• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4020
تعداد نظرات : 146
زمان آخرین مطلب : 3946روز قبل
ازدواج و همسرداری
آیا می خواهید همسرتان به شما وفادارتر بماند؟
آیا می خواهید همسرتان به شما وفادارتر بماند؟
اینکه مرد زندگی شما تا چه اندازه به پیمان ازدواجش وفادار می‌ماند، تنها تا اندازه ای به ویژگی‌های شخصیتی‌اش ارتباط دارد و البته گاهی رفتاری که زنان با همسرشان می‌کنند، بیش از هر عامل دیگری می‌تواند بر آینده این رابطه تاثیر بگذارد.

همه مردها مثل هم نیستند؛ بعضی‌های‌شان انگار هیچ‌وقت سر به راه نمی‌شوند. گروهی از مردها هم تعهدی به روابط‌شان ندارند و حتی اگر مدام از شریک زندگی‌شان عذرخواهی کنند و به او وعده‌هایی بدهند، باز هم مرد زندگی نمی‌شوند. اما باز هم باید بگوییم که همه مردها از این جنس نیستند. اغلب همین مردهایی که شبیه آدم آهنی به نظر می‌رسند، به شدت به‌همسران‌شان عاشق و حتی وابسته می‌شوند و گاهی هم مثل هر آدم دیگری، دلگیر می‌شوند و احساس تنهایی می‌کنند. اینکه مرد زندگی شما تا چه اندازه به پیمان ازدواجش وفادار می‌ماند، تنها تا اندازه ای به ویژگی‌های شخصیتی‌اش ارتباط دارد و البته گاهی رفتاری که زنان با همسرشان می‌کنند، بیش از هر عامل دیگری می‌تواند بر آینده این رابطه تاثیر بگذارد.

همیشه باید تازه و پرطراوت باشید
و تنها در یک نگاه عاشق شما می‌شود. شاید در نگاه اول شما بتوانید توجه یک مرد را جلب کنید و جرقه ای که به آن «خوش آمدن» می‌گویند را بزنید، اما واقعیت این است که اوضاع همیشه اینطور نمی‌ماند. ازدواج یک موضوع کلی عجیب و غریب نیست، بلکه بیشتر به یک بسته پر از دلایل مختلف شباهت دارد. از خانواده بگیرید تا ظاهر و تحصیلات و ... همگی می‌توانند جزئی از دلایلی باشند که همسرتان به‌خاطرشان شما را انتخاب کرده است. پس سعی کنید از دلایل عشق او با خبر شوید و هرگز آنها را از دست ندهید. همیشه تازگی و طراوت‌تان را حفظ کنید. به یاد بیاورید که همسرتان با چه کسی ازدواج کرده و سعی کنید همیشه همان فرد بمانید.

دراین خودآزمایی شرکت کنید
اگر پاسخ شما به بیش از 5 سؤال این تست مثبت است، کارتان تمام است. وقت آن است که با جدیت سراغ کلاس‌های زوج درمانی و خانواده درمانی بروید و آسیب‌هایی که به ارتباط‌تان زده‌اید را ترمیم کنید. اما اگر تنها به 2 یا 3 سؤال جواب مثبت داده‌اید، باید بگوییم که اشتباهات شما قابل توجه، اما جبران پذیر است و باید برای بیمه کردن زندگی مشترک‌تان روی مهارت‌های ارتباطی‌تان کار کنید.

هیچ‌وقت تحقیرش نکنید
هرقدر هم که با هم صمیمی باشید، باز هم نباید از این دیوار شیشه‌ای که میان‌تان هست بگذرید. در افراد بالغ، صمیمیت در دل خود احترام متقابل را هم دنبال دارد و در یک زندگی عاشقانه، این احترام صد‌چندان می‌شود. پس قبل از توهین به همسرتان یا ناراحت کردنش، از خود بپرسید او و این رابطه تا چه اندازه برای شما ارزش دارد. یادتان نرود تنها یک کلمه می‌تواند سرنوشت رابطه میان شما را دگرگون کند، مسئولیت‌شناس باشید و تک تک حرف‌ها و کارهای‌تان را، زیر ذره‌بین بگذارید. این واقعیت را نادیده نگیرید که بسیاری از همسران خائن، همان کسانی هستند که مدام مقابل جمع تحقیر می‌شوند و احساس می‌کنند که همسرشان برای غرور و هویت آنها ارزشی قائل نیست.

نجنگید
زندگی میدان جنگ نیست؛ این جمله را از همان روز شروع یک ارتباط و بعد از آن به خاطر داشته باشید. حتی در سخت‌ترین لحظات زندگی هدف اصلی‌تان را فراموش نکنید. ازدواج راهی برای ساختن زندگی بهتر، کامل‌تر و همراه با آرامش است. پس به جای نقشه کشیدن‌های هر روزه و گرفتن باج مادی یا عاطفی از او، راه حل عاقلانه‌ای را برای حل اختلافات و مشکلات جست و جو کنید. کم نیستند مردهایی که به خاطر بی‌توجهی همسرشان یا درک نشدن توسط او، در جای دیگری به دنبال محبت می‌گردند.

مشکوک نباشید
درست است که بی خیالی شما ممکن است باعث نادیده گرفتن واقعیت شود و کار را از کار بگذراند، اما شکاک بودن هم آسیب های بیشتری را به همراه می‌آورد. ترس همسرتان از قضاوتی که در موردش دارید و از طرف دیگر، حس اینکه شخصیتش را لگدمال می‌کنید و به شعورش احترام نمی‌گذارید، می‌تواند او را به مردی خائن و بی تفاوت تبدیل کند. پس حرمت‌ها را از بین نبرید و تا از چیزی با خبر نشده‌اید، روی همسرتان برچسب نچسبانید. یادتان نرود مردهایی که چنین همسری دارند، گاهی تنها برای تلافی چنین تصمیمی می‌گیرند.

دائما نگویید می‌روید
هر مردی احتیاج دارد که بداند تنها و تنها به‌خاطر خودش دوست داشته می‌شود و از پس راضی کردن همسرش بر می‌آید. این تصور به آنها احساس غرور و قدرت می‌دهد، پس این حس را از همسرتان نگیرید. زنانی که مدام همسرشان را از نبودشان می‌ترسانند، همان کسانی هستند که شریک زندگی شان را به نبود خود عادت می‌دهند. مردی که سال‌ها در ذهن خود تصویر رفتن همسرش را تجسم کرده، سرانجام روزی به این تصویر عادت می‌کند و برای آرام کردن ترس‌هایش و گرفتن آرامشی که از او سلب شده، به دنبال پایگاه دیگری می‌گردد.

از هم دور نشوید
قرار نیست به همسرتان بچسبید و تمام استقلال‌تان را از دست بدهید اما نباید فراموش کنید در یک خانه مشترک زندگی می‌کنید؛خانه ای که نه تنها در آن تصمیم‌های مشترک گرفته می‌شود، بلکه اعضایش در کنار هم شادی، غم، ترس و اشتیاق را تجربه می‌کنند. اگر می‌خواهید همسری ایده‌آل باشید، باید به شریک زندگی‌تان این احساس را القا کنید که در هر لحظه در کنارش هستید و شریک موفقیت‌ها و شکست‌هایش هستید. مردی که این حس را در همسرش نمی‌بیند، با دیدن حمایت‌های دیگری سفره دلش را باز می‌کند و گاهی با حل شدن در یک رابطه تازه به زندگی‌اش آسیب می‌زند.

به دوستانش دقت کنید
از یاد نبرید که انرژی اطرافیان و حتی تصویری که از آنها در ذهن‌تان شکل می‌گیرد، در آینده زندگی شما تاثیر گذار است. بررسی‌ها ثابت کرده افسردگی، خشم و حتی عادت‌های کلامی ما تحت تاثیر اطرافیان‌مان قرار دارد و می‌توانیم قاطعانه بگوییم که بودن در کنار زوج‌هایی که مدام با هم جنگ دارند یا آداب زندگی آرام و سالم را نمی‌دانند،می‌تواند به رابطه شما آسیب بزند. از طرف دیگر، رابطه افراطی همسرتان با افراد مجردی که در دنیای دیگری سیر می‌کنند یا مردهایی که دلبستگی به همسرشان ندارند، می‌تواند گاهی روی رفتار او تاثیر بگذارد و به زندگی تان آسیب بزند. البته دلیلی ندارد که او را از همه دوستانش جدا کنید، اما می‌توانید در مورد حدود این رابطه‌ها با آرامش گفت‌وگو کنید و تصمیم مشترک بگیرید.
دوشنبه 17/4/1392 - 10:25
كودك
چگونه می توان کنجکاوی کودک را تحریک کرد؟
چگونه می توان کنجکاوی کودک را تحریک کرد؟
 كودكان به طور طبیعی كنجكاو هستند، زیرا هرچه در این دنیا می بینند برای آنها جالب و تازه است: خواه یك مورچه باشد كه خرده نانی را كه چند برابر خودش است به سمت لانه می كشد، یا حلزونی باشد كه در گوشه یك پیاده روی باران زده به راه خود ادامه می دهد.

البته این حس كنجكاوی طبیعی كودك شما، در صورتی كه با یكی از كارهای فوری شما (مثلا رساندن كودك به مهدكودك در اول صبح برای اینكه به موقع در محل كارتان حاضر شوید) همزمان شود، ممكن است حواس شما را از كارهای اصلی تان غافل كند؛ علاوه بر این شاید توجه به این نكته كه در دنیای كودك، راه رفتن یك حلزون از كارهای شما مهمتر است، برایتان چندان خوشایند نباشد! در اینجا چند راه برای بهره بردن از كنجكاوی كودك و تبدیل كردن آن به یك تفریح شاد و هیجان انگیز، ارائه شده است:

سفرهای اكتشافی ترتیب دهید
وقتی می خواهید برای خرید یا انجام كاری از منزل بیرون بروید، به همراه بردن كودك ممكن است برایتان مصیبت باشد، اما از همین فرصت هم می توانید استفاده كنید و یك سفر اكتشافی هیجان انگیز و مفرح ایجاد كنید. نانوایی، میوه فروشی، قصابی، فروشگاه كفش و هر جای دیگر می تواند برای كودك دنیای تازه ای باشد كه در آن افراد و موضوعات جالب را تجربه كند. می توانید از قبل او را برای رفتن به چنین جایی آماده كنید و بایدها و نبایدها را مشخص كنید؛ زمانی كه در صف ایستاده اید یا منتظر تمیز كردن گوشت یا مرغ هستید، می توانید در مورد آنچه در محیط اتفاق می افتد با كودك خود حرف بزنید.

باران می آید؟ لازم نیست بداخلاقی كنید! بارانی و چكمه های پلاستیكی كودكتان را به او بپوشانید و برای خرید از خواروبار فروشی با هم بروید؛ در بین راه در چاله های آب لگد بزنید، شاخه های درختان را تكان دهید تا قطرات باران كه روی آنها مانده اند بر سر و رویتان بپاشند و به كودكتان نشان دهید كه چگونه می تواند قطره های باران را با زبانش بگیرد و به دهان ببرد! با هم به ابرها نگاه كنید؛ او ممكن است برای شما بگوید كه چه شكلهای جالبی در ابرها می بیند و شما را شگفت زده كند. بعد به خانه بیایید، كاكائو درست كنید و با خامه هایی كه به شكل ابر درآورده اید، روی آن را بپوشانید. برای شام هم می توانید پوره سیب زمینی ابری به او بدهید!

می توانید با تبدیل گردشهای بیرون شهر در پایان هفته به مسافرتهای هیجان انگیز و پرماجرا، حس ماجراجویی كودك خود را ارتقاء دهید. لباسهای مخصوص گردش بپوشید (می توانید كلاه ایمنی بچه گانه یا چراغ قوه به كودك خود بدهید) و خوراكیهای سبك مخصوص سفر را همراه ببرید (با به نخ كشیدن دانه های آجیل می توانید یك دستبند خوراكی درست كنید). اجازه دهید كه كودكتان نیز یك عروسك را به عنوان همراه با خودش بیاورد. می توانید از سفر كوتاه خود، سوغاتی و یادگاری بیاورید (می توانید از این جعبه سوغاتیها برای سرگرم كردن كودك در یك روز بارانی استفاده كنید تا مجبور نشوید با او به خیابان بروید و خیس خیس برگردید!).

پدر و مادران شاغل معمولا از اینكه نمی توانند گردشها و فعالیتهای شاد و خلاقانه با كودك خود داشته باشند، بیشتر احساس گناه می كنند؛ ممكن است بگوئید من فقط دخترم را بعد از ظهرها می بینم، و ما دیشب تنها توانستیم برای شام و حمام در كنار هم باشیم. اما با قدری تخیل، همه پدر و مادرها (حتی آنهایی كه خسته از سر كار بر می گردند) می توانند میز شام را به كلبه خوراكیها یا وان حمام را به یك اقیانوس پرهیجان تبدیل كنند! و در واقع، آنچه كودك شما بدان نیاز دارد، فقط همین است.

برای بوئیدن گلها، كمی تامل كنید
همانگونه كه احتمالا خود شما هم متوجه شده اید، بچه ها زیاد وقت تلف می كنند. این بدان خاطر است كه آنها در همین لحظه زندگی می كنند (به قبل و بعد كاری ندارند) و تنها به چیزهایی كه جلوی رویشان قرار دارد، توجه می كنند. طبیعی است كه شما نتوانید همواره پا به پای كودك راه بروید و در هر كاری كه او دوست دارد، همراهی اش كنید؛ اما بهتر است هر وقت می توانید، كمی بیشتر برایش وقت بگذارید. او یك كفشدوزك دیده است؟

كفشدوزك را روی دست او (یا اگر او می ترسد، روی دست خودتان) قرار دهید. خالهای سیاه رنگ او را بشمارید. درباره اینكه كفشدوزك چه می خورد، كجا زندگی می كند و شبها كجا می رود، با هم حرف بزنید. اگر باغبانی می كنید و به یك كرم یا حشره برخورد كردید، آن را به كودك خود نشان دهید. اجازه دهید با آرامی با آن بازی كند، یا اینكه آن را در یك شیشه بگذارید تا كودك شما بتواند برای چند دقیقه آن را ببیند. سپس با كمك كودك، كرم یا حشره را در باغچه رها كنید. اگر با كودك خود در حال قدم زدن در خیابانهای شهر هستید و به یك تابلوی تبلیغاتی یا دیوار نوشته برخورد كردید، چند لحظه صبر كرده و به آن نگاه كنید. می توانید یك بازی ساده را شروع كنید: از او بپرسید كه آیا می تواند مردی را كه كلاه خنده دار دارد پیدا كند؟ ماشین قرمز را چطور؟ سگ بزرگ را چطور؟

ممكن است گاهی اوقات چیزهایی برای كودك جذاب باشند كه برای شما جذاب نیستند. شما ممكن است در یك باغ وحش، شتر یا فیل را به او نشان بدهید، اما توجه او به كبوترها و موشهایی كه به قوطی های كنسرو در زباله ها حمله می كنند، جلب شود. اشكالی ندارد. اجازه دهید تا به كبوترها و موشها نگاه كند. این حیوانات كوچكتر از فیل و شتر هستند (با قد و اندازه خود كودك متناسبند!) و بالاخره بخشی از طبیعت محسوب می شوند كه می توانند همانند شتر یا فیل، علاقه او را به طبیعت تحریك كنند.

به تغییرات موجودات و محیط اطراف، توجه كنید
كودكان به تغییراتی كه در دنیای اطراف ایجاد می شوند، علاقه نشان می دهند؛ كه این شاید بدان خاطر است كه خود آنها نیز به سرعت در حال تغییر هستند. از چیزهایی كه در دسترس هستند شروع كنید: وقتی اولین ستاره شب در آسمان ظاهر شد، یك آرزو بكنید؛ یا ماه را در طول شبهای یك هفته، هر شب نگاه كنید و در مورد تغییر شكل آن با همدیگر صحبت كنید.

اما شما می توانید خودتان نیز چیزهایی را در خانه تولید كنید كه دائم تغییر كنند. یك دانه لوبیا یا نخود فرنگی را كه به سرعت رشد می كند در یك گلدان كوچك بكارید و تعداد روزهایی را كه طول می كشد تا آن سبز شود، بشمارید. یا اینكه نور یك چراغ قوه قوی را داخل گلدان شیشه ای بیندازید تا او بتواند رشد ساقه و حركت ریشه ها به سمت آب را ببیند. ساقه كرفس را در فنجانی كه پر از آب است قرار دهید، رنگ قرمز خوراكی را به آب اضافه كنید و مدت زمانی را كه طول می كشد تا رنگ قرمز به همراه آب وارد ساقه كرفس شود، اندازه گیری كنید.

نشاسته ذرت را به آب اضافه كنید تا یك خمیر صدادار ایجاد شود، یا سركه را به مایه كیك اضافه كنید و ایجاد حبابهای زیبا را در آن مشاهده كنید. با این حال بهتر است كه خمیر كیك را به كیك تبدیل كنید؛ زیرا نتیجه آن برای كودك دوست داشتنی تر و خوشمزه تر است! وقتی هنوز شام آماده نیست بعضی از والدین، از حقه قدیمی ژلاتین استفاده می كنند: یك بسته پودر ژله یا دو ورقه ژلاتینی ساده را در آب حل می كنند، و آنگاه به كودك می دهند تا آن را آنقدر تكان دهد كه ژله خودش را بگیرد. سپس كودك می تواند با دست یا قاشق به آن ضربه بزند و لرزش آن را نگاه كند! احتمالا در این مدت شام آماده می شود.اگر بتوانید یك جوجه را در حال بیرون آمدن از تخم، یا یك پروانه را در حال پاره كردن پیله اش، به كودكتان نشان بدهید، فوق العاده خواهد بود. اما اگر امكان این كار را ندارید، نگران نباشید. آب شدن یك قالب یخ در یك پیاده روی گرم هم می تواند همانقدر هیجان انگیز باشد.

طعم فصلها را به كودك بچشانید
به كودك خود كمك كنید تا با كمك آنچه می بیند، می شنود، لمس می كند و بو می كند، تغییر فصلها را درك كند. هنگام برگشتن به همراه كودك از مهدكودك به خانه، برگهایی را كه روی پیاده رو ریخته اند كنار بزنید و صبح كه دوباره به مهدكودك می روید، برگهایی را كه تازه روی زمین ریخته اند بشمارید. حبابهای آب صابون را به هوا بفرستید و با كمك آنها، جهت حركت هوا را تشخیص دهید. یك جعبه در حیاط یا بالكن خانه بگذارید و با كمك یك تكه چوب یا یك خط كش، مقدار برف یا باران را اندازه گیری كنید. به او كمك كنید تا صدای اولین پرنده های مهاجر بهاری را بشنود و به اولین كرمهای شب تاب تابستانی نگاه كند.

البته تنها دلیل مهم بودن فصلها، تغییراتی نیست كه با خود به همراه می آورند؛ بلكه كارهای مختلفی كه ما در آنها انجام می دهیم، نیز قابل توجه هستند. شروع بهار با عید نوروز، مهمانی و شكلات و شیرینی همراه است. تابستان با طولانی شدن روزها، هنگام رفتن به پارك و سفر است و زمان دریا و ماسه بازی. پائیز با ریزش برگ و باران شناخته می شود و زمستان با برف بازی و جشن یلدا. البته ممكن است كودك شما هنوز آنقدر بزرگ نشده باشد كه همه كارهایی را كه پارسال انجام دادید، به یاد بیاورد؛ اما بچه ها از اینگونه مراسم خوششان می آید و بسیاری از متخصصین بر این باورند كه حافظه بسیار زود شروع به فعالیت می كند.

خواندن كتاب و آواز خواندن دسته جمعی، به كودك كمك می كند تا چیزهای بیشتری در مورد این مراسم یاد بگیرد و او هم به نوبه خودش، این مراسم (كریسمس برای مسیحیان، پسح برای یهودیان، یا رمضان برای مسلمانان) را جشن بگیرد. البته غذاهای هر فصل هم می توانند موجب جرقه زدن كنجكاوی او پیرامون بوها، مزه ها و بافتهای جدید این غذاها شوند.

اجازه دهید دنیای كوچك خودش را داشته باشد
بچه ها از چیزهای كوچك خوششان می آید: دكمه ها، مهره ها، سنگریزه ها. كسی علت این را نمی داند (شاید این بدان خاطر باشد كه كودك در دنیای خودش نمی تواند چیزهای بزرگتر را ببیند و درك كند). البته، اشیا بسیار كوچك هم خطرناك هستند. اشیا كوچكتر از 3 در 6 سانتی متر (اشیائی كه از اندازه دهان كودك كوچكتر باشند)، خطر خفه كردن كودك را به همراه دارند.
اما زمانی كه خطری وجود نداشته باشد، شمردن و قرار دادن مهره های چوبی یا دكمه های پلاستیكی بزرگ در جعبه های مختلف (و یا شمردن و قرار دادن سنگریزه ها یا صدفها در سطلهای مختلف) می تواند برای مدتی طولانی، كودك شما را سرگرم كند.همچنین شاید مشاهده كرده باشید كه كودك شما از فضاهای كوچك و دنج (كه احساس خلوت، تنهایی و مالكیت را به او منتقل می كنند) خوشش می آید.
می توانید چند پتو را از بالای تخت خواب او آویزان كنید تا محل خواب او به یك غار كوچك تبدیل شود، یا چند صفحه بزرگ را دور میز آشپزخانه قرار دهید تا آن را به یك چادر مسافرتی تبدیل كنید. یا اینكه اگر حیاط دارید،می توانید شاخه های پایینی چند درخت یا بوته را ببُرید تا یك مخفیگاه كوچك در وسط آنها درست كرده باشید؛ سپس اجازه دهید كه كودكتان، مخفیگاه كوچكش را با چند بشقاب كوچولو یا اسباب بازیهای دیگر تزیین كند. كودكان از اشیا كوچك كه بتوانند آنها را به راحتی نگه داشته و جابجا كنند خوششان می آید و این كار می تواند نهایتا به انجام كارهای آشپزخانه یا ساخت و ساز منتهی شود.

آنچه را برای كودكتان جذاب است، دنبال كنید
ممكن است برای صدمین بار از خودتان بپرسید: "چرا تراكتور؟" (یا چرا بازیكنان فوتبال، چرا لوازم پزشكی، چرا اسبها؟). شما پدر و مادر یك كوچولو هستید و البته توجه این كوچولو ممكن است به چیزهای مختلفی جلب شود. هیچ كسی به درستی نمی داند كه چرا برخی چیزها توجه كودك را جلب می كنند؛ اما نكته مهم این است كه این مسئله طبیعی است و همچنین فرصت مناسبی را برای یادگیری در اختیار كودك قرار می دهد.
آیا كودك شما دائما در مورد آتش نشانها سوال می پرسد؟ او را به یكی از ایستگاههای آتش نشانی در نزدیكی محل سكونتتان ببرید؛ یا او را به فروشگاه تجهیزات آتش نشانی ببرید تا این وسایل را از نزدیك ببیند؛ یك كلاه آتش نشانی و یك شلنگ باغبانی برای او تهیه كنید تا بتواند در تابستان و در حیاط خانه از آن استفاده كند.

اگر كودك شما هر روز صبح به محض اینكه از خواب بیدار می شود، به سراغ كمد لباسهایش رفته و دامن چین دار محلی اش را می پوشد، می توانید او را برای تماشای تمرین یكی از گروههای رقص محلی ببرید.كتابهای عكس دار بزرگ در انواع مختلفی وجود دارند كه می توانند اطلاعات كافی در مورد زندگی یك آتش نشان یا پرستار در اختیار كودك قرار دهند.
اگر كتابهای مخصوص كودكان در زمینه ای كه مورد توجه كودك شما قرار گرفته است وجود ندارد، نگران نباشید. یك كتاب كه عكسهای بزرگ و رنگی داشته باشد نیز كافی است. به عنوان مثال، اگر كودك شما به زندگی نهنگ ها علاقه پیدا كرده است، به دنبال یكی از كتابهای علمی كه عكسهای جذابی از این حیوان داشته باشد، یا یكی از كتابهای عكس دار مربوط به دریانوردی، بگردید. یا می توانید برای صدمین بار، یكی از برنامه های مربوط به زندگی ماهیان دریایی را كه برای كودكان تهیه شده است، ببینید!

سوالهای او را به یك پروژه تحقیقاتی علمی تبدیل كنید!
كودكان ممكن است سوالات متعددی از قبیل اینكه «چرا آسمان آبی است؟» یا «چرا وقتی آب می جوشد، بخار از دهانه كتری بیرون می آید؟» و یا صدها سوال دیگر بپرسند كه والدین آنها هم جواب این سوالات را ندانند. اگر كودك شما با سوالاتش شما را از پا درآورده است، نگران نباشید؛ به او بگویید كه دونفری با هم می توانید جواب سوال را پیدا كنید.
سوالات او را بر روی یك برگه كاغذ بنویسید و به گونه ای این كار را بكنید كه او هم بتواند نوشتن شما را ببیند. سپس به همراه او، لیست سوالهایتان را به كتابخانه یا كتابفروشی ببرید.كودكان درباره موارد بسیار زیادی سوال می پرسند؛ در نتیجه امروزه صدها كتاب به طور اختصاصی طراحی و آماده شده اند كه به والدین كمك می كنند تا به اینگونه سوالات كودكانشان پاسخ دهند
دوشنبه 17/4/1392 - 10:24
خانواده
یک هووی کوچولو برای مادر
یک هووی کوچولو برای مادر
معمولاً می شنویم که پدر علاقه شدید و خاصی به دخترش دارد و نگاه های سرشار از عشق او را همه از همان روزهای تولد مشاهده می کنند...به جرات می توان گفت که همه مردها آرزو دارند روزی پدر شوند. دختر یا پسر بودن فرزند به واقع برای پدر و مادر تقاوتی ندارد. اما معمولاً می شنویم که پدر علاقه شدید و خاصی به دخترش دارد و نگاه های سرشار از عشق او را همه از همان روزهای تولد مشاهده می کنند.

دختر و پسر هر دو مایه افتخارند وقتی آزمایشات، باروری یک خانم را تایید می کند همسر او در رابطه با دختر یا پسر بودن فرزندش تفکر می کند. اما وقتی در سونوگرافی جنسیت جنین مشخص می شود هر یک از زن و مرد به شکل گوناگون در رابطه با فرزندش تفکر کرده و نگرانی، برنامه و خواست های مخصوص به خودش را دنبال می کند. این مسئله در بین همه مردان یکسان نیست و در درجه اول به دوران کودکی خود او برمی گردد. برخی از مردان تصور می کنند که می توانند در آینده پدر خوبی برای یک دختر باشند و گروه دیگر خود را پدری ایده آل برای یک پسر می دانند.

اگر پدر در محیطی پدرسالار بزرگ شده باشد که در آن ارجحیت با پسر بوده است معمولا مرد از اینکه جنسیت فرزندش دختر است، ناراحت خواهد شد. اگر این حس به قدری شدید باشد که بعد از تولد هم ادامه یابد احتمال دارد فرزند دختر به دلیل جنسیت خود در خانواده تحقیر شود. اما این به آن معنا نیست که پدری که منتظر تولد پسری است و پس از سونوگرافی متوجه شود به زودی صاحب دختری می شود نتواند پدر خوبی باشد.خوشبختانه روزگار عوض شده است. بسیاری از مردان به داشتن دختر افتخار می کنند چون زنان نیز توانسته اند مانند مردان تحصیل و کار کنند و سبب افتخار پدر شوند و... که این نکته می تواند تا حد زیادی نگرانی پدر و مادر را در مورد آینده دخترشان برطرف کند. اما این نمی تواند تنها دلیل این علاقه شدید باشد. با این حال، تصوراتی هستند که در زندگی همه ما سایه افکنده است.

** پدر برای دختر نوعی «تایید»است و روابط بین آن دو به طور ناخودآگاه برای هر دو طرف اهمیت و برتری خاصی دارد. مهم این است که معمولا این رابطه که از همان ماه اول تولد آغاز می شود همیشه تعادل ندارد و گاهی یک رابطه بسیار نزدیک و عاطفی و گاهی یک رابطه با فاصله بین پدر و دختر شکل می گیرد. از آنجایی که دختر بچه ها شیرین تر و نازتر هستند و خود را بیشتر پیش پدر محبوب و لوس می کنند و در یک کلمه بسیار مورد علاقه پدر هستند. ناز و نوازش پدرانه نسبت به دختر برای همه آشناست و پدر سعی دارد تا نهایت عشقش را به دختر کوچولویش ابراز کند. اما توجه داشته باشید، اگر محدودیت هایی برای کوچولوی نازنین که از 20 تا 18ماهگی سعی می کند ناز بیاورد، قائل نشویم، مشکلاتی در آینده پیش خواهد آمد. به عبارت دیگر، برای اینکه او را برای ارتباط با دیگر مردان در آینده آماده کنیم، از همین الان باید فاصله هایی را در نظر بگیریم.

** رابطه پدر با دختر و تاریخچه زندگی شخصی گاهی نوعی رابطه دختر و پدر به تاریخچه زندگی شخصی پدر هم بازمی گردد. برخی مردان دوست دارند همان رابطه ای را با دخترشان ایجاد کنند که با مادرشان داشته اند و برخی دیگر عشقی را نثار او می کنند که نتوانسته اند تجربه کنند. نکته مهم اینجاست که پدر در ارتباط با دختر گذشته را رها کند و سعی نماید در زمان حال زندگی کند. برخی مردان از داشتن دختر خوشحال می شوند چون رابطه خوبی با پدر خود نداشته اند. برای این دسته از افراد داشتن پسر به معنی تبدیل شدن به همان پدری است که آنها در کودکی از او خرسند نبوده اند. در حالی که داشتن دختر سبب می شود وزن تاریخ گذشته سبک تر شده و مرد بتواند رابطه جدیدی با فرزند خود ایجاد کند.

** پدر به دختر دنیا را می شناساند پدر برای دختر و پسر حکم کسی را دارد که بین فرزند و مادر جدایی می اندازد. مادر فرزند را به دنیا می آورد و پدر دنیا را به او می شناساند. در واقع پدر غریبه شناسانده شده ای است که او را از دستان قدرتمند مادر جدا کرده و در پناه خود به او هویتی مستقل در جهان می بخشد. در واقع این پدر است که دختر را به سمت دیگران فرستاده و به او دویدن و پریدن، رقصیدن و دیگر توانایی های فیزیکی را می آموزاند. وی همچنین حامی همیشگی دختر در فعالیت های اجتماعی و هوشی است و به تربیت و آموزش او اهمیت زیادی می دهد. در ضمن پدر اولین مردی است که به عنوان نمونه جنس مذکر دختر با او آشنا می شود و دوست داشتن جنس مذکر را می آموزد.

** عقده ادیپ سن 3 تا 6 سالگی اصطلاحا سن عقده ادیپ نام دارد. این مرحله، مرحله ای ساختاری برای رشد کودک است. در صورتی که این مرحله به خوبی گذرانده شود و تعادلات هورمونی برقرار شود، دختر بچه قادر خواهد بود در سن بلوغ دوست دار جنس مذکر باشد. در واقع در این سن دختر عشقی را نسبت به مادر خود احساس می کند و فورا به حضور یک جداکننده خود از مادرش یعنی پدر پی می برد.
پدر که از نظر او غریبه ای است که مادر را به سمت خود جلب می کند و مایه شادی او است، او را ناراحت می کند چون عشق مادر نسبت به او را کاهش داده است. در این مرحله دختر در تضاد با مادر قرار می گیرد و سعی می کند عشق پدر را به جای مادر به سمت خود جلب کند. در همین موقع است که متوجه می شود مادر او، همسر پدر و مورد علاقه اوست و او نمی تواند همسر پدر خود باشد.
مهم ترین وظیفه پدر در این سن مقابله با دختر و روشن کردن این مساله برای اوست که او جایگاه فرزندی دارد و نمی تواند جای همسر او باشد. تنها در این صورت است که دختر در سن جوانی به دیگر مردان علاقه نشان خواهد داد. در واقع در این مرحله ادیپ دختر ابتدا با از دست دادن عشق مادر و سپس پدر ـ برخلاف پسر که عشق مادر را از دست نمی دهد ـ بزرگ می شود.

** والدین الگو هستند تمامی روان شناسان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که پیروز شدن کودک برعقده ادیپ به نوع رفتار زوجین بستگی دارد. نقش مهم پدر جدا کردن دختر از مادر و پس از آن ارزش نهادن به او به عنوان دخترش است. پدر باید با صحبت و رفتارهای صحیح این مسئله را مدیریت کند. دختر بچه ها در یک برهه زمانی آرزو دارند پدر را فقط برای خود داشته باشند. آنها حتی دوست دارند مادر را نیز از این رابطه دور نگه دارند؛ چرا که او را برای خود رقیب می دانند. دختر به پدری نیاز دارد که او را دوست داشته باشد و در ضمن با عشق ورزیدن به مادر به دختر بیاموزد که باید تبدیل به زنی دوست داشتنی توسط مرد در آینده شود. مردی که به همسرش اظهار عشق نمی کند این احساس را به دختر آموزش نداده و عشق را در آینده در او خفه می کند.

** از حدود نباید گذشت برخی پدرها علاقه بیش از حدی به دختر نشان می دهند. به عنوان مثال، همانند همسرشان فرزند دخترشان را مدام به آغوش کشیده و می بوسند و به جای نامیدن او با نام خودش او را همانند همسر خود «عزیزم» می خوانند. شاید نگاه پدر به فرزند حتی با این گونه رفتار تغییر نکند اما فرزند دختر این گونه تصوری ندارد. عشق پدر در او نفوذ کرده و مانع گذشتن او از عقده ادیپ و رشد عاطفی او خواهد شد.در این شرایط پدر باید هوشمندانه بر این رفتارها کنترل داشته باشد و به او بگوید: «من تو را خیلی دوست دارم، اما همسر مادرت نیز هستم. تو نیز وقتی بزرگ شدی با مردی متناسب با خودت ازدواج می کنی.»

** پدر، نقش در رشد خانمی دختر ها دارند. شناخت پدر از حالات زنانگی دختر یکی از مسائل بسیار مهم و حائز اهمیت است. به عنوان مثال، او باید به دخترش بگوید که زیباست، چه لباسی به او می آید، برای تولدش هدایایی مثل عروسک، گردنبند و ... بدهد.اگر دختر از طرف پدر احساس شناخت و توجه نکند و یا بر عکس، به شیوه ای افراطی خانم ها را جنس برتر و ارزشمندتر بداند، در رشد شخصیت او در آینده و حتی پذیرش جنسیت خود دچار مشکلاتی می شود.
دوشنبه 17/4/1392 - 10:24
ازدواج و همسرداری
قبل از آنکه نامزدیتان را بر هم زنید، بخوانید
قبل از آنکه نامزدیتان را بر هم زنید، بخوانید
احساس می‌کنید به آخر خط رسیده‌اید؛ دیگر نمی‌خواهید ادامه دهید چون اساسا آینده ای برای این رابطه نمی بینید. اما کمی دست نگه دارید! نمی‌خواهیم شمارا از تصمیمتان منصرف کنیم فقط می‌خواهیم کمی با هم مواردی را که شاید در ذهنتان مرور نکرده‌اید، مرور کنیم.شکی نیست که جدایی در دوران نامزدی بسیار بهتر از جدایی در دوران عقد، و جدایی در دوران عقد بسیار کم ضررتر از جدایی بعد از ازدواج است. با این حال همین تصمیم در دوران نامزدی هم تبعاتی دارد که باید مراقب آنها باشید و آنها را در تصمیم تان لحاظ کنید.

روی کاغذ بیاورید
سعی کنید افکار و ‌نظرهایی که دارید، بنویسید و آنها را با نامزدتان در میان بگذارید. تمام نارضایتی ها، خواسته ها و ناراحتی هایتان را بنویسید.در بسیاری موارد حرف‌هایی وجود دارد که نمی‌توانید آنها را به زبان بیاورید اما اگر فضایی آرام برای خودتان ایجاد کنید و به خودتان زمان بدهید، می‌توانید آن حرف‌ها را روی کاغذ و در مرحله بعد به زبان بیاورید. این کار حتی می‌تواند باعث شود همسرتان برای اولین بار هم که شده به حرف‌های شما گوش دهد چرا که نوشتن به نوعی خارج شدن از محدوده شخصی است و شما رازهای این محدوده شخصی را با طرف مقابلتان در میان می‌گذارید. در خلوت و تنهایی و فکر کردن می‌توانید دلیل واقعی عصبانیت‌ها و برخی رفتارهایتان را بیابید.

هزینه‌هایش را بسنجید
با خودتان فکر کنید هزینه‌های زوج‌درمانی و مشاوره را پرداختن و به حل مشکل فکر کردن بهتر است یا مهر طلاق را در شناسنامه کوبیدن و پله‌های دادگاه‌ها را بالا و پایین رفتن کدام یک برایتان کم هزینه تر در می آید؟ شاید هنوز این راه را که انتهایش بن‌بست نیست، امتحان نکرده باشید. البته یک نکته را هم باید در نظر داشته باشید. زمان تان را هدر ندهید. عمر و جوانی شما چیزی است که نباید با دست دست کردن یا بی گدار به آب زدن حرامش کنید. با مشورت گرفتن از مشاورهای مجرب و دلسوز و قاطعیت تصمیم بگیرید.

با صداقت باشید
اگر سوال‌های درستی در ذهنتان درباره‌ تصمیمی که گرفته‌اید، نداشته و همه ابعاد آن را نسنجیده باشید و برای سوال‌هایتان و خودتان جواب قانع‌کننده نداشته باشید، به جای اینکه از طلاق راهی برای رهایی بسازید، قلعه‌ای برای اسارت می‌سازید بنابراین لازم است از خودتان بپرسید:

چرا در این موقعیت قرار گرفته‌ام؟

چرا تصمیم به ازدواج با این فرد گرفتم؟

چه کارهایی انجام دادم که باعث وخامت اوضاع و عصبانیت و درگیری شد؟

سهم هر کدام از ما در این اختلاف ها چقدر است؟

چه بخشی از اختلاف ها به تفاوت های شخصیتی ما برمی گردد؟ چه بخشی به دخالت اطرافیان و چه بخشی مربوط به اشتباهات و بی تجربگی هایمان است؟

تا زمانی که نتوانید صادقانه و بی‌طرفانه به این شرایط نگاه کنید، نمی‌توانید موقعیت نادرست را ترک و به موقعیت درست دست پیدا کنید، نمی‌توانید همراه بهتری برای زندگی‌تان پیدا کنید و حتی نمی‌توانید یک رابطه قوی و ماندگار با اطرافیانتان داشته باشید و حتی در ازدواج های بعدی هم دچار مشکل خواهیدشد. بیشتر ازدواج‌ها سیاه و سفید نیستند و اغلب خاکستری‌اند و این یعنی می‌توانید آن را به سمت سیاه و سفید ببرید در حالی که بیشتر افراد وقتی اتفاقی میانشان می‌افتد، به جای درست کردن اوضاع، به سمت تخریب کامل پیش می‌روند.

مشورت کنید
قبل از مشورت با اطرافیان، تصمیمی نگیرید. خیلی از اطرافیان شما هستند که در دوران نامزدی مشکلاتی شبیه شما داشته اند اما بعدها این مشکل را حل کرده اند. از آنها بپرسید چطور با مشکلاتشان کنار آمده اند و چگونه توانسته اند رابطه و نامزدی شان را مدیریت کنند. مشورت با بزرگترها می تواند راهگشا باشد اما دقت کنید که تصمیم گیرنده نهایی شما هستید. با اقتدار اما نه لجبازی تصمیم بگیرید. اگر به اندازه کافی مطمئن هستید، راه های بالا را رفته اید و هنوز فکر می کنید ازدواج شما با این شخص سرانجامی نخواهد داشت، با احترام به والدین تان بگویید تصمیم تان قطعی است و می خواهید آینده خوبی برای خود بسازید.

عواقبش را بشناسید
بدانید تصمیمی که گرفته اید تبعاتی دارد. خیلی ها از نامزدی شما با خبر هستند و همین می تواند باعث شود تا مدت ها حرف جدایی شما بین دیگران زده شود. با این مساله کنار بیایید و سعی کنید به چیزی جز آینده درخشان تان و ساختن زندگی بهتر و رشد دادن خودتان فکر نکنید. به جای متمرکز شدن روی گذشته، به آینده نگاه کنید و بدانید این تصمیم را برای داشتن آینده بهتر گرفته اید. پس با درگیر شدن در حرف و حدیث های دیگران وقت و انرژی خود را هدر ندهید.

در مقابل سوال و جواب دیگران خیلی محترمانه و سربسته بگویید که این ازدواج نمی توانست سرانجامی داشته باشد و ترجیح داده اید جلوی ضرر را از همین جا بگیرید. به دوستان و آشنایان کنجکاو بگویید نامزدی به معنی ازدواج نیست و دوره ای است برای شناخت بهتر. بنابراین تصمیمی که گرفته اید بر اساس منطق بوده است.
دوشنبه 17/4/1392 - 10:24
خانواده
گاهی اوقات خود را بجای فرزندتان بگذارید
گاهی اوقات خود را بجای فرزندتان بگذارید
اگر شما همیشه از زور استفاده کنید و یا نقش معلم را بازی کنید، فرزند شما هیچ گاه به توانایی های شخصی خود، که او را از دیگران متمایز می سازد، پی نخواهد برد.تقویت شخصیت فرزند به این نیاز دارد که شما بین برخوردهای ویرانگر و برخوردهای سازنده تفاوت قائل شوید. برخوردهای منفی و مخرب شامل کتک زدن و فریاد کشیدن است. اگرچه این روش ها کمک می کنند تا فرزند شما کمی به خود آید ولی اعتماد به نفس او را از میان می برد.

اگر بتوان اعتماد به نفس را به تایر اتومبیل تشبیه کرد، داد زدن بر سر کودک یا کتک زدن او سبب خالی شدن هوای داخل تایر می شود. اگر شما همواره عنان اختیار خود را از دست بدهید و بر سر او فریاد بکشید، حتی اگر او را کتک هم نزنید، احساس همکاری و یا داشتن انگیزه در او به وجود نخواهد آمد.

برای اینکه بتوانید از روش های ویرانگر دوری کنید، از دید یک کودک به موضوعات مختلف بنگرید. آنگاه خواهید دید که زندگی برای کودک شما همچون غولی بزرگ است که نمی تواند بسیاری از مشکلات و بدنبال آن پیشنهادهای شما را بفهمد.

اگر شما از فرزند خود بخواهید که پیراهن خود را به اتاقش بیاورد، ممکن است منظور شما همان لحظه باشد ولی تا وقتی که بطور دقیق برای فرزند خود مشخص نکرده اید در چه زمانی این کار باید انجام شود، او فکر می کند بعدها هم می تواند این کار را انجام دهد. شما باید بین کارهای فوری و کارهایی که بعدا نیز می تواند انجام بگیرد مرزبندی کنید.

بعنوان مثال: شما می توانید بگویید:" همین حالا پیراهنت را به اتاقت ببر" یا " هر وقت نقاشی ات تمام شد پیراهنت را به اتاقت ببر." توضیح کامل درخواست ها ممکن است به حوصله بیشتری نیاز داشته باشد ولی ابهامی در مورد درخواست شما باقی نخواهد گذاشت.

گاهی اوقات خواسته والدین با چنان متانتی همراه است که امکان مخالفت کودکان را فراهم می سازد. بطور مثال: می توانم خواهش کنم این این کار را انجام دهی؟

هرگز درخواست خود را به گونه ای بیان نکنید که فرزند شما احساس کند کنترل پاسخ سوال با اوست. سعی کنید مصمم، صریح، قاطع و مهربان باشید. اگر می خواهید خواسته ی شما به سرعت انجام شود، ان را با صراحت بیان کرده، بگویید: " وسایل نقاشی ات را هر چه زودتر جمع کن.

اگر شما درخواست خود را به روشنی بیان کنید فرزندتان در می یابد که در صورت سرپیچی تنبیه خواهد شد. از کلی گویی دوری کنید. کودکان از اینکه بتوانند به والدین خود کمک کنند لذت می برند. آنها دوست دارند کارهایی را به آنها واگذار کنید تا از طریق آن اعتماد به نفس خود را تقویت کنند. بنابراین آنها را در کارها شرکت دهید و حتی کوچکترین موفقیت آنها را تحسین کنید.

برخورد سازنده به این معنی است که انتظارات خود را مشخص سازید و هر موضوعی را به یک مبارزه تبدیل نکنید.
برخی از والدین انتظار دارند فرزندشان همه کارها را به بهترین شکل انجام دهند، این انتظار ایرادی ندارد ولی کمی هم چشم پوشی لازم است، بنابراین آرامش خود را افزون کنید. به یاد داشته باشید که احساسات شما در چهره تان پدیدار می شود، حتی اگر سعی در مهار کردن ان داشته باشید.
کودکان نسبت به رفتار والدین بسیار حساس هستند. هنگامی که مادری اخم می کند یا چشمانش را گرد می کند، فرزندش به او می گوید" چرا داد می زنی؟ " زیرا از نظر یک کودک، داد زدن، تنها یک صدا نیست بلکه یک احساس است.

اکنون به نکات زیر دقت کنید که می تواند توانیی شما را افزایش دهد:
1-با فرزندتان شوخی کنید و با او خودمانی شوید، البته از شوخی هایی که باعث مسخره کردن او می شود خودداری کنید. حتی فکر کردن به یک موضوع خنده دار موجب آرامش انسان می شود.

2- سعی نکنید فرزندتان را مجبور کنید به حرف های شما گوش دهد، به او نگویی" تو مرا ناراحت می کنی" بلکه بگویی" فلان رفتار تو مرا ناراحت می کند.

3- اگر از چیزی ناراحت هستید به فرزند خود بگویید که ناراحتی شما به خاطر مشکلات مربوط به کار یا نظایر آن است تا فرزندتان احساس نکند که از او ناراحت هستید.

4- در غیاب فرزندتان درباره او با دیگران صحبت نکنید. به او احترام بگذارید و به تاثیری که غیبت کردن بر نفوذ شخصیت شما خواهد گذاشت و توانایی تان را در برخورد مستقیم با فرزندتان کاهش خواهد داد، بی اعتنا نباشید.

5- هرگز مسئولیت تربیت فرزندتان را به دیگران واگذار نکنید. کودکان دوست دارند که والدینشان این مسئولیت را به عهده گیرند.

6- یکی از راه های دوری از برخوردهای ویرانگر این است که درگیر نشوید. رفتاری را که از فرزندتان سر می زند و سبب درگیری می شود ، شناسایی و از وقوع آن جلوگیری کنید و یا روش مناسبی را جایگزین آن سازید.

7- به عنوان پدر و مادر، شما حق دارید هرگونه مقررات سختی را به اجرا بگذارید.
دوشنبه 17/4/1392 - 10:23
بهداشت روانی
روش هایی برای شاد زیستن
روش هایی برای شاد زیستن
اگر نگاهی واقع بینانه به دنیای پیرامون خود داشته باشیم به این واقعیت اذعان می کنیم که اکثر افراد جامعه با مسایل و مشکلات عدیده ای مواجه می باشند ولیکن بعضی از آنان با وجود هر گونه مشکل و یا استرسی که دارند، زندگی خود را با شادکامی تجربه می کنند.

راستی آیا تا به حال به تفاوت این دو گروه توجه نموده اید ؟ با اندکی تأمل می توان اذعان نمود که ما انسان ها خوشحالی و شادکامی را مستقیماً از جایی نمی گیریم بلکه با داشتن اعتقادات خاص و تفکرات به خصوص آن را در خود خلق می کنیم؛ به عبارت دیگر شادکامی تا حد زیادی به باورها، اعتقادات و نگرش های ما به حوادث و پدیده های بیرونی و محیطی ارتباط دارد، لذا می توان نتیجه گرفت که امکانات مادی و دنیوی تنها برای شادکامی افراد کافی نیست.

شاد بودن می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین مبارزات ما در زندگی باشد ، برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کنیم.
شادی یک احساس درونی است که همراه با نشاط ،خنده ، لذت ، امید ، احساس رضایت و خوشبینی به صورت گذرا،حسی و بلند مدت در فرد به وجود می آید ..

انسان موجودی شادی خواه و لذت طلب است و تمام شورها ، شوق ها و لذایذ زندگی منتظر کسانی است که با تلاش و تفکر و مقاومت ، خود را به آن می‌رسانند بنابراین ، بهتر است افکار شاد و سلامت داشته باشیم و سلامتی را حق انسانی و شایسته خود بدانیم و با خود ملایم بوده و خانواده خود را بپذیریم.اغلب مردم تقریباً به همان اندازه شاد هستند که انتظارش را دارند.

اما چه باید کرد تا شادکامی در ما خلق شود؟
- ترسیم تصویری مثبت از جسم، روح و شخصیت خود : اگر خود را فردی نیرومند، استوار و بی‌باك همچون كوهی در مقابل مصائب و مشكلات تجسم كنیم، غلبه بر مشكلات آسان شده، نگرانی‌ها و تشویش‌ها تبدیل به امید و شادی و نشاط خواهد شد.

- پرهیز از تنهایی و گزینش دوستانی خوب : دوست داشتن و دوست داشته شدن یك هنر ارزنده است كه همه می‌توانند با دقت و هوشیاری از این هنر بهره‌مند شوند که به اعتقاد یکی ازدانشمندان عشق عامل سلامت و رشد افراد است.

- زندگی كردن در زمان حال : بسیاری از استرس‌ها، اضطراب‌ها و نگرانی‌هایی كه حتی منجر به مرگ افراد یا از دست دادن سلامت آنان می‌شود این است كه در زمان حال زندگی نمی‌كنند و مدام یا به فكر گذشته یا آینده نامعلوم خود می‌باشند، در نتیجه نمی‌توانند از زندگی فعلی خود لذت ببرند و شاد باشند. البته باید برای آینده هدف داشته باشیم و از گذشته تجربه‌ها را به خاطر بسپاریم.

- داشتن برنامه‌ریزی مناسب : برنامه‌ریزی در انجام امور، شادابی و انرژی مثبت به دنبال داشته، در كاهش نگرانی‌ها و تشویش‌های فرد نسبت به آینده نقش بسزایی دارد و در فرد اعتماد به نفس و ایمان به موفقیت به وجود می‌آورد.

- پرورش حس شوخ طبعی: توانایی دیدن وجه شوخی مشکل یا عامل نومیدی، کمک می کند حس کلی نگریتان اسیب نبیند. شوخ طبعی بخش مهمی از احساس شادکامی است زیرا احساس اعتماد به نفس ایجاد می کند و احساس اعتماد به نفس به معنای آن است که خودتان را بیش از اندازه جدی نگیرید. تنها افراد بی اعتماد به نفس هستند که برای حفظ تصویر شکننده شان از خود نگران اند. وقتی اشتباه می کنید به خودتان بخندید و دیگران را هم بخندانید تا اضطرابتان، روی هم رفته کاهش یابد.توجه داشته باشید که اگر مشکلات در زمینه ای کلی همراه با دیگر امور زندگی تان در نظر گرفته شوند احتمالا چندان هم مهم نیستند و به شادکامی شما اسیبی نمی رسانند.

- محكم و استواركردن پایه‌های نظام خانواده : خانواده‌هایی كه قادر به درك نیازها و تمایلات جوانان نیستند و به دور از هرگونه صمیمت با آنان برخورد می‌كنند، باید منتظر باشند كه اگر زمینه لازم را برای شاد زیستن جوانان خود فراهم نكنند، آینده تلخی در انتظار جوانان آنان خواهد بود.

یكی از بهترین هدایایی كه والدین می‌توانند به فرزندانشان بدهند امكان شادزیستن و شاد بودن است ، زیرا طبق فرمایش مولایمان ‌امام حسین(ع ) شادمانی در خانه‌ای است كه مهر و محبت در آن مسكن دارد.

- ترغیب اعضاء خانواده به مسئولیت‌پذیری : قبول مسئولیت به انسان اقتدار و اعتماد به نفس می‌بخشد كه خود از عوامل سازنده شخصیت با ثبات به شمار می‌روند.

- ضعف های خودمان را بپذیریم: واقعیت این است که هر کس ضعف هایی دارد، به جای فروماندن در ضعف های خود و گرفتار شدن در دام یأس و ناامیدی، بکوشیم انتقادپذیر بوده و بر ضعف هایمان غلبه کنیم و به دنبال راهکار باشیم .

- انتظارات و توقعات خود را مشخص کنیم : سعی کنیم انتظارات و توقعات خود را متناسب با شرایط زندگی و استعدادها و توانایی های خود تعیین کنیم و حد معقولی را برای خواسته هایمان در نظر بگیریم.
دوشنبه 17/4/1392 - 10:23
بهداشت روانی
خشم خود را کنترل کنید
خشم خود را کنترل کنید
هیجان ها از بزرگ ترین نعمت های الهی اند که در انسان به ودیعه نهاده شده، زندگی بدون آنها بی روح، تیره و ماشینی می نماید. و سلامت عقلی و روانی انسان ها تا حد زیادی به سلامت هیجانی وابسته است.خشم یکی از نیرومند ترین هیجان هاست. همچون انباری از باروت است که ممکن است با یک جرقه منفجر گردد و به آتشفشانی می ماند که با گدازه های خود خانمان روابط بین فردی و فرد را به آتش می کشد.
البته همیشه باید بین خشم سالم و خشم بیمارگونه تفاوت گذاشت که اولی برای تداوم زندگی سالم ضرورت دارد و دومی مانعی در راه پیشرفت و تکامل انسان است و نه تنها مشکلی را حل نمی کند،بلکه بر شدت خشم نیز می افزاید. با توجه به پژوهش های انجام شده آنچه مسلم است این است که شمار کسانی که با خشم خود برخورد نادرست می کنند، به مراتب از شمار کسانی که با آن برخورد درست می کنند، بیشتر است.
شواهد بسیاری نشان می دهند، افرادی که در زمینه احساسات و عواطف خود قوی و چیره دست هستند، یعنی احساسات خود را به خوبی کنترل می کنند و احساسات دیگران را درک کرده اند و با آنها به خوبی کنار می آیند، در هر زمینه زندگی خود، خواه روابط خصوصی و خانوادگی و خواه در مراودات سیاسی و اجتماعی از مزیت خوبی برخوردارند. شناخت هیجان ها به ما قدرت تحلیل و کنترل می دهد و هر قدر این شناخت بیشتر باشد به سوی مدیریت و کنترل عواطف و بهبود روابط بین فردی جلوتر رفته ایم و در مجموع گام بزرگی در موفقیت زندگی خود در ابعاد گوناگون برداشته ایم.

اما آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که چگونه در هنگام عصبانیت با آن مواجه شوید و بتوانید این نیروی عظیم و گریز ناپذیر را در خود مهار کنید؟؟؟

** یکی از عواملی که به ما کمک می کند تا در مدیریت خشم، موفق باشیم، آگاهی از تظاهرات فیزیولوژیکی خشم است. خشم مثل دیگر هیجان ها تظاهرات جسمانی و فیزیولوژیکی ویژه خود را دارد .وقتی کسی عصبانی می شود، سازو کار تولید استرس در بدن او فعال می شود که تغییرات بیولوژیکی بسیاری در او به دنبال خواهد داشت.غده آدرنال هورمونی به نام آدرنالین تولید می کند که با تبدیل گلیکوژن ذخیره شده در کبد به قند خون، به فراهم کردن انرژی آنی در بدن کمک می کند.تنفس تند تر می شود تا اکسیژن بیشتری به بدن برسد.میزان ضربان قلب افزایش می یابد تا گردش خون تسریع شود.
تعریق افزایش و مقاوت پوست کاهش می یابد. افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون و افزایش فعالیت غدد درون ریز عواملی هستند که در درازمدت تاثیرات منفی عدیده ای بر دستگاههای مختلف بدن از قبیل قلب و عروق، ایمنی و هاضمه بر جای می گذارند. بنابراین زمانی که این گونه تظاهرات خشم را در خود مشاهده کردید از گفتگو دست بردارید و آن را به زمان دیگری موکول کنید. چرا که نیروی عقل در هنگام عصبانیت از وجود شخص رخت برمی بندد. در نتیجه فرد عصبانی به شدت احساساتی و برانگیخته می شود. او خود نمیداند که چه می کند و چه می گوید و هیچ کاری از او بعید نیست.

خشم و پرخاشگری پلی است که از روی تفکر منطقی و عاقلانه عبور می کند و نتیجه گیری فرد خشمگین، کاملاً عاری از منطق و استدلال است.وقتی خشم و عصبانیت افزایش یابد، بحث دیگر نوعی تبادل اطلاعات نیست. بلکه به کشمکش لفظی تبدیل می شود که می تواند روحیه ی شخص را کسل کند. وقتی علامت خشم مختصر بروز می کند، گفتگو را متوقف یا موضوع آن را عوض کنید. و بحث خود را به هیچ وجه، حتی به شیوه ی منطقی ادامه ندهید.

** یکی دیگر از راهکارهای کنترل خشم مرحله آرام کردن آن است. در این مرحله با کلمه و واژه های تسکین دهنده خود را آرام کنید. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که شما نه تنها در قبال اعمال ظاهری خود مسئول هستید، بلکه روحیات درونی خود را هم باید پرورش دهید. پس بکوشید به هنگام خشم خود را تسکین دهید و احساسات خود را مهار کنید.

** شمردن اعداد یک فعالیت ذهنی است که احتیاج به تمرکز ندارد. دنبال کردن یک سری از اعداد، می تواند حواس ما را از موقعیت خشم برانگیز پرت کرده و بدین ترتیب توان خنثی کردن خشم در ما افزایش یابد.

** خشمتان را به شیوه ای سازنده و خلاق ابراز کنید.ابراز کردن خشم به این معناست که در بیان خشم خود جسور و منطقی باشید نه پرخاشگر. این روش منطقی ترین راهکار برای ابراز خشم است. برخی افراد با خشم خود برخورد انفعالی می کنند. و آن را به بدن خود منتقل می سازند. این افراد کسانی هستند که احساسات خشم خود را آشکارا نشان نمی دهند و به جای آن از بیم آنکه مبادا مورد تایید و تصدیق دیگران واقع نشوند آن را بروز نمی دهند و پنهان می کنند. و یا بر عکس عده ای آن را انفجاری بروز می دهند و منجر به آسیب های جبران ناپذیری برای خود و دیگران می شوند.

اما ابراز صحیح خشم و جسور بودن به این معنا نیست که قلدر باشید و به دیگران زور بگویید، بلکه به این معناست که برای خودتان ارزش قائل باشید و با احترام رفتار کنید و مشکلتان را از راه منطقی حل کنید. اما به یاد داشته باشیم که اولاً قاطعیت مهارتی است که تسلط بر آن دشوار است. چرا که بسیاری از ما یاد نگرفته ایم که از آن در زندگی روزمره استفاده کنیم، قاطعیت شیوه ای است که ما را موظف می کند بر خلاف روش های اتوماتیک گذشته رفتار کنیم. ثانیاً قاطعیت یک مهارت ذاتی نیست، بلکه می توان آن را یاد گرفت و افزایش داد.

**ورزش کنید، چرا که فعالیت جسمی به شما کمک می کند که عصبانیت شما طول مدت کوتاه تری داشته باشد. با افزایش توان جسمی قدرت غلبه شما بر عصبانیت بیشتر می شود.و نکته آخر اینکه فراموش نکنیم عوامل ایجاد کننده پرخاشگری و خشم همیشه وجود دارند و خشم را نمی توان کاملاً از صفحه زندگی پاک کرد ولی می توان با کنترل کردن خشم و مهار کردن پرخاشگری از تاثیر زیان بار آن بر خود و دیگران کاست.
دوشنبه 17/4/1392 - 10:23
ازدواج و همسرداری
همسرتان را در سه شماره بشناسید
همسرتان را در سه شماره بشناسید
 رابطه میان زوجین رابطه ای مهم و حیاتی است. چرا که یک زوج، پایه های یک خانواده را تشکیل می دهند و اگر این پایه ها دچار تزلزل باشند، بر شکل گیری شخصیت فرزندان احتمالی این خانواده، تاثیر خواهند گذاشت.

در رابطه میان یک زوج، نکات متعددی وجود دارد که هر یک به نوعی حائز اهمیت می باشند. اما به نظر می رسد آنچه بیش از هر چیزی مهم است این است که زن و مردی که تشکیل زندگی داده اند، از همان آغاز زندگی مشترک شان، چگونه به یکدیگر نگاه می کنند و چه نگرشی نسبت به یکدیگر دارند. این مسئله بسیار مهم است و می تواند موجب افزایش مهر و عطوفت در میان زوج و یا کاهش چنین چیزی باشند و یا در نهایت، نوعی احساس بی تفاوتی در میان آنها ایجاد کنند. نکته مهم این است که رفتار زوجین نسبت به یکدیگر در ارتباط مستقیم با نحوه نگرش آنها نسبت به یکدیگر قرار دارد.
مسلما فردی که همسرش را به چشم انسانی ارزشمند و محترم نگاه می کند، رفتاری احترام آمیز با او دارد. فردی هم که همسرش را فروتر از خویش ببیند و او را فردی نالایق بداند، رفتاری حقیرانه نسبت به او خواهد داشت. بنابراین برای اینکه فردی بتواند رفتاری شایسته و مطلوب با همسرش داشته باشد، لازم است که ابتدا نگرش خود را نسبت به همسر، اصلاح کند.شاید این زیباترین نوع نگاه به همسر باشد که او را نعمتی برای تکمیل آرامش خویش بدانید و برای شناخت این نعمت تلاش کنید.

طبیعتا برای شناخت، لازم است که در قدم اول به خصلتهای مثبت همسرتان توجه کنیم. وقتی بخواهید ویژگیهای مثبت همسرتان را ارزیابی کنید، این اقدام موجب می شود تا احساس بهتری نسبت به او پیدا کنید و در نتیجه در روابط متقابل با وی، این احساس را مد نظر داشته باشید و حتی به طرق گوناگون از این احساس سخن بگوئید. این مسئله موجب افزایش اعتماد به نفس زوجین می شود. تصور کنید وقتی یکی از زوجین به یاری جملات و عبارات محبت آمیز می تواند تاثیری عمیق در همسرش ایجاد کند و یک زندگی سرشار از محبت و احترام را ایجاد کند. فراموش نکنید که انسان موجودی است که این قدرت را دارد که خود را از خاک به افلاک رساند و در مورد دیگران نیز همین موضوع را می تواند اجرا کند.

از ویژگیهای مثبت یک زن نمونه این است که همواره به گونه ای با همسرش برخور می کند و درباره او طوری سخن می گوید که گویا همسرش را با تمام دنیا عوض نمی کند. چنین کسی وقتی در جمعی قرار می گیرد که همه از همسرشان بدگویی می کنند، به نیکی از شوهرش یاد می کند و به او اعتقاد قلبی دارد حتی اگر شوهر او از مال دنیا بی بهره باشد و نسبت به ضعف های اخلاقی او آگاهی داشته باشد. بنابراین لازم است یک نکته را همیشه در نظر داشته باشید و آن این است که به گفته های بدگویان اهمیتی ندهید و بدانید که عاشق زندگی بودن، موجب شیرین کامی شما و ساده شدن مشکلاتتان می شود.

همسر شما هم مثل تمامی افراد دیگر، دارای نقاط ضعف و محدودیت هایی می باشد همانطور که خود شما هم همین گونه هستید. آنچه مهم است رفتاری است که شما در مواجهه با نقاط منفی همسرتان دارید
اما بخش دیگری از شناخت مربوط به شناخت ویژگیهای منفی همسر می باشد. آنچه مسلم است اینکه هیچ انسانی کامل نیست و هر کس دارای نقاط ضعف و قوت خاصی می باشد. وقتی این مسئله را عمیقا بپذیریم، یاد می گیریم که سطح توقعاتمان را از دیگران محدود کنیم و انتظار نداشته باشیم که با فردی بی نقص مواجه شویم.

همسر شما هم مثل تمامی افراد دیگر، دارای نقاط ضعف و محدودیت هایی می باشد همانطور که خود شما هم همین گونه هستید. آنچه مهم است رفتاری است که شما در مواجهه با نقاط منفی همسرتان دارید. رفتاری که می تواند در جهت اصلاح نکات منفی باشد و یا تاثیر مخربی داشته باشد. مثل فردی که دائما ایرادهای همسرش را به رخ او می کشد و عزت نفس او را تخریب می کند و به این ترتیب حرمت میان زوجین کم می شود.
 
در حالیکه در برخی از مواقع می توان با چشم پوشی از رفتارهای اشتباه همسر و فرصت دادن به او برای رفع این موارد، می تواند موجب اعتماد بیشتر او به زندگی و شریک زندگی اش باشد. مطمئن باشید که مدارا کردن در دراز مدت و کوتاه مدت، ثمر بخش خواهد بود و باید کمی صبور و حلیم باشید.

به گفته ی امیرالمومنین حضرت علی(علیه السلام) زندگی در مدارا کردن است.(غررالحکم،512)
البته این بدان معنا نیست که در زندگی اجازه دهید تا کارد به استخوان شما برسد و یا اینکه خود را نابود کنید و تصور کنید در حال مدارا کردن هستید. آنچه به آن توصیه می شود، درباره حب و بغض ها و قضاوتهای بی موردی است که میان همسران اتفاق می افتد.
این مسئله است که با گذر زمان و مدارا پیشه کردن، می توان به از بین رفتن آن، امیدوار بود. به خاطر داشته باشید که می توان یک زندگی را قدم به قدم بنا کرد. مهم این است که پایه های این زندگی با احترام، عشق و اعتماد زوجین نسبت به یکدیگر، گذاشته شود.
دوشنبه 17/4/1392 - 10:23
اطلاعات دارویی و پزشکی

نرم کننده ای برای پوست های حساس

چاپ فرستادن به ایمیل

گلاب علاوه بر اینکه به پوست طراوت و شادابی می بخشد خاصیت هیدراته و ضد عفونی کننده دارد که برای جوش های بدن نیز مفید خواهد بود.

 

فخرالدین مه آبادی پور متخصص پوست مو و زیبایی گفت:  یکی از مهمترین کاربردهای گلاب جهت مواظبت و پاک کردن پوست می باشد.

 


وی افزود: گلاب برای انواع پوست ها به خصوص پوست های حساس و خشک مناسب تر است زیرا می توان به جای استفاده از محصولات شیمیایی به عنوان پاک کننده ی صورت از گلاب استفاده کرد.


وی در ادامه گفت: به پوست طراوت و تازگی می بخشد اسانسی که در گلاب وجود دارد به سرعت جذب پوست می شود و بهترین نرم کننده برای پوست است.


مه آبادی پور توصیه کرد: از خوردن گلاب که اثرات مفیدی از جمله افزایش جریان خون که باعث شادابی پوست می شود استفاده کنید.   وی خاطرنشان کرد: از خواص دیگری که گلاب دارد مقوی اعصاب، قلب و سفت کننده ی لثه است.


وی در پایان اظهار داشت: گلاب به دلیل داشتن خاصیت هیدراته و ضد عفونی کننده برای جوش های بدن نیز مفید است، البته استفاده مداوم از گلاب بر پوست می تواند این اثرات مطلوب را ایجاد کند.

دوشنبه 17/4/1392 - 10:14
اطلاعات دارویی و پزشکی

دانستنی های مفید درباره بستنی یخی

چاپ فرستادن به ایمیل

بستنی یک از خوراکی های پرطرفدار در تابستان است که در طعم های گوناگون بسیار به فروش می رود.

 

بستنی یخی های آلوچه ای که امروزه در طعم های ترش در بازار وجود دارند باعث بروز مشکلات گوارشی زیادی می شود.

 


بررسی ها نشان می دهد آلوچه میوه ای است که نباید یخ بزند و اگر یخ بزند بعضی از باکتری ها به نام آمینو استاری وارد آن می ‌شوند که این باکتری ها مشکلات زیادی را برای معده و روده به وجود می آورند.


میوه آلوچه یا باید به صورت لواشک مصرف شود یا به صورت طبیعی و یخی آن به هیچ وجه توصیه نمی شود.


پزشکان همچنین توصیه می کنند استفاده بیش از حد بستنی باعث افزایش قند خون می شود و مادران باید فرزندان خود را در مصرف این تنقلات و خوراکی ها بسیار کنترل و محدود کنند.

دوشنبه 17/4/1392 - 10:13
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته