های مختلفی هستند و تحصیلات و تجربه متفاوت دارند و درجه وطندوستی و مردم خواهی آنان نیز مساوی نیست . دكتر سوكارنو در توجیه فرضیه خود گفته بود كه ما مشرق زمینی ها چشم بسته دمكراسی غربی را پذیرفته ایم .این دمكراسی كه پایه آن از فلاسفه یونان باستان است برای شهرهای كوچك، و جهانی كه صداقت در آن باشد و خارجیان نخواهند مداخله كنند و ...خوب است نه برای دنیای ما . نجربه 12 ساله من نشان می دهد كه نه مردم به آن حد از شعور و آگاهی رسیده اند كه خوب انتخاب كنند و نه این كه انتخاب شدگان صرفادر غم وطن و هموطنان هستند . آنان می خواهند به پارلمان راه یابند تا به نوایی برسند . به باور سوكارنو ، تا رسیدن مردم به بلوغ سیاسی و تنظیم یك دمكراسی واقعی برای اندونزی بهترین را ه ، ایجاد هیاتی از سران دلسوز ناسیونالیستها ، مذهبیون و كمونیستهای اندونزی است و برای این كار ، نخست باید میان این سه گروه اتحاد برقرار شود.

 
در زمان دكتر سوكار نو حزب كمونیست اندونزی سومین حزب كمونیست جهان بود. سوكارنو به سازمان ملل با این منشور و این اركان موافقت نداشت و شدیدا متمایل به رهبری چین بر جهان سوم بود . او می گفت تا روزی كه كشورهای جهان سوم ( غیر متعهد ) از خود یك خبر گزاری بزرگ و یك سازمان نیرومند و حد اقل یك سیاست اقتصادی مشابه نداشته باشند و همیاری نكنند اسثتمار خواهند شد و بدبخت خواهند بود. او باور نمی كرد كه روزی ژنرالهای اندونزی به تحریك خارجی برضد او عمل كنند . وی عقیده داشت كه مردم مانع چنین اقدامی خواهند شد كه بعدا معلوم شد در این زمینه زیاد خوش بین بود.

 
 
 

 

 

 
2003م:تفسیرهای رسانه ها در چهارم و پنجم مارس 2003 باز هم درباره بحران روابط آمریكا و عراق بود و پیش بینی شده بود كه كنفرانس 57 كشور اسلامی هم (که در آن زمان در حال مذاکره بود) در این زمینه همان راهی را خواهد رفت كه چند روز پیش از آن كنفرانس كشورهای 116 گانه غیر متعهد و نشست كشورهای عربی 22 گانه رفتند و آن رفع این بحران از راههای مسالمت آمیز مطابق موازین بین المللی، رعایت حاكمیت ملی و تمامیت ارضی عراق است. نظراتی كه در آن دو روزدر باره این مهمترین و حساسترین بحران قرن 21 ابراز شده بود در صدر سایر اخبار منعكس شده بود. در این زمینه «عمرو موسی» دبیر اتحادیه عرب گفته بود كه اعتراضات، اعلامیه ها و نوشته ها نشان می دهد كه بیشتر مردم جهان با راه حل نطامی مخالفند و چنین راه حلی را مغایر دوران عقل و قانون و سازمان ملل می دانند.

 
در این زمینه، "وینسنت فوكس" رئیس جمهوری وقت مكزیك ــ همسایه آمریكا ــ گفته بود كه از انتقام دولت بوش نمی ترسد و به مخالفت خود با تصمیم یكجانبه بر ضد عراق ادامه خواهد داد. وزیر امور خارجه مراكش نیز در مصاحبه ای به این مناسبت گفته بود كه همه دنیا خواهان حل مسالمت آمیز مسئله عراق است و نباید اقدامی كه اكثریت آن را تایید نمی كند صورت گیرد و .... در این میان سه دولت فرانسه، آلمان و روسیه تاكید كرده بودند كه در شورای امنیت با راه حل نظامی مسئله عراق مخالفت خواهند كرد.

 
مرور زمان نشان داد که دولت جورج دبلیو بوش به این همه مخالفت ها توجه نکرد و دو هفته بعد و بدون مجوز شورای امنیت تعرض نظامی به عراق را آغاز کرد و این کشور تحت اشغال نظامی آمریکا درآمد. دولت آمریکا آنطور که رئیس جمهور تازه اش در فوریه 2009 گفته است ممکن است سرانجام نیروهای رزمی خودرا از عراق خارج سازد ولی به حضور نظامی اش در عراق پایان نخواهد داد زیرا که استقرار در عراق سیاست کلی این دولت از دهها سال قبل بوده است. تحمل هزینه سنگین اشغال نظامی عراق و ساختن بزرگترین سفارتخانه در بغداد که در سراسر جهان و در طول تاریخ مطابقت نداشته مؤید آن است که استقرار آمریکا در عراق تا زمانی که قابل پیش بینی بیست ادامه خواهد یافت.

 

 

 

 
2006م:مفسرانی كه پنجم مارس 2006 مصاحبه مطبوعاتی مشترك جورج بوش و پرویز مشرف در پاكستان را تحلیل كرده بودند گفته بودند كه دست كم در یك مورد، رئیس جمهور وقت آمریكا در قبال ایران تغییر موضع داده است. بوش در این مصاحبه گفته بود كه مخالفت ما با ایران بر سر كشیدن شدن لوله انتقال گاز به پاكستان و هند نیست، اعتراض ما به ایران در حقیقت در این است كه ایران می خواهد سلاح اتمی تولید كند و اگر موفق شود برای ما - و ما به عنوان تنها قدرت در جهان خیلی خطرناك خواهد بود؛ اتمی شدن ایران یعنی به چالش گرفتن قدرت آمریکا. این مفسران نوشته بودند كه اظهارات بوش در آستانه مذاكرات سه جانبه ایران، پاكستان و هند بر سر كشیدن لوله دو هزار و ششصد كیلومتری انتقال گاز، راه را برای حصول توافق مثلث هموار ساخته است.

 

 
 
 
 
2006م:به گزارش (4 مارس 2006) رسانه های آمریكا به نقل از مقامات وزارت امور خارجه این كشور، دولت آمریكا دپارتمان امور ایران در وزارت امور خارجه آن كشور را با چند دیپلمات فارسی زبان گسترش داده است. این رسانه ها از این تصمیم به عنوان ایجاد دپارتمان تازه یاد كرده و آن را بی ارتباط با اعتبار 75 میلیون دلاری تاسیس و تقویت برنامه های رادیو تلوزیونی به زبان فارسی برای ایرانیان درون مرزی (مخاطبان داخل ایران) ندانسته بودند. طبق این گزارش ها، قبلا دپارتمان امور ایران در وزارت امورخارجه آمریكا دفتری محدود بود كه تنها دو دیپلمات در آن فعالیت داشتند.

 
 
 

 
2006م:دیوان داوری لاهه (دادگاه بین الملل) ششم مارس 2006 اعلام كرد كه میلان بابیچ Milan Babic روز پیش از آن (پنجم مارس) در سلول خود در زندان شونینگن ویژه نگهداری محكومان و بازداشتی های دادگاه بین المللی و واقع در حومه شهر لاهه (هلند) خودكشی كرده و جسدش جهت تشخیص علت مرگ و صدور پروانه دفن به پزشكی قانونی منتقل شده است. ظاهرا میلان خود را حلق آویز كرده بود. وی كه پس از اعلام استقلال كرواسی (یكی از اعضای سابق كنفدراسیون یوگوسلاوی) در سال 1991، استقلال صربهای كرواسی را اعلام داشته و به ریاست جمهوری آنان (جمهوری كرایینا) انتخاب شده بود بعدا به اتهام ارتکاب جنایت جنگی و نقض حقوق بشر در دادگاه بین المللی لاهه محاكمه و در سال 2005 با توجه به اعتراف و ابراز ندامت از عمل خود با رعایت چند درجه تخفیف به 13 سال زندان محكوم شده بود. طبق پرونده اتهامی، در طول چهار سال ریاست میلان بر جمهوری صربهای كرواسی (جمهوری كرایینا)، به تصویب وی بسیاری از كرواتها و بوسنیایی های منطقه صرب نشین كرواسی مقتول و شكنجه شده بودند. میلان كه قبل از فروپاشی كنفدراسیون یوگوسلاوی یك دكتر دندانپزشك بود هنگام مرگ 50 ساله بود. وی كه یك كمونیست و حامی جهان وطنی بود، پس از آغاز كار فروپاشی كنفدراسیون یوگوسلاوی، به ناسیونالیست های صرب پیوسته بود تا دست كم صرب های یوگوسلاوی را یكپارچه نگهدارد كه به علت مداخله «ناتو» موفق نشد. او در جلسات دادگاه گفته بود كه اگر خشونت از او سرزده به خاطر وطندوستی و احساسات ملی بوده كه نمی خواسته یوگوسلاوی به آن گونه و به تحریك و خواست خارجی متلاشی شود.

 
 

 

 

 
2006م:دولت چین دوم مارس 2006 تصمیم فت برای اعضای پارلمان خلق كه دو روز بعد نشست بعدی خود را آغاز می کردند وبلاگ تهیه كند تا هر نماینده نطق و نظرات خود را برای آگاهی عموم و به ویژه موكلان در وبلاگ اختصاصی خود قرار دهد.

 
در دستور كار آن نشست برنامه های متعدد قرارداشت از جمله بالا بردن بودجه نظامی به میزان 15 درصد، بررسی و تصویب موازینی كه مانع از گسترش اختلاف درآمد میان شهرنشیان و روستاییان چینی و صنعتگران و كشاورزان و معامله گران و كارگران شود. به اعضای پارلمان خلق توصیه شده بود که به پیامهایی که از طریق ای میل های ضمیمه وب سایت های دریافت می کنند پاسخ گویند و هیچ پیامی را بدون پاسخ نگذارند و اگر لازم باشد، پیام ها را همراه با نظر خود (پی نوشت) به ادارات مربوط و مقامات اجرایی فوروارد کنند.

 
 

 
 
2006م:شبكه های تلویزیونی آمریكا شنبه شب (4مارس 2006) در اخبار مشرح خود به نقل از پلیس چاپل هیل (شهری در كارولینای شمالی) گزارش كرده بودند كه یك ایرانی 22 ساله به نام محمدرضا طاهری آذر كه سالها در آمریكا بسر برده و از دانشگاه كارولینای شمالی (واقع در چاپل هیل) در رشته روانشناسی فارغ التحصیل شده با یك جیپ چروكی كرایه ای (استیشن) به پیاده رو رانده و 9 تن از دانشجویان «ان سی یو» را كه در گوشه میدانی جمع شده بودند مجروح ساخته كه شش نفرشان به بیمارستان منتقل شده، درمان و مرخص شده اند. این میدان در محوطه دانشگاه كارولینای شمالی واقع شده و در دو سوی آن دو كتابخانه و در گوشه دیگرش ساختمان اتحادیه دانشجویان قرار دارد و اطراف این میدان معمولا پر از دانشجو است. محمدرضا در دسامبر (سه ماه پیش از آن)درسش را به پایان رسانده و موقتا تا یافتن كار در یك ساندویچ فروشی مشغول به كار شده بود. پلیس گزارش کرده بود كه محمدرضا به ماموران گفته است كه با این عمل خواسته بود كه انتقام كشتار مسلمانان درگوشه و كنار جهان را از آمریكاییان بگیرد. دو روز بعد محمد رضا به اتهام 9 مورد شروع به قتل به قاضی دادگاه تسلیم شد و بعدا محاکمه و محکوم گردید.

 
شبكه های تلویزیونی آمریكا چهارم و پنجم مارس 2006 به نقل از خبرنگاران خود گزارش داده بودند كه همسایگان و آشنایان محمدرضا او را جوانی خوب، مودب، بی آزار و كوشا معرفی كرده بودند.

 
 
 

 


 
 
 
2008م:دوم مارس 2008 میخائیل گورباچف عامل فروپاشی شوروی 78 ساله شد و در مصاحبه ای که به این مناسبت با او شده بود گفت که ولادیمیر پوتین در همان راهی گام گذارده که تزارها و رهبران شوروی آن را طی می کردند و آن دور شدن از لیبرالیسم است و بازگشت به نظام حکومتی پیشین. وی در عین حال گفت که بحران مالی جاری جهان ناشی از افسار گسیختگی کاپیتالیست ها است که پس از فروپاشی شوروی میدان را برای هرکاری باز دیده بودند و این مسئله، راه حلی ندارد جز با تعدیل کاپیتالیسم و پذیرفتن بعضی از اصول سوسیالیسم و ساخت "ایسم" تازه ای از این دو. وی در عین حال گفت هدف او از گلاسنوست و پرسترویکا (فضای باز سیاسی و اصلاح ساختار) حذف سوسیالیسم و فروپاشی شوروی نبود بلکه با در پیش گرفتن این دو روش و تبلیغات گسترده ای که در خارج از محدوده ما برای آنها شد مهار کنترل از دستمان خارج شد. وی از فروپاشی شوروی تلویحا ابراز تاسف کرد و گفت که مایل است باردیگر همگرایی این ملل و بویژه وحدت روسیه، بلاروس، اوکراین و کزاخستان را ببیند. او گفت که عالما عامدا به خروج اروپای شرقی از حوزه نفوذ مسکو کمک کرد.

 
بیش از هشتاد درصد روس ها، اشتباهات گورباچف (متولد دوم مارس 1931) را «خیانت به وطن» می پندارند. برخی از مورخان نوشته اند كه وی دچار خودبزرگ بینی و در نتیجه خودفریبی شده بود. پاره ای دیگر نوشته اند كه گورباچف از آغاز هم شایستگی رهبری را نداشت و به آسانی گول وعده های ریگان و تاچر را خورد و ناخواسته به دام آنان افتاد که از یک مقام اطلاعاتی سابق بعید بود. «تاریخ» از گورباچف به نام فردی یاد می كند كه به دست خود و بدون شکست در جنگ، یك امپراتوری بزرگ را كه تزارها بر پایه ناسیونالیسم روس در طول سه قرن ساخته بودند و بلشویك ها آن را به كانون جهانی ایدئولوژیك و یك قدرت عظیم نظامی تبدیل كرده بودند متلاشی ساخت. در طول تاریخ بشر، هیچ كشوری به آن صورت به دست یك فرد از میان نرفته است. بنابراین، دشواری های مردم جماهیر شوروی سابق به حساب او نوشته شده است و طبق اصول روانشناسی نباید در دوران كهولت آرامش خیال و وجدان داشته باشد. او از روزی می هراسد كه روس ها اورا بگیرند و محاكمه و مجازات كنند. سران 30 دولت که متوجه این بیم گورباچف شده اند در طول 18 سال منتهی به 2008 به او اشاره کرده اند که می تواند به کشور آنان برود و بدون دغدغه اقامت کند. بعضی متفكران روس حتی كودتای اوت 1991 را كار خود او می دانند تا شوروی زودتر فرو بپاشد. فروپاشی شوروی به این صورت، تا حدی هم نتیجه آسان باوری سران شوروی در دهه سوم قرن گذشته بود كه اجازه دادند امپراتوری روسیه به صورت جمهوری های اسمی متعدد درآید تا الگوی یک حکومت جهانی مشترک المنافع قرارگیرد و سران و مقامات ارشد این جمهوری های روی كاغذ، در اواخر حكومت گورباچف با استفاده از ضعف های او و با حمایت قدرت هایی كه می خواستند فروپاشی به صورت دائمی درآید اعلام استقلال كردند، حال آن كه خطوط مرزی آنها (بمانند مرزبندی آفریقای سیاهپوست) طبیعی نبوده است. قدرت های مورد بحث پس از فروپاشی، اقدام به ایجاد هرج و مرج در روسیه فدراتیو كردند تا آن نیز تجزیه شود كه پوتین با چند اقدام، این تلاش ها را خنثی كرد و اینك درصدد اجرای برنامه های دیگری است تا دست كم قسمتی از اشتباهات گورباچف را جبران كند.

 
قدرت های سودبر از فروپاشی شوروی تلاش گروهی كردند تا در سال 1991 به گورباچف كه پای بر خون 27 میلیون روس گذارده و بدون دریافت غرامت آلمان را تخلیه كرده بود جایزه صلح نوبل و نشان «آلمانی قرن» داده شود، حال آن كه با خارج شدن قدرتی به نام شوروی از صحنه، و باقی ماندن تنها یك قدرت در جهان، صلح جهانی بیش از گذشته متزلزل شد و مسائلی چون عراق و افغانستان و ... به وجود آمد و .... به گورباچف وعده داده شده بود كه اگر انحلال پیمان ورشو را اعلام دارد، ناتو را منحل و یا به صورت یك سازمان سیاسی درخواهند آورد كه دیدیم چنین نشد و ناتو تاكنون بسیاری از كشورهای عضو پیمان ورشو سابق را وارد خود كرده، کنفدراسیون یوگوسلاوی را منهدم و در افغانستان! مستقر شده و پای به داخل شوروی سابق گذارده است و ....

 
گورباچف در حالی از تغییر دمكراتیك (رای مردم) سخن می گفت كه یك تنه (بدون رفراندم) فروپاشی شوروی را تحمل كرد و ....

 
 
1521: ماژلان در گردش با كشی به دور دنیا به جزیره گوام رسید و آن را ملك پادشاه اسپانیا اعلام كرد كه نزدیك به سه قرن بعد دولت امریكا ان را از چنگ اسپانیا بیرون اورد و با این كه تا امریكا هزاران كیلومتر فاصله دارد به نوعی ضمیمه خود ساخت.

 
1799: ناپلئون كه سر گرم تصرف فلسطین بود « جافا » تسخیر كرد.

 
1896: نخستین اتوموبیل كه چارلز كینگ آن را رانندگی می كرد و مردم آن را درشكه بدون اسب می نامیدند در شهر دیترویت امریكا به حركت در آمد.

 
1900: گوت لیب دایملر سازنده نخستین موتو سیكلت در جهان در گذشت.

 
1933: دولت لهستان بندر آزاد دانتزیك را تصرف كرد و آن را « گدانسك » خواند كه همین كار یكی از علل حمله نظامی شش سال بعد هیتلر به لهستان و تصرف این كشور شد.

سه شنبه 15/12/1396 - 9:56
تاریخ

15 اسفند روز درختکاری

در ایران، روز 15 تا 22 اسفند ماه به عنوان “هفته منابع طبیعی” نامگذاری شده است که نخستین روز این هفته یعنی 15 اسفند “روز ‌درختکاری‌” است.

 

تاریخچه روز درختکاری
روز درختکاری  ابتدا در سال 1872 و در ایالت نبراسکای آمریکا و در تاریخ 10 آوریل (21 فروردین)، توسط فردی به نام J.Sterling Morton برگزار شد و گفته می شود که در آن روز بیش از 1 میلیون درخت کاشته شده است اما بعد از مدتی این تاریخ به آخرین جمعه ماه آوریل انتقال یافت.

امروزه بیشتر کشورهای دنیا روز درختکاری را محترم شمرده و در این روز به کاشتن درخت ها و نهال های متفاوت اقدام می کنند. البته تاریخ این روز با توجه به آب و هوای هر کشور متفاوت است و بیشتر سعی می کنند تا در موقعی از سال این کار را انجام دهند که درخت قابلیت رشد کردن را داشته باشد. برای مثال می توان به کشور هایی مانند آلمان، مصر، پاکستان، مکزیک اشاره کرد که روز درختکاری به ترتیب در روزهای 5 اردیبهشت، 26 بهمن، 27 مرداد و دومین پنجشنبه از ماه جولای است.

 

روز درختکاری در ایران

درختکاری در ایران دارای پشتوانه ‌ای از علایق ملی و سنت تاریخی است، تاریخ نشان می ‌دهد که ایرانیان باستان، جشن های خاصی داشتند و در این جشن ها به درختکاری پرداخته و به خاک و زراعت احترام می‌ گذاشتند.

 

 

 

در کشور ما روز درختکاری در 15 اسفند هر سال برگزار می شود و مردم با حضور در پارک ها، جنگل ها و اقصی نقاط شهر اقدام به کاشت نهال های جوان می کنند. ایرانی ها هر سال با کاشت درخت به استقبال سال نو رفته و در واقع با این کار نمادین در آستانه بهار زندگی را به زمین باز می گردانند. در این روز در مقابل بیشتر پارک ها و فضاهای سبز و دیگر نقاط شهر نهال هایی به صورت رایگان در اختیار مردم قرار می گیرید.

 


 

 اهمیت درختکاری در اسلام

در ادیان و فرهنگ های مختلف جهان، درخت و درختکاری جایگاه خاصی دارد. دین مقدس اسلام نیز بشر را به کاشت درخت تشویق و ترغیب کرده است و بعضی از بزرگان دین به این امر اشتغال داشته اند. حضرت علی علیه السلام در مدینه باغ های خرمای فراوانی به وجود آورد و بیشتر آنها را در راه خدا وقف کرد.

 

   

 

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم  در این باره می فرماید: «اگر شخصی درختی بکارد یا مزرعه ای را به زیر کشت ببرد و انسان ها، حیوانات یا پرندگان از آن بخورند، این کار صدقه ای از طرف آن شخص شمرده می شود». نیز در روایتی معتبر از یکی معصومین (ع) منقول است که: “حتی اگر دیدید قیامت بر پا شد و شما مشغول کاشتن درختی بودید، ازاین عمل نیک خود دست برندارید”. و این نشانگر تاکید و توصیه اولیای اسلام به حفظ و حراست از درختان و اهمیت درختکاری است.

 

مطالب یاد شده به روشنی، وظیفه تک تک ما را در حفظ و حراست از منابع طبیعی موجود، خصوصاً جنگل ها و مراتع و همچنین توسعه پایدار و گسترش این نعمت الهی، به عنوان یک وظیفه دینی و ملی، مشخص می کند. 

 

 بیشتر بخوانید: آموزش کاشت درخت
 

فواید درختان در زندگی انسانها

امروزه با صنعتی شدن جوامع بشری درختان نقش مهم تری در زندگی بشر ایفا می كنند، از سویی مقدمات پیشرفت بیشتر صنعت و فناوری را موجب می شوند و منابع تامین كننده محصولاتی نظیر وسایل چوبی، مبلمان، لوازم التحریر (كاغذ، انواع مدادهای مختلف) ‌الوار و هزاران محصول دیگر محسوب می شوند و از سو ی دیگر به منزله ریه های یك شهر تلقی شده و نقش مهمی در تامین سلامت اعضای جامعه را ایفامی كنند. این مورد اخیر از مورد قبل مهم تر مینماید.

 

 

 

چرا كه به دلیل فعالیت كارخانجات صنعتی و نیز ازدیاد وسایل نقلیه عمومی و فعالیت روزانه آنها در سطح شهرهای بزرگ  آلاینده ها و گازهای مهلك و خطرناكی نظیر دی اكسید كربن در هوای شهرها فزونی یافته و سلامت افراد را تهدید می كند. و افزایش هر چه بیشتر این مواد آلاینده كاهش میزان اكسیژن در هوا را سبب می شود و این وضع نامساعد گروههای آسیب پذیر نظیر بیماران ریوی و قلبی، سالخوردگان و كودكان را بیشتر تهدید می كند. در چنین شرایطی مساله درخت و درختكاری راه حلی مناسب برای مبارزه با آلودگیهای مذكور به شمار می آید. ایجاد جنگلهای مصنوعی و فضای سبز در اطراف شهرهای بزرگ به تاسیس كارخانجات تولید اكسیژن می ماند.

 

به طور خلاصه روز درختکاری بهانه ‌ای است برای این که ما به محیط زیست احترام گذشته و آن را احیاء کنیم و یا حداقل آن را با دقت بیشتری نگه داری کنیم. امید است که با تلاش در این جهت، حتی با کاشتن یک نهال کوچک، کشوری زیبا و آباد را برای خویش مهیا کنیم که یقیناً کاری پسندیده است.

سه شنبه 15/12/1396 - 8:22
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته