اهل بیت
مراحل خودسازى:
پسرم ، تو را به پرواى از خداوند سفارش مى كنم ،
و به ملازمت امر او، و آباد كردن دل خود به یاد او،
و چنگ زدن ، به ریسمانش ، و كدام ریسمان از ریسمانى كه میان تو و خداست ، محكم تر است ، اگر به آن چنگ زنى ؟
دلت را با موعظه زنده كن ،و با بى میلى ، به دنیا بمیران .
آن را با یقین قوى ساز، و با حكمت روشن كن ،
و با یاد مرگ فروتن و خوار گردان .
وادارش كن به فناى خویش (یا: فناى همه چیز) اقرار كند
او را بر فجایع دنیا بینایش كن ،
و از هجوم (سختى هاى ) روزگار، و زشتى دگرگونى شب ها و روزها بر حذر دار.
خبرهاى گذشتگان را به او عرضه كن ،
و آنچه را بر سر پیشینیان تو آمد به یادش آورد.
در شهرها و خانه ها و آثارشان بگذر،
پس نیك بنگر كه چه كردند، و از كجا رفتند، و در كجا فرود آمدند، و منزل گزیدند!
درمى یابى كه از میان دوستان رفتند و به سراى غربت در آمدند،
و گویى دیرى نپاید كه تو نیز چونان یكى از آنان خواهى شد.
پس منزلگاه (جاودانى ) خویش را نیكو ساز،
و آخرت خود را به دنیایت مفروش .
از آنچه نمى دانى سخن مگو
و از آن چه بر عهده ات نیست دم مزن .
از حركت در راهى كه بیم گمراهى در آن هست باز ایست كه خوددارى از كارى كه سبب سرگردانى و ضلالت است بهتر از افتادن در ورطه اى خطرناك است.
سه شنبه 30/9/1389 - 16:52
اهل بیت
یكى دیگر از موارد تواضع و فروتنى حضرت این بود كه هر وقتوارد مجلس مىشد، هر جا كه جاى خالى بود مىنشست، مانند ماخودخواهان یا نادانان نبود كه دنبال صدر مجلس هستیم، و خیالمىكنیم كه باید بالا و بالاتر نشست. اصلا آن جا كه انسان والامىنشیند والا است نه آنكه انسان والا باید در جاى والا نشیند.
پیامبر آرام و آهسته سخن مىگفت و هیچ گاه فریاد نمىزد وصدا را بلند نمىكرد. و مجلس آن حضرت نیز از چنان آرامشىبرخوردار بود كه عین ادب و تواضع است و كسى در مجلس پیامبربلند سخن نمىگفت «و اغضض من صوتك» و دستور هم همین بود كهكسى صدایش را بالاتر از صداى رسول الله نكند «لاترفعوا اصواتكمفوق صوت النبى» و چون خود حضرت آهسته و آرام سخن مىگفت لذامجلسش بسیار آرام و باوقار بود كه حتى صداى به هم زدن بالپرنده به گوش مىرسید
«لایقطع على احد كلامه» هرگز سخن كسى را قطع نمىكرد و تاشخصى مشغول سخن گفتن بود، به او خوب گوش مىداد و پس از تمامشدن سخنش آرام پاسخش را مىگفت. و چنان اصحابش را تربیت كردهبود كه هرگاه لب مباركش به سخن وا مىشد، تمام حاضران ساكتمىشده و سراپا گوش مىشدند «كان على رووسهم الطیر» و هرگاهسخن حضرت تمام مىشد بدون آنكه سخنانشان با هم تزاحم كند، با هریك به نوبتحرف مىزد.
سه شنبه 30/9/1389 - 16:50
اهل بیت
آن قدر حضرت متواضع و فروتن بود كه متن روایت او را«خاضع الطرف» مىنامد یعنى به زمین نگاه مىكرد و سر را كمتربالا مىبرد، این چنین با وقار و متین... با ادب و فروتن. چناندر برابر خالقش خاضع و خاشع بود كه بیشتر سرفرود مىآورد و كمترسر را بلند مىكرد چه پیوسته خدا را حاضر و ناظر مىدید و لحظهاىبلكه كمتر از لحظهاى هم از یاد و ذكر خدا غافل نبود.
یكى دیگر از نشانههاى بارز تواضع و خوى نیكویش این بود كهبه هر كه مىرسید، پیشقدم در سلام كردن بر او بود، سلام كه خودتحیت اسلامى است و پیامبر آن را به ما یاد داده، خود نیز بیش ازهمه و پیش از همه به آن عمل مىكرد و قبل از آنكه دیگرى بر اوسلام كند، او خود سلام مىكرد. هرگز پیامبر ملاحظه نمىكرد كه آنفرد بزرگ استیا كوچك، دانشمند استیا بىسواد، ثروتمند استیافقیر. آرى حضرت آنقدر عظمت داشت كه بر همه افراد بدون ملاحظههاىایسمى، شغلى، خطى، مسئولیتى، مالى و... سلام مىكرد و او بااینكه بزرگترین از هر نظر بود بر كوچكترین انسانها از هرنظر سلام مىكرد و بیشتربراى اینكه ما را به این سنتحسنهتشویق كند مىفرمود: سلام را نود و نه حسنه است و جوابش یك حسنه.
پیامبر هرگز بدون جهتسخن نمىگفت، و اگر سخنى مىگفتبیشترجنبه موعظه و پند داشت، یا مطلبى را مىآموخت و یا به معروف وخیرى امر مىكرد و یا از شر و منكرى مردم را باز مىداشت، تمامسخنانش سودمند و یك كلمه، نه بلكه یك حرف، پوچ و بىارزش نبود،زیرا خوب مىدانست كه: «و ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید»وانگهى پیامبر اسوه است و الگو و اوست انسان كامل. پیامبر كسىاست كه نخستین آفریده پروردگار، نور مباركش است: «اول ما خلقالله نورى» پس، از این نور كامل چیزى تراوش نمىكند جز نور، وهرچه مىگوید گفته خدا است «و ما ینطق عن الهوى ان هو الا وحىیوحى» .
پیامبر هرگز از ذكر خدا غافل نمىشد. در روایت است: «ولایجلس و لایقوم الا على ذكر» او نمىنشست و برنمىخاست جز با ذكرو یاد خدا. پیامبر در هر آن قرین و همنشین ذكر خدا بود چه برزبان آورد و چه در دل گوید. او خود ذكر خدا را كفاره مجلسمىدانست و اعلام مىداشت كه اگر در مجلسى یاد خدا نباشد یا ذكرىاز اهل بیت كه آن نیز یاد خدا است، پس آن مجلس بر اهلش وزر ووبال است و نحس است و شوم. و اگر حضرت مىخندید از تبسم تجاوزنمىكرد «جل ضحكه التبسم» زیرا قهقهه و خنده با صدا با شئونانسان مودب منافات دارد چه رسد به انسان كامل و چه رسد به اشرفمخلوقات.
سه شنبه 30/9/1389 - 16:48
تغذیه و تناسب اندام
یکی از معیارهای اصلی برای بهبود وضعیت زنان، آموزش می باشد. رسیدن دختران به آموزش های اساسی راه مطمئنی است که به دختران نیروی بیشتری داده و آنها را قادر می سازد که انتخاب های صحیحی داشته باشند.
این خواسته یک رؤیا نیست. زنان باید برای یک زندگی سالم و شاد فرصتی داشته باشند. یک زن تحصیل کرده مهارت، اطلاعات و اعتماد به نفس بیشتری دارد تا مادر خوبی شود، کار کند و از امکانات بیشتری استفاده کند.
یک زن باسواد مایل است دیرتر ازدواج کرده و کودکان کمتری داشته باشد.
نقش سواد زنان در بهبود سلامتی و وضعیت تغذیهٔ خود و خانوادهٔ آنها به خوبی روشن شده است. همزمان با آموزش زنان، در سطح دنیا میزان مرگ و میر نوزادان (infant- Mortality- Rate) IMR کاهش یافته و احتمال زنده ماندن کودکان افزایش یافته است.
اثرات مثبت آموزش زنان بر روی وضعیت تغذیهٔ خود و کودکان شان از طریق نقش آنها در تأمین تغذیه و سلامتی خانواده است.
درواقع، زمانی که مسألهٔ تغذیهٔ کودک مطرح است دانش و آگاهی مادران ممکن است خیلی مهمتر از درآمد باشد. در مطالعه ای دیده شد حتی در گروه هایی با درآمد اقتصادی پایین، درآمد به تنهایی بروضعیت تغذیه ای کودکان تأثیر منفی ندارد.
بلکه آموزش مادران اثرات واضحی بر وضعیت تغذیه ای کودکان داشته و یک مادر باسواد نسبت به یک مادر بی سواد با درآمد اقتصادی بالا، منابع بهتری را برای سلامتی کودکش به کار می برد.
در کشورهای جهان سوم زنان جوان اغلب سه چهارم از بهترین زمان زندگی خودشان را در حاملگی و شیردهی می گذرانند. آنها برای ساعت های طولانی جهت تهیهٔ غذای خانواده، مراقبت از کودکان و مدیریت خانه، حتی بیشتر از مردان کار می کنند.
در مطالعه ای در زمینه میزان دریافت غذای کودکان ۵-۲ ساله که مادران شان شاغل بودند نشان داده شد که کارکردن خارج از خانه مادران هیچ اثر سوئی روی وضعیت تغذیه ای کودکان کم سن ندارد.
در بیشتر کشورهای افریقایی زنان تهیه کنندگان غذا بوده و در کشورهای آسیایی قسمت عمده نیروی کار را تشکیل می دهند. آنها در صدها روستای دنیا، از جمله نیروهای ارائهٔ خدمات بهداشتی اولیه و مسؤول پیگیری برنامه های مراقبت از کودکان در منازل هستند.
اکثریت معلمین و پرستاران را زنان تشکیل می دهند. آنها مسؤولیت هایی در به دنیاآوردن و مراقبت کردن از نسل های آینده دارند، به کودکان آموزش می دهند و دردهای بیماران و سالمندان را شفا می دهند. متأسفانه در سطح دنیا توجه کافی به سلامتی و وضعیت اجتماعی، اقتصادی آنها نشده است. آنها هنوز سهمی از فقر، بی سوادی و کمبودهای غذایی دارند.
در بین آنها مواد غذایی به شکل نامتناسب توزیع شده است که خود نشانه ای از توسعه نیافتگی سیاسی ـ اجتماعی ـ اقتصای در جهان سوم است و حالا زمانی است که باید به سلامتی و تغذیهٔ زنان توجه خاص مبذول شود.
دختران نوجوان مادران آینده هستند. زمانی که آنها فاقد اطلاعاتی کافی از معیارهای پیشگیری باشند با خطرات بیشتری مواجه خواهند شد که نتیجهٔ این امر به صورت آسیب دیدگی های ثابت و دائمی نه تنها بر روی خانوادهٔ آنها بلکه بر روی کل جامعه، ظاهر خواهد شد. مفهوم رژیم غذایی در دورهٔ نوجوانی در نزد دختران شکل گرفته و معمولاً تا بزرگسالی ادامه می یابد. در برنامه های مداخله ای به منظور ایجاد تغییراتی در الگوهای غذاخوردن، تعیین فاکتورهای خطرزای سلامتی دختران نوجوان مانند رفتارهای غیرسالم غذاخوردن بسیار مهم است.
با توجه به اینکه میزان آگاهی دختران نوجوان به طور مؤثر با سلامتی و تغذیهٔ بهتر کل افراد جامعه مرتبط می باشد، از این رو اگر دختران نوجوان مسائل تغذیه ای را خوب فهمیده و یاد بگیرند، ممکن است در آینده قادر باشند تا زا منابعی که در اختیار دارند به طور مؤثر استفاده کنند.
طبق گزارشات اخیر، تغذیه یک عامل کلیدی است که با تغییرات جزیی در آن می توان از شیوع بسیاری از بیماری ها کاست.
در سطح دنیا امروزه توافق عمومی بر این است که هر شخص باید به اندازهٔ کافی در مورد تغذیه آگاهی داشته باشد تا بتواند از توصیه های رژیمی ارائه شده در سطح بین المللی پیروی کند. در این میان آموزش تغذیه به عنوان یکی از اجزای خدمات بهداشتی نیاز به توجهات بیشتری دارد. طرح های مؤثر آموزش تغذیه در جامعه، بایستی با درکی از آگاهی و نگرش مردم از تغذیه همراه باشد. هنوز در اکثر نقاط دنیا معلوم نیست مردم تا چه اندازه اطلاعات تغذیه ای دارند.
شواهد موجود در بیشتر کشورها نشان می دهد که امروزه سبک زندگی تغییر کرده و عملکردهای غیربهداشتی بیشتر شده است.
در امریکا بیش از ۲۵ میلیون نفر مبتلا به استئوپروزیس هستند و بیشتری موارد این بیماری در زنان بعد از دورهٔ یائسگی دیده می شود.
دریافت کلسیم در سنین نوجوانی مطمئناً در پیشگیری از اختلالات مربوط به استخوان ها در سال های آتی مؤثر می باشد. با وجود این نشان داده شده است دریافت کلسیم در میان نوجوانان مؤنث به طور قابل توجه کمتر از مقادیر توصیه شده است.
در مطالعه ای نشان داده شد در میان دختران نوجوان دریافت کلسیم روزانه از ۷۹۶ تا ۸۳۳ میلی گرم بوده است و آنها فقط ۶۸% احتیاجات خود را برای کلسیم دریافت کرده بودند. مصرف شیر به عنوان منبع غذایی غنی از کلسیم در میان دختران نوجوان پایین می باشد. در مطالعه ای مشاهده شد زنانی که در دوره نوجوانی خود روزانه حداقل یک لیوان شیر خورده بودند، قدشان ۹/۰ سانتی متر از آنهایی که شیر مصرف نکرده بودند بلندتر بود.
مصرف شیر ارتباط مستقیم با معیارهای رشد به خصوص قد که معیاری از وضعیت تغذیه گذشته فرد است، دارد.
به نظر می رسد رفتارهای غیربهداشتی غذاخوردن در میان دختران نوجوان شاید بدین جهت باشد که تعداد بیشتری از آنها به خاطر داشتن اضافه وزن تمایل به رژیم غذایی و لاغرشدن در مقایسه با مردان دارند.
در جهت بهبود عملکرد دختران نوجوان در مسائل تغذیه ای، تأثیر مثبت برنامه های مداخله ای آموزش تغذیه در جهت بهبود رفتارهای غیربهداشتی غذاخوردن نشان داده شده است.
البته به شرطی که آموزش دهنده ها، بودجه و زمانی را صرف آموزش دختران در مدارس از مقطع ابتدایی تا دوره های متوسطه نمایند.
استراتژی های اصلی برای ارتقاء دانش تغذیه در بین دختران نوجوان می تواند شامل موارد زیر باشد :
ـ برنامه های پیشگیری برای کودکان و دختران نوجوان با تأکید روی مسائل رشد و تغذیه، بعضی از این برنامه ها می تواند در مورد مسائل دوران بارداری و یا استرس هایی مانند بدی تغذیه باشد.
ـ فعالیت های بنیادی برای نوجوانان در جامعه از قبیل مراقبت از دختران نوجوان که ممکن است به دلایل مختلف احتیاج به کمک داشته باشند. در کشورهای در حال توسعه بعضی از این برنامه ها از طریق اعمال می شود.
برنامه هایی در سطوح بالا برای رهبران جامعه. این برنامه ها می تواند علاقهٔ آنها را جهت برآورد نیازهای جوانان افزایش دهد.
ـ راه اندازی مراکز خدمات اجتماعی از قبیل برنامه های مشاوره برای دختران نوجوان
ـ در زمینه مسائل نوجوانان مانند جهش رشد، تغییرات آندوکرینی، ارتباط بین تغذیه و رشد جوانان، سوء تغذیه در دختران و اثراتش بر روی بارداری لازم است مطالعاتی براساس طرح های مداخله ای صورت بگیرد.
ـ آموزش مسائل بهداشتی، تغذیه و تنظیم خانواده باید از مراحل اولیهٔ زندگی شروع شده و در خانواده و مدارس با مشارکت والدین ادامه داشته باشد.
ـ دختران را باید از قبل برای مدرسه رفتان و آموزش دیدن آماده کرد. اگر آنها مراقبت های دوران کودکی را به موقع دریافت کرده باشند، نیروی بیشتری داشته و در مدارس حاضر خواهند شد.
ـ مواد آموزشی باید در دسترس دختران قرار گرفته و حتی الامکان به زبان محلی تهیه شوند.
ـ خیلی از والدین از اینکه دختران شان مسافت زیادی را تا مدرسه بروند نگران هستند. همچنین بسیاری از والدین ترجیح می دهند آموزش های لازم توسط زنان به دخران آنها داده شود.
بنابراین لازم است تمهیداتی در این زمینه ها صورت بگیرد.
ـ در زمینه دریافت مواد غذایی، یکی از طرحهای سلامتی ملای در چارچوب سلامت برای همه تا سال ۲۰۰۰، بایستی برنامه افزایش دریافت کلسیم حداقل در بین ۵۰% نوجوانان در سنین ۲۴-۱۳ سال و مصرف ۳ وعده یا بیشتر از غذاهای غنی از کلسیم باشد.
ـ مشارکت دختران نوجوان در طرحها و برنامه هایی که به آنه مربوط می شود.
منبع: مجله بهداشت خانواده
سه شنبه 30/9/1389 - 16:44
اهل بیت
خطبهای که به عبّاس بن علی نسبت داده میشود هنگامی که در مکّه بنیامیّه اراده قتل حسین بن علی را در سر دارند نشانههایی از کمال او را دارد در آنچه از علی ابن ابیطالب به ارث برده است.
به بخشهایی از ترجمه این خطبه نظر میافکنیم تا در صحنهای دیگر از کلام عبّاس بن علی او
را بیشتر بشناسیم:
حمد خدایی را سزاست که این کعبه را به قدوم پدر او (یعنی امام حسین علیه السلام) شرافت داد. خدایی که دیروز (اینجا) برای او بیت بود و امروز (به یمن قدوم پدر حسین بن علی) قبله گردیده است.
ای کافران فاجر و فاسق آیا ادامه امر حج را برای امام پاکان و نیکان مانع میشوید؟
چه کسی سزاوراتر از او به خانه کعبه است؟ چه کسی از او به کعبه نزدیکتر است؟
اگر حکمت پروردگار آشکار نمیشد و اسرار بلند مرتبه خداوند هویدا نمیگشت و این کعبه برای امتحان مردم نبود هر آینه قبل از آنکه امام به طواف بیاید کعبه به سوی امام پرواز میکرد. به تحقیق مردم استلام حجر الاسود میکنند ولی حجر الاسود دست امام را استلام مینماید.
اگر مشیت و خواست و اراده مولای من «حسین بن علی» از مشیت خدای رحمان سرچشمه نمیگرفت و به آن تعلق نداشت هر آینه مانند باز شکاری غضبناک که بر گنجشکهای در حال پرواز هجوم میآورد بر شما حمله میبردم.
آیا قومی را میترسانید که آنها در کودکی مرگ را به بازی میگیرند. پس چگونه خواهد بود در بزرگی؟ و به جای حیوانات جان خود و عزیزترین کسانم را در برابر او فدا میکردم.
نگاه کنید آن هم با دقت نگاه کنید از کسی پیروی میکنید که شارب الخمر است؟ یا کسی که صاحب حوض و کوثر است؟
از کسی پیروی میکنید که در خانه او آوازخوانهای مست حضور دارند و یا از کسی که در بیت او وحی و قرآن است؟ از کسی که در خانه او هوسرانی و آلات لهو و لعب و پلیدی است و یا از کسی که در خانه او پاکی و نشانههای خداست؟ شما را چه میشود؟
و شما در گمراهی و انحرافی واقع شدید که قریش در آن قرار داشتند آنها کشتن رسول خدا مرادشان بود و شما کشتن فرزند دختر پیامبرتان را اراده نمودهاید تا زمانی که امیر المؤمنین علی زنده بود کشتن رسول خدا برای ایشان ممکن نبود. چگونه برای شما کشتن ابیعبدالله امکانپذیر است مادامی که من زنده هستم.
بیایید تا شما را به راه کشتن (امام حسین) آگاه کنم. به کشتن من مبادرت ورزیده و اقدام کنید گردن مرا بزنید تا مراد شما حاصل گردد.
خداوند شما را به مقصودی که برای آن دور هم جمع شدید نرساند و عمرهای شما را کوتاه و اولادتان را پراکنده سازد و شما و اجدادتان را لعنت کند.
برگرفته از :http://4raah.blogspot.com/2009/08/blog-post_04.html
سه شنبه 30/9/1389 - 16:43
عقاید و احکام
مراقبت بر وقت عبادت
ابن شهر آشوب از تفسیر القشیری روایت کرده: هنگامی که وقت نماز می رسید رنگ امام (ع)
تغییر می کرد و حالت تزلزل و اضطراب به او دست می داد، کسی پرسید: برای چه این حالت به
شما دست داد؟ فرمود: «هنگام ادای امانتی رسید که خداوند آن را بر آسمانها و زمین و کوهها
عرضه نمود و نتوانستند آن را حمل کنند، و انسان در عین ضعف و ناتوانی قبول کرد، حال ترس من از
آنست که به نیکویی از عهده اداء این امانت بر می آیم یا نه؟»
سه شنبه 30/9/1389 - 16:40
قرآن
عبد الرحمن سُلـّمی در مدینه معلم قرآن بود و به کودکان قرآن میآموخت. امام حسین (علیه السلام) یکی از فرزندان خویش را پیش او فرستاد تا قرآن بیاموزد.
معلم، قرائت سوره حمد را به کودک آموخت. هنگامی که کودک به نزد سید الشهدا(علیه السلام) آمد و سوره حمد را که آموخته بود، برای پدر قرائت نمود، امام (علیه السلام) معلم را احضار کرد و دستور داد تا در حضور جمعیت، هزار دینار (سکه طلا) و هزار حُـلـّه (پارچه گرانبها) به عنوان جایزه به او دادند. اما امام حسین (علیه السلام) به این دو جایزه کلان اکتفا نکرد و آنگونه که نقل گردیده است، دستور داد تا دهان معلم را پر از درّ و جواهر کردند.
بدین سان سید الشهدا(علیه السلام) خواست تا به مردم بیاموزد این دهان و زبانی که تعلیم قرآن نموده است، سزاوار آنست که پر از در و جواهر گردد. به هر حال، این سه رقم جایزه گرانبهای امام حسین (علیه السلام) به معلم قرآن برای تعلیم یک سوره حمد، در مدینه مورد توجه همگان قرار گرفت. مردم تعجب کنان میپرسیدند: آیا تعلیم یک سوره حمد، این همه جایزه دارد؟
امام حسین (علیه السلام) در پاسخ این ابهام، کلامی فرموده است که اهمیت و ارزش آن برای معلمین قرآن از آن سه جایزه به مراتب بیشتر است. امام (علیه السلام) فرمود:
"این چیزی که من به او دادم کجا و آن چیزی که او به طفل من عطا کرده کجا؟"
آن حضرت از کار معلم تعبیر به "عطا" فرموده و بخشش خویش را در کنار آن عطا، مساله غیر قابل ارزشی به حساب آورده است.
آری! اگر چه خانه سید الشهدا(علیه السلام) خود "بیت القرآن" است و آن حضرت بهتر از هر کس دیگر میتوانست به فرزند خویش قرآن بیاموزد، ولی با این عمل خواست تا کار تعلیم قرآن کریم را ترویج کند و برای معلم قرآن، ارزش و احترام قائل شود تا هم خود معلم به ارزش کار خویش پی ببرد و هم مردم برای او ارزش و احترام بیشتر قائل شوند. لذا این عمل سید الشهدا(علیه السلام) ترویج مؤسسات آموزش قرآن کریم و تکریم و بزرگداشت معلمین قرآن است.
«برگرفته از جزوه : "حسین راهنمای بشر، حق پرستان را پدر"، تألیف: آیت الله سید محمد ضیاء آبادی»
سه شنبه 30/9/1389 - 16:39
سخنان ماندگار
حضرت علی _علیه السلام_ در نهج البلاغه می فرمایند:
ارزش پشیمانی و زشتی غرورزدگی
گناهی که تو را پشیمان کند بهتر از کار نیکی است که تو را به خود پسندی وا دارد.
نهج البلاغه حکمت 46
سه شنبه 30/9/1389 - 16:38
اخلاق
نهج البلاغه حکمت 30
ارزش ها و آداب معاشرت با مردم
به فرزندش امام حسن (ع) فرمود:پسرم! چهار چیز از من یادبگیر(در خوبی ها) و چهار چیز به خاطر بسپار(هشدارها) که تا به آنها عمل میکنی زیان نبینی:
الف:خوبی ها
1-همانا ارزشمند تریت بی نیازی عقل است 2-و بزرگ ترین فقر بی خردی است 3- و ترسناک ترین تنهایی خود پسندی است 4- و گرامی ترن ارزش خانوادگی اخلاق نیکوست
ب: هشدارها
1-پسرم از دوستی با احمق بپرهز چرا که می خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیانت می کند.
2-از دوستی با بخیل بپرهیز زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری از تو دریغ می دارد .
3-از دوری با بدکار بپرهیز که با اندک بهایی تو را میفروشد.
4-و از دوستی با دروغگو بپرهیز که او به سراب ماند دو را به تو نزدیک و نزدیک را دور می نمایاند.
نهج البلاغه حکمت 38
سه شنبه 30/9/1389 - 16:36
اخلاق
رعایت حقوق همسایگیدر دیدگاه اسلام، جامعه مسلمین همانند اعضای یک پیکر و کاملا با یکدیگر مرتبطاند. اعضای این جامعه همانند سرنشینان یک کشتی هستند که اگر قسمتی از کشتی آسیب بپذیرد خطر تمام مسافران را تهدید میکند. با این دیدگاه، همسایه از جایگاهی بلند برخوردار است و رعایت حقوق همسایه از وظایف مهم و اساسی هر مسلمان به شمار میرود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کسی به اندازه یک وجب زمین به همسایهاش خیانت کند خداوند آن زمین را همچون طوقی به گردن او قرار میدهد که تا قیامت معذب باشد. هر کس همسایه خود را اذیت کند خداوند بوی خوش بهشت را بر او حرام میکند و جایگاهش جهنم خواهد بود. هر کس حق همسایه اش را ضایع کند از ما نیست. جبرئیل آن قدر در مورد رعایت حق همسایه به من سفارش کرد که گمان کردم همسایه ارث هم میبرد.حضرت رضا علیه السلام فرمود:«از ما نیست کسی که همسایه اش از دست او و اعمال ناپسندش در امان نباشد ".امام صادق علیه السلام فرمود:«ملعون است، ملعون است کسی که همسایهاش را آزار دهد." در دستورات اسلام توصیه شده است که بر اذیت همسایه صبر و تحمل کنیم: مردی خدمت رسول الله آمد و گفت:«همسایه ام مرا اذیت میکند. پیامبرفرمود:«اذیت او را تحمل کن و دست از اذیت او بازدار.مردی خدمت امام صادق از همسایه اش شکایت کرد. امام فرمود:«تحمل کن. "مرد گفت:«به من می گویند تو بی عرضه و ذلیلی". امام فرمود:«ذلیل کسی است که ظلم می کند."بر اساس احادیث باید از حال همسایه خود آگاه باشیم، از طرفى بعضى از همسایه ها مشکلات اخلاقى دارند، در این صورت چه باید کرد؟حق همسایه چنان سنگین و احترامش لازم است که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: " درباره همسایگان از خدا بترسید که این سفارش پیغمبر شما است. پیوسته در مورد همسایگان سفارش مىکرد تا بدان جا که گمان بردیم آنها را وارث یکدیگر معرفى خواهد کرد " . (1)
امام صادق(ع) فرمود: "هر کس به خدا و روز جزا ایمان دارد، باید به همسایهاش احترام و اکرام نماید " . (2). خوشهمسایگى و تکریم همسایه، خانهها را آباد، عمر را طولانى(3) و رزق و روزى را زیاد میگرداند" . (4).
مفهوم آگاهى از همسایهمنظور از آگاه بودن از همسایه یا رعایت حقوق وى، ارتباط و رفت و آمد و همنشینى یا همصحبت شدن به مدت طولانى نیست تا بر فرض ثابت شدن فساد اخلاقى و ترس از تأثیر پذیرى از فساد اخلاقى او مطرح باشد یا مورد تهمت قرار گیرد بلکه به این معنى است که " وقتى او را دیدید، احترامش بگذارید. در سلام به او پیشدستى کنید اما صحبت و گفتگوى با وى را طولانى نکنید " (5) اگر از شما یارى خواست، به او کمک کنید. اگر محتاج بود و از شما وام خواست، به او بدهید. اگر خیر و خوشى به او رسید، به وى تبریک و تهنیت بگویید. اگر بیمار شد از وى عیادت کنید - اما مدت حضورت نزد بیمار کوتاه باشد - و اگر مصیبتى بر وى وارد شد، تسلیت و دلداریش دهید. اگر مُرد، به تشییع جنازهاش حاضر شوید(6)و... بنابر این حق همسایه را در مدتى که روایات گفتهاند، رعایت کنید، اشکال ندارد. پاسخ را با ذکر حدیثى به پایان مىبریم. على(ع) فرمود: «شایسته است همسایگان به دیدار همدیگر روند یا همسایگى را ترک گویند»(7). اگر از جانب همسایه مورد اذیت و آزار قرار مىگیرند، حق اذیت کردن آنها را ندارد؛ حق نفرین و لعن آنان را نیز ندارند، زیرا نفرین همسایه مستجاب نمىشود، بلکه خانه خود را بفروشد و جاى دیگربرود. سه شنبه 30/9/1389 - 16:14