در كتاب جواهر السنیه از حضرت امام صادق علیه السلام روایت است كه فرمود در شبى از شبهاى ظلمانى كه هفت ساعت از شب گذشته بود حضرت ابراهیم على نبیا و اله و علیه السلام از خانه اش بیرون آمده متوجه درگاه الهى شد عرض كرد پروردگارا براى تو یك بیت و هفتاد مسجد بنا كرده ام ، از جانب پروردگار به ابراهیم ندا رسید كه مزد تو در نزد من است ، ابراهیم به طرف آسمان و زمین و مشرق و مغرب و زیر پا نظر انداخت چیزى ندید بار دیگر همان سخن را عرض كرد باز همان جواب را شنید عرض كرد خدایا مزد من چیزى نرسید پس ندا رسید كه یا ابراهیم آیا شكم گرسنه اى از شیعیان على را سیر كرده اى یا عورت یا بدن برهنه اى را از ایشان پوشانیده اى كه زیادى مزد مى طلبى ابراهیم علیه السلام عرض كرد پروردگارا آیا على به وجود آمده یا بعد از این موجود خواهد شد ندا رسید كه بعد از این از ممكن غیب پا به مملكت وجود خواهد گذاشت یا ابراهیم آیا مى خواهى كه على را ببینى عرض كرد نعم یا رب پس حق تعالى رفع حجابها از پیش چشم او نمود سرادق عرش به نظرش درآمد و همین است كه خداوند در كلام خود مى فرماید: (( و كذالك نرى ابراهیم ملكوت السموات و الارض )) همچنین است كه نمودیم به ابراهیم ملكوت آنها و زمینها راحضرت ابراهیم قندیل بزرگى از قندیلهاى عرش را دید عرض كرد الهى این چند قندیل است حق تعالى فرمود در این قندیل روح حبیب من محمد صلى الله علیه و آله است پس عرض كرد این قندیل دیگر چیست ؟ فرمود كه در این روح على بن ابیطالب است علیه السلام است عرض كرد این قندیل دیگر چیست كه بعد از آن است خطاب رسید كه در آن روح فاطمه زهرا علیها السلام دختر سید انبیاء المصطفى صلى الله علیه و آله است عرض كرد این دو قندیل دیگر چیست ؟ خطاب رسید كه در آن روح حسن و حسین علیه السلام كه اولاد گرامى ایشانند، عرض كرد این قندیل دیگر كه بعد از ایشان است چیست ؟ خطاب آمد كه در آن ارواح نه گانه فرزندان محمد و على است پس عرض كرد: (( ما هذه القنادیل المشبكة التى لایعلم عددها غیرك )) یعنى این قندیلهاى مشبكه بسیار كه عدد آنها را كسى غیر از تو نمى داند چیست ؟ خطاب رسید كه در اینها ارواح بندگان صالح از شیعه هاى على هستند ابراهیم عرض كرد كه خدا مرا از شیعیان على گردان و این است كه خداى تعالى مى فرماید: (( و ان من شیعته لابراهیم )) یعنى از جمله شیعه على هر آینه ابراهیم است (3).