• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2664
تعداد نظرات : 2458
زمان آخرین مطلب : 3844روز قبل
آموزش و تحقيقات

محققان موفق شدند با فعال کردن دوباره عصب هایی که سابقا برخی از ماهیچه های ساق پای یک فرد قطع عضو شده را کنترل می کردند،به او کمک کنند که با یک پای روباتیک راه برود.

به گزارش ایرنا از سایت نیچر، گروهی از محققان آمریکایی به سرپرستی ˈلوی هارگروˈ متخصص مهندسی پزشکی از موسسه توانبخشی شیکاگو در ایلینویز، در دستاوردی جدید موفق شدند به مردی که ساق پا و زانوی خود را بر اثر تصادف رانندگی از دست داده بود این توانایی را بدهند که با استفاده از یک پای مصنوعی راه برود، از پله بالا برود، از روی سطح شیب داری پایین بیایید و به توپ فوتبال ضربه بزند.

محققان معتقدند مزیت عمده ی روش آن ها این است که شخص دیگر مجبور نیست از یک سوئیچ کنترل از راه دور یا حرکات عضلانی غیرطبیعی برای فرمان دادن به پای روباتیک استفاده کند تا بتواند حرکات را تغییر دهد و یا این که هنگامی که نشسته است برای جابه جایی پا از دست ها کمک بگیرد.

هارگرو خاطر نشان کرد:این نخستین باری است که از سیگنال های عصبی به منظور کنترل زانوی موتوری و قوزک پای مصنوعی استفاده شده است.

پیش از این محققان نشان داده بودند که افراد فلج می توانند بازوهای روباتیک را با استفاده از فکر خود حرکت دهند و افراد سالم نیز می توانند پاهای روباتیک را با استفاده از مغز خود کنترل کنند . 

اما محققان در این دستاورد جدید موفق شدند با فعال کردن سیگنال های ماهیچه ای هنگام تمایل فرد به حرکت، پیغام های فرستاده شده را از مغز تقویت کنند و به این ترتیب یک گام جلوتر روند.

در این دستاورد جدید، جراحان عصب هایی که سابقا برخی از ماهیچه های ساق پای مرد را کنترل می کردند، مجددا فعال کردند به گونه ای که ماهیچه های ران این شخص به شیوه ای که جای گذاری هدفمند عصب های عضلانی نامیده می شود، منقبض شوند.

سپس حسگرهایی درون پای روباتیک تعبیه کردند تا پالس های الکتریکی تولید شده به وسیله ی انقباض های عضله ای ناشی از این روش و عضلات ران را اندازه گیری کنند. 

محققان گفتند: هنگامی که جراحان این اطلاعات را با داده هایی اضافی از حسگرها ترکیب کردند، شخص می تواند از پایش با دقت بیشتری استفاده کند.

محققان امیدوارند سایر افراد دارای نقص عضو در3 تا 5 سال آینده بتوانند از این فناوری استفاده کنند.

نتایج این مطالعه در نشریه New England Journal of Medicine منتشر شده است.

دوشنبه 20/8/1392 - 23:24
سخنان ماندگار

قدس آنلاین – پورافضلی: مطابق آموزه های اسلامی و آنچه که در روایات اهل بیت علیهم السلام آمده بین گناهان و بیماریها و بلایایی که دامنگیر انسان و جوامع می شود رابطه ای دوسویه برقرار است. 

در روایات اسلامی گاه بیماری نه تنها حاصل گناه و نافرمانی خدا که کفاره گناه شناخته شده است. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) گرفتاریهای انسان ناشی از گناهان او دانسته شده است . آن حضرت فرمود: «السقم یمحو الذنوب - بیماری گناهان را نابود می کند. در حدیث دیگری از حضرت نقل شده .«لحظه ها و ساعت هایی که انسان گرفتار همّ و غم ها است، ساعات کفارة گناهان است».(1)
و نیز امام صادق (ع) فرموده است : هر کس شبى بیمار شود و آن را نیکو بپذیرد و خدا را شکر و سپاس گوید، کفّاره شصت سال(عمر سراسر لغزش) او خواهد بود. راوى مى‏گوید: گفتم: معناى نیکو پذیرفتن آن چیست؟ فرمود: بر رنج و ناراحتى آن صبر کند. (2)
اما در برخی روایات بیماریهای آدمی نتیجه گناهان او معرفی شده است. پیامبر اعظم (ص) می فرمایند: هر گناهی که فردی مرتکب می شود، نقطه سیاهی (سوداء) بر روی قلبش ایجاد می کند تا این که سیاهی ها زیاد می شود و کل قلب را می گیرد.
اما حدیث جالبی از امام رضا (ع) وجود دارد که بلاها و بیماریهای جدید را به گناهان جدید انسان مربوط می داند. یکی از یاران امام رضا علیه السلام نقل می کند: سَـمِـعت الرضا علیه السلام یقول : کـُـلما اَحدث العبادُ من الذنوب ما لم یکونوا یعملون ، احدث الله لهم من البلاءِ ما لم یکونوا یعرفون، از عباس بن هلال شامی است که ، شنیدم امام رضا علیه السلام می فرمود : هرگاه که بندگان ، گناهان تازه ای پدید آورند که قبلا مرتکب نمی شدند ، خداوند بلای تازه ای برایشان پیش می آورد که قبلا نمی شناختند.(3)

پانوشتها:
1. بحارالأنوار ج : 64 ص : 244
2. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 193
3. وسائل الشیعه جلد یازدهم صفحه 240

دوشنبه 20/8/1392 - 23:23
آموزش و تحقيقات

محققان ژاپنی روی یک اتومبیل جدید کار می کنند که نه تنها می تواند راننده خود را از وقوع یک حمله قلبی مطلع کند، بلکه می تواند بیماری را زودتر از آنکه رخ دهد، پیش بینی کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، این اتومبیل دارای دو قطب الکتریکی برای مونیتور الکتروکاردیوگرام یا نوار قلب و حسگرهایی روی فرمان است که می تواند ضربان نبض را در رنگهای خونی تشخیص دهد.

تاکائو کاتو استاد بازنشسته دانشکده پزشکی دانشگاه نیپون به عنوان طراح اصلی این پروژه اظهار داشت: ما می خواهیم تعداد تصادفات را با ساخت سیستمهایی که پیش از وقوع آن را پیش بینی می کنند، کاهش دهیم.

وقتی که راننده فرمان اتومبیل را در دست می گیرد نوار قلب و ضربان نبض وی به طور مستمر ثبت می شوند.

این اطلاعات برپایه زمان واقعی تحلیل شده و راننده از وقوع علائم خطرناک به واسطه صدایی در سیستم ناوبری اتومبیل مطلع شده و اتومبیل را به کنار هدایت می کند.

محققان نوار قلب 34 نفر را که دچار حملات قلبی شدید شده بودند را بررسی کردند، 31 نفر آنها یک یا دو ساعت پیش از حمله قلبی در دستگاه عصبی خودکار دارای الگویی از نوسانات بودند.

کاتو گفت: اگر این الگو را بتوان تشخیص داد، حملات قلبی تا حدی قابل پیش بینی خواهند بود.

این سیستم نه تنها به رانندگان درباره احتمال وقوع حملات قلبی هشدار می دهد بلکه می تواند وقوع آن را پیشاپیش اعلام کند.

سویوشی ناکاگاوا مهندس ارشد در شرکت دنسو اظهار داشت: اطلاعات واضح درباره ریتمها با بهبود مدارهای تشخیص گر قابل دسترسی است.

محققان به منظور افزایش دقت الکترودهایی را به صندلی راننده نصب کرده اند که الکتروکاردیوگرامها حتی وقتی که افراد با یک دست رانندگی می کنند، قابل پیش بینی باشد.

دوشنبه 20/8/1392 - 23:22
شهدا و دفاع مقدس

حاج رستگار اصرار داشت بچه‌های تیپ سیدالشهداء(ع) که در پادگان بودند حتما در مراسمات عزاداری شرکت کنند و خودش هم هر شب هنگام مراسم سینه‌زنی سینه را برهنه می‌کرد و پا به پای بقیه رزمندگان به سر و سینه می‌زد.

خبرگزاری فارس: آخرین محرم یک فرمانده

گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس- بعد از عملیات خیبر و شهادت همرزمانش خیلی دلشکسته شده بود و همه اش دنبال بهانه بود که جایی خلوت کنه و زانو بغل بگیره و در فراغشون گریه کنه.

حاجی فرمانده تیپ قدرتمند سیدالشهداء(ع) بود و پیکر مطهر صدها تن از عزیزترین عزیزانش در جزیره مجنون جامانده بود و خودش می‌گفت: مادرها و فرزندانشون منتظر هستند و چشمشون به در مانده تا برگردند. بعد از خیبر مدتی رفتیم موقعیت شهید موحد دانش در جاده اهواز خرمشهر و قرار بود عملیاتی در هور انجام شود که بعدا لغو شد و بچه های تیپ یکی دو ماه رفتند مرخصی و بعد ابلاغ شد که گردانها و واحدهای تیپ سیدالشهداء(ع) به پادگان ابوذر نقل مکان کنند.

 

بچه های اطلاعات عملیات و تخریب در منطقه زیر بمو مستقر بودند و برای ماموریت‌های گشتی شناسایی اعزام می‌شدند و شهید حاج کاظم رستگار برای نظارت برانجام کارها در منطقه حضور پیدا می‌کرد.

مهرماه سال63 آغاز ماه محرم بود و حاجی خیلی انتظار محرم را می‌کشید و فقط این ماه بود که می‌تونست حاجی را آرام کنه. ازشب سوم ماه محرم بود که کارهای شناسایی هم تعطیل شد و بچه‌ها برای عزاداری شب‌های محرم در ساختمان‌های پادگان ابوذر مستقر شدند.

سنت خوبی بین رزمنده گانی که درپادگان حضورداشتند بود که روزها برای اقامه نماز و مراسمات در حسینیه قدس پادگان جمع می‌شدند و برای نماز مغرب و عشاء به مسجد امام حسین (ع) که در کنار منازل سازمانی برادران ارتشی در پادگان قرار داشت و مدیریتش با برادران ارتشی مستقر در پادگان بود می‌رفتند.

 

پادگان ابوذر/صبحگاه رزمندگان لشگرده سیدالشهداء(ع)

حاج رستگار هم اصرار داشت بچه های تیپ سیدالشهداء(ع) که در پادگان بودند حتما در مراسمات عزاداری شرکت کنند و خودش هم هر شب هنگام مراسم سینه زنی سینه را برهنه می‌کرد و پابه پای بقیه رزمندگان به سرو سینه می‌زد. از شب هفتم محرم به بعد بود که بعد از تمام شدن مراسم بعضی از بچه ها رو در کنار محراب مسجد امام حسین (ع) جمع می‌کرد و به من می‌گفت روضه بخون. و خودش هم با زمزمه هاش مجلس رو گرم می‌کرد. این جلسه ما وقت و ساعت نداشت و تا زمانی که بچه‌ها اشک داشتند ادامه پیدا می‌کرد.

 

سخنرانی شهید رستگار فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع) در مسجد امام حسین (ع) / پادگان ابوذر

 

بعد از این برنامه هم باز حاجی ول کن نبود و داخل پادگان می‌گشت و از هر ساختمانی که صدای روضه و «یا حسین» میومد قدمهاش شل می‌شد و با اشتیاق وارد میشد و عزاداری می‌کرد. ماها که جوان تر بودیم کم آوردیم اما حاجی از آخرین محرمش کمال استفاده را کرد و یکی دوماه بعد هم اتفاقات پادگان ابوذر و بگو مگوی فرماندهان جنگ تهران با فرمانده سپاه اتفاق افتاد و بعد هم استعفای حاج کاظم رستگار و بعد هم عملیات بدر که حاج کاظم نجفی رستگار در آن به شهادت رسید و مزد عزاداری خالصانه محرم را از اربابش گرفت و بدن قطعه قطعه اش سالها در جزیره مجنون برجای ماند.

*الوارثین

دوشنبه 20/8/1392 - 23:21
اطلاعات دارویی و پزشکی

مثانه,پروستات,رضا کریمی

جام جم آنلاین: تکرر ادرار به معنای کم‌شدن فاصله طبیعی بین هر احساس دفع ادرار است. این مشکل، بویژه در شب، آزاردهنده است و باعث بیدار‌شدن پیاپی برای تخلیه ادرار می‌شود، اما چرا این مشکل بوجود می‌آید؟

دو دلیل اصلی برای ایجاد ادرارهای مکرر وجود دارد: کم شدن ظرفیت مثانه و زیاد شدن حجم ادرار تولیدی.

افتراق این دو حالت اهمیت زیادی دارد، زیرا بیماری های بسیار متفاوتی باعث ایجاد هریک از این دو مشکل می شود.

مثانه، عضوی کیسه ای شکل در داخل لگن و مسئول جمع کردن ادرار و تخلیه بموقع آن است. اگر مثانه نبود، ادرار جریان مداومی داشت و زندگی عادی مختل می شد.

کیسه مثانه معمولا حدود 1000 سی سی گنجایش دارد که با جمع شدن حدود 500 سی سی ادرار احساس دفع رخ می دهد و در این زمان، باید ادرار را دفع کنیم. در آقایان با بالا رفتن سن، پروستات بزرگ می شود و باعث می شود شکل مثانه تغییر و با جمع شدن مقدار کمی ادرار فرد احساس دفع کند.

گاهی بزرگی پروستات باعث می شود بلافاصله بعد از دفع ادرار دوباره فرد احساس دفع کند و این مشکل تا زمان درمان بزرگی پروستات ادامه دارد.

نکته مهم این است که بدانیم در آقایان مسن، بزرگی پروستات دلیل مهمی برای تکرر ادرار است. از دیگر علل کم شدن ظرفیت مثانه، عفونت های ادراری است.

با نفوذ میکروب های ادراری به دیواره مثانه، این عضو حساس شده و موجب احساس زودرس دفع می شود.

معمولا در این حالت دفع ادرار با درد و سوزش و گاهی اندکی خونریزی همراه است که خوشبختانه با آنتی بیوتیک، عفونت ادراری بخوبی درمان می شود.

در مواردی که یاد شد، فرد مرتب احساس دفع ادرار می کند، ولی اگر حجم ادرار اندازه گیری شود، متوجه خواهیم شد طی 24 ساعت مقدار ادرار زیاد نشده است.

در این موارد معمولا از بیمار می پرسیم آیا وقتی ادرار را تخلیه می کنید حجم و مقدار آن زیاد است یا مقدار آن کم است؟ البته گاهی با استفاده از بطری های خالی آب معدنی می توان ادرار را اندازه گرفت و در این حالت اگر حجم ادرار کمتر از 2000 سی سی باشد، حجم ادرار طبیعی است.

اما علت پرادراری چیست؟ دیابت، سر دسته بیماری های ایجاد کننده پرادراری است. وقتی قند خون بالاست مقادیری از آن به داخل ادرار وارد می شود و با خود آب زیادی را نیز به ادرار وارد می کند و به این ترتیب حجم ادرار افزایش می یابد.

در این حالت نیز فرد، مرتب مجبور به ادرار کردن می شود، ولی حجم ادرار هم زیاد است و در واقع پرشدن مثانه است که باعث احساس دفع و پرادراری می شود.

دکتر رضا کریمی - فوق تخصص بیماری های غدد

دوشنبه 20/8/1392 - 23:20
اطلاعات دارویی و پزشکی

اگر تا امروز فکر می‌کردید، پیر‌چشمی بدون شک درمان ندارد، حالا این خبر خوش را بشنوید که این مشکل نیز به مدد پیشرفت علم پزشکی، راه‌هایی برای درمان پیدا کرده است.

هفته گذشته وزیر بهداشت از ورود روشی جدید برای درمان پیر چشمی به کشور با وسیله ای به نام KAMARA خبر داد.

دکتر سیدجواد هاشمیان، متخصص چشم و فوق تخصص قرنیه در مورد این روش به «جام جم» می گوید: در این روش، وسیله ای که دارای ضخامت پنج میکرون است و تقریبا حدود 20 تا 50 برابر نازک تر از ضخامت موی سر است و همانند مردمک چشم عمل می کند، با کمک لیزر روی قرنیه کار گذاشته می شود.

او ادامه می دهد: این روش از سن پنجاه سالگی به بالا قابل انجام است و در صورتی که معاینات قبل از عمل از نظر سلامت چشم، فشار چشم، شبکیه و خشکی چشم بررسی شده باشد و مشکل خاصی وجود نداشته باشد، موثر و کم عارضه تلقی می شود.

پیر چشمی به دنبال کاهش پدیده تطابق برای انجام فعالیت های بینایی در فاصله نزدیک اتفاق می افتد؛ یعنی اگر به هر علتی قدرت تطابق طبیعی عدسی چشم کاهش یابد، چشم به صورت خودکار قادر به افزایش وضوح تصاویری که در میدان دید یا بینایی قرار می گیرد، نخواهد بود و در نتیجه دید نزدیک فرد مختل خواهد شد که برای اصلاح آن در نخستین گام، باید از عینک نزدیک بین استفاده کرد. حال شاید بپرسید که آیا پیر چشم ها همیشه دید نزدیک شان با مشکل روبه رو می شود ؟

دکتر هاشمیان، در پاسخ می گوید: اگر هنگام بروز پیرچشمی که معمولا از چهل سالگی شروع و حداکثر آن در پنجاه سالگی است، دید دور بیمار خوب و بدون عینک باشد فقط برای نزدیک بینی دچار مشکل می شود، ولی افرادی که نزدیک بین هستند و برای دید دور عینک می زنند، در سن پیرچشمی برای مطالعه باید عینک خود را بر دارند و افراد دوربین که فاصله دور را بهتر از نزدیک می بینند باید از دو عینک یکی برای فاصله دور و یکی برای دیدن در فاصله نزدیک با قدرت بالاتر استفاده کنند.

افراد دچار آستیگماتیسم نیز که برای دید دور عینک می زنند، در سنین پیرچشمی باید علاوه بر عینک دور از عینک نزدیک همراه با اصلاح آستیگماتیسم استفاده کنند.

چشم هایی که زودتر پیر می شود

جالب است بدانید که افراد دوربین، در سنین کمتر از چهل سالگی نیز ممکن است علائم پیر چشمی را بروز دهند. در چنین شرایطی و درنتیجه این اختلال بینایی، فرد تصاویر و اشیای نزدیک را به صورت تار یا نوشته ها را به صورت درهم می بیند.

دکتر هاشمیان درباره عوامل موثر در بروز پیرچشمی توضیح می دهد: از جمله این عوامل می توان به ساختار فردی، مصرف برخی داروها، دوربینی و همچنین اعمال جراحی داخل چشمی اشاره کرد. حتی بررسی ها نشان می دهد که افراد مبتلا به دیابت زودتر به پیرچشمی دچار می شوند.به بیان دیگر دیابت، فشارخون یا ابتلا به عیوب انکساری به صورت دوربینی ممکن است موجب بروز پیرچشمی قبل از چهل سالگی شود. البته بررسی ها نشان می دهد که سوء تغذیه و خستگی نیز در بروز پیرچشمی می تواند موثر باشد.

نمی خواهم به عینک وابسته باشم

گرچه برای درمان پیرچشمی، درمان اصلی، قدیمی و شاید سالم ترین روش استفاده از عینک نزدیک یا پیرچشمی است، اما امروزه برای کاهش وابستگی به عینک نزدیک بین در سنین بین چهل و پنج تا شصت سالگی، بهبود کیفیت زندگی و همچنین افزایش تمایل افراد به انجام فعالیت های بینایی بدون وابستگی به عینک، پژوهشگران روش های مختلفی را برای درمان پیرچشمی ارائه کرده اند.

دکتر هاشمیان در معرفی این روش ها می گوید: این روش ها شامل استفاده از لنزهای تماسی دو کانونی یا چند کانونی، روش های لیزری روی قرنیه، اصلاح یک چشم برای دید نزدیک و یک چشم برای دید دور با لنز، لیزیک یا لنز داخل چشمی می شود.

این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران با اشاره به این که برای اصلاح پیرچشمی، روشی به کمک «فمتولیزر» وجود دارد که به علت نتایج مطلوب درمانی اش بسیار مورد استفاده قرار می گیرد، اضافه می کند: دقت عمل بالا و امکان ایجاد برش های بسیار ظریف و دقیق برای درمان برخی بیماری های چشم از جمله پیر چشمی از مهم ترین ویژگی های روش فمتولیزر است. البته گذاشتن لنز چند کانونی داخل چشمی یا جایگزینی عدسی طبیعی در پنجاه سالگی به بالا با لنزهای داخل چشمی نیز می تواند از شیوه های موثر درمان پیر چشمی تلقی شود.

مزایا و معایب روش های درمانی پیر چشمی

به گفته متخصصان چشم، نباید فراموش کرد که بر اساس مطالعات انجام شده تاکنون هیچ کدام از روش های نوین درمانی پیر چشمی ایده آل محسوب نمی شود؛ یعنی هرکدام از این روش ها مزایا و مشکلاتی دارد، ولی روش های اصلاحی لیزری روی قرنیه اگر همراه با بررسی های کامل و دقیق، قبل از عمل و انتخاب درست بیمار باشد، موثر و کم عارضه تلقی می شود.

دکتر هاشمیان در این باره توضیح می دهد: روش های لیزری برای اصلاح یک چشم برای نزدیک بینی و یک چشم برای دوربینی موثر تلقی می شود، ولی نیاز به تمرین دادن بیمار و سازگارشدن وی با این شرایط دارد.

پونه شیرازی / جام جم

دوشنبه 20/8/1392 - 23:19
شعر و قطعات ادبی

اصغر عظیمی مهر از شاعران کشورمان به مناسبت فرارسیدن ماه محرم چند شعر را خطاب به سرور و سالار شهیدان سروده است.

خبرگزاری فارس: ذره‌ای از داغ این دل کم نمی‌گردد اگر/ تا قیامت هم بگوییم از لب عطشان تو

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، اصغر عظیمی مهر از شاعران کشورمان به مناسبت فرارسیدن ماه محرم چند شعر را خطاب به سرور و سالار شهیدان سروده است. این شعر به شرح زیر است:

1.

خوش به حال هرکسی شد آشنایت یا حسین!

تو شدی تاج سرش، او خاک پایت یا حسین!

من که لایق نیستم! ای کاش اما می‌شدم -

خاک پای زائران کربلایت یا حسین!

من که مداح و ثناگویت شدم از کودکی!

در نظر آور مرا وقت دعایت یا حسین!

در قیامت تا بپوشانی گناهان مرا

گل به سر مالیده‌ام من در عزایت یا حسین!

2.

نان خور این سفره‌ام! آقا به من نانی بده!

من نمک پرورده‌ات هستم! نمکدانی بده!

گر نمی‌خواهی در دارالشفاء را بشکنم

با زبان خوش به این دیوانه درمانی بده!

زیر بار دردها نگذار پشتم بشکند!

پس بگیر این نیمه جان را و به من جانی بده!

بازهم یک عده راه کربلا را بسته‌اند!

پس بلیط رفت و برگشت خراسانی بده!

3.

یا حسین بن علی دست من و دامان تو!

ای که نامت روح عالم! عالمی حیران تو!

جمع اعیاد است عاشورا به چشم اهل دل!

ای فدای عید فطر و موسم قربان تو!

بر سر این سفره حاضر بوده‌ام از کودکی

من تمام عمر خود را بوده‌ام مهمان تو!

قدر کافی کی توان گریید تنها با دو چشم؟

کاش می‌شد چشمْ سر تا پای من! - گریان تو -

چون تو را بر خاک بیند خواهرت زینب؟ حسین!!

او که نتواند ببیند گَرد بر دامان تو!

سر به زیر است آفتاب عصر عاشورا اگر

شرم دارد بی گمان از پیکر عریان تو!

بس که شد تاریک در شام غریبان آسمان

روز روشن نیست ما را از شب هجران تو!

ذره ای از داغ این دل کم نمی‌گردد اگر

تا قیامت هم بگوییم از لب عطشان تو!

دوشنبه 20/8/1392 - 23:17
آلبوم تصاویر

به مناسبت ماه محرم، مراسم تعزیه و شبیه‌خوانی با شکوه خاصی در بین‌الحرمین برگزار شد.

خبرگزاری فارس: مراسم شبیه‌خوانی در بین‌الحرمین+تصاویر

به گزارش خبرنگار تکیه خبر خبرگزاری فارس، در ادامه تصاویری از مراسم شبیه‌خوانی در بین‌الحرمین مشاهده می‌شود:

 

دوشنبه 20/8/1392 - 23:16
مصاحبه و گفتگو

مدیر حوزه علمیه اصفهان گفت: عزاداری امام حسین(ع) در میان همه انبیاء بوده، روضه خوانش گاهی خداوند و گاهی جبرئیل بوده است. معمولاً در روایات آمده است که روضه عطش می­خواندند، معلوم می­شود که روضه عطش نزد خدا جان‌گدازترین روضه است.

خبرگزاری فارس: علت خروج امام حسین(ع) از مکه و هدف قیام ایشان/ جانگدازترین روضه­ نزد خدا

به گزارش خبرگزاری فارس، آیت‌الله حسین مظاهری مرجع تقلید و مدیر حوزه علمیه اصفهان در تازه‌ترین سخنرانی خود به موضوع «هدف از قیام امام حسین(ع)» پرداخت که مشروح آن در ادامه می‌آید:

*هدف از قیام امام حسین(ع)

پس از به حکومت رسیدن یزید، امام حسین(ع) اسلام را در مخاطره دیدند و دریافتند که اگر قیام نکنند، اگر شهید نشوند و اگر عیال را به اسارت ندهند، اسلام نابود می­شود. لذا واجب دانستند که قیام کنند و خود و عیال را فدای اسلام عزیز کنند. از مدینه به مکه آمدند و در وقت حرکت، نامه مختصر، امّا پرمعنایی به برادرشان محمد بن حنفیه نوشتند:

«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، مِنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَمَنْ قِبَلَهُ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مَنْ لَحِقَ بِی اسْتُشْهِدَ وَمَنْ لَمْ یَلْحَقْ بِی لَمْ یُدْرِکِ الْفَتْحَ وَالسَّلَام‏»[1]

سفر من، سفرِ شهادت و سفر دفاع از اسلام عزیز است و هر که با من حرکت کند، شهید می­شود و هر که با من نیاید، عاقبت به خیر نخواهد ­شد و دنیا و آخرتش حتماً در مخاطره است.

بنابراین حرکت تاریخی و به هنگام امام حسین(ع) اسلام را زنده کرد و به دنبال آن، اسارت خاندان ایشان، موجب نابودی بنی امیه شد. اگر شهادت امام حسین(ع) و اسارت اهل بیت نبود، الان تشیّع وجود نداشت. اگر معاویه به عنوان حاکم مطلق جامعه اسلامی مطرح می‌ماند، معلوم نبود نامی از اسلام حقیقی و تشیّع باقی بماند.

بنی امیه چنین بودند که یزید در جلسه‌ای که حضرت زینب ایستاده بودند و سر مقدّس امام حسین(ع) در مقابل او قرار داشت، در حالت مستی و غرور گفت:

«لعبت هاشم بالملک فلا/خبر جاء و لا وحى نزل»[2]

خبری جایی نیست. نه قرآنی و نه وحی و نه امام و پیغمبری وجود ندارد!

با وجود این حاکمان، مسلّما بدون قیام و شهادت امام(ع)، چیزی از اسلام باقی نمی‌ماند. ولی با شهادت امام و اسارت خانواده و فرزندان، این شجره ملعونه ریشه کن شد و از بین رفت.

*هجرت امام(ع) به مکه

آن حضرت از مدینه به مکه هجرت کردند و چندین ماه در مکه حضور داشتند؛ شب‌ها در خانه خدا نماز جماعت می­خواندند و منبر می­رفتند و سخنانی حماسی و کوبنده بیان می‌کردند. مردم هم، مخصوصاً جوانان، اطراف امام حسین(ع) را گرفته بودند. گاهی در مکّه و یا در راه کربلا می‌فرمودند:

«أَلَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا یُعْمَلُ بِهِ وَأَنَّ الْبَاطِلَ لَا یُتَنَاهَى عَنْهُ لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً»[2]

ای جوان‌ها! نمی­بینید که حق پایمال شده و باطل رو افتاده است؟ نمی‌بینید کسی مثل یزید روی کار آمده است؟ مرگ برای مؤمن شربت است و باید همه و همه خود را فدای اسلام عزیز بکنیم. گاهی منبرهای ایشان این‌طور بود، گاهی هم منبرها این بود که ای مردم! باید امر به معروف و نهی از منکر کرد و من برای امر به معروف و نهی از منکر از مدینه به مکه آمده‌ام، برای دفاع از اسلام آمده‌ام و اسلام به من می­گوید که باید خود را فدای دین کنم.

«أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَلَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَإِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی صلّی ‌الله‌علیه‌ وآله‌ أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ وَأَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه‌السّلام‏»[3]

ای مردم! حرکت من، برای احیای سیره پیامبر(ص) و سیره امیرالمؤمنین(ع) است که از میان رفته و نابود شده است، من قیام کردم برای اینکه حق را زنده و باطل را نابود کنم.

*علّت خروج امام حسین(ع) از مکّه

حضرت سیدالشّهداء(ع) با این سخنرانی‌های کوبنده، کم کم برای قیام مهیا می‌شدند. بنی امیّه نیز بیکار ننشسته بودند و توطئه کردند که در حین اعمال حج، آن حضرت را به شهادت برسانند. امام حسین(ع) دیدند که این شهادت نتیجه­ای برای اسلام نخواهد داشت و آنچه درخت اسلام را آبیاری می‌کند، شهادت به نحو دیگری است. لذا شب عرفه، در خانه خدا نماز جماعت خواندند و منبر رفتند و فرمودند: ما رفتیم و هرکه می­خواهد در راه اسلام شهید شود، بیاید: 

«مَنْ کَانَ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنَّنِی رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى‏»[4]

توطئه دشمنان اجازه نداد ایشان اعمال حج را به جا بیاورند و روز عرفه، از مکّه بیرون آمدند. کسانی که در آن چند ماه، سخنان امام حسین(ع) را شنیده بودند، علّت ناتمام گذاردن حجّ ایشان را می­دانستند و به افرادی که تازه وارد مکّه شده بودند، گفتند که اسلام در مخاطره است[5] و امام حسین(ع) حاضر شد جان خویش را نثار اسلام کند.

*جداسازی اصحاب خالص و لایق برای شهادت

چندین هزار نفر همراه امام حسین(ع) حرکت کردند. اما ایشان دیدند که آنان بیرونی هستند و لیاقت شهادت ندارند؛ صرفاً به خاطر رسیدن به دنیا و برخورداری از پول و ریاست در حکومتی که برای امام حسین(ع) تصوّر می‌کردند، حرکت کردند؛ لذا امام حسین(ع) در هر فرصتی به آنان می­فهماند که قضیه، حکومت نیست، بلکه قضیه، شهادت است و با سخنانی نظیر: «برای زنده ماندن اسلام، چاره­ای جز شهادت ما و اسارت عیال و زینب مظلومه نیست»، اصحاب خویش را پاک سازی کرده و افراد باقی ‌مانده را برای شهادت در راه خدا آماده ‌کردند تا به کربلا رسیدند. پس از ورود به کربلا نیز، تا شب عاشورا آنانکه از لیاقت کافی برخوردار نبودند، به تدریج از آن امام بزرگوار جدا شدند و رفتند و هفتاد و دو نفر انسان لایق و خالص باقی ماندند. امام(ع) نیز به آنان بشارت دادند فرمودند: شما اصحابی هستید که مثل شما نیامده و نخواهد آمد.

بالاخره روز عاشورا، امام حسین(ع) و آن هفتاد و دو نفر، فدای اسلام عزیز شدند. بعد هم خاندان مکرّم پیامبر اکرم(ص) به اسارت رفتند. امّا اسلام با آن شهادت و این اسارت، زنده شد. اسلامی که بنابر فرمایش خود امام حسین در حال نابودی بود. امام حسین(ع) با شهادت خود و یارانش و با اسارت عیالش، درخت اسلام را آبیاری و زنده کردند.

*جلسات عزاداری، ادامه قیام امام حسین(ع)

پس از اتمام حماسه عاشورا و بعد از سپری شدن دوران اسارت، نوبت به اقامه عزا برای شهدای کربلا رسید. ائمه طاهرین(ع) به شیعیان فرمودند: بقای ثمرات انقلاب حسینی، مرهون عزاداری‌های شماست. در واقع، عزاداری‌ها علت مبقیه برای آثار و برکات اسارت و شهادت خاندان پیامبر اکرم(ص) است و از این‌رو می‌توان گفت: ثوابی در حد شهادت و اسارت دارد.

جایگاه ویژه عزاداری نزد خداوند، انبیاء و اهل بیت(ع)، به این خاطر است که آن شهادت، اسلام را زنده کرد و زنده نگه‌داشتن قیام امام حسین(ع) و اهداف متعالی آن، توسط مجالس عزاداری، منجر به زنده نگه داشتن اسلام می‌شود. اگر امام حسین(ع) نبود، اکنون اسلام و تشیّع نبود. نه فقط شیعه، بلکه سنّی هم وجود نداشت. معاویه و یزید و افرادی نظیر آنان می‌خواستند اسلام را نابود کنند و قصد جدی داشتند که حکومت شاهشاهی برپا کنند. ولی شهادت امام حسین(ع) و اصحاب ایشان و نیز اسارت عیال، مانع نابودی اسلام شد.

یزید، پس از عاشورا آن جلسه کذایی را گرفت و با غرور خاصّی گفت: بنی هاشم با مردم بازی کردند، یعنی نه وحی­ای هست و نه اسلامی وجود دارد. امّا زینب مظلومه«(ع) با دو سه کلمه، به اندازه­ای یزید را کوبید که او را به گریه انداخت و مجبور شد اظهار پشیمانی کند؛ گفت: خدا لعنت کند ابن زیاد را که شما را اسیر کرد، من نمی­خواستم حسین را بکشم، او کشت. بیش از چهل سال، معاویه و یزید و معاویه صفت‌ها و یزید صفت‌ها و دنیاپرستان، در شام فعالیّت کرده بودند که بگویند اسلامی در کار نیست، امّا سخنرانی امام سجاد(ع) در مسجد شام، همه چیز را عوض کرد.

*اهتمام ائمه طاهرین(ع) به اقامه عزا

ائمه طاهرین(ع) به اقامه عزای حضرت سیدالشّهداء بسیار اهمیّت می‌دادند. دشمنان توجه کردند که عزاداری‌ها، ریشه حکومت ظالمانه آنان را خواهد کند، لذا هم بنی‌امیّه و هم بنی‌عبّاس، سخت‌گیری شدیدی برای جلوگیری از برگزاری عزاداری اِعمال کردند. اما ائمه طاهرین هم پافشاری داشتند که عزاداری‌ها باشد. امام سجاد(ع) به خوبی توانستند عزاداری‌ها را زنده نگاه دارند. آن حضرت در هر فرصتی و به هر بهانه‌ای، به ذکر مصایب کربلا می‌پرداختند و اطرافیان را می‌گریاندند.[6] ایشان را به اجبار به بیابان فرستادند، امّا در حالی که چندین سال بادیه نشین بودند، صحیفه سجادیه را به عالم اسلام تقدیم کردند و در قالب دعا و نیایش، به مبارزه با دشمن پرداختند.

سایر ائمه هدی نیز هیچ‌ گاه در امر اقامه عزا کوتاهی نکرده‌اند. امام باقر و امام صادق(ع)، هرگاه مداحی می‌یافتند، در حالی که در مضیقه و محدودیّت شدیدی به سر می‌بردند، فوراً جلسه عزاداری برپا می‌کردند. حتی وقتی مداح در اثر ابهّت ایشان نمی­توانست با سوز و گداز بخواند، می‌فرمودند: با سوز و گداز روضه خوانی کن تا همه گریه کنیم و مثل باران اشک می­ریختند و با جمله «زدنی»، اصرار می‌کردند که روضه‌خوانی ادامه پیدا کند. [7] حضرت رضا(ع) در حکومت مأمون، در حالی که در محاصره شدید جاسوس‌ها بودند، روضه و ذکر مصیبت را ترک نکردند. اگر کسانی مانند دعبل به دیدار ایشان می‌آمدند، جلسه عزا می­گرفتند و آن مداح یا شاعر را وادار به خواندن مصیبت با سوز و گداز می‌کردند و خود آن حضرت، بلند بلند گریه می­کردند.[8]

*سابقه ذکر مصیبت

عزاداری امام حسین(ع) قبل از اسلام عزیز، در میان همه انبیاء بوده است. روضه خوانش هم گاهی خداوند و گاهی جبرئیل بوده است. معمولاً در روایات آمده است که روضه عطش می­خوانده‌اند. معلوم می­شود که روضه عطش نزد خداوند متعال، جانگدازترینِ روضه­ها است.[9] پیغمبر اکرم(ص) نیز در هر فرصتی، به ذکر مصیبت پرداخته‌اند. مثلاً وقتی حسین (ع) وارد مسجد می­شد، پیامبر گرامی از منبر پایین می­آمدند و حسین را در آغوش می‌گرفتند و روی زانوی خودشان می­نشاندند و برای مردم صحبت می­کردند. آنگاه در ضمن صحبت، حسین را معرفی می­کردند و می‌فرمودند: این حسین من است و یکی از امامان بعد از من است و نه نفر از فرزندان او نیز امام هستند و فرزند آخرش، قائم به حق است و می­آید و دنیا را پر از عدل و داد می­کند.[10]

سپس ناگهان بلند بلند گریه می‌کردند و در حالی که زیر گلوی حسین را می­بوسیدند، می­گفتند: ای مردم! این حسینم را در کربلا سر می­برند. امیرالمؤمنین(ع) نیز اگر فرصت می‌یافتند، روضه می­خواندند. در تاریخ داریم که جبرئیل امین، پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) برای حضرت زهرا(س) روضه خوانده‌ و ایشان گریه کرده‌اند.[11]

*زنده نگاه داشتن مجالس عزاداری، از اوجب واجبات

آنچه نیاز به توجه جدی دارد، این است که بدخواهان تشیّع، همواره در کمین انحراف جوانان نشسته‌اند. بیگانگان می‌دانند که اگر جوان‌ها سر و کار با مسجد و روحانیّت و مجالس مذهبی داشته باشند، دیگر نمی­شود آنان را فریب داد. به همین جهت، رسانه‌های متعدّدی تأسیس کرده و به صورت شبانه روزی در حال فعالیّت علیه روحانیت، مسجد، حسینیه و جلسات عزاداری هستند.

البته ریشه گسترده و عمیق تشیّع را نمی­توانند از بین ببرند، امّا تا کنون خیلی کار کرده‌اند. لذا مسجدها خلوت شده و رفت و آمد جوانان در وقت نماز، در خیابان و پارک و مراکز تفریحی، بیش از مساجد است، در حالی که مساجد باید موقع نماز پر از جوان باشد. مجالس عزاداری نیز در برخی موارد به طعام آخر مجلس وابسته شده است و در آن موقع شلوغ می‌شود. ادامه این وضعیّت، خطرات فراوانی به همراه دارد. اگر استعمار توسط پهلوی نتوانست مساجد و مجالس عزاداری را تعطیل یا کمرنگ کند، امروزه دشمن با توسّل به جنگ نرم، توانسته است مساجد و حسینیه‌ها را خلوت و حضور جوانان را در مجالس مذهبی کمرنگ کند. این موضوع بسیار رنج‌آور و ناراحت کننده است.

لذا همه اقشار مردم اعم از جوان‌ها، پیرها، کسبه، تجّار، روحانیّون، دانشگاهیان و ...، باید بدانند که فعلاً از اوجب واجبات، زنده نگاه داشتن محرّم و مجالس عزاداری است، مساجد باید پر از جمعیّت شود و همه با منبر و محراب انس داشته باشند.

پیغمبر اکرم(ص) خبر داده‌اند که یک وقتی جوان‌ها و مردم، سر و کاری با مساجد و علما ندارند. آنگاه چندین بلا برای آنان نازل می‌شود که یکی از آن بلاها این است که: «یَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْیَا بِلَا إِیمَان‏»،[12] یعنی بدون ایمان از دنیا می‌روند. یعنی دشمن می­تواند با خلوت کردن مساجد، حسینیه­ها و مجالس عزاداری، تشیّع را از آنان بگیرد.

جوان‌ها! به همه شما بگویم که امروز کمک به امام حسین(ع) ، زنده نگاه داشتن عزاداری ایشان است. در زمان امام حسین(ع) ، زنده نگاه داشتن و کمک به حسین و یاری حسین، رفتن به کربلا بود و الان یاری امام حسین(ع) ، زنده نگاه داشتن عزاداری‌هاست.

*تأکید بر قرائت زیارت عاشورا

از همه شما تقاضا دارم که در این محرم و صفر، به برگزاری و رونق مجالس عزاداری اهمیّت بدهید و زیارت عاشورا را هر روز بخوانید. زیارت عاشورا، زیارت خیلی خوبی است و سندش هم عالی است و نزد اهل دل، خصوصیّاتی دارد و از قدسیّات محسوب می‌شود.[13] لذا این زیارت عاشورا را همیشه در طول سال و به ویژه در محرم و صفر بخوانید که هم برای دنیای شما خوب است و همه برای آخرت شما مفید و مؤثر خواهد بود. افزون بر این، موجب می‌شود با اصحاب حضرت ابی عبدالله الحسین(ع) هم‌رنگی پیدا کنید. هم برای رفع گرفتاری‌ها مؤثر است و هم مانع لغزش و سقوط شما می‌شود. زمان ما، زمان لغزش است، مخصوصاً برای جوان‌ها زمان لغزش و سقوط است و برای اینکه شما نلغزید، باید با زیارت عاشورا، به امام حسین(ع) پناه ببرید تا محفوظ بمانید.

 

*پی‌نوشت‌‌ها:

1.‌ کامل الزیارات، ص 75

2. الاحتجاج، ج 2، ص 307

3. تحف العقول، ص 245

4.‌ بحارالأنوار، ج 44، ص 329   

5.‌ الإرشاد، ج 2، ص 67

6.‌مثیر الاحزان، ص 115

7. ر.ک: کامل الزیارات، ص 104 و 105

8. بحار الأنوار، ج 45، ص 207

9. ر.ک: بحار الأنوار، ج 45، ص 242 تا 245

10.‌ اللهوف على قتلى الطفوف، ص 61

11. ر.ک: الإرشاد، ج ‏2، ص 131؛ أمالی الصّدوق، ص 597؛ کامل الزّیارات، ص 57 و 82؛

12.‌ جامع الأخبار، ص 130 

13. مصباح المتهجّد، ج ‏2، ص781

دوشنبه 20/8/1392 - 23:15
اهل بیت

سیدالشهدا (س) مردم را «بندگان دنیا» می‌شمارد که تا وقتی زندگیشان بر مدار دین بچرخد، دم از دین می‌زنند امّا هرگاه که با بلاها و رنج‌ها و سختی‌ها آزموده شوند دینداران واقعی اندک می‌شوند.

خبرگزاری فارس: چرا مردم از امام حسین(ع) حمایت نکردند و مقابل ایشان ایستادند

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، یکی از سؤالاتی که درباره نهضت حسینی (ع) مطرح می‌شود این است که  چرا مردم از امام حسین(ع) حمایت نکردند و حتی در مقابل ایشان، ایستادند؟

در ریشه‌یابی عقب‌نشینی امّت از حمایت امام حسین علیه‌السّلام به نکاتی بر می‌خوریم که قابل تأمل است.

1. برگشت مردم به دوران جاهلیت

الف) مال و منال و تعصبات قومی و عشیره‌ای که معیار ارزش در عصر جاهلی شمرده می‌شد، در این عصر بار دیگر ملاک ارزش‌گذاری اجتماعی قرار گرفت. لذا افرادی پیدا شدند که با چند درهم و دینار بهترین بندگان خدا را سر می‌بریدند.

ب) پایه‌های مفاسد اخلاق عرب روز به روز در جامعه محکمتر شد. شراب‌خواری، باده‌گساری، رقاصی، آوازه‌خوانی و ... رونقی دوباره یافت و قبح خویش را از دست داد. حقه و حسد دوران جاهلی عرب جانی دوباره گرفت و غارت‌گری به گونه‌ای رسمی گسترش یافت و فجایع وحشتناکی به بار نشست.

ج) امراض نظام اقتصادی عرب پیش از اسلام بار دیگر عود کرد و در اثر تبعیض و بی‌عدالتی جامعه به دو قشر اغنیای دنیاپرست و فقرای تهیدست مبدل شد.

د) عصبیت قومی و اشرافیت میراث نظام سیاسی جاهلی دوباره در متن جامعه قرار گرفت و حاکمیت سیاسی در دست معاویه و یزید و فرزندان سرکرده سیاسی مخالفان اسلام در قبل از اسلام یعنی ابوسفیان قرار گرفت.

حاکم شدن این ظلمت‌های جاهلیت بر فضای جامعه اسلامی و ظهور عوام زدگی و خفتگی وجدان در بین امّت اسلامی بستر مناسبی برای تغییر و تخریب دین پدید آورد و روز به روز احکام و عقاید شریعت دستخوش تأویل و تغییر شد. جامعه‌ای که جاهلیت، تمام ارکان آن را قبضه کرده بود و اصل دین در آن دچار تغییر و دگرگونی شده بود، معلوم بود که با پیشوایان و رهروان راستین اسلام ناب چه معامله‌ای می‌کند. جهل و نادانی و تعصبات جاهلی عصر امام حسین علیه‌السّلام ـ از میان امواج سهمگینی از مقاومت‌ها گذشت و به مراتب نیرومندتر و آبدیده‌تر و باصلابت‌تر از جاهلیت کهن ظاهر گردید که در آن جامعه مردم به اصل دین پایبند نبودند. لذا امام علیه‌السّلام مجبور شد برای شکستن این بت بزرگ به تنهایی دست به قیام بزند، و با سلاح کتاب خدا و سنّت پیامبر و موعظه نمی‌شد به جنگ جهل رفت چون مبارزه با جاهلیت نو سلاحی نو و کارآمدتر می‌طلبید.(1)

2. دنیا طلبی

دلبستگی به دنیا و خو گرفتن به رفاه و لذائذ زندگی، سبب می‌‌شود که افراد در هنگام نیاز به فداکاری و جانبازی، حضور لازم را در صحنه دفاع از حق و مبارزه با باطل نداشته باشند.

تأکیدهای فراوان پیامبر صلّی الله علیه و آله و پیشوایان دین در مورد دلبسته نشدن به زندگی مادی برای درمان همین درد است. خود سیدالشهدا نیز مردم را «بندگان دنیا» می‌شمارد که تا وقتی زندگیشان بر مدار دین بچرخد، دم از دین می‌زنند. امّا هرگاه که با بلاها و رنج‌ها و سختی‌ها آزموده شوند دینداران واقعی اندک می‌شوند «الناس عبید الدنیا... فاذا مُحِصّوا بالبلاء قَلَّ الدّیانون» (2)

به ویژه اگر این دنیاطلبی از راه حرام باشد و شکم‌ها را از حرام پر کرده باشد، هم دلها از درک و دریافت هدایت و حق محروم می‌‌شود و هم دین‌‌داری و تعهد را کاهش می‌دهد.

امام حسین علیه‌السّلام در روز عاشورا خطاب به سپاه کوفه و نکوهش از این‌‌که آنان به سخن حق حضرت گوش نمی‌دهند و دعوتش را نمی‌پذیرند رمز این حالت را همین گرایش به دنیای حرام می‌داند و می‌‌فرماید: «همه شما فرمان مرا سرپیچی می‌کنید، به سخنم گوش فرا نمی‌دهید (حق دارید) چرا که تحفه‌ها و هدیه‌هایتان از حرام است و شکم‌هایتان از حرام پر شده است پس بر دلهای شما مهر خورده وای بر شما چرا ساکت نمی‌شوید و چرا گوش نمی‌دهید و نمی‌شنوید».(3)

علاه بر این‌که گرایش‌های دنیاخواهانه و ریاست‌طلبانه، گاهی انسان را از نصرت حق و مبارزه با باطل باز می‌دارد، گاهی هم از سوی ظالمان و اهل باطل، با بذل مال و وعده‌های دنیوی، دام بر سر افراد می‌گسترند و دلها را به سوی خودشان جذب می‌کنند.

در زیارت اربعین از حادثه عاشورا چنین گزارش شده است: «کسانی برای کشتن امام حسین هم دست شدند که دنیا فریبشان داد و بهره خویش را به چیزی فرومایه و بیارزش فروختند و آخرت خود را به بهای ناچیز و اندک معامله کردند و از روی تکبر در هواپرستی خود غوطه خوردند و پیروی از اهل دشمن و نفاق کردند». (4)

3. رهاکردن تکلیف از سوی خواص

آنچه از سوی خدا به عنوان «تکلیف» برعهده مسلمانان گذاشته شده همواره برای رسیدن به «مصالح» و جلوگیری از مفاسد است.

اگر افراد به تکلیف خویش عمل کنند در ابعاد مختلف، جامعه رو به پاکی و تکامل معنوی خواهد رفت. مخصوصاً افرادی که در جامعه به عنوان شاخص یا خواص از آن‌‌ها یاد می‌‌شود.

امام درباره کوتاهی‌ها و سستی‌ها و بی‌تکلیفی عالمان وابسته به دربار در عصر خویش می‌فرماید: «شما با دیدن عهد الهی که شکسته می‌‌شود، فریاد بر نمی‌آورید و با ستمگران با مداهنه و سازشکاری رفتار می‌کنید و جایگاه خود را از دست می‌دهید... آنچه به آنان این قدرت را بخشیده، فرار شما از مرگ و دل بستن به این زندگی ناپایدار بود. در نتیجه مستضعفان را در دست ستمگران سپردید که به بردگی کشیده شوند و ظالمان به رأی خویش رفتار کنند». (5)

مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای، در این مورد می‌فرمایند: وضع زمان امام حسین علیه‌السّلام این بوده است، خواص تسلیم بودند حاضر نبودند حرکتی بکنند. لذا وقتی امام حسین علیه‌السّلام قیام کرد با آن عظمتی که امام در جامعه اسلامی داشت همین خواص خیلی‌ها پیش امام نیامدند تا به او کمک کنند. اینان که به خاطر دنیایشان، راحتیشان، مقامشان، به تکلیف عمل نکردند، عوام هم از این‌‌ها تبعیت کرده و به آن سو رفتند. آری تصمیم‌گیری خواص در وقت لازم، تشخیص خواص در وقت لازم، و اقدام آن‌‌ها برای خدا در لحظه لازم، اینهاست که تاریخ را نجات می‌دهد.

در این دوران در واقع تکلیف گریزی و بی‌طرفی بعضی‌ها سبب دوام سلطه ظالمان گشت و امام حسین علیه‌السّلام  در این مورد می‌‌فرماید: «این نیز درسی است بزرگ که هواداران حق، اگر از نصرت حق و پیشوای صالح و جبهه دین کوتاهی کنند نتیجه‌اش تقویت ظالمان و موفقیت طاغوت‌ها و ریشه کن کردن حق و نابود ساختن پیروان آن خواهد بود». (6)

4. غفلت

انسان پیوسته نیازمند تذکر و یادآوری است. غفلت از اهداف و آرمان‌ها سبب در افتادن انسان به ورطه شوم بی‌تفاوتی می‌‌شود.

مردم زمان امام حسین علیه‌السّلام چنان در زندگی روزمره خود غرق شده بودند که اهداف والای دین و ارزش‌های متعالی مکتب و رسالتی را که در قبال دین خدا داشتند، از یاد برده بودند دشمنان نیز از همین غفلت سوء استفاده کرده بر آنان غلبه پیدا کردند و با به کار گرفتن نیروی مردم در زدودن حق و مقابله با امام معصوم به میدان آمدند، امام نیز پیوسته می‌کوشید تا پرده‌های غفلت را از برابر دیده و فهم و درک آنان کنار بزند. (7) و (8)

5. ترس از جان و مال

یکی دیگر از عوامل، ترسی بود که دستگاه ابن زیاد و یزید بر مردم وارد کردند و آنها از ترس جان و مال خود، به یاری فرزند رسول خدا (ص) نرفتند و بلکه برخی مقابل ایشان نیز ایستادند.

6. جهل و نادانی

دیگر از عوامل، جهل و نادانی مردم نسبت به امور حکومت، دین و دنیایشان بود. اگر مردم امام زمان خود را به خوبی می‌شناختند و در صدد حمایت از او بودند اگر چه صدها خواص و عالم دیگر، آنها را نهی می‌کرد، حرف و فعل امام را حجت می‌دانستند نه قول و فعل آنها را و دچار بد فهمی و کج اندیشی و سپس عملکرد نادرست نمی‌شدند.

 

پاورقی‌ها:

1. سلیمانی، جواد، امام حسین و جاهلیت نو، انتشارات یمین، ص 225.

2. ابن شعبه حرانی ، تحف العقول، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ص 245.

3. مجلسی، بحارالانوار، دارالکتب بیروت، ج 45، ص 81.

4. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، زیارت اربعین، ص 468.

5. ابن شعبه، همان، ص 238.

6. ابن شعبه حرانی، همان، ص239.

7. موسوعه کلمات الامام الحسین، انتشارات سازمان تبلیغات، ص 424.

8. مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم.

دوشنبه 20/8/1392 - 23:14
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته