• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 837
تعداد نظرات : 1481
زمان آخرین مطلب : 5103روز قبل
خانواده

حالا / از تمامی قصه، تنها / قاب عكسی مانده است / كه شباهتی عجیب به دختری از تبار ترانه دارد / حالا باران كه می آید / خاك این دختر خالی / هنوز بوی عشق و عسل و امید میدهد / حالا مدام از پی نشانی تو / فنجان های قهوه را دوره می كنم / مدام این چشم بی قرار را / با بغض و بهانه ی باران آشنا می كنم / مدام این درمانده را / با باور برودت عشق / آشتی میدهم / باید این ساده بداند / بانوی برفی بیداری ها / دیگر به خانه ی خواب و خاطره باز نخواهد گشت/

چهارشنبه 5/4/1387 - 23:15
محبت و عاطفه

به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد

چهارشنبه 5/4/1387 - 23:7
طنز و سرگرمی
توصیه جدی و شدید و مجرب برای همه اقایان : روز زن مبارک . با دادن یک هدیه به همسرتان در این روز خود را یک سال بیمه بدنه و اعصاب کنید.
چهارشنبه 5/4/1387 - 23:1
دانستنی های علمی
خدایا از تو می خواهم که طبع ما را آنقدر بلند کنی که در برابر هیچ چیز جز خدا تسلیم نشویم. دنیا ما را نفریبد، خودخواهی ما را کور نکند. سیاهی گناه و فساد و تهمت و دروغ وغیبت ، قلب های ما را تیره و تار ننماید. خدایا! به ما آنقدر ظرفیت ده که در برابر پیروزی ها سرمست و مغرور نشویم. خدایا به من آنقدر توان ده که کوچکی و بیچارگی خویش را فراموش نکنم و در برابرعظمت تو خود را نبینم." مناجات شهید چمران
شنبه 1/4/1387 - 18:39
دانستنی های علمی
اگر خدا آرزویی را در دلت انداخت، بدان که توانایی رسیدن به ان را حتماً در تو دیده است.
شنبه 1/4/1387 - 17:32
خاطرات و روز نوشت

سکوت بود و در آن یک جهان فریاد؛ یک جهان صحبت و حرف؛

و مدفون کرده بودم همه را در قلب خویش...

آن هنگام که می‌رفتی غمگین بودم و غصه‌دار؛ نگاه می‌کردم؛ چشمانت را می‌دیدم که

 دریایی بود خونین از غروب آفتاب و لبریز بود و می‌بارید باران اشکهایش...؛

من مانده بودم؛ گوشه‌ای آرام ایستاده بودم و می‌نگریستم ؛

لبانم آرام بود اما در قلبم غوغایی بود؛ فریادها بود؛

خواهش‌ها بود و تمناها : که "ای دوست با من بمان؛ صبر کن تا با هم پرواز کنیم؛ با

هم برویم ..." و تو کوله‌بارت را بسته بودی؛

شنبه 1/4/1387 - 17:30
خانواده

می گفتی دوستت دارم به تعداد قطره های بارانی که به صورتم می زند

و من نیز دوستت دارم بی توجه به چتری که روی سرت گرفتی !!!!!!!!!

شنبه 1/4/1387 - 17:27
محبت و عاطفه
در حضور خارها هم می شود یك یاس بود در هیاهوی مترسك ها پر از احساس بود میشود حتی برای دیدن پروانه ها شیشه های مات یك متروكه را الماس بود دست در دست پرنده بال در بال نسیم ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود كاش می شد حرفی از "كاش می شد"هم نبود هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود
شنبه 1/4/1387 - 17:25
خانواده
دیشب نشستم گریه كردم ... واسه دل خودم ... واسه دل تو ... واسه غصه ی پاییز ... واسه تنهایی میخك توی دفتر شعرم ... واسه سربلندی كاج تو زمستون ... واسه پروانه كه سوخت ... واسه شمعی كه آب شد تا از قطره هاش یاد بگیرند كه سوختن یك طرفه هم میتونه باشه
شنبه 1/4/1387 - 16:28
خواستگاری و نامزدی

همیشه افرادی هستند كه تو را می آزارند,ولی همواره به دیگران اعتماد كن, فقط مواظب باش به كسی كه تو را‌ آزار داده دوباره اعتماد نكنی

 

شنبه 1/4/1387 - 16:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته