• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 994
تعداد نظرات : 248
زمان آخرین مطلب : 5086روز قبل
ازدواج و همسرداری

● خصوصیات ازدواج موفق:
همان طور که ذکر شد، ازدواج بر سلامت روانی افراد در کلیه ی ملل و جوامع با هر ساختاری تاثیر مثبتی دارد ولی نه هر ازدواجی ، بلکه همچنان تاکید شد ازدواجی که با موفقیت همراه باشد.
پیامبر گرامی اسلام نیز همسر خوب و شایسته را بزرگترین نعمت زندگی دانسته اند، نه هر همسری را. بنابراین ازدواجهای موفق مشوق رشد و شکوفایی اشخاص است ولی ازدواج هایی که با موفقیت همراه نباشد با مشکلات فراوان از قبیل ناکام کردن، تعارض و تنها گذاشتن طرفین توأم خواهد شد . وقتی هم تعارض زناشوئی شروع می شود، زن و شوهر به خاطر بی اطلاعی از مکانیسم های خانواده و ندانم کاری به مشکل دامن می زنند.
درباره ی خصوصیات ازدواج موفق ملاک ها و مشخصات مختلفی ارائه شده است. دکتر ”اسپرجیون“ روانپزشک معروف انگلیسی معتقد است ازدواج موفق باید چهار نیاز اساسی انسان را برآورده سازد:
۱) تامین کننده ی نیازهای جنسی باشد.
۲) بین طرفین ارتباط و تعامل توأم با تفاهم وجود داشته باشد و در موقعیتهای گوناگون ستایش و قدردانی از یکدیگر را ابراز دارند.
۳) زوجین زمینه های تشویق جهت رشد و شکوفایی یکدیگر را فراهم می سازند.
۴) دو طرف علاوه بر عشق و محبت به یکدیگر ،به ازدواج نیز عشق می ورزند و در حفظ بنیاد خانواده پیوسته تلاش می کنند(نوابی نژاد،۱۳۷۹)
● به طور خلاصه می توان برخی از خصایص ازدواج موفق را این چنین برشمرد:
۱) زن و شوهر خود را خوشبخت می دانند.
۲) ارضای کامل و متقابل نیازهای فیزیکی و عاطفی اساسی انجام می گیرد.
۳) هر یک از همسران زندگی دیگری را بارور می گرداند.
۴) محیط زناشوئی ، شخصیت هر کدام از دو طرف را ارزشمند و ارجمند می گرداند و به هر یک امکان می دهد که به عنوان یک شخص استعدادهای ذاتی خود را شکوفا سازند و تحقق بخشند.
۵) پشتیبانی متقابل دارند؛ هیچ یک از زن و شوهر”خود“ یا ”من“ دیگری را تهدید نمی کنند و از بودن با همدیگر احساس آرامش می کنند.
۶) نسبت به هم درک و فهم متقابل دارند(شعاری نژاد، ۱۳۷۱)
۷) خانواده محل ارزیابی مشکلات و کمبودها و اقدام در جهت رفع آنهاست.
۸) سرچشمه ی دوستی، رفاقت و حمایت کننده ی روانی ، اقتصادی و فرهنگی است.
۹) خانواده بی اعتمادی، بی انگیزگی، تکرار کار و کسالت ناشی از آن را نیز رفع می کند.(نوابی نژاد، ۱۳۷۹)
● عوامل موثر بر ازدواج موفق :
ازدواج موفق با خصوصیاتی که برشمردیم به عوامل متعددی بستگی دارد که می توان آنها را به طور خلاصه اینچنین ذکر کرد:
۱) تناسب در تحصیلات
۲) تناسب در سن
۳) تناسب در عقیده و اخلاق
۴) تناسب در تمایلات
۵) تناسب و هماهنگی فکری و عاطفی (شفیع آبادی، ۱۳۷۸)
۶) تناسب در ایمان و اعتقادات مذهبی
۷) تناسب در زمینه های تربیتی و فرهنگی خانواده
۸) تناسب در وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده (نوابی نژاد، ۱۳۷۴)
۹) تناسب در مکان جغرافیایی
۱۰) تناسب در تواناییهای ذهنی(نوابی نژاد، ۱۳۷۹) و ..
● نقش و ضرورت مشاوره در ازدواج :
ازدواج همان طور که ذکر شد ، یکی از مهمترین حوادثی است که در زندگی هر آدمی رخ می دهد ، لذا واجد توجهی در خور اهمیت آن است. نظر به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده و تاثیر آن در تداوم و استحکام خانواده و تربیت فرزندان و داشتن زندگی سالم توأم با رضایت و خوشبختی و احساس موفقیت ، ضرورت دارد دختران و پسران هنگام ازدواج از خدمات مشاوره ی ازدواج بهره مند شوند و از این طریق با اهداف، وظایف و حقوق یکدیگر به خوبی آشنا شوند.امروزه دختران و پسران جوان در آستانه ی ازدواج با بهره گیری از خدمات مشاوره ازدواج می توانند با گامهای راسخ تر و آرامش و اطمینان بیشتری در راه پرپیچ و خم ازدواج و تشکیل خانواده گام نهند و در نهایت در این امر موفق باشند.
متاسفانه در جامعه ی ما در برخی از موارد دختران و پسران بدون مطالعه و آگاهی کافی با برخورداری از احساس و ذوق منهای دقت در ابعاد گوناگون اخلاقی، جسمی و روانی با یکدیگر ازدواج می کنند. همچنین بعد از تشکیل خانواده نیز در صورت ایجاد تعارض های زناشوئی به دلیل بی اطلاعی و نداشتن آگاهی کافی و ندانم کاری ، به این مشکلات دامن می زنند همین عوامل و بی اطلاعی ها ضرورت انجام مشاوره را در تمام مراحل ازدواج و تشکیل خانواده دو چندان کرده است.
امروزه ارزش خدمات مشاوره ازدواج و خانواده درمانی نه فقط در درمان کارکردهای غلط و نامطلوب زن و شوهر، که در پیشگیری از بروز بسیاری از نابسامانیها در زندگی زناشوئی و حفظ و ابقاء و یا انتقال ویژگیهای رفتاری مطلوب و شرایط و موقعیتهای پویا و رشد دهنده در زندگی خانواده شناخته شده است.
● انواع مشاوره ازدواج:
توجه به روند ازدواج نشان می دهد که هر یک از مراحل آن به مشاوره ی مخصوص آن مرحله نیاز دارد.
▪ مراحل مشاوره ی ازدواج عبارتند از (روشن،۱۳۷۸) :
۱) مشاوره قبل از ازدواج:
هدف اصلی مشاوره در این مرحله، کمک به افراد جهت انتخاب زوج مناسب است.این مرحله مهمترین مرحله ی مشاوره ی ازدواج است، زیرا جنبه ی پیشگیری دارد و در صورت هدایت صحیح موجب تامین بهداشت روانی خانواده می شود.
۲) مشاوره در حین ازدواج:
هدف از مشاوره در این مرحله، تحکیم پایه های زوجین است. شناخت زوجین از یکدیگر، به دست آوردن اطلاعات درباره ی روان شناسی زن و مرد ، چگونگی رفتار صحیح آنها با یکدیگر و جلوگیری از بروز اختلاف نظرها و عمیق شدن آن ، از اهداف این مرحله مشاوره است.
۳) مشاوره بعد از ازدواج:
زوجین در این مرحله، یعنی شروع زندگی مشترک مسائل فرهنگی، عقیدتی، اجتماعی و سنن مورد قبول یکدیگر را عملاً تجربه می کنند و ممکن است قادر به حل پاره ای از تعارضات و اختلافات نباشند، بنابراین مشاوره در این مرحله برای راهنمایی آنها و پیشگیری از بروز اختلاف مفید خواهد بود .

شنبه 29/3/1389 - 17:29
ازدواج و همسرداری

● هفت دلیل اشتباه برای عاشق شدن و ازدواج :
۱) فشار (سن ، خانواده ، دوستان و غیره )
وقتی که نه از روی مصلحت ، بلکه از روی اجبار از جانب خود و یا دیگران کسی را انتخاب میکنید، نیروی خود را از دست میدهید و پایان بدی را برای داستان عشقی خود به جان میخرید .
۲) تنهائی و استیصال
وقتی که احساس تنهایی میکنید و به تنگ آمده اید ، احتمال آن که انتخاب های ضعیفتری بکنید ، بالا میرود و در نهایت از روابطی سر در خواهید آورد که ارضاء کننده نیست .
۳) گرسنگی غریزی
با گرسنگی غریزی ممکن است به کسی علاقمند شوید که حتی چندان نیز برایتان جذاب نیست .شما فقط کسی را میخواهید (هر کسی) که بتوانید با او رابطه داشته باشید .
۴) بی توجهی به زندگی خود
اگر حدس میزنید که از روابط به منظور اجتناب از پرداختن به زندگی خود استفاده کرده اید دچار اشتباه شده اید چون در طول زندگی مشترک لازم است به سوی خود بازگردید و مسولیت پذیر باشید .
۵) اجتناب از بزرگ شدن
عده ای بخاطر نواقص احساسی و عاطفی و . . . گذشته خود عاشق میشوند و ازدواج میکنند تا طرف مقابلشان نواقص کودکیشان را بر طرف کند . این افراد با این عمل خود مسولیت پذیری را از خود منع میکنند و از طرف مقابل توقع دارند تا نقش پدر و یا مادر را برای آنها بازی کند که ممکن است بزودی موجب خسته شدن طرف مقابل شود .ضمن اینکه هر رابطه صحیح الزاماً بخودی خود التیام بخش هم خواهد بود اما با توقعات نابجا عاشق شدن عواقب خوبی ندارد .
۶) احساس گناه
زمانی که ادامه یک ارتباط باعث بوجود آمدن این احساس میشود که اگر ازدواج نکنم گناه کرده ام و به طرف مقابل ضربه خواهد خورد ، ازدواج شما نه بخاطر مصلحت بلکه بخاطر فرار از احساس گناه بوده و در آن حال یک طرف نقش ناجی را بازی خواهد کرد که با مصلحت ازدواج منافات دارد .بر اساس نظر نویسنده کتاب روابط خارج از حد معقول قبل از ازدواج کاملا مردود است (مخصوصاً روابط ).
۷) پر کردن خلاء های احساسی و روحی
یک ازدواج حقیقتاً سالم ، حس قدردانی دو طرف در گیر در رابطه را نسبت به همه شگفتیها و رازهای خلقت بالا میبرد و کمک میکند زخمهای دوران گذشته را التیام ببخشند اما زمانی که این احساس به حد خلاء برسد برای طرف مقابل آزار دهنده خواهد شد .
اگر احساس تهی بودن میکنید ، هیچ شخصی صرف نظر از اینکه چقدر هم شما را دوست داشته باشد قادر نخواهد بود خلاء روحی شما را پر کند .
ـ نکنه ای که من با توجه به فرهنگ کشور خودمان به موارد بالا اضافه میکنم
۸ ) رابطه معامله گونه و شبه عاشقانه
زمانی که برای برقراری یک ارتباط یک طرف با این فرض که علاقه اش خارج از وصف است خارج از روح تقابل و تعادل اقدام به پرداخت میکند(مالی و غیر مالی)تا بتواند امکان بوجود آمدن ارتباط را بوجود بیاورد دیگر نباید اسم آن ارتباط را عشق گذاشت بلکه ارتباطی بر اساس قانون تجارت بوده و جنبه معامله گونه آن بر رابطه سایه میاندازد بنابر این میتوان انتظار داشت در هنگام مشکلات که گذشتها باید بمیان بیاید این رابطه جنبه ی معامله گونه اش به بروز برسد و ارتباط را ناکام کند .
▪ اما دلیل صحیح برای عاشق شدن و ازدواج چیست؟
از نظر نویسنده کتاب زمانی بهترین رابطه عشقی فراهم میشود که فرد از درون خود از عشق سرشار است و دوست دارد دیگری را در احساس دوست داشتن خود سهیم کند همچنین در تعامل رابطه عاشقانه، رابطه دانشگاهی برای آموختن و کاملتر شدن است .این رابطه زمانی رخ میدهد که فرد در درون خود به کمال نسبی رسیده باشد تا خود را بشناسد و بدور از احساسهای منفی نامبرده شده در پی یک رابطه سالم باشد .
ـ این سرشار بودن یک ارتباط است که موجب موفقیتش میشود نه تهی بودن آن .
احساس متقابل عشق رفتارتان را بسوی خودتان منعکس میکند و شما را با ترسها ، ضعفها ، خودخواهی ها، سستیها ، محدودیتها و برنامه ریزیهای احساسی و غرورتان روبرو میکند و فرصتی برای بازنگری و اصلاح فراهم میکند .
ـ روابط میتوانند بزرگترین منبع درد یا بزرگترین آموزگارتان باشند

شنبه 29/3/1389 - 17:28
ازدواج و همسرداری

افراد‌ باید‌ قبل از ازد‌واج، خود‌ را از جنبه‌های مختلف روحی، روانی، عاطفی و… آماد‌ه ازد‌واج کرد‌ه باشند‌ و شناخت کاملی از ویژگی‌های شخصیتی خود‌ و طرف مقابل خود‌ به د‌ست آورند‌. د‌ر واقع جلوگیری از وقوع اختلافات زوجین د‌ر خانواد‌ه، مستلزم شناخت طرفین از یکد‌یگر است.
نکات اساسی زیر به منظور کمک به شما برای د‌اشتن یک زند‌گی موفق و به د‌ور از تنش و کشمکش آورد‌ه شد‌ه است. این نکات حاصل مواد‌ حقوقی خلاصه شد‌ه‌ای است که معمولاً د‌ر د‌اد‌گاه‌ها با آن روبرو هستیم.
۱) اگر از گذشت ، صبر و برد‌باری د‌ر خود‌ نشانی د‌ارید‌، به سراغ ازد‌واج بروید‌ . زمانی برای شروع یک زند‌گی مشترک تصمیم بگیرید‌ که از استقلال و توان کافی خود‌ برای اد‌اره یک خانواد‌ه جد‌ید‌ مطمئن هستید‌ .
۲) زمانی را برای جاری شد‌ن صیغه عقد‌ مطلوب بد‌انید‌ که از خواست‌ها و نگرش‌های یکد‌یگر باخبرید‌ و می‌د‌انید‌ که هر د‌و هد‌فی مشترک را د‌نبال می‌کنید‌ . برای رسید‌ن به این شناخت ، مد‌تی به یکد‌یگر فرصت د‌هید‌ .
۳) د‌ر این د‌نیای بزرگ، هیچ د‌و نفری مانند‌ هم نیستند‌ . تفاوتهای بارز میان د‌و خواهر و یا د‌و براد‌ر که هر د‌و زاد‌ه یک ماد‌ر و پد‌ر هستند‌ ، خود‌ گویای این مسئله است . بنابراین مبنای تفاهم را معیارهای اصلی و اساسی برگزینید‌ . توقف و ایستاد‌ن بر اصول فرعی یکد‌یگر چند‌ان کمکی به بهبود‌ روابط زناشویی نخواهد‌ کرد‌.
۴) پیش از ازد‌واج به مسئله اعتیاد‌ به طور جد‌ی بیند‌یشید‌ و از عد‌م اعتیاد‌ همسرتان به هر گونه مواد‌ مخد‌ر ، اطمینان کامل حاصل کنید‌ . نگذارید‌ امید‌ به ترک کرد‌ن و یا ترک د‌اد‌ن سبب شروع یک زند‌گی پُرمشکل شود‌ .
۵) برای د‌اشتن زند‌گی خوب و توأم با آرامش ، به شیوه زند‌گی انتخابی خود‌ عشق بورزید‌ . چشم وهم چشمی ، حساد‌ت و تجمل پرستی ، بار سنگین زند‌گی‌های امروز را از د‌وش هیچ زوج جوانی بر ند‌اشته است . به راستی که کم کرد‌ن توقعات ، گنجینه‌ای بزرگ برای ساختن آیند‌ه یک زوج جوان است .
۶) تجربه بارها و بارها ثابت کرد‌ه که زوجی موفق و سربلند‌ هستند‌ که د‌ر کشاکش زند‌گی د‌ر کنارهم ، یارهم هستند‌ . د‌ر کنار هم د‌ر شاد‌ی‌ها می‌خند‌ند‌ و د‌ر سختی و رنج‌ها با هم به جنگ مشکلات می‌روند‌ . اشتباهات یکد‌یگر را می‌بخشند‌ و موفقیت‌های یکد‌یگر را جشن می‌گیرند‌ ، براستی زن و شوهرهایی که به جای د‌ر کنار هم بود‌ن ، مقابل یکد‌یگر می‌ایستند‌ و زند‌گی می‌کنند‌ ، نه زند‌گی ، که نبرد‌ی سخت می‌کنند‌ .
۷ ) به یاد‌ بسپارید‌ که گفتن کلمات محبت آمیز، ذکر محسنات یکد‌یگر و یاد‌آوری اینکه همسرتان را د‌وست می‌د‌ارید‌ و به وجود‌ش د‌ر کنارتان افتخار می‌کنید‌ ، کلمات یا جملات مختص د‌وران آشنایی و اوایل ازد‌واج نیستند‌ . انسانها نیاز به شنید‌ن مهر یکد‌یگر د‌ارند‌ ، آنچه د‌ر د‌ل و ذهنتان می‌گذرد‌ را صاد‌قانه به زبان آورید‌ که خود‌ یکی از عوامل مهم د‌ر بقای زند‌گی زناشویی است.
۸ ) بد‌ نیست اگر بد‌انیم استفاد‌ه از تجربیات و نظریات د‌یگران متراد‌ف با د‌خالت آنها د‌ر زند‌گی زناشویی ما نیست ؛ چه بهتر اگر تجربیات گذشتگانمان را سرمشق کنیم.
۹ ) اگر د‌ر برخی مسائل با یکد‌یگر اختلاف نظر د‌ارید‌، هرگز فرزند‌انتان را از آن مطلع نکنید‌ . د‌ر مقابل فرزند‌ ، پد‌ر و ماد‌ر عنصری واحد‌ و جد‌ایی ناپذیرند‌ که حرفشان و قولشان یکی است.
۱۰ ) د‌وستی، سرلوحه بهترین نوع رابطه‌هاست که نه د‌ر شناسنامه و نه د‌ر هیچ جای د‌یگر ثبت نمی‌شود‌ ، اما عمیق و بی پیرایه است . بهترین والد‌ین همانهایی هستند‌ که با فرزند‌انشان د‌وست و رفیق‌اند‌ . بهترین زوجها نیز آنانی هستند‌ که قبل از این که به یاد‌شان بیاید‌ که زن و شوهر یکد‌یگرند‌ ، بد‌انند‌ که د‌وست هم هستند‌ . رابطه صمیمانه و خالصانه توأم با د‌رک و حفظ احترام همد‌یگر ، شاید‌ یکی د‌یگر از عوامل مهم تضمین کنند‌ه بقای یک زند‌گی است

شنبه 29/3/1389 - 17:27
بیماری ها

از میان همه تصمیماتی که در زندگی خود می‌گیرید، فقط معدودی از آنها بسیار با اهمیت هستند، مثل انتخاب همسر که می‌خواهید عمری با او زندگی کنید.
یک انتخاب اشتباه می‌تواند زندگیتان را تباه کند، باعث شود روز و شب را در نومیدی و ناکامی بسر برید، شما را افسرده یا نگران کند، یا در شرایطی قراردهد که نه تنها سلامت روانی‌تان در خطر افتد بلکه سلامت جسمی تان هم تحلیل رود. همین طور ممکن است وضع اقتصادیتان نابسامان شود یا شاید هم در معرض بد رفتاری‌های جسمی یا زبانی قرار گیرید،یا به‌عنوان همسری ناموفق درگیر مسائل فرزندی شوید که به تنهایی باید از پس مشکلات او هم بر آیید.
پیامدهای یک انتخاب غلط و نارضایتی از زندگی زناشویی و یا حتی فرو پاشی آن، نه تنها زندگی شخصی خودتان را نابود می‌کند بلکه دود آن به چشم نسل بعدی که از شما پامی‌گیرد هم خواهد رفت.
بنا بر این، با انتخاب درست و عاقلانه شریک زندگی خود، لطف و کمک بزرگی به‌خود می‌کنید. بله، شما نیازمند یادگیری برخی مهارت‌های ارتباطی پایه نظیر حل مسئله و رفع اختلافات هستید.
اما شما در عین حال، به همسری نیاز دارید که در تمامی امورهمراهی و همدلی خوبی با شما داشته باشد و به‌اصطلاح یارغارتان باشد؛ یعنی با او احساس نزدیکی و یکدلی کنید.شما خانمها و آقایان جالب است که بدانید در میان شاخه‌های مختلف علوم، علمی هم به نام علم یا دانش همسر گزینی وجود دارد.
روابط و مناسبات بین انسان‌ها، به ویژه همسران، پدیده‌هایی مرموز یا پر راز و رمز نیستند که به‌دنبال درخشش جرقه‌ای جادویی وارد زندگی شما شوند، چیزی که گاهی به آن کیمیای عشق هم می‌گویند و هیچ ارتباطی هم به داشتن یا نداشتن استعداد خاصی برای ایجاد یک پیوند ابدی ندارد.
عشق به هیچ وجه کور نیست. داشتن روابط سالم در زندگی مشترک، در واقع بر پایه عشق، اعتماد و اطمینان، تعهد، صمیمیت و تعلق خاطر به یکدیگر استوار است.
در آغاز با کسی که قصد ازدواج با او را دارید ملاقات می‌کنید و مسلما او کسی است که دوجانبه بودن چنین احساسی را به خوبی بروز می‌دهد. دکتر جان ون ایپ، روان شناس معتقد است که به‌دنبال چنین ملاقاتی آنچه شما باید انجام دهید همگام شدن با جریان رشد و شکوفایی این صمیمیت است تا فرصت مطالعه و شناخت دیدگاه‌ها و رفتارهای آتی اورا داشته باشید. این گام، عامل مهمی در ایجاد روابط موفق زندگی آتی شماست.
دکتر جان ون می‌گوید:با افزایش شناخت از شخص مورد علاقه تان، این شما هستید که تشخیص می‌دهید آیا این شخص می‌تواند مورد اعتمادتان باشد یا نه.همین طور هم آیا امکان دارد همان کسی باشد که در زندگی مشترکتان بتوانید به او تکیه کنید یا نه. به تدریج و با گذشت زمان، شما سطحی از تعهد و مسئولیت را به وجود می‌آورید.
و بالاخره این که در یک رابطه عاشقانه است که جاذبه روابط زناشویی و تماس‌های احساسی و عاطفی شما تعالی می‌یابند.در این جا، پنج عامل تعیین‌کننده ارائه می‌شود که روابط شمارا استحکام و دوام می‌بخشند. مشکل این است که این پنج عامل باید همزمان و هماهنگ رشد و تکامل یابند و شما در این کار باید از دل و جان مایه بگذارید.
بنابراین، هرگز اجازه ندهید که یکی از این پنج عامل خیلی بیشتر از سایر عوامل در این مسیر روبه رشد جلو افتد. این پنج عامل عبارت اند از:
شناخت ، اعتماد، اتکاء، تعهد و در گیر شدن عواطف و احساسات.
دکتر جان ون می‌گوید: به هنگام رشد و اعتلای روابطتان، به منطقه سالم و امنی نیاز دارید که در آن وارد شوید. قانون اصلی برای ماندن در این منطقه سالم و امن، این است که
هرگز اجازه ندهید که یکی از این پنج عامل پیونددهنده پویا و فعال، رشدی فراتر از مرحله خاص خودش داشته باشد.
بنا بر این، هرگز نگذارید که روابطتان فرا‌تر از میزان تعهد و وفاداری تان پیش رود و برای طرف مقابل خود هم حد و حدودی از تعهد و وفاداری قائل شوید که به‌اصطلاح در حیطه اعتماد و اطمینانی که به شما نشان می‌دهد بگنجد. از همسر خود به اندازه اعتمادی که به او دارید، توقع داشته باشید ؛ یعنی به طرف مقابل خود به اندازه شناختی که از او دارید اعتماد کنید. دکتر جان‌ون‌در ادامه می‌گوید: اگر از این منطقه سالم و امن پا فراتر نهید، آن گاه به خاطر عشق و علاقه‌ای که به شخص مورد علاقه تان دارید، دچار غفلت می‌شوید و مسائل و مشکلات بین خودتان را کم اهمیت خواهید شمرد.
آیا متوجه منظور من هستید؟ اگر قبل از شناخت کمی به او اعتماد کنید یا قبل از آن که شناخت لازم و کافی از او به دست آورید یا میزان تعهدش را نسبت به‌خودتان سنجیده باشید وارد روابط بسیار نزدیکی با او شوید، آن گاه نا چار خواهید بود که مشکلات بین خودتان را کوچک جلوه دهید یا نظر تان را در باره او تغییر دهید و به‌اصطلاح حرف خودتان را پس بگیرید و وارد مرحله‌ای شوید که به نومیدی و دلسردی دائمی گرفتارمی شوید و متأسفانه زمانی متوجه خواهید شد انتخابتان یک اشتباه محض بوده که دیگر خیلی دیر شده و کار از کار گذشته است.
رابطه، با شناخت شروع می‌شود و این شناخت شماست که سایر عوامل مؤثر در روابط را تحت کنترل خود می‌گیرد. شناخت شما از دیگری با وسیع‌تر شدن دامنه روابط و مناسبات متقابل و کسب تجارب مختلف از یکدیگر، به تدریج و به مرور زمان عمق بیشتری می‌یابد.
این نکته مهم است که متوجه نحوه بر خورد کسی که قرار است به عنوان همسرتان انتخاب کنید در موقعیت‌های مختلف باشید: مثلا اینکه رفتارش با دوستان، اعضای خانواده، روسای اداره‌اش، همکاران، غریبه‌ها و بچه‌ها چگونه است.
در جریان مطالعه و بررسی یکدیگر و کسب شناخت درست، پنج نکته بسیار مهم وجود دارد که باید به آن‌ها توجه کرد:
۱) پیشینه خانوادگی و دوران بچگی
۲ ) رفتارها و فعا لیت‌های آگا هانه و پخته برخاسته از وجدان بیدار
۳) آ گاهی از درجه میزان سازگاری و انعطاف‌پذیری با لقوه خود
۴) ارائه نمونه‌هایی از دیگر الگوهای ارتباطی
۵ ) داشتن توان لازم در کار برد مهارت‌های ارتباطی با دیگران
این نکات به بهترین وجه شناخت لازم را از کسی که می‌خواهید به همسری خود بر گزینید به شما می‌دهد. دکتر جان ون‌ تاکید می‌کند که با استفاده از این روش‌ها می‌توانید هم به ندای قلب و احساس خود گوش دهید و هم پیرو عقل خود باشید.

شنبه 29/3/1389 - 17:26
ازدواج و همسرداری

بله! واقعاً باید این کار بکنید! خیلی زود! به قول آلمانی‌ها: «ازدواج زود، عشق پایدار»! اما قبل از اینکه به «چرا باید ازدواج کنیم» بپردازیم، اول باید به «چرا باید ازدواج کنیم» بپردازیم!
بعضی «باید»ها، صرفاً یک حکمِ بی‌چون و چرای تخطی‌ناپذیر آمرانه‌اند؛ اما هستند «باید»های دیگری هم که یک ضرورت را به یاد می‌آورند. تو باید غذا بخوری! تو باید نفس بکشی! تو باید وقتی به یک میهمانی سرشناس دعوت شده‌ای، کفشهای یک‌سال‌واکس‌نزده‌ات را بالاخره واکس بزنی! این سه «باید»، هیچ کدام، آمرانه نیستند؛ دقیقاً به یک ضرورت اشاره می‌کنند؛ و تو کاملاً اختیار داری علی‌رغم «باید»ی که نویسنده نوشته یا گوینده گفته، غذا نخوری و نفس نکشی و کماکان به صرافتِ واکس زدنِ آن کفش پوسته‌پوسته‌شده‌ی یک‌سال‌واکس‌نخورده‌ات نیفتی! اما… واقعاً بعدش چه می‌شود؟ کی ضرر می‌کند؟ گوینده یا نویسنده‌ای که «باید» را گفته و نوشته، یا تو؟!
تو باید ازدواج کنی. این «باید»، یک باید‌ آمرانه نیست!
● چرا باید ازدواج کنیم؟
▪ تا دوستِ خدا بشوی! خدا تو را دوست خواهد داشت اگر برای خاطر او ازدواج کنی یا برای خاطر او، ازدواج یکی را با یکی دیگر جور کنی. تو می‌توانی و کاملاً مختاری که ازدواج نکنی و غریزه‌ات را رها کنی هر کار می‌خواهد بکند؛ اما تو برای خاطر خدا ازدواج می‌کنی، چون او از تو خواسته و گفته تنها راه درست برای زن و مردهای عالم، همین یک راه است.
▪ تا دوست‌داشتنی‌ترین چیزی را بسازی که تا حالا کسی ساخته! خدا ــ که خداست و این همه چیز خلق کرده و ساخته ــ‌ از میان همه‌ی ساخته‌هاش، ازدواج را بیشتر از بقیه دوست دارد و پیش خودش عزیز می‌دارد. این، یعنی که به فکر ساختن چیز دیگری نباش! اگر چیز خوب دیگری وجود داشت، خدا حتماً آن را برایت خواسته بود و به زن و مردهای عالم می‌گفت که من آن چیز را عزت داده‌ام!
▪ تا همین‌طور مجرد نباشی و ببینی که خدا متأهل‌ها را بیشتر دوست دارد! این، یک واقعیت است که خدا متأهل‌ها را بیشتر دوست دارد و بیشتر تحویلشان می‌گیرد؛ حالا می‌خواهد توی کَتَت برود یا نرود! و باز چه بخواهی قبول کنی چه نه، این قانون عالم است که آدم‌های عزب بیشتر در معرض بدی و شرّند تا آنها که زن و شوهر هم‌اند. کار به آنجا کشیده که حتی خدا آدم متأهلی را که خوابیده، بیشتر دوست دارد تا مجردِ شب‌زنده‌داری که همین حالا روزه هم هست! اینها همه به علتِ پرتگاه‌های عمیقی است که مجردها خودشان نمی‌دانند و دارند هر روز و هر ساعت و هر آن، بر لبه‌اش راه می‌روند. خدا متأهل‌ها را بیشتر دوست دارد؛ چون تاب دیدنِ مجردها را که در پرتگاه‌ها می‌افتند، ندارد…
▪ تا مطمئن شوی دینت تا نصف شارژ شده! کسی که ازدواج می‌کند، نصفِ دینش را کامل می‌کند. گفته‌اند نصفِ عبادتی را هم که باید می‌کرده، با ازدواجش کرده. حالا ‌مانده نصفه‌ی دیگر دینش و نیمه‌ی دوم عبادت و اطاعتی که باید بکند. او برای این نصفه و نیمه‌ی اول، ازدواج پیشه کرده بود؛ حالا برای نصفه و نیمه‌ی دیگر باید تقوا پیشه کند!
▪ تا داد و فریاد و «وای! وایِ!» شیطان را درآوری!
▪ تا برادر شیطان نباشی! البته مهم است که مجردها شیطان را دوست نداشته باشند؛ اما از آن مهم‌تر این است که شیطان مجردها را خیلی دوست دارد! تا حدی که با آنها در یک جا بخوابد و دست در گردنِ نفسشان بیاندازد و بخواند: ما دوتّا داداشیم…! عزبی که رختِ دامادی/عروسی تن می‌کند، شیطان را از اینکه برادرش باشد، ناامید می‌کند. (و به همین علت، چند خط بالاتر نوشتیم که کارت‌دعوتِ عروسی/ دامادی‌شان، داد شیطان را درمی‌آورد!)
▪ تا اخلاقت درست شود! کسی که در فشار باشد، خلقش که تنگ است هیچ؛ اعصاب و روانش هم شدیداً به هم ریخته است. البته کم و زیاد دارد. بعضی‌ها چنان اعصابشان قاطی است، که مدام بهانه می‌گیرند و قال می‌کنند و بی‌حوصله و تحمل‌اند؛ بعضی‌ها هم چنان اعصابشان قاطی است که گوشه‌گیرند و بی‌قید و اعتنا و از سنگ صدا درمی‌آید، از اینها نه! ازدواج فشار را از آدم برمی‌دارد و برای گروه اول، مقوّم و برای گروه دوم، ملیّن است!
▪ تا مهربانی ببینی و آرامش بیابی!
▪ تا جسمت…! بله! بالاخره جسمت! خواست‌های منطقی جسمت را باید جواب بدهی! به همین واضحی! منطقی هم باید جواب بدهی؛ نه اینکه جوری جواب بدهی که دست و پا و اندامت را بغلطانی توی فساد و کثیفی، و نه تنها نیازش را جواب نگویی که پریشانش هم بکنی! امام رضا به دختران جوان فرمود که زود شوهر کنند و دنبال هیچ قرص و دوایی هم نیفتند برای به تأخیر انداختن خواست‌های غریزی‌شان.
▪ تا روزی‌ات زیاد شود! این، تضمینی است که هم خدا و هم پیغمبرش داده! این را آنها که خیلی از خرج و برج زندگی مشترک می‌ترسند، دوباره بخوانند!
▪ تا گوشه‌گیر و منزوی نشوی! خدا نمی‌خواهد تو از جامعه‌ات و آدم‌های دیگر دور باشی. بنابراین خیال نکن زاهدها و مرتاض‌هایی که در دیرهای قدیمی و روی رختخواب‌های پر میخ، روز را شب و شب را روز می‌کنند و قید زن و فرزند را کلاً زده‌اند، مقرّبان درگاه خدایند! باید میان مردم بود؛ همین مردمی که زشت‌اند و زیبایند و زن‌اند و مردند. پس فرقی نمی‌کند! چه منزوی شده‌ای چون ازدواج نکرده‌ای؛ و چه منزوی شده‌ای چون نمی‌خواهی ازدواج کنی و از دیر تنهایی‌ات بیرون بزنی، سخت در اشتباهی! آقای راهب! برو خواستگاری! راهبه خانم! در را به روی خواستگارهات باز کن!

شنبه 29/3/1389 - 17:25
ازدواج و همسرداری

تا اینجای پرونده هر چه که بود و خواندید، مسائل نظری بود. در این قسمت، کار عملی شما آغاز می‌شود! شما در این قسمت، با مقدمات، مراحل و توصیه‌هایی که یک عزب‌اُقلی را به شاه‌داماد یا عروس‌خانمی تمام‌عیار تبدیل می‌کند، آشنا خواهید شد!
۱) خدا را در جریان بگذار! چه پسری باشی که می‌خواهد برود خواستگاری، چه دختری باشی که بخواهد خواستگار توی خانه راه بدهد، خوب است با خدا خلوت کنی. زحمتی ندارد خواندن دو رکعت نماز و حرف زدن با خدا. به‌ش بگو که قصد ازدواج داری؛ (و آقاپسرها بگویند که زنی خوش‌اخلاق و عفیف و خوشگل می‌خواهند)؛ و اینکه پی کسی می‌گردی که اهل زندگی باشد و باعث روزی و برکتت شود؛ و بچه‌هایی سالم و شایسته نصیبت کند. اینها را به خدا بگو و برو خواستگاری یا استکان‌های چای را پر کن و برو تا ببینندت!
۲) زمان خواستگاری و مراسمت مهم است! مثلاً گفته‌اند روز جمعه، روز خوبی برای خواستگاری رفتن و مراسم گرفتن است ؛ یا مثلاً گفته‌اند اینکه شب مراسم ازدواجت را برگزار کنی، از سنت‌های پیامبر است.
۳) شاهدِ عقد و عروسی یادت نرود!
۴) کاری کن که همه بفهمند داری ازدواج می‌کنی! لزومی ندارد عالم و آدم بفهمند که تو داری می‌روی خواستگاری یا به خواستگاری‌ات می‌آیند! مهم خود مراسم ازدواج است که خوب است همه گوشی دستشان بیاید که تو داری دوتا می‌شوی!
۵) سور بده! سور عروسی می‌چسبد! به این دلیل که غذایی است که برای کاری حلال تهیه شده. و باز به این دلیل که گفته‌اند بویی از بهشت به غذای عروسی بخشیده شده. لابد شنیده‌اید که پیامبر هم برای عروسی دخترخانمش سور داد!

شنبه 29/3/1389 - 17:25
ازدواج و همسرداری

درست همانطور که نشانه هایی برای آماده بودن شخص برای ازدواج وجود دارند، نشانه هایی هم هستند که میگویند: زمان ازدواج نرسیده است. بسیاری از افراد میتوانند با نگاهی به گذشته بگویند که چرا در آن زمان آماده ازدواج نبوده اند و اینکه این آماده نبودن چگونه به جدایی آنها منجر شده است.
بررسی انگیزه های ازدواج، قبل از آغاز زندگی مشترک کمک میکند تا اشتباه نکنید. در اینجا به چند انگیزه نادرست برای ازدواج اشاره شده است و پرهیز از ازدواجی که به دنبال چنین عواملی صورت بگیرد، شاید کار عاقلانه‌ای باشد. در هر مورد به راه حلهایی نیز اشاره کرده ایم که شاید راه گشا باشند.
اگر به هر حال راضی به ازدواج در این شرایط هستید، لااقل میدانید که به چه ریسکی دست زده اید و با چشم بازتری وارد زندگی مشترک خواهید شد.
a ) برای فرار از یک خانواده فقیر، آشفته یا شوربخت. به جای ازدواج به تحصیل در جایی دور از خانه و یا کار کردن در شهر دیگر بپردازید. بر روی ساختن یک شخصیت مستقل و با روانی سالم متمرکز شوید تا بتوانید یک زندگی سالم و سعادتمند داشته باشید. هرچه خانواده شما ناهنجارتر باشد، شما به کوشش بیشتری نیاز دارید تا اشتباه والدین خود را تکرار نکنید.
b ) هنگامی که بسیار جوان و ناپخته هستید. از دوران نوجوانی خود لذت ببرید و تا زمانی که به بلوغ فکری لازم نرسیده اید و سنتان بالاتر نرفته است، به ازدواج نیندیشید.
c ) هنگامی که در معاشرت با جنس مخالف بی تجربه هستید. معاشرتهای ساده و دوستانه با جنس مخالف به شما کمک میکند تا تیپهای مختلفی از افراد را بشناسید و به نیازها و خواسته های خود از شریک زندگی بیشتر پی ببرید و افراد سازگار با خود را از افراد ناسالم و ناسازگار تشخیص دهید.
d ) هنگامی که تازه فارغ التحصیل شده اید، هرگز خودکفا نبوده ایدو به عنوان یک آدم مجرد روی پای خود نایستاده اید، هیچ شغل یا درآمد مشخصی ندارید، از تنها ماندن میترسید و دوستانتان دارند به سراغ زندگی خود میروند. به جای اینکار، تحصیلات و تخصص خود را کامل کنید. حرفه ای را انتخاب کنید که قابلیتهای متعددی داشته و بتواند شما و خانواده تان را برای همه عمر حمایت کند. به عنوان یک فرد مجرد (حتا در خانه والدین) بیاموزید که مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید، صورت حسابها را پرداخت کنید، پس انداز کنید و زندگی متعادلی داشته باشید. بیاموزید که بدون احساس بی کسی، تنها بمانید و در عالم تجرد شاد باشید.
e ) اگر قصد دارید حسادت کسی را برانگیزید. خود را درگیر چنین ازدواجی نکنید! به جای آن به مطالعه کتابهای روانشناسی و یا مشورت با روانکاو بپردازید و تا از نظر احساسی به بلوغ برسید. تا زمانی که به بلوغ فکری نرسیده اید با هیچ کس ازدواج نکنید. شما باید رفتارهای بزرگسالان را فرا بگیرید و بتوانید با مهارت از صدمه دیدن خود جلوگیری کنید.از طریق مشاوره یا شرکت در کلاسهای مربوطه، بیاموزید که به جای رفتارهای شدید و خصمانه، مشکلات را به طور دوستانه و با گفتگو حل کنید.
f ) ازدواج برای به دست آوردن عزت نفس. با مشاوره و مطالعه روانشناسی، با افکار مثبت، عزت نفس خود را افزایش دهید. تا زمانی که از خودتان مطمئن نشده و با خود روراست و راحت نیستید، ازدواج نکنید. در آن زمان هم کسی را انتخاب کنید که با شما سازگار باشد و شما از روی کمبود عاطفی به دنبالش نرفته باشید.
g ) چون همه ازدواج کرده اند…با مطالعه و مشاوره به بلوغ بیشتری دست یابید و تا زمانی که شخص مناسب و مورد علاقه خود را پیدا نکرده اید ازدواج نکنید.
h ) ازدواج با کسی که با او آشنا هستید و با وجودی که رابطه شما خسته کننده و فاقد جذابیت است، به دلیل بالا رفتن سن و یا اینکه تصور میکنید شخص مناسبتری پیدا نمیکنید، به زندگی مشترک فکر میکنید. با یک فرد آگاه و دنیا دیده و یا یک روان کاو مشورت کنید و ماجرای خودتان را برایش تعریف کنید تا بدانید واقعا تا چه حد با این شخص سازگار هستید. تا زمانی که کاملا از توافق بینابین و امکان ایجاد یک ازدواج موفق مطمئن نشده اید، ازدواج نکنید. اگر شخصی که در زندگی شما وجود دارد چندان با شما سازگاری ندارد، وقت هیچ کدامتان را تلف نکنید و به دنبال شخصی مناسب باشید.
i ) اگر زمان کافی با یکدیگر نگذرانده اید و نمیدانید که با هم توافق دارید یا خیر. اگر شخص مورد نظر، زمان کافی برای پرداختن به این رابطه ندارد و آنرا در اولویتهای خود قرار نمیدهد، موضوع را با او درمیان بگذارید و ببینید که میتوانید به یک توافق دو جانبه برسید یا خیر. اگر به تازگی با شخصی آشنا شده اید، مدتی به خودتان زمان بدهید تا یکدیگر را بشناسید. اگر این شخص از شما دور است و شما بیشتر از نامه، تلفن و ای• میل استفاده میکنید، تا زمانی که یکدیگر را از نزدیک نشناخته اید و این رابطه محکم نشده است، تن به ازدواج ندهید.
j ) هنگامی که مدت زیادی از جدایی یا بیوه شدن یکی یا هردو شما نگذشته است. به جای عجله در ازدواج، بیشتر با یکدیگر معاشرت کنید و درک کنید که به خاطر شرایط خاص احساسی خودتان یا طرف مقابل، این آشنایی ممکن است در هر لحظه به پایان برسد. زیرا هنگامی که رنج جدایی از شریک قبلی التیام یافت، هر یک از شما ممکن است متوجه ناهماهنگیها و ناسازگاریهایی شوید که دیگر تمایلی به ادامه رابطه نداشته باشید.
k ) اگر یک نفر یا هردو شما از مشکلات حاد روانی یا شخصیتی رنج میبرید. با یک روانشناس به درمان خود بپردازید و اگر طرف مقابل شما مشکل دارد، با او نزد مشاور خانواده یا روان کاو بروید و بر قضاوت این افراد مبنی بر امکان پذیر بودن رابطه، اعتماد کنید. اگر شخص مورد نظر شما اعتیاد دارد، انگیزه ای برای درمان شدن ندارد یا سوءاستفاده گر است، به کمک روانکاو یا مشاور به سرعت به رابطه خاتمه دهید.
l ) اگر یک یا هردو شما به رفتارهای خشن تمایل دارید یا دارای سابقه خشونت جسمی، جنسی یا کودک آزاری هستید. اگر این سابقه و تمایل در خود شما وجود دارد، به سرعت به دنبال درمان خود باشید و در باره این تمایلات خود برای او بگویید تا درمان شما را در اولویت قرار دهد.
m ) اگر این شما هستید که قربانی خشونت شده اید هم باید برای کمک به خود با یک روانپزشک مشورت کنید و تا زمانی که بتوانید از سلطه شریک خشونت طلب خود آزاد شوید، تحت درمان و احتمالا مراقبت مراجع قانونی باقی بمانید.


شنبه 29/3/1389 - 17:15
ازدواج و همسرداری

علاوه بر عشق که میلی باطنی و خواهشی درونی است، گاهی در جامعه افتاق می‌افتد که جوانان به خاطر زیبایی یا سرمایه دختر با او ازدواج می‌کنند، یعنی تنها عامل ازدواج، زیبایی جنس مخالف با ثروتمند بودن او است. کم نیست چنین ملاحظاتی که بین بزرگترها حتی پدر و مادرها نیز رواج دارد. البته ممکن است مورد ازدواج علاوه بر عشق واقعی همراه با زیبایی و ثروت نیز باشد ولی این مورد متفاوت است از موردی که ازدواج تنها بر پایه زیبایی جنس مخالف یا تمکین مالی وی صورت پذیرد.
در کتاب دعائم، ج ۲، صفحه ۱۹۵، از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است که حضرتشان ازدواج با زن را به خاطر مال و زیبایی اش نهی کرده و فرمودند ازدواج بر پایه مال زن، موجب طغیان وی و ازدواج بر پایه زیبایی زن موجب هلاکت وی می‌شود. پس به دین و معرفت او توجه کنید. هم چنین از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است هر کسی که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را مضطر بدان حال خواهد کرد. (کافی، ج ۵) در کتاب تهذیب ج ۷ و من لایحضره الفقیه ج ۳، آمده است هر گاه مردی به خاطر زیبایی و مال زنی با او ازدواج کند، بدانها نمی‌رسد (بدانها واگذارده می‌شود) اما اگر مردی به خاطر دین زن با او ازدواج کند خداوند عزوجل زیبایی و مال را بدو روزی می‌دهد.
آنچه از روایات پیش گفته استظهار می‌شود این است که هر گاه جوانی تنها به زیبایی همسر و یا دارائی او فکر کند، خوشبختی در انتظارش نخواهد بود. شاید یکی از علتهایی که ما با واقعیتهای تلخ دادگاههای خانواده مواجه هستیم، همین امر باشد که زن و مرد متمکن که از زیبایی قابل توجه عرفی برخوردار هستند ولی با ادعای این که نسبت به یکدیگر تفاهم ندارند، تقاضای طلاق می‌کنند. ما باید در امر ازدواج نیز همانند سایر امور، خداوند خالق و منان را حاضر و ناظر بدانیم و مطابق وعده الهی عمل کنیم که تمام تواناییها از ثروت و زیبایی در دست اوست، مهم این است که ما به خواست او ثروتمند شویم و از زندگی مشترک خود با همسرمان احساس لذت و خوشبختی کنیم.
پس صرف زیبایی یا ثروت طرف مقابل نمی‌تواند ملاک و معیار انتخاب همسر در ازدواج باشد و بدترین وضعیت این است که مرد با زنی به خاطر مال و زیبائیش ازدواج کند در حالی که خودش وضع مالی مناسب و زیبایی مطلوب نداشته باشد و زن در این امور مقدم بر او باشد، در این صورت خانه زندگی بعد از مدتی کوتاه محیط ملامت و تحقیر مرد می‌شود و او به جای شوهر بودن نوکر می‌شود و این تحقیر و ذلت به سطح جامعه نیز کشانده خواهد شد.

شنبه 29/3/1389 - 17:14
ازدواج و همسرداری

۱) زوج های موفق خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت می گویند. زوج های موفق قبل از ازدواج، توقعاتی که از یکدیگر دارند مطرح می کنند، اگر توافق اساسی با هم ندارند (برای مثال مرد فرزند می خواهد ولی خانم مخالف است)، می توانند به شروع و یا خاتمه ازدواج به طور جدی فکر کنند. بعد از ازدواج، زوج های موفق به طور منظم در مورد توقعات و انتظاراتشان با هم صحبت می کنند و اگر اختلافی پیش آمد، آن را به زمان دیگری موکول می کنند تا همدیگر را درک کنند و به توافق برسند.
۲) زوج های موفق فردیت خود را حفظ می کنند. بعد از ازدواج استقلال زوج ها کم می شود اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز وابستگی بیشتر می شود و گاهی افراد احساس خستگی می کنند. زوج های موفق می دانند حتی اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می کنند. آنان یکدیگر را تشویق می کنند تا همیشه”ما” نباشند و زمانی هم برای “خود” داشته باشند و به کارهای مورد علاقه خود بپردازند.بدین ترتیب زوج فردیت خود را حفظ می کند و زندگی ، شاداب می شود.
۳) زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می دهند. آنان همدیگر را دست کم نمی گیرند و همیشه به فکر خوشبختی همسر خود و خانواده هستند. معمولاً افراد چند سال پس از ازدواج مانند سال های اول به هم توجه نمی کنند. ولی زوج های موفق، کارهای کوچک نظیر اولویت قرار دادن نیازها و کارهای همسر و کارهای بزرگ نظیر احترام و گوش کردن به حرف های هم را مدنظر قرار می دهند. ازدواج دریای تغییرات است. شما اغلب فراموش می کنید همسرتان مهم است و به او توجه نمی کنید. درعوض به کار، سرگرمی و دوستان اهمیت می دهید ولی زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می دهند.
۴) زوج های موفق روش های حل اختلاف را می آموزند. “جان گاتمن” روانشناس که ۲۰ سال زندگی زوج ها را مطالعه کرده، عامل اصلی موفقیت یا شکست ازدواج را توانایی، یا عدم توانایی حل اختلافات می داند. حتی اگر همسرتان و شما کاملاً با هم یکی باشید ، گاهی با نظر هم موافق نیستید و این مخالفت باعث ناراحتی می شود. نباید به اعتیاد، خشونت و … رو بیاورید. اگر خواسته شما و همسرتان با هم فرق دارد، باید آن را حل کنید. زوج های موفق با هم صحبت می کنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به هم دارند. آنان در مورد اختلافات و مخالفت ها با هم مذاکره می کنند تا به نتیجه عادلانه برسند. آنان از یکدیگر حمایت می کنند و غـُر نمی زنند. آنان می پذیرند در مواردی عشق ، برتر از پیروزی است.
۵) زوج های موفق با هم رشد می کنند. مسلماً فردی که امروز با او ازدواج می کنید،۱۰ سال آینده متفاوت خواهد بود. شما هر دو تغییر می کنید. به ویژه در شرایط سخت زندگی مانند از دست دادن والدین . زوج های موفق می دانند که یکی یا هر دو در طول زندگی تغییر می کنند و قواعد عوض می شود. پس لازم است تغییر کنید تا بتوانید روابط در حال تغییر را عوض کنید.
۶) زوج های موفق برای حفظ روابط می کوشند. زوج های موفق به طور منظم وضعیت زندگی خود را بررسی کرده و با هم صحبت می کنند تا از شادی و رضایت هر دو از زندگی مشترک مطمئن شوند. اگر یکی ، یا هر دو شما از زندگی مشترک ناراضی هستید، مشکلتان را حل کنید.
۷) از مراجعه به مشاور خجالت نکشید. زوج های موفق قبل از مراجعه به مشاور، سند طلاق را امضا نمی کنند. آنان می کوشند که مشکلات را در اولین فرصت حل کنند.

شنبه 29/3/1389 - 17:13
ازدواج و همسرداری

برای خلق یک ازدواج موفق نسخه‌های بی‌شماری پیچیده‌اند. در پی مطالعات فراوان پیرامون زنان و شوهران، حقایقی را دریافته‌ایم که به نظر می‌رسد در همه دنیا رایج است و آن را به عنوان ۷ نکته ساده برای یک ازدواج موفق در ذیل آورده‌ایم و امیدواریم برای شما هم سودمند افتد:
۱. اگر می‌خواهید ازدواجی موفق و روبه تکامل داشته باشید باید از ته قلب بخواهید.
ازدواج شما امری مهم است پس زمان و توجه لازم را برای آن صرف کنید. حرف‌هائی که به زبان می‌آورید و آنچه مه در نظر دارید برای ازدواجتان انجام دهید اهمیتی ندارند؛ باید دست به عمل زد. صدای عمل از تمام صداها رساتر است.
نکته: به آنچه که برای ازدواجتان انجام داده‌اید دقت کنید و مطمئن شوید آنها با حرف‌ها و مقاصد شما هم راستا بوده‌اند. آیا زمان و انرژی لازم را صرف بهبود روابط خود کرده‌اید؟
۲. به جای نقطه ضعف‌ها، نکات منفی و آن خصوصیاتی که در همسر خود دوست ندارید. بر نقاط قوت و دوست‌داشتنی او تمرکز نمائید.
در حقیقت هر آنچه که در فکر و دل آدمی می‌گذرد نتیجه آن چیزی است که کانون توجه اوست. اگر می‌خواهید از هر گونه سردی روابط و حتی شکست و طلاق در زندگی زناشوئی پرهیز نمائید کانون توجه‌تان را به چیزهای مثبت همسرتان معطوف ندارید.
نکته: دست از انتقاد از همسرتان در حضور او و یا حتی در ذهن خود بردارید. فکرتام را به سوی جنبه‌های مثبت وجود او هدایت نمائید و سعی کنید به دنبال چیزهائی باشید که موجب بهبود زندگی مشترکتان خواهد شد.
۳. محبت از جمله مسائل ضروری ازدواج به شمار می‌آید؛ پس مهربان باشید.
در اغلب مواقع افراد در روابط با نزدیک‌ترین عزیزان خود بسیار بدتر از خویشاوندان یا حتی غریبه‌ها رفتار می‌کنند و به اصطلاح غریب‌نواز هستند. به قولی، اگر بر سر دو راهی درست بودن و مهربان بودن قرار گرفتید مهربانی را بر گزینید.
نکته: در این هفته محبتی در حق همسرتان روا دارید که پیش از این نکرده‌اید و البته بدون هیچ توقعی آن را انجام دهید.
۴. قدردان همسرتان باشید و به او ارزش دهید.
شاید فکر کنید که باید از او تشکر کنید اما وقت و حوصله آن را پیدا نکنید. اما جداً توصیه می‌شود که ابزار قدردانی و تشکر را به صورت یک عادت روزمره زندگی خود در آورید. چنانچه این کار را انجام دهید زندگی زناشوئی شما با لذت و شادی بیشتری همراه خواهد بود.
نکته: همین الان به آنچه همسرتان امروز برایتان انجام داده بیندیشید و بابت همه آنها تشکر کنید. به خاطر بسپارید که فقط برای چیزهای بزرگ تشکر نکنید. برای هر چیزی حتی کوچک قدردانی کنید: مثلاً برای زحمت طبخ غذا یا حتی خیلی ساده بگوئید: چه لبخند قشنگی داری!
۵. آنچه را که می‌خواهید تقاضا کنید.
بیشتر اشخاص فکر می‌کنند که شریک زندگی‌شان باید فکرشان را بخواند. اما اگر واقعاً خواهان برآورده شدن نیازهای خود هستند باید آنها را بر زبان بیاورید. در ضمن باید آن را طوری بیان کنید که تشویق‌کننده باشد و البته در زمان مناسب آن باشد تا هیچگونه سوء تفاهم یا رنجشی پیش نیاید.
نکته: آیا تا به حال در مورد خواسته‌های خود با همسرتان صحبت کرده‌اید؟ مثلاً داشتن اوقات فراقت بیشتر برای با هم بودن. کمک در کارهای خانه، سفرهای بیشتر و … تنها راه رسیدن به همه این موارد درخواست کردن تک‌تک آنهاست.
۶. بدون اینکه قضاوت کنید و یا در دیوار دفاعی خود پناه بگیرید گوش کنید.
به دور از هر گونه تعصبی این احتمال را در نظر بگیرید که ممکن است نظریه یا روش طرف دیگر از روش شما بهتر باشد. ارایه راهی متفاوت دلیل بر اشتباه بودن آن نیست. اگر از آن دسته افرادی هستید که دایماً در حال پیش‌داوری و دیوار کشی در اطراف خود هستید باید بدانید که نسبت به احتمالات با تعصب برخورد می‌کنید.
نکته: یکی از خصوصیات همسرتان را که دوست ندارید و همیشه نسبت به آن جبهه می‌گیرید. برگزینید. سپس، در مورد چیزی سر صحبت را باز کنید و بدون هرگونه قضاوت لفظی یا ذهنی به حرف‌های او گوش دهید. چه چیز جدیدی کشف کردید؟ آیا به نتیجه دلخواه دست یافتید؟
۷. ریسک کنید و قلب خود را بگشائید. اجازه دهید همسرتان به آن وارد شود.
بسیاری از افراد سال‌ها با یکدیگر زندگی می‌کنند اما همچنان در دیوار دفاعی خود به سر برده و اجازه نمی‌دهند دیگری از این حفاظ بگذرد. چنانچه مشتاق زناشوئی زنده و پرشور هستید باید این ریسک را بپذیرد.
نکته: به رفتارهای خود توجه کنید. آیا شما هم در یک دیوار دفاعی زندگی را می‌گذرانید؟ البته این احتمال هم وجود دارد که فقط در مواقع درگیری و ناخوشایندی آن را بکشید و در سایر اوقات بردارید. شاید هم از درخواست خواسته‌هایتان می‌ترسید؟! توصیه می‌کنیم یکی از این موقعیت‌ها را برگزینید و شهامت ریسک کردن و خواستن را تمرین کنید.
توجه داشته باشید که پندهای فوق که در قالب یک نسخه آمده است فقط نقطه شروعی برای خلق یک ازدواج شاده و موفق به حساب می‌آیند.

شنبه 29/3/1389 - 17:12
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته