• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 606
تعداد نظرات : 112
زمان آخرین مطلب : 3474روز قبل
كودك


یکی از نیازهای اساسی روانی کودکان، محبت است. کودک میل دارد مورد محبت دیگران واقع شود و خود نیز به دیگران ابرازمحبت کند. محیط خانواده و تجربیات فرد در پیدایش و رشد این عاطفه کاملا تاثیر دارد.

سالمندان و جوانان نیز مانند کودکان به محبت نیازمندند; ولی این نیاز در کودکان محسوستر است.

«من قبل ولده کتب الله عزوجل له حسنه و من فرحه، فرحه الله یوم القیامه.»

آن که فرزندش را ببوسد، خداوند حسنه ای در نامه عملش می نویسدو هرکه فرزندش را شاد کند، خدا او را در قیامت شاد خواهد کرد.

ابراز محبت سبب تامین بهداشت روانی نوزاد است. کودکی که ازمحبت سرشار پدر و مادر برخوردار است، قدرت سازگاری بیشتری دارد; احساس سکون و آرامش می کند; اعتماد به خویشتن در وی نیرومند است و به میزانهای اخلاقی حساستر است.

در روایات چنین می خوانیم:

«کان النبی(ص)اذا اصبح مسح علی رووس ولده »

رسول خدا(ص)هر بامداد دست محبت بر سر فرزندانش می کشید.

کودکانی که در سالهای نخستین زندگی از محبت والدین و دیگربزرگسالان محرومند، در بلوغ و سالمندی ناراحتیهای شدید عاطفی ازخود بروز می دهند.

وقتی محیط خانه، سالم و از عاطفه و محبت سرشار باشد، وجدان کودک رشد مطلوب خود را آغاز می کند و احساس حمایت و امنیت وآزادی عمل او را فرا می گیرد.

محیط خانواده باید از محبت سرشار باشد تا کودک ضمن احساس امنیت خاطر، امکان یادگیری بیابد، زیرا خانواده ای که همیشه نزاع و مشاجره بر آن حکم فرماست، موجب اضطراب و نگرانی کودک می شود و این امر فرصت یادگیری را از او سلب می کند.

رسول اکرم(ص)می فرماید: «اکثروا من قبله اولادکم فان لکم، لکل قبله درجه فی الجنه ما بین کل درجه خمسه ماه عام.»

فرزندان خود را زیاد ببوسید; زیرا با هر بوسه مقام و مرتبتی در بهشت برای شما فراهم می شود که فاصله میان هر مقام پانصد سال است.

وقتی کودک حس کرد پدر ومادر از وی غافلند و به او محبت ندارند، کینه آنها را به دل می گیرد و اندیشه انتقام از اجتماع آنها را در سر می پروراند. این حالت گاه به ناهنجاریهای روانی وجرم و جنایت می انجامد.

امام صادق(ع)می فرماید: «ان الله عزوجل لرحم الرجل لشده حبه لولده.»

مردی که به فرزندش محبت بسیار دارد، مشمول رحمت و عنایت مخصوص خداوند بزرگ است.

کودک به محبت نیاز دارد و خشونت و قهر موجب انحراف او ازمسیر عادی زندگی می گردد. در واقع دستورهای سخت و مکرر حالت دفاعی در وی ایجاد می کند و سلب آزادی از او سبب می شود به دروغ پناه برد.

گاه کودک از این که نمی تواند محبت والدین را به خود اختصاص دهد احساس حسادت کرده، به تنبیه آنها می اندیشد و از آنجا که قادر نیست چنین کاری کند، به بد رفتاری روی می آورد; برای مثال ناخن می جود، شست می مکد، فحش می دهد و حتی گاه به دزدی می پردازد.

اطفالی که خود را محبوب والدین حس نمی کنند، با جسارت ناراحتی خود را پنهان می کنند. در واقع اطفالی که از محبت محرومند یاکمرو و خجالتی می شوند یا جسور. رسول گرامی اسلام(ص)در باره محبت به فرزند می فرماید:

خداوند پدری را که با چشم محبت به فرزندش می نگرد و با نگاه پرعطوفت خویش شادش می سازد، از پاداش آزاد کردن یک بنده برخوردار می سازد.

کارل را جرز، روان شناس آمریکایی، نیز بر اهمیت این نیازتاکید دارد. او معتقد است: کودکان دریافت توجه مثبت را ارضاکننده و دریافت نکردن آن را ناکام کننده می یابند. از آنجا که توجه مثبت برای رشد انسان حیاتی است، رفتار کودک به وسیله مقدار محبت و عشقی که به او عطا می شود، هدایت می گردد. اگر مادرتوجه مثبت را ارائه ندهد، گرایش فطری کودک به سوی شکوفایی ورشد خود با مانع مواجه خواهد شد. اگر این حالت زیاد اتفاق افتد، کودکان تلاش برای شکوفایی را متوقف می کنند و در عوض برای به دست آوردن توجه مثبت دیگران می کوشند.

مهمترین چیزی که یک کودک برای رشد ذهنی لازم دارد، محبت وتوجه بزرگترهاست. کودکان از سنین نوزادی محبت را درک می کنند واگر در این دوران محبت ببینند، دوست داشتن را می آموزند. کودک با در آغوش گرفتن، نوازش کردن و برخورد محبت آمیز احساس آرامش می کند. پدر و مادر باید برای محبت کردن به کودک وقت صرف کنند.

کودکان خیلی زود بی توجهی دیگران را می فهمند و از اینکه کسی آنها را دوست نداشته باشد، می ترسند.

ابراز محبت فیزیکی ما به کودکان، هم برای آنها و هم برای خودمان بسیار مهم است. در آغوش کشیدن فرزندانمان یکی از ساده ترین و بزرگترین لذتهایی است که ممکن است در زندگی داشته باشیم و شیوه ای مستقیم و گویا برای ابراز محبتی است که به آنان داریم.

نخستین و اصلی ترین درس در تربیت فرزندان این است که به فرزندانتان بگویید دوستشان دارید. ممکن است بگویید خوب آنهامی دانند که من دوستشان دارم و لزومی ندارد این را بگویم; ولی باید این امر را به فرزندانتان نشان دهید که برایشان ارزش قائلید و دوستشان دارید.

محبت ما به کودکان باید بی قید و شرط باشد. محبت بی قید و شرطبه راحتی و بدون هیچ گونه رابطه و ضابطه ای ابراز می شود. برخی ازوالدین محبت خود را ابزارکنترل فرزندانشان می سازند. این والدین در صورت خشنودی از رفتار کودک به وی محبت می کنند و در صورت عدم خشنودی محبت خود را از آنان دریغ می دارند. کودکان به تایید ومحبت والدین به شدت نیازمندند و به همین دلیل شاید عدم ابرازمحبت در کنترل رفتار آنان روشی موثر باشد; اما این کار ممکن است نه تنها برتکامل حس عزت نفس کودک بلکه بر حس امنیت درونی وی نیز تاثیر منفی بگذارد.

البته لازم نیست فرزندانمان را در ناز و نوازش و محبت خود غرق سازیم یا تمام توجه خود را به آنها متمرکز کنیم. تنها کافی است با گفتار و کردار خود به آنها اطمینان دهیم که دوستشان داریم وبرایشان ارزش قایلیم. با این کار زیربنای محکم و استواری می سازیم که حس عزت نفس و ایمنی برآن بنا خواهد شد.

يکشنبه 27/5/1392 - 13:15
اخبار
اگر گفتید این چیه؟! عینک آفتابی؟! خیر، یک دوربین فیلم‌برداری اچ‌دی که باید بر روی صورتتان نصب شود!
[تصویر:  ION-HD-Camera-by-Zeal-Optics-400.jpg]
 
از این کاور سوسولی! برای دوربین خودتون استفاده کنید تا همه فکر کنند دوربین طلا دارید!
[تصویر:  Diana-Mini-Gold-Lomo-129.jpg]
اگر دوست ندارید که اتومبیل شما فضایی از منزلتان را اشغال کند، بهتر است یک پارکینگ زیر زمینی مثل تصویر زیر داشته باشید! روی سقف پارکینگ را هم محض احتیاط گل کاری کنید!
[تصویر:  Cardok-Mono-Underground-Parking.jpg]
اگر نوشابه زیاد می‌خورید و دوست دارید همیشه خنک باشد، این دماسنج را بر روی آن نصب کنید.
[تصویر:  Digital-Wine-Thermometer-20.jpg]
فکر نکنید این اردک کوچولو مشغول شنا کردن است، بلکه دارد نقش داک چایی شما را بازی می‌کند!
[تصویر:  Duck-Tea-Infuser-15.jpg]
یک دوش حمام منحصر به‌فرد که آب را درست در جایی می‌ریزد که شما حضور دارید! حالا علاقه‌مند هستید یکی داشته باشید؟ پس ۸۸۳۵ دلار ناقابل برای داشتن آن هزینه کنید!
[تصویر:  Graff-Ametis-Collection-Shower-Head-8335.jpg]
منبع:آی تی رسان 
يکشنبه 27/5/1392 - 12:37
اخبار
این هم یک فلش خاطره انگیز! مدل قدیمی ماشین مینی ماینر که حال می‌توانید از آن به عنوان فلش کامپیوتر استفاده کنید.
[تصویر:  Mini-Cooper-USB-Drive-40.jpg]
 
یک جا چسبی که خلاقیت در ساختش کاملا مشهود است
[تصویر:  Teamwork-Tape-Dispenser.jpg]
 
این هم یک راه ساده برای باز کردن در نوشابه، مخصوص افراد تنبل که نمی‌خواهند از کنار تلویزیون تکان بخورند!
[تصویر:  Control.jpg]
به به، خوردن چایی و قهوه در این لیوان چه حالی به عاشقان عکاسی می‌ده!
[تصویر:  Into-Focus-Mug.jpg]
 
تصویر زیر یک انگشتر با ظاهری معمولی است که البته تفاوت بسیار کوچکی با بقیه دارد و آن توانایی انگشتر در کشتن است! در این حلقه گلوله‌های کوچکی جای‌-گذاری می‌شود که می‌توان آن‌ها را شلیک کرد!
[تصویر:  LePetit-Protector-Ring-Pistol.jpg] 
يکشنبه 27/5/1392 - 12:34
شعر و قطعات ادبی

به خودم می گفتم:بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند
درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
تا بترسند از من
و حسابی ببرند…
خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم...
چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !
اولی کامل بود،
دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم...
سومی می لرزید...
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود...
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید...
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"
” ما نوشتیم آقا ”
بازکن دستت را...
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد...
گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کردو سپس ساکت شد...
همچنان می گریید...
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله
ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز،کنار دیوار، 
دفتری پیدا کرد ……

گفت : آقا ایناهاش، 
دفتر مشق حسن
چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود
غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود
سرخی گونه او، به کبودی گروید …..
صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر
سوی من می آیند...
خجل و دل نگران، 
منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند
شکوه ای یا گله ای، 
یا که دعوا شاید
سخت در اندیشه ی آنان بودم
پدرش بعدِ سلام، 
گفت : لطفی بکنید، 
و حسن را بسپارید به ما ”
گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟
گفت : این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده 
بچه ی سر به هوا، 
یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است
زیر ابرو وکنارچشمش،
متورم شده است
درد سختی دارد، 
می بریمش دکتر 
با اجازه آقا …….
چشمم افتاد به چشم کودک...
غرق اندوه و تاثرگشتم
منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر ….
من چه کوچک بودم
او چه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم
عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم
من از آن روز معلم شده ام ….
او به من یاد بداد درس زیبایی را...
که به هنگامه ی خشم
نه به دل تصمیمی
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
یا چرا اصلا من 
عصبانی باشم
با محبت شاید،
گرهی بگشایم
با خشونت هرگز...
با خشونت هرگز...
با خشونت هرگز...
يکشنبه 27/5/1392 - 12:22
آلبوم تصاویر
جمعه 25/5/1392 - 18:20
آلبوم تصاویر
جمعه 25/5/1392 - 18:19
اخلاق

صاحب دین مبین را دل ز من پرسید کیست

گفتمش ختم رسل احمد، مهین پیغمبر است

گفت بعد از وی ولایت را که شاید، بازگو

گفتم آن کو پایه قدر وی از کیوان بر است

گفت در بستر به جای او شبانگاهان که خفت

گفتم آن کو گاه بیم از جمله پابرجاتر است

گفت با احمد خود از یاری برادر خوانده کیست؟

گفتم آن کز بهر او سرگشته مهر انور است

گفت با زهرا که همسر گشت گفتم آن کسی

کز فضیلت این و آن را هم سرآمد هم سر است

گفت برگو کیست سبطین پیمبر را پدر

گفتمش آن پیشرو کو رهروان را رهبر است

گفت اعجاز رسول مصطفی در جنگ بدر

ز اهل ایمان مر کدامین پاکدل را در خور است

[660]

گفتم آن پردل که دارد گردنان را پایمال

زخم شمشیر سرافشانش که در دست اندر است

گفت در «احزاب» دانی شیر صید افکن که بود

گفتم آن کو قاتل شیری چو عَمرو کافر است

گفت خصمان را که تن خست و درید اندر «حُنین»

گفتم آن کو دشمن دین را عدویی قاهر است

گفت با احمد که خورد از مرغ بریان بهشت

گفتم آن کو بر همه خویشان پیغمبر سر است

گفت دمساز پیمبر کیست در زیر کسا

گفتم آن مهتر که زهد و علم از او با زیور است

گفت در روز غدیر خم ولی حق که شد

گفتم آن کس کو بزرگان را به گیتی سرور است

گفت در شأن که آمد هل اتی از قول حق

گفتم آن کو دستگیر هر که بی سیم و زر است

گفت سایل را که خاتم داد هنگام نماز

دید چون استاده خواهان مستمندی بر در است

گفتم آن در راه یزدان بهترین شمشیر زن

کز ره تحقیق هر کس پیرو او شد بر است

گفت در محشر که باشد قاسم نار و نعیم

گفتم آن کز رأی روشن آفتاب خاور است

گاه نفرین بر نصاری با نبی گفتا که بود

گفتم آن کاندر همه احوال او را یاور است

گفت با احمد که باشد همچو هارون با کلیم

گفتم آن پیوسته با وی همچو با جان پیکر است

گفت برگو کیست آن کو شهر دانش راست در

گفتم آن دانا که علم دیگران را مصدر است

[661]

گفت آن کو ناکثین را داد کیفر خود که بود

گفتم این در قصّه حرب جمل خود اندر است

گفت جویم در کجا نام عدوی قاسطین

گفتمش در وقعه صفّین کاندر دفتر است

گفت شمشیر که را خون خوارج آب داد

گفتمش برخوان ز جنگ نهروان کان خوشتر است

گفت ساقیکیست کوثر را به روز رستخیز

گفتم آن کاندر نبردش زهره شیر نر است

گفت برگو کان چه گفتی سیرت یک مرد بود

گفتمش آری گرت قول «سهیلی» باور است

گفت از این یکتا بگو نام و نسب گفتم علی

پور بوطالب خدیو اهل ایمان حیدر است

احمد سهیلی خوانساری

علی(ع) در شعر و ستایش فارسی / 60

پنج شنبه 24/5/1392 - 12:45
اخلاق

ساده زیستی با مفهوم زهد و بی رغبتی، ارتباط تنگاتنگی دارد. استاد مطهری می گوید: «زهد، حالتی است روحی و زاهد از آن نظر که دل بستگی های معنوی و اخروی دارد، به مظاهر مادی زندگی بی اعتناست. این بی اعتنایی و بی توجهی تنها در فکر و اندیشه و احساس قلبی نیست و در مرحله ضمیر پایان نمی یابد. زاهد در زندگی عملی خویش، سادگی و قناعت را پیشه خود می سازد و از تنعّم تجمل و لذت گرایی پرهیز می نماید. زُهّاد جهان آنها هستند که به حداقل تمتع و بهره گیری از مادیات اکتفا کرده اند.»[1] 
با این توصیف، مفهوم زهد دو مرحله قلبی و عملی دارد: مرحله قلبی آن، عدم دل بستگی به دنیا، و مرحله عملی آن، اکتفا کردن به حداقل ابزارهای زندگی و ساده زیستی است. پس می توان گفت: ساده زیستی راستین راه را برای تحصیل زهد حقیقی همواره می سازد؛ چنان که در روایتی از امام علی (ع) آمده است: «التّزهّد یؤدّی الی الزهد؛[2]واداشتن خود به زهد و ساده زیستی، منتهی به حالت درونی زهد می گردد». در جای دیگر می فرماید: «اول الزاهد التّزهّد؛[3] نخستین گام زهد، تزهّد (ساده زیستی) است.» 
در یک جمله می توان گفت: زهد، مربوط به گرایش باطنی و قلبی انسان به دنیاست و ساده زیستی، ناظر به زندگی فردی و اجتماعی افراد است و نمی توان بدون روحیه ساده زیستی، به زهد رسید. تجمل گرایی، حاکی از دل بستگی به دنیاست که با زهد در تضاد است.

[1] . سیری در نهج البلاغه، ص 214.
[2] . غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 291.
[3] . همان، ج 2، ص 384. 
http://www.hawzah.net
پنج شنبه 24/5/1392 - 12:44
سخنان ماندگار

 

          امام علی (ع) : اسرافکار سه نشانه دارد:

            1-آنچه نباید بخورد، می خورد

            2- آنچه در شأن او نیست، می پوشد.

             3- آنچه را شایسته او نیست ، می خرد.
             

                منبع: الخصال ص 98

پنج شنبه 24/5/1392 - 12:40
کامپیوتر و اینترنت

رهنمودها

اگر چنان چه قرار است از بازی های رایانه ای بهره بگیرید، بهتر است بازی های تصویری خلاق که باید به وسیله آن ها، معماهایی را حل کرد، بیش از بازی های دیگر مورد توجه قرار گیرد.

بازی های دسته جمعی، کم تر مسئله ساز است؛ این بازی ها، زمانی بیش تر ویران گر است که ما را به تنهایی برای ساعت های طولانی، مسحور خود کند.

ضروری است که همیشه بین دو نوبت بازی استراحت کنیم. دو شرکت بزرگ ژاپنی سازنده بازی های رایانه ای موسوم به «نینتند» و ـ سگا به خریداران هشدار داده و توصیه می کنند که بین بازی ها، به طور منظم به خود استراحت دهید.

صفحه نمایش گر رایانه، اندکی پایین تر از چشم ها قرار داده شود تا چشم ها مسلط به صفحه رایانه باشد.

روشنایی اتاق به نحوی تنظیم شود که بازتابش و زنندگی نور به حداقل برسد.

بهتر است با خودمان عهد ببندیم که مثلاً تنها در روزهای تعطیلی مجاز به بهره گیری از این بازی ها باشیم.

آسیب های رایانه و آفت های آن را هیچ وقت فراموش نکنیم.

ویران گرترین بازی های تصویری، بازی هایی هستند که تصویرهای آن ها به طور مکرر بر صفحه ظاهر می شوند و ما باید به تمام تصویرهایی که از برابر چشم ما می گذرند، شلیک کنیم؛ توصیه می کنیم کم تر به سراغ این گونه بازی ها برویم.

http://www.hawzah.net 

پنج شنبه 24/5/1392 - 12:29
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته