• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1291
تعداد نظرات : 73
زمان آخرین مطلب : 5622روز قبل
دعا و زیارت
عمر سعد به عظمت سیدالشهداء معترف است  
هنگامى كه عبیدالله ابن زیاد تصمیم به مقابله با امام حسین علیه السلام گرفت ، به عمر ابن سعد دستور داد كه به سمت حسین ابن على برود، و بعدا از آن كه از كار حسین فارغ شد به ماءموریت خود كه وعده حكومت رى را در مقابل آن داده بود روانه شود، عمر ابن سعد، عذر خواست ، ابن زیاد گفت : پس آن توشه ما را پس بده ، عمر ابن سعد گفت : مرا مهلت بده تا مشورت كنم ، با هر كس كه مشورت كرد، همگى بالاتفاق او را منع كردند، خواهرزاده او بنام حمزة ابن مغیرة ابن شعبه به او گفت : دائى جان تو را بخدا قسم كه به طرف حیسن نرو و خود را آلوده به گناه و قطع رحم مكن .
بخدا سوگند اگر تمام سلطنت روى زمین از آن تو باشد و تمام دنیاى خود و اموال و این حكومت را از دست بدهى بهتر از این است كه خدا را با خون حسن ملاقات كنى ،
آن بدبخت گفت : باشد و شب همى فكر مى كرد و با خود مى گفت : آیا حكومت رى را رها كنم در حالى كه آرزوى من است ، یا عار كشتن حسین را قبول كنم كه در كشتن او بى تردید آتش جهنم است ، اما حكومت رى هم روشنى چشم من است .
(188)
آرى عمر ابن سعد نتوانست از ملك رى چشم پوشى كند اما در مقابل عظمت امام حسین علیه السلام نیز ذلیل بود، و خود اعتراف داشت كه اذیت رساندن به امام حسین حرام است .
جمعه 22/9/1387 - 21:34
دعا و زیارت
اعترافات دشمنان به عظمت حضرت سیدالشهداء  
امام حسین و حاكم مدینه
بعد از هلاكت معاویه ، یزید به ولید ابن عتبة حاكم مدینه ضمن نامه اى نوشت كه از حسین ابن على و عبدالله ابن عمر و عبدالله ابن زبیر بیعت بگیر و طبق برخى روایات به او فرمان داد كه اگر بیعت نكردند سر آنها را برایم بفرست ، و وقتى امام حسین از مجلسى كه به دعوت حاكم مدینه ، تشكیل شده بود و مروان نیز حضور داشت ، بر مى خواست ، مروان گفت : اگر الان حسین با تو بیعت نكند، هرگز به او دست پیدا نكنى مگر بعد از آنكه میان شما كشته هاى بسیار واقع شود، او را زندانى كن تا بیعت كند یا گردنش را بزن .
امام حسین فرمود: یا بن الزرقاء تو مرا مى كشى یا او، بخدا دروغ گفتى و گناه كردى و سپس خارج شدت مروان بن ولید گفت : حرف مرا گوش ندادى ، مثل امام حسین هرگز خود را در اختیار تو نمى گذارد ولید گفت : واى بر غیر تو، اى مروان ، تو چیزى را كه نابودى دین من در آن است انتخاب كردى ، بخدا كه دوست ندارم تمام آنچه خورشید بر آن مى تابد از آن من باشد ولى قاتل حسین باشم ، سبحان الله ، من حسین را بخاطر اینكه مى گوید بیعت نمى كنم بكشم ، بخدا سوگند گمان من این است ، آن شخصى كه روز قیامت در مقابل خون حسین محاسبه شود، كفه اعمال او سبك است .
(
جمعه 22/9/1387 - 21:34
دعا و زیارت
تفتازانى در جواب امثال غزالى سخن جالبى دارد 
او كه از محققین و بزرگان اهل سنت مى باشد و آوازه او بسیار شهرت دارد در شرح عقاید نسفیه گوید: حق این است كه رضایت یزید و اظهار خوشحالى او به كشته شدن امام حسین علیه السلام و اهانت او به اهل بیت پیامبر اكرم از متواترات است و ان كان تفصیله احادا ، سپس گوید: ما راجع به یزید و بى ایمانى او تردید نداریم ، آنگاه مى افزاید كه : لعنت خدا بر او و بر یاوران و كمك كاران او - آمین .
و همچنین در شرح مقاصد نیز كلام جالبى دارد او در ضمن كلمات خود گوید: از مشاجرات و نزاعها و جنگهاى میان صحابه معلوم مى شود كه گروهى از صحابه از راه حق بخاطر كینه و حسد و لجاجت و ریاست طلبى و شهوترانى خارج شده اند، چرا كه هر صحابى معصوم نیست ، لیكن علماء بخاطر گمان نیكو به صحابه كارهاى ایشان را توجیهاتى كرده اند كه مبادا عقائد مسلمانان نسبت به بزرگان صحابه منحرف شود، سپس گوید: و اما آنچه كه از ظلم بر اهل بیت پیامبر رفت ، آنقدر روشن است كه مجالى براى مخفى كارى نیست و آنقدر فجیع و ناهنجار است كه جائى براى نفهمى و شبهه نیست ، زیرا به گونه اى است كه نزدیك است جمادات و حیوانات به آن شهادت دهند!
و ساكنان آسمان و زمین بگریند، كوهها فرو ریزد و بدى آن كردار تا ابدالدهر خواهد ماند، پس لعنت خدا بر آنكه مباشرت كرد یا راضى بود یا تلاش كرد و عذاب آخرت شدیدتر و دائمتر است .
سپس گوید: اگر سؤ ال شود پس چرا برخى از علماء مذهب ، لعن یزید را جائز نمى دانند با اینكه مى دانند یزید مستحق لعن و بیشتر از آن است ، جواب گوئیم : اهل سنت متفقند در باطن بر اینكه یزید مستحق لعن است ، اما در ظاهر بخاطر اینكه دفاع كنند از خلفاء سابقین و اینكه مبادا مانند شیعیان ، لعن از یزید به ما قبل او سرایت كند، علماء صلاح دیدند كه جلوى این راه را بطور كلى ببندند تا مردم گمراه نشوند!
(18
جمعه 22/9/1387 - 21:33
دعا و زیارت
مدافعین یزید! 
غزالى در احیاءالعلوم از یزید و ابلیس دفاع مى كند!!
مخفى نماند كه جنایت و زشتى كار یزید چنان زیاد و واضح بود، كه نه تنها خود را رسوا نمود، بلكه پدر و سایر نیاكان خود و كسانى كه سبب شدند كار خلافت به اینجا بكشد رسوا نمود، از بلاذرى كه از علماء اهل سنت است نقل شده كه گوید: پسر عمر بعد از شهادت امام حسین به یزید نامه نوشت و گفت : مصیبت بزرگ و فاجعه عظیمى رخ داد و در اسلام حادثه بزرگى پدید آمد و هیچ روزى مثل روز قتل حسین نیست ، یزید در جواب او نوشت : اى احمق ما بر سر خانه هاى آماده و بسترهاى گسترده و مهیا قرار گرفتیم و از آن دفاع كردیم ، اگر حق با ماست كه به حق جنگ كردیم و اگر حق براى غیر ماست ، پدر تو اولین كسى است كه این روش را نهاد و حق را از اهلش بازستاند.
(185)
و در میان علماء اسلام كمتر كسى است كه با اینهمه جنایات و كفریات كه از یزید سر زد، از او دفاع كند، اما با این همه برخى از كوردلان عالم نما دامن همت در دفاع از یزید بالا زده اند، و از جمله اینان غزالى صاحب كتاب احیاءالعلوم است او در آفت هشتم از كتاب آفات زبان جزء سوم ، به نقل علامه امینى و محدث قمى در تتمه المنتهى كلامى دارد كه خلاصه آن این است كه لعن مسلمان جایز نیست و یزید مسلمان است و نسبت قتل یا امر به قتل یا رضاى به قتل امام حسین را به او دادن ، سوءظن به مسلمانان و حرام است ، و هر كه به صحت این تهمت گمان كند احمق است ، سپس بعد از توضیح اینكه كشف این امر مشكل و مقدور نیست گوید: بر فرض كه ثابت شود مسلمانى آدم كشته است ، آدمكشى كه موجب كفر نیست ، شاید توبه كرده باشد، پس لعن هیچ مسلمانى جایز نیست و هر كه یزید را لعن كند معصیت كار و فاسق است و اگر لعن جایز هم باشد، باز سكوت ایراد ندارد واگر كسى در تمام عمر شیطان را لعن نكند مسئولیت ندارد، بلكه اگر شیطان را لعن كند مسئولیت دارد، زیرا لعن یعنى دور شدن از رحمت خدا، از كجا معلوم كه شیطان از رحمت خدا دور است ؟! و اخبار از این امر غیبگوئى بى مورد است ، بله اگر كسى كافر مرده باشد لعن او جایز است ، اما ترحم بر یزید جایز و بلكه مستحب است ، بلكه او داخل است در دعاى الله اغفر للمؤ منین و المؤ منات ، زیرا یزید مؤ من بوده است ، انتهى ، آرى عزیزان من بخوانید و عبرت بگیرید كه وقتى كسى دچار خذلان الهى شد، چگونه علم او سبب هلاكت او مى شود، و علوم خود را در راه دفاع از یزید و ابلیس بكار مى گیرد، البته خرافات و ترّهات غزالى در احیاء بسیار زیاد است به الغدیر ج 11 فضل او گوش جهانیان را پر كرده در پاسخ غزالى بیاوریم .
كسى نیست كه از این جاهل متعصب كوردل بپرسد، مگر قرآن قاتل مسلمان را لعنت نكرده است ؟ مگر قرآن حاكمان ستمگر را لعنت نكرده است . مناسب است در اینجا كلامى را از ملا سعد تفتازانى كه به تعبیر محدث قمى حدیث فضل او گوش جهانیان را پر كرده در پاسخ غزالى بیاوریم .
جمعه 22/9/1387 - 21:33
دعا و زیارت
آتش زدن و خراب كردن كعبه توسط سپاه یزید 
پس از سركوب كردن مردم مدینه و غارت آنها، مسلم ابن عقبه ، عازم سركوب عبدالله ابن زبیر در مكه شد، اما وى كه پیرمردى مریض بود در میان راه به درك واصل شد، او قبل از مرگ خود گفت : خدایا من بعد از شهادت به لااله الاالله و محمد رسول الله هیچ كارى كه محبوبتر باشد نزد من از كشتار مردم مدینه نكرده ام ، و به هیچ چیزى بیشتر از این كارم براى آخرتم امیدوار نیستم ! (179)
و سرانجام حصین ابن نمیر كه بجاى وى فرماندهى لشكر شام را بعهده گرفته بود، به مكه هجوم آورد، و وقتى ابن زبیر به مسجدالحرام و كعبه پناه برد (180)، با منجنیق كعبه را سنگباران كردند و با نفت و پارچه و هرچه كه قابل سوختن بود، بر كعبه فرو ریختند به گونه اى كه كعبه سوخت و منهدم گردید، (181)، گویند كه فرمانده لشكر شام فرمان داد كه هر روز ده هزار سنگ بر كعبه فرود آوردند. (182)
و در همین ایام كه لشكر شام مشغول نابودى كعبه بودند، خداوند یزید را مهلت نداد و هلاك نمود، در حالى كه عمر او به چهل نمى رسید،
او طى سه سال و اندى حكومت خود، سال اول پسر فاطمه سیدالشهداء را به شهادت رساند و خاندان پیامبر را به اسارت گرفت ، در سال دوم خون و ناموس و اموال مردم مدینه را مباح نمود و در سال سوم ، خانه خدا را آتش زد و نابود كرد، و این نیست جز آثار و نتایج سوء انحراف از اهل بیت علیهم السلام ، تو گوئى خداوند با افعال زشت و ناهنجار آنان مى خواند آنان را به دست خودشان رسوا كند و حقانیت اهل بیت را به اثبات رساند.
در سبب مرگ یزید امورى ذكر شده است ، برخى گویند از كثرت مستى ، چون مشغول رقصیدن بود، با فرق سر بر زمین خورد و جان داد، و برخى گویند عربى بادیه نشین ، در بیابان وقتى یزید در پى شكار تنها شده بود، و خودش را معرفى كرد، آن مرد در خشم شد و گفت تو قاتل حسین ابن على هستى و او را به درك واصل كرد.
(183) و در تتمة المنتهى آمده است كه جنازه یزید را در دمشق در باب الصغیر دفن كردند و هم اكنون مزبله است .
مسعودى در مروج الذهب گوید: یزید شراب خوارگى را علنى و به روش فرعون عمل مى كرد، بلكه فرعون نسبت به مردم عادلتر و با انصاف تر بود.
و به دنبال یزید، سایر عمال و فرمانداران او نیز فسق و فجور را علنى كردند، در دوران یزید غنا در مكه و مدینه علنى شد مردم از آلات لهو استفاده مى كردند و بى پروا شراب مى نوشیدند.
(184)
جمعه 22/9/1387 - 21:32
دعا و زیارت
نمونه اى از قساوت سپاه یزید با مردم مدینه 
از ابن قتیبه در كتاب الامامة و السیاسه نقل شده است كه : یكى از سپاهیان شام وارد منزل شد كه تازه زایمان كرده بود و نوزاد او در آغوشش شیر مى خورد، آن مرد به زن گفت : آیا مالى دارى ؟ زن گفت : نه بخدا قسم ، چیزى برایم باقى نگذارده اند (سپاهیان شام قبلا شهر را غارت كرده بودند) سرباز شامى گفت : یا چیزى برایم بیاور و گرنه تو و این بچه ات را مى كشم ، زن صدا زد: واى بر تو، این بچه فرزند صحابه پیامبر است ، من نیز خود در بیعت شجره با پیامبر بیعت كرده ام ، سپس در حالى كه به نوزادش اشاره مى كرد گفت : اى پسرم بخدا سوگند اگر چیزى داشتم ، فدایت مى كردم ، كه ناگاه آن ملعون پاى نوزاد را گرفت و در حالى كه طفل پستان مادر را مى مكید، او را از دامن مادر كشید و بر دیوار كوفت به گونه اى كه مغز كودك جلو چشم مادرش متلاشى شد و به زمین ریخت ، راوى گوید: آن ملعون هنوز از خانه بیرون نرفته بود كه نصف صورتش سیاه شد و زبان زد مردم شد.
عمق فاجعه آنقدر زیاد بود كه تا مدتها وقتى مردى مى خواست دختر خود را تزویج كند، بكارت او را تضمین نمیكرد، و مى گفت : شاید در واقعه حره آسیب دیده باشد.
و سپس از اهل مدینه بیعت گرفتند براى یزید كه همگى بردگان او باشند، اگر خواست آنها را به بردگى بگیرد و اگر خواست آزاد كند، و مردم مدینه در حالى كه اموالشان غارت و خونهایشان ریخته و ناموسشان مورد تجاوز قرار گرفته بود همگى به جز امام چهارم و پسر ابن عباس به این شرط بیعت كردند.
(177)
سپس مسلم ابن عقبه جنایتكار سرهاى ، مردم مدینه را براى یزید به شام فرستاد، همینكه سرها را جلو یزید نهادند گفت : لیت اشیاخى ببدر شهدوا، اى كاش اجداد من كه در بدر كشته شدند، حاضر مى بودند و مى دیدند چگونه از پیامبر اكرم انتقام گرفتم . (178)
جمعه 22/9/1387 - 21:32
دعا و زیارت
نامه امام حسین به معاویه و بر شمردن جنایات او 
امام حسین علیه السلام در نامه اى كه پاسخ به نامه معاویه بود، ضمن بر شمردن جنایات معاویه در كشتن افراد پاك و بى گناه فرمود: من تصمیم مخالفت و جنگ با تو را ندارم ، همانا از خداوند نسبت به جنگ نكردن با تو و حزب ظالم و بى پرواى تو كه كمك كاران شیطان رانده شده اند واهمه دارم ، (گویا مراد حضرت این است كه : نیت باطنى من جنگ است ولى فعلا مصلحت نیست ) آیا تو قاتل حجر و یاران عابد او نیستى كه بعد از دادن امانهاى محكم از روى جراءت بر خدا و سبك شمردن پیمان ، آنها را كشتى ؟
آیا تو قاتل عمر و ابن حمق آن پیرمرد عابد كه عبادت صورتش را رنجور كرده بود نیستى ؟ كه بعد از دادن آن همه پیمانها او را كشتى ؟
آیا تو نیستى كه ادعا كردى زیاد پسر ابوسفیان است با اینكه پیامبر فرمود: فرزند ملحق به شوهر است و زناكار مستحق سنگ است ، سپس او را بر اهل اسلام مسلط كردى كه آنها را مى كشد و دست و پایشان را قطع مى كند!
سبحان الله اى معاویه ، گویا تو از این امت نیستى ، و آنها هم كیش تو نیستند.
آیا تو نیستى قاتل آن حضرمى كه زیاد راجع به او نوشت كه او بر دین على است ، در حالى كه دین على ، دین پسر عموى او (پیامبر) است ، همو كه تو را به جایگاهى كه نشستى ، نشانده است .
و اگر آن نبود، برترین شرف تو و پدرانت در كوچ كردن زمستان و تابستان بود. خداوند بخاطر ما بر شما منت نهاد و آن را از دوش شما برداشت .
تو در سخنانت گفته اى كه دوباره امت را به فتنه نینداز، همانا من فتنه اى براى این امت بزرگتر از حكومت تو بر آنها نمى شناسم !
و در آخر نامه حضرت فرمود: از خدا بترس اى معاویه و بدان كه خداوند را كتابى است كه هیچ كوچك و بزرگى را فروگذار نكند مگر اینكه جمع آورى كند، و بدان كه خداوند فراموش نمى كند آدمكش تو را از روى گمان و دستگیر كردن مردم را از روى تهمت ، و حكومت بخشیدن شما بچه اى را كه شراب مى نوشد و با سگها بازى مى كند (یعنى یزید)
نمى بینم تو را مگر اینكه خودت و دینت را هلاك كرده و مردم را ضایع نموده
اى و السلام
جمعه 22/9/1387 - 21:30
دعا و زیارت
سیدالشهداء صفات یزید را بیان مى كند  
معاویه در سالى كه به حج رفت ، به مدینه آمد و براى یزید از مردم بیعت گرفت و از یزید تعریف كرد و او را عالم به سنت و قرائت قرآن و بردبار دانست ، امام حسین علیه السلام برخواست و پس از حمد الهى و صلوات بر پیامبر اكرم طى سخنانى فرمود: آنچه از یزید و كمالات و سیاستهاى او براى امت محمد گفتى فهمیدم ، تو مى خواهى مردم را به اشتباه اندازى ، گویا كه از شخصى پشت پرده یا فرد پنهانى سخن مى گوئى ، یا از روى دانش اختصاصى كه به تو داده اند خبر مى دهى ؟!!
خود یزید پرده از راى خود برداشته ، راجع به یزید از دنبال سگهاى ولگرد رفتنش بپرس و یا از كبوتر بازى او، و یا دنبال زنان آوازه خوان و انواع ملاهى رفتن او بپرس ، كه یاور خوبى خواهد بود، و هدف خود را رها كن ، تو بى نیازى از اینكه خدا را با گناه این مردم بیش از آنچه دارى ملاقات كنى ، بخدا قسم تو همواره باطل را ظالمانه مقدم مى كرده اى .
(174) الحدیث
جمعه 22/9/1387 - 21:29
دعا و زیارت
شهادت مردم مدینه در مورد یزید 
اهل مدینه عده اى را پس از شهادت امام حسین براى تحقیق در مورد یزید به شام فرستادند: كه از جمله آنها عبدالله ابن حنظله بود، یزید آنها را احترام كرد و جوائز ارزنده اى به آنها داد، آنها كارهاى یزید را مشاهده كردند و در بازگشت شروع كردن به بدگوئى از یزید و گفتند: ما از نزد مردى مى آئیم كه اصلا دین ندارد، شراب مى خورد، طنبور مى نوازد، با سگها بازى مى كند. (170)
عبدالله بن حنظله گفت : اى قوم از خداى بى همتا بترسید، بخدا سوگند ما بر یزید خروج نكردیم مگر اینكه ترسیدیم از آسمان بر سر ما سنگ ببارد، یزید مردى است كه با مادر و دختر و خواهر آمیزش ‍ مى كند، شراب مى خورد و نماز را ترك مى كند، (171)
و از همو نقل كرده اند كه گفت : از نزد مردى آمدم كه بخدا قسم اگر یاورى جز پسرانم نداشته باشم با آنها جهاد خواهم كرد. (172)
یكى دیگر از آن عده كه به شام رفته بودند شخصى است بنام منذر ابن زبیر، او در بازگشت گفت : همانا یزید به من یكصد هزار جایز داد ولى این مانع آن نیست كه راجع به او سخن نگویم ، بخدا سوگند كه او شراب مى خورد، بخدا او مست مى شود بگونه اى كه نماز را ترك مى كند. (173
جمعه 22/9/1387 - 21:29
دعا و زیارت
شناسنامه یزید و اعمال ننگین او 
یزید ابن معاویه ، مادرش میسون نام داشت دختر بجدل ، از نسابه كلبى نقل شده كه بجدل پدر میسون غلامى داشت بنام سفاح كه با میسون رابطه نامشروع داشت ، وقتى میسون را كه بیابان نشین بود، در وادى حوارین ، نزد معاویه آوردند، از آن غلام باردار بود ولى حملش ظاهر نبود، و پس از زایمان ، معاویه آن را از خود پنداشت .
یزید مردى سیاه چهره با لبهاى خشن و صدائى غلیظ بود، در صورتش زخمى بزرگ بود، او مردى بود شرابخوار و قمارباز كه ایام زندگى را با لهو و لعب و شكار مى گذراند، غالب اوقات در بیابان در حوارین آنجا كه منزل مادرش - بعد از طلاق از معاویه بود - بسر مى برد، حتى در مرگ معاویه نیز حاضر نبود.
جمعه 22/9/1387 - 21:28
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته