• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 927
تعداد نظرات : 305
زمان آخرین مطلب : 3998روز قبل
محبت و عاطفه
این را نمیگویم تا فكر كنی به بیچارگی افتاده ام ..

اما بدان هنوز ......... تو همانی ..

بگذار آن باشم كه با تو در كوهسار گام بر می دارد .

بگذار آن باشم كه با تو در گلزار گل می چیند .

بگذار كسی باشم كه احساس درونت را به او می گویی .

بگذار كسی باشم كه بی دغدغه با او سخن می گویی .

بگذار كسی باشم كه در غم به سوی او می آیی .

بگذار كسی باشم كه در شادی با او می خندی .

بگذار كسی باشم كه به او عشق می ورزی .
دوشنبه 1/11/1386 - 14:58
محبت و عاطفه
تن رود همهمه ی آب ..

من پر از وسوسه ی خواب .. واسه رویای رسیدن .. منه بی حوصله بی تاب ...

میونه باور و تردید .. میونه عشق و معما ..

با تو هر نفس غنیمت .. با تو هر لحظه یك دنیا

دوشنبه 1/11/1386 - 14:58
محبت و عاطفه
** آروم آروم .. آروم آروم ..

عزیزم .. بیا ببین دارم میمیرم .. آروم آروم ..

بگو قلبت با كسی نیست ..

بگو یارت دیگری نیست ..

بگو اشتباه می خونم ..

بگو جز من دیگری نیست ..

باورم نمیشه هرگز .. تو كه بی وفا نبودی .!!!!

می دونم دیگه دوسم نداری ..

دیگه اسممو به خاطر نمییاری ..

آروم آروم آروم آروم بیا ببین دارم می میرم

دوشنبه 1/11/1386 - 14:57
محبت و عاطفه
سلامی دوباره به قدر تنهایی

به آرامش سكوتی كه در آن غوطه ور شدم ..

به قدر احساسی كه روزی وجودم را فرا گرفته بود ..

اما باز ......

باز آغاز قصه ی تنهایی ...

باز سكوت و ناله و درد ..

چه كم شدند مجنون هایی كه برای لیلی شان می میرند ..

اما لیلی قصه ی ما دوباره تنها شد ..

چه خنده دار است قصه ی تنهایی و عشق ...

عشق این واژه ی نا مفهوم زندگی ...

آیا تو میدانی چرا غم ها آدمها را اینقدر از هم دور می كند ؟؟
تو میدانی كه دلتنگی های شبانه و گریه های از سر دلتنگی چه طعم تلخی دارد ؟؟
كاش مجنون میدانست كه لیلی تنها شد ..

چرا ؟؟ از دست روزگار ..

روزگار مجنون را در آغوش خود گرفت و غرق در لطف خود كرد ..

اما ......... لیلی چه شد ؟؟
لیلی خود را نباخت .. هر روز به انتظار كسی كه روزی جان خود را برایش می بخشید ماند ..

دوشنبه 1/11/1386 - 14:57
محبت و عاطفه
خدا را طلب كنید ..

همانند عاشقی كه معشوقش را می خواهد .

همانند فقیری كه نیازمند طلاست .

یا غریقی كه یك نفس را می طلبد *

دوشنبه 1/11/1386 - 14:55
محبت و عاطفه
تنها تر از این شب كه دیدی مثل من ؟؟

این منه پیچیده در این كنج تن ..

این منه تنهای افسون دیده در عشق كهن ..

با تو ای آسوده خاطر من ز حالم نگویم هیچ .

چون در این خلوت جز من و دل نیست دیگر هیچ ..

دوشنبه 1/11/1386 - 14:54
محبت و عاطفه
خوب تا اینجاش یكزره .... ولش

حالا ته ته ته دلمو می نویسم اینجا ..

.............................

ای كه در پهنای قلبم لانه داری .

ای كه در آبی چشمم خانه داری ..

با تو ام ای از خودم بیدارتر ..

با تو ای خورشید افسون ساز تر ..

با تو كه در منی و با منی ..

با تو ای رویای شب هنگام من ..

 
دوشنبه 1/11/1386 - 14:54
محبت و عاطفه
تمنا ...

بامدادی دگر است ..

دور شدن از تو را نمی خواهم ..

اما زندگی اجبار می كند رفتن را ...

و دور شدن حتی برای ساعتی ..

نمی خواهم حرفم را در بغچه ی دلم پنهان كنم ...

دیر زمانی است ..

پناهگاهی به جز چشمهایت ندارم ..

مرا سرمه كن در چشمت بكش ..

تا سیر ببینمت ..

 
دوشنبه 1/11/1386 - 14:53
محبت و عاطفه
صدای عقربه های ساعت همزمان با تپش قلب شكسته ام

آهنگ آرامی را در ذهنم تداعی می كند .  آری!

گویی دیگر فرصتی ندارم و تمام لحظات پس از دیگری

عبور می كنند و من باید این جا را وداع گویم ، كجا ؟
مگر به جز این سرزمین كه حداقل گیاهان و اجسامش مرا

می خوانند سرزمین دیگری هم هست ؟؟

چه بخواهم چه نخواهم باید امروز یا فردا بغچه ی سفر طولانی ام

را ببندم . واژه های زیادی در دلم مانده به امید روزی كه خورشید

با غرور و ماه با متانت بر قلب انسان های پاك و بی ریای سرزمینم ..

بتابد .. به امید روزی كه قلب كوچكم اینگونه ترك بر ندارد ..

دوشنبه 1/11/1386 - 14:52
محبت و عاطفه
باز شب بود و من و قصه ی تنهایی من ..

چشم گریان من و این دل شیدایی من ..

دور بودم ز تو و حسرت دیدار به دل ..

تو نبودی و شدم نزد دل خویش خجل ..

خجلم چون كه دلم خانه ی ارواح شده ..

غصه با این دل من مونس و همراه شده ..

روزهایم شده شب .. فصل بهارم چو خزان ..

برده از این دل من شور و شعف باد وزان ..

مونس من شده این كاغذ و بشكسته مداد ..

چون كه قلب تو دگر قلب مرا برده ز یاد ..

كی رسد فصل وصال تو ، دلم بی تاب است ..

دل دریایی من بی تو دگر مرداب است ..

كوچه بی تو شده تاریك ،  گذر خاموش است ..

كوله باری ز غم و غصه كنون بر دوش است ..

تو بیا تا دل من زنده شود بار دگر .

تا كه شیرین شود این زندگی چون قند و شكر ..
دوشنبه 1/11/1386 - 14:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته