• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4020
تعداد نظرات : 146
زمان آخرین مطلب : 4039روز قبل
ازدواج و همسرداری
با این کارها همسرتان را دلسرد میکنید
با این کارها همسرتان را دلسرد میکنید
خیلی از مواقع  زوج‌ها علی رغم حسن نیتشان، به روش‌های متفاوتی باعث دلسردی همسرشان می‌شوند. گاهی به یكدیگر احترام نمی‌گذارند، گاهی احساسات همدیگر را در نظر نمی‌گیرند، گاهی قدرت‌طلبی می‌كنند و گاهی تحقیر و سرزنش.
 
نوع برخورد هر انسانی، نمادی از سلامتی روان و آگاهی اوست. برای آنكه برخورد سالمی داشته باشیم در ابتدا باید روان سالمی داشته باشیم. اگر مشكلات ارتباطی ناشی از مشكلات درونی نباشد، مهارت‌های ارتباطی پیشقدم می‌شوند. یكی از آگاهی‌های لازم برای ایجاد یك رابطه موثر، شناخت عواملی است كه رابطه ما را به سوی دلسردی سوق می‌دهند.
 
در زیر به چند عنصر از عوامل دلسرد كننده اشاره می‌كنیم:
 
سلطه پذیری
گاهی احساس می‌كنیم، برای اینكه كار‌ها خوب پیش رود باید ما كار‌ها را انجام بدهیم. برای همین هم است كه نظر همسرمان یا پیشرفت‌های او را نمی‌بینیم. وقتی این احساس را داریم به صورت زیركانه و ضمنی همسرمان را تحت سلطه قرار می‌دهند.
 
ترساندن
كمالگرایی بیش از حد، باعث احساس ترس می‌شود. همسرانی كه توقع دارند همسرشان بر اساس ملاك‌های كمالگرایانه آن‌ها عمل كنند احساس دلسردی را به همسران خود انتقال می‌دهند.
 
تصدیق نكردن پیشرفت
وقتی پیشرفت‌های همسرتان را تصدیق نمی‌كنید باعث دلسرد شدن همسرتان می‌شوید. تصدیق كردن پیشرفت‌های همسر باعث تشویق آن‌ها برای تغییر می‌شود.
 
حساسیت بیش از حد
وقتی همسری می‌خواهد بر‌تر از دیگران باشد، به همسر خود بیش از حد حساس می‌شود، چرا كه این اعتقاد اشتباه را دارد كه وقتی كسی می‌شوم كه از دیگران سر‌تر باشم. وقتی شوهر یا زن در مورد یك دوست خود صحبت می‌كند یا از لباس قشنگ كسی حرف می‌زند، طرف مقابل این صحبت‌ها را كنایه از نواقص خود می‌بیند و واكنش نشان می‌دهد.
این نوع رفتار‌ها ممكن است باعث دلسردی طرف مقابل شود، چرا كه هم منظور او را بد تعبیر كرده‌اید و هم در مقابل ابراز عقیده یا احساساتش ایستاده‌اید.آگاهی از رفتار‌ها و تاثیر آن بر طرف مقابل می‌تواند ما را در بهبود یك رابطه كمك كند.
دلسرد كردن همسر، در واقع تلاش برای خاموش كردن آتش یك زندگی پویا، انرژی دهنده و صمیمی است. توانایی در برخوردی موثر، چیزی است كه بر اثر دقت و تمرین به دست می‌آید. باید برای جلوگیری از رفتارهایی كه به روابط و در ‌‌نهایت به زندگی ما لطمه می‌زنند برنامه‌ای داشته باشیم.
سه شنبه 18/4/1392 - 8:59
كودك
آیا کودکتان مایل به عینک زدن نیست؟
آیا کودکتان مایل به عینک زدن نیست؟
گاهی والدین از این‌ كه نمی‌توانند كودكشان را قانع كرده و آنها را ملزم به رعایت مسائلی كنند، رنج می‌برند. در كنار تمامی برخوردهایی كه بین والدین و فرزندان به وجود می‌آید، بروز برخی مسائل بظاهر ابتدایی، مشكلات والدین را دوچندان می‌كند.در خانواده‌هایی كه فرزندان در سنین پایین نیاز به استفاده از عینك پیدا می‌كنند نیز با مشكلات عدیده‌ای برخورد می‌كنند،
از جمله امتناع كودك از استفاده از عینك كه با اصرار مداوم والدین منجر به جروبحث و جدال در خانواده می‌شود. البته بروز این مساله تا حدودی طبیعی به نظر می‌رسد. پذیرش یك قاب فلزی شیشه‌دار روی صورت اغلب برای كودكان غیرقابل تحمل است.برای این‌كه كودك خود را با این مساله تطبیق دهد و این شیء خارجی را به عنوان یك همراه قبول كند، نیاز به زمان و درایت خاص خانواده دارد.

كودك با گذاشتن عینك بر صورتش تفاوتی بین خود و همسالانش حس می‌كند كه مساله را برایش بغرنج و غیرقابل تحمل می‌كند. فشار همسالان، یكی از مهمترین عللی است كه باعث می‌شود كودك از زدن عینك ممانعت كند. ترس از مورد تمسخر قرار گرفتن توسط همسالان، اینجاست كه والدین با ترفندهای ویژه باید تصویر ذهنی فرزندشان را نسبت به این شیء خارجی تغییر دهند تا كودك با میل و رغبت آن را بپذیرد.

_ با احساسات كودكتان همدردی كنید و این‌كه او مجبور است از عینك استفاده كند، تصدیق كنید، بگویید كه حق دارد از گذاشتن عینك ناراحت باشد و عینك مایه دردسر است و در عین حال به این مساله هم تاكید كنید با استفاده از عینك می‌تواند دنیای خود را بهتر و لذتبخش‌تر ببیند.

_ سعی كنید تفاوت استفاده از عینك را برایش عینی كنید. در یك تمرین و یا بازی ساده، یك شیء را بدون عینك چگونه می‌بیند و با عینك چگونه؟ زمانی كه فرزندتان بتواند تفاوت را به صورت عینی حس كند، راحت‌تر می‌تواند با این مساله كنار بیاید.

_ در انتخاب عینك به فرزندتان اختیار بیشتری دهید كه قاب مورد علاقه‌اش را انتخاب كند. در صورت امكان هزینه بیشتری متقبل شوید، لنزهای ضدخش و قابهای نشكن و سبك برایش تهیه كنید.

_ دوستان و چهره‌های ورزشی و بازیگران مورد علاقه وی را كه از عینك استفاده می‌كنند، به او نشان دهید و به فرزندانتان یادآور شوید كه او هم همانند آنها با گذاشتن عینك جذاب‌تر و دوست‌داشتنی‌تر خواهد شد.

_ در كنار مسائل و مشكلات استفاده از عینك، باید به این مساله توجه داشت كه باید به كودكمان آموزش دهیم كه چگونه از عینكش استفاده كند و در تمیز نگه داشتن شیشه عینكش به وی كمك كنیم و برایش توضیح دهیم كه چه زما‌نهایی در بازی می‌تواند از عینكش برای ایمنی بیشتر استفاده نكند.

_ فراموش نشود كه كودكمان را برای استفاده از عینك هیچ‌گاه تهدید نكنیم و سعی نكنیم او را ملزم و اجبار كنیم كه از عینك استفاده كن
سه شنبه 18/4/1392 - 8:58
كودك
کودک تان را ببوسید به این دلایل...
کودک تان را ببوسید به این دلایل...
تماس نزدیک لب، دهان و بینی و افزایش احتمال انتقال آلودگی ها و عوامل بیماری زا و شیوع بیماری هایی مانند آنفلوانزای خوکی، برخی والدین را درمورد بوسیدن زیاد فرزندشان دچار تردید کرده است. در حالی که بوسیدن می تواند فواید بسیار زیادی داشته باشد. مطالعه های جدید نشان داده فواید بهداشتی بوسیدن کودکان (مخصوصا توسط مادر) بر سلامت آنها در سال های آینده نیز تاثیرگذار است.

بررسی ها نشان داده مهر و محبت و بوسه های مادرانه هورمون های استرس کودک را کاهش می دهد و مادرهای مهربانی که فرزندشان را زیاد می بوسند با این کار فواید بهداشتی بسیار زیادی برای فرزند دلبندشان فراهم می کنند. نتایج یک مطالعه جدید نشان داده است که تجربه های اولیه دوران کودکی می تواند از طریق تاثیر بر احتمال التهاب مزمن در بدن و واکنش سیستم ایمنی که خط مقدم دفاع بدن در برابر بیماری هاست،
اثر ماندگاری بر سلامت بدن داشته باشد. این مطالعه نشان می دهد در آغوش گرفتن، بوسیدن و ابراز محبت توسط مادران می تواند به کاهش استرس کودک و فرونشاندن هورمون هایی که در ایجاد التهاب در بدن نقش دارند، کمک کند.

مهر مادر، سلامت کودک
اینکه التهاب عامل تعیین کننده بیماری است موضوعی ثابت شده است اما محققان گروه بیولوژی مولکولی دانشگاه کالیفرنیا برای یافتن عامل تعیین کننده التهاب، نمونه خون ۵۳ فرد بزرگسال که در طبقات پایین اجتماعی و اقتصادی بزرگ شده بودند را مورد بررسی قرار دادند. نیمی از این افراد در دوران کودکی و هنگام رشد، روابط خانوادگی نزدیک و صمیمی با مادرانشان داشته اند و نیم دیگر در دوران کودکی روابط سرد و دوری با مادرانشان داشته اند.
بررسی نتایج نشان داد، نشانگرهای ژنتیکی التهاب (که در طول زمان می تواند عوارضی برای بدن داشته باشد) در نمونه خون افرادی که در دوران کودکی رابطه گرمی با مادرشان داشته اند کمتر است. این نشانگرهای ژنتیک، مولکول هایی هستند که ژنی را که به طور فعال تغییر شکل می دهد و به پروتئین هایی که در ایجاد التهاب نقش دارند تبدیل می شوند شناسایی می کنند.

مطالعه های قبلی، ارتباط سطح پایین اجتماعی و اقتصادی را با افزایش احتمال التهاب و بیماری های مزمن نشان داده بود اما یافته های جدید بر اهمیت رابطه صمیمی و نزدیک مادر و کودک به ویژه در محیط های پراسترس تاکید می کند.این یافته ها که در مجله روان شناسی مولکولی منتشر شد با مطالعه های قبلی که نشان داده بود رابطه نزدیک خانوادگی می تواند کودکان را در برابر برخی پیامدهای منفی رشد در خانواده های فقیر محافظت کند، همخوانی دارد و نشان می دهد فرزندپروری خوب توسط والدین حتی می تواند از آثار منفی رشد در شرایط نامناسب که ممکن است تا سال ها باقی بماند، پیشگیری کند و مسیرهای نوشته شده ژن ها را بی اثر کند.

التهاب و بیماری
پروتئین هایی که باعث التهاب می شوند هنگام عفونت برای پیام رسانی به سیستم ایمنی و رساندن پیام تقویت سیستم دفاعی به سلول های دیگر بدن ضروری هستند اما هنگامی که افراد از شرایط استرس بیرون می آیند، ممکن است بدنشان نتواند التهاب را متوقف کند. به گفته محققان، این موضوع در طولانی مدت برای بدن خوب نیست.

در واقع وجود این پروتئین ها تنها در محل و زمان مورد نیاز ضروری است و بقیه زمان ها باید خاموش باشند. التهاب مزمن با برخی بیماری ها مانند بیماری های قلبی و عروقی، دیابت، افسردگی و سرطان ارتباط دارد. محققان التهاب را به بذری که ایجاد بیماری می کند تشبیه می کنند.
برای مثال بررسی ها نشان داده است سطح بالای التهاب احتمال برگشت سرطان پستان را در زنانی که درمانشان موفقیت آمیز بوده است تا ۲برابر افزایش می دهد بنابراین این موضوع که تجربه های اولیه زندگی می تواند بر ترشح هورمون هایی که احتمال التهاب مزمن را در بدن کم یا زیاد می کند تاثیر بگذارد، بسیار مهم است.

روابط خانوادگی نامناسب
مطالعه جدید دیگری که انجام آن ۱۸ماه طول کشید و نتایجش ۲۹ آوریل در مجله علم روان شناسی منتشر شد، نشان داد نشانگرهای التهاب در دختران نوجوانی که زندگی خانوادگی نامناسبی داشته اند و در شرایط توهین آمیز و همراه با خشونت رشد کرده اند در مقایسه با دخترانی که شرایط بهتری داشته اند بیشتر است.
با این حال زندگی در شرایط نامناسب و توهین آمیز و داشتن رابطه سرد با مادر به معنی ایجاد بیماری در سال های آینده نیست اما محققان می گویند تجربه های اولیه خانوادگی عاملی است که در شکل گیری شیوه پاسخ بدن به استرس موثر است. پژوهشگران گروه روان شناسی دانشگاه کالیفرنیا نیز این موضوع را که علاوه بر سطح پایین اقتصادی و اجتماعی عوامل دیگری می تواند از ما محافظت کند، امیدوارکننده دانسته اند و اعلام کرده اند سایر روابط نزدیک نیز می تواند آثار حفاظتی مشابه مهر مادر و فرزندی داشته باشد.
سطح پایین اجتماعی و اقتصادی می تواند با تاثیر بر کورتیزول (هورمون استرس) بر التهاب اثر بگذارد اما محققان در این بررسی دریافتند گرمای مادری از طریق مولکول های دیگری که در واکنش های التهابی نقش دارند عمل می کند. این تحقیقات می تواند در چگونگی درمان افراد در آینده نقش داشته باشد. محققان به دنبال تولید داروهایی هستند که بتوانند از راه های مختلف بر التهاب تاثیر بگذارند.

فواید بوسه برای مادر
بوسیدن کودک برای مادر هم فوایدی دارد. مطالعه ها نشان داده هنگام بوسیدن سطح اکسی توسین (ماده شیمیایی آرامبخش بدن) و آندورفین خون (ماده شیمیایی که در بدن حالت سرخوشی ایجاد می کند) افزایش پیدا می کند. همچنین بوسیدن باعث افزایش دوپامین که به احساس وابستگی و دلبستگی عاطفی کمک می کند، می شود. بررسی ها نشان داده است بوسیدن کودک سیستم ایمنی مادر را تقویت می کند. محققان می گویند هنگام بوسیدن

۳۰ عضله صورت فعال می شود و بوسه عضلات صورت را قوی نگه می دارد و نکته آخر اینکه با هر بوسه ۲ تا ۶ کالری انرژی سوزانده می شود بنابراین بدون هیچ شک و تردیدی فرزندتان را در آغوش بگیرید و ببوسید؛ بدون هیچ قید و شرطی به او ابراز محبت کنید و هر دو از فواید کوتاه مدت و ماندگار آن بهره مند شوید.
سه شنبه 18/4/1392 - 8:58
ازدواج و همسرداری
صیه های مهم به همسران مردان پرخاشگر
توصیه های مهم به همسران مردان پرخاشگر
بی تردید خشم و عصبانیت زمینه ساز ایجاد حس تنهایی و در نتیجه افسردگی و مختل شدن نظام زندگی خصوصا زندگی زناشویی است. افرادی كه جنبه خود كنترلی آنها تا حدودی كم است می بایست مسئولیت این جبهه گیری ها را بر عهده گرفته و............

پرخاشگری از هدف آسیب رساندن سرچشمه می‌گیرد. بر اساس تعریف عملیاتی ارائه شده، پرخاشگری تمایل به شرکت در اعمال آسیب‌زای فیزیکی و روان شناختی برای کنترل اعمال دیگران است. در ایران یکی از عمده ترین علت‌های مرگ و میر جوانان پرخاشگری آن‌ها به یکدیگر است. نگاهی کوتاه به اطراف نشان خواهد داد که همان‌گونه که الیوت ارونسون گفته است عصر ما عصر پرخاشگری است.
 
عوامل خانوادگی پرخاشگری
خانواده می‌تواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از :
-نحوه برخورد  والدین با نیازهای کودک
- وجود الگوهای نامناسب
- تاثیر رفتار پرخاشگرایانه
- تنبیه والدین و مربیان
 
عوامل محیطی
عواملی که در پیرامون انسان هستند می توانند در بروز یا تشدید پرخاشگری یا تعدیل آن اثر گذار باشد که برخی از اینگونه عوامل عبارتند از :
زندگی در ارتفاع خیلی بلند تغذیه ناقص الگوهای اجتماعی رسانه های گروهی و بازیهای ویدیوئی و زندگی در محیط های شلوغ پرازدحام و پر سر و صدا.با این مقدمه احتمالا متوجه شده اید که بی تردید خشم و عصبانیت زمینه ساز ایجاد حس تنهایی و در نتیجه افسردگی و مختل شدن نظام زندگی خصوصا زندگی زناشویی است.
افرادی كه جنبه خودكنترلی آنها تا حدودی كم است می بایست مسئولیت این جبهه گیری ها را بر عهده گرفته و برای درمان خود از انجام توصیه های مشاورین امر غفلت نورزند چرا که ادامه دار شدن این پرخاشگری در کانون خانواده  خصوصا در قبال همسر می تواند موجبات تزلزل نظام خانواده را ایجاد کند.
 
لذا در ادامه به خانمهایی که دارای همسر عصبانی و پرخاشگر هستند این توصیه ها را ارایه می دهیم :
_  ابتدا باید مطمئن شوید كه مشكل ساز اصلی خودتان نیستید. باید یقین كنید كه اشتباه نمی كنید. سپس می توانید مطمئن باشید كه طغیان شوهر پرخاشگر، ریشه در مشكلات خودش دارد و رفتار شما سبب پرخاشگری وی نیست.

_ اگر مطمئن شوید كه بددهنی شریك زندگیتان ریشه در زندگی سخت گذشته ی او دارد و یا به مسایل ژنتیكی و وراثتی مربوط است، آرامش بیشتری خواهید یافت و آگاهی شما به اینكه عامل به وجود آمدن پرخاشگری همسرتان نبوده اید، سبب آرامش شما خواهد شد.
 
_ آگاهی دقیق از میزان و زمان بددهنی همسرتان، به شما كمك می كند از تهاجم او آسیب كمتری ببینید.

_ فردى كه از همسرش توجه، عاطفه و محبت مى خواهد باید توجه داشته باشد كه دیگرى نیز این حق را دارد كه چنین انتظارى داشته باشد. از سوى دیگر، درك نیازهاى واقعى و طبیعى همسر به دور از اینكه به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، برآورده كردن آن موجب رضایت از زندگى مى شود و بى توجهى به آن خودخواهى است.

_ با قاطعیتی آمیخته با احترام، از او بخواهید عادت خویش در به كار بردن زور و قدرت مردانه را ترك كند، لازم است به او بگویید تا خواسته های شما را دقیقا ندانم نمی توانم كاری برای شما بكنم. خوب است تا در این مورد وارد مذاكره شویم و با مصالحه پیش ببریم.
لذا وقتی كه احساس پرخاشگری دارد بایستی به خودش زمان بدهد، قدم بزند تا بتواند ناراحتی حقیقی و گله هایی را كه با شما دارد؛ از عصبانیت ناشی از مشكلاتی مانند مسائل مربوط به كارش را تشخیص داده و با هم قاطی نكند. آنگاه گفتگو را از سر بگیرد. حتی امكان دارد بخواهد به اتاقی دیگر برود و به بالش ضربه بزند.
(اطاقش را خالی كند) تازمانی كه از رفتار خود پشیمان شود و بتواند ناراحتی های بیرون از منزل را درمان كند. به او اجازه بدهید بداند علی رغم اینكه از او حمایت می كنید تا خودش را از شر خشم كهنه پاكسازی كند، نباید آن را به شما منتقل كند.
 
_ همسر پرخاشگر شما، نیاز دارد از كمكهای تخصصی بهره مند شود تا خشم خود را بشناسد و درمان كند. شوهر شما وقتی با شما قهر می كند و یا احتمالا الفاظ ركیك به كار می برد به احتمال زیاد از خودش متنفر می شود، اما چون راه و روش دیگری نمی شناسد و نمی داند چطور باید عمل كند این گونه عمل می كند. شما می توانید به متخصص خبره ای مراجعه كنید تا همسرتان مدیریت خشم را فرا بگیرد و منشا اولیه عصبانیت او پیدا شود.

_  ضمن اینكه در مقابل شوهر خود كه وجودش در زندگی شما مهم و مۆثر است، باید از موضع خود حمایت كنید برای تغییر اوضاع نیز باید طوری عمل كنید و قدم پیش بگذارید كه پایه های اصلی زندگی تان استحكام خود را از دست ندهد. یكی از این راه ها، جلب حمایت اطرافیان است.

می توانید برای تسكین احساسات برانگیخته ی خود:
1 - به دوستان دیگرتان توجه بیشتری كنید.
2 - برای انجام امور روزمره وقت بیشتری صرف كنید.
3 - در فعالیت اجتماعی شركت كنید و بدین ترتیب برای به دست آوردن فرصت های طلایی و چگونگی بهبود بخشیدن به روابط خود با دیگران تلاش كنید.
سه شنبه 18/4/1392 - 8:56
ازدواج و همسرداری
رفتارهای مخرب در زندگی

اگر این رفتار همسرتان به تازگی اتفاق افتاده، باید به دنبال علت این تغییر رفتار باشید. با همسرتان گفت وگو کنید؛ گفت وگویی صمیمانه و به دور از بحث و جدل. از وی بخواهید اگر چیزی او را آزار می دهد با شما در میان بگذارد.
 
متاسفانه در بسیاری مواقع زوجین در مواجهه با مشکلات به جای مقابله مستقیم و مسئله مدار، به دنبال راه حل های غیر مستقیم و هیجان مدار اشتباه می روند که نه تنها به حل مسئله کمکی نمی کند، بلکه به مشکلات آن ها می افزاید. سه الگوی ارتباطی مخرب که بیشترین تنش را در روابط زناشویی ایجاد می کند شامل موارد زیر است:

1 - انتقادی یا دفاعی :
از پذیرش اشتباهات خود امتناع و هر انتقادی را رد می کنند، درباره عقاید خود سرسخت و انعطاف ناپذیر هستندوطرف مقابل را سرزنش می کنند.

2 - کناره گیری و سلطه پذیری :
کم حرف هستند، عقاید و نظرات خود را بیان نمی کنند، خیلی مطیع دیگران هستند، احساسات خود را بروز نمی دهند، قهر می کنند.

3 - کنترل کننده :
زیاد حرف می زنند و سوال می کنند، مدام حرف های طرف مقابل را قطع می کنند و موضوع صحبت را به بیراهه می کشانند.

برای این که درگیر این سبک های مخرب نشویم بهتر است خود را به دو ابزار قدرتمند مجهز سازیم :

1 - گوش کردن :
وقتی ما درگیر افکار و احساسات خودمان هستیم نمی توانیم به آنچه طرف مقابل می گوید گوش دهیم. وقتی با همسرتان گفت وگو می کنید اجازه دهید حرف هایش را به طور کامل بزند و قبل از این که پاسخ دهید معنا و مفهوم عباراتی را که بیان کرده است دوباره برایش بازگو کنید و از همسرتان بخواهید برداشت شما را تایید یا تصحیح کند. وقتی مطمئن شدید حرف هایش را فهمیده اید، نوبت شماست که حرف های خودتان را بزنید.

2 - بیان صریح احساسات :
به طور مستقیم و با استفاده از ضمیر «من» به بیان احساسات خود بپردازید. با گفتن عباراتی مانند «تو مرا ناراحت می کنی» یا «تو به حرف های من اهمیت نمی دهی» همسرتان را سرزنش نکنید. با استفاده از جملاتی مستقیم مانند «من ناراحتم» و... به توصیف احساساتتان بپردازید تا احتمال نشان دادن واکنش همدلانه و آشتی جویانه از سوی همسرتان را بالا ببرید.
گفت وگو باید بر اساس یک رویکرد برنده – برنده باشد که در آن هر دو طرف سود می برند. مذاکره کار مشترکی است که در آن هر کسی حاضر است به خاطر حفظ رابطه، از سهم خود بگذرد. به این ترتیب حتی اگر ما از حق خود بگذریم به خاطر هدفی خوب و مفید است و به جای آن چیزی به دست آورده ایم و این مسئله باید دو طرفه باشد.
سه شنبه 18/4/1392 - 8:56
ازدواج و همسرداری
خانم ها،خودتان را بیشتر بشناسید

اگر تصمیم گرفته اید که این مقاله را بخوانید حتماً می خواهید با جنبه زنانه خود بیشتر آشنا شوید، یعنی آن جنبه های غیر جسمی شما که باعث می شود بیشتر حس زن یا دختر بودن به شما دست بدهد.این روزها همه نسبت به مسائل جنسیتی حساس شده اند و نمی شود بدون ناراحت کردن کسی درمورد زنانه یا مردانه بودن چیزی صحبت کرد.
اگر تصمیم گرفته اید که این مقاله را بخوانید حتماً می خواهید با جنبه زنانه خود بیشتر آشنا شوید. یعنی آن جنبه های غیر جسمی شما که باعث می شود بیشتر حس زن یا دختر بودن به شما دست بدهد. اگر میخواهید با جنبه های زنانگی خود آشنا شوید در این مقاله توصیه هایی برای شکوفا کردن این جنبه ها آورده ایم.

1 -  بنشینید و به زمان هایی فکر کنید که واقعاً احساس زن بودن می کردید
آن لحظه ها را با جزئیات به خاطر آورید. چه حسی داشتید؟ چه لباسی پوشیده بودید؟ چه می کردید؟ این اولین و مهمترین مرحله است چون درک شما از زن بودن را آشکار می کند. روی آن جزئیات متمرکز شوید و برای ایجاد دوباره آن وضعیت ها و حالت ها و آن حس در خودتان تلاش کنید.

2 -  تفاوت بین زن بودن و دختر بودن را درک کنید
دخترانه بودن همان زن بودن است اما با حالتی جوانتر و مادی تر. این هیچ اشکالی ندارد اما تنها راه زن بودن نیست. شما می توانید ۷۰ سال سن داشته باشید و هنوز حس زنانگی را در خود داشته باشید چون قادرید هر کاری که باعث می شود این حس بیشتر در شما به وجود آید را انجام دهید.

3 -  هر سانتیمتر از بدنتان را دوست داشته باشید
 بدنتان آن چیزی است که شما را به یک زن تبدیل می کند پس چطور می توانید زن باشید اما شکل زنانه بدنتان را دوست نداشته باشید؟ بدن زنان نسبت به مردان به طور طبیعی درصد بالاتری چربی دارد پس با چاقی زیاد انحناهای بدنتان را از بین نبرید. از طرف دیگر، بخشی از دوست داشتن بدنتان مراقبت از آن است پس مراقب سطح کلسترول بدنتان هم باشید. همچنین خوشبختانه برای سالم ماندن لازم نیست که اندامی مانکن گونه داشته باشید.

4 -   ظرافت ظاهری داشته باشید
در اکثر جوامع، زن ها خیلی بیشتر از مردها به ظاهر خود می رسند. البته استثناهایی هم وجود دارد و این کاملاً به خودتان بستگی دارد که انتخاب کنید ظاهرتان هم بخشی از زنانگی شما باشد یا نه. اما به طور کلی، بسیاری از خانم ها وقتی حرکات آرام و ظریف داشته باشند احساس زنانگی بیشتری می کنند. و البته باید موقعیت را هم در نظر داشته باشید. در مسابقه والیبال نباید آنطور که در اتاق خوابتان با ظرافت حرکت می کنید، راه بروید. هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید همیشه و در همه زمان ها باید این ظاهر را حفظ کنید.

5 -  شوخ باشید
این تفکر  که زن بودن یعنی کامل و بی عیب و نقص بودن را دور بیندازید. زمان هایی که هیچ حرفی برای گفتن ندارید، بهترین آزمایش زن بودنتان این است که بخندید و بخندانید. کمی به آن فکر کنید: بیش از حد جدی گرفتن زندگی چندان زنانه نیست و از این گذشته برای سلامتیتان هم خوب نیست. پس زیاد لبخند بزنید، شوخی های در حد شخصیت خودتان داشته باشید . تفریح کنید! برای زن بودن باید با خودتان راحت باشید و با جدیت و خشک بودن زیاد نخواهید توانست با خودتان راحت باشید.

6 -  راحت، شیک، و زنانه لباس بپوشید
لباس شما می تواند هر چیزی باشد: تاپ، دامن، روسری، کفش، شلوار، جوراب و از این قبیل. با دقت خرید کنید و چیزی را بخرید که به تنتان زیبا بنشیند. این لباسها نباید لزوماً خیلی گران باشند تا شیک به نظر برسند. می توانید لباس های ارزان تر اما باسلیقه و شیک انتخاب کنید.

7 - کمی آرایش کنید
البته این مرحله چندان هم ضروری نیست اما کمک می کند که زنانه تر به نظر برسید. رژ لب های قرمز و صورتی و سایه های چشم خنثی به ایجاد صورتی زنانه کمک می کند. اما یادتان باشد همیشه هم به آرایش نیاز نیست. هر موقع که خواستید از آن استفاده کنید.

8 -  به خودتان اعتماد داشته باشید
این هم یکی دیگر از مراحل مهم زنانه به نظر رسیدن است. این هم مثل مراحل دیگر، باید یاد بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید. اعتماد به نفس نه تنها باعث می شود هم از نظر ذهنی و هم جسمی زنانه تر به نظر برسید بلکه کمک میکند مستقل تر و برجسته تر هم دیده شوید. هیچوقت دست ازخودتان نکشید.

نکته :
زنانگی نشانه ضعف نیست. به دنیا نشان دهید که چطور می توانید در عین زن بودن قوی و قدرتمند باشید.
سه شنبه 18/4/1392 - 8:55
ازدواج و همسرداری
آقایان را از برخورد مادرشان بشناسید
آقایان را از برخورد مادرشان بشناسید
معمولا تمام هم و غم افراد در دوران عقد این است كه نامزد خود را بهتر و كاملتر بشناسند. در این راستا بسیاری از خانم ها در مورد رابطه نامزدشان با مادرش نیز کنجکاو و حساس می باشند. آنچه در این راستا جالب توجه می باشد آن است كه دقت به نحوه رفتا همسر با مادرش در شناخت شخصیت و ویژگی های اخلاقی او به فرد مقابل(نامزد) كمك شایانی كرده و او را نسبت به اخلاق و روحیات همسرش آگاه تر می سازد. در ذیل به برخی از رفتارهای پسران با مادرشان و شناخت حاصل از آن اشاره می شود.

1. برخی از پسران در همه شرایط به مشورت با مادرشان نیاز دارند
رفتار مرد بالغی که حتی بعد از ازدواج به مشورت با مادرش نیازمند است و نمی تواند بدون دانستن نظر مادر خود تصمیم بگیرد کمی ناامیدکننده به نظر می رسد. البته که احترام به نظرات مادر و پدر ضروری است، ولی وقتی این احترام به صورت یک وابستگی و نیاز در آمده باشد می تواند نشانه عدم اعتماد به نفس یک مرد باشد. اگر مردی نتواند به تصمیمات خود اعتماد کند در جلب اعتماد همسر خود نیز موفق نخواهد بود. این افراد به دلیل اینكه از مستقل زندگی کردن می ترسند، مرتب از جمله "مادرم می گوید، مادرم معتقد است و... " استفاده می کنند.

2. برخی مدام در حال تماس با مادرشان و صحبت با وی هستند
مردی که هر روز با مادرش صحبت می کند احتمالا همه چیز از جمله جزئیات رابطه خود با همسرش را به او می گوید. این کار به مادر او فرصت و شرایطی برای قضاوت راجع به رابطه پسر و عروسش، و همین طور فرصتی برای سبک سنگین کردن همه اختلاف نظرها و چالش های یک رابطه می دهد... و زمینه دخالت خانواده پسر در زندگی زوجین را فراهم می سازد.

3. برخی قدردان زحمات مادرشان نیستند
اگر مردی قدر مادرش را نداند، یقینا قدردان همسرش نیز نخواهد بود. چنین افرادی معمولا خودمحور هستند و همیشه خود را محق می دانند. از نظر این افراد دیگران به آنها لطف نمی کنند، بلکه صرفا وظیفه خود را انجام می دهند. آنها هرگز از کسی تشکر نمی کنند. خواه از همسرشان، خواه از مادرشان، و خواه از دوستانشان.

4. عده ای از مردان با مادرشان صمیمی نیستند
بعضی از مردان عجول هستند یا وقت و حوصله ای برای بودن با مادرشان ندارند. اگر مردی برای رابطه خود با اولین زنی که دوستش داشته است، یعنی مادرش، ارزش قائل نباشد احتمالا با همسر خود نیز صمیمی و نزدیک نخواهد بود. این امر به احتمال زیاد در مورد رابطه او با فرزندانش نیز صادق خواهد بود.

5. برخی مدام در حال ملامت مادرشان هستند
مسلما ممکن است بعضی از زنان، مادران چندان خوبی نباشند. اما وقتی مردی زنی را که او را به دنیا آورده است سرزنش می کند یا او را با لحن تند و توهین آمیز مورد خطاب قرار می دهد، باید در مورد شخصیت او بیشتر فکر کنیم. البته عصبانیت های آنی و زودگذر اگر از حد خاصی تجاوز نکنند طبیعی هستند،
ولی وقتی حالت توهین یا کنایه به خود بگیرند و بیشتر از حد خاصی تکرار شوند نشان دهنده عدم احترام به زنان می باشد.مردی که حتی در سن جوانی همچنان مسئولیت های خود را به گردن دیگران می اندازد نمی تواند قابل اعتماد باشد چرا که تنبل و نابالغ است

6. بعضی از پسران به مادرشان احترام نمی گذارند
درست است که بسیاری از مردان و زنان از رفتار مادر خود راضی نیستند، ولی مردی که در برابر شما یا سایر افراد به مادرش بی احترامی کند، احتمالا فردی گستاخ و تند است. چنین فردی پتانسیل آن را دارد که در مقابل دیگران به همسر خود نیز بی احترامی کند.

7. مردانی كه با مادرشان مثل یک خدمتکار رفتار می کنند
بعضی از مردان حتی در سنین بزرگسالی از مادر خود انتظارات عجیب دارند، مثلا انتظار دارند که مادرشان اتاقشان را تمیز کند، برایشان غذا بیاورد و ... . مردی که حتی در سن جوانی همچنان مسئولیت های خود را به گردن دیگران می اندازد نمی تواند قابل اعتماد باشد چرا که تنبل و نابالغ است.
سه شنبه 18/4/1392 - 8:55
ازدواج و همسرداری
آیا همسرتان پرخاشگر و غیر قابل تحمل است؟
آیا همسرتان پرخاشگر و غیر قابل تحمل است؟
 چگونه می توان با فردی پرخاشگر زندگی کرد
وقتی می خواهید ازدواج كنید احتمالا همیشه این سۆال در ذهن تان هست كه شخص مقابل چه خصوصیات اخلاقی ای دارد؟ مثلا از شخصیت آرامی برخوردار است یا نه، آیا زود عصبانی می شود یا نه؟ گاهی در طول شناخت پیش از ازدواج متوجه بعضی خصوصیات اخلاقی عجیب و غریب در فرد مقابل می شویم از جمله خشم و عصبانیت بی مورد. آیا می شود با اینگونه افراد زندگی مشترك خوبی داشت؟

اصلا خشم یعنی چه؟
خشم، احساس ناخرسندی و ناخوشایند و خصومت ما در مقابل خودمان یا دیگران یا موقعیتی كه پیش آمده است كه یكسری واكنش های بیرونی هم دارد؛ مثل چهره برافروخته، حالت از كوره در رفتن و رفتارهای تكانشی كه انرژی های خشم را به این طریق نشان می دهیم. همه ما ممكن است دچار ناراحتی ها، اختلاف ها و غم هایی در طول روز شویم ولی خشم ظاهر آدم ها را بیشتر به هم می ریزد و انرژی منفی آن بسیار شدیدتر است.
اگر ناراحتی های ما روی هم جمع شوند، خشم شكل می گیرد (یعنی ناراحتی هایی كه تلنبار شده، بیان نشده، به آنها نپرداخته ایم و در ك شان نكرده ایم.) معمولا افرادی كه نمی   دانند چگونه مسائل و ناراحتی هایشان را با خودشان یا دیگران حل كنند دچار خشم می شوند.

چند جور خشمگین می شویم؟

خشم به خودمان: نشان دهنده این است كه من با خودم مسائلی دارم كه حل نشده اند و حس های نامطلوبی نسبت به خودم دارم.

خشم به دیگران:
این یعنی تحمل پذیرش رفتارهای دیگران را نداریم. شاید حتی مهارت های گفت وگو و رفتارهای سازنده با دیگران را هم نداشته باشیم.

خشم به شرایط:
معمولا افراد خشمگین رابطه عمیق و زیبایی با خودشان ندارند. خود را خیلی دوست ندارند. حالا اطرافیان وقتی این را بدانند می توانند كمك كنند تا این جایگاه خالی و خلأعشق برای آنها پر شود.

اما از كجا بفهمید كه مثلا خواستگارتان آدم خشنی هست یا نه. یكی از توصیه های اصلی و اكید ما قبل از ازدواج این است كه حتما زمانی را برای شناخت هم قائل شوید و این زمان لزوما چند روز، یك هفته یا یك ماه نیست. معمولا دوره شناخت را بین 6 ماه تا یك سال پیشنهاد می كنیم زیرا رفتارهای مختلف و خاص افراد در طول زمان، بالاخره خودش را نشان می  دهد.
باید زمان قابل ملاحظه ای را با فرد بگذرانید، البته نه فقط با پیامك و تلفن بلکه بهتر است خانواده ها و دوستان دو طرف هم در موقعیت های مختلف با هم آشنا شوند.معمولا خشم یكسری آثار دارد؛ مثل اینكه فرد وقتی چیزی مطابق سلایق و عقایدش نباشد خیلی به هم می ریزد و برافروخته می شود، با فشار و حرص صحبت می كند و شما متوجه می شوید كه انرژی منفی او در یك لحظه بالا می رود.

معمولا افرادی كه دچار پرخاشگری هستند از تن صدای بالایی برخوردارند و از كلمات پرخاشگرانه و توهین آمیز استفاده می كنند. به هر حال این افراد در طول زمان خودشان را نشان می دهند. افراد خشمگین ممكن است تا مدت طولانی بتوانند چهره خوبی از خود نشان دهند اما كم كم چهره واقعی شان آشکار می شود.

آیا می شود با فرد پرخاشگر زندگی خوبی داشت؟
اما اگر ازدواج كردید و دیدید همسرتان پرخاشگر است باید بدانید تغییر دادن طرف مقابل كار بسیار دشواری است مگر اینكه خودش بخواهد. اصولا آدم  ها تغییر نمی كنند مگر اینكه خودشان بخواهند. اگر فرد پرخاشگر نخواهد تغییر كند كار خیلی دشوار خواهد بود. درحقیقت كسی كه بخواهد با این فرد زندگی كند ابتدا باید تصمیم بگیرد كه آیا می تواند با فردی كه پرخاشگر است زندگی كند یا خیر؟

یعنی آیا رفتارهای پرخاشگرانه او آنقدر آسیب زننده است كه تصمیم به جدایی بگیرد یا نه؟ اگر می خواهد زندگی كند كه باید او را همان طور كه هست، بپذیرد. درحقیقت اینجا جز پذیرش طرف مقابل هیچ چاره ای ندارد و باید روی آرام سازی خودش كار كند.اما فرض بر اینكه آن فرد پرخاشگر می خواهد تغییر كند، ضمن اینكه باید یكسری مهارت های مدیریت خشم را بیاموزد، خانواده هم می تواند خیلی كمك كننده باشد. اما چگونه این کار را بکنیم:

به مروز زمان افراد متوجه می شوند كه اشخاص پرخاشگر چه خط قرمزهایی دارند که می توانند مراقب آنها باشند.
معمولا افرادی كه پرخاشگرند، افراد حساسی هستند و چون دارند در دنیای درون شان با خودشان خشم را تجربه می كنند دیگر تحمل شان تمام می شود و آن را به بیرون می  ریزند؛ یعنی ما هر چیزی را كه در درون داریم به بیرون نشان می دهیم.
من اگر در درونم با خودم سرزنش  گرانه و توهین آمیز برخورد كنم طبیعتا با دیگران نیز همین طور خواهم بود. معمولا افراد خشمگین رابطه عمیق و زیبایی با خودشان ندارند. خود را خیلی دوست ندارند. حالا اطرافیان وقتی این را بدانند می توانند كمك كنند تا این جایگاه خالی و خلأعشق برای آنها پر شود.

با فرد پرخاشگر ازدواج نكنید، مگر...
در مورد ازدواج همیشه باید شناخت و آگاهی ما نسبت به فرد مقابل در رابطه اش با ما یك قدم جلوتر باشد. در روانشناسی نیز یك اصل است كه احساس محوری یكی از خطاهای ذهنی است. افراد احساس محور معمولا تصمیماتی می گیرند كه بعدها دچار ناكامی و پشیمانی شده و متوجه می شوند كه تصمیمات شان اشتباه بوده و چه بسا همین عامل می تواند باعث افسردگی شود.
وقتی در سنجش شخصیت طرف مقابل كه یكی از ملاك های اصلی است پرخاشگری را مشاهده كنیم و در مقابل او یك فرد آرام قرار بگیرد اتفاقی كه بین این دو می افتد، این است كه فرد پرخاشگر معمولا حاكم بر فرد آرام خواهد شد. با این شرایط پیشنهاد ما این است كه ازدواج صورت نگیرد مگر اینكه فرد پرخاشگر روی خشم خود كار كند.
تعداد نمایش ۴۴۳ بار
سه شنبه 18/4/1392 - 8:55
خانواده
ویژگی‌هاى مهم یک مادر نمونه

ویژگی‌هاى مادر نمونه:1
ـ نیازهاى عاطفى كودك،2ـ نیازهاى جسمى،3ـ نیازهاى علمى،4ـ نیازهاى تربیتى،5ـ مدیریت خوب

از زمره صفات ثبوتى و فعل خداوند «خالقیّت» و «ربوبیت» است. یعنى هم آفریدگار است و هم پروردگار. جریان این دو صفت الهى در مورد انسان به توسط پدر و مادر انجام مى‏شود و این دو هستند كه وسیله پیدایش او در حیات مادى و رشد و تربیت او به ویژه در ایام كودكى‏ اند.

خداوند عشق والدین و به خصوص مادر به فرزند را به ویژه در دوران كودكى و نیاز او به آنان را به صورت غریزى در نهادشان قرار داده و مراقبت از او را به توصیه و دستور واگذار نفرموده است، زیرا تخلف از دستور و فرمان مولى به وفور ممكن است، ولى سرپیچى از حكم غریزه بسیار نادر و مشكل است و او با این تدبیر خود از تلف شدن و دور انداختن كودك به جهت رنج زیاد آن به وسیله والدین، جلوگیرى و پیش‏گیرى كرده است.

در صورتى كه علاقه و توجه فرزند در دوران پس از كودكى به پدر و مادر به طور غریزى نیست و بیشتر به عواطف، تعهد و احساس مسؤولیت او بستگى دارد و بدین لحاظ در خصوص مراقبت والدین از كودك خردسال خود نیازى به دستور و تأكید نیست ولى در مورد احسان و رعایت احترام به پدر و مادر از سوى فرزند، فرمان و توصیه الهى است كه مى‏تواند فرزند را تا آخر عمر خود به پاس داشت حقوق والدین وادار كند.

یكی از روانشناسان مى‏ گوید: «اولین كسانى كه خریدار مدهاى جدید و تغییر لباس و خودآرایی‌هاى زننده هستند، همان تحقیرشدگان دوران كودكى مى‏باشند.»

و لذا خداوند متعال در آیات چندى از قرآن كریم، بر رعایت این حق و توجه دادن به مقام آنان تأكید ورزیده است؛ از جمله مى‏فرماید: «و قضى ربّك اَنّ لا تعبدوا الاّ ایّاه و بالوالدین احسانا ...»؛ خداوند حكم فرموده است جز او را نپرستید و به والدین خویش احسان روا دارید... .»(1)

در این آیه كریمه، نیكى به پدر و مادر پس از فرمان به بندگى الهى آمده و والدین هم به صورت مطلق ذكر شده و به ایمان و اسلام مقیّد نشده است كه این دو امر، خود بیانگر طبیعى بودن این حق و اهمیت بسیار بالاى آن است.

در جاى دیگر پس از تأكید بر رعایت این حق به خصوص به رنجى كه مادر در رابطه با فرزند خود متحمل مى‏ شود تكیه كرده و آن را توجه داده و گوشزد مى‏فرماید:

«و وصیّنا الإنسان بوالدیه إحسانا حملته امّه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا ...»؛ ما انسان را نسبت به والدینش به نیكى سفارش كردیم، مادرش او را با محنت و رنج حمل كرد و با مشقت و سختى به دنیا آورد و مدت باردارى و از شیرگرفتن او سى ماه است.»(2)

در این آیه كریمه به سه مورد از مهمترین كارهایى كه مادر در رابطه با فرزند بر دوش مى‏گیرد اشاره شده است:

1ـ مرحله حمل و باردارى؛

2ـ زایش و ولادت؛

3ـ حضانت و شیردهى.

این یادآورى خود نشانه عنایت ویژه خداوند متعال بر اهمیت بیشتر احسان به مادر است كه بازتاب آن در روایات معصومان(علیهم‏السلام) منعكس شده است.(3)

ویل دورانت مى‏نویسد: «در نمایش بزرگ توالد، كه محور حیات است، عمل نر حقیر است، او فقط سیاهى لشكر است. در بحران وضع حمل، مرد با دستپاچگى و حیرت در كنار زن مى‏ایستد و سرانجام به حقارت و غیر ضرورى بودن هستى خود، در پهنه رشد نوع پى مى‏برد. در این لحظه است كه مى‏فهمد، زن از او به نوع نزدیك‌تر و وابسته‏تر است و جریان عظیم حیات، در وجود زن است و خلقت از خون و جسم اوست و به تدریج در مى‏یابد، كه چرا اقوام ابتدایى و ادیان بزرگ، مادرى را مى‏پرستیدند.»(4)

مقصود از ذكر این مختصر، توجه به این نكته است كه اگر مقصود از پرسش در باره مادر نمونه این است كه به وظیفه خود در این خصوص پى ببریم، باید بدانیم كه از دیدگاه اسلامى نمونه بودن یا نبودن مادر در وظیفه احسان نسبت به او تأثیر چندانى ندارد. و این نیكى و رعایت حقوق او از جهت مادر بودن از امورى است كه حتى ایمان هم در آن دخالتى ندارد، تا چه رسد به نمونه بودن و این حق طبیعى اوست.
و اگر مقصود وظیفه‏اى است كه هر زنى نسبت به فرزندان خود داشته و به عنوان كمالى براى خود او مطرح است، این سؤال بسیار بجا و درخور تحقیق و پاسخ بایسته است.اكنون به اختصار به ویژگی‌هاى مادر نمونه مى‏پردازیم، البته روشن است كه وقتى از مادر نمونه گفتگو به عمل مى‏آید بیشترین مقصود، بر محور وظایف و اوصافى است كه در رابطه با فرزندان خود دارد و یا باید بدان متّصف باشد، كه آن را در پنج بخش برمى‏شماریم.

1ـ نیازهاى عاطفى كودك

الف: نوازش و محبت
ابراز محبت و علاقه به كودك از دو جهت در شكل‏ گیرى شخصیت كودك مؤثر است. اول آن كه بروز و ظهور استعدادها و قوای او كه خداوند متعال در وجودش قرار داده تا حد زیادى به آن بستگى دارد. پیش از این به نقش اظهار محبت در این خصوص توجه نمى‏شد و بیشتر خانواده‏ ها تربیت فرزند را، در اعمال خشونت و تنبیه بدنى مى‏دانستند و پدر و یا مادر موفق را كسى مى‏پنداشتند كه فرزندان او هر چه بیشتر از او ترس به دل داشته باشند،
در صورتى كه هم‏ اكنون این قضیه كاملاً به عكس است و تحلیل‏گران مسایل تعلیم و تربیت متفقند كه هیچ عاملى جاى محبت و نوازش را در بروز و رشد استعدادها و شخصیت كودك نمى‏گیرد. والدین موفق كسانى ‏اند كه توانسته باشند بین خود و فرزندانشان رابطه‏اى دوستانه و صمیمى بر پایه احترام متقابل ایجاد كنند.

اظهار علاقه به صورت در آغوش كشیدن، بوسیدن و كلمات محبت‏آمیز گفتن و بازى با كودك و امثال آن است كه به كودك شخصیت، اعتدال و اعتماد به نفس مى‏بخشد و كسانى هستند كه از چنین كارى عاجز و یا بدان بى‏توجه‏اند و یا آن را منافى شأن و مرتبه خود مى‏دانند. مادر نمونه آن است كه به این موضوع نه به صورت نیاز خود ـ كه گاهى از او این عمل سر زند ـ بلكه به صورت پاسخ‏گویى و توجه به نیاز دایمى كودك بدان مبادرت ورزد و آن را حاكم بر تمامى رفتار و مناسبات خود با فرزند خویش كند.

و دیگر آن كه كودك در آغوش گرم و محبت‏ آمیز مادر و پدر است كه نوع‌دوستى و محبت به دیگران و علاقه‏ مندى به سرنوشت آنان را مى‏آموزد. كودكى كه خود از محبت كافى برخوردار بوده و در این زمینه اشباع شده است، دیگردوست و محبت‏ ورز است، و به راحتى با كودكان دیگر مى‏ تواند به ایجاد رابطه دوستانه اقدام كند. چنین كودكى دچار انتقام‏ جویى و عقده‏ گشایى و حسادت و خیانت و سركشى نمى‏ شود و حتى‏ الامكان بى‏ مهری‌ها و تجاوزات دیگران را نیز با عفو و مهربانى پاسخ مى‏دهد. چنین انسانى كمتر در زندگى و روابط اجتماعى خود با شكست مواجه مى ‏شود و جاذبه ‏هاى نیرومند وجودى و عاطفى رشد یافته ‏اش همه را به سوى او مى‏ كشاند.

در خانواده‏ اى كه كودك فقط از پدر واهمه دارد، تا وقتى او در خانه است آرام است، ولى به محض خروج او از منزل، با ناسازگارى و بهانه جویی‌هاى خود مادر را بیچاره می كند.خلاصه، كودكى كه در دوران ویژه آن، از محبت مادرى و پدرى محروم بوده است، در بزرگى قطعا جبران آن ممكن نخواهد بود.

یكى از روانشناسان مى‏گوید: «اولین كسانى كه خریدار مدهاى جدید و تغییر لباس و خودآرایی‌هاى زننده هستند، همان تحقیرشدگان دوران كودكى مى‏باشند.»(5)

در روایت آمده است: روزى رسول خدا صلی الله علیه و آله فرزندان خود حسن و حسین علیهماالسلام را بوسید. «اقرع بن‏حابس» كه شاهد آن جریان بود گفت: من داراى بیست فرزند هستم و تاكنون من هیچ یك از آنان را نبوسیدم! حضرت جمله‏ اى به این مضمون فرمودند: «به من چه اگر خدا خداوند عاطفه را از دستت برده باشد!»(6)

البته این نكته را نیز باید توجه داشت كه خود ابراز محبت و عاطفه به صورت مثبت و معتدل كه پیآمد زیاده ‏روى در آن را نداشته باشد هنرى است كه از هر كس ساخته نیست.اظهار علاقه به صورت در آغوش كشیدن، بوسیدن و كلمات محبت‏ آمیز گفتن و بازى با كودك و امثال آن است كه به كودك شخصیت، اعتدال و اعتماد به نفس مى‏ بخشد و كسانى هستند كه از چنین كارى عاجز و یا بدان بى‏ توجه‏ اند و یا آن را منافى شأن و مرتبه خود مى‏ دانند. مادر نمونه آن است كه به این موضوع نه به صورت نیاز خود ـ كه گاهى از او این عمل سر زند ـ بلكه به صورت پاسخ‏گویى و توجه به نیاز دایمى كودك بدان مبادرت ورزد و آن را حاكم بر تمامى رفتار و مناسبات خود با فرزند خویش كند.

ب: رفتار عادلانه
برخى مادران و یا پدران، گاهى بى‏ دلیل موجه بعضى از فرزندان خود را بر برخى دیگر ترجیح داده و رفتار محبت‏ آمیزترى را با او دارند، و به ویژه این توجه بیشتر ـ كه گاهى خیلى هم مایه عذاب و اذیت براى برخى خانواده‏ها مى‏شود ـ وقتى اتفاق مى‏افتد كه پس از یك فرزند خردسال، نوزاد دیگرى متولد مى‏ شود كه معمولاً در این صورت كودك بزرگتر به دست فراموشى سپرده مى‏ شود و همه توجه ‏ها به سوى دومى گسیل مى‏گردد و در نزاع‌ها و برخوردهاى كودكانه گرچه دومى مقصر باشد همیشه حق به او داده مى‏شود،
و اولى را به بهانه این كه تو بزرگ هستى، از حق خود محروم مى‏كنند، و بازتاب چنین رفتارى بسیار روشن است. در صورتى كه با توجه به این كه به خصوص در ماه‌هاى اول تولد نوزاد، كه هم شروع دوران تازه و فصل جدیدى از نوع رابطه والدین با كودك اولى است و طبعا از حساسیت بیشترى برخوردار است و از طرف دیگر اظهار محبت به نوزاد نیز تأثیر چندانى بر او ندارد، باید بیشتر توجهات و ابراز علاقه‏ ها معطوف به كودك نخستین شود، تا او احساس نكند كه با آمدن دیگرى، همه چیز از او گرفته شده و دیگر توجهى به او نمى‏ شود. این رفتار هم از میزان ناهنجاری‌ها و بهانه‏ جویی‌هاى او مى‏ كاهد و هم رابطه آینده او با كودك تازه‏ وارد را به خوبى شكل مى‏دهد.

در روایت آمده است: «رسول گرامى صلی الله علیه و آله روزى مردى را كه داراى دو فرزند پسر بود، دیدند كه فقط یكى از آن دو را بوسید حضرت فرمودند: «فهلا ساویت بینهما»؛ چرا با هر دو به یك گونه عمل نكردى؟»(7)

و باز در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «اعدلوا بین اولادكم كما تحبّون أن یعدلوا بینكم فى البرّ و اللّطف.» بین فرزندان خود همچنان كه دوست دارید آنها با شما به عدالت رفتار كنند، عادلانه عمل كنید.»(8)

ج: فراهم كردن محیطى آرام
فراهم كردن محیطى آرام براى فرزندان در سایه تفاهم با همسر و خویشاوندان نكته‌‏اى قابل توجه این است كه در مورد زن و یا مادر و یا همسر نمونه نمى‏توان هر یك را جداى از دیگرى به حساب آورد. یك زن نمونه نمى‏تواند مادر و یا همسر نمونه نباشد همچنان كه مادر نمونه الزاما همسر نمونه هم هست، چون تا زن در همسرى، شایسته نباشد قادر نیست به وظایف مادرى قیام كند. قربانى اصلى زندگی‌هاى پرجنجال و با روابط ناسالم، فرزندان‏اند.
اگر خانمى بتواند حتى‏ الامكان محیط خانواده را آغشته به محبت و تفاهم كند و از كم و كاستی‌هاى زندگى چشم ‏پوشى كند و خلأهاى معیشتى را از جریان اطلاع فرزندان خود دور سازد و در چشم آنان زندگى مشترك خود با شوهر و فرزندان را موفق جلوه دهد و روح قناعت و سازش را در وجدان آنان تقویت كند و روابطى سالم با اقوام خود و شوهر برقرار سازد، چنین زنى بالاترین خدمت‌ها را به بچه‏ هاى خود كرده و خود نیز از آثار آن بهره‏مند است.

د: حوصله و متانت در برخورد با ناهنجاری‌هاى كودك
انسان در هر دوره‏اى از حیات خود طبیعت و اقتضایى خاص به خود دارد، بسیارى اذیت و شیطنت كودكان را به حساب بدى او مى‏گذارند و به سرعت در برابر لجبازى، بهانه‏ گیرى و شیطنت‌هاى كودكانه آنان برآشفته شده و آنها را به باد كتك مى‏گیرند. این كار گذشته از این كه ستم به كودك بوده و شرعا و اخلاقا درست نیست، آثار بد تربیتى داشته و بر سركشى و ناهنجاری‌هاى كودك مى‏ افزاید. باید توجه داشت فرزند در سنین كودكى نارسایى عقلى دارد. او توجه به زشتى كار خود ندارد و به طبیعت خود عمل مى‏كند. نه با اراده و قصد اذیت.

در روایتى رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «لا تضربوا اطفالكم على بكائهم فانّ بكائهم اربعة اشهر شهادة ان لا اله الا اللّه‏ و اربعة اشهر الصلاة على النّبى و آله و اربعة اشهر الدعاء لوالدیه»؛ كودكان خود را به جهت گریه آنها كتك نزنید زیرا گریه آنان تا چهار ماه شهادت به توحید و چهار ماه صلوات بر محمد و آل‏ محمد و چهار ماه دیگر نیز دعاى خیر براى والدین‏شان است.»(9)

ه: تربیت مذهبى
داشتن روحیه مذهبى و اعتقادات و ایمان درست و سالم، گذشته از این كه تأمین كننده سعادت انسان در زندگى اصلى و ابدى اوست، كمك‏كار بسیار خوب و تكیه‏ گاهى بسیار مطمئن، براى او در دستیابى به اهداف حیات كنونى اوست. خداشناس واقعى و عارف به وظیفه، قطعا بهترین پدر و یا مادر براى فرزندان و شایسته ‏ترین همسر براى زن و یا شوهر و صالح‌ترین و خدمتگزارترین فرزند براى والدین و مفیدترین انسان براى جامعه خود خواهد بود.
و چه خدمتى از این بالاتر كه مادرى بتواند از همان ابتداى دوران كودكى، شهد حلاوت نماز و ذكر و یاد خدا را در كام فرزند خود بچشاند و آفریدگار او را به او بشناساند و جان او را با مبدأ هستى پیوندى پایدار بخشد؟ و چنین مادر و پدرى جز بهشت برین، چیزى پاداش حقیقى او نتواند بود.

«هر كس فرزند خویش را ببوسد خداوند حسنه‏ اى برایش مى‏نویسد و هر كس او را خوشحال كند خداوند او را در قیامت خوشحال خواهد كرد و هر كس آیات قرآنى به او تعلیم دهد در قیامت آن والدین را مى ‏طلبند و دو جامه بهشتى به آنان مى ‏پوشانند كه از نور آن دو صورت‌هاى بهشتیان درخشیدن مى‏گیرد.»(11)
مادر نمونه ویژگی‌هاى دیگرى نیز در رابطه با فرزندان خود دارد كه براى رعایت اختصار فهرست‏ وار آن را بیان مى‏كنیم.

2ـ نیازهاى جسمى
مادر گذشته از رسیدگى به نیازهاى عاطفى كودكان خود نیازهاى جسمى آنان را نباید دست‏ كم به حساب آورد. و آنها عبارتند از:

در روایتى رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «كودكان خود را به جهت گریه آنها كتك نزنید زیرا گریه آنان تا چهار ماه شهادت به توحید و چهار ماه صلوات بر محمد و آل‏ محمد و چهار ماه دیگر نیز دعاى خیر براى والدین‏شان است.»

الف: امكان بهره ‏گیرى كامل كودك از شیر مادر
وظیفه‏ اى كه در این خصوص بر دوش مادر است ـ گذشته از این كه نباید كودك خود را به علت برخى ملاحظات راحت‏ طلبانه از خوردن شیر خود محروم كند ـ این است كه با تقویت و تغذیه سالم خود تلاش در جهت افزایش شیر خود كند تا امكان هر چه بیشتر استفاده كودك از شیر مادر را فراهم سازد.

ب: بهداشت و نظافت به موقع كودكان

ج: تغذیه سالم و به موقع آنها

د: فراهم آوردن تفریحات سالم براى فرزندان.

از مهمترین ویژگى مادر نمونه آن است كه به گونه‏ اى با فرزندان خود رفتار كند كه آنان را به نیكى به پدر و مادر تشویق كند و احترام خود را نزد آنها حفظ كند و بدین وسیله راه را نسبت به خدمت‏ گذارى و كمك خالصانه آنان به والدین خود هموار سازد.

3ـ نیازهاى علمى
الف: پى‏گیرى وضعیت درسى و میزان پیشرفت علمى و كمك لازم به فرزندان در این زمینه.

ب: ارتباط مستمر و به موقع با مربیان و مدرسه.

4ـ نیازهاى تربیتى
الف: ایجاد روح شجاعت، سخاوت، محبت به دیگران، اعتماد به نفس در فرزند.

ب: كنترل رفت و آمد و نظارت همراه با ظرافت و دقت بر رفتار آنان در ارتباط با محیط بیرون از منزل و دوستان و راهنمایى دلسوزانه و همراه با محبت و تدبیر در این خصوص.

ج: ایجاد ارتباط صمیمى با فرزند به گونه‏اى كه او بهترین محرم اسرار خود را مادر خود بداند.

5ـ مدیریت خوب
به ویژه در ایجاد جوّ تفاهم و دوستى بین فرزندان و عدم تبعیض و رفتار دوگانه با عروس‌ها و دامادها مگر بر اساس ارزش‌ها.

6ـ و در نهایت از مهمترین ویژگى مادر نمونه آن است كه به گونه ‏اى با فرزندان خود رفتار كند كه آنان را به نیكى به پدر و مادر تشویق كند و احترام خود را نزد آنها حفظ كند و بدین وسیله راه را نسبت به خدمت‏گذارى و كمك خالصانه آنان به والدین خود هموار سازد.
سه شنبه 18/4/1392 - 8:55
كودك
گریه نوزادتان را ترجمه کنید
گریه نوزادتان را ترجمه کنید
هر مادری ممکن است این موقعیت را تجربه کند که در برابر بی تابی و گریه شدید نوزادش قرار گیرد و هیچ دلیلی برای آن پیدا نکند. ناراحت کننده تر این که کودک به شیوه های معمول ساکت نمی شود و گویی یک عامل ناشناخته باعث بیقراری ناگهانی وی شده است.

گریه نوزادان وضعیتی است که توجه مادر را برای رسیدگی هرچه سریع تر به نوزاد جلب می کند. اما گاهی بچه ها گویی از گریه کردن خسته نمی شوند و مادران درمانده و مستاصل را با سوالات بی پاسخ بسیاری روبه رو می کنند. در این مطلب به نقل از سایت یاهو، اطلاعاتی درباره دلایل گریه کودکان و راهکارهایی برای آرام کردن کودک ارائه شده است.

● چرا گریه
نوزادان نمی توانند بگویند «گرسنه ام» یا «دلم می خواهد بروم روی تخت» یا «لباسم تنگ است» و به جای آن گریه می کنند. در واقع به جای این که بگویند: «مامان کمکم کن تا از این وضعیت نجات پیدا کنم» با گریه حرفشان را می زنند، اما اگر مادر تمام نیازهای نوزاد را برآورده کرد و همچنان با گریه نوزاد مواجه بود، چه باید کرد؟ محققان می گویند برخی از نوزادان به دلیل سیستم عصبی تکامل نیافته ممکن است چند ماه اول زندگی بدون دلیل یا به دلایل ناشناخته گریه کنند.
به علاوه برخی از نوزادان به نور، صدا، بو و موقعیت های متفاوت حساس هستند و بلافاصله گریه می کنند. بیشتر نوزادان در ۶هفته اول زندگی به طور متوسط ۳ساعت در روز گریه می کنند اما خبر خوب این است که تا ۳ماهگی گریه بیشتر نوزادان به طور متوسط به یک ساعت در روز کاهش پیدا می کند. وقتی نوزاد گریه می کند، هورمونی در بدن مادر ترشح می شود به نام «پرولاکتین» که باعث می شود مادر به سرعت به گریه کودک پاسخ دهد و نیاز او را برآورده کند.
طبیعی است که وقتی مادر نتواند کودک را ساکت کند، احساس ناکامی و شکست پیدا می کند. اما دلیلی ندارد مهارت پرورش و رسیدگی به نوزادش را دست کم بگیرد و این کاملا طبیعی است که گاهی نوزاد بدون هیچ دلیل واضحی گریه کند.

● چه کنیم؟
هیچ راه حل مشخصی برای ساکت کردن کودکان وجود ندارد زیرا آنها بسیار متفاوت هستند و هرکدام به یک سری محرک ها پاسخ می دهند. تنها راه تجربه است. یک مادر از طریق آزمون و خطا می تواند بهترین راه را برای ساکت کردن کودکش پیدا کند. اولین کاری که تعداد زیادی از نوزادان را آرام می کند، قراردادن آنها در وضعیتی شبیه رحم «خانه اول» آن هاست.
دست هایش را کنار بدنش قرار دهید و با یک پارچه نرم او را ببندید. سپس سرش را نزدیک قلبتان که ضربان آن برایش آشناست، قرار دهید و آرام آرام حرکت کنید. می توانید او را به شکم روی دست بخوابانید و حرکت دهید.صداهایی شبیه «ش ش» درآورید، زیرا این صداها که شبیه صدای سشوار است، در داخل رحم به گوش او رسیده است. او را به آرامی تکان دهید و سعی کنید تا جایی که می توانید تماس لمسی با وی داشته باشید. تماس لمسی با بدن نوزاد گیرنده های مغزی نوزاد را تحریک و کودک را آرام می کند. هر قدر این تحریکات بیشتر باشد، احتمال این که کودک زودتر آرام بگیرد، بیشتر است.
به آرامی پشت پاها، معده و پیشانی کودک را نوازش کنید. به هنگام تعویض پوشک پاهای کودک را ماساژ دهید و بگذارید کمی تقلا کند. با او حرف بزنید. شنیدن صدای مادر برای کودک آرام بخش است زیرا وی این صدا را قبلا هم شنیده است. گاهی آوازی زیر لب زمزمه کنید. کودکان حتی در این سن ریتم و تن صدا را تشخیص میدهند.همچنین می توانید از خودرو برای آرام کردن او استفاده کنید.
حرکت خودرو در بیشتر موارد کودکان را آرام می کند. اگر امکان آن میسر نیست، او را داخل گهواره قرار دهید و به آرامی تکان دهید. گاهی لازم است از کمی آب ولرم برای آرام کردن کودک استفاده کنید صدای آب و گرمای آن می تواند گریه بسیاری از بچه ها را قطع کند. او را درون وان مخصوص قرار دهید و بدنش را ماساژ دهید. توجه او را به یک پرنده، آینه و چیزی که تا به حال ندیده یا کمتر در معرض آن بوده است، جلب کنید در نهایت خونسردی خود را حفظ کنید اگر با عصبانیت یا ناامیدی با او روبه رو شوید، گریه وی شدت پیدا می کند و وارد مرحله جدیدی می شود.
با این که شنیدن گریه مداوم کودک بسیار دشوار است، اما چند نفس عمیق بکشید و دوباره تلاش کنید. گاهی دستپاچگی وتلاش بیش از حد برای ساکت کردن کودک به شیوه های مختلف، نتیجه عکس می دهد و او بیقراری بیشتری از خود نشان می دهد. بنابراین بگذارید ۵دقیقه با صدای بلند گریه کند. بعد این فرصت را به خود بدهید که موقعیت را بهتر حلاجی کنید و راه برون رفت از آن را بجویید.
بهتر است ابتدا از راهکارهایی که همیشه از آن استفاده می کردید، شروع کنید. سپس ۵دقیقه او را راحت بگذارید تا گریه کند. بعد روش بعدی را در پیش بگیرید. اگر یک روش منظم و ثابت برای آرام کردن نوزاد در پیش بگیرید، حتی اگر به ظاهر چندان موفق نباشد، کودک به آن عادت می کند و به همان شیوه آرام می شود.

● انواع گریه
درست است که نمی توان گریه کودکان را دقیقا دسته بندی کرد اما اصول کلی وجود دارد. نوزادان تازه متولد شده، معمولا گریه ای با صدای بلند و واضح دارند و قفسه سینه شان پس از هر جیغ کاملا پر و خالی می شود بین این گریه ها تنفس کوتاهی می کنند و یک گریه کوتاه تر دارند سپس با رسیدن اکسیژن کافی به قفسه سینه، برای جیغ بعدی آماده می شوند.
وقتی نوزاد چند ماهه است، تنفس عمیق تری دارد بنابراین گریه هایش هم طولانی تر است. وقتی گرسنه است، همراه با گریه پیچ و تاب می خورد. اگر گرسنه نباشد، گریه طولانی و مداوم است و هر لحظه بالاتر می گیرد. اگر درد داشته باشد، گریه گوشخراشی خواهد داشت و چهره اش با دفعاتی که گریه عادی دارد، متفاوت خواهد بود.این گریه به آسانی قطع نمی شود مگر این که منشاء درد شناسایی و رفع شود.

● ماساژ نوزاد
ماساژ دادن کودکان یکی از بهترین روش های آرام کردن آن هاست. او را به یک اتاق آرام با نور مناسب ببرید. پوشکش را درآورید و به آرامی پاها، دست ها و معده و پشت او را ماساژ دهید. واکنش وی به شما می گوید که ماساژ کدام قسمت های بدن را دوست دارد، ابتدا از سر شروع کنید، ضربه های آرامی به پیشانی کودک بزنید سپس دو طرف صورت را به آرامی ماساژ دهید و از پیشانی به سمت گردن بروید.از شقیقه به سمت فک بروید و ماساژ را ادامه دهید.
پشت گوش ها را با انگشت هایتان ماساژ دهید و با یک حرکت دورانی کل جمجمه و سر را ماساژ دهید. سپس دست ها را از بازوها تا مچ به آرامی ماساژ دهید. کف دست ها را با انگشت شست فشار دهید و انگشت ها را یکی یکی به آهستگی بفشارید. قفسه سینه کودک را به آرامی با کف دست و ابتدا به سمت گردن و سپس به دو طرف بدن فشار دهید. شکم را با هر دو دست که روی هم گذاشته اید به آهستگی فشار دهید و پاها را در حالی که انگشتانتان را دور ران کودک حلقه کرده اید، از پایین به بالا و بالعکس ماساژ دهید. هریک از انگشتان پا را به آرامی به طرف خارج بکشید.
فراموش نکنید که گریه کردن بخشی از زندگی طبیعی نوزاد است و راهکارهایی که برای آرام سازی او انجام می دهید، بخشی از توانمندی های مادرانه شما را شکوفا می کند. بنابراین به جای آشفتگی، خشم، احساس یاس و ناامیدی به خاطر بسپارید که پس از هر بار گریه نوزاد، به تجربیاتتان اضافه می شود و در طول زمان میزان صدمات وارده به نوزاد و کودک کمتر خواهد شد.
سه شنبه 18/4/1392 - 8:54
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته