شاید هر روز نام چند محله قدیمی تهران را بشنویم یا بخوانیم بی آنکه بدانیم چرا به این نامها معروف شده اند.
سید خندان
سید خندان نام ایستگاه اتوبوسی در جاده قدیم شمیران بوده است. سیدخندان پیرمردی دانا بوده که پیش گوییهای او زبانزده مردم در سی یا چهل سال پیش بوده است. دلیل نامگذاری این منطقه نیز احترام به این پیرمرد بوده است.
فرمانیه
در گذشته املاک زمینهای این منطقه متعلق به کامران میرزا نایبالسلطنه بوده است و بعد از مرگ وی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما فروخته شده است.
فرحزاد
این منطقه به دلیل آب و هوای فرح انگیزش به همین نام معروف شده است.
شهرک غرب
دلیل اینکه این محله به نام شهرک غرب معروف شد ساخت مجتمع های مسکونی این منطقه با طراحی و معماری مهندسان آمریکایی و به مانند مجتمع های مسکونی آمریکایی بوده و در گذشته نیز محل اسکان بسیاری از خارجیها بوده است.
آجودانیه
آجودانیه در شرق نیاوران قرار دارد و تا اقدسیه ادامه پیدا میکند. آجودانیه متعلق به رضاخان اقبال السلطنه وزیر قورخانه ناصرالدین شاه بوده، او ابتدا آجودان مخصوص شاه بوده است.
اقدسیه
نام قبلی اقدسیه (تا قبل از 1290 قمری) حصار ملا بوده است. ناصرالدین شاه زمینهای آنجا را به باغ تبدیل و برای یکی از همسران خود به نام امینه اقدس (اقدس الدوله) کاخی ساخت و به همین دلیل این منطقه به اقدسیه معروف شد.
جماران
زمینهای جماران متعلق به سید محمد باقر جمارانی از روحانیان معروف در زمان ناصر الدین شاه بوده است. برخی از اهالی معتقدند که در کوههای این محله از قدیم مار فراوان بوده و مارگیران برای گرفتن مار به این ده می آمدند و دلیل نامگذاری این منطقه نیز همین بوده است و عده ای هم معتقدند که جمر و کمر به معنی سنگ بزرگ است و چون از این مکان سنگهای بزرگ به دست می آمده است، آنجا را جمران، یعنی محل بهدست آمدن جمر نامیدهاند.
پل رومی
پل رومی در واقع پل کوچکی بوده که دو سفارت روسیه و ترکیه را هم متصل می کرده است. عدهای هم معتقدند که نام پل از مولانا جلالالدین رومی گرفتهشده است.
جوادیه (در جنوب تهران)
بسیاری از زمینهای جوادیه متعلق به آقای فرد دانش بوده است که اهالی محل به او جواد آقا بزرگ لقب داده بودند. مسجد جامعی نیز توسط جواد آقا بزرگ در این منطقه بنا نهاده است که به نام مسجد فردانش هم معروف است.
داودیه (بین میرداماد و ظفر)
میرزا آقاخان نوری صدر اعظم این اراضی را برای پسرش، میرزا داودخان، خرید و آن را توسعه داد. این منطقه در ابتدا ارغوانیه نام داشت و بعدها به دلیل ذکر شده داودیه نام گرفت.
درکه
اگر چه هنوز دلیل اصلی نامگذاری این محل مشخص نیست اما برخی آنرا مرتبط به نوعی کفش برای حرکت در برف که در این منطقه استفاده می شده و به زبان اصلی درگ نامیده می شده است دانسته اند.
دزاشیب (در نزدیکی تجریش)
روایت شده است که قلعه بزرگی در این منطقه به نام آشِب وجود داشته است و در گذشته نیز به این منطقه دزآشوب و دزج سفلی و در لهجه محلی ددرشو میگفتند.
زرگنده
احتمالا دلیل نامگذاری این محل کشف سکه ها و اشیاء قیمتی در این محل بوده است. در گذشته این منطقه ییلاق کارکنان روسیه بوده است.
قلهک
کلمه قلهک از دو کلمه "قله" و "ک" تشکیل شده است که قله معرب کلمه کله، مخفف کلات به معنای قلعه است. عقیده اهالی بر این است که به دلیل اهمیت آبادی قلهک که سه راه گذرگاههای لشگرک، ونک و شمیران بوده است، به آن( قله- هک) گفته شده است.
کامرانیه
زمینهای این منطقه ابتدا به میرزا سعیدخان، وزیر امور خارجهتعلق داشت، و سپس کامران میرزا پسربزرگ ناصرالدین شاه، با خرید زمینهای حصاربوعلی، جماران و نیاوران، اهالی منطقه را مجبور به ترک زمینها کرد و سپس آن جا را کامرانیه نامید.
محمودیه ( بین پارک وی و تجریش یا ولیعصر تا ولنجک)
در این منطقه باغی بوده است که متعلق به حاج میرزا آقاسی بوده است و چون نام او عباس بوده آنرا عباسیه میگفتند. سپس علاءالدوله این باغ بزرگ را از دولت خرید و به نام پسرش، محمودخان احتشامالسلطنه، محمودیه نامید.
نیاوران
نام قدیم این منطقه گردوی بوده است و برخی معتقدند در زمان ناصرالدین شاه نام این ده به نیاوران تغییر کرده است به این ترتیب که نیاوران مرکب از "نیا" (حد، عظمت و قدرت) ؛"ور" (صاحب) و "ان" علامت نسبت است و در مجموع یعنی کاخ دارای عظمت.
ونک
نام ونک تشکیل شده است از دو حرف (ون) به نام درخت و حرف (ک)که به صورت صفت ظاهر میشود.
یوسف آباد
منطقه یوسف آباد را میرزا یوسف آشتیانی مستوفیالممالک در شمال غربی دارالخلافه ناصری احداث کرد و به نام خود، یوسف آباد نامید.
پل چوبی
قبل از این که شهر تهران به شکل امروزی خود درآید، دور شهر دروازه هایی بنا شده بود تا دفاع از شهر ممکن باشد. یکی از این دروازهها، دروازه شمیران بود با خندقهایی پر از آب در اطرافش که برای عبور از آن، از پلی چوبی استفاده میشد. امروزه از این دروازه و آن خندق پر از آب اثری نیست، اما این محل همچنان به نام پل چوبی معروف است.
شمیران
نظریات مختلفی درباره این نام شمیران وجود دارد. یکی از مطرح ترین دلایل عنوان شده ترکیب دو کلمه سمی یا شمی به معنای سرد و ران به معنای جایگاه است و در واقع شمیران به معنای جای سرد است. به همین ترتیب نیز تهران به معنای جای گرم است.
همچنین در نظریه دیگری به دلیل وجود قلعه نظامی در این منطقه به آن شمیران می گفتند و همچنین برخی نیز معتقدند که یکی از نه ولایت ری را شمع ایران میگفتند که بعدها به شمیران تبدیل شده است.
گیشا
نام گیشا که در ابتدا کیشا بوده است برگرفته از نام دو بنیانگذار این منطقه (کینژاد و شاپوری) میباشد.
منیریه (در جنوب ولیعصر)
منیریه در زمان قاجار یکی از محله های اعیان نشین تهران بوده و گفته شده نام آن از نام زن کامرانمیرزا، یکی از صاحب منصبان قاجار، به نام منیر گرفته شدهاست
۱- اکثر ماشینهای موجود در خیابانها چراغ ترمزشان کار نمی کند و شما باید خوش شانس باشید در ترافیک پشت ماشینی قرار بگیرید که چراغ ترمزش روشن میشه، بنابراین باید از روی سرعت چشمی و چرخها وایستادن ماشین جلویی رو حدس بزنید، مراقب باشید که در هرصورت وقتی از پشت میزنید شما مقصرید.
۲- نیز سایر چراغهای موجود در ماشین به مثابه دکوراسیون هست. اصلا شما وقتی از چراغ راهنما برای راه گرفتن استفاده می کنی، خیلیا فوری متوجه میشن و به شما راه نمیدن.
۳- برای مردم ایران وقت بسیـــــار مهمه و اونها حتی فرصت چند ثانیه ترمز کردن رو ندارند و به محض اینکه جلوشون شلوغ میشه، بدون توجه به حجم ترافیک و یا سرعت ماشینهای لاینهای بغلی، جلوی اونها خواهند پیچید.
۴- همانند شماره یک اکثر ماشینهای موجود در خیابانها فقط یک چراغشان روشنه بنابراین در شب از دور فکر نکنید طرف موتوری هست و میتونید ازش رد بشید!
۵- گفتم موتوری؟ اساسا شما باید بدانید که موتورسوارها آزادترین انسانهای موجود در خیابانها هستند و اصولا خیابان جولانگه اونهاست. اونها مختار و مجاز به انجام هرنوع خلافی در خیابان هستن و چون ۹۰درصدشون گواهینامه ندارن (یا اگه هم داشته باشند خیالی نیست) به محض اینکه به شما بزنند، براحتی در خواهند رفت. چون ترافیک برای اونها معنی نداره، اگه هم معنی داشته باشه فوقش به یکی دیگه میزنن و بازم در میرن، شما با یک وسیله نقلیه چند برابر هیکلی که نمیتونید دنبال اونا برید، بنابراین شما باید بپائید
۶- بازم در مورد موتوریها مراقب بارهاشون باشید. مثلا فرض کنید، آقای موتوری یه کیسه گنده آهن آلات گذاشته روی ترک موتورش، احتمال اینکه بارهاش بیفته بسیار بالاست بنابراین همیشه از این موتوریها فاصله بگیرید.
۷- اصولا سر تقاطعها و مخصوصا از فرعی به اصلی کسی ترمز نمی کنه. همینطور نزدیک خط عابر پیاده. بنابراین اگه رسیدین سر فرعی ها، شمایی که در خیابان اصلی هستی باید سرعتت رو کم کنی و به اونها حق تقدم؟ (یکی از بی معنی ترین حقها در رانندگی در ایران) بدی، حتی در اتوبانها وقتی شما داری با سرعت ۹۰ کیلومتر از شانه راست جاده میری، انتظار نداشته باش، ماشینی که پارک کرده با سرعت ۲۰ کیلومتر نپیچه جلوی شما، به هرحال احتیاط کنید.
۸- در ورودی اتوبانها و به طور کلی از فرعی به اصلی بشدت مراقب باشید، چون بسیاری از این مردم وقتشون طلاست و میخوان سریعتر برسن، بنابراین اینطوریه که عمود بر خیابان، از فرعی به طرف لاین سبقت میرن حالا شده با سرعت مثلا ۴۰ کیلیومتر جلوی شمایی که داری ۱۱۰ میری رد بشن.
۹- بالعکس هم همینطور. وقتی کسی میخواد از خیابان اصلی خارج بشه و به طرف فرعی بره، احتمال اینکه یادش رفته باشه باید بپیچه و از قبل بره لاین راست جاده و همونجا برای خودش ترمز کنه و با خیال راحت عمود بر خیابان به طرف فرعی بره، بسیار بالاست.
۱۰- اینکه در اتوبان کسی فرعی رو رد کنه و دنده عقب بیاد اصلا و ابدا چیز عجیبی نیست بنابراین اگر در شانه راست جاده هستید و به خروجی رسیدین حواستون به چراغهای سفید باشه.
۱۱- اساسا شما باید تند برید، و هیچ معنایی نداره حتی در جائیکه محدودیت سرعت هست، با ۶۰ کیلومتر برید چون عقبی ها همیشه عجله دارند، میفرمائید راه باز نیست خوب شما حتما یا میترسید یا تازه کارید، چون باید لایی بکشید و راه باز کنید (این نظر ماشینهای عقبی است)
۱۲- در هر صورت شما باید مراقب باشید کسی به شما نزنه. چون احتمال اینکه بزنه و در بره بیش از ۹۰ درصده مخصوصا اگه خانم باشید طرف یه چند تا متلک هم بارتون میکنه.
۱۳- لاین های ممتد و به طور کلی خطکشی در خیابان برای زیبایی و دکوراسیون خیابانهاست و کسی به اینها محل نمیذاره، حالا اگه بوقی، چراغی زدید و طرف نپیچید جلوی شما باید خدا رو شاکر باشید وگرنه حین رانندگی علاوه بر توجه به ماشین جلویی باید حواستون به لاینهای کناری ۲ طرف باشه. برای حفظ اعصاب بهتره بی خیال فاصله ایمنی بشید و فاصله رو با ماشین جلویی کم کنید چون در غیر اینصورت بقیه به محض پیدا کردن نیم وجب راه، جلوی شما خواهند پیچید.
۱۴- باید به خاطر داشته باشید که رانندگی در ایران بیشتر از اونکه به مهارت نیاز داشته باشه، به اعصابی پولادین نیاز داره، شما گاهی اوقات می بینی که یه بچه ۱۶ ساله پشت یه ماشین مدل خدا نشسته و به طرز غریبی احساس میکنه باید با شما کورس بذاره اونم در یک منطقه مسکونی و پر تردد! بنابراین به جای تمرین رانندگی بهتره سعی کنید، تمرینهای آرامش اعصاب و روان انجام بدید که خیلی بیشتر به دردتون میخوره.
یک دانشجوی رنگین پوست در حاشیه یک سخنرانی انتخاباتی از باراک اوباما خواست که به جای امضا بر روی کاغذ، "آی- پد" را برایش امضا کند.
به گزارش پیمانه به نقل از مهر، یک دانشجوی سیاه پوست در حاشیه یک سخنرانی در دانشگاه واشنگتن در سیاتل و در جریان تبلیغات انتخابات میان دوره ای از باراک اوباما تقاضای امضای یادگاری کرد.
رئیس جمهور آمریکا این درخواست را پذیرفت و در حالی که در انتظار یک برگه کاغذی بود که روی آن را امضا کند با صحنه ای غیرعادی روبرو شد و درعوض در مقابل خود یک لوح- رایانه "آی- پد" را مشاهده کرد.
بر روی "آی- پد" نوشته شده بود: آقای رئیس جمهور، "آی- پد" من را امضا کنید!
براساس گزارش وایرد، به این ترتیب برای اولین بار در تاریخ سیاسی، امضای یک رئیس جمهور با انگشت اشاره بر روی یک صفحه لمسی به ثبت رسید.
امضای اوباما بر روی "آی- پد" با استفاده از یک برنامه جانبی محصول شرکت Adobe به نام Adobe Ideas app انجام شد.
اوباما به جای کاغذ با یک دستگاه "آی- پد" روبه رو می شود
آقای رئیس جمهور، "آی- پد" من را امضا کنید
امضای اوباما به شکل حروف B و O